eitaa logo
حیات طیّبه | یوسف رستمی
153 دنبال‌کننده
389 عکس
162 ویدیو
5 فایل
طلبه ارشد مشاوره با رویکرد اسلامی مدرس دوره‌های رسانه، خانواده، تربیت فرزند و... یادداشت ها و دلنوشته های شخصی مباحث خانواده و همسرداری تکنیک های فرزندپروری تربیت رسانه ای راه ارتباطی @Youro313 لینک کانال http://eitaa.com/joinchat/2739666977Ca2e48f9f4a
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 ✳️ ۲۳_بقره : 🌼وَ إِن كُنتُمْ فِي رَيْبٍ مِّمَّا نَزَّلْنَا عَلَىٰ عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِّن مِّثْلِهِ وَادْعُوا شُهَدَاءَكُم مِّن دُونِ اللَّهِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ🌼 🔺 : ﻭ ﺍﮔﺮ ﺩﺭ ﺁﻧﭽﻪ ﻣﺎ ﺑﺮ ﺑﻨﺪﻩ‌ی ﺧﻮﺩ (ﻣﺤﻤّﺪ ﺻلیﺍﻟﻠﻪﻋﻠﻴﻪﻭﺁﻟﻪ) ﻧﺎﺯﻝ ﻛﺮﺩﻩﺍﻳﻢ، ﺷﻚ ﺩﺍﺭﻳﺪ [ ﻛﻪ ﻭﺣﻲ ﺍﻟﻬﻲ ﺍﺳﺖ ﻳﺎ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺑﺸﺮ ] ﭘﺲ ﺳﻮﺭﻩﺍﻱ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻴﺎﻭﺭﻳﺪ، ﻭ [ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻳﻦ ﻛﺎﺭ ] ﻏﻴﺮ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ، ﺷﺎﻫﺪﺍﻥ ﻭ ﮔﻮﺍﻫﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ [ ﺍﺯ ﻓُﺼﺤﺎ ﻭ ﺑُﻠﻐﺎﻱ ﺑﺰﺭﮒ ﻋﺮﺏ ﺑﻪ ﻳﺎﺭﻱ ] ﻓﺮﺍ ﺧﻮﺍﻧﻴﺪ، ﺍﮔﺮ [ ﺩﺭ ﮔﻔﺘﺎﺭ ﺧﻮﺩ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﻗﺮﺁﻥ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺑﺸﺮ ﺍﺳﺖ ﻧﻪ ﻭﺣﻲ ﺍﻟﻬﻲ ] ﺭﺍﺳﺘﮕﻮﻳﻴﺪ.(٢٣) ♦️ : 🍃 : ✨ فرق بين شك و ريب اين است كه ريب، شك همراه با تهمت است. كسي كه در مطلبي شك كند و شبهه‌ی اتهام و افترا در ميان باشد، شك وي را ريب مي‌نامند. 🍃 : ✨ سوره در اصطلاحْ قطعه‌اي از كلام الهي است كه محتوايي منسجم داشته باشد. اما در لغت معناي محوري ماده «سور» هيجان همراه با ارتفاع و اعتلاست؛ چنانكه وقتي خشم انسان يا حيواني به هيجان آمد، اوج گرفت و اثرش آشكار شد، مي‌گويند: «سارَ غَضَبُه» و هنگامي كه مار به خشم آمد و حمله كرد گفته مي‌شود: «سارَت الحَيَّةُ» و به همين مناسبت به ديواري كه بر روستا يا شهر احاطه دارد و همچنين سدّ بزرگي كه مانع نفوذ بيگانه است، «سور» ناميده مي‌شود. ✨ تنوين (بسورةٍ) تنوين وحدت است؛ يعني، يك سوره؛ در برابر آياتي كه به ده سوره تحدّي كرده است: (فأتوا بعشر سور مثله مفتريات). 🍃 : ✨ مراد از شهيد در اين جا «گواه يا كارشناس» نيست، بلكه «ياور و معين» است؛ زيرا در مبارزه و معارضه، وجود معاون مؤثر است، و آن جا كه گواه يا كارشناس سودمند است، صحنه محاكمه و داوري است. 🔷 ۲۳_بقره : 🔸 نفي ريب (شك توأم با افترا) از قرآن، يا بدين معناست كه در قرآن «نبايد» شك كرد، و يا بدين معنا كه در قرآن هيچ منشأ شكّي «نيست»، و هر شكي تنها از ناحيه‌ی بيننده است كه از روي كفر و نفاق يا جهل علمي به آن مي نگرد. 🔹 آيه‌ی محل بحث كه از آيات تحدّي است، هم اعجاز قرآن و صدق دَعْوِي پيامبر اكرم صلي‌الله‌عليه‌وآله‌و‌سلم را اثبات مي كند و هم دروغ مخالفان را. 🔸 تحدّي گاهي به همه‌ی قرآن است، گاهي به ده سوره و گاهي نيز به يك سوره؛ و چون قرآن كريم به حقيقتي برتر (كتاب مكنون) متكي است، كسي را ياراي آوردن حتي يك سوره‌ی كوچك مانند آن نيست. اعجاز قرآن ذاتاً مربوط به محتواي آن است. گرچه امّي بودن پيامبر صلي‌الله‌عليه‌و‌آله‌و‌سلم نيز مايه تأكّد اعجاز آن است. 🔹 دريافت كننده‌ی اين كتابْ، عبد مطلق و بنده‌ی محض خداست، و از اين رو در اين كريمه، با تعبير «عبدنا» به طور مطلق و بدون هيچ گونه قيد، از او ياد شده است. ✴️ 👇 🆔 @onse_ba_saqaleyn
🔰 ✳️ ۲۴_بقره : ☀️فَإِن لَّمْ تَفْعَلُوا وَ لَن تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِي وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجَارَةُ أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِينَ☀️ ✨ : ﻭ ﺍﮔﺮ ﺍﻳﻦ ﻛﺎﺭ ﺭﺍ ﺍﻧﺠﺎم ﻧﺪﺍﺩﻳﺪ ـ ﻛﻪ ﻫﺮﮔﺰ ﻧﻤﻰﺗﻮﺍﻧﻴﺪ ﺍﻧﺠﺎم ﺩﻫﻴﺪ ـ ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦ ﺍﺯ ﺁﺗﺸﻲ ﻛﻪ ﻫﻴﺰﻣﺶ ﻣﺮﺩم ﻭ ﺳﻨﮓﻫﺎﻳﻨﺪ، ﺑﭙﺮﻫﻴﺰﻳﺪ؛ ﺁﺗﺸﻲ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﻛﺎﻓﺮﺍﻥ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ.(٢٤) 💥 : 🍃 : تعبير به «إنْ» كه حرف شرط مشكوك است، به جاي «إذا» كه حرف شرط مقطوع است، با اين كه شرط، در محل بحث به دليل (ولن تفعلوا) مقطوع العدم است، از اين‌روست كه اولاً طبق گمان معاندان سخن گفته شود، و ثانياً جنبه تهكّم داشته باشد. 🍂 : حرف «لَن» براي تأكيدِ نفي است، نه براي تأبيدِ آن؛ زيرا چيزي كه مُغَيّاست و داراي حدّ و غايت است، ابدي نخواهد بود. 🍃 : وَقود به معناي «ما يُوقَد به النّار» يعني چيزي است كه آتش، با آن افروخته مي‌شود؛ مانند كبريت و چاشني در مواد انفجاري، كه آتش‌زنه است، و چيزهاي ديگر را شعله ور مي سازد؛ و نيز مانند هيزم، ذغال سنگ، نفت، گاز و هر چيز ديگري كه ماده سوختني باشد. ماده وُقُود و وَقُود اختصاصي به برافروختن «نار» ندارد؛ بلكه در فروزندگي «نور» نيز به كار مي رود؛ يعني، هم در مورد غضب و قهر و هم در مورد رحمت و مهر كاربرد دارد. 🍂 : مراد از «ناس» در جمله (وقودها الناس) مقابل جن و شيطان نيست؛ بلكه مقابل (حجارة) است. بنابراين، اطلاق آيات ديگر، همچنان محفوظ است؛ زيرا خود ابليس، گذشته از آن كه هيزم دوزخ است، مي‌تواند آتش گيره، بلكه آتش‌زنه‌ی جهنم نيز باشد. 🌴🍃🌺📖🌺🍃🌴 🌐 کانال 🆔 @QuranvaEtrat_ch
🔰 ۲۵_بقره : ☀️وَ بَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ كُلَّمَا رُزِقُوا مِنْهَا مِن ثَمَرَةٍ رِّزْقًا قَالُوا هَٰذَا الَّذِي رُزِقْنَا مِن قَبْلُ وَ أُتُوا بِهِ مُتَشَابِهًا وَ لَهُمْ فِيهَا أَزْوَاجٌ مُّطَهَّرَةٌ وَ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ☀️ ✨ : ﻭ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻩﺍﻧﺪ ﻭ ﻛﺎﺭﻫﺎﻱ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ [ ﭼﻮﻥ ﻋﺒﺎﺩﺕ ﺣﻖ ﻭ ﺧﺪﻣﺖ ﺑﻪ ﺧﻠﻖ ] ﺍﻧﺠﺎم ﺩﺍﺩﻩﺍﻧﺪ، ﻣﮋﺩﻩ ﺩﻩ ﻛﻪ ﺑﻬﺸﺖﻫﺎﻳﻲ ﻭﻳﮋﻩ‌ی ﺁﻧﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺯﻳﺮِ [ ﺩﺭﺧﺘﺎﻥِ ] ﺁﻥ ﻧﻬﺮﻫﺎ ﺟﺎﺭﻱ ﺍﺳﺖ؛ ﻫﺮﮔﺎﻩ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﻬﺸﺖﻫﺎ ﻣﻴﻮﻩﺍﻱ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺩﻫﻨﺪ، ﮔﻮﻳﻨﺪ: ﺍﻳﻦ ﻫﻤﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﺯ ﭘﻴﺶْ ﺭﻭﺯﻱِ ﻣﺎ ﻧﻤﻮﺩﻧﺪ، ﻭ ﺍﺯ ﻣﻴﻮﻩﻫﺎﻱ ﮔﻮﻧﺎﮔﻮﻥ ﻛﻪ [ ﺩﺭ ﻃﻌﻢ ﻭ ﮔﻮﺍﺭﺍﻳﻲ ﻭ ﺯﻳﺒﺎﻳﻲ ] ﺷﺒﻴﻪِ ﻫﻢ ﺍﺳﺖ، ﻧﺰﺩ ﺁﻧﺎﻥ ﺁﻭﺭﻧﺪ؛ ﺩﺭ ﺁﻧﺠﺎ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﻫﻤﺴﺮﺍﻧﻲ ﭘﺎﻛﻴﺰﻩ [ ﺍﺯ ﻫﺮ ﺁﻟﻮﺩﮔﻲ ] ﺍﺳﺖ؛ ﻭ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺑﻬﺸﺖﻫﺎ ﺟﺎﻭﺩﺍﻧﻪﺍﻧﺪ.(٢٥) 💥 : 🍃 : 👈 بشارت در عرف عام به معناي گزارش مسرّت‌بخش است؛ اما در قرآن كريم بر خبر حزن انگيز نيز، اطلاق شده است؛ مانند: (فبشّرهم بعذاب أليم)؛ زيرا بشارت به معناي خبري است كه در بَشَره (پوست چهره) اثر مي‌گذارد، خواه مسّرت بخش باشد يا حزن انگيز. 🍂 : 👈 معناي محوري همه‌ی مشتقات ماده‌ی «جنّ»، پوشيدگي است؛ «جَنّت» باغي است پوشيده به درختان انبوه و درهم فرورفته؛ چنانكه اهل آن از انظار ديگران مستورند. 🍃 : 👈 در قرآن كريم بر هر يك از دو همسر (زن و مرد)، زوج اطلاق شده و اطلاق زوجه بر زن، لغت غيرفصيح است. از اين رو در قرآن «زوجة» و «زوجات» به كار نرفته و در آيه‌ی مورد بحث، كلمه‌ی ازواج آمده است، نه زوجات. (دقت شود) 🔺 : 👈 هر فردي كه درخور اقتران با مجانس خود باشد، زوج خواهد بود؛ و اما اصطلاح زوج و فرد در علم رياضي، جداي از معناي عام لغوي و عرفي است؛ و اين دو مطلب نبايد به هم آميخته شود. 🌴🍃🌺📖🌺🍃🌴 🌐 کانال 🆔 @QuranvaEtrat_ch
🔰 ۲۶_بقره : ☀️ إِنَّ اللَّهَ لَا يَسْتَحْيِي أَن يَضْرِبَ مَثَلًا مَّا بَعُوضَةً فَمَا فَوْقَهَا فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا فَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّهِمْ وَ أَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا فَيَقُولُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهَٰذَا مَثَلًا يُضِلُّ بِهِ كَثِيرًا وَيَهْدِي بِهِ كَثِيرًا وَمَا يُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفَاسِقِينَ ☀️ ✨ : ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﺧﺪﺍ [ ﺑﺮﺍﻱ ﻓﻬﻤﺎﻧﺪﻥ ﻣﻄﻠﺒﻲ ﺑﻪ ﻣﺮﺩم ] ﺍﺯ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺑﻪ ﭘﺸﻪ ﻭ ﻓﺮﺍﺗﺮ ﺍﺯ ﺁﻥ [ ﺩﺭ ﻛﻮﭼﻜﻲ ] ﻣَﺜَﻞ ﺑﺰﻧﺪ، ﺷﺮم ﻧﻤﻰﻛﻨﺪ؛ ﺍﻣﺎ ﺍﻫﻞ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﮔﺎﻫﻨﺪ ﻛﻪ ﺁﻥ ﻣَﺜَﻞ، ﺍﺯ ﺳﻮﻱ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺷﺎﻥ ﺩﺭﺳﺖ ﻭ ﺣﻖ ﺍﺳﺖ؛ ﻭ ﺍﻣﺎ ﻛﺎﻓﺮﺍﻥ ﻣﻰﮔﻮﻳﻨﺪ: ﺧﺪﺍ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻣﺜَﻞ ﭼﻪ ﺍﺭﺍﺩﻩ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ؟! ﺧﺪﺍ ﺑﺴﻴﺎﺭﻱ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻣﺜﻞ [ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻋﺪم ﺩﻗﺖ ﻭ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ] ﮔﻤﺮﺍﻩ ﻣﻰﻛﻨﺪ، ﻭ ﺑﺴﻴﺎﺭﻱ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻣﺜﻞ [ ﺑﻪ ﺳﺒﺐ ﺩﺭﻙ ﺻﺤﻴﺢ ] ﻫﺪﺍﻳﺖ ﻣﻰﻧﻤﺎﻳﺪ؛ ﻭ ﺟﺰ ﻓﺎﺳﻘﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺁﻥ ﮔﻤﺮﺍﻩ ﻧﻤﻰﻛﻨﺪ.(٢٦) 💥 : 🍂 : 👈 حياء در برابر «وقاحت» است. حيا و استحياء، از حيات مأخوذ است. به اين معنا كه بر اثر شرم و انفعال و احساس قبح، ممكن است تغييري در حيات پديد آيد و مقداري از آن بكاهد؛ چنانكه گفته مي‌شود: فلان كس از «حيا» مرد، هلاك شد، يا آب شد. چون اين‌گونه اوصاف، از مقام فعل خدا انتزاع مي‌شود، ناظر به مقام ذات الهي نيست و محذوري در اثبات يا سلب اين وصف نيست؛ يعني، اگر گفته شد خداوند از ضرب مَثَل حيا نمي‌كند، يا آن‌كه خداوند از اجابت نكردن دعاي مؤمن حيا دارد، همه‌ی اين اوصاف از مقام فعل خدا انتزاع مي‌شود. 🍃 : 👈 مَثَل صفت مشبهه است؛ مانند حَسَن و به معناي چيزي است كه به «مِثْليّت» متصف مي‌شود و تماثلْ در آن ثابت است. 🍂 : 👈 چون محور كلام حقارت پشه است، معناي «فما فوقها» در آيه‌ی محل بحث اين است كه، اگر خدا بخواهد براي تبيين مطلب، مثلي ذكر كند به از پشه نيز مثال مي‌زند؛ زيرا مراد روشن شدن مطلب در سايه تمثيل است. 🍃 : 👈 حقّ يعني ثابت و ثوب مُحَقَّق پارچه اي است كه بافت آن محكم باشد. در اين كريمه، ضمير فصل «هو» با معرفه بودن خبر، دلالت بر حصر دارد؛ يعني، حق ثابت خداست. 🍂 : 👈 فسق به معناي «خروج» است؛ كسي كه از طاعت حق و راه مستقيم او بيرون رود، فاسق مي‌شود؛ گرچه فاسق بر وزن اسم فاعل است، ولي در این آيه‌، معناي صفت مشبهه دارد. 🌴🍃🌺📖🌺🍃🌴 🌐 کانال 🆔 @QuranvaEtrat_ch
🔰 ۲۷_بقره : ☀️ اَلَّذِينَ يَنقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِن بَعْدِ مِيثَاقِهِ وَ يَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَن يُوصَلَ وَ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ أُولَٰئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ ☀️ ✨ : ﺁﻧﺎﻥ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﭘﻴﻤﺎﻥ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ [ ﻛﻪ ﺗﻮﺣﻴﺪ ﻭ ﻭﺣﻲ ﻭ ﻧﺒﻮﺕ ﺍﺳﺖ ] ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﺳﺘﻮﺍﺭﻱﺍﺵ [ ﺑﺎ ﺩﻟﺎﻳﻞ ﻋﻘﻠﻲ ﻭ ﻋﻠﻤﻰ ﻭ ﺑﺮﺍﻫﻴﻦ ﻣﻨﻄﻘﻲ ﺑﺎ ﻋﺪم ﻭﻓﺎﻱ ﺑﻪ ﺁﻥ ] ﻣﻰﺷﻜﻨﻨﺪ؛ ﻭ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﺧﺪﺍ ﭘﻴﻮﻧﺪ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ [ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﭘﻴﻮﻧﺪ ﺑﺎ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺍﻥ ﻭ ﻛﺘﺎﺑﻬﺎﻱ ﺁﺳﻤﺎﻧﻲ ﻭ ﺍﻫﻞ ﺑﻴﺖ ﻃﺎﻫﺮﻳﻦ ﻭ ﺧﻮﻳﺸﺎﻥ ] ﻗﻄﻊ ﻣﻰﻧﻤﺎﻳﻨﺪ، ﻭ ﺩﺭ ﺯﻣﻴﻦ، ﺗﺒﺎﻫﻲ ﻭ ﻓﺴﺎﺩ ﺑﺮ ﭘﺎ ﻣﻰﻛﻨﻨﺪ، ﺁﻧﺎﻧﻨﺪ ﻛﻪ ﺯﻳﺎﻧﻜﺎﺭﻧﺪ.(٢٧) 💥 : 🍂 : 👈 نقض، به معناي گسستن، شكستن، نَكْث و فسخ چيزي است كه محكم شده، و در مقابل اِبرام (محكم كردن) است. 🍃 : 👈 التزام خاص در برابر خداوند يا شخصي، بر امري مخصوص را عهد گويند. 🍃 : 👈 در واژه‌ی ميثاق، مفهوم قوّت، شدّت و محكم كردن نهفته است. پس ميثاق همان پيمان محكمِ اطمينان بخش است؛ و در آيه‌ی محل بحث كه كلمه‌ی ميثاق به ضمير راجع به عهد، اضافه شده، به معناي اِتقان و اِحكام آن عهد است. يعني، عهد كه وفاي آن الزامي است، اگر موثوق و اكيد بود، وفاي آن حتماً الزامي خواهد بود و نقض چنين عهدي مولود فسق قطعي است. 🍂 : 👈 خُسران و خسارت، در مقابل «رِبح» و به معناي زوالِ بخشي از سرمايه يا همه‌ی آن، در امور مادّي يا معنوي است؛ و اين معنا با مفهوم «ضرر» كه در برابر «نفع» است تفاوت دارد. قرآن كريم سرمايه‌ی معنوي انسان براي كسب سعادت دنيا و آخرت را، ايمان به خدا و آيات او مي‌داند. 🌴🍃🌺📖🌺🍃🌴 🌐 کانال 🆔 @QuranvaEtrat_ch
🔰 ۲۸_بقره : ☀️ كَيْفَ تَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَ كُنتُمْ أَمْوَاتًا فَأَحْيَاكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ☀️ ✨ : ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﻛﻔﺮ ﻣﻰﻭﺭﺯﻳﺪ، ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ [ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﺩﻣﻴﺪﻩ ﺷﺪﻥ ﺭﻭﺡ ﺑﻪ ﻛﺎﻟﺒﺪﺗﺎﻥ ﺗﺮﻛﻴﺒﻲ ﺍﺯ ﻋﻨﺎﺻﺮ] ﻣﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻳﺪ؛ ﭘﺲ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺣﻴﺎﺕ ﺑﺨﺸﻴﺪ؛ ﺳﭙﺲ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﻣﻰﻣﻴﺮﺍﻧﺪ، ﺁﻥﮔﺎﻩ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺯﻧﺪﻩ ﻣﻰﻛﻨﺪ، ﺳﭙﺲ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﺍﻭ ﺑﺎﺯﮔﺮﺩﺍﻧﺪﻩ ﻣﻰﺷﻮﻳﺪ .(٢٨) 💥 : 🍃 : 👈 كلمه‌ی «كيف» مي‌تواند در مقام توبيخ باشد؛ احتمال ديگر در معناي «كيف» در اين آيه افاده‌ی تعجب است؛ و تعجب از صفات فعل خداست، نه از صفات ذاتيّه او. 🍂 : 👈 مخاطبان خداي سبحان در اين آيه، كافران هستند؛ ليكن اين كفر معناي جامعي دارد، و كفر به خالقيت و ربوبيت و همچنين كفر عملي را دربر مي‌گيرد و همه انسان‌ها به نوعي، مخاطب اين آيه هستند. 🍃 : 👈 مراد از اموات در جمله‌ی (وكنتم أمواتاً) هم مي‌تواند نطفه‌اي باشد كه در اصلاب و ارحام است؛ و هم مي‌تواند خاك باشد كه مرحله‌ی پيشين نطفه است. گرچه در نطفه و خاك نيز، حيات ضعيفي وجود دارد؛ ليكن حيات انساني در آن‌ها نيست، و به همين اعتبار تعبير اموات بر آن مواد اوّلي صدق مي‌كند. 🌴🍃🌺📖🌺🍃🌴 🌐 کانال 🆔 @QuranvaEtrat_ch
🔰 ۲۹_بقره : ☀️ هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُم مَّا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا ثُمَّ اسْتَوَىٰ إِلَى السَّمَاءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَ هُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ☀️ ✨ : ﺍﻭﺳﺖ ﻛﻪ ﻫﻤﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺯﻣﻴﻦ ﺍﺳﺖ، ﺑﺮﺍﻱ ﺷﻤﺎ ﺁﻓﺮﻳﺪ؛ ﺳﭙﺲ ﺁﻓﺮﻳﻨﺶ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺭﺍ [ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﻣﺎﺩهﺍﻱ ﺩﻭﺩ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺑﻮﺩ] ﺍﺭﺍﺩﻩ ﻛﺮﺩ، ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺷﻜﻞ ﻫﻔﺖ ﺁﺳﻤﺎﻥ [ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺑﺎ ﻧﻈﺎﻣﻰ ﺍﺳﺘﻮﺍﺭ] ﺩﺭﺳﺖ ﻭ ﻧﻴﻜﻮ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩ؛ ﻭ ﺍﻭ [ ﺑﻪ ﻗﻮﺍﻧﻴﻦ ﻭ ﻣﺤﺎﺳﺒﺎﺕِ ] ﻫﻤﻪ ﭼﻴﺰ ﺩﺍﻧﺎﺳﺖ .(٢٩) 💥 : 🍃 : 👈 ظاهر عطف به «ثمّ»، تأخر آفرينش آسمان‌ها از زمين است؛ اما در اين آيه، «ثمّ» براي افاده‌ی تفاوت درجه‌ی وجود و نيز تراخي به حسب مقام بيان و گزارش است، نه به حسب وجود و تحقق خارجي. 🍂 : 👈 استَویٰ از ريشه «سوي» است، و معناي محوري ماده «سوي»، توسط همراه با اعتدال است. توسط به معناي قرار گرفتن در متن چيزي يا كاري است. پس كسي كه در حاشيه قرار دارد، توسط ندارد. اعتدال هر چيزي، در جاي خود واقع شدن و لازم آن زوال هر گونه اضطراب و ناآرامي و رسيدن به آرامش كامل است. «اِستَویٰ» كه از باب افتعال و براي مطاوعه است، به معناي گزينشِ توسّط و اعتدال و بهره‌مند شدن از استقرار تام مطمئن در كار است. 🍃 : 👈 استواء، هرگاه با «عَلیٰ» متعدي شود به معناي تسلط و استيلاء است؛ چنان‌كه درباره‌ی استواي خداوند بر عرش بيان شده، و هرگاه با «إلیٰ» متعدي شود به معناي رسيدن به چيزي يا توجه، قصد و آهنگ چيزي كردن است. 🍂 : 👈 «سَواهُنَّ» نيز مانند «اِستَویٰ» از ريشه «سَوي» است: و چون دو مفهوم توسط و اعتدال در معناي محوري ماده‌ی سوي مأخوذ است، تسويه به معناي ايجاد توسط و اعتدال در چيزي است؛ مثلاً، تسويه‌ی آسمان‌ها به آفرينش شايسته و حساب شده‌ی اجزاي گوناگون آن است. 🌴🍃🌺📖🌺🍃🌴 🌐 کانال 🆔 @QuranvaEtrat_ch
🔰 ۳۰_بقره : ☀️ وَ إِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَ يَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَ نُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ ☀️ ✨ : ﻭ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﻳﺎﺩ ﺁﺭ ﻛﻪ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺕ ﺑﻪ ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻥ ﮔﻔﺖ: ﺑﻪ ﻳﻘﻴﻦ ﺟﺎﻧﺸﻴﻨﻲ ﺩﺭ ﺯﻣﻴﻦ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﻰﺩﻫﻢ. ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﺁﻳﺎ ﻣﻮﺟﻮﺩﻱ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺯﻣﻴﻦ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﻰﺩﻫﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺑﻪ ﻓﺴﺎﺩ ﻭ ﺗﺒﺎﻫﻲ ﺑﺮﺧﻴﺰﺩ، ﻭ ﺑﻪ ﻧﺎﺣﻖ ﺧﻮﻥﺭﻳﺰﻱ ﻛﻨﺪ ﻭ ﺣﺎﻝ ﺁﻥ ﻛﻪ ﻣﺎ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺑﺎ ﺳﺘﺎﻳﺸﺖ ﺗﺴﺒﻴﺢ ﻣﻰﮔﻮﻳﻴﻢ ﻭ ﺗﻘﺪﻳﺲ ﻣﻰﻛﻨﻴﻢ؟ [ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ] ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻣﻦ [ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺟﺎﻧﺸﻴﻦ ﻭ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻨﺶ ﺩﺭ ﺯﻣﻴﻦ ﺍﺳﺮﺍﺭﻱ ] ﻣﻰﺩﺍﻧﻢ ﻛﻪ ﺷﻤﺎ ﻧﻤﻰﺩﺍﻧﻴﺪ.(٣٠) 💥 : 🍃 : 👈 مراد از قول در (قال) تلفّظ به الفاظي با زبان و به كمك امواج هوا نيست، تا گفته شود چنين قولي درباره‌ي خداوند سبحان چگونه تصور دارد؟ بلكه وقتی گفته مي‌شود «خداوند به فرشتگان گفت»، بدين معناست كه تكويناً چنين فهم و شهودي را در آنان پديد آورد و از مشيّت خود درباره‌ي آدم پرده برداشت؛ گر چه ويژگي‌هاي آن معلوم نباشد. 🍂 : 👈 تعبير به «ربّك» به جاي تعبيرهايي مانند «قال الله» يا «قال الرحمن» و اين كه در ميان همه‌ي اسماي حسناي الهي تنها روي صفت ربوبيّت خداوند تكيه شده، براي توجه دادن به اين مطلب است كه آفرينش خليفه و جعل جانشين در زمين، از اراده‌ي ربوبي پروردگار نشأت يافته و براي رشد دادن و به كمال رساندن عالم و آدم است. 🍃 : 👈 خليفه، فعيله به معناي فاعل است، نه به معناي مفعول؛ خليفه يعني جانشينِ سابق، نه كسي كه ملحوق به ديگري است و پس از او بر جاي وي مي‌نشيند؛ گرچه برخي چنين پنداري را ارائه كردند. فرق بين «خليفة» و امام در اين است كه خليفه ناظر به گذشته و امام ناظر به آينده است. «تاء» در (خليفة) براي مبالغه است، نه تأنيث. 🍂 : 👈 تسبيح كه براي اظهار برترين مراتب تعظيم، يعني توحيد است، از «سَبْح» به معناي آمد و شد و سعي و تلاش در حركت است. البته بعضي از لغت شناسان «سَبْح» را به معناي خصوص حركت در مسير حق، بدون هر گونه ضعف و انحراف دانسته‌اند، نه مطلق حركت. 🍃 : 👈 تقديس نيز از «قَدَس» (سطلي كه از آن براي وضو و تطهير استفاده مي‌شود) به معناي تطهير است؛ و در تفاوت آن با تسبيح گفته شده: تسبيح، منزه ساختن خداوند از شريك، و تقديس، تنزيه او از هر عيبي است. 🌴🍃🌺📖🌺🍃🌴 🌐 کانال 🆔 @QuranvaEtrat_ch
🔰 ۳۱_بقره : ☀️ وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَٰؤُلَاءِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ☀️ ✨ : ﻭ ﺧﺪﺍ ﻫﻤﻪ‌ی ﻧﺎمﻫﺎ [ ﻱِ ﻣﻮﺟﻮﺩﺍﺕ ] ﺭﺍ ﺑﻪ ﺁﺩم ﺁﻣﻮﺧﺖ؛ ﺳﭙﺲ [ ﻫﻮﻳﺖ ﻭ ﺣﻘﺎﻳﻖ ﺫﺍﺕ ﻣﻮﺟﻮﺩﺍﺕ ﺭﺍ ] ﺑﻪ ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻥ ﺍﺭﺍﺋﻪ ﻛﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﻣﺮﺍ ﺍﺯ ﻧﺎمﻫﺎﻱ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺧﺒﺮ ﺩﻫﻴﺪ، ﺍﮔﺮ [ ﺩﺭ ﺍﺩﻋﺎﻱ ﺳﺰﺍﻭﺍﺭ ﺑﻮﺩﻧﺘﺎﻥ ﺑﻪ ﺟﺎﻧﺸﻴﻨﻲ ] ﺭﺍﺳﺘﮕﻮﻳﻴﺪ.(٣١) 💥 : 🍃 : 👈 الف و لام در (الأسماء) يا به جاي مضاف اليه نشسته، نظير (واشتعل الرأس شيباً) تا در نتيجه، عموم و كليّت اسماء تنها از كلمه‌ي (كلّها) استفاده شود، يا از قبيل الف و لامي است كه بر سر جمع در آمده و افاده‌ي عموم مي‌كند؛ و در نتيجه، عموم و شمول را، هم از كلمه‌ي (الأسماء) و هم از (كلّها) استفاده مي‌كنيم. 🍂 : 👈 تأنيت ضمير (كلّها) به اعتبار لفظ اسماء است. 🍃 : 👈 اِنباء به معناي مطلق گزارش است، خواه خبر مهم باشد يا نه؛ ليكن غالب موارد استعمال آن، خبر مهمّ است؛ چنان كه پيام‌آوران الهي را از آن جهت «نبيّ» مي‌گويند كه نَبأ مهم را به همراه دارند. بنابراين، تعبير از گزارش به «اِنباء»، براي اهميت معرفت اسماي الهي است. 🌴🍃🌺📖🌺🍃🌴 🌐 کانال 🆔 @QuranvaEtrat_ch
🔰 ۳۲_بقره : ☀️ قَالُوا سُبْحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّكَ أَنتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ ☀️ 🔺 : ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﺗﻮ ﺍﺯ ﻫﺮ ﻋﻴﺐ ﻭ ﻧﻘﺼﻲ ﻣﻨﺰّﻫﻲ، ﻣﺎ ﺭﺍ ﺩﺍﻧﺸﻲ ﺟﺰ ﺁ‌ن‌چه ﺧﻮﺩﺕ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺁﻣﻮﺧﺘﻪﺍﻱ ﻧﻴﺴﺖ، ﻳﻘﻴﻨﺎً ﺗﻮﻳﻲ ﻛﻪ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺩﺍﻧﺎ ﻭ ﺣﻜﻴﻤﻰ.(٣٢) 💥 : 🍃 : 👈 مقتضاي نظم ادبي در نقل گفتمان، آن است كه حرف عطف ذكر نشود. از اين رو «قالوا» بدون حرف عطف ذكر شد؛ چنان كه در «قالوا أتجعل فيها» و همچنين در موارد آينده حرف عطف ذكر نشد و نمي‌شود. 🍂 : 👈 كلمه‌ی «سبحان»، كه آيه‌ي فوق اولين مورد استعمال آن است، مصدر و مفعول مطلق براي «نسبّح» مقدّر است؛ يعني «نسبّحك تسبيحآً». «سبحان» مصدر و غير منصرف است، و نصبش بنابر مصدريت است و فعلش وجوباً حذف مي‌شود؛ و در صورتي كه غير مضاف استعمال شود، عَلَم براي تسبيح است؛ زيرا علميّت چنان كه در اعيان جريان دارد در معاني نيز جاري است. 🌴🍃🌺📖🌺🍃🌴 🌐 کانال 🆔 @QuranvaEtrat_ch
🔰 ۳۳_بقره : ☀️ قَالَ يَا آدَمُ أَنبِئْهُم بِأَسْمَائِهِمْ فَلَمَّا أَنبَأَهُم بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ أَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَ مَا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ ☀️ ✨ : [ﺧﺪﺍ] ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺍﻱ ﺁﺩم! ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻧﺎمﻫﺎﻱ ﺁﻧﺎﻥ ﺧﺒﺮ ﺩﻩ. ﭘﺲ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﻧﺎمﻫﺎﻳﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻥ ﺧﺒﺮ ﺩﺍﺩ [ﺧﺪﺍ] ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺁﻳﺎ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﻧﮕﻔﺘﻢ ﻛﻪ ﻣﻦ ﻳﻘﻴﻨﺎً ﻧﻬﺎﻥِ ﺁﺳﻤﺎﻥﻫﺎ ﻭ ﺯﻣﻴﻦ ﺭﺍ ﻣﻰﺩﺍﻧﻢ، ﻭ ﺑﻪ ﺁن‌چه ﺷﻤﺎ ﺁﺷﻜﺎﺭ ﻣﻰﻛﻨﻴﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺁن‌چه ﭘﻨﻬﺎﻥ ﻣﻰﺩﺍﺭﻳﺪ، ﺩﺍﻧﺎﻳﻢ؟(٣٣) 💥 : 🍃 : 👈 حذف حرف عطف و ذكر كلمه‌ی «قال» بدون حرف عاطف، به جهت انسجام گفتمان و محاوره است، كه قبلاً بازگو شد. 🍂 : 👈 كلمه‌ي فاء در «فلمّا أنبأهم» دليل بر تأخّر اِنباي آدم از فرمان خداوند نيست، بلكه امر خداي سبحان همان و اطاعت انسان كامل همان؛ يعني همان طور كه وقتي انسان، اراده‌ي ديدن مي‌كند فوراً مي‌بيند و وقتي اراده‌ي گفتن مي‌كند فوراً مي‌گويد و بلكه اراده‌ي نفس انسانْ همان و امتثال قوا همان، در اين جا نيز وقتي خداي سبحان اراده كرد كه آدم معلّم فرشتگان شود، اراده‌ي او همان و تعليم آدم همان. 🌴🍃🌺📖🌺🍃🌴 🌐 کانال 🆔 @QuranvaEtrat_ch
🔰 ۳۴_بقره : ☀️ وَ إِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَىٰ وَ اسْتَكْبَرَ وَ كَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ ☀️ ✨ : ﻭ [ ﻳﺎﺩ ﻛﻦ ] ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻥ ﮔﻔﺘﻴﻢ: ﺑﻪ ﺁﺩم ﺳﺠﺪﻩ ﻛﻨﻴﺪ، [ ﭘﺲ ] ﺳﺠﺪﻩ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﻣﮕﺮ ﺍﺑﻠﻴﺲ ﻛﻪ ﺳﺮ ﭘﻴﭽﻴﺪ ﻭ ﺗﻜﺒّﺮ ﻭﺭﺯﻳﺪ ﻭ ﺍﺯ ﻛﺎﻓﺮﺍﻥ ﺷﺪ.(٣٤) 💥 : 🍃 : 👈 چون دستور سجده براي آدم اهميّت خاص دارد و نكات مهمي را افاده مي‌كند، از اين رو به عنوان عطف قصه بر قصه با تكرار كلمه‌ي (إذ) ياد شد، و به صرف عطف با واو، اكتفا نشد؛ يعني خود اين جريان در خور تذكره مستقل و معناي آيه مزبور چنين است: به ياد بياور دستور ما را به ملائكه...؛ چنان که به ضمير بسنده نشد، بلكه تصريح به اسم ظاهر شد و فعل مفرد «قال» به جمع (قلنا) تبديل شد، تا مناسب فرمان سجود باشد. 🍂 : 👈 فرمان سجده در اين آيه با وساطت فرشتگان صورت نگرفت؛ زيرا ظاهراً همه‌ي اين وسايط، مأمور به امتثال اين فرمان بودند و ديگر واسطه و پيكي در اين امر وجود نداشت كه وسيط باشد نه مخاطب و مأمور. بر اين اساس،آنچه باعث شد تا به جاي «قلت» تعبير به (قلنا) به صيغه‌ي جمع آورده شود، تنها عظمت فرمان و عظمت شخصيت گوينده است و دخالت و وساطت مدبّراتِ امر، نقشي ندارد. مگر اين كه گفته شود تعبير به جمع، ممكن است از اين جهت باشد كه برخي از فرشتگان ملأ اعلي و مقرّب، واسطه‌ي ابلاغ پيامي باشند كه خود آنان، همتاي ديگر ملائكه، مشمول خطابند. 🍃 : 👈 مادّه‌ي كبر به صورت استكبار و تكبّر كه هر دو، افزون طلبي را مي‌فهماند، استعمال مي شود. البته استكبار، همچون «استقرار» و «استجابه»، مبالغه را در بر دارد؛ گرچه با طلب و فراخواني به سَمت كبر منافاتي ندارد. 🌴🍃🌺📖🌺🍃🌴 🌐 کانال 🆔 @QuranvaEtrat_ch
🔰 ۳۵_بقره : ☀️ وَ قُلْنَا يَا آدَمُ اسْكُنْ أَنتَ وَ زَوْجُكَ الْجَنَّةَ وَ كُلَا مِنْهَا رَغَدًا حَيْثُ شِئْتُمَا وَ لَا تَقْرَبَا هَٰذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمِينَ ☀️ 🔺 : ﻭ ﮔﻔﺘﻴﻢ: ﺍﻱ ﺁﺩم! ﺗﻮ ﻭ ﻫﻤﺴﺮﺕ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺑﻬﺸﺖ ﺳﻜﻮﻧﺖ ﮔﻴﺮﻳﺪ ﻭ ﺍﺯ ﻫﺮ ﺟﺎﻱ ﺁن که ﺧﻮﺍﺳﺘﻴﺪ، ﻓﺮﺍﻭﺍﻥ ﻭ ﮔﻮﺍﺭﺍ ﺑﺨﻮﺭﻳﺪ، ﻭ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺩﺭﺧﺖ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﻧﺸﻮﻳﺪ ﻛﻪ [ ﺍﮔﺮ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺷﻮﻳﺪ ] ﺍﺯ ﺳﺘﻤﻜﺎﺭﺍﻥ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﺷﺪ.(٣٥) 💥 : 🍃 : 👈 آمدن «قلنا» به صيغه‌ي متكلم مع الغير، براي تفخيم و تعظيم و به اصطلاح، ضمير «نا» براي كبريايي است، نه براي جمع. نيز ممكن است به اين اعتبار باشد كه در ابلاغ اين فرمان، مدبرات امر، واسطه بودند و گويا خداوند مي‌فرمايد: ما و فرشتگان به آدم چنين گفتيم. 🍂 : 👈 سكون در «اُسْكُن»، در برابر اضطرابِ حاصل از بي‌مأوايي يا مانند آن و به معناي آرامش است، نه در برابر حركت. جمله‌ي «شما در اين جا ساكن باشيد» بدين معناست كه در بهشت آسوده خاطر بيارميد. 🍃 : 👈 تعبير به «زوج» به جاي «زوجه» (با آن‌كه مقصود «حوّا» زوجه‌ي آدم است) از اين روست كه زوج، از زوجه فصيحتر است؛ و فصحا به همسر مؤنث، زوج اطلاق مي‌كنند، نه زوجه؛ زيرا اين كلمه اسم است، نه وصف. از اين رو علامت تأنيث نمي‌پذيرد. 🍂 : 👈 كلمه‌ي «رغداً» به نظر برخي مفسران به معناي «واسعاً هنيئاً»؛ و به تعبير برخي لغويان «طيّباً واسعاً» است؛ يعني دو مفهوم وسعت (فراواني) و گوارايي در معناي آن نهفته است. 🍃 : 👈 كلمه‌ي «حيث» ظرف مكان است، در برابر «حين» كه ظرف زمان است و «حيث شئتما» به معناي «هر كجا كه خواهيد» است، نه «هر گونه كه خواستيد». 🍂 : 👈 «كان» در «فتكونا من الظالمين» به معناي «صار» است؛ يعني «فتصيرا من الظالمين». 🌴🍃🌺📖🌺🍃🌴 🌐 کانال 🆔 @QuranvaEtrat_ch
🔰 ۳۶_بقره : ☀️ فَأَزَلَّهُمَا الشَّيْطَانُ عَنْهَا فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا كَانَا فِيهِ وَ قُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَ لَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَ مَتَاعٌ إِلَىٰ حِينٍ ☀️ ✨ : ﭘﺲ ﺷﻴﻄﺎﻥ، ﻫﺮ ﺩﻭ ﺭﺍ ﺍﺯ [ ﻃﺮﻳﻖ ] ﺁﻥ ﺩﺭﺧﺖ ﻟﻐﺰﺍﻧﻴﺪ ﻭ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺁﻧﭽﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺑﻮﺩﻧﺪ [ ﭼﻪ ﻣﻘﺎم ﻭ ﻣﺮﺗﺒﻪ ﻣﻌﻨﻮﻱ ، ﻭ ﭼﻪ ﻣﻨﺰﻟﺖ ﻭ ﺟﺎﻳﮕﺎﻩ ﻇﺎﻫﺮﻱ ] ﺑﻴﺮﻭﻥ ﻛﺮﺩ. ﻭ ﻣﺎ ﮔﻔﺘﻴﻢ: [ ﺍﻱ ﺁﺩم ﻭ ﺣﻮﺍ ﻭ ﺍﻱ ﺍﺑﻠﻴﺲ ! ] ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﺩﺷﻤﻦ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮﻳﺪ [ ﻭ ﺗﺎ ﺍﺑﺪ، ﺑﻴﻦ ﺷﻤﺎ ﺁﺩﻣﻴﺎﻥ ﻭ ﺍﺑﻠﻴﺴﻴﺎﻥ ﺻﻠﺢ ﻭ ﺻﻔﺎﻳﻲ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ، ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺟﺎﻳﮕﺎﻩ ] ﻓﺮﻭﺩ ﺁﻳﻴﺪ ﻭ ﺑﺮﺍﻱ ﺷﻤﺎ ﺩﺭ ﺯﻣﻴﻦ، ﻗﺮﺍﺭﮔﺎﻫﻲ [ ﺑﺮﺍﻱ ﺯﻧﺪﮔﻲ ] ﻭ ﺗﺎ ﻣﺪﺗﻲ ﻣﻌﻴﻦ، ﻭﺳﻴﻠﻪ‌ی ﺑﻬﺮﻩ‌ﻭﺭﻱ ﺍﻧﺪﻛﻲ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ.(٣٦) 💥 : 🍃 : 👈 «ازلال» از زلّت (لغزش) به معناي لغزاندن و به لغزش وا داشتن است. 🍂 : 👈 اسناد فعل اخراج به شيطان، با آن‌كه خداوند آن‌ها را از منزلتي كه داشتند اخراج كرد، به اين جهت است كه شيطان سبب اخراج بود و با وسوسه‌ي او خروج تحقق يافت. 🍃 : 👈 مراد از «ما» در «ممّا كانا فيه»، همان نعمت و منزلتي است كه آدم و حوا در آن قرار داشتند و تفخيم و تعظيم را مي‌فهماند. 🍂 : 👈 اصل عداوت از تعدّي و تجاوز است؛ و دويدن را از جهت تجاوزِ قَدَم «عَدْو» مي‌گويند و هر كسي كه از حدّ خود تجاوز كند و به حريم حقوقي ديگري برسد، عدوّ او محسوب مي‌گردد؛ و چنين تجاوزي خوي اصلي ابليس نسبت به انسان است. 🌴🍃🌺📖🌺🍃🌴 🌐 کانال 🆔 @QuranvaEtrat_ch
🔰 ۳۷_بقره : ☀️ فَتَلَقَّىٰ آدَمُ مِن رَّبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ ☀️ ✨ : ﭘﺲ ﺁﺩم ﻛﻠﻤﺎﺗﻲ ﺭﺍ [ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻛﻠﻤﻪ‌ی ﺍﺳﺘﻐﻔﺎﺭ ﻭ ﺗﻮﺳّﻞ ﺑﻪ ﺍﻫﻞﺑﻴﺖ (ﻋﻠﻴﻬﻢﺍﻟﺴﻠﺎم) ﻛﻪ ﻣﺎﻳﻪ‌ی ﺗﻮﺑﻪ ﻭ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ ﺑﻮﺩ] ﺍﺯ ﺳﻮﻱ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺵ ﺩﺭﻳﺎﻓﺖ ﻛﺮﺩ ﻭ [ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ] ﺗﻮﺑﻪﺍﺵ ﺭﺍ ﭘﺬﻳﺮﻓﺖ؛ ﺯﻳﺮﺍ ﺍﻭ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺗﻮﺑﻪ ﭘﺬﻳﺮ ﻭ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺍﺳﺖ.(٣٧) 💥 : 🍃 : 👈 (تَلَقّي: دریافت کردن و قبول کردن) دریافت کرد. 🍂 : 👈 فعل «تاب» هرگاه به خداوند استناد پيدا كند، با «عَلیٰ» و در صورت استناد به عبد، با «إلیٰ» استعمال مي‌شود؛ زيرا در صورت اوّل، معناي اشفاق و عطف (اشفاق لطف و رحمت و توجه و انعطاف) را دربر دارد و روشن است كه اين دو مادّه با «عَلیٰ» به كار مي‌رود و گفته مي‌شود: «أشفق عليه» و «عطف عليه»؛ و در صورت دوم معناي رجوع و بازگشت دارد و شكّي نيست كه «رجع» با «إلیٰ» استعمال مي‌شود و صِلِه‌ي هر معنايي مناسب با همان معناست. 🌴🍃🌺📖🌺🍃🌴 🌐 کانال 🆔 @QuranvaEtrat_ch
🔰 ۶۰_بقره: ☀️ وَ إِذِ اسْتَسْقَىٰ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِ فَقُلْنَا اضْرِب بِّعَصَاكَ الْحَجَرَ فَانفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْنًا قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُنَاسٍ مَّشْرَبَهُمْ كُلُوا وَاشْرَبُوا مِن رِّزْقِ اللَّهِ وَ لَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ ☀️ 🔺 : ﻭ [ﻳﺎﺩ ﻛﻨﻴﺪ] ﺁﻥﮔﺎﻩ ﻛﻪ ﻣﻮﺳﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﻗﻮﻣﺶ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﺁﺏ ﻛﺮﺩ، ﭘﺲ ﮔﻔﺘﻴﻢ: ﻋﺼﺎﻳﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺳﻨﮓ ﺑﺰﻥ. ﭘﺲ ﺩﻭﺍﺯﺩﻩ ﭼﺸﻤﻪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺟﻮﺷﻴﺪ ﺑﻪ ﻃﻮﺭﻱ ﻛﻪ ﻫﺮ ﮔﺮﻭﻫﻲ [ﺍﺯ ﺩﻭﺍﺯﺩﻩ ﮔﺮﻭﻩ ﺑﻨﻲﺍﺳﺮﺍﺋﻴﻞ] ﭼﺸﻤﻪ‌ی ﻭﻳﮋﻩ‌ی ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺷﻨﺎﺧﺖ. [ﻭ ﮔﻔﺘﻴﻢ:] ﺍﺯ ﺭﻭﺯﻱِ ﺧﺪﺍ ﺑﺨﻮﺭﻳﺪ ﻭ ﺑﻴﺎﺷﺎﻣﻴﺪ ﻭ ﺗﺒﻬﻜﺎﺭﺍﻧﻪ ﺩﺭ ﺯﻣﻴﻦ ﻓﺘﻨﻪ ﻭ ﺁﺷﻮﺏ ﺑﺮﭘﺎ ﻧﻜﻨﻴﺪ. (٦٠) ✍ : 🍃 : 👈 «استسقاء» به معناى «پى‌جويى از آب و سيراب شدن» است. 🍂 : 👈 «انفجرت» از مادّه‌ی «فجر» به معناى «شكافتن» گرفته شده است؛ و واژه‌ی «انبجاس» که به مفهوم «جوشيدن و بيرون جستن تدريجى و اندك اندك آب»، اخصّ از «انفجار» است. با اين بيان، نخست «انبجاس» است و در مرحله بعد «انفجار». 🍃 : 👈 «عين» از واژه‌هايى است كه مفاهيم گوناگونى دارد؛ امّا در اينجا به معناى «چشمه» است. 🍂 : 👈 «لا تعثوا» از واژه‌ی «عثاء» به معناى «شدّت تباهى و سركشى» گرفته شده و در اينجا بصورت نهى آمده است. 📚 🌐 کانال علیهم‌السلام 🍃🍃🌸🌸🍃🍃🌸🌸🍃🍃 http://eitaa.com/joinchat/2739666977Ca2e48f9f4a •┈┈••✾•🍃🌸🕊•✾••┈┈•
🔰 ۶۱_بقره: ☀️وَ إِذْ قُلْتُمْ يَا مُوسَىٰ لَن نَّصْبِرَ عَلَىٰ طَعَامٍ وَاحِدٍ فَادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُخْرِجْ لَنَا مِمَّا تُنبِتُ الْأَرْضُ مِن بَقْلِهَا وَ قِثَّائِهَا وَ فُومِهَا وَ عَدَسِهَا وَ بَصَلِهَا قَالَ أَتَسْتَبْدِلُونَ الَّذِي هُوَ أَدْنَىٰ بِالَّذِي هُوَ خَيْرٌ اهْبِطُوا مِصْرًا فَإِنَّ لَكُم مَّا سَأَلْتُمْ وَ ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَ الْمَسْكَنَةُ وَ بَاءُوا بِغَضَبٍ مِّنَ اللَّهِ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ كَانُوا يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَ يَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ الْحَقِّ ذَٰلِكَ بِمَا عَصَوا وَّ كَانُوا يَعْتَدُونَ 🔺 : ﻭ [ﻳﺎﺩ ﻛﻨﻴﺪ] ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﮔﻔﺘﻴﺪ: ﺍﻱ ﻣﻮﺳﻲ! ﻣﺎ ﻫﺮﮔﺰ ﺑﺮ ﻳﻚ ﻧﻮﻉ ﻏﺬﺍ ﺻﺒﺮ ﻧﻤﻰﻛﻨﻴﻢ، ﭘﺲ ﺍﺯ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺕ ﺑﺨﻮﺍﻩ ﺗﺎ ﺍﺯ ﺁن‌چه ﺯﻣﻴﻦ ﻣﻰﺭﻭﻳﺎﻧﺪ، ﺍﺯ ﺳﺒﺰﻱ ﻭ ﺧﻴﺎﺭ ﻭ ﺳﻴﺮ ﻭ ﻋﺪﺱ ﻭ ﭘﻴﺎﺯﺵ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﺎ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﻛﻨﺪ . [ﻣﻮﺳﻲ] ﮔﻔﺖ: ﺁﻳﺎ ﺷﻤﺎ ﺑﻪ ﺟﺎﻱ ﻏﺬﺍﻱ ﺑﻬﺘﺮ، ﻏﺬﺍﻱ ﭘﺴﺖ‌ﺗﺮ ﺭﺍ ﻣﻰﺧﻮﺍﻫﻴﺪ؟! [ﺍﻛﻨﻮﻥ ﻛﻪ ﭼﻨﻴﻦ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﻧﺎﺭﻭﺍﻳﻲ ﺩﺍﺭﻳﺪ] ﺑﻪ ﺷﻬﺮﻱ ﻓﺮﻭﺩ ﺁﻳﻴﺪ ﻛﻪ ﺁن‌چه ﺧﻮﺍﺳﺘﻴﺪ، ﺑﺮﺍﻱ ﺷﻤﺎ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﻭ [ﺩﺍﻍِ] ﺧﻮﺍﺭﻱ ﻭ ﺑﻴﭽﺎﺭﮔﻲ ﻭ ﻧﻴﺎﺯ ﺑﺮ ﺁﻧﺎﻥ ﺯﺩﻩ ﺷﺪ ﻭ ﺳﺰﺍﻭﺍﺭ ﺧﺸﻢ ﺧﺪﺍ ﺷﺪﻧﺪ؛ ﺍﻳﻦ [ﺧﻮﺍﺭﻱ ﻭ ﺧﺸﻢ] ﺑﻪ ﺳﺒﺐ ﺁﻥ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺑﻪ ﺁﻳﺎﺕ ﺧﺪﺍ ﻛﻔﺮ ﻣﻰﻭﺭﺯﻳﺪﻧﺪ ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻧﺎﺣﻖ ﻣﻰﻛﺸﺘﻨﺪ؛ ﺍﻳﻦ [ﻛﻔﺮﻭﺭﺯﻱ ﻭ ﻛﺸﺘﻦ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺍﻥ] ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ﺁﻥ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ [ﺍﺯ ﻓﺮﻣﺎﻥِ ﻣﻦ] ﺳﺮﭘﻴﭽﻲ ﻧﻤﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﭘﻴﻮﺳﺘﻪ [ﺍﺯ ﺣﺪﻭﺩ ﺣﻖ] ﺗﺠﺎﻭﺯ ﻣﻰﻛﺮﺩﻧﺪ. (٦١) 🌐 کانال علیهم‌السلام 🍃🍃🌸🌸🍃🍃🌸🌸🍃🍃 http://eitaa.com/joinchat/2739666977Ca2e48f9f4a •┈┈••✾•🍃🌸🕊•✾••┈┈•
🔰 ۶۲_بقره: ☀️ إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ الَّذِينَ هَادُوا وَ النَّصَارَىٰ وَ الصَّابِئِينَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ عَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لَا هُمْ يَحْزَنُونَ ☀️ 🔺 : ﻣﺴﻠﻤﺎً ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ [ﺑﻪ ﻇﺎﻫﺮ] ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ، ﻭ ﻳﻬﻮﺩﻱﻫﺎ ﻭ ﻧﺼﺮﺍﻧﻲﻫﺎ ﻭ ﺻﺎﺑﺌﻲﻫﺎ ﻫﺮ ﻛﺪﺍﻣﺸﺎﻥ [ﺍﺯ ﺭﻭﻱ ﺣﻘﻴﻘﺖ] ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﻭ ﺭﻭﺯ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﻧﺪ ﻭ ﻛﺎﺭ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﺍﻧﺠﺎم ﺩﻫﻨﺪ، ﺑﺮﺍﻱ ﺁﻧﺎﻥ ﻧﺰﺩ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺷﺎﻥ ﭘﺎﺩﺍﺷﻲ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﻭ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺍﺳﺖ، ﻭ ﻧﻪ ﺑﻴﻤﻰ ﺑﺮ ﺁﻧﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻧﻪ ﺍﻧﺪﻭﻫﮕﻴﻦ ﺷﻮﻧﺪ. (٦٢) ✨ : : مقصود از «الذين هادوا» كساني هستند كه يهودي شدند (هادوا: صاروا يهوداً). يهود اسم جمع و مفرد آن يهودي است (همانند روم و رومي)؛ و وجه تسميه‌ی يهود بدين نام آن است كه منسوب به «يهوذا» پسر ارشد حضرت يعقوب (عليه‌السلام) هستند (و ذال آن از باب تخفيف به دال تبديل شده است) چنان كه روايتي از معاني الأخبار آن را تأييد مي‌كند. يا اين كه مشتق از «هَوْد» به معناي توبه و بازگشت است و نام گذاري آنان بدين نام براي آن است كه از گوساله پرستي بازگشتند و حضرت موسی (عليه‌السلام) از زبان آنان به خداوند عرضه داشت: ما به سوي تو بازگشته‌ايم؛ (إنّا هدنا إليك) يا چون از شريعت حضرت موسی (عليه‌السلام) يا از شريعت اسلام بازگشتند. از يهود در قرآن كريم با تعابير مختلف: (الذين هادوا) در ده مورد، و (هوداً) در سه مورد و (اليهود) در هفت مورد ياد شده است. 📚 ، ج5، ص32. 🌐 کانال علیهم‌السلام 🍃🍃🌸🌸🍃🍃🌸🌸🍃🍃 http://eitaa.com/joinchat/2739666977Ca2e48f9f4a •┈┈••✾•🍃🌸🕊•✾••┈┈•
🔰 ✅ آیه_۶۷_بقره: ☀️وَ إِذْ قَالَ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِ إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَن تَذْبَحُوا بَقَرَةً قَالُوا أَتَتَّخِذُنَا هُزُوًا قَالَ أَعُوذُ بِاللَّهِ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ☀️ 🔺 : (استاد انصاریان) ﻭ [ﻳﺎﺩ ﻛﻨﻴﺪ] ﺯﻣﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﻣﻮﺳﻲ ﺑﻪ ﻗﻮﻣﺶ ﮔﻔﺖ: ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﻣﻰﺩﻫﺪ ﮔﺎﻭﻱ ﺭﺍ ﺫﺑﺢ ﻛﻨﻴﺪ، ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﺁﻳﺎ ﻣﺎ ﺭﺍ ﻣﺴﺨﺮﻩ ﻣﻰﻛﻨﻲ؟! ﮔﻔﺖ: ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﭘﻨﺎﻩ ﻣﻰﺑﺮم ﺍﺯ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺍﺯ ﻧﺎﺩﺍﻧﺎﻥ ﺑﺎﺷﻢ. (٦٧) ✨ : 🍃 : 👈 منظور از بقره، صنف خاص آن، يعني گاو ماده است، نه نر و لفظ «تا» براي تأنيث است، نه وحدت تا از قبيل تمر و تمره باشد. 🍂 : 👈 «هزواً» از «هَزَأَ يَهْزَأُ»، نزد مشهور اهل لغت و مفسّران به معناي تمسخر و استهزاست؛ و از جهت وزن و هيئت و قبول وجوه چهارگانه، همانند كُفُْؤَاً (با ضمّه وسط يا سكون آن و در هر دو صورت با همزه يا بدون آن) است. 📚 تفسیر تسنیم، ج۵، ص۱۷۷و۱۷۸. 🌐 کانال علیهم‌السلام 🍃🍃🌸🌸🍃🍃🌸🌸🍃🍃 http://eitaa.com/joinchat/2739666977Ca2e48f9f4a •┈┈••✾•🍃🌸🕊•✾••┈┈•
🔰 ۶۸_بقره: ☀️قَالُوا ادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّن لَّنَا مَا هِيَ قَالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ لَّا فَارِضٌ وَ لَا بِكْرٌ عَوَانٌ بَيْنَ ذَٰلِكَ فَافْعَلُوا مَا تُؤْمَرُونَ☀️ 🔺 :(استاد انصاریان) ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﺍﺯ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺕ ﺑﺨﻮﺍﻩ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﺎ ﺑﻴﺎﻥ ﻛﻨﺪ ﻛﻪ ﺁﻥ ﮔﺎﻭ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﮔﺎﻭﻱ ﺑﺎﺷﺪ؟ ﮔﻔﺖ: ﺍﻭ ﻣﻰﻓﺮﻣﺎﻳﺪ ﻛﻪ ﺁﻥ ﮔﺎﻭﻱ ﺍﺳﺖ ﻧﻪ ﭘﻴﺮ ﺍﺯ ﻛﺎﺭﻣﺎﻧﺪﻩ، ﻧﻪ ﺟﻮﺍﻥ ﻧﺎﺭﺳﻴﺪﻩ، [ﺑﻠﻜﻪ] ﮔﺎﻭﻱ ﻣﻴﺎﻥ ﺍﻳﻦ ﺩﻭ ﻧﻮﻉ ﮔﺎﻭ ﺍﺳﺖ. ﭘﺲ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺩﺍﺩﻩﺍﻧﺪ، ﺍﻧﺠﺎم ﺩﻫﻴﺪ. (٦٨) ✨ : 🍃 : 👈 به روشنى بيان مى كند. 🍂 : 👈 گاو بزرگ و سالخورده. 🍃 : 👈 گاو كوچكى كه هنوز بار برنداشته است. 🍂 : 👈 گاو جوان. 📚 تفسیر مجمع البیان. 🌐 کانال علیهم‌السلام 🍃🍃🌸🌸🍃🍃🌸🌸🍃🍃 http://eitaa.com/joinchat/2739666977Ca2e48f9f4a •┈┈••✾•🍃🌸🕊•✾••┈┈•
🔰 ۶۹_بقره : ☀️ قَالُوا ادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّن لَّنَا مَا لَوْنُهَا قَالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ صَفْرَاءُ فَاقِعٌ لَّوْنُهَا تَسُرُّ النَّاظِرِينَ ☀️ 🔺 : (استاد انصاریان) ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﺍﺯ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺕ ﺑﺨﻮﺍﻩ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﺎ ﺗﻮﺿﻴﺢ ﺩﻫﺪ ﺭﻧﮕﺶ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺑﺎﺷﺪ؟ ﮔﻔﺖ: ﺧﺪﺍ ﻣﻰﮔﻮﻳﺪ: ﮔﺎﻭﻱ ﺍﺳﺖ ﺯﺭﺩ ﻭ ﺭﻧﮕﺶ ﺭﻭﺷﻦ ﻛﻪ ﺑﻴﻨﻨﺪﮔﺎﻥ ﺭﺍ ﺷﺎﺩ ﻭ ﻣﺴﺮﻭﺭ ﻣﻰﻛﻨﺪ. (٦٩) ✨ : 🍃 : 👈 رنگ؛ به معنی جنس و نوع نیز می‌آید. 🍂 : 👈 زرد رنگ؛ مؤنث اَصْفَر است. 🍃 : 👈 زردی شدید؛ و به معنای صاف و خالص و یکدست است که غالباً در رنگ زرد استعمال شده است. 🍂 : 👈 از سرور به معنای شادی است و راغب آن را شادی مکتوم در قلب گفته است. 📚 قاموس قرآن (قرشی). 🌐 کانال علیهم‌السلام 🍃🍃🌸🌸🍃🍃🌸🌸🍃🍃 http://eitaa.com/joinchat/2739666977Ca2e48f9f4a •┈┈••✾•🍃🌸🕊•✾••┈┈•
🔰 ۷۰_بقره : ☀️ قَالُوا ادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّن لَّنَا مَا هِيَ إِنَّ الْبَقَرَ تَشَابَهَ عَلَيْنَا وَ إِنَّا إِن شَاءَ اللَّهُ لَمُهْتَدُونَ ☀️ 🔺 : (استاد انصاریان) ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﺍﺯ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺕ ﺑﺨﻮﺍﻩ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﺎ ﺑﻴﺎﻥ ﻛﻨﺪ ﻛﻪ [ ﻧﻬﺎﻳﺘﺎً ﺁﻥ ﮔﺎﻭ ] ﭼﻪ ﮔﺎﻭﻱ ﺍﺳﺖ؟ ﺯﻳﺮﺍ ﺍﻳﻦ ﮔﺎﻭ ﺑﺮ ﻣﺎ ﻣُﺒﻬﻢ ﻭ ﻣُﺸﺘﺒﻪ ﺷﺪﻩ، ﻭ ﺍﮔﺮ ﺧﺪﺍ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ [ ﺑﻪ ﺷﻨﺎﺧﺖ ﺁﻥ ] ﻫﺪﺍﻳﺖ ﺧﻮﺍﻫﻴﻢ ﺷﺪ. (٧٠) ✨ : 🍃 : 👈 بخواه؛ از «دعو» به معنای خواندن و حاجت خواستن و استمداد است و گاهی مطلق خواندن از آن منظور است. 🍂 : 👈 مشتبه شده است؛ «شَبَه» به معنای مثل و نظیر است؛ همچنین است شبیه؛ شبهه آن است که دو چیز در اثر مماثلت از همدیگر تشخیص داده نشوند. 🍃 : 👈 اگر خدا بخواهد. 🍂 : 👈 هدایت شدگان؛ هدایت به معنای ارشاد و راهنمایی از روی لطف و خیرخواهی است. 📚 قاموس قرآن. 🌐 کانال علیهم‌السلام 🍃🍃🌸🌸🍃🍃🌸🌸🍃🍃 http://eitaa.com/joinchat/2739666977Ca2e48f9f4a •┈┈••✾•🍃🌸🕊•✾••┈┈•
〰〰 🔸🍃🌸﷽🌸🍃🔸〰〰 🔰 ۷۱_بقره : ☀️ قَالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ لَّا ذَلُولٌ تُثِيرُ الْأَرْضَ وَ لَا تَسْقِي الْحَرْثَ مُسَلَّمَةٌ لَّا شِيَةَ فِيهَا قَالُوا الْآنَ جِئْتَ بِالْحَقِّ فَذَبَحُوهَا وَ مَا كَادُوا يَفْعَلُونَ ☀️ 🔺 : (استاد انصاریان) ﮔﻔﺖ: ﺍﻭ ﻣﻰﮔﻮﻳﺪ: ﮔﺎﻭﻱ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻧﻪ ﺭﺍم ﺍﺳﺖ ﺗﺎ ﺯﻣﻴﻦ ﺭﺍ ﺷﺨﻢ ﺯﻧﺪ ﻭ ﻧﻪ ﺯﺭﺍﻋﺖ ﺭﺍ ﺁﺑﻴﺎﺭﻱ ﻧﻤﺎﻳﺪ؛ [ ﺍﺯ ﻫﺮ ﻋﻴﺐ ﻭ ﻧﻘﺼﻲ ] ﺳﺎﻟﻢ ﺍﺳﺖ، ﻭ ﺭﻧﮕﻲ ﻣﺨﺎﻟﻒ ﺭﻧﮓ ﺍﺻﻠﻲ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻧﻴﺴﺖ؛ ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﺍﻛﻨﻮﻥ ﺣﻖ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﺎ ﺁﻭﺭﺩﻱ. ﭘﺲ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺫﺑﺢ ﻛﺮﺩﻧﺪ، ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺑﻮﺩ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺍﺟﺮﺍ ﻧﻜﻨﻨﺪ! (٧١) ✨ : 🍃 : 👈 گاوى كه براثر كار زياد، ازكارافتاده شده است. 🍂 : 👈 شخم مى‌زند و شيار مى‌كَند. 🍃 : 👈 كشتزار يا مزرعه. 🍂 : 👈 بدون عيب و نقص. 🍃 : 👈 يك رنگ كامل. 📚 تفسیر مجمع البیان، ذیل آیه. 🌾🍀🌺🦋🌺🍀🌾 http://eitaa.com/joinchat/2739666977Ca2e48f9f4a ࿐🌸❒○ 🌼 ‌○❒🌸࿐
〰〰 🔸🍃🌸﷽🌸🍃🔸〰〰 🔰 ۷۲_بقره : ☀️ وَ إِذْ قَتَلْتُمْ نَفْسًا فَادَّارَأْتُمْ فِيهَا وَ اللَّهُ مُخْرِجٌ مَّا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ ☀️ 🔺 : (استاد انصاریان) ﻭ [ ﻳﺎﺩ ﻛﻨﻴﺪ ] ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﻛﺴﻲ ﺭﺍ ﻛﺸﺘﻴﺪ ﻭ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ‌‌ی [ ﻗﺎﺗﻞ ] ﺍﻭ ﺑﻪ ﻧﺰﺍﻉ ﻭ ﺳﺘﻴﺰ ﺑﺮﺧﺎﺳﺘﻴﺪ؛ ﻭ ﺧﺪﺍ ﺁﺷﻜﺎﺭ ﻛﻨﻨﺪﻩ‌ی ﭼﻴﺰﻱ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﻣﻰﺩﺍﺷﺘﻴﺪ. (٧٢) ✨ : 🍃 : 👈 كشمكش كرديد. «ادّارأتم» از ريشه‌ی «دَرْء» به معناي دفع و اصل آن «تَدارَأتُم» (با تبديل تاء به دال و ادغام در دال فاءالفعل و سپس آوردن همزه وصل در ابتداي كلمه) است. تدافع به معناي دفع هر يك، چيزي را از خود و گذاشتن آن برعهده‌ی ديگري است و ممكن است به معناي مطلق تخاصم و دشمني با يكديگر باشد (نه به معناي تدافع)؛ زيرا در تخاصم، هركدام از دو طرف خصومت، جنايت يا جرم را از خود دفع كرده، به ديگري نسبت مي‌دهد. 🍂 : 👈 مرجع ضمير در (فيها) يا نفس مقتوله است يا «قتله»اي كه از فعل «قتلتم» فهميده مي‌شود يا «تهمت» مستفاد از كلام. 🍃 : 👈 آشكارسازنده. 📚 مجمع البیان، ذیل آیه 📚 تسنیم، ج۵، ص۱۸۵. 🌾🍀🌺🦋🌺🍀🌾 http://eitaa.com/joinchat/2739666977Ca2e48f9f4a ࿐🌸❒○ 🌼 ‌○❒🌸࿐
〰〰 🔸🍃🌸﷽🌸🍃🔸〰〰 🔰 ۷۳_بقره : ☀️ فَقُلْنَا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِهَا كَذَٰلِكَ يُحْيِي اللَّهُ الْمَوْتَىٰ وَ يُرِيكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ ☀️ 🔺 : (استاد انصاریان) ﭘﺲ ﮔﻔﺘﻴﻢ: ﭘﺎﺭﻩﺍﻱ ﺍﺯ ﺁﻥ [ ﮔﺎﻭ ﺫﺑﺢ ﺷﺪﻩ ] ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻘﺘﻮﻝ ﺑﺰﻧﻴﺪ [ ﺗﺎ ﺯﻧﺪﻩ ﺷﻮﺩ ﻭ ﻗﺎﺗﻞ ﺭﺍ ﻣﻌﺮﻓﻲ ﻛﻨﺪ ]. ﺧﺪﺍ ﻣﺮﺩﮔﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﻳﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﺯﻧﺪﻩ ﻣﻰﻛﻨﺪ ﻭ ﻧﺸﺎﻧﻪﻫﺎﻱِ [ ﻗﺪﺭﺕ ﻭ ﺭﺑﻮﺑﻴّﺖ ] ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﻰﺩﻫﺪ، ﺗﺎ ﺑﻴﻨﺪﻳﺸﻴﺪ. (٧٣) ✨ : 🍃 : 👈 ضمير در «اضربوه» به نفس، در جمله (و إذ قتلتم نفساً) باز مي‌گردد و وجه مذكّر بودن آن (با آن كه «نفس» مؤنث به حساب مي‌آيد) به اعتبار مرد بودن آن مقتول يا به اعتبار اطلاق عنوان «شخص» يا «قتيل» بر اوست؛ و اين كه رجل يا شخص يا قتيل بودن نفس، اعتبار شده و مؤنث بودن خود نفس، ملاحظه نشده، ممكن است به اين جهت باشد كه در صورت تأنيث ضمير (اضربوها ببعضها) روشن نمي‌شد كه مضروب، مقتول بود يا بقره، و مراد از «بعضها» بعضي از مقتول بود يا بعضي از بقره. 📚 تفسیر تسنیم، ج۵، ص۱۸۶ 🌾🍀🌺🦋🌺🍀🌾 http://eitaa.com/joinchat/2739666977Ca2e48f9f4a ࿐🌸❒○ 🌼 ‌○❒🌸࿐
〰〰 🔸🍃🌸﷽🌸🍃🔸〰〰 🔰 ۷۴_بقره : ☀️ ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُم مِّن بَعْدِ ذَٰلِكَ فَهِيَ كَالْحِجَارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً وَ إِنَّ مِنَ الْحِجَارَةِ لَمَا يَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهَارُ وَ إِنَّ مِنْهَا لَمَا يَشَّقَّقُ فَيَخْرُجُ مِنْهُ الْمَاءُ وَ إِنَّ مِنْهَا لَمَا يَهْبِطُ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ وَ مَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ ☀️ 🔺 (استاد انصاریان) : ﺳﭙﺲ ﺩﻝ‌ﻫﺎﻱ ﺷﻤﺎ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺁﻥ [ ﻣﻌﺠﺰﻩ ﺷﮕﻔﺖ ﺍﻧﮕﻴﺰ ] ﺳﺨﺖ ﺷﺪ، ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺳﻨﮓ ﻳﺎ ﺳﺨﺖ‌ﺗﺮ؛ ﺯﻳﺮﺍ ﭘﺎﺭﻩﺍﻱ ﺍﺯ ﺳﻨﮓ‌ﻫﺎﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺁن‌ها ﻧﻬﺮﻫﺎ ﻣﻰﺟﻮﺷﺪ، ﻭ ﭘﺎﺭﻩﺍﻱ ﺍﺯ ﺁن‌ها ﻣﻰﺷﻜﺎﻓﺪ ﻭ ﺁﺏ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﻣﻰﺁﻳﺪ، ﻭ ﭘﺎﺭﻩﺍﻱ ﺍﺯ ﺁن‌ها ﺍﺯ ﺗﺮﺱ ﺧﺪﺍ [ ﺍﺯ ﺑﻠﻨﺪﻱ ] ﺳﻘﻮﻁ ﻣﻰﻛﻨﺪ؛ ﻭ ﺧﺪﺍ ﺍﺯ ﺁﻧﭽﻪ ﺍﻧﺠﺎم ﻣﻰﺩﻫﻴﺪ ﺑﻲﺧﺒﺮ ﻧﻴﺴﺖ. (٧٤) ✨ :[۱] 🍃 : 👈 سخت شد. 🍂 : 👈 میجوشد و بیرون می‌آید. 🍃 : 👈 فرود می‌آید. 🍂 : 👈 غفلت‌زده و ناآگاه. 📚 [۱]: تفسیر مجمع البیان، ذیل آیه 🌾🍀🌺🦋🌺🍀🌾 http://eitaa.com/joinchat/2739666977Ca2e48f9f4a ࿐🌸❒○ 🌼 ‌○❒🌸࿐
〰〰 🔸🍃🌸﷽🌸🍃🔸〰〰 🔰 ۷۵_بقره : ☀️ أَفَتَطْمَعُونَ أَن يُؤْمِنُوا لَكُمْ وَ قَدْ كَانَ فَرِيقٌ مِّنْهُمْ يَسْمَعُونَ كَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ يُحَرِّفُونَهُ مِن بَعْدِ مَا عَقَلُوهُ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ ☀️ 🔺 (استاد انصاریان) : ﺁﻳﺎ [ ﺷﻤﺎ ﻣﺮﺩم ﻣﺆﻣﻦ ] ﺍﻣﻴﺪ ﺩﺍﺭﻳﺪ ﻛﻪ [ ﺁﻥ ﺳﺨﺖ ﺩﻟﺎﻥ ] ﺑﻪ [ ﺩﻳﻦ ] ﺷﻤﺎ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺑﻴﺎﻭﺭﻧﺪ؟! ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﮔﺮﻭﻫﻲ ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻠﺎم ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﻣﻰﺷﻨﻴﺪﻧﺪ، ﺳﭙﺲ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺁﻧﻜﻪ [ ﻣﻌﻨﺎ ﻭ ﻣﻔﻬﻮﻣﺶ ﺭﺍ ] ﺩﺭﻙ ﻣﻰﻛﺮﺩﻧﺪ، [ ﺑﻪ ﺳﺒﺐ ﺩﻧﻴﺎﻃﻠﺒﻲ ﻭ ﺍﻣﻮﺭ ﻣﺎﺩﻱ ] ﺑﻪ ﺩﻟﺨﻮﺍﻩ ﺧﻮﺩ ﺗﻐﻴﻴﺮﺵ ﻣﻰﺩﺍﺩﻧﺪ، ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺗﻲ ﻛﻪ ﻣﻰﺩﺍﻧﺴﺘﻨﺪ [ ﺑﻪ ﻛﻠﺎم ﺧﺪﺍ ﻭ ﺑﻪ ﻣﺮﺩم ﺟﻮﻳﺎﻱ ﺣﻖ ﺧﻴﺎﻧﺖ ﻣﻰﻛﻨﻨﺪ ]. (٧٥) ✨ : 🍃 : 👈 (طمع: آرزو، امید)؛ آیا امید دارید؟ 🍂 : 👈 (تحریف : دست بردن در کلام صریح و چند وجهی کردن آن)؛ آن را تغییر می‌دهند. 🍃 : (عقل: فهم، معرفت، درک)؛ آن را فهمیدند. 🌾🍀🌺🦋🌺🍀🌾 http://eitaa.com/joinchat/2739666977Ca2e48f9f4a ࿐🌸❒○ 🌼 ‌○❒🌸࿐
〰〰 🔸🍃🌸﷽🌸🍃🔸〰〰 🔰 ۷۶_بقره : ☀️ وَ إِذَا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَ إِذَا خَلَا بَعْضُهُمْ إِلَىٰ بَعْضٍ قَالُوا أَتُحَدِّثُونَهُم بِمَا فَتَحَ اللَّهُ عَلَيْكُمْ لِيُحَاجُّوكُم بِهِ عِندَ رَبِّكُمْ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ☀️ 🔺 (استاد انصاریان) : ﻭ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﺑﺎ ﻣﺆﻣﻨﺎﻥ ﺩﻳﺪﺍﺭ ﻛﻨﻨﺪ، ﻣﻰﮔﻮﻳﻨﺪ: ﻣﺎ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻳﻢ. ﻭ ﭼﻮﻥ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺧﻠﻮﺕ ﻣﻰﻛﻨﻨﺪ [ ﺍﺯ ﺭﻭﻱ ﺍﻋﺘﺮﺍﺽ ﻭ ﺍﻳﺮﺍﺩ ] ﺑﻪ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﻣﻰﮔﻮﻳﻨﺪ: ﭼﺮﺍ ﺣﻘﺎﻳﻘﻲ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ [ ﺩﺭ ﺗﻮﺭﺍﺕ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ‌ی ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺍﺳﻠﺎم ] ﺑﺮﺍﻱ ﺷﻤﺎ ﺑﻴﺎﻥ ﻛﺮﺩﻩ ﺑﻪ ﻣﺆﻣﻨﺎﻥ میﮔﻮﻳﻴﺪ ﺗﺎ [ ﺭﻭﺯ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﺣﻘﺎﻳﻖ ] ﺩﺭ ﭘﻴﺸﮕﺎﻩ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺗﺎﻥ ﺑﺮ ﺿﺪ ﺷﻤﺎ ﺍﺳﺘﺪﻟﺎﻝ ﻛﻨﻨﺪ؟ ﺁﻳﺎ ﺗﻌﻘّﻞ ﻧﻤﻰﻛﻨﻴﺪ [ ﻛﻪ ﻧﺒﺎﻳﺪ ﺯﻣﻴﻨﻪ‌ی ﺍﺳﺘﺪﻟﺎﻝ ﺑﺮ ﺿﺪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭ ﻣﺆﻣﻨﺎﻥ ﮔﺬﺍﺭﻳﺪ؟! ] (٧٦) ✨ : 🍃 : 👈 مقصود از «فتح» در (فَتَح اللّه عليكم) گشودن و بيان كردن است و (ما فَتَحَ) اشاره به صفات و خصوصياتي است كه درباره‌ی رسول مكرّم صلي الله عليه و آله و سلم در تورات بيان شده است. 🍂 : 👈اين واژه از مادّه‌ی «حجّ» به معناي قصد، اگرچه از باب مفاعله است و بايد بدين معنا باشد كه هركدام از دو طرف نزاع، با حجّت و دليل معتبر، قصد ردّ ديگري را كرده، با او به جدال بر مي‌خيزد؛ ليكن معناي مفاعله در اين آيه، مراد نيست و مراد از «محاجّه» همان احتجاج است و تعبير از آن به صورت مفاعله، صرفاً براي مبالغه است. 📚 تفسیر تسنیم، ج۵، ص۲۷۵. 🌾🍀🌺🦋🌺🍀🌾 http://eitaa.com/joinchat/2739666977Ca2e48f9f4a ࿐🌸❒○ 🌼 ‌○❒🌸࿐
حیات طیّبه | یوسف رستمی
〰〰 🔸🍃🌸﷽🌸🍃🔸〰〰 🔰 #سوره_مبارکه_بقره 💎 #نکات_آیه_۷۶_بقره : 🔸طبق روايتى امام باقر عليه السلام فرمود: گ
〰〰 🔸🍃🌸﷽🌸🍃🔸〰〰 🔰 ۷۷_بقره : ☀️ أَوَلَا يَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَ مَا يُعْلِنُونَ ☀️ 🔺 (استاد انصاریان) : ﺁﻳﺎ [ ﺁﻥ ﺳﺨﺖ ﺩﻟﺎﻥ ] ﻧﻤﻰﺩﺍﻧﻨﺪ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﻣﻰﺩﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﺁﺷﻜﺎﺭ ﻣﻰﻛﻨﻨﺪ، ﻣﻰﺩﺍﻧﺪ؟! (٧٧) ✍ ۷۷_بقره : 🔹خداي سبحان براي تعليم اين مطلب كه سرّ و عَلَن، غابر و قادم، موجود و معدوم، همسْ و جهر و نظاير آن در پيشگاه علم مطلق الهي يكسان و همگي معلوم خداوند است، تعبيرهايي گونه گون به كار برده است؛ گاهي نظير آيه مورد بحث، سرّ و نهان را بر عَلَن و آشكار مقدم مي‌دارد و زماني نيز به عكس آن سخن مي‌گويد؛ يعني اظهار را بر اخفا مقدّم ذكر مي‌كند. 🔸شايد نكته تقديم سرّ بر عَلَن در آيه مورد بحث اين باشد كه اوّلاً، سرّ مقدم بر عَلَن است؛ زيرا هر كار علني مسبوق به عزم سرّي است؛ هرچند هر سرّي ملحوق به عَلَن نيست؛ زيرا انسان هرچه در نهان دارد آن را نمي‌گويد و طبق آن كار نمي‌كند، بلكه فقط بعضي از آنها را به كار مي‌گيرد. ثانياً، علم خداوند به اشيا برابر ترتيبِ علّي و معلولي آنهاست. وقتي كار عَلَن معلولِ انديشه سرّي و عزم نهاني است، تعلّق علم خداوند به سبب نيز قبل از تعلّق آن به مسبّب خواهد بود. ثالثاً، اين گروهِ نفاق نزد خداوند قبل از رسوايي عَلَني به فضيحت سرّي محكوم و مبتلايند؛ 🔹و شايد سرّ تقديم عَلَن بر سرّ در آيه «وإن تبدوا ما في أنفسكم أو تخفوه يحاسبكم به الله»؛ (بقره/۲۸۴) و آيه «و أعْلَمُ ما تبدون و ما كنتم تكتمون»؛ (بقره/۳۳)، اين باشد كه در محكمه حساب و ديوان دادرسي معادْ اول به اعمال ظاهر پرداخته مي‌شود؛ يعني اصل محاسبه در مدار كارهايي است كه در خارج ذهن انجام شده، نه فقط جزو خاطرات ذهن بوده است. گاهي سرّ به معناي كار پنهاني است كه همين سرّ در برابر كار قلبي عَلَن محسوب مي‌شود؛ هرچند به لحاظ مستور بودن از اطلاع ديگران. گاهي نيز به معناي امر قلبي است كه هنوز به مقام عمل نرسيده و جنبه نفسي محض دارد. البته هر دو قسم معلوم خداوند است و مورد حساب رسي قرار مي‌گيرد. 📚 تفسیر تسنیم، ج۵، ص۲۸۱. 🌾🍀🌺🦋🌺🍀🌾 http://eitaa.com/joinchat/2739666977Ca2e48f9f4a ࿐🌸❒○ 🌼 ‌○❒🌸࿐
حیات طیّبه | یوسف رستمی
〰〰 🔸🍃🌸﷽🌸🍃🔸〰〰 🔰 #سوره_مبارکه_بقره 💎 #نکات_آیه_۷۹_بقره : 🔸تنها آيه‌اى كه در آن سه‌بار كلمه‌ی «ويل»
〰〰 🔸🍃🌸﷽🌸🍃🔸〰〰 🔰 ۸۰_بقره : ☀️ وَ قَالُوا لَن تَمَسَّنَا النَّارُ إِلَّا أَيَّامًا مَّعْدُودَةً قُلْ أَتَّخَذْتُمْ عِندَ اللَّهِ عَهْدًا فَلَن يُخْلِفَ اللَّهُ عَهْدَهُ أَمْ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ☀️ 🔺 (استاد انصاریان) : ﻭ ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﺁﺗﺶ [ﺩﻭﺯﺥ] ﺟﺰ ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯﻱ ﺑﻪ ﻣﺎ ﻧﻤﻰﺭﺳﺪ. ﺑﮕﻮ: ﺁﻳﺎ [ﺑﺮ ﺍﻳﻦ ﻋﻘﻴﺪﻩ ﺧﻮﺩ] ﺍﺯ ﻧﺰﺩ ﺧﺪﺍ ﭘﻴﻤﺎﻧﻲ ﮔﺮﻓﺘﻪﺍﻳﺪ؟ ﻛﻪ ﻫﺮﮔﺰ ﺧﺪﺍ ﺍﺯ ﺁﻥ ﭘﻴﻤﺎﻥ ﺗﺨﻠّﻒ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﻛﺮﺩ، ﻳﺎ ﺟﺎﻫﻠﺎﻧﻪ ﭼﻴﺰﻱ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﻧﺴﺒﺖ ﻣﻰﺩﻫﻴﺪ؟(٨٠) ✨ : 🍃 : 👈 «مسّ» در جمله (لن تمسّنا النار... ) به معناي برخورد كردن (اصابه) از طريق لمس و مسح است و تفاوت آن با «لمس» در اين است كه در «لمس» احساس، آن هم از طريق ظاهر بدن شرط است، در حالي كه «مسّ»، با مجرّد برخورد بين «ماسّ» و «ممسوس» صادق است؛ خواه اراده و احساسي در كار باشد يا نباشد و مادي باشد يا معنوی. 🍂 : 👈 صفت واژه ايام گاهي به اعتبار اصل با «الف و تا» مي‌آيد؛ مانند: (أياماً معدوداتٍ) و زماني به اعتبار فرع با «تاء» مي‌آيد؛ مانند: (أياماً معدودة). 📚 تفسیر تسنیم، ج۵، ص۳۲۱و۳۲۲. 🌾🍀🌺🦋🌺🍀🌾 http://eitaa.com/joinchat/2739666977Ca2e48f9f4a ࿐🌸❒○ 🌼 ‌○❒🌸࿐