eitaa logo
تبیین
2.6هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
442 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️امام سجاد عليه السلام: 🔸«اِعلَموا أنَّ اللهَ لَم يُحِبَّ زَهرَةَ الدُّنيا و عاجِلَها لاِءَحَدٍ مِن أولِيائِهِ، وَ لَم يُرَغِّبهُم فيها وَ فی عاجِلِ زَهرَتِها و ظاهِرِ بَهجَتِها، وَ إنَّما خَلَقَ الدُّنيا وَ خَلَقَ أهلَها لِيَبلُوَهُم فيها أيُّهُم أحسَنُ عَمَلاً لاِآخِرَتِهِ، واَيمُ اللهِ لَقَد ضَرَبَ لَكُم فيهِ الأَمثالَ، وَ صَرَّفَ الآياتِ لِقَومٍ يَعقِلونَ، وَ لا قُوَّةَ إلاّ بِالله». 🔹بدانيد كه خداوند و برق را براى هيچيك از نخواسته است، و آنان را به و به زيور گذراى آن و زيبايى ظاهرى آن، ترغيب نكرده است؛ بلكه را آفريد و اهل آن را خلق كرد تا آنان را در دنيا كه براى بهتر مى كنند؛ به خدا سوگند كه او در اين باره براى شما مثال ها آورده و براى كه ، آورده است؛ و نيرويى نيست، مگر به واسطه خداوند. 📕بحارالأنوار، ج ۷۸ ص ۱۴۵ ح ۶ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«تولی» و «تبری» از منظر روایات چه اهمیّتی دارند؟ (بخش چهارم و پایانی) 🔸احاديث بسيار فراوانى در كتب اسلامى اعم از شيعه و اهل سنّت در زمينه «حبّ فى الله» و «بغض فى الله» و و آمده است، و به قدرى در اين باره داده شده كه در كمتر چيزى نظير آن ديده مى شود. بى شك اين اهمّيّت به خاطر آثار مثبتى است كه پيوند «دوستى با اولياء الله و دوستان خدا»، و «بيزارى از دشمنان حق» دارد؛ اين آثار مثبت هم در ظاهر مى شود و هم در و هم در و . 💠اين احاديث نشان مى دهد كه بايد در طريق «تهذيب نفس» و «سير و سلوك الى الله»، هر كس و مقتدايى را برگزيند. در اينجا به بخشى از اين احاديث كه از كتب مختلف گلچين شده است اشاره مى شود: 9⃣در حديث قدسى مى خوانيم: به (عليه السلام) فرمود: «هرگز براى من انجام داده اى؟ موسى عرض كرد: آرى! براى تو نماز خوانده ام، روزه گرفته ام، انفاق كرده ام و به ياد تو بوده ام؛ فرمود: امّا نماز براى تو نشانه [ايمان] است و روزه سپر آتش و انفاق سايه اى در محشر و ذكر خدا نور است؛ كدام را براى من به جا آورده اى اى موسى؟! عرض كرد خداوندا! خودت مرا در اين مورد راهنمايى فرما! فرمود: آيا هرگز به خاطر من كسى را داشته اى و به خاطر من كسى را داشته اى؟ [در اينجا بود كه] (عليه السلام) دانست برترين اعمال و [دوستى براى خدا و دشمنى براى خدا] است». [۱] 🔟اين بحث را با حديث ديگرى از (عليه السلام) پايان مى دهيم (هر چند احاديث در اين زمينه، بسيار فراوان است)، فرمود: «مَنْ اَحَبَّ لِله وَ اَبْغَضَ لِله وَ اَعْطى لِلّهِ وَ مَنَعَ لِلّهِ فَهُوَ مِمَّنْ كَمُلَ إِيمانُهُ» [۲] (كسى كه «به خاطر » بدارد و به خاطر خدا بدارد و به خاطر خدا ببخشد و به خاطر خدا ترك بخشش كند، او از كسانى است كه كامل شده است!». 💠از احاديث دهگانه بالا استفاده مى شود كه در حساب مهمّى براى و باز شده است؛ تا آنجا كه به عنوان و نشانه و برتر از نماز و روزه و حجّ و جهاد و انفاق فى سبيل الله معرّفى شده و صاحبان اين صفت، پيشگامان در بهشتند و دارند كه انبياء و شهداء به حال آنها غبطه مى خورند. اين تعبيرات، پرده از نقش مهمّ مسأله و و در تمام برنامه هاى دينى و الهى بر مى دارد. 🔹دليل آن هم روشن است، زيرا انسان پيشوايان بزرگ را به خاطر و و و اعمال صالحه ديگر، دوست مى دارد، با اين حال چگونه ممكن است به آنان تأسّى نكند و همگام و همدل و همرنگ نشود! اين همان است كه علماى اخلاق از آن به عنوان يك اصل اساسى در ياد كرده اند، و پيروى و كردن به را شرط موفّقيّت در سير و مى دانند. يكى از دلايل مهمّى كه در هر مورد و در هر مناسبت از انبياى الهى سخن مى گويد و پيغمبر اكرم و را دستور مى دهد كه به ياد آنها و تاريخ و زندگانى شان باشند، همين است كه از آنان بگيرند و راه و را در تاريخ زندگى آنها بجويند. 🔹اين نكته شايان توجّه است كه معمولاً داراى روح قهرمان پرورى هستند؛ يعنى هركس مى خواهد به شخص بزرگى عشق بورزد و او را در زندگى خود قرار دهد و در ابعاد مختلف زندگى به او اقتدا كند. انتخاب چنين قهرمانى در و شكل دادن به زندگى او تأثير فراوانى دارد و با تغيير شناخت اين قهرمانها، زندگى ممكن است دگرگون شود. بسيارى از افراد يا ملّت ها كه دستشان به دامان نرسيده، قهرمانان خيالى و افسانه اى براى خود ساخته اند و در ادبيّات و فرهنگ خود جايگاه مهمّى براى آنها قائل شده اند. 🔹محيط زندگى اجتماعى و تبليغات مطلوب و نامطلوب در گزينش قهرمانها مؤثّر است. اين قهرمانها ممكن است مردان الهى، رجال سياسى، چهره هاى ورزشى و يا حتّى بازيگران فيلمها بوده باشند. هدايت اين تمايل فطرى بشر به سوى و «الگوهاى والاى انسانى» مى تواند كمك مؤثّرى به پرورش در فرد و جامعه بنمايد. مسأله در حقيقت، در همين راستا است؛ و به همين دليل آيات و روايات اسلامى اهمّيّت فوق العاده اى براى آن قائل شده است و بدون آن بقيّه برنامه ها را ناقص و حتّى در خطر مى شمرد. پی نوشت‌ها؛ [۱] بحارالانوار، دار احیاء التراث العربی، چ۲، ج۶۶، ص۲۵۲، باب۳۶ [۲] همان، ص۲۳۸ 📕اخلاق در قرآن‏، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، مدرسه الامام على بن ابى طالب(ع)، قم، چ۱، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۳۷۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️خداوند چگونه در قرآن «صدق» و «راستی» را يکی از موارد «آزمايش» خود دانسته است؟ 🔹خداوند در «آيه ۳ سوره عنکبوت» اعلام مى كند كه قطعى است و شامل همگان مى شود، سپس مى افزايد: «وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهُمْ فَلَيَعَلَمَّنَ اللّهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَ لَيَعْلَمَنَّ الْكاذِبينَ» ([آزمايش در اين آيه مخصوص اصحاب پيامبر (صلى الله عليه و آله) نيست] ما انسان های پیشین را نيز ، بايد علم خداوند در مورد كسانى كه مى گويند و آنها كه مى گويند، تحقق يابد [و واقعيت عينى به خود بگيرد]). 🔹بی شک (صلى الله عليه و آله) در برابر قرار گرفتند كه يكى از مهم ترين آنها، بود. «هجرت» يعنى چشم پوشى از اموال و دارایی ها در وطن و تمام تعلّقاتى كه انسان در وطن دارد، و انتقال يافتن به نقطه اى كه بايد همه چيز را از صفر شروع كند، و در ميان انواع محروميت ها زندگى نمايد. در صورتى كه زن و فرزند نیز با او هماهنگ نباشند مشكل به مراتب بيشتر مى شود. 🔹قرآن به ياران پيامبر (صلى الله عليه و آله) هشدار مى دهد كه اين يك است [زیرا اگر در مكه بمانيد تحت شكنجه هاى دشمنان هستيد و اگر به مدينه برويد گرفتار محروميت و سختی مى شويد] تصوّر نكنيد اين آزمون بزرگ و آزمون هاى ديگرى همچون ، شنيدن و ديدن از دشمن، منحصر به شما است، ما همه را كرديم، اساساً بر پايه قرار دارد، و اين جهان ميدان آزمايش بزرگ است. 🔹خداوند مى خواهد و راستگويان در ادّعاى ايمان، از شناخته شوند. در حقیقت و راستى به عنوان نشانه ، و به عنوان نشانه و كفر معرفى شده است. البته مفهوم صدق و كذب در اينجا، صدق و كذب در است نه در سخن، عملى كه هماهنگ با ادعاهاى قبلى انسان و خط مشى اجتماعى او باشد صدق است، و عمل ناهماهنگ كذب است. و البته و در عمل و گفتار، ريشه هاى مشتركى دارند، زيرا بيان حقيقت است و بيان عكس آن است، اين تبيين گاه در سخن و گاه به وسيله عمل ظاهر مى شود. 📕اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسه الامام على بن ابى طالب (ع)، قم‏، ۱۳۷۷ش،‏ چ۱، ج ۳، ص ۲۰۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️در جهان بینی اسلامی «دنیا» و «آخرت» از چه جایگاهی برخوردار است؟ 🔹 براى و آنها كه را علماً و يا عملاً انكار مى كنند، تمامِ مطلوب و منتهاىِ مقصود است، و به همين دليل، تمام را در پاى آن قربانى مى كنند. تمام هاى مردم جهان مولود اين طرز فكر است كه در و يا در ، حضور نداشته باشد؛ ولى در ، مرحله اى است گذرا و مقدّمه‌اى براى ، كه در روايات اسلامى با تشبيهات مختلفى آمده است: گاه «مزرعه»، گاه «پل»، و گاه «تجارتخانه» شمرده اند. [۱] 🔹ولى در بعضى از خطبه هاى «نهج البلاغه»، تشبيه به ميدان تمرين، و تشبيه به ميدان مسابقه شده؛ تشبيهى بسيار رسا و گويا. در واقع در اين ميدان با آموزش هاى عقيدتى و پرورش هاى اخلاقى، چنان قوى و نيرومند مى شوند كه در ميدان مسابقه مى توانند به سرعت در جاى گيرند و در آسمان قرب خدا پرواز كنند. از اين تشبيه نكات زير استفاده مى شود: الف) و در را بى حساب به كسى نمى دهند، بلكه در پرتو های فكرى و اخلاقى و عملى خواهد بود. 🔹ب) با پايان دنيا، بسته مى شود و جاى است نه عمل، همان گونه كه ميدان مسابقه جاى تمرين نيست. ج) اين مسابقه، برترين جوائز است! چرا كه اين مسابقه برترين مسابقه ها است. د) تفاوت درجات و مراتب انسان ها با و آنها ارتباط دارد. ممكن است گروهى بهشتى باشند، ولى هر كدام در مقامى از مقامات بهشت؛ همان گونه كه شركت كنندگان در يك مسابقه، نفر اوّل و دوم و سوم دارند كه هر كدام جايزه متناسب رتبه خود مى گيرند. 🔹هـ) هيچ چيز از و ما در دنيا از ميان نمى رود و آثار همه باقى مى ماند. همان گونه كه آثار همه تمرينات براى مسابقه دهندگان محفوظ است. اين همان است كه مى فرمايد: «فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ - وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرّاً يَرَهُ». [زلزال، ۷و۸] در حديثى از (عليه السلام) می خوانیم كه: «حضرت بعد از آنكه ماه رمضان را به عنوان مضمار خلق و ميدان تمرين مى شمرده، مى فرمايد: «وَ ايْمُ اللهِ لَوْ كُشِفَ الْغِطَاءُ لَعَلِمُوا أَنَّ الْمُحسِنَ مَشْغُولٌ بِإِحْسَانِهِ، وَ الْمُسِيئَ مَشْغُولٌ بِإِسَائَتِهِ» [۲] (به خدا سوگند! اگر پرده برداشته شود، مردم خواهند دانست كه ، بهره مند از نيكوكارى خود و ، درگير بدكارى خويش است). پی نوشت‌ها؛ [۱] رجوع کنید به: نهج البلاغة، صبحی صالح، هجرت‏، قم، ‏۱۴۱۴ ق، چ ۱، ص ۷۱، (خطبۀ ۲۸) [۲] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ ۲، ج ۷۵، ص ۱۱۰، باب ۱۹ 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۴، ص ۴۷۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️توجه به ثبت و ضبط اعمال و گفتار چه تاثیری در درمان بیماری های زبان دارد؟ 🔹توجه به اينكه فضايى كه در آن زندگى مى كنيم، مثل ضبط صوتى براى و بالخصوص ما است، موجب میشود انسان سخن بگوید، اگرچه نوار ضبط شده را هم كسى گوش ندهد، صرف توجه به اين كه صدا ضبط میشود و احتمال اين هست كه كسى بشنود انگيزه اى در انسان ايجاد ميشود كه منطبق با معيارهاى صحيح صحبت كند و اين مسئله بالوجدان براى خود ما يا دوستان ما در موقع مصاحبه هاى راديويى قابل لمس است، چه رسد به مصاحبه هاى تلويزيونى كه علاوه بر صدا، سيما هم مورد نظاره است. 🔹پس بايد بدانيم كه فضاى اطراف ما است كه حتى كوچكترين حرف را هم ضبط كرده و اگر خداوند اراده كند در «يَوْمَ تُبْلَى السَّرائِرُ» [طارق، ۹]؛ (روزى كه سريره ها و آشكار میشود) اين نوار ضبط شده به سمع ما میرسد. همچنین توجه به اينكه افرادى موكّل هستند ما را عموماً و صحبت هاى ما را خصوصاً بنويسند و در رأس آنها خداوند عظيمى كه «لَا تَاخُذُهُ سِنَةٌ وَ لَا نَوْمٌ» [بقره، ۲۵۵]؛ (چرت و خواب او را نمى گيرد) است. 🔹اگر انسان به اين معنى توجه پيدا كند كه هيچوقت قولى و يا عملى برخلاف رضاى آن بزرگ كه ولى نعمت اوست انجام نمیدهد. اگر ما متوجه باشيم كه كودكى به تماشاى ما ايستاده هرگز در برابرش گناه و كاری خلاف ادب نمى كنيم؛ چه شده است ما را كه در برابر چنين بزرگى بيشرمانه دست به هر عمل ناروايى مى زنيم؟ امان از وقتى كه ، سايه ظلمانى خود را بر اين انسان عصيانگر بيفكند، كه چشم بسته دست به هر عمل خلافى مى زند. 🔹خداوندا! تو ما را از شرّ كه شيطان درونى است، و كه شيطان بیرونى است حفظ كن. من معترفم و هميشه زبان حالم چنين بوده - اگرچه غافل بوده ام - كه «اِلَهِى لَم يَكُن لِى حَولٌ فَاَنتَقِلُ بِهِ عَنْ مَعْصِيَتِكَ اِلَّا فِى وَقتٍ اَيْقَظْتَنِى لِمَحَبَّتِكَ» [۱] (خدايا حول و قوه اى براى من نيست تا بتوانم به وسيله آن از تو روى برگردانم، مگر در وقتى كه تو مرا به خاطر محبتت كنى) و هميشه طالب بوده و هستم، همچنان كه از پيامبر اكرم (ص) رسيده كه: «اَللّهُمَّ لَا تَكِلْنَا اِلَى اَنْفُسِنَا طَرْفَةَ عَينٍ اَبَداً»؛ (خدايا آنى و چشم برهم زدنى ما را به خودمان وامگذار). 🔹همچنین توجه به اين نكته كه ما جزو ماست نیز تاثیر زیادی در درمان بیماریهای زبان دارد. بعضى باور ندارند كه جزء عمل است و مى گويند حرف باد هوا است؛ عمل آن است كه مثلاً سيلى به صورت كسى بزنى، در حالى كه اينها از اينكه حرفى كه پشت سر فلان شخص میزند، از هزاران سيلى براى او ضررش بيشتر است. بايد باور كنيم كه هر حرفی در زمره مورد بررسى و مكافات قرار ميگيرد، حرف خوب در زمره اعمال خوب و حرف بد در زمره اعمال بد. وقتى (ص) به (ع) ميفرمايد: «اگر خدا كسى را به دست تو هدايت كند برای تو بهتر است از هر چه خورشيد بر آن طلوع و غروب میكند» مسلماً گناه منحرف كردن يك نفر هم ولو با حرف، عظيم است. 🔹شيعه و سنى نقل كرده اند كه «معاذ بن جبل» گفت: «با (ص) در سفر بودم، روزى صبح كردم در حالى كه نزديك آن حضرت بودم و با هم راه میرفتيم، از ايشان خواستم كه عملى را به من بياموزند كه مرا داخل بهشت كرده و از آتش جهنم دور گرداند. آن حضرت شروع به صحبت كرده كلماتى فرمودند تا رسيدند به اين جمله كه آيا مى خواهى تو را به ملاك و ريشه نصايحى كه كردم رهنمون سازم؟ گفتم: بله يا رسول الله؛ فرمودند: نگاه دار اين را، و اشاره به كردند؛ 🔹معاذ بن جبل - که در ذهنش شايد مثل امثال ما اين طور بود كه حرف باد هوا است ـ عرض كرد: «آيا ما به واسطه آنچه مى گویيم مورد محاسبه و مكافات قرار مى گيريم؟»، (ص) فرمودند: «ثَكَلَتْكَ اُمُّكَ يَا مَعَاذُ»؛ (مادرت به عزايت بنشيند اى معاذ) [پيامبر در مقام يك معلّم بايد گاهى با تندى برخورد كند كه طرف مقابل بداند حرف نادرستى زده است، صريح و تند حرف زدن معلم و مورد عتاب قرار دادن شاگرد از نمونه شلاق هاى تربيت است] سپس فرمودند: «وَ هَل يُكِبُّ النّاسَ‏ فِي‏ النّارِ عَلَى‏ وُجُوهِهِم (اَو عَلَى مَنَاخِرِهِم) إِلَّا حَصَائِدُ أَلْسِنَتِهِم‏» [۲] (آيا غير از اين است كه محصول ، مردم را به صورت به آتش مى اندازند؟)». پی نوشت‌ها؛ [۱] از مناجات شعبانيه. [۲] وسائل الشيعة، مؤسسة آل البيت(ع)، چ اول، ج ‏۱۲، ص ۲۸۱، باب ۱۵۲ 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين‏، نسل جوان‏، قم‏، ۱۳۸۵ش، چ۱، ج۱، ص۱۰۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چگونه تبعیت از «پیامبر» (صلى الله علیه و آله)، موجب «قرب الهى» مى شود؟ 🔹پاسخ این سؤال را مى توان با توجه به «آیه ۳۱ سوره آل عمران» به دست آورد. خداى متعال در این آیه مفهوم را تبیین مى کند و فرق آن را با محبت کاذب و دروغین روشن مى سازد، مى فرماید: «قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللهَ فَاتَّبِعُونی یُحْبِبْکُمُ اللهُ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَ اللهُ غَفُورٌ رَحیمٌ» (بگو: اگر را دوست مى دارید از من پیروى کنید، تا خدا شما را دوست بدارد و گناهانتان را ببخشد که خدا آمرزنده مهربان است). 🔹یعنى ، تنها یک علاقه قلبى ضعیف و خالى از هر گونه اثر نیست، بلکه باید آثار آن در منعکس باشد. کسى که مدعى و علاقه به است، نخستین نشانه اش این است که از و فرستاده او پیروى کند. در حقیقت این، یک اثر طبیعى است که انسان را به سوى و خواسته هاى او مى کشاند، البته ممکن است محبت هاى ضعیفى یافت شود که شعاع آن از قلب به بیرون نیفتد، اما این گونه محبت ها به قدرى ناچیز است که نمى توان نام محبت بر آن گذاشت. 🔹یک ، حتماً آثار عملى دارد، حتماً دارنده آن را با پیوند مى دهد، و در مسیر خواسته هاى او به تلاش پرثمر وامى دارد. دلیل این موضوع روشن است، زیرا و انسان به چیزى حتماً به خاطر این است که در آن یافته است. هرگز انسان به موجودى که هیچ نقطه قوتى در آن نیست، عشق نمى ورزد؛ بنابراین، به به خاطر این است که او منبع و سرچشمه اصلى هر نوع است. مسلماً چنین وجودى، تمام برنامه ها و دستورهایش نیز کامل است. 🔹با این حال چگونه ممکن است انسانى که عاشق تکامل و پیشرفت است از آن برنامه ها سر باز زند، و اگر سر باز زد، آیا نشانه عدم واقعیت عشق و محبت او نیست؟ این آیه، نه تنها به مدعیان محبت پروردگار در عصر پیامبر (صلى الله علیه و آله) پاسخ مى گوید، بلکه یک در منطق اسلام براى و قرون است؛ آنها که شب و روز دم از عشق پروردگار یا عشق و محبت پیشوایان اسلام و مجاهدان راه خدا و صالحان و نیکان مى زنند اما در ، کمترین شباهتى به آنها ندارند، بیش نیستند. 🔹آنها که سر تا پا آلوده اند، با این حال قلب خود را مملو از ، (صلى الله علیه و آله)، امیر مؤمنان (علیه السلام) و پیشوایان بزرگ مى دانند، و یا عقیده دارند ایمان و عشق و محبت تنها به قلب است و ارتباطى با ندارد، از منطق اسلام به کلى بیگانه اند. در کتاب «معانى الاخبار» از (علیه السلام) نقل شده که: «ما أَحَبَّ الله مَنْ عَصاه» (کسى که مى کند، خدا را دوست نمى دارد). 🔹قرآن در جمله «یُحْبِبْکُمُ اللهُ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَ اللهُ غَفُورٌ رَحیمٌ» مى فرماید: اگر داشتید و اثرات آن در و شما آشکار شد، خداوند هم شما را دوست مى دارد و به دنبال این دوستى، اثراتش در مناسبات او با شما آشکار مى گردد، را مى بخشد و شما را مشمول مى کند. دلیل دوستى متقابل نیز روشن است، زیرا او وجودى است از هر نظر و ، و به هر موجودى که در مسیر تکامل گام بردارد بر اثر سنخیت، پیوند خواهد داشت. 🔹از این آیه، ضمناً روشن مى شود: یک طرفه، نمى تواند وجود داشته باشد؛ زیرا هر محبتى دارنده آن را دعوت مى کند که عملاً در راه خواسته هاى واقعى گام بردارد، و در چنین حالى به طور قطع، نیز به او علاقه پیدا مى کند. ممکن است در اینجا سؤال شود: اگر شخص ، همواره اطاعت فرمان محبوب کند، دیگر گناهى براى او باقى نمى ماند که بخشوده شود، پس جمله «یَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ» موضوع نخواهد داشت. در پاسخ باید گفت: اولاً ـ ممکن است این جمله اشاره به بخشش گناهان سابق باشد؛ ثانیاً ـ شخص مُحِبّ استمرار بر معصیت محبوب نمى کند، ولى ممکن است بر اثر طغیان و غلبه شهوات، گاهى لغزشى از او سرزند که در پرتو اطاعت هاى مستمر او بخشوده خواهد شد. 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمى مکارم شيرازى، دار الکتب الإسلامیه، چاپ چهل و هفتم، ج ۲، ص ۵۹۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آيا عامل بودنِ شخصِ آمر و ناهى از شرايط لازم براى «امر به معروف» و «نهى از منكر» است؟ 🔹 (علیه السلام) در پایان خطبه ۱۷۵ به نكته مهمی اشاره مى كند و آن اینکه اگر من اجراى كارى را به شما پيشنهاد مى كنم، خودم در اجراى آن پيشگامم؛ ميفرمايد: «أَيُّهَا النَّاسُ، إِنِّي، وَ اللهِ، مَا أَحُثُّكُمْ عَلَى طَاعَةٍ إِلَّا وَ أَسْبِقُكُمْ إِلَيْهَا، وَ لَا أَنْهَاكُمْ عَنْ مَعْصِيَةٍ إِلَّا وَ أَتَنَاهَى قَبْلَكُمْ عَنْهَا» (اى مردم، به خدا سوگند! من شما را به هيچ ترغيب نمى كنم، مگر اينكه خودم پيش از شما به آن مى نمايم، و شما را از هيچ باز نمى دارم، مگر اينكه خودم پيش از شما از آن دورى مى جويم). 🔹گرچه عامل بودنِ شخصِ و از شرايط لازم براى و نیست، همانگونه كه در كلام رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نقل شده است: «مُرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلُوهُ وَ انْهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَ إِنْ لَمْ تَجْتَنِبُوهُ كُلِّهِ» [۱] ( کنید، هر چند خودتان به آن عمل نكرده باشيد، و كنيد هر چند از تمام منكرات اجتناب نكرده باشيد)، ولى به يقين اگر ، پيش از ديگران به آنچه مى گويد كند، «تأثير كلام» او فوق العاده خواهد بود؛ زيرا «تأثيرِ عميقِ‌ سخن»، هنگامى است كه از دل برآيد، در اين صورت، لاجرم بر دل نشيند. 🔹 هنگامى باور مى كند كه سخن گوينده از دل برآمده كه آن را در وى مشاهده كند؛ به همين دليل پيشوايان بزرگ دين، (صلی الله علیه و آله) و (عليهم السلام) و پويندگان راه آنها هميشه از اين روش پيروى مى كردند؛ در در صفوفِ نخست جاى مى گرفتند و در از همه بيشتر تلاش مى كردند، تا آنجا كه «قرآن مجيد» گاه به (صلی الله علیه و آله) هشدار مى دهد كه اين همه خود را براى عبادت به زحمت نيفكند: «طه - مَا أَنْزَلْنَا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَى» [۱]  🔹و (علیه السلام) در يكى از فرمایشاتش مى فرمايد: «كُنَّا إِذَا احْمَرَّ الْبَأْسُ اِتَّقَيْنَا بِرَسُولِ اللهِ فَلَمْ يَكُنْ أَحَدٌ مِنَّا أَقْرَبُ إِلَى الْعَدُوِّ مِنْهُ» [۲] (هرگاه آتش جنگ، سخت شعله ور مى شد ما به رسول خدا پناه مى برديم و در آن ساعت، هيچ يك از ما نزديكتر از او به دشمن نبود). و مى دانيم اگر (علیه السلام) مردم را در خطبه هاى «نهج البلاغه» دعوت به در دنيا و بى اعتنايى به زرق و برق آن مى كند، خود سرآمد زاهدانِ روزگار است و سراسر زندگانى او گواه و شاهد بر زهدِ بى مانند اوست. 🔹اگر پيشوايان كشورهاى اسلامى در اين مسير حركت داشته باشند، يعنى خود و بستگان و اطرافيانشان پيش از ديگران به قوانين عمل كنند، به يقين تأثير و نفوذ سخنانشان در توده هاى مردم بسيار زياد خواهد بود. پی نوشت‌ها؛ [۱] كنز العمال فی سنن الأقوال و الأفعال، متقی هندی، بيروت، چ ۵، ج ۳، ص ۱۴۱، ح ۵۵۲۲ (اين سخن يك نكته روانى دارد و آن اينكه هرگاه انسان ديگران را به خوبى‌ها دعوت كند و از بدى ها باز دارد و خودش عمل نكند، در پيش وجدان خويش شرمنده می‌شود و اين شرمندگى او را به سوى نيكى ها و پرهيز از بدى ها دعوت مى كند). [۲] نهج البلاغة، صبحی صالح، هجرت‏ چ اول، ص ۵۲۰، ح ۹ 📕پيام امام اميرالمؤمنين (ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلاميه‏، چ اول‏، ج ۶، ص ۳۵۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️عمل به احکام اسلام 🔹کوشش کنید که را هم کنید؛ و هم کنید که دیگران عمل کنند. همان طوری که هر شخص و هر فردی موظف است که خودش را کند، موظف است که دیگران را هم اصلاح کند. اصل و برای همین است که جامعه را اصلاح کند. بیانات‌حضرت‌امام ۵۸/۰۷/۲۰ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
⭕️حضرت فاطمه ‌(سلام‌ الله‌ علیها): 🔸«إنْ كُنتَ تَعمَلُ بِما أمَرناكَ و تَنتَهی عَمّا زَجَرناكَ عَنهُ فَأنتَ مِن شيعَتِنا و إلاّ فَلا». 🔹«اگر به آنچه تو را به آن مى‌دهيم كنى و از آنچه بر حذر مى‌داريم كنى، از مايى و الاّ هرگز». 📕بحار الأنوار، ج ۶۸، ص ۱۵۵ @tabyinchannel
⭕️تشخیص تکلیف و عمل به آن!! 🔹در هر واقعه‌ و در هر حرکت و سکون، مشکل اصلی، است و بعد مشکلتر از آن، به آن تکلیف.  رضوان‌ الله تعالی‌ علیه، در اثر «شناخت تکلیف» و «عمل» به آن و پیروی از با سراج ، «عَلِمَ عِلْمَ الأَوَّلِ وَ الآخِرِ» (علم اول و آخر را می‌دانست)؛ «مقامات علما» نیز این گونه است! 📕در محضر بهجت، ج١، ص۲۴۴ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
⭕️علم و تهذیب توامان شما را به انسانیت می‌رساند 🔹هم در کوشا باشید، و هم در و هم در . همان طوری که علم تنها فایده ندارد، و تهذیب تنها کورکورانه فایده ندارد. علم و تهذیب نفس است که انسان را به می‌رساند. بیانات‌ حضرت‌ امام ۶۳/۰۱/۱۹ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در خطبه ۲۳۰ نهج البلاغه، لزوم بهره گیری از فرصت «عمر» را چگونه تبیین می فرمایند؟ 🔹 (علیه السلام) در بخشی از خطبه ۲۳۰ مى فرمايد: «فَاعْمَلُوا وَ الْعَمَلُ يُرْفَعُ، وَ التَّوْبَةُ تَنْفَعُ، وَ الدُّعَاءُ يُسْمَعُ، وَ الْحَالُ هَادِئَةٌ، [۱] وَ الاَْقْلاَمُ جَارِيَةٌ». [۲] (تا هنگامى كه براى داريد، و سودمند است و به اجابت مى رسد و در به سر مى بريد و قلمها [ى فرشتگان براى نوشتن اعمال صالح] در جريان است، كنيد). اميرالمؤمنين (عليه السلام) در اين عبارات كوتاه به اين امر مهم اشاره مى كند كه تا شما در هستيد در دست داريد: خوب شما به پيشگاه خدا مى رود و با آب مى توانيد را بشوييد. 🔹 در پيشگاه خدا به اجابت مى رسد. داريد كه مى توانيد با استفاده از آن هر كار نيكى انجام دهيد و بالاخره فرشتگان آماده اند تا شما را در نامه اعمالتان ثبت كنند. ولى اگر اين از دست رود و در آستانه قرار گيريد، تمام اين امكانات پنجگانه از شما سلب مى شود و جز و اندوه متاعى نداريد. سپس امام علی (عليه السلام) در توضيح سخن بالا و تكميل آن مى فرمايد: «وَ بَادِرُوا بِالاَْعْمَالِ عُمُراً نَاكِساً، [۳] أَوْ مَرَضاً حَابِساً، أَوْ مَوْتاً خَالِساً [۴]». (و به انجام مبادرت ورزيد پيش از آنكه پشت كند [و مرحله پيرى و ناتوانى برسد] يا مانع از عمل گردد، يا [همه چيز را از شما] بربايد). 🔹در واقع (علیه السلام) همه مخاطبان خود را تشويق مى كند كه بر اين سه امر پيشى گيرند. دوران كهولت كه تمام اعضا نيرو و توان خود را از دست مى دهد و آن را (نامطلوبترين دوران زندگى) ناميده و هايى كه گاه طولانى مى شود، و تاب و توان را از انسان مى گيرد، نه قادر بر به صورت كامل است، نه خدمت به انسانها و قضاى حوائج مؤمنان و همچنين كه امام علی (عليه السلام) آن را تشبيه به سارقى كرده كه همه چيز را ناگهان از انسان مى ربايد. پی نوشت‌ها؛ [۱] «هادئة» يعنى آرام، از ريشه «هدوء» به معناى آرامش و سكوت است. [۲] از اينكه محقق بزرگوار، نويسنده منهاج البراعة فى شرح نهج البلاغه معروف به شرح خويى، مرحوم حاج ميرزا حبيب الله ، هنگامى كه در جلد چهاردهم شرح نهج البلاغه به اين خطبه و جمله «والعمل يرفع» مى رسد، مى شود و دار فانى را وداع مى گويد و اين تقارن نشان مى دهد كه او در درگاه خدا پذيرفته شده و به آسمانها صعود كرده، و براى اينكه اين شرح ناقص نماند محقق عاليقدر «جناب آقاى شعرانى» آن را تا پايان اين خطبه كه پايان جلد چهاردهم است، ادامه داده، سپس شاگرد ايشان «آقاى حسن زاده آملى» مجلدات پانزده تا نوزده را مرقوم داشته و دو جلد آخر يعنى جلد بيست و بيست و يك به قلم «مرحوم حاج شيخ محمد باقر كمره اى» انجام يافته و به اين ترتيب شرح مزبور نسبت به تمام شرح نهج البلاغه پايان گرفته است. [۳] «ناكس» به معناى واژگون از ريشه «نكس» بر وزن «حدس» به معناى واژگون ساختن چيزى گرفته شده است. [۴] «خالس» به معناى رباينده از ريشه «خلس» بر وزن «فلس» به معناى ربودن چيزى با حيله گرفته شده است و اختلاس نيز به همين معناست.ن «حدس» به معناى واژگون ساختن چيزى گرفته شده است. 📕پيام امام اميرالمومنين(عليه السلام)‏، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: جمعى از فضلاء، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۸، ص ۴۸۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel