✨💎✨💎✨💎✨💎✨
💎✨
✨
🔺#قسمت_سوم
✅آشنايي اجمالي با #ولايت_فقيه
⭕️د ـ وظايف و اختيارات ولايت فقيه:
💠وظايف و شئون ولي فقيه
🔷در #عصر_غيبت ولي زمان ـ عجّل الله تعالي فرجه الشريف ـ كه مسلمانان و جامعه اسلامي از ادراك بركات خاصّ ايشان محرومند، جاودانگي اسلام اقتضاء دارد كه همان دو شأن تعليم دين و اجراي #احكام_اسلام، تداوم يابد كه اين دو وظيفه، بر عهده #نائبان_ولي_عصر ـ عجّل الله تعالي فرجه الشريف ـ ميباشد. در نگاه كلّيتر، ميتوان وظايف و شئون #ولي_فقيه را در #چهار_شأن_ديني دانست كه دو شأنش #علمي است و دو شأن ديگر آن، #عملي ميباشد.
🔺اين #چهار_وظيفه عبارتند از:
۱- #حفاظت_و_صيانت_از_معارف_الهي ۲- #افتاء_و_اجتهاد ۳- #قضاء ۴- #ولاء (حكومت)[۱۲]
🔶معناي #ولايت_مطلقه_فقيه
💠معناي ولايت مطلقه فقيه را ميتوان در سه امر ذيل بيان نمود:
1⃣ #فقيه_عادل، متولّي و مسئول همه ابعاد دين در #عصر_غيبت_امام_معصوم ـ عليه السّلام ـ است و #شرعيّت_نظام_اسلامي و #اعتبار همه مقررات آن، به او بر ميگردد و با #تأييد و #تنفيذ او #مشروعيّت مييابد.
2⃣ اجراي همه #احكام_اجتماعي_اسلام كه در نظم #جامعه_اسلامي دخالت دارند، بر عهده #فقيه_جامع_الشرايط است كه يا خود او با مباشرت آنها را انجام ميدهد و يا با تسبيب، به افراد صلاحيّت دار تفويض ميكند.
3⃣در هنگام اجراي دستورهاي خداوند، در موارد #تزاحم_احكام_اسلامي با يكديگر، #وليّ_فقيه براي رعايت #مصلحت_مردم و #نظام_اسلامي، اجراي برخي از #احكام_ديني را براي اجراي احكام ديني مهمتر، #موقتاً_تعطيل ميكند و اختيار او در اجراي احكام و تعطيل موقّت اجراي برخي از احكام، #مطلق است و شامل همه #احكام_گوناگون_اسلام ميباشد.[۱۳] پس ميتوان گفت كه #ولايت_مطلقه بدان معناست كه #دامنه_اختيارات_ولايت_فقيه محدود به حدّ ضرورت و ناچاري نيست، بلكه #مطلق است و حتّي جايي را هم كه مسأله به حد ناچاري نرسيده، ولي داراي توجيه عقلي و عقلايي است شامل ميشود و براي ساختن بزرگراه و خيابان و پارك و دخالت در امور اجتماعي، لازم نيست مورد از قبيل فرض اول باشد بلكه حتّي اگر از قبيل دوّم هم باشد #ولي_فقيه مجاز به تصرف است و #دامنه_ولايت او اينگونه موارد را هم شامل ميشود. و البته پر واضح است كه قائل شدن به چنين رأيي هيچ سنخيت و مناسبتي با استبداد و ديكتاتوري و فاشيسم ندارد.[۱۴] چرا كه آن در #چارچوب_اصول_و_مصالح_اسلام ميباشد.
[۱۲] . همان، صص ۲۴۲-۲۴۴
[۱۳] . پيشين، ص ۲۵۱
[۱۴] . نگاهي گذرا به نظرية ولايت فقيه ـ آية الله مصباح يزدي، ص ۱۱۰
∆نویسنده: علي اکبر عالميان - مرکز مطالعات و پژوهش هاي فرهنگي حوزه علميه
#کانال_تبیین
@tabyinchannel
⭕ وجود دین یک مسئله کاملا منطقی و عقلی ست.
🔰 ما به دین نیاز داریم؛ #چون...
بدون داشتن اعتقادات معنوی و باور به #روزحساب؛ اساسا خوب بودن یک #توهم بیش نیست! آنهایی که شعار دین من انسانیت است سر میدهند، نمیدانند که دین همان انسانیت و اخلاق است! دین همان اخلاق و رفتار صحیح با جهان هستی ست. ما به دین نیاز داریم چون منطق عقل میگوید خوب بودن، باید دلیل داشته باشد.
🔰عقل سالم میگوید
وقتی دین نباشد، چارچوب اخلاقی هم وجود ندارد و بویی از ایثار و فداکاری نخواهد بود. اخلاق و انسانیت معلول دین است! اگر دین و اعتقاد به روز جزا وجود نداشته باشد، خوبی عملی بیهود است. خوب باشیم که چه اتفاقی رخ دهد؟ این همان خلایست که انسان منکر دین از آن رنج میبرند!
🔰 اگر دین وجود نداشته باشد واژه #خوب_بودن باید حذف شود! مادامی که خوب بودن تعریف میشود، یعنی دین وجود دارد. اگر دین عامل محدود کننده است و باید آن را کنار گذاشت؛ پس با فطرت بشر چه باید کرد؟ خوبی برای چه وجود دارد؟
⭕ تعریف دین اسلام در یک خط
🔹 اسلام دینی ست که #آموزههای_ثابت دارد. این آموزهها #قابل_تغییر_نیستند؛ اما #انعطافپذیر هستند. اسلام یک دین #عملی ست که شرایط نادر را مورد توجه قرار میدهد.
🌐 whyislam.org/islamicteachings/pray/ten/
پ.ن: حقیقتا تعریفی خلاصه و جامع از اسلام ارائه شده است:
● #آموزههای_ثابت و بدون تغییر
● #انعطافپذیر در شرایط مختلف
● دینی #عملی؛ نه شعار زده
این سه شاخصه مهم اسلام را بعنوان قوی ترین دین منطقی و علمی جهان تبدیل کرده است.
@tabyinchannel
@daneshgahevelyat
#انتشار_بدون_لینک_جایز_نمیباشد
✨🔸✨🔸✨🔸✨🔸✨
✨
⭕️عوامل حسابرسی آسان در #قیامت (بخش اول)
🔶حسابگری خدا و حسابرسی خداوند به معنای آن است که هر عملی، بلافاصله اثرش پشت سرش قرار دارد چه در دنیا باشد، چه در آخرت.
🔷یکی از اسامی خداوند، #حسیب است و این بدین معناست که #خداوند #حسابگر و حساب کننده است. #حسابگری_خداوند در تمامی عوالم وجود جریان دارد؛ همه خاصیت ها و اثرهایی که در عالم وجود دارد، ناشی از اسم #حسیب خداوند است؛ یعنی همه چیزها روی #حساب است؛ رها و مهمل نیست؛ حتی #کوچکترین_نیتها در اعماق وجودی انسانها مورد #محاسبه قرار می گیرند.
💠حسابگری خداوند در قرآن
🔷چنانکه در سوره بقره فرمود: « ...وَإِنْ تُبْدُوا مَا فِی أَنْفُسِکُمْ أَوْ تُخْفُوهُ یُحَاسِبْکُمْ بِهِ اللَّهُ...»؛ [بقره، ۲۸۴] «...و (از این رو) اگر آنچه را در دل دارید، آشکار سازید یا پنهان، خداوند شما را بر طبق آن، #محاسبه میکند...»
💠علت اتفاقات کوچک
🔷اگر خاری به دست آدمی اصابت می کند، یا سنگی به پای انسان برخورد کند، روی #حساب است و اساساً مسئله ای بنام شانس یعنی اتفاق که در جامعه معمولاً از آن نام برده می شود، وجود خارجی ندارد؛ یعنی همه حوادث روی حساب است نه اتفاق و شانس؛ و این یکی از جفاهایی است که حتی برخی از مومنین، به حوادث عالم دارند، حوادث را به شانس و اتفاق تعبیر می کنند.
💠حسابرسی دقیق حتی در مراتب بالای معنوی
🔷پس #عقاب ها و #ثواب های دنیا، روی #حساب و کتاب است؛ حضرت یوسف (ع) که چند سال اضافه زندانی میشود، بخاطر لحظهی امیدی بود که از ساقی پادشاه داشت، که از او در نزد آقایش یاد کند و لذا قرآن فرمود: «اذْکُرْنِی عِنْدَ رَبِّکَ فَأَنْسَاهُ الشَّیْطَانُ ذِکْرَ رَبِّهِ فَلَبِثَ فِی السِّجْنِ بِضْعَ سِنِینَ»؛ [یوسف، ۴۲] «مرا نزد صاحبت [سلطان مصر] یادآوری کن!» ولی شیطان یادآوری او را نزد صاحبش از خاطر وی برد؛ و بدنبال آن، (یوسف) چند سال در زندان باقی ماند.»
🔷 #کسب_توفیقات و #سلب_توفیقات بر اساس اعمالی است که خود انسان انجام می دهد؛ گاهی به خاطر یک محفل که انسان برگزار می کند، توفیقاتی از وی سلب می گردد. شهید مطهری میفرماید: یک شب جمعه با استادم میرزا علی آقا شیرازی که اهل تهجد و اشک سحر بود، به محفلی رفتیم ایشان اشعار زیادی خواند؛ شب که برگشتیم سحر نتوانست بلند شود؛ موقع اذان صبح که بلند شد، گفت: این سلب توفیق بخاطر شعرهای دیشب بود.
💠نکته مهم درجات معرفتی
🔷البته جلب توفیق و سلب توفیق با نوع معرفت و اعمال انسان ها فرق دارد؛ انسان هایی که کلاس معرفتی شان بالا بوده باشد، ریز اعمالشان زیر ذره بین است و کسانی که در کلاس معرفتی پایین تری هستند، قاعدتاً طبق معرفت و عقل و درکشان از دین، مورد مواخذه یا اجر و پاداش قرار می گیرند.
💠معنای حسابگر بودن خدا
🔷 #حسابگری_خدا و حسابرسی خداوند به معنای آن است که هر #عملی، بلافاصله #اثرش پشت سرش قرار دارد چه در دنیا باشد، چه در آخرت؛ اما مسئله آن است که گاهی حسابرسی ها بسیار زود اتفاق می افتد و به اصطلاح حسابشان آسان است. #ادامهدارد...
منبع: وبسایتراسخون
#قیامت
#حسابرسی
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️«تولی» و «تبری» از منظر روایات چه اهمیّتی دارند؟ (بخش چهارم و پایانی)
🔸احاديث بسيار فراوانى در كتب اسلامى اعم از شيعه و اهل سنّت در زمينه «حبّ فى الله» و «بغض فى الله» و #تولّى و #تبرّى آمده است، و به قدرى در اين باره #اهمّيّت داده شده كه در كمتر چيزى نظير آن ديده مى شود. بى شك اين اهمّيّت به خاطر آثار مثبتى است كه پيوند «دوستى با اولياء الله و دوستان خدا»، و «بيزارى از دشمنان حق» دارد؛ اين آثار مثبت هم در #قدرت_ايمان ظاهر مى شود و هم در #تهذيب_اخلاق و هم در #پاكى_اعمال و #تقوا.
💠اين احاديث نشان مى دهد كه بايد در طريق «تهذيب نفس» و «سير و سلوك الى الله»، هر كس #پيشوا و مقتدايى را برگزيند. در اينجا به بخشى از اين احاديث كه از كتب مختلف گلچين شده است اشاره مى شود:
9⃣در حديث قدسى مى خوانيم: #خداوند به #حضرت_موسى (عليه السلام) فرمود: «هرگز #عملى براى من انجام داده اى؟ موسى عرض كرد: آرى! براى تو نماز خوانده ام، روزه گرفته ام، انفاق كرده ام و به ياد تو بوده ام؛ فرمود: امّا نماز براى تو نشانه [ايمان] است و روزه سپر آتش و انفاق سايه اى در محشر و ذكر خدا نور است؛ كدام #عمل را براى من به جا آورده اى اى موسى؟! عرض كرد خداوندا! خودت مرا در اين مورد راهنمايى فرما! فرمود: آيا هرگز به خاطر من كسى را #دوست داشته اى و به خاطر من كسى را #دشمن داشته اى؟ [در اينجا بود كه] #موسى (عليه السلام) دانست برترين اعمال #حبّفىالله و #بغضفىالله [دوستى براى خدا و دشمنى براى خدا] است». [۱]
🔟اين بحث را با حديث ديگرى از #امام_صادق (عليه السلام) پايان مى دهيم (هر چند احاديث در اين زمينه، بسيار فراوان است)، فرمود: «مَنْ اَحَبَّ لِله وَ اَبْغَضَ لِله وَ اَعْطى لِلّهِ وَ مَنَعَ لِلّهِ فَهُوَ مِمَّنْ كَمُلَ إِيمانُهُ» [۲] (كسى كه «به خاطر #خدا» #دوست بدارد و به خاطر خدا #دشمن بدارد و به خاطر خدا ببخشد و به خاطر خدا ترك بخشش كند، او از كسانى است كه #ايمانش كامل شده است!».
💠از احاديث دهگانه بالا استفاده مى شود كه در #اسلام حساب مهمّى براى #حبّفىالله و #بغضفىالله باز شده است؛ تا آنجا كه به عنوان #افضل_اعمال و نشانه #كمال_ايمان و برتر از نماز و روزه و حجّ و جهاد و انفاق فى سبيل الله معرّفى شده و صاحبان اين صفت، پيشگامان در بهشتند و #مقاماتى دارند كه انبياء و شهداء به حال آنها غبطه مى خورند. اين تعبيرات، پرده از نقش مهمّ مسأله #ولايت و #تولّى و #تبرّى در تمام برنامه هاى دينى و الهى بر مى دارد.
🔹دليل آن هم روشن است، زيرا انسان پيشوايان بزرگ را به خاطر #ايمان و #تقوا و #فضائل_اخلاقى و اعمال صالحه ديگر، دوست مى دارد، با اين حال چگونه ممكن است به آنان تأسّى نكند و همگام و همدل و همرنگ نشود! اين همان است كه علماى اخلاق از آن به عنوان يك اصل اساسى در #تهذيب_نفوس ياد كرده اند، و پيروى و #اقتدا كردن به #انسان_كاملى را شرط موفّقيّت در سير و #سلوكالىالله مى دانند. يكى از دلايل مهمّى كه #قرآن_مجيد در هر مورد و در هر مناسبت از انبياى الهى سخن مى گويد و پيغمبر اكرم و #مسلمانان را دستور مى دهد كه به ياد آنها و تاريخ و زندگانى شان باشند، همين است كه از آنان #الگو بگيرند و راه #موفّقيّت و #نجات را در تاريخ زندگى آنها بجويند.
🔹اين نكته شايان توجّه است كه #انسانها معمولاً داراى روح قهرمان پرورى هستند؛ يعنى هركس مى خواهد به شخص بزرگى عشق بورزد و او را در زندگى خود #الگو قرار دهد و در ابعاد مختلف زندگى به او اقتدا كند. انتخاب چنين قهرمانى در #سرنوشت_انسان و شكل دادن به زندگى او تأثير فراوانى دارد و با تغيير شناخت اين قهرمانها، زندگى ممكن است دگرگون شود. بسيارى از افراد يا ملّت ها كه دستشان به دامان #قهرمانان_واقعى نرسيده، قهرمانان خيالى و افسانه اى براى خود ساخته اند و در ادبيّات و فرهنگ خود جايگاه مهمّى براى آنها قائل شده اند.
🔹محيط زندگى اجتماعى و تبليغات مطلوب و نامطلوب در گزينش قهرمانها مؤثّر است. اين قهرمانها ممكن است مردان الهى، رجال سياسى، چهره هاى ورزشى و يا حتّى بازيگران فيلمها بوده باشند. هدايت اين تمايل فطرى بشر به سوى #قهرمانان_واقعى و «الگوهاى والاى انسانى» مى تواند كمك مؤثّرى به پرورش #فضائل_اخلاقى در فرد و جامعه بنمايد. مسأله #ولايتاولياءالله در حقيقت، در همين راستا است؛ و به همين دليل آيات و روايات اسلامى اهمّيّت فوق العاده اى براى آن قائل شده است و بدون آن بقيّه برنامه ها را ناقص و حتّى در خطر مى شمرد.
پی نوشتها؛
[۱] بحارالانوار، دار احیاء التراث العربی، چ۲، ج۶۶، ص۲۵۲، باب۳۶
[۲] همان، ص۲۳۸
📕اخلاق در قرآن، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، مدرسه الامام على بن ابى طالب(ع)، قم، چ۱، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۳۷۵
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#تولی #تبری
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️روایات اسلامی چگونه اهمیت «صدق» و «راستی» را تبیین نموده است؟ (بخش دوم و پایانی)
🔸اهميت اين #فضيلت_اخلاقى در روايات اسلامى بيش از آن است كه در سخن بگنجد؛ رواياتى كه در این زمینه از #رسول_اکرم (صلی الله علیه و آله)، #ائمه_هدى (عليهم السلام) نقل شده، بيش از حدّ احصا و شمارش است. در ادامه تنها گلچينى از آن بيان مى شود كه به عنوان مشت نمونه خروار، بيانگر موقعيت اين صفت در ميان تمام صفات انسانى است. از اين روايات به خوبى استفاده مى شود كه همه فضايل انسانى از #صدق و #راستى سرچشمه مى گيرد.
7⃣#امام_على(عليه السلام) در اهميت #صدق می فرماید: «اَلصِّدْقُ رَأْسُ الدِّين» (صدق و #راستگويى اساس دين است). و در حديث ديگرى مى فرمايد: «اَلصِّدْقُ صَلاحُ كُلِّ شَىء» (#راستى سبب اصلاح هر چيزى است). و در حديث مشابه ديگرى مى فرمايد: «اَلصِّدْقُ اَقْوى دَعائِمِ الاْيمانِ» (#صدق قوى ترين ستون هاى ايمان است). و در تعبير ديگرى مى فرمايد: «اَلصِّدْقُ جَمالُ الاْنْسانِ وَ دَعامَةُ الاْيْمانِ» (#صدق جمال انسان و ستون ايمان است). و بالأخره در تعبير مهم ديگرى مى فرماید: «اَلصِّدْقُ اَشْرَفُ خَلائِقِ الْمُوْقِنِ» [۱] (#صدق شريف ترين اخلاق افراد صاحب يقين است).
8⃣#رسول_خدا (صلى الله عليه و آله) مى فرمايد: «اِنَّ رَجُلا جاءَ اِلَى النَّبِى فَقالَ يا رَسُولَ اللهِ ما عَمَلُ الْجَنَّةِ؟ قالَ الصِّدْقُ اِذا صَدَقَ الْعَبْدُ بَرَّ، وَ اِذا بَرَّ آمَنَ، وَ اِذا آمَنَ دَخَلَ الْجَنَّةَ قالَ: يا رَسُولَ اللّه وَ ما عَمَلُ النّارِ؟ قالَ اَلْكِذْبُ، اِذا كَذِبَ الْعَبْدُ فَجَرَ وَ اِذا فَجَرَ كَفَرَ، وَ اِذا كَفَرَ دَخَلَ النّارَ» [۲] (كسى از #رسول_خدا پرسيد: #عملى كه انسان را #بهشتى مى كند چيست؟ فرمود: #راستگويى، زيرا هنگامى كه انسان راست بگويد #نيكوكارى مى كند و هنگامى كه نيكوكارى كند #ايمان آورد و هنگامى كه ايمان بياورد داخل #بهشت مى شود؛ عرض كرد اى رسول خدا! #عملى كه انسان را #دوزخى كند چيست؟ فرمود: #دروغ است، هنگامى كه #دروغ بگويد #كار_بد انجام مى دهد، و هنگامى كه كار بد انجام مى دهد #كافر مى شود، و هنگامى كه كافر شود داخل #دوزخ مى گردد).
🔹جالب اين كه در اين حديث #راستگويى سرچشمه نيكوكارى و نيكوكارى سرچشمه #ايمان شمرده شده است؛ اين به خاطر آن است كه #افراد_بدكار براى توجيه اعمال خود معمولا به #دروغ پناه مى برند، #دروغ نیز با تاثیر در روح آدمى، تدريجاً #ايمان را تضعيف کرده، و سرانجام به #كفر مى انجامد، همانگونه كه #قرآن ميفرمايد: «ثُمَّ كانَ عاقِبَةُ الَّذِينَ اَسائُوا السُّوء اَنْ كَذَّبُوا بِآياتِ اللهِ وَ كانُوا بِها يَسْتَهْزِئُونَ» [۳] (سپس سرانجام كسانى كه #اعمال_بد مرتكب شدند به جايى رسيد كه #آيات_خدا را تكذيب كردند و آن را به سخريه گرفتند).
9⃣#امام_على (عليه السلام) در حديث ديگرى میفرماید: «اِذا اَحَبَّ اللهُ عَبْداً اَلْهَمَهُ الصِّدْقُ» [۴] (هنگامى كه خدا كسى را دوست بدارد خداوند #راستگويى را به قلب او مى افكند).
🔟آن حضرت در حديث ديگرى میفرماید: «اَرْبَعٌ مَنْ اُعْطِيَهُنَّ فَقَدْ اُعْطِىَ خَيْرُ الدُّنْيا وَ الاْخِرَةِ، صِدْقُ حَدِيث وَ اَداءُ اَمانَة وَ عِفَّةِ بَطْن وَ حُسْنِ خُلْق» [۵] (چهار چيز است كه به هر كس داده شود خير دنيا و آخرت به او داده شده؛ #راستگويى در سخن، اداء امانت، نگهدارى شكم از حرام و حسن خلق).
💠از مجموع اين احاديث، نكات مهم زير به خوبى استفاده مى شود: ۱) يكى از طرق آزمايش مردم. آزمايش افراد صاحب ايمان، بوسیله #راستگويى است. ۲) دعوت به #راستگويى جزء برنامه اصلى تمام پيامبران بوده است. ۳) #راستگويى سبب پاكى عمل است. ۴) مقام والاى انسان در پيشگاه خدا در گرو #راستگويى است. ۵) گرامى ترين مردم #راستگويانند. ۶) #راستگويى سبب نجات در آخرت است. ۷) #راستگويى قوى ترين ستون دين است. ۸) #راستگويى كليد بهشت است. ۹) #راستگويى نشان محبوبيت انسان در پيشگاه خدا است. ۱۰) آن كس كه #راستگو است، خير دنيا و آخرت را نصيب خود مى كند. و با توجه به اين آثار دهگانه اى كه براى #راستگويى ذكر شد به خوبى روشن میشود كمتر صفتى از فضايل اخلاق است كه به پاى اين صفت برسد.
پی نوشتها؛
[۱] غررالحكم و دررالكلم، محقق: رجائى، سيدمهدى، دارالكتاب الإسلامي، قم، چ۲، ص۶۷ (قصار ۱۳۰۰) و ص۱۲۱ (قصار ۲۱۴۲) و ص۸۴ (قصار ۱۶۱۵) و ص۵۹ (قصار ۱۱۵۸) و ص۳۶ (قصار ۵۷۰)
[۲] إرشاد القلوب إلى الصواب، ديلمى، الشريف الرضي، قم، چ۱، ج۱، ص۱۸۵
[۳] سوره روم، آيه۱۰
[۴] غررالحكم و دررالكلم، همان، ص۲۸۸ (قصار ۱۲۷)
[۵] همان، ص ۱۲۴ (قصار ۲۱۶۴)
📕اخلاق در قرآن، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسة الامام على بن ابیطالب (ع)، ۱۳۷۷ش، چ۱، ج۳، ص۲۰۸
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#صدق #راستگویی
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️آیا «دشنام» و «لعن» افراد جایز است؟
🔹بسيارى از لغت دانان تصريح كرده اند كه #سبّ، همان شتم و دشنام دادن و بدگويى كردن است و بعضى #لعن را هم مصداقى از آن دانسته اند. به يقين هيچ #مؤمنى را نبايد «سبّ» و «لعن» كرد؛ و درباره كافران و مخالفان حق نيز اصل بر ترك آن است، چرا كه غالباً با دو اثر منفى همراه است: نخست اينكه چه بسا طرف مخالف، مقابله به مثل كند و به مقدّسات توهين نمايد.
🔹خداوند در آيه ۱۰۸ سوره انعام میفرماید: «وَ لاَ تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللهِ فَيَسُبُّوا اللهَ عَدْواً بِغَيْرِ عِلْم» (به [معبود] كسانى كه غير خدا را مى پرستند، #دشنام ندهيد مبادا آنها نيز از روى نادانى [و ظلم] خدا را دشنام دهند). ديگر اينكه ممكن است اينگونه #بدگويیها آنها را تحريك كند و به اصطلاح روى دنده لج بيفتند و پافشارى آنها در #كفر و #ضلالت بيشتر گردد. ولى اين قاعده نیز مانند هر قاعده كلى ديگر موارد استثنايى دارد.
🔹به همين دليل در نهج البلاغه يا عبارات ديگر معصومين (عليهم السلام) گاه مذمت هايى نسبت به مخالفان شده و قرآن مجيد نيز بعضی گروهها را #لعن فرموده است. در خطبه ۱۹ نهج البلاغه، امام علی (علیه السلام) به اشعثبنقيس منافق كه سخنى توهينآميز و بى ادبانه در برابر امام گفت، فرمود: «عَلَيْكَ لَعْنَةُ اللهِ وَ لَعْنَةُ اللاّعِنينَ حائِكٌ بْنُ حائِكَ مُنافِق بْنُ كافِر» (#لعنت_خدا و لعنت همه لعنت كنندگان بر تو باد اى بافنده [دروغ] فرزند بافنده و اى منافق فرزند كافر).
🔹همچنین هنگامى كه مروان در جنگ جمل اسير شد و او را خدمت اميرالمومنين (عليه السلام) آوردند، امام حسن و امام حسين (عليهم السلام) نزد پدر خود براى او شفاعت كردند و حضرت او را آزاد ساخت. امام حسن و امام حسين عرض كردند: اى اميرمؤمنان! لازم است مروان با شما بيعت كند؟ حضرت فرمود: مگر بعد از قتل عثمان با من بيعت نكرد؛ من نياز به بيعت او ندارم. دست او همچون دست يهودى است «إِنَّها كَفٌّ يَهُودِيَّةُ».
🔹ولى سبّ #مؤمنباتقوا از گناهان عظيم است؛ در حديثى از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) مى خوانيم كه فرمود: «سبّ و دشنام فرد با ايمان گناه بزرگى است، و جنگيدن با او كفر است و خوردن گوشت او (غيبت كردن) معصيت است، و احترام مالش همچون احترام خون است». [۱] همچنین در حديث ديگرى ميخوانيم كه مردى خدمت پيامبر اكرم عرض كرد: مرا وصيّتى كن! از جمله امورى كه رسول خدا به او سفارش كرد اين بود: «به مردم #سبّ و #دشنام ندهيد كه سبب عداوت و #دشمنى در ميان آنها میشود». [۲]
🔹اين نكته قابل توجّه است كه #اصحاب_معاويه، هر چند جزء منافقان و ظالمان و #مفسدان_فىالارض بودند باز امام (عليه السلام) اصحاب خود را از #سبّ آنها در ايّام جنگ صفّين نهى فرمود، زيرا در آنجا شرايط خاصّى بود كه ممكن بود سبّ آنها آتش جنگ را شعله ورتر سازد. در مورد لعن نيز از #آيات_قرآن استفاده مى شود كه خداوند عده اى را #لعن كرده و يا اجازه لعن آنها را داده است؛ از جمله درباره #شيطان مى فرمايد: «وَ إِنَّ عَلَيْكَ لَعْنَتِى إِلَى يَوْمِ الدِّين»؛ [۳] (و مسلماً #لعنت من بر تو تا روز قيامت خواهد بود).
🔹و در ارتباط با گروهى از #مرتدّين مى فرمايد: «أُوْلَئِكَ جَزَاؤُهُمْ أَنَّ عَلَيْهِمْ لَعْنَةَ اللهِ وَالْمَلاَئِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ»؛ [۴] (كيفر آنها اين است كه #لعنت_خدا و #فرشتگان و #مردم همگى بر آنها خواهد بود). و درباره #ظالمان نيز مى فرمايد: «أَلاَ لَعْنَةُ اللهِ عَلَى الظَّالِمِين». [۵] و درباره #پيمانشكنان و #قاطعانرحم و #مفسدان در زمين مى فرمايد: «أُوْلَئِكَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّار» [۶] و درباره كسانى كه #كتمان_حق مى كنند، مى فرمايد: «أُوْلَئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللهُ وَ يَلْعَنُهُمُ اللاَّعِنُون» [۷] (خداوند و همه لعنت كنندگان آنها را #لعنت مى كنند).
🔹بى شك #لعن در لغت به معناى «طرد كردن» و «دور ساختن» است، كه گاه به صورت #عملى انجام میشود، و گاه به صورت لفظى يا در شكل #نفرين؛ مثلا گفته مى شود: «لعنة الله عليك» يعنى خدا تو را از #رحمتش دور دارد. مسلّم است كه هيچ #مؤمنى را نمیتوان لعن كرد؛ ولى افراد بىايمان و منافق و كسانى كه گناه عظيمى مانند ظلم و ستم و فساد و ايجاد تباهى در زمين و امثال آن مرتكب میشوند مستحق #لعناند، بنابراين لعن مخصوص كافران و منافقان نيست.
پی نوشتها؛
[۱] الكافی، دارالكتب الإسلامية، چ۴ ج ۲ ص۳۶۰ ح۲. [۲] همان. [۳] قرآن کریم، سوره ص آيه۷۸. [۴] همان، سوره آل عمران آيه۸۷. [۵] همان، سوره هود آيه۱۸. [۶] همان، سوره رعد آيه۲۵. [۷] همان، سوره بقره آيه۱۵۹
📕پيام امام اميرالمومنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلامية، چ۱، ۸، ص ۱۰۱
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#دشنام #لعن
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️چه شرایطی در «برنامه ريزی» باید رعايت شود؟
🔸#برنامه_ريزى بايد واجد شرايط زير باشد:
🔹۱)#برنامه، بايد «دقيق» و از نظر كيفى و كمّى «كاملا روشن» باشد. ۲) #برنامه بايد از هر گونه ابهام و كلّىگویى خالى، و تماماً جنبه #عملى و #عينى داشته باشد. ۳) در #برنامه_ريزى بايد نيروهاى انسانى لازم براى انجام هر كار، هزينه ها، و ابزار و وسائل مورد نياز، دقيقاً #محاسبه شود، و براى هر مرحله و هر مقطع، آنچه لازم است #پيش_بينى گردد.
🔹۴) در برنامه ريزى بايد #زمان_بندى مورد توجّه قرار گيرد، به طورى كه نه وقت بيهوده تلف شود و نه حجم برنامه، بيش از مقدار وقت باشد. ۵) در #برنامه_ريزى بايد هميشه محلّى براى حوادث پيشبينى نشده در نظر گرفته شود، چرا كه بسيار مى شود كه مديران و فرماندهان در جريان عمل با مشكلات پيش بينى نشده اى رو به رو مى شوند كه اگر #آمادگى براى رويارویى با آن نداشته باشند، و به هنگام برنامه ريزى اين مسائل مورد توجّه آنها قرار نگرفته باشد، كارشان به بن بست مى كشد و درمانده مى شوند.
🔹اگر به موضوع جنگ احزاب و مسأله حفر آن خندق عظيم به گرد مدينه، كه نه عابر پياده به آسانى مى توانست از آن بگذرد، و نه سواران مى توانستند از روى آن بپرند، آن هم در مدّتى كوتاه و با وسائل بسيار بسيار ابتدایى، بينديشيم، و #مديريّت #پيامبر_اسلام (صلی الله علیه و آله) را در اين زمينه، و #كيفيّت تقسيم اين كار را ميان يارانش بنگريم، به #دقّت و #ظرافت در برنامه ريزى پيامبر پى مى بريم، و جالب اينكه تا كار خندق پايان يافت، دشمن هم از راه رسيد! [۱] پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) شخصاً براى تمام حركت هاى نظامى و غزوات اسلامى تمام مسائل را دقيقاً زير نظر مى گرفت و #برنامه را تنظيم مى نمود.
🔹در داستان حركت #امام_حسين (عليه السلام) و يارانش به سوى كربلا مى خوانيم كه در يكى از منزلگاهها دستور داد كه بيش از حدّ نياز آب با خود بردارند، كه سرِّ آن بر همگان روشن نبود، امّا هنگامى كه با لشكر «حر» در وسط بيابان خشك و بى آبى رو به رو شدند، #امام (عليه السلام) دستور داد، آبهاى اضافى را در اختيار لشكر دشمن كه سخت تشنه بودند، بگذارند، و اين امر، اثر عميقى در روحيّه حر و يارانش گذاشت و بى شك اين محبّت در موضعگيرى آينده او مؤثّر بود. [۲]
🔹#امام_صادق (عليه السلام) براى نشر #علوم_اسلامى در زمان هایى كه شيعيان و شاگردان مكتب اهل بيت عليهم السلام سخت در فشار قرار خواهند گرفت #برنامه_ريزى فرمود، و به يكى از دوستانش تأكيد كرد امروز كه توانایى دارى، اين احاديث را بنويس و در ميان ياران خود پخش كن، چرا كه زمانى فرا مى رسد كه مردم دسترسى جز به كتاب هايشان ندارند و جبّاران زمان رابطه ميان امامان (عليهم السلام) و پيروان مكتبشان را قطع مى كنند. [۳] و از اين ريزه كاريها در زندگى پيشوايان بزرگ اسلام فراوان است.
پی نوشتها؛
[۱] السيرة النبوية، الحميرى المعافرى، ج ۲، ص ۲۱۶. [۲] الإرشاد فى معرفة حجج الله على العباد، چ ۱، ج ۲، ص ۷۸. [۳] الكافی، دار الكتب الإسلامية، چ ۴، ج ۱، ص ۵۲
📕مديريت و فرماندهى در اسلام، مكارم شيرازى، ناصر، نسل جوان، چ ۱۲، ص ۵۶
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم (بخش آئین رحمت)
#برنامه_ريزی
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️«تجسّم اعمال» در روایات اسلامی چگونه مطرح و بازتاب داده شده است؟ (بخش دوم و پایانی)
🔸در #روايات_اسلامى اعم از احاديثى كه از طرف شيعه يا اهل سنت رسيده است مسئله #تجسّم_اعمال بازتاب گسترده اى دارد، به گونه اى كه مرحوم شيخ بهائى در يكى از سخنانش مى گويد: «تَجَسُّمُ الأعْمالِ فى النَّشْأَةِ الاُخْرَوِيَّةِ قَدْ وَرَدَ فى اَحادِيثَ مُتَكَثِّرَة مِنْ طُرُقِ الْمُخالِفِ وَ الْمُؤالِفِ» [۱] (#تجسّم_اعمال در جهان ديگر در احاديث زيادى از طرق موافقين و مخالفين نقل شده است). در اينجا از ميان آنها به احاديث زير قناعت مى كنيم:
3⃣در حديثى از رسول خدا (صلى الله عليه وآله) مى خوانيم كه فرمود: جبرئيل به من گفت: «يا مُحَمَّدُ! عِشْ ما شِئْتَ فَاِنّكَ مَيِّتّ ... وَ اعْمَلْ ما شِئْتَ فَاِنّكَ مُلَاقِيهِ». [۱] (اى محمد! هرچه مى خواهى زندگی كن، ولى سرانجام بدرود حيات خواهى گفت... و هر #عملى مى خواهى انجام بده كه سرانجام، آن را ملاقات خواهى كرد).
4⃣باز در حديث ديگرى از همان حضرت مى خوانيم: «اِنّ الْمُؤْمِنَ اِذَا خَرَجَ مِنْ قَبْرِهِ صُوِّرَ لَهُ عَمَلُهُ فِي صُورَةٍ حَسَنَةٍ فَيَقُولُ لَهُ مَا اَنْتَ؟ فَوَ الله اِنِّي لَاَرَاكَ اِمْرَأَ صِدْقٍ، فَيَقُوُلُ لَهُ اَنَا عَمَلُكَ فَيَكُونُ لَهُ نُوراً وَ قَائِداً اِلَى الْجَنَّةِ...». [۲] (هنگامى كه #مؤمن از قبرش [در قيامت] خارج مى شود #عمل او در صورت زيبايى در برابر او ظاهر مى شود و مى گويد: تو كيستى كه به خدا سوگند من تو را شخص صادقى مى بينم؟ او در جوابش مى گويد: من #عمل توام و او براى #مؤمن نور و روشنايى و راهنما به سوى #بهشت است...).
5⃣و بالاخره در حديثى از #امام_صادق (عليه السلام) مى خوانيم كه فرمود: «اِذا وُضِعَ الْمَيِّتُ فِي قَبْرِهِ مُثِّلَ لَهُ شَخْصٌ وَ قالَ لَهُ يَا هَذَا كُنَّا ثَلَاثَةً، كانَ رِزْقُكَ فَانْقَطَعَ بِاِنْقِطَاعِ اَجَلِكَ وَ كانَ اَهْلُكَ فَخَلَّفُوكَ وَ انْصَرَفُوا عَنْكَ وَ كُنْتُ عَمَلُكَ فَبَقَيْتُ مَعَكَ، اَمَا اِنِّي كُنْتُ اَهْوَنُ الثَّلَاثَةِ عَلَيْكَ!». [۳] (هنگامى كه #ميّت در #قبر گذارده مى شود، شخصى در برابر او نمايان مى گردد و به او مى گويد: اى انسان! ما سه چيز بوديم: يكى رزق تو بود كه با پايان عمرت قطع شد و ديگرى خانواده ات بودند كه تو را گذاشتند و رفتند و من #عمل توام كه با تو مانده ام؛ ولى من از هر سه براى تو كم ارزش تر بودم).
🔹احاديث در اين زمينه بسيار است از جمله «احاديث معراج» كه #پيامبر_اكرم (صلى الله عليه و آله) از كنار #بهشت و #دوزخ مى گذرد و هر گروهى از #بدكاران را به #عذاب و كيفرى شبيه #اعمال خود گرفتار ديد، و نيز اعمال #نيكوكاران را مشاهده كرد كه سبب پيدايش مرافق تازه اى در #بهشت مى شود. اخبارى كه درباره #غيبت وارد شده و تجسّم آن را به صورت پاره #گوشت_گنديدهاى كه غيبت کننده آن را تناول مى كند بيان مى دارد شاهد ديگرى بر اين مدّعاست.
🔹از مجموع روايات گذشته به خوبى مى توان نتيجه گرفت كه #اعمال_آدمى در صورت هاى مناسبى در عالم #برزخ و #قيامت، مجسّم مى گردد، حتّى تعبير «اَلَّذِينَ يَأْكُلُونَ اَمْوَالَ الْيَتَامَى ظُلْماً اِنَّما يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ نَاراً». [۴] (كسانى كه #اموال_يتيمان را از روى ظلم و ستم مى خورند، فقط در شكم خود #آتش داخل مى كنند) نشان مى دهد كه #باطن_عمل در عالَم دنيا نيز از نوعى تجسّم برخوردار است، به طورى كه #مال_يتيم در باطن به شكل #آتش_سوزان است، هر چند كسانى كه چشم واقع بين ندارند آن را نمى بينند. دليلى ندارد كه همه روايات را بر معناى مجازى و كنايى حمل كنيم و همه را تأويل و توجيه نماييم، با اينكه عمل به ظواهر آنها بى مانع است و مشكلى ايجاد نمى كند.
پی نوشتها؛
[۱] كنز العمال في سنن الأقوال و الأفعال، متقي هندی، مؤسسة الرسالة، چ ۵، ج ۱۵، ص ۵۴۶؛ [۲] همان، ج ۱۴، ص ۳۶۶؛ [۳] الکافی، دارالكتب الإسلامية، چ ۴، ج ۳، ص ۲۴۰؛ [۴] سوره نساء، آیه ۱۰
📕پيام قرآن، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية، تهران، ۱۳۸۶ش، چ ۹، ج ۶، ص ۱۰۴
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#اعمال
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد