eitaa logo
حدیث اشک
5.9هزار دنبال‌کننده
34 عکس
69 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی سایت"" حدیث اشک"" اشعار اهل بیت ع http://hadithashk.com حدیث اشک هیچگونه تبلیغی ندارد اینستاگرام: http://instagram.com/hadith_ashk ارتباط با ادمین @Admin_hadithashk @asgharpoor53 تلگرام: http://t.me/hadithashk
مشاهده در ایتا
دانلود
بوی گل مریم باز از پنجره ی خانه ی ما باد بوی گل مریم آورد ابر از شوق وصالی دیگر آبی از چشمه ی زمزم آورد شهر بی حوصله بود از بس که در دل مردم خود غم می دید کودکی آمد وباخنده ی خود تیشه بر ریشه ی هر غم آورد عشق با آمدنش بر هم خورد لیلی قصه ی ما مجنون شد مهربانی خدا در زد و باز ((حضرت عشق)) به عالم آورد آسمان محو تماشایش بود مات و مبهوت از این زیبایی باز خورشید خجالت زده شد ماه در محضر او کم آورد باز در عالم بالا ازشوق مجلس شعر فراهم شده بود عشق در مدح تو از دیوانش غزلی راسخ و‌ محکم آورد شادی آمدنش را دیدیم یاد سه ماه ِ دگر افتادیم باد از پنجره ها بوی شب ِ ششم ماه محرم آورد یاد آن لحظه که از کام عمو جام بر جام عسل نوشید و رفت میدان و فقط اسب آمد خبر از غصه و ماتم آورد بس که بر روی تنش اسب دوید آه هم قدّ عمویش شده بود… شب میلاد…‌ ، ببخشید ، قلم کربلا را به خیالم آورد  مجتبی خرسندی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹 جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹
ربنا یا ربنایم آنجا که خشکی هست دیگر چشم تر نیست عصیان که باشد مرغ دل را بال و پر نیست ظلمت چنان اطراف قلبم را گرفته که ربنا یا ربنایم کارگر نیست بر وعده‌هایی که به تو دادم، نماندم آه ای خدا، نخل امیدم بارور نیست دلواپسم امشب نگیری دست من را جز تو کسی از این حوالی رهگذر نیست محصول عمرم جز تباهی نیست چیزی شرمنده‌ام، در کوله‌بارم جز ضرر نیست این بار هم راهم بده در خانه‌ی خود گر چه برایت بودنم جز درد سر نیست هم‌چون گذشته شور و حالی نیست در من آهی که دارد سینه‌ی من شعله‌ور نیست کاری نکردم با نماز و روزه‌هایم اعمال من بر آتشِ قهرت سپر نیست دنیا چه کرده با دل زارم، که دیگر مثل شهیدان بنده‌ات اهل سحر نیست در این حرم که خوب‌هایت آرمیدند ذکری به غیر از واحسینا خوب‌تر نیست بینِ مقاتل گشتم و فهمیدم این را آهی شبیهِ آهِ زینب پُرشرر نیست غیر از برادرها که بر نیزه نشستند دیگر کسی از حال خواهر باخبر نیست رضا باقریان لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹 جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹
شب زنده دارها دلبر دلش گرفته دلدار گریه کرده عاشق همیشه وقت دیدار گریه کرده به آشتى بنده ، مشتاق تر خدا بود از توبه گنهکار ، غفار گریه کرده درد مریض را جز درد آشنا نفهمید گاهى طبیب هم با بیمار گریه کرده شرمنده از گناهان دانى مثال ما چیست؟ خانه خراب زیرِ آوار گریه کرده شب زنده دارها را طورى دگر خریدند طوبى برآنکه تا صبح بیدار گریه کرده یک شهر را دعاى یک مست زنده کرده مستى که در مناجات هشیار گریه کرده در کسوت گدایى حرفى بلد نبودیم سائل همیشه جاىِ اصرار گریه کرده با گریه طفل هرچه که خواسته گرفته حاجت گرفته کودک ، هربار گریه کرده مارا فقط دعاى زهرا نجات داده مادر براى طفلش بسیار گریه کرده بر حال مادر ما در بین آتش و خون دیوار دم گرفته ، مسمار گریه کرده کفاره گناهِ مارا حسین داده ارباب بین گودال خونبار گریه کرده یک یاحسین گفته وا کرده روزه اش را آن تشنه که زمانِ افطار گریه کرده آب فرات آخر تا خیمه ها نیامد با مشک از خجالت صدبار گریه کرده کف مى زدند لشکر ، قلب رباب مى سوخت او بینِ خنده هاى اغیار گریه کرده زیر عبا چه چیزى پنهان نموده ارباب سرخ است چشمهایش انگار گریه کرده گهواره بعد اصغر ، در دست ابن سعد است گهواره در حراجِ بازار گریه کرده محمد جواد پرچمی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹 جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹
بس کن رباب هفتمین روزِ روزه را هر سال روضه ی قحط آب می خوانیم هر کجا شیرخواره ای دیدیم شعر `بس کن رباب” می خوانیم کودکان تشنه اند در خیمه از همه تشنه تر علی اصغر آه پرپر نزن عزیز دلم مرغ بی بال و پر علی اصغر در حرم باز اضطراب افتاد داخل خیمه رفت و آمد شد جان مادر کمی تحمل کن حرف سقا دوتا نخواهد شد خیر باشد، در علقمه غوغاست یل ما را خدا نگه دارد تیر دشمن اگر خطا رفته! پس چرا حرمله فرح دارد..!؟ دل من شور می زند زینب نگرانم برای عباسم تا قیام قیامت کبریٰ خجل از دستهای عباسم جای باران از آسمان امروز نیزه و تیر و سنگ می بارد دارد از چشم تنگ یاغیشان بی حیایی و‌ ننگ می بارد... عماد بهرامی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹 جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹
وقت استغفار وقت استغفار حال زار را از من مگیر حس و حال گریه بسیار را از من مگیر چند قطره اشک مانده از همه دارای‌ام پس عنایت کن همین مقدار را از من مگیر من همین یک ماه را در خواب غفلت نیستم بعد از این هم چشم شب‌بیدار را از من مگیر با وجود معصیت، بر توبه هایم دلخوشم یاغفور این حال استغفار را از من مگیر جرم، کم‌تر می‌شود با اعترافِ بر گناه یا اله المذنبین اقرار را از من مگیر بهر درمان دلم گاهی به تو سر می‌زنم ای طبیب اصلا دل بیمار را از من مگیر روز مشحر بر دهانم مهر خاموشی مزن در قیامت فرصت گفتار را از من مگیر هرکه را خواهی بگیر از من ولی جان علی اهل بیت حیدر کرار را از من مگیر حب حیدر شاخص تشخیص حق از باطل است راه را گم می‌کنم معیار را از من مگیر هفته ای یک بار هیات میروم در طول سال تا قیامت هفته ای یک بار را از من مگیر کاری از من بر نمی‌آید بجز سینه زدن التماست می‌کنم این کار را از من نگیر لحظه افطار حالم کربلایی می‌شود حال خوب لحظه افطار را از من مگیر آرش براری لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹 جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹
پشیمان تر از همه عبدی که بود پست و هوسران تر از همه برگشته سر به زیر، پشیمان تر از همه از خود فرار کرده غلام فراری ات سوی تو بازگشته گریزان تر از همه یا که مرا مقابل این خوب ها بزن یا که مرا ببخش نمایان تر از همه از روی جهل، حال خوشی را که داشتم بر معصیت فروختم ارزان تر از همه وقتی سلاح اشکِ مرا غفلتم گرفت ماندم میان معرکه حیران تر از همه غیر از تو ای کریم کسی می خرد مگر؟! آن را که بی بها شد و ویران تر از همه من ناامید نیستم از لطف و رحمتت هستم اگر چه بی سر و سامان تر از همه خواهی گرفت روز حساب و کتاب خلق بر نوکران فاطمه آسان تر از همه دلبسته ام به لطف کریمان، در این میان بر رحمت حسین فراوان تر از همه بالای تل زینبیه آه می کشید اُخت الحسین پاره گریبان تر از همه بر نیزه تکیه داد ولی باز نیزه خورد شاهی که بود زخمی و عطشان تر از همه  محمد جواد شیرازی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹 جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹
غریبیِ فاطمه تا سایۀ تو بر سر دردانۀ من است این خانه ای رسول خدا خانه من است دل شوره ام برای غریبیِ فاطمه است این خود دلیل اشک غریبانۀ من است مادر ندارد و نگرانم برای او بنگر سرش چگونه روی شانۀ من است وقتی عروس می شود این نور چشم من آیا کسی ملازم ریحانۀ من است نُه ساله می رود به سوی خانۀ علی نُه سالِ بعد شعله به کاشانۀ من است گویا کسی به خانۀ من شعله می کشد آتش مگر حریف به پروانۀ من است اِنسیّه را به کوچه مگر خار می کنند سیلی مگر نوازش جانانۀ من است ای دخترم برای علی آبرو گذار یاریِ او دعای صمیمانۀ من است اَمّن یجیب بر لب من نقش بسته است ذکر علی دوای طبیبانۀ من است میمیرم و فدای رسول خدا شوم جبریل همکلامِ حکیمانۀ من است پیراهن رسول خدا را بیاورید این هدیه بر عطای فقیرانۀ من است این پیرُهن به هفت کفن بر تنم کنید زیرا گریز روضۀ غمخانۀ من است آیا حسینِ من کفن از بوریا شود؟ این اولین عزا به عزاخانۀ من است محمود ژولیده لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹 جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹
شاه نگذاشت ناز معشوق مرا هرکه اگر کم بکشد میکشم ناز مگر ناز مرا هم بکشد انچه سگ مى کشد از سنگ ملامت به گذر مطمئنم نتواند بنى ادم بکشد آن قدر ریخته ام باده به سنگ لحدم که تعجب نکنم گر کفنم نم بکشد از مقامات سیاهى عبایش با من چیزکى گفت و بعید است سوادم بکشد سر بازار خرید و سپس ازادم کرد شاه نگذاشت دگر کار به درهم بکشد او کشیده ست مرا پاى ضریحش، چون باد که خسى را وسط معرکه نم نم بکشد بوى سیب از کفنم مى شنود معصیتم پاى من را نتواند به جهنم بکشد کار این بنده خود را رمضان یکسره کن که بعید است دگر تا به محرم بکشد پیمان طالبى لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹 جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹
بانـویِ ختم المُرسلین همیشه با امینِ خود ، امینی راستین بوده است خدیجه بهترین بانـویِ ختم المُرسلین بوده است تمــامِ ثــروت اش را نذرِ چشــــمانِ محمّد کرد چراکه تشنه این چشمه ی شورآفرین بوده است بپرس از حمزه و عمّار و یاسر خوب می دانند خدیجه بانیِ اسلام در این سرزمین بوده است فقط او حافظِ شــــأنِ امیرالمومنیــــن باشد فقط او لایقِ عنوانِ امّ المومِنیــــن بوده است خدا آیــه به آیــه بر دِلش بخشــــید کوثــر را و بی شک سوره کوثر برایش دِلنشین بوده است خــــدیجه دختری دارد ، پیمــبر مــادری دارد علی هم یاوری دارد مگر بهتر از این بوده است ؟ چه چیزی بهتر از این که علی دامـــــادِ او باشد که تنها آرزویش روزهایِ واپســــین بوده است خدیجه رفت امّا پاســــخِ این شــــهر سیلـــی شد به باورهایِ مردی که خودش یعسوبِ دین بوده ست غزل بینِ در و دیوار پرپر شد ردیفش ســوخت همیشه آخرِ این روضه باید نقطه چــین باشد ...  ابراهیم زمانی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹 جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹
یاغفو وقت استغفار حال زار را از من مگیر حس و حال گریه بسیار را از من مگیر چند قطره اشک مانده از همه دارای‌ام پس عنایت کن همین مقدار را از من مگیر من همین یک ماه را در خواب غفلت نیستم بعد از این هم چشم شب‌بیدار را از من مگیر با وجود معصیت، بر توبه هایم دلخوشم یاغفور این حال استغفار را از من مگیر جرم، کم‌تر می‌شود با اعترافِ بر گناه یا اله المذنبین اقرار را از من مگیر بهر درمان دلم گاهی به تو سر می‌زنم ای طبیب اصلا دل بیمار را از من مگیر روز مشحر بر دهانم مهر خاموشی مزن در قیامت فرصت گفتار را از من مگیر هرکه را خواهی بگیر از من ولی جان علی اهل بیت حیدر کرار را از من مگیر حب حیدر شاخص تشخیص حق از باطل است راه را گم می‌کنم معیار را از من مگیر هفته ای یک بار هیات میروم در طول سال تا قیامت هفته ای یک بار را از من مگیر کاری از من بر نمی‌آید بجز سینه زدن التماست می‌کنم این کار را از من نگیر لحظه افطار حالم کربلایی می‌شود حال خوب لحظه افطار را از من مگیر  آرش براری لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹 جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹
شرمنده از گناهان دلبر دلش گرفته دلدار گریه کرده عاشق همیشه وقت دیدار گریه کرده به آشتى بنده ، مشتاق تر خدا بود از توبه گنهکار ، غفار گریه کرده درد مریض را جز درد آشنا نفهمید گاهى طبیب هم با بیمار گریه کرده شرمنده از گناهان دانى مثال ما چیست؟ خانه خراب زیرِ آوار گریه کرده شب زنده دارها را طورى دگر خریدند طوبى برآنکه تا صبح بیدار گریه کرده یک شهر را دعاى یک مست زنده کرده مستى که در مناجات هشیار گریه کرده در کسوت گدایى حرفى بلد نبودیم سائل همیشه جاىِ اصرار گریه کرده با گریه طفل هرچه که خواسته گرفته حاجت گرفته کودک ، هربار گریه کرده مارا فقط دعاى زهرا نجات داده مادر براى طفلش بسیار گریه کرده بر حال مادر ما در بین آتش و خون دیوار دم گرفته ، مسمار گریه کرده کفاره گناهِ مارا حسین داده ارباب بین گودال خونبار گریه کرده یک یاحسین گفته وا کرده روزه اش را آن تشنه که زمانِ افطار گریه کرده آب فرات آخر تا خیمه ها نیامد با مشک از خجالت صدبار گریه کرده کف مى زدند لشکر ، قلب رباب مى سوخت او بینِ خنده هاى اغیار گریه کرده زیر عبا چه چیزى پنهان نموده ارباب سرخ است چشمهایش انگار گریه کرده گهواره بعد اصغر ، در دست ابن سعد است گهواره در حراجِ بازار گریه کرده محمد جواد پرچمی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹 جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹
یا غافرالخطایا در سایه ی جهالت عمری خراب کردم وقتی که پشت خود را بر آفتاب کردم حتی عبادت من بوی ریا گرفته در توبه ای حقیقی ترک ثواب کردم یا منتهی الرجایا یا غافرالخطایا بر روی بخشش تو خیلی حساب کردم با روی خوش برایم آغوش باز کردی وقتی تو را میان گریه خطاب کردم تنها تو راه داری در خانه ی دل من غیر از تو هر که آمد نزدم جواب کردم باب نجات یعنی باب الحسین از این رو تا بوسه گیرم از شش گوشه شتاب کردم هر کس کشیده بر دل تصویری از وطن را من عکس کربلا را بر سینه قاب کردم نان و نمک حسین است سنگ محک حسین است گفتم حسین و  در دلها انقلاب کردم سی شب به ارگ روضه تا وقت مرگ روضه من عمر خویش را صرف آن جناب کردم مویی سپید کردم در روضه های آقا کی من سپید مو را در آسیاب کردم !؟ حتی خود خدا هم امشب به گریه افتاد تا روضه ی عطش را من انتخاب کردم بر کاسه های شیر افطار خیره بودم دل رفت پشت خیمه یاد رباب کردم از کام خشک طفل شش ماهه یادم آمد هر لحظه ای که مشتم را پر ز آب کردم تیر سه شعبه بود و حلقوم پاره پاره سر نیزه بود میرفت تشییع شیرخواره علیرضا خاکساری لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹 جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹
آنقدر بخشیدی آنقدر بخشیدی که دستانت ، بخشندگی را هم هوایی کرد ثروت به پاهای تو افتاد و    از تو غرورش را گدایی کرد   من هم کنار آسمان بودم ، وقتی نماز نور را خواندی در روزهای غربت و سختی ، مردانه پای عشق خود ماندی   بانو کسی دیگر نمیگوید : مردانگی در سیرت زن نیست مردانگی ها را نشان دادی ، مردانگی تنها به گفتن نیست   فرمود پیغمبر به یارانش : باید شبیه همسرم باشید از او شنیدم توی جنت هم ، قسمت شده تا مال هم باشید   تو همسرش بودی و می مانی ، قدر تو بیش از دیگران  باشد اصلاً برای چون تویی بانو ، باید کفن از آسمان باشد   با چشم خود دیدم برای او ، سال عروجت سال غم ها شد شکر خدا آن روزهای سخت ، زهرای تو ام ابیها شد تو مادر زهرا شدی پس دین باید در اینجا نکته بین باشد ننگ است در عالم زنی دیگر غیراز تو ام المومنین باشد   یادت میاید گفت پیغمبر: خورشید بر شب میشود غالب؟! بانو منم همرزم دیروزت ، یعنی علی ابن ابیطالب   امروز اینجا بر مزار تو ، آورده ام زهرا و زینب را زینب دوسالش هست و میداند ، زن میتواند بشکند شب را... محسن کاویانی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹 جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹
نوای عشق جز نوای عشق هرگز نیست شوری در سرش او که سرتا پا شده محو صفات دلبرش شد مسلمانِ نگاه رحمه للعالمین قبل از آنیکه بخواند آیه ای پیغمبرش شان او بنگر، سلام از ذات حق می آورَد تا که از معراج می آید به خانه همسرش هرچه زن های عرب زخم زبانش میزدند بیشتر از قبل ها میشد به احمد باورش میرود اسلام تا اوج آن زمان که میشود ثروت بانو و تیغ مرتضی بال و پرش اشهد انَّ علی را گفته چون قبل از غدیر اسوه ی عالم شد ایمان ولایت محورش پاک تر از او نبوده پس خدا میخواسته پرورش یابَد درآغوش خدیجه کوثرش مادر زهراست ام المومنین، شاعر بگو کوری چشم تمام دشمنان ابترش تا قیامت زیر دین مادری هستیم که مادری کرده برای اهل عالم دخترش احمد جواد نوآبادی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹 جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹
جَـدّه اين خاندان سه سال آخر عُمرش شکسته تر شده بود بلی شکسته تر از فـرطِ دردِ سـر شده بود تمام بال و پر او کبود و زخمی بود که پیــش موج بلا بارهـا سـپـر شده بـود بـلایِ شِعْب به پایان رسیـده بود امّــا خدیجه بیشـتر آماده ی خطر شده بود چه قدر دیر به محبوبه اش رسـید نبی چه قدر زود گُلش عازمِ سفر شده بود زنی که پیـک اَجَل تحت امرِ مَردش بـود به اختیار خودش بود مُحتضر شده بود نبی به فکـر وصـایایِ همسـرش بود و غمش به خاطرِ زهراش بیشتر شده بود شبیه فاطمه اش بود و در سه نوبتِ تلخ خدیجه صاحب عزای سه تا پسر شده بود چه قـدر جَـدّه این خاندان اذیّت شـد چه قدر مادر سادات خونْ جگر شده بود چگونه بگذرم ؟ از اینکه بین شعله و دود به قلب فاطمه اش داغ حمله ور شده بود خدیجه سنگ ز کُـفّـار خورد و دخـتر او سرش شکسته ی بی حُرمتیِ در شده بود نداد فاطمه رُخصت ، وگرنه در آتــش بنا به سوختـن آن چهل نفر شده بود محمد قاسمی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹 جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹
دست به دامانِ حُسين سالیانی ست شدم دست به دامانِ حُسین سائـلِ هر شبه ی سفره ی احسانِ حُسین تا که اوضاعِ دلم زود به سامان برسد شدم از صبح ازل بی سر و سامانِ حُسین وسط هروله عُمریست چنین حس کردم کرده دیوانه مرا گردشِ چشمانِ حُسین خاطرآسوده ام از هـولِ پریشانیِ حشر بسکه در روضه شدم زار و پریشانِ حُسین من که هر بار پیِ خلوت دِنجی گشتم سر در آورده ام از گوشه ی ایوانِ حُسین راضی ام رانده شوم از درِ فردوس ولی ببرندم به سوی روضه ی رضوانِ حُسین بعد مرگم اگر از مذهب من بپرسیدند پاسخ آرید که بوده ست مُسلمانِ حُسین برکت نافله ی نیمه شب خواهر اوست که شدم گریه کُنِ پیکر عریانِ حُسین جان خلق دوجهان هیچ بُــوَد جایی که شده سقّا به فدایِ لب عطشانِ حُسین طاق شد طاقت زینب که پس از پهلویش چوب افتاد به جانِ لب و دندانِ حُسین محمّد قاسمی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹 جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹
حُسن یوسف دلبر شب ماه باشد ، دلربای من حسین گر عقیق حُسن یوسف شد ، بُوَد معدن حسین بی نیاز از باغ جنت بی خیال از دوزخم گر به روز حشر بردارد قدم با من حسین گاه ما را می کُشی گاهی مسیحا می شوی وای از عشقی که شد هم دوست هم دشمن حسین پشت پای زائرانت ریخت آب و گفت دل لذتی دارد شکستن های تو ، بشکن حسین بوده ای تنها سه شب بی سر میان قتلگاه بعد از آن بودی به روی نیزه ها بی تن حسین پیرهن ها شد از آن روزی برایت رو سیاه که وفا با تو نکرد آن پاره پیراهن حسین بی کفن گشتی که آسان تر رساند عاشقت با نگاه غرق اشکش دست بر دامن حسین بوده از روز ازل پشت و پناه ما غریب! در تمام زندگی چون کوهی از آهن حسین محسن قاسمی غریب لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹 جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹
کربلا اگر دست تو باشد موی من از شانه اش راضی ست و چون از شانه اش راضی ست،از هم شانه اش راضی ست به هیأت ها نمی فهمیم دوری از حرم را، چون به وقت مست بودن آدم از میخانه اش راضی ست چنان مُرغی که در کنج قفس شاد است از بودن دلم از دام اگر راضی نشد،از دانه اش راضی ست به هم می ریزی ای دَرهَم شده مَبنای عالم را تو آن شمعی که در هجران هم از پروانه اش راضی ست سگ این آستان آواره ی اینجا و آنجا نیست کنار صاحبش هرجا که شد از لانه اش راضی ست حسین از کِردگارش بیشتر دلداده دارد، چون از او هم عاقلش راضی ست هم دیوانه اش راضی ست کسی که کربلا رفته پس از عمری،فقط مست است کسی که سخت صاحبخانه شد، از خانه اش راضی ست  مهدی رحیمی زمستان لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹 جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹
ذکرُ الله بنای نوکری ام بی دلیل،محکم نیست که در طراز شما سروری در عالم نیست به قدر تو که خدا گفته است(اَنَا دِیَتُک) به پیشــگاه الهـی کسی مُکـرّم نیست به این دلیل که اسماء توست (ذکرُ الله) زمان دَم ، زِ دَم تو دمی مُقدّم نیست (هُوَ الشَّهید وَ أنتَ الشَّهید)مشهود است صفات مُشـترکت با خدای ما کم نیست تویی تجسـّم ما از خُـدای عزّ و جل اگرچه ظاهراً او در نظر مُجسّم نیست اگرچه زخم روی زخم خورده بر سر ما به لطف تُربت تو حاجتی به مَرهم نیست رسیده ام به مقامی که در منازل عشق حیات هردو جهان بی غمت فراهم نیست بهشت معنی روضه ست روضه اوج غم است که گفته است به فردوس حرفی از غم نیست؟ در آب چشم عزادارت ای حقیقت اشک تقدّسی ست که در آب چاه زمزم نیست منی که از همه جا رانده ام از این شادم که جز رواق حریم تو سر پناهم نیست تو را به بغض علی آن دوتا لعین کشتند فقط به خاطر دِرهم تن تو دَرهم نیست تو گوشواره ی عرشی و می کُشد مارا غمی که از کفت انگشت رفت و خاتم نیست  محمّد قاسمی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹 جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹
یا ولی الله با روی سیه ، با دل زنگار گرفته با این قلم رنگ ز اغیار گرفته امروز کمی اشک و کمی آه نوشتم امروز دلم از غمت انگار، گرفته شاید که خبرهاست در این ساعت اندوه داغ تو مرا از چه به اقرار گرفته؟ حق ده نکنم باورش این حال و هوا را یعنی دل من بهر تو اینبار گرفته؟ در دوره ی هجران تو جز درد ندیدم گویا که دلم در بغلش خار گرفته یک عارف دل سوخته میگفت که مهدی از دست شما دست به دیوار گرفته ای پشت در پرده ی پندار ، نهفته چشمان مرا پرده ی پندار، گرفته لعنت به جهانی که در آن عشق، غریب است انظار، خمیده همه افکار، گرفته جعفر ابوالفتحی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹 جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹
ها علیٌّ بشرٌ کیف بشر من زبان بسته ام و صوت تو چاووش شده ست عقل گویا شده، جهل است که خاموش شده ست سال ها کعبه پریشان همان یک لحظه ست اینچنین از غم دوریت سیه پوش شده ست زاهدان گرم نماز اند به تزویر و دروغ زین سبب در رَهِ تو مست کفن پوش شده ست مانده ام دفتر فردوسی طوسی زِ چه رو، پر زِ تاریخ فریدون و کیانوش شده ست؟ ((دارم از زلف سیاهش گله چندان که مپرس)) حافظ از پیچ و خم زلف تو مدهوش شده ست معجزات تو که نه، معجزه های قنبر با دم حضرت عیسی ست که هم دوش شده ست و بگویید که چادر به سر خود بکشد، آنکه در معرکه با ترس هم آغوش شده ست پیش چشم همه آقای جهانش کردند لکن از فرط کهن سالیِ اصحاب فراموش شده ست! ها علیٌّ بشرٌ کیف بشر، بر دَرِ عرش، با خَطِ حضرت حق است که منقوش شده است محمدرضا نادعلیان لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹 جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹
عطر کرامات باز هم اهل ولا باده ی مستانه زدند لب خود را به لب ساغر و پیمانه زدند دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند آسمان بار دگر نیّر بدر آورده لیله ی قدر علی سوره ی قدر آورده ای که از جانب معشوق نظر می طلبی تو که از عشق علی، شاه نجف، جان به لبی چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی آن شب قدر که این تازه براتم دادند با «حسن» گفتنم از نار نجاتم دادند با حسن، ماه خدا عطر کرامات گرفت رمضانم به خودش رنگ مناجات گرفت مادرش هم لقب مادر سادات گرفت پسر فاطمه و باب نجات است حسن هم دعا هست حسن، هم صلوات است حسن اولین ماحصل وصل دو دریا حسن است نوه ی ارشد پیغمبر طاها حسن است پسر شیر خدا، زاده ی زهرا حسن نسب اندر نسبش وصل به نور ثقلین عشق زهرا و علی، زینب کبری و حسین این حسن کیست که کرسی فلک منبر اوست روزی خلق خداوند به زیر پر اوست دست رزاق، همان دست کرم پرور اوست او برای کرم عبدالله و قاسم دارد ابر جود است و سر شیعه ی خود می بارد او که از لقمه ی خود بر فقرا بخشیده بارها ثروت خود را به گدا بخشیده ناسزا گفت به او خصم خدا، بخشیده پس خدایش چقدر جرم و خطا می بخشد شیعیان را – به حسن – روز جزا می بخشد ما گداییم، دخیلان درِ خانه ی شاه صاحب خانه – حسن- یوسف و ما چشم براه کوچه بند آمده از حُسن جمالش والله کور بادا ز رخش چشم همه شیطان ها لَعَنَ اللهُ علی آل أبی سفیان ها اسم مولام همانند عسل شیرین است ذکر او حیّ علی خیرالعمل، شیرین است یاد جنگ آوری اش روز جمل، شیرین است در جمل تا پسر شیر خدا «یاهو» زد فتنه تسلیم شد و روبروی اش زانو زد کوثر جان من اینست `حسن هرچه که گفت” حرف قران من اینست”حسن هرچه که گفت” دین و ایمان من اینست”حسن هرچه که گفت” بنویسید حسن مکتب و آیین من است حسنی مذهبم و حبّ حسن دین من است او نیازی نه به یار و نه به لشگر دارد تا که سردار چو عباس دلاور دارد یک حسین بن علی، ماه برادر دارد غربت او، به خدا اندکیِ یاور نیست نه؛ غریبی حسن از طرف همسر نیست غربت اینست: که با ضرب لگد در افتاد کوچه ای ... نقشه ی صیاد... کبوتر افتاد مادری بود حسن، دید که مادر افتاد آه ... ای مرد ستگر برو از کوچه ی ما مادرم را نزن آخر... برو از کوچه ی ما امیر عظیمی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹 جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹
به نام عشق به نام عشق به نام خدا به نام حسن به نام نامی مولا که شد امام حسن شب ولادت او ماه مهمانی شد خود خداست دَمِ در به احترام حسن خوشا به حال کسی که غلام حیدر شد خوشا به حال خودم که شدم غُلامِ حسن تمام قافیهها بهر مصرعی آمد حسن تمام خدا و خدا تمام حسن هوای شعر من امشب هوای باران است لب خدا به خدا گرم یا حسن جان است نشان بده به همه عین لایزالی را بیا و پر بکن این دستهای خالی را میان شورِ مناجات نام تو کافیست چه احتیاج ابوحمزهی ثُمالی را تویی که هر قدمت شأن کبریا دارد تویی که سبز نمودی همه حوالی را کریم آل عبایی، نشد، نداری تو و مستجاب نمودی هر محالی تو قسم به کعبه که عین خود مطافی تو غریب آل علی عین شین و قافی تو چقدر با کرمت مستجابمان کردی تویی که ز خجلت خود قطرهی آبمان کردی همیشه بیشتر از حد انتظاری تو مویز بودیم و تو شرابمان کردی همینکه نوکرتان گشتهایم، ممنونیم همینکه خاک قدومت حسابمان کردی چقدر یکه و تنها چقدر درویشی چقدر از غم غربت خرابمان کردی به لطف گام تو گل شد گلاب، آقاجان و نوکرت شده عالیجناب، آقاجان خدا سپرد فلک را به اختیار شما که حیدری شده شأنِ اقتدار شما هنوز پرچم تو بین اولیا بالاست حسینِ فاطمه نازد به اعتبار شما میان کوچه نشین تا که راه بند آید در این میانه خدا گشته بی قرارِ شما اگر نبود کسی پا رکابتان باشد ببین که هست سرم بی قرارِ دارِ شما تمام ایل و تبارم فدای تو آقا منم گدای گدای گدای تو آقا مگر نه اینکه هه کبریا برای توست به روی عرش خداوند رد پای توست تو بی نهایتِ مطلق تو عشق زهرایی مقام خضر نبی تازه ابتدای توست تویی که طایقه ات یک به یک سلیمانند حسین فاطمه بیمار،مبتلای توست همیشه حاجت ما را تو با کرم دادی همیشه دستِ دلم بر پر عبای توست مگر نه اینکه خودت صاحبِ کرم هستی چرا،برای چه،آخر بی حرم هستی؟ دلم همیشه هواى تو را به سر دارد هواى خاک مزارت دم سحر دارد براى طرح حرم نقشه‌ها به سر داریم که صحن مادرِ تو جلوه‌ى دگر دارد ورودى حرمت صحن مادرِ سقاست به روى قبر و ضریحش دو شاه‌پر دارد شما براى فرج لااقل دعایى کن دعا براى فرج از شما اثر دارد عَلم به دستِ علمدارِ کربلا زیباست یقین که روز فرج مرگ این ... لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹 جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹
جانم حسن جانم به فدای تیغ چون رعد حسن(ع) به به بنویسید فقط بعد حسن(ع) پیچیده ترین خیال ما جَعدِ حسن(ع) «۱» الکن تر از آنیم که گوییم ز دوست وقتی که خود خدا ثناگستر اوست این مرد تمام دین و‌دنیای من است مثل پدرش دلاور و بت شکن است نازم به علی(ع) که کنیه اش بوالحسن است باید به نبرد شیر و اژدر باشی وقتی پسر بزرگ حیدر باشی از مرحمت و عنایت این آقا یک عمر گرفته ام سرم را بالا این طایفه را خدا نگیرد از ما ما کوه تبرّا و تولّا هستیم دلدادهء بچه های زهرا(س) هستیم عالم علوی شدست، مولا حسنی(ع) حق عاشق فاطمست، زهرا حسنی(ع) زینب(س) حسنی حسینی و ما حسنی(ع) آن کس که همیشه یاحسن گفته منم کوریِ سَلَقْلَقیّه(ل) کلب حسنم(ع) آنان که به عشق مجتبی دل دادند بی شک همه اهل فاطمه(س) آبادند اصحاب حسن(ع) روز قیامت شادند ما آب به آسیاب حق میریزیم پیروز بزرگ روز رستاخیزیم با آمدنش لباس غم لک میشد ملعونهء دهر خوار و کوچک میشد ماه رمضان، ماه مبارک میشد رزق دو‌جهان ز سفرهء قاسم اوست «شهرُالرَّمضان» ضیافت دائم اوست عماد بهرامی (سکوت) ۱_ جعد : به معنی موی درهم پیچیده لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹 جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹
ای جانِ جانِ جانِ جان ای جانِ جانِ جانِ جان ، کز جانِ جانان جان تری وی نیکِ نیکِ نیک ها ، کز نیک ها نیکوتری کارت دمادم دلبری ، از دلبران دل می بری جان میدهی دل می بری ، از دلبران با دلبری مجنون همه لیلا تویی ، نور دل طاها تویی مولا تویی والا تویی ، هم رهگشا هم رهبری چون جلوهء طاهایی ات ، چون صورت زهرایی ات همپایهء آقایی ات ، گردون نبیند دیگری آبی ، زلالی ، باده ای ، چون متن قرآن ساده ای آزادی و آزاده ای ، از جمع خوبان برتری تو روشنای خانه ای ، بر شمع دین پروانه ای جانی و هم جانانه ای ، جان بخشی و جان پروری ای نخل طوبی را ثمر ، وی بحر جانها را گهر شمس هدایی یا قمر ، اعجاز و لطف داوری ای جلوهء حق در زمین ، ای ماه خورشید آفرین ای مهر تو حبل المتین ، هستی به مهرت مشتری عطر تنت پیغمبری ، آرام جان حیدری هم زمزمی هم کوثری ، هم نور چشم کوثری ای معنیِ جود و کرم ، ای خاندانت محترم ای با ملائک هم قدم ، هم سروی و هم سروری نامت کریم ابن الکرم ، خاک مسیرت محترم بی تیغ و تیر و بی حرم ، کارت ز دل غارتگری ماوای تو در آسمان ، مهرت به دلها جاودان در کار جمله عاشقان ، شافع به روز محشری  داریوش جعفری لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹 جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹