eitaa logo
آیات و روایات اجتماعی
1.3هزار دنبال‌کننده
88 عکس
14 ویدیو
0 فایل
آیات و روایات با رویکرد اجتماعی ارتباط با حقیر/سوالات، اشکالات و نقدها: @yahadi71 گلچینی از فهرست مطالب کانال: https://eitaa.com/AyatRevayatEjtemai/72
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 حضرت امیر معتقد بود که اسلام خوارجی را باید و کرد تا متوجه اشتباه خود بشود و شمشیر خود را علیه اسلام صفینی قرار دهند، نه درمقابل اسلام ناب؛ چه اینکه در جنگ نیز حضرت امیر دقیقاً همین مشی را دنبال کرد و با تبیین و بیدار کردن سپاه دشمن، عدۀ بسیاری را از جبهۀ مقابل خارج کند و حتی به جبهۀ خودی بکشاند. 🔰 به‌بیان دیگر اسلام خوارجی جزو محسوب میشوند که فعلاً تبدیل به دشمن شده‌اند؛ اما اسلام صفینی و هستند. 🔰 خلاصه اینکه امیرالمؤمنین(ع) دربارۀ مقایسۀ بنی‌امیه با خوارج به نکتۀ بسیار بسیار کلیدی در نبرد حق و باطل اشاره می‌کند و می‌فرماید: «لَا تُقَاتِلُوا الْخَوَارِجَ بَعْدِي فَلَيْسَ مَنْ طَلَبَ الْحَقَّ فَأَخْطَأَهُ كَمَنْ طَلَبَ الْبَاطِلَ فَأَدْرَكَهُ». یعنی پس از من با خوارج نجنگید؛ چون كسى كه حق را بجويد و اشتباه كند (=یعنی )، مانند كسى نيست كه باطل( و بنی امیه) را بخواهد و آن را بيابد. 🔰 این قاعدۀ بسیار کلیدی در رویارویی با جبهه‌های متعدد باطل است؛ زیرا نشان می‌دهد که باید روی کدام جبهه تمرکز کرد؛ یعنی چنان‌که علی(ع) فرمود: «لَا تُقَاتِلُوا الْخَوَارِجَ بَعْدِي»، همچنین فرموده است: «قاتِلوا أهلَ الشّامِ مَعَ كُلِّ إمامٍ بَعدي‏». این عبارت آخر به ما می آموزد که دشمن اصلی شما در هر دوره ای، تفکر اسلام صفینی است، تمرکز اصلی شما در هر زمان، مبارزه با این تفکر باشد، نه تفکر اسلام خوارجی. 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
💠 تذکر و نکته آخر 🔺 تمام حرف بنده، اشکال به همان تیکه از کلام بود که گذاشته شد، اینکه بخواهیم مسئله اصلی حضرت امیر را بدانیم. 🔺 تلاش کردیم اثبات کنیم، مسئله اصلی حضرت امیر، بود، نه اسلام خوارجی. باز هم تاکید میکنم، آن سلسله مباحث استاد پناهیان به عنوان که در ماه محرم 1403 در ع برگذار شد، بسیار قابل استفاده است و توصیه میکنم حتما گوش کنید. هرچند ممکن است نسبت به برخی از مباحث مانند همین نکته ای که اینجا مورد نقل قرار دادیم، اشکالاتی هم وجود داشته باشد. 🔺 لذا امیرالمؤمنین وقتی دید با تفکر خوارجی اثر ندارد و بنای بر ایجاد اختلاف در جامعه دارند، با قاطعیت با آنان برخورد کرد؛ به‌گونه‌ای که خودش فرمود: ➕«إنّى فَقَأتُ عَينَ‏ الفِتنَةِ ولَم يَكُن لِيَجتَرِئَ عَلَيها أحَدٌ غَيري بَعدَ أن ماجَ غَيهَبُها وَاشتَدَّ كَلَبُها»؛ یعنی به‌راستى كه من را درآوردم و كسى جز من بر اين كار جرئت نمى ‏كرد؛ به‌ ويژه پس از آنكه تاريكى ‏اش فراگير شد و هارى ‏اش شدت يافت. ➕«لَو لَم أكُ فيكُم ما قوتِلَ أصحابُ الجَمَلِ و أصحابُ النَّهرَوانِ»؛ یعنی اگر من در ميان شما نبودم، کسی جرئت نمی‌کرد و را بکشد. 🔺 چه كسى غیر از حضرت امیر می‌توانست عنوان ‏هاى فريبندۀ «» و «» و چهره‏ هاى عابدنما و پيشانى ‏هاى پينه‌بسته از سجده را ببیند، ولی جرئت کند فرمان پیکار بدهد؟ پس هر‌کدام از سه جنگ امیرالمؤمنین(ع) سختی‌های ویژۀ خودش را داشت؛ اما در معدل نهایی، آن جریانی که ، و و دارد و همچنین دارای ، و... بود، محسوب میشود. 🔺 چیزی که متأسفانه مردم عصر حضرت امیر این را نفهمیدند و نتوانستند شجرۀ خبیثۀ بنی‌امیه و تفکر اسلام صفینی را ریشه‌کن کنند و همین ریشۀ تحمیلی بر امام حسن(ع) و سپس شد. 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
💠 استفاده از دین خدا برای پیشبرد اراده غیرخدا 🔺 پیشنهاد میکنم حتما کامل این روایت و سفارشات به جناب رو بخونید که فقط یک بخشی از آن اینجا آمده. 🔺 حضرت خطاب به جندب میفرمایند: ➕خیلی وقت است که و نادانی، آباد و پر رونق است، در این مدت، بنیانش محکم و قوی گشته و مردم بیش از ، جهل را پسند کرده اند. 🔺 حضرت در مقام تبیین علت این مسئله میگویند: ➕این اتفاق افتاد، چون عده ای دین خدا را به گرفتند، چنان بازی گرفتنی که در ظاهر به دین و احکام خدا عمل میکردند، ظاهر مذهبی داشتند اما در عمل اراده دیگری از آن داشتند. 🔺 در ظاهر عامل به بودند، اما در عمل را پیش میبردند، و نفسانیت خود را. 🔺 این مدل رفتار کردن در عرصه ، همان مدلی است که به شدت دنبال میکرد. معاویه اساسا به دنبال بود، دشمن عقل، آگاهی و عقلانیت برای مردم بود. 🔺 چیزی که امروز دنبال میکند، همان مشی معاویه است، چیزی که از آن تعبیر به میکنیم. به عکس، چیزی که امروز برای مردمش میخواهد، چیزی نیست جز، ، بلوغ فکری، رشد و . 📌برخی از فیش های مرتبط با این نکته رو در ادامه می فرستم. ➕: «كانَ المُتَقرِّبُ مِنهُم إلى اللّٰهِ بعَمَلِهِ يُريدُ سِواه» 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
💠 مدل حکمرانی بنی امیه و تفاوت آن با مدل حکمرانی علوی 🔺 یکی از مهمترین نقاطی که بین و تفاوت وجود دارد، در مسئله نوع نگاه به و تعامل با مردم است. در ادامه برخی شواهد مرتبط را می آوریم. 1️⃣ وقتی در کوفه دستگیر میشود، خطاب به عبارت مهمی دارد: ➕«فَقَالَ مُسْلِمٌ: 🔷 ما لِهَذَا أَتَيْتُ وَ لَكِنَّكُمْ أَظْهَرْتُمُ الْمُنْكَرَ وَ دَفَنْتُمُ الْمَعْرُوفَ: 🔸براى اين چيزها، به اين سرزمين نيامدم؛ امّا این مدل و مشی شما بوده که و زشتی ها را آشکار و کردید، و خوبی ها را پنهان کرده و مانع ترویج آنها شدید. شما و محو معروف بودید. 🔷 و تَأَمَّرْتُمْ‏ عَلَى‏ النَّاسِ‏ مِنْهُمْ: 🔸و ، خود را فرمانرواى آنها نموديد چرا که اساسا رضایت و برای شما مهم نبود. 🔷 و حَمَلْتُمُوهُمْ عَلَى غَيْرِ مَا أَمَرَكُمُ اللَّهُ بِهِ: 🔸 و را به كارهايى وا داشتيد كه نبود، 🔷 و عَمِلْتُمْ فِيهِمْ بِأَعْمَالِ كِسْرَى وَ قَيْصَرَ: 🔸 در واقع مدل و مشی حکمرانی شما میان مردم، همان مدل و مشی و در و بود. 🔷 فأَتَيْنَاهُمْ لِنَأْمُرَ فِيهِمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَنْهَى عَنِ الْمُنْكَرِ وَ نَدْعُوَهُمْ إِلَى حُكْمِ الْكِتَابِ وَ السُّنَّةِ وَ كُنَّا أَهْلَ ذَلِك‏.» 🔸 اما ما اهل بیت نزد مردم آمده ایم تا ميان آنان، و كنيم و آنها را به حكم كتاب و سنّت، فرا بخوانيم كه ما اهل آن هستيم. پ.ن: اساسا ذهنیت و و اصحاب در ابتدا اینگونه بوده: « و حکومت=+» اما بعدا با آمدن سلطان ها و پیاده کردن مشی بنی امیه ها، این نگاه شیعه فراموش شد. در اینجا یک شاهد برای کشف چنین ارتکازی در ذهن اصحاب آمد و در ادامه موارد دیگری هم ذکر میشود. 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
2️⃣ نامه اصحاب و شیعیان در خانه ، به سیدالشهدا و دعوت او به کوفه، توسط فقهای بزرگی مانند و و...: 🔷 «فَالْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي قَصَمَ عَدُوَّكَ الْجَبَّارَ الْعَنِيدَ: 🔸 حمد و سپاس خدایى را كه پشت دشمن‏ سركش ستم‏گر تو را شكست 🔷 الَّذِي انْتَزَى عَلَى هَذِهِ الْأُمَّةِ فَابْتَزَّهَا أَمْرَهَا 🔸 همان دشمنى() كه با و ، زمام امور حکومت و مردم را به دست گرفت 🔷 و غَصَبَهَا فَيْئَهَا 🔸 و که مال مردم بود را غصب كرد 🔷 و تَأَمَّرَ عَلَيْهَا مِنْهَا 🔸 و بدون ، بر آنان امير و حاکم شد و قدرت را بدست گرفت، درحالی که مردم آنها را نکرده بودند. 🔷 ثمَّ قَتَلَ خِيَارَهَا وَ اسْتَبْقَى شِرَارَهَا 🔸 سپس بهترين های امت را شهید کرده و اشرار و بدترينشان را باقی و رها گذارد 🔷 و جَعَلَ مَالَ اللَّهِ دُولَةً بَيْنَ جَبَابِرَتِهَا وَ أَغْنِيَائِهَا.» 🔸 و ثروت الهى را در ميان ستمگران و ثروتمندان تقسيم كرد و ناتوانان را محروم داشت‏. 📚 الارشاد شیخ مفید، ج2، 37 3️⃣ لهوف سیدبن طاووس به نقل از سیدالشهدا نیز چنین عبارتی درباره خلافت دارد: 🔷 «يَدَّعِي الخِلافَةَ عَلَى المُسلِمينَ‌، و يَتَأَمَّرُ عَلَيهِم مِنهُم» 🔸 یزید ادّعاى خلافت بر مسلمانان دارد درحالیکه بر آنان حکومت مى‌كند. 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
4️⃣ بعد از ماجرای صلح امام حسن با معاویه، معاویه به حضرت میگه: گمان میکنم بعد از این ماجرا باز هم هوای خلافت در سر داشته باشی؟ حضرت در پاسخ به او چنین می فرمایند: 🔷 «وَيْلَكَ يَا مُعَاوِيَةُ! إِنَّمَا الْخَلِيفَةُ مَنْ سَارَ ص وَ عَمِلَ بِطَاعَةِ اللَّهِ 🔸 واى بر تو معاويه! خليفه كسى است كه روش و را پيش بگيرد، و دستور خدا را بكار بندد 🔷 و لَعَمْرِي إِنَّا لَأَعْلَامُ الْهُدَى وَ مَنَارُ التُّقَى 🔸 و به جان خودم سوگند كه ما ، آن راهنمايان هدايت و چراغ هاى تقوا هستیم، نه شما . 🔷 و لَكِنَّكَ يَا مُعَاوِيَةُ! مِمَّنْ أَبَارَ السُّنَنَ وَ أَحْيَا الْبِدَعَ 🔸 و تو اى معاويه! از آنها هستى كه: ها، ها و رسول خدا را نابود کردی، ها را در دین خدا زنده کردی 🔷 و اتَّخَذَ عِبَادَ اللَّهِ وَ دِينَ اللَّهِ 🔸 روش تو به خلاف روش پیامبر این بود که مردم و بندگان خدا را به مثابه انگاشتی، هیچ و برای آنها قائل نبودی چون آنها را برده خود میدانستی و دین خدا را خود گرفتی. 🔷 فكَأَنْ قَدْ أُخْمِلَ مَا أَنْتَ فِيهِ فَعِشْتَ يَسِيراً وَ بَقِيَتْ عَلَيْكَ تَبِعَاتُهُ‏» 🔸 ای معاویه بدان که اين قدرت و مقامی كه تو دارى، بى ‏ارزش و ناچيز است، ديرى نپايد و وزر و وبالش پيوسته به گردنت بماند. 📚 تحف العقول، ص233 5️⃣ یک بیان معروفی هم از نقل کرده که منابع معتبر متعددی آن را ذکر کرده اند که اون هم موید همین برداشت است: ➕ «سَمِعْتُ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَقُولُ إِذَا بَلَغَ بَنُو أَبِي اَلْعَاصِ ثَلاَثِينَ رَجُلاً اِتَّخَذُوا دِينَ اَللَّهِ دَغَلاً وَ عِبَادَ اَللَّهِ خَوَلاً وَ مَالَ اَللَّهِ دُوَلاً» ➕ ابوذر: من خودم از پیامبر شنيدم که مى‌فرمود: هر گاه تعداد فرزندان و فرزندزادگان یعنی آل ابوالعاص() به 30 مرد برسد، آنگاه قدرت و حکومت را بدست خواهند گرفت و در نتیجه: را وسیله مردم قرار میدهند ➖و و بندگان خدا را و مِلک خویش میکنند ➖و را وسيلۀ دولت و خود گرفته و به خویش درمی آورند. 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
6️⃣ در مسیر حرکت به سمت شام، برای نبرد دوم با ، وقتی به انبار رسید، عده ای با محوریت گفتند به جای نبرد با شامیان، اول با خوارج نجنگیم و پس از پیروزی بر آنها، برای نبرد با معاویه به سمت شام حرکت کنیم. حضرت برای اینکه لشکریان را متوجه شان بکند، خطبه ای خوانده و میگویند به من خبر رسیده که عده ای میگویند ای کاش اول به سمت خوارج میرفتیم و بعد به سمت شام، اما بدانید که این نگاه، اشتباه است و در ادامه میگویند: ➕ «فَسيروا إلَى القاسِطينَ‌؛ فَهُم أهَمَّ عَلَينا مِنَ الخَوارِجِ‌، سيروا إلى قَومٍ: يُقاتِلونَكُم كَيما يَكونوا جَبّارينَ‌، يَتَّخِذُهُمُ النّاسُ أربابا، و يَتَّخِذونَ عِبادَ اللّهِ ، و مالَهُم دُوَلاً.» ➕ حضرت تاکید میکند، جریان معاویه، مسئله اصلی و اولویت دار است، نه خوارج. لذا اول باید به سمت شام حرکت کرد. در ادامه درباره چرایی خطرناک تر بودن جریان اسلام صفینی توضیح میدهد و میگویند: ▪️چون این جریان با شما میجنگد تا از و ظالمان بشود چرا که هدف اصلی او بدست گرفتن و حاکمیت است. ▪️اینها میخواهند کاری کنند که مردم، اختیار خود و اموالشان را بدست آنها بدهند. و با استفاده از همین ثروت ها، برای خود دولت سازی میکنند. ▪️اینها میخواهند را خود کنند، ، و را از آنها بگیرند. اما در عین حال کاری میکنند که مردم نیز آنها را انتخاب میکنند. ▪️اما چگونه؟ با استفاده از ، و ، با استفاده از و تهییج غریزه و ، افکار و اراده خود را بر مردم میکنند ▫️دقیقا همان کاری که امروز دنبال میکند، یعنی با استفاده از مردم، کار خود را پیش میبرد. ▫️چون دشمن عقل، آگاهی و عقلانیت برای مردم اند، درحالی که مکتب علوی، نقطه مقابلش یعنی است که قوامش به و آگاهی مردم است. 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
💠 علت صلح امام حسن(ع) با معاویه 🔺وصیت و اراده امام حسن این بود که به سمت شام حرکت کرده و فتنه را بخشکاند اما چه شد که این اتفاق نیفتاد؟ خود اینگونه نقل میکنند: 🔰قِلّت و کمی یارانم و ترس از ذلت، من را از نبرد با اهل شام باز نداشت بلکه قبلا شیعیان راستین وقتی با اهل شام می جنگیدند، و و استواری دو خصلت مهم آنها بود و با این دو به نبرد با آنها میرفتیم اما امروز آن سلامت و وحدت، به و دشمنی تبدیل شده و آن صبر و استواری، به و شکایت بدل گشته است. 🔰شما شیعیان قبلا ما بودید و دین تان جلودار دنیای تان بود، تان حاکم و مقدم بر تان بود. اما امروز دنیای شما پیشوای دین تان شده است، 🔰دیروز ما امام تان بودیم و شما امت ما؛ ما و شما برای هم بودیم و بین مان پیوندی ناگسستنی وجود داشت اما امروز شما علیه ما شده اید، مقابل ما قرار گرفته اید و آن پیوند بین مان را گسسته اید. 🔰معاویه مرا به سوی صلحی فرا خوانده که نه در آن است و نه در آن رعایت شده. اگر و انتخاب شما، حیات و به هر قیمتی است، آن صلح را خواهم پذیرفت، در حالی که خار در چشم داشته و باید تحمل کنم. ولی اگر اراده و شما، جنگ و در راه خداست، صلح را نخواهیم پذیرفت و قضاوت را به محکمه الهی واگذار میکنیم. 🔰اینجا بود که اصحاب همه با هم گفتند: انتخاب ما و دنیاست! کلیدواژه: «فَنَادَى الْقَوْمُ بِأَجْمَعِهِمْ بَلِ وَ » 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
💠 آنگونه باش که خدا خواهد، نه آنگونه که دلت! 🔺 در این که اول بار آن را نقل کرده اینگونه آمده که خداوند وقتی آدم را خلق کرد و از روح خود در آن دمید، به فرشته ها فرمود برآن کنید. 🔺 فرشته ها همه سجده کردند الا . اینجا بود که ابلیس خود را بروز داد و خطاب به خداوند گفت: من را از خلق کردی اما آدم را از ، پس من از او هستم، پس به او سجده نمیکنم. 🔺 (ع) که راوی این حدیث است در ادامه فرمودند: اولین کسی که کرد، ابلیس بود و ورزید و خدا کرد و این ، اولین گناهی بود که خداوند به آن عصیان شد. (أَوَّلُ مَنْ قَاسَ إِبْلِيسُ وَ اسْتَكْبَرَ وَ الِاسْتِكْبَارُ هُوَ أَوَّلُ مَعْصِيَةٍ عُصِيَ اللَّهُ بِهَا) 🔺 ابلیس گفت: خدایا اگر مرا از این سجده بر آدم کن، تو را چنان عبادتی بکنم که هیچ فرشته مقرب و پیامبر مرسلی نکرده باشد. (ُيَا رَبِّ أَعْفِنِي مِنَ السُّجُودِ لِآدَمَ وَ أَنَا أَعْبُدُكَ عِبَادَةً لَمْ يَعْبُدْكَهَا مَلَكٌ مُقَرَّبٌ وَ لَا نَبِيٌّ مُرْسَل‏) 🔺 خداوند فرمود: مرا به عبادت تو هیچ نیازی نیست، من میخواهم تو مرا عبادت کنی، آنگونه که من میخواهم، نه آنچنان که خودت دوست داری. (لَا حَاجَةَ لِي إِلَى عِبَادَتِكَ إِنَّمَا أُرِيدُ أَنْ أُعْبَدَ مِنْ حَيْثُ أُرِيدُ لَا مِنْ حَيْثُ تُرِيد) ابلیس اما باز هم بر آدم سجده نکرد. 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
آیات و روایات اجتماعی
💠 آنگونه باش که خدا خواهد، نه آنگونه که دلت! 🔺 در این #حدیث_قدسی که اول بار #تفسیر_قمی آن را نقل کر
📌پ.ن: به خدای متعال میگه من رو از بر آدم معاف کن، بجاش هرچقدر بخواهی من تو را میکنم. ابلیس میخواست از بین ، اونی رو که خودش دوست داشت انجام بده، نه اونی که میخواست. 🌱 این همون آسیب جدی ما بچه مذهبی هاست. خیلی وقت ها دوست داریم آدم خوبی باشیم، اما اونجوری که خودمون دوست داریم، نه اونجوری که خدا از ما خواسته. لذا «نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَكْفُرُ بِبَعْضٍ» میشیم، دقیقا عین کاری که کرد. 🌱 در واقع اون چیزی که ما رو فرماندهی میکنه، مون هست، نه . خدا با این طراحیش میخواد ما رو بده و ضعف هامون را از بین ببره اما وقتی ملاک شد دوست داشتنی های خودمون، دیگه این اتفاق نمی افته و دقیقا میشه نقطه افول ما. 🌱 خیلی وقت ها ما به دنبال هستیم، آهسته برو و آهسته بیا که کسی شاخت نزنه. خدا میخواد توی این ، فلان کار رو انجام بدی اما چون برای ما سخته، این خواسته الهی رو ندید میگیریم و از بین خوبی ها یکی دیگه رو انتخاب میکنیم 🌱 در اینجا اصلا حرفی از انتخاب نیست، ما نمیخوایم به دنبال کار گناه برویم بلکه فقط براساس تصمیم نگرفتیم و از بین خوبی ها، اون چیزی که راحت تر بوده و بیشتر دوست داشتیم رو انتخاب کردیم. 🌱 مثل ابلیس. او هم نمی‌خواست به جای سجده بر آدم، به سمت و عرق فروشی و دزدی و... برود. تمام حرف ابلیس این بود که: «خدایا! اجازه بده من خودم از بین خوبی ها انتخاب کنم، من دلم می‌خواد فلان خوبی رو انتخاب کنم، تو هم گیر نده» همین مشکل بود که باعث شد ابلیس بالا بزند. 🌱 همه ما در معرض چنین آسیبی هستیم. این آسیب که خودمان میخواهیم خوبی‌ها را انتخاب کنیم، نه آنچیزی که خداوند خواسته و بر ما تکلیف کرده. اش هم میشود اینکه فکر میکنیم آدم خوبی شده‌ ایم، درحالی که تمام وجودمان را گرفته و اساسا چیزی از خوبی برایمان باقی نمانده چون خواسته الهی را زمین گذاشته ایم. 🌱 حالا دوست داشتنی ابلیس، مقام، تکبرش و جایگاهش نسبت به انسان بود اما ممکن است دوست داشتنی های ما، از جنس ، ، ، و و... باشد 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍