eitaa logo
طرز طنز
67 دنبال‌کننده
111 عکس
6 ویدیو
2 فایل
ارائه مطالب ادبی - پژوهشی در حوزه ادبیات طنز - ارتباط با مدیر کانال: @chapaak
مشاهده در ایتا
دانلود
📚ویژگی‌های ضدکمیک در یکتاپرستی✍ 🔸در برابر [این] عناصر موافق کمیک در یکتاپرستی شمار بزرگتری عناصر ضدکمیک وجود دارند. یکی آن است که در هر لحظه، جهان هستی و زندگی هر یک از ما یا در مسیر درست حرکت می‌کند یا در مسیر نادرست. هر لحظه بر پایه‌ی معیارهای خدا داوری می‌شود، و ما همواره مستعد سقوطیم. 🔹در سنت‌هایی مانند کالوَن، ما گمراهیم و خود به تنهایی توانا بر هیچ چیز نیستیم مگر سقوط. پس نیاز فوری در هر لحظه وجود دارد، همچنان که پیامبران یهود، عیسی [علیه‌السلام]، پولس، محمد[صلی‌الله‌علیه و آله و سلم] به ما یادآوری کرده‌اند. 🔸با جهت‌گیری دائمی به سوی خواست خدا و داوری واپسین، نه مجالی برای توقف است، نه جایی برای بازی، نه زمانی برای تن‌آسایی. همان‌گونه که عیسی گفته است: «در روز داوری ما برای هر واژه‌ی بیهوده مسئول خواهیم بود.» (انجیل متی ۱۲:۳۶) 🔹چون کتاب مقدس و قرآن پیروی از خواست خدا را ارزش اصلی خود دانسته‌اند، نمی‌توانند از لذت بردن از چیزی دفاع کنند که برخلاف خواست خدا باشد، مانند رذیلت و حماقت بشری، که حجم عمده‌ی چیزی را می‌سازند که در کمدی به آن می‌خندند. 🔸در قلب بینش کمیک، توانایی لذت بردن از ناهمخوانی در تجربه‌ی خودمان قرار دارد، که ناشایستگی، درماندگی و کاستی‌های اخلاقی خودمان را هم در برمی‌گیرد. اما لذت بردن از چنین ناهمخوانی‌هایی با یکتاپرستی ناسازگار است، زیرا وقتی چیزها به‌گونه‌ای نیستند که می‌بایست باشند، این موضوعی است برای نگرانی، نه شادی. 🖇🖇🖇 منبع: (کمدی‌‌ تراژدی و دین. جان موریل. البرز حیدرپور. صفحه ۱۰۷) 🆔 ایتا : @tarzetanz 🆔 تلگرام : @tarzetanz 🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📚طنز درباره‌ی پهلوی🥸 بخش اول✏️ 🇮🇷بی‌توجهی عام و گسترده به زندگان و توجه عام، گسترده و البته مضحک به آنچه افتخارات تاریخی و نژادی نامیده می‌شد، یعنی شوونیسم، از سیاست‌های فرهنگی غالب در حکومت پهلوی بود. در منظومهٔ «سفر عاشقانه»، شاعر در شعری که طنز اجتماعی - سیاسی، طنز عبارت و طنز موقعیت است، در تضاد با آن‌همه تبلیغات رسمی از تاریخ مشعشع نیاکان، از درخت کجی سخن می‌گوید که در اصفهانِ نصف جهان روییده است و - مطابق رسم و پسند آن‌ زمان - توریست‌ها، جهانگردان و به‌خصوص ایرانی‌ها کنارش عکس می‌گرفتند: 🔹« در اصفهان درخت کجی دیدم/ ...کنار تپه‌ی افغان/ من و تو یک ملیون/ افغان هفشت هزار/ من و تو را/ بردند/ کشتند و ما دوباره آمده‌ایم/ و می‌خواهیم به یادگار/ عکس بگیریم/ بر روی تپه‌ای که بر آن مُردیم». 🇮🇷استناد شاعر به تاریخ، به اصفهان آباد و پرجمعیت و شکست شاه‌سلطا‌ن‌حسین از تعداد کم مهاجمان و بلافاصله ربط آن به زمان خود و عکس یادگاری گرفتن بر تپه‌ای که یادگار کشتار ایرانی به دست مهاجمان است، خود با سیاست‌های فرهنگی دوره‌ی پهلوی در تناقض قرار می‌گیرد. 🆔 ایتا : @tarzetanz 🆔 تلگرام : @tarzetanz 🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📚طنز درباره‌ی پهلوی🥸 بخش دوم✏️✏️ 🇮🇷شاعر، در بخش بعدی با زبان و لحن طنز، اشاره به نقشی دارد که حکومت پهلوی می‌خواست به زن بدهد: 🔹«هفت سین در باستانی/ سرخاب را دیدم که هلهله می‌کرد/ و سین قرمز سر، ساکت بود/ ای بانوان شهر/ گلویتان هرگز از عشق بارور نشده است/ وگرنه سرخاب را به اشک می‌آلودید/ و سین ساکت سر را سلام می‌گفتید.» 🇮🇷شاعر، از کلمه‌ی سرخاب به «سین ساکت سر» اشاره می‌کند که سرخی است، سرخی انقلابی خونین و خطاب به بانوانی که متاثر از سیاست‌های فرهنگی و غالب در رژیم پهلوی بودند، می‌گوید که اگر عشق را می‌شناختید: «سرخاب را به اشک می‌آلودید/ و سین ساکت سر را سلام می‌گفتید.» 🇮🇷در ادامه، شاعر به شاعرانی که از شعر فقط به الفاظ توجه داشتند و بس، در طنز عبارت می‌گوید که: 🔹«فریادهای لفظی/ تنبور قوم لوط است/ پرواز آفتاب لب بام است/ مقصد به گم شدن و تاریکی دارد». 🆔 ایتا : @tarzetanz 🆔 تلگرام : @tarzetanz 🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📚طنز درباره‌ی پهلوی🥸 بخش دوم✏️✏️ 🇮🇷شاعر، در بخش بعدی با زبان و لحن طنز، اشاره به نقشی دارد که حکومت پهلوی می‌خواست به زن بدهد: 🔹«هفت سین در باستانی/ سرخاب را دیدم که هلهله می‌کرد/ و سین قرمز سر، ساکت بود/ ای بانوان شهر/ گلویتان هرگز از عشق بارور نشده است/ وگرنه سرخاب را به اشک می‌آلودید/ و سین ساکت سر را سلام می‌گفتید.» 🇮🇷شاعر، از کلمه‌ی سرخاب به «سین ساکت سر» اشاره می‌کند که سرخی است، سرخی انقلابی خونین و خطاب به بانوانی که متاثر از سیاست‌های فرهنگی و غالب در رژیم پهلوی بودند، می‌گوید که اگر عشق را می‌شناختید: «سرخاب را به اشک می‌آلودید/ و سین ساکت سر را سلام می‌گفتید.» 🇮🇷در ادامه، شاعر به شاعرانی که از شعر فقط به الفاظ توجه داشتند و بس، در طنز عبارت می‌گوید که: 🔹«فریادهای لفظی/ تنبور قوم لوط است/ پرواز آفتاب لب بام است/ مقصد به گم شدن و تاریکی دارد». 🆔 ایتا : @tarzetanz 🆔 تلگرام : @tarzetanz 🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📚طنز درباره‌ی پهلوی🥸 بخش سوم✏️✏️✏️ 🇮🇷و آن‌گاه به نقش شعر و شاعر و شاعری می‌پردازد که: 🔹«شاعر باید شاعر به واقعه‌ی هستی باشد/ و نبض واقعه‌ی هستی باشد/ وقتی که از نمای فاخر شعرت/ به‌خویش می‌بالی/ آیا ارج تشبیه را در می‌یابی؟» 🇮🇷پرسش این است که آیا هنر آینه‌گردان تاریخ است؟ خیلی از آثار ارجمند هنر و ادبیات همین نقش را داشته‌اند مانند آثار بالزاک و در شعر نظیر آثار سعدی و حافظ ... در بخش سعدی، شاعر تصویری دقیق از دوره‌ی خود با «لحن طنز» و به تلخی بیان می‌کند: 🔹«و جسم را رایج کردند/ کمبود شوق/ کمبود سربلندی را رایج کردند/ کمبود گوشت/ کمبود کاغذ/ کمبود آدم». 🇮🇷و یا اینکه این تصویر مضحک و در عین حال دردناک که: 🔹«مکتوب سوگوار/ تاریخ نسل خام پلوخواری است/ که آمدن و رفتنش/ مثل خنده‌ی دیوانگان/ بدون سبب/ و بیهوده است/ و زندگانی‌اش/ خزه را می‌ماند در آب/ پر از تحرک ظاهر/ و رکود باطن!» 🔗🔗🔗 منبع: (طنز درباره‌ی پهلوی. محمدعلی علومی.صفحه ۲۶۸-۲۶۹) 🆔 ایتا : @tarzetanz 🆔 تلگرام : @tarzetanz 🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
👌یکی از سوالات ثابت و همیشگی جوانان و نوجوانان علاقه‌مند به حوزه‌ی طنز و شوخ‌طبعی، معرفی کتاب مناسب و منسجم برای آموزش نکات کلیدی و شگردهای طنزپردازی بوده و هست که بنده این دو اثر ارزشمند را معرفی می‌کنم. 📚📚📚 🆔 ایتا : @tarzetanz 🆔 تلگرام : @tarzetanz 🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📖بگوبخند با حافظ😊 من نه آن رندم که ترک شاهد و ساغر کنم محتسب داند که من این کارها کمتر کنم (حافظ) 🔸🔸🔸 من نه آن مَردَم که فکر میهن و کشور کنم «محتسب داند که من این کارها کمتر کنم» گرچه دریای صدارت پر ز موج فتنه است «سر فرو بردم در آن‌جا تا کجا سر بر کنم» با وزیران مشاور مشورت کردن خطاست «می‌روم تا مشورت با شاهد و ساغر کنم» چون ندارد عهد و پیمان وکیلان اعتبار عهد با پیمانه بندم شرط با ساغر کنم هر وكيلى طىّ نطق افسانه‌ها خوانَد، ولی «من نه آنم کز وی این افسانه‌ها باور کنم» من که از آغاز بودم بی‌سواد و لاکتاب «کج‌ دلم خوان گر نظر بر صفحه‌ی دفتر کنم» غیر سرگردانی از عدلیه کس خیری ندید «داوری دارم بسی، یارب، که را داور کنم؟» چون وفای وعده در عمرم ندیدم از کسی وعده فردای دولت را چرا باور کنم؟ 🔹🔹🔹 [دیوان خروس لاری. ابوالقاسم حالت. سال۱۳۷۸. صفحه۲۸۳] 🖇🖇🖇 منبع: (بگوبخند باحافظ. مجید بهره‌ور. صفحه۲۳۱) 🆔 ایتا : @tarzetanz 🆔 تلگرام : @tarzetanz 🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📝قصیده‌ی انتخابیه!🤓 کاندیداتور مطرح، از کلّ رقیبان سر از نامزد اصلح، یک‌خرده هم اصلح‌تر! هم عارف و هم عامی گشتند مرا حامی معروف به خوش‌نامی در باختر و خاور ما را نبود وحشت از رد صلاحیت قربان توای «هیئت»، مدیون تو ای «کشور»! گرچه موتور مخلص گه‌گاه کند فس‌فس امید که تا مجلس چرخم نشود پنچر! با رأی فزاینده، در دورۀ آینده ماییم نماینده، گر بخت شود یاور من مردمی و نازم، خوش‌صحبت و طنّازم به‌به که چه می‌تازم! احسنت برین استر! دی گفت ترازومان: «کای دلبر مهرومان از غصه‌ی محرومان کلی شده‌ای لاغر!» من حامی نسوانم، جان بر کف ایشانم من درد تو می‌دانم، پس رأی بده خواهر! من سرسبد گل‌ها، معشوقه‌ی بلبل‌ها محبوب تشكّل‌ها، یک دلبر سیمین سر(!) «گه نعره زدی بلبل، گه جامه دریدی گل» از عشق رخم، بالکل، آن قاطی و این پرپر این علم و سواد من، این هوش زیاد من اعضای ستاد من هستند بر این باور خطاط و دو تا شاعر، تبلیغ‌گر ماهر یاردانقلی و باقر، قربان‌علی و اصغر از سعی اکیپ من خوشگل شده تیپ من بنگر به تریپ من، این عکس شده محشر! با این رخ چون ماهم در عکس چه دلخواهم هم‌میهن همراهم، کن نام مرا از بر ناز قلمت ای یار! بر برگه‌ی رأی این‌بار تو اسم مرا بنگار، پس لطف مرا بنگر گر سوی ستاد آیی، شام است و پذیرایی هنگام دسر چایی با بیسکویت مادر از مکر رقیبانم هر چند پریشانم من رستم دستانم، خالی نکنم سنگر مزدور فرنگ آن‌ها، با بنده به جنگ آن‌ها پس دنگ و دبنگ آن‌ها، بی‌شخصیت و عنتر! گه رنگ و دبنگ آید، که منگ و ملنگ آید چون قافیه تنگ آید، شاعر به ... الى آخر! 📎📎📎 منبع: (خنده‌های فالش.سعید سلیمان‌پور ارومی. صفحات۱۱۵-۱۱۷) 🆔 ایتا : @tarzetanz 🆔 تلگرام : @tarzetanz 🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📚طنز بلاغی🤔 🔸مراد از فعل امر (بکن) و نهی (نکن) باشد. مثلاً به کودکی که با رادیو بازی می‌کند می‌گوییم: بکن! خرابش کن! و از این قبیل است جملات زیر که به مقتضای حال گفته شود: پاره کن! مرا بکش! هر چه دلت می‌خواهد بگو! 🔹در بلاغت غربی rhetorical irony (طنز بلاغی) به سخنی گفته می‌شود که قصد گوینده درست عکس آن باشد. گوینده معمولاً لحن جدی دارد و پند و اندرز می‌دهد، اما در حقیقت مقصود او تحذیر و تنبیه است: رو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموز! (عبید زاکانی) 🖇🖇🖇 منبع: (بیان و معانی. سیروس شمیسا. صفحه۱۷۸) 🆔 ایتا : @tarzetanz 🆔 تلگرام : @tarzetanz 🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📖در رسیدن عید و سررسید مواعید فرماید✍✍✍ توی تقویم، دیدم ای فرزند بیست روزی گذشته از اسفند نیست دیگر زمان برای خرید تا بجُنبی، رسیده عید سعید باز هم از تو شرمسار شدم بس‌که مشغول کار و بار شدم ناگهان آه از نهادم رفت که چه بد شد که باز یادم رفت می‌شود بود و فکر عید نکرد؟ یا مگر می‌شود خرید نکرد؟ - گرچه قلباً از این سخن خجلم ما نکردیم و شد، عزیز دلم - وعده دادم اگر بهار شود پسر بنده نو نوار شود گفتمت: صبر کن، بهار آید فصل کمبوزه و خیار آید تند و بی‌دیر و زود و سوخت و سوز چشم بر‌هم زدیم و شد نوروز بردم از یاد، از فراموشی که تو برعکس بنده، باهوشی غافل از این‌که بی‌دخالتِ دست وعده‌ها مو به مو به‌یادت هست منم آن مردِ قولِ وقت‌شناس که برایم نمانده هوش و حواس می‌دهم وعده‌های بی‌تضمین چون مدیرانِ پشتِ‌میزنشین یک دوجینی و جفت جفت و تکی روز و شب وعده می‌دهیم الکی آه از آن وعد‌ه‌های بی‌بنیاد که رود سررسید آن از یاد 📎📎📎 منبع: (رفوزه‌ها. ابوالفضل زرویی نصرآباد. صفحات۳۲۹-۳۳۰) 🆔 ایتا : @tarzetanz 🆔 تلگرام : @tarzetanz 🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📚بنده مشو درهم و دینار را💵 کار مده نفس تبه‌کار را در صفِ گل جا مده این خار را کشته نکودار که موش هوا خورده بسی خوشه و خروار را چرخ و زمین بنده‌ی تدبیر توست بنده مشو درهم و دینار را همسر پرهیز نگردد طمع با هنر انباز مکن عار را ای که شدی تاجر بازار وقت بنگر و بشناس خریدار را چرخ بدانست که کار تو چیست دید چو در دست تو افزار را بار وبال است تن بی‌تمیز روح چرا می‌کشد این بار را؟ کم دهدت گیتی بسیاردان به که بسنجی کم و بسیار را تا نزند راهروی را به پای به که بکوبند سر مار را خیره نوشت آنچه نوشت اهرمن پاره کن این دفتر و طومار را هیچ خردمند نپرسد ز مست مصلحت مردم هشیار را روح گرفتار و به فکر فرار فکر همين است گرفتار را آینه‌ی توست دل تابناک بِستُر از این آینه، زنگار را دزد برین خانه از آن‌رو گذشت تا بشناسد در و دیوار را چرخ یکی دفتر کردارهاست پیشه مکن بیهده کردار را دست هنر چید، نه دست هوس میوه‌ی این شاخ نگون‌سار را رو گهری جوی که وقت فروش خیره کند مردم بازار را در همه‌جا راه تو هموار نیست مست مپوی این ره هموار را 🖇🖇🖇 منبع: (دیوان پروین اعتصامی.حسن احمدی گیوی. صفحه۵۴) 🆔 ایتا : @tarzetanz 🆔 تلگرام : @tarzetanz 🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📚تجاهل🤪 🔸زمانی که مصلحان اجتماعی، اوضاع سیاسی و اجتماعی را مناسب صراحت‌گویی نمی‌یابند، «تجاهل» را بهترین روش برای نقد وضعیت موجود می‌بینند؛ روشی که در آن با نادان‌نمایی چنین وانمود می‌کنند که از حقیقت اطلاعی ندارند و دوست دارند از موضوع باخبر شوند. از همین رو آنان شروع به سؤال می‌کنند و طرف مقابل را در موضع پاسخ‌گویی قرار می‌دهند و به‌گونه‌ای سمت و سوی سؤال‌های خود را هدایت می‌کنند که عجز و درماندگی او نمایان شود. 🔹در دانش بدیع مراد از تجاهل این است که از چیز آشکار و شناخته شده چنان سخن بگوییم که گویی آن را ندانسته و نمی‌شناسیم و هدف از آن، مبالغه در تشبیه، شگفتی نمودن سرزنش و خوار شمردن و بدنام کردن ناکسان و نااهلان است. این روش که نوعی محاضره و حاضر جوابی است، دارای پیشینه‌ی کهن و كاملاً شناخته‌شده‌ای است و قرآن بسیار از آن سود برده است. 📎📎📎 منبع: (طنز مقدس. علی نجفی. صفحه ۱۲۸) 🆔 ایتا : @tarzetanz 🆔 تلگرام : @tarzetanz 🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📖طنز در اسرارالتوحید✍ 🔸هیچ‌کس بن هیچ‌کس...👌 🆔 ایتا : @tarzetanz 🆔 تلگرام : @tarzetanz 🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📚رویکردهای پژوهش در حوزه‌ی طنز✍ بخش اول✏️ 🔸در یک تقسیم‌بندی راه‌گشا، پژوهش‌های حوزه‌ی طنز و مطایبه را به سه رویکرد تئوری، کارکرد و تکنیک می‌توان تقسیم کرد. در این تقسیم‌بندی « در بخش تکنیک طنز، شگردهای ساخت طنز به‌ویژه از نظر زبانی و نوآوری‌های تکنیکی نقد و بررسی می‌شود. 🔹در حوزه‌ی کارکرد طنز، طنزپژوه باید مباحثی نظیر تأثیر طنز بر اصلاح و تغییر ارزش‌های جامعه، رابطه‌ی طنز و قدرت و علل پیدایش و گسترش آن، نقش طنز در نزدیکی فرهنگی جوامع و چند فرهنگی(multiculturalism) و تأثیر طنز بر زبان و نهایتاً زایش زبانی را مورد کندوکاو قرار دهد. 🔸از لحاظ تئوری تا کنون طنز در ادب جهانی از جنبه‌های گوناگون تئوری پردازی شده است. علومی نظیر روان‌شناسی، جامعه‌شناسی، زبان‌شناسی و ...»(کرمی و همکاران، ۱۳۸۸: ۵). 🆔 ایتا : @tarzetanz 🆔 تلگرام : @tarzetanz 🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📚رویکردهای پژوهش در حوزه‌ی طنز✍ بخش دوم✏️✏️ 🔸در پژوهش‌های طنز در زبان فارسی، دو شاخه‌ی کارکرد و تکنیک بیشترین سهم را به خود اختصاص داده‌اند. در حوزه‌ی کارکرد مهمترین اثر تقابلِ «جد/ غیرجد» این است که شیوه‌های طنزپردازی همچون پوششی زیباشناختی و بلاغی بر هدف و پیامی ثابت و مشخص فرض می‌شوند. در این تلقی مهم‌ترین وظیفه و کارکرد طنز، ابلاغ پیام اجتماعی آن به‌عنوان مجموعه‌ای از سخنان و موضع‌گیری‌های جدی سیاسی، اجتماعی، دینی و ... است. 🔹در دهه‌های اخیر و با شروع شکل‌گیری معنای اصطلاحی طنز، اصلاح و انتقاد از ناهنجاری‌های موجود در اجتماع، به مهم‌ترین کارکرد بسیاری از طنزهای مشروطه و پس از آن تبدیل شده است. در نتیجه، پژوهش‌های مربوط به طنزهای معاصر، بیشتر رنگ و بوی تفاسیر ایدئولوژیک به‌خود گرفته‌اند. 🔸رویکرد کارکردگرایانه‌ی این پژوهش‌ها بیشتر متوجه اصلاح ارزش‌های جامعه، نقد قدرت و ... است، که معمولاً به صورت پیامی سیاسی - اجتماعی از بطن آثار طنز بیرون کشیده می‌شود. 🆔 ایتا : @tarzetanz 🆔 تلگرام : @tarzetanz 🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📚رویکردهای پژوهش در حوزه‌ی طنز✍ بخش سوم✏️✏️✏️ 🔸گفتنی است معانی امروزین طنز، پژوهش‌های کارکردگرایانه‌ی طنز در ادبیات کلاسیک را نیز تحت تأثیر قرار داده‌اند. به‌عبارت دیگر، در این پژوهش‌ها، برداشت امروزین از طنز، که حامل معانی مدرنی چون نقدِ ساختارهای قدرت و انتقادات سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و دینی است، برای تحلیل و تفسیر آثار طنز در سده‌های گذشته‌ی ادبیات فارسی به‌کار رفته‌اند. 🔹برداشت پیشینیان از حوز‌ه‌ی مطایبه تفاوت‌های زیادی با برداشت امروزین از آن دارد. در حوزه‌ی تکنیک و شگردهای طنز نیز به دلیل تأکید بر حرکت از صورت طنز به محتوای نهفته در آن توجه پژوهشگران بیشتر به تکنیک‌های برگرفته از علوم بلاغی (بیان و بدیع) معطوف بوده است. 🔸به نظر می‌رسد در این پژوهش‌ها، اصالت‌ِ محتوا و پیام جدی طنز و مطایبه نزد پژوهشگر، فرایند طنز پردازی را به مجموعه‌ای از شگردهای ادبی در تحلیل شعر تقلیل داده است. 🔗🔗🔗 منبع: (فصلنامه متن‌پژوهی ادبی. شماره۴۸. تابستان۱۳۹۰. صفحات ۷۳-۷۴) 🆔 ایتا : @tarzetanz 🆔 تلگرام : @tarzetanz 🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📖حلزون‌های خانه‌به‌دوش✍ 🔸کتاب معرفی شده شامل مباحثی در نقد جریان روشنفکری و ارتباط آن با انقلاب اسلامی است‌. علت معرفی این اثر در کانال ، شیوه‌ی بیان هنرمندانه و استفاده‌ی مناسب از شگردهای طنزنویسی مانند تعریض و تمسخر، طعنه و تهکم، تناقض و ... در نقدهای دقیق و عالمانه‌ی این شهید والامقام است، که موجب انبساط خاطر مخاطب شده و او را به تفکر و تأمل بیشتر دعوت می‌کند. 🆔 ایتا : @tarzetanz 🆔 تلگرام : @tarzetanz 🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📖حقوق بی‌بشر👌 ذلیل شد امیری‌اش، صغیر شد کبیری‌اش شکسته شد توهّمِ شکست‌ناپذیری‌اش صفوفشان دو دسته شد، عنانشان گسسته شد فسونشان فسانه شد، طلسمشان شکسته شد تمام شد دوبار در زمین فساد کردنش لَتُفسِدَنَّ مَرَّتَینِ فِی البِلاد کردنش تو سرزمین قبله‌ای، اقامه کن نماز را بی‌آبرو کن این جماعت قمارباز را تمام آیه‌های سرخ فتح را مرور کن زمین به ارث می‌رسد، نگاه در زبور کن تو نقطۀ تلاقی چهارسوی عالمی و جُرم تو همین‌که ایستاده‌ای و محکمی چه نقشه‌ها برای تو کشیده‌اند گرگ‌ها چه خواب‌ها، چه خواب‌ها که دیده‌اند گرگ‌ها چه شاخه‌ها تبر شود، چه زیرها زبَر شود که سازمان بی‌ملل حقوق بی‌بشر شود! دوباره از خیانت سران خودفروخته هزار سرو لِه شد و هزار غنچه سوخته سکوت‌های بی‌شرف، قنوت‌های بی‌هدف منافقان میان حقّ و باطل‌اند بی‌طرف درنگ شو! به سوز سینه اهلُ بَیت را بخوان شتاب کن، وَ ما رَمَیتَ إذ رَمَیت را بخوان قیام آدمیّت و خروش دینی است این صدای پای زئران اربعینی است این ورای این حصارها و سیمِ خاردارها طلوع می‌رسد، شکوفه می‌کند بهارها به دوست خنده می‌زند، به دشمن اخم می‌کند طبیبمان می‌آید و علاج زخم می‌کند یگانه راز رَستن و نجات چیست عاقبت؟ به عصر کربلا قسم، مقاومت مقاومت 📎📎📎 منبع: 🌐 shereheyat.ir/node/5973@ShereHeyat 🆔 ایتا : @tarzetanz 🆔 تلگرام : @tarzetanz 🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸🔸🔸 چگونه رنج زمین را زمان نمی‌بیند چگونه این همه خون را جهان نمی‌بیند... 🖇🖇🖇 منبع: https://farsi.khamenei.ir/others-note?id=55802 🆔 ایتا : @tarzetanz 🆔 تلگرام : @tarzetanz 🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan