eitaa logo
آیات و روایات اجتماعی
1.2هزار دنبال‌کننده
74 عکس
10 ویدیو
0 فایل
آیات و روایات با رویکرد اجتماعی ارتباط با بنده/سوالات، اشکالات و نقدها: @Hagh110110 گلچینی از فهرست مطالب کانال: https://eitaa.com/AyatRevayatEjtemai/72
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 قانع نشدن حُجر از تبیین امام حسن و رجوع به امام حسین جهت قیام 🔺 نقل میکند: اصحابی که بودند، وقتی دیدند کارشان با حسن(ع) به جایی نمیرسد، نزد حسين(ع) آمدند و آنچه را به حسن(ع) پيشنهاد داده بودند، با او نیز در ميان نهادند و پاسخ ردّ حسن(ع) را نيز بازگو كردند. 🔺حسين(ع) نیز در پاسخ فرمود: «صلحى بود و بيعتى، و من آن را مى‌دارم؛ امّا تا آن گاه كه اين فرد () زنده است، بمانيد و هر گاه هلاك شد، ما و شما دو باره كار را مى‌كنيم». (قَد كانَ صُلحٌ و كانَت بَيعَةٌ كُنتُ لَها ، فَانتَظِروا ما دامَ هٰذَا الرَّجُلُ [مُعاوِيَةَ‌] حَيّاً، فَإِن يَهلِك نَظَرنا و نَظَرتُم) 🔺لذا این دسته از اصحاب انقلابی، بعد از این توصیه حسین(ع)، با آن كه حقوق خود را از میگرفتند و در نبردهاى مسلمانان با ديگران، شركت مى‌جستند اما هيچ چيز نزد آنها و ديگر شيعيان، محبوب‌تر از نبود. 🔺(ص220) و نقل میکنند: و ، نزد حسين(ع) آمدند و گفتند: 🔺«اى اباعبد اللّٰه! با ، را خريديد، كم را پذيرفتيد و فراوان را وا نهاديد. امروز به گوش كن و بقيّۀ روزگار، سخن ما را گوش مكن. (شَرَيتُمُ الذُّلَّ بِالعِزِّ، و قَبِلتُمُ القَليلَ و تَرَكتُمُ الكَثيرَ، أطِعنَا اليَومَ وَ اعصِنَا الدَّهرَ) 🔺(ع) و اش را كنار بگذار و پيروانت را از كوفه و ديگر جاها، به دور خود جمع کن. (دَعِ الحَسَنَ عليه السلام و ما رَأىٰ مِن هٰذَا الصُّلحِ‌، وَ اجمَع إلَيكَ شيعَتَكَ مِن أهلِ الكوفَةِ و غَيرِها) 🔺من () و همراهم () را بر طلايۀ سپاه بگمار كه پيش از آن كه (معاویه) بفهمد، ما او را با شمشير مى‌كوبيم. (و وَلِّني و صاحِبي هٰذِهِ المُقَدِّمَةَ‌، فَلا يُشعِرُ ابنُ هِندٍ إلّا و نَحنُ نُقارِعُهُ بِالسُّيوفِ‌) 🔺حسين(ع) در پاسخ به آنها فرمود: «ما با بيعت كرده‌ايم و بسته‌ايم. هيچ راهى براى ما نيست». (إنّا قَد بايَعنا وعاهَدنا ولا سَبيلَ لِنَقضِ بَيعَتِنا) 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
شخصیت برجسته دیگری که در نقل ها آمده که به امام حسن ع به خاطر اعتراض کرده، است. 👇👇👇👇
💠 اعتراض جابربن عبدالله انصاری به امام حسن درباره صلح با معاویه 🔺در کتاب (ص306) گزارشی آمده که جابر نقل میکند: اما آنچه از امام مجتبی(ع) دیدم؛ وقتی اصحاب حضرت با ایشان بی‌وفایی کردند و با معاویه صلح کرد، این صلح برای حضرت، سنگین آمد و از جمله آن افراد خود من بودم، که می‌رفتم و به حضرت می‌کردم. 🔺حضرت فرمود: جابر به من اعتراض نکن و مرا نکن، مگر از جدّم نشنیدی که فرمودند: «خدا بواسطه این پسر (یعنی من) بین دو گروه از مسلمین آرامش و برقرار می‌کند». (يا جابر، لا تعذلني، و صدّق رسول اللّه في قوله: «إنّ ابني هذا سيّد، و إنّ اللّه تعالى يصلح به بين فئتين عظيمتين من المسلمين») 🔺جابر میگوید: چرا شنیدم ولی امکان ندارد این قضیه در مورد باشد چرا که او خیلی است و این صلح باعث است. 🔺حضرت دست مبارکش را روی سینه جابر گذاشتند و فرمودند: گویا هنوز در شک و شبهه هستی؟ گفتم: بله. فرمودند: می‌خواهی را به شما نشان دهم و از خود حضرت مقصودش را بشنوی؟ 🔺جابر گوید: از کلام حضرت تعجب کردم، تا حضرت این را فرمودند، یک‌مرتبه دیدم صدائی آمد و زمین شکافته شد، رسول خدا و حضرت امیرالمومنین و جناب جعفر و حمزه از خاک بیرون آمدند. 🔺امام مجتبی عرض کرد: یا رسول الله جابر دارد مرا سرزنش میکند به آنچه که میدانید. پیامبر به جابر فرمودند: 🔺ای جابر، ایمانت درست نمی‌شود مگر امامت باشی و رای و نظری از خودت نداشته باشی و به آنها معترض نباشی. تسلیم پسرم حسن باش که حق، در صلحی است که انجام داده و آنچه انجام داده و دستور من است. (يا جابر، إنّك لا تكون مؤمنا حتّى تكون لأئمتك مسلّما، و لا تكون عليهم برأيك معترضا، سلّم لابني الحسن ما فعل، فإنّ الحقّ فيه، إنّه دفع عن حياة المسلمين الاصطلام بما فعل، و ما كان ما فعله إلّا عن أمر اللّه، و أمري) 🔺اینجاست که دیگر جابر تسلیم شده و میپذیرد. 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
که از دعوت کنندگان سیدالشهدا بود اما در حاضر نبود و بعدا از شد، از دیگر برجستگانی بود که متوجه طرح امام در ماجرای صلح نشد لذا رفت و آمدهایی نزد حضرت داشت. در نتیجه وقتی دیدند نمیشود کاری کرد، منتظر ماندند تا سر فرصت بشود اقدامی کرد. نقل میکند: پس از وفات حسن(ع)، فزارى با گروهى از همراهانش نزد حسين(ع) آمد و او را به و علیه او فرا خواندند و گفتند: ما رأى تو و رأى برادرت را مى‌دانيم. حسين(ع) فرمود: «من اميد دارم كه خداوند، برادرم را به خاطر نيّتش براى ، پاداش بدهد و مرا به خاطر با ستمگران، پاداش دهد». (إنّي أرجو أن يُعطِيَ اللّٰهُ أخي عَلىٰ نِيَّتِهِ في حُبِّهِ الكَفَّ‌، وأن يُعطِيَني عَلىٰ نِيَّتي في حُبّي جِهادَ الظّالِمينَ‌.) 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
💠 جمع بندی و دو عبرت مهم در تعامل حضرت با جریان انقلابی نسبت به ماجرای صلح با معاویه 1️⃣ نکته مهم در ذکر این شخصیت های برجسته از اصحاب، در عدم فهم امام، بدین جهت بود بتوان از این ماجراها برای امروز و ها گرفت. 🔺همه را با دلاوری هایش کنار و شهادتش به عشق مولی میشناسند و او را چنین میکنند، همه را به زیارت عاشقانه میشناسند اما بخش مهم دیگری هم در زندگی این بزرگان هست که به آنها توجه نمیشود و آن، امام حسن است. 🔺این شخصیت های برجسته، حقیقتا بودند و به دنبال حق و اما حق طلبی شان بود! دچار در حق طلبی و عدالت خواهی بودند، ای که است و هیچ نیست. 🔺پس این آسیب اول برای ما که متوجه این باشد، اینکه در عدالتخواهی لازم و ضروری است اما همراه با و . 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
2️⃣ اما نکته جالب تر و مهمتر، با این جریان است. حضرت، را از خود نمیراند، نمیکند، به آنها انواع و اقسام ها از و و... نمیزند، درحالی که اگر ما آنجا بودیم چه بسا خیلی راحت، با این جریان انقلابی، با انواع و اقسام برچسب ها به مقابله میپرداختیم. 🔺حضرت با اینکه میداند این جریان دچار شده اما با و و بالا با این جریان تعامل کرده و در واقع میکند. 🔺آن دسته از عبارات سیدالشهدا که به نحوی بوی ناراحتی و برادر میدهد، دقیقا در تخاطب با همین جریان است و در همین پازل ترسیم شده معنا میشود 🔺یعنی حضرت برای همراهی و توجیه همین جریان انقلابی، از عباراتی استفاده میکند که این جریان، بیش از این دچار نشود. پس این دسته عبارات سیدالشهدا به معنای مخالفت با طرح امام حسن نیست بلکه برای مراعات حال امثال حُجر بن عَدی و جریان انقلابی ناراحت از صلح است 🔺لذا وقتی برخی از همین جریان انقلابی نزد سیدالشهدا آمده و با ایشان میخواهند بیعت کنند، حضرت میفرماید: «مَعاذَ اللّٰهِ أن ابايِعَكُم ما كانَ الحَسَنُ حَيّاً!» پناه بر خدا، از اين كه تا زمانی كه حسن زنده است، با شما بيعت كنم! هرگز! 🔺یا وقتی بعد از بیعت امام حسن با معاویه، بن عباده در بیعت با معاویه شک کرد و منتظر امر سیدالشهدا ماند، سیدالشهدا به او گفت: «يا قَيسُ‌، ». وقتی حسن بیعت کرده، وظیفه ماست که ما هم به تبعیت از او بیعت کنیم. 🔺پس سیدالشهدا از طرفی کاملا در چارچوب و حرکت میکند و از طرف دیگر، به نحوی با مخالفین انقلابی طرح صلح تعامل میکند که بتواند آنها را مدیریت کرده تا طرح امام خویش را بهم نزنند. 🔺لذا به آنها نمیگوید که شما چقدر نفهم هستید که طرح امام خویش را نمیفهمید، شما چقدر و هستید بلکه حضرت با بالا با آنها همراهی کرده و به دنبال رشد آنها در است 🔺و به آنها میگوید من هم ناراحت هستم که با معاویه صلح کردیم اما چه میشود کرد؟ فعلا چاره ای نداریم و باید کنیم تا معاویه بمیرد و آنگاه مجدد کار را بررسی کنیم و ببینیم چیست. 🔰 این نوع تعامل و مواجهه با جریانی که میدانیم درحال کردن است، برای امروز ما بسیار لازم و ضروری است... ای کاش از حسین(ع)، کمی هم راه و روشش را بیاموزیم. 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
💠 شیعیانِ بدتر از دجال 🔺 به نقل از حسن خزّاز روایت میکند: از (ع) شنيدم كه مى‌فرمايد: ▪️«بعضى از دوستداران و ما اهل بيت، براى شيعيان ما، از خطرناك‌ترند». گفتم: چرا، اى فرزند پيامبر خدا؟ (إنَّ مِمَّن يَتَّخِذ مَوَدَّتنا أهلَ البَيتِ لَمَن هُوَ أشَدُّ لَعنَةً عَلىٰ شيعَتِنا مِن الدَّجّالِ‌) ▪️فرمود: «به جهت و . (بِمُوالاةِ أعدائِنا ومُعاداةِ أوليائِنا) ▪️وقتى چنين شود، حقّ و باطل در هم مى‌آميزد و اوضاع جامعه، مى‌شود و در نتيجه، مؤمن از ، شناخته نمى‌شود». (إنَّهُ إذا كانَ كَذٰلِكَ اختَلَطَ الحَقُّ بِالباطِلِ‌، وَاشتَبَهَ الأَمرُ فَلَم يُعرَف مُؤمِنٌ مِن مُنافِقٍ‌) 📌پ.ن: چرا برخی از به بهانه و اینکه میخواهیم را برای مردم به ارمغان بیاوریم توجهی به این شاخص و ملاک ندارند؟ یکی از لوازم این شاخص است، همان چیزی که بارها در و در خطاب به خواص تذکر دادند اما برخی از خواص، همچنان بعد از گذشت بیش از 12 سال یکی به نعل میزنند و یکی به میخ، برخی هم که کلا در آغوش دشمن روزگار میگذرانند... اخیرا هم که یکی از همین عزیزان وقتی به او میگویند الان که روشن شده تقلبی در سال 88 رخ نداده، خب چرا یک از مردم نمیکنید، در پاسخ میگوید اساسا ماجرا این نیست بلکه (بخوانید ) اشتباه کرد و نباید اینگونه رفتار میکرد... بله عده ای همین قدر عجیب اند... 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
💠 نوع مواجهه اسلام و پیامبر با سنن جاهلی 🔺 ذیل آیه 2 سوره مجادله، مسئله را مطرح میکند. نکته مهمی که برخی مفسران، ذیل آیه شریفه استفاده کرده اند، نوع مواجهه اسلام و پیامبر با است. 🔺 بالاخره پیش از اسلام سنن متعددی که برگرفته از نبود، وجود داشت که ریشه آنها، آن عصر بود. امروزه نیز سنن متعددی در دنیا وجود دارد که ریشه اش است، نه عقلانیت حقیقی. 🔺 سوال مهم و اساسی از دریچه ، نوع مواجهه و برخورد با این سنن جاهلی است. برخی مفسران به بهانه حکم جزئی ظِهار، به این مسئله اجتماعی مهم پرداخته اند، اینکه پیامبر اکرم، چگونه با این سنن جاهلی تعامل کرده است و امروزه نیز ما چگونه باید با چنین سننی برخورد کنیم. 🔺 در این آیه شریفه، بعد از آنکه مرد ظهار کرده، حالا زن آمده خدمت رسول الله تا ایشان کاری کند. تصور زن این است که خب حتما پیامبر میفرمایند این سنتی جاهلی است و اشکالی ندارد و شما هم بروید سر زندگی خودتان و به آن اهمیت ندهید. 🔺 اتفاقا وقتی زن نزد پیامبر آمد و مسئله را مطرح کرد، پیامبر ابتدا سکوت کرد و پاسخی نداد و منتظر ماند. اما چرا پیامبر همان ابتدا سریعا نمیگوید که چنین سننی باطل است و به آن توجه نکنید؟ نکته مهم مسئله کجاست که پیامبر متوجه آن است؟ 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
آیات و روایات اجتماعی
💠 نوع مواجهه اسلام و پیامبر با سنن جاهلی 🔺 #قرآن_کریم ذیل آیه 2 سوره مجادله، مسئله #ظِهار را مطرح م
🔰 نکته مهم، آن است که نمیشود سنن ریشه دار را سریعا حذف کرد. «اين يك است؛ اين در نفوذ كرده، قرن ها اين مردم، با اين سنّت خو گرفته‌اند؛ 🔻 يك ، يك رهبر متين، با سنّت‌هايى كه در جان مردم نفوذ دارد، اين‌جورى برخورد نميكند، چون نميخواهد رفع آن يك رفع باشد، برخوردش يك برخورد به‌اصطلاح باشد؛ بايستى با مسئله درست برخورد كند.» 🔻 لذا در پاسخ به آن زن، «پيغمبر گفت كه خب بله ديگر، كرده و حرام شده!» اما زن کوتاه نیامد و شروع کرد به بحث کردن با حضرت. حضرت نیز منتظر ماند. اینجاست که وحی می آید و میگوید این کار، کار بیهوده ای است و استدلال میکند که چون این زن، حقیقتا مادر آن مرد نیست که آنگاه بخواهد بر شوهرش حرام بشود. 🔻 در واقع قرآن خیلی و با مسئله مواجه میشود و میخواهد را اصلاح کند که صرفا با یک حرف، خارجی تغییر نمیکند. «ببينيد يك استدلالى وجود دارد؛ يعنى با استدلالى كه از طريق وحى مى‌آيد، درحقيقت ريشه‌ى اين را در ذهن اين آدم ميزند؛ 🔻 همين‌طور تند و عجولانه برطرف نميكند؛ با يك حسابى، با يك كتابى، با يك شيوه‌ى درستِ برخورد. مادرِ هركسى، آن‌كسى است كه او را متولّد كرده و به دنيا آورده؛ اين زنى كه شما به او گفتى «انتَ علىَّ كظَهر اُمِىّ» كه مادر تو نميشود و اين كار اثرى ندارد» 🔻 از طرفی برای اینکه کسی دیگر سمت این سنت جاهلی نرود، یک هم برای آن طراحی میکند یعنی برای آن مجازات قرار میدهد، چون «اين يك است و بايستى يك مجازاتى هم برايش قرار بدهند تا ديگر كسى نزديك اين سنّت نرود. 🔻 مجازاتش اين است كه اگر شما زنتان را ظِهار كرديد و بعد خواستيد مجدّداً به اين زن نزديك بشويد، برايتان قرار داده‌اند»(1) که یکی از آن مجازات ها، آزاد کردن و غلام است. خود این، برای مبارزه با حذف بود که در خیلی از مجازات های اسلام وجود دارد. ء..................................... (1) برگرفته از تفسیر مجادله آیت الله خامنه ای. 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
آیات و روایات اجتماعی
💠 نوع مواجهه اسلام و پیامبر با سنن جاهلی 🔺 #قرآن_کریم ذیل آیه 2 سوره مجادله، مسئله #ظِهار را مطرح م
💠 سه نوع مواجهه با سنت های پیشین و جاهلی 🔻 اساسا نسبت به و پیشین، سه سبک مواجهه میتوان داشت. در ادامه به آنها اشاره شده و سبک مواجهه اسلام نیز توضیح داده خواهد شد. 1️⃣ مواجهه اول: 🔸سنت های پیشین همیشه همه اش بد نیست بلکه یک حالت دارد، از خیلی خیلی بد تا سنت های خوب. نباید داس بدست گرفت و هر سنت پیشینی را حذف کرد بلکه جامعه انقلابی در حذف سنت ها، نمیکند. 🔸نباید سنت ها را به یک چشم دید بلکه باید سنت ها را از هم تجزیه و کرد: سنت های خوب را نگه داشت، سنت هایی که قابل است، اصلاح کرد، اگر محتوایش بد بود، آن را اصلاح کرد، اگر قالبش مناسب نبود آن را ترمیم کرد. اما اگر سنتی به هیچ نحو قابل اصلاح نیست، آنگاه به سمت آن پیش میرویم. 🔸مثلا یک است که ظاهرا از زمان مانده است. دلیلی ندارد به بهانه حجاب اسلامی آن را کنار گذاشت و سراغ نمونه دیگری رفت. 2️⃣ مواجهه دوم: 🔸در این سبک مواجهه، کلا نسبت به سنت های جاهلی، حساسیتی وجود ندارد. 🔸مانند که حتی 30 40 سال بعد از آزادی و بیرون کردن انگلیسی ها، همچنان برخی سنت های انگلیسی آنجا باقی مانده، مثلا اینکه برخی مجسمه های شاهزادگان انگلیسی همچنان در میادین آنها نصب است یا برخی جشن های انگلیسی همچنان برگذار میشود و... 3️⃣ مواجهه سوم: 🔸هر دو مشی قبلی غلط است. «اسلام اين‌جورى نيست و همان‌طور كه عرض كردم دارد؛ يعنى سنجيدن سنّت‌ها، سنّت‌هاى خوب را نگه داشتن، بدهايش را رد كردن؛ آنهايى را هم كه رد ميكند با ، با منطق، با توجّه به و به‌صورتى كه در دل مردم جا بيفتد و عمق پيدا بكند رد ميكند.» 🔸به عنوان مثال، اسلام یک نگاه منطقی به دارد. در هیچکارش براساس منطق نیست. را به عنوان یک نوع طلاق قرار داده اما اسلام در مقابل آن، شیوه جدیدی را به عنوان طلاق قرار میدهد: ▪️ اولا به مسئله توجه کرده، به خلاف برخی مسلک ها مانند ها در که کلا طلاق ندارند و هرگاه دو نفر ازدواج کردند تا مرگ همیشه برای هم هستند. ▪️ ثانیا به نحوی کار را پیش میبرد که زن و مرد به هر هوسی نتوانند به راحتی طلاق دهند. ▪️ در واقع اسلام برای اینکه نه جانب را گرفته باشد و نه ، یک مدلی را دنبال میکند با قوانینی که بتواند را حفظ کند. 🔸 چند نمونه از دقت های اسلام در مسئله طلاق: اولا را به مرد میدهد چون زن بیشتر احساسی است و ممکن است تصمیم احساسی بگیرد و سریع قهر کند. در آمارهایی که در گرفته شده ظاهرا درخواست طلاق از سمت زن چند برابر مرد است. ➖ثانیا مرد نیز به راحتی نمیتواند طلاق بدهد و کلی شرایط دارد مثلا باید صیغه طلاق نزد دو شاهد گفته شود، نه عادل ظاهری مانند امام جماعت. یا اینکه طلاق در عِده زن قبول نیست، بعدش در طُهر هم باید رابطه جنسی نداشته باشند، اگر رابطه ای داشتند، آنگاه میرود تا طهر غیرواقعه بعدی. ➖ثالثا در رجوع هم خیلی راحت گرفته، یعنی طلاق که داد با یک دست زدن به زنش یا چادر کشیدن از رویش و... طلاق باطل میشود. 📚 برگرفته از تفسیر مجادله آیت الله خامنه ای. 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
💠 الگویی به نام مُفَضَّل بن عُمَر 🔺 نماينده (ع) در شهر بود. او از طرف امام موظف بود به مشكلات دينى، مالى و اجتماعى مردم كوفه رسيدگى كند. لذا او برای اینکه تواند مدیریت صحیحی داشته باشد، ارتباط گسترده ای با مردم و خصوصا گرفته بود. 🔺علی القاعده در این ارتباط، همه افراد شبیه هم نیستند، برخی دارای بیشترند و برخی دارای ایمان کمتر. پس متفاوت است لذا ناچار است ارتباط صمیمانه ای با گروه های مختلف مردم گرفته تا بتواند آنها را به سمت مقصد و هدایت کند. 🔺عده ای از افراد که متوجه مواجهه و کنش جناب مفضل نبودند و شروع کردند به او با و ، نزد امام و نزد مردم. 🔺به این بهانه که او با ، ، ، و... رفت و آمد دارد و این مدل افراد و لااُبالی دور و بر او میچرخند. ادامه👇👇👇 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
آیات و روایات اجتماعی
🔰 وقتى اين به اوج رسيد، گروهى از مومنان و مقدسان كوفه به محضر امام صادق‌(ع) در نامه ای نوشتند: « با افراد رذل، ، و حتی نشست و برخواست دارد لذا شايسته است در نامه ای به او دستور دهيد اين افراد را از خود دور سازد.» (إِنَّ الْمُفَضَّلَ يُجَالِسُ الشِّطَارَ وَ أَصْحَابَ الْحَمَّامِ وَ قَوْماً يَشْرَبُونَ الشَّرَابَ، فَيَنْبَغِي أَنْ تَكْتُبَ إِلَيْهِ وَ تَأْمُرَهُ أَلَّا يُجَالِسَهُم‏) 🔺حضرت بدون اين كه با آنان در اين باره سخن بگويد، نامه‌اى براى مفضل نوشته، مُهر كرد و به آن سپرد و تاکید کردند که نامه را به دست خود مفضل برسانند. 🔺آنان به كوفه برگشته و نامه حضرت را به دست مفضل دادند. حالا این گروه معترضین چه افرادی هستند؟ بزرگانی مانند ، ، ، و . مفضل نامه را باز و قرائت كرد. حضرت به مفضل دستور داده بود كه: یک سری وسائلی بخرد و به محضر ایشان ارسال كند. 🔺در اين نامه اصلا هیچ اشاره‌اى به آن شايعات نشده بود. بعد مفضل نامه را به دست تک تک حاضران داد تا بخوانند. بعد مفضل از آنان پرسيد: خب اكنون چه بايد كرد؟ گفتند: خریدن این وسائل، نیاز به پول زیادی دارد که ما نداریم لذا بايد بنشينيم، تبادل نظر كنيم و از شيعيان يارى بجوييم تا این پول جمع شود. 🔺در واقع آنها تصمیم به بازگشت داشتند و میخواستند خانه مفضل را ترك كنند. مفضل گفت: تقاضا مى‌كنم براى صرف غذا در اينجا بمانيد. آنان به انتظار غذا نشستند. مفضل افرادى را به سراغ همان جوانانى كه از آن‌ها بدگويى شده و به كارهاى ناروا متهم شده بودند فرستاد و آنان را احضار كرد. 🔺وقتى آن جوانان آمدند، مفضل نامه حضرت و درخواست ایشان را با آنها مطرح کرد. آن ها، با شنيدن كلام حضرت، براى انجام فرمان ایشان از خانه خارج شدند و پس از مدت كوتاهى بازگشتند. هر كدام به اندازه وُسع خويش، پولی روى هم نهاده و در مجموع ۲ هزار دينار و ده هزار درهم در برابر مفضل نهادند. 🔺آن گاه مفضل به آن گروه معترض که از بزرگان بودند و هنوز از خوردن غذا فارغ نشده بودند، نگريست و گفت: شما مى‌گویيد اين را از پیش خود کنم؟ گمان مى‌كنيد خدا به نماز و روزه شما محتاج است؟! (تَأْمُرُونِّي أَنْ أَطْرُدَ هَؤُلَاءِ مِنْ عِنْدِي؟ تَظُنُّونَ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَحْتَاجُ إِلَى صَلَاتِكُمْ وَ صَوْمِكُمْ؟) مطالعه گزارش دیگری با همین مضمون از جناب کشی 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
💠 امام صادق و روش دیگران 🔺(ج2ص401) به نقل از نقل میکند: من با و باهم بودیم که گفت: نظرتان درباره شخصی که را نشناسد چیست؟ 🔺 میگوید: هر كه امام را نشناسد، است. : درصورتی کافر است که حجت و استدلال بر او اقامه شود و او نپذیرد 🔺اما میگوید: سبحان اللَّه؛حتی اگر حجت بر او اقامه بشود و او نپذيرد ولی انكار هم نكند باز هم نیست 🔺خلاصه نزاع مهمی بین اصحاب، درباره نوع مواجهه با شکل میگیرد. این ماجرا میگذرد تا اینکه آنها در حج محضر (ع) مشرف شده و این مسئله را مطرح میکنند. 🔺حضرت درپاسخ میفرمایند: نظر شما درباره ، و تان چیست؟ مگر آنها قائل به توحید و نبوت پیامبر نیستند؟ مگر نماز، روزه و حج بجا نمی آورند؟ گفتند چرا. 🔺حضرت فرمودند: آیا امام و امر امامت را میشناسند؟ گفتند خیر. امام فرمود: نظرتان درمورد آنها چیست؟ پاسخ میدهد: هر كه امر امامت را نشناسد كافر است. 🔺حضرت فرمود: سبحان اللَّه؛ و باز همان سوالات را درباره افراد حاشیه نشین شهرها و طواف کنندگان کعبه و برخی افراد عادی دیگر پرسید و باز همانگونه پاسخ داد. 🔺حضرت اینجا میفرمایند: سبحان اللَّه؛ اين است. میخواهید نگاه صحیح را برای شما کنم؟ در کمال بی ادبی چون تفاوت نگاه خود با امام را میبیند،میگوید خیر. 🔺حضرت میفرمایند: خب چیزی که از ما نشنیده اید و سخن ما نیست را نقل نکنید چرا که برای شما شرّ و بد است. 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
💠 بدترینِ وزراء، کارگزاران و مشاوران 🔺حضرت امیر خطاب به در فرمان استانداریش برای مصر مینویسد: 🔺بدترين وزير تو، كسى است كه پيش از تو و آنان در گناهان بوده است. بنابراين، نبايد چنين كسانى دستيار و مشاور تو باشند؛ زيرا كه اينان و برادر بيدادگرانند. 🔺تو مى‌توانى به جاى آنان كسانى را از بهترين مردم برگزينى كه در انديشه و نفوذ و توانمندی همانند آنها باشند، اما بار گِران گناهان و رفتارهای غلط و زشت آنها را به دوش نداشته باشند، از كسانى باشند كه نه ستمگرى را در ستمش يارى كرده‌اند و نه گنهكارى را بر گناهش. 🔺اينان براى تو كم زحمت‌ترند و تو را بهتر كمك مى‌رسانند و نسبت به تو متمايلتر و انس و الفتشان به غير تو كمتر است. پس، اينان را خلوت خويش و همدمان مجالس خود قرار ده 🔺و آنگاه برگزيده‌ترين و مقرّبترين آنان در پيشگاه تو، كسى باشد كه بيشتر از هر چيز بر زبان راند و در آن كارهايت كه خداوند براى دوستانش نمى‌پسندد، هر اندازه هم مطابق ميل و خواست تو باشد، كمتر ياريت رساند. (ثُمّ ليَكُنْ آثَرُهُم عِندَكَ أقوَلَهُم بِمُرِّ الحَقِّ لَكَ‌، وأقلَّهُم مُساعَدَةً فيما يَكونُ مِنكَ مِمّا كَرِهَ اللّٰهُ لأوليائهِ‌، واقِعاً ذلكَ مِن هَواكَ حَيثُ وَقَع) یعنی سخن حق و درست به تو بگوید ولو تو از آن ناراحت بشوی و در کارهای غلطی که دوست داری انجام دهی، مانع تو بشود. 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
💠 دوستی و دشمنی ناآگاهانه، به خاطر خدا 🔰 امام باقر(ع): 🔸اگر كسى، شخصی را براى خدا بدارد، خداوند به سبب اين دوستى، به او خواهد داد، هرچند که آن شخصِ مورد دوستى، نزد خدا باشد (لَو أنَّ رَجُلاً أحَبَّ رَجُلاً للّهِِ لَأَثابَهُ اللّهُ عَلى حُبِّهِ إيّاهُ و إن كانَ المَحبوبُ في عِلمِ اللّهِ مِن أهلِ النّار) 🔸و اگر كسى، شخصی را براى خدا بدارد، خداوند به سبب اين دشمنى به او خواهد داد، هرچند که آن شخصِ مورد دشمنى، نزد خدا از باشد. 🔰 در روایت دیگری نیز از رسول خدا چنین نقل شده: 🔸 هر كسی، شخصی را به سبب ديدن عدالتى كه در او دیده و از او آشکار شده، در راه خدا بدارد، حال آن كه آن شخص، در علم خدا باشد، خداوند او را به سبب اين دوستى، خواهد داد، همانگونه كه شخصى، يكى از بهشتيان را دوست مى‌دارد. (مَن أحَبَّ رَجُلاً فِي اللّهِ‌؛ لِعَدلٍ ظَهَرَ مِنهُ و هُوَ في عِلمِ اللّهِ مِن أهلِ النّارِ آجَرَهُ اللّهُ عَلى حُبِّه إيّاهُ كَما لَو أحَبَّ رَجُلاً مِن أهل الجَنَّة) 🔸و هر کسی، شخصی را به سبب ظلم و ستمى كه در او دیده و از او آشکار شده، در راه خدا بدارد، حال آن كه در علم خدا آن شخص، باشد، خداوند به او به سبب اين دشمنى، خواهد داد، همانگونه كه كسى، يكى از دوزخيان را دشمن مى‌دارد. 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
آیات و روایات اجتماعی
💠 دوستی و دشمنی ناآگاهانه، به خاطر خدا 🔰 امام باقر(ع): 🔸اگر كسى، شخصی را براى خدا #دوست بدارد، خداو
روایات را باید در منظومه معارف دینی معنا کرد و نمیتوان تک روایات را گرفته و به آن عمل کرد. تلاش ما هم در ارسال روایات، همین بوده که خوانش روایات براساس دستگاه فکری دینی باشد، نه تک گزاره ها این روایت را نیز باید در دستگاه فکری معنا کرد، البته که فهم برخی روایات با این روش، به آسانی نخواهد بود و نیاز به تامل و دقت و مطالعه دارد. این روایت هم به نظرم از آن دسته روایات هست که نیاز به تامل و دقت دارد که مراد حضرت چه بوده است. معمولا روایاتی که ابهامی در معنا دارند را در گروه ارسال نمیکنم اما به ذهنم رسید با توجه به اینکه عمده مخاطبین کانال، طلاب عزیز هستند، خوب است حتی برخی روایاتی که در فهم آنها دچار ابهاماتی هستیم را به اشتراک بگذاریم تا همفکری شده و چه بسا بشود ابهام روایات را تبیین کرد. اگر دوستان تبیینی نسبت به این روایت شریف دارند، در شخصی ارسال کنند.
💠 چگونه بدون عمل، نامه اعمال، پُر میشود! 🔺کلینی در شریف به نقل از (ع) نقل میکند: «شخصى از شما نامۀ اعمالش پُر است، بدون آن كه عملى انجام داده باشد». گفتم: چگونه چنين چیزی اینگونه مى‌شود؟ (وَ إِنَّ الرَّجُلَ مِنكُم لَتُملَأُ صَحِيفَتُهُ مِن غَيرِ عَمَلٍ‌، قُلتُ‌: وَ كَيَف يَكُونُ ذَلِكَ؟) 🔺حضرت فرمود: «یکی از شیعیان ما، بر عدّه‌اى مى‌گذرد كه آنها از ما اهل بیت، مى‌كنند؛ امّا همين كه او را مى‌بينند، به يكديگر مى‌گويند: ساكت شويد؛ زيرا اين مرد، از آنهاست. (قالَ‌: يَمُرُّ بِالقَومِ يَنالُونَ مِنّا، فَإِذا رَأَوهُ قالَ بَعضُهُم لِبَعضٍ‌: كُفُّوا، فَإِنَّ هَذا الرَّجُلَ مِن شِيعَتِهِم) 🔺يا شخصى از شيعيان ما، بر آنها مى‌گذرد و آنها به او مى‌زنند و در باره‌اش با حرف مى‌زنند. (وَ يَمُرُّ بِهِمُ الرَّجُلُ مِن شِيعَتِنا فَيَهمِزُونَهُ وَ يَقُولُونَ فِيهِ‌) 🔺خداوند در برابر آن، براى آن شیعه ما، آن قدر ثواب مى‌نويسد كه كارنامه‌اش پُر مى‌شود، بدون آن كه عملى انجام داده باشد». (فَيَكتُبُ اللّٰهُ لَهُ بِذلِكَ حَسَناتٍ حَتّٰى يَملَأَ صَحِيفَتَهُ مِن غَيرِ عَمَلٍ‌) 📌پ.ن: این روایت انگار دقیق برای امروز ما گفته شده است. چه افرادی که در مسیر دفاع از ، مورد طعن و بدگویی و تهمت واقع شدند... هنیئا لک. 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
💠 خود را در برابر حق، به صبوری وادار! 1️⃣ (ع): خود را در برابر و پذیرش آن، به وادار؛ زیرا کسی که حقّی را ادا نکند، به اندازۀ دو برابر آن در خرج خواهد کرد. (اصبِرْ نَفسَكَ علىٰ الحقِّ‌؛ فإنَّهُ مَن مَنَعَ شيئاً في حقٍّ أعطىٰ في باطِلٍ مِثْلَيهِ‌) 2️⃣ (ع)، خطاب به مردى که از ايشان استفتايى كرده بود اما فتواى حضرت بر خلاف او بود و ناراحتى در چهره‌اش مشاهده شد، اینگونه فرمود: اى مرد! حقّ را كن؛ زيرا هيچ كس حقّى را تحمّل نكرد، مگر اين كه خداوند در عوض، چيزى به او عطا فرمود كه برايش بهتر است. (اصْبِرْ علىٰ الحقِّ‌، فإنَّهُ لَم يَصبِرْ أحدٌ قَطُّ لحَقٍّ إلّا عَوّضَهُ اللّٰهُ ما هُو خَيرٌ لَه) 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
به بهانه شهادت امام حسن عسکری... 👇👇👇
💠 ماجرای امام حسن عسکری و دزدی که خود را شیعه مولا علی میدانست! 🔺يوسف بن زياد و على بن سيّار نقل میکنند: شبى در طبقه بالاى منزل (ع) در محضر آن حضرت بوديم. در آن روزها حكومت وقت، به حضرت، می گذاشت تا اصحاب حضرت را شناسایی کند. 🔺آن شب ، از جلو منزل آن حضرت عبور ميكرد و مردى را نیز دستگیر کرده بودند و حضرت در جايگاه خويش در بالای منزل، كاملا بر خيابان مسلط بود. فرماندار تا چشمش به حضرت افتاد، به احترام حضرت از مرکب پیاده شد. 🔺فرماندار به حضرت گفت: این مرد را امشب از پشت در یک به اتهام گرفته ایم. برنامه ما این است که در چنین مواردی، پانصد میزنیم، اما امشب وقتى ميخواستم اين مرد را مجازات كنم، به من گفت: از خدا بترس و خدا را بر خود خشمگين نساز، چرا که من از (ع) و امام حسن عسکری(ع) هستم. 🔺من دست نگه داشتم و به او گفتم اگر حضرت تو را به عنوان خود شناخت، رهايت ميسازم، در غیر این صورت، دست و پايت را جدا کرده و هزار تازيانه بر بدنت خواهم زد. حال چه امر میکنید؟ 🔺حضرت فرمودند:، پناه برخدا، اين مرد، (ع) نيست و بخاطر اين و گمان بى ‏موردى كه نسبت به خود داشته، خداوند او را در چنگ تو قرار داده است. فرماندار نیز کمی که از حضرت دور شدند، طرف را بر زمین خواباندند و دو مامور شروع کردند به او شلاق زدن. 🔺اما مأمورين هرچه تلاش میکردند که ها به بدن او بخورد، به کنار بدن او و بر زمین میخورد. هرچه تلاش کردند، باز هم نشد و حتی در شلاق زدن دستشان میلرزید و به یکدیگر میزدند. فرماندار عصبانی شد و چهار نفر دیگر را برای شلاق زدن اضافه کرد. 🔺هر شش نفر شروع به شلاق زدن کردند اما باز به بدن طرف، اصابت نکرد بلکه این بار ضربه ها به خود فرماندار اصابت کرد و از بالای مرکب به زمین افتاد. فرماندار عصبانی شده و چند مأمور ديگر انتخاب كرد که آنها ضربه بزنند اما این بار هم ضربه ها به فرماندار برخورد کرد. 🔺اینجا بود که آن مرد متهم، به فرماندار گفت: اى بنده خدا، با اين همه لطفى كه خدا نسبت به من روا داشت، به طورى كه ديدىد تمام اين ضربه ‏ها به جای اینکه به من بخورد، به خود شما اصابت کرد، پس آيا پند و عبرت نمیگیرید؟ بعد گفت: من را نزد حضرت بازگردانید و هرچه ایشان گفت انجام دهید. ادامه👇👇👇 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
آیات و روایات اجتماعی
💠 ماجرای امام حسن عسکری و دزدی که خود را شیعه مولا علی میدانست! 🔺يوسف بن زياد و على بن سيّار نقل می
🔺فرماندار او را نزد حضرت آورد و گفت: اى پسر پيامبر، جاى بسى است. شما اين مرد را انكار کردید و روشن است كه هر كه پيرو شما نباشد، پس حتما پيرو و دوزخى خواهد بود ولى با اين وصف، ما از اين مرد ديديم كه جز پيامبران، كسى ياراى آن را ندارد. 🔺حضرت فرمود این معجزات علاوه بر پیامبران، برای جانشینان و اوصیا نیز هست و بعد به فرماندار فرمود: اى بنده خدا، اين مرد در ادعاى خويش كه گفته بود از شيعيان ماست، گفت. دروغى كه اگر از روى گفته بود، تمام اين آزارها و كيفر سخت، بر او محقق میشد و 30 سال هم در زندان می ماند. 🔺اما چون عمدا دروغ نگفته و گفته من شیعه هستم، خداوند بر او رحم کرد. ولى تو اى بنده خدا، بدان، خدا او را از تازيانه ‏هاى تو نجات بخشيد چراکه او از و ماست، هرچند از ما نيست. 🔺فرماندار گفت: برای ما بین ، و شما هیچ فرقی نیست و همه اینها برای ما برابر هستند اما شما بفرمایید که فرق اینها در چیست؟ حضرت فرمود: فرقش اينست كه: ما آنهايند كه از آثار ما ميكنند و در تمام اوامر و نواهى از ما ميكنند، اما كسانى كه اینگونه نیستند و اکثر دستورات الهی را انجام نمیدهند، از شيعيان ما نيستند. (الْفَرْقُ أَنَّ شِيعَتَنَا هُمُ الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ آثَارَنَا وَ يُطِيعُونَا فِي جَمِيعِ أَوَامِرِنَا وَ نَوَاهِينَا فَأُولَئِكَ شِيعَتُنَا) 🔺سپس حضرت به مردی که ادعای شیعه بودن کرده بود فرمود: اى بنده خدا، تو از (ع) نيستى بلكه تو دوست و آن حضرت هستی. در ادامه حضرت شروع میکنند به تبیین اینکه شیعه علی(ع) کیست؟ 🔺اینکه اهل و اند، اینکه در راه خدا هیچ ترس از ندارند، اینکه شان را در نيازمندي هاى زندگى، بر خود مقدم ميدارند، هرچند خود فقير و بينوا باشند، اینکه سمت مواردی که خدا نهی کرده نمیروند و همیشه سمت مواردی هستند که خدا امر کرده، اینکه در بزرگداشت خود، به آن حضرت اقتداء می نمایند. 📚 تفسیر منسوب به امام حسن عسکری، ص316 / بحارالانوار، ج65، ص160. 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍