بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 506
1* آشنایى با قرآن، بینش و افق دید خردمندان را باز و وسیع مىكند.
2* جن همانند انسان داراى عقل و تكلیف و مسئولیّت و قدرت انتخاب و ارشاد همنوع خود است. «یستمعون القرآن...»
3* جن نیز مىفهمد كه به هنگام استماع قرآن، باید سكوت كرد. «یستمعون القرآن... قالوا انصتوا»
4* پس از شناخت حق، حركت لازم است. «یستمعون القرآن... ولّوا الى قومهم»
5* در تبلیغ باید از آشنایان و نزدیكان شروع كرد. «الى قومهم»
6* پیامبر انسانها، پیامبر جنّیان نیز هست و گروهى از جنّ، مأمور تبلیغِ دین و آیین پیامبران در میان جامعه خود هستند. «قالوا یا قومنا انّا سمعنا...»
7* جنّیان با شنیدن چند آیه، حق را فهمیدند ولى انسانهایى همچون ابوجهل و ابولهب، عمرى با پیامبر بودند و نخواستند حق را بفهمند. «یهدى الى الحق»
8* راه حق، راه مستقیم است. راهى بر اساس اعتدال و دور از هرگونه افراط و تفریط. «یهدى الى الحق و الى طریق مستقیم»
9* در قرآن، ایمان، استغفار، قرض الحسنه و تقوا، از عوامل جلب مغفرت الهى است.
10* انبیا مردم را به خدا دعوت مىكنند، نه به سوى خود. «داعى اللّه»
11* در تبلیغ و امر به معروف، آثار اعمال را بیان كنیم. «اجیبوا... یغفر لكم»
12* جنّ نیز همانند انسان مكلّف است و در صورت نافرمانى، گنهكار محسوب شده و مورد قهر و كیفر قرار مىگیرد. «ذنوبكم... عذاب الیم»
13* هر راهى به جز راه خدا، گمراهى آشكار است. «من لا یحب... فى ضلال مبین»
14* قدرت خداوند، مطلق و نامحدود است. «و لم یعى بخلقهن»
15* در قیامت عذاب جسمى و روحى و روانى، در كنار هم است. «یعرض... ألیس هذا بالحق»
16* لجاجت و اذیّت و آزارِ كفار نسبت به پیامبر اسلامصلى الله علیه وآله به قدرى بود كه پیامبر به دلدارى و تسلّى و سفارش خداوند نیاز دارد. «فاصبر كما صبر...»
17*انسان نیاز به الگو دارد و الگوها در رشد و سازندگى او نقشى مؤثّر دارند. «فاصبر كما صبر أولوا العزم»
18* همهى انبیا در یك درجه نیستند، «أولوا العزم من الرّسل» و صبر همهى آنها یكسان نبوده است. «كما صبر أولوا العزم»
19* عمر دنیا در مقایسه با آخرت، همچون ساعتى از یك روز است. «لم یلبثوا الاّ ساعة من نهار»
20* قرآن، بهترین وسیله تبلیغ، بلكه عین بلاغ و اوج آن است. «بلاغ»
#تفسیر_آسان_قرآن
#صفحه_506
#آشنایی_با_قرآن
#جن
#تبلیغ
#راه_حق
#جلب_مغفرت_الهی
#امر_به_معروف
#قدرت_خداوند
#قیامت
#لجاجت
#الگو
#صبر
#عمر_دنیا
#کانال تفسیر آسان قرآن
https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 507
1* راه خدا دشمن دارد و دشمنان بیكار نمىنشینند و در صدد انحراف دیگرانند. «صدّوا عن سبیل اللّه»
2* مراد از «عملوا الصّالحات» انجام تمام كارهاى صالح نیست، زیرا انجام تمام آنها براى انسان ممكن نیست. چنانكه مراد این نیست كه تمام كارهاى مؤمنان صالح است، زیرا به دنبال آن مىفرماید: «كفّر عنهم سیئاتهم» بدىهاى آنان را جبران مىكنیم.(تفسیر اطیب البیان) بلكه مراد انجام كارهاى نیك در هر زمینهاى به مقدار توان و در حد امكان است.
3* ایمان، درجات و مراحلى دارد و امرى كمالپذیر است. «آمنوا... و آمنوا»
4* احكام و شریعت دین، براى رشد و تربیت انسان است. «نزّل... من ربّهم» (به عبارت دیگر، ربوبیّت الهى اقتضا مىكند كه براى رشد و تربیت بندگان، برنامهاى حقیقى و به دور از انحراف فرو فرستاده شود.)
5* پیامبر اسلام از پیش خود حرفى نمىزند، آنچه مىگوید وحى است. «نزّل على محمّد... من ربّهم»
6* ایمان و عمل صالح، گذشتهها را جبران و آینده را بیمه مىكند. «كفّر... اصلح»
7* گناهان و بدىها مانع اصلاح انسان است، ابتدا باید آنها برطرف شود تا زمینه اصلاح فراهم گردد. «كفر عنهم سیئاتهم و أصلح بالهم»
8* مقایسه و تفكیك میان سرانجام كافران و مؤمنان، یكى از شیوههاى تربیتى قرآن است
9* هر راهى كه در مقابل حقّ قرار گیرد، باطل و بى اساس است و میان حق و باطل، راه سومى وجود ندارد. «اتّبعوا الباطل... اتّبعوا الحق»
10* استفاده از مثال و بیان عوامل سعادت و شقاوت انسان در قالب تمثیل، از اصول تربیتى قرآن است. «ذلك بانّ... كذلك یضرب اللّه للناس امثالهم»
11* فلسفه جهاد در اسلام، چند امر است:
الف) براى دفاع از خود یا دیگر مظلومان. «اُذن للذّین یقاتلون بانهم ظلموا»(حج، 39)، «كما یقاتلونكم كافّة»(توبه، 36)
ب) به جهت برانداختن فساد و فتنه. «قاتلوهم حتّى لاتكون فتنة»(بقره، 193)
ج) براى حفظ مراكز توحیدى. «لو لادفع اللّه النّاس بعضهم ببعض لهدّمت صوامع و بیع»(حج، 40)
د) براى دفاع از احكام و حدود الهى. «قاتلوا الّذین لایؤمنون باللّه و لا بالیوم الاخر و لا یحرّمون ما حرّم اللّه و رسوله و لایدینون دین الحق»(توبه، 29)
12* آیه 4 مربوط به میدان نبرد است، یعنى در صحنهى جنگ كه كافران در برابر شما ایستادهاند و قصد از میان برداشتن شما را دارند، شما با قاطعیّت و صلابت بجنگید و آنان را بكشید و پس از غلبه كامل بر آنان و اطمینان از درهم شكستن قواى دشمن، اسیر بگیرید و پس از پایان جنگ، هرگونه كه رهبر اسلامى مصلحت دانست، جنگ، در قبال گرفتن عوض یا بدون آن، اسیران را آزاد كنید.
لذا برخى كه گمان كردهاند آیه مىگوید: هر كافرى را هركجا یافتید بكشید، به واژه «حرب» به معناى جنگ و مسئله اسارت كه در جنگ پیش مىآید، توجّهى نكردهاند.
13* از میان كافران، تنها آنان را كه در برابر شما به جنگ ایستادهاند، از میان بردارید. «فاذا لقیتم»
14* رزمنده مسلمان باید آماده، آموزش دیده و شجاع باشد. «فضرب الرقاب»
15* هدف اصلى در حمله به دشمن، نقاط كلیدى و حساس باشد. «الرقاب»
16* تا دشمن از پاى در نیامده و زمینگیر نشده، به فكر اسیر گرفتن و جمع غنائم نباشید. «حتّى اذا اثخنتموهم»
17* هدف از جهاد، جلوگیرى از ظلم و یا از بین بردن ظلم و ستم است و لذا عفو و بخشش اسیران از سفارشهاى اسلام است. «فاِمّا منّاً بعد و اِمّا فداءً»
18* در جهاد اسلامى، هم قدرت لازم است، «فضرب الرقاب» و هم عطوفت و مهربانى. «فاِمّا منّاً بعد و اِمّا فداء»
19* جهاد در اسلام، براى حفظ دین خداست، نه كشورگشایى، استعمار، تهدید، رقابت، انتقام، حسادت و... . «فى سبیل اللّه»
20* شهادت در راه خدا، همهى نابسامانىهاى انسان را جبران مىكند؛ لغزشها بخشیده و عیبها نادیده گرفته مىشود. «یصلح بالهم»
21* لازمهى ایمان، اقدام عملى در جهت نشر و گسترش دین الهى است. «یا ایها الّذین آمنوا ان تنصروا اللّه...»
22* هركس با فكر، زبان و عمل خویش، دین اسلام را یارى كند، خداوند نیز او را حمایت مىكند. «ان تنصروا اللّه ینصركم»
23* كراهت از دستورهاى الهى، نشانهى نوعى كفر در وجود انسان است. «والّذین كفروا... كرهوا ما أنزل اللّه»
24* انگیزه و نشاط، به كارها ارزش مىدهد. كسى كه نسبت به فرمانهاى خداوند ناراضى است، كارهایش ارزشى ندارد. «كرهوا... فاحبط اعمالهم»
25* سیر و سیاحت و جهانگردى باید هدفدار و براى بررسى تاریخ ملّتها و عامل عبرت و رشد باشد. «أفلم یسیروا... فینظروا»
#تفسیر_آسان_قرآن
#صفحه_507
#راه_خدا
#ایمان
#پیامبر
#گناهان
#فلسفه_جهاد
#جنگ
#هدف
#جهاد_اسلامی
#شهادت
#اقدام_عملی
#کراهت
#سیر_و_سیاحت
#کانال تفسیر آسان قرآن
https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 508
1* ملاك، پایان كار است وگرنه بهرهگیرىهاى مادّى، كم و بیش براى همه هست. «جنّات تجرى... یأكل كما تأكل الانعام»
2* بهرهگیرى و كامیابى در چهارچوب مقرّرات الهى جایز است. (آنچه مورد انتقاد قرآن است، كامیابىهاى حیوانگونه است) «یأكلون كما تأكل الانعام»
3* زندگى كفّار، از نظر ماهیّت حیوانى است و از نظر پایان و فرجام، دوزخى. «كما تأكل الانعام و النار مثوى لهم»
4* از قدرتهاى غیر الهى نترسید كه همه در برابر قدرت الهى هیچاند. «اشدّ قوّة من قریتك... أهلكناهم»
5* عاقبت ابرقدرتهاى ظالم، هلاكت و نابودى است. «أشدّ قوّة... أهلكناهم...»
6* خودمحورى، نقطه مقابل خدامحورى است. كسى كه در برابر دلیل و استدلال تواضع نكند، پیرو هوسهاى خود و دیگران خواهد شد. «بیّنة من ربّه... اتّبعوا اهوائهم»
7* در بهشت، در كنار نعمتهاى مادّى و جسمانى، نعمتهاى معنوى و روحى نیز هست. «انهارٌ... مغفرة...»
8* نعمتهاى بهشتى از هر گونه آفت و نقص و تغییر به دورند. «غیر آسن... لم یتغیّر طعمه... مصفّى»
9* در دوزخ، آب جوشان را با زور و ذلّت به كفّار مىنوشانند. «سقوا»
10* تشویق و تهدید در كنار هم سازنده است. «انهارٌ... ماء حمیماً»
11* شناخت و افشاى حركات مرموز مخالفان، براى مردم لازم است. «و منهم مَن یستمع الیك...»
12* منافقان در فكر تشكیك و تفرقه در میان خواصّ اهل حقّ هستند. «یستمع... قالوا للذّین اوتوا العلم»
13* تشكیك در میان مسلمانان، نوعى تهاجم فرهنگى است. «ماذا قال آنفاً»
14* مسخره نمودن وحى و قرآن، موجب كدورت قلب شده و انسان را از درك حقایق باز مىدارد. «ماذا قال آنفاً... طبع اللّه على قلوبهم»
15* پذیرش هدایت از طرف انسان، زمینهساز فزونى هدایت از طرف خداوند است. «اهتدوا زادهم»
16* هدایت پذیرى، ظرفیّت روحى انسان را توسعه مىدهد. «زادهم» (و نفرمود: «زاد هدایتهم»)
17* یك گام از طرف انسان، چند گام از طرف خدا را به دنبال دارد. «اهتدوا» از طرف انسان، «زادهم... و آتاهم» از طرف خدا.
18* هدایت واقعى آن است كه انسان را به تقوا برساند. «اهتدوا... آتاهم تقواهم»
19* فكر نكنید كه همیشه راه توبه باز است و مجالى براى بازگشت وجود دارد. «فانّى لهم اذا جائتهم ذكراهم»
20* زنان و مردان، هر دو مشمول دعاى پیامبرند و ملاك دعاى پیامبر، مؤمن بودن است نه جنسیّت. «للمؤمنین والمؤمنات»
21* اصلاح خود باید قبل از اصلاح دیگران باشد. «و استغفر لذنبك و للمؤمنین...»
22* خداوند، خواهان عفو و بخشش مردم است و لذا به پیامبرش فرمان مىدهد تا براى مردم استغفار كند و واسطه شود. «و استغفر لذنبك و للمؤمنین...»
23* علم خداوند محدودیّت ندارد و هیچ چیز از دید او دور نمىماند. (حركت یا سكون ما براى خدا فرقى ندارد.) «یعلم متقلّبكم و مثواكم»
#تفسیر_آسان_قرآن
#پایان_کار
#کفار
#نترسید
#عاقبت
#بهشت
#مخالفان
#منافقان
#تهاجم_فرهنگی
#هدایت
#توبه
#دعا
#عفو
#علم
#کانال تفسیر آسان قرآن
https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 509
1* جهاد در جایى است كه دلایل لزوم آن، محكم و روشن باشد. «سورة محكمة»
2* فرمان جهاد، میدان آزمایش افراد است. «ذكر فیها القتال رایت الّذین...»
3* با توجّه به نوع نگاه و دید و نظر افراد، مىتوان آنان را ارزیابى كرد. «رایت... ینظرون الیك»
4* ترس از جهاد، نشانه بیماردلى است و افراد سست ایمان با فرمان جهاد، مرگ خود را با چشم مىبینند همان گونه كه در حال احتضار، انسان مرگ را مىبیند. «فى قلوبهم مرض ینظرون الیك نظر المغشىّ علیه من الموت»
5* شعار مرگ و مرده باد و تبرّى از دیگران، ریشه قرآنى دارد. «فاولى لهم»
6* گفتار و كردار، هر دو باید صحیح و بجا باشد. «طاعة و قول معروف»
7* ریشهى ترس از جهاد، آن است كه صادقانه عمل نمىكنیم. «فلو صدقوا اللّه»
8* اعراض از دین و دستورات قرآن، زمینه ساز فساد و تباهى است. «اِن تولّیتم... تفسدوا فى الارض و...»
9* ترك صله رحم و روابط خویشاوندى، گناهى است در ردیف فساد در زمین. «تفسدوا فى الارض و تقطّعوا ارحامكم»
10* محرومیّت از رحمت الهى، نتیجه عملكرد خود ماست. «تفسدوا... تقطّعوا... لعنهم اللّه»
11* استفاده نامشروع و نامتعارف و غیر مفید از استعدادهاى خدادادى، نشانهى دور شدن از رحمت الهى است. «لعنهم اللّه فاصمّهم و اعمى ابصارهم»
12* قرآن، تنها براى تلاوت و رعایت تجوید نیست، كتاب اندیشه و تدبّر است و تلاوت باید مقدّمه تدبّر گردد. «أفلا یتدبّرون القرآن»
13* همه مأمور به تدبّر در قرآن هستند و تدبّر، اختصاص به گروه خاصى ندارد. «أفلا یتدبّرون القرآن»
14* كسانى كه تدبّر در قرآن را رها كرده و با قرآن برخوردى سطحى دارند، مورد توبیخ خداوند قرار مىگیرند. «أم على قلوب أقفالها»
15* اگر با جلوهها و وسوسهها به جدّیت مبارزه نكنیم، آگاهى و علم به تنهایى كارى از پیش نمىبرد. «تبیّن لهم الهُدى الشّیطان سوّل لهم»
16* زیبا جلوه دادن بدىها و آرزوهاى طولانى، ابزار كار شیطان است. (هر كس زشتىها را زیبا جلوه دهد، شیطان صفت است) «الشّیطان سوّل لهم و أملى لهم»
17* افراد ناراضى، آسیبپذیر و در تیررس توطئههاى مخالفان هستند. «قالوا للّذین كرهوا... سنطیعكم»
18* اگر انسان باور داشته باشد كه خداوند تمام كارهاى مخفى و اسرار او را مىداند، توطئهچینى را كنار گذارده و با مردم شفّاف برخورد مىكند. «واللّه یعلم اسرارهم»
19* آنان كه دیگران را در برابر حق به مقاومت دعوت مىكنند، با ذلّت و عذاب جان خواهند داد. «فكیف اذا توفّتهم...»
20* مرگ، نابودى نیست، بلكه گرفتن كامل روح و جان توسط فرشتگان است. «توفّتهم»
21* گاهى انسان نیكىها و آنچه را كاشته است، خود به آتش كشیده و نابود مىكند. «اتّبعوا... كرهوا... فاحبط أعمالهم»
22* حضرت علىعلیه السلام مىفرماید: هر كس چیزى را به راز در دل نگه دارد، در لابلاى سخنان و در چهرهاش نمایان مىشود.(نهجالبلاغه، حكمت 26)
#تفسیر_آسان_قرآن
#صفحه_509
#جهاد
#تبری
#گفتار
#صله_رحم
#استعداد
#قرآن
#تدبر
#وسوسه
#کانال تفسیر آسان قرآن
https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 510
1* با افشاگرى، منافقان را رسوا و خواب خوش را از آنان بگیریم. «ولو نشاء لاریناكهم...»
2* خلق و خوى درونى انسان، در قیافه و چهره تأثیر گذار است و سیماى انسان تا حدود زیادى بیانگر سیرت اوست. «فلعرفتهم بسیماهم»
3* نه فقط اصل سخن، بلكه لحن سخن نیز باید مؤدّبانه باشد. بىادبى منافقان در سخن گفتن، نفاق درونى آنان را آشكار مىسازد. «لتعرفنّهم فى لحن القول»
4* آزمایش مردم، امرى حتمى و همگانى و یكى از سنّتهاى الهى است. «و لنبلونّكم» (حرف لام و نون تأكید، نشانه قطعى بودن آن است)
5* یكى از بسترهاى آزمایش و شناسایى انسانها، میدان جنگ است. منافقان در جبهه رسوا مىشوند. «حتّى نعلم المجاهدین منكم»
6* ادّعاها و سخنان انسان، در صحنه عمل مورد آزمون الهى قرار مىگیرند. «نبلوا اخباركم»
7* در آیات و روایات، برخى اعمال و گفتارها سبب بطلان اعمال معرّفى شدهاند، از جمله:
1. منّت گذاشتن و آزار دادن نیازمندان، كه پاداش انفاق را محو مىكند. «لاتبطلوا صدقاتكم بالمنّ و الاذى»(بقره، 264)
2. بىادبى نسبت به رهبران الهى، «لاترفعوا اصواتكم فوق صوت النبى أن تحبط اعمالكم»(حجرات، 2) صداى خود را بر صداى پیامبر برتر قرار ندهید تا كارهایتان تباه نشود.
3. عُجب و حسد. «الهى عبّدنى لك و لاتفسد عبادتى بالعجب»(دعاى مكارم الاخلاق) چنانكه امام صادقعلیه السلام فرمودند: «انّ الحسد یأكل الایمان كما تأكل النّار الحطب»(كافى، ج2، ص 306) حسد نیكىها را نابود مىكند همان گونه كه آتش هیزم را مىسوزاند.
4. شرك به خدا. «لئن أشركت لیحبطنّ عملك»(زمر، 65) اگر شرك ورزى قطعاً عمل تو را تباه مىكند.
5. ریا كه گونهاى از شرك است. «الّذین ینفقون أموالهم رئاء النّاس...»(نساء، 38)
در حدیث مىخوانیم كه رسول خداصلى الله علیه وآله فرمود: هركس یك «سبحان اللّه» بگوید، درختى در بهشت براى او كاشته مىشود. شخصى گفت: پس ما (كه همواره به این ذكر مشغولیم) درختان بسیار زیادى در آنجا داریم!. حضرت آیه فوق را تلاوت كرده و فرمودند: مواظب باشید آتشى پس از آن نفرستید تا آنها را بسوزاند.(تفسیر نورالثقلین)
8* اولویّتها و سلسله مراتب را مراعات كنیم. در اینجا نام خداوند قبل از پیامبر آمده است. «أطیعوا اللّه و أطیعوا الرسول»
9* لازمهى ایمان، تسلیم بودن و اطاعت از فرامین خدا و رسول است. «یا أیّها الّذین آمنوا أطیعوا اللّه و أطیعوا الرسول»
10* مؤمنان، به ایمان خود مغرور نشوند كه اعمالشان در معرض خطر است. «الّذین آمنوا... لاتبطلوا أعمالكم»
11* با اینكه خداوند همه گناهان را مىبخشد، «انّ اللّه یغفر الذّنوب جمیعاً»(زمر، 53) و راه توبه براى همه و همیشه و نسبت به هر گناه تا لحظه مرگ باز است، امّا آنان كه در حال كفر از دنیا بروند و یا مرتد شده و باز نگردند و یا منافقان، مشمول مغفرت نمىگردند. «ان اللّه لا یغفر ان یشرك به و یغفر ما دون ذلك لمن یشاء»( نساء، 48)، «فلن یغفر اللّه لهم»
12* آمرزش الهى تا قبل از دیدن علائم مرگ امكانپذیر است. «ماتوا و هم كفّار فلن یغفر اللّه لهم»
13* مؤمن، نباید به خود سستى راه دهد. «یا أیّها الّذین آمنوا... فلاتهنوا»
14* به مسلمانان روحیه بدهید و ارزش آنان را به خودشان تذكّر دهید. «و أنتم الاعلون واللّه معكم»
15* دلدادگى به دنیا و دنیاطلبى، از عوامل اساسى سستى و ضعف مؤمنان است. «لاتهنوا... انّما الحیاة الدنیا»
16* ایمان و تقوا دو عاملى است كه دنیاى انسان را از پوچى خارج مىكند. «لعب و لهو و ان تؤمنوا و تتّقوا یؤتكم اجوركم»
17* ایمان و تقوا، منافاتى با داشتن ثروت ندارد. «تؤمنوا و تتقوا... لایسئلكم اموالكم»
18* آنچه مورد دعوت الهى است، كار خالصانه است. «لتنفقوا فى سبیل اللّه»
19* مردم را باید به انفاق و كمك به دیگران دعوت كرد، امّا باید آزادشان گذاشت تا با فكر و انتخاب خود گامى بردارند. «فمنكم من یبخل»
20* كسى كه بخل مىورزد، گمان مىكند مردم را از مال خود محروم كرده، در حالى كه خودش را از محبوبیّت و عزّت وقرب الهى محروم كرده است. «فانّما یبخل عن نفسه»
21* در تبلیغ و دعوت، از تملّق مردم پرهیز شود و كرامت احكام الهى حفظ گردد. «تدعون لتنفقوا... و ان تتولوا یستبدل»
22* ترك انفاق به قدرى خطر دارد كه ممكن است خداوند ملّت یا رژیمى را قلع و قمع كند. «و ان تتولّوا یستبدل...»
23* آنچه براى خداوند مطرح است بندگان مطیع است، من و شما ندارد. «قوما غیركم ثم لایكونوا امثالكم» (دین الهى براى بقا و استمرار خود، وابسته به هیچ گروه و قوم خاصى نیست.)
#تفسیر_آسان_قرآن
#صفحه_510
#منافقان
#آزمایش
#بطلان_اعمال
#اولویت
#مومن
#سستی
#دنیا_طلبی
#ایمان
#خالصانه
#انفاق
#تبلیغ
#ترک_انفاق
#کانال تفسیر آسان قرآن
https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 511
1* همه چیز به دست خداست. «فتحنا، لیغفر، یتمّ، یهدیك، ینصرك» (تا خدا اراده نكند، هیچ چیزى تحقق پیدا نمىكند.)
2* اگر براى خدا كار كنیم، خداوند خود پاسخ دشمنان ما را مىدهد و دهان آنان را مىبندد. «لیغفر لك اللّه ما تقدّم من ذنبك و ما تأخّر»
3* ایمان، درجاتى دارد و قابل كم یا زیاد شدن است. «لیزدادوا ایمانا»
4* همه هستى، لشكریان خداوند هستند. «للّه جنود السّموات و الارض»
5* بهشت جاى طهارت و پاكى است و كوچكترین آلودگى در آن راه ندارد. ابتدا باید لغزشهاى بهشتیان تطهیر شود، آنگاه وارد بهشت شوند. «لیدخل... یكفّر عنهم سیئاتهم» البتّه ممكن است مراد از تكفیر، بخشش گناهان نباشد بلكه پوشاندن گناهان از ذهن خود بهشتیان باشد تا آنان در بهشت با یادآورى گناهان خویش شرمنده و مكدّر نشوند.
6* در این آیه، نام منافق قبل از مشرك آمده، گویا نفاق از شرك و منافق از مشرك بدتر است.
7* تشویق خوبان و تهدید منحرفان، در كنار هم لازم است. «لیدخل المؤمنین... و یعذّب المنافقین...»
8* ممكن است حادثهاى براى عدّهاى مفید و براى دیگران عذاب باشد. فتح مبین براى مؤمنان لطف الهى و براى دیگران عذاب بود. «لیغفر... لیدخل... یعذب»
9* زنان، در كسب فضایل یا رذایل، مانند مردانند. «المؤمنین و المؤمنات... المنافقین و المنافقات و المشركین و المشركات»
10* سوء ظنّ به خدا، كار منافقان و مشركان است وگرنه مؤمنان، امید و عشق و توكّل به خدا دارند. «الظانین باللّه ظنّ السوء»
11* مؤمن به خاطر ایمانش، در سكینه و آرامش است، ولى مشرك و منافق به دلیل انحراف و سوء ظنّ به خدا، گرفتار اضطراب و ناآرامى هستند. «دائرة السوء»
12* پیامبر در همه حال ناظر و گواه بر اعمال ماست. «شاهداً» (در قالب نكره و مطلق آمده است)
13* وظیفه پیامبر، نظارت بر اعمال و بیم و بشارت است. «شاهداً و مبشّراً و نذیراً» و وظیفه مردم، دفاع از حریم الهى و پیامبر خدا و تكریم اوست. «لتؤمنوا باللّه و رسوله و تعزّروه و توقّروه»
14* از اصول تربیت و هدایت الهى، معرّفى الگو در كنار بشارت و هشدار است. «شاهداً و مبشّراً و نذیراً»
15* بشارت و هشدار، تشویق و تنبیه، دو نیاز ضرورى بشر براى رهیابى و انتخاب راه صحیح است. «مبشّراً و نذیراً»
16* لازمهى ایمان، حمایت و حراست از حریم دین و رسول خداست. «تعزّروه»
17* یارى و حراست از پیامبر، باید همراه تعظیم و تكریم و برخاسته از عشق و معرفت باشد. «توقّروه»
18* همواره باید یاد خدا باشیم و آغاز روز و پایان آن بهترین وقت ذكر و دعاست. «تسبّحوه بُكرة و اصیلا»
#تفسیر_آسان_قرآن
#صفحه_511
#برای_خدا
#ایمان
#لشکر
#بهشت
#منافق
#تشویق
#زنان
#ناظر
#وظیفه
#تربیت
#الگو
#عشق
#یاد_خدا
#کانال تفسیر آسان قرآن
https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)