eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
426 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️قدرت در ظالم دنیا را به فساد می‌کشاند 🔹 در دست ، دنیا را به می‌کشاند؛ و اگر چنانچه در رتبه‌ های پایین هم بیاییم قدرت در دست یک نفر انسانی که از آن قدرت‌های بزرگ بهره ندارد، در همان محیطی که قدرت دارد آنجا را به می‌کشاند. 🔹آنها را به فساد می‌کشانند، اینها یک کشور را یا دو کشور را. و پایین‌تر بیاییم، اگر در دست یک آدمی باشد که در یک محله هست، آن محله را به فساد می‌کشد. در یک هست، آن خانواده را به می‌کشد. قدرت در وقتی کمال است و می‌تواند که خودش را بروز بدهد که در دست باشد، در دست باشد. 📕صحیفه امام، ج ۱۸، ص ۲۰۶ منبع: وبسایت روح الله (ره) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اقامه عزای حسینی چه اثری در خودسازی و تربیت نفوس مردم دارد؟ 🔹مجالس‌ عزای‌ (علیه السلام) مجالس تحوّل روحى و مرکز و است. در این مجالس مردمى که با گریه بر مظلومیّت امام حسین (ع) آن حضرت را قرار مى دهند، در واقع زمینه و کردار خویش و همرنگى و خود را با سیره عملى آن حضرت فراهم مى سازند. تأثیر عمیق این مجالس به قدرى است که افراد زیادى در این مجالس، دگرگونى عمیقى یافته و تصمیم بر و معصیت مى گیرند، و چه بسا اشخاص گمراهى که با شرکت در این مجالس تنبّه حاصل کرده و راه نجات را پیدا مى کنند. این مجالس به آدمى درس ، ، ، و درس و مى آموزد. 🔹این مجالس مهد پرورش انسان هاى حق طلب و عدالت گستر و شجاع است. اضافه بر این، در طول تاریخ این جلسات به مثابه کلاس هاى درس براى توده هاى مردم بوده است و آنان را با معارف و ، تاریخ، رجال، و موضوعات گوناگون دیگر آشنا مى کرده است، و یکى از مؤثّرترین پایگاه هاى خودسازى و و بوده است. ماربین آلمانى در این زمینه مى گوید: «مادامى که این روش و خصلت (برپایى مجالس سوگوارى) در میان مسلمانان وجود دارد هرگز تن به خوارى نمى دهند و تحت اسارت کسى نمى روند... در حقیقت از این راه به همدیگر و شجاعت تعلیم مى دهند». [۱] 🔹 (علیهم السلام) با گشودن این باب، و تشویق مردم به شرکت در این محافل در واقع همه را به و در این دعوت کردند. شور و هیجان رزمندگان در جبهه هاى نبرد در جنگ تحمیلى هشت ساله، به ویژه در شب هاى عملیّات و لحظه شمارى آنان براى فداکارى و ایثار و نیل به شهادت، گواه روشنى بر تأثیر عمیق است. این است که اگر این مجالس را مجالس تأسّى و بنامیم بیراهه نرفته ایم. 🔹مرحوم فیض کاشانى در کتاب «محجّة البیضاء» در توضیح حدیث (صلی الله علیه و آله): «عِنْدَ ذِکْرِ الصّالِحینَ تَنْزِلُ الرَّحْمَةُ» (به هنگام یاد رحمت الهى نازل مى شود)، با اشاره به مسئله از محیط اجتماعى و ، در بیان علّت نزول رحمت به هنگام یاد صالحان، مى نویسد: «چون ذکر و طرح صلاحیّت هاى اخلاقى آنان باعث مى شود که انسان از آنها بگیرد و با تحت تأثیر واقع شدن، به آنها تأسّى و کند و زمینه صلاحیّت و برخوردارى از را براى خود فراهم سازد». [۲] 🔹ثقة الاسلام کلینى (ره) و شیخ الطایفه شیخ طوسى (ره) در حدیث معتبر از (عليه السلام) روایت کرده اند: «قالَ: قالَ لِی أبی: یا جَعْفَرُ أَوْقِفْ مِنْ مالی کَذا وَ کَذا النَّوادِبَ یَنْدُبَنِی عَشْرَ سِنِینَ بِمِنى أَیّامَ مِنى» [۳] (پدرم به من فرمود: اى جعفر! مقدارى از مالم را (پس از وفاتم) براى برپایى مجلس سوگوارى برایم در ایّام حج در منى اختصاص بده). صاحب جواهر در «کتاب طهارت» در بیان حکمت و فلسفه این وصیّت امام باقر (عليه السلام) بیانى دارد که مفادش چنین است: «چون برپایى و سوگوارى (علیهم السلام) باعث شناخت آنان و در نتیجه و تأسّى مردم به آن بزرگان است» [۴]، لذا احیاى نام و بزرگداشت خاطره آنان حرکتى پسندیده و عملى مطلوب است. پی نوشت‌ها؛ [۱] به نقل از: فلسفه شهادت و عزادارى، ص ۱۰۹ [۲] محجّة البیضاء، ج ۴، ص ۱۷ [۳] کافى، ج ۵، ص ۱۱۷ و تهذیب الاحکام، ج ۶، ص ۳۵۸ [۴] جواهر الکلام، ج ۴، ص ۳۶۶: «وَ قَدْ یُسْتَفادُ مِنْهُ اسْتِحْبابُ ذلِکَ اِذا کانَ الْمَنْدُوبُ ذا صِفات تَسْتَحِقُّ النَّشْرَ لِیُقْتَدى بِها». 📕«عاشورا ريشه‏ ها، انگيزه ‏ها، رويدادها، پيامدها»، سعید داودی و مهدی رستم نژاد، (زیر نظر آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى)، انتشارات امام على بن ابيطالب(ع)، ص ۷۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️امام حسين عليه السلام در روز عاشورا 🔸«أنَا ابنُ عَلِيِّ الخَيرِ مِن آلِ هاشِمٍ كَفانی بِهذا مَفخَرًا حينَ أفخَرُ، و جَدّی رَسولُ اللهِ أكرَمُ خَلقِهِ و نَحنُ سِراجُ اللهِ فِی الأَرضِ يَزهَرُ، و فاطِمُ اُمّی مِن سُلالَةِ أحمَدَ، و عَمِّيَ يُدعى ذَا الجَناحَينِ جَعفَرُ، و فينا كِتابُ اللهِ اُنزِلَ صادِقًا، و فينَا الهُدى والوَحيُ بِالخَيرِ يُذكَرُ، و نَحنُ أمانُ اللهِ لِلخَلقِ كُلِّهِمُ، نُسِرُّ بِهذا فِی الأَنامِ و نَجهَرُ، و نَحنُ وُلاةُ الحَوضِ نَسقی وَلِيَّنا، بِكَأسِ رَسولِ اللهِ ما لَيسَ يُنكَرُ، و شيعَتُنا فِی النّاسِ أكرَمُ شيعَةٍ و مُبغِضُنا يَومَ القِيامَةِ يَخسَرُ». 🔹من پسر هستم كه برگزيده خاندان هاشم است، هنگام به خود باليدن، مرا همين افتخار كافى است؛ نياى من است كه خداست، و ما كه در زمين مى درخشد؛ و ، مادر من است كه از سلاله احمد است، و عموى من جعفر كه دارنده دو بال ناميده می شود؛ در ميان ما به حقّ نازل شد، و در ميان ماست و از ما به نيكى ياد می كند؛ 🔹ما براى همه خلايق، و اين را در ميان مردم، پنهان و پيدا می گوييم؛ ماييم عهده داران كه دوستان خود را سيراب می كنيم، با جامى از رسول خدا و اين چيزى است كه هرگز انكار نمی شود؛ و طرفداران ما در ميان مردم بهترين طرفداران هستند، و ما در روز رستاخيز زيان می كند. 📕المناقب لابن شهرآشوب، ۸۰/۴ ؛ الاحتجاج، ۱۶۸/۱۰۳/۲ ؛ ينابيع المودّة، ۷۵/۳ @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️جزئیات پیوستن «حرّ ریاحی» به کاروان حسینی 🔹لحظه به لحظه ماجرای (علیه السلام) و جریان پر از شور و احساس و ، و نیز سرشار از «درس‌ های عبرت‌ آموز» است، به گونه‌ای که می‌توان گفت ، کاروانِ و چشمه ارزش‌هاست؛ ارزش‌ هایی که هر کدام از آنها برای رسیدن به کافی است. ماجرای کاروان حسینی به ما آموخت یعنی در پناه (علیه السلام) بودن، به خاطر (علیه السلام) بودن و در عالی‌ترین درجه، «حسینی شدن و حسینی زیستن». 🔹«حرّ بن یزید ریاحی» از افرادی بود که هرچند دیر به این حقیقت رسید، اما زمانی که خداوند قلب او را با روشن کرد، پای این حقیقت تا جان در بدن داشت، ایستاد و در این مسیر شربت را در پیشگاه مولای خویش نوشید و در جوار قرب الهی جای گرفت. 🔹راوی می‌گوید ، کم کم به (عليه السلام) نزدیک می‌شد. «مُهاجر بن اوس» او را با وضع غیر عادی دیده، پرسید اراده کجا داری؟ آیا می‌‏خواهی بر حمله کنی؟ ، پاسخی نداد و همان وقت لرزه سختی اندامش را فرا گرفته بود. مهاجر که وضع غیرعادی او را مشاهده می‏‌کرد اظهار کرد: عمل امروز تو مرا به شک می‌‏اندازد؛ سوگند به خدا در هیچ کارزاری تو را مانند امروز بیمناک ندیده بودم، و هر گاه از دلاورترین اهل کوفه از من بپرسند، غیر تو نمی‌گویم و امروز چه پیش آمده که ترا بر خلاف انتظار می‌‏بینم؟ 🔹، پاسخ داد امروز به خدا قسم خود را مخیّر میان بهشت و دوزخ می‌‏یابم و به خدا سوگند اگر تیکه تیکه و سوخته شوم هیچ مقام و موقعیتی را بر بهشت بر نمی‏‌گزینم. سپس اسب خود را به سوی (علیه السلام) راند و دستها بر سر نهاده می‏‌گفت: «جُعِلْتُ فِدَاکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللهِ أَنَا صَاحِبُکَ الَّذِی حَبَسْتُکَ عَن‏ الرُّجُوعِ وَ سَایَرْتُکَ فِی الطَّرِیقِ وَ جَعْجَعْتُ بِکَ فِی هَذَا الْمَکَانِ وَ مَا ظَنَنْتُ أَنَّ الْقَوْمَ یَرُدُّونَ عَلَیْکَ مَا عَرَضْتَهُ عَلَیْهِمْ وَ لَا یَبْلُغُونَ مِنْکَ هَذِهِ الْمَنْزِلَةَ وَ اللهِ لَوْ عَلِمْتُ أَنَّهُمْ یَنْتَهُونَ بِکَ إِلَی مَا أَرَی مَا رَکِبْتُ مِنْکَ الَّذِی رَکِبْتُ وَ إِنِّی تَائِبٌ إِلَی اللهِ تَعَالَی مِمَّا صَنَعْتُ فَتَرَی لِی مِنْ ذَلِکَ تَوْبَة» 🔹(خدا مرا فدای تو کند ای پسر رسول خدا، من همان درمانده هستم که تو را از بازگشت به وطنت جلوگیری کردم، و در طول راه، همه جا قدم به قدم با تو آمدم و نگذاردم از راه منحرف شوی و تو را در این مکان فرود آوردم، و خیال نمی‏‌کردم این مردم حق جدّ تو را رعایت نکنند، و تو را با این حال گرفتار کنند. به خدا سوگند اگر از هدف آنها باخبر بودم هیچ گاه چنان رفتاری با تو انجام نمی‌دادم. اینک از در و انابه درآمده و از خدا می‏‌خواهم از کرده من درگذرد. شما درباره من چه نظری دارید، آیا توبه مرا می‏‌پذیرید؟)؛ «فَقَالَ لَهُ الْحُسَیْنُ نَعَمْ یَتُوبُ الله عَلَیْکَ فَانْزِل‏» ( فرمود: بله خدا تو را می‌‏پذیرد؛ اینک فرود آی). سپس با اذن (علیه السلام) به عنوان اولین فرد از لشکر امام به دشمن هجوم برد و در این مسیر به رسید. 📚الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج‏۲، ص۱۰۰؛ اللهوف علی قتلی الطفوف (ترجمه فهری) ص۱۰۳ منبع: مشرق به نقل از تسنیم @tabyinchannel
⭕️آنچه در مقتل (قتلگاه) سیدالشهدا (عليه السلام) واقع شده، فجیع‌تر است! 🔹در نقل جریانات (علیه‌السلام) خیلی باید دقت شود. چه‌بسا بسیاری از آنچه گفته میشود درست نباشد؛ هرچند عیان [دیدن] آنچه واقع شده، فجیع‌تر از سماع [شنیدن] آن است! بعکس جهان آخرت است، که عیان آن بهتر و لذتبخش‌تر از سماع آن است. قبل از وقوع ، طایفه‌ای از جن برای نصرت علیه‌السلام به خدمت آن حضرت آمدند و عرض کردند: اگر اجازه دهید، مامیتوانیم این لشکر را از شما دفع کنیم؛ 🔹حضرت فرمود: «وَ إِذا أَقَمْتُ بِمَکانِی، فَبِماذا یبْتَلی هذَا الْخَلْقُ الْمَتْعُوسُ، وَ بِماذا یخْتَبَرُونَ؟!... نَحْنُ وَ اللهِ أَقْدِرُ عَلَیهِمْ مِنْکمْ؛ اگر من در جای خود بمانم» (پس این نابودشده با چه چیز ومورد ابتلا واقع شوند؟!... به خدا سوگند، ما بهتر از شما میتوانیم آنها را نابود کنیم). در وقت باید سعی کنیم قرآن و عترت را نقل کنیم و به مسموعات خود، بدون مراجعه به دلیل یا کتاب اکتفا نکنیم؛ وحداقل به همان کتابی که ازآن نقل میکنیم، استناد دهیم. 🔹وقتی ما واردکربلا شدیم، مرحوم آقا میرزا هادی خراسانی ـ که بعد از مرحوم آقا سید محمدکاظم یزدی شایسته مرجعیت بود ولی قبول نکرد که مرجع شود ـ فوت کرده بود، ولی چه آثار و برکاتی از ایشان نقل و ذکرخیر می‌شد که چگونه در علیه‌السلام و دیگر موضوعات، مطالب را با دقت نظر و با استناد به دلیل بیان میکرده است. 📕در محضر بهجت ج۲ ص۱۳۰ منبع:وبسایت مرکزتنظیم و نشرآثار آیت‌ الله العظمی بهجت @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا امام حسین (علیه السلام) در روز عاشورا خطاب به دشمنان فرمود: «اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید»؟ (بخش اول) 🔹یکی از مشهورترین سخنان (علیه السلام) که منابع مختلف - با تفاوت هایی در جزییات - آن را نقل کرده اند، این کلام است که فرمود: «يا شيعة آل سفيان إن لَم یَکُن لَکُم دینٌ و کُنتُم لاتَخافونَ المَعادَ فَکونوا اَحراراً فِی دُنیاکُم» [۱] (ای ! اگر شما ندارید و از روز قیامت نمی ترسید، پس [لااقل] در زندگی خود باشید). این سخن هم در منابع تاریخی و هم در منابع ذکر شده است که مرحوم مجلسی در «جلد چهل و پنجم بحارالانوار» به بخشی از این منابع اشاره کرده است. 🔹بر این اساس شهرت روایی آن به حدّی است که می توان اطمینان داشت این جمله، کلام (علیه السلام) است و ساخته و پرداخته تاریخ نویسان نیست. معنای سخن (عليه السلام) این است که ای مردم اگر را نپذیرفته اید و «جهان پس از مرگ» برای شما باورپذیر نیست، و زندگی را در همین چند صباح دنیا تعریف می کنید، لااقل را زیر پا نگذارید و به که از عقل و فطرت سرچشمه می گیرد پایبند باشید. 🔹مورخین می گویند: این کلام ایشان در و پس از آنکه همه یاران و اصحاب و فرزندان ایشان به شهادت رسیدند، در شرایطی از دو لب مبارکشان صادر شد که به تنهایی مشغول نبرد بودند و تیرها و نیزه‌ها از هر سو بدن مبارک ایشان را آماج خود قرار داده بود و (عليه السلام) آخرین رمق های خود را برای ادامه مبارزه و جهاد بکار بسته بودند، که ناگهان نگاهشان به لشکر انبوهی می افتد که به فرماندهی (لعنة الله علیه)، در حالی که بین (عليه السلام) و خیمه‌های آن‌ حضرت فاصله افتاده بود، قصد حمله به (عليه السلام) را داشتند. 🔹ایشان با دیدن این صحنه رو به آنها کرده و فرمودند: «ای پیروان آل ابی سفیان! اگر دین ندارید و از قیامت نمی‌هراسید، در آزاده باشید و... گفت: حسین! چه می گویی!؟ (عليه السلام) فرمود: من با شما می جنگم و شما با من نبرد می کنید، این زنان گناهی ندارند؛ پس تا من زنده هستم از تعرض یاغیانتان به من جلوگیری نمایید و به حمله نکنید». این بیان نورانی در آن لحظات حساس بیانگر این است که چنان در ورطه غوطه ور شده بودند که گویا (علیه السلام) دیگر از آنان توقع رفتاری مبتنی بر اصول و ملاک های دینی نداشتند، بلکه به حداقل اقتضائات و شاخصه های انسانی اکتفا نموده از آنها می خواستند لااقل به محدوده حیوانیت تنزل نکنند؛ 🔹چرا که بالاخره حتی اگر دینی اختیار نکرده باشد، اگر به درون خود و به و بنگرد و الزامات انسان بودن خویش را درک نماید، از بسیاری اعمال زشت اجتناب می نماید. به راستی دلیل این «رفتارهای جنون‌آمیز مردم» چه بود و چه می شود که یک مسلمان آنچنان دچار می گردد، که حتی با اصل دین و به جنگ بر می خیزد؟ آری قومی که و رسیدن به هوا و و پیروی از و حاکمان زر و زرو و تزویر را بر تقوا و پاکدامنی و ترجیح دهند، نه تنها دین و ، که حتی اولیات و و شاخصه های انسانی را نیز از دست می دهند، 🔹و همین تهی شدن سبب می شود که اینطور در مقابل به حق خود بایستند و برای کشتنش از هر راهی و به هر شکلی و هر جنایتی دست بزنند، که نمونه کوچک آن حمله به خیام حرم و اذیت و آزار عده ای زن و بچه بی گناه بود. آری این و انجام است که پایه‌های‌ را در انسان متزلزل می کند؛ به عنوان نمونه یکی از که انسان را از دایره دین مداری خارج می سازد، و (عليه السلام) در روز بر روی آن انگشت گذاشته و آن را یکی از دلایل این وضعیت کوفیان معرفی می کند و لقمه حرام است. ... پی نوشت؛ [۱] بحار الأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ ۲، ج ۴۵، ص ۵۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️حادثه عظیم محرم سال ۶۱ هجری 🔹 فقط دهه‌ی نیست؛ یک حادثه‌ی عظیم در در تاریخ اتّفاق افتاده که این حادثه تمام‌ شدنی نیست. نه به معنای اینکه نظایر آن و اشباه آن استمرار پیدا می کند - آن به جای خود محفوظ، که بحث دیگری است - امّا خود این حادثه مثل است که غروب ندارد. یک‌ وقت حادثه‌ی عظیمی اتّفاق می‌افتد، امروز اتّفاق می‌افتد و فردا از بین می رود؛ [مثل‌] این حادثه نیست. 🔹این حادثه مثل خورشید بی‌غروبی است که همواره بوده تا امروز، بعد از این هم خواهد بود. یک تصویر و ترسیم جاندار و باحقیقتی است از مبارزه‌ی و ، جنگ و ، جنگ با و دنائت؛ البتّه اوجش روز بود، لکن مقدّمات آن روزهای اوایل محرّم، قبل از عاشورا فراهم شد، بعد از عاشورا - مثل یک چنین روزهایی - حادثه عاشورا با رهبری و (علیهما السّلام) تکمیل شد. بیانات مقام معظم رهبری ۹۵/۰۷/۲۸ منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار معظم له @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا امام حسین (علیه السلام) در روز عاشورا خطاب به دشمنان فرمود: «اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید»؟ (بخش دوم و پایانی) 🔹مورخین می گویند: (علیه السلام) در طی سخنان متعدد و طولانی خطاب به لشگر آنها را به پیروی از خود فرا خواند، اما نه تنها پاسخ مثبتی از جانب آنان دریافت نکرد، حتی با بی توجهی و جسارت آنها مواجه شد و لذا با سوز و گداز فرمود: «فَقَدْ مُلِئَتْ‏ بُطُونُكُمْ‏ مِنَ الْحَرَامِ وَ طُبِعَ عَلَى قُلُوبِكُمْ وَيْلَكُمْ أَ لَا تُنْصِتُونَ أَ لَا تَسْمَعُونَ فَتَلَاوَمَ أَصْحَابُ عُمَرَ بْنِ سَعْدٍ بَيْنَهُمْ وَ قَالُوا أَنْصِتُوا لَهُ» [۱] (آری در اثر كه شكم های شما از آنها انباشته شده، خداوند اين چنين بر شما مهر زده است وای بر شما! چرا ساكت نمی شويد؟! چرا به سخنانم گوش فرا نمی دهيد؟!). 🔹 (عليه السلام) در هنگام ورود به سرزمین نیز فرمود: «إِنَّ النَّاسَ عَبِيدُ الدُّنْيَا، وَالدِّينُ لَعْقٌ عَلَى أَلْسِنَتِهِمْ‏ يَحُوطُونَهُ مَا دَرَّتْ مَعَايِشُهُمْ فَإِذَا مُحِّصُوا بِالْبَلَاءِ قَلَّ الدَّيَّانُونَ» [۲] (این مردمان هستند، و دین مانند امری لیسیدنی بر زبان آن‌ها افتاده است؛ تا هنگامی به دنبال می‌روند که معیشت آن‌ها برقرار باشد، اما هنگامی‌که در افتند، اندک خواهند بود)، خود دلیل روشن و شاهد صادقی بر و صوری بودن و ظاهری بودن مسلمانی این مردم است، و همین کار آنها را به مقابله با کشانید، و با این کلام دقیقا بر همین نقطه ضعف آنان انگشت گذاشت. 🔹براستی! اگر در پی هوا و هوس های خود باشند و رسیدن به شهوات و را بر حق مداری و حقیقت جویی برگزینند و و شاخصه های الهی را از سرچشمه های اصلی آن دریافت نکنند، ممکن است به سرنوشت و لشگریان عمر سعد (لعنة الله علیه) گرفتار شوند؛ اتفاقی که در عصر ما نیز نشانه های آن وجود دارد و مسلمانانی را می بینیم که با وجود به دینداری، حتی از مدار خارج شده، و از پست‌تر می شوند. نظیر اقداماتی که برخی جریانات افراطی همچون وهابیت، داعش و القاعده و... در اوج رذالت و پستی انجام می دهند و روح و قلب هر انسان آزاده ای را متأثر نموده و به درد می آورند. 🔹بله ما نیز با شنیدن این کلام (علیه السلام) باید به فکر فرو رفته از خود بیمناک باشیم و با تلاش و کوشش از خود نماییم که مبادا با و شهوترانی به جایی برسیم که نه تنها از آموزه های دینی، بلکه از و و وجدان فاصله گرفته و مرزهای حیوانیت و وحشی گری را در نوردیم. کما اینکه در (علیهم السلام) راجع به و نصوص وارده پیرامون این مطلب بصورت روشن و واضح به چشم می آید که مهم‌ترین دشمنان و مقابله کنندگان با (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نیز همین منحرفین از دین و آموزه های اصیل دین هستند، که و شهوترانی آنها را از اصل دین دور نموده و تنها ظاهری از دین برایشان باقی نهاده است. 🔹 (صلی الله علیه و آله) در احوال فرمودند: «يَأْتِي‏ عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ‏ بُطُونُهُمْ آلِهَتُهُمْ وَ نِسَاؤُهُمْ قِبْلَتُهُمْ وَ دَنَانِيرُهُمْ دِينُهُمْ وَ شَرَفُهُمْ مَتَاعُهُمْ لَا يَبْقَى مِنَ الْإِيمَانِ‏ إِلَّا اسْمُهُ وَ لَا مِنَ الْإِسْلَامِ إِلَّا رَسْمُهُ وَ لَا مِنَ الْقُرْآنِ إِلَّا دَرْسُهُ مَسَاجِدُهُمْ مَعْمُورَةٌ مِنَ الْبِنَاءِ وَ قُلُوبُهُمْ خَرَابٌ عَنِ الْهُدَى...» [۳] (زمانی بر مردم بیاید که خدایان آنها شود، و قبله گاهشان و همان دینشان شود و را مایه شرف و اعتبار و ارزش خویش دانند. از جز نامی و از اسلام جز آثاری و از قرآن جز درس نماند؛ ساختمان های مسجدهایشان آباد باشد، ولی از جهت هدایت خدا خراب شود...). 🔹این کلام و مایه ترس و وحشت برای ماست که از سرنوشت درس گرفته و با اجتناب از اعمال و رفتاری که بوی تبعیت از هوا و می دهد و یا برگرفته از و نادانی و تعصب و جمود است خود را از و ضعف دینداری در امان نگه داریم. امید است که برای دفاع از و همراهی موعود جهانی آماده و مهیا باشیم. پی نوشت‌ها؛ [۱] بحار الأنوار، دار احیاء التراث العربی، ج ‏۴۵، ص ۸ [۲] موسوعه کلمات الامام الحسین (ع)، محمود شریفی و دیگران، چ ۱، معهد تحقیقات باقرالعلوم، ۱۴۱۵ ق، ص ۳۷۳ [۳] بحار الأنوار، همان، ج ۲۲، ص ۴۵۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️وجوب قیام علیه ظلم با علم بر شهادت 🔹 قیام کردند بر ضد ؛ و شاید و همان طور هم بود که خوب، اطمینان به این بود که موفق به اینکه را از سلطنت بیندازند نشوند؛ این اخبارش هم این طور است که ایشان مطلع بودند بر این مطلب؛ در عین حال برای همین معنی که بر ضد یک قیام کنند - و لو اینکه کشته بشوند - کردند و کشته دادند و کشتند و خودشان هم کشته شدند. بیانات‌حضرت‌امام در جمع ایرانیان مقیم خارج، درباره وجوب مبارزه با حکومت های ظالم ۵۷/۰۸/۲۷ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️شیوه امام سجاد (علیه السلام) برای زنده نگهداشتن عاشورا 🔸یکی از اتفاقات مهم در دوران زندگی (علیه السلام) حضور ایشان در بود که به علت که داشتند، در جنگ حضور پیدا نکردند و رسالت انتقال و را برعهده گرفتند. 💠امام سجاد (علیه السلام)؛ احیاء انقلاب کربلا با مولّفۀ تعمیق معارف دینی 🔹 (علیه السلام) از زمانی که پدر بزرگوارش (علیه السلام) به سوی مکه و از آنجا به ، حرکت کرد، همراه کاروان حسینی بود و همه‌ی مصیبت‌ها و سختی‌ها را برای احیاء نهضت حسینی به جان خرید، و در راه تبیین (عليه السلام) از هیچ تلاشی فروگذار نکرد، لذا شاهدیم  پس از حادثه‌ی جانگداز روز که امام حسین (ع) و هفتاد و دو تن از یاران او به شهادت رسیدند، بقیه‌ی خاندان و بستگان آن حضرت‌، از جمله (عليه السلام) را از کربلا به و از آنجا به به بردند، 🔹و اسرای کربلا، به خصوص امام سجاد (علیه السلام) و (سلام الله علیها) در پیام رسانی و و قیام (علیه السلام) نقش اصلی را ایفا نمودند. اگر (علیه السلام) و (سلام الله علیها) چهره‌ی زشت و پلید را معرفی نکرده بودند، در تاریخ از تاثیرگذاری خبری نبود؛ لذا همچنان افشاگری امام سجاد (علیه السلام) ادامه داشت. ایشان با این افشاگری رسالت خود را که آگاه سازی مردم بود، به نحو شایسته انجام داد و سخنان و خطبه‌های آتشین و منطقی آن بزرگوار موجب پیدایش شک و تردید نسبت به حکومت شد. 🔹 (عليه السلام) که پرورش یافته خاندان رسالت و امامت بود، همچون پدرش و دیگر مصلحان آسمانى، هیچگاه در راه مبارزه با ستم از خود سستی نشان نداد و در مقابل هیچ ظالمی سر خم ننمود. با این حال چون در دوران ایشان و با وجود تازه بودن خاطره مبارزه ماندگار پدر گرانقدرش در واقعه ، و تجربه بی وفایی مردم زمانشان، مبارزه مسلحانه نمی توانست تاثیر زیادی داشته باشد، به همین دلایل ایشان شیوه جدیدی در مبارزه را پیش گرفتند. (علیه السلام) ترجیح داد که برای ایجاد در جامعه اسلامی از مسیر و تبیین مقولۀ استکبارستیزی، در قالب بسط و گسترش و بصیرت بخش، و دیگر معارف ناب اهل بیت (علیهم السلام) اقدام نماید. 🔹از آنجا که ایشان در عصر اختناق زندگی میکرد، و نمی توانست مفاهیم مورد نظر خود را به صورت آشکار و صریح بیان کند، از این رو با شیوه ، و «آثار تربیتی و اخلاقی»، و با محوریت عمق بخشی به معارف اسلامی و از طریق و راز و نیاز، ابعاد مختلف حماسه را با تعمیق مردم، در شناخت استکبار زمان تبیین کردند، و نسبت به احیاء انقلاب کربلا اقدام نمودند. همچنین باید اذعان نمود (علیه السلام) با تداوم بر حادثه کربلا و پیرامون این موضوع، سعی بر این نمود که یاد و خاطره (عليه السلام) در اذهان زنده بماند و ضمن زنده ماندن و ایثار، حس کنجکاوی مردم پیرامون ‌ (علیه السلام) و یارانش از از بین نرود. 🔹در این زمینه نقل نمودند که حضرت به مدت بیست سال در عزای پدرش امام حسین (علیه السلام) گریست. هیچ وقت طعامی به محضرشان نیاوردند، مگر آن که چشم هایش پر از اشک گردید. در اینجا باید اعتراف نمود که همین عزاداری های امام سجاد (علیه السلام) و تلفیق آن با معارف ناب اهل بیت (ع)، و تأکید بر در مقولۀ ستیز با استکبار، و قیام در برابر ، بنیان و اساس مراسم های امروز است، که در نتیجه آن، ما شاهد عزاداری های هر ساله مسلمانان جهان در ماه محرم الحرام و بیان اهداف و انگیزه های قیام امام حسین (علیه السلام) میباشیم. 🔹تکرار این عزاداری ها باعث گردیده است که واقعیات این موضوع نسل به نسل در بین مسلمانان انتقال یابد و مسلمین در هر گوشه ای از جهان، از تلاش های (علیه السلام) جهت اصلاح جامعه اسلامی آگاهی یافته، و هر ساله بیان اهداف این قیام در محافل و مجالس خرد و کلان، مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. فراتر از این مهم، تداوم این مسئله در بین مسلمانان باعث گردیده است که با گذشت سالها از این حادثه، غیر مسلمانانی همچون گاندی و دیگران خود را شاگردان مکتب (عليه السلام) بخوانند و از این مکتب به عنوان مکتبی جاوید یاد کنند. منبع: وبسایت راسخون به نقل از مرکز مطالعات شیعه @tabyinchannel
⭕️امام سجاد عليه السلام:  🔸«القَولُ الحَسَنُ يُثرِی المالَ، و يُنمِی الرِّزقَ، و يُنسِئُ فِي الأَجَلِ، و يُحَبِّبُ إلَى الأَهلِ، و يُدخِلُ الجَنَّةَ». 🔹، را افزون مى كند، را فراوان مى سازد، را به تأخير مى اندازد، [انسان را] خانواده مى كند و [او را] به وارد مى سازد. 📚الخصال، ۱۰۰/۳۱۷؛ روضة الواعظين، ۴۰۴؛ بحارالانوار ۱/۳۱۰/۷۱ @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️باور «انتظار» چه آثاری در جامعه منتظر دارد؟ 🔹باورمندی‌ به‌ مسئله‌ در ابعاد گوناگونِ حیات انسانى، می‌گذارد، ولی بیشترین اثرگذارى آن در بُعد و مسئولیت هاى اجتماعى و احساس دیگرخواهى و عینیت مى یابد؛ زیرا که در مفهوم ، انسان‌گرایى نهفته است. ، پیوندى ناگسستنى با و آرمان هاى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و موعود خود دارد، و در آن راستا گام برمی‌دارد، و همسان و همسو با آن اهداف و حرکت می‌کند و همه و گرایش ها و گزینش‌ هایش در آن چارچوب قرار میگیرد. 🔹 (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، غمگسار راستین و یار و یاور واقعى و حامى حقیقى است. پس و انسان هاى داراى خصلتِ انتظار، باید در زمینه خواست‌ها و هدف هاى عمل کنند و به یارى انسان هاى و بشتابند و دل‌آزردگان را مرهم نهند و دشوارى‌ها و را تا حد توان، طبق خواسته و رضاى امامشان برطرف سازند،ِ و اگر چنین شد در قلمرو ، محروم و تهیدست و بیمار بى درمان و دلتنگ و افسرده و اندوهگین و گرفتار باقى نخواهد ماند. 🔹شاید یکى از معانى برخى از احادیث درباره انتظار که گفته اند: «انتظار ، خود فرج است»، همین معنا باشد، که اگر انتظارى راستین و صادقانه داشته باشد، دست‌کم در حوزه خود، مشکلات و نابسامانى هاى را برطرف مى‌کند و خواسته‌ها و آرمانهاى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را در محیط خویش تحقق مى‌بخشد، لذا (علیه السلام) فرمود: «اِنْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنَ الْفَرَجِ» (انتظار ، جزء فرج است). منبع: حوزه نت @tabyinchannel
⭕️امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) واسطه فیض 🔹با اینکه به ما نه وحی می‌شود نه الهام، به آن که به او وحی و الهام می‌شود توجه نمی‌کنیم؛ در حالی که در تمام گرفتاری‌ها - اعم از معنوی و صوری، دنیوی و اُخروی - می‌توان به آن (امام زمان علیه‌ السلام) رجوع کرد. 📕در محضر بهجت، ج٢، ص٢٧١ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️قیام امام حسین (علیه السلام) چه تأثیری بر بیداری و آگاهی جامعه اسلامی داشت؟ 🔹 در عموماً، و در عصر حاکمیّت و خصوصاً، نبودند. آنها نمیدانستند که «بنى امیّه» جانشینان برحق رسول الله (ص) نیستند و دلسوز و حامى اسلام نمیباشند، و آنها به خاطر تقصیر و کوتاهى شان بود و لذا بودند. آیا آنها نمى دانستند بازماندگان دوران و کینه دیرینه اى از دارند و هنوز خاطره تلخ کشته شدن عزیزانشان را در جنگ هاى بدر و احد و احزاب فراموش نکرده اند و درصدد انتقام آن خونها هستند، 🔹و از آنجا که پیامبر (ص) پیش بینى این روزها را مینمود، خلافت را بر حرام کرد. این مطلب در روایات متعدّد، از جمله گفتگوى (ع) و مروان بن حکم منعکس شده است. شبى که امام حسین (ع) به دارالاماره مدینه خوانده شد و خبر مرگ به آن حضرت ابلاغ گشت و از وى تقاضاى بیعت براى یزید شد و حضرت موافقت نکرد، فرداى آن شب ، امام (ع) را در کوچه ملاقات کرد. خطاب به حضرت عرض کرد: یا اباعبدالله! من خیرخواه تو هستم و پیشنهادى برایت دارم که اگر بپذیرى به خیر و صلاح شماست! 🔹 فرمود: پیشنهادت چیست؟ عرض کرد: همانگونه که دیشب در مجلس ولیدبن‌عتبه گفتم، شما با یزید بیعت کنید که این کار به نفع دین و دنیاى شماست! (ع) فرمود: «ما از آنِ خداییم و به سوى او باز میگردیم. هر زمان مسلمانان به فرمانروایى همچون گرفتار شوند باید فاتحه اسلام را خواند. بى شک از جدّم رسول خدا (ص) شنیدم که ميفرمود: «خلافت بر خاندان ابوسفیان است و اگر روزى را بر بالاى منبر من دیدید او را بکشید» و مردم مدینه او را بر فراز منبر آن حضرت دیدند و نکشتند و در نتیجه خداوند آنها را مبتلا به کرد». [۱]  🔹مروان با شنیدن این بیان کوبنده و مستدلِ (ع) خاموش گشت و رفت. ابن ابى الحدید مینویسد: دوستى داشت که هر روز به ملاقاتش میرفت و از رازداران معاویه و اصحاب سرّ او بود. او میگوید: «پس از شهادت (ع) و حسن مجتبى(ع) که بر سرتاسر جهان اسلام مسلّط شده بود، به او گفتم: معاویه! تو به آنچه که خواستى رسیدى و اکنون حاکم بر تمام بلاد اسلام هستى، به بنى هاشم کمتر ظلم و ستم کن و دستور بده که دیگر بر فراز منابر على(ع) را سبّ و لعن نکنند. معاویه گفت: اشتباه مى کنى! باید چنان کنم که مسلمانان بر فراز مأذنه ها نام پیامبر (ص) را بر زبان نیاورند. آرى! زمانى آرام ميگيرم که نام (ص) را از بالاى مأذنه ها به زیر بکشم «دفناً دفناً». [۲]  🔹عناد و مخصوصاً با اسلام، عناد و کینه اى ریشه اى و اساسى و غیرقابل جمع بود، ولى متأسّفانه در آن زمان گروه عظیمى از مسلمانان آنها را نمیشناختند. که معروف به ، آدم کشى، و و فجور بود به مدینه حمله کرد و شمار زیادى از مردان و زنان آن شهر مقدّس را از دم تیغ گذراند، و سه روز آن شهر را بر سربازان خود مباح کرد، تا هر کارى بخواهند انجام دهند! به قتل و غارت پرداخته و کارهاى دیگرى که قلم از ذکر آن شرم دارد! [۳]  🔹هنگامى که عبدالله بن زبیر به خانه خدا پناهنده شد، نه به ابن زبیر رحم کرد و نه احترام را نگهداشت و نه حال ساکنان مکّه را مراعات نمود، لذا دستور داد منجنیق ها را در اطراف مکّه نصب و را سنگباران کنند! [۴] در حالى که طبق احکام اسلامى هرکس به خانه خدا پناه ببرد در امان است؛ حتّى مجرمین. هرچند میتوان آب و غذا را بر مجرمین بست تا بر اثر فشار گرسنگى و تشنگى مجبور شوند از حرم امن الهى خارج گردند، و سپس در صورت اثبات جرم آنها را دستگیر و مجازات کنند. [۵] 🔹(ع) براى بیدارى و قیام کرد، امّا آن قدر خواب آنها عمیق و و ناآگاهیشان ریشه دار بود که جز خون قلب امام و یاران وفادارش این آفت مهم را از مزرعه اسلام دور نساخت. مردم پس از شهادت (ع) و همراهانش، و اسارت خاندان عصمت و طهارت و بر سر نیزه رفتن سرهاى مقدّس شهداى کربلا، از بیدار شدند و قیام ها یکى پس از دیگرى شکل گرفت و بنى امیّه پس از واقعه کربلا روى خوش ندیدند، تا اینکه این خون هاى پاک منتهى به و ریشه کن شدن این درخت ناپاک شد. پی نوشت‌ها؛ [۱]لهوف ص۲۰؛ [۲] شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید ج۵ ص۱۳۰؛ [۳] شرح این جنایت بى سابقه غمبار را در کتاب عاشورا، ص۲۳۱ به بعد مطالعه فرمایید. [۴]همان؛ [۵] جواهرالکلام ج۲۰ ص۴۸-۴۶؛ و ج۴۱ ص۳۴۴و۳۴۵ 📕اهداف قيام حسينى‏، ناصر مكارم شيرازى، مدرسه امام على بن ابیطالب، ص۷۵ منبع: وبسایت آیت الله مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️آنچه که جمهوری اسلامی را در مقابل تهاجم دشمن حفظ می‌کند... 🔹در دنیای مادی برای اینکه بتوانند را از تهاجم به خود منصرف کنند، را تقویت می‌کنند. آن روزی که ابرقدرت‌های متعددی وجود داشت، آنها برای اینکه خود را از شر سلاح اتمیِ طرف مقابل حفظ کنند، تولید می‌ کردند؛ در حالی‌که می‌ دانستند این سلاح هرگز مصرف نخواهد شد؛ 🔹اما برای اینکه خودشان را مصون نگه دارند، را به عنوان تهدید حفظ می‌کردند. اقتدار خود را در داخل تأمین می‌کردند، برای اینکه در مقابل از خودشان صیانت و حفاظت کنند. که ما می‌توانیم در داخل به‌ وجود بیاوریم، با بمب اتمی و و تقویت نیروی نظامی نیست. البته تقویت در حد متعارف لازم است؛ 🔹اما آنچه می‌تواند ما را در مقابل تهاجم همه‌ جانبه‌ی در سطوح مختلف حفظ کند، همین فهرستی است که عرض کردم: تقویت ، تقویت ، تقویت ، تسلط بر ، پیشاهنگ شدن در تولید علم، شکوفایی استعدادهای آحاد ملت و جوانان در رشته‌های مختلف، 🔹 - چه ، چه ، چه انواع گوناگون - همبستگی ملی و تقویت همدلی در میان مردم؛ اینهاست که می‌تواند یک را تقویت کند؛ می‌تواند هم دنیای خودشان را آباد کند، هم آنها را از آسیب محفوظ نگه دارد. اینها وسیله‌ای است برای حفظ و ؛ ما باید اینها را دنبال کنیم و خود را متعهد به انجام آن بدانیم. بیانات‌مقام‌معظم‌رهبری ۸۴/۰۲/۱۱ منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار معظم له @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 توصیه مهم رهبر انقلاب به رئیس جمهور منتخب و مجلس درباره انتخاب اعضای دولت جدید و رای اعتماد به آنها رهبرانقلاب: 🔹کار فوری مجلس رای اعتماد به کابینه است 🔹کسی را باید میدان داد که امین باشد صادق باشد و از بن دندان به جمهوری اسلامی معتقد باشد @khabarfouri
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«حضرت زینب» (سلام الله علیها) پرچمدار بصیر عاشورا 🔸خداوند پیامبرانش را برای هدایت انسانها مبعوث کرد و آنها پیام خداوند را ابلاغ کردند. در این میان در طول تاریخ کسانی بودند که وظیفه‌ «تبلیغ دین و اشاعه آن» را به عهده گرفتند. آنها با حمایت از دین خدا جانانه تلاش کردند تا پرچم دین روی زمین نماند. همچنین بودند کسانی که نگذاشتند ، نام «خداوند» و «پیامبران» و «ائمه اطهار» را از ذهن انسانها پاک کنند و راه آنها را منحرف سازند. 💠«مبلغ نهضت» 🔹 (سلام الله علیها) پس از شهادت (علیه السلام) پرچم دین را به دوش گرفت و به آگاه‌ سازی و مشغول شد. ایشان با «ادله‌ قوی و استدلال‌های محکم» با مردم سخن می‌گفت و آنان را از راهی که (عليه السلام) در آن قدم گذاشت، مطلع می‌کرد و سعی داشت با «اثرِ خون امام حسین» (علیه السلام) را به انسان‌ها تعلیم دهد. (سلام الله علیها) در مقاطع زمانی و مکانی مختلف با خطابه‌ های آتشین و حماسی خود آن‌چنان در راستای ابلاغ گام نهاد که همگان را به حیرت واداشت. 🔹سخنان این بانوی باعظمت در مواجهه با و و در دفاع از حرم رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بی‌نظیر است. این بانوی برگزیده اسلام توانست با ابزارها و شیوه‌های گوناگون و و شناخت بی‌کران خود به از حرکت برادر خود (علیه السلام) دفاع کند، تا آنجا که (علیه السلام) زبان به مدح عقیله بنی‌هاشم گشوده است و می‌فرماید: «ای عمه، تو به حمد الهی هستی که نزد کسی تعلیم ندیده‌ای و هستی که نزد کسی نیاموختی». [احتجاج طبرسی، ص ۱۶۶] 🔹 (سلام الله علیها) در غم از دست دادن برادر خود و فرزندان و خویشان صبر کرد تا به و بصیرت‌افزایی‌اش لطمه وارد نشود. ایشان با اتکا به آیات قرآن و بیانات جد و پدرش می‌فرمود: «تا آنجا صبر می‌کنم که خود صبر نیز از نوع صبر من عاجز بماند». [خصائص زینبیه، ص ۲۴۶] خداوند نیز پیشاپیش به ایشان و رهروان راهش بشارت بهشت داد و فرمود: «إن الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکة» [فصلت، ۳۰] (آنان که گفتند پروردگار ما الله است و در این راه کردند فرشتگان بر آنان نازل می‌شوند). 🔹رحلت جانگذار (سلام الله علیها) بنا بر اقوال قوی در روز پانزدهم رجب سال ۶۲ هجری، در سن پنجاه‌ و شش سالگی، و یک سال و نیم پس از شهادت امام حسین (علیه السلام) بود. ایشان به برادرش عرض کرد حسین جان، من بعد از تو نمی‌توانم زندگی کنم و همین اتفاق افتاد. «مبلغ‌ نهضت عاشورا» در حالی که پیراهن خونین و چاک‌چاک برادر را در آغوش گرفته بود، از این دنیا هجرت کرد. ایشان از همسرش خواست لحظه مرگ اجازه دهد در زیر نور آفتاب جان دهد. 🔹در اینکه چرا ایشان به سفر کردند اقوال زیادی وجود دارد و دلیلی قطعی در کتب تاریخی دیده نمی‌شود؛ اما بیشترین احتمالی که برای رفتن ایشان به شام داده می‌شود این است که چون حضرت با روحیه ظلم‌ ستیزی‌ای که داشت، در هر محفل و مجلسی علیه دستگاه خلافت سخنرانی و می‌فرمود، به همین خاطر موالیان حکومتی که از شورش مردم هراس داشتند با کسب تکلیف از یزید، ایشان را از مدینه بیرون کردند و این احتمال وجود دارد که حضرت به تبعید شده باشد. 🔹بنا بر نظر برخی دیگر نیز ایشان به رسیدند. عمر پربرکت حضرت سراسر در و طاعت حضرت حق گذشت. او همواره در شدیدترین بلاها و سخت‌ترین حالات جز آنچه پسند خدا بود، نگفت و جز آنچه بود، نکرد. از (علیه السلام) نقل است: «عمه‌ام با این همه مصیبت‌های از کربلا تا شام هیچ‌گاه نمازهای مستحبی را ترک نکرد، ولی در یکی از منازل دیدم که آن را نشسته می‌خواند؛ نگران شدم و سبب این کار را پرسیدم، گفت: سه شب است که سهم غذای خود را به اطفال خردسال می‌دهم و امشب از شدت گرسنگی، قدرت بر پای ایستادن ندارم». منبع: راسخون @tabyinchannel