eitaa logo
مائده آسمانی
107 دنبال‌کننده
5 عکس
1 ویدیو
775 فایل
"مائده آسمانی" گزیده ای از تفاسیر قرآن کریم، پخش شده از رادیو کرمان با کارشناسی حاج محمود خالقی ادمین: @Habib_khaleghi کانال تلگرام: https://t.me/maede_aasmani
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از حبیب
M-A-yoosof 179.mp3
3.61M
🌺برنامه 179، آیه 47 ـ 49 🔈چکیده این برنامه: 🔹 توصیه کرد در هفت سال ، گندم بکارند و آن را برای هفت سال نگه دارند. 🔹در زمان یوسف، مواد غذایی کار سختی بود و امکانات امروزی وجود نداشت. از این رو یوسف برای نگهداری ، پیشنهاد کرد که آن را در باقی بگذارند. 🔹او پیش‌بینی کرد که در هفت سال دوم، همه مصرف می‌شود، مگر مقدار کمی که برای سال پانزدهم نیاز است. 🔸https://t.me/maede_aasmani 🔸https://eitaa.com/maede_asmani 🔸https://chat.whatsapp.com/Cwldip6vQkP9Q44Tteriw0
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از حبیب
M-A-yoosof 180.mp3
3.31M
🔈برنامه 180، آیه 47 ـ 49 🌺چکیده این برنامه: 🔹یوسف فرمود در سال پانزدهم، اوضاع عادی می‌شود. «یغاث» دو حالت دارد: 👈یا از ریشه «غیث» به معنای است؛ یعنی در سال پانزدهم، باران بر مردم می‌بارد؛ 👈یا از ریشه «غوث» به معنای است؛ یعنی مردم یاری می‌شوند (کنایه از پایان ). 🔹«یعصرون» یعنی می‌فشرند. مقصود از در اینجا، فشردن است؛ یعنی وضعیت و خوب می‌شود و میوه فراوان می‌گردد، به گونه‌ای که مردمْ علاوه بر مصرف خود میوه‌ها، آب آنها را هم می‌گیرند. البته این احتمال نیز وجود دارد که مقصود، فشردنِ سینه باشد؛ یعنی وضعیت آب و کشاورزی چنان خوب می‌شود که دامداری رونق می‌گیرد و دام‌ها شیر فراوان می‌دهند. 🔹پرسش: در خواب پادشاه، تنها به چهارده سال اشاره شده بود، نه بیشتر. یوسف از کجا فهمید که ، است؟ 👈پاسخ: ان شاء الله در برنامه آینده. 🔸https://t.me/maede_aasmani 🔸https://eitaa.com/maede_asmani 🔸https://chat.whatsapp.com/Cwldip6vQkP9Q44Tteriw0
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از حبیب
M-A-yoosof 181.mp3
3.15M
🔈برنامه 181، آیه 47 ـ 49 🌺چکیده این برنامه: 👈پاسخ پرسش برنامه گذشته: بعضی گفته‌اند که یوسف علیه السلام از خودش بهره برد؛ اما رضوان الله علیه فرموده‌اند از خود خواب این برداشت می‌شود؛ زیرا سالهای ، هفت تا شمرده شده‌اند. اگر سال پانزدهم هم می‌بود، باید گفته می‌شد هشت سال بی‌آبی، نه هفت سال. پس سال پانزدهم، پایان خشکسالی؛ یعنی بوده است. 🔹در این چهارده سال که به ربط داشت، یوسف امر کرد مردم را که چنین و چنان کنند؛ اما سال پانزدهم که بحران برطرف شد، دیگر خبری از لحن نیست و گویی خود مردم کار را به دست گرفتند (فیه یعصرون). می‌توان این نکته را استفاده نمود که نباید در کار مردم دخالت کنند، مگر در مواقع خاص، مثل . 🔸https://t.me/maede_aasmani 🔸https://eitaa.com/maede_asmani 🔸https://chat.whatsapp.com/Cwldip6vQkP9Q44Tteriw0
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از حبیب
M-A-yoosof 182.mp3
4.04M
🔈برنامه 182، آیه 47 ـ 49 🌺چکیده این برنامه: 🔹خداوند وقتی بخواهد چیزی شود، را فراهم می‌کند؛ مثلاً در داستان مورد بحث، یک ، هم سبب شد یوسف آزاد گردد و هم سبب شد از عبور کند. 🔹وقتی یوسف نزد او آمد و خواب را تعریف کرد، یوسف به رویش نیاورد و نکرد که چرا این چند سال من را از یاد بردی! زیرا او و داشت. علاوه بر این، سرنوشت و منافع مردم مصر، به این خواب بستگی داشت. 🔸https://t.me/maede_aasmani 🔸https://eitaa.com/maede_asmani 🔸https://chat.whatsapp.com/Cwldip6vQkP9Q44Tteriw0
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از حبیب
M-A-yoosof 183.mp3
3.67M
🔈برنامه 183، آیه 47 ـ 49 🌺چکیده این برنامه: 🔹پرسش: آیا در عدد ، و هست؟ 👈پاسخ: گاهی در این اعداد، رمز و رازی هست مانند هفت شوط ، هفت بار و مانند اینها؛ اما اینجا معلوم نیست چنین رمز و رازی در کار بوده باشد؛ چون این عدد برگرفته از یک شخصی برای یک بوده است. 🔹آیة الله جوادی آملی فرموده‌اند: اگر نباشد، و و هم نیست و حتی مردم دیگر هم نخواهند بود. این نکته از برخی روایات هم بر می‌آید، مثل این سخن پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ که «خداوندا در ما قرار ده و بین ما و آن جدایی مینداز! اگر نان نباشد، نه می‌خوانیم و نه می‌گیریم و نه دیگر را انجام می‌دهیم.» (الکافی، ج5، ص73) نان مظهر اقتصاد است. 🔹البته مراد حضرت این نیست که فقر مجوزی است برای ؛ نه؛ بلکه واقعیت را چنین بیان کرده‌اند که اکثر مردم اگر فقیر باشند، دینشان را حفظ نخواهند کرد. 🔸https://t.me/maede_aasmani 🔸https://eitaa.com/maede_asmani 🔸https://chat.whatsapp.com/Cwldip6vQkP9Q44Tteriw0
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
M-A-yoosof 184.mp3
4.2M
🔈برنامه 184، آیه 50 ـ 53 🌺چکیده این برنامه: 🔹ادامه فرمایش آیة الله : ما یک «» داریم و یک «». فاقد کسی است که چیزی را ندارد؛ مثلاً کسی که مدرک علمی یا گذرنامه ندارد، فاقد مدرک و فاقد گذرنامه است. اما کسی که است را نیز می‌گویند. فقیر یعنی کسی که شکسته و دیگر نمی‌تواند بایستد. کسی که مال نداشته باشد یا جامعه‌ای که اقتصادش ضعیف باشد، فقیر است؛ یعنی نمی‌تواند روی پایش بایستد. مؤید این مطلب، آیه 4 است که می‌فرماید: «اموال خود را، كه خداوند زندگی شما قرار داده، به دست نسپاريد». 🔹احتمالا از همین جهت است که با آن که بود، قبل از آن که از مردم بخواهد را بپذیرند و و اعمالشان را عوض کنند، تدبیر را بر عهده می‌گیرد. حضرت می‌دانستند اگر مردم حل شود، بعدا به راحتی و را می‌پذیرند. (ادامه این مطلب، در برنامه بعد) 🔸https://t.me/maede_aasmani 🔸https://eitaa.com/maede_asmani 🔸https://chat.whatsapp.com/Cwldip6vQkP9Q44Tteriw0
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از حبیب
M-A-yoosof 185.mp3
4.07M
🔈برنامه 185، آیه 50 ـ 53 🌺چکیده این برنامه: 🔹در این برنامه، آیات 50 ـ 53 ترجمه می‌شوند. 🔹یک مثال برای مطالب برنامه گذشته: 👈گفتیم که این یک واقعیت است که تا درست نشود، اکثر مردم اهل نخواهند بود. این واقعیت دیگری است که تا نباشد، اکثر مردم قوانین راهنمایی و رانندگی را رعایت نمی‌کنند. این که جریمه باشد یا نباشد، خوب بودن قوانین را تغییر نمی‌دهد؛ اما به هر حال، این است که تا جریمه نباشد، بیشتر مردم عمل نمی‌کنند. دینداری هم خوب است؛ چه اقتصاد خوب باشد و چه بد؛ اما واقعیت این است که تا اقتصاد خوب نباشد، بیشتر مردم دیندار نخواهند بود. 🔸https://t.me/maede_aasmani 🔸https://eitaa.com/maede_asmani 🔸https://chat.whatsapp.com/Cwldip6vQkP9Q44Tteriw0
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از حبیب
M-A-yoosof 186.mp3
4.13M
🔈برنامه 186، آیه 50 ـ 53 🌺چکیده این برنامه: 🔹در حکایت به افتادن ، چند [کاراکتر] وجود داشت: یکی خود یوسف علیه السلام؛ دوم، همسر عزیز مصر ()، سوم، خود ، چهارم که بالاتر از عزیز بود، و پنجم که دستانشان را بریدند. 🔹در زمانی که یوسف به پادشاه می‌گوید «قضیه زنانی که دستانشان را بریدند، چه بود؟» از پنج نقش بالا، چهار تا حضور دارند: خود یوسف، زلیخا، پادشاه، و همه یا بخش عمده‌ای از زنان دربار. 🔹تنها نقشی که حضور ندارد و احتمالا مرده بوده، عزیز مصر است؛ زیرا اگر حضور می‌داشت، باید مؤاخذه می‌شد که چرا با زندانی‌شدن یوسف موافقت کرده بوده است؟ 🔹البته پادشاه نیز ممکن است همان پادشاه سابق نباشد. اما اگر همان پادشاه سابق باشد، از وقایع خبر نداشته و از همین رو، ماجرا را از زنان می‌پرسد. 🔸https://t.me/maede_aasmani 🔸https://eitaa.com/maede_asmani 🔸https://chat.whatsapp.com/Cwldip6vQkP9Q44Tteriw0
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از حبیب
M-A-yoosof 187.mp3
3.68M
🔈برنامه 187، آیه 50 ـ 53 🌺چکیده این برنامه: 🔹حضرت یوسف، وقتی واژه «» را به کار می‌بردند، اگر به معنای بود، به مخاطب نسبت می‌دادند: «ارجع إلی ربّک»؛ اما هر گاه به معنای «» بود، به خودشان نسبت می‌دادند: «إنّ ربّی بکیدهنّ علیم». 🔹این که پادشاه گفت: «یوسف را نزد من بیاورید» یک زندانی نبود؛ بلکه می‌خواست اولا یوسف را کند و ثانیا از او بگیرد و احیانا و مقامی به او بدهد و گرنه معنا نداشت یک وقتی احضار می‌شود، شرط بگذارد و بگوید اول تکلیف آن زنان را مشخص کنید. 🔹حضرت با این شرط گذاشتن، می‌خواستند دامن خود را از پاک بکنند و این گونه زمینه را برای قبول و در آینده آماده نمایند. 🔸https://t.me/maede_aasmani 🔸https://eitaa.com/maede_asmani 🔸https://chat.whatsapp.com/Cwldip6vQkP9Q44Tteriw0
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
M-A-yoosof 188.mp3
3.35M
🔈برنامه 188، آیه 50 ـ 53 🌺چکیده این برنامه: 🔹آنچه یوسف را یوسف کرد، او بود، نه . 🔹یکی از مصادیق بارزِ سیرت زیبای یوسف، او از کسانی بود که سبب شدند سالها در بیفتد. او حتی صراحتا آنان را نکرد و به ، تنها این پیغام را رساند که «بپرس قضیه که دستشان را بریدند، چه بود؟» 🔹در آمده خداوند به اختیارِ همه چیز را (واگذار) کرده، غیر از یک چیز و آن این است که خودش را ذلیل کند. ظاهرا مقصود، این است که و ، آن قدر اهمیت دارد که خودش حفظ آن را بر عهده گرفته است و اسبابش را فراهم می‌کند. 🔸https://t.me/maede_aasmani 🔸https://eitaa.com/maede_asmani 🔸https://chat.whatsapp.com/Cwldip6vQkP9Q44Tteriw0
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
M-A-yoosof 189.mp3
3.57M
🔈برنامه 189، آیه 50 ـ 53 🌺چکیده این برنامه: 🔹یوسف در ارسال پیغام به ، کرد و مستقیما از پادشاه نخواست که از زنان بپرسد؛ بلکه به فرستاده‌ی او گفت: «از پادشاه چنین بپرس!». وقتی پادشاه بخواهد به این پرسش پاسخ دهد، قاعدتاً باید خودش از بپرسد. پس یوسف از پادشاه خواست که تکلیف زنان را تشخیص کند. 🔹«سؤال» اینجا به معنای است، نه . اما پرسش گاهی برای و دانستنِ چیزی است که نمی‌دانیم و گاهی برای بازخواست و است. اینجا پرسشی که یوسف مطرح می‌کند، به قصد بازخواست است، نه برای استفهام. 🔸https://t.me/maede_aasmani 🔸https://eitaa.com/maede_asmani 🔸https://chat.whatsapp.com/Cwldip6vQkP9Q44Tteriw0
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
M-A-yoosof 190.mp3
3.03M
🔈برنامه 190، آیه 50 ـ 53 🌺چکیده این برنامه: 🔹وقتی از و ، پرسید که ماجرا چیست، ایشان گفتند که ما هیچ بدی از سراغ نداریم؛ اما همسر عزیز علاوه بر این که به گواهی داد، کرد که این من بودم که کردم. 🔹پرسش: چرا همسر عزیز در این موقعیت، به گناهش کرد؟ 👈پاسخ: احتمال نخست؛ سالها داشت و می‌خواست رها شود. 👈احتمال دوم؛ را دید که حتی در این موقعیت نیز نام را به عنوان نبُرد. 👈احتمال سوم؛ آن قدر به یوسف داشت که می‌خواست یوسف با و از آزاد شود، نه مانند یک زندانی که شده است. (این احتمالات قابل جمعند) 🔸https://t.me/maede_aasmani 🔸https://eitaa.com/maede_asmani 🔸https://chat.whatsapp.com/Cwldip6vQkP9Q44Tteriw0
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از حبیب
M-A-yoosof 191.mp3
3.55M
🔈برنامه 191، آیه 50 ـ 53 🌺چکیده این برنامه: 🔹این عبارت، گفتار علیه السلام است که «ذلک لیعلم أنّی لم أخنه بالغیب و أنّ الله لا یهدی کید الخائنین و ما أبرّئ نفسی إنّ النّفس لأمّارة بالسوء إلا ما رحم ربّی إنّ ربّی غفور رحیم» یعنی این‌ها برای آن است که «او» بداند به وی خیانت نکردم و خداوند مکر خائنان را به سرانجام نمی‌رساند. و نفس خویش را تبرئه نمی‌کنم؛ زیرا نفس بسیار به بدی امر می‌کند، مگر آن که پروردگارم رحم کند که پروردگارم بسیار بخشایشگر و مهربان است. 🔹مقصود از «او» در عبارت فوق، است؛ یعنی می‌خواستم پادشاه بداند که من به نکردم. 🔹مقصود از این خیانت، هم در امور بوده است و هم در امور و و دستگاه و غیره. 🔹برخی عبارت فوق را گفتار دانسته‌اند که در برنامه بعد به آن خواهیم پرداخت. 🔸https://t.me/maede_aasmani 🔸https://eitaa.com/maede_asmani 🔸https://chat.whatsapp.com/Cwldip6vQkP9Q44Tteriw0