یک میلیون تومان برای یاددادن سرچ کردن در اینترنت!👎
جدا از محتوای درجه دو و کم کاربرد پوستر، این دوره با این هزینه گزاف توسط نهادی حوزوی و پژوهشی برگزار می شود.
⚠️جناب رشاد بهتر است تدبیر عمیق تری برای درآوردن خرج مجموعه عقیم و بی خروجی خود کنند. مثلاً بالا بردن کیفیت کتاب ها به جای انبوه نویسی یا تولید محتوای دیجیتال و یا مقرون بهصرفه کردن محصولات پژوهشگاه. همینطور همکاری با نشر و اندیشکده های قوی و مختلف کشور و....
پ.ن؛ اوسینت:« مهارت سرچ در اینترنت به صورت حرفه ای تر».
احتمالاً یوتیوب کیفیت بالاتری از این دوره به متقاضیان اوسینت خواهد داد.
#علوم_انسانی
#جهاد_تبیین
#خلاقیت
@enegasht_ir
هدایت شده از اندیشه و قلم | احمد قدیری
رهبر انقلاب: دشمن در رأس نقشههایش تبلیغات است؛ به قول خودشان پروپاگاندا است. علاجِ پروپاگاندا «تبیین» است، تبیین حقیقت از زبانهای مختلف، از حنجرههای مختلف، با تعبیرات مختلف، با ابتکارات مختلف. ۱۴۰۱/۱۰/۱۹
رهبر انقلاب @khamenei_ir
سیدمحمدمهدی میرباقری @mirbaqeri_ir
مسعود درخشان @Profderakhshan
عبدالحسین خسروپناه @khosropanah_ir
حامد کاشانی @kashani1395
مصطفی امینیخواه @Aminikhaah
احمدحسین شریفی @ahmadhoseinsharifi
سیدمحمدحسین راجی @Soada_ir
حمیدرضا مهدوی ارفع @mahdavi_arfae
علیرضا پناهیان @panahian_ir
مهدی طائب @ostad_taeb
سیدحسین مؤمنی @shafiehmahshar_ir
قاسم روانبخش @ravanbakhsh_qasem
سیدحمید روحانی @bonyadtarikh
حمید رسایی @rasaee
حسن عباسی @Hasanabbasi_ir
وحید یامینپور @yaminpour
علیاکبر رائفیپور @masaf
کامران غضنفری @KamranGhazanfari
مهدی محمدی @mohammadi61
محسن قنبریان @M_Ghanbarian
محمد ایمانی @IMANI_mohammad
سیدیاسر جبرائیلی @syjebraily
جلیل محبی @jalilmoheby
موسی نجفی @drmousanajafi
عبدالله گنجی @dr_ganji
محمدصادق کوشکی @pas_kouchehaie_enghelab
محسن مجتهدزاده @Tablighgharb
مصطفی امیری @mamiri110
محمد شجاعی @ostad_shojae
سیدمحمد انجوینژاد @rahpouyancom
علی عبدی @kriyaasses
رضا سراج @DrRezaSeraj
محسن مهدیان @mahdian_mohsen
علی مهدیان @ali_mahdiyan
علی علیزاده @jedaaltv_official
فرهاد فتحی @sheikh_farhad_fathi
حسین دارابی @hosein_darabi
سعید سعیدی @saeedism
حمیدرضا مقصودی @HamidRezaMaghsoodi
محمد جوانی @CWarfare
علی زکریائی @Binaasho
محمدرضا حدادپور جهرمی @mohamadrezahadadpour
علی بیطرفان @ali_bitarafan5
سیداحسان حسینی @khate_energy
کریم جعفری @syriankhabar
امیرحسین ثابتی @sabeti
سعید قاسمی @saeedghasemi_ir
علیرضا پورمسعود @A_purm
محمدجواد اخوان @mjakhavan
عبدالرحیم انصاری @ansari_rahim
جواد موگویی @javadmogoei
محمدصادق شهبازی @enghelabemardom
سیدمحمدحسین خیرالامور @Seyyedoona
علیرضا تقوینیا @taghaviniaa
مهری طالبی دارستانی @banooyetamadonsaz
رها عبداللهی @roo_be_rah
سیدعلیرضا آلداود @Aledavood
مهدی جمشیدی @sedgh_mahdijamshidi
بشیر سراجی @bashirseraj
بهزاد زارع @behzadzare
سیدامیرحسین حسینی @Afra_eco
داوود مدرسیان @Modaresian
علی سعیدی @DrSaeedi
محسن مؤمنی @eslamesyasi
قاسم اکبری @jonbeshmostazafin
حسن محمدی @darseenghelab
سیداحمد رضوی @s_a_razavi
جواد جلالی @jalali133
حسین زمانی میقان @HZaManim
محمدعلی شکوهیانراد @SHRChannel
احمد جانجان @NagidNagoftim
محمد لسانی @tamavoj
علیرضا زادبر @Politicalhistory
ابوالفضل اقبالی @eqbali62
روحالله مؤمن نسب @jebheh
حمید درویشی @pavaraqi
علی مصلح @huviat
محمد مهدی بابایی @mahdibabaee
سیداحمد غفاری @ghafari_ir
محمد ندیمی @tahlilgar_siasi
محمد قربانی مقدم @ghorbanimoghadam_ir
یوسف عزیزی @yousofazizi23
حامد تقدیری @hamedtaghdiri
رضا کیانوش @raveshetamadoni
احمد قدیری @GhadiriNetwork
ارسال پیشنهادات: @AhmadGhadiri
مقاله📃
ادامه....
ظهور عباسیان
عباس عموی پیامبر که از اعدام جنگ بدر رهایی یافته بود بعد از پیامبر میان شیخین ارج و مقام داشت. عبدالله بن عباس توسط عمر در ۱۶ سالگی به مشاوری وی گماشته شد. رفتار بنی امیه با عباس و تیره او از سایر بنی هاشم بهتر بود. عبیدالله دیگر عباسی معروف توسط معاویه دل از حسن بن علی علیه السلام کنده و کاتالیزور انتقال قدرت از هاشمیان به امویان می شود. ما در دوران بنی امیه علی الخصوص در دوره امامت زین العابدین علیه السلام تا اوایل امام صادق علیه السلام خبر چندانی از این تیره نداریم. در مناقشات پس از هشام بن عبدالملک و البته حکومت مروان حمار است که آن ها به شدت فعال می شوند. تحریک سادات حسنی بر خلاف دستور امام صادق و حذف عناصر حسنی چون محمد بن عبدالله، همه توسط همین خانواده طرح ریزی شد و پرچم حکومت آن ها را برافراشت.
#الاهیات_اصلاح_تبییننظریهالهیاتاجتماعیشیعه (۷)
@enegasht_ir
هدایت شده از موسسه مصاف
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تفاوت کتاب مقدس مسیحیان در نسخههای مختلف!
آقای "رئید موون" گردآورنده کتابهای قدیمی در تگزاس آمریکا، نسخههای مختلفی از "انجیل" کتاب مقدس مسیحیان و نسخههای قدیمی قرآن را جمعآوری کرده.
او میگوید هیچ یک از نسخههای انجیل با همدیگر همخوانی ندارند و نظرش در مورد نسخههای قرآن نیز جالب است!
🆔 @Masaf
مقاله📃
ادامه....
شیعه
طلوع عباسیان همگام با طرح مباحثی از سوی پیروان جعفر بن محمد و شیعیان بود. در این دوره باور اقلیتی که شیخین و عثمان را رد کرده و به استناد غدیر حق ولایت و زکات مدینه و خلافت پسا نبوی را حق علی بن ابی طالب می دانستند به عموم شیعه تسریع پیدا کرد. گروه های طرفدار اهل بیت از عامه نیز گاه علوی خوانده می شدند که در سده های میانی به بعد شکاف آن ها از شیعه و دیگر فرق مشخص شد. دیگر عامه نیز در اثر تبلیغات عالمان اموی خود را سنی خواندند که تا امروز تداوم دارد. عباسیان با تحریک عامه و استناد به شیخین با ثروت و تبلیغات زیاد مدعیات توده پسند تری از کارنامه سیاه امویان و اجتهاد نص محور شیعه داشتند. ایشان سرانجام با شعار الرضا من آل محمد با چند نبرد نچندان سخت دمشق را ساقط کردند. موید آن که خطبه سفاح در کوفه، با حمله به پیشفرض های شیعیان خود را الگوی مناسبات راستین خلافت نبوی معرفی کرد. حضرت جعفر صادق علیه السلام نتوانست قیام خود را محقق سازد. نام پختگی شیعه در مواجهه با بنی عباس و تبلیغات زود هنگام بیعت تحرکات ایشان را در مضیغه قرار داد. امام با دعوت از شیعه به سکوت و عدم همراهی در جنگ ها سعی به حفظ سرمایه انسانی گروه های موافق کردند.
اگرچه بد نیست که دوره امام را به اموی و عباسی تقسیم و در این باره خطوط اعتزال و اشعری گری را هم بررسی کنیم. اما چون هدف تنقیح الهیات شیعه در بافت مدرن است نمی توان به تفصیل در کلام قرون نخستین غور کرد و این کار را به تحلیل مکمل در مقاله ای دیگر وا می گذاریم. به طور خلاصه شیعه در مقابل زنادقه، زرتشتیان و نصارا توحید و نبوت محمد مصطفی را بیان کرد. نگارش رساله توحید مفضل از ابا عبدالله جعفر بن محمد مربوط به مواجهه مفضل با ابن ابی العوجاء است. همچنین در مقابل مرتاضان و مکاتب هندی و یهود معاد را اثبات نمود. رساله اهلیلجیه در برابر شبهاتی چون تناسخ به مفصل روایت شد. در فرق کلامی نیز در کنار معتزله عدل الهی را مطرح کرد که این دو گروه به عدلیه معروف شدند. شیعه بر خلاف عموم مسلمین نیز تئوری امامت اهل بیت را بیان کرد که این باور محرک تحرکات اجتماعی، منازعات سیاسی و انزوای مذهبی ایشان در جهان اسلام شد.
#الاهیات_اصلاح_تبییننظریهالهیاتاجتماعیشیعه (۸)
@enegasht_ir
مقاله📃
ادامه....
مفهوم ولایت
تلقی خاص از شیعه از ولایت وجه تفکیک این حزب از تمام فرق اسلامی است. اگر دین را مناسک مدنی مشروع به اراده الهی بدانیم؛ شیعه ضمانت اجرایی و صیانت مادی از تحریف دین را تحت ولایت امام گرد می آورد. باور به ولایت در نسبت با تمامی مناسک نیز اصالت دارد. آنجا که امام باقر علیه السلام می فرماید:
بُنِیَ الْإِسْلَامُ عَلَى خَمْسٍ عَلَى الصَّلَاةِ وَ الزَّکَاةِ وَ الصَّوْمِ وَ الْحَجِّ وَ الْوَلَایَةِ وَ لَمْ یُنَادَ بِشَیْ ءٍ کَمَا نُودِیَ بِالْوَلَایَةِ.
در حدیث مشابهی نیز ادامه می دهند:
...وَ لَمْ یُنَادَ بِشَیْءٍ کَمَا نُودِیَ بِالْوِلَایَةِ، فَأَخَذَ النَّاسُ بِأَرْبَعٍ وَ تَرَکُوا هذِهِ يَعْنِي الْوَلَايَةَ!
بر این اساس اشاره دو حدیث به موضع شیعه کلید فهم تحولات قرون نخستین توسط معصومین را ولایت می داند.
ولایت در لغت اولی بودن در چیزی نسبت به دیگری است. در فقه و کلام این اولویت در امر دین بر دیگران است. این مصادر جامعیت در دنیا و آخرت از بیان احکام، قضاوت و اجرای حدود، تعلیم سنت، قرآن و حفظ آن ها و مناسک عبادی چون حج و صلاة جمعه و جهاد و حکومت و دیگر موارد است. در این میان ولایت در ساختاری طولی اراده خدا، رسول و اولی الامر را همگام می داند.
آیات اولی الامر و التزام عملی به خلافت رسول الله علیه وآله السّلام شبهه جعل مقابل ولایت را از بین می برد. همینطور آنچه در تاریخ به جای مانده مناقشات مفهومی و عملی در تأویل ولایت است که جنگ هفتاد و دو ملت را در جهان اسلام راه انداخت. عامه ملاک امامت را قاهریت دانستند و تعطیلی اجتهاد ایشان را در این رأی متصلب کرد. در مقابل شیعه با دو شاخص علم و عصمت انحصار نسب پیامبر را در ولایت عرضه داشت. این کثرت رویه دیالکتیکی میان تأویل و نص قرآن در ولایت برساخت که در ادامه با محوریت دیدگاه شیعه تفصیل می شود.
#الاهیات_اصلاح_تبییننظریهالهیاتاجتماعیشیعه (۹)
@enegasht_ir
رفتار #مهدی_یراحی نشان داد که ما واقعا به #مک_کارتیسم ایرانی نیازمندیم!
پ.ن: برای مطالعه به تاریخ جنگ سرد/ جنگ جهانی سوم مراجعه کنید.
@enegasht_ir
مقاله📃
⚠️دو سال پیش برای امتحان کارگاه مقاله نویسی این مقاله کوتاه را نوشته بودم. از این رو برای تشویق دوستان به نوشتن و مقایسه تجربه نگارش علمی ام این را بدون هیچ ویرایشی نقل می کنم:
مقاله کوتاه (پنج پاراگرافی) برای امتحان
بررسی تحلیلی ربط تحدیدی ولایت معصوم و شریعت شیعی
گاهی وضوع یک مفهوم آنچنان است که اجزایش را نمی توان از هم تمایز داد. در این حال مفهوم نا واضح سنگ بنای نظام باوری می شود که جز به کژی روی ندارد. اگر این مفهوم از مقولات دین باشد رهایی دشوار تر است. ولایت معصوم مفهوم قانونی عبادی در کلام و شریعت اسلام است. ابعاد و حدود ولایت گستره تفصیلی را در فرق و مذاهب دارد. اما اشکال بنیادین در نظریه پردازی تعیین حدود ولایت و شریعت در نسبتشان با هم است. اینکه کدام یک می باید رأس نظام دانش قانونی در اعمال قدرت سیاسی/ عبادی باشد، موضوع این مختصر می باشد.
درک ربط شریعت و ولایت معصوم در حوزه هویت یابی از قانون و ولی است. هر امتداد بر گرفته از این ربط به دو حیطه قانون یابی و اعمال قانونی خاص خود می رسد. این نسبت قرار بر تعریف جایگاه برتری در تنظیم حدود اعمال اراده دیگری دارد. از این رو دو دیدگاه قابل تحقیق است. یک: امام تحدید کننده در تشریع است. دو: شریعت تحدید کننده ولی است. ما دیدگاه نخست را عرفی می دانیم و نقطه مقابل را فقهی می دانیم. تفصیل و نقد هر دیدگاه ناچار به قبول دیگری برای شناخت این ربط است.
در نظریه عرفی امام در مقام تشریع به تشریح احکام مکلف می پردازد. اساسا علم امام در هر نوع از قول، فعل و تقریر علاوه بر مبدأ استنباط، معیار بدون تخلف از آن نیز است. بنا بر این در هر اختلاف روایت انتهای بحث در تمسک به صدق مخبر و رفع تعارض در احتیاط و تخییر حد اکثری است.
برابر نظریه عرفی اما در نظریه دیگر، شریعت امام را مکلف به مسئولیت اجتماعی او در امت می کند. وضع شریعت همگام با رسالت نبوی وقوع یافته و مداومت در تعیین مناسبات وضعی و تکلیفی دارد. ولایت مفهومی معین شده از طرف شارع است که مطابق سعه نفس ولی او را مجاب به تکالیف مخصوص می کند. بر این اساس امامت و ولایت مبنای نظری می یابد که با شبکه مفهومی کلامی/ فقهی؛ سیره منقول از معصوم را در صدق مخبر و خبر تحلیل می کند. هنگامه تعارض حجج نیز تمسک به حجتی عقلی/نقلی_ نقلی می شود که مطابق همان اصول کلامی قواعد اصولی و فقهی باشد.
در نظرات عرفی و فقهی به سهولت دیدگاه دوم در اعتبار ادله حجت اقوی دارد. این دیدگاه توان کشف روشمند از منابع لفظی و عقلی را در نسبتی طولی دارد. این امکان نیز موجب کشف چهارچوب نظری از سیره در کنار قرآن و عقل است که به دانش اصول فقه کنونی منجر گردیده است. دست آخر فقیه نیز بر همین پایه می تواند از جایگاه خود در حوزه قانون الهی شناخت حاصل کند.
#بررسی_تحلیلی_ربط_تحدیدی_ولایت_معصوم_و_شریعت_شیعی
👤سردبیر
#تجربه
#نوشتن
#علوم_اسلامی
@enegasht_ir
مثل اینکه پادشاهی سوئد اعلام کرده که اگر ایران در نوبل و جوایز علمی ورود کند آن را تحریم می کند.
کاری به شعار سورئال علم برای علم و مغز های کودن غربزده قائل به آن ندارم؛ فقط شما به نقشه کنونی سوئد، منابع و زیست بوم و توان نظامی_ اقتصادی بیندازید تا بفهمید این ها برابر شما هیچ هم نیستند.
امروز میدان، نیازمند قدرت نمایی وزارت امور خارجه ایران در این عرصه هست.
@enegasht_ir
مقاله📃
ادامه.....
بحران ولایت در مهدویت
خطوط ابتکار شیعه در امتداد امامت به نظریه مهدویت ختم می شود. پیش تر گفتیم که شیعه امامت را منحصر در معصومین از نسل پیامبر اسلام کرد. در قرن دوم هجری قمری شیعه در بافت اعتقادی اش عصمت و علم امام را ضروری مذهب دانست. در این بین عصمت مناقشات افزون تری را تا قرن چهارم در بر داشت. آن قدر که شیخ مفید بعد از نوبختی می نویسد که اکنون جز اثنا عشری تمامی آن مذاهب چون واقفیه و... از بین رفته اند. در قرن سه شیعه با مسئله اختفای امام خود مواجه شد. یعنی این شخص خاص که پدرانش در تبعید و حصر خانگی به سر می بردند اکنون از دست حکومت متواری است. در دوره نزدیک به اختفای امام آخر روایات امامان به پرهیز و لعن از بردن نام ایشان شد. نام حضرت، تولد و سن ایشان تنها در حلقه کوچکی از یاران نزدیک ائمه بیان شده بود. منتها بجا اسم حضرت یعنی محمد بن حسن از القاب قائم، مهدی و... استفاده می شد. در این دوره حدوداً هفتاد ساله نواب اربعه واسطه امام دوازدهم و بدنه شیعه بودند. پس از مرگ آخرین نائب شیعه غیبت کبری را شروع کرد. باور به غیبت امام دوازدهم به عنوان مهدویت در حلقه های کلامی و فقهی طرح کردید.
ساختار اجتهاد تشیع پس از شروع این دوره وضعیتی مانند اهل سنت پیدا می کند. البته تفاوت اصلی شیعه در حفظ اختفا، شدت تبلیغ، تربیت نسل جدید عالمان دین، جمع آوری تراث روایی در چهارچوب تقیّه بود. شیعه در قرون قبلی وضعیت خود را در عدم رعایت تقیّه می دید. از سویی نیز چون امید نزدیکی در اجتماعات شیعه به ظهور نبود فعالیتهای علنی شیعه کم فروغ می شود. بحران دوم شیعه نیز در تفرق رهبری خود را نشان میدهد. شیعیان همواره عادت به حضور شخص معصوم در سیاست گذاری های مستقیم خود داشتند. حال با اختفای امام عصر آن ها مرجعیت واحد خود را از دست داده بودند. این روند در ادامه با طی قرون و فاصله گرفتن از دوره حضور بیشتر می شود. اختلاف فتوای عالمان صفوف جدی در وحدت شیعه ایجاد می کند. شیعه از این پس تحت لوای مذاهب دیگر و اوضاع بحرانی خلافت رو به زوال عباسی زندگی می کند. این شرایط پس از سقوط آل بویه و حکومت های معتدل محلی صعوبت بیش از پیش می یابد.
#الاهیات_اصلاح_تبییننظریهالهیاتاجتماعیشیعه (۱۰)
@enegasht_ir
مقاله📃
ادامه.....
شکل گیری نهاد سیاسی شیعه
گفتیم که الهیات اصلاح سامانه کلامی ناظر بر فرهنگ است. وجه تفکیک آن از الهیات سیاسی نیز همین تولید نرم افزاری برای بقای جامعه توحیدی در مقابل مبارزه برای ساخت چنین جامعه ای است. اما شیعه که در عصر غیبت انزوای بیش از پیش می یابد چگونه می تواند در عصر امروز دارای ساخت سیاسی مجزا و فرهنگ عمومی باشد؟
پاسخ به سوال بالا در عدم یکسان انگاری مطالعه ادوار فقاهت شیعه است. به طور خلاصه شیعه دوازده امامی اقلیتی به لحاظ علمی قدرتمند شناخته شده بود. بسیاری از دانشمندان عصر ایرانی شیعه بودند. دستگاه خلافت نیز در بسیاری از مواقع دست به دامان همین اقلیت متنفذ می شد. اما دوران پسا مغولی در ایران و جهان اسلام همراه با ضربه های بزرگش زمینه خوبی برای نمو تشیع فراهم آورد. مغولها اگرچه هویت ویرانگری داشتند اما ضعف الهیاتی شان، آنها را جذب فرهنگهایی کرد که وارد آن شده بودند. این امپراتوری تمام آسیا تا قلب اروپا را گرفته بود اما در عرض چند دهه این حکومتها نه تنها ضعیف و از هم جدا، بلکه جذب بوم تحت اشغال خود شدند. هلاکو به مسلمانان تمایل پیدا کرد؛ غازان خان مسلمان شد و جانشین های او از محمد خدابنده به بعد تمام شیعه شدند. روند تشیع مغول نیز دست پرورده استاد و شاگرد یعنی خواجه نصیر علامه حلی بود. غلبه تشیع ریشه های سلطنت فراگیر صفویه به بعد را به گونه پردازش کرد که عالمان شیعه از سمت شهروندان مفید در صفویه به دیوان سالار و در قاجار و پهلوی حکومت سایه مقابل حکومت رسمی شدند. این امر در اواخر پهلوی حکومت دینی در بافت مدرن را جایگزین سلطنت مشروطه سکولار کرد. از سال ۱۳۵۷ هجری شمسی امام خمینی نخستین فقیه شیعه بود که حکومتی با نهاد های تنظیم گر فقه بافت را با رأی مردمی پای ریزی کرد. ایده مردم سالاری دینی در چهارچوب جمهوری اسلامی همان ساخت سیاسی مجزا با ضمانت فرهنگ عمومی در جغرافیای ایران است.
اصول الهیات اصلاح
اصلاح فرایندی برای تداوم یک جهان اجتماعی با برون رفت از بحران ها و چالش هاست. اصلاح اجتماعی در اسلام در کنار سوی بالا به پایین (حاکمیتی) سوی پایین به بالا (حوزه عمومی) نیز دارد. حال وظیفه دستگاه الهیاتی انتظام مفهومی برای عقل مسلمان آگاهی است که می خواهد فرایند اصلاح را محقق کند. بنابراین این الهیات مبتنی بر آگاهی به اصلاح و انگیزه بخشی موافق این آگاهی، فرصت سازی و اقدام معطوف به آگاهی مذکور به ظهور در متن خارج می انجامد. اما فرض در کیفیت آگاهی بر اساس این اصول است: توحید در تمام شئون، تفسیر آدم و عالم و تغییر آن معطوف به غایت فهم شده از آن تفسیر، تقدم اندیشه بر عمل، ربوبیت تامه خداوند در خلقت و احاطه وی بر تمام هستی، شریان عدالت الهی در نظام احسن آفرینش و غلبه نهایی خیر بر شر، تحقق عدالت توسط انسان توحیدی در جهت غایت انسانی علیه ظلم، آرمان ولایت الهی و حکومت صالحان (معصومین روات نائب از ایشان)، نجات انسان در بستر توحید در امر سیاسی، گناه پنداری ظلم فردی تا شئون سیاسی_ اجتماعی و ساختار های سرکوب گر بر آمده از آن، اطلاق دین در نسبتش با سیاست و تعریف سیاست در امتداد حیات دینی، تقوا محوری در ارزش گذاری انسان و نفی هرگونه سیستم طبقاتی و جنسیتی برساخته سوداگران، تحدید رفتار های انسانی در دایره حقوق و تکالیف الهی با فهم نسبت دو سویه انسان و پروردگار. این فروض بر ساخت نظری در خوانش اصلاحی از الهیات و کلام در ادامه خداشناسی شیعی است.
#الاهیات_اصلاح_تبییننظریهالهیاتاجتماعیشیعه (۱۱)
@enegasht_ir
مقاله📃
ادامه.....
کلان طرح چاره اصلاحات
از آنجا که کارکرد الهیات اصلاح تنظیم فرهنگی جهان اجتماعی است این باز تنظیم گری؛ مقولات تحت عمل خود را به صورت افقی می بیند. نتیجه اصلاحات در جامعه اسلامی به صورت موازی در حکمرانی و تربیت اجتماع جامعه مدنی را به ایدئال خود می بَرد. اگرچه یادمان نرود که اصلاح حاکمان و شیوه اعمال قدرت سیاسی (دولت) از ملت شروع می شود. چرا که پیش تر در حدیث حسینی هدف قیام امام را در اصلاح امت جدشان دیدیم. این اصلاح نیز در ادامه از ضد و خورد های سیاسی جدا نبود در قسمت سیاسی اش به سرکوب توسط رژیم منتهی شد. از این رو پارادایم اصلاح در صیانت جهان اجتماعی از فساد معنی می دهد.
امروز مطابق نظر ورزی در الهیات اصلاح بایستی اقشار خاکستری ایران به خصوص نسل زد و آلفا در بستر جهان اصلاعاتی که اکوسیستم آن هاست فهم شوند. همینطور دولت نیز با مطالعه در حکمرانی اطلاعاتی در صورت متدیک اعمال قدرت اش طراحی گردد. سپس مطابق قانون اساسی این فهم از فرهنگ کنونی با ترجمه حقوقی به قانونگذاری وارد شده تا در هم زیستی شریعت و عرف به فرایند اصلاح بینجامد. تمامی این مراحل با ورود گفتمان اصلاح توسط نخبگان ایده به امر عرفی مطالبه عمومی برای تنظیم گری مردم سالار را به ارمغان می آورد. در این جا فرایند اصلاح در تمام مراحل خود رهبرانش را وکیل مردم می خواند. این یعنی آگاهی به اصلاح و عمل مصلحانه چهارچوبی دموکترالایز دارد. دیالکتیک مصلحان و مردم ربط متافیزیکی واقعیت اصلاح خواهد بود. اصلاح بر خلاف انقلاب، سنتزی تدریجی با اثراتی دیرپا و البته به تناسب دگرگونی های جامعه داینامیک خواهد داشت.
نتیجه
در آغاز توضیح دادیم که الهیات اصلاح، سامانه کلامی ناظر بر فرهنگ است. این تقدم نیز بخاطر وضعیت اجتماعی اخیر نسبت به دهه های منتهی به انقلاب اسلامی است. هم چنان که در علوم اجتماعی مطالعات فرهنگی و نظریه های فرهنگی جهان متکثر را در رقابت با پارادایم های جامعه شناسی کلاسیک فهم می کند؛ الهیات اصلاح نیز با تمرکز بر فرهنگ-یعنی سنت، هجار، آداب و ارزش های دینی_ ملی نهادینه در بافت ایران اسلامی- به راه حلی مفهومی جهت عبور از شبکه بحران های سیاسی و.... می رسد. همینطور ما ریشه های کلام اجتماعی و خود کنش اصلاح را تبار شناسی کردیم که به شکل گیری تشیع انجامید. این نهال مذهبی چنان قدرتی در بافتار ایرانی پیدا کرد که در نهایت به تصاحب دولت رقم خورد. سپس اصول الهیاتی آن را برشمردیم و نشان دادیم که چگونه این الهیات در کلام کلاسیک شیعه رسمیت می یابد. در آخر نیز طرح کلان چاره برون رفت از فساد از جهان ایرانی را در انداختیم. اینطور که به هر حال جبران تکیدگی تئوریک چهل ساله در جمهوری اسلامی به آگاهی بخشی و عمل مطابق آگاهی در ایده اصلاح بستگی خواهد داشت. این آگاهی بخشی در مطالعات فرهنگ و حکمرانی، اقناع عمومی و تولید قانون مناسب پروژه اصلاح گری را تحقق می بخشد.
#الاهیات_اصلاح_تبییننظریهالهیاتاجتماعیشیعه (۱۲)
@enegasht_ir
1.68M
#صوت
⚠️مهم
صحبت با مخاطبان:
🔸خبر خوب درباره یه دوره محتوایی تو آینده نزدیک🔹
👤سردبیر
@enegasht_ir
قربون خندهاش برم؛))))))
کیا دلشون برا این خنده ها تنگ شده بود😊
@enegasht_ir
می گن طرف خنده خنده کارشو می کنه؛
اینم با همین خنده ها هشت سال بدبختمون کرد!😉
یادداشت 📃
امروز با سیاست جدایی غرب که هدف آن چین است باز این کشور را هدف ژورنال های تخصصی علوم انسانی قرار می گیرد. نکته مهم در این رابطه خود تحقیری برخی عناصر و صاحب نظران در توجه دادن به عقب ماندگی از چین و روابط استعمار زده ایران با این استعمار گر نوزاد است. حتی برخی به پیامد های جنگ دو ابرقدرت و حذف ایران از معادلات منطقهای با قدرت های جهانی اشاره داده اند. نتیجه گیری ایشان نیز اشکال در جنس روابط ایران_ آمریکا است که چین توانسته با ایجاد موازنه نرم و نه شعار های استکبار ستیزی در طی چند دهه به این شکل از توسعه برسد.
مشکل اصلی تمام نظرات اخیر عدم تاریخی نگری در تحلیل است. ایران و چین از لحاظ سیاسی و مهم تر نظامی اصلا قابل مقایسه نیستند. نکته اصلی در جنس روابط سخت دو طرف با هم است. خلاصه آنکه ایران بخاطر استقلال از شرق و غرب فرم مردم سالاری اش در اشکال حقوقی، نظامی و صنعتی و بخش کمی اقتصادی الگو های توسعه اش را به طور بومی طراحی کرد. از این رو ایران جدا از اقتصاد جهانی با وجود تحریم ها ثبات اقتصادی به نسبت به داخل بازگرداند. چین اما پایه های سیاسی_اقتصادی اش را کمونیستی_ مائوئیستی چید و پس از مائو در طی چند دهه با فرم کمونیستی، اقتصاد خود را نولیبرالی گرداند. از این رو این چرخش ناگهانی طبقه متوسط چین را تحت فشار قرار داد. از جمله معضلات چین در آینده کپیتال شدن خود حزب و طبقه حاکم آن مقابل قشر متوسط است که با ضعیف کردن طبقه متوسط؛ گسل طبقاتی شدید، مشروعیت کمونیسم چینی ها را بر باد می دهد.
نکته دیگر در خصوص قدرت نظامی چین و ایران است. ایران در کمتر از چهل سال دو جنگ مستقیم (تحمیلی و داعش) را پیروز شده. در چند جنگ نیابتی مانند لبنان و یمن رژیم صهیونیستی و متحدان آمریکا را منزوی و با بسیج کشور های محور مقاومت پیروزی خود را به قدرت منطقهای تبدیل کرده است. همچنین با دولت های آمریکایی و اروپایی زد و خورد نظامی مانند حمله موشکی به عین الاسد داشته که آمریکا و متحدانش توان پاسخ نداشتند. اکنون نیز دخالت تجارت نظامی ایران معادلات جنگ های اروپایی را تحت تأثیر خود قرار داده است. اما چین در طی بیش از صد سال اخیر در هیچ جنگی از تریاک تا ژاپن پیروز نشده و در این مدت امنیت خود را به بریتانیا و سپس شوروی وابسته بوده. امروز نیز تأمین نظامی چین در تکنولوژی و پشتیبانی وابسته به روسیه است. تمام این اینها خبر از بی تجربگی ژنرال های متعصب دولت کمونیست می دهد.
بنابراین ایران و چین با دو تاریخ مختلف و موازنه مقابل غرب هیچ وضعیت برابری ندارند. این اگرچه در بازرگانی و GDP شاخص بالاتری دارد اما این شاخص همه چیز نیست. وابستگی و انفعال چین به شرق و غرب در سابقه تاریخی اش بر خلاف ایران آن را بی نیاز از روابط چند جانبه با ایران و روسیه نکرده تحدیدی برای ایران محسوب نمی شود.
#مقایسه_رفتار_اقتصادی_نظامی_ایران_و_چین_با_آمریکا
@enegasht_ir
رئیسی:
قدرتهای کهنه درحال افولند، آنها گذشتهاند و ما آیندهایم.