eitaa logo
در محضر آیت‌الله میرباقری
32.5هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
384 ویدیو
136 فایل
💠 پایگاه اطلاع‌رسانی و نشر دیدگاه‌های آیت‌الله میرباقری ☑️ @mirbaqeri_ir 💠 کانال نشر آثار چندرسانه‌ای (صوت، فیلم، پادکست، سخن‌نگاشت) ☑️ @mirbaqeri_resane
مشاهده در ایتا
دانلود
فلسفه شدن و علم دینی .mp3
1.09M
🎧 استاد میرباقری | فلسفه شدن، پشتیبان و پشتوانه‌ای است برای جریان یافتن مبانی دینی در علوم و دانش‌ها (۱۳۹۱) ⚡️ طبقه‌بندی رویکرد‌های معتقد به علم دینی (رویکرد ، رویکرد ، رویکرد ) ⚡️ اگر منطق و روش تحقیق، قدرت هماهنگ‏سازیِ سه مرحلۀ «اصطیاد مبانی از دین»، «انسجام نظری» و «کارآمدی تجربی» را نداشته باشد، امکان جریان آن مبانی و تولید دانش تجربی براساس آن مبانی فراهم نمی‌شود. ⚡️ [رویکرد روش‌محور، منکر رویکرد مبانی‌محور نیست بلکه قائل به نوعی از تقدم بر رویکرد مبانی‌محور است.] آنها معتقدند اگر اصلاح از روش آغاز نشود، امکان جریان مفروضات بنیادین در دانش تجربی و به مرحله آزمون رساندن آن فراهم نمی‌شود. ⚡️ روش‌های مضاف باید منسجم باشند، چرا که در غیر این صورت، اگر نظام روشگان یا روش‌های مضاف، روش‌های متعارضی باشند محصولات اجتماعی‌ و علمی نیز متعارض خواهند شد؛ بنابراین، وجود یک ابزار هماهنگ‏سازیِ روش‌های مضاف نیز ضروری خواهد بود که از آن، به روش عام یا فلسفه چگونگی یا فلسفه شدن تعبیر می‌شود. 🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398 ☑️ @mirbaqeri_ir
💥 هماهنگیِ بین «معرفت‌های دینی و معرفت‌های علمی»، نيازمند هماهنگیِ روش‌ها و متدلوژی‌های آنهاست، و هماهنگیِ روش‌ها نیازمند فلسفۀ روش (فلسفۀ شدن). 🔴 استاد سید محمدمهدی میرباقری: 🔹 منظومۀ عقلانيت اجتماعی بايد اولاً به‌صورت جزاير مستقل عمل نكنند، بلکه به‌صورت پيوستار عمل كنند و ثانياً، اين منظومه، متعبّد به وحي باشد و بر اساس مديريت ديني شكل بگيرد. معرفت‌هاي ديني و نظری و تجربي در اين منظومه بايد مستند به وحي شوند و معرفت ديني، متغيّر اصلی باشد. در اين صورت، بايد مأموريت تفقه ديني گسترش پيدا كند و وارد عرصه‌اي شود كه بتواند نيازهاي دانش‌هاي تجريدي و تجربي به مفروضات اساسی را تأمين كند. اگر تفقّه دينی به‌دنبال پاسخ‏‌گويیِ به مفروضات علوم تجربي و علوم تجريدي نباشد، نمي‌تواند در موضع متغيّر اصلي در منظومه‌ معرفتي بشر قرار بگيرد، بلكه ممكن است دانش‌هاي ديگر، معرفت‌هاي ديني را تحت‌تأثير قرار دهند و فقه نيز عرفي شود؛ يعنی در تعامل بين فقه و دانش اقتصادي، روان‏‌شناسي، جامعه‏‌شناسي و ساير دانش‌ها، آن دانش‌ها، عينيت را بازسازي كنند و معرفت ديني را تابع شرايط عيني تغيير دهند. 🔹 معنای ديني‏‌سازیِِ اين فضاي كيهانی آن نيست كه عقل و تجربه و شهود را تعطيل كنيم، بلکه می‌‏خواهيم مبتنی بر دين، آنها را شکوفا کنيم. هم‏چنين، وحی را حوزۀ‌ موازي با شهود و تعقل و تجربه فرض نمی‌‏کنيم و معيار صحّت هر يک را جدا تعريف نمی‏‌کنيم تا هركدام معيار صحّت مستقل و روش تحقيق مستقل از ديگری داشته باشند؛ بلكه اين منظومه‌ کلان تعقّل بايد مبتني بر يك نظام هم‏اهنگ روش تحقيق اتفاق بيفتد كه در آن، استناد به وحي و محاسبات نظري و عقل تجربي و نيز شهود، به هم پيوسته عمل مي‌كند و چگونگی کاربردی کردن فرهنگ دين نشان داده می‌‏شود. به عبارت ديگر، يك در اين منظومه‌ وجود دارد؛ چرا که اگر جزاير مستقلي با معيار صحت‌ها و روش تحقيق‌هاي مختلف درست کنيم، يك به وجود نخواهد آمد و به طور طبيعی يك تصميم‌گيري منسجم هم نخواهيم داشت؛ چرا که تصميم‌گيري‌ها در مقياس توسعه، كلان و خُرد، ناشي از عقلانيت اجتماعي هستند و چنانچه عقلانيت اجتماعی داراي يك پيوستار مناسب نباشد، اين تصميم‌گيري‌ها نيز جزيره‌اي خواهد شد. 🔸 شكل‌‏گيري پيوستار ديني در فضاي عقلانيّت اجتماعي نيازمند نرم‌افزارهايي است كه بتواند تحقيقات را در حوزه‌هاي مختلف به‌گونه‌اي سامان دهد كه همه‌ آنها، مستند به دين شوند و همچنين جايگاه تعقل، تجربه و احساس و شهود انسان در كنار تعبّد به وحي محفوظ بماند. اين امر به يك نياز دارد که بتواند حوزه‌هاي مختلف را به‌صورت پيوسته ببيند و حوزه‌ فقاهت را با حوزه‌ دانش‌هاي تجريدي و تجربي، مرتبط كند و بالعکس. اين نرم‌‏افزار، ايمان به وحي را معيار اصلي صحّت قرار مي‌دهد و در عين حال، معيار صحّت حتماً به كارآمدي تجربي و هم‏اهنگي نظري هم قيد مي‏‌خورد؛ در اين صورت، روش تفقّه ديني با روش‌هاي تجربي در هم تنيده می‌شوند و در یکدیگر ديده مي‏‌شود. بنابراين، این نرم‌افزار به‌دنبال ناديده گرفتن جايگاه مطالعات تجربي، مطالعات ميدانی، محاسبات نظري و شهود بشر نيست بلكه به دنبال برقراري نسبتي بين اینها بر اساس تعبّد و استناد به وحي است. نظام روش تحقيق به عنوان دينی، بايد به گونه‌اي شکل بگيرد كه تحقيقات را به هم پيوند دهد و بتواند انعكاس آنها را در یکدیگر مشاهده كند. 🔸 روش‌های تحقيق نيازمند به هستند. فلسفه روش تحقيق عهده‏‌دار هماهنگي روش تحقيق‌‏هاست. اين فلسفه مي‌‏تواند فعل تحقيق را تحليل و مدل‏‌سازي كند، و زمينه هم‏اهنگ شدن تحقيقات اجتماعي را فراهم آورد؛ يعني اين فلسفه هم توليد نرم‌‏افزار و هم سازمان‌دهي مديريتِ آن را به عهده دارد. «فلسفه‌ روش تحقيق» را مي‏‌توان نظريه راهنما هم ناميد. اين نظريه بايد در حوزه تفقه ديني و حوزه دانش‌هاي تجربي و تجريدي، هم‏اهنگ ارائه دهد و موجب تعامل محصولات آنها شود. در غير اين صورت، اگر روش تفقه ديني با روش‌ها و تحقيقات تجريدي و تجربي تعامل نداشته باشد، هم‏اهنگ‌‏سازي محصولات آنها دشوار خواهد بود. به عبارت ديگر، قابليت انعكاس دانش‌هاي ديني در حوزه تجريدي و تجربي و نيز انعكاس دانش‌هاي تجربي و تجريدي در تفقه ديني را دارا باشد. بنابراین، فلسفه روش تحقیق عهده‌دار چنين تعاملي در هم‏اهنگي حوزه‌‏های تفقه ديني و حوزه‏‌های علوم تجريدي و تجربي نظام روشگان است. اگر روش علم اين قابليت را نداشته باشد كه مفروضات اساسي حوزه دين را بپذيرد و مانند روش‌هاي پوزيتيويستي عمل كند، هرگز امكان توليد علم ديني وجود نخواهد داشت؛ هم‏چنانكه علم فلسفي الهي نيز به اين ترتيب توليد نخواهد شد؛ لذا به نظريۀ راهنمايي نيازمنديم تا زمينه اين كار را فراهم كند.» 🔗https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398
💥 فلسفۀ شدن اسلامی (به‌مثابۀ فلسفۀ روش)، نظام روش تحقیق را به‌گونه‌ای بازطراحی می‌کند که حضور و نقش‌آفرینیِ دین را در ساحت علم بپذیرد. 🔵 استاد سید محمدمهدی میرباقری ◀️ دین چگونه در بشر جاری می‌‌شود؟ اگر شما به‌‌گونه‌‌ای نباشد که دخالت دین در روش را بپذیرد، آیا می‌‌توانید محصول آن را به دین گره بزنید؟ آیا روش‌‌های پوزیتیویستی، به دین اجازه ورود و دخالت می‌‌دهند؟ پس اولین چیزی که باید تغییر کند روش تحقیق است، نه . یعنی در حوزه استناد به دین، در حوزه تولید معادلات و در حوزه تولید مدل‌‌های اجرایی، روش تحقیق باید به‌‌گونه‌‌ای باشد که تبعیت از دین در آن جاری شود. ◀️ این روش‌‌ها باید به یک منظومه روش تبدیل شوند و الا اگر این سه حوزه مستقل تعریف شوند، نمی‌‌توان آنها را در عینیت به‌‌هم گره زد. اگر حاصل تفقه دینی شما با حاصل دانش‌‌های کاربردی و اجرایی‌‌تان، در روش، هماهنگ نشده باشند، هماهنگی بین آنها در محصولاتشان، ممکن نخواهد شد [و نتیجه آن،] همین پارادوکسی است که الان در جامعه با آن مواجه هستیم که از یک طرف می‌‌خواهیم به دانش تکیه کنیم و از طرف دیگر به داده‌‌های دین؛ دائماً هم به تناقض برمی‌‌خوریم. اگر روش تحقیق در حوزه تفقه دینی و در حوزه مطالعات اجرایی و کاربردی، هماهنگ نشوند، چگونه می‌‌خواهید محصولات آنها را هماهنگ کنید؟ چگونه امکان دارد از دو محصول بیگانه یک خروجی گرفت؟ چگونه امکان دارد هر دو در فرایند تصمیم‌‌سازی و تصمیم‌‌گیری در حوزه مدیریتی جامعه دخالت کنند و بعد به یک محصول برسند؟ هر کجا دین دخالت می‌‌کند، با علم تعارض پیدا می‌‌کند. ◀️ برای اینکه به روش تحقیق برسیم، نیاز به داریم؛ پس نقطه شروع ما فلسفه روش تحقیق است، نه فلسفه‌‌های مضاف. این فلسفه روش تحقیق است که باید توضیح دهد برای شناسایی جهان، چگونه تحقیق کنیم تا هم بتوانیم مکانیزم‌‌ها و فرایندها را بشناسیم و جهان را ریاضی‌‌سازی کنیم و فقط توصیف به غایات و چرایی‌‌های غائی نکرده باشیم (چرا که مهم‌ترین شاخصه علم مدرن این است که برای بشر امکان تصرف کمّی فراهم می‌‌کند) و هم مبتنی بر دین جهان را ریاضی‌‌سازی کرده باشیم. ما از این فلسفه روش تحقیق که چنین امکانی را در اختیار ما قرار می‌‌دهد، به «فلسفه شدن اسلامی» تعبیر می‌‌کنیم. فلسفه شدن اسلامی، نظام روش تحقیق‌‌ها را طراحی می‌‌کند و به ما می‌‌گوید در حوزه تفقه دینی، باید چگونه و در چه دامنه‌‌هایی تحقیق کرد، به چه نظام سؤالاتی جواب داد و چگونه جواب داد. ◀️ فلسفه شدن علاوه‌‌بر اینکه چگونگی تحقیق در دامنه تفقه دینی را به ما می‌‌گوید، در حوزه مطالعات کاربردی هم به ما می‌‌گوید که باید چه سؤالاتی از دامنه تفقه دینی در این علم بشود و همان سؤالاتی را که شما می‌‌گویید فلسفه باید پاسخ دهد، ما می‌‌گوییم دین باید پاسخ بدهد. این روش تحقیق است که به شما می‌‌گوید باید چه نظام سؤالاتی از حوزه تفقه دینی پرسیده شود؛ نه سؤالات پراکنده [پرسید]. اینکه بعضی گفته‌‌اند «صورت مسئله‌‌ها را از علم بگیریم و دین پاسخ بدهد»، نتیجه آن در دراز مدت این می‌‌شود که شأن دین، پاسخ‌گویی به مسائل مستحدثه باشد، نه . روش تحقیق است که باید بگوید در تحقیق از هر موضوعی از موضوعات، چه نظام سؤالاتی از مبدأ عالی‌‌تر ـ یعنی از دین ـ باید پرسیده شود که تفقه دینی می‌‌بایست به آن پاسخ دهد. این وظیفه روش تحقیق است که به شما بگوید تفقه دینی چگونه و با چه ابزاری و با چه روش تحقیقی، باید به این سؤالات پاسخ دهد؟» 🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398 ☑️ @mirbaqeri_ir
فلسفۀ روش تحقیق .mp3
5.34M
🎧 استاد میرباقری | کارکردِ «فلسفۀ روش تحقیق» ⚡️بیشترین جایی که برای ، ارزش قائل هستیم، در فلسفه روش تحقیق است. ⚡️ «فلسفۀ روش تحقیق»، تحقیق را به‌گونه‌ای تعریف می‌کند که جایگاه تعبد در نفس تحقیق معلوم باشد و حضور در تعریف گردد. ⚡️ «فلسفۀ روش تحقیق»، کلیت تحقیق را در همه حوزه‌ها (حوزه معرفت دینی و حوزه‌های دیگر) مطالعه می‌کند و مبانی طراحی و یک را به ما می‌دهد. ⚡️ «شناخت معرفت» و «شناخت کُلّ متغیر»، از مسائل «فلسفۀ روش تحقیق» هستند. 🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398 ☑️ @mirbaqeri_ir
🔵 بخش 1⃣ پروندۀ نکته‌ها از آیت‌الله میرباقری دربارۀ (در حالِ ) 🌀 فلسفۀ شدن، پشتیبان و پشتوانه‌ای است برای جریان یافتن مبانی دینی در علوم و دانش‌ها https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3382 🌀 هماهنگیِ بین «معرفت‌های دینی و معرفت‌های علمی»، نيازمند هماهنگیِ روش‌ها و متدلوژی‌های آنهاست، و هماهنگیِ روش‌ها نیازمند فلسفۀ روش (فلسفۀ شدن). https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3384 🌀 فلسفۀ شدن اسلامی (به‌مثابۀ فلسفۀ روش)، نظام روش تحقیق را به‌گونه‌ای بازطراحی می‌کند که حضور و نقش‌آفرینیِ دین را در ساحت علم بپذیرد. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3387 🌀 بیشترین جایی که برای ، ارزش قائل هستیم، در فلسفه روش تحقیق است. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3393 🌀 تأسيس ، مسئلۀ کوچکی نیست./ «فلسفۀ روش تحقیق» یک سلاح استراتژيکِ فرهنگی است که می‌تواند موازنۀ قدرت را تغییر دهد. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3402 🌀 قبل از تولید فلسفه‌های مضاف، ابتدا باید فلسفۀ روش تحقیق درست کنید. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3403 🌀 «فلسفهٔ روش» زمینه‌سازِ دستيابی به «اخلاقِ حکومتی، و فقهِ حكومتی» است. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3407 🌀 «فلسفۀ روش» سه مسئله را تحلیل می‌کند: ۱. «نسبت وحدت و كثرت»؛ ۲. «نسبت زمان و مکان»؛ ۳. «نسبت اختیار و آگاهی»/ پديده‌اي است كه هم معطوف به است و هم معطوف به انسان https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3413 🌀 هم را قبول داریم و هم در شکل‌گیری معرفت./ اختیار در ، کمترین نقش را دارد؛ این سطوح، به‌راحتی تحت اختیار ما واقع نمی‌شوند. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3414 🌀 «حضور اختیار در معرفت»، منافاتی با «معطوف بودنِ معرفت به واقع» ندارد./ انسان جهان را می‌فهمد و فهم او از جهان، ممکن است به برود یا به برود، و باید هر دو را تصحیح کند. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3417 🌀 سهم تأثیر اختیار بر ، کم است. اما در سامان دادن به نظام معرفتی و مدل‌سازی، ارادۀ ما نقش فعال‌تری دارد. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3419 🌀 فرضيه‌هاي مي‌توانند از آزمون و عبور کنند و اثبات شوند. لذا «تجربه‌پذیری» نمي‌تواند تنهاشاخصۀ باشد. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3420 🌀 «واقع‌گرا» بودنِ معرفت، به‌معنای دینی‌بودنِ آن نیست. واقع‌گرایی باید از بستر «تعبد به وحی» عبور کند. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3421 🌀 در عالَم، واقعيتي هست كه هرچند خداي متعال امدادش مي‌كند، اما رضای الهي پشت آن نيست و تقدّس دينی ندارد. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3422 🌀 فلسفۀ روش را به سه گونه می‌توان تعریف کرد: ۱. تعریف به ؛ ۲. تعریف به ؛ ۳. تعریف به . https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3425 🌀 هماهنگی علوم از پایگاه روش و فلسفه دلالت https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3426 🌀 جایگاه عقل، در ابزارسازی و متدسازی برای بندگی خودش است، نه در توصیف نظام عالَم https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3427 🌀 به يک معنا فلسفه [حکمت] بايد زيرمجموعه وحی قرار بگيرد. نبايد يک دستگاه موازی با دستگاه انبيا به نام فلسفه در عالم داشته باشيم. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3428 🌀 دين دعوت به حيات جديد مي‌كند و آن را در جان‌ها مي‌پرورد و با حيات جديد، حس و عقل و قلب را شکوفا مي‌كند. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3429 🌀 فلسفه (حکمت) در طول وحی است، نه در عرض وحی. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3430 🌀 «فلسفۀ روش» را پیش از استنباط، تولید می‌کنید و «حکمت» را پس از استنباط https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3431 🌀 باید دامنۀ گسترش پیدا کند تا بتواند را هم پوشش دهد. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3446 🌀 انديشۀ استوارِ علامه سید منیرالدین حسینی اين بود که ما در حوزه‌هاي علمیه نیازمند سه رکنِ «حکمت حکومتی، فقه حکومتی و اخلاق حکومتی» هستیم. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3450 🌀 تفقه دینی باید باشد. تفقه دینی باید تکامل پیدا کند و حکمت حکومتی و حکمت‌های مضاف به علوم را پوشش دهد و استنباط کند. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3476 🌀 تفقه جامع دینی شامل اخلاق، حکمت و فقه می‌شود (، و ). https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3477 📣 ضمیمه: بخش 2⃣ پرونده در اینجا: ↙️ https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3399
🔴 بخش 2⃣ پروندۀ نکته‌ها از آیت‌الله میرباقری دربارۀ 🌀 یادآوری سیر پروندۀ فلسفه https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3482 🌀 نقش در جریان دادنِ فقاهت در علم و برنامه https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3483 🌀 تفاوت کارآمدیِ و کارآمدیِ و حکمت https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3486 🌀 جهت‌داری معرفت و عقلانیت، حتماً در اثر می‌گذارد و یک رکن از منطق به قید می‌خورد. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3493 🌀 به ما می‌دهد و روش تَفَلسُف به ما می‌دهد. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3494 🌀 در حوزه‌ها نیازمند تکامل فقاهت هستیم تا و و را پوشش دهد. (تفقه جامع) https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3496 🌀 ، پرسش‌های فلسفی را با روش پاسخ می‌دهد. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3497 🌀 ما نمی‌توانیم حکومت را فقط با فقه احکام، دینی کنیم. دینی شدن حکومت، قبل از اینکه با فقه‌ احکام باشد، با «عرفان و حکمتِ مستنبط از دین» است. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3498 🌀 «قرآن و عرفان و برهان» يکی هستند؛ به این معنا که عرفان و برهان باید برگرفته از قرآن باشد. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3499 🌀 به این است که هم شود و هم ./ تولی به نبی اکرم(ص)، بايد محور تکامل فلسفه و عرفان باشد. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3504 🌀 تفقه باید از سطح «تکلیف» فراتر رود و وارد حوزۀ حکمت نیز بشود؛ یعنی یا یا شکل بگیرد؛ در این صورت، فقیه همان حکیم است و حکیمان همان فقیهان هستند. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3505 🌀 ، ذیل قرار دارد. «مکتب» شاملِ «عرفان، حکمت و فقه» است. / علم دینی و برنامه‌ریزی اسلامی، مبتنی بر شکل می‌گیرد. / روش تحقیق، بین «مکتب» و «علم» و «برنامه» هماهنگی ایجاد می‌کند. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3509 🌀 اسلام برای تبدیل شدنش به یک عینی و جاری شدنش در عینیت، باید از بستر هم عبور بکند. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3513 🌀 مقصود از عبارت است از «فقه اقتصاد و و اخلاق اقتصاد» https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3515 🌀 مجموعه آموزه‌های اخلاقی، حکمی و فقهی است که شما مي‌توانيد از منابع دینی در موضوع هنر استنباط کنید./ پایۀ تولید هستند. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3516 🌀 «مکتب» پیش‌فرض‌های «علوم» را تحویل می‌دهد. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3529 🌀 بدون تولید ، تولید ممکن نیست. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3530 🌀 تحلیل فلسفه اسلامی از منظرِ فرایند پیدایش فلسفه (PDF) https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3671 🌀 نسبت به فلسفه اسلامی، افراط‌گرا یا تفریط‌گرا نباشیم. فلسفه اسلامی با فلسفه یونان تفاوت دارد. فلسفه اسلامی از فرهنگ قرآن و فرهنگ اهل بیت(ع) تأثیر پذیرفته است. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3672 🌀 در دورۀ صدرالمتألهين و حتی در دورۀ شيخ اشراق، حدّ اوليۀ فلسفه _ که مفهوم مرکزی فلسفه است و همه مفاهيمِ ديگر، بر حول او چينش و تعريف و بازتوليد می‌شوند_ تحت‌تأثير معرفت‌های توحيدی قرار گرفته است. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3676 🌀 بعد از آشنایی با معارف اهل‌بیت(ع)، زود با پشت‌ِ دست، اَسفار و شِفا را رد نکنیم. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3897 🌀 صدرالمتألهین تلاش کرده است که مفهوم مرکزی فلسفه را بر پایه توحید بنا بگذارد. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3903 🌀 تحلیل «توحید» و «شرک» از منظرِ نگاه وحدت‌گرایانۀ «اصالت وجودی» و نگاه کثرت‌گرایانۀ «اصالت ماهیتی» https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3904 🌀 فيلسوفان مسلمان معمولاً در انتخاب مواد و صورت‌مسئله‌ها متعهد به اسلام و معارف توحيدی و معارف نقلی بوده‌اند، اما این سطح، کافی نیست و باید این کار با «منطقِ تبعیت از وحی» انجام شود. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3906 🌀 بررسی ایمانی بودنِ فلسفه (به‌لحاظ «محتوا» و «روش») (گفتاری از استاد میرباقری) https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3907 🌀 استحاله منطقی جريان فلسفه اسلامي در علوم، به علت تباين حيثيت موجود بماهو موجود با حيثيت‌هاي موضوع علوم / در چه صورت، داد و ستدِ واقعی بين فلسفه و دانش برقرار می‌شود؟ (گفتاری از استاد میرباقری) https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3908 🌀 اصالت با الوهیّت است. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3909 📣 ضمیمه: بخش 1⃣پروندۀ فلسفه در اینجا: https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398
💥 تأسيس ، مسئلۀ کوچکی نیست. 🔵 علامه سید منیرالدین حسینی الهاشمی: «تأسيس فلسفه‌ جديد، مسئله كوچکی نبوده است، آن‌هم ، كه قطعاً به هيچ‌کس نمي‌شود نسبتش داد. مي‌شود نسبتش داد به اخلاص شهداء و پرچمي كه به نام اسلام بلند شد. چون سراغ اين موضوع آمدیم، شرايط جامعه ايجاب مي‌كند که عنايت شود. تأسيس ، كار راحتي نيست، مخصوصاً زماني كه اين فلسفه مي‌خواهد فراگير باشد و كار انقلاب فرهنگي را انجام دهد». ۱۳۷۷/۶/۱۲ ➖➖➖➖➖➖➖ 💥 «فلسفۀ روش تحقیق» یک سلاح استراتژيکِ فرهنگی است که می‌تواند موازنۀ قدرت را تغییر دهد. 🔵 استاد سید محمدمهدی میرباقری: 🔸 فلسفۀ شدن اسلامی، است. دنياي اسلام دارای فلسفۀ نظر است، اما فلسفۀ عمل ندارد. فلسفه موجود فلسفه‌اي است که تعريف نظری جهان را به‌نحواحسن ارائه مي‌کند، ولی خودش را عهده‌دار مدیریت علم و برنامه نمي‌داند؛ از تحليل نظریِ حقيقت هستي که مي‌گذرد، دیگر حوزه‌ها را به علوم مي‌سپارد و خود را عهده‌دار آنها نمي‌بيند؛ چنين فلسفه‌اي [اگر حدود و منطقش را تکامل نبخشد،] نمی‌تواند به هدايت و کنترل عينيت بپردازد. 🔸 اگر در جنگ نظامي، معنا دارد، در حوزه جنگ فرهنگي نيز چنين است. توليد سلاح استراتژيک، موازنه قدرت را بر هم مي‌زند. چرا آمريکا از خليج خوک‌ها عقب‌نشيني کرد؟ جز اين بود که موازنه در سلاح استراتژيک تغيير کرده بود؟ هم همين‌گونه است. چنین سلاحی گاهي بيست سال تحقيق و مطالعه نياز دارد و طي آن آزمايش‌هاي چند ميليارد دلاری انجام مي‌شود و هنگامي که به نتيجه رسيد، موازنه را تغییر می‌دهد. ما اگر به دست پيدا کنيم، موازنه قدرت را به هم مي‌زنيم؛ در حوزه فرهنگ نيز چنين است. دستيابي به فلسفۀ روش اسلامي، دستيابي به سلاح استراتژيک است. به نظر ما این سلاح استراتژيک فرهنگي‌، يعني فلسفه چگونگي اسلامي ـ نه فلسفۀ چرايي و چیستی ـ و سپس روش علوم و تا حدودی روش استنباط احکام حکومتی را توليد کرده‌اند. البته گام‌های فراوان دیگری باقی است. 🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398 ☑️ @mirbaqeri_ir
فلسفۀ روش‌ساز .mp3
4.17M
🎧 استاد میرباقری | نقش «فلسفۀ روش» در هماهنگ‌سازی «فقاهت و کارشناسی و برنامه‌ریزی» ⚡️قبل از تولید فلسفه‌های مضاف، ابتدا باید فلسفۀ روش تحقیق درست کنید. ⚡️ فلسفه روش تحقیق، تحقیقات در عرصه تفقه دینی، مطالعات نظری و مطالعات کاربردی را هماهنگ می‌کند. ⚡️ اگر در نظام روش تحقیق، جایی برای مفاهیم دینی باز نکنید، بعداً نمی‌توانید محصولات دین و علم را هماهنگ کنید. ⚡️ بنا بر فلسفه روش، معرفت‌های دینی مقید می‌شود به کارآمدیِ در جهت. 🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398 ☑️ @mirbaqeri_ir
⚡️ فلسفۀ روش یا فلسفۀ چگونگی، شالودۀ هماهنگ‌سازيِ تكامل حجيت در ، اسلاميت در دانشگاه و جريان اسلام در حاکمیت است. ⚡️ «فلسفهٔ روش» زمینه‌سازِ دستيابی به «اخلاقِ حکومتی، و فقهِ حكومتی» است. 🔴 علامه سید منیرالدّین حسینیِ هاشمی: 🔸 «، فقط متكفل از اشياء نيست، بلكه براي تبديل، ارائه می‌دهد. 🔸 فلسفه چگونگي به‌معناي به‌كارگيري در چگونگي اسلامي شدن مي‏‌باشد. اين فلسفه «تحقق اسلامي» را متكفل مي‌‏شود؛ يعني شرط صحتش اين است كه بتواند را در پياده نمايد. 🔸 فلسفه چگونگی متكفل تأسيسِ «منطق تكاملِ رابطه به دين» و نیز «رابطه به كارآمدی» يعني علوم تجربی، و هم «رابطه به نسخه دادن» يعنی اداره عينيت می‌باشد. در غير اين صورت، وقتي كه فلسفه چگونگی نباشد، نظام ارزشی به‌طور مستقل يك محصول خواهد داشت و نظام دانش تجربي محصول ديگري كه بين آنها چالش پيدا مي‏‌شود و نمی‌توان آنها را در مرتبه محصول كرد. 🔸 بايد باشيد؛ يعني بتوانيد نظامات تكامل اجتماعي را بر اساس مقاصد الهي تأسيس كنيد که تأسيس اين مطلب و هماهنگي آن حتماً به نيازمند است. در مرحله اول به نياز داريم كه روش آن از فلسفه چگونگي به دست مي‌آيد. 🔸 روش علوم حسي لازم است كه هم در تغييراتِ متغيرِ محسوس بتواند پيش‌فرض‌هاي ديني را در تعريف متغير وارد كند و هم نسبت آن را به تحقق ارزش‌ها در كنترل تغييرات آن بيان كند؛ يعني نتيجه آن معادلۀ «اگر و آنگاهِ اسلامی» بشود». 🔸 فلسفهٔ شدن اسلامی، پايگاه همدلی، همفكری و همكاری اجتماعی است. اين پايگاه عقلیِ دين‌محور، بستر وحدتِ انديشه مسلمين بر محور سرسپردن به دين است. این فلسفه، شالودۀ هماهنگ‌سازيِ تكامل حجيت در ، اسلاميت در دانشگاه و جريان اسلام در دولت [و حاکمیت] است. (۱۳۷۹/۱۰/۶) 🔸 «بايد بر اساس اين فلسفه‌ای که پايه‌ريزی کرديم، شروع کنيم به : هم روش استنباط احکام الهی، هم روش توليدِ معادلات کاربردی و هم روش برنامه‌ريزی. اين سه روش را متناسب با اين مبنای جديد پايه‌ريزی می‌کنيم. به‌کارگيری اين روش‌ها ما را به محصول می‌رساند. يعنی به‌کارگيری روش استنباط، ما را به استنباطات احکام جديد می‌رساند. به‌کارگيری روش نوين توليد اطلاعات، ما را به معادلات کاربردی جديدی بر مبنای اسلام می‌رساند. در قسمت سوم هم به‌کارگيری روش برنامه‌ريزی، ما را به تنظيم امور جديدی بر مبنای جديد می‌رساند». (۱۳۷۷/۳/۲) 🔸 «ثمرۀ اين فلسفه ، دستيابی به «اخلاق حکومتی، حكمت حكومتی و فقه حكومتی» است و ، قادر به «پيش‌بينی، هدايت و كنترل» تغييرات بر مبنای معادلاتی است كه نيازمندی‌های نظام اسلامی در جريان توسعۀ نياز و ارضاء را رفع می‌کند و در هم، به ارائۀ مدل شناخت حل معضلات سياسی، فرهنگی و اقتصادیِ داخلی و خارجی بر حول محور كلمۀ اسلام می‌پردازد». (۱۳۷۹/۶/۱۶) 🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398 ☑️ @mirbaqeri_ir
⚡️ «فلسفۀ روش» سه مسئله را تحلیل می‌کند: ۱. «نسبت وحدت و كثرت»؛ ۲. «نسبت زمان و مکان»؛ ۳. «نسبت اختیار و آگاهی» ⚡️ پديده‌اي است كه هم معطوف به است و هم معطوف به انسان 💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری: 🔶 فلسفۀ روش «نسبت وحدت و كثرت» و «نسبت زمان و مکان»، يعني هم ساختار شیء و هم تغييرات شيء، را تعريف فلسفی می‌کند [و نمایی از «کُل مُتغیّر» ترسیم می‌شود]. پرسش سومی که این فلسفه پاسخ می‌دهد «نسبت بين اختيار و آگاهی» است که بر اساس آن، معرفت‌شناسی متناسبی ارائه می‌شود. اگر در معرفت‌شناسي معتقد به جبری بودنِ مکانیزم فهم باشيم، حق و باطل از معرفت‌شناسي خارج مي‌شود. اما اگر معتقد به فاعليتی بودن معرفت و تناسب معرفت با عينيت باشيم، علاوه بر پذیرش «صدق و کذب»، «حق و باطل» را هم وارد معرفت‌شناسی كرده‌ايم. ما نیاز به منطقي داریم كه تناسب ادراك را با خارج به صورت دم‌افزا گسترش دهد و در اين ايجاد تناسب، جهت را دائماً حفظ كند و اعتلا بخشد. درواقع، علوم، تناسباتي هستند كه بر اساس نظام فاعليت، براي تصرف و ايجاد يك تمدن ايجاد شده‌اند. 🔶 پديده‌اي است كه هم معطوف به است، و هم معطوف به انسان. دستيابي به معرفت داراي يك فرايند اختياري است. در اين فرايند اختياري، هم اختيار فرد، هم اختيار جمع و هم اختيار تاريخ حضور دارد و حتي عوامل تكويني حضور دارند؛ يعني وقتي کسی شروع به تحقيق و تفحص و توليد يك نظريه مي‌كند، به صورت جزيره‌اي فعاليت نمي‌كند، بلکه فعالیت او درون يك فرهنگ اجتماعي رخ می‌دهد و قبل از آن، معطوف به اختيار خودش كار مي‌كند و اين اختيارات يك نسبيتي براي فرد درست كرده و نسبيت اختيار انسان در نحوۀ فهم او از جهان، اثر می‌گذارد. 🔶 ما منکر [به‌طور کلی] نیستیم، بلکه تفسیرمان از کشف متفاوت است. 🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398 ☑️ @mirbaqeri_ir
ارتقاء در منطق معرفت .mp3
11.34M
🎧 استاد میرباقری | اضافه‌شدنِ مؤلفۀ جدیدی به ⚡️ فرایند فهم، یک فرایند جبری نیست. ⚡️ هم را قبول داریم و هم در شکل‌گیری معرفت. ⚡️ اختیار در ، کمترین نقش را دارد؛ این سطوح، به‌راحتی تحت اختیار ما واقع نمی‌شوند. اما سطوحی هم داریم که ارادۀ ما نقش بیشتری دارد، مثل امور فکری و روحی. ⚡️ منطق فهم، هم باید را مقنن کند و هم تناسب فهم با وحی. همان‌طور که چشم ما فقه دارد، عقل ما هم فقه دارد؛ هر گونه اندیشیدن جایز نیست. ⚡️ اگر اراده، در سطوحی از معرفت حضور دارد، فهم ما، هم باید ناظر به واقع باشد و هم باید به حقانیت و حجیت برسد. پس مؤلفۀ جدیدی وارد منطق معرفت شد. 💥 منطق، متکفلِ (از لحاظ تناسب با واقع) و (از لحاظ ارتباط با وحی) است؛ چون ما گاهی علاوه بر اینکه خطا می‌کنیم، به باطل هم می‌رویم. منطق باید هم را تأمین کند، هم را. 🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398 ☑️ @mirbaqeri_ir
واقع‌گرایی و اختیارمندی .mp3
17.1M
🎧 استاد میرباقری | سازگاریِ «حضور اختیار در فهم» با «واقع‌گراییِ فهم» ⚡️ «حضور اختیار در معرفت»، منافاتی با «معطوف بودنِ معرفت به واقع» ندارد. هم‌چنان‌که «تفسیر واقعیت از روزنۀ مفروضات اساسی، یا پارادایم‌‌ها» منافاتی با «واقع‌نمایی علمی» ندارد. ⚡️ اگر می‌گوییم قوۀ فاهمه، متأثر از اختیار است، معنایش این نیست که فاهمۀ ما ارتباطِ با واقع برقرار نمی‌کند. نظام اختیارات اجتماعی در فهم اجتماعی عمل می‌کند و در عین حال، فهم اجتماعی، معطوف به واقع و بلکه هم هست. ⚡️ از قدیم به ما القاء کرده‌اند که «بدان که آدمی را قوه‌ای است درّاکه که در او منقش گردد صور اشیاء، چنان‌که در آینه»! ما می‌گوییم: بدان که انسان جهان را می‌فهمد و فهم او از جهان، ممکن است به برود یا به برود، و باید هر دو را تصحیح کند. 🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398 ☑️ @mirbaqeri_ir
⚡️ سهم تأثیر اختیار بر ، کم است. اما در سامان دادن به نظام معرفتی و مدل‌سازی، ارادۀ ما نقش فعال‌تری دارد. 💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری: «كيف اختيار انسان در كيف فهم از جهان حاضر است، منتها در همۀ موضوعات معرفت، سهم اختيار انسان را يكسان نمي‌دانيم. يك‌جاهايي سهم ارادۀ انسان خيلي تبعي است؛ مثل اينكه در محسوسات اوليه، سهم ارادۀ ما تبعی است، نمي‌شود لامسۀ ما از آبِ گرم متأثر نشود، لامسۀ ما از سرما و برودت آب متأثر نشود؛ انسان دستش را كه در آب گرم مي‌برد يك تأثر خاصي پيدا مي‌كند كه از آن تعبير به سوختن مي‌كنيم؛ اين ارادۀ ما در اين فعل و انفعال و اين ادراك حسّي، تأثيرش بسيار كم است. هرچند همان‌جا هم انسان مي‌تواند مثل مرتاض‌هاي هندي حتّي حواسّ خودش را طوري پرورش بدهد كه دستش را در آب با دمای صد درجه ببرد و نسوزد. ولي معمولاً سهم ارادۀ ما در آنجا كم است. ولي وقتي مي‌کنيم، اطلاعاتي كه از بيرون مي‌آيد را به يك مدل تبديل مي‌كنيم و سعي مي‌كنيم به عوامل، جا و نسبت بدهيم، و نسبتِ بين آنها را تعريف كنيم، نقش اراده بیشتر است. ديگری ممكن است به شکل ديگر مدل بدهد. يعني در سامان دادن به نظام معرفتي و مدل‌سازی، اراده‌ي ما نقش فعال‌تري دارد و آن كسي كه براي كلّ معرفت انسان، منطق مي‌دهد، يعني براي كل دستگاه معرفتي يك سامانه درست مي‌كند، در آنجا نقش اراده در سامان دادن به معرفت، نقش بيشتري است. نمي‌گويم در آنجا مطلق است.» 🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398 ☑️ @mirbaqeri_ir
منظومۀ عقلانیت متعبّد .mp3
4.16M
💥 استاد میرباقری | حکمت‌های مضاف به‌جای فلسفه‌های مضاف ⚡️ تفقه جامع دینی شامل اخلاق، حکمت و فقه می‌شود (، و ). ⚡️ مهم‌ترین و مخاطره‌‌آمیزترین جایی که ممکن است برای حوزه‌‌های تفقه دینی لغزش اتفاق بیفتد، همین است که در حوزه تفقه دینی به کار گرفته شود. ⚡️ اگر روش تحقیق شما به‌‌گونه‌‌ای نباشد که دخالت دین در روش را بپذیرد، آیا می‌‌توانید محصول آن را به دین گره بزنید؟ برای اینکه به روش تحقیق برسیم، نیاز به فلسفه روش تحقیق داریم. ⚡️ در مقابل کسانی که معتقدند باید نظام سؤالات را (که به‌‌عنوان پیش‌‌فرض‌‌ها، پارادایم‌‌ها و چارچوب‌‌های اصلی علم هستند) از فلسفه‌‌های مضاف گرفت، ما معتقدیم این سؤالات باید از دین و گرفته شوند. ⚡️ گاهی فرهنگستان را متهم می‌‌کنند به اینکه چقدر کار را عمیق می‌‌کنید. بحث ما این است که شما چه‌‌کاری می‌‌خواهید انجام دهید؟ اگر می‌‌خواهید دانش غربی را با فقه دینی ترکیب کنید، یا اگر می‌‌خواهید الگوها و مدل‌‌ها را اسلامیزه کنید، این تأمل عمیق نمی‌‌خواهد؛ ولی اگر می‌‌خواهیم بشر را تسلیم وحی کنیم، باید ابتدا شدنش را پیدا کنیم و برای این کار باید تولید کنیم؛ [یعنی] اصول بنیادی روش تحقیق که روش تحقیق مبتنی بر تعبد را به ما می‌‌دهد و به ما می‌‌گوید چگونه مبتنی بر تعبد، منظومه روش تحقیمان را ایجاد کنیم و بعد هم طراحی مدیریت شبکه‌ای تحقیقات و بانک اطلاعات را انجام دهیم. 🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398 ☑️ @mirbaqeri_ir
🔵 یادآوریِ سیر پرونده فلسفه: 1⃣ معرفی آثار فلسفۀ روش 2⃣ معرفی اجمالیِ روش تحقیق هماهنگ‌ساز 3⃣ توضیح نحوۀ هماهنگیِ روش‌های سه‌گانه 4⃣ تبیین چیستی (به‌عنوان خروجیِ روش استنباط) و تفاوتش با 👈 در ادامۀ پرونده، مطالب دیگری درباره هماهنگی روش‌ها و نیز درباره هم‌رسانی می‌شود و سپس مطالبی درباره (که حکمت، جزئی از مکتب است)، هم‌رسانی می‌شود (5⃣) و در پایان، مطالبی درباره محاسن و خلأهای (6⃣) تقدیم خواهد شد. 🔵 بعضی از عناوین پرونده، تا کنون: ➖ فلسفۀ شدن یا پشتیبان و پشتوانه‌ای است برای جریان یافتن مبانی دینی در علوم و دانش‌ها. ➖ هماهنگیِ بین «معرفت‌های دینی و معرفت‌های علمی»، نيازمند هماهنگیِ روش‌ها و متدلوژی‌های آنهاست، و هماهنگیِ روش‌ها نیازمند فلسفۀ روش. ➖ ، نظام روش تحقیق را به‌گونه‌ای بازطراحی می‌کند که حضور و نقش‌آفرینیِ دین را در ساحت علم بپذیرد. ➖ قبل از تولید ، ابتدا باید فلسفۀ روشِ تحقیق درست کنید. ➖ حکمت بايد زيرمجموعه وحی قرار بگيرد. نبايد يک دستگاه موازی با دستگاه انبيا به نام فلسفه در عالم داشته باشيم. ➖ زمینه‌سازِ دستيابی به «اخلاقِ حکومتی، و فقهِ حكومتی» است. ➖ فلسفه (حکمت) در طول وحی است، نه در عرض وحی. ➖ را پیش از استنباط، تولید می‌کنید و را پس از استنباط. ➖ باید دامنۀ گسترش پیدا کند تا بتواند را هم پوشش دهد. ➖ تفقه دینی باید باشد. تفقه دینی باید تکامل پیدا کند و حکمت حکومتی و حکمت‌های مضاف به علوم را پوشش دهد و استنباط کند. 🔗 متن کامل پرونده (در حال ): 🌐 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398
از فلسفۀ روش تا فقاهت .mp3
12.25M
🎧 استاد میرباقری | تفاوت کارآمدیِ و کارآمدیِ و حکمت ⚡️ کار فرهنگستان علوم اسلامی طراحی بوده که سه روش تحویل می‌دهد: ۱. (روش طراحی شبکه تحقیقات)؛ ۲. (روش عام تحقیقات اجتماعی)؛ ۳. (روش تأسیس بانک اطلاعات). ⚡️ در گام بعد، حوزۀ علمیه باید حکمتِ حاکم بر علوم و برنامه‌ریزی‌ها را تفقه کند تا در گام دیگری، علوم و برنامه‌ریزی‌ها دینی شوند. 🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398 ☑️ @mirbaqeri_ir
💥 «فلسفۀ_روش» غیر از «حکمت» است. 💥 به ما می‌دهد و روش تَفَلسُف به ما می‌دهد. 💥 روش تولید حکمت، روش استناد است. 💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری: "بايد از شروع كرد. درواقع، نقطه شروع فلسفه، فلسفۀ روش است. بعد از فلسفه روش است كه شما می‌توانید فلسفه داشته باشد؛ یعنی اول بايد معلوم شود که روش صحیح تفلسف چيست؟ بعد از آن مي‌گوييد ما داريم تفلسف مي‌كنيم. بر این اساس می‌گوییم باید مبتني بر استناد به وحي درست شود. وقتی وارد روش استناد مي‌شويد، مي‌گوييد مبتني بر روش استناد بايد توليد شود (حكمت مستند به وحی). اين «فلسفه‌اي كه مستند توليد مي‌شود» غير از آن «فلسفه روش» است". 🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398 ☑️ @mirbaqeri_ir