eitaa logo
موسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
3.8هزار دنبال‌کننده
978 عکس
55 ویدیو
48 فایل
─━━━━━━ا﷽ا━━━━━━─ ⭕️موسسه فرهنگ و تمدن توحیدی (فتوت) 💢با مدیریت حجت الاسلام و المسلمین محمدرضا فلاح شیروانی 📍قم، میدان سپاه، بلوار شهید اخلاقی، پلاک۱۲ 📩درگاه ارتباطی و تبادل: @Admin_fotovat 🔺نشر مطالب همراه با آدرس
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 💠 🌐 ۲۴ آبان روز بزرگداشت حکیم مفسر فقیه علامه طباطبایی گرامی باد. ❇️چند جمله از بزرگان حوزه به‌مناسبت این‌روز 🔴 امام خمینی (ره): امام خمینی پس از رحلت علامه طباطبای در طلیعه یكی از بیانات خود فرمودند : « من قبلا باید از این ضایعه ای كه برای حوزه های علمیه و مسلمین حاصل شد و آن رحلت مرحوم علامه طباطبایی است اظهار تاسف كنم و به شما و ملت ایران و خصوص حوزه های علمیه تسلیت عرض كنم خداوند ایشان را با خدمتگزاران به اسلام و اولیای اسلام محشور فرماید و به بازماندگان و متعلقین و شاگردان ایشان صبر عنایت فرماید . صحیفه نور ج 9 ص 134 🔴 رهبر انقلاب: 🔺افکار اجتماعی: مرحوم علّامه‌ی طباطبائی (رضوان‌الله‌‌علیه) جزو روحانیّون روشنفکر و دارای بود، در تفسیر ایشان، این خصوصیّت سرتاپا در مرحوم علّامه‌ی طباطبائی مشخّص است ۱۳۹۶/۰۸/۲۲ 🔺احیاگر فلسفه: مرحوم علامه‌ی طباطبایی(رضوان‌اللَّه‌علیه) در حدی بود که اگر منحصر به فقاهت میشد، یقیناً به تقلید میرسید. ایشان از علمای زمان خودش، اگر بیشتر نبود، کمتر نبود؛ اما فقاهت را به کسانی سپرد که مشغول بودند. آن زمان در قم مرحوم آیةاللَّه بروجردی با آن عظمت، و اساتید بعد از آن بزرگوار، مشغول کار فقاهت بودند؛ اما ایشان آمد مشغول گردید و رکنی شد، و بعد از آن‌که در قم هیچ نشان قابل توجهی از فلسفه نبود، آن را احیا کرد؛ شاگردانی تربیت نمود، معارف فلسفه را راه انداخت و گسترش داد. البته قبل از ایشان امام فلسفه میگفتند، لیکن در دایره‌ی محدودی و با شاگردان مخصوصی؛ اما ایشان گسترش داد، درس را وسیع کرد و عمرش را به فلسفه صرف نمود 31/6/1370. 🔺استقامت: به نظر من مرحوم علامهی طباطبائی (رضوان الله تعالی علیه) این بود که پافشاری کرد و کار خود را در شرائط مختلف ادامه داد. حتّی طبق آن نقلهائی که ما شنیدیم - گرچه آن وقت هم بنده به ذهنم بود، منتها دقیق یادم نیست - هنگامی که ایشان «اسفار» را تعطیل کردند، همان جا در همان مسجد سلماسی «شفاء» را شروع کردند. خب، این یعنی . 23 /11/1391 —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 💠 ❇️ سخنان (ره) به مناسبت روز بزرگداشت (ره) 🔺صد سال دیگر به ارزش این مرد پی می‌برند 🔺مجسمه تقوا و معنویت است —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 💠 1️⃣ توضیحی در مورد فلسفه اشراق https://eitaa.com/fvtt_ir/2508 2️⃣ کلیاتی در باب حکمت اشراقی https://eitaa.com/fvtt_ir/2553 3️⃣ چالش در فلسفۀ اسلامی مشایی https://eitaa.com/fvtt_ir/2591 4️⃣ سیر دگرگونی فلسفه در اندیشه مسلمانان https://eitaa.com/fvtt_ir/2635 5️⃣ زندگی علمی و سلوکی سهروردی https://eitaa.com/fvtt_ir/2667 6️⃣ جوهره حکمت اشراق / سه جهت تحول در حکمت اشراق https://eitaa.com/fvtt_ir/2694 7️⃣ عدم تعارض عقل و شهود (بحث و ذوق) https://eitaa.com/fvtt_ir/2710 8️⃣ تبیین جایگاه منطقی شهود https://eitaa.com/fvtt_ir/2728 9️⃣ تأثیر روش شهودی در اندیشۀ فلسفی https://eitaa.com/fvtt_ir/2761 🔟 منابع حکمت اشراق (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/2817 1️⃣1️⃣ منابع حکمت اشراق (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/2830 ⏳ ادامه دارد ... 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 💢بخش 1️⃣1️⃣ 🌐 منابع حکمت اشراق 3️⃣شریعت اسلامی 🔺فلسفه در حوزه اندیشه خردگرایان اسلامی به شدت تحت تأثیر دین قرار دارد. بر این اساس، از همان آغاز _ در دوره ترجمه _ همۀ آثار یونانی ترجمه نشدند و آثار مادی گرایانه و الحادی و سفسطه آلود به عالم اسلام انتقال نیافت. علت این مسئله کاملاً روشن است. فیلسوف مسلمان که با ادله عقلی اصل دین و اسلام را پذیرفته است، دیگر معنا ندارد افکار الحادی و سفسطه محور را پذیرا باشد. حتی فلسفۀ افلاطون و ارسطو که به دلیل محتوای الهی اجازه ورود به حوزه اندیشه خردگراییِ اسلامی را می یابد، با انواع اصلاحات و تعدیل ها روبه رو می شود. 🔺شاید بتوان انواع تأثیر گذاری های دین و شریعت اسلامی را به صورت فهرست این گونه بیان کرد که دین در « بسترساز کلی» ، « مسئله سازی های جزئی» ، «تأیید و تحکیم روش ها، یا ارائه روش های خاص» ، « جلوگیری از الحاد سفسطه گرایی» و «تصحیح اندیشه» تأثیر های روشنی در فلسفه اسلامی داشته و خواهد داشت. 🔺نباید قید اسلامیت را برای « فلسفه اسلامی » قیدی بی معنا، یا مخلّ تلقی کرد. واقعیت آن است که فلسفه اسلامی واقعاً اسلامی است و وصف اسلامیت برای آن کاملاً بجاست و البته نباید کسی از سوی مقابل دچار توهم شود و فلسفه اسلامی را «کلام» بپندارد. فلسفه و کلام از حیث موضوع، روش و غایت کاملاً از یکدیگر مستقل اند و هرچند در نقطه ای متعالی گمان می رود سه دانش عرفان، فلسفه و کلام تقارب حداکثری با یکدیگر یابند و چه بسا یگانه شوند، اما در وضعیت کنونی، امتیاز های آشکاری از یکدیگر دارند. 🔺حکمت اسلامی به صورت عام، اسلامی است و حکمت اشراقی نه تنها در همین فضای عام قرار دارد، بلکه جلوه های شدیدتری از آموزه های دینی در حکمت اشراقی مشاهده می شوند؛ زیرا در نگاه سهروردی، مقوله وحی و نبوت چنان است که اهل سفارت و شرع و انبیای الهی، در نقطه اوج حکمت حقیقی و ذوقی و شهودی قرار دارند و فرشته وحی _ یعنی جبرائیل که واسطه حق تعالی با انبیا و پیامبران است _ را واهب العلم و التأیید می شمارد. 🔘جمع بندی بحث منابع حکمت اشراق 🔺شیخ اشراق اگرچه از این سه منبع _ حکمت های باستانی، عرفان اسلامی و شریعت اسلامی_ استفاده کرده است، با این حال، به یقین باید گفت در رأس همه این منابع، شایستگی های فردی و شخصی شیخ اشراق قرار دارد. این شایستگی ها را از دو جهت می توان ارزیابی کرد؛ جهت هوش سرشار و نبوغ بالای فکری او که توانست تا پیش از بیست سالگی همه حکمت مشاء را به پایان رساند و تألیفی در تقریر و تحریر این حکمت بنگارد و ایرادهایی به بیشتر مباحث حکمی وارد سازد و از همه مهم تر، پرسش های حساس را در ذهن فیلسوفان پس از خود ایجاد کند. 🔺جهت گیری علوم ذوقی و مکاشفه های وجدانی اوست که در پی ریاضت ها و مجاهدت ها برای او حاصل شده است. 🔺سهروردی پس از آنکه حکمت مشاء را مطلوب نیافت و در پی مجاهدت هایی طاقت فرسا به پاره ای از مکاشفه ها دست یافت، به بررسی حکمت های مختلف پرداخت و با یافتن مشابهت های بنیادین میان آنها به نظریه «خمیرۀ ازلی حکمت» رسید و در یک «بازسازی» و «هماهنگ سازی فیلسوفانه» با تکیه بیشتر بر شریعت و حکمت فهلویان، دستگاه فسفی خود را در قالب«حکمت نوری» عرضه کرد و با تقسیم عالم به دو قسم نور و ظلمت، عالم ماده را یکسره ظلمت محض تلقی کرد و عالم مجرد را متشکل از موجودات نوری دانست که از نورالانوار(واجب الوجود) آغاز و سپس به انوار طولی پرشمار ( عقول طولی) و انوار عرضی ( ارباب انواع) و در ادامه به نورهای اسپهبدی ( نفوس ناطقه فلکی و انسانی) می رسد. 📚 منبع: کتاب آموزش حکمت اشراق ص 34_37 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 💠 1️⃣ معرفی محتوای کتاب https://eitaa.com/fvtt_ir/2466 2️⃣ معنای لغوی تصوف https://eitaa.com/fvtt_ir/2492 3️⃣ معنای اصطلاحی تصوف https://eitaa.com/fvtt_ir/2541 4️⃣ معنای اصطلاحی عرفان https://eitaa.com/fvtt_ir/2582 5️⃣ عرفان عملی و نظری https://eitaa.com/fvtt_ir/2603 6️⃣ عرفان عملی https://eitaa.com/fvtt_ir/2628 7️⃣ عرفان نظری https://eitaa.com/fvtt_ir/2655 8️⃣ محورهای اساسی در عرفان نظری https://eitaa.com/fvtt_ir/2688 9️⃣ امکان دستیابی به معارف شهودی https://eitaa.com/fvtt_ir/2704 🔟 هماهنگی عرفان با عقل و دین https://eitaa.com/fvtt_ir/2718 1️⃣1️⃣ تأثیرات عرفان عملی و نظری بر یکدیگر https://eitaa.com/fvtt_ir/2755 2️⃣1️⃣ هویت اسلامیِ عرفان اسلامی (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/2813 3️⃣1️⃣ هویت اسلامیِ عرفانِ اسلامی (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/2820 4️⃣1️⃣ هویت اسلامیِ عرفانِ اسلامی (۳) https://eitaa.com/fvtt_ir/2834 ⏳ ادامه دارد ... —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 💢بخش 4️⃣1️⃣ 🌐 هویت اسلامی عرفان اسلامی (3) 🔘 این بحث از بحث های مهمی است که می تواند در اثبات هویت اسلامیِ عرفان اسلامی نقش بسزایی داشته باشد. از دیدگاه عارفان مسلمان، دین در معنای عام خود، مشتمل بر سه بخش است: 1️⃣ مجموعۀ احکام و آداب اسلامی که در دستورات فقهی و اخلاقی نمایان است، که از آن به عنوان «شریعت» یاد می شود. 2️⃣ مسائل سلوکی اسلام که در آنها سیر از مقامی به مقام دیگر و «تقرّب الی الله» و در نهایت وصول به مقام «عنداللهی»، مطرح است که به آن با واژه «طریقت» اشاره می شود. 3️⃣ مباحث هستی شناسانۀ اسلام که در آن حقیقت هستی و نظام ساختاری موجودات تبیین می شود و باعنوان «حقیقت» بدان اشاره می گردد. 🔺 از دیدگاه عرفا، این سه بخش دین، نه تنها سه بخش جدا و گسسته از هم نیستند، بلکه در رابطه ای طولی با یکدیگر مراتب و مراحل دین را تشکیل می دهند. از این رو نسبت این سه حوزۀ دینی در عرفان اسلامی، نسبت ظاهر و باطن است. 🔺 سطح و ابتدای دین، شریعت و بطن آن، طریقت و بطن البطن آن، حقیقت است. گاهی نیز در تبیین نوع ارتباط شریعت، طریقت و حقیقت، از تعبیر «مقدمه» و «ذوالمقدمه» استفاده می شود. 🔺 «جَهَلِۀ صوفیه» پنداشته اند که اگر نسبت میان شریعت، طریقت و حقیقت نسبت مقدمه و ذی المقدمه است با وصول به ذی المقدمه و رسیدن به مراتب برتر، دیگر به مراتب پایین تر نیازی نیست. اما اعتقاد راسخ عارفان محقق بر آن است که هر ظاهری در عین حال که مقدمۀ رسیدن به باطن است، حافظ باطن نیز می باشد. 🔺 یک شخص کامل عارف که بر صراط مستقیم قدم بر می دارد، کسی است که همۀ مراتب را با هم نگاه می دارد. بنابراین اگر کسی پس از رسیدن به طریقت، آداب شریعت را وانهد، احوال طریقی او نابود و برنامه های سلوکی او جز هوا و هوس نخواهد بود و اگر کسی پس از راهیابی به حقیقت، از رعایت شریعت و طریقت دست بردارد، چه بسا به کفر منتهی گردد. 🔺 طرح عرفان بدون فقه که از برخی مراکز فرهنگی معاصر به گوش می رسد، روی دیگر سخن «جهله صوفیه» است. از دیدگاه عارفان حقیقی، این سخن واهی و از سر هوا و هوس است؛ زیرا راهیابی به حقیقت عرفان، جز از طریق شریعت و طریقت حاصل نخواهد شد. 🔺 به اعتقاد عرفا، عرفان اسلامی ضامن دو بخش طریقتی و حقیقتی دین است. 🔺 عارف در عرفان عملی با طریقت و در عرفان نظری با حقیقتِ دین سروکار دارد، لذا عارفان اسلامی از آیات و روایات متعددی که در دو بخش طریقتی و حقیقتی وجود دارند ،بهره های فراوان می برند و الهامات گسترده ای می گیرند. 🔺 از باب نمونه، در عرفان نظری، بحث «اسماءالله» و چینش نظام هستی بر اساس آن از اختصاصات عرفان اسلامی است که با الهام از دین، در عرفان راه پیدا کرده است و از این رهگذر محتوای عرفان اسلامی به محتوای دینی بسیار نزدیک است و از فلسفۀ اسلامی بسیار اسلامی تر به شمار می آید. 📚 منبع: کتاب آشنایی با مجموعه عرفان اسلامی ص 85_90 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 1️⃣ ☑️ مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی برگزار می کند؛ 🔘 سلسله نشست های فلسفی 🌐 موضوع نشست اول: حقیقت ماهیت و چگونگی هستی شناسانه و معرفت شناسانه عینیت ماهوی ❇️ با حضور استاد محترم: حجت الاسلام و المسلمین 🕢 زمان: پنج شنبه 29 آبان ماه ساعت 7 الی 9 صبح 🏠مکان: موسسه فرهنگ و تمدن توحیدی (فتوت) طبقه سوم 🌐 لینک شرکت مجازی در نشست: https://b2n.ir/452241 ✔️ توضیحاتی در مورد نشست اول: https://eitaa.com/fvtt_ir/2836 ✔️ سؤال نشست اول: https://eitaa.com/fvtt_ir/2837 —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 1️⃣ ☑️ توضیحات در مورد 🔺 این سلسله نشست ها با توجه به موضوعات و مباحثاتی که در برخی کلاس های می شود، شکل می گیرد؛ و تلاش دارد به اهم موضوعاتی که بعد از مباحثه و چکش خوردن بین طلاب دوره به عنوان سؤال بالا می آید، بپردازد. دبیر نشست موظف است که سؤال مطرح شده را کمی ورز بدهد و به صورت خلاصه برای استادی که دعوت می شود بفرستد؛ که سؤال نشست اول در پست بعد ارسال می گردد. 🔺 همچنین قبل از نشست تعدادی از طلاب روی موضوع نشست آتی گفتگو می کنند و اگر نیاز بود یک نیز برای آن برگزار می شود. برای نشست اول یک پیش نشست برگزار شد که در آن یک طرح بحثی که برخی طلاب مطرح کرده بودند و با اتکا به بحث رجوع علم حصولی به حضوری که در مرحله 11 مطرح می شود، سؤال عینیت ماهوی در بحث وجود ذهنی را بی وجه می دانستند؛ پاسخ داده شد. در آن پیش نشست که فایل صوتی و خلاصه ای از محتوای آن ذیلا تقدیم می شود، حاج آقای به پاسخ این بحث پرداختند. (در تقریر پیش نشست سعی شد مباحث استاد امینی نژاد در این بحث تقریر شود.) 🔉 فایل صوتی پیش نشست، نشست اول را از لینک زیر دانلود بفرمایید: https://b2n.ir/300577 🏷 خلاصه متن پیش نشست، نشست اول را از لینک زیر دانلود بفرمایید: https://b2n.ir/865821 —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 1️⃣ 📝 سؤال : 🔺 ادعای حکما در بحث وجود ذهنی این است که چون وجود خارجی نمی تواند به ذهن بیاید، ولی ماهیت نسبت به ذهن و خارج ارسال دارد لذا هم می تواند در ذهن تحقق داشته باشد و هم می تواند در خارج تحقق داشته باشد. 🔺 مرحوم علامه طباطبایی در بحث نفس الامر بعد از اثبات اصالت وجود و اینکه متن خارج را صد درصد وجود پر کرده است، می فرمایند اگر توسعه در مفهوم وجود بدهیم می توانیم برای یک سری حیثیات و صفات وجود نیز نفس الامریت قائل شویم، و برای آن ها تقرری در خارج قائل شویم. یکی از این حیثیات ماهیت است که به عنوان حیثیت تقییدیه نفادیه تقرر دارد. 🔺 از آنجا که عینیت ماهیت ذهنی با ماهیت خارجی در بحث وجود ذهنی در نهایت با اشکالاتی که به نظریه حکما وارد می شود، همچنان با چالش هایی مواجه هست؛ چه با تقریر حمل اولی و شایع و چه با تقریر اینکه عینیت یعنی عینت در حکایتگری؛ به نظر می رسد که با دو ماهیت رو به رو هستیم؛ یکی ماهیتی که حیثیت نفادیه این وجود خاص است و به همین شکل حیثیت تقییدیه ای در خارج تحقق دارد؛ و یکی هم مفهوم ماهیت در ذهن است که علامه آن را ظهور الوجود للذهن می دانند؛ به اولی ماهیت موجوده و به دومی ماهیت مفهومه می گوییم. 🔺 ماهیت موجوده حیثیت تقییدیه نفادیه این وجود خاص است؛ و از این وجود خاص جدا نیست؛ ما در خارج وجود متعین داریم و تعین آن وجود متعین که از سقف دارایی آن انتزاع می شود؛ تعین این وجود متعین، تعین اوست و اینطور نیست که مرسل و رها از خارج و ذهن باشد که یک بار به وجود خارجی موجود شود و یک بار به وجود ذهنی. اگر بحث را روی کلی طبیعی ببریم باز سؤال می شود که این تعین خاص این وجود خاص رابطه اش با کلی طبیعی چطوری می شود؟ اصلا تقرر کلی طبیعی به چه شکلی است که هم تعین این وجود خاص در خارج مصداق آن است و هم تعینی که صورت ذهنی این وجود خاص دارد مصداق آن است؟ به هر حال به هر شکلی که این وجود خاص و متعین فرد کلی طبیعی شود، در نهایت ما هم به آن تعین خاص این وجود خاص ماهیت می گوییم، هم به کلی طبیعی متقرر در دل آن (به هر نحوی از تقرر) ماهیت می گوییم و هم به صورت ذهنی که از این ماهیت داریم ماهیت می گوییم! 🔺 پس ما یک ماهیت مفهومه داریم که ظهورات الوجود للاذهان هستند و یک ماهیت موجوده داریم که حیثیت نفادیه وجود هستند؛ یک ماهیت کلی طبیعی داریم که می خواهد ادعا کند که من هر دوی این ها را شامل می شوم. 🔺 از طرفی دیگر در مقوله شناخت عینیت ماهیت مفهومه با ماهیت موجوده را درک می کنیم و همین عینیت مقوله علم و شناخت را در انسان می سازد. انسان بالوجدان درک می کند که شناخت او مطابق خارج است و با توجه به تلاش حکما برای توجیه عینیت معلوم بالذات با معلوم بالعرض (یا عینیت حاکی و محکی) بحث عینیت ماهیت را به میان آوردند؛ اولا این عینیت ماهیت مفهومه و ماهیت موجوده به چه شکل تأمین می شود تا مقوله شناخت و علم به هم نخورد؟ به عبارتی مشکل معرفت شناسی ما در تطابق ماهیت مفهومه به عنوان ظهور الوجود للذهن و ماهیت موجوده به چه شکل برطرف می شود؟ ثانیا ماهیت چه نحو حقیقتی است که کشش این را دارد که بگوییم موجوده و مفهومه اش در عین اینکه غیرتشان واضح است عین همدیگر هستند؟ آیا واقعا با یک اشتراک لفظی بین این دو ماهیت (موجوده و مفهومه) مواجه نیستیم؟ —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 1️⃣ 🔉 🌐 موضوع : حقیقت ماهیت و چگونگی هستی شناسانه و معرفت شناسانه عینیت ماهوی ❇️ با حضور استاد محترم: حجت الاسلام و المسلمین 🕢 زمان برگزاری: پنج شنبه 29 آبان 99 ✔️ توضیحاتی در مورد نشست اول: https://eitaa.com/fvtt_ir/2836 ✔️ سؤال نشست اول: https://eitaa.com/fvtt_ir/2837 🔊 همین فایل صوتی را می توانید از لینک زیر نیز بفرمایید: https://b2n.ir/386892 —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☑️ 1️⃣ توجه به نعمت‌ها باعث بیداری و یقظه 📎 https://eitaa.com/fvtt_ir/2842 —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎶 1️⃣ 📎لینک دانلود: 📥 https://b2n.ir/848244 🌐 توجه به نعمت‌ها باعث بیداری و یقظه (یکی از مراحل سلوک) 🔺️نعمت یعنی چه؟ 🔺️چقدر احتیاج داریم در یک جهان معنادار زندگی کنیم؟ 🔺️عنوان نعمت، می‌تواند این معنا را به ما ببخشد! 🔺️ناتوانی در شمردن نعمت‌های الهی، لذت بخش است. 🔺️دیدن نعمت خودش شکر است. 🔺️یکی از چیز‌هایی که می‌تواند به زندگی معنا بدهد؛ مقوله نعمت دیدن 🔺️متون روانشناسی وجامعه‌شناسی و علوم انسانی، دشمن این طرز فکر است. 🔺️امکان ندارد مومن باشی مگر آنکه بلا را هم نعمت ببینی. 🔺️هیچ نعمتی تا آخر عمر، نعمت باقی نمی‌ماند؛ ممکن است نقمت باشد! ............. 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 💠 1️⃣ توضیحی در مورد فلسفه اشراق https://eitaa.com/fvtt_ir/2508 2️⃣ کلیاتی در باب حکمت اشراقی https://eitaa.com/fvtt_ir/2553 3️⃣ چالش در فلسفۀ اسلامی مشایی https://eitaa.com/fvtt_ir/2591 4️⃣ سیر دگرگونی فلسفه در اندیشه مسلمانان https://eitaa.com/fvtt_ir/2635 5️⃣ زندگی علمی و سلوکی سهروردی https://eitaa.com/fvtt_ir/2667 6️⃣ جوهره حکمت اشراق / سه جهت تحول در حکمت اشراق https://eitaa.com/fvtt_ir/2694 7️⃣ عدم تعارض عقل و شهود (بحث و ذوق) https://eitaa.com/fvtt_ir/2710 8️⃣ تبیین جایگاه منطقی شهود https://eitaa.com/fvtt_ir/2728 9️⃣ تأثیر روش شهودی در اندیشۀ فلسفی https://eitaa.com/fvtt_ir/2761 🔟 منابع حکمت اشراق (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/2817 1️⃣1️⃣ منابع حکمت اشراق (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/2830 2️⃣1️⃣نام‌های به‌کار رفته برای فلسفه سهروردی https://eitaa.com/fvtt_ir/2845 ⏳ ادامه دارد ... 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 💢بخش 2️⃣1️⃣ 🌐نام های به کار رفته یا شایسته برای فلسفه سهروردی 🔺واژه گزینی مناسب درباره هر مکتب فکری، تأثیر شگرفی در درک، پذیرش و ترویج آن مکتب دارد؛ دربارۀ فلسفه و مکتب فلسفی سهروردی چند نام به کار رفته ، یا شایسته به کارگیری هستند که عبارتند از: 1️⃣حکمت اشراق 🔺مهم ترین نامی که برای این مکتب فلسفی به کار رفته و در همه جا با همین نام این مکتب را می شناسند، حکمت اشراق است. این واژه با باریک بینی خودِ سهروردی بر زبان افتاده است. شیخ اشراق، خود فلسفه خویش را در مقابل فلسفه مشاء « حکمت اشراق» ، «قواعد اشراقیه»، «حکمت اشراقیان» و پیروان این مکتب را «اشراقیون» نامیده است. 🔘سه جهت مناسبت این نام 🔺واژه «اشراق» از سه جهت کاملاً برای فلسفۀ سهروردی مناسب می نماید؛ نخست، آنکه به روش کشف و شهودی اشاره دارد و از اشراقات معنوی خبر می دهد. دوم، آنکه از محتوای نوری این حکمت حکایت می کند و سوم، آنکه به صورت ارتکازی ذهن ها را متوجه مبدأ اشراق، یعنی مشرق می کند و در خاطره آدمی حکمت مشرقیان و حکمای فُرس را جلوه گر می سازد. 2️⃣ «علم الانوار» ، «فقه الانوار» ، «حکمت نوری» 🔺این سه واژه که از سوی خود سهروردی به کار رفته اند، اگرچه به طور مستقیم به روش اشراقی اشاره ندارند، ولی بر محتوای نوری این حکمت ، به صراحت دلالت می کنند و از نام های شایسته برای این فلسفه اند. 3️⃣حکمت متعالیه 🔺اسم دیگری که شایسته است بر فلسفه سهروردی نهاد، «حکمت متعالیه» است. این اصطلاح را نخستین بار شیخ الرئیس به کار برد، ولی توضیح صریحی پیرامون آن نداد، ولی از زمان خواجه نصیر طوسی به بعد، معنای روشنی یافته است. خواجه طوسی که تحتِ تأثیر حکمت اشراق قرار داشته، با توجه به قرائن موجود در کلام ابن سینا در تبیین واژگان «حکمت متعالیه» می نویسد: انما جعل هذه المسألة من الحکمة المتعالیة لأنّ حکمة المشائین حکمة بحثیة صرفة و هذه وأمثالها انّما یتمّ مع البحث و النظر بالکشف و الذوق فالحکمة المشتملة علیها متعالیة بالقیاس الی الاُولی 🔺با توجه به چنین معنایی که از حکمت متعالیه شده می توان فلسفه اشراق را حکمت متعالیه نامید؛ زیرا دست کم به مبنای روشیِ این فلسفه که شهودی است، اشاره دارد. در همین بستر، مقصود صدرالمتألهین از نام گذاری حکمت خود به حکمت متعالیه متعالیه روشن می شود؛ چراکه وی با عنایت به پیشینۀ این واژه، فلسفه خود را حکمت متعالیه نامیده است. افزون بر آنکه نشان می دهد فلسفه صدرا از جهاتی در راستای حکمت اشراق و نقطه متکامل این فلسفه است. 📚 منبع: کتاب آموزش حکمت اشراق ص 37_40 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 💠 1️⃣ اهمیت حکمت مشاء https://eitaa.com/fvtt_ir/2517 2️⃣ مشرب های سه گانه فلسفی https://eitaa.com/fvtt_ir/2561 3️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (1) https://eitaa.com/fvtt_ir/2594 4️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (2) https://eitaa.com/fvtt_ir/2616 5️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (3) https://eitaa.com/fvtt_ir/2638 6️⃣ علوم و اقسام آن (1) https://eitaa.com/fvtt_ir/2677 7️⃣ علوم و اقسام آن (2) https://eitaa.com/fvtt_ir/2715 8️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء https://eitaa.com/fvtt_ir/2848 ⏳ ادامه دارد ... —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 💢بخش 8️⃣ 🌐 معرفت شناسی در فلسفه مشاء 🔺 در فلسفه مشاء مبحثی با عنوان معرفت شناسی یافت نمی شود، ولی در موارد گوناگون درباره معرفت سخن گفته شده است و این مباحث بیشتر صبغه هستی شناختی دارند تا معرفت شناختی. 🔘 حقیقت علم 🔺 علم در نظر ابن سینا متعلق به مقوله کیف و یکی از کیفیات نفسانیه است. 🔺 ابن سینا تعبیرهای علم و ادراک را به جای هم به کار برده است. منظور او علم حصولی است که شامل علوم حسی، خیالی، وهمی و عقلی می شود. 🔺 در آثار فلسفی او نه تقسیم علم به حضوری و حصولی به طور صریح آمده، و نه درباره علم حضوری نظریه پردازی کرده است. 🔘 تعریف ادراک 🔺 ادراک همان تمثل حقیقت شیء و به دیگر سخن، حصول صورت شیء نزد مدرک، یعنی نفس است. نه آنکه تمثل و حصول صورت شیء نزد مدرک از شرایط و معدّات ادراک باشند. حصول صورت در مدرک، پدیده ای عرضی است که بر مدرک عارض می شود و به وسیلۀ آن مدرک تکامل می یابد، بی آنکه در جوهر و ذات مدرک تغییری پدید آید. 🔘 وجود ذهنی 🔺 ابن سینا بر آن است که در ادراک لازم است صورت ذهنی ای وجود داشته باشد. 🔺 در علم به یک شیء خارجی، آنچه نزد مدرک تمثل می یابد و حاضر می شود، یا خود حقیقت خارجی است یا صورت ذهنی و مثال آن است. فرض اول درست نیست؛ چون با علم به معدومات و ممتنعات نقض می شود. 🔺 این نقض نشان می دهند در علم به یک شیء، آن شیء با وجود خارجی و عینی نزد مدرک تمثل نمی یابد، بلکه صورت ذهنی آن نزد مدرک تمثل می یابد. این استدلال ابن سینا سرآغاز طرح مسئله وجود ذهنی در تاریخ فلسفه اسلامی است. 🔘 استدلال بهمنیار بر لزوم وجود صورت ذهنی 🔺 اولاً ما به معدومات علم داریم و درباره آنها احکامی صادر می کنیم. اگر معدومات هیچ وجودی نداشته باشند، یعنی نه در خارج وجود داشته باشند و نه در ذهن، نمی توان حکمی درباره آنها صادر کرد بنابراین، صدور حکم درباره آنها نشانه وجود ذهنی آنهاست. 🔺 ثانیاً علم ما به برخی از امور معدوم، سبب وجود آنها می شود؛ مانند علمی که معمار به یک ساختمان مفروض دارد. در اینجا اگر صورتی از ساختمان در ذهن معمار وجود نداشته باشد، چگونه سبب وجود چیزی در خارج می شود. 🔺 ثالثاً وقتی حالت کسی را که جاهل به وجود چیزی بود، با حالت او بعد از علم به آن چیز مقایسه می کنیم، می بینیم او بعد از علم واجد صفتی شده که پیش از علم آن صفت را نداشته است. 🔘 استدلال فخر رازی برای اثبات وجود ذهنی 🔺 چیزی که موضوع یک محمول وجودی قرار گیرد، خود باید موجود باشد. وقتی ماهیتی را تصور می کنیم و درباره آن حکم می کنیم، این ماهیت از غیر خود متمایز است. این ماهیت باید ثبوت داشته باشد. این ثبوت، ثبوت خارجی نیست؛ زیرا اولاً لازمه اش آن است که معدومات و ممتنعات هرگز محکومٌ علیه واقع نشوند؛ درحالی که درباره آنها نیز حکم می کنیم و محکوم علیه قرار می گیرند. ثانیاً آن دسته از ماهیت هایی که در خارج وجود و ثبوت دارند، بی آنکه به وجود خارجی آنها آگاه باشیم، به تمایز آنها از غیر حکم می کنیم؛ در حالی که اگر منظور از ثبوت محکومٌ علیه، ثبوت خارجی می بود، لازم بود در حال حکم به تمایز به ثبوت خارجی آنها آگاه باشیم. بنابراین، ثبوت مورد نظر همان ثبوت ذهنی و عقلی است. 🔘 عین علم نبودن صورت ذهنی در نظر فخر رازی 🔺 در نظر ابن سینا، حقیقت ادراک چیزی جز تمثل حقیقت و حصول صورت در ذهن نیست. این دیدگاه را بیشتر فیلسوفان پذیرفته اند، ولی فخر رازی با آن مخالفت کرده است. او هرچند صورت ذهنی را برای علم به غیر لازم دانسته، آن را عین علم ندانسته است. او علم را صورت ذهنی ای دانسته که دارای اضافه به عالم است. دلیل او آن است که علم، ادراک و شعور، از امور اضافی است و وجود آن بر وجود طرفین اضافه متوقف است. 🔺 صورت ذهنی یک طرف اضافه عاقلیت است. از این رو، علم صورت ذهنی ای است که اضافه به عالم داشته باشد. البته فخر رازی در برخی از عبارت ها به گونه ای سخن رانده که گویا حقیقت علم چیزی جز نسبت و اضافه محض نیست. 📚 منبع: کتاب حکمت مشاء ص 45_50 —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 سالروز رحلت آیت‌الله میرزامحمدعلی 🔻🔻🔻🔻🔻🔻
🗓 به مناسبت سالروز رحلت 🔺سوم آذرماه سالروز رحلت آیت الله شاه‌آبادی، یکی از بزرگان عرفان است. عالمی با تقوا که تندیس اخلاق و رستگاری بود. مردی که منش و روش او در سلوک الی الله، تا همیشه در تاریخ خواهد ماند. 🔺آیت‌الله محمدعلی شاه‌آبادی استاد اخلاقی و عرفانی امام راحل است که امام دراین‌باره می‌فرمایند: "عمده استفاده در علوم معنوی و عرفانی نزد مرحوم آقای آقامیرزا محمدعلی شاه‌آبادی بوده است". (1364/10/11) 🔺امام خمینی در پیام تسلیت‌ به‌مناسبت شهادت فرزند آیت‌الله شاه‌آبادی، درباره استاد خود چنین می‌فرمایند "این شهید عزیز علاوه بر آنکه خود مجاهدی شریف و خدمت‌گزاری مخلص برای اسلام بود و در همین راه به لقاءاللّه‌ پیوست، فرزند برومند شیخ بزرگوار ما بود، که حقاً حق حیات روحانی به اینجانب داشت، که با دست و زبان از عهدۀ شکرش برنمی‌آیم". (1363/02/07) 🔺یکی از وجه‌های شخصیت ایشان که کمتر به آن پرداخته می‌شود، وجه
مبارز
بودن ایشان است. در زمان حکومت رضا خان یکی از مهمترین اقدامات آیت الله شاه آبادی مبارزه با ظلم و ستم شاهی بود. چنانکه امام (ره) می‌فرمایند: مرحوم آیت الله شاه آبادی علاوه بر آن که یک فقیه و عارف کامل بودند یک مبارز به تمام معنا هم بودند. (امام در ديدار با خانواده شهيد شاه آبادى - 9/2/1363) 🔺مأموران رضاخان برای آنکه بتوانند صدای حق طلب آیت الله شاه آبادی را خاموش کنند، منبر او را از مسجد جامع دزدیدند ولی از آن پس ایشان ایستاده سخنرانی می کرد و می گفت: «منبر سخن نمی گوید. اگر می خواهید سخنرانی تعطیل شود، باید مرا ببرید. من هر روز قبل از اذان صبح تنهایی از منزل به طرف مسجد می آیم. اگر عُرضه دارید، آن وقت بیایید و مرا دستگیر کنید!» روزی عده ای روباه صفت برای دستگیری شیخ عارف به مسجد جامع حمله ور شدند و با بی شرمی تمام، همچون لشکر یزید، چکمه پوشان وارد مسجد شدند، که ناگاه آیت حق نهیبی بر آن ها زد و همگی آن ها پا به فرار گذاشتند و برای دستگیری ایشان در بیرون مسجد کمین کردند. آنگاه که آیت الله شاه آبادی از مسجد خارج شد، فرماندۀ آنها رو به شیخ عارف کرد و گفت: «آقای شاه آبادی! آقای شاه آبادی! تو باید همراه ما بیایی کلانتری!» آیت الله شاه آبادی ایستاد و در حالی که ابروانش به هم گره خورده بود گفت: «برو به بزرگترت بگو بیاد!» و به راه خود ادامه داد. (گلشن ابرار/ج۲) —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
🗓 به مناسبت سالروز رحلت 🌐 مروری بر نقاط عطف زندگی آیت الله شاه آبادی 🔺 آیت الله شاه آبادی در سال 1254 هجری شمسی متولد شدند. در سال 1265 که ایشان در سن 11 سالگی بود پدرش (آیت الله بیدآبادی) به تهران تبعید شد و ایشان همراه پدر به تهران آمدند، و تا 16 سال در تهران بودند، در همین ایام است که درس و بحث طلبگی را در تهران شروع می‌کنند، در درس میرزا حسن آشتیانی شرکت می‌کردند، فلسفه هم در درس ابوالحسن جلوه شرکت می‌کردند. استعداد و کوشش ایشان به حدی بود که
در سن 18 سالگی به اجتهاد می‌رسند.

🔺 در سال 1281 بعد از 16 سال اقامت در تهران به اصفهان هجرت می‌کنند و 2 سال در اصفهان ساکن هستند. در سال 1283 به نجف مهاجرت می‌کنند و مدت 7 سال در نجف حضور دارند و آنجا در درس آخوند خراسانی شرکت می‌کنند، بعد از وفات آخوند خراسانی ایشان در سال 1290 به سامرا هجرت می‌کنند، و در همان سال به درخواست مادر بزرگوارشان به تهران بر می‌گردند و به مدت 17 سال در تهران اقامت داشتند. این برهه اواخر دوره‌ی قاجار و اوایل دوره پهلوی است. 🔺 آیت الله شاه آبادی در تحلیل‌هایش خیلی تنها مانده بود. موقعی که رضا خان تلاش می‌کرد خودش را به عنوان پادشاه جا بیندازد ایشان سعی می‌کند جلوی ایشان بایستد. ایشان 30 تن از علما را قانع می‌کند که بیایید برویم حرم شاه عبد العظیم تحصن، بعد روزی که می‌خواهند بروند سه نفر می‌آیند؛ یعنی خود ایشان و دو نفر دیگر؛ و می‌روند متحصن می‌شوند. شاه عبدالعظیم یکی از محله‌های اجتماع در تهران جمع و جور آن موقع بود، آیت الله شاه آبادی و همراهانش در حرم مدام برای مردم تبیین می‌کردند و علیه شاه صحبت می‌کردند، یک خاری در چشم حکومت بودند. مردم جمع می‌شدند و ایشان توجیه می‌کرد، که این سالوس معابی است و این کارها را می‌خواهند بکنند که فلان و فلان. نفر سوم بعد از سه ماه برید و دو نفر شدند نفر دوم بعد از شش ماه برید، و ایشان تنها شد! و این یک نفر تا یازده ماه ادامه داد. علمای قم دیدند که خیلی ضایع است یکی از ستارگان ما این‌طور در آنجا آویزان است و ایشان را قانع کردند که به قم بیاید، لذا ایشان تحصن را شکست، چند ماهی در تهران ماند بعد به قم آمد. 🔺 هفت سال در قم می‌ماند. با اینکه چند تدریس داشته، تقریباً یک شاگرد داشته‌اند، آن هم حضرت امام خمینی بوده است. البته ظاهراً هر چه تدریس داشت امام شرکت می‌کردند. بعد از هفت سال به درخواست مردم تهران دو مرتبه به تهران بر می‌گردد، بعد از برگشت ایشان به تهران امام مرتباً اواخر هفته از قم به تهران می‌رفته و در درس‌های ایشان شرکت می‌کرده است. 🔺آیت الله شاه آبادی نهایتاً در سال 1328 رحلت می‌فرمایند. مدت آشنایی و شاگردی حضرت امام با ایشان 19 سال بوده است. ☑️ بیانات در دوره مدرسه معرفتی امام خمینی ره [مدرسه آیت الله شاه آبادی به عنوان یکی از آبشخورهای مکتب امام] —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
🗓 به مناسبت سالروز رحلت 🌐 جایگاه علمی آیت الله شاه‌آبادی: 🔺 ایشان در حوزه علمیه از جایگاه علمی بسیار بالایی برخوردار بودند، طوری که هنگامی که شهید مطهری در تفسیر سوره قارعه برای معنا کردن آیه فَأُمُّهُ هاوِيَةٌ ﴿القارعة، 9﴾ به ذکر خاطره‌ای از شرکت در درس ایشان در تهران اشاره می‌کنند، قبل از آن، برای بیان شأن و منزلت علمی ایشان چنین می‌فرمایند: «ذكر خير مرحوم آقا محمد على شاه‏آبادى تهرانى را زياد مى‏شنيديم، چون ايشان سال‌ها در زمان مرحوم آیت‌الله حاج شيخ عبد الكريم حائرى در قم بودند و در آنجا درس معارف مى‏گفتند و بسيارى از بزرگان حوزه قم از نظر معارف دست‏پرورده آن مرد بزرگ بودند؛ ما از كسانى خيلى شنيده بوديم كه مرحوم شاه‏آبادى اينجا بود، چه جور درس مى‏گفت، چه كسانى به درسش مى‏رفتند، و استادهاى خودمان را مى‏ديديم كه فوق‏العاده نسبت به او احترام مى‏گزارند. حتى مى‏ديديم به آن اندازه‏اى كه در معارف اسلامى براى شاه‏آبادى احترام قائل‌اند براى حاج شيخ عبد الكريم اين‏قدر احترام قائل نبودند، بيشتر از او برايش احترام قائل بودند. ما خيلى مشتاق زيارت اين مرد بزرگ بوديم.» 🔺 حضرت امام به طور مکرر در آثار خودشان از آیت الله شاه آبادی به عنوان استاد خودشان با احترام و تجلیل فراوان یاد می‌کنند، هنگام نام بردن از ایشان از عباراتی چون «شیخ بزرگوار شاه آبادی روحی فداه» ؛ «شیخ عارف کامل» ؛ «شیخ جلیل ما، عارف کامل» و «شیخ عظیم الشأن» استفاده می‌کنند. 🔺 حضرت امام در مورد درس استاد خود می‌فرماید: «اگر آیت الله شاه آبادی هفتاد سال تدریس می‌کرد، من در محضرش حاضر می‌شدم چون هرروز حرف تازه‌ای داشت.» همچنین از حضرت امام نقل است که در مورد آیت الله شاه آبادی فرموده است:
«من در عمر خود روحی لطیف‌تر از روح مرحوم شاه آبادی ندیدم» 


🌐 جایگاه اجتماعی سیاسی: 🔺 حضرت امام خمینی (ره) در مورد جایگاه اجتماعی استاد خویش چنین می‌فرمایند: «صرف نظر از جنبه فقاهت، فلسفه، عرفان كه كم نظير بودند در سياست نيز كم نظير بودند» آیت الله شاه آبادی تحلیل‌های سیاسی عجیبی دارد، و تحلیل‌های ایشان به امام منتقل شد. ویژگی سیاسی آیت الله شاه آبادی این بود که از همان اول رأس فتنه را می‌زد، لذا از همان اول رضا شاه را می‌زد. 🌐 تربیت شاگردی ویژه : 🔺 به تقدیر الهی؛ امام خمینی در مسیر ایشان قرار گرفت. و ایشان امام را توجیه کرد و امام این کارها را کرد. اگر ضرب دست آقای شاه آبادی نبود امام خمینی این اوج‌ها را نمی‌گرفت، ولی خود حضرت امام هم یک جان مستعدی بود. کما اینکه امام اگر عرفان نمی‌خواند به این حد از توفندگی فکری نمی‌رسید، کسی که عرفان نظری خوب می‌خواند همه چیز را ریز می‌بیند و احساس می‌کند فکر توحیدی همه چیز را می‌بلعد و اصلاً احساس ضعف در خودش نمی‌کند. کسی که حتی فلسفه را درست تغذیه کرده باشد این‌طوری است چه رسد به عرفان! 🌐 برداشت اسلامی خاص ایشان: 🔺 یکی از برداشت‌های خاص اسلامی ایشان این است که ایشان می‌گوید ما
«اسلام انفرادی نداریم.»
و از دیگر برداشت‌های خاص ایشان که ناشی از همین نگاه اجتماعی به اسلام است این است که ایشان یک نظام اجتماعی مبتنی بر اخوت را پیشنهاد می‌دهند که در کتاب شریف «شذرات المعارف» آن را بیان فرموده‌اند. 🔺آقای شاه آبای چند ایده مادر دارد، ایشان می‌گوید اسلام انفرادی نداریم. قرآن از عرش رحمان بر جامعه اخوت ایمانی نازل شده است، مستقر قرآن جامعه اخوت ایمانی است. ایده آیت الله شاه آبادی این است که اگر جامعه اخوت ایمانی شکل بگیرد تازه می‌فهمد قرآن چه می‌گوید، مستقرش آنجا است. ☑️ بیانات در دوره مدرسه معرفتی امام خمینی ره [مدرسه آیت الله شاه آبادی به عنوان یکی از آبشخورهای مکتب امام] —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac