بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 504
1* احسان به والدین، از جایگاه ویژهاى نزد خداوند برخوردار است. در قرآن، پنج بار كلمه «وصّینا» بكار رفته كه سه بار آن مربوط به والدین است.(عنكبوت، آیه 8 ، لقمان، آیه 14 و همین آیه)
در این آیه به دوران جنینى و نوزادى انسان تا سن چهل سالگى اشاره شده و این سنّ، اوج كمال جسمى انسان شمرده شده است. «بلغ أشدّه و بلغ أربعین سنة»
از این آیه معلوم مىشود كه كوتاهترین مدّت حاملگى، شش ماه است، چون دو سال شیردهى، اگر از سى ماه كه در آیه آمده است كم شود، حداقل مدت حمل شش ماه مىشود. «و حمله و فصاله ثلثون شهرا»
مادر به دلیل دشوارى دوران باردارى و زایمان و شیردهى، حق ویژهاى بر فرزند داشته و باید نسبت به او بیشتر احسان كرد، چنانچه در روایات تأكید بیشترى در مورد احسان به مادر شده است و پیامبر اكرم در روایتى سه بار سفارش به نیكى به مادر كرد و آنگاه سفارش به نیكى به پدر.(تفسیر نمونه و كافى، ج2، ص159.)
2* احسان به والدین، از حقوق انسانى است كه هر پدر و مادرى بر گردن فرزندشان دارند. «وصّینا الانسان» (نفرمود: «وصینا الّذین آمنوا»)
3* در احسان به والدین، مسلمان بودن آنان شرط نیست. «وصّینا الانسان بوالدیه»
4* استحكام بنیاد خانواده و حفظ جایگاه والدین، مورد توجّه خاص خداوند است. «وصّینا الانسان بوالدیه احساناً»
5* احسان به والدین باید پیوسته و برجسته باشد، نه به مقدار ضرورت و مقطعى. (تنوین در «احساناً» نشانهى عظمت و برجستگى است.)
6* كمال احسان به والدین، در آن است كه بىواسطه انجام گیرد. «بالوالدین احسانا» (حرف «ب» در «بالوالدین» نشانه آن است كه احسان به والدین با دست خود باشد.)
7* یاد رنج و زحمتهاى مادران، در برانگیختن عاطفه فرزندان مؤثّر است. «حملته امّه كُرهاً... كرها...»
8* حق مادر بیش از پدر است. پس از كلمه «والدین»، سخن از رنجهاى مادر است. «حملته امّه كُرهاً...»
9* چهل سالگى قلّه توانمندى و رشد انسان است. «بلغ اشدّه و بلغ اربعین سنة»
10* بهترین راه تشكر از نعمتهاى خداوند، انجام كار نیك است.
«أشكر نعمتك... أعمل صالحاً»
11* عمل صالحى ارزشمند است كه خالصانه بوده و مورد قبول و رضاى خدا قرار گیرد. «اعمل صالحاً ترضاه»
12* بهترین دعا آن است كه انسان، هم به والدین و هم به فرزندان توجّه داشته باشد. «على والدىّ... اصلح لى فى ذریّتى»
13* در برابر ناسپاسىهایى كه نسبت به خدا و والدین داشتهایم، توبه و جبران كنیم. «و على والدىّ... انّى تُبتُ الیك»
14* ارزش هر عمل، به قبول شدن آن است. «أولئك الّذین نتقبّل عنهم...»
15* احسان به والدین و تشكر از خداوند، زمینه قبولى اعمال صالح انسان است. «بوالدیه احساناً... اشكر نعمتك... اولئك الّذین نتقبل عنهم»
16* احسان به والدین و شكر الهى، كلید بهشت است. «احسانا... اشكر نعمتك... فى اصحاب الجنة»
17* «اُف» به معناى اعلام بىزارى و ابراز ناخشنودى و نوعى توهین و تحقیر و بىادبى است.
18* فرزند نااهل به والدین خود بدگویى و بىادبى مىكند: «اُفّ لكما» ولى والدین با ایمان و دلسوز، براى هدایت فرزند خود، هم از خدا استمداد مىكنند و هم او را به خوبىها امر و از بدىها نهى مىكنند. «یستغیثان اللّه ویلك آمن»
19* فرزند، آزاد و مستقل و مسئول اعمال خویش است. «أتعداننى أن اخرج... ویلك آمن»
20* والدین در قبال ارشاد و هدایت فرزندان خود مسئول هستند، گرچه پاسخ مثبت نگیرند. «أتعداننى ان اخرج... ویلك آمن»
21* والدین، در كنار رشد و تغذیه جسمى فرزند، مسئول رشد معنوى او نیز هستند. «حملته... بلغ اشدّه... هما یستغیثان... ویلك آمن»
22* لجاجت فرزندان در كفر، مانع استجابت دعاى والدین در حق آنان مىشود. «و هما یستغیثان اللّه... حقّ علیهم القول»
23* جن نیز موجودى مثل انسان؛ داراى تكلیف، تمدّن، مرگ و میر، حساب و كتاب و دریافت كیفر و پاداش است. «امم... من الجنّ و الانس»
24* گستاخى در برابر والدین، حتّى با گفتن كوچكترین حرفى، جرمى بزرگ و مورد نكوهش قرآن و مایهى خسارت انسان است. «اُفّ لكما... كانوا خاسرین»
25* سعادت و شقاوت درجات و مراتبى دارد كه انسان با عملش به آن مىرسد. «لكل درجات مما عملوا»
26* ملاك تعیین درجه و رتبه در قیامت، عمل است. «لكل درجات مما عملوا»
27* كیفر تكبّر در دنیا، خوارى و ذلّت در قیامت است. «عذاب الهون بما كنتم تستكبرون»
#تفسیر_آسان_قرآن
#صفحه_504
#احسان_به_والدین
#مادر
#خانواده
#چهل_سالگی
#بهترین_دعا
#فرزند
#هدایت_فرزندان
#رشد_معنوی
#مانع_استجابت_دعا
#سعادت
#شقاوت
#قیامت
#کانال تفسیر آسان قرآن
https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 505
1* آشنایى با تاریخ گذشتگان و یادآورى حوادث مهم تاریخى، مایهى درس و عبرت است. «واذكر...»
2* انبیا با مردم برخورد برادرانه داشتند. «اخا عاد»
3* در بیان تاریخ، مقدّمات بیهوده را حذف و راز و رمز حركتها و رشدها و سقوطها را مطرح كنیم. «و اذكر... اذ انذر...»
4* پیامبران منتظر مراجعه مردم نبودند؛ خود به سراغ آنان مىرفتند و معمولاً با استقبال آنها مواجه نمىشدند. «أجئتنا»
5* پیامبران نیز محدودیّت علمى داشته و به آن اقرار كردهاند. «انّما العلم عند اللّه» (گاهى اقرار به نمىدانم لازم است.)
6* اگر قهر خدا فرا رسد، هیچ چیز مانع آن نیست. «تدمّر كل شىء»
7* حركت ابر و بادها نیز تصادفى نیست، بلكه با فرمان الهى است. «بامر ربّها»
8* عامل هلاكت مردم، رفتار خودشان است. «نجزى المجرمین»
9* همه جا امكانات و دارایى، مایهى رشد نیست. «مكناهم... فما اغنى عنهم»
10* تاریخ اقوام نزدیك به خود را مطالعه كنیم كه اثر گذارى بیشترى دارد. «ما حولكم من القرى»
11* در تبلیغ باید تنوّع باشد. «صرّفنا الآیات»
#تفسیر_آسان_قرآن
#صفحه_505
#تاریخ
#محدودیت_علمی
#قهر_خدا
#فرمان_الهی
#عامل_هلاکت_مردم
#رشد
#تبلیغ
#کانال تفسیر آسان قرآن
https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 506
1* آشنایى با قرآن، بینش و افق دید خردمندان را باز و وسیع مىكند.
2* جن همانند انسان داراى عقل و تكلیف و مسئولیّت و قدرت انتخاب و ارشاد همنوع خود است. «یستمعون القرآن...»
3* جن نیز مىفهمد كه به هنگام استماع قرآن، باید سكوت كرد. «یستمعون القرآن... قالوا انصتوا»
4* پس از شناخت حق، حركت لازم است. «یستمعون القرآن... ولّوا الى قومهم»
5* در تبلیغ باید از آشنایان و نزدیكان شروع كرد. «الى قومهم»
6* پیامبر انسانها، پیامبر جنّیان نیز هست و گروهى از جنّ، مأمور تبلیغِ دین و آیین پیامبران در میان جامعه خود هستند. «قالوا یا قومنا انّا سمعنا...»
7* جنّیان با شنیدن چند آیه، حق را فهمیدند ولى انسانهایى همچون ابوجهل و ابولهب، عمرى با پیامبر بودند و نخواستند حق را بفهمند. «یهدى الى الحق»
8* راه حق، راه مستقیم است. راهى بر اساس اعتدال و دور از هرگونه افراط و تفریط. «یهدى الى الحق و الى طریق مستقیم»
9* در قرآن، ایمان، استغفار، قرض الحسنه و تقوا، از عوامل جلب مغفرت الهى است.
10* انبیا مردم را به خدا دعوت مىكنند، نه به سوى خود. «داعى اللّه»
11* در تبلیغ و امر به معروف، آثار اعمال را بیان كنیم. «اجیبوا... یغفر لكم»
12* جنّ نیز همانند انسان مكلّف است و در صورت نافرمانى، گنهكار محسوب شده و مورد قهر و كیفر قرار مىگیرد. «ذنوبكم... عذاب الیم»
13* هر راهى به جز راه خدا، گمراهى آشكار است. «من لا یحب... فى ضلال مبین»
14* قدرت خداوند، مطلق و نامحدود است. «و لم یعى بخلقهن»
15* در قیامت عذاب جسمى و روحى و روانى، در كنار هم است. «یعرض... ألیس هذا بالحق»
16* لجاجت و اذیّت و آزارِ كفار نسبت به پیامبر اسلامصلى الله علیه وآله به قدرى بود كه پیامبر به دلدارى و تسلّى و سفارش خداوند نیاز دارد. «فاصبر كما صبر...»
17*انسان نیاز به الگو دارد و الگوها در رشد و سازندگى او نقشى مؤثّر دارند. «فاصبر كما صبر أولوا العزم»
18* همهى انبیا در یك درجه نیستند، «أولوا العزم من الرّسل» و صبر همهى آنها یكسان نبوده است. «كما صبر أولوا العزم»
19* عمر دنیا در مقایسه با آخرت، همچون ساعتى از یك روز است. «لم یلبثوا الاّ ساعة من نهار»
20* قرآن، بهترین وسیله تبلیغ، بلكه عین بلاغ و اوج آن است. «بلاغ»
#تفسیر_آسان_قرآن
#صفحه_506
#آشنایی_با_قرآن
#جن
#تبلیغ
#راه_حق
#جلب_مغفرت_الهی
#امر_به_معروف
#قدرت_خداوند
#قیامت
#لجاجت
#الگو
#صبر
#عمر_دنیا
#کانال تفسیر آسان قرآن
https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 507
1* راه خدا دشمن دارد و دشمنان بیكار نمىنشینند و در صدد انحراف دیگرانند. «صدّوا عن سبیل اللّه»
2* مراد از «عملوا الصّالحات» انجام تمام كارهاى صالح نیست، زیرا انجام تمام آنها براى انسان ممكن نیست. چنانكه مراد این نیست كه تمام كارهاى مؤمنان صالح است، زیرا به دنبال آن مىفرماید: «كفّر عنهم سیئاتهم» بدىهاى آنان را جبران مىكنیم.(تفسیر اطیب البیان) بلكه مراد انجام كارهاى نیك در هر زمینهاى به مقدار توان و در حد امكان است.
3* ایمان، درجات و مراحلى دارد و امرى كمالپذیر است. «آمنوا... و آمنوا»
4* احكام و شریعت دین، براى رشد و تربیت انسان است. «نزّل... من ربّهم» (به عبارت دیگر، ربوبیّت الهى اقتضا مىكند كه براى رشد و تربیت بندگان، برنامهاى حقیقى و به دور از انحراف فرو فرستاده شود.)
5* پیامبر اسلام از پیش خود حرفى نمىزند، آنچه مىگوید وحى است. «نزّل على محمّد... من ربّهم»
6* ایمان و عمل صالح، گذشتهها را جبران و آینده را بیمه مىكند. «كفّر... اصلح»
7* گناهان و بدىها مانع اصلاح انسان است، ابتدا باید آنها برطرف شود تا زمینه اصلاح فراهم گردد. «كفر عنهم سیئاتهم و أصلح بالهم»
8* مقایسه و تفكیك میان سرانجام كافران و مؤمنان، یكى از شیوههاى تربیتى قرآن است
9* هر راهى كه در مقابل حقّ قرار گیرد، باطل و بى اساس است و میان حق و باطل، راه سومى وجود ندارد. «اتّبعوا الباطل... اتّبعوا الحق»
10* استفاده از مثال و بیان عوامل سعادت و شقاوت انسان در قالب تمثیل، از اصول تربیتى قرآن است. «ذلك بانّ... كذلك یضرب اللّه للناس امثالهم»
11* فلسفه جهاد در اسلام، چند امر است:
الف) براى دفاع از خود یا دیگر مظلومان. «اُذن للذّین یقاتلون بانهم ظلموا»(حج، 39)، «كما یقاتلونكم كافّة»(توبه، 36)
ب) به جهت برانداختن فساد و فتنه. «قاتلوهم حتّى لاتكون فتنة»(بقره، 193)
ج) براى حفظ مراكز توحیدى. «لو لادفع اللّه النّاس بعضهم ببعض لهدّمت صوامع و بیع»(حج، 40)
د) براى دفاع از احكام و حدود الهى. «قاتلوا الّذین لایؤمنون باللّه و لا بالیوم الاخر و لا یحرّمون ما حرّم اللّه و رسوله و لایدینون دین الحق»(توبه، 29)
12* آیه 4 مربوط به میدان نبرد است، یعنى در صحنهى جنگ كه كافران در برابر شما ایستادهاند و قصد از میان برداشتن شما را دارند، شما با قاطعیّت و صلابت بجنگید و آنان را بكشید و پس از غلبه كامل بر آنان و اطمینان از درهم شكستن قواى دشمن، اسیر بگیرید و پس از پایان جنگ، هرگونه كه رهبر اسلامى مصلحت دانست، جنگ، در قبال گرفتن عوض یا بدون آن، اسیران را آزاد كنید.
لذا برخى كه گمان كردهاند آیه مىگوید: هر كافرى را هركجا یافتید بكشید، به واژه «حرب» به معناى جنگ و مسئله اسارت كه در جنگ پیش مىآید، توجّهى نكردهاند.
13* از میان كافران، تنها آنان را كه در برابر شما به جنگ ایستادهاند، از میان بردارید. «فاذا لقیتم»
14* رزمنده مسلمان باید آماده، آموزش دیده و شجاع باشد. «فضرب الرقاب»
15* هدف اصلى در حمله به دشمن، نقاط كلیدى و حساس باشد. «الرقاب»
16* تا دشمن از پاى در نیامده و زمینگیر نشده، به فكر اسیر گرفتن و جمع غنائم نباشید. «حتّى اذا اثخنتموهم»
17* هدف از جهاد، جلوگیرى از ظلم و یا از بین بردن ظلم و ستم است و لذا عفو و بخشش اسیران از سفارشهاى اسلام است. «فاِمّا منّاً بعد و اِمّا فداءً»
18* در جهاد اسلامى، هم قدرت لازم است، «فضرب الرقاب» و هم عطوفت و مهربانى. «فاِمّا منّاً بعد و اِمّا فداء»
19* جهاد در اسلام، براى حفظ دین خداست، نه كشورگشایى، استعمار، تهدید، رقابت، انتقام، حسادت و... . «فى سبیل اللّه»
20* شهادت در راه خدا، همهى نابسامانىهاى انسان را جبران مىكند؛ لغزشها بخشیده و عیبها نادیده گرفته مىشود. «یصلح بالهم»
21* لازمهى ایمان، اقدام عملى در جهت نشر و گسترش دین الهى است. «یا ایها الّذین آمنوا ان تنصروا اللّه...»
22* هركس با فكر، زبان و عمل خویش، دین اسلام را یارى كند، خداوند نیز او را حمایت مىكند. «ان تنصروا اللّه ینصركم»
23* كراهت از دستورهاى الهى، نشانهى نوعى كفر در وجود انسان است. «والّذین كفروا... كرهوا ما أنزل اللّه»
24* انگیزه و نشاط، به كارها ارزش مىدهد. كسى كه نسبت به فرمانهاى خداوند ناراضى است، كارهایش ارزشى ندارد. «كرهوا... فاحبط اعمالهم»
25* سیر و سیاحت و جهانگردى باید هدفدار و براى بررسى تاریخ ملّتها و عامل عبرت و رشد باشد. «أفلم یسیروا... فینظروا»
#تفسیر_آسان_قرآن
#صفحه_507
#راه_خدا
#ایمان
#پیامبر
#گناهان
#فلسفه_جهاد
#جنگ
#هدف
#جهاد_اسلامی
#شهادت
#اقدام_عملی
#کراهت
#سیر_و_سیاحت
#کانال تفسیر آسان قرآن
https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 508
1* ملاك، پایان كار است وگرنه بهرهگیرىهاى مادّى، كم و بیش براى همه هست. «جنّات تجرى... یأكل كما تأكل الانعام»
2* بهرهگیرى و كامیابى در چهارچوب مقرّرات الهى جایز است. (آنچه مورد انتقاد قرآن است، كامیابىهاى حیوانگونه است) «یأكلون كما تأكل الانعام»
3* زندگى كفّار، از نظر ماهیّت حیوانى است و از نظر پایان و فرجام، دوزخى. «كما تأكل الانعام و النار مثوى لهم»
4* از قدرتهاى غیر الهى نترسید كه همه در برابر قدرت الهى هیچاند. «اشدّ قوّة من قریتك... أهلكناهم»
5* عاقبت ابرقدرتهاى ظالم، هلاكت و نابودى است. «أشدّ قوّة... أهلكناهم...»
6* خودمحورى، نقطه مقابل خدامحورى است. كسى كه در برابر دلیل و استدلال تواضع نكند، پیرو هوسهاى خود و دیگران خواهد شد. «بیّنة من ربّه... اتّبعوا اهوائهم»
7* در بهشت، در كنار نعمتهاى مادّى و جسمانى، نعمتهاى معنوى و روحى نیز هست. «انهارٌ... مغفرة...»
8* نعمتهاى بهشتى از هر گونه آفت و نقص و تغییر به دورند. «غیر آسن... لم یتغیّر طعمه... مصفّى»
9* در دوزخ، آب جوشان را با زور و ذلّت به كفّار مىنوشانند. «سقوا»
10* تشویق و تهدید در كنار هم سازنده است. «انهارٌ... ماء حمیماً»
11* شناخت و افشاى حركات مرموز مخالفان، براى مردم لازم است. «و منهم مَن یستمع الیك...»
12* منافقان در فكر تشكیك و تفرقه در میان خواصّ اهل حقّ هستند. «یستمع... قالوا للذّین اوتوا العلم»
13* تشكیك در میان مسلمانان، نوعى تهاجم فرهنگى است. «ماذا قال آنفاً»
14* مسخره نمودن وحى و قرآن، موجب كدورت قلب شده و انسان را از درك حقایق باز مىدارد. «ماذا قال آنفاً... طبع اللّه على قلوبهم»
15* پذیرش هدایت از طرف انسان، زمینهساز فزونى هدایت از طرف خداوند است. «اهتدوا زادهم»
16* هدایت پذیرى، ظرفیّت روحى انسان را توسعه مىدهد. «زادهم» (و نفرمود: «زاد هدایتهم»)
17* یك گام از طرف انسان، چند گام از طرف خدا را به دنبال دارد. «اهتدوا» از طرف انسان، «زادهم... و آتاهم» از طرف خدا.
18* هدایت واقعى آن است كه انسان را به تقوا برساند. «اهتدوا... آتاهم تقواهم»
19* فكر نكنید كه همیشه راه توبه باز است و مجالى براى بازگشت وجود دارد. «فانّى لهم اذا جائتهم ذكراهم»
20* زنان و مردان، هر دو مشمول دعاى پیامبرند و ملاك دعاى پیامبر، مؤمن بودن است نه جنسیّت. «للمؤمنین والمؤمنات»
21* اصلاح خود باید قبل از اصلاح دیگران باشد. «و استغفر لذنبك و للمؤمنین...»
22* خداوند، خواهان عفو و بخشش مردم است و لذا به پیامبرش فرمان مىدهد تا براى مردم استغفار كند و واسطه شود. «و استغفر لذنبك و للمؤمنین...»
23* علم خداوند محدودیّت ندارد و هیچ چیز از دید او دور نمىماند. (حركت یا سكون ما براى خدا فرقى ندارد.) «یعلم متقلّبكم و مثواكم»
#تفسیر_آسان_قرآن
#پایان_کار
#کفار
#نترسید
#عاقبت
#بهشت
#مخالفان
#منافقان
#تهاجم_فرهنگی
#هدایت
#توبه
#دعا
#عفو
#علم
#کانال تفسیر آسان قرآن
https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 509
1* جهاد در جایى است كه دلایل لزوم آن، محكم و روشن باشد. «سورة محكمة»
2* فرمان جهاد، میدان آزمایش افراد است. «ذكر فیها القتال رایت الّذین...»
3* با توجّه به نوع نگاه و دید و نظر افراد، مىتوان آنان را ارزیابى كرد. «رایت... ینظرون الیك»
4* ترس از جهاد، نشانه بیماردلى است و افراد سست ایمان با فرمان جهاد، مرگ خود را با چشم مىبینند همان گونه كه در حال احتضار، انسان مرگ را مىبیند. «فى قلوبهم مرض ینظرون الیك نظر المغشىّ علیه من الموت»
5* شعار مرگ و مرده باد و تبرّى از دیگران، ریشه قرآنى دارد. «فاولى لهم»
6* گفتار و كردار، هر دو باید صحیح و بجا باشد. «طاعة و قول معروف»
7* ریشهى ترس از جهاد، آن است كه صادقانه عمل نمىكنیم. «فلو صدقوا اللّه»
8* اعراض از دین و دستورات قرآن، زمینه ساز فساد و تباهى است. «اِن تولّیتم... تفسدوا فى الارض و...»
9* ترك صله رحم و روابط خویشاوندى، گناهى است در ردیف فساد در زمین. «تفسدوا فى الارض و تقطّعوا ارحامكم»
10* محرومیّت از رحمت الهى، نتیجه عملكرد خود ماست. «تفسدوا... تقطّعوا... لعنهم اللّه»
11* استفاده نامشروع و نامتعارف و غیر مفید از استعدادهاى خدادادى، نشانهى دور شدن از رحمت الهى است. «لعنهم اللّه فاصمّهم و اعمى ابصارهم»
12* قرآن، تنها براى تلاوت و رعایت تجوید نیست، كتاب اندیشه و تدبّر است و تلاوت باید مقدّمه تدبّر گردد. «أفلا یتدبّرون القرآن»
13* همه مأمور به تدبّر در قرآن هستند و تدبّر، اختصاص به گروه خاصى ندارد. «أفلا یتدبّرون القرآن»
14* كسانى كه تدبّر در قرآن را رها كرده و با قرآن برخوردى سطحى دارند، مورد توبیخ خداوند قرار مىگیرند. «أم على قلوب أقفالها»
15* اگر با جلوهها و وسوسهها به جدّیت مبارزه نكنیم، آگاهى و علم به تنهایى كارى از پیش نمىبرد. «تبیّن لهم الهُدى الشّیطان سوّل لهم»
16* زیبا جلوه دادن بدىها و آرزوهاى طولانى، ابزار كار شیطان است. (هر كس زشتىها را زیبا جلوه دهد، شیطان صفت است) «الشّیطان سوّل لهم و أملى لهم»
17* افراد ناراضى، آسیبپذیر و در تیررس توطئههاى مخالفان هستند. «قالوا للّذین كرهوا... سنطیعكم»
18* اگر انسان باور داشته باشد كه خداوند تمام كارهاى مخفى و اسرار او را مىداند، توطئهچینى را كنار گذارده و با مردم شفّاف برخورد مىكند. «واللّه یعلم اسرارهم»
19* آنان كه دیگران را در برابر حق به مقاومت دعوت مىكنند، با ذلّت و عذاب جان خواهند داد. «فكیف اذا توفّتهم...»
20* مرگ، نابودى نیست، بلكه گرفتن كامل روح و جان توسط فرشتگان است. «توفّتهم»
21* گاهى انسان نیكىها و آنچه را كاشته است، خود به آتش كشیده و نابود مىكند. «اتّبعوا... كرهوا... فاحبط أعمالهم»
22* حضرت علىعلیه السلام مىفرماید: هر كس چیزى را به راز در دل نگه دارد، در لابلاى سخنان و در چهرهاش نمایان مىشود.(نهجالبلاغه، حكمت 26)
#تفسیر_آسان_قرآن
#صفحه_509
#جهاد
#تبری
#گفتار
#صله_رحم
#استعداد
#قرآن
#تدبر
#وسوسه
#کانال تفسیر آسان قرآن
https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)