eitaa logo
الهام انیمیشن
92 دنبال‌کننده
27 عکس
365 ویدیو
1 فایل
بهترین انیمیشن های جدید دوبله فارسی دخترانه کارتون جدید دوبله فارسی کامل پسرانه خنده دار فیلم سینمایی کودکانه خنده دار خارجی دوبله فارسی انیمیشن سینمایی خنده دار دوبله فارسی لیست بهترین انیمیشن های دنیا دوبله فارسی
مشاهده در ایتا
دانلود
دو چشم مست تو کز برخیزند هزار فتنه به هر گوشه‌ای برانگیزند چگونه انس نگیرند با تو آدمیان که از لطافت تو وحش نگریزند چنان که در رخ حلال نیست نظر حلال نیست که از تو نظر بپرهیزند غلام آن سر و پایم که از لطافت و حسن به سر سزاست که پیشش به پای برخیزند تو قدر ندانی ز دردمندان پرس کز اشتیاق جمالت چه اشک می‌ریزند قرار عقل برفت و مجال صبر نماند که چشم و زلف تو از حد برون مرا مگوی نصیحت که پارسایی و دو خصلتند که با یکدِگَر نیامیزند رضا به حکم قضا اختیار کن که نیست که با زورمند بستیزند ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/496 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
تو آن نه‌ای که از صحبت تو برگیرند و گر ملول شوی دگر گیرند و گر به خشم برانی طریق رفتن نیست کجا روند که یار از تو گیرند به تیغ اگر بزنی بی‌دریغ و برگردی چو روی باز کنی دوستی ز سر گیرند هلاک به نزدیک طالبان مراد اگر چه کار بزرگست مختصر گیرند روا بود همه آفرینش را که پیش ما دست بر کمر گیرند قمر مقابله با روی او نیارد کرد و گر کند همه کس عیب بر گیرند به چند سال نشاید گرفت ملکی را که خسروان ملاحت به یک نظر گیرند خدنگ غمزه خطا نمی‌افتد اگر چه طایفه‌ای زهد را سپر گیرند کم از مطالعه‌ای بوستان سلطان را چو باغبان نگذارد کز او ثمر گیرند وصال کعبه میسر نمی‌شود مگر که راه بیابان پرخطر گیرند ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/497 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
آفتاب از کوه سر بر می‌زند ماهروی انگشت بر در می‌زند آن کمان ابرو که تیر غمزه‌اش هر زمانی صید دیگر می‌زند دست و ساعد می‌کشد درویش را تا نپنداری که خنجر می‌زند یاسمین بویی که سرو قامتش طعنه بر بالای عرعر می‌زند روی و چشمی دارم اندر مهر او کاین گهر می‌ریزد آن زر می‌زند را پیشانیی باید چو میخ تا حبیبش سنگ بر سر می‌زند انگبین رویان نترسند از مگس نوش می‌گیرند و نشتر می‌زند در به روی دوست بستن نیست ور ببندی سر به در بر می‌زند دیگر قلم پولاد دار کاین سخن آتش به نی در می‌زند ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/494 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
توانگران که به جنب سرای درویشند مروت است که هر وقت از او بیندیشند تو ای توانگر حُسن، از غنای درویشان خبر نداری اگر خسته‌اند و گر ریشند تو را چه غم که یکی در غمت به جان آید که دوستان تو چندان که می‌کشی بیشند مرا به علت بیگانگی ز مران که دوستان وفادار بهتر از غلام همت رندان و پاکبازانم که از محبت با دوست، دشمن هر آینه لب جواب تلخ دهد چنان که نوشند ضارب نیشند تو عاشقان مسلم ندیده‌ای که تیغ بر سر و سر بنده‌وار در پیشند نه چون منند و تو؛ مسکین، حریص، کوته‌دست که ترک هر دو جهان گفته‌اند و درویشند ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/492 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
یار باید که هر چه یار کند بر مراد اختیار کند زینهار از کسی که در غم دوست پیش بیگانه کند بار یاران بکش که دامن آن برد کاحتمال خار کند خانه در خراباتست نیکنامی در او چه کار کند شهربند هوای مباش سگ شهر استخوان شکار کند هر شبی یار شاهدی بودن روز هشیاریت خمار کند قاضی شهر عاشقان باید که به یک شاهد اختصار کند سر سرای سلطانست نادر آن جا کسی گذار کند ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/491 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
بی‌دل نوایی می‌زند بادپیمایی هوایی می‌زند کس نمی‌بینم ز بیرون سرای و اندرونم مرحبایی می‌زند آتشی دارم که می‌سوزد وجود چون بر او باد صبایی می‌زند گر چه دریا را نمی‌بیند کنار غرقه حالی دست و پایی می‌زند فتنه‌ای بر بام باشد تا یکی سر به دیوار سرایی می‌زند آشنایان را جراحت مرهمست زان که آشنایی می‌زند حیف باشد دست او در من پادشاهی با گدایی می‌زند بنده‌ام گر بی گناهی می‌کشد راضیم گر بی خطایی می‌زند شکر نعمت می‌کنم گر خلعتی می‌فرستد یا قفایی می‌زند ناپسندیده‌ست پیش اهل رای هر که بعد از رایی می‌زند محتسب گو چنگ میخواران بسوز مطرب ما به تایی می‌زند دود از آتش می‌رود از قتیل این دم هم ز جایی می‌زند ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/493 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
کسی که روی تو بیند نگه به کس نکند ز سیر نباشد ز عیش بس نکند در این روش که تویی پیش هر که بازآیی گرش به تیغ زنی روی بازپس نکند چنان به پای تو در مردن آرزومندم که زندگانی چنان نکند به مدتی یاد دوستی نکنی که یاد تو نتواند که یک نکند ندانمت که اجازت نوشت و فتوی داد که خلق بریزی مکن که کس نکند اگر نصیب نبخشی نظر دریغ مدار شکرفروش چنین ظلم بر مگس نکند بنال اگر دوستان داری که هیچ از این در قفس نکند ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/489 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
بخرام بالله تا صبا بیخ صنوبر برکند برقع برافکن تا بهشت از حور برکند زان روی و خال برکش نقاب پرنیان تا پیش رویت آسمان آن خال اختر برکند خلقی چو من بر روی تو آشفته همچون موی تو پای آن نهد در کوی تو کاول از سر برکند زان عارض فر نه رنگ دارد نه بو انگشت غیرت را بگو تا چشم عبهر برکند ما خار غم در پای جان در کویت ای روان وان گه که را پروای آن کز پای نشتر برکند ماه است رویت یا ملک قند است لعلت یا نمک بنمای پیکر تا فلک مهر از دوپیکر برکند باری به و گر سوی صحرا بگذری واله شود کبک دری طاووس شهپر برکند چو شد هندوی تو هل تا پرستد روی تو کاو خیمه زد پهلوی تو فردای محشر برکند ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/490 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
زلف او بر رخ چو جولان می‌کند مشک را در شهر ارزان می‌کند جوهری عقل در بازار حسن قیمت لعلش به صد جان می‌کند آفتاب حسن او تا شعله زد ماه رخ در پرده پنهان می‌کند من همه قصد وصالش می‌کنم وان ستمگر عزم هجران می‌کند گر نمکدان پرشکر مترس تلخیی کان شکرستان می‌کند تیر مژگان و کمان ابروش عاشقان را عید قربان می‌کند از وفاها هر چه بتوان می‌کنم وز جفاها هر چه نتوان می‌کند ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/484 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
چه کند بنده که بر جور تحمل نکند دل اگر تنگ شود مهر تبدل نکند دل و دین در سر کارت شد و بسیاری نیست سر و جان که دیوانه تأمل نکند سحر گویند حرامست در این عهد ولیک چشمت آن کرد که هاروت به بابل نکند غرقه در بحر عمیق تو چنان بی‌خبرم که مبادا که چه دریام (؟) به ساحل نکند به نروم تا تو در آغوش منی ار روی تو بیند طلب نکند هر که با دوست چو دریافت چیز و کس در نظرش باز تخیل نکند ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/487 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
سرو بلند بین که چه رفتار می‌کند وآن ماه محتشم که چه گفتار می‌کند آن چشم مست بین که به شوخی و قصد هلاک مردم هشیار می‌کند دیوانه می‌کند تمیز را هر گه که التفات پری‌وار می‌کند ما روی کرده از همه عالم به روی او وآن سست عهد روی به دیوار می‌کند عاقل خبر ندارد از اندوه عاشقان خفته‌ست و عیب مردم بیدار می‌کند من طاقت شکیب ندارم ز روی صوفی به عجز اقرار می‌کند بیچاره از مطالعه روی نیکوان صد بار توبه کرد و دگربار می‌کند نگفتمت که خم زلف شاهدان دربند او مشو که گرفتار می‌کند ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/485 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
وقتی سودایی می‌رفت به بستان‌ها بی کردی بوی و ریحان‌ها گه نعره زدی گه جامه دریدی با یاد تو افتادم از یاد برفت آن‌ها ای مهر تو در وی مهر تو بر لب‌ها وی شور تو در سرها وی سر تو در جان‌ها تا عهد تو دربستم عهد همه بشکستم بعد از تو روا باشد نقض همه پیمان‌ها تا خار غم آویخته در دامن کوته نظری باشد رفتن به آن را که چنین دردی از پای دراندازد باید که فروشوید دست از همه درمان‌ها گر در طلبت رنجی ما را برسد شاید چون حرم باشد سهل است بیابان‌ها هر تیر که در کیش است گر بر ریش آید ما نیز یکی باشیم از جمله قربان‌ها هر کاو نظری دارد با یار کمان ابرو باید که سپر باشد پیش همه پیکان‌ها گویند مگو چندین سخن از می‌گویم و بعد از من گویند به دوران‌ها ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/488 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈