eitaa logo
تاریخ حوزه طهران
1.2هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
61 ویدیو
5 فایل
✍️به پژوهش و نگارش حمید سبحانی صدر ارتباط با ما: https://eitaa.com/hamid_sobhani_sadr
مشاهده در ایتا
دانلود
💡یکی از شاگردان مرحوم آیت‌الله می‌گوید: 🌱در سفری به مشهد مقدس که من به همراه استاد از زیارت برمی‌گشتیم دور فلکه حضرتی نمی دانم چه شد که سخن به اینجا کشید و از باب گلایه و شکایت به خاطر اوضاع فرهنگی به ایشان عرض کردم آقا شاید زلزله مشکل تهران را حل کند مگر وضعیت جامعه اسلامی هم آخرین گونه میشود؟! انسان وقتی این وضعیت را میبیند دلش میخواهد آرزو کند که زلزله بیاید شاید مردم به خودشان بیایند و از خواب غفلت بیدار شوند. ✨تا سخن من به اینجا رسید معظم له با یک نگاه تند و تغییری به من فرمودند: ان‌شاءالله اینطور نخواهد شد. تهران پایتخت شیعه است و شاید هم در آینده پایتخت امام زمان باشد. همان جوان‌هایی که هر هفته زیارت عاشورا در تهران می خوانند و در محرم آنگونه عزاداری می کنند همان‌ها یار و انصار امام زمان(ع) خواهند بود. سربازان امام زمان(ع) از آن محافل برگزیده می شوند. شما چند تا ظاهر کذایی دیده‌اید. نباید چنین آرزویی کنید؛ بلکه برای آن ها دعا کنید. این وظیفه شماست. ✨البته آنها هم باطن‌هایشان پاک است و همگی دوستدار اهل بیت(ع) هستند اگر خطایی هم از آنها سر می‌زند و ان‌شاءالله در آینده توبه خواهند کرد و به برکت دوستی با اهل بیت(ع) پاک خواهند شد. ✨ امروز چرخ دین توسط همین تهرانی ها می چرخد و به شما بگویم و شما بدانید افرادی که چشم باز دارند و اهل بصیرت هستند تردد و رفت و آمد امام زمان (ع) را بارها در تهران مشاهده کرده‌اند. 📚خورشید اهل دل، ص۱۳۶. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
🍃روح ملکوتی علامه ذوالفنون حسن حسن‌زاده آملی به ملکوت اعلی پیوست. ✨ما انسان ازلی نیستیم ، ولی انسان ابدی هستیم ، دیگر « تا » و « إلی » ندارد. هستیم که هستیم؛ تا بی نهایت و بدانید که علم و عمل انسان ساز است و ما به سوی عمل مان می رویم در عین حالی که « انّا لله و انّا الیه راجعون».✨ 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
📷 تصویر، از راست: ، آقای جلال الدین غروی، آقای برهانی، مرحوم ✨علامه حسن‌زاده می‌فرمود: یکی از خاطرات خوشی که از محضر شریف آیت‌الله دارم، این است: خدمت ایشان که بودم، در سال دو روز تعطیلی داشتیم، یکی روز عاشورا و دیگر روز شهادت حضرت امام مجتبی علیه‌السلام بود و بقیه سال درس می‌خواندیم، یادم هست زمستان بود، برف خیلی سنگینی آمده بود، من از حجره بیرون آمدم، برف را نگاه کردم، مردد بودم به کلاس درس بروم یا نه!. اگر نمی‌رفتم، دلیل بر تنبلی من و عدم عشق و شوق من بود، به هر حال تصمیم گرفتم بروم. رفتم تا در خانه ایشان در سه‌راه سیروس، خواستم در بزنم با آن برف سنگین که آمده بود، خجالت کشیدم، مدتی ایستادم کسی بیرون بیاید، اما کسی بیرون نیامد، دیدم وقت درس هم می‌گذرد، در هر صورت در زدم، آقازاده ایشان در را باز کرد، وارد شدم، سلام کردم و به محض نشستن عذرخواهی کردم و گفتم: آقا ببخشید در این برف مزاحم شدم، می‌خواستم نیایم. گفتند: چرا؟ گفتم: در این روز برفی نمی‌خواستم مزاحم شوم. گفتند: مگر شما که از مدرسه مروی تا اینجا می‌آمدید، گداها در سر راه‌ها ننشسته بودند و گدائی نمی‌کردند؟ گفتم: چرا، گفتند: امروز آن‌ها بودند یا نبودند؟ گفتم: چرا بودند، امروز روز کسب‌وکار آن‌هاست، گفتند: خوب آن‌ها که تعطیل نکردند، ما چرا تعطیل کنیم؟! 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
📷 تصویر مربوط به سال ۱۳۵۳ ش پیاده روی جمعی از فضلای حوزه نجف جهت زیارت کربلای معلا از مسیر نخلستان 🔹تصویر اول: نفر دوم از چپ: آیت‌الله حاج‌ شیخ محمد جعفرى اراکى، نفر اول از چپ: حاج سید حسن معین شیرازی، 🔹فضلای حاضر در تصویر دوم: ، حاج سید حسن معین شیرازی، مرحوم حاج سید محمد تقی نجفی اردبیلی، حاج آقای مددی، مرحوم حاج آقای فائق(ازعلماى تهران)، حاج شیخ محمود قوچانی، حاج شیخ مرتضی اشرفی شاهرودی، شهید حاج شیخ محمد قوچانی، ابوالشهید حاج شیخ علی ستاری، حاج سید محمد بجنوردی. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
📷 در مسیر پیاده‌روی اربعین؛ دهه ۳۰ شمسی/ ردیف دوم، نفر اول از چپ 🥀به مناسبت شهادت شهید هاشمی نژاد در هفتم مهر ماه ✨شهید سید عبدالکریم هاشمی نژاد، در بهشهر متولد شد؛ در کوهستان از انفاس بهره برد و سپس به قم رفت و از دروس آیت‌الله بروجردی و امام خمینی ره و دیگر اساتید استفاده کرد و آنگاه به مشهد رفت. 🔹او گرچه در مشهد مقدس سکونت داشت اما از سال ۴۲ به بعد در ایامی چون محرم و صفر جهت سخنرانی به تهران می‌آمد و با سخنرانی های آتشین خود شوری می‌آفرید. 🥀روز هفتم مهر سال ۱۳۶۰ همزمان با شهادت حضرت جوادالائمه (ع)، سید عبدالکریم هاشمی نژاد رأس ساعت ۷ صبح به مکان حزب جمهوری اسلامی آمد و در کلاسی که دانش پژوهان انتظار او را می‌کشیدند، حضور یافت. ساعت ۸ صبح هنگامی که در حال خروج از کلاس بود، یکی از منافقین در حالی‌ که ضامن نارنجک را کشیده بود، سیدعبدالکریم را از پشت در بغل گرفت و نارنجک را جلوی شکم او قرار داد و با شدت به صورت روی زمین خوابانید. چند ثانیه بعد نارنجک منفجر شد و سید عبدالکریم با بدنی پاره پاره و دست‌های قطع شده به خیل شهدا پیوست و پیکر پاکش در «دارالزهد» حرم مطهر حضرت علی‌بن‌موسی‌الرضا (ع) به خاک سپرده شد و سه روز عزای عمومی در خراسان اعلام شد. ✨امام خمینی به مناسبت شهادت او فرمود: «در روز شهادت امام جواد (ع) یکی از فرزندان و تبار آن خانواده به شهادت رسید. من از نزدیک با او و خصال و تعهدش آشنا و آن را لمس کرده بودم و مراتب فضل و مجاهدت او بر اشخاص آشنا پوشیده نیست.» 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 آیت‌الله دکتر که در دوران طلبگی در با مرحوم و هم‌درس بودند در بیان خاطرات خود برای این حقیر می‌فرمودند: ✨آیت‌الله (تولیت مدرسه مروی) از من و آقای جوادی و آقای حسن‌زاده تعریف می‌کرد. چون وقتی گاهی شبها به مدرسه سر می‌زد می‌دید چراغ ما روشن است و مطالعه می‌کنیم. 💡من وقتی می‌خواستم چراغ حجره‌ام را خاموش کنم، می‌دیدم چراغ اتاق آقای جوادی و حسن‌زاده روشن است. صبح قبل از اذان که بیدار میشدم می‌دیدم چراغ آنها هنوز روشن است. 🌱اینها خیلی کار می‌کردند. هرگز آقای جوادی و آقای حسن‌زاده وقتشان را به بطالت نگذراندند، ولی ما گاهی گعده می‌کردیم. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
🗓 به مناسبت ۸ مهر سالگرد ارتحال آیت‌الله در سال ۱۳۶۹ 📷ردیف اول، از چپ، نفر دوم: آیت‌الله سید محمدصادق لواسانی، نفر سوم: آیت‌الله . ردیف وسط: مرحوم ، و در کنار ایشان آیت‌الله العظمی در سنین جوانی _____________ ✍ آیت‌الله لواسانی درباره بازگشت خود به تهران می‌نویسد: «من در قم سرپرستی مدرسه‌های ، و خان را برعهده داشتم و تا مدت شش سال در قم مشغول به تحصیل و تدریس بودم. سپس به تهران مراجعه کردم و از همان سال مرحوم ره سالی دو تا سه بار به تهران تشریف می‌آوردند و میهمان من بودند.» 🔹جایگاه آیت‌الله لواسانی نزد حضرت امام بگونه‌ای بود که پس از بازداشت امام خمینی در پی حوادث خرداد ۴۲ ، ایشان در نامه‌ای به آیت‌الله لواسانی چنین می‌نویسند: «حضرت آقای لواسانی دامن برکاته من بحمدالله سالم هستم. جنابعالی منزلی برای اهل بیت در شمیران بگیرید و آنها را اگر میل دارند ببرید شمیران. ضمنا کتاب مستدرک الوسائل جلد ثالث و کتاب سید را برای من تهیه کنید و بفرستید.» 🔹فرزند آیت‌الله لواسانی می‌نویسد: «امام پس از آزادی به اولین کسی که تلفن زدند و خواستار ملاقات با ایشان شدند، آیت‌الله لواسانی بود و از همین تاریخ هم بود که حضرت امام وکالت تام‌الاختیاری را در تهران به ایشان واگذار نمودند؛ ... امام می‌فرمود:... دست ایشان دست من است و توهین به ایشان توهین به من است.» 📖منبع: آیت‌الله سید محمدصادق لواسانی به روایت اسناد 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
📷نفر اول از چپ: آیت‌الله میرزا علی هسته‌ای اصفهانی ✍ استاد حاج که منبرهای مرحوم میرزا علی آقای هسته‌ای را درک کرده است، درباره وی می‌فرمایند: «ایشان درباره کاسب‌هایی که حلال و حرام را رعایت نمی‌کردند و اهل حرام مالی بودند، نکته بسیار زیبایی را می‌گفت: ⚡️دین داشته باشید. دین خریدنی نیست بلکه از جانب خدا به دست آوردنی است. اینکه میگویم خریدنی نیست، چون واقعا خریدنی نیست. شما در بیشتر مغازه‌ها برو و بگو: آقا! دین داری؟ میگوید: نه، من دین ندارم.» 📚زندگینامه و خاطرات استاد انصاریان، سوره مهر، ص۵۵ _______________________ 🌱آیت‌الله اصفهانی از علما و واعظان تهران بود. ایشان تحصیل کرده در حوزه اصفهان و نجف و از شاگردان آیات عظام ، و به شمار می‌آمد و در سال ۱۳۴۷ش در ۹۷ سالگی وفات نمود و در قم به خاک سپرده شد. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
✍ آیت‌الله سید ضیاءالدین استرآبادی در سال 1323 ق (1284ش) در شهر نجف به دنیا آمد. ✨پدر دانشمندش آیت‌الله سید محمد امام جماعت شبستان استرآبادی مسجد جامع و از شاگردان بزرگانی چون آخوند خراسانی و سید محمد کاظم طباطبائی یزدی بود. 🔹آیت‌الله سید ضیاءالدین پس از طی مقدمات و سطح نزد پدر و آقا سید محمد وحید در تهران، جهت تکمیل تحصیلات خود به قم رفت و پس از کسب علم از محضر آیات عظام سید محمد تقی خوانساری، سید صدرالدین صدر و شیخ عبدالکریم حائری یزدی به مقام اجتهاد رسید. 🔹وی پس از درگذشت پدر بزرگوارش در قم در سال 1324ش، به تهران آمد و به جای پدرش در شبستان مذکور به اقامه جماعت و تبلیغ و ارشاد مردم و هم‌چنین تدریس تفسیر قرآن کریم پرداخت و هم‌زمان مدیریت واقع در روبروی درِ غربی مسجد جامع در بازار نورزخان را به عهده گرفت. 🔹او هم‌چنین حسینیه استرآبادی را در محله پامنار تهران بنا نهاد که مورد استقبال و توجه علماء، طلاب، بازاریان و مردم قرار داشت. 📚مکتوبات آیت‌الله استرآبادی: اسلام و تشیع، طریق‌الحق، ابدیت روح، ‌اهل ادب یا به سوی خدا، شرح زیارت جامعه‌کبیره، حجت‌المنتظر، چرا شیعه شدم؟، رساله العقاید الامامیه، حواشی توضیح‌المسائل آیت‌الله بروجردی و حواشی بر عروه‌الوثقی و... 🔹مرحوم استرآبادی جزء روحانیون بازداشت شده بعد از ۱۵ خرداد ۴۲ می‌باشد و با روحانیون مبارزی چون آیت‌الله خامنه‌ای در ارتباط بود. 🍃آیت‌الله استرآبادی روز یکشنبه ۸۳/۷/۱۱ دعوت حق را اجابت نمود و در قطعه شماره ۴۴۴ حرم مطهر حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) به خاک سپرده شد.   🕌 @tarikh_hawzah_tehran
🗓 به مناسبت ۱۲ مهر سالروز رحلت فقیه مجاهد 🔹خدمات عام المنفعه حاج ملاعلی و چرایی مقابله با / نفوذ صهیونیست، پشت پرده قرارداد رویتر 👇👇👇👇👇👇👇👇👇 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
🔹 بیانات در برنامه ضیافت ماه رمضان ۱۴۰۰ در سخنانی پیرامون مرحوم : ✨حاج ملاعلی کنی وقتی از نجف به تهران می‌آید با زحمت شروع به کار و کارآفرینی می‌کند. او قناتی را به آب می‌رساند و چون بین مردم مشهور به تقوا بود، مردم کَن از ایشان آب اجاره می‌کردند و اعتقاد داشتند که آب قنات ملاعلی به محصولات آنها برکت می‌دهد. ✨حاج ملاعلی آن زمان، مراکزی را تأسیس کرده بود و برای نگهداری از ایتام و بیمارانی که توان مالی و درمانی نداشتند مقرری می‌داد. ▪️دوره بازگشت ملاعلی کنی به تهران، دوره تقابل جدی جریان غربگرا با روحانیت است که متأسفانه دربار نیز با راهنمایی جریان روشنفکری با دادن امتیاز با جریان غربگرا همراه می‌شود. ▪️میرزا حسین سپهسالار عاقد قرارداد رویتر و مشاورش میرزا ملکم خان با محافل خطرناک صهیونیزم بین الملل ارتباط داشتند و لذا مسئله مخالفت حاج ملاعلی کنی فقط مخالف با یک قرارداد نبود. ▪️ اولاً طرف غربی قرارداد، فردی به نام رویتر بود که اسم اصلی او اسرائیل یوسفات، یعنی یک یهودی صیهونیست قرار داشت. پشت آنها نیز خاندان رولچیلد قرار داشتند که وقتی ناصرالدین شاه به سفر اروپا می‌رود، می‌گوید سپهسالار و میرزا ملکم خان رولچیلد فرانسه را به دیدار من آورند. یعنی صهیونیزم بین الملل به دنبال نفوذ در ایران است. ✨در اینجا منطق حاج ملأ علی کنی بسیار مهم است. او پشت این قرارداد چیزهایی را دید که افراد عادی قادر به درک آن نبودند. ✨ او به شاه می‌گوید شما با این امتیازاتی که به مدت هفتاد سال به انگلیس داده‌ای، مگر دیگر ایرانی باقی می‌ماند؟ دوم اینکه مردم بعد از این به او مالیات می‌دهند و درآمدهای کشور همه به دست آنها می‌رسد... 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
📷 تشرف حضرات آیات ، ، و خرازی به زیارت امام رضا علیه السلام در معیت ✨رهبر حکیم انقلاب: «در (ع) دو رکعت نماز خواندن ارزشش بیشتر از دو رکعت نماز در صحن است و در صحن بیشتر از در آن فرضاً خانه یا منطقه ای است که بیرون صحن است، خب اینجا یک منطقه معنوی است، این جزء باورهای ما است، به همین ملاک خراسان و مشهد از برکات معنوی بیشتری برخوردار است و این یک واقعیتی است. اگر تاریخ انقلاب را می توانستیم بنویسیم، اگر گذشته این مبارزه را می توانستیم ثبت کنیم، اگر کسانی این کار را بکنند معلوم خواهد شد که برکات خراسان و برکات این بقعه مطهره در روند انقلاب ما چه قدر زیاد بوده است.» (بیانات در جمع مسئولان استان خراسان ـ 65/4/28) 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
📷 در کنار پدر و برادر خود 🔹مرحوم در بیان خاطرات دوران جوانی خود می‌فرمود: ✨سال ۶۳ قمری به مشهد مشرف شده بودم. مدرسه بالاسر حجره داشتم؛ بالاسر الان خراب شده و توی حرم افتاده؛ اینجایی که الان زیر زمین شده و به پایین می روید، آنجا مدرسه بالاسر بود؛ از توی صحن وارد بازار سرشور که می شدیم، دست چپ، بالاسر بود که خراب شد. مدرسه دیگر، پریزاد بود که هنوز هست. آن وقتها طلبه های مسافر به آنجا می رفتند. قرار بود که یک ماه و نیم از تابستان را در مشهد بمانیم؛ چون درسهای قم تعطیل بود. سال اولی بود که به قم رفته بودیم. من هم آن سال آنجا بودم که پولم تمام شد. به هیچ کس نگفتم. به حرم رفتم و به امام رضا (ع) عرض کردم: ما مهمان شما هستیم. من رویم نمی شود که به کسی بگویم؛ ناهار هم ندارم فعلا. ✨ تا به مدرسه آمدم دیدم که پستچی نامه آورده است. پدرم با اینکه راضی نبود من طلبه شوم، به دلش افتاده بود که ۵۰ تومان برای من پست کند. با ۵۰ تومان می توانستیم یک ماه و نیم در مشهد بمانیم. من در عمرم حتی یک دفعه هم به پدرم نگفتم به من پول بده. 📚منبع: حاج آقا مجتهدی، به قلم حمید سبحانی صدر، ص۸۱ و ۸۲ 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
✍ ۱ ربیع الاول سالروز درگذشت آیت‌الله معروف به «آقازاده» از علمای بزرگ اما گمنام تهران است. به او آقازاده می‌گفتند به خاطر پدرش آیت‌الله از علمای بزرگ سامرا و از همراهان که حکایات و کرامات فراوانی از وی نقل شده است. 🔹آقا سید عباس داماد آیت الله بود. در دوران تحصیل در برخی از دروس سطح را از محضر ایشان فراگرفت. ✨آیت‌الله سید عباس فشارکی زاهدانه و در گمنامی می‌زیست. زمانی برای افتتاح حسینیه فشارک از وی دعوت کردند. ایشان به این شرط پذیرفتند که در این مراسم شرکت کنند که حضورشان بدون هرگونه تشریفاتی باشد و می‌گویند: دوست دارم در این سفر در کمال سادگی دیداری با فامیلم داشته باشم و قبر جدم امیر مشرف الدین را زیارت کنم. 🍃 آیت‌الله پس از سالیان متمادی تدریس، تعلیم و هدایت مردم در ۲۹ دی ۱۳۵۸ برابر با  اول ربیع الاول ۱۴۰۰ ق. دعوت حق را لبیک گفت. 🔹پیکر وی با تشییع با شکوهی به بارگاه حرم حضرت عبدالعظیم حسنی (علیه السلام) حمل گردید و در کنار قبر مرحوم میرزا احمد آشتیانی دفن شد. ______________________________ ۱. فشارک روستایی خوش آب و هوا در اصفهان است. ۲. امير مشرف الدين طباطبايي فشارکي متوفي به سال ۱۱۲۱ ه ق است. وی و برادرانش از سادات اصيل، ريشه دار از نسل امام حسن(ع) و مشهور به علم و تقوا و کرامات عاليه بوده اند‌. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
🔺حوزه تهران نیازمند یک است! 👇👇👇👇👇👇👇
💡 🔺حوزه تهران نیازمند یک است! ✍طلبه که باشی، از هر نقطه کشور که به شهر مقدس قم مشرف شوی، بعد از حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه(س) مکانی را سراغ داری که میتوانی با دیگر طلبه‌ها ساعاتی را سپری کنی. آری؛ این خصوصیت پدرانه را دارد که به روی هر طلبه‌ای آغوش بگشاید. مدرسه فیضیه نگهبان دارد، اما جلوی ورود هیچ طلبه‌ای را نمی‌گیرد. چون اینجا سالیان درازی است که مأمن طلاب علوم دینی است. فرقی نمی‌کند از کدام شهر یا از کدام مدرسه دیگر آمده باشی. در فیضیه می‌توانید به ملاقات هم بروید، دور هم بنشینید و مباحثه و گفتگو کنید. 🔅 فیضیه مأمن و مأوی و مدرس‌ و مصلی و میعادگاه است؛ هم برای اساتید بزرگ حوزه، هم برای طلاب، هم برای تجمعات بزرگ و اثرگذار. مرکز مدیریت حوزه به‌جای خود، اما وجود فیضیه و و حرم مطهر و مسجد اعظم و مراکزی عمومی از این دست، نقش مهمی در یکپارچه‌سازی و پیوند میان مدارس متعدد و متنوع قم آن هم با آن گستردگی، و شناساندن و بهره‌مندسازی از محضر جمع کثیری از اساتید بزرگ در فنون مختلف دارد. 🍃اما تهران؛ کجاست مکانی که مأوی و مدرس‌ و میعادگاه اساتید و طلاب باشد؟ اگر اهل علمی از شهری دیگر به تهران بیاید، کجا را دارد که بی‌آنکه از نام و نشانش بپرسند، برای ساعتی هم که شده در آن مأوی گیرد و تنی بیاساید؟ اصلا طلبه‌های همین شهر تهران، اگر بخواهند چند ساعتی در یک محیط حوزوی، آسوده‌خاطر کنار هم به گفتگو بنشینند، کجا را دارند؟ آری؛ تهران فیضیه ندارد! تهران دارالشفائی ندارد که اهل علم آن از پیر و جوان به همدلی یکدیگر، ساعتی در سایه‌سار درختان آن به ملاقات و گفتگو بنشینند. البته تهران هم فیضیه داشت؛ اما در سالهای پس از انقلاب با محذوراتی که بود، محدودش کردند و درب آن را به روی عموم بستند. اما در سالهای کمی دورتر اساتید مبرز حوزه جایی برای بروز و ظهور داشتند، بی‌آنکه درب و دربانی مانع حضور آنها شود، تا جویندگان علم از برکات آنها بهره ببرند. 🔹وقتی مراکز عمومی و پر رفت و آمد حوزه، به مدارس خصوصی تبدیل شد، (منظورم از مدارس خصوصی مدارسی است که تنها به طلبه‌های همان مدرسه اختصاص دارد و مانع حضور دیگر طلاب میشود)، خیلی از اساتید صاحب‌نام هم به خانه و مسجد خود محدود شدند. جویندگان علم تنها می‌توانستند به مدارسی بروند که در آن پذیرش شده بودند و ناگزیر از فیض حضور اساتید بزرگ بازماندند. 👈اگر امروز در تهران اساتیدی هستند که بقیة السلف علمای ماضین اند و کاملا از وجودشان بی‌خبر و از نورشان بی‌بهره‌ایم، یک دلیل آن نبود یک مرکز علوم دینی عمومی است که محل رفت و آمد طلاب و فضلای حوزه تهران باشد. نمی‌دانم شاید اگر مراکز اداری حوزه‌ی تهران یا به عبارتی هم به جای یک آپارتمان، در مسجد_مدرسه‌ای بزرگ از همان مدارس کهن تهران استقرار می‌یافت کمی صورت مسأله فرق می‌کرد. شاید میشد از این همه پراکندگی مدارس تهران جلوگیری کرد. ✨سخن کوتاه؛ حوزه تهران نیازمند یک فیضیه است! 🔹ان،شاءالله در هفته‌های پیش‌رو کمی جزئی‌تر در اینباره خواهم نوشت. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
در روز ۳ ربیع‌الاول ۱۲۳۶ق در تهران به دنیا آمد و در همان روز ۳ ربیع‌الاول در تهران وفات کرد و در حرم حضرت عبدالعظیم به خاک سپرده شد. ✨او در درس حاضر و به یکی از ارکان درس شیخ تبدیل شد. نزدیک ۲۰ سال ملازم درس استاد بود و به عنوان مقرر درس شیخ اعظم شناخته میشد. تقریرات او با عنوان یکی از بهترین تقریرات دروس شیخ انصاری است که تصویر قسمتی از نسخه مخطوط آن در بالا تقدیم شده است. ✨جایگاه علمی کلانتر چنان بود که استادش در جمع‌های گوناگون به اجتهادش تصریح می‌کرد و روزها بعد از پایان درس شیخ انصاری، فقه و اصول شیخ را برای جمعی از شاگردان تقریر میکرد. 🔹میرزا ابوالقاسم با چنین جایگاه علمی در سال ۱۲۷۷ ق به تهران بازگشت و در جایگاه یکی از علمای بزرگ دارالخلافه و مدرسین عالی مقام حوزه تهران به شمار آمد. 🌿وی جد اعلای همسر امام خمینی ره است. به این ترتیب: میرزا ابوالقاسم کلانتر=» میرزا ابوالفضل کلانتر =» =» خانم همسر امام خمینی ره. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
🙏با سپاس از مشاهده متن در سایت https://mobahesat.ir/23522
✍️حوزه تهران نیازمند یک فیضیه است! 🔺مدرسه‌ی این خصوصیت پدرانه را دارد که به روی هر طلبه‌ای آغوش بگشاید. مدرسه فیضیه نگهبان دارد، اما جلوی ورود هیچ طلبه‌ای را نمی‌گیرد. چون اینجا سالیان درازی است که مأمن است. فرقی نمی‌کند از کدام شهر یا از کدام مدرسه دیگر آمده باشی. در فیضیه می‌توانید به ملاقات هم بروید، دور هم بنشینید و و گفتگو کنید. 🔹فیضیه مأمن و مأوی و مدرس‌ و مصلی و میعادگاه است؛ هم برای اساتید بزرگ حوزه، هم برای طلاب، هم برای تجمعات بزرگ و اثرگذار. 🛎تهران فیضیه ندارد! تهران دارالشفائی ندارد که اهل علم آن از پیر و جوان به همدلی یکدیگر، ساعتی در سایه‌سار درختان آن به ملاقات و گفتگو بنشینند. 🖊حمید سبحانی صدر متن کامل یادداشت در سایت : v-o-h.ir/?p=27590 🆔 @sedayehowzeh
📷 از راست: ، ، ، (نوه دختری) ، ✍ مرحوم حاج شیخ آقابزرگ تهرانی ۵ پسر داشت. از میان آنها دکتر محمدتقی منزوی مهندسی راه و ساختمان داشت و استاد دانشگاه بود. دکتر علینقی منزوی و احمد منزوی در خدمت پدر و دیگر اساتید حوزه به فراگیری علوم پرداختند و در حوزه‌های کتاب شناسی و فهرست‌نویسی مشغول به کار شدند. فرزند دیگرش به نام محمدرضا منزوی متولد سال ۱۳۰۸ خورشیدی، افسر ارتش و در عین حال، عضو حزب توده ایران بود. او پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ دستگیر و زندانی شد و در بهمن ۱۳۳۳ در زندان قزل قلعه زیر شکنجه مأموران ساواک از دنیا رفت. زنده‌یاد که نسبت خانوادگی با مرحوم حاج‌شیخ آقابزرگ تهرانی داشت، درباره قتل نوشت: «در قضایای توده‌ای بازی زیر شکنجه رفت و سربه نیست شد و عاقبت هیچ‌کس نفهمید که نفهمید که جسدش را چه کردند.» 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
🔹مکاتبه با ✍ اواسط سال ۱۳۴۷ یعنی زمانی که تیمور بختیار به خاطر مخالفت با حکومت پهلوی و اقدام علیه آن به اعدام محکوم شده بود، در سفری به لبنان، به دلیل همراه داشتن اسلحه و تجهیزات نظامی از سوی پلیس لبنان دستگیر و به نُه ماه حبس محکوم شده بود. او سخت نگران بازگرداندن به ایران و گرفتارشدن در چنگال شاه بود. از طرف دیگر هم نگران بود که مبادا شیخ آقابزرگ تهرانی و فرزند بزرگش، یعنی علینقی منزوی، برای گرفتن انتقام راجع به قتل محمدرضا منزوی وارد صحنه شوند و از نفوذشان در عراق و لبنان استفاده کنند برای متقاعدکردن دولت لبنان جهت استرداد بختیار به ایران. به همین جهت، بختیار در تاریخ ۱۸ مهرماه ۱۳۴۷ نامه‌ای به شیخ آقابزرگ تهرانی نوشت و سعی کرد ماجرای کشته شدن سروان منزوی را توجیه کرده و رفع کدورت نماید. بختیار در پایان نامه نوشت: «امیدوارم به خواست خداوند متعال روزی که دیر نباشد، برسد و این دستگاه جبار و ستمگر فعلی برچیده شود و آن‌وقت بنده اولین کسی خواهم بود که برای روشن کردن حقایق و پیداکردن چگونگی این قضیه که بغرنج و لاینحل مانده است، پیشقدم خواهم شد.» مرحوم شیخ آقابزرگ تهرانی نیز در تاریخ سه‌شنبه ششم شعبان ۱۳۸۸ قمری در جوابیه‌ای به بختیار چنین نوشت: «جنایاتی که در دوره حکومت شما رخ داد، منحصر به قتل فرزند من محمدرضا در زیر شکنجه نیست، بلکه قتل سید فاضل، آقا سیدمحمد واحدی و جوان ناکام، محمود کوچک شوشتری و غیرهم جمیعا قبل المحاکمه و در حطیه قدرت و زمان حکومت شما رخ داده است.» سپس افزود: «اگر چنانچه شما واقعا خود را در این جنایات غیر مسئول می‌شمارید، بایستی اسرار این حوادث فجیعه را در معرض افکار عمومی قرار دهید و معونت مظلومین را جبران اعانت ظالم نمایید، شاید از نتیجة من اعان ظالماً سَلّطهُ الله علیه برهید، وگرنه مجرد انکار را ملت ستمدیدة ایران از مقام مسئولی چون حاکم نظامی نمی‌پذیرد. [و] هیچ عملی بی مجازات نمی‌ماند.» 📰منبع: روزنامه اطلاعات، ۱۱ اسفند ۹۷ 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
🗓 به مناسبت وفات عارف عظیم‌الشأن آیت‌الله سید علی قاضی در ۶ ربیع‌الاول ✍ آیت‌الله در تهران به دنیا آمد و در تهران به تحصیل معقول و منقول پرداخت تا آنکه به نجف اشرف عزیمت کرد. ✨در نجف توفیق درک محضر آیت‌الله را یافت و پس از سالها بهره‌مندی از محضر وی، ربیع‌الاول ۱۳۵۳ق به تهران بازگشت و به تعلیم و تربیت عموم مردم به ویژه طلاب پرداخت. 🔹از ایشان نقل شده، زمانی که به محضر مرحوم قاضی مشرف بود، گاهی می‌دید که ایشان دو سه ساعت در به سکوت و توجه می‌نشیند و چرایی این عمل استاد، ابهام و اعتراضی درونی برایش به وجود آورده بود. چندی گذشت و شیخ محمدتقی میل بازگشت به تهران نمود، اما در تصمیم خود مردد بود و احدی هم از این امر مطلع نبود. ایشان خود می‌گوید: شبی بود می خواستم بخوابم، در آن اطاقی که بودم در طاقچه پایین پای من کتابهای علمی و دینی بود. در وقت خواب طبعا پای من به سوی کتابها کشیده می‌شد. با خود گفتم برخیزم و جای خواب خود را تغییر دهم، یا نه لازم نیست؛ چون کتابها درست مقابل پای من نیست و بالاتر قرار گرفته، این هتک احترام به کتاب نیست. در این تردید و گفتگوی با خود بالاخره بنابر آن گذشتم که هتک نیست و خوابیدم. ✨صبح که به محضر استاد خود مرحوم قاضی رفتم و سلام کردم، فرمود: «علیکم السلام صلاح نیست شما به ایران بروید و پا دراز کردن به سوی کتابها هم هتک احترام است.» بی اختیار هول زده گفتم: آقا! شما از کجا فهمیده‌اید، از کجا فهمیده‌اید؟! فرمود: «از وادی السلام فهمیده‌ام!» 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
. 🔰به مناسبت ۶ ربیع‌الاول سالگرد درگذشت ✍️ اگر فضای را از نظر تربیت سلوکی مورد بررسی قرار دهیم با شخصیتهای متعدد و طرق متنوعی روبرو می‌شویم. اما اگر بخواهیم وجه اشتراکی میان این طرق بیابیم، این وجه اشتراک، توجه به خلق و انجام خدمات اجتماعی و تربیتی و رسیدگی به امور مردم در بیشتر آنها است. اما از میان شاگردان مرحوم که تهرانی الاصل بودند و سرانجام هم به تهران بازگشتند با دو شخصیت مهم و اثرگذار روبرو هستیم: 🔸۱. آیت‌الله که با تأسیس مدرسه و و به امر تربیت طلاب و عموم مردم پرداخت و بسیاری از بزرگان اهل معنا در دوره اخیر همچون ، آیت‌الله ، آیت‌الله و جمعی دیگر از بزرگان همچون حضرات آیات ، ، از تربیت شدگان مرحوم برهان در دوره نخست تربیت خود هستند. تلاشهای مرحوم برهان در رسیدگی به امور مردم و کارهای عام‌المنفعه نیز در خور توجه است. 🔸۲. آیت‌الله که پس از بازگشت به تهران در قامت یک مدرس فقه و حکمت ظاهر شد و اندک اندک جنبه فقاهتی خود را آشکارتر کرد و به عنوان یکی از مراجع عظام تهران به شمار آمد. برخی از تربیت‌شدگان ایشان عبارتند از: مرحوم آیت‌الله ، مرحوم ، ، آیت‌الله . 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
📷از چپ: مرحوم حاج غلامعلی یزدی زاده، آیت‌الله شیخ علی اکبر برهان، مرحوم سبط، شیخ محمود برهان (داماد)، (فرزند) ✍مرحوم داماد آیت‌الله برایم تعریف می‌کردند: من در جوانی سامرا بودم؛ پایتخت ولایت. هنگامی که من نجف بودم، آیت‌الله که بسیار پرمحتوا و صاحب کرامات بود، من و آقای را با عده‌ای دیگر به فرستاد که هم مشغول درس و بحث باشیم و هم پاسدار خانۀ امام‌زمان(ع). برنامۀ ما دو چیز بود: هم درس و بحث و هم پاسداری خانۀ امام‌زمان(ع). ما شب‌ها در حرم پُست می‌دادیم که مبادا افراد خراب‌کار به آنجا بیایند. من و آقای نجابت و و آقای بهجت و خیلی‌های دیگر برای همین کار به سامرا می‌آمدیم. آن ایامی که سامرا بودم، روزی دیدم که یک ماشین طلبه از ایران آمدند که آقای [حاج شیخ علی‌اکبر] برهان بود و جماعتی از شاگردان ایشان که در میان آن‌ها آقای پهلوانی و آقا هم بودند. آقای برهان با یک ماشین طلبه به سامرا آمد. ایشان طلبه‌های خود را آن‌چنان تربیت کرده بود که هر کدام از آن‌ها به نماز می‌ایستاد، بقیۀ ایشان می‌آمدند و به او اقتدا می‌کردند، حتی خودش هم می‌آمد؛ اینطور تربیت کرده بود. اگر یکی از آن‌ها پول داشت، انگار این پول برای همه بود. برهان شاگردان خود را اینطور تربیت کرده بود. من از حسن تربیت ایشان خیلی خوشم آمد. هنگامی که آقای برهان به آنجا آمد و من این مناظر را دیدم، از حسن تربیت ایشان خیلی خوشم آمد. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
🗓به مناسبت ماجراهای ۹ ربیع ۹ ربیع‌الاول در زمان قاجار 📖 ذیل حوادث ۸ ربیع‌الاول ۱۲۹۹ق درباره فرهنگ غلط برخی از عوام شیعه و آثار بسیار مخرب آن می‌نویسد: 🔹«امشب به اصطلاح عوام در طهران و کل ایران است، با وجودی که عمر خطاب در ۲۸ ذی‌حجه رفته. شاید عمر سعد ملعون در فردا به درک می‌رود. در هر حال در بلاد ایران از زمان سلاطین صفویه رسم شده است که در این شب آتش بازی می‌کنند. و به همین جهت کرور کرور مردم ایران به دست طایفه سنی کشته شدند. ملت اسلام زیاده از ۲۰۰ کرور است، منتهی ۱۲ کرور شیعه می‌باشند، مابقی سنی هستند. چه رواست این عمل؟! شنیدم در مسجد جامع حاجی سید حسن کاشی روضه‌خوان، هرزگی کرده است، تقلیدها درآورده است...» 🕌 @tarikh_hawzah_tehran