eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
4.7هزار دنبال‌کننده
257 عکس
158 ویدیو
36 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian دوستان سوالات خود را می توانند در آی دی استاد ارسال کنند. @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
1.02M
. ❤️🥀❤️ بسیار مهم مادحین جتما گوش کنند بهار زندگی اش را نفس به گریه کشید کسی که روضه ی مکشوفه را به چشمش دید گریست آنکه شنید از حدیث کرب و بلا شکست آنکه به چشمان خویش دید و چشید به چشم دید یلی رفت و اربا اربا شد به تیر و نیزه زمین خورد عاقبت خورشید درون خیمه ی آتش گرفته بود و چقدر به روی خار مغیلان کنار عمه دوید به نیزه دید سر بهترین عالم را و پای عصمت کبری رسیده بزم یزید چگونه می شود از داغ این بلا نشود تمام موی سر کودک سه ساله سپید صبور در غم عظمی کشید قد اما به یاد کرب و بلا قلب او همیشه تپید کسی به یاد ندارد میان مردم شهر کجا و کی ؟پس از آن سیل گریه ها،خندید شکافت قلب علوم و حدیث معرفتش به جان شیعه ی عالم دوباره جان بخشید نداشت طاقت خورشید را زمانه ی ظلم خبر رسید که شد باقر العلوم شهید حرم ندارد و یک روز شیعه خواهد ساخت برای حضرت خورشید بارگاه جدید .کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian دوستان سوالات خود را می توانند در آی دی استاد ارسال کنند. @m_h_tabemanesh
دوستان سوالات مقتل خود را می توانند در آی دی استاد ارسال کنند. @m_h_tabemanesh
‍ . اشعار ،با هشتک های هرشب تفکیک شده و بشرح زیر است: ................. .................... .................... .................... .................... .................... .................... .................... .................... . .................... . ................... .................. ............... ................................ لطفا هشتک یا "کلمه آبی رنگ" فوق را لمس "کلیک کنید" و در پایینِ صفحه ،سمت راست، علامت ۸یا بالا (↑ و ↓)را بزنید و از اشعار آیینی بهرمند شوید .___ کانال اشعار حسینی ایتا 👇 http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af ای دی برای پاسخ به سوالات مقتل @m_h_tabemanesh آی دی ارسال اشعار برای ثبت در کانال @Yaghoubian1349 .
علیه‌السلام علیه السلام کوهى ز درد بر سر شانه کشيده ام گشتم ولى براى تو يارى نديده ام ذکر قنوت هاى نمازم عوض شد کوفه مياست ذکر سحر تا سپيده ام هر جا که رو زدم به در بسته خورده ام دور تمام شهر به عشقت دويده ام نذر نگاه دو على ات اين دو پسر قربان خاک پاى رقيه حميده ام بازارهاى کوفه غرور مرا شکست من طعم حرف هاى بدش را چشيده ام گفتم به طوعه هر چه که شد پشت در ميا چون داغديده غم يک خميده ام تاثير ضربه هاى لگد روى دنده هاست از مادرت بپرس دگر من بريده ام ديدم يکى سه شعبه مخصوص ميخرد در فکر چشم و سينه و حلقى دريده ام پشت قباله زن خولى سر شماست با گوش خويش قول و قرارى شنيده ام اينان به سر بريدن من قانع نيستند بنگر لباسهاى بريده بريده ام در کوچه هاى شهر تنم ريخته حسين از هر کجا که رد شده ام ضربه ديده ام يک عمر زحمت پدرت را هدر مده دلواپس عقيله قامت رشيده ام گفتا زنى که کهنه شده چادرم چه غم نقشه براى چادر زينب کشيده ام حاجيه خانم است و بزرگ مدينه است چادر شبيه چادر ايشان نديده ام .
‍ . اشعار ،با هشتک های هرشب تفکیک شده و بشرح زیر است: ................. .................... .................... .................... .................... .................... .................... .................... .................... . .................... . .................... .................. وقایع بعد از شهادت ............... ................................ لطفا هشتک یا "کلمه آبی رنگ" فوق را لمس "کلیک کنید" و در پایینِ صفحه ،سمت راست، علامت ۸یا بالا (↑ و ↓)را بزنید و از اشعار آیینی بهرمند شوید .___ کانال اشعار حسینی ایتا 👇 http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af ای دی برای پاسخ به سوالات مقتل @m_h_tabemanesh آی دی ارسال اشعار برای ثبت در کانال @Yaghoubian1349 .
319.8K
❤️☝️☝️☝️☝️❤️
اشعار حسینی و آموزش مداحی
. #مسلم_بن_عقیل_ع #شب_اول_محرم #حضرت_مسلم_علیه_السلام ️ کوچه ها خلوت کوچه ها تاریک این گُذر سرد و
. علیه‌السلام تن بى سر شده چون بيکس و بى يار شود بازى دست اراذل ،سرِ بازار شود ترسم اين است؛ بلايى که سر من آمد بين گودال سر جسم تو تکرار شود پوشيه چادر خلخال النگو معجر همه را کوفه نامرد خريدار شود من نديدم سر خونى نشده در اين شهر کودک و پير کسى وارد دربار شود سنگ از بام کند کار عمود آهن همه سرها به خدا مثل علمدار شود سر هر کوچه کمى از بدنم ريخت است خاک راه پسر حيدر کرار شود سر بر نيزه و سنگ و چقدر چشم چران دختران فاطمه بد جور گرفتار شود سر دروازه حسين منتظرات ميمانم تا که اى نيزه نشين لحظه ديدار شود حنجر پاره شده ارثيه پهلو شد نوک نيزه اثرش چون نوک مسمار شود ✍ .
. و روضه‌یِ علیه السلام یا صاحب‌َالزّمان چقَدَر غم کشیده‌ای هر روضه‌ای که می‌شنوم را تو دیده‌ای هر روز پیشِ چشمِ تو تکرار می شود بر رویِ نیزه رفتنِ رأسِ بریده‌ای تو شاهدی که می‌زند او تشنه دست‌وُپا تو روضه‌خوانِ پیکرِ در خون تپیده‌ای دیدی چگونه چَنگ به مویِ سرش زدند خنجر کشید و داغِ عجیبی چشیده‌ای پیشِ تو نیزه بر دهنَش ضربه می‌زند تو آهِ جدِّ خورده لگد  را شنیده‌ای با عمّه رویِ تلِّ بلا گریه کرده‌ای با شاه رویِ خاکِ بیابان خزیده‌ای بی‌تابِ داغِ غارتِ خلخال وُ معجری پایِ برهنه از پیِ طفلان دویده‌ای تن نامرتّب است و بر آن سمِّ مَرکب است محزونِ ندبه‌یِ مَلَکی قد خمیده‌ای ✍ .
. علیه‌السلام علیه السلام در وادی حسین مجال کلام نیست جز با کلام خون به مسیرش پیام نیست با ترس جان، هر آن که قدم زد درین طریق والله راه عاشقی اش مستدام نیست با خون به صفحه عرفات دلم نوشت راه وصال جز به شهادت تمام نیست عشق و بلا ز روز ازل هم پیاله اند زیرا به جز بلا قدحی بین جام نیست در زیر جامه ها همه شمشیر بسته اند این کار، هتک حرمت بیت الحرام نیست؟ گویا کسی نبود که گوید به حاجیان آیا بریدن سر حاجی حرام نیست؟ یا وقت ذبح نیست کسی تا کند سوال این صید زیر دست تو خشکیده کام نیست؟ این درس مسلم است که پایان عاشقی جز سر جدایی علنی روی بام نیست محبوب در حجاز و سفیرش به روی بام راه وصال این دو به جز یک سلام نیست سر روی نی تنش به روی خاک کوچه ها میخ قناره جای سفیر امام نیست ✍ .
‍ . اشعار ،با هشتک های هرشب تفکیک شده و بشرح زیر است: ................. .................... .................... .................... .................... .................... .................... .................... .................... . .................... . .................... .................. وقایع بعد از شهادت ............... ................................ لطفا هشتک یا "کلمه آبی رنگ" فوق را لمس "کلیک کنید" و در پایینِ صفحه ،سمت راست، علامت ۸یا بالا (↑ و ↓)را بزنید و از اشعار آیینی بهرمند شوید .___ کانال اشعار حسینی ایتا 👇 http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af ای دی برای پاسخ به سوالات مقتل @m_h_tabemanesh آی دی ارسال اشعار برای ثبت در کانال @Yaghoubian1349 .
319.8K
❤️☝️☝️☝️☝️❤️
هدایت شده از نوای مقتل
🥀🌹🥀 اشعار حسینی در واتساپ 🥀 این اشعار کاملا با ایتا و تلگرام متفاوت اسن. 🥀زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک https://chat.whatsapp.com/IlSRsyVBEM9J8MRJ9xfHvx
. بین بقیع، زائر تنها ولیّ عصر ای صاحب دو دیده ی دریا ولیّ عصر آتش زده به سینه ی تو غربت بقیع درد عزای باقر و این خلوت بقیع در التهاب ِ رفتن حُجّاج ِمستطیع نه سینه زن نه گریه کنی مانده در بقیع داری به دل شرار غم باقرالعلوم روی لبت نشسته دم باقرالعلوم پیش مزار خاکی جدّت نشسته ای صاحب عزای صاحب ِقلب شکسته ای قلبی که زخمی از غم کرب وبلا شده در کودکی اسیر هزاران جفا شده در نصف روز موی سر او سپید شد گویی کنار جدّ غریبش شهید شد او هم کنار آب ،عطش را کشیده است آه ِ رباب و اصغر او را شنیده است او دیده است پیکر صدپاره بر عبا یک قدکشیده زیر سُم ِمرکب از جفا او انتظار آب کشیده ست در حرم لطمه زنان شده دم ِ افتادن علم دیده وداع آخر شاه غریب را بوسه به زیر حنجر شیب الخضیب را (اُسقونی) از میانه ی مقتل شنیده است همراه عمه آه ز سینه کشیده است رأس بریده بر سر نی دیده است او با یک تن بدون کفن گشته رو به رو پیش حسین نغمه ی شادی سروده شد ای وای! کهنه پیروهنش هم ربوده شد او دیده است آتش دامان دختری در زیر پای اسب عدو یاس پرپری گردیده است همسفر خولی و سنان همراه کاروان ِ اسیران ِقدکمان او هم به روی ناقه ی عریان سوار شد بر زخم تازیانه ی دشمن دچار شد در کوچه های شام سرش سنگ خورده است او را عدو به مجلس اغیار برده است هرچند او شهید شد از کینه ی هشام اما شده ست کشته ی بزم شراب شام پنجاه سال ِ او به غم خیزران گذشت هر لحظه با مرور غم کاروان گذشت ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
. ای هم نوای غربت تو عندلیب‌ها خاکی‌ترین نگین بقیع غریب‌ها ای پنجمین معلم دین، باقرالعلوم شاگرد مکتبت علما و ادیب‌ها از قال باقر است هر آنچه به ما رسید علم مُنَجّمین و دوای طبیب‌ها درس است خطبه‌های فصیح و بلیغ تو زانو زدند پای کلامت خطیب‌ها :: از پنج سالگی جگرت پاره پاره شد ایوب صبر هستی و کوه شکیب‌ها مسموم زهر کینه شدی ظاهراً، ولی کشته تو را جسارت آن نانجیب‌ها پنجاه سال رفته و اما نرفته است از خاطر تو بد دهنی و نهیب‌ها پنجاه سال رفته و یادت نرفته است طفلان بی پناه و شرار لهیب‌ها بالای تل و گودی گودال ... وای وای خون شد دلت به یاد فراز و نشیب‌ها هر تکه‌ای ز "ماه" نصیب کسی شد و بردند جامه از بدنش بی‌نصیب‌ها گرگانِ بی حیا ز شعف زوزه می‌کشند عریان به روی خاک امام نجیب‌ها ✍ .
خوشا بحال دلی که به دلبری برسد به سفره‌ی کرم ذره‌پروری برسد همه رعیت ارباب می‌شویم اما غلام باادب اینجا به برتری برسد کسی که بر در این خانه سر بلند نکرد به یک اشاره ی آقا به سروری برسد اگرچه سائل او بی نیاز از دنیاست در آخرت به مقامات بهتری برسد به نیم قطره‌ی اشک محبتش ندهد اگر خوشیِ دو عالم به نوکری برسد شبیه فطرس درمانده غصه‌ای دارم نشسته‌ام که مگر پَر...نه...شهپری برسد ز "قال باقر علیه السلام " مست شود اگر کسی به فیوضات منبری برسد کسی که بر کرمش افتخار می‌کردند اگر نبود خلائق، چه کار می‌کردند!؟ :: دلی شکسته و بغضی شکسته‌تر دارد دوباره یاد چه کرده که چشم تر دارد؟! همیشه مجلس روضه‌ش پر تلاطم بود حسین گفتن او مزّه‌ای دگر دارد مرور خاطره‌ها کار هر شب آقاست چقدر زخم روی زخم بر جگر دارد چقدر پیر شده، خم شده، شکسته شده به خاطر غم و غصه‌ست، خب اثر دارد چقدر این شب آخر به مادرش رفته میان نافله‌اش دست بر کمر دارد لهوف از غم یک صبح تا شبش گفته کجا کسی ز غم و غصه‌اش خبر دارد!؟ میان این همه ارثی که از پدر برده اگر غلط نکنم گریه بیشتر دارد همیشه بالش زیر سرش پر از اشک است چرا که روضه‌ی گودال زیر سر دارد غروب روز دهم را نمی‌برد از یاد شبیه خیمه شده، آه شعله‌ور دارد به یاد کودکی‌اش از رقیه می‌خواند چه خاطرات عجیبی ز همسفر دارد... همین که خار نشسته به پای او کافی‌ست خدا کند که دگر زجر دست بردارد میان دفتر عمرش چه خاطرات بدی ز چوب و باده و دندان و تشت زر دارد در آن شبی که سنان بین راه اسیرش کرد گرسنه بود ولی تازیانه سیرش کرد ✍ .
🌴دوره ی سوم کلاس مجازی مقتل بر اساس کتاب 🌹مذبوح فرات🌹 (کتاب مقتل درسی)فشرده ی بیش از 15 منابع معتبر مقتل توام با عرفان و آیات قران و زیارت عاشوراء 🌹دوستان برای تهیه ی کتاب به آی دی مراجعه نمایند. 🌹ضمنا دوستانی که کتاب را برای مجمع الذاکرین و تدریس می خواهند تخفیف ویژه دارد. ❤️ مبلغ امام حسین (ع) باشیم. 🌹کانال ویژه مقتل امام حسین ع با متن عربی و ترجمه از منابع معتبر و پاسخ به شبهات مقتل ایتا @zameneashk تلگرام @zameneashk آی دی پاسخ به سوالات @m_h_tabemanesh
. «باران بگیرد...» بیا تا این بیابان جان بگیرد بیا تا باز هم باران بگیرد طبیبا درد ما را مرهمی نیست بیا تا درد ما درمان بگیرد غمت شد همره دلهای خسته بیا تا این غمت پایان بگیرد کمند زلفت ای یار دل آرا دل درمانده را هر آن بگیرد بیا تا با همه دل مردگی ها زمین بوی گل و ریحان بگیرد به شمشیر برهنه حاجتی نیست صف مژگان تو صد جان بگیرد گر عمرم رو به پایان است غم نیست بیا بگذار تا پایان بگیرد مپرس احوال این «دلسوز» خسته بیا این خسته دل سامان بگیرد ✍ ‌.
. ای صاحب پرچم امامت وی حافظ صبر و استقامت هم شاهد صحنه‌ی قیامت هم کرده به قتلگه اقامت تو صاحب سِر نینوایی در روضه، امیر کربلایی در اوجِ غمِ پیمبر و آل از قلّه‌ی تَلّ، به خسته احوال افتاد نگاه تو به گودال دیدی تنِ جدِّ خویش پامال دیدی تو ز لابلای نیزه شد کامِ حسین، جای نیزه بی سر شدنِ خدا تو دیدی سرهای به نیزه را تو دیدی تن‌های جدا جدا تو دیدی افتادنِ دست و پا تو دیدی شد کشته حسین، تا تو باشی افتاد حسین، تا تو پا شی تو حمد و ثنای روضه داری در سینه منای روضه داری تو طرحِ بنای روضه داری آهنگِ فنای روضه داری با روضه اگر منا بماند دانشگهِ دین بنا بماند شک نیست اقامه‌ی عزا را رسم است تمام اولیا را نازم شهدای کربلا را راویِ حدیثِ نینوا را این است قیامِ باقرِ دین وحی است کلامِ باقرِ دین ای معدنِ ناله بر دلِ تو درد است چو هاله بر دلِ تو از گلشنِ لاله بر دلِ تو تا داغِ سه‌ساله بر دلِ تو هفتاد و دوتا شهید دادی اما به دلت امید دادی در تنگِ غروب، محشری بود پیچیده صدای مادری بود چشمی به کمینِ دختری بود دستی به سراغِ معجری بود در پیشِ تو ای امامِ باقر فرمانِ هجوم، گشت صادر در حمله‌ی وحشیانه آنشب از شعله که شد حرم لبالب بابای ترا ز بسترِ تب می‌داد نجات، عمه زینب در تاخت و تاز وحشیانه غم بود و فرارِ دخترانه در آنهمه اتفاقِ جانکاه دیدی تو در آن میانه ناگاه فریادِ یتیم و سوزِ صد آه تاریکیِ شب رسید از راه ایتام به شب پناه بردند از ترس به زیر بوته مردند چون پای کشان کشان، کشاندی خود را تَهِ قتلگه رساندی تا صبح کنار عمه ماندی با عمه نماز شکر خواندی یک راز تو با حسین گفتی آنگاه شهادتین گفتی گفتی به حسین ای قرارم با توست شهادت افتخارم بگذار که چون تو جان سپارم من تاقت عمه را ندارم فرداست جسارت و حقیری ناموسِ خدا رود اسیری دیگر نَه عمو کنار ما هست نَه قاسم و اکبرِ شما هست نَه خامسِ آل مصطفا هست نَه مَحرمی از حرم بجا هست این جمع به شام و کوفه راهیست ناموسِ تو همرهِ سپاهیست در دشتِ شبِ منای زهرا شد فاش، صدای پای زهرا شب گریه‌ی بی صدای زهرا خون بود، به ناله‌های زهرا می‌گفت کجایی، ای بُنَیَّ لب تشنه فدایی، ای بُنَیَّ رو سوی تو با نوا و زاری فرمود: اگرچه بی‌قراری اما پسرم، تو یادگاری بر پرچمِ دین طلایه‌داری با مادر، عزا بپا نمودی قصد دهه‌ی منا نمودی ✍ .
. ای بانی روضه های هل من ناصر گریان اسیران پریشان خاطر آب و گل ما سرشته از طینت توست ما زنده ترینیم به قال الباقر! ✍ .
روضه می‌خوانم از زبان کسی که خودش داغ کربلا دیده در حوالیِ قتلگاه حسین خولی و شمر بی حیا دیده باقرالعلم اینچنین فرمود جدّ ما را به پنج حربه زدند لشگری با تمام بی رحمی به غریبی هزار ضربه زدند یک نفر با هجوم شمشیرش عده‌ای با هزار سر نیزه بر تنش زخم بی شماره نشست تیر بر تیر، نیزه در نیزه یوسف افتاد بین صدها گرگ پنجه‌هایی پلید چنگش زد آنکه بی تیر بود و بی نیزه از همان راه دور سنگش زد یوسف افتاد بی رمق در خاک پیش چشم اله و محبوبش بی حیایی رسید و با کینه زد به زخم حسین با چوبش دادِ زینب بلند شد اینجا: پسر مادر مرا نزنید تن صد چاک و بی دفاعش را دیگر اینگونه با عصا نزنید ✍ ................ . بيا به خلوت آيينه ها سرى بزنيم كبوترانه قدم سوى دلبرى بزنيم سكوت مبهم و سردى در اين قفس جارى ست در آسمان بقيعش، بيا پرى بزنيم كجاست شمع و چراغى در آستان بقيع؟ به چلچراغ زيارت، مگر درى بزنيم به لطف روضه چشمان خون فشان، امشب به نقشبندىِ خون، رنگ بهترى بزنيم كنار مرقد باقر(ع)، در انعكاس علوم نفس ميان روايات ديگرى بزنيم براى تسليتى از وراى فاصله ها سرى به مقتل سرخ كبوترى بزنيم كنار خيمه خورشيد، روضه مى خواند اگر مقابل او حرف معجرى بزنيم ▫️ لهوف خاطره ها را زمان ورق زده است به عرش نيزه بيا در منا سرى بزنيم ✍ .
. السلام علیک یا اباجعفر یا محمد بن علی ایها الباقر یابن رسول الله حال آرامش من از همه پرسوز تر است این سکوتی است که از زمزمه پرسوز تر است گر چه دارم به دلم داغ هزاران فریاد حال خاموشی ام از همهمه پرسوز تر است گر چه با زهر جفا جان ز تنم شعله کشید آن چه شد داغ مرا خاتمه جانسوز تر است همره قافله ای کودکی ام طی شد و رفت خاطرات دل من از همه پرسوز تر است خیمه سوزانِ غم و شام غریبان دیدم شرح آن لحظه ی پر واهمه پرسوز تر است گر چه باشد غم یاران ، همه جانسوز ولی غصه ی داغ یل علقمه پرسوز تر است ماجراهای اسیری همه سخت است ولی غصه ی بی کسی فاطمه پرسوز تر است پنج شنبه ۲۴ خرداد ۱۴۰۳ ✍ شب هفتم ذی الحجه ۱۴۴۵ .
. مدح و مرثیه شهادت امام باقر علیه السلام منم که زنده نمودم خدا پرستی را منم که شیخ و مرادم تمام هستی را منم که زنده نمودم علوم قرآن را کشانده ام به تماشا بهشت ایمان را منم که زنده نمودم قیام جدّم را منم که زنده نگه داشتم محرّم را در اوج عرش مقامی رفیع دارم من و غربتی چو غروب بقیع دارم من منم که سنگ مزارم پر کبوترهاست منم که زائر تنهای هر شبم زهراست منم که در نفسم عطر کربلا جاری است شمیم غربت من در دل منا جاری است هزار حرف نگفته میان دل دارم هزار درد نهفته میان دل دارم هزار حرف نگفته ز ماجرای حسین چقدر روضه گرفتم فقط برای حسین هزار حرف نگفته ز ظهر روز عطش ز ماجرای رباب و ز داغ سوز عطش سه چار ساله ولی ماجرا که یادم هست سری که رفت روی نیزه ها که یادم هست همین که رفت عمو، قامت حسین خمید همین که رفت عمو، ضرب تازیانه رسید میان سلسله ها یک به یک قطار شدند به روی ناقه ی عریان همه سوار شدند چه زلف ها که در این ماجرا سپیده شدند چه حرف ها که در این کوچه ها شنیده شدند هنوز بر تن من جای سلسله است هنوز هنوز بر کف پا زخم آبله است هنوز هنوز قصّه ی بازار شام یادم هست هنوز سنگ سرِ پشت بام یادم هست چه ناله ها که در این سینه ها بریده شدند چه موی ها که سر هر گذر کشیده شدند هنوز قصّه ی آن نیزه دار یادم هست صدای دخترکی بی قرار یادم هست هنوز در دل ما بغض حرمله است هنوز هنوز بر تن من جای سلسله است هنوز شکست پهلوی آن دختری که خورد زمین شبیه پهلوی آن مادری که خورد زمین «سه ساله بود ولی پیر عشق بابا بود» سه ساله بود ولیکن شبیه زهرا بود علیه السلام .
. | 💠 (علیه‌السلام) «ما ضَرَّ مَنْ ماتَ مُنْتَظِراً لِأَمْرِنَا أَنْ لا یَمُوتَ فی وَسَطِ فُسْطاطِ الْمَهْدِیِّ(علیه‌السلام) وَ عَسْكَرِهِ» کسی که در حال انتظار بمیرد، ضرر نکرده است و همانند کسی است که در وسط خیمه مهدی(علیه‌السلام) و سپاهیانش جان داده است. 📗 الکافی، ج۱، ص۳۷۲ 🔹مرگ در حال انتظار🔹 هر منتظری که دل به ایمان داده‌ست جان بر سر عشق ما به جانان داده‌ست انگار که هم‌رکاب مهدی بوده در لشکر و خیمه‌گاه او جان داده‌ست 📝