آن کیست کاندر رفتنش صبر از #دل ما میبرد
ترک از خراسان آمدست از پارس یغما میبرد
#شیراز مشکین میکند چون #ناف آهوی ختن
گر باد نوروز از سرش بویی به صحرا میبرد
من پاس دارم تا به روز امشب به جای پاسبان
کان چشم #خواب آلوده #خواب از دیده ما میبرد
برتاس در بر میکنم یک لحظه بی اندام او
چون خارپشتم گوییا سوزن در اعضا میبرد
بسیار میگفتم که #دل با کس نپیوندم ولی
دیدار #خوبان اختیار از دست دانا میبرد
دل برد و تن دردادهام ور میکشد استادهام
کآخر نداند بیش از این یا میکشد یا میبرد
چون حلقه در گوشم کند هر روز لطفش وعدهای
دیگر چو شب نزدیک شد چون زلف در پا میبرد
حاجت به ترکی نیستش تا در کمند آرد #دلی
من #خود به رغبت در کمند افتادهام تا میبرد
هر کو نصیحت میکند در روزگار حسن او
دیوانگان #عشق را دیگر به سودا میبرد
وصفش نداند کرد کس دریای #شیرینست و بس
#سعدی که شوخی میکند گوهر به دریا میبرد
#آن_کیست_کاندر_رفتنش_صبر_از_دل_ما_میبرد #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/559
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
کیست آن فتنه که با تیر و کمان میگذرد
وان چه تیرست که در جوشن جان میگذرد
آن نه شخصی که جهانیست پر از لطف و کمال
عمر ضایع مکن ای #دل که جهان میگذرد
آشکارا نپسندد دگر آن روی چو ماه
گر بداند که چه بر خلق نهان میگذرد
آخر ای #نادره دور زمان از سر لطف
بر ما آی زمانی که زمان میگذرد
صورت روی تو ای ماه #دلارای چنانک
صورت حال من از #شرح و بیان میگذرد
تا دگر باد صبایی به چمن بازآید
عمر میبینم و چون برق یمان میگذرد
آتشی در #دل #سعدی به محبت زدهای
دود آنست که وقتی به زبان میگذرد
#کیست_آن_فتنه_که_با_تیر_و_کمان_میگذرد #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/557
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
کیست آن ماه منور که چنین میگذرد
تشنه جان میدهد و ماء معین میگذرد
سرو اگر نیز تحول کند از جای به جای
نتوان گفت که #زیباتر از این میگذرد
حور عین میگذرد در نظر سوختگان
یا مه چارده یا لعبت چین میگذرد
کام از او کس نگرفتست مگر باد #بهار
که بر آن زلف و بناگوش و جبین میگذرد
مردم #زیر زمین رفتن او پندارند
کآفتابست که بر اوج برین میگذرد
پای گو بر سر عاشق نه و بر دیده دوست
حیف باشد که چنین کس به زمین میگذرد
هر که در شهر #دلی دارد و دینی دارد
گو حذر کن که هلاک #دل و دین میگذرد
از خیال آمدن و رفتنش اندر #دل و چشم
با گمان افتم و گر #خود به یقین میگذرد
گر کند روی به ما یا نکند حکم او راست
پادشاهیست که بر ملک یمین میگذرد
#سعدیا گوشه نشینی کن و شاهدبازی
شاهد آنست که بر گوشه نشین میگذرد
#کیست_آن_ماه_منور_که_چنین_میگذرد #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/556
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
انصاف نبود آن رخ #دلبند نهان کرد
زیرا که نه روییست کز او صبر توان کرد
امروز یقین شد که تو محبوب خدایی
کز عالم جان این همه #دل با تو روان کرد
مشتاق تو را کی بود آرام و صبوری
هرگز نشنیدم که کسی صبر ز جان کرد
تا کوه گرفتم ز فراقت مژهام آب
چندان بچکانید که بر سنگ نشان کرد
زنهار که از دمدمه کوس رحیلت
چون رایت منصور چه #دلها خفقان کرد
باران به بساط اول این سال ببارید
ابر این همه تأخیر که کرد از پی آن کرد
تا در نظرت باد صبا عذر بخواهد
هر جور که بر طرف چمن باد خزان کرد
گل مژده بازآمدنت در چمن انداخت
سلطان صبا پر زر مصریش دهان کرد
از دامن که تا به در شهر بساطی
از سبزه بگسترد و بر او #لاله فشان کرد
شاید که زمین حله بپوشد که چو #سعدی
پیرانه سرش دولت روی تو جوان کرد
#انصاف_نبود_آن_رخ_دلبند_نهان_کرد #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/554
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
زنده شود هر که پیش دوست بمیرد
مرده #دلست آن که هیچ دوست نگیرد
هر که ز ذوقش درون سینه صفاییست
شمع #دلش را ز شاهدی نگزیرد
طالب #عشقی #دلی چو موم به دست آر
سنگ سیه صورت نگین نپذیرد
صورت سنگین #دلی کشنده #سعدیست
هر که بدین صورتش کشند نمیرد
#زنده_شود_هر_که_پیش_دوست_بمیرد #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/552
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
ساقی بده آن کوزهٔ یاقوتِ روان را
یاقوت چه ارزد بده آن قوتِ روان را
اول پدر پیر #خورد رطل دمادم
تا مدعیان هیچ نگویند جوان را
تا مست نباشی نبری بار غم یار
آری شتر مست کشد بار گران را
ای روی تو آرام #دل خلق جهانی
بی روی تو شاید که نبینند جهان را
در صورت و معنی که تو داری چه توان گفت
حسن تو ز تحسین تو بستست زبان را
آنک عسل اندوخته دارد مگس نحل
شهد لب #شیرین تو زنبور میان را
زین دست که دیدار تو #دل میبرد از دست
ترسم نبرم عاقبت از دست تو جان را
یا تیر هلاکم بزنی بر #دل مجروح
یا جان بدهم تا بدهی تیر امان را
وان گه که به تیرم زنی اول خبرم ده
تا پیشترت بوسه دهم دست و کمان را
#سعدی ز فراق تو نه آن رنج کشیدست
کز شادی وصل تو فرامُش کند آن را
ور نیز جراحت به دوا باز هم آید
از جای جراحت نتوان بُرد نشان را
#ساقی_بده_آن_کوزهٔ_یاقوتِ_روان_را #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/555
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
کدام چاره سگالم که با تو درگیرد
کجا روم که #دل من #دل از تو برگیرد
ز چشم خلق فتادم هنوز و ممکن نیست
که چشم شوخ من از عاشقی حذر گیرد
دل ضعیف مرا نیست زور بازوی آن
که پیش تیر غمت #صابری سپر گیرد
چو تلخ عیشی من بشنوی به #خنده درآی
که گر به #خنده درآیی جهان شکر گیرد
به خسته برگذری صحتش فرازآید
به مرده درنگری زندگی ز سر گیرد
ز سوزناکی گفتار من قلم بگریست
که در نی آتش سوزنده زودتر گیرد
دو چشم مست تو شهری به غمزهای ببرند
کرشمه تو جهانی به یک نظر گیرد
گر از جفای تو در کنج خانه بنشینم
خیالت از در و بامم به عنف درگیرد
مکن که روز جمالت سر آید ار #سعدی
شبی به دست دعا دامن سحر گیرد
#کدام_چاره_سگالم_که_با_تو_درگیرد #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/551
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
هشیار کسی باید کز #عشق بپرهیزد
وین طبع که من دارم با عقل نیامیزد
آن کس که #دلی دارد آراستهی معنی
گر هر دو جهان باشد در پای یکی ریزد
گر سیل عقاب آید شوریده نیندیشد
ور تیر بلا بارد دیوانه نپرهیزد
آخر نه منم تنها در بادیهی سودا
#عشق لب #شیرینت بس شور برانگیزد
بی بخت چه فن سازم تا برخورم از وصلت
بیمایه زبون باشد هر چند که بستیزد
فضل است اگرم #خوانی عدل است اگرم رانی
قدر تو نداند آن کز زجر تو بگریزد
تا #دل به تو پیوستم راه همه دربستم
جایی که تو بنشینی بس فتنه که برخیزد
#سعدی نظر از رویت کوته نکند هرگز
ور روی بگردانی در دامنت آویزد
#هشیار_کسی_باید_کز_عشق_بپرهیزد #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/547
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
دلم #دل از #هوس یار بر نمیگیرد
طریق مردم هشیار بر نمیگیرد
بلای #عشق خدایا ز جان ما برگیر
که جان من #دل از این کار بر نمیگیرد
همیگدازم و میسازم و شکیباییست
که پرده از سر اسرار بر نمیگیرد
وجود خسته من #زیر بار جور فلک
جفای یار به سربار بر نمیگیرد
رواست گر نکند یار دعوی یاری
چو بار غم ز #دل یار بر نمیگیرد
چه باشد ار به وفا دست گیردم یک بار
گرم ز دست به یک بار بر نمیگیرد
بسوخت #سعدی در دوزخ فراق و هنوز
طمع ز وعده دیدار بر نمیگیرد
#دلم_دل_از_هوس_یار_بر_نمیگیرد #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/550
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
آه اگر دست #دل من به تمنا نرسد
یا #دل از چنبر #عشق تو به من وانرسد
غم هجران به سویتتر از این قسمت کن
کاین همه درد به جان من تنها نرسد
سروبالای منا گر به چمن برگذری
سرو بالای تو را سرو به بالا نرسد
چون تویی را چو منی در نظر آید هیهات
که قیامت رسد این رشته به هم یا نرسد
ز آسمان بگذرم ار بر منت افتد نظری
ذره تا مهر نبیند به ثریا نرسد
بر سر #خوان لبت دست چو من درویشی
به گدایی رسد آخر چو به یغما نرسد
ابر چشمانم اگر قطره چنین #خواهد ریخت
بوالعجب دارم اگر سیل به دریا نرسد
هجر بپسندم اگر وصل میسر نشود
خار بردارم اگر دست به خرما نرسد
#سعدیا کنگره وصل بلندست و هر آنک
پای بر سر ننهد دست وی آن جا نرسد
#آه_اگر_دست_دل_من_به_تمنا_نرسد #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/545
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
بگذشت و بازم آتش در خرمن سکون زد
دریای آتشینم در دیده موج #خون زد
خود کرده بود غارت #عشقش حوالی #دل
بازم به یک شبیخون بر ملک اندرون زد
دیدار #دلفروزش در پایم ارغوان ریخت
گفتار جان فزایش در گوشم ارغنون زد
دیوانگان #خود را میبست در سلاسل
هر جا که عاقلی بود اینجا دم از جنون زد
یا رب #دلی که در وی پروای #خود نگنجد
دست محبت آنجا خرگاه #عشق چون زد
غلغل فکند روحم در #گلشن ملایک
هر گه که سنگ آهی بر طاق آبگون زد
#سعدی ز #خود برون شو گر مرد راه #عشقی
کان کس رسید در وی کز #خود قدم برون زد
#بگذشت_و_بازم_آتش_در_خرمن_سکون_زد #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/548
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
کسی به عیب من از #خویشتن نپردازد
که هر که مینگرم با تو #عشق میبازد
فرشتهای تو بدین روشنی نه آدمیی
نه آدمیست که بر تو نظر نیندازد
نه آدمی که اگر آهنین بود شخصی
در آفتاب جمالت چو موم بگدازد
چنین پسر که تویی راحت روان پدر
سزد که مادر گیتی به روی او #نازد
کمان چفته ابرو کشیده تا بن گوش
چو لشکری که به دنبال صید میتازد
کدام #گل که به روی تو ماند اندر باغ
کدام سرو که با قامتت سر افرازد
درخت میوه مقصود از آن بلندترست
که دست قدرت کوتاه ما بر او یازد
مسلمش نبود #عشق یار آتشروی
مگر کسی که چو پروانه سوزد و سازد
مده به دست فراقم پس از وصال چو چنگ
که مطربش بزند بعد از آن که بنوازد
خلاف عهد تو هرگز نیاید از #سعدی
دلی که از تو بپرداخت با که پردازد
#کسی_به_عیب_من_از_خویشتن_نپردازد #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/549
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
به حدیث در نیایی که لبت شکر نریزد
نچمی که شاخ طوبی به ستیزه بر نریزد
هوس تو هیچ طبعی نپزد که سر نبازد
ز پی تو هیچ مرغی نپرد که پر نریزد
دلم از غمت زمانی نتواند ار ننالد
مژه یک دم آب حسرت نشکیبد ار نریزد
که نه من ز دست #خوبان نبرم به عاقبت جان
تو مرا بکش که #خونم ز تو #خوبتر نریزد
درر است لفظ #سعدی ز فراز بحر معنی
چه کند به دامنی در که به دوست بر نریزد
#به_حدیث_در_نیایی_که_لبت_شکر_نریزد #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/546
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
باد آمد و بوی عنبر آورد
بادام شکوفه بر سر آورد
شاخ #گل از اضطراب #بلبل
با آن همه خار سر درآورد
تا پای مبارکش ببوسم
قاصد که پیام #دلبر آورد
ما #نامه بدو سپرده بودیم
او #نافه مشک اذفر آورد
هرگز نشنیدهام که بادی
بوی #گلی از تو #خوشتر آورد
کس مثل تو #خوبروی فرزند
نشنید که هیچ مادر آورد
بیچاره کسی که در فراقت
روزی به نماز دیگر آورد
#سعدی #دل روشنت صدف وار
هر قطره که #خورد گوهر آورد
#شیرینی دختران طبعت
شور از متمیزان برآورد
شاید که کند به زنده در گور
در عهد تو هر که دختر آورد
#باد_آمد_و_بوی_عنبر_آورد #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/553
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
زنده شود هر که پیش دوست بمیرد
مرده #دلست آن که هیچ دوست نگیرد
هر که ز ذوقش درون سینه صفاییست
شمع #دلش را ز شاهدی نگزیرد
طالب #عشقی #دلی چو موم به دست آر
سنگ سیه صورت نگین نپذیرد
صورت سنگین #دلی کشنده #سعدیست
هر که بدین صورتش کشند نمیرد
#زنده_شود_هر_که_پیش_دوست_بمیرد #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/552
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
دلم #دل از #هوس یار بر نمیگیرد
طریق مردم هشیار بر نمیگیرد
بلای #عشق خدایا ز جان ما برگیر
که جان من #دل از این کار بر نمیگیرد
همیگدازم و میسازم و شکیباییست
که پرده از سر اسرار بر نمیگیرد
وجود خسته من #زیر بار جور فلک
جفای یار به سربار بر نمیگیرد
رواست گر نکند یار دعوی یاری
چو بار غم ز #دل یار بر نمیگیرد
چه باشد ار به وفا دست گیردم یک بار
گرم ز دست به یک بار بر نمیگیرد
بسوخت #سعدی در دوزخ فراق و هنوز
طمع ز وعده دیدار بر نمیگیرد
#دلم_دل_از_هوس_یار_بر_نمیگیرد #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/550
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
به حدیث در نیایی که لبت شکر نریزد
نچمی که شاخ طوبی به ستیزه بر نریزد
هوس تو هیچ طبعی نپزد که سر نبازد
ز پی تو هیچ مرغی نپرد که پر نریزد
دلم از غمت زمانی نتواند ار ننالد
مژه یک دم آب حسرت نشکیبد ار نریزد
که نه من ز دست #خوبان نبرم به عاقبت جان
تو مرا بکش که #خونم ز تو #خوبتر نریزد
درر است لفظ #سعدی ز فراز بحر معنی
چه کند به دامنی در که به دوست بر نریزد
#به_حدیث_در_نیایی_که_لبت_شکر_نریزد #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/546
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
هشیار کسی باید کز #عشق بپرهیزد
وین طبع که من دارم با عقل نیامیزد
آن کس که #دلی دارد آراستهی معنی
گر هر دو جهان باشد در پای یکی ریزد
گر سیل عقاب آید شوریده نیندیشد
ور تیر بلا بارد دیوانه نپرهیزد
آخر نه منم تنها در بادیهی سودا
#عشق لب #شیرینت بس شور برانگیزد
بی بخت چه فن سازم تا برخورم از وصلت
بیمایه زبون باشد هر چند که بستیزد
فضل است اگرم #خوانی عدل است اگرم رانی
قدر تو نداند آن کز زجر تو بگریزد
تا #دل به تو پیوستم راه همه دربستم
جایی که تو بنشینی بس فتنه که برخیزد
#سعدی نظر از رویت کوته نکند هرگز
ور روی بگردانی در دامنت آویزد
#هشیار_کسی_باید_کز_عشق_بپرهیزد #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/547
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
کدام چاره سگالم که با تو درگیرد
کجا روم که #دل من #دل از تو برگیرد
ز چشم خلق فتادم هنوز و ممکن نیست
که چشم شوخ من از عاشقی حذر گیرد
دل ضعیف مرا نیست زور بازوی آن
که پیش تیر غمت #صابری سپر گیرد
چو تلخ عیشی من بشنوی به #خنده درآی
که گر به #خنده درآیی جهان شکر گیرد
به خسته برگذری صحتش فرازآید
به مرده درنگری زندگی ز سر گیرد
ز سوزناکی گفتار من قلم بگریست
که در نی آتش سوزنده زودتر گیرد
دو چشم مست تو شهری به غمزهای ببرند
کرشمه تو جهانی به یک نظر گیرد
گر از جفای تو در کنج خانه بنشینم
خیالت از در و بامم به عنف درگیرد
مکن که روز جمالت سر آید ار #سعدی
شبی به دست دعا دامن سحر گیرد
#کدام_چاره_سگالم_که_با_تو_درگیرد #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/551
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
بگذشت و بازم آتش در خرمن سکون زد
دریای آتشینم در دیده موج #خون زد
خود کرده بود غارت #عشقش حوالی #دل
بازم به یک شبیخون بر ملک اندرون زد
دیدار #دلفروزش در پایم ارغوان ریخت
گفتار جان فزایش در گوشم ارغنون زد
دیوانگان #خود را میبست در سلاسل
هر جا که عاقلی بود اینجا دم از جنون زد
یا رب #دلی که در وی پروای #خود نگنجد
دست محبت آنجا خرگاه #عشق چون زد
غلغل فکند روحم در #گلشن ملایک
هر گه که سنگ آهی بر طاق آبگون زد
#سعدی ز #خود برون شو گر مرد راه #عشقی
کان کس رسید در وی کز #خود قدم برون زد
#بگذشت_و_بازم_آتش_در_خرمن_سکون_زد #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/548
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
کسی به عیب من از #خویشتن نپردازد
که هر که مینگرم با تو #عشق میبازد
فرشتهای تو بدین روشنی نه آدمیی
نه آدمیست که بر تو نظر نیندازد
نه آدمی که اگر آهنین بود شخصی
در آفتاب جمالت چو موم بگدازد
چنین پسر که تویی راحت روان پدر
سزد که مادر گیتی به روی او #نازد
کمان چفته ابرو کشیده تا بن گوش
چو لشکری که به دنبال صید میتازد
کدام #گل که به روی تو ماند اندر باغ
کدام سرو که با قامتت سر افرازد
درخت میوه مقصود از آن بلندترست
که دست قدرت کوتاه ما بر او یازد
مسلمش نبود #عشق یار آتشروی
مگر کسی که چو پروانه سوزد و سازد
مده به دست فراقم پس از وصال چو چنگ
که مطربش بزند بعد از آن که بنوازد
خلاف عهد تو هرگز نیاید از #سعدی
دلی که از تو بپرداخت با که پردازد
#کسی_به_عیب_من_از_خویشتن_نپردازد #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/549
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
آه اگر دست #دل من به تمنا نرسد
یا #دل از چنبر #عشق تو به من وانرسد
غم هجران به سویتتر از این قسمت کن
کاین همه درد به جان من تنها نرسد
سروبالای منا گر به چمن برگذری
سرو بالای تو را سرو به بالا نرسد
چون تویی را چو منی در نظر آید هیهات
که قیامت رسد این رشته به هم یا نرسد
ز آسمان بگذرم ار بر منت افتد نظری
ذره تا مهر نبیند به ثریا نرسد
بر سر #خوان لبت دست چو من درویشی
به گدایی رسد آخر چو به یغما نرسد
ابر چشمانم اگر قطره چنین #خواهد ریخت
بوالعجب دارم اگر سیل به دریا نرسد
هجر بپسندم اگر وصل میسر نشود
خار بردارم اگر دست به خرما نرسد
#سعدیا کنگره وصل بلندست و هر آنک
پای بر سر ننهد دست وی آن جا نرسد
#آه_اگر_دست_دل_من_به_تمنا_نرسد #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/545
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
کی برست این #گل خندان و چنین #زیبا شد
آخر این غوره نوخاسته چون حلوا شد
دیگر این مرغ کی از بیضه برآمد که چنین
#بلبل #خوش سخن و طوطی شکرخا شد
که درآموختش این لطف و بلاغت کان روز
مردم از عقل به دربرد که او دانا شد
شاخکی تازه برآورد صبا بر لب جوی
چشم بر هم نزدی سرو سهی بالا شد
عالم طفلی و جهل حیوانی بگذاشت
آدمی طبع و ملک #خوی و پری سیما شد
عقل را گفتم از این پس به سلامت بنشین
گفت خاموش که این فتنه دگر پیدا شد
پر نشد چون صدف از لؤلؤ #لالا دهنی
که نه از حسرت او دیده ما دریا شد
#سعدیا غنچه سیراب نگنجد در پوست
وقت #خوش دید و بخندید و #گلی رعنا شد
#کی_برست_این_گل_خندان_و_چنین_زیبا_شد #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/542
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
از این تعلق بیهوده تا به من چه رسد
وزان که #خون #دلم ریخت تا به تن چه رسد
به گرد پای سمندش نمیرسد مشتاق
که دستبوس کند تا بدان دهن چه رسد
همه خطای منست این که میرود بر من
ز دست #خویشتنم تا به #خویشتن چه رسد
بیا که گر به گریبان جان رسد دستم
ز شوق پاره کنم تا به پیرهن چه رسد
که دید رنگ #بهاری به رنگ رخسارت
که آب #گل ببرد تا به یاسمن چه رسد
رقیب کیست که در ماجرای خلوت ما
فرشته ره نبرد تا به اهرمن چه رسد
ز هر نبات که حسنی و منظری دارد
به سرو قامت آن #نازنین بدن چه رسد
چو خسرو از لب #شیرین نمیبرد مقصود
قیاس کن که به فرهاد کوهکن چه رسد
زکات لعل لبت را بسی طلبکارند
میان این همه #خواهندگان به من چه رسد
رسید #ناله #سعدی به هر که در آفاق
و گر عبیر نسوزد به انجمن چه رسد
#از_این_تعلق_بیهوده_تا_به_من_چه_رسد #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/543
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
گر آن مراد شبی در کنار ما باشد
زهی سعادت و دولت که یار ما باشد
اگر هزار غم است از جهانیان بر #دل
همین بس است که او غمگسار ما باشد
به کنج غاری عزلت گزینم از همه خلق
گر آن لطیف جهان یار غار ما باشد
از آن طرف نپذیرد کمال او نقصان
وزین جهت #شرف روزگار ما باشد
جفای پرده درانم تفاوتی نکند
اگر عنایت او پرده دار ما باشد
مراد خاطر ما مشکل است و مشکل نیست
اگر مراد خداوندگار ما باشد
به اختیار قضای زمان بباید ساخت
که دایم آن نبود کاختیار ما باشد
وگر به دست نگارین دوست کشته شویم
میان عالمیان افتخار ما باشد
به هیچ کار نیایم گرم تو نپسندی
وگر قبول کنی کار کار ما باشد
نگارخانه چینی که وصف میگویند
نه ممکن است که مثل نگار ما باشد
چنین غزال که وصفش همیرود #سعدی
گمان مبر که به تنها شکار ما باشد
#گر_آن_مراد_شبی_در_کنار_ما_باشد #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/541
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈