eitaa logo
پرتو اشراق
742 دنبال‌کننده
24.6هزار عکس
13هزار ویدیو
52 فایل
🔮 کانال جامع با مطالب متنوع 🏮شاید جواب سئوال شما اینجا باشد! 📮ارتباط با مدیر: @omidsafaei 📲 کپی برداری مطالب جهت نشر معارف اهل بیت(ع) موجب خوشحالی است! 🔰 کانال سروش پلاس: 🆔 sapp.ir/partoweshraq
مشاهده در ایتا
دانلود
⚜️ سَلُونِی قَبْلَ‏ أَنْ‏ تَفْقِدُونِی ⏳ پیشگویی امام علی (علیه السلام) درباره قاتل علیه السلام 🌷 به مناسبت ، شب زیارتی ارباب بی کفن ☝🏻«بپرسید از من، قبل از آنکه از میان شما بروم!» 🌹 این کلامى بود که على (علیه السلام) بر فراز منبر براى مردم بیان کرد. ⏳ لحظه اى همه جا را سکوت فرا گرفته بود. 👥👥 ناگهان مردى از میان جمعیت برخواست و (به قصد استهزاء) پرسید: «یا امیرالمؤمنین تعداد موهاى سر و صورت من، چه مقدار است؟!» 👳🏼‍♂️ پرسشگر، کسى نبود جز سعد بن ابى وقاص. 🌹امیرالمؤمنین على (علیه السلام) فرمود: ▪️«به خدا! از مسئله اى، پرسش کردى که دوستم رسول خدا (صلى الله علیه و آله)، مرا به آن، آگاه ساخته بود. در سر و صورت تو مویى نیست، مگر آنکه در ریشه آن، شیطانى نشسته باشد. بدان! که در خانه تو پسرى است که فرزندم، حسین (علیه السلام) را به قتل مى رساند». 🔥 راوى مى گوید: «در آن لحظه که امیرالمؤمنین على (علیه السلام) چنین فرمود، عمر سعد (سرکرده لشکر یزید)، هنوز طفل بود و در دامان پدرش نشسته بود!!» 📚 ابن قولویه، کامل الزیارات، ۱۳۵۶ش، ص۷۴؛ صدوق، الامالی، ۱۳۷۶ش، ص۱۳۳و ۱۳۴؛ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۳۰و۳۳۱. 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
🐍 نماینده امام علیه السلام در بین جنیان!! ⚜️ جابر بن يزيد جعفى به نقل از حضرت (صلوات اللّه عليه) حكايت نمايد: 🕌 روزى حضرت اميرالمؤمنين (عليه السلام)، بر منبر مسجد كوفه مشغول سخنرانى و موعظه مردم بود؛ و جمعيّت بسيارى نيز در آن مجلس حضور داشت كه ناگهان موجودى به صورت افعىِ بزرگى وارد مسجد شد و مردم حمله بردند تا آن را از بين ببرند. 🌹در اين هنگام امام علىّ بن ابى طالب (عليه السلام) خطاب به مردم كرد و فرمود: 🔅«اى جماعت! آن را به حال خود رها كنيد و مانع حركتش نشويد!» 🐍 مردم افعى را آزاد گذاشتند؛ و در كمال حيرت مشاهده مى كردند كه آهسته به سمت منبر حضرت حركت كرد، هنگامى كه نزديك منبر رسيد سر خود را بلند كرد و به حضرت امير (عليه السلام) سلام داد. 🌹حضرت ضمن جواب سلام، فرمود: آرام باش تا من سخنرانى خود را تمام كنم! 🌹وقتى علىّ (عليه السلام) سخنرانى خود را به پايان رسانيد خطاب به آن موجود نمود و فرمود: تو كيستى؟ 🐍 پاسخ داد: من «عمرو بن عثمان» هستم و پدرم نماينده و خليفه شما در بين جنّيان بود؛ و او اكنون مرده است و مرا وصيّت كرده تا به محضر شما شرفياب گردم و نظر شما را درباره خود و ديگر جنّيان جويا شوم؟ 🌹حضرت فرمود: «من تو را به رعايت تقواى الهى توصيه مى نمايم، تو از طرف من جانشين پدرت و نماينده من در بين تمام جنّيان خواهى بود». ⚜️ (عليه السلام) افزود: پس عمرو در بين جنّيان به نمايندگى از طرف آن حضرت برگزيده شد؛ و سپس با امام علىّ (عليه السلام) خداحافظى كرد و رفت. ✋🏻 جابر گويد: به امام باقر عليه السلام عرض كردم : آيا او نزد شما هم مى آيد و از شما نيز كسب تكليف مى كند؟ ⚜️ فرمود: بلى. (۱) 📚 پی نوشت: ۱. اصول كافى، ج ۱، ص ۳۹۶، ح ۶ ،هداية الكبرى، ص ۱۴۷، س ۳. 📗 منبع:چهل داستان و چهل حدیث از امام علی علیه السلام، حجه الاسلام و المسلمین عبدالله صالحی 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
💚 شفاعت گنه کار مدفون در حرم توسط علیه السلام 📚 محدث نورى در دارالسلام مى نويسد: 🎙️مير معين الدين اشرف، يكى از خدام حضرت رضا عليه السلام گفته است: 🕌 شبى در دارالحفاظ (يكى از رواقهاى حرم مطهر) يا كشيكخانه، خوابيده بودم، در خواب ديدم كه براى تجديد وضو به صفه مير على شير - همين صفه كه در صحن كهنه است و اكنون ايوان طلاست - بيرون آمدم. 👥👥 ناگاه جماعت بسيارى ديدم كه به صحن مطهر وارد شدند و در پيشاپيش آنان بزرگوارى خوش صورت و عظيم الشان نورانى بود؛ و جماعتى كلنگ به دست پشت سر آن بزرگوار بودند، وقتى وارد شدند تا وسط صحن مطهر آمدند همان شخص بزرگوار فرمود: 🔅«اين قبر را بشكافيد و اين خبيث را بيرون آوريد!!» ⛏️ اشاره به قبر مخصوص نمود و آن جماعت شروع به كندن قبر نمودند. ❓من از يك نر پرسيدم؛ اين شخص كيست؟ 👤گفت: حضرت عليه السلام است. 🌹در همين اثنا ديدم از روضه مباركه، عليه السلام بيرون آمد و خدمت جدش ‍ اميرالمؤمنين رسيد و بر آن حضرت سلام كرد... 🌷 آقا جواب سلامش را داد؛ پس از آن امام هشتم عليه السلام عرض كرد: 🔅«از شما خواهش مى كنم، اين شخص را كه در جوار من دفن شده عفو فرمايى و تقصير او را به من ببخشى». 🌷 اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: 🔅«تو مى دانى كه اين مرد، فاسق و فاجر بوده شرب خمر مى كرده است» 🌹 عرض كرد: «بلى، اما او هنگام مرگ وصيت كرد كه او را در جوار من دفن كنند؛ و من اميدوارم كه او را به من ببخشى». 🌷امير المؤمنين عليه السلام فرمود: 🔅«من تقصيرات و گناهانش را به تو بخشيدم». 🦋 پس از آن حضرت رضا عليه السلام بازگشت. 🛌🏻 خواب بيننده گويد: من از وحشت بيدار شدم و بعضى را كه خوابيده بودند. و با هم به همان محلى كه با هم ديده بودم آمديم و نگاه كرديم ديدم كه معلوم است قبر تازه اى است و مقدارى هم خاك بيرون ريخته شده است؛ آن گاه جويا شدم و پرسيدم كه اين قبر كيست؟ 👥 گفتند: قبر شخص تركى است كه ديروز اينجا دفن شده است. 👌🏻نويسنده سطور و مرحوم مروج هر دو لبهايمان بدين شعر مترنم گشت: 🌹 اى شه توس فداى تو و طوف حرمت! 🌹 توس فردوس برين گشته ز يمن قدمت 🌹من به درگاه تو باروى سياه آمده ام 🌹اين من و جرم من و آن تو و لطف و كرمت 🦋 بعيد نيست كه حضرت رضا عليه السلام شفيع گنهكارى شود؛ زيرا كه اساسا ائمه طاهرين عليه السلام شيعيان اثنى عشرى - كه اعتقادى صحيح داشته باشند - هستند. 📗 ۵۳ داستان از كرامات امام رضا عليه السلام، موسی خسروی 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 🌹 پدر شعر نوی فارسی و ستایش امیرالمؤمنین (ع) ✍🏻 او در اشعار خود به امام علی (ع) ارادت ویژه‌ای داشت و در سروده‌های خود، بارها (ع) را با صفت‌های محمود، عابد و معبود می‌ستاید. 🦋 نیما، امام علی علیه السلام را مقصودِ آفرینش، و تنها «بودِ» عالم هستی می‌داند 🔅گفتی ثنای شاه ولایت نکرده ام 🔅بیرون ز هر ستایش و حد و ثنا علی است 🔅چونش ثنا کنم که ثنا کرده ی خداست 🔅هر چند چون غلات نگویم: خدا علی است 🌹 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
🌟 شجاعت و رشادت امیرالمؤمنین (علیه السلام) در کلام حذیفه یمانی 📚 علامه کبیر مقدس اردبیلی (رضوان الله علیه) عالم بزرگ شیعه می‌نویسد: 🌴 ربیعه سعدی به خدمت رفت و گفت: ✋🏻یا اباعبدالله، اگر ما از علی (علیه السلام) چیزی نقل می‌کنیم، اهل بصره می‌گویند شما در باب دوستی افراط می‌کنید. هیچ حدیثی به خاطرت هست که من آن را نقل کنم تا زبان ایشان کوتاه شود؟ 👳🏼‍♂️☝🏻 حذیفه گفت: «به آن خدایی که جان من به دست قدرت اوست که اگر عمل تمام امت محمد (صلی الله علیه و آله) را جمع کنند و در سر ترازویی بگذارند و جنگ على (علیه السلام) را در روز در سر دیگر، البته عمل على (علیه السلام) زیادتی خواهد کرد!» ⁉️ پس ربیعه گفت: این را از ما کی می‌شنوند؟! 👳🏼‍♂️ حذيفه گفت: «چون نشنوند و حال آنکه من و ابوبکر و عمر و جميع اصحاب پیغمبر - در جنگ خندق - حاضر بودیم که عمرو بن عبدود مبارز طلبید و همه لشکر پیغمبر (صلی الله علیه و آله) سرها به زیر افکنده بودیم و قدرت جواب نداشتیم به غیر از علی (علیه السلام) که به برابر او رفت و او را به دوزخ فرستاد... والله که عمل او زیاده است بر عمل اصحاب محمد تا روز قیامت و در غزوه خیبر خود فتح، به دست قلعه گشای آن حضرت واقع شد که مثل مرحب دلاوری را کشت و چنان دری را کند که هفتاد کس حرکتش می‌دادند و در غزوه حنین که مسلمانان به کثرت و بسیاری لشکر قوی دل بودند و چنان شکستی به مسلمانان افتاد که با رسول الله (صلی الله علیه و آله) به غير ۹ کس از بنی هاشم نماندند؛ حضرت امیر جمع کثیری از شجاعان کفار را به قتل آورد که یکی از ایشان «ابوجردل» نام داشت و از سرداران ایشان بود و به غیر این، چهل مبارز دیگر از سرداران آن لشکر را مقتول ساخت به غیر از تابعان ایشان، تا فتح روی نمود حق تعالی این آیه فرستاد: 🔅«ثم أنزل الله سكينته على رسوله و على المؤمنين»؛ 🔅یعنی بعد از آنکه همه گریخته بودند الله تعالی آرام و اطمینان به رسول و مؤمنین فرستاد و مراد از مؤمنان، (علیه السلام) است که به سبب او آن فتح روی نمود». 📚 حدیقة الشیعة، تألیف مقدس اردبیلی، ج ۱، ص ۲۷۱ - ۲۷۲ 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
✋🏻 فقط حیدر امیرالمؤمنین است. 👳🏼‍♂️ ابن عباس می گوید: به پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) خبر رسید که برخی از عنوان « » را برای علی (علیه السلام) انکار می کنند!! 🌹 حضرتش بر فراز منبر رفت و در سخنرانی خود فرمود: 🔅«ای مردم! خداوند مرا بر شما پیامبر قرارداده و دستور فرموده که علی را به عنوان امیر شما پس از خودم معرفی کنم. پس آگاه باشید! هر کس من پیامبر او هستم علی امیر اوست امری را که خدا فرمان داده و به من دستور فرموده که شما را از آن آگاه کنم، تا سخن او را به گوش جان بخرید؛ اگر دستور داد اطاعت کنید و اگر نهی کرد بر حذر باشید. 🔅آگاه باشید! کسی از شما حق ندارد بر علی امیر باشد نه در زمان حیات من و نه پس از مرگ من زیرا که خداوند او را بر شما امیر کرده و به عنوان «امیرالمومنین» لقب داده و هیچ کس پیش از او به آن نام نامیده نشده است. 🔅من آنچه دستور داشتم درباره علی گفتم، هر که در این دستور مرا اطاعت کند خدا را اطاعت کرده و آن که نپذیرد معصیت خدا نموده است و بداند نزد خدا عذری ندارد و سرانجامش همان است که خداوند در قرآن فرموده: 🔅{هر که از خدا و پیامبرش نافرمانی کند و از حدودش تجاوز نماید او را در آتشی وارد می کند که در آن خواهد ماند}. (۱) 📚 پی نوشت: ۱. سورة النساء، الآیة ۱۴. 📗 امالی صدوق، مجلس ۶۳، حدیث ۱۱، ص ۴۹۲. 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
📖 بزرگترین فضیلت امیرالمؤمنین در قرآن از نظر امام رضا (علیه السلام) 📚 سيّد مرتضى (رحمت الله علیه) مى‌گويد: از شيخ مفيد (رحمت الله علیه) شنيدم كه مى‌گفت: 🏰 «روزى مأمون به (عليه السلام) گفت: ❓بزرگترين فضيلت اميرالمؤمنین (عليه‌ السلام) در كدام است؟ 🌹 امام رضا (عليه السلام) جواب داد: 📖 فضيلتى كه آيه مباهله بر آن حكايت دارد. خداوند متعال مى‌فرمايد: 🔅«فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَأَبْناءَكُمْ وَنِساءَنا وَنِساءَكُمْ وَأَنْفُسَنا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللّهِ عَلَى الْكاذِبين [آل‌عمران/۶۱]؛ 🔅به آن‌ها بگو: بياييد ما فرزندان خود را دعوت كنيم، شما هم فرزندان خود را؛ ما زنان خويش را دعوت نماييم، شما هم زنان خود را؛ ما نفوس خود را دعوت كنيم، شما هم نفوس خود را؛ آن‌گاه مباهله كنيم و لعنت خدا را بر دروغ‌گويان قرار دهيم». 📖 در پى نزول اين آيه رسول خدا (صلی‌ الله‌ عليه‌ و آله) امام حسن، امام حسين، فاطمه و اميرالمؤمنين (عليهم السلام) را فراخواند. آن‌ها به حكم خداوند متعال در جايگاه فرزندان، زنان و نفس ايشان قرار داشتند. مشخص است كه هيچ يك از بندگان خداى سبحان برتر و شريف‌تر از رسول خدا (صلی‌ الله‌ عليه‌ و آله) نيست. از همين رو مى‌بايست از كسى كه به حكم خداوند سبحان نفس رسول خدا(صلی‌ الله‌ عليه‌ و آله) است، احدى برتر نباشد. [۱] ✒️ از منظر امام (علیه‌السلام) آیه شریفه در بیان فضیلت امیرالمومنین (علیه‌السلام) حتی از مساله ، و آیه‌ی نیز مهمتر او بزرگ‌تر است. حال، با وجود این همه آیاتی که دالّ بر فضیلت امیرالمومنین (علیه‌ السلام) است چرا امام رضا (عليه‌ السلام) آیه مباهله را مهم‌ترین و بهترین آیه، درباره جایگاه و منزلت امیرالمومنین (عليه‌ السلام) معرفی می‌کند؟ 🔰 توضیح این مطلب چند مقدمه لازم دارد: 1️⃣ مقدمه اول: مصداق «أَنْفُسَنَا» تنها امیرالمؤمنین (عليه‌ السلام) است، چون شیعه و سنی نقل کرده‌اند که در جریان مباهله از طرف مسلمانان، پنج نفر بیشتر نبودند «امیرالمومنین، حسنین، صدیقه طاهره و پیامبر اکرم (صلوات‌ الله‌ علیهم‌ اجمعین)». پس هیچ اختلافی در این قضیه نیست که مصداق «أَنْفُسَنَا» امیرالمؤمنین (عليه‌ السلام) است. 2️⃣ مقدمه دوم: تمام کمالات و فضائل از روح و جان آدمی بر می‌خیزد، نه جسم او، مثلاً علم، شجاعت، تقوا و اساساً تمام فضائل و کمالات متعلق به روح است؛ لذا وقتی کسی جان کسی باشد، به این معناست که تمام خصوصیات و ویژگی‌های روحی او را داراست. ✅ از این دو مقدمه‌ نتیجه می‌گیریم: 💚 تمام فضائل و کمالات روحانی و نفسانی که برای پیامبر (صلی‌ الله‌ عليه‌ و آله) ثابت بوده است، عین آن فضائل و کمالات برای امیرالمومنین (عليه‌ السلام) هم ثابت است، زیرا خداوند از امیرالمومنین (عليه‌ السلام) به جان پیامبر (صلی‌ الله‌ عليه‌ و آله) تعبیر می‌کند و لذا با همین کلمه «أَنْفُسَنَا» می‌توان ولایت آقا (عليه‌ السلام) را ثابت کرد، چون جان پیامبر(صلی‌ الله‌‌ عليه‌ و آله) است، پس همان‌گونه که پیامبر (صلی‌الله‌عليه‌وآله) ولایت دارد، پس امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) هم ولایت دارد. 💚 و نیز اعلم بودن امیرالمؤمنین ثابت نیز می‌شود، چون پیامبر اعلم است. پیامبر شجاع‌ترین و باتقواترین فرد است، پس همان شجاعت و تقوا در امیرالمومنین(عليه‌السلام) نیز وجود دارد، به همین خاطر است که امام رضا(علیه‌السلام) می‌فرماید: کلمه «أَنْفُسَنَا» مهم‌ترین آیه در شان امیرالمومنین(عليه‌السلام) است. 👌🏻 در نتیجه: علت این‌که مهم‌ترین فضیلت امیرالمومنین (علیه‌السلام) است این است که این آیه می‌فرماید: امیرالمومنین(علیه‌السلام) جان پیغمبر اکرم(صلی‌الله‌عليه‌وآله) است و از لحاظ روحی با پیامبر(صلی‌الله‌عليه‌وآله) یکی است و هیچ تفاوتی نمی‌کند. 📚 پی‌نوشت: [۱]. الفصول المختارة من العيون و المحاسن، ص ۳۸، الإرشاد فی معرفة حجج الله‏ علی العباد، ج ۱، ص ۱۶۹، بحارالانوار، ج ۴۹، ص ۱۸۸. 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
🦋 رؤیای پدر 🏜 حزام بن خالد پدر حضرت (ع) به همراه جمعی از بنی کلاب به سفر رفته بودند. 🏞 در یکی از شب‌ها حزام در عالم رؤیا دید در زمین سرسبزی نشسته و مرواریدهای درخشانی از اطراف به سر مردم و دستان او می‌ریزد. 👁 از دیدن این صحنه و زیبایی مرواریدها متعجّب شد. سپس مردی را دید که از ناحیه‌ی بلند و مرتفعی به‌ سوی او می‌آید. ✋🏻 مرد سلام کرد و حزام جواب سلامش را داد. ❓مرد گفت: این مروارید را به چه قیمت می‌فروشی؟ 👳🏻‍♂ حزام با نگاهی به آن مروارید زیبا گفت: قیمتش را نمی‌دانم، شما به چه قیمتی آن را خریداری؟ ☝️🏻مرد گفت من هم قیمتش را نمی‌دانم ولی این هدیه‌ای است که یکی از پادشاهان عطا کرده است و من ضامن هستم برای تو به چیزی که از درهم و دینار بالاتر است؟! 👳🏻‍♂ حزام گفت: آن چیست؟ ☝️🏻مرد گفت: تضمین می‌کنم که او شرافت و سیادت ابدی دارد و بهره و بزرگی از اوست. 👳🏻‍♂ حزام گفت: آیا این را برایم ضمانت می‌کنی؟ ✋🏻مرد پاسخ داد: آری. 👳🏻‍♂ حزام در پایان به مرد گفت: تو اکنون واسطه‌ی در این امر می‌شوی و مرد گفت: ✋🏻 من واسطه می‌شوم، او را به من إعطا کرده‌اند و من به تو عطا می‌کنم. 🎑 وقتی حزام از خواب بیدار شد، رؤیای خود را برای بنی کلاب تعریف کرد و از آن‌ها خواست تا تعبیرش کنند. 👴🏽 یکی از آن میان گفت: اگر رؤیایت صادقه باشد دختری روزیِ تو خواهد شد که یکی از بزرگان با او ازدواج می‌کند و به سبب این دختر مجد و شرافت نصیب تو خواهد شد. 💖 هنگامی‌که حزام به سفر می‌رفت، ثمامه همسر باوفای او حامله بود و پس از بازگشت از سفر، او دختری به دنیا آورد که همچون مروارید درخشان و زیبا بود. 👳🏻‍♂ حزام با تولّد دخترش به خود گفت: «قد صدّقت الرؤیا» و از این مولود شادمان و مسرور شد. 🌤 او همچنان در انتظار تحقّق باقی تعبیر خواب خود بود تا آن‌که روزی از روزها، مهمان ویژه و بزرگواری به خانه‌ی او آمد.   💐 خواستگاری از امّ‌البنین(ع): 🌴 عقیل به دستور امیرالمؤمنین(ع) برای خواستگاری امّ‌البنین(ع) به خانه‌ی حزام بن خالد که در خارج از مدینه بود رفت. ☝️🏻عقیل گفت: با شرافتی بلند و بزرگواری‌ای مرتفع نزد تو آمدم. 👳🏻‍♂ حزام گفت: ای پسر عموی پیامبر این شرافت چیست؟ ✋🏻 عقیل گفت: به نزد تو آمدم تا خطبه‌ی عقد بخوانم. 👳🏻‍♂ گفت: خطبه‌ی چه کسی را برای چه کسی؟ 💞 عقیل گفت: خطبه‌ی عقد دخترت فاطمه را برای علی بن ابی‌طالب(ع). 👳🏻‍♂ وقتی این کلام را شنید، با رویی گشاده لبخند زد و گفت: ✋🏻 «به به، به این نسب شریف و حسب بالا و بلند. برای ما باعث شرافت و مایه‌ی مجد و عزّت است که با پسر عموی رسول خدا(ص) و پهلوان اسلام و تقسیم‌ کننده‌ی بهشت و دوزخ نسبت پیدا کنیم، ولی ای عقیل! تو از خانه‌ی آقا و مولای من به‌ خوبی باخبری. این خانه محل نزول وحی و معدن رسالت و محلّ آمد و شد ملائکه است. و برای مثل امیرالمؤمنین(ع) همسری سزاوار است که هم شأن ایشان باشد. دختر ما از اهالی روستا و بادیه است و اهالی روستا غیر از اهل مدینه هستند و شاید این دختر صلاحیت امیرالمؤمنین(ع) را نداشته باشد!!» ☝️🏻عقیل گفت: ای حزام! برادرم هر آنچه را گفتی می‌داند و با این‌ حال تمایل به ازدواج با او دارد. 👳🏻‍♂ حزام گفت: پس مرا مهلت دهید تا از مادرش بپرسم که آیا صلاحیت امیرالمؤمنین(ع) را دارد یا نه؟ به‌ درستی که زنان به اخلاق و آداب دخترانشان از مردان آگاه‌ترند... 📚 بر‌گرفته از کتاب‌های: 📘 امّ البنين عليها السّلام النّجم الساطع في مدينة النبيّ الأمين ص ١٤ تا ٣٣ و ٨٤. 📙 فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام ٤٥٦. 📒 تقویم شیعه ص ١٦٨ و ١٦٩. 📕 زندگینامه مادر مهتاب ص ١ تا ٤٤. 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
🌹 اميرالمؤمنين (ع) لقب الهى ⚜ ابوحمزه ثمالى مى گويد: امام باقر (عليه السلام ) از پدرش روايت كرده كه جد بزرگوارش فرموده است: 🦋 خداوند جل جلاله جبرئيل را به نزد محمد (صلى الله عليه و آله) فرستاد، تا آن حضرت در حال حيات خود براى ولايت على (عليه السلام) از مردم شاهد و گواه بگيرد، و پيش از وفات خود حضرتش را به نام اميرالمؤ منين (عليه السلام) نامگذارى نمايد. 🌹پيامبر (صلى الله عليه و آله) ۹ نفر از ياران و مشهورين از اصحاب خود را فرا خواند و فرمود: 🔅«من شما را فرا خوانده ام تا گواهان الهى در روى زمين باشيد، خواه بر گواهى خود پايدارى كنيد، يا كتمان نموده و از اداى شهادت خود دارى كنيد». 🌹آنگاه فرمود: 🔅اى ابابكر برخيز و بر على (عليه السلام) بنام (عليه السلام) سلام ده! 👤 او گفت: آيا اين فرمان خدا و رسول (صلى الله عليه و آله) اوست؟ 🌹رسول خدا (صلى الله عليه و آله) فرمود: آرى. 🤝 وى برخاست و بر آن حضرت به عنوان اميرمؤمنان سلام داد. 🌹 سپس فرمود: عمر. برخيز و بر على بنام اميرمؤمنان (عليه السلام) سلام كن! 👤عمر گفت: ايا به فرمان خدا و رسولش ‍ او را اميرمؤمنان (عليه السلام) بناميم؟ 🌹حضرت فرمود: آرى! 🤝 او نيز برخواست و سلام كرد. 🌹سپس به مقداد بن اسود كندى فرمود: برخيز و به على (عليه السلام) بنام اميرمؤ منان (عليه السلام) سلام ده! 🤝 او برخاست و سلام داد و سخن آن دو نفر را تكرار نكرد. 🌹 آنگاه به ابوذر غفارى فرمود: برخيز و به على (عليه السلام) بنام اميرمؤمنان (عليه السلام) سلام ده... 🤝 وى برخاست و سلام داد... 🌹بعد به حذيفه يمانى و عمار بن ياسر و عبدالله بن مسعود و بريده كه از همه آنان جوان تر بود فرمود: برخيز و بر اميرمؤمنان (عليه السلام) سلام كن او نيز برخواست و سلام داد. (۱) 🌹 پس ‍ از آن رسول خدا (صلى الله عليه و آله) فرمود: 🔅«من شما را براى اين كار خواندم تا در اين زمينه گواهان الهى باشيد خواه بر آن پايدار بمانيد يا ترك اداى شهادت كنيد». (۲) 📚 پی نوشت ها: ۱- در خبر نام نهمين نفر و سلام وى كه ظاهرا سلمان فارسى بوده از قلم افتاده است. ۲- امالى شيخ مفيد، ص ۳۰. 📗 ۱۰۰۱ داستان از زندگانى امام على عليه السلام، محمد رضا رمزى اوحدى 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
🏴 از سیاه ترین پنجشنبه تاریخ چه می دانید؟ 📜 وصیت نانوشته (حدیث ) 🗓 اینجا مدینه است پنجشنبه ۲۴ صفر سال ۱۱ هجری قمری، ۷ خرداد ۱۱ هجری شمسی، ۲۳ می سال ۶۳۲ میلادی 🥀 بیماری پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) شدت یافته است آن چنان که حضرت از بیماری شِکوه می‌کنند؛ رسول خدا بار دیگر به حرکت سپاه تأکید می‌کنند، اما لحظاتی بعد می‌بینند که و و طلحه به همراه تعدادی از اصحاب که باید هم اکنون در سپاه باشند، در خانه ایشان جمع شده اند! 🥀 رسول خدا با عتاب می‌فرمایند: «چرا همراه با سپاه حرکت نمی‌کنید؟» 🔥 ابوبکر می‌گوید: من آنجا بودم و برای تجدید دیدار شما آنجا را ترک کردم!!! 🔥 عمر عذر می‌آورد: دوست نداشتم خبر شما را از دیگران بشنوم!! 🥀 پیامبر متأثر می‌شوند و چند بار می‌فرمایند: «سپاه اسامه را حرکت دهید؛ سپاه اسامه را حرکت دهید!» 👥👤 گویا تنها ابوبکر به همراه چند نفر خانه پیامبر را ترک می‌کنند؛ و به نظر نمی‌آید مقصد آنان سپاه اسامه در جُرف باشد؛ و با وجود تأکید پیامبر اکثر آنان که باید به سپاه می‌پیوستند، هم چنان نشسته اند و خود را نگران نشان می‌دهند! 🛌 با توجه به آن که حال عمومی امروز - پنج شنبه - بدتر از قبل شده است، آنان می خواهند مطمئن شوند که در نبود پیامبر، حکومت به دست کسی دیگر - یعنی شخص امیرمؤمنان - نخواهد افتاد؛ آری! آنان انتظار وفات رسول خدا را می‌کشند...! 🥀 پیامبر خدا که چنین می‌بینند، سر از بستر بیماری بر می‌دارند و می‌فرمایند: ▪️«دوات و كَتِفی (۱) بیاورید تا برایتان چیزی بنویسم که با تمسک به آن هیچ گاه پس از من گمراه نشوید». 🪶📜 عده ای بر می‌خیزند تا وسایل نوشتن بیاورند اما عمر مانع آنها می‌شود و می‌گوید: 👈🏻 چیزی نیاورید که بیماری بر این مرد غلبه کرده و هذیان می‌گوید، نزد شما قرآن است و کتاب خدا ما را کافی است!! 🗣 برخی بر سخن رسول خدا تأکید می‌کنند و عده‌ای به طرفداری از عمر می‌پردازند؛ در منزل پیامبر سر و صدا بالا می‌گیرد، طرفداران عمر با فریاد و سر و صدا مانع از اجرای دستور می‌شوند. 🛌 رسول خدا ناراحت می‌شوند و می‌فرمایند: «از کنار من برخیزید که خانه انبیاء جای قیل و قال نیست». 👥👥 عده ای می گویند: وسایل نوشتن را نیاوریم؟ 🥀 پیامبر خدا می‌فرمایند: «بعد از این سخنان چیزی نخواهم نوشت؛ تنها وصیت میکنم که با اهل بیت من خوشرفتاری کنید». 👥👥 حاضران که مطمئن می شوند، پیامبر (صلی الله علیه و آله) خویش را نمی‌نویسند، خانهٔ رسول خدا را ترک می کنند؛ از این پس همگان در می یابند که حکومت به آسانی به امیرمؤمنان (علیه السلام) نخواهد رسید! 👥👤 عباس عموی پیامبر پسرش فضل که همراه با امیرالمؤمنین و دیگر اهل بیت علیهم السلام همچنان در خانهٔ رسول خدا نشسته اند، نگران آینده می‌شوند؛ آنان میدانند که خلیفه واقعی رسول خدا جز امیرمؤمنان نیست، اما از سوی دیگر تلاش بی وقفه توطئه گران و اهل صحیفه ملعونه را می‌بینند، از همین روی عباس از پیامبر می‌پرسد: ✋🏻 ای رسول خدا، اگر امر خلافت به ما می رسد، ما را بشارت دهيد و اگر در این راه شکست می‌خوریم، ما را آگاه ساز. 🥀 پیامبر رو به امیرمؤمنان می‌کنند و آگاهانه می‌فرمایند: «شما پس از من مورد ظلم واقع می‌شوید». 🌄 در انتهای همین روز، پس از آنکه خانهٔ پیامبر خلوت می‌شود رسول خدا به می‌فرمایند که هدف از نگارش آن نامه چیزی جز تأکید بر ثقلین و توصیهٔ خلیفهٔ بر حق الهی - امیرمؤمنان علیه السلام - و گواهی گرفتن از حاضران نبوده است. (۲) 👳🏼‍♂ عبدالله بن عباس - فرزند دیگر عباس عموی پیامبر - که ماجرای فوق را نقل می‌کند، با بردن اسم گریان می‌شود و می گوید: 💧«روز پنجشنبه؟ و چه روزی بود روز پنجشنبه؟ 🏴 او ادامه می دهد: مصیبت و همهٔ مصیبت آن بود که مانع نگارش وصیت توسط پیامبر شدند». (۳) 🔥 جالب آنکه عمر بن خطاب - سال ها بعد، در زمانی که خلافت کاملاً تثبیت شده بود - به روشنی، علت سخن خویش را - به عبدالله بن عباس - می‌گوید: 🔥پیامبر در بیماری خویش می‌خواست به نام علی تصریح کند، اما من به جهت محبت و حفظ اسلام، از نوشتن آن وصیت، جلوگیری کردم!!» (۴) ⛺️ سپاه اسامه، هم چنان در یک فرسخی مدینه، بر جای خویش استوار است! 📚 پی نوشت ها: 1⃣ در عربستان آن زمان نوشته‌ها را بر روی استخوان کتف شتر، پوستهٔ درخت نخل، سنگ صاف و پوست حیوانات می‌نوشتند: مجمع البحرین ۱۱۰/۵. (*) لقبی برگرفته از خطابه‌ی غدیر پیشنهاد سرچ: صحیفه ملعونه 2⃣ کتاب سلیم بن قیس ۶۵۸/۲ 3⃣ صحیح بخاری ۳۱،۶۵،۶۶/۴ و ۱۳۷/۵ 4⃣ شرح نهج ابن ابی الحدید ۲۰/۱۲ 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
🌟 خبر دادن اميرالمؤمنين عليه السلام به ملاقات جويريه با شير!! 🌹از حضرت باقر عليه السلام روايت است كه فرمود: 🐫 مردى بنام «جويريه» عازم سفر از كوفه بود، حضرت على عليه السلام به او فرمود: ☝️🏻«بدان كه در ميان راه به شيرى برخورد خواهى كرد...». 👳🏻‍♂ جويريه گفت: چاره چيست؟ 🌷 فرمود: به او بگو عليه السلام به من از تو امان داده است! 🐪 جويريه از كوفه بيرون آمد، در ميان راه همچنانچه حضرت گفته بود، متوجه شد شيرى بطرف او مى آيد، جويريه صدا زد: 👳🏻‍♂ اى شير همانا اميرالمؤمنين على بن ابى طالب به من از تو امان داده است... جويريه گويد: همينكه كلام حضرت را رساندم، آن حيوان برگشت در حاليكه سر را به زير انداخته و همهمه مى كرد، و با همين حال از نيزار پنهان شد (در روايتى آمده است كه پنج بار همهمه كرد). 🌴 جويريه بعد از انجام كار خود و بازگشت به كوفه، نزد حضرت على عليه السلام رفت و جريان را بازگو كرد، حضرت فرمود: با آن شير چه گفتى و او با تو چه گفت؟ 👳🏻‍♂ جويريه گفت: هر چه فرموده بوديد گفتم، و به بركت فرمايش شما از من منصرف شد، اما اينكه آن حيوان چه گفت - من نميدانم خدا و رسول و وصى او بهتر مى دانند. 🌷 حضرت فرمود: او در حاليكه همهمه مى كرد پشت نمود (و رفت!) ✋🏻 عرض كردم: آرى! 🌷 فرمود: آن حيوان به تو گفت: وصى محمد (صلى الله عليه و آله) را از من سلام برسان... ✋🏻 سپس حضرت دست خود را به صورت عدد پنج نشان داد (يعنى پنج بار!) (۱) ✍🏻 مؤلف گويد: آنچه از آيات قرآن و احاديث بسيار زياد استفاده مى شود اين است كه حيوانات داراى مقدارى از فهم و شعور ولو ضعيف و مناسب با خودشان مى باشند، و در همين راستا، به ذكر الهى مى پردازند و اوليا خدا مخصوصا ائمه اطهار عليه السلام را مى شناسند و احترام مى كنند و همچنانكه مشخص مى گردد كه حيوانات داراى زبان گويائى ميان خويش ‍ هستند كه با آن تكلم مى كنند هر چند در حوصله فهم ما نباشد. بحث بيشتر و ارائه قرآنى و احاديث مربوط نياز به مجالى ديگر دارد. 📚 پی نوشت: ۱. مدينه المعاجز، ص ۴۴. 📗 پيشگوئيهاى امير المؤمنين عليه السلام، سيد محمد نجفى يزدى. 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq