eitaa logo
🌷نُـــورُالــثَّــقَــلَـین🌷
118 دنبال‌کننده
216 عکس
21 ویدیو
4 فایل
ارتباط با ادمین: @H_Tasnim 🌷کپی کردن مطالب با ذکر صلوات حلال است.
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️ یک ❤️ 💠 حمد آیه 7 💠 💠 امروز: 🌹صِرَاطَ الَّذِينَ أَنعَمتَ عَلَيهِمْ غَيرِ المَغضُوبِ عَلَيهِمْ وَلاَ الضَّالِّينَ🌹 💠 : 🌹(خداوندا! ما را به) راه كسانى كه آنها را مشمول نعمت خود ساختى، (هدایت كن) نه غضب شدگان و نه گمراهان!🌹 💠 : ✅ این آیه راه مستقیم را، راه كسانى معرّفى مى‏كند كه مورد نعمت الهى واقع شده ‏اند وعبارتند از: ، صدّیقین، وصالحین. توجّه به راه این بزرگواران و آرزوى پیمودن آن وتلقین این آرزو به خود، ما را از خطر كج روى و قرار گرفتن در خطوط انحرافى باز مى‏دارد. بعد از این درخواست، از خداوند تقاضا دارد كه او را در مسیر غضب‏ شدگان و گمراهان قرار ندهد. زیرا بنى‏اسرائیل نیز به گفته قرآن، مورد نعمت قرار گرفتند، ولى در اثر ناسپاسى و لجاجت گرفتار غضب شدند. 🔹قرآن، مردم را به سه دسته تقسیم مى‏نماید: كسانى كه مورد نعمت هدایت قرار گرفته وثابت قدم ماندند، غضب شدگان و گمراهان. 🔹مراد از نعمت در «انعمتَ علیهم»، نعمتِ هدایت است. زیرا در آیه‏ ى قبل، سخن از هدایت بود. علاوه بر آنكه نعمت‏هاى مادى را كفّار ومنحرفین ودیگران نیز دارند. هدایت شدگان نیز مورد خطرند و باید دائماً از خدا بخواهیم كه مسیر ما، به غضب و گمراهى كشیده نشود. 🔹مغضوبین در قرآن‏ در قرآن، افرادى همانند فرعون و قارون و ابولهب و امّت ‏هایى همچون قوم عاد، ثمود و بنى‏اسرائیل، به عنوان غضب ‏شدگان معرّفى شده‏ اند. 🔹ضالّین در قرآن‏ «ضلالت» كه حدود دویست مرتبه این واژه با مشتقاتش در قرآن آمده است. گاهى در مورد تحیّر بكار مى‏رود، «و وَجدَك ضالاً»(3) وگاهى به معناى ضایع شدن است، «اضلّ اعمالهم»(4) ولى اكثراً به معناى گمراهى وهمراه با تعبیرات گوناگونى نظیر: «ضلال مبین»، «ضلال بعید»، «ضلال كبیر» به چشم مى‏خورد. 🔹در گروه هایی به عنوان گمراه معرّفى شده ‏اند، از جمله: كسانى كه ایمان خود را به كفر تبدیل كردند،(5) مشركان،(6) كفار،(7) عصیان‏گران،(8) مسلمانانى كه كفّار را سرپرست و دوست خود گرفتند،(9) 🔹در قرآن نام برخى به عنوان گمراه كننده آمده است، از قبیل: ابلیس، فرعون، سامرى، دوست بد، رؤسا ونیاكان منحرف. بسترهاى انحراف در قرآن عبارتند از: 1. هوسها،(10) 2. بت‏ها،(11) 3. گناهان(12) ،4. پذیرش ولایت باطل،(13) 5. جهل و نادانى.(14) 🔹در آیات متعدّدى از قرآن ویژگى‏هاى گمراهان و غضب شدگان و مصادیق آنها بیان شده است كه براى نمونه به موارد ذیل اشاره مى‏شود: * منافقان و مشركان و بدگمانان به خداوند. نساء، 116 و فتح، 6. * كافران به آیات الهى و قاتلان انبیاء الهى. بقره، 61. * اهل كتاب كه در برابر دعوت به حقّ سركشى كرده‏اند. آل‏عمران، 110 - 112. * فراریان از جهاد. انفال، 16. * پذیرندگان و جایگزین كنندگان كفر با ایمان. بقره، 108 و نحل، 106. * پذیرندگان ولایت دشمنان خدا و دوستداران رابطه‏ى با دشمنان خدا. ممتحنه، 1. ----------------------------- 3) ضحى، 7. 4) محمّد، 1. 5) من یَتبدّل الكفر بالایمان فقد ضلّ سواء السبیل» بقره، 108. 6) و من یشرك باللَّه فقد ضل ضلالا بعیدا» نساء، 116. 7) و من یكفر باللَّه... فقد ضلّ» نساء، 136. 8) و من یعص اللَّه و رسوله فقد ضل» احزاب، 36. 9) لا تتخذوا عدوى و عدوكم اولیاء... و من یفعله منكم فقد ضل سواء السبیل» ممتحنه، 1. 10) اتّخذ الهه هَواه واضلّه اللَّه» جاثیه، 23. 11) جعلوا لِلّه انداداً لِیضلّوا عن سبیله» ابراهیم، 30. 12) وما یضلّ به الا الفاسقین» بقره، 26. 13) انّه من تولاّه فانّه یضلّه» حج، 4. 14) و ان كنتم من قبله لمن الضّالّین» بقره، 198. 💠 : 🔸انسان در تربیت، نیازمند الگو مى‏باشد. انبیا، شهدا، صدّیقین وصالحان، نمونه ‏هاى زیباى انسانیّت ‏اند. «صراط الّذین انعمت علیهم» 🔸آنچه از به انسان مى‏رسد، نعمت است. قهر و غضب را خودمان به وجود مى‏آوریم.(15) «انعمت، المغضوب علیهم» 🔸ابراز تنفّر از مغضوبان و گمراهان، جامعه اسلامى را در برابر پذیرش حكومت آنان، مقاوم و پایدار مى‏كند. «غیر المغضوب علیهم ولا الضّالّین»(16) ---------------- 15) درباره نعمت، «أنعَمتَ» بكار رفته، ولى در مورد عذاب، نفرمود: «غَضبتَ» تو غضب كردى. 16) سفارش كرده است: «لا تَتولّوا قوماً غَضِب اللّه علیهم» هرگز سرپرستى گروه غضب شدگان الهى را نپذیرید. ممتحنه، 13 📚: نور، استاد 🆔👉 eitaa.com/qoranbook
یک 💠آیه امروز: 🌹ذَلِكَ الْكِتَابُ لاَ رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ🌹 💠: 🌹آن كتاب (با عظمت كه) در (حقّانیت) آن هیچ تردیدى راه ندارد، راهنماى پرهیزگاران است.🌹 💠 : 🔹«لاریب فیه» یعنى در اینكه قرآن از سوى خداست، شكّى نیست. زیرا مطالب آن به گونه اى است كه جایى براى این شكّ و تردید باقى نمىگذارد و اگر شكّى در كار باشد، بخاطر سوءظن و روحیّه لجاجت افراد است. چنانكه قرآن مىفرماید: «فهم فى رَیبهم یَتردّدون»(1) آنان در شكّى كه خود ایجاد مىكنند، سردرگم هستند. 🔹هدف قرآن، هدایت مردم است و اگر به مسائلى از قبیل خلقتِ آسمانها و زمین و گیاهان و حیوانات و... اشاره كرده به خاطر آن است كه توجّه مردم به آنها، موجب توجّه به علم و قدرت و حكمت خداوند گردد.(2) 🔹قرآن وسیله هدایت همه مردم است؛ «هدىً للنّاس»(3) همانند خورشید بر همه مىتابد، ولى تنها كسانى از آن بهره مىبرند كه فطرتِ پاك داشته و در برابر حقّ خاضع باشند؛ «هدىً للمتّقین» همچنان كه نور خورشید، تنها از شیشه ى تمیز عبور مىكند، نه از خشت و گِل. لذا فاسقان(4)، ظالمان(5)، كافران(6)، دل مردگان(7)، مسرفان و تكذیب كنندگان(8) از هدایت قرآن بهرهمند نمىشوند. 💠سؤال: این آیه درباره قرآن ومطالب آن مىفرماید: «لاریب فیه» هیچ شكّى در آن نیست. در حالى كه خود قرآن شكّ و تردید مخالفان را در این باره بیان مىدارد: یك جا مىفرماید: «انّنا لفى شكّ ممّا تَدعونا الیه مُریب»(9) ما درباره آنچه ما را به آن مىخوانى، در شكّ هستیم. و در مورد شكّ در وحى و نبوّت نیز مىخوانیم: «بل هم فى شك من ذكرى»(10) درباره ى قیامت نیز آمده: «لنعلم من یؤمن بالاخرة ممن هو منها فى شك»(11) بنابراین چگونه مىفرماید: «لاریب فیه» هیچ شكّى در قرآن و محتواى آن نیست؟ 💠پاسخ: مراد از جمله «لاریب فیه» آن نیست كه كسى در آن شكّ نكرده و یا شكّ نمىكند، بلكه منظور آن است كه حقّانیت قرآن به قدرى محكم است كه جاى شكّ ندارد و اگر كسى شكّ كند به خاطر كور دلى خود اوست. چنانكه در آیه 66 سوره نمل مىفرماید: «بل هم فى شك بل هم منها عمون» (12) ----- 1) توبه، 45. 2) در قرآن به موضوعات طبیعى، كیهانى، تاریخى، فلسفى، سیاسى و صنعتى اشاراتى شده، ولى هدف اصلى هدایت است. 3) بقره، 185. 4) لایهدى القوم الفاسقین» توبه،80. 5) لایهدى القوم الظالمین» مائده، 51. 6) لایهدى القوم الكافرین» مائده، 67. 7) لایهدى من هو كاذب كفار» زمر، 3. 8) لایهدى مَن هو مسرف كذّاب» غافر، 28. 9) هود، 62 10) ص، 8. 11) سبأ، 21. 12) نخبة التفاسیر به نقل از آیةاللَّه جوادى. 💠 : 🔸قرآن در عظمت، مقامى بس والا دارد. 🔸«ذلك» در ادبیات عرب، «ذلك» اسم اشاره به دور است. در اینجا به قرآن كه در پیش روى ماست، با «ذلك» اشاره مىكند كه از عظمتِ دست نایافتنى قرآن حكایت مىكند. 🔸راهنما باید در روش دعوت و محتواى برنامه خود، قاطع و استوار باشد. جمله ى «لاریب فیه» نشانگر استوارى و استحكام قرآن است. 🔸توانِ قرآن بر هدایت پرهیزكاران، خود بهترین دلیل بر اتقان و حقّانیت آن است. «هدى للمتقین» 🔸تنها افراد پاك وپرهیزكار، از هدایت قرآن بهرهمند مىشوند. «هدى للمتقین» هركس كه ظرف دلش پاكتر باشد، بهرهمندى و نورگیرى او بیشتر است.(13) ----- 13) هدایت داراى مراحل و قابل كم و زیاد شدن است. «والذین اهتدوا زادهم هدى» ✅ بقره ، آیه 2 📚: نور، استاد 🆔👉 eitaa.com/qoranbook
یک 💠 امروز: 🌹 الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ 🌹 💠 : 🌹(متّقین) كسانى هستند كه به غیب ایمان دارند و نماز را به پاى مىدارند و از آنچه به آنان روزى دادهایم، انفاق مىكنند.🌹 💠 : 🔹 ، هستى را به دو بخش تقسیم مىكند: عالم غیب(1) و عالم شهود. متّقین به كلّ هستى ایمان دارند، ولى دیگران تنها آنچه را قبول مىكنند كه برایشان محسوس باشد. حتّى توقّع دارند كه خدا را با چشم ببینند و چون نمىبینند، به او ایمان نمىآورند. چنانكه برخى به حضرت موسى گفتند: «لن نؤمن لك حتّى نَرى اللّه جهرة»(2) ما هرگز به تو ایمان نمىآوریم، مگر آنكه خداوند را آشكارا مشاهده كنیم. این افراد درباره ى قیامت نیز مىگویند: «ما هى الاّ حیاتنا الدنیا نموت و نحیا و ما یهلكنا الاّ الدّهر»(3) جز این دنیا كه ما در آن زندگى مىكنیم، جهان دیگرى نیست، مىمیریم و زنده مىشویم و این روزگار است كه ما را از بین مىبرد. چنین افرادى هنوز از مدار حیوانات نگذشته اند و راه شناخت را منحصر به محسوسات مىدانند و مىخواهند همه چیز را از طریق حواسّ درك كنند. 🔹متّقین نسبت به جهان غیب ایمان دارند، كه برتر از علم و فراتر از آن است. در درونِ ایمان، عشق، علاقه، تعظیم، تقدیس و ارتباط نهفته است، ولى در علم، این مسائل نیست. ----- 1) غیب به خداوند متعال، فرشتگان، معاد و حضرت مهدى علیه السلام اطلاق شده است. 2) بقره، 55. 3) جاثیه، 24. 💠 : 🔸ایمان، از عمل جدا نیست. در كنار ایمان به غیب، وظایف و تكالیف عملى مؤمن بازگو شده است. «یؤمنون... یقیمون... ینفقون» 🔸اساسىترین اصل در جهانبینى الهى آن است كه هستى، منحصر به محسوسات نیست. «یؤمنون بالغیب» 🔸پس از اصل ایمان، اقامه ى و از مهمترین اعمال است. «یؤمنون... یقیمون... ینفقون» (در جامعه ى كه حركت و سیر الى دارد، اضطرابها و ناهنجارىهاى روحى و روانى و كمبودهاى معنوى، با نماز تقویت و درمان مىیابد و خلأهاى اقتصادى و نابسامانىهاى ناشى از آن، با انفاق پر و مرتفع مىگردد.) 🔸برگزارى نماز، باید مستمر باشد نه موسمى و مقطعى. «یقیمون الصّلاة» (فعل مضارع بر استمرار و دوام دلالت دارد.) 🔸در انفاق نیز باید میانه رو باشیم.(4) «ممّا رزقناهم» 🔸از هرچه عطا كرده (علم، آبرو، ثروت، هنر و...) به دیگران انفاق كنیم. «ممّا رزقناهم ینفقون»(5) 💠 صادق علیه السلام مىفرماید: از آنچه به آنان تعلیم دادهایم در جامعه نشر مىدهند.(6) 🔸انفاق باید از مال حلال باشد، چون خداوند رزق(7) هر كس را از حلال مقدّر مىكند. «رزقناهم» 🔸اگر باور كنیم آنچه داریم از خداست، با انفاق كردن مغرور نمىشویم. بهتر مىتوانیم قسمتى از آن را انفاق كنیم. «ممّا رزقناهم» ----- 4) ممّا»، (مِن ما) است و یكى از معانى «مِن» بعض است. یعنى بعضى از آنچه روزى كرده ایم - نه همه را - انفاق مىكنند. 5) در اینگونه موارد كلمه «ما» به معناى هر چیز است. 6) بحار، ج 2، ص 17. 7) رزق»، به نعمت دائمى كه براى ادامه ى حیات طبق احتیاج داده مىشود، اطلاق مىگردد و قید تداوم و به اندازهى احتیاج، آن را از مفاهیمِ احسان، اعطاء، نصیب، اِنعام و حظّ، جدا مىكند. التحقیق فى كلمات القرآن، ج4، ص 114 ✅ بقره، آیه 3 📚: نور، استاد 🆔👉 eitaa.com/qoranbook
یک 💠 آیه امروز: 🌹 والَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ وَبِالآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ 🌹 💠 : 🌹و آنان به آنچه بر تو نازل شده و آنچه پیش از تو (بر پیامبران) نازل گریده، ایمان دارند و هم آنان به آخرت (نیز) یقین دارند.🌹 💠 : 🔹ابزار شناخت انسان، محدود به حس و عقل نیست، بلكه وحى نیز یكى از راههاى شناخت است كه متّقین به آن ایمان دارند. 🔹انسان در انتخاب راه، بدون راهنما دچار تحیّر و سرگردانى مىشود. باید دست او را بگیرند و با منطق و معجزه و سیره ى عملى خویش، او را به سوى سعادت واقعى راهنمایى كنند. از این آیه و دو آیه قبل بدست مىآید كه در برابر متعال( ) و داشتن روحیّه ایثار و انفاق و تعاون و حفظ حقوق دیگران و امید به آیندهاى روشن و پاداشهاى بزرگ الهى، از آثار است. 💠 : 🔸 به تمام انبیا و كتب آسمانى، لازم است. زیرا همه آنان یك هدف را دنبال مىكنند. «یؤمنون... بما اُنزل من قبلك» 🔸تقواى واقعى، بدون یقین به پیدا نمىكند. «بالاخرةهم یوقنون» 🔸احترام ، قبل از كتب دیگر است. «...بما انزل الیك وما انزل من قبلك...» 🔸 اسلام، آخرین پیامبر است. كلمه «من قبلك» بدون ذكر «من بعدك» نشانه ى خاتمیّت پیامبر اسلام و قرآن است. ✅ بقره، آیه 4 📚: نور، استاد 🆔👉 eitaa.com/qoranbook
یک 💠 امروز: 🌹 أُوْلَـئِكَ عَلَى هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَأُوْلَـئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ 🌹 💠 : 🌹تنها آنان از جانب پروردگارشان بر هدایتند و آنان همان رستگاران هستند.🌹 ✅ پاداش اهل كه به غیب دارند و اهل نماز و انفاق و یقین به آخرت هستند، رستگارى و فلاح است. ✨رستگارى، بلندترین قلّه سعادت است. زیرا خداوند هستى را براى بشر آفریده (1) و بشر را براى عبادت(2) و را براى رسیدن به تقوا(3) و تقوا را براى رسیدن به فلاح و رستگارى.(4) 💠در قرآن، ویژگى‏هاى دارند؛ از جمله: الف: در برابر مفاسد جامعه، به اصلاحگرى مى‏پردازند.(5) ب: امر به معروف و نهى از منكر مى‏كنند.(6) ج: علاوه بر ایمان به اکرم صلى علیه وآله، او را حمایت مى‏كنند.(7) د: اهل ایثار هستند.(8) ه: در قیامت از حسنات، میزانِ سنگین دارند.(9) 💠رستگارى، بدون تلاش به دست نمى‏آید و شرایط و لوازمى دارد، از آن جمله در به موارد ذیل اشاره شده است: 🔹براى فلاح و رستگارى، لازم است. «قد افلح من زكّاها»(10) 🔹براى فلاح و رستگارى، لازم است. «جاهدوا فى سبیله لعلكم تفلحون»(11) 🔹براى فلاح و رستگارى، در ، اعراض از لغو، پرداخت ، پاكدامنى، عفت، امانتدارى، وفاى به عهد و پایدارى در نماز، لازم است. ------------------------------ 1) خلق لكم ما فى الارض جمیعاً» بقره، 29 2) و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون» ذاریات، 56 3) اعبدوا ربّكم... لعلكم تتقون» بقره، 21. 4) واتقوا اللَّه لعلكم تفلحون» مائده، 100 5) آل‏عمران، 104. 6) آل‏عمران، 104. 7) اعراف، 157. 8) حشر، 9. 9) اعراف، 8. 10) شمس، 9. 11) مائده، 35. ---------------------------- 💠 : 🔸 خاص ، براى واقعى تضمین شده است. «هدًى‏من‏ ربّهم» 🔸 و ، انسان را به فلاح و رستگارى مى‏رساند. «للمتقین، یؤمنون، المفلحون» ✅ بقره، آیه 5 ✅ نور، استاد 🆔👉 eitaa.com/qoranbook
یک 💠 امروز: 🌹 إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَأَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لاَ يُؤْمِنُونَ 🌹 💠 : 🌹همانا كسانى كه كفر ورزیده اند، براى آنها یكسان است كه هشدارشان دهى یا هشدارشان ندهى. آنها ایمان نخواهند آورد.🌹 💠 : 🔹«كفر»، به معناى پوشاندن و نادیده گرفتن است. به كشاورز و شب، كافر مىگویند. چون كشاورز دانه و هسته را زیر خاك مىپوشاند و شب فضا را در برمىگیرد. كفران نعمت نیز به معنى نادیده گرفتن آن است. 🔹شخص منكر ، به سبب اینكه حقایق و را كتمان مىكند و یا نادیده مىگیرد، كافر خوانده شده است. 🔹 ، بعد از متّقین، گروهى از كفّار را معرّفى مىكند. آنها كه در گمراهى و كتمانِ ، چنان سرسختند كه حاضر به پذیرش آیات الهى نیستند و در برابر دعوت ، زبان قال و حالشان این بود: «سواء علینا أوَعَظتَ ام لم تكن من الواعظین»(1) براى ما وعظ و نصیحت تو اثرى ندارد، فرقى ندارد كه پند دهى یا از نصیحت دهندگان نباشى. اگر زمینه مساعد ومناسب نباشد، دعوت نیز مؤثّر واقع نمىشود. ✨باران كه در لطافت طبعش، خلاف نیست ✨در باغ لاله روید و در شورهزار، خَس ----- 1) شعراء، 136. ----- 💠 : 🔸لجاجت و عناد و تعصّب جاهلانه، انسان را جماد گونه مىكند. «سواء علیهم» 🔸روش تبلیغ براى ، است. اگر انذار و هشدار در انسان اثر نكند، و وعده ها نیز اثر نخواهند كرد. «سواء علیهم ءانذرتهم ام لم تُنذرهم» 🔸انتظار آوردنِ همه ى مردم را نداشته باشید.(2) «...لا یؤمنون» ----- 2) در آیه ى 103 سوره یوسف مىفرماید: «وما اكثر النّاس ولو حَرصتَ بمؤمنین» هر چند آرزومند و حریص باشى، بسیارى از مردم ایمان نخواهند آورد. ✅ بقره ، آیه 6 ✅ نور ، استاد 🆔👉 eitaa.com/qoranbook
یک 💠 امروز: 🌹خَتَمَ اللّهُ عَلَى قُلُوبِهمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عظِيمٌ🌹 💠 : 🌹 بر دلها و برگوش آنان مهر زده است و در برابر چشمانشان پردهاى است و براى آنان عذابى بزرگ است.🌹 💠 : 🔹مُهر بدبختى كه بر دل مىزند، كیفر لجاجتهاى آنان است. چنانكه مىخوانیم: «یطبع اللَّه على كلّ قلب متكبّر جبّار»(1) خدا بر دل افراد متكبّر و ستم پیشه، مهر مىزند. و در آیه 23 سوره ى جاثیه نیز مىخوانیم: خداوند بر دل كسانى كه با علم و آگاهى به سراغ هواپرستى مىروند مهر مىزند. بنابراین مهر الهى نتیجه ى انتخاب بدِ خود انسان است، نه آنكه یك عمل قهرى و جبرى از طرف خدا باشد. -------------- 1) غافر، 35. --------------- 💠 : 🔸درك نكردن حقیقت، شاید بالاترین كیفرهاى است. «ختم اللَّه على قلوبهم» 🔸 و الحاد، سبب مهر خوردن دلها و گوش هاست. «الذین كفروا... ختم اللَّه» 🔸در اثر پافشارى بر ، امتیازات اساسى انسان (درك حقایق و واقعیّات) سلب مىشود. «الّذین كفروا... ختم اللَّه» 🔸كیفر ، متناسب با عمل ماست. «الّذین كفروا... ختم اللَّه» 💠آرى، جزاى كسى كه را فهمید و بر آن سرپوش گذاشت، آن است كه خدا هم بر چشم، گوش، روح و فكرش سرپوش گذارد. در واقع انسان، خود عامل بدبختى خویش را فراهم مىكند. چنانكه رضاعلیه السلام فرمود: مُهر خوردن، عقوبت كفر آنهاست.(2) (2)تفاسیر نورالثقلین و كنزالدقائق ✅ مبارکه بقره، آیه 7 ✅ نور، استاد 🆔👉 eitaa.com/qoranbook
✅ مراد از در کریم 💠مراد از قلب در قرآن، و مركز ادراكات است. 🔸سه نوع قلب را قرآن معرّفى مىكند: 1. قلب سلیم 2. قلب منیب 3. قلب مریض 💚 ویژگىهاى قلب سلیم💚 🔸الف: قلبى كه جز در آن نیست. «لیس فیه احد سواه»(1) 🔸ب: قلبى كه پیرو راهنماى ، توبه كننده از و تسلیم حقّ باشد.(2) 🔸ج: قلبى كه از حبّ ، سالم باشد.(3) 🔸د: قلبى كه با یاد ، گیرد.(4) 🔸ه: قلبى كه در برابر ، است.(5) 🔹البتّه قلب ، هم با یاد خداوند آرام مىگیرد و هم از قهر او مىترسد. «اذا ذُكر اللّه وَجِلَت قلوبهم»(6) همانند كودكى كه هم به والدین آرام مىگیرد و هم از آنان حساب مىبرد. ❤️ویژگىهاى قلب ❤️ 🔹الف: قلبى كه از خدا است ولایق نیست. «لاتطع من اغفلنا قلبه»(7) 🔹ب: دلى كه دنبال و دستاویز مىگردد. «فامّا الّذین فى قلوبهم زیغ فیتّبعون ما تشابه منه ابتغاء الفتنة»(8) 🔹ج: دلى كه دارد. «جعلنا قلوبهم قاسیة»(9) 🔹د: دلى كه زنگار گرفته است. «بل ران على قلوبهم ما كانوا یكسبون»(10) 🔹ه: دلى كه مُهر خورده است. «طبع اللّه علیها بكفرهم»(11) 💛ویژگى قلب 💛 ✨قلب منیب، آن است كه بعد از توجّه به انحراف وخلاف، وانابه كرده و به سوى باز گردد. ویژگى بارز آن تغییر حالات در رفتار وگفتار انسان است. ✅ خداوند در آیات قرآنى، نُه ویژگى براى قلب كفّار بیان كرده است: 1: انكار حقایق. «قُلوبُهم مُنكِرة»(12) 2: تعصّب. «فى قلوبهم الحَمیّة»(13) 3: انحراف و گمراهى. «صَرفَ اللّه قُلوبهم»(14) 4: قساوت و سنگدلى. «فَویلٌ لِلقاسیَة قلوبهم»(15) 5: موت. «لاتَسمعُ المَوتى»(16) 6: آلودگى و زنگار. «بَل رانَ على قلوبهم»(17) 7: مرض. «فى قلوبهم مَرض»(18) 8: ضیق. «یجعلْ صَدره ضَیّقاً»(19) 9: طبع. «طَبع اللّه علیها بكفرهم»(20) قلب انسان، متغیّر و تأثیرپذیر است. لذا مؤمنان اینچنین دعا مىكنند: «ربّنا لاتزغ قلوبنا بعد اذ هدیتنا»(21) خدایا! دلهاى ما را بعد از آنكه هدایت نمودى، منحرف مساز. 💠 صادق علیه السلام فرمودند: این جمله (آیه) را زیاد بگویید و خود را از انحراف، ایمن و در امان ندانید.(22) -------------- 1) نورالثقلین، ج4، ص57 2) نهجالبلاغه، خطبه 214 3) تفسیر صافى 4) فتح، 4 5) حدید، 16 6) انفال، 2 7) كهف، 28 8) آلعمران، 7 9) مائده، 13 10) مطففین، 14 11) نساء، 155 12) نحل، 22 13) فتح، 26 14) توبه، 127 15) زمر، 22 16) روم، 52 17) مطففین، 14 18) بقره، 10 19) انعام، 125 20) نساء، 155 21) آل عمران، 8 22) تفسیر نورالثقلین ✅ برگرفته از نور، استاد 🆔👉 eitaa.com/qoranbook
بدون بی فایده است. 💠روز به روز حلقه فشار و شكنجه را بر او تنگ تر مي نمودند. خصوصاً كه حاميان خود را از دست داده بود و اين ماجرا، جسارت دشمنان را دو چندان كرده بود. هر روز با ديدن و شنيدن مناظر رقت بار شكنجه، طاقتش كمتر مي شد، اما مأمور به صبر بود. 🔸مقدمات هجرت به شهر يثرب را فراهم ديد، تصميم خود را گرفت. دستور داد هر كس تحمل آزار مشركان را ندارد به سمت يثرب حركت كند. كم كم همه مسلمانان هجرت كردند و در آن شهر به پيروزي هاي چشمگيري دست يافتند. به همين دليل، طالبان و جويندگان علم و معرفت، از گوشه و كنار شهرها و روستاهاي دور افتاده به شهر يثرب كه اكنون به احترام (ص)، مدينه ناميده مي شد، پناه آوردند. 🔸بزرگان قبايل عرب يكي پس از ديگري به نزد آمدند و اظهار كردند:كه «ما مي شويم به شرط اين كه: از خواندن معاف باشيم.» فرمود: «ديني كه در آن نماز نباشد، خيري در آن نيست. 🔸خداوند نماز را واجب كرد و در اين وجوب رازهايي نهفته است. اگر مردم بدون تكليف رها شوند، سرنوشتي جز سرنوشت گذشتگان خود، نخواهند داشت؛ زيرا در ميان گذشتگان، صاحب شريعت بودند كه چه بسا به خاطر آيين خود، جنگ ها نمودند، ولي به مرور زمان و در اثر كم توجهي مردم، آيين آنان به طور كلي از بين رفت. از اين رو خداوند متعال اراده نمود كه امت اسلام دچار چنين سرگذشتي نگردد. ✅ پس واجب كرد، تا در پنج نوبت، نام پيامبر(ص)برده شود و نماز به ياد خداوند برپا گردد تا مبادا ياد و آيين پيامبر(ص) در چالش هاي زندگي گُم شود، و از ياد رود.» 📚: ،ج 25،ص429 ذيل آيه 48 سوره مرسلات 🌹وَ إِذا قِيلَ لَهُمُ ارْكَعُوا لا يَرْكَعُونَ🌹 🌹و هنگامي كه به آنها گفته شود ركوع كنيد ركوع نمي كنند.🌹 🌹لاخير في دين ليس فيه ركوع وسجود،🌹 📚: ، ج10، ص211 🆔👉 eitaa.com/qoranbook
یک 💠 امروز: 🌹وَمِنَ النَّاسِ مَن يَقُولُ آمَنَّا بِاللّهِ وَبِالْيَوْمِ الآخِرِ وَمَا هُم بِمُؤْمِنِينَ🌹 💠 : 🌹وگروهى از مردم كسانى هستند كه مى‏گویند: به خدا و روز قیامت ایمان آورده‏ایم، در حالى كه مؤمن نیستند.🌹 💠 : 🔹در آغاز این ، براى معرّفى چهار آیه و براى شناسایى دو آمده است. از آیه 8 تا آیه 20 گروه سومى را معرّفى مى‏كند كه هستند. اینان نه گروه اوّل را دارند و نه جرأت و جسارت گروه دوم را در ابراز . 🔹منافق، همانند موش صحرایى است كه براى لانه ‏اش دو راه فرار قرار مى‏دهد، یكى از آن دو را باز مى‏گذارد و از آن رفت و آمد مى‏كند و دیگرى را بسته نگه مى‏دارد. هر گاه احساس خطر كند با سر خود راه بسته را باز كرده و مى‏گریزد. نام سوراخ مخفى موش «نافقاء» است كه كلمه منافق نیز از همین واژه گرفته شده است.(1) گرچه مراد از در این آیات، كفر در دل و اظهار ایمان است، ولى در نفاق، داراى معناى گسترده ‏اى است كه هركس زبان و عملش هماهنگ نباشد، سهمى از نفاق دارد. 🔹در حدیث مى‏خوانیم: اگر به امانت خیانت كردیم و در گفتار دروغ گفتیم و به وعده ‏هاى خود عمل نكردیم، منافق هستیم گرچه اهل نماز و روزه باشیم.(2) 🔹نفاق، نوعى عملى و اعتقادى است و ریاكارى نیز نوعى نفاق است.(3) ------------------------ 1) قاموس و مفردات 2) سفینةالبحار، ج‏2، ص‏605 3) تفسیر نمونه ------------------------- 💠 : 🔸ایمان، یك مسئله قلبى است و به اظهارات بستگى ندارد. «ماهم بمؤمنین» 🔸اساس ایمان، ایمان به و است. «آمنا باللَّه و بالیوم الآخر» 🔸 از درون انسان، آگاه است. «وما هم بمؤمنین» ✅ مبارکه بقره، آیه 8 ✅ نور، استاد 🆔👉 eitaa.com/qoranbook
یک امروز: 🌹يُخَادِعُونَ اللّهَ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَمَا يَخْدَعُونَ إِلاَّ أَنفُسَهُم وَمَا يَشْعُرُونَ 🌹 💠 : 🌹(منافقان به پندار خود) با خداوند و مؤمنان نیرنگ مىكنند در حالى كه جز خودشان را فریب نمىدهند، امّا نمىفهمند! 🌹 💠 : 🔹مراد از حیله و مكر با ، یا خدعه ونیرنگ آنان با خدا و دین است كه آن را مورد تمسخر و بازیچه قرار مىدهند و یا به معناى فریب كارى نسبت به خداست. یعنى همانگونه كه اطاعت و بیعت با رسول خدا، اطاعت و با خداست(1) و خدعه با رسول خدا به منزله خدعه با خدا مىباشد كه روشن است این گونه فریب كارى و نیرنگ بازى با دین، خدعه و نیرنگ نسبت به خود است. چنانكه اگر پزشك، دستور مصرفِ دارویى را بدهد و بیمار به بگوید كه آنها را مصرف كرده ام، به گمان خودش پزشك را فریب داده و در حقیقت خود را فریب داده است كه پزشك، فریب خود است. 🔹برخورد اسلام با ، همانند برخورد منافق با است. او در ظاهر اسلام مىآورد، اسلام نیز او را در ظاهر مسلمان مىشمارد. او در دل ایمان ندارد و كافر است، خداوند نیز در قیامت او را با كافران مىكند. 💠 در از اكرم صلى الله علیه وآله مىخوانیم: ریاكارى، خدعه با است.(2) 🔹 ، بازتاب كار و را براى خود او مىداند. چنانكه در این مىفرماید: خدعه با دین، خدعه با خود است نه خدا. 🔹و در جاى دیگر مىفرماید: «اِن أحسنتم أحسنتم لانفسكم و اِن أسأتم فلها»(3) اگر نیكى كنید، به خود نیكى كرده اید و اگر بدى كنید، به خود كرده اید. 🔹یا در جاى دیگر مىفرماید: «ولا یَحیق المَكر السیّىء الاّ بَاهلِه»(4) نیرنگ بد، جز سازنده اش را فرا نگیرد. --------------- 1) من یطع الرّسول فقد اطاع اللّه» هركس از رسول پیروى كند، قطعاً از خدا پیروى كرده است. نساء، 80. «انّ الّذین یُبایعونك انّما یبایعون اللّه» كسانى كه با تو بیعت كنند، همانا با خدا بیعت نموده اند. فتح، 1. 2) تفسیر نورالثقلین. 3) اسراء، 7. 4) فاطر، 43. ----------------- 💠 : 🔸 گرى، نشانه ى است. «یخادعون اللّه» 🔸منافق، همواره در فكر ضربه زدن است. «یخادعون» (كلمه «خدعه» به معناى پنهان كردن امرى و اظهار نمودن امر دیگر، به منظور ضربه زدن است.)(5) 🔸آثار نیرنگ، به نیرنگ بر مىگردد. «وما یَخدعون الاّ انفسهم» 🔸 منافق، بىشعور است ونمىفهمد كه طرف حساب او خداوندى است كه همه ى اسرار درون او را مىداند(6) و در نیز از كار او پرده برمىدارد.(7) «وما یشعرون»(8) 🔸 خدعه و حیله، نشانه ى عقل و شعور نیست. «یخادعون... لایشعرون» در روایات مىخوانیم: عقل واقعى آن است كه توسط آن، انسان خداوند را نماید. --------------- 5) تفسیر راهنما. 6) یعلم خائنة الاعین و ماتخفى الصدور» غافر، 19. 7) یوم تبلى السرائر» طارق، 9. 8) جمله «و ما یشعرون» دو گونه مىتوان معنا كرد: اول آنكه شعور ندارند كه خدا اسرارشان را مىداند و دیگر اینكه شعور ندارند كه در حقیقت به خود ضربه مىزنند. ✅ مبارکه بقره، آیه 9 ✅ نور، استاد 🆔👉 eitaa.com/qoranbook