eitaa logo
برش‌ ها
382 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
351 ویدیو
36 فایل
به نام خدای شهیدان در برشها شهدا دست یافتنی اند. اینجا فرهنگ جهاد و شهادت را به صورت آهسته، پیوسته و به دور از هیاهو روایت می کنیم تا بتوان آن را زندگی کرد. سایت http://www.boreshha.ir/ آپارات www.aparat.com/boreshha.ir بارش فکری @soada313_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
#پوستر | شهید 🔸 خاک‌پای همه شهدا و آرزومند مقام آن‌ها سیدعلی خامنه‌ای 🗓 22 اسفندماه، روز بزرگداشت شهدا گرامی‌باد‌ ‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مستند دلدادگان حرم، به زندگی همسران شهدای مدافع حرم می پردازد و پرده از دلتنگی ها و تحمل سختی های فراغ می گشاید. دلداده حرم: محمد جواد محمدی منفرد تاریخ شهادت: 1394/11/16 محل شهادت: نوبل الزهرا. https://eitaa.com/khateshahadat
#پوستر | بنّای شهادت ⚪️ 23 اسفندماه، سالروز شهادت فرمانده دلاور تیپ 18 جوادالائمه(ع) "عبدالحسین برونسی" ▫️ خانه‌طراحان‌انقلاب‌اسلامی ▫️ طراح: مجید کشاورزی @khattmedia
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ خدایا! دیگه شهید نمی خوای خدایا! اون زمان برای جبهه سرباز لازم داشتی در را باز کرده بودی؟! حالا دیگه آدم نمی خوای؟ https://eitaa.com/khateshahadat
25 اسفند سال روز شهادت شهید کاطم نجفی رستگار؛ فرمانده لشکر 10 سید الشهداء (ع)
25 اسفند ماه؛ سال روز شهادت شهید مهدی باکری؛ فرمانده لشکر 31 عاشورا .
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
موقع طواف شهید مهدی زین الدین را با گروه زیادی از شهدا در حال طواف دیدم ... به خاطر نماز اول وقت خواندن ها خداوند در بهشت مرا فرمانده قرار داده... @khateshahadat
آقا مهدی وقتی در ارومیه بود، در اکثر فعالیت های بچه ها شرکت می کرد. حتی هم می داد. نصف شب بلند می شد و می آمد و می گفت: چرا مرا بیدار نکردید؟ می گفتیم: برای چه؟ می گفت: برای نگهبانی. نمی خواهید ما از این ثواب بهره ای ببریم. وقتی می گفتیم: مگر ما مرده ایم که شما نگهبانی بدهید. می گفت: نقل این حرف ها نیست. همه ما باید اینجا را حفظ کنیم. در راوی: صمد عباسی ؛ خاطراتی از شهید مهدی باکری، نویسنده: علی اکبری، ناشر: صیام، نوبت چاپ: اول؛ بهار ۱۳۸۹؛ صفحه ۱۸. @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
روی خط شهادت مرجع سخنرانی ، مداحی، نماهنگ، مستند درباره فرهنگ جهاد و شهادت https://eitaa.com/khateshahadat
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
این صدای شهید ابراهیم هادی یک شب قبل از عملیات و پنج روز قبل از شهادت، ضبط شده که با دوستانش عهد شفاعت می‌بندند. @khateshahadat
علی می رفت. شاگرد اول مدرسه هم بود. روی در خانه تابلویی نصب کرده بود. روی آن نوشته بود: زبان، در مسجد امام علی (ع) ساعت دو تا چهار. ساعتی ده تا صلوات؛ قبولی با خدا. با این کلاس تقویتی خیلی از بچه های مسجد را جذب کرده بود. در راوی: مادر شهید کتاب هوری؛ زندگی نامه و خاطرات سردار شهید علی هاشمی، نویسنده: گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی، ناشر: انشارات شهید ابراهیم هادی، نوبت چاپ: چهارم- ۱۳۹۴؛ صفحه ۱۴. @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نویسنده: احمد یوسف زاده ناشر: سوره مهر این کتاب حاوی خاطرات بیست و سه نوجوان است که توسط ارتش بعث، در عملیات بیت المقدس به اسارت درآمدند و دیکتاتور عراق سعی داشت از این نوجوانان برای ایجاد جنگ روانی علیه ایران استفاده کند. @khateshahadat
برای یک لباس عروس سه هزار تومانی خریده بودیم. ساده آستین بلند و یقه کیپ. مادر آقا ولی تا دید، گفت: چرا این قدر ساده؟! آقا ولی هم یک شلوار قهوه ای پوشیده بود و کتی که ماردش به زور تنش کرده بود. وقتی آمد، ناراحتی را از نگاهش خواندم. او نه این لباس را، ساده می دید و نه از لباس های تنش راضی بود. او در لباس سبز و شلوار منطقه اش راحت بود. وقتی هم مادرم به هر زرو و زحمتی بود، جهیزیه را فراهم کرده بود و برای اتاق مان پرده خریده بود، آقا ولی ناراحت شد. گفته بود این کارها چیست؟ مامان گفته بود: همه این کارها برای این است که فامیل ها درباره حرف و حدیث درست نکنند. ولی الله گفت: حساب آن ها با من. مجموعه نیمه پنهان ماه، جلد ۹، چراغچی به روایت همسر شهید؛ نویسنده: مهدیه داودی، ناشر: روایت فتح، نوبت چاپ: یازدهم؛ ۱۳۹۵؛ صفحه ۲۰. @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
مجید را خیلی دوست داشت. می گفت” هر چه در گیرمان می آید به برکت ماه رجب است.” سال ها بود ماه رجب را توی منطقه بود. همیشه شب اول رجب منتظرش بودم. می دانستم هر طور شده تلفن پیدا می کند. زنگ می زند به خانه و می گوید:” ”. آخرش هم توی همین ماه شهید شد، درست [۴ روز مانده به] روز شهادت امام موسی کاظم علیه السلام. مجموعه یادگاران، جلد ۲۹، کتاب مجید پازوکی ، نویسنده: افروز مهدیان ناشر: روایت فتح نوبت چاپ: اول: ۱۳۹۴؛ خاطره شماره ۴۸. @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
سال روز وفات حضرت زینب (سلام الله علیها) تسلیت باد.
مجید انسی داشت با سلام الله علیها. برش اول: شب وفات حضرت زینب سلام الله علیها بود. ساعت دوازده شب، بلند شد روی یک پارچه نوشت ” (س)” و بعد زد سر در مقر تفحص. صبح که همه بیدار شدند، گفت: امروز با نیت حضرت زینب سلام الله علیها کار می کنیم. همان روز شهید پیدا کردیم ، بعد از سه ماه. برش دوم: زیاد می رفتم. آخرین بار که مجید را دیدم، یک کاغذ داد دستم. گذاشته بود توی پاکت و چسب زده بود. گفت” بیاندازش داخل سلام الله علیها. خیلی سفارش کن. بزرگی دارم.” وقتی برگشتم خبر شهادتش را دادند. حاجت بزرگش چه زود برآورده شده بود. ع (س) مجموعه یادگاران، جلد ۲۹، کتاب مجید پازوکی ، نویسنده: افروز مهدیان ناشر: روایت فتح نوبت چاپ: اول: ۱۳۹۴. @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
شهید حمید خبری معلم اصلی نماز شب حسین و خیلی از بچه های دیگر بود. در ۱۶ سالگی های سی چهل روزه در سبز قبا داشت. پدرش در مدت اعتکاف برایش غذا می برد. به عبادت واجب هم بسنده نمی‌کرد. می گفت: ستون های اصلی دارد به نام واجبات و تقویت‌کننده‌های دارد که اگر نباشند، سقف فرو می ریزد. همان تقویت کننده ها هستند. اگر نباشند ممکن است آدم از خط مستقیم خارج شود. این ها از انحرافات جلوگیری می کنند. اینها قید و بندهایی هستند که همیشه باید همراه انسان باشد. راوی: عظیم مقدم دزفولی کتاب آسمان خبری دارد؛ روایت زندگی و خاطرات نوجوان عارف شهید عبد الحسین خبری، نویسنده: گروه روایتگران شهدای دزفول، ناشر: سرو دانا، تاریخ چاپ: دوم- ۱۳۹۵؛ صفحه ۱۸ و ۱۹. @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
زینب زینب سیدتی پای علم یه سر افتاده توی گلوش پر از فریاده جونشو واسه زینب داده پای حرم یه یاس پرپر پیش نگاه بنت الحیدر رفت و رسید به ارباب آخر @khateshahadat
#شهید_مجید_پازوکی
مجید برای خودش داشت. روی لقمه‌هایش حساس بود؛ اما دست کسی را هم رد نمی کرد. اگر جایی که نمی شناخت غذا می خورد، حتما می داد. همیشه می گفت: اگر از چشم بپوشی، خدا دو برابرش را؛ آنهم حلال به تو می دهد. در مراسم از او پرسیدم می‌دهی یا نه گفت: از سال ۱۳۶۰؛ از همان روزی که وارد سپاه شدم، اولین حقوقی که گرفتم خمسش را داده ام. در سیره شهدا مجموعه یادگاران، جلد ۲۹، کتاب مجید پازوکی ، نویسنده: افروز مهدیان ناشر: روایت فتح نوبت چاپ: اول: ۱۳۹۴؛ خاطره شماره ۱۴. @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کتاب اردواردو نویسنده: بهزاد دانشگر ناشر: عهد مانا ادواردو، داستان خبرنگار بخش حوادث یکی از نشریات ایتالیایی است که درباره مرگ ادواردو پول‌دارترین جوان ایتالیا و چهره‌ای مشهور در فوتبال که مالک باشگاه یوونتوس است تحقیق می‌کند.... @khateshahadat
توی این داستان ، آن قدر تعلل صورت گرفته که رهبر ی معظم به آقای باقری دستور اقدام می دهد. یادش که در جریان ، بدون دستور، هر 12 دقیقه یک پرواز را از فرودگاه بم هدایت و 30 هزار مجروح را منتقل کرد. صد ساعت بیداری مداوم را به جان خرید تا بی هوش شد. کار وقتی قرب ایجاد می کند که مستحب باشد، وقتی واجب شد خیلی هنر کنی به عقوبت ترکش مبتلا نمی شوی. های پراکنده
حسن عاشق مجالس اهل بیت (ع) بود. محرم سه وعده می رفت و صورتش دائم کبود بود. (س) و حضرت زینب(س) حالش را منقلب می کرد. شب شهادت حضرت زهرا (س) از هیئت می آمدیم. گفت: مهدی دقت کردی که ما بچه های حضرت زهراییم و قیامت می توانیم دست ایشان را ببوسیم. (ع) (س) راوی: مهدی قاسمی دانا؛ برادر شهید مجله فکه، شماره ۱۸۰؛ اردیبهشت ۱۳۹۷؛ صفحه ۶۱. @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/