eitaa logo
مقالات حسینی منتظر
159 دنبال‌کننده
484 عکس
288 ویدیو
34 فایل
بخشی از مقالات متنوع سیدمحمدحسینی(منتظر) فرزند مرحوم حجة‌الاسلام و المسلمین؛ حاج سید میربابا حسینی(فاطمی) (اعلی الله مقامه الشریف) در حوزه‌های مذهبی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و...
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 «فمعکم، معکم لا مع عدوکم» (بخش ۰۲): ... چنانکه در همین هم فردا از دو مسیر تا مرقد سید حسنی در شهرستان ، رخ خواهد داد تا فرصتی باشد برای و آنانکه به هر علتی نتوانستند برای با امامشان به آن بشتابند و ارادت و محبت خود به (ع) را در اینجا به نمایش بگذارند. ولیکن صحبت امشب بنده پیرامون «معمای فاصله» تعداد دهها میلیون نفری (و غیرشیعه) در حضور نمایشی متغیرالفصول و همایشی متحیرالعقول (اربعین و سایر سرزمین‌ها) با تعداد فقط چهل هزار نفری شیعیانی است که همراه (ع) در دوره [صغیره] به دنیا باز می‌گردند تا آن‌حضرت را در ۵۰٫۰۰۰ ساله او بعد از شهادت (عج) همراهی نمایند. در همین نکته هم می‌توان به راز آن سخن (ع) در تمایز بر اهل‌البیت(ع) پی برد که فرمودند: «براحتی نگوئید ما هستید بلکه شما ما هستید»! همه ما یقیناً از علاقمندان و محبّین اهل‌بیت (ص) هستیم و به همین جهت هم مأجوریم ولیکن شیعه بودن امر دیگریست. البته (ع) بودن توفیق عظیمی است که نصیب خیلی از مردم می‌شود ولیکن (ع) شدن است. فلذا این سؤال در اینجا برجسته می‌گردد که از فراتر رفتن و به نائل گشتن چه ضرورتی دارد؟ بنظرم حداقل دو تا مطلب؛ و به این ضرورت، وجاهت می‌بخشند که شاید دومی از اولی هم وزین‌تر باشد. یعنی؛ مهمتر از «رجعت در رکاب امام» در این دُنیا، مطلب «شفاعت یوم‌الورود امام» در عُقبا و است. محشری که نمادی از تجمیع تمام بدبختی‌های عالم است و اگرچه به سیاه‌بختی سرنگونی در و عذاب‌های اعظم آن نمی‌رسد ولیکن عذاب‌های عدیده، طویل و عظیمی دارد که حتی یک روز آن هم قابل تحمل نیستند و در چنان هنگامه‌ای چقدر ارزشمند است برخورداری از مشمول امام حسین(ع) شدن در و در هنگامه آغاز ورود به عالم حشور و نشور! «اللهم‌اُرزقنا شفاعت‌الحسین یوم‌الورود»؛ شفاعت خاصه‌ای که حضرت (ع) است. و این خود به تنهایی (صرف‌نظر از همه علل و تمام دلایل دیگر) آنقدر گران و ضروری است که می‌ارزد انسان تمام عمر و بلکه لحظه‌ای از آنرا «شیعه حسین بن علی(علیهماالسلام)» و در او باشد و در این طریق، کار و همت خویش را مضاعف سازد. معیّتی از تا او شدن. «یا لَیتَنا کُنّا مَعَکُم فَنَفُوز فَوزاً عَظیماً». ای کاش ما هم با شما بودیم تا به سعادت و فوز بزرگی نائل می‌شدیم. چرا ؟! زیرا که را در پیش روی داریم: همچنانکه در آیات ۱۵ و ۱۶ از سوره انعام هم می‌فرماید: «قُل إنّی أخافُ اَن عَصَیتُ رَبّی عَذابَ یَومٍ عَظیمٍ * مَن یُصرَف عَنهُ یَومئِذٍ فَقَد رَحِمَهُ وَ ذلکَ الفَوزُ المُبینُ»؛ بگو که همانا من می‌ترسم از عذاب روز بزرگ اگر نافرمانی کنم پروردگارم را * کسی که آن‌روز بر طرف شود از او [عذاب روز بزرگ] پس رحم کرده است بر او و آنست فوز [آشکار و] مبین. در اینجاست که انواع راهکارهای «نیل به پیروزی و سعادت آشکار » و شیعه واقعی و حقیقی (ع) شدن در برابر ما گشوده می‌گردد و در این مجال امیدوارم یکی از آنها را دریابیم. ان‌شاءالله. به هم می‌رسیم. با عنایت به سؤال؛ «هَل مِن ناصِرٍ یَنصُرُنی» امام حسین(ع) در واپسین لحظات عمر مبارک آنحضرت و پیوند عجیبی که در و امامتی بین و علیهماالسلام برقرار است، بجرأت می‌توان نتیجه گرفت که تجلی (ع) برای ما در دوران زمان(عج)، اهتمام به امر است و «شیعه حسین(ع)» شدن مفهومی جز «منتظر المهدی(عج)» شدن ندارد، همچنانکه منتظر (ص) معنایی جز (ع) ندارد و این دو شأن عظیم در امر خطیر قابل تحقق است. در هم می‌خوانیم و بر این تصریح و تأکید می‌ورزیم با عبارت: «فَمَعَکُم، مَعَکُم لا مَعَ عَدُوِّکُم». همراه شمایم؛ همراه شما هستم نه همراه دشمن شما. اگرچه این از ناحیه مقدسه (ع) است و (ع) خواندن آنرا از نشانه‌های بر می‌شمارند ولیکن امروز فریاد «... معکم ... معکم ...» امام زمان(عج) بیش از همه بر آسمان بلند است. قیام (عج) تداوم و تکمیل قیام امام حسین(ع) است. در دعای ندبه هم اشاره فرمود: «أین الطالبُ بِدَم المقتول بکربلا؟» ...ادامه دارد. سیدمحمدحسینی(منتظر) اربعین ۱۴۰۳ 🆔 کانال @chelcheraaqHM 💠 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 «فمعکم، معکم لا مع عدوکم» (بخش ۰۲): ... چنانکه در همین هم فردا از دو مسیر تا مرقد سید حسنی در شهرستان ، رخ خواهد داد تا فرصتی باشد برای و آنانکه به هر علتی نتوانستند برای با امامشان به آن بشتابند و ارادت و محبت خود به (ع) را در اینجا به نمایش بگذارند. ولیکن صحبت امشب بنده پیرامون «معمای فاصله» تعداد دهها میلیون نفری (و غیرشیعه) در حضور نمایشی متغیرالفصول و همایشی متحیرالعقول (اربعین و سایر سرزمین‌ها) با تعداد فقط چهل هزار نفری شیعیانی است که همراه (ع) در دوره [صغیره] به دنیا باز می‌گردند تا آن‌حضرت را در ۵۰٫۰۰۰ ساله او بعد از شهادت (عج) همراهی نمایند. در همین نکته هم می‌توان به راز آن سخن (ع) در تمایز بر اهل‌البیت(ع) پی برد که فرمودند: «براحتی نگوئید ما هستید بلکه شما ما هستید»! همه ما یقیناً از علاقمندان و محبّین اهل‌بیت (ص) هستیم و به همین جهت هم مأجوریم ولیکن شیعه بودن امر دیگریست. البته (ع) بودن توفیق عظیمی است که نصیب خیلی از مردم می‌شود ولیکن (ع) شدن است. فلذا این سؤال در اینجا برجسته می‌گردد که از فراتر رفتن و به نائل گشتن چه ضرورتی دارد؟ بنظرم حداقل دو تا مطلب؛ و به این ضرورت، وجاهت می‌بخشند که شاید دومی از اولی هم وزین‌تر باشد. یعنی؛ مهمتر از «رجعت در رکاب امام» در این دُنیا، مطلب «شفاعت یوم‌الورود امام» در عُقبا و است. محشری که نمادی از تجمیع تمام بدبختی‌های عالم است و اگرچه به سیاه‌بختی سرنگونی در و عذاب‌های اعظم آن نمی‌رسد ولیکن عذاب‌های عدیده، طویل و عظیمی دارد که حتی یک روز آن هم قابل تحمل نیستند و در چنان هنگامه‌ای چقدر ارزشمند است برخورداری از مشمول امام حسین(ع) شدن در و در هنگامه آغاز ورود به عالم حشور و نشور! «اللهم‌اُرزقنا شفاعت‌الحسین یوم‌الورود»؛ شفاعت خاصه‌ای که حضرت (ع) است. و این خود به تنهایی (صرف‌نظر از همه علل و تمام دلایل دیگر) آنقدر گران و ضروری است که می‌ارزد انسان تمام عمر و بلکه لحظه‌ای از آنرا «شیعه حسین بن علی(علیهماالسلام)» و در او باشد و در این طریق، کار و همت خویش را مضاعف سازد. معیّتی از تا او شدن. «یا لَیتَنا کُنّا مَعَکُم فَنَفُوز فَوزاً عَظیماً». ای کاش ما هم با شما بودیم تا به سعادت و فوز بزرگی نائل می‌شدیم. چرا ؟! زیرا که را در پیش روی داریم: همچنانکه در آیات ۱۵ و ۱۶ از سوره انعام هم می‌فرماید: «قُل إنّی أخافُ اَن عَصَیتُ رَبّی عَذابَ یَومٍ عَظیمٍ * مَن یُصرَف عَنهُ یَومئِذٍ فَقَد رَحِمَهُ وَ ذلکَ الفَوزُ المُبینُ»؛ بگو که همانا من می‌ترسم از عذاب روز بزرگ اگر نافرمانی کنم پروردگارم را * کسی که آن‌روز بر طرف شود از او [عذاب روز بزرگ] پس رحم کرده است بر او و آنست فوز [آشکار و] مبین. در اینجاست که انواع راهکارهای «نیل به پیروزی و سعادت آشکار » و شیعه واقعی و حقیقی (ع) شدن در برابر ما گشوده می‌گردد و در این مجال امیدوارم یکی از آنها را دریابیم. ان‌شاءالله. به هم می‌رسیم. با عنایت به سؤال؛ «هَل مِن ناصِرٍ یَنصُرُنی» امام حسین(ع) در واپسین لحظات عمر مبارک آنحضرت و پیوند عجیبی که در و امامتی بین و علیهماالسلام برقرار است، بجرأت می‌توان نتیجه گرفت که تجلی (ع) برای ما در دوران زمان(عج)، اهتمام به امر است و «شیعه حسین(ع)» شدن مفهومی جز «منتظر المهدی(عج)» شدن ندارد، همچنانکه منتظر (ص) معنایی جز (ع) ندارد و این دو شأن عظیم در امر خطیر قابل تحقق است. در هم می‌خوانیم و بر این تصریح و تأکید می‌ورزیم با عبارت: «فَمَعَکُم، مَعَکُم لا مَعَ عَدُوِّکُم». همراه شمایم؛ همراه شما هستم نه همراه دشمن شما. اگرچه این از ناحیه مقدسه (ع) است و (ع) خواندن آنرا از نشانه‌های بر می‌شمارند ولیکن امروز فریاد «... معکم ... معکم ...» امام زمان(عج) بیش از همه بر آسمان بلند است. قیام (عج) تداوم و تکمیل قیام امام حسین(ع) است. در دعای ندبه هم اشاره فرمود: «أین الطالبُ بِدَم المقتول بکربلا؟» ...ادامه دارد. سیدمحمدحسینی(منتظر) اربعین ۱۴۰۳ 🆔 کانال @chelcheraaqHM 💠 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 آیا قالیباف، ضد انقلاب است؟ بنده طی مصاحبه‌ای با خبرگزاری ایرنا در مورخه ۱۳۹۶/۲/۱۹ به ضد انقلابی بودن حرف تبلیغاتی-رقابتی قالیباف، تصریح کردم (اگرچه درج آن مصاحبه در خبرگزاری، متأسفانه توأم با تقطیع و حتی تحریف و گزینشی سوگیرانه بود!) سردار/خلبان/دکتر/رئیس کماکان برای رسیدن به ، ظاهراً هیچ حد و مرزی نمی‌شناسد و بالتبع می‌تواند عین افراد ، کل «نهضت+نظام اسلامی» را مورد تضعیف و تحریف و حتی تخریب قرار بدهد و در عین‌حال خود را پشت محبوبین ملت، پنهان سازد! به همین علت بود که بنده در یادداشت مورخه ۱۴۰۳/۳/۲۵ که تعریف اجمالی نامزدهای ریاست جمهوری امسال را دنبال می‌کردم، نوشتم: «۶) اگر محمدباقر ق.، بالا بیاید، در سه سال آینده چه اتفاقی می‌افتد؟ جواب؛ اتفاق مثبت: کل کشور تبدیل به زیستگاه مرفه و خوشایندی برای عموم مردم خواهد شد ولو به قیمتی گزاف تا آنجا که اهالی خراسانات (جنوبی، شمالی و مرکزی بویژه طرقبه)، هر جای ایران را خانه خود خواهند یافت. ضمناً برای اولین‌بار، و ، همزمان ریاست خواهند شد. اتفاق منفی: گرایش به و انقلابی‌گری و حتی ، سافل و بلکه تدریجاً ساقط گردیده و اندیشه مهلک ، سالط خواهد گشت و در تبدیل (امّ‌القرای اسلام؟!) به تسریع خواهد شد.» تهی بودن قالیباف از فرهنگ و فرهنگ‌مداری، عین تهی بودن از برنامه و برنامه‌مداری است و همچنانکه پزشکیان، خود و ملت و دولت را در چنبره ، گرفتار و ذلیل خواهد کرد، قالیباف هم به علت بی‌فرهنگی، خود را اسیر ضدفرهنگ‌ها خواهد کرد، چنانکه قبلاً هم خود و شهرداری تهران را اسیر سازمان صهیونیستی UCLG کرد! و به علت همین با است که در طرح مقررات ضد فرهنگی برای تصویب در ، دارای تصوراتی خنثی است البته اگر آن‌ها را خوشبینانه بنگریم! و در مذمت طرح تعطیلی شنبه‌ها (آن‌هم در اوج تنش و بلکه درگیری با حرامی‌های صهیون!) طی یادداشتی در مورخه ۱۴۰۳/۲/۲۷ نوشتم: «البته از همان زمانی که مدال‌ها و عناوین استحماری UCLG بسوی روانه شد، می‌شد طرح چنین طرح‌هایی را در مدیریت‌های مشکوک وی که بوی همسویی با دارند، آنهم با پوشش !، حدس زد!! در هر حال، امیدواریم ، با ملاحظه لااقل مسئله مطلب، دست رد قاطعی به این (علیه ) و حداقل بدسلیقگی مجلسی به ریاست قالیباف در حال بزند. ان‌شاءالله» دو نمونه دیگر از نگاه سطحی و سخیف قالیباف به فرهنگ که بنده شخصاً از آن‌ها تجربه دارم: ۱) در آستانه انتخابات ۱۳۹۲ به اصرار یکی از دوستان، رفتیم برای مذاکره با رئیس ستاد قالیباف (تا شاید متقاعد شدم که را به حمایت از قالیباف بکشانم!)، بنظرم فردی بود بنام پورابراهیمی که حرفهایی زد و اینکه چهار تا قرارگاه عملیاتی زیرمجموعه قرارگاه مرکزی داریم و... (استفاده ابزاری از عناوین رزمندگی برای تحمیق قشر ارزشی کشور) پرسیدم: خود قالیباف چه برنامه مکتوبی برای اداره کشور دارد؟ به ۱۷ جلد کتابی اشاره کرد که در گوشه‌ای، چیده بود. گفتم: بنده متهم به طویل‌نویسی هستم و گاهی خودم حوصله بازخوانی مقالاتم را ندارم! حالا شما که انتظار ندارید بنده اینهمه کتاب را بخوانم تا ... گفت: عصاره این ۱۷ جلد، همان جلد اول آنست. یک جلد تقدیم بنده کرد و گفت: همین یک جلد را که بخوانید، انگار همه آن‌ها را خوانده‌اید! آمدم و کتاب را (که بعید می‌دانم خود قالیباف آن‌را خوانده باشد! تا چه رسد به اینکه آن‌ها را نوشته باشد) با دقت تورق کردم و بعلت حساسیتی که به فرهنگ داشتم، دنبال جای‌گاه فرهنگ در نزد این کاندید بودم و متوجه شدم که فرهنگ نه تنها در نزد قالیباف بلکه در نزد مغز منفصل وی هم، حلقه مفقوده است و اساساً مفهومی از فرهنگ ندارند! ۲) در مقطعی هم که در سازمان فرهنگی بودم، قالیباف مدیران شهرداری را در برج میلاد جمع کرد و در آن همایش، معاونین و مدیران‌کل شهرداری گزارش کارهای خود را مطرح کردند و در دقایق پایانی، نوبت سردار نوریان (معاون فرهنگی اجتماعی شهردار) شد که وی هم جهت رفع خستگی جمع و‌ ادخال‌السرور، چند تا لطیفه گفت! فرهنگ در نزد قالیباف، چیزی در سطح لطیفه آن‌هم در انتهای صف توجهات و برنامه‌های وی است. و اما در مسئله شناخت شمه‌ای از آخرین خیانت‌های سیاسی قالیباف، ملاحظه یادداشت مورخه ۱۴۰۳/۴/۱۲ بنده، خالی از لطف نیست. البته آخرین قالیباف، در مسئله هماهنگی وی با پزشکیان در برای مطلق به لیست وزرای پیشنهادی بود. الا لعنة الله علی القوم الظالمین سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۶/۷ 🆔 @chelcheraaqHM 💠 🎲 هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 😭 جای خالی امت اسلام برای نابودی استکبار جهانی لطفاً به نسبت‌های فی‌مابین ردیف‌های این گاه‌شمار (نیمه اول ۱۴۰۳) عنایت و دقت فرمایید: ۱۳ فروردین: هوایی به در و یکی از مهمترین (حمله قرمز یعنی عبور غیرمجاز از خطوط ممنوعه در قوانین بشری) ۲۲ فروردین: (در ): «رژیم خبیث به دست دلاورمردان ما مجازات خواهد شد. آنها را از این جنایت و امثال آن پشیمان خواهیم کرد»+«... اسرائیل اشتباه کرد. باید تنبیه بشود و تنبیه خواهد شد.» ۲۵ فروردین: انجام عملیات انتقامی (پهبادی و موشکی جهت سیستم دفاعی دشمنان) ۳۱ اردیبهشت: شهادت (آ.رئیسی) در 👈مثلث برمودای ایران👉، به علت بالگرد حامل او‌ و او ۲۰ خرداد: معرفی به عنوان نامزد توسط ۱۷ تیر: با تأیید صحت ، توسط شورای نگهبان، پزشکیان با کسب ۱۶٫۳۸۴٫۴۰۳ رأی، ریاست جمهوری را به دست آورد. ۷ و ۹ مرداد: با انجام مراسم و ، ریاست جمهوری پزشکیان برای تشکیل، یافت. ۱۰ مرداد: ترور () توسط و شرارت در ۱۰ مرداد: : «... ما در این حادثه تلخ و سخت که در اتفاق افتاده است، او را وظیفه خود می‌دانیم.» ۱۰ مرداد: آغاز دور جدید بر از ۱۳ مرداد: آرایش جنگی آمریکا علیه ایران برای دفاع از اسراعیل ۱۶ مرداد: هدیه ویژه به ایران برای مقابله با اسراعیل ۲۱ مرداد: اعلام حمایت از حاکمیت، امنیت و عزت ملی ایران ۲۵ مرداد: هشدار رهبر انقلاب: غیر تاکتیکی در هر میدانی دارد. 👈اینجا👉 این به مفهوم عقب‌نشینی تاکتیکی در امر انتقام از رهبر سیاسی است. ⁉️ آیا رأی اعتماد ۱۰۰٪ی مجلس به و گماشتن انواع در انواع مناصب بزرگترین در لوای و‌ استحماری !! هم نوعی عقب‌نشینی تاکتیکی است؟ ۳۰ مرداد: اعلام حمایت روسیه از باکو در مسئله (به مفهوم تقابل با ایران!) ۲ شهریور: اعلام حمایت چین از در مسئله سه‌گانه (بمفهوم تقابل با ایران!) ۴ شهریور: انجام عملیات مستقل () علیه اسراعیل بعد از مأیوس شدن از انصراف ایران از شرکت در انتقامی علیه اسراعیل 👌در این مسئله که و ، بر اساس پیشگوئی‌های آخرالزمانی خودشان، شبانه‌روز مشتاق ایران از صفحه روزگار و هرچه زودتر هستند، هیچ شکی نیست. 👌در این مطلب که ملت ایران و هم متقابلاً مشتاق محو اسراعیل از صفحه روزگار هستند، هیچ‌ تردیدی نیست. 👌در سوق دادن ایران به انواع اختلافات داخلی، تنازعات منطقه‌ای و جنگ‌های تحمیلی از طرف و ، جهت خشکانیدن ریشه ، از اصلی‌ترین و فوری‌ترین دستورالعمل‌های است، جای هیچ شبهه‌ای نیست‌. (؟!) 👌در اینکه روسیه (درگیر مسئله ) و چین (درگیر مسئله ) برای پیشبرد آسان‌تر اهداف نظامی خود، بسیار مشتاق درگیری آمریکا و با ایران هستند، جای شکی نیست. ⁉️ آیا به راه انداختن موج ، تاکتیکی‌ست برای سرگرمی منتظر «عملیات وعده صادق ۲» که مرتباً به تعویق می‌افتد؟! 👈علل تعویق👉 ۲۷ شهریور: حمله قرمز اسراعیل به و کشتار کسانی که نزدیک دستگاه‌های الکترونیکی (از قبیل؛ پیجر، بیسیم، موبایل و هر دستگاه مرتبط به اینترنت) بودند. ۳۱ شهریور: رهبر انقلاب: (در دیدار با مسئولان نظام، سفرای کشورهای اسلامی و شرکت کنندگان در کنفرانس وحدت اسلامی): «، انگیزه برای را تقویت کنند / بیداری و علاقمندی ملت‌ها، دولت‌ها را ناچار به حرکت در این جهت خواهد کرد.» 🤲ان‌شاءالله🤲 ❓آیا (به سرکردگی ) و حداقل برچیدن بساط ننگین در باید به دست امت اسلام، نابود گردد یا اینکه ایران در این امر تنهاست؟! 👌ایران؛ تنها نیست، خدا با ماست «إنّ ربّی معی» 🔰 قرآن: «بسم الله الرحمن الرحیم(۱) إِذا جاء نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ(۲) و رَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّهِ أَفْوَاجًا(۳) فسبح بحمد ربک و استغره انه کان توابا» (سوره نصر) ✅ ؛ رهین دخول مردم در است!! ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۷/۱ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 ملتی آتشین در گذرگاه ایران 👌 این مقاله در سال ۱۳۷۹ تحریر شد: (بخش ۰۳): 👈(بخش قبلی)👉 آيا هم همين‌گونه نيست؟! به گرماي خويش فرا مي‌خواند و ناگهان همه چيزت را در مي‌نشاند! مثال‌هاي ديگري نيز از تفاوت بلاد، قابل ذكر است كه به عنوان نمونه زنده و حاضر، اشاره مي‌كنم به تفاوت شخصيت اجتماعي مردم دو شهر و كه فاصله اين دو شهر از يكديگر يك رودخانه و يك بيشتر نيست وليكن متفاوت مردمان اين دو شهر به صورتي بارز و كاملا محسوس قابل مشاهده است. زيرا يكي از اين دو شهر تقريبا در بن‌بست جغرافيايي افتاده است و تقريبا دست‌نخورده‌اي دارد و ديگري گذرگاهي است بين فرضاً و ساير شهرهاي فلذا فرهنگي دارد كه لگدكوب شده فرهنگ‌هاي بلاد ديگر است و [که در و هم مشهود بود! و متمایزی نسبت به سایر اهالی خوزستان داشتند!]. نگارنده زماني كه مسئول بود متوجه اين نكته شد. نمونه ديگري كه سراغ دارم، منقول از ابوي است كه؛ در جوار روستايشان دهكده‌اي بوده است با مردماني از . از ز. ش. دعوت نمودند و چنان از وي استقبال نمودند كه وقتي مي‌ساخته اصحابش از باب ، اجازه نمي‌دادند قطره‌اي از آن بر زمين بريزد. حتي به دنبال سخنراني ملايم در مذمت وقت، مردم چنان به جوش و خروش آمدند و با بيل و تيشه آماده جهاد و حمله به شهرستان شدند كه آن به زحمت توانست آنها را از حركات غيرقابل كنترل بازدارد! وليكن ديري نپائيد كه اگر آن‌مرحوم از كوچه‌اي عبور مي‌كرد مردمانش تغيير مسير مي‌دادند تا مبادا به او حتی سلامي بدهند! ووو... فوّاره! گر بلند گردد عاقبت سرنگون شود. در آغاز حركت چنان با فشار و تندي و توفنده و سنگين اوج مي‌گيرد كه گويي هيچ چيزي جلودار او نخواهد بود و هر مانعي را درهم خواهد شكست ولي طولي نمي‌كشد كه از سرعتش مي‌كاهد و آنقدر بي‌حال و ناتوان مي‌شود كه گويي مفهومي بنام و جهش در قاموسش وجود ندارد و بلكه برعكس راه بازگشت مي‌گيرد و در يك حركت ارتجاعي آنچنان مي‌كند كه از جايگاه قبل از حركتش هم پست‌تر مي‌رود! و چه مشابهتي دارد با شعله‌هاي آتش كه ابتدائا چنان بالا مي‌رود كه گويي مي‌خواهد را نيز به كام خود بركشد وليكن مقطعي ديگر كه بدان مي‌نگري خاكستري است اسير زوزه‌هاي باد و پراكنده در دشتي پهناور! از اين سوي بدان سوي و... آيا چيزي بود؟! [هیچاً پوچا!!!] ۲) وراثت از خويش مي‌برند. انتقال ويژگيهاي شكلي و محتوايي، خصائل ظاهري و باطني، صفات جسماني، رواني و خصائص اخلاقي، رفتاري، افكاري، اعتقادي و حتي ذوائق، سلايق، روش‌ها، شيوه‌ها، منش‌هاي زندگي و امثالهم در انسان‌ها از به فرزندان و فرزندان و از نسلي به نسلي ديگر، امري مقتضي و گويا از انسان‌هاست و هيچ بني‌بشري نيست كه از و و از سلسله و خود ارثي نبرده باشد. چه بسيار انسان‌هايي كه قيافه و حتي آناتومي بدنشان شباهت فراواني به والدين و يا والدين والدين خود دارند، حتي رنگ چشمانشان و بافت موهايشان و تُن صدايشان و طرز راه رفتن‌شان و حتي نحوه انديشيدن و برگزيدن راهكارهاي عملي مربوطه تا آنجا كه به مرور زمان برخي از مسائل در وجود انسانها بصورت نهادينه در مي‌آيد و گويي جزو ذات تفكيك‌ناپذير ايشان مي‌گردد. چه بسيار صفاتي كه به مرور و در توالي نسل‌ها مبدّل به ذات افراد مي‌گردد. استعداد انسان‌هايي كه والدين و اجدادشان مشغوليات علمي، فرهنگي، فني، صنعتي داشته‌اند در زمينه‌هاي نرم‌افزاري بالاتر است و انسان‌هايي كه والدين و اجدادشان درگيري‌هاي فيزيكي و بدني داشته‌اند در زمينه‌هاي ورزشي، رزمي و تحركات اعضاء و جوارح و قواي جسماني مستعدتر مي‌باشند. هنرمندان نيز نشانه‌هايي از استعدادهاي هنري والدين خود دارند و فرزندان تجار و كسبه نيز در گرايش‌هاي اقتصادي و بازاري چه بسا موفق‌تر هستند و هكذا ساير اقشار در ساير زمينه‌ها و گرايش‌ها. و صد البته «چرخه‌هاي اقتصادي» روزگاران و گردش و «تداول قدرتهاي سياسي» هر زمان در انتخاب شغل‌ها و گرايش‌ها تأثير بسزايي داشته و دارند كه ممكن است بر ارثيه روحي و رواني و حتي مادي افراد غلبه كرده باشد. وليكن به ذات، هر كسي را تشكيل مي‌دهد. البته افراد تحت تأثير عوامل مختلفي از قبيل و نيز هست وليكن ، نقش بارزتري دارد. ...ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۷/۴ 🌐 👈حیفه نبینی👉 💠 🎲 👈محل نظرات👉 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 ملغمه ایرانی (بخش دوم): 👈(بخش قبلی)👉 حرف‌های ؛ نماد گیج‌فرهنگی ایرانیان در بخش قبلی، به دو نمونه از نگاه‌های صاحب‌نظرانه اشاره کردم که به مجموعه شترگاوپلنگی و بلکه 👈شترگاو نهنگی!👉 جنب (که خودش، زرافه‌ای بیش نیست!)، یکی آن‌را «سازه نازیبای غصه‌آور» می‌بیند و دیگری آنرا «مسجدی افقی از خاک برآمده تا افلاک رفته»!! 👌اما بنده هم هر گاه گذرم به این محله می‌افتد، احساسات خاصی پیدا می‌کنم: را که می‌بینم، یاد جلساتی می‌افتم که طی‌آنها در دوره به ارائه تحلیل‌های سیاسی/دینی می‌پرداختم و مورد استقبال جمعی از بود. و تئاتر شهر را که می‌بینم خاطره سال ۱۳۵۸ یادم می‌آید که در آن بلیط‌فروشی می‌کردم! زیرا (اعم از و کارگردانان و..)، فرار کرده و هر کدام در گوشه‌ای خزیده بودند و چراغ این ساختمان، تقریباً به خاموشی گرائیده و مدیریت ساختمان، در پرداخت حقوق کارکنان و کارگران کم آورده بود و لذا بنده و آقای ع.ع. (هر دو ۱۷ ساله!) در سالن اصلی آن، اقدام به پخش فیلم‌های سینمایی انقلابی مثل ()! نمودیم که درآمد حاصله از فروش بلیط بین ما تقسیم می‌شد! باورتان می‌شود؟! سالن اصلی تئاتر، تبدیل شده بود به سالن نمایش فیلم! فقط برای اینکه امورات روزمره آن مجموعه بگذرد و چراغ این روشن بماند! ما هم دنبال تشکیل نخستین بودیم تحت عنوان «مرکز سینمایی فجر»! ولیکن خوردیم به آغاز و بنده بسوی شتافتم! ⁉️اما چرا از خدمت به آن رسیدم به اینکه عرض می‌کنم باید هرچه زودتر تبدیل بشود به تهران؟! ⁉️چرا ساختمانی که همگان تصور می‌کردند، و شاهکار است، تبدیل شده است به غصه ایران؟! ⁉️چرا چیزی که عده‌ای از بدان افتخار می‌کردند، امروز شده است مایه ؟! ریشه قضیه برمی‌گردد به همین مبحث ما ایرانیان! 👌 بنده بعنوان یک نمونه که روزی آن‌را زیبا و خوشایند می‌دیدم و حتی دوست داشتم به دور آن، طوافی بکنم! ولیکن حالا که آن‌را می‌بینم دچار حالت تهوع می‌شوم؟! زیرا احساس می‌کنم، همانند همه اساتید معماری و بلکه همه اهالی تهران و ایران، عمری فریب خورده بودم! زیرا که طراحی آن، اساساً توسط صورت نگرفته است و بلکه طرحی از بیژن انصاری بوده که ، مهندسی ساخت آنرا به امیرعلی سردارافخمی (دکترای معماری‌ از پاریس) می‌سپارد تا بتواند خلایق را بفریبد! که علاقه به معماری خود را وقف تعمیق «فرهنگ ستم‌شاهی» کرده بود، ساختمانی شبیه در آمریکا را کپی‌برداری کرده و با سپردن اجرای آن به !؟! (که هم از طراحی‌های ۱۳۵۵ اوست و و..!)، موفق می‌شود که آن‌را به‌عنوان یک ، جا بیاندازد! ولیکن خود درباری‌ها می‌دانستند که این ساختمان، چیزی بجز یک نیست که البته به جواهراتی هم مرصع است! «افخمی»، چندماهی قبل از ، ایران را ترک کرد. او به روزنامه‌ شرق (۹۱/۱۱/۲۵) گفت که این ساختمان را به تقاضای ساخت و سخت مخالف استفاده از تراورتن و شیشه در کار روی این ساختمان بود. ایده‌ای که بعدها به نزاعی سخت و تاریخی بین او و هوشنگ سیحون و به کناره‌گیری‌اش از انجامید. افخمی در همان گفت وگو می‌گوید سفارش ساخت آجر و کاشی‌ها را به آجرپزی در داد و ایده کار را هم از برخی از آثار معماری دوره‌های مختلف تاریخی ایران () گرفت[!!] نکته‌ای که به ذهن او نرسید[!!]، اما بعدها وزیر وقت فرهنگ و هنر به او گفت این بود که اثرش که به صورت مدور ساخته شده است، شبیه است: "یادم می‌آید آن زمان مهرداد پهلبد (وزیر فرهنگ) گفت که خوب چیزی به فکرت رسیده. ساختمانی اجرا کرده‌ای که مثل یک تاج است! من گفتم اصلا به تاج فکر نکردم. الان هم که فکر می‌کنم، می‌بینم این تصور از قبل در ذهنم نبود که طرح نهایی شبیه خیمه یا فرم به خصوص دیگری باشد. این ساختمان شبیه هیچ چیزی نیست. فرم نهایی سازه، در واقع با الهام از خاطراتی که از کودکی از معماری ایرانی داشتم به ذهنم رسید." 👌 ظاهراً این ، خودش هم خبر نداشته که داشته با هدایت پشت‌پرده فرح، یک بزرگ را در ، می‌کاشته! که آن‌هم اقتباسی از یک بوده که دربار بر او بار کرده است! نه تنها او که قریب باتفاق اساتید معماری از لایه زیرین قضیه بی‌خبر بودند تا اینکه بعد از مرگ افخمی، 👈علی کیافر👉 دروغ‌های ماجرا را لو داد و سرافکندگی بُهت‌آوری را برای ایرانیان رقم زد! ..ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۷/۵ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️‌وقتی از سلبریتی جماعت، اسطوره های پفکی در ذهن نوجوونها میسازن، نتیجش میشه این ذوق مرگ شدن ها جلوی چشم هزاران نفر ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌بی‌هویتی و بی‌شخصیتی ؛ محصول مشترک شبکه نفوذ و خانواده‌ها در این‌گونه رسوائی‌ها بیش از تأثیرات مخرب رسانه‌های ، ناکارآمدی و تهی بودن آن از و در و بنیادی به و بدتر از آن عدم برخورداری از و تربیتی است. به همین علت هم شاهد چشمگیر بودن حضور فعال دانش‌آموزان در سال‌های اخیر شهرهای بزرگ بویژه بودیم. سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۷/۲۰ 🌐 👈حیفه نبینی👉 💠 🎲 👈محل نظرات👉 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 گرفتاری عمیق اسلام چنانکه در 👈یادداشت مورخه ۱۴۰۳/۷/۱۲👉 اشاره شد، دارای ترکیبی دوگانه است که بدون تعارف می‌توان آن‌دو را و نامید. و جالبه که 👈خاخام بزرگ یهود هم به این تقسیم‌بندی، تصریح می‌کند!👉 البته او بجای امت اسماعیلی، می‌گوید؛ ! ویژگی امت اسماعیلی ایران، دفاع از حرم و‌ تلاش برای تحت زعامت در حریم «نهضت+نظام اسلامی» است. اینان همیشه در صحنه‌های خطرناک، حضوری دارند که آخرین آنان، حضور در و بلکه کل مراسم بود. ویژگی امت اسراعیلی ایران، کاملاً متفاوت از است و در عین‌حال دارای خصائل خیانت و جبانت است. فلذا مجموعه‌ای از و را در خود جای داده است. ؛ نماد بارز چنین طیفی است که نه تنها هرگز قادر به درک و فهم نیست، بلکه هر کاری که برای منکوب کردن آنان، بتواند دریغ نمی‌کند و هم که دهن‌بین اوست از چنین سنخیتی برخوردار است و لذا هرگز نمی‌تواند قابل اعتماد باشد. در این مقال، باید به خائفین پرداخت که با بروز وضعیت جدیدی که (امکان رویاروئی نظامی مستقیم بین ایران و رژیم جنایتکار اسراعیل) پیش آمده است، در مسیر و و حتی فرو خزیده و می‌خزند! این عده، چنان اسیر شایعات و توهمات پوچ هستند که در رفتار به هر بهانه‌ای به دنبال از شهرهای بزرگ و حساس بویژه هستند و معمولاً آن‌ها را در صفوف بهتر می‌شود پیدا کرد. این‌ها در گفتار هم معمولاً طلبکار هستند و اصطلاح مشعشعی هم دارند مبنی بر اینکه؛ «تا دیگران را انگولک نکنید، کسی به شما کاری ندارد»! چنین عباراتی، توجیهی برای فرار این‌ها از مبارزه و شرکت در خطرات است. وانمود می‌کنند که شما اسراعیل و آمریکا و سایر ظالمین را انگولک کردید و حال آن‌ها ناچارند شما را پشیمان بکنند و لذا برای اینکه شما ادب (مجازات) بشوید، شما را با دشمنان، تنها می‌گذاریم! منظور این «جماعت خائن+خائف»، از «انگولک کردن دنیا»، دو مطلب راهبردی است که عبارتند از: ۱) ۲) حمایت از البته بعضی‌ها هم از برای مقابله با جنایت‌ها و خیانت‌های و نیز تسخیر آمریکا در را سرآغاز تلقی و تلقین می‌کنند که قاعدتاً هر دو واقعه مذکور در ذیل همان راهبردهای «نهضت+نظام اسلامی»، قابل تعریف است. و اما امر خطیر و ضروری «صدور انقلاب اسلامی»، نوعی حمله پیش‌دستانه به به سرکردگی بمنظور «یارگیری در سطح جهانی» در در برابر و است که ملت ایران و ناب محمدی(ص)، گریزی از آن نداشته و ندارند. بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که صدور انقلاب اسلامی؛ فرع بر در مقابل شیاطین جنی و انسی است. فلذا بنیادی‌ترین راهبرد ایران، همانا بوده و است و خواهد بود که است نه انگولک کردن دنیا وگرنه تسلیم دژخیمان شدن که نسبتی با و حتی ندارد. واقعیت آن‌ست که بخشی از دنیا به ما و بخشی هم در قبال تجاوز ، متأسفانه است و ما هیچ راهی بجز مقاومت همه‌جانبه نداریم که حتی‌الامکان باید پیشگیرانه و حتی حمله پیش‌دستانه باشد. هجمه هدفمند دشمنان به ایران، از زمانی آغاز شد که به مصری در باب ، دست یافتند و پیشاپیش به جنگ خانمان‌سوز با و پرداختند. را بنی‌اسرائیل شروع کردند و ادامه داد و آن‌را بیشتر و بیشتر آشکار ساخت. 👈لطفاً اینجا را هم ببین👉 احداث در حدفاصل تا ، بخشی از این تلاشهای مذبوحانه یهود عنود در صدر اسلام بود که جنبه سخت‌افزاری داشت و نماد بارز آن‌ها به شمار می‌رود. 👈لطفاً اینجا را هم ببین👉 و در جنبه نرم‌افزاری هم تربیت فرد کارآمدی بنام «أبوحفص عمرالعدوی القرشی» موسوم به مشهور به بود که با انجام در ، خود را نامید و نبض را در دست گرفت و به کشانید. او در اسلام بود که توانست با (ص) و شهادت دختر معصوم پیغمبر؛ حضرت (س)، را از حیز انتفاع ساقط گرداند. فصل مشترک عمر و در اینست که هر دو تحت خاخام‌های یهود بودند تا هدفی بجز نداشته باشند. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۷/۱۶ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 یاد ایامی (بخش ۲) 👈بخش قبلی👉 قصه نخستین مرکز فرهنگی هنری بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران (قسمت اول): به محض اسلامی در ۱۳۵۷/۱۱/۲۲ بنده همانند هزاران نفر انقلابی دیگر در اندیشه ایران به جهان بودم تا اینکه در تاریخ ۱۳۵۸/۵/۵ (اقامه اولین تهران به امامت آیة‌الله ) بمناسبتی که در پیام قبلی اشاره کردم، تصمیم خود را گرفتم که از طریق تولید فیلم‌های سینمایی به این مبادرت بورزم. ولیکن قبل از آنکه موفق بشوم، رخ داد و لذا را رها کرده و داوطلبانه عازم جبهه‌های شدم. بنده قبل از رفتن به سراغ ، در صدد تشکیل یک نهاد خصوصی بودم که با مشارکت - که بعداً تهیه‌کنندگی فیلم‌های زرد را دنبال کرد - و با همکاری وزارت و رهنمود شهیدان و ، «مرکز سینمایی فجر» را تأسیس کردم اما نامبرده عضو گروهک چپگرای در آمد و ناسازگاری نمود! البته وی هم اگرچه کارگردان اولین فیلم سینمایی پس از بود (با عنوان از داستانهای که به نظر هم رسیده بود) اما همانند بنده، نوجوانی ناپخته بود و لذا تحت تأثیر عموهای معلوم‌الحال خود! تهیه‌کننده بسوی ساحل، (قبل از فیلم بلمی بسوی ساحل)، سپاه پاسداران بود که حدود ۳۰۰٫۰۰۰ تومان هزینه کرده بود و فرمانده آن (برادر سلیمانی) به همین علت که «کل بودجه سال سپاه ری» را صرف آن فیلم نه چندان هنری کرده بود، توبیخ شده بود!) آشنائی بنده با ع.ع. بعد از درج مصاحبه با وی بود که باعث شد بروم سراغ شهر ری و نشانی خانه‌اش را از گرفتم و اولش گمان می‌کردم او یک سپاهی است! اما آشنایی او با من، با مطالعه «سناریوی نبرد تا آزادی» بنده با آن بود و او (که سینماآموخته پرورش فکری کودکان و نوجوانان بود) پنداشت که بنده سینما را در سطح عالی‌تر و حرفه‌ای‌تری آموخته‌ام! (و حال آنکه بنده را از کتاب‌های خودآموز، یاد گرفتم!) تأثیرپذیری وی از حرفه‌ای بودن سناریوی بنده، باعث شد که با هم برویم دنبال سرمایه‌گذار و سراغ انواع اسپانسرها هم رفتیم و نهایتاً به این نتیجه رسیدیم که خودمان مؤسسه بزنیم که آنرا «مرکز سینمایی فجر» نامیدیم و... پدرش را خاطرم نیست چکاره بود اما او بیشتر گرفتار آفت عموهای خود و... بود. وی سه تا عمو داشت که بزرگ آن‌ها از اعضای بود و وسطی آن‌ها علیرغم آنکه اخراجی و نیز اخراجی مجله بود، با لباس سپاه مشغول سوءاستفاده‌های خود بود و کوچک آن‌ها نسبتاً انقلابی و سالم بود که با من همکاری داشت از پشت‌پرده‌های عبداله! همکاری من و ع.ع. (به دلیل بودن بنده و لااُبالی بودن او) به جایی نرسید و بعد از یکسال، به شکست انجامید! اما بهانه اصلی دعوای ما به ماجرای عجیب دیگری هم برمی‌گشت که بد نیست آنرا هم در اینجا بگویم! در نخستین انقلاب اسلامی ایران، « و » همچنان در پی تغییر و تحولات ساختاری و عنوانی خود بود! و الآن خاطرم نیست که «وزارت ارشاد ملی» در آن مقطع به «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی» تغییر عنوان داده بود یا نه؟ ولیکن برپائی جشن نخستین سالگرد پیروزی ، موضوعیت یافته بود. اسلامی و بالتبع هم هنوز تشکیل نشده بود! و چنانکه در یادداشتی با عنوان 👈حرف‌های پزشکیان؛ نماد گیج‌فرهنگی ایرانیان👉 اشاره کردم، ما برای تأمین مخارج مرکز سینمایی فجر، سالن اصلی تهران را اجاره کرده بودیم و فیلم سینمایی را پخش می‌کردیم! در خلأ فعالیتی و بلکه در خلاء وجودی «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی» و نیز «سازمان تبلیغات اسلامی» و «حوزه اندیشه و هنر اسلامی» و بالتبع سرگردانی و فقر انبوه هنرمندان و هنرپیشگانی که به خارج از کشور متواری یا در گوشه‌ای پنهان نشده بودند، «مرکز سینمایی فجر» (بعنوان نخستین NGO فرهنگی هنری) ما چراغ تابانی بود که توجه آن‌ها و بالتبع خواص را به خودش جلب کرده بود! البته دیگری هم در زمینه و فعال شده بودند که یکی از آن‌ها (بنیاد هنر در اسلام) بود که عمدتاً در عرصه واردات فیلم‌های سینمایی و دوبله آن‌ها فعالیت داشت. بنظرم اولین فیلمی که بنیاد مذکور وارد کرد و در سینماها به نمایش گذاشت، فیلم بود. بعد‌ها فیلم سینمایی صهیونیستی؛ (به کارگردانی و بازیگری در نقش ) هم توسط همان بنیاد صورت گرفت که تقریباً هر سال از رسانه ملی هم پخش شده و می‌شود! ...ادامه دارد. ✍️سیدمحمدحسینی‌(منتظر) ۱۴۰۳/۹/۱ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 یاد ایامی (بخش ۵): 👈بخش قبلی👉 قصه نخستین مرکز فرهنگی هنری بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران (قسمت چهارم): ... «سلحشوران علوی» نامیدن اولین گروه مبارزاتی بنده علیه (در سال ۱۳۵۶ در محله جنوب تهران) نیز اقتباسی از عنوان یکی دیگر از داستان‌های حماسی-مذهبی همین استاد پر برکت بود (که دو ماه پیش ۱۴۰۳/۶/۳۰ در سن ۸۰ سالگی رحلت کردند) و به نوبه خود در شورآفرینی انقلابی در نسل دهه چهلی‌ها نقش بسزایی داشت. (در باره دهه چهلی‌ها مقاله مستقلی خواهم نوشت. همانان که نیروهای گهواره‌ای امام خمینی‌ره نامیده شدند! همان نسل سلحشور بی‌نظیری که دودمان و بلافاصله را بر باد دادند و عرصه زمین را بر در جهان، تنگ‌تر و تنگ‌تر کردند و ادامه دارد.) ۲) در نحوه تبدیل داستان به فیلمنامه (با آن آهنین) هم که بنده حرفه‌ای کار کرده بودم و هیچکسی هم از لحاظ شکلی و تکنیکی و فرم به آن ایرادی نداشت. ۳) برای تولید آن بصورت فیلم سینمایی هم آنقدر ارزش و مطلوبیت داشت که بنده و ع‌.ع. و خیلی از دوستان برای آن یک‌سال دوندگی بکنیم و تشکیلات نسبتاً معظمی بنام «مرکز سینمایی فجر» را پدید آوریم که تبدیل به اولین اسلامی ایران شد. ⁉️ ولیکن چرا در مقایسه با ، پس زده شد؟! از طرف گروه فیلم و سریال ، به بنده نگفتند که فرضاً بودجه و امکانات محدودی داریم و به دلایلی، سریال ، اولویت یافته است و اثر شما بماند برای فرصت‌های بعدی، بلکه صریحاً بخاطر اینکه بافت محتوایی آن، ارزیابی شد، مردود اعلام کردند! در واقع به زعم خودشان، یک بدان زدند! و حال آنکه مکتبی بودن محتوای آن، افتخارآمیز بود نه اینکه عیب اساسی غیرقابل اغماضی باشد! حال می‌شود تصور کرد که چه دست‌هایی در کار بودند از طرف قطب‌زاده تا به تفکرات امثال بنده، میدان ندهند! اما برای بنده، تجربه جالبی بود و بنده را واداشت تا موضع خودم را تعیین بکنم. یا باید مکتبی بودن را رد بکنم و ادعا بکنم که من مکتبی نیستم و بلکه لیبرال‌مسلک هستم! و یا باید مکتبی بودن را بپذیرم و پای هزینه‌های آن هم بایستم. لذا موضوع تحول پیدا کرد به موضوع و ! این مسئله باعث شد که بنده مکتبی بودن و مکتبی‌تر شدن را ترجیح بدهم و بحمدالله تاکنون بر همین مدار (ضدیت با هر نوع و ) مانده‌ام و صد البته که هزینه‌های گزافی هم تاکنون پرداخته‌ام! آری! در آن مقطع، در اندیشه ره‌یافتی برای ایجاد مسیری جهت از طریق به دنیا بودم که ناگهان صدامیان شروع شد و از کارگری نه چندان مثمر در بازار تهران هم (بعد از ۴ سال) دیگر خسته شده بودم! لذا بمحض احضار متولدین سال ۱۳۴۱ به ، رفتم ! که بعد از آموزشی دو ماهه در پادگان زیبای لشگرک ، به افتادم و لذا خودم را به پادگان شماره ۲ معرفی کردم و بعنوان جمعی گروه ۴۰۴ ، مشغول خدمت شدم ولیکن در همان ماه اول به درخواست قرارگاه لشکر ۸۱ زرهی، به قرارگاه مرکزی اعزام شدم که سربازان آن، زندگی خیلی مرفهی داشتند! اما با من سازگاری نداشت و لذا چندان دوام نیاوردم و به گروهان خودم برگشتم و این‌بار توسط شعبه عقیدتی-سیاسی پادگان جذب و بعنوان مسئول نظارت بر آشپزخانه پادگان (که یکی از اهداف تخریبی نفوذی‌های سازمان منافقین برای مسمومیت سربازان بود)، مأمور شدم که رفاهیات بیشتری نسبت به قرارگاه داشت که مهمتر از همه، آنقدر وقت اضافی داشتم که به عضویت «اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی باختران» در آمدم و تقریباً یک‌روز در میان در تمرینات آن شرکت می‌کردم و منتهی شد به اجرای نقشی در نمایشی با عنوان «ما تا آخر ایستاده‌ایم» که بمناسبت دهه فجر ۱۳۶۰ در کرمانشاه، سالن نمایش ایلام، پادگان الله‌اکبر اسلام‌آباد غرب، پادگان ابوذر سرپل‌ذهاب، پادگان هوانیروز کرمانشاه و برخی مساجد کرمانشاه به نمایش در آوردیم. بعد از اتمام تمرینات و اجرای نمایش مذکور، خوشی سربازی در آشپزخانه پادگان و‌ رفت و آمد آزاد به شهر، زد زیر دلم و داوطلب حضور در جبهه‌های شدم که به گردان ۱۱۹ تیپ الله‌اکبر مستقر در معرفی شدم (۱۳۶۱). اما بنده در اتفاق افتاد (۱۳۶۲) که مصادف شد با اتمام دوره سربازی و احتیاط و به تهران برگشتم. و در دوره نقاهت خود، وارد شرق تهران (مدرسه علمیه آیة‌الله جلالی خمینی) شدم و و بودنم تبدیل شد به و در همان دهه شدم شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران! و اما نخست‌وزیری؛ ... ...ادامه دارد. ✍️سیدمحمدحسینی‌(منتظر) ۱۴۰۳/۹/۱ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
6.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 أراجیفی مبتنی بر فلسفیدن إعوجاجی(۰۵) علت اصلی دشمنی غرب با ایران در این مسئله که با و ، دشمنی دیرینه‌ای (به قدمت تاریخ غرب!)، دارد، هیچ شکی نیست ولیکن «علت دشمنی» آن‌ها، آن نیست که (متأسفانه مشهور به !) ادعا می‌کند. وی به علت عدم ، علت علیه ایران را به غلط در رقابت بر سر «متمدن بودن» (و بمفهوم وحشی و بی‌شعور نبودن)، تصور می‌کند! فلذا در صدد آن بر می‌آید که اثبات کند ما هم در تراز غرب، فرهنگ و تمدن داشته‌ایم و حتی به دروغ (با اشاره به بت‌پرستی ) ادعا می‌کند که اولین را ما نوشته‌ایم! این استاد که تحت تأثیر ، آدرس را غلط رفته، بالتبع خودش هم می‌دهد و موجب و بویژه می‌گردد و در این نشانی غلط، را هم چاشنی لاطائلات خود می‌کند تا «نه غزه نه لبنان» پارسی‌زبان، طنین‌انداز خیابان‌های مرکزی شود! این چاشنی شیطانی را از آن‌جهت به موهومات خود می‌افزاید که گمان می‌کند ایرانیان؛ حریف غرب نیستند اما می‌توانند حریف بشوند (که هم با آن‌ها دشمنی دارد) فلذا اولاً محملی برای عقده‌گشایی علیه متجاوزین است و هم اینکه بهانه مناسبی برای از ایران است! و حال آنکه علت اصلی دشمنی غرب با ایرانیان، به نقش آخرالزمانی این علیه برمی‌گردد که باید در جای خود توضیح داده شود. ..ادامه دارد. ✍حسینی(منتظر) ۰۳/۹/۶ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 ⁉️ این کاپیتان، ما را به کجا می‌برد؟! ⁉️چرا در تیپ ۲۱ (ع)، بعد از قالیباف، قاآنی فرمانده شد؟! ⁉️چرا در لشکر ۵ نصر هم، بعد از قالیباف، قاآنی فرمانده شد؟! ⁉️چرا بعد از ، قاآنی فرمانده شد؟! ⁉️چه پیوند خاصی بین قالیباف و قاآنی وجود دارد؟! ⁉️در سپردن سپاه قدس به سردار ، سردار ، چه نقشی داشت؟! ⁉️قاآنی چه افتخاری افزود؟! ⁉️چرا هر دو سعی کردند، تحت ، بکنند؟! ⁉️چرا از وقتی که بر اریکه ، نشست، مبدل به شد!؟ ⁉️چرا از وقتی که امور را به دست گرفت، ما پیاپی بر باد فنا رفت!؟ ⁉️جناب در این انتصابات چه نقشی داشت؟! ⁉️ آیا راست است که سپاه قدس، در ، بعد از شهادت و جانشینش؛ ، گیر افتاده بود و لذا رفیقش او‌ را از نجات داد و با تابوت به ایران برگردانید؟! ⁉️فرمانده و گیر افتادن؟! ⁉️چرا قاآنی حدفاصل تا بازگشت قالیباف از ، پنهان از انظار بود؟! ⁉️ آیا قاآنی واقعاً و میدان (و تکمیل رشادت‌های ) را داشته و دارد؟! 👌حداقل تاوان (و پیش از آن، از بابت ترورهای ؛ ، و ) اینست که این دو سردار مشهدی، دهند تا بیش از این، مایه سرافکندگی رشیدپرور و شهیدپرور نشوند! ✍حسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۹/۱۸ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏