📝نیل به خنده بهواسطهی
کاربرد زبان در شوخ طبعی✍
#درباره_طنز
#ابوالفضل_حری
بخش اول✏️
دومعنا داشتن از جمله مهمترین مولفههای شوخطبعی در نظر گرفته میشود. از جمله مهمترین واژگانی که در گفتمان متعارف و ادبی به دو معنایی یا چند معنایی اشاره دارند عبارتند از :
🔸ابهام (ambiguity)
🔸جناس و بازیهای کلامی (pun)
🔸کنایه (Irony)
🔸طعنه (Sarcasm)
در واقع، دومعنایی حاصل نوعی ناهماهنگی کلامی میان دو موقعیت است که از آن به عدم تجانس زبانی ( Verbal Incongruity) یاد میکنیم. معنای قاموسی عدم تجانس «ناپیوسته، عدم تطابق و سازگاری با یکدیگر، منفصل و نامناسب» است. عدم تجانس از دو جنبهی کلامی و غیرکلامی قابل بررسی است. عدم تجانس کلامی عمدتاً حول محور مسائل زبانی لطیفهها دور میزند...
عامل سرگرمکنندگی که در لبّ مطلب (Punch line) لطیفه به اوج میرسد، بهواسطهی عدم تجانس کلامی، لبان خواننده را به خنده میگشاید. عدم تجانس غیرکلامی که با کنایهی موقعیت( Irony of Situation ) همپوشانی معنایی دارد، بر مؤلفهی غیرمترقبه بودن (surprise) تاکید میکند.
بر این اساس، تضاد میان آنچه مورد انتظار است و آنچه در واقعیت اتفاق میافتد، لبان بیننده را خندان میکند. البته گاهی این عدم تجانس یا تناسب منجر به ایجاد ترس، خشم و احساسات منفی دیگر میشود. آنچه تفریح و سرگرمکنندگی را از اینگونه واکنشها متمایز میکند این است که سرگرمی از روی عدم تجانس منجر به ایجاد لذت میشود.
تفاوت این نظریه با نظریهی برتریجویی در این است که در اولی تضاد میان آنچه مورد انتظار است و آنچه در واقعیت اتفاق میافتد، خندهدار است و در دومی، حس برتر بودن از کسی که کاری بیتناسب انجام داده است.
📎📎📎
منبع:
(درباره طنز. ابوالفضل حری. صفحه۴۳)
#تئوری_طنز
#فکاهیات_مطایبات
#شگردهای_طنزپردازی
#یادداشت_ها_و_مقالات
#بررسی_واژگان_مهم_در_حوزه_طنز
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📖شگردهای دومعنایی
✏️(double meaning)🖍
#درباره_طنز
#ابوالفضل_حری
بخش دوم✏️✏️
شگردهای دومعنایی(double meaning) در لطیفهها که فروید، دستهبندی و ارائه کرد:
🔹همنامی با نام اشخاص و اشیا
(meaning as a name and a thing)
🔹معنای استعاری و حقیقی
(metaphorical and literal meaning)
🔹دومعنایی خاص
(double meaning proper)
🔹دو پایانی
(double entendre)
🔹چندمعنایی همراه با تلمیح
(double meaning with an allusion)
🔸دو نمونه لطیفه با شگردهای دومعنایی🔸
📜حاکم آمل از بهر سراجالدین قمری براتی نوشت بر دهی که نام او پَس بود. سراجالدین به طلب آن وجه میرفت. در راه باران سخت میآمد. مرد و زنی را دید که گهوارهای و بچهای بر دوش گرفته به زحمت تمام میرفتند.
پرسید که راه پَس کدام است؟
مرد گفت: اگر راه پَس دانستمی ، بدین زحمت گرفتار نشدمی.
[همنامی نام روستا که «پَس» است با قید پس.]
📜قزوینی تابستان از بغداد میآمد.
گفتند: آنجا چه میکردی؟
گفت: عَرَق.
[چه میکردی هم در معنای «چهکاری انجام میدادی؟» و هم در معنای «از شدت گرمای بغداد «چه میکردی؟»]
🖇🖇🖇
منبع:
(درباره طنز. ابوالفضل حری. صفحه۴۹-۵۰)
#تئوری_طنز
#فکاهیات_مطایبات
#شگردهای_طنزپردازی
#یادداشت_ها_و_مقالات
#بررسی_واژگان_مهم_در_حوزه_طنز
#حکایات_حکیمانه_و_کوتاه_نوشتهای_طنز
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📖برای روز معلم🤓
#بیا_پایین
#دکتر_محمدرضا_ترکی
کسی خستهجان و پلاسیده باشد
که روزی سه نوبت کلاسیده باشد
کسی را ندیدیم مثل معلم
چنین خسته و آس و پاسیده باشد
و از دست شاگردهای عزیزش
سرش مثل آیینه طاسیده باشد
و همچون کسانی که در پرتگاهند
سر برج باید هراسیده باشد
چرا که سر برج شرمنده باید
به هر کاسبی التماسیده باشد
برای رسیدن به حق و حقوقش
به هر ساز باید که رقصیده باشد
معلم عزیز است البته...اما
بهشرطی که چون ماست ماسیده باشد
کجا میرود با ژیانِ تورم
اگر دندهاش را خلاصیده باشد؟
ز حق و حقوقش خبر نیست، شاید
یکی جمله را اختلاسیده باشد
🔗🔗🔗
منبع:
(بیا پایین. محمدرضا ترکی. صفحه ۳۶)
#خوانش_اشعار_طنز
#شگردهای_طنزپردازی
#رویداد_های_طنز_روز
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📚شعرهای فرانو✍
#مالاریا
#ملخهای_حاصلخیز
#اکبر_اکسیر
🔸مشق شب📝
قطاری به سرعت گذشت و رفت
فردا کنار ریل
فانوسی شکسته با ریزعلی ریز ریز
پاسخ لوکوموتیوران
به جریمه معلمی بود
که چوپان دروغ گو را
دهمرتبه مشق گفته بود!
(ملخهای حاصلخیز. اکبر اکسیر. صفحه۲۳)
🔹🔹🔹
🔸نتیجه🐇
پدرم مرا به مدرسه برد
تا درس بخوانم و آدم بشوم
معلمها،
آنقدر گوشم را کشیدند
که خرگوش شدم!
(ملخهای حاصلخیز. اکبر اکسیر. صفحه۷۱)
🔹🔹🔹
🔸خطکش📏
راننده، مسافر
موبایلی، آرایشگر
خطاط، گرافیست
سیاستمدار، روشنفکر
تولیدی، سوزنبان
این روزها همه خط عوض میکنند
غیر از منِ معلم
که هنوز هم خط میزنم!
(مالاریا. اکبر اکسیر. صفحه۶۳)
#شعرهای_فرانو
#خوانش_اشعار_طنز
#شگردهای_طنزپردازی
#رویداد_های_طنز_روز
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📚تتبع، استقبال و بدرقه✍
#نقیضه_و_نقیضهسازان
#مهدی_اخوان_ثالث
بخش اول✏️
شوخی و تسخرِ جامی به آن شاعر استقبالپیشهی جوابگوی مشهور است که گفت دیوان خواجه را جواب گفتهام، جامی گفت که نیک است، اما جواب خدا را چه میگویی؟ این شوخی را معاصر و خویشاوند جامی، صاحب لطایفالطوایف، در کتاب خود نقل کرده است و من در قطعهای آن را چنین آوردهام که:
گفت آن ادیب جمله غزلهای خواجه را
گفتم جواب، تا صله ما را چه میدهی؟
گفتم جوابِ خواجه گرفتم که دادهای
باری بگو جواب خدا را چه میدهی؟!
پرواضح است که دنیای معانی و نیز سبکِ بیان مولوی -مثلاً- و حافظ و صائب چقدر فرق دارد، اما در جوابیات صوری فقط وزن و قافیه و ردیف مهم است، نه معانی و بیان. از این رو میبینیم که فیالمثل بعضی شعرای درجهسوم از قبیل صائب، شعرها یعنی در واقع طرحهای هیچکس را بیجواب نگذاشتند و دستِ رد به سینهی هیچکس ننهادهاند.
#تئوری_طنز
#نقیضه_سازی
#خوانش_اشعار_طنز
#یادداشت_ها_و_مقالات
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📚تتبع، استقبال و بدرقه✍
#نقیضه_و_نقیضهسازان
#مهدی_اخوان_ثالث
بخش دوم✏️✏️
صائب یکجا با حافظ طرف است:
جواب آن غزل حافظ است، این صائب
«که مستحق کرامت گناهکارانند»
جای دیگر با مولوی:
چنان گفت این غزل را در جواب مولوی، صائب
که روح شمس تبریزی، ز شادی در سجود آمد
و جایی با مسیح معاصر خود:
این جواب آن غزل صائب که میگوید مسیح
«یاد روی او کنم تا خانهام روشن شود»
و نیز و نیز، الی ماشاءالصائب، جواب مسیح و اقران او از قبل صائب باز حرفی است، اما خوانندهی متأمّل از خود میپرسد که مثلاً آسمانریسمان بافیها و مضمونیابیهای صائب که از «ری و روم و بغداد»ی به تمام معناست،(به سجود آوردن شمستبریزی هم پیشکش) چگونه میتوانند جواب افکار و لحظاتِ عرفانی و شور و شوق و هیجانات عجیب مولوی باشد و اصلاً جواب در این خصوص چهمعنی دارد؟ پیداست که اینگونه جوابها فقط مقابله و بازیگری و تقلیدی است در صورت ظاهر کلام نه جواب به معنی حقیقی کلمه و بهعبارت دیگر، تتبع و استقبال و بدرقه است.
#تئوری_طنز
#نقیضه_سازی
#خوانش_اشعار_طنز
#یادداشت_ها_و_مقالات
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📚تتبع، استقبال و بدرقه✍
#نقیضه_و_نقیضهسازان
#مهدی_اخوان_ثالث
بخش سوم✏️✏️✏️
در تذکرههای متوسطان و متأخران بسیار است مواردی حاکی از اینکه فیالمثل، مطلع فلان کس را جواب میگفتند، و بهمان و بیسار و چنین و چنان گفتند، از جمله در ترجمهی مجالسالنفائس میخوانیم:
«... این بحر و قافیه را که خواجه حافظ گفته مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو، اکثر شعرا تتبع کردهاند، مولانا بنایی از آن جمله چنین گفته:
میکنم جامهی خود در رهِ میخانه گرو
که مرا جام میِ کهنه به از جامهی نو
امیر محمد صالح گفته:
هرچه داری شب نوروز به می ساز گرو
غمِ فردا چه خوری، روز نو و روزی نو
اما مولانا ملک گفته:
شب عیدم به قدح کرد اشارت مه نو
من و میخانه، دگر جان گرو و جامه گرو
در محلی که این مطلب مولانا جامی را:
کارِ ما جز فکرِ مُردن نیست دور از یار ما
وه که یار ما ندارد هیچ فکرِ کار ما
جواب میگفتند...
شاه غریب میرزا گفته:
گر گشادِ کار ما بودی ز زلف یارِ ما
اینچنین آشفته و درهم نبودی کارِ ما
مولانا ملک گاو گفته:
کارِ ما نبود به جز مهر و هوای یارِ ما
یار هم دانسته باشد از هوایِ کار ما
🖇🖇🖇
منبع:
(نقیضه و نقیضهسازان. مهدیاخوانثالث. صفحه ۸۲-۸۴)
#تئوری_طنز
#نقیضه_سازی
#خوانش_اشعار_طنز
#یادداشت_ها_و_مقالات
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📖تفاوت نگاه بودیسم ذِن
و فلسفهی غرب به طنز🧐
#فلسفه_طنز
#جان_موریل
#محمود_فرجامی
#دانیال_جعفری
بخش اول✏️
برای ذِن، طنز به آن دلیل ارزشمند است که به قطع وابستگیهایمان به دکترینها، به فهمِ مفهومی و به خودِ موهوم کمک میکند، چرا که طنز برخورد احساس و فهم، معکوس کردن دیدگاهها و عاجز کردن منطق را دربر دارد. و همچون بصیرت که گاهی شکلی از آن است، طنز به همان اندازه برقآسا و غیرمنتظره فرود میآید. «آها»ی ناگهانی بصیرت از «ها ها»ی فهمیدن یک لطیفه چندان دور نیست.
گفتوگو میان استادان و شاگردان، اغلب انتقالهای شناختیِ غیرمنطقی را دربر میگیرد، همچون وقتی که توزان (تونگ-شان) میپرسد: «بودا چیست؟» و پاسخ میشنود: «مقداری کتان». تناقضات به شکلی مشابه برای عاجز کردن ذهن منطقی مفیدند و بنابراین، به آنها توجه میشود. حتی نیازی نیست پاسخ به پرسشهای شاگردان اصلاً معنایی داشته باشد، همچون وقتیکه رینزای به همهی پرسشها بدون استثنا با «کواتز»[یک کلمهی بیمفهوم] یا با چوب زدن، سیلی زدن و پیچاندن بینی آنها پاسخ میدهد. هدف همهی این کارهای بیسر و ته برای خارج کردن قطار فکر از ریلش است، تا شاگرد به سطحی پایهایتر از آگاهی برسد، ماهیت حقیقی واقعیت و گولزنندگی ذات شخصی فرد را ببیند. به این ترتیب، طنز در ذن نمایندهی عالیترین شکل تفکر انتقادی است.
#تئوری_طنز
#فلسفه_طنز
#جان_موریل
#محمود_فرجامی
#یادداشت_ها_و_مقالات
#بررسی_واژگان_مهم_در_حوزه_طنز
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📖تفاوت نگاه بودیسم ذِن
و فلسفهی غرب به طنز🧐
#فلسفه_طنز
#جان_موریل
#محمود_فرجامی
#دانیال_جعفری
بخش دوم✏️✏️
مورد مشابه در تفکر غربی نظر شوپنهاور است، مبنی بر اینکه بخشی از لذت طنز ناشی از شعف ما در کشف نواقص تفکر مفهومی است: « از این رو برای ما باید مسرّتبخش باشد که برای یکبار هم که شده، آن حاکم سختگیر، خستگی ناپذیر و دردسر ساز، یعنی منطق محکوم به ناکامی شود.»
از دیدگاه ذن، «میاندیشم پس هستم» یا کوجیتوی دکارتی از همان ابتدا هم مشکلدار بهنظر میرسد؛ چرا که لازمهی آن، ایدهی موهوم ذهن شخصیِ مادی و نیز اعتمادی اغراق شده به عقل است. اگر ذات من اندیشیدن است، پس لازم است همهچیز اندیشیدنی باشد. تکیه بر کوجیتوی دکارتی بهعنوان نقطهی آغازین نیز به گمان من، عامل اصلی فقیر بودن طنز در آرای بسیاری از فلاسفهی غربی است. آنها همهچیز را زیادی جدی میگیرند؛ چرا که خودشان را زیادی جدی میگیرند و به این دلیل خودشان را زیادی جدی میگیرند، چون «خود»شان را زیادی جدی میگیرند.
#تئوری_طنز
#فلسفه_طنز
#جان_موریل
#محمود_فرجامی
#یادداشت_ها_و_مقالات
#بررسی_واژگان_مهم_در_حوزه_طنز
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📖تفاوت نگاه بودیسم ذِن
و فلسفهی غرب به طنز🧐
#فلسفه_طنز
#جان_موریل
#محمود_فرجامی
#دانیال_جعفری
بخش سوم✏️✏️✏️
در نتیجهی کار با مفروضات خردگرایی، فلاسفهی غربی معمولاً وقتی با ناسازگاریهای عظیم حلنشدنی در زندگی روبهرو میشوند، دچار پریشانی میشوند. مثلاً وقتی بهنظر میرسد خودِ مادیشان با این فکر تهدید میشود که مرگشان ممکن است پایان خودشان باشد، با حاشیهروی، ناامیدی یا عصیان واکنش نشان میدهند.
در مقابل، متفکران ذن، هیچکدام از دشواریهای متفکران غربی را با پوچی ندارند؛ چرا که موضع اصلی ذن یک موضع آیرونیک است. و از آنجا که ذن بنا را بر برآوردن نیازهای فهم من از دنیا بهعنوان جهانی مبتنی بر نظامی عقلایی نگذاشته است، برای آنهنگام که پدیدهها توضیحدادنی نیستند، آمادگی دارد. کسی که میتواند غیرواقعی بودن ذهن شخصیِ مادی را درک کند، یعنی کسی که در واقع به دنبال درک این واقعیت بهعنوان عالیترین نوع بصیرت است، برخلاف خردگرایی غربی برای هرچیزی آماده است.
#تئوری_طنز
#فلسفه_طنز
#جان_موریل
#محمود_فرجامی
#یادداشت_ها_و_مقالات
#بررسی_واژگان_مهم_در_حوزه_طنز
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📖تفاوت نگاه بودیسم ذِن
و فلسفهی غرب به طنز🧐
#فلسفه_طنز
#جان_موریل
#محمود_فرجامی
#دانیال_جعفری
بخش چهارم✏️✏️✏️✏️
به همین ترتیب، نامنطبق بودن امیال و امکانات نیز معضلی برای ذن نیست؛ چرا که ذن بهدنبال حفظ امیال است. کسی میتواند در از دست دادن داشتههای مادی لبخند بزند که به آنها وابستگی ندارد. به همین شکل، عدم وابستگی به خود است که اجازهی خندیدن به خود را میدهد؛ آنچنان که توماس مِرتون درباره سالکی -که در مطالعهی ذن به بصیرت رسیده- میگوید: « قبول کامل هیچبودگی خویش نه تنها دشوار نیست، بلکه منشأ و کانون لذتی توصیفناپذیر است.»
بنابراین، طنز نه تنها برای رسیدن به بصیرت بهکار میرود، بلکه با فهم ناگهانِ ماهیت فریبندهی خویش به خودی خود میتواند شکلی از شادمانی عمیق باشد.
بهترین شوخیای که میتوانم تجربه کنم خودم هستم.
📎📎📎
منبع:
(فلسفه طنز. جان موریل. محمود فرجامی. دانیال جعفری. صفحه ۲۲۰-۲۲۲)
#تئوری_طنز
#فلسفه_طنز
#جان_موریل
#محمود_فرجامی
#یادداشت_ها_و_مقالات
#بررسی_واژگان_مهم_در_حوزه_طنز
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📖معرفی کتاب بهمناسبت روز دختر🧕
#فکاهیات_مطایبات
#خوانش_اشعار_طنز
#شگردهای_طنزپردازی
#دوبیتیهای_طنزآمیز
#رویداد_های_طنز_روز
#باباطاهر_عریان_همدانی
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📚نمونههایی از دوبیتیهای طنزآمیز
از کتاب «الا دختر»🧕
اثر خواندنی #امید_مهدی_نژاد✏️
#الا_دختر
#امید_مهدی_نژاد
👌بعد از گزینش و آمادهسازی دوبیتیها متوجه شدم امروز، روز بزرگداشت #باباطاهر_عریان_همدانی هم هست!😍
[در بیان سوزش عشق مجازی و شِکوه از دنیاخواهی زاهدان ریایی]
الا دختر که چشمونت درشته
ز هجرونت مرا باری به پشته
ریاضتکش خریده باغ بادوم
مرا کیفیت چشم تو کشته
🔹🔹🔹
[در راستای تولید علم و آمادهسازی داوطلبان برای کنکور سراسری]
الا دختر که موی بور داری
ز دختر بودنت منظور داری
بیا تا جزوهای از هم بگیریم
شنیدم مثل من کنکور داری
🔸🔸🔸
[در اهمیت دقت در امر انتخاب همسر]
الا دختر که بابای تو پیره
توجه کن که بیمایه فطیره
زن هرکس شدی، الله الله
زنِ شاعر نشو، شاعر فقیره
🔹🔹🔹
[در مبدأ و معاد]
الا دختر که بابایت رییسه
سرِ خوان بزرگون کاسهلیسه
اگرچه مبدأت دروازه غاره
معادت احتمالاً انگلیسه
🔸🔸🔸
[در حبالوطن]
الا دختر که بابایت سفیره
ز محرومان خارج دستگیره
از اینجا تا به خارج خیلی راهه
بگو تا دست ما را هم بگیره
🔹🔹🔹
[در طعن عملیات زیبایی]
الا دختر که منظورت به مایه
دوپنجم از قیافهت آشنایه
دماغت کار دکترهای تهرون
تتوی ابرویت کار کجایه؟
🔸🔸🔸
[در مبانی استتیک]
الا دختر که مویت رنگ کاهه
از آن بدتر که ماتیکت سیاهه
تو خلاقیتت خوبه، ولیکن
اصول استتیکت افتضاحه
🔹🔹🔹
[در تلمیح]
الا دختر مرا بیچاره کردی
میان قبطیان آواره کردی
تو که حال زلیخا را نداری
چرا پیراهنم را پاره کردی
🔸🔸🔸
[در بیان نقش خانواده در امنیت اجتماعی]
الا دختر که موهای تو بوره
گمونم روسریت از جنس توره
خودت باربیتر از بالابلندان
چرا داداشت اینقد لندهوره
🔹🔹🔹
[در اعتذار از معشوق آنلاین]
الا دختر که یاهویت بهراهه
تماماً استتوست اشک و آهه
نپرس از من چرا پیام نمیدی
گرفتارم، خدای من گواهه
🔸🔸🔸
[در ذم سخنچینی]
الا دختر، نگفتم حرف تو شه؟
الهی حرفبَر بیآبرو شه
خودت گل، مادرت گل، خواهرت گل
ولی داداش تو آدمفروشه
🔹🔹🔹
[در نقدر سکولاریزم، آتهایزم، لیبرالیزم، آزادی زنان و در عدالتخواهی همهجانبه ]
الا دختر که استقلال داری
نظرگاهی پرنسیپال داری
به هرکس میرسی شهد و مربا
به ما که میرسی تبخال داری
🔸🔸🔸
[در نفرین]
الا دختر که تیپت تیپ روزه
دو چشم روشنت گیتیفروزه
اَدِت کردم، ردم کردی، چرا پس؟
الهی هارد لپتاپت بسوزه
🔹🔹🔹
[در سبک هندی]
درازِ گیسوانت چون کمنده
جمالت رَشک گلزار هلنده
بیا پایین، خیالم را نپیچون
الا دختر که مضمونت بلنده
🔸🔸🔸
[در مفاخره و تبلیغ و ختم کلام]
الا دختر که دل پیشت اسیره
وصالت آرزوی این حقیره
اگرچه خونه و ماشین ندارم
دوبیتیهایم اما بینظیره
👌خواندن قسمت شرح لغات و اصطلاحات دشوار در انتهای این کتاب هم خالی از لطف نیست!📝
#خوانش_اشعار_طنز
#دوبیتیهای_طنزآمیز
#شگردهای_طنزپردازی
#رویداد_های_طنز_روز
#باباطاهر_عریان_همدانی
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📖وضع هر سال✍
#سوسه
#محمدحسن_حسامی_محولاتی
کسیکه صاحب عنوان و پول و اموال است
هزار نوكر مثل منش به دنبال است
به هر کجا که رود، خلق دور او جمعاند
ظهور حضرت او چون ظهور دجال است
مگیر دیپلم و لیسانس و بیسواد بمان
چرا که وضع زمان بر مراد جُهّال است
ز نرخ ماهی و اوضاع نان منال امسال
که این گرانی و این وضع، وضع هر سال است
حقوق چون که بگیرم بیا و از نزدیک
ببین که بر سر تقسیم آن چه جنجال است
كلاه من به کف نانوا و پشت کتم
به دست موجر و کفشم به دست بقال است
بیا ز بندۀ شرمنده این سخن بشنو
تو را که عیش جهان آرزو و آمال است:
«برو غنی شو اگر راحت جهان طلبی
که در نظام طبیعت فقیر پامال است»!
[توفیق هفتگی. ۱۴ آذر ۱۳۴۷]
📎📎📎
منبع:
(سوسه. مجیدنظافت یزدی. صفحه۳۹)
#خوانش_اشعار_طنز
#شگردهای_طنزپردازی
#رویداد_های_طنز_روز
#معرفی_کتابهای_طنز
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
اثری پژوهشی- تحلیلی از دکتر #اسماعیل_امینی ، براساس بیانات حضرت امام خمینی(رضوانالله تعالی علیه) از اولین روزهای نهضت تا پس از پیروزی انقلاب اسلامی(۱۳۴۱-۱۳۶۶ ه.ش) منتشر شده در دورهی ۲۲جلدی صحیفهی امام.
#تئوری_طنز
#فلسفه_طنز
#طنز_و_دین
#طنز_و_اخلاق
#طنز_سیاسی
#شگردهای_طنزپردازی
#رویداد_های_طنز_روز
#معرفی_کتابهای_طنز
#یادداشت_ها_و_مقالات
#حکایات_حکیمانه_و_کوتاه_نوشتهای_طنز
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📖سخنرانی(۱)📼
🗓زمان: ۸ صبح ۲۶ فروردین ۱۳۴۳/ ۲ ذی الحجه ۱۳۸۳
🕌مکان: قم، مسجد اعظم
📄موضوع: تحلیلی از قیام ۱۵ خرداد، عملکرد دولت و رسالت علما و روحانیان
شما دیدید که روزنامهی اطلاعات در روز سهشنبه هجدهم فروردین نوشت که ... جای خوشوقتی است که مقامات روحانی با دولت موافقت کردند در انقلاب شاه و ملت.
... این علمای اسلام، این علمای اسلام در ماورای جو هستند؟ اینهایی که با شما یک قرارداد سری کردهاند خوب اسم ببرید. آقا، اگر مردی اسم ببر؛ بگو که خمینی توی حبس[بود] ما رفتیم پیش او و او گفت که بر گذشتهها صلوات!...
(صحیفۀ امام، ج۱: ۲۹۰)
✍ افشای ادعای مطبوعات رژیم شاه مبنی بر توافق روحانیان با انقلاب سفید، با بهرهگیری از لحن مطایبهآمیز و کنایی.
#تئوری_طنز
#فلسفه_طنز
#طنز_و_دین
#طنز_و_اخلاق
#طنز_سیاسی
#شگردهای_طنزپردازی
#رویداد_های_طنز_روز
#معرفی_کتابهای_طنز
#یادداشت_ها_و_مقالات
#حکایات_حکیمانه_و_کوتاه_نوشتهای_طنز
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📖سخنرانی(۲)📼
🗓زمان: ۸ صبح ۲۶ فروردین ۱۳۴۳/ ۲ ذیالحجه ۱۳۸۳
🕌مكان: قم، مسجد اعظم
📄موضوع: تحلیلی از قیام ۱۵ خرداد عملکرد دولت و رسالت علما و روحانیان
... «مملکت مترقی»! تو از لولهنگ(آفتابه)سازی هم باز بالا نرفتی. رزمآرا گفت: ما غیر از لولهنگسازی چیزی بلد نیستیم. کشتندش. این «مملکت مترقی»! این مملکت مترقی که الان نسبت به هر چیزش احتیاج دارد به خارج؟ از اسرائیل کارشناس میآورد، ای وای! به
اسرائیل میفرستد که یاد بگیرند.
(صحیفۀ امام، ج ۱ :۳۰۵)
✍ افشای پوشالی بودن داعیۀ ترقی مملکت از جانب رژیم در برابر وابستگی شدید به بیگانگان با لحنی کنایی و ریشخندآمیز.
📎📎📎
منبع:
(تبسم دوست. اسماعیل امینی. صفحه ۲۹ و ۳۹)
#تئوری_طنز
#فلسفه_طنز
#طنز_و_دین
#طنز_و_اخلاق
#طنز_سیاسی
#شگردهای_طنزپردازی
#رویداد_های_طنز_روز
#معرفی_کتابهای_طنز
#یادداشت_ها_و_مقالات
#حکایات_حکیمانه_و_کوتاه_نوشتهای_طنز
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📚کاریکلماتور✏️
#گل_آقا
#پرویز_شاپور
🔸مجموعهای از کاریکلماتورهای زندهیاد پرویز شاپور، منتشر شده در شماره دوازدهم نشریهی گل آقا🔸
#فلسفه_طنز
#کاریکلماتور
#شگردهای_طنزپردازی
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
#حکایات_حکیمانه_و_کوتاه_نوشتهای_طنز
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📜حکایت شاعران طامع💵
#لطایفالطوائف
#فخرالدین_علیصفی
#خواندنیهای_ادب_فارسی
شاعری در مدح خواجهای بخیل قصیدهای بگفت و بر [ا]و خواند، هیچ صله نداد. يکهفته صبر کرد و اثری ظاهر نشد. قطعهی تقاضایی* بگفت و بگذرانید، خواجه التفات ننمود. پس از چند روز هجو کرد، خواجه بهروی خود نیاورد. شاعر بیامد و بر در خانهی او بنشست.
چون خواجه بیرون آمد و او را چنان دید، گفت: «ای شوخچشم بیحیا! مدح گفتی هیچت ندادم، قطعهی تقاضا آوردی پروا نکردم، هجو کردی بهروی خود نیاوردم، دیگر به چه امیدی اینجا نشستهای؟»
گفت: «بدان امید که بمیری و مرثیهات نیز بگویم!» خواجه بخندید و او را صلهای نیکو بخشید.
🔸نظیر:
بزرگوارا در انتظار بخشش تو
نمانده است مرا بیش ازین شکیبایی
سه شعر رسم بود شاعران طامع را
یکی مدیح و دوم قطعهی تقاضایی
اگر بداد ثنا و اگر نداد هجــا
ازین سهگانه دو گفتم دگر چه فرمایی؟
(دیوان کمالالدین اصفهانی. صفحه۴۱۳)
* قطعه شعری که بهوسیلهی آن، مادح از ممدوح صله یا زمینی خواهد.
🖇🖇🖇
منبع:
(خواندنیهای ادب فارسی.علیاصغر حلبی.صفحه۶۵)
#فلسفه_طنز
#طنز_و_اخلاق
#لطایف_الطوائف
#علی_اصغر_حلبی
#شگردهای_طنزپردازی
#فخرالدین_علی_صفی
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
#حکایات_حکیمانه_و_کوتاه_نوشتهای_طنز
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📚بررسی اجمالی معنا و مفهوم واژهی «تطفیل»✍
#علی_اصغر_حلبی
#واژگان_طنز_و_شوخطبعی
#تاریخ_طنز_و_شوخطبعی_در_ایران_و_جهان_اسلام
تطفیل ( = Going uninvited to a feast): طفیلی شدن. تَطَفَّلَ وطَفَلَ: صَارَ طُفَيليّاً.
و الطفيلي: الذي يَدْخُلُ وَليمةٌ وَ لَمْيُدْعَ إليها، وَ هُوَ منسوب إلى رَجُلٍ آسمهُ طُفَيلالعرائس(لسان العرب). و نیز گفتهاند تطفیل، عبارت از دخول در سفرهی مردمان برای خوردن طعام و نان است، بیآنکه شخص را دعوت کرده باشند. و آن را از لئامت و پستفطرتی دانستهاند، و گفتهاند: وَ مِنَ اللوم التطفيل، وهُوَ التعرُّضُ لِلطَّعَامِ، مِنْ غَيْرِ أَنْ يُدعَى إِلَيْهِ. و علت اینکه تطفیل را جزو مباحثِ مُزاح و شوخطبعی یاد کردهاند به احتمال زیاد این است که کارهای آنان و حرکات و اعمالشان در عروسیها و مجالس سرور مایهی خنده و لاغی و خوشی وقت مردم میشده است. کسانی که به تطفیل مشهورند در ادب تازی و فارسی بسیارند و محققان و دانشمندان اسلام در اخبار آنها کتابهای زیادی پرداختهاند.
🔹🔸🔹
جاحظ بصری و ابنعبد ربه و راغب اصفهانی و دیگران فصول مشیعی دربارهی آنان و اخبارشان آوردهاند و خطیب بغدادی (وفات ۴۶۳ هـ. ق.) مورّخ معروف تاریخ بغداد، کتابی جداگانه به نام التطفیل پرداخته است. مقصود از طفیل هم که یاد شد طفیل العرائس است که همۀ طفیلیها بدو منسوباند. شاید مشهورترین نمایندهی تطفیل اشعبطمّاع باشد که نوادر و شوخ طبعیهای او حتی در این اواخر توجه مستشرقان را به خود جلب کرده و از جمله روزنتال کتابی نوشته به نام مزاح در اسلام نخستین (Humour in Early Islam) که اخبار اشعب را در آن گردآوری کرده است و بحثی نیز در ماهیت مزاح و خنده در آغاز آن آورده که اهمیت بسیار دارد.
🔹🔸🔹
[جاحظ، البيان والتبيين، ۲۲۱-۲۵/۳؛ ابنعبدربه، العقد الفريد ۲۰۵۱۲/۶؛ ابنندیم، الفهرست، ۲۰۹، چاپ تجدّد؛ دینوری المعارف، ۶۱۲، دکتر ثروت عکاشه. جاحظ گوید: طفیل العرائس را گفتند: «دو دو تا چند تا میشود؟» گفت «چهار تا کلوچه!» (البيان و التبيين، ۲۲۱/۳). قيل لطفيلِ العرائس: «كَمْ اثنان في اثْنَيْنِ؟» قال: «اَرْبَعَةُ
اَرْغِفَةٍ».]
سنائی در هجو شاعران معاصر خود گوید:
عامیان را خدایگان دانند
مهتران را به پاسبان خوانند
همه تطفیلْخوی و جاسوساند!
همه ناشسته روی و منحوساند
یک قصیده دویستجا خوانده
پیش هر سِفله ریش را لانده
(حدیقه، ۴۹۲، مدرس)
🔗🔗🔗
منبع:
(تاریخ طنز و شوخطبعی در ایران و جهان اسلام. دکتر علیاصغر حلبی. صفحه ۱۱۱)
#تئوری_طنز
#علی_اصغر_حلبی
#یادداشت_ها_و_مقالات
#بررسی_واژگان_مهم_در_حوزه_طنز
#حکایات_حکیمانه_و_کوتاه_نوشتهای_طنز
#تاریخ_طنز_و_شوخطبعی_ایران_و_جهان_اسلام
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📖عیال میال✏️
🔖 یکی از نکات مهمی از خوانش دقیق این سروده به دست میآید، این است که:
شاعر، با اینکه فکاهی[که متاسفانه به عقیدهی عدهای کمارزش شمرده میشود، درحالیکه هرگز اینگونه نیست!] سروده، تازه آن هم با محوریت ابتکاری برخاسته از ویژگی زبانی مردم جامعهاش، اما همواره تلاش کرده -از ابتدا تا انتهای اثر- مهندسی ادبی و محتوایی ساختمان سروده کمنقص، جذاب و چشمنواز باشد.
البته با تأمل در دیگر آثار این شاعر فقید میتوان گفت که این نوع دقت و تلاش از مختصات ادبی #ابوالقاسم_حالت است.
#دیوان_ابوالعینک
#ابوالقاسم_حالت
#فکاهیات_مطایبات
#خوانش_اشعار_طنز
#شگردهای_طنزپردازی
#معرفی_کتابهای_طنز
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📖در ستایش دیوانگی🤪
#رؤیا_صدر
#نشریه_گل_آقا
بخش اول✏️
میگویند طنز همزاد آدمیزاده است تا زندگی را تاب آورد؛ و دیوانگی کردن یا در ستایش دیوانگی سخن گفتن، از بزرگترین شگردهای طناز است، تا هرآنچه را که باید گفت و به زبان جد یارای گفتن و شنیدن آن نیست، واگوید.
بنابراین دیوانگی را نیز قدمتی است به دیرپایی تاریخ حیات بشریت، تا آدمی عقل دوراندیش را کناری نهد و در آینهی جادویی دیوانگی، هرآنچه را که نادیدنی یا ناگفتنی است، عیان بیند و بگوید. اینجاست که طناز با دیوانگی کردن یا ستایش از دیوانگی به محاکمهی هنجارهای نابهنجار میپردازد و تا آنجا پیش میرود که ناراستیها را به محکمه میکشد و چهبسا حرکتآفرین نیز میشود.
#تئوری_طنز
#فلسفه_طنز
#طنز_و_دین
#طنز_سیاسی
#شگردهای_طنزپردازی
#یادداشت_ها_و_مقالات
#معرفی_کتابهای_طنز
#بررسی_واژگان_مهم_در_حوزه_طنز
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📖در ستایش دیوانگی🤪
#رؤیا_صدر
#نشریه_گل_آقا
بخش دوم✏️✏️
رسالهی «در ستایش دیوانگی» اثر «دِسیدریوس اِراسموس»، ادیب و عالم دینی هلندی قرن شانزدهم میلادی گواهی بر این مدعاست. اِراسموس، در نقد اوضاع اجتماعی زمان خود و در اعتراض به بیدادگریهای اصحاب کلیسا و استبداد هولناک قرون وسطایی دیوانهای تفتیش عقاید، تصمیم میگیرد که رسالهای در دفاع از دیوانگی خطاب به دوست خود «تامس مور» سیاستمدار و اندیشمند شهیر انگلیسی بنویسد.
انتشار این کتاب در تمام جهان مسیحی آن عصر، چنان هیاهویی برانگیخت که بهعقیدهی بسیاری از مورخان، هم در پیشرفت و تکامل فکری رنسانس -خاصه در ایتالیا- و هم در جریان رفرماسیون مارتین لوتر موثر واقع شد و بر آثار هنری غالب نویسندگان قرن شانزدهم و ادبیات فرانسوی نیز تأثیر گذاشت.
همزمانی نشر این کتاب با حرکتهای رفرمیستی کالون و مارتین لوتر در جهان مسیحیت آن زمان از یکسو و ارتباط اِراسموس با چهرههای معروف سیاسی و فکری همعصرش از سوی دیگر، علیالقاعده باید وی را از اعتراض و هجوم متعصبان در امان نگاه میداشت، اما پس از بیست سال، تحسینها به اعتراض بدل شد و نویسندهی آن توسط حکمای مذهبی سوربن، به الحاد و کفر متهم و حکم سوزاندن او صادر گردید، ولی چون به نویسنده دسترسی پیدا نکردند، نماینده و اولین مترجم کتاب او به زبان فرانسوی، در آتش سوزانده شد.
#تئوری_طنز
#فلسفه_طنز
#طنز_و_دین
#طنز_سیاسی
#شگردهای_طنزپردازی
#یادداشت_ها_و_مقالات
#معرفی_کتابهای_طنز
#بررسی_واژگان_مهم_در_حوزه_طنز
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan