eitaa logo
پرتو اشراق
782 دنبال‌کننده
25.2هزار عکس
13.6هزار ویدیو
57 فایل
🔮 کانال جامع با مطالب متنوع 🏮شاید جواب سئوال شما اینجا باشد! 📮ارتباط با مدیر: @omidsafaei 📲 کپی برداری مطالب جهت نشر معارف اهل بیت(ع) موجب خوشحالی است! 🔰 کانال سروش پلاس: 🆔 sapp.ir/partoweshraq
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 بالاترين انتخاب 📗 ابوالمؤيد موفق بن احمد اخطب الخطباى خوارزمى در كتاب «المناقب» به سند خود از نقل مى كند كه گفت: 🌹شنيدم از آن حضرت كه مى فرمود: 🌠 در خداى متعال به من وحى فرمود كه: 🌍 يا محمد! نظر كردم به سوى اهل زمين و ترا از ميان ايشان برگزيدم و نامى از نام هاى خود براى تو جدا كردم. 🔅در جايى ياد نشوم، مگر اين كه تو با من ياد شوى، من و تو ، بعد از تو را از ميان اهل زمين برگزيدم و نامى از نام هاى خود براى او جدا كردم، منم اعلى و اوست على، يا محمد! تو و على و و و و امامان از اولاد حسين را آفريدم از نور خود و ولايت شما را بر آسمان ها و زمين ها عرض كردم، پس هر كس قبول كرد از مؤمنان است و هر كس انكار كرد از كافران است، يا محمد! مى خواهى ايشان را ببينى؟ 🌹 عرض كردم: بلى، خطاب فرمود: 🌟 به طرف راست عرش بنگر، چون نظر كردم، ناگهان على و حسن و حسين و على بن حسين و محمد بن على و جعفر بن محمد و موسى بن جعفر و على بن موسى و محمد بن على و على بن محمد و حسن بن على و محمد مهدى بن الحسن [عليهم السلام ] را هم چون ستاره درخشان ديدم. ⚜ آن گاه خطاب الهى رسيد: 🔅«يا مُحَمَّدُ! هؤُلاءِ حُجَجى عَلى عِبادى وَهُمْ أوْصِياءُكَ». 🔅اى محمد! اينان حجج من بر بندگان و جانشينان بعد از تو هستند. 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
🌙 {فضائل و مناقب} ⏳لحظه‌ای که (سلام الله علیها) و فرزندانش بالای سر حاضر می‌شوند! ⚜ (علیه السلام) در پاسخ به این پرسش که آیا مؤمن از جان کندن خود ناراحت می شود، فرمودند: 🔅نه، به خدا، زمانی که فرشته مرگ ( ) برای ستاندن جانش می‌آید، او بی تابی می‌کند. ⚜ امّا عزرائیل به او می گوید: 🔅ای دوست خدا، بی تابی مکن؛ زیرا سوگند به آن که (صلی الله علیه و آله و سلم) را برانگیخت، من از پدر مهربانی که به بالینت بیاید، با تو خوش رفتارتر و مهربانترم. 👁 چشمت را باز کن و بنگر. ⚜ حضرت فرمود: 🌹 (صلی الله علیه و آله) و و و و و امامان از نسل آنها (علیهم‌ السلام)، در برابرش نمایان می‌شوند و به او گفته می‌شود: 🔅این رسول خدا و... رفیقان و همراهان تو هستند... در این هنگام، چیزی برای او خوشتر از این نیست که جان از بدنش جدا شود و به منادی بپیوندد. 📚 منبع: ، جلد ۳، صفحه ۱۲۷ - ص ۵۲۰. 📲 ڪانال پـرتـو اشـراق 🌐 @partoweshraq
🌟 تفاوت در پیامبران 👳« » عالمی بزرگ بود، از (علیه السلام) پرسید: ❓«چرا خدا (علیه السلام) را با معجزه‌ی ید بیضا (دست درخشان)، و (علیه السلام) را با معجزه ی طب، و (صلی الله علیه و آله) را با معجزه ی سخن فرستاد؟» 💚 امام رضا (علیه السلام) فرمودند: 🔅«خدا وقتی موسی (علیه السلام) را فرستاد؛ زمان، زمان بود و خدا چیزی به او داد که از عهده‌ی هیچ یک از جادوگران ساخته نبود... 🔅وقتی عیسی (علیه السلام) را فرستاد؛ روزگار پزشکی و پیشرفت بود و خدا چیزی به عیسی (علیه السلام) داد که از عهده‌ی هیچ پزشکی ساخته نبود مثل زنده کردن مرده... 🔅و وقتی محمد (صلی الله علیه و آله) را فرستاد؛ روزگار بود و خدا به پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) معجزه ای داد که سکه ی آنان را از رونق انداخت...». 👳ابن سکیّت گفت: «والله هیچ کس را مثل تو ندیده ام و نخواهم دید!» (١) ١- الاحتجاج، ج ٢، ص ٢٢۴. 📔یک قمقمه دریا، صد قصه و نکته از زندگی امام رضا (علیه السلام) - محمد هادی زاهدی [برای] سازمان فرهنگی آستان قدس رضوی. 🌹 اللهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عجل فرجهم 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
📜جریان تفسیر (س) از سوره مریم 🌹حضرت زینب (سلام الله علیها) پرورش یافته مکتب وحی و شخصیتی بود که حق را ادا کرد که همان ملازمت دائم با قرآن و عترت است. 📚📖 از این رو نیاز است سیره و سلوک قرآنی این بانوی گرامی اسلام مورد مطالعه و تحقیق قرار گیرد و به عنوان الگویی برای شیعیان و به خصوص بانوان قرار گیرد. 🌴 بر اساس گزارشاتی که در برخی کتب آمده است، حضرت در دوران حضورشان در برای بانوان جلسات تفسیری قرآن برگزار می‌کردند و برخی آموخته‌های خود از آل عبا (ع) را به آنان انتقال می‌دادند. در یکی از این گزارشات آمده است: 📜روزی (ع) وارد خانه شد و شنید که دخترش زینب (س) به شکل خاصی حروف مقطعه ابتدای سوره‌ها از جمله حروف « » که در ابتدای نازل شده است را برای زنان کوفه تفسیر می‌کند. 👣 بعد از اتمام درس، (ع) نزد دخترش حضرت زینب (س) رفت و فرمود: 🔅«ای نور چشم من، آیا می‌دانی که این حروف رمزی درباره وقایعی است که در سرزمین بر تو و برادرت وارد خواهد آمد؟» 📚 در کتاب «کمال‌الدین» خود روایتی را با همین مضمون از (ع) نقل می‌کند. 👌راوی از امام (ع) سؤالاتی از و تأویل آیات می‌پرسید که بحث درباره (س) شد. 🌷 حضرت در تأویل آیه اولیه این سوره فرمود: 🔅«زکریا (علیه‌السلام) از پروردگار خود خواست که به او اسمای خمسه طیبه را بیاموزد، فرود آمد آن‌ها را به وی آموخت. زکریا چون و و و (ع) را یاد می‌کرد غمش برطرف و گرفتاریش زائل مى‌شد و چون حسین (ع) را یاد می‌کرد گریه گلویش را می‌گرفت و مبهوت می‌شد. ✋یک روز عرض کرد معبود من مرا چه مى‌شود که چون چهار نفر از خمسه طیبه را یاد می‌کنم به یاد آنان از غم‌هاى خود آرام می‌شوم و چون حسین را یاد می‌کنم چشمم اشک می‌ریزد و ناله‌ام بلند مى‌شود؟ ⚜ خداى تبارک و تعالى او را از قصه حسین خبر داد و فرمود کهیعص «کاف» نام کربلا است و «هاء» است و «یاء» (علیه اللعنه) است که او ظالم بر حسین است «عین» حسین است و «ص» او است». (١) 📚 پی نوشت ها : ١. کمال الدین، ج ۲، ص ۴۵۴. 📚 منابع: 📚 محلاتی، ۱۳۴۹، ج ۳، ص ۵۷ کتاب منزلت و شخصیت علمی حضرت زینب (س) نوشته منیره سادات کامرانی، ص ۵۷ و ۵۸. 🎙حجت‌ الاسلام حائری‌زاده، همایش بزرگ رهروان زینبی 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
🔥چهار نفرینى كه در روز ‌ مستجاب شد! 💚 به مناسبت ، شب زیارتی ارباب بی کفن 👳🏿 مردى كه دو پا و دو دست او قطع شده بود و هر دو چشمش نیز كور بود، فریاد مى زد: خدایا مرا از آتش نجات بده! 👥 به او گفتند: از براى تو که مجازاتى باقى نمانده، باز مى گویى خدایا مرا از آتش نجات بده؟! ⚔ گفت: من در با افرادى بودم، كه (علیه السلام) را كشتند، وقتى امام شهید شد، مردم لباسهاى او را به تاراج بردند. 👳🏻 شلوار و بند شلوار گران قیمتى در تن آن حضرت دیدم، مرا به آن داشت تا آن بند قیمتى را از شلوار درآورم. 🏇 به طرف پیكر (علیه السلام) نزدیك شدم. ✋همین كه خواستم آن بند را باز كنم، ناگاه دیدم آن حضرت دست راستش را بلند كرد و روى آن بند نهاد! 🗡من نتوانستم دست آن مظلوم را كنار بزنم، لذا دستش را قطع كردم! 🤚 همین كه خواستم آن بند را بیرون آورم، دیدم حضرت دست چپ خود را بلند كرد و روى آن بند نهاد! 🗡 هر چه كردم نتوانستم دستش را از روى بند بردارم، بدین جهت دست چپش را نیز بریدم! ⚡باز تصمیم گرفتم آن بند را بیرون آورم، صداى وحشتناك زلزله اى را شنیدم! 🌌 ترسیدم و كنار رفتم و شب در همان جا كنار بدن هاى پاره پاره شهدا خوابیدم. 🌠 ناگاه، در عالم خواب، دیدم كه گویا (صلی الله علیه و آله و سلم) همراه (علیه السلام) و (سلام الله علیها) آمد، (علیه السلام) را بوسید و سپس فرمود: 🌹 پسرم تو را كشتند، خدا كسانى را كه با تو چنین كردند بكشد! 🌷 شنیدم امام حسین (علیه السلام) در پاسخ فرمود: ▪شمر مرا كشت و این شخص كه در اینجا خوابیده، دست هایم را قطع كرد. 🌹 (سلام الله علیها) به من روى كرد و فرمود: ▪خداوند دست ها و پاهایت را قطع و چشم هایت را كور نماید و تو را داخل آتش نماید! 👳🏿 از خواب بیدار شدم. دریافتم كه كور شده ام و دست ها و پاهایم قطع شده. 🔥سه دعاى فاطمه (سلام الله علیها) به استجابت رسیده و هنوز چهارمى آن یعنى ورود در آتش باقى مانده، این است كه مى گویم: خدایا! مرا از آتش نجات بده... 🔥 لعنت الله علی قوم الظالمین... 📚 بحارالأنوار، ج ١، ص ٧٢٣. 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔 eitaa.com/partoweshraq ▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
🌹 🔥 (حکایت 3️⃣2⃣) 💎 حسن عاقبت به سبب سخاوت و صبر 🔗 یکی از کسانی که به سبب برخی فضائل اخلاقی هدایت شد اسیری محارب بود که بخاطر خصلت مهمان نوازی و صبر و استقامت در برابر مصائب و سختی ها مورد عفو پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) قرار گرفت داستان این مشرک را (صلی الله علیه و آله وسلم) چنین بیان می فرمایند: 🗡️ پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) یکی از اسیران را به حضور طلبیدند تا گردن او را بزنند، نازل شد و به پیامبر عرض کرد: ✨یا محمد، کشتن این فرد را از امروز به تاخیر انداز! 🌹 (صلی الله علیه و آله وسلم)، به سراغ فرد دیگری رفتند و تصمیم گرفتند فرد قبلی را آخرین نفر قرار دهند و سرانجام، او را صدا زدند تا گردنش را برنند بار دیگر جبرئیل نازل شد و گفت: ✨ای (صلی الله علیه و آله وسلم) پروردگارت سلام می رساند و می فرماید: 🍲 این اسیر تو، اهل اطعام به دیگران و اکرام میهمانان است و در مصائب و سختی ها صبور است و بارها را به دوش می کشد. 🌹پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) به این اسیر فرمودند: 🔅جبرئیل از سوی خدا درباره تو خبر داد که تو چنین و چنان هستی و منم (به خاطر این صفات) تو را آزاد می کنم! 🧔🏻آن اسیر گفت: مگر پروردگار تو، این صفات را دوست دارد؟! 🌹پیامبر فرمودند: آری! 🧔🏻گفت: اشهد أن لا اله الا الله و انک رسول الله آری، قسم به آنکه تو را به حق به پیامبری برگزید، هرگز هیچ سائلی را رد نکردم. (١). 📚 پی نوشت ها: ١. الحر العاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعة، (تهران: مکتبة الا سلامیة، ۱۳۸۷ق)، ج ۴، ابواب الصدقة، ص ۳۲۹. 📗اسرار حسن عاقبت و سوء عاقبت (جلد اول)، میرزا حسن ابوترابی‏. 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔 eitaa.com/partoweshraq ▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
🕎 حکایت دلنشین رسول رحمت (صلی الله علیه و آله) و عیادت از و جوان یهودی! ⚜️ (علیه السلام) فرمودند: 🔯 جوانی یهودى زیاد نزد (صلی الله علیه و آله) می آمد تا حدى که رسول خـدا (صلی الله علیه و آله) او را تنـد و تیز یـافت. 📜 گاهی او را براى کارى می فرستاد، و گاهی به همراه نامه اى به سوى قومی می فرستاد، تا اینکه چنـد روزى او را ندیدند، از او سـراغ گرفتند، کسـی به ایشان عرض کرد: ⏳در یکی از آخرین روزهاى عمرش او را ملاقات کردم! 🌹 (صلی الله علیه و آله) به همراه عدّه اى از یارانش به دیدن او رفتند، پیامبر برکتی داشتند که هرگز با کسـی صحبت نمی فرمودند مگر اینکه جـواب ایشان را می داد، سـپس فرمودند: 🔅اى جوان... 🛌 جوان چشـمانش را گشود، و گفت: لبیـک ای ابـاالقـاسم! 🌹فرمودند: بگو شهادت می دهم به وحدانیت خدا و اینکه من رسول خدایم. 🛌 جوان نگاهی به پدرش کرد و چیزى نگفت، سـپس براي مرتبه دوم رسول خدا (صلی الله علیه و آله) او را صدا زده و آنچه را در مرتبه اول به او گفته بودند فرمودند، جوان متوجه پـدرش شد و چیزى نگفت، براى مرتبه سوم پیامبر او را صدا زدند، جوان به طرف پدرش متوجه شد، پدرش گفت: 👴🏻 اگر می خواهی بگو و اگر نمی خواهی نگو! 🛌 غلام گفت: أشهد أن لا اله الّا الله و أنك رسول الله، و در همانجا مرد. 🌹رسول خدا‌ (صلی الله علیه و آله) به پدرش فرمود: 🔅شـما بیرون بروید، سـپس به یارانش فرمود: ⚰️ او را غسل دهید و کفن کنید و با من بیاییـد تا بر او نماز بخوانیم، سپس در حالی که خارج می شدند می فرمود: 🔅سـپاس خداوندى را که به وسـیله من بنده اى را امروز از آتش جهنم رهایی بخشید. 📚 بحارالأنوار، جلد ۶، صفحه ۲۶ - ۲۷. 📚 مستدرك الوسائل، جلد ۲، صفحه ۱۵۳ - ۱۵۴. 📚 الأمالی، جلد ۱، صفحه ۴۳۸. ✋🏻 ! 🔅شنیدمت که نظر می‌کنی به حال ضعیفان 🔅تبم گرفت و دلم خوش به انتظار عیادت 🖊️ سعدی 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔 eitaa.com/partoweshraq ▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
💞 خودم را به ازدواج محمد (صلی الله علیه و آله) در آوردم!! ⚜️ امام صادق (علیه السلام) فرمود: هنگامی که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) خواست با خدیجه (علیها السلام) ازدواج کند عمویش با اهل بیت خود و جمعی از قریش نزد عموی خدیجه بنام رفتند، آنگاه ابوطالب سخن آغاز کرد و خطبه ای به این مضمون خواند: ✋🏻«حمد و سپاس مخصوص خداوندی است که پروردگار کعبه است و ما را از ابراهیم و ذریه اسماعیل (علیهما السلام) قرار داد و ما در حرم امن جای داد، و ما را حاکم مردم ساخت و به ما در این شهری که در آن سکونت داریم برکت داده است، پس بدانید پسر برادرم محمد را با هیچ یک از قریش نمی سنجند بلکه بر آنها برتری دارد و مقام هیچ مردی را با او قیاس نمی نمایند بلکه مقام آن حضرت بالاتر است، او در فضائل انسانی همتائی ندارد هر چند دارای ثروت اندک است ولی مال و ثروت عطائی است از جانب خداوند، که آن را به اندازه نیاز مقدر نموده و همچون سایه ای است که زایل می شود. 🔅 به خدیجه علاقه مند است چنانچه خدیجه به آن حضرت علاقه مند می باشد، ما حضور تو برای خواستگاری خدیجه برای محمد با رضایت و تمایل خودش آمده ایم و هر قدر مهریه بخواهد من از مال خودم می پردازیم، خواه نقد و خواه نسیه، من به پروردگار کعبه سوگند یاد می کنم که محمد دارای مقام عظیم و موقعیتی ارجمند، و بهره ای گسترده و دینی شایع و رأی و تدبیری کامل است، و سپس سکوت کرد». ✝️ آنگاه ورقه بن نوفل عموی حضرت خدیجه (علیها السلام) که از کشیش ها و علمای بزرگ بود سخن گفت، ولی در سخن گفتنش لکنت زبان پیدا کرد و نتوانست جواب ابوطالب را به طور نیکو بدهد!! 🌹 (علیها السلام) به عمویش گفت: ای عمو! هر چند تو در سخن گفتن در این مقام از من مقدم تر هستی، اما اختیار بیش از من در این مورد نداری، آنگاه گفت: 🔅«ای محمد من خود را به ازدواج تو در آوردم و مهریه آن بر عهده من از مال خودم باشد! به عمویت ابوطالب بگو برای ولیمه ازدواج شتری قربانی کند و به مردم غذا بدهد، و هر وقت که می خواهی نزد من بیا!» ✋🏻ابوطالب به حاضران گفت: 🔅ای گروه حضار شاهد باشید که خدیجه خود را به محمد تزویج کرد و مهریه را خودش ضامن شد. 👤 یکی از مردم قریش گفت: عجب است که مهریه را زنان برای مردان ضامن می شوند! ☝🏻ابوطالب در جوابش فرمود: 🔅«اگر شوهران دیگر مثل برادرزاده من باشند با گران ترین قیمت ها و بلندترین مهریه ها او را خواستگاری خواهند کرد، و اگر مانند شما باشند زنان مهریه سنگین از شما طلب می کنند». 🐪 آنگاه ابوطالب شتری قربانی کرد(۱) و رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نزد حضرت خدیجه (علیها السلام) رفت. (۲). 📚 پی نوشت: ۱. خطبه عقد توسط ابوطالب خوانده شد به کتاب زندگانی حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) ج ۱، ص ۹۷ رجوع شود. ۲. کحل البصر، ص ۱۱۷. 📕 قصص الرسول یا داستانهایی از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، قاسم میرخلف زاده 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔 eitaa.com/partoweshraq ▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
🌷 داستان زیبای قنداق امام حسین و شفای فطرس ملک 📗 مرحوم شیخ صدوق - رضوان الله تعالی علیه - در کتاب أمالی خود به نقل از =صادق (صلوات الله علیه) آورده است: 🌴 هنگامی که حضرت ابا عبدالله (علیه السلام) تولد یافت، خداوند متعال را مامور گرداند تا به همراه یک هزار ملائکه فرود آیند و (صلی الله علیه و آله و سلم) را بر ولایت نوزادش تبریک و تهنیت گویند. 🏝️ جبرئیل در هنگام نزول، عبورش بر جزیره ای افتاد که فرشته ای به نام (۱) در آنجا قرار داشت. 🦋 و چون فطرس در انجام وظائف الهی کندی و سستی کرده بود بالهایش شکسته و در آن جزیره مدت هفت سال به عبادت خدا مشغول گشت تا آن که حسین (علیه السلام) به دنیا آمد. 🌠 وقتی فطرس ملک، متوجه عبور جبرئیل و همراهانش (علیه السلام) شد، سؤال نمود: 🦋 ای جبرئیل! کجا می روی؟ ⚜️ پاسخ داد: همانا خداوند متعال نعمتی نوزاد به (صلی الله علیه و آله و سلم) عطا کرده است و مرا جهت ابلاغ سلام و تهنیت بر آن حضرت مأمور گرداند. 🦋 فطرس اظهار داشت: مرا نیز همراه خودتان ببرید، شاید محمد رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) برایم دعا کند. ⚜️ جبرئیل تقاضای فطرس را پذیرفت و به کمک همراهانش او را با خود آوردند. 📚 امام صادق (علیه السلام) افزود: 🌴 زمانی که جبرئیل بر پیامبر خدا وارد شد، از طرف خداوند متعال و نیز از جانب خود به آن حضرت سلام کرد و پس از آن، تبریک و تهنیت گفت و موقعیت فطرس را به عرض حضرت رساند. 🌹 حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: به فطرس بگو: 🔅خود را به این نوزاد بمالد و به مکان اولیه خود مراجعت کند. 🦋 چون فطرس خود را به قنداقه حسین (علیه السلام) مالید مشگلش برطرف شد و اظهار داشت: 🔅«ای رسول خدا، امت تو بزودی این نوزاد را به قتل خواهد رساند، هر کس او را زیارت کند و یا بر او سلام و و درود فرستد، در هر کجا و در هر موقعیتی باشد من برای جبران این کرامت، سلام او را به حسین (علیه السلام) ابلاغ خواهم کرد». 🦋 و پس از آن به سمت بالا رفت. 📚 پی نوشت: ۱. بحارالانوار ج ۴۳، نسبت به نام فطرس با اختلاف نقل کرده است، در ص ۲۴۸ دردائیل و در ص ۲۵۹ صلصائیل و در ص ۲۴۳ فطرس می باشد، ضمناً مرحوم صدوق در کتاب کمال الدین ص ۲۸۲، ح ۳۶ داستان را بطور مشروع نیز بیان نموده است، و مدینةالمعاجز ج ۷، ص ۴۳۲ ح ۹۵۴ همین داستان را به طور مفصل از چند کتاب دیگر نقل کرده است. 📙 ستارگان فروزنده ولایت، عبداللّه صالحی‏. 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 sapp.ir/partoweshraq
🌹داستان خواندنی برخورد پیامبر با دختر 🐪🐫 هنگامى كه اسيران بنى طى (قبيله حاتم طائى) را به مدينه آوردند و آنها را وارد خدمت پيغمبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) كردند از جمله آنها دختر حاتم بود. 🧕🏻 مردم از زيبائى او در شگفت شدند؛ وقتى كه شروع به سخن گفتن كرد در ملاحت گفتار و شيرينى بيانش حيران گشتند به طورى كه زيبائى او را فراموش كردند. ✋🏻 گفت اى (صلى الله عليه و آله و سلم) پدرم از دنيا رفت و برادرم پنهان شد اگر مرا آزاد كنى تا دشمنان سرزنش نكرده و قبائل عرب طعنه نزنند بسيار بجا و به مورد است زيرا پدرم مردى طرفدار اخلاق پسنديده بود. گرسنگان را سير مى كرد و برهنگان را پوشاك مى داد. هيچ آرزومندى پيش او نيامد مگر اينكه به آرزوى خود رسيد. 🌹پيغمبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود:  🔅«دخترك اين صفات كه شمردى از اخلاق مومن است اگر پدرت زنده مى بود ما از خداوند برايش ‍ طلب بخشايش و رحمت مى كرديم». 🔗 پس از آن فرمود: او را آزاد كنيد به واسطه شرافت پدرش. 🧕🏻 عرض كرد تقاضا دارم اينهائى كه با منند نيز دستور دهيد آزاد كنند. 🌹حضرت فرمود: همراهان او را به واسطه شرافت خودش آزاد كنند. آنگاه فرمود:  🔅سه دسته را ترحم و رسيدگى نمائيد: ۱. عزيزى كه بعد از عزت خوار شود. ۲. ثروتمندى كه بينوا گردد. ۳. دانشمندى كه در ميان نادانان ضايع شده باشد. 🧕🏻 سفانه عرض كرد اجازه مى دهيد براى شما دعا كنم؟ 🌹فرمود: بكن. 🤲🏻 گفت: خداوند كمكها و نيكوكاريهاى شما را شامل مستمندان و بيچارگان نمايد و هيچ نعمتى را از قوم و دسته اى نگيرد مگر آنكه شما را وسيله بازگشت آن نعمت قرار دهد.  🌹 حضرت رسول (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: آمين. 🐪 بعد دستور داد مقدارى شتر و گوسفند به او دادند كه ميان دره را فرا گرفت. 🧕🏻 دختر حاتم از اين بخشش در شگفت شد، عرض كرد اين نوع جود و سخاوت مخصوص كسانى است كه از فقر و پريشانى نترسند. 🌹 پيغمبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود:  🔅«مرا پروردگارم اينطور تربيت كرده». 🧕🏻 عرض كرد اجازه مى فرمائيد بسوى خانه خود برگردم؟ 🌹فرمود: «تو مهمان ما هستى تا از خويشاوندانت شخص مورد اعتمادى بيايد و به همراهى او بروى».  🌴 بعد از چند روز كه در ضيافت آن حضرت بود از بستگانش آمدند خدمت پيغمبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم ) رسيد و اجازه رفتن خواست. پيغمبر دستور داد محلى براى او تهيه كردند كه روپوش آن از خز بود و با پسر عموهايش او را بازگرداند. 🐪🐫 در تمام راه هرگاه سفانه سر از محمل بيرون مى كرد مى ديد عده اى با شمشيرهاى برهنه به حفظ و حراست او ماءمورند. 🧕🏻وقتى به وطن رسيد به برادر خود عدى بن حاتم گفت برو ملحق به اين مرد شو اگر او را ببينى خواهى دانست به راستى پيغمبرى بزرگوار و با عظمت است. 👳🏻‍♂️ عدى آماده رفتن گرديد و به مدينه آمد. هنگامى كه حضرت در مسجد بود وارد خدمت ايشان گرديد. 🌹 همين كه پيغمبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) او را ديد فرمود: تو كيستى؟  👳🏻‍♂️✋🏻 عرض كرد من عدى بن حاتمم! 👣 حضرت از جاى بلند شد و عباى خود را زير او پهن كرد و او را بر روى او نشانيد، (و جلس بين يديه) و خود آنجناب به جهت احترام او روبروى او نشست از مشاهده اين اخلاق پسنديده عدى اسلام آورد .(۱) 📚 پی نوشت: ۱- شجره طوبى ، ج ۲، ص ۲۲. 📗 آگاه شویم، حسن امیدوار، جلد سیزدهم. 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
🦋 سخنی که به ابوطالب نیرو داد! 🌹 بدون آنكه اهمیتی به پیشامدها بدهد با سرسختی عجیبی در مقابل قریش مقاومت می كرد و راه خویش را به سوی هدفهایی كه داشت طی می كرد؛ از تحقیر و اهانت به بت ها و كوتاه خواندن عقل بت پرستان و نسبت گمراهی و ضلالت دادن به پدران و اجداد آنها دریغ نمی كرد. 🕋🌴 اكابر به تنگ آمدند، مطلب را با در میان گذاشتند و از او خواهش كردند یا شخصا جلو برادرزاده اش را بگیرد یا آنكه بگذارد قریش مستقیماً از جلو او بیرون آیند. 🦋 ابوطالب با زبان نرم هر طور بود قریش را ساكت كرد. تا كار تدریجا بالا گرفت و برای قرشیان دیگر قابل تحمل نبود. 🌴 در هر خانه ای سخن از (صلی اللّه علیه و آله) بود و هر دو نفر كه به هم می رسیدند، با نگرانی و ناراحتی سخنان و رفتار او را و اینكه از گوشه و كنار یكی یكی و یا گروه گروه به پیروان او ملحق می شوند ذكر می كردند. جای معطلی نبود. همه متفق القول شدند كه هر طور هست باید این غائله كوتاه شود. تصمیم گرفتند بار دیگر با ابوطالب در این موضوع صحبت كنند و این مرتبه جدی تر و مصمم تر با او سخن بگویند. 👥👥 رؤسا و اكابر قریش نزد ابوطالب آمدند و گفتند: ⚔️ «ما از تو خواهش كردیم كه جلو برادرزاده ات را بگیری و نگرفتی. ما به خاطر پیرمردی و احترام تو قبل از آنكه مطلب را با تو در میان بگذاریم متعرض او نشدیم، ولی دیگر تحمل نخواهیم كرد كه او برخدایان ما عیب بگیرد و بر عقلهای ما بخندد و به پدران ما نسبت ضلالت و گمراهی بدهد. این دفعه برای اتمام حجت آمده ایم، اگر جلو برادرزاده ات را نگیری ما دیگر بیش از این رعایت احترام و پیرمردی تو را نمی كنیم و با تو و او هر دو وارد جنگ می شویم تا یك طرف از پا درآید». 🦋 این اولتیماتوم صریح، ابوطالب را بسی ناراحت كرد. هیچ وقت تا آن روز همچو سخنان درشتی از قریش نشنیده بود. معلوم بود كه ابوطالب تاب مقاومت و مبارزه ی با قریش را ندارد و اگر بنا شود كار به جای خطرناك بكشد، خودش و برادرزاده اش و همه ی فامیل و بستگانش تباه خواهند شد. 👌🏻این بود كه كسی نزد رسول اكرم فرستاد و موضوع را با او در میان گذاشت و گفت: «حالا كه كار به اینجا كشیده، سكوت كن كه من و تو هر دو در خطر هستیم». 🌹رسول اكرم احساس كرد اولتیماتوم قریش در ابوطالب تأثیر كرده؛ در جواب ابوطالب جمله ای گفت كه همه ی سخنان قریش را از یاد ابوطالب برد، فرمود: ▪️«عمو جان! همین قدر بگویم كه اگر خورشید را در دست راست من و ماه را در دست چپ من بگذارند كه دست از دعوت و فعالیت خود بردارم هرگز برنخواهم داشت، تا خداوند دین خود را آشكار كند یا آنكه خودم جان بر سر این كار بگذارم». 🌹 این جمله را گفت و اشك هایش ریخت و از پیش ابوطالب حركت كرد. چند قدمی بیشتر نرفته بود كه به دستور ابوطالب برگشت! 🦋 ابوطالب گفت: «حالا كه این طور است، پس هر طور كه خودت می دانی عمل كن. به خدا قسم تا آخرین نفس از تو دفاع خواهم كرد». [۱] 📚 پی نوشت: ۱. سیره ی ابن هشام، ج ۱، ص ۲۶۵. 📚 منبع: ، شهید مطهری، جلد اول. 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
🌹 محمد، بهترین نام برای پسران 1️⃣ علی بن همام به سند خود از (ص) چنین روایت می کند: 🔅«اگر نام فرزند خود را گذاشتید، او را اکرام کرده و در مجالس برایش جا باز کنید. و کار او را زشت و ناپسند مشمرید. بی تردید اگر گروهی در حال مشاوره باشند و فردی به نام محمد یا احمد در میان شان باشد و او را در مشورت خود سهیم گردانند .سبب خیر آنان خواهد شد. هم چنین هیچ سفره ای نیست که شخصی به نام احمد یا محمد بر آن حاضر گردد مگر اینکه آن خانه روزانه دو بار تقدیس گردد. 📚 مستدرک الوسائل، جلد ۱۵. 2️⃣ ای ابا هارون! چند روزی است که تو راندیده ام؟ ✋🏻 عرض کردم: پسری برایم متولد شد. 🌹امام صادق علیه السلام فرمود: 🔅«مبارک باشد، او را چه نام می گذاری؟» ✋🏻 عرض کردم: محمد! 🌹حضرت تا نام محمد را شنید، گونه خود را به طرف زمین برده و فرمود: 🔅«محمد، محمد، محمد... آن قدر خم شد که نزدیک بود گونه اش به زمین ساییده شود». 🌹آن گاه فرمود: «جانم، فرزندم، همسرم، پدر و مادرم و تمام مردم روی زمین فدای رسول خدا باد. مبادا او را دشنام یا بزنی، مبادا با او بد رفتاری کنی، بدان که در روی زمین نام محمدی نیست مگر در هر روز گرامی اش بدارید». 📚 وسائل الشیعه- جلد ۱۵. 3️⃣ امام صادق علیه السلام عرض شد: ✋🏻فدایت شوم ما فرزندان خود را به نام شما و پدران شما می نامیم. آیا این عمل به حال ما سودمند است؟ 🌹امام فرمود: 🔅«آری به خدا قسم! مگر دین چیزی جز مهر ورزیدن و بغض و تنفر است؟! خداوند متعال می فرماید: اگر خدا را دوست می دارید از من پیروی کنید تا او نیز شما را دوست بدارد و گناهانتان را بیامرزد، که او آمرزنده و مهربان است».  📚 مستدرک الوسا ئل، جلد ۱۵. 4️⃣ مخدث نوری نقل می کند: 🔅«روایت شده که در روز قیامت مردی را می آورند و نامش محمد است. از طرف خدا به او خطاب می شود که از من شرم نکردی و مرا معصیت کردی در حالیکه همنام حبیب من- رسول الله - بودی و من امروز شرم دارم که تو را عذاب کنم در حالی که هم نام حبیب من هستی. 📚 مسترک الوسائل، جلد ۱۵. 5️⃣ امام صادق علیه السلام می فرمایند: 🔅«چو روز قیامت فرا رسید منادی ندا می دهد: ✨هر که نامش محمد است به احترام همنامش محمد (ص) برخیزد و وارد بهشت شود. 📚 وسائل الشیعه- جلد ۱۵. 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
🦋 ایثار پیامبر اکرم (ص) 🤲🏻 موسی(ع) گفت: ای پروردگار من! درجات و امّت او را به من بنمایان. ✨✨خداوند فرمود: «ای موسی! تو تاب دیدن آنها را نداری؛ امّا [فقط] یک از منزلت های بزرگ و باشکوه او را به تو می نمایانم که به واسطه همان، او را بر تو و بر تمام آفریدگانم برتری دادم». 🌌 آنگاه، خداوند از ملکوت آسمان برای او پرده برداشت و موسی(ع)، منزلتی را دید که از [شدّت] پرتوهای آن و قُربش به خداوند، نزدیک بود قالب تهی کند! 🤲🏻 گفت: پروردگارا! به واسطه چه چیز، او را به این کرامت رساندی؟ ✨✨ فرمود: «به واسطه خصلتی که از میان ایشان، آن را به او اختصاص دادم، و آن خصلت، «ایثار» است. ای موسی! هیچ یک از ایشان نیست که دمی از عمر خویش به این خصلت عمل کرده باشد، مگر آن که از حسابرسی او شرم می کنم و در بهشت خود، هر جا که او بخواهد، جایش می دهم». (۱) 📚 پی نوشت: ۱. تنبیه الخواطر: ج ۱ ص ۱۷۳، دانشنامه قرآن و حدیث: ج ۱ ص ۱۴۴. 📚 منبع: دانشنامه قرآن و حدیث: ج ۱، ص ۱۴۴. 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
📊 افزایش استفاده از اسم محمّد در میان کودکان بریتانیایی ‼️بعد یه عده هم هستند، یه اسم‌هایی روی بچه‌هاشون میذارن، نمیفهمیم دختره یا پسر! 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq