eitaa logo
تاریخ حوزه طهران
1.2هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
61 ویدیو
5 فایل
✍️به پژوهش و نگارش حمید سبحانی صدر ارتباط با ما: https://eitaa.com/hamid_sobhani_sadr
مشاهده در ایتا
دانلود
✍ نمازجمعه در بعد از انقلاب، تفاوت چشم‌گیری با قبل از انقلاب دارد؛ هم از نظر بازگشت به هویت حقیقی، هم از جهت ‌محتوایی و هم از جنبه جایگاه امامت جمعه. 💠 پیشینه منصب امامت جمعه: در گذشته امامت جمعه تهران منصبی خانوادگی و موروثی ‌بود که از زمان فتحعلی شاه قاجار در خاندان طباطبایی خاتون‌آبادی دست به دست می‌شد و بسیاری از آنها علاوه بر آنکه نزد جامعه نخبگانی به بی‌سوادی شهرت داشتند، اشخاصی وابسته به دربار، بسیار ثروتمند، و بعضا بودند. 💠جایگاه شهری در گذشته و حال: در گذشته محل اقامه مسجد شاه، و خانه امام جمعه هم در مجاورت همین مسجد بود. اگر به نقشه بالا که مربوط به سال ۱۲۷۵ق است بنگریم، در حد فاصل و نام خانه امام جمعه به چشم می‌خورد. 🔹آن زمان بازار تهران، منطقه‌ای تجاری مسکونی و با سکنه بسیار بود. مسجد شاه علاوه بر اهمیت مسجد بودنش، به عنوان محل برگزاری نمازجمعه، در این منطقه مسکونی قرارداشت. مدارس علمیه بسیاری هم پیرامون این مسجد و بعضا متصل به آن جای داشتند. 🔸امروزه بازار تهران منطقه‌ای صرفا تجاری و عمدتا خالی از سکنه است. اما بیشتر مدارس علمیه همچنان در این نقطه خالی از سکنه پا بر جا هستند. نماز جمعه‌های پایتخت در برگزار می‌شود و البته از خانه ائمه جمعه موقت شهر و نحوه تعاملات اجتماعی ایشان هم عمدتا بی‌اطلاعیم. به عبارت روشن‌تر، در گذشته یک مسجد، در منطقه‌ای با سکنه بسیار و در حلقه‌ای از مدارس علمیه شهر، محل برگزاری نماز جمعه بود، و امروزه یک دانشگاه در حلقه‌ای از دانشکده‌های شهر محل نماز جمعه است، به علاوه که این منطقه (خیابان انقلاب) هم عمدتا به منطقه‌ای اداری، تجاری و آموزشی تبدیل شده و در واقع خالی از سکنه است. 🔹با این توضیحات به ذهن می‌رسد، حال که نماز جمعه در سال‌های پس از انقلاب به جایگاه اصلی خود بازگشته، لازم است مسأله نمازجمعه، محل برگزاری و جایگاه شهری آن و پایگاه اجتماعی امام جمعه، در شورای سیاست‌گذاری ائمه جمعه و نهادهای مربوطه مورد بازبینی جدی قرارگیرد: ۱. بررسی آثار مثبت و منفی اقامه نماز جمعه در دانشگاه؛ ۲. بررسی تأثیر موقعیت جغرافیایی محل برگزاری نماز جمعه در کارکردهای اجتماعی آن؛ (اگر قرار بوده دنباله جمعیت نمازگزار در کوچه‌ها و خیابانهای اطراف دانشگاه تهران به نماز بایستند، چرا نماز جمعه در مکانی همچون مسجد برگزار نشد که در گذشته نماز جماعت‌های چند هزار نفره در آن اقامه می‌شد؟) ۳. نماز جمعه در مراکز پر جمعیت مسکونی برگزار شود یا همچون بسیاری از شهرها، مصلی‌ها به بیرون شهر منتقل شوند؟ ۴. شخصیت اجتماعی ائمه جمعه و میزان تعاملات آنها با مردم و رسیدگی به مشکلاتشان، چه تاثیری در تقویت این عبادت اجتماعی دارد؟ چه مانعی دارد که نماز جمعه تهران هم مثل بسیاری از شهرهای دیگر، محل دیدار مردم با امام جمعه و در میان گذاشتن مشکلاتشان با او باشد؟ آیا لازم نیست که ائمه جمعه تهران هم مثل اینه جمعه دیگر شهرها فقط امام جمعه باشند تا فرصت رسیدگی به مسائل دینی و مشکلات مردم را داشته باشند؟ 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
✍ اگر تهران روزی شد، روز نخستش را تنها با یک حکیم یعنی آغاز کرده بود. آن هم حکیمی مهاجر که از حوزه اصفهان به اینجا هجرت کرد. نه تنها او، که در فاصله‌ای کوتاه، حکمای دیگری چون ، و همگی از اصفهان به تهران هجرت کردند تا قوام‌بخش در آغاز شکل‌گیری آن باشند. در عرصه فقاهت نیز جمع کثیری از فقهای برجسته در طول این دو قرن، یا به تهران هجرت کردند و یا به این شهر به عنوان زادگاه و نخستین محل تحصیل خود بازگشتند. 🔹علمای برجسته‌ای چون میرزا مسیح مجتهد استرآبادی، ملا محمد جعفر استرآبادی، میرزا محمدحسن آشتیانی، حاج شیخ فضل‌الله نوری و بسیاری دیگر در زمره مهاجرین به تهران پس از رسیدن به رتبه‌های علمی بالا بودند و جمعی چون حاج ملاجعفر چاله‌میدانی تهرانی، میرزا ابوالقاسم کلانتر تهرانی، حاج ملاعلی کنی، و میرزا محمد اندرمانی عمدتا در تهران و نواحی آن متولد شده بودند، اما پس از رسیدن به رتبه‌های بالای علمی در حوزه نجف، به تهران بازگشتند. 🔅 گاهی شاهدیم که فقیه برجسته‌ای چون از شاگردان شیخ انصاری وقتی به قصد زیارت مشهد مقدس رضوی (ع) از نجف به تهران می‌آید، به اصرار زعمای وقت حوزه تهران، در پایتخت مقیم می‌شود و نمونه دیگر آن در نخستین سال‌های پس از انقلاب هم است که در سفر از نجف به تهران، به اصرار آیت‌الله مهدوی کنی در تهران می‌مانند. 🔅مهاجرت یا بازگشت به تهران، سیره مستمر فقها و حکمای حوزه تهران در طول دو قرن گذشته بود. چیزی که باعث شکل‌گیری و بقای بود. در این سالهای اخیر و با درگذشت بسیاری از فقها و حکمای آن که حوزه تهران حال خوبی ندارد، نسخه‌ای که بتواند به فوریت آن را از این وضع خارج کند، استمرار همان سیره علمای تهران در دو قرن گذشته یعنی هجرت یا بازگشت است. چه مانعی دارد که تصمیم‌گیران امروز حوزه تهران به همان شیوه زعمای پیشین، با برنامه‌ریزی دقیق و حساب شده، از برخی فقها و حکمای برجسته حوزه در دیگر مراکز علمی همچون قم، که ویژگی‌های علمی و اجتماعی لازم برای استقرار در تهران را دارند دعوت نمایند تا به پایتخت هجرت کنند و علاوه بر تقویت فضای علمی حوزه تهران، در تعامل سازنده با مردم، رسیدگی به امور دینی اجتماع را برعهده گیرند. 🔹ناگفته‌ نماند که مطالبه عمومی می‌تواند به این روند سرعت بخشد و البته نکات و پیشنهادات دیگری هم در این باب هست که به مرور تقدیم خواهد شد. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
🗓 به مناسبت ۹ شوال ۱۳۵۷ق (۱۳۱۷ش) درگذشت فقیه و عارف گمنام آیت‌الله 💠 مرحوم حاج آقا بزرگ ساوجی در حوزه نجف از درس فقه و اصول و بهره برد و در سلوک عرفانی از محضر و استفاده کرد. ایشان در آن دوره با هم‌حجره بود و پس از تکمیل بهره‌های علمی و معنوی به تهران آمد و در ، و به تدریس پرداخت. 💠 حکایت: «روزی نایب التولیۀ به دیدار ایشان آمد و عرضه داشت که حق‌التدریس شما و سایر اساتید را از محل افزایش عائدی موقوفات مدرسه، از ۱۰ تومان به ۶۰ تومان ارتقا داده‌ایم، درحالیکه گویا حق التدریس اساتید آن طبق وقفنامه، همان ۱۰ تومان بود. ایشان چنین چیزی را نمی‌پذیرد و به همان مقدار تعیین شده در وقفنامه اکتفا می‌کند، اگرچه اساتید دیگر مدرسه، این افزایش را قبول کرده بودند. نایب‌التولیه می‌گوید: دستور داده‌ایــم به خاطر کسالت حضرتعالی، درشکه ای شما را از منزل به مدرسه بیاورد. اما حاج آقابزرگ، این را هم نمی‌پذیرد و می‌گوید: تا توان حرکت دارم خودم به مدرسه می‌آیم و هر زمان که دیگر قادر بر حرکت نباشم، از طلاب می‌خواهم که برای درس به همین منزل بیایند.» (تربت پاکان قم، ج۱، ص۱۷۱) ▪️قبر مطهر مرحوم حاج آقا بزرگ ساوجی در حرم مطهر حضرت معصومه (س) داخل مقبره قرار دارد اما متاسفانه جای دقیق آن مشخص نیست. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
📆 به مناسبت لغو امتیاز تنباکو به فتوای میرزای شیرازی 🔻 نفوذ حکم میرزا در قضیه تحریم تنباکو 🔹 کتاب «روزنامـه خاطـرات اعتماد السلطنه» بخش مربوط به قضیه تنباکو خیلی جالب است. این قسمت تاریخ معتبر قضیه تحریم تنباکو است، زیرا اعتماد السلطنه شـب به شب و مخفیانه این مطالب را ضبط می‌کرد. وی نقل می‌کند: «چند سال بود که اسب دوانی تعطیل شده بود. جای بزرگی را برای مسابقه اسب سواری مهیا کردند. آن سال، سال افتتاح آنجا بود و معمولاً جوان‌ها برای مسابقه و تماشا شرکت می‌کردند. حدود سی هزار نفر برای تماشا گرد آمده بودند. در میان آن سی هزار نفر یک نفر هم سیگار نمی‌کشید!؟» (۱) 🔹 همچنین اعتماد السلطنه از یکی از اشراف نقل کرده است: بنّایی داشتم. من سیگار کشیدم. عمله کار را نیمه‌کاره رها کرد و از مزدش صرف نظر کرد و رفت! 🔹 همچنیـن نـقـل کرده است: زمانی که میرزا تنباکو را تحریم کرده بود، ناصرالدین شاه به زن‌هایش گفت: من قلیان می‌کشم شما هم بکشید. آن‌ها زیر بار نرفتند و گفتند: شما دو خواهر را هم با هم گرفتید! ما که مقلّد شما نیستیم. (۲) 🔸 وقتی میرزا حـكـم تـحـريـم تنباکو را لغو کرد، تا مدتی مردم، تنباکو استعمال نمی‌کردند، چون مطمئن نبودند این دستور میرزا است یا شایعه است. 1⃣ روزنامه خاطرات اعتماد السلطنه ؛ ص ۷۸۰ 2⃣ روزنامه خاطرات اعتماد السلطنه ؛ ص ۷۸۱ 📚 جرعه‌ای از دریا [آیةالله شبیری زنجانی] ؛ ج ۳ ص ۳۱۵ 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
🏴 انا لله و انا الیه راجعون ✨روح پاک و بی‌آلایش آیت‌الله سید عبدالله فاطمی‌نیا به ملکوت اعلی پیوست 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
▪️مرحوم آیت‌الله فاطمی‌نیا: یکی از شاگردان و اصحاب برجسته‌ی حضرت هادی علیه‌السلام آقا و مولای ما حضرت عبدالعظیم حسنی علیه‌السلام و الصلاة است. حضرت عبدالعظیم -که الحمدالله قبر نورانی او در نزدیکی ما است و خدا توفیق زیارتش را عنایت کند- از شاگردان و اصحاب برجسته یا برجسته‌ترین شاگرد حضرت هادی علیه‌السلام بوده است. یک نفر می‌گوید از حضرت امام هادی سلام‌الله‌علیه سؤالاتی داشتم و حضرت قریب به این مضامین فرمود: تو که اهل ری هستی، از عبدالعظیم بپرس. خیلی حرف بزرگی است که یک امام معصوم مردم را برای حل مشکل به یک نفر ارجاع دهد. ▪️سالروز رحلت حضرت عبدالعظیم(ع) 📷 تصویر حرم حضرت عبدالعظیم(ع)/ ۱۳۲۳ق 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
📃 به این برگ از تاریخ حوزه تهران دقت کنید: 🔹«در محرم ۱۳۷۰ ق / ۱۳۳۱ ش که آیت‌الله وفات کرد، اهالی تهران از آیت‌الله‌العظمی بروجردی(ره) تقاضا کردند که شخصیت با کفایتی را به تهران اعزام دارند تا در اقامه نماز کرده و به امور دینی مردم بپردازند و مرحوم آیت‌الله بروجردی، آیت‌الله را به تهران می‌فرستد. ایشان بلافاصله تمام اشتغالات علمی خود را قطع و به تهران عزیمت کرد و در آنجا علاوه بر امامت جماعت مسجد سید عزیزالله و رفع گرفتاری‌های مردم، به تدریس خارج فقه نیز پرداخت.» 🕌 @tarikh_hawzah_tehran ادامه👇
📃 به این برگ از تاریخ حوزه تهران دقت کنید: 🔹«در محرم ۱۳۷۰ ق / ۱۳۳۱ ش که آیت‌الله وفات کرد، اهالی تهران از آیت‌الله‌العظمی بروجردی(ره) تقاضا کردند که شخصیت با کفایتی را به تهران اعزام دارند تا در اقامه نماز کرده و به امور دینی مردم بپردازند و مرحوم آیت‌الله بروجردی، آیت‌الله را به تهران می‌فرستد. ایشان بلافاصله تمام اشتغالات علمی خود را قطع و به تهران عزیمت کرد و در آنجا علاوه بر امامت جماعت مسجد سید عزیزالله و رفع گرفتاری‌های مردم، به تدریس خارج فقه نیز پرداخت.» 💠 💡این یک نمونه از ساز و کار انتخاب امام جماعت برای مسجدی بزرگ در گذشته‌ی تهران است که الگویی برای مهاجرت علمای طراز اول به پایتخت هم به حساب می‌آید. آیت‌الله خوانساری پس از انتقال به تهران، اعلم علمای تهران و در زمره مراجع تقلید به شمار می‌آمد. در گذشته عمدتا به این شکل بود که جمعی از اهالی متدین و معتمد محله به محضر مرجع اعلای وقت رسیده و از وی درخواست می‌کردند امامی برای محله و مسجد آنها اعزام کند. گاهی نیز خودشان مستقیما از عالمی درخواست می‌کردند که امور مسجد را در دست بگیرد. مواردی هم بود که یکی از علما در محله‌ای ساکن می‌شد و با کمک اهالی آن مسجدی بنا می‌کرد و به امور دینی و اجتماعی مردم می‌پرداخت‌ و آنقدر در میان مردم اثرگذار بود که نام او بر سردر مسجد نقش می‌بست و اکنون نیز آثار این دسته از مساجد باقی است. در این سازوکار، امور مسجد کاملا مردمی اداره می‌شد و عالم مذکور چند مشخصه بارز داشت که از جمله آن می‌توان به دانش فقهی بالا و روحیه مردمی قابل توجه او اشاره کرد. امروزه علاوه بر ضعف بنیه علمی و روحیه اجتماعی در برخی ائمه جماعات، مشکل جدی‌تر آن است که امام جماعت، امام محله نیست! نماز جماعت صبح که هیچ، نماز ظهر و عصر هم هریک امام جماعتی جداگانه دارد که البته هیچ کدام در آن محله ساکن نبوده و به عبارتی امام محله نیستند. در گذشته مردم با روحانیت زندگی می‌کردند و دینداری و اخلاق را نه تنها در موعظه، که در عمل نیز می‌آموختند، ولی متأسفانه، اکنون هر دو امر آسیب دیده است. به ذهن می‌رسد که که در سالهای بعد از انقلاب به تصدیگری امور مربوط به مساجد پرداخته، باید با تغییر در برخی سیاست‌ها که در بالا ذکر شد، خود تنها نقش نظارتی و حل اختلاف داشته باشد یا لااقل با راهکارهایی به هرچه بیشتر شدن پیوند ائمه جماعات (آن هم عالمانی در رتبه اجتهاد یا قریب اجتهاد) با مردم به عنوان امامان محله کمک کند. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
◾️استاد غلامحسین رضانژاد متخلص به نوشین دار فانی را وداع گفت. ▪️وی تحصیلات مقدماتى را در اراک و متوسطه را در تهران به پایان رسانید و پس از آن در دانشکده حقوق دانشگاه تهران ادامه تحصیل داد و توانست در این رشته درجه لیسانس را دریافت نماید. رضانژاد در کنار تحصیلات دانشگاهى، علوم حوزوى را نیز در محضر استادانى، مانند حاج شیخ محمدعلى حکیم شیرازى، شیخ محمد سنگلجى، دکتر محمود شهابى و آیت‌الله سید ابوالحسن رفیعى قزوینى فراگرفت. او علاوه بر مطالعات حقوقى و فلسفى در وادى شعر و ادب نیز فعالیت داشت و اشعارش را با تخلص (نوشین) عرضه مى‌کرد. وى همچنین وکیل پایه یک دادگسترى بود. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
دستنوشته تجلیل آمیز فقیهِ اصولی و حکیم متالّه حضرت آیت الله سیّد رضی شیرازی در ابتدای یک لوح تقدیمی و هدیه به استاد غلامحسین رضانژاد(رضوان الله علیهما) 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
سرمایه‌های انسانی حوزه حکمی تهران ✍ در دوره متأخر که حکمایی بزرگ همچون ، ، ، و دیگر بزرگان، مسند نشین تدریس فلسفه و عرفان در بودند، دو طیف از جویندگان حکمت از محضرشان بهره میبردند که در طبقه بعدی تدریس حکمت، نقش آفریدند. یک دسته آنها که در کسوت روحانیت بسر میبردند و متاسفانه جز اندکی، دیگر اثری از آن نسل باقی نمانده و آن قلیل هم کالمعدوم؛ دسته دیگر حکمایی که گرچه برخاسته از هستند، و بعضا در دوران گذشته در لباس روحانیت بودند، اما در این عرصه دیده نمیشوند؛ با این حال سهم بزرگی در حراست از میراث حکمی تهران دارند و متأسفانه قدرشان ناشناخته است. امروز هم که چراغ حکمت در حوزه تهران بسیار کمفروغ شده، این اندک روشنایی که سوسو میکند، بخش عمدهای مرهون همین طیف از اهل حکمت است. بزرگانی چون ، ، ، و دیگران که بهخاطر ضعف در مدیریت صحنه، ارتباطشان با محیط حوزوی قطع شد، اما در حال حاضر تقریبا تنها بازماندگان سلسله حکمی تهراناند. از همین خیل مفاخر حکمی تهران، استاد متخلص به نوشین بود که در روزهای گذشته دار فانی را وداع گفت و متاسفانه قدر او دانسته نشد. 📜مرحوم آیت‌الله در حاشیه لوح تقدیمی خود به مرحوم استاد رضانژاد نوشین (تصویر بالا) مرقوم فرمودند: «هدیه منی الی الأستاد العلامه الفحل الادیب العارف الحکیم الدکتور رضانژاد» 🔹آیت‌الله سید رضی شیرازی در جای دیگری دربارهی استاد رضانژاد به مناسبت ذکر خیری از استاد مشترکشان آیت الله رفیعی قزوینی میفرمایند: «مرد فاضل و آگاه و مسلط بر ادبیات فارسی است و شاعر بزرگواری است و مسلط است بر کتب فلسفه و عرفان، شرح فصوص را شرح کرده، شرح منظومه را شرح کرده و این مرد در فن خودش استادی است و انصافاً مرد جامعی است.» 📖 (حافظان شریعت؛ سیری در حیات علمی و اخلاقی آیت الله سیّد رضی شیرازی؛ ص ۹۴) 🔹 🙏باتشکر از آقای شهاب‌الدین شهرابی که مستندات این نوشتار را در اختیار این کمترین قرار دادند. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
🗓 به مناسبت درگذشت عالم ربانی حاج شیخ مرتضی زاهد در تاریخ ۲ خرداد ۱۳۳۱ش «مرحوم آقا شیخ مرتضی زاهد در سالهای آخر عمر، روزهای چهارشنبه به منزل آیت‌الله آقا شیخ مهدی معزالدوله‌ای (معزی) دعوت داشتند. از آن وقت که ایشان می‌آمدند تا وقتی که ناهار آماده می‌شد و در حین ناهار و بعد از آن، همه به صحبت خدا و رسول و مواعظ الهیه می‌گذشت. خانم‌های منزل هم پشت پرده گوش می‌کردند. روزی فرمود: آخر عمر من است و چندان چیزی باقی نمانده است؛ اما دستم خالی است. هیچ ندارم؛ جز اینکه از بدو تکلیف تاکنون خلاف شرع و گناه نکرده‌ام. همچنین نسبت به دشمنان خدا آن‌قدر برائت داشته و دوری کرده‌ام که کوشیده‌ام حتی کلمات آنها را که در زبان فارسی رایج شده، به کار نبرم.» 📚 سیره و خاطرات علما، حاج شیخ محمدعلی جاودان، ص۴۷ 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
🗓 درگذشت آیت‌الله در ۲۹ شوال ۱۳۹۱ق (۱۳۵۰ش) ✍ ایشان گرچه در زمینه فلسفه و عرفان و سیر و سلوک معنوی بسیار زحمت کشیده بود، اما می‌کوشید تنها جنبه فقاهتی‌شان نمود یابد. از این‌رو معمولا درخواست شاگردانش مبنی بر تدریس حکمت را یا نمی‌پذیرفت، یا منوط به حضور در درس فقه می‌کرد. هم در دوران حضور خود در تهران همین شیوه را اتخاذ کرد. 🔹یکی از دلایل این امر آن است که در آن زمان چنین تشخیص داده بودند که فضای دینی و اجتماعی تهران بیشتر به فقیه و مرجع تقلید نیاز دارد تا حکیم. از این‌رو نمی‌خواستند جنبه‌های فقاهتی‌شان تحت‌الشعاع قرارگیرد. 🔹آیت‌الله شیخ محمدتقی آملی به لحاظ فقهی در رتبه‌ای بود که در جایی می‌دیدم: برخی طلاب را در امر تقلید به ایشان ارجاع داده بودند. 🍁پدر ایشان آخوند از یاران بود و یک روز بعد از شهادت شیخ شهید، بساط اعدام او را هم در فراهم کردند، اما آشفتگی شهر در اثر شهادت شیخ، آنها را از اعدام آخوند منصرف کرد و به تبعید وی رضایت دادند. شیخ محمدتقی در آن دوره، محنت بسیاری از سوی چشید و سرانجام نیز از تهران به نجف رفت. ✨از مهم‌ترین رویدادهای زندگی وی، استفاده از محضر آیت‌الله بود. حکایاتی از تشرف به محضر امام زمان (ع) نیز برای آیت‌الله شیخ محمدتقی آملی بیان شده است. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
منتظر اطلاع‌رسانی شما هستیم🙏 🔹حتی اگر خانه‌ای بقایای چندانی نداشته و یا از نظر شما اهمیت خاصی ندارد... 🕌@tarikh_hawzah_tehran
📷 فقیه و حکیم برجسته حوزه تهران، آیت‌الله 🔸ایشان در آغاز انقلاب، ریاست کمیته کاخ نیاوران را برعهده داشتند. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
📷 نفر اول از راست: (ره) در حضور آیت‌الله کاشانی 🔹۱۳۳۱ش/ مراسم اربعین آیت‌الله سید محمدتقی خوانساری 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
📷 فروردین ۱۳۵۸. تصویری از دیدار مسئولان با امام خمینی. 🔹 آیت‌الله رئیس کمیته مسجد امام حسین(ع) تهران، در حال دستبوسی از امام خمینی (ره) است. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
✍ حاج شیخ حسین لنکرانی که «مرد دین و سیاست» نامیده می‌شد، خود و اجدادش از علمای تهران به‌شمار می‌آمدند. او تحصیلات مقدماتی را در حوزه تهران پشت‌سر گذاشت و با آیت‌الله شیخ فضل‌الله نوری در ارتباط بود. در نجف از درس آخوند خراسانی بهره برد و در دوره‌های مختلفی از تاریخ معاصر، نقش مفید و موثری داشت. 🔹آیت‌الله لنکرانی ۵ روز بعد از رحلت امام خمینی یعنی در ۱۸ خرداد ۱۳۶۸ در سن ۱۰۰ سالگی درگذشت. نامه‌ای از وی خطاب به رهبر معظم انقلاب آیت‌الله خامنه‌ای در دست است که چند ساعت قبل از وفات مرقوم کرده‌اند: بسم الله الرحمن الرحیم جناب مستطاب، آیة الله سید علی خامنه‌ای سلام علیکم! با عرض تسلیت به مناسبت این واقعه خیلی بزرگ و دردناک و اظهار رضایت از مصلحت‌اندیشی فقهای معظم خبرگان و به خصوص از تسریع آن حضرات در اتخاذ تصمیم به انتخاب جناب عالی به منظور جبران و پرکردن خلأ حاصل از فقدان آیة الله خمینی رضوان الله علیه، موجب امیدواری زیاد شد که عید رمضان آمد و ماه رمضان رفت ـ بس شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت از خداوند منان مسئلت دارم که در این مقام خیلی مهم و حساس، جناب عالی را یاری دهد تا منشأ خیر و صلاح فراوان باشید. با تقدیم احترامات فائقه، حسین لنکرانی ۱۸/ ۳/ ۶۸ ش. 📖منبع نامه: تاریخ معاصر ایران، ش ۲۳، ص۱۰۰. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
📷 آیت‌الله مهدوی کنی در جمع اهالی مسجد جلیلی در نخستین سال‌های حضور خود در تهران 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
🔹روایت از در تهران: ✍«بنده روز ۱۵ خرداد ۴۲ در تهران بودم‌. البته ایامی بود که ما از قم مهاجرت کرده به تهران برگشت بودیم. در آن روز من خبر دستگیری حضرت امام را در دریافت کردم. یادم است من در روز دوازدهم محرم، ۱۵ خرداد آن سال از منزل به مدرسه مروی آمدم. آن ایام معمولاً در مدرسه درس داشتم که شنیدم امام را دستگیر کردند. به دنبال دستگیری امام آنچه خود در تهران مشاهده کرده و شنیدم این بود که بازار تهران تعطیل شد... مسجد ما جنب میدان فردوسی بود. به یکی از دوستان مسجد، از تلفن عمومی زنگ زدم از ایشان سوال کردم: آیا شما از جریان دستگیری امام خبری دارید؟ ایشان گفتند: ما هم شنیدیم که آقا را گرفتند؛ درست است یا نه؟ گفتم آری آقا را دستگیر کرده و به تهران آورده اند. ایشان گفتند: چه کار کنیم؟ مردم یعنی کسبه در آن محل مردد هستند؛ نمی دانند چه کار کنند. من گفتم: شما تشویقشان کنید که مغازه ها را ببندند. بعداً ایشان خبر داد که مردم مغازه ها را بستند. ... ساعت ۹ صبح بود که ما این خبر را شنیدیم. بلافاصله همین خبر که در بازار پخش شد اول صبح بود که تازه بازاری‌ها شروع می‌کردند به کار یک دفعه تمام مغازه ها بسته شد و همه به خیابان ها ریختند. من می‌دیدم که از طرف بازار جمعیت به طرف میدان ارک و خیابان ناصرخسرو به خیابان بوذرجمهری سابق می‌آید که اکنون به همین مناسبت اسم آن خیابان را ۱۵خرداد می‌گویند. من اوایل خیابان ۱۵خرداد فعلی بودم داشتم تلفن میزدم که اولین حمله پلیس را مشاهده کردم. دیدم ماشین های پلیس آژیر کشان آمدند و برای اولین بار بود که ماشین های پلیس را با این کیفیت و با حمله کذایی در تهران مشاهده کرده بودم... بعد از آن من به توصیه دوستان و طلاب به مدرسه مروی رفتم در آغاز حمله در مدرسه باز بود یکی دوبار نیروهای پلیس به مدرسه حمله کردند یعنی مردم را دنبال می کردند داخل کوچه مروی می آمدند و مردم به طرف مدرسه می‌آمدند پناه می گرفتند... در آن هنگام من شعار یا مرگ یا خمینی را شنیدم که در کلمات مردم بود... همان شب شام ۱۵خرداد از آقایان ائمه جماعات تهران حدود ۳۰ ، ۴۰ نفر را گرفتند که در میان دستگیرشدگان جناب آقای فلسفی و جناب آقای مطهری نیز بودند. اخوی آقای باقری نیز که از کن می‌آمدند در ایستگاه ماشینهای کن سه راه طرشت با مرحوم آشیخ غلامرضا محمدخانی پسر خاله ما دستگیر شدند...» 📖خاطرات آیت‌الله مهدوی کنی ص۱۱۱_۱۱۳. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
📷 آیت‌الله سید مرتضی مستجابی حفظه الله 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
✍ مدتها بود مشتاق زیارتشان بودم، اما با خود می‌گفتم مگر می‌شود؟! ما تهران و ایشان اصفهان و آن هم دیدار با عالمی که در آستانه یک‌صد سالگی است. در زمان نگارش ایشان را نمی‌شناختم، اما در کتاب جدید که هنوز منتشر نشده، به تفصیل به خاطرات مستند و مصور ایشان از سالهای حضورشان در در دهه ۲۰ و ۳۰ پرداخته‌ام. به قول خودشان از هم‌دوره‌ای‌های ایشان هیچ‌کس نمانده. چند شب قبل برخی عزیزان که سابقه آشنایی با ایشان نداشتم به من پیام دادند که کتاب فیضیه تهران شما به دست آیت‌الله مستجابی رسیده و ایشان با وجود کهولت سن و کسالت شدید، در طول یک ماه همه کتاب را مطالعه کرده‌اند و ۳۰ جلد هم برای فضلای اهل تحقیق اصفهان خریداری و هدیه کرده‌اند. عرض کردم: من مشتاق زیارت ایشانم، و پاسخ شنیدم: پس تا دیر نشده بشتابید. این شد که روز گذشته به جاده زدم و راهی اصفهان شدم. نزدیک اذان ظهر به اصفهان رسیدم. مستقیم به سمت منزل ایشان رفتم. بر پلاک منزلشان نقش بسته بود: «مرتضی مستجابی (مستجاب الدعواتی).» زنگ زدم و بی‌آنکه کسی از نام و نشانم بپرسد، در گشوده شد و داخل شدم. وارد اتاقشان شدم. ضعیف و پر رنج بر تخت افتاده بودند. پاها از کار افتاده و قلب و برخی از اعضا و جوارح داخلی دچار نارسایی. ابتدا امیدی نداشتم که جز فیض زیارتشان، توفیقی برای شنیدن کلامشان داشته باشم. مقابلشان روی صندلی نشستم و از همان ابتدا گفتگو آغاز شد. برای ضبط تصویری، اجازه خواستم. دوستان گفتند معمولا اجازه نمی‌دهند، اما به لطف خدا اجازه دادند. گفتند بپرس؛ از زمان حضورشان در تهران و مدرسه مروی می‌پرسیدم و ایشان با صبر و حوصله و شوقی که در نگاهشان دیده می‌شد، پاسخ می‌دادند. خلاصه بگویم؛ آیت‌الله مستجابی بعد از حدود ۴ ساعت گفتگوی بانشاط، به بردار طلبه‌ای که در خدمتشان بود گفتند: وقتی این آقا آمد مطمئن نبودم توان داشته باشم جواب سلامش را بدهم، ولی الان ۴ ساعت است حرف می‌زنیم. ایشان علاوه بر حضور در فعالیتهای سیاسی دهه ۳۰ به عنوان یکی از طلاب فعال و پرشور تهران، از پهلوانان آن دوره به شمار می‌آمد و از چند تن از مراجع وقت اجازه اجتهاد گرفته و در سیر و سلوک معنوی هم مجاهدت‌ها داشت و در دوران تحصیل در نجف، از محضر آیت‌الله سید علی آقای قاضی هم بهره برده بود. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran