eitaa logo
آن*(فرهنگ، هنر، ادبیات)
454 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
535 ویدیو
54 فایل
"آن": یُدرک و لا یوصف: به گفت در نیاید! 🌸لطیفه‌ای است نهانی، که عشق از او خیزد (صفحه‌ای برای اهالی فرهنگ، هنر و ادبیات) فاطمه شکردست دکترای زبان و ادبیات فارسی هیئت‌علمی دانشگاه پیام‌نور هنرجوی فوق‌ممتاز خوشنویسی ارتباط با من @fadak_shekardast
مشاهده در ایتا
دانلود
مطالبی که در این کانال می‌خوانید: (روزهای جمعه) و شعرهایی از: در حال تکمیل.... 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
بهارهای شگفتی در راه‌اند فردا، گلی می‌شکفد که بادها را پرپر می‌کند! اللهم عجل لولیک الفرج "آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
نه مثل ساره‌ای و مریم، نه مثل آسیه و حوّا فقط شبیه خودت هستی، فقط شبیه خودت، زهرا! اگر شبیه کسی باشی، شبیه نیمه‌شب قدری شبیه آیه‌ی تطهیری، شبیه سوره‌ی «اعطینا» شناسنامه‌ی تو صبح است، پدر؛ تبسم و مادر؛ نور سلامِ ما به تو ای باران، درودِ ما به تو ای دریا کبودِ شعله‌ور آبی! سپیده طلعتِ مهتابی به خون نشستن تو امروز، به گُل نشستنِ تو فردا مگر که آب وضوی تو، ز چشمه سارِ فدک باشد وگرنه راه نخواهی برد، به کربلا و به عاشورا "آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
بهارهای شگفتی در راه‌اند فردا، گلی می‌شکفد که بادها را پرپر می‌کند! "آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
السلام ای ماه پنهان پشت استهلال ما ما به دنبال تو می‌گردیم و تو دنبال ما ماهِ پیدا، ماه پنهان، ماه روشن، ماه محو رؤیت این ماه یعنی نامۀ اعمال ما خاصه این شب‌ها که ابر و باد و باران با من است خاصه این شب‌ها که تعریفی ندارد حال ما کاش در تقدیر ما باشد همه شب‌های قدر کاش حَوِّل حالَنایی‌تر شود احوال ما ما به استقبال ماه از خویش تا بیرون زدیم ماه با پای خودش آمد به استقبال ما گوشۀ چشمی به ما بنمای ای ابروهلال تا همه خورشید گردد روزی امسال ما "آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
اي يکّه‌سوار شرف، اي مردتر از مرد! بالايي من! روح تو در خاک چه مي‌کرد؟ مي‌گفت برو، عشق چنين گفت که بشتاب مي‌گفت بمان، عقل چنين گفت که برگرد ديروز يکي بوديم با هم، ولي امروز تو نورتر از نوري و من گردتر از گرد يک روز اگر از من و عشق تو بپرسند پيغمبرتان کيست؟ بگو درد، بگو درد اي سرخ تر از سرخ! بخوان سبزتر از سبز آن سوي، درختان همه زردند، همه زرد اي دست و زبان شهدا، هيچ زباني چون حنجره‌ات داغ مرا تازه نمي کرد "آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
شهید آرمان قدس حاج نادر خاطراتت سبز، حاج نادر پرچمت بالاست سینه‌ات طوفانی و مَوّاج، چشم‌های آبی‌ات دریاست سهم تو از عاشقی بسیار، تا هنوز آن دیدگان بیدار چشم تو در چشم‌های ما، دست تو در دست‌های ماست ایستادی در کنار ما، با همان آرامش زیبا خفته‌ای هرچند در تابوت، روح تو بشکوه و پابرجاست تو نمردی، تو نمی‌میری، قدس را از خصم می‌گیری با تو و ما قدس کی دلتنگ، با تو و ما قدس کی تنهاست الوداع ای خاطرات سبز، الوداع ای راز و رمز عشق می‌روی و یاورت الله، می‌روی و شافعت مولاست ای ز نسل آفتاب و نور، روح تو با مجتبی محشور ای شهید آرمان قدس، در دلت چون کربلا غوغاست حاج نادر پاشو از تابوت، زود رفتی، بال وا کردی هرکجا هستی خدا با توست، هرکجایی پرچمت بالاست "آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
هدایت شده از شکردست
هنوز این کوچه‌ها این کوچه‌ها بوی پدر دارد نگاه روشن ما ریشه در باغ سحر دارد هنوز ای مهربان! در ماتمت هر تار جان من نیستان در نیستان، زخمه‌های شعله‌ور دارد نمی‌گویم تو پایان بهاری؛ بعد تو امّا بهار عیش ما لبخند از خون جگر دارد اگر خورشید رفت، این آسمان خورشید می‌زاید اگر خورشید رفت، این آسمان قرص قمر دارد در این بازار، عاشق‌تر کسی کز خود نمی‌گوید همیشه مرد کم‌گو دردهای بیشتر دارد مخواه از نابرادرها که یار و مونست باشند عزیز مصر بودن، یوسف من! دردسر دارد دو روزی مهربانا! غربت ما را تحمّل کن می‌آید آن که از درد تمام ما خبر دارد 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
کیست تا کشتی جان را ببرد سوی نجات دست ما را برساند به دعای عرفات... یا حسین بن علی عشق، دعای عرفه‌ست عشق آن عشق که بیرون بردم از ظلمات پشت بر کعبه نکردی که چنان ابراهیم به منا با سر رفتی پی رمی جمرات... تو همه اصل و اصولی، تو همه فرع و فروع تو همه حج و جهادی، تو همه صوم و صلات ظاهر و باطن تو نیست به جز جلوۀ حق که هم آیین صفاتی و هم آیینۀ ذات مرحبا آجرک الله بزرگا مردا نیست در دست تو جز نسخۀ حاجات و برات شعر ناقابل من چیست که نذر تو شود جان ناقابل من چیست که گویم به فدات تو کدامین غزلی عطر کدامین ازلی؟ از تو گفتن نتوانند چرا این کلمات؟ جبل الرحمه همین جاست همین جا که تویی پای این سفره که نور است و سلام و صلوات 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
از شبنم اشک گونه‌هامان تر بود تشییع جنازۀ گلی پرپر بود از منبر دست‌ها که بالا می‌رفت در صحن حسینیۀ دل، محشر بود 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
آه می‌کشم تو را با تمام انتظار پر شکوفه کن مرا، ای کرامت بهار در رهت به انتظار، صف به صف نشسته‌اند کاروانی از شهید، کاروانی از بهار... بر سرم نمی‌کشی دست مهر اگر، مَکش تشنۀ محبت‌اند لاله‌های داغدار دسته‌دسته گم شدند سهره‌های بی‌نشان تشنه‌تشنه سوختند، نخل‌های روزه‌دار می‌رسد بهار و من بی‌شکوفه‌ام هنوز آفتاب من بتاب، مهربان من ببار! 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
السلام اي ماه پنهان پشت استهلال ما ما به دنبال تو مي گرديم و تو دنبال ما ماه پيدا، ماه پنهان، ماه روشن، ماه گم رؤيت اين ماه يعني نامه ي اعمال ما خاصه اين شب ها که ابر و باد و باران با من است خاصه اين شب ها که تعريفي ندارد حال ما کاش در تقدير ما باشد همه شب هاي قدر کاش «حوّل حالنا»يي تر شود احوال ما اين سحرها در زلال ربّنا گم مي شويم اين سحرها آسمان گم مي شود در بال ما ما به استقبال ماه از خويش تا بيرون زديم ماه با پاي خودش آمد به استقبال ما گوشه ي چشمي به ما بنماي اي ابرو هلال تا همه خورشيد گردد روزي امسال ما 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
هنوز این کوچه‌ها این کوچه‌ها بوی پدر دارد نگاه روشن ما ریشه در باغ سحر دارد هنوز ای مهربان! در ماتمت هر تار جان من نیستان در نیستان، زخمه‌های شعله‌ور دارد نمی‌گویم تو پایان بهاری؛ بعد تو امّا بهار عیش ما لبخند از خون جگر دارد اگر خورشید رفت، این آسمان خورشید می‌زاید اگر خورشید رفت، این آسمان قرص قمر دارد در این بازار، عاشق‌تر کسی کز خود نمی‌گوید همیشه مرد کم‌گو دردهای بیشتر دارد مخواه از نابرادرها که یار و مونست باشند عزیز مصر بودن، یوسف من! دردسر دارد دو روزی مهربانا! غربت ما را تحمّل کن می‌آید آن که از درد تمام ما خبر دارد قدس‌سره 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
کیست تا کشتی جان را ببرد سوی نجات دست ما را برساند به دعای عرفات... یا حسین بن علی عشق، دعای عرفه‌ست عشق آن عشق که بیرون بردم از ظلمات پشت بر کعبه نکردی که چنان ابراهیم به منا با سر رفتی پی رمی جمرات... تو همه اصل و اصولی، تو همه فرع و فروع تو همه حج و جهادی، تو همه صوم و صلات ظاهر و باطن تو نیست به جز جلوۀ حق که هم آیین صفاتی و هم آیینۀ ذات مرحبا آجرک الله بزرگا مردا نیست در دست تو جز نسخۀ حاجات و برات شعر ناقابل من چیست که نذر تو شود جان ناقابل من چیست که گویم به فدات تو کدامین غزلی عطر کدامین ازلی؟ از تو گفتن نتوانند چرا این کلمات؟ جبل الرحمه همین جاست همین جا که تویی پای این سفره که نور است و سلام و صلوات 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعری که در پی شهادت اسماعیل هنیه سرود: شبیه حاج قاسم بودی، اسماعیل ما بودی تو را قابیلیان کشتند تو هابیل ما بودی سراپای وجودت عطر قرآن داشت اسماعیل! شهادت را کدامین آیه از تنزیل ما بودی؟ سلام الله، بازوی رشید مردم غزه! شما بازوی برحق خدا، سجیل ما بودی فلسطینی چه فرقی می‌کند با قوم ایرانی تو ای یوسف‌ترین ای ایلیا از ایل ما بودی بخوان قرآن بخوان، بی سر بخوان این بار اسماعیل! که صوت عرشی و بارانی ترتیل ما بودی 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast