eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
427 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔷منظور #آيه اين است که به شعائر يعني اعلام حج و #مناسک آن بي احترامي نکنيد و حرمت ماه هاي حرام را نگه داريد و قرباني هايي که ديگران براي ذبح مي برند و احياناً گم مي شوند را نکشيد و نخوريد. چرا که اين بي موالاتي و بي احترامي به مقام و منزلت #پروردگار است.[۵] و سپس خداوند در طرد آن سنت زشت جاهلي و براي بيان تقربي که حاصل قرباني است و چه بسا به همين جهت به قرباني موسوم شده ميفرمايد: «لَن يَنَالَ اللَّهَ لُحُومُهَا وَلَا دِمَاؤُهَا وَلَکن يَنَالُهُ التَّقْوَى مِنکمْ».[۶] زيرا آيه شريفه #کعبه را از سنن جاهلي مزبور پيراسته ميدارد و از طرفي در دفع اين پندار که چون خداوند از جهانيان بي نياز است پس نحر و ذبح بر حج گزار #واجب نيست. اين نکته را اظهار ميدارد که اصل قرباني لازم است، اگر چه خداوند از آن بي نياز است و آن چه از اين قرباني به خداي سبحان ميرسد گوشت يا خون نيست، بلکه #روح کردار و جان عمل، که همان تقواست به حضرتش مي رسد.[۷] 💠در #اسلام قرباني به چند جهت ذيل انجام مي شود: 🔺نوع اول قرباني که در مراسم حج واجب مي شود و هر #حاجي بايد با شرايط خاص گوسفند يا شتر يا گاوي را #قرباني کند.[۸] 🔺نوع دوم: مربوط به کفارات حج است که براي #کفّاره برخي از اعمال که در حال احرام انجام داده اند بايد قرباني کنند.[۹] 🔺نوع سوم: قرباني که بر اساس #نذر واجب مي شود يعني نذر مي کند که اگر بيمار شفا يافت گوسفند يا گاو يا شتري را قرباني کند. 🔺و امّا نوعي از قرباني نيز وجود دارد و آن نوع #مستحبي آن است. 👇👇👇
▪️خطر در جریان های فکری، اعتقادی، ایمانی و در انقلاب های الهی و غیر الهی که در دنیا به وجود می‌آید آن خطری است که از آن به نام یاد کرده است. وقتی که می بیند از مواجهه و رو در روی آن قرار گرفتن نتیجه ای نمی برد به فکر این می‌افتد که به آن شود و خودش را در همان جریان قرار بدهد ولی در این جریان را حفظ می‌کند را که در اون هست خالی می کند و می خورد را نگه می‌دارد و را تغییر می‌دهد به طوری که اکثریت قریب به اتفاق مردم احساس نمی کنند که آن از دستشان رفته چون پوسته و حجم و هیکل محفوظ است وجود ندارد. 📚 نهضت حسینی ص ۲۱ @tabyinchannel
۰۰﷽۰ ✍در قرآن بارها از انسان انتقاد شده است كه هرگاه گرفتار مى‌شود دعا مى‌كند و پناهندگى مى‌خواهد و همين كه خطر رفع شد، گويا ما را نمى‌شناسد. «یونس/11» 💢در اين سوره چون وسوسه درون و انسان جاى مى‌گيرد و با و و ما بازى مى‌كند، 💠 سه بار نام خداوند ياد شده است: «بِرَبِّ النَّاسِ‌، مَلِكِ النَّاسِ‌، إِلهِ النَّاسِ» اما در سوره فلق كه شرور خارج از سينه‌هاست، يكبار نام خداوند مطرح است. «بِرَبِّ الْفَلَقِ» ✍آرى خطر انحراف فكرى و تأثير آن در روح به مراتب بيشتر از خطرات خارجى است و و ، از دشمنان نظامى و اقتصادى مرموزتر و . 💢در روايات آمده است كه شيطان از قبول توبه انسان از سوى خداوند ناراحت شد. ياران خود را جمع و از آنان استمداد كرد. هر كدام مطلبى گفتند، ولى يكى از آنها گفت: من انسان را مى‌كنم و را از يادش مى‌برم. اين را پسنديد. 💠حالا كه او «بِرَبِّ النَّاسِ» است پس را نپذيريم. حالا كه او «مَلِكِ النَّاسِ» است، پس خود را برده ديگران قرار ندهيم و حالا كه او «إِلهِ النَّاسِ» است، پس به غير او دل نبنديم و اين و بهترين وسيله . @tabyinchannel
⚡️🌹⚡️🌹⚡️🌹⚡️🌹⚡️ 🌹 ⭕️ در زندگی دنیوی و اخروی انسان (بخش اول) 🔶امام علی(ع) در تفسیر آیه شریفه «وَ لا تَنْسَ نَصِیبَکَ مِنَ الدُّنْیا» فرمودند: «لَا تَنْسَ صِحَّتَکَ وَ قُوَّتَکَ وَ فَرَاغَکَ وَ شَبَابَکَ وَ نَشَاطَکَ؛ و توانایی، و آسایش خاطر، و جوانی، و نشاط خویش را فراموش مکن و با این ها را به دست آور». 💠بدن برای کسب توانایی، سلامت و سعادت، احتیاج به دارد 🔷 برای تکامل خود و تا فرا رسیدن زمان مرگ، به بدن نیاز دارد. پس انسان باید در حفظ به وسیله بکوشد. روح انسان در قالب جسم او و در تعلق به جسم او تکامل پیدا مى‏‌کند. اگر انسان بدنِ سالم نداشته باشد، او نیز سالم نخواهد بود. بنابراین، نقش دوگانه دارد: هم در سلامت جسم موثر است و هم در سعادت روح. روستاییها و عشایر و صحرانشینان با کار سنگین کشاورزی و دامداری، بدن سالمی دارند و کمتر مریض میشوند، اما شهرى‏ ها که به خاطر تکنولوژى و پیشرفت صنعت کمتر کار مى‏ کنند، عضلات شان شل میشود و اینجاست که انواع بیماریها و مشکلات سراغ آنان می آید، زیرا قوام بدن به عضلات است. 🔷بنابراین، باید جزء لاینفک زندگى شهرى باشد. به هر حال بدن، در زندگى شهرى، اگر بخواهد سعادت انسان را تأمین کند، باید نگه داشته شود. بدن اگر سالم نباشد، خیلى از امور را انسان نمیتواند انجام بدهد و بدنی که ضعیف است، آمادگى زیادى براى پذیرش و مبتلا شدن انواع بیمارى ‏ها دارد. شخص با بدن ضعیف و بیمار، توانایی انجام کارهای شخصی نسبتا سنگین خود را ندارد. او نمیتواند بارهای سنگین را جابجا کند. برای کسب روزى اهمیت زیادى دارد. حتى امروزه در شغل ‏هایى که بدنى نیستند، اولین شرطِ گزینش، داشتن سلامت کامل است. برای ازدواج نیز انسان نیاز به سلامت بدنی دارد. کسى که سلامتى دارد، از نظر ازدواج موفق‏تر مى ‏تواند عمل کند تا کسى که سالم نیست.   🔷بین روح و جسم پیوند محکمى وجود دارد. انسان تا وقتى که در این دنیا زنده است، باید این پیوند را بشناسد و براساس نیازهای آنها عمل کند. اگر بدن مریض شود، روح هم مریض میشود و متقابلاً ناراحتی روح روی سلامت بدن اثر میگذارد. اگر دل درد داشته باشى، تمام وجودت درد می‏گیرد. (چو عضوى به درد آورد روزگار / دگر عضوها را نماند قرار). وقتی شما زیاد غصه میخورید، زخم معده میگیرید. اگر زیاد عصبانى شوید، اثنى ‏عشرتان زخم میشود. مشکلات روحى، جسم را ضعیف و بیمار مى‏ کند. امروزه در زندگى شهرى آمار بیمارى های جسمى و روحى بالا رفته است. هرچه جامعه رو به تکنولوژى و صنعت پیش میرود، این آمارها بالاتر میروند. هواى آلوده و بدن های ضعیف که عادت به کار سنگین ندارند، مزید بر علت شده اند. در روایت داریم که صحت و سلامتى بدنها از شیرین ‏ترین نعمت‏هاست. : راسخون به نقل از سایت منتظران منجی @tabyinchannel
⚡️🌹⚡️🌹⚡️🌹⚡️🌹⚡️ 🌹 ⭕️ در زندگی دنیوی و اخروی انسان (بخش دوم و پایانی) 🔶امام علی(ع) در تفسیر آیه شریفه «وَ لا تَنْسَ نَصِیبَکَ مِنَ الدُّنْیا» فرمودند: «لَا تَنْسَ صِحَّتَکَ وَ قُوَّتَکَ وَ فَرَاغَکَ وَ شَبَابَکَ وَ نَشَاطَکَ؛ و توانایی، و آسایش خاطر، و جوانی، و نشاط خویش را فراموش مکن و با این ها را به دست آور». 🔷 علاوه بر این که مزایای زیادی برای سلامت بدن دارد، آفاتی نیز دارد. یکی از آفاتش این است که در حالی که ما ورزش را برای سلامت جسم انجام میدهیم، بعضی ها میروند سراغ ورزش که جسم را سالم کنند، اما را خراب میکنند. گاهی حرص و جوش ‏هاى مسابقات، امور خیالى و وهمى هستند که گریبانگیر افراد میشوند و سلامت جسم و روح شان را به خطر می اندازند. در مسابقات مى ‏بینیم که فرد به خاطر ورزش و بُردن یک مسابقه، از مرز اخلاق خارج میشود و حتی تا مرز خودکشى هم پیش میرود. پس بنا نیست ما به هر قیمتی ورزش کنیم. 🔷اگر بنا باشد ورزش، مان را از بین ببرد، این ورزش عاقلانه‏ نیست. عصبانیت ‏هایى که در ورزش‏ها سراغ مان مى‏ آید، بد اخلاقى‏ ها، فحاشى ‏ها، قطع ارتباطات، بدبین شدن به افراد، از بین رفتن وحدت و صفاى بین دوستان و برادران، همه اینها چه از لحاظ دنیایى و چه از لحاظ آخرتى برای ما گران تمام مى ‏شود. بعضی ها در این مسابقات و بُرد و باخت ها دشمن خونی همدیگر می شوند. اینها کارهای جاهلانه، منیت ها و خودخواهی هایی است که هدف ما از ورزش را زیر سؤال می برد. نباید سوژه ای برای انحراف اخلاقی افراد شود.  🔷امروزه اعتبار ورزش را با مسایل مبتذل خراب کرده اند. از ورزش بهره بردارى سیاسى مى‏ کنند. قدیم ها اینگونه نبود، به خصوص ورزش هاى بومى مثل کُشتى که در آن اخلاق، معرفت، جوانمردى، صبر و گذشت، سرلوحه ی کار ورزشکاران بود. یک نفر که وارد گود مى ‏شد، با امام على ‏(ع)، با خدا، نماز اول وقت، نماز جماعت و با قرآن پیوند برقرار میکرد. توجه به پیش‏کسوت، ادب به پیرمرد، توجه به زیردست و ضعفا، حامى مستضعفین بودن، مسائل مهمی بود که به ورزشکار آموزش میدادند. ورزشکار یکپارچه ادب میشد. مثل پوریای ولی که داستانش را همه میدانند. 🔷امام حسین(ع) نیز در خصوص می‏فرمایند: «بادروا فی مدته الاعمار بصحه الاجسام؛ در تمام مدت عمرتان مبادرت کنید به این که را سالم نگه دارید». «مبادرت کردن» یعنى اقدام عملی کردن؛ نه اینکه بخواهید و بگویید؛ بلکه باید عملاً کنید. رابطه با جسم، قانون دارد؛ با قانون نمیشود هر طورى که دلت میخواهد برخورد کنی. زیرا بازتاب خوبی نخواهد داشت. به خصوص قوانین الهى که تخلف ‏ناپذیر است. 🔷قوانینی برای حفظ سلامت بدن وجود دارد، مثلاً بعد از حمام باید مدتی سر را بپوشانیم. به خصوص در فصل پاییز و زمستان. گوش خیلی حساس است. زیرا مجرای غذای روح است. (آدمی فربه شود از راه گوش). آدمیت آدم از راه گوش تأمین میشود. اولین عضو از نظر اهمیت که قرآن هم از آن اسم می برد، گوش است. «إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ کُلُّ أُولَئِکَ کَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا؛ انسان در مورد گوش و چشم و قلب مسوول است».[اسراء،۳۶] پس به سلامت گوش خیلی اهمیت بدهید، اگر خوب نشنویم، نمى‏ توانیم درست رشد انسانى کنیم. نباید فکر کنیم که این ضرب ‏المثل که می گوید: «عقل سالم در بدن سالم است»، یک شعار است. : راسخون به نقل از وبسایت منتظران منجی @tabyinchannel
⚡️🌷⚡️🌷⚡️🌷⚡️🌷⚡️ 🌷 ⭕️ چیست؟ (بخش اول) 🔶 ، موجودی مجرد است و جسم و قابل قسمت نیست و حیات و فعالیت اعضای بدن، به او متکی است. 🔷واژه در قرآن در سوره ها و آیات متعددی تکرار شده است و متبادر از آن، همان موجودی است که مبدا حیات و زندگی است و آن را منحصر به انسان و یا انسان و حیوان ننموده است، بلکه آن را در غیر انسان و حیوان نیز اثبات نموده است مثل آیه مبارکه: «... فاتخذت من دونهم حجابا فارسلنا الیها روحنا؛[مریم،۱۷] «... مریم میان خود و آنان حجابی افکند و در این هنگام، ما خود را به سوی او فرستادیم». و آیه مبارکه: «و کذلک اوحینا الیک روحا من امرنا[شوری،۵۲] همانگونه (که بر پیامبران پیشین، وحی فرستادیم) بر تو نیز را به فرمان خود وحی کردیم»؛ و آیات دیگر. پس برای روح، مصداقی در انسان هست و مصداق های دیگری نیز در برخی موجودات دیگر. 🔷این دو آیه و آیات دیگر به صراحت دلالت بر وجود روح در انسان و برخی موجودات دیگر غیر از انسان به معانی مختلف وجود دارد. از جمله آیاتی که به صراحت دلالت بر این دارد که مراد از روح، تنها روح انسانی است، آیه مبارکه زیر است: «یسئلونک عن الروح قل الروح من امر ربی؛[اسراء،۸۵] از تو (ای پیامبر) راجع به روح می پرسند، بگو از کار خدا است و به شما جز اندکی از علم داده نشده است». در این آیه گرچه روح، مطلق آورده شده و لکن از قرائن موجود در آیه، استفاده میشود، که مراد از روح مورد سؤال، روح انسانی است که به امر خدا انجام گردیده است. بنابر عقیده بیشتر مفسران در آیه بالا روح به معنای روان و عامل حیات به کار رفته است.[۱] 🔷مفسر بزرگ اهل سنت «شیخ ابوالفتوح رازی» در تفسیر «روح الجنان»[۲] در ضمن بیان اقوال مختلف در مورد مفهوم و معنای میگوید: «آنچه در این آیه مورد سؤال قرار گرفته، روح آدمی است که قوام حیات به آن است و آدمی به آن زنده و با فقدان آن انسان زنده نمیماند». 🔷مرحوم شعرانی در حاشیه تفسیر رازی چنین بیان می کند: «تفسیر روح با این مفهوم درست تر به نظر می آید که سؤال از وجود روح و حقیقت آن از دیرباز میان ملل جهان متداول بود، خاصه یهود و مخصوصا آن جماعت از یهودیان که با فلاسفه آمیخته و از عقاید و اختلافشان درباره روح، اطلاع یافته بودند، تعجب بشر درباره روح از آن است که می بیند قدرتی است بر خلاف طبیعت و گویی بر ضد آن در نبرد است و گوشت و پوست و استخوان را چون به خود رها کنند زود پوسیده و متعفن و پراکنده میگردد و ، او را سالها از فرسودگی و تعفن، نگاه میدارد و به حرکت و سخن می آورد و تعقل و ادراک میکند و اینها هیچیک، کار جسم نیست، جسم، سنگین است و سوی پائین میل دارد و روح بر می جهد و جسم را می جهاند. پی نوشت: [۱] بررسی مقدماتی اصول روانشناسی اسلامی (دکتر سید ابوالقاسم حسینی)، ج ۱، ص۲۰و۲۱ [۲] تالیف شیخ ابوالفتوح رازی، با حواشی مرحوم حاج میرزا ابوالحسن شعرانی، کتابفروشی اسلامی، سال ۱۳۸۵ه.ق منبع: حوزه نت به نقل از مجله مکتب اسلام، شماره ۹،حسین حقانی زنجانی @tabyinchannel
⚡️🌷⚡️🌷⚡️🌷⚡️🌷⚡️ 🌷 ⭕️ چیست؟ (بخش دوم) 🔷«حال پس خود از چه مبدا و منشا است؟ خداوند جواب داد که مبدا آن از فرمان خدا است و مانند نور خورشید بر ابدان تابیده و اگر فرمان الهی نبود و از ورای عالم طبیعت، دستوری نرسیده و فروغی نتافته بود، همه چیز جامد بود و صامت». تفسیر آیه «و ما اوتیتم من العلم الا قلیلا؛ شما آدمیان جز اندکی که از علم، نصیب ندارند» این است که از دیدگاه قرآن، موقعیتی در عالم وجود دارد و آثار و خواصی در این عالم، بروز میدهد که بسیار بدیع و عجیب است و شما از آن بی خبرید!. مرحوم «بحرانی» مؤلف تفسیر «برهان» در تفسیر آیه فوق از حضرت امام باقر(ع) نقل میکند که فرمود: «معنای آیه، این است که جز تعداد کمی از بشر، از روح، آگاهی ندارند». 🔷علامه طباطبائی(ره) در تفسیر «المیزان»[۳]  مینویسد: «کلمه روح بطوری که در لغت معرفی شده، به معنای مبدا حیات است که جاندار به وسیله آن قادر بر احساس و حرکت ارادی میشود، ولی مراد از روح در این آیات همان روح و نفس به نام «نفس ناطقه» میباشد که در کالبد همه افراد انسانهای موجود، وجود دارد، و وجود آن از ناحیه خدا و وابسته به او است». چنانکه در آیه دیگر میفرماید: «... انما امره اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون؛[یس،۸۹] فرمان او چنین است که هرگاه چیزی را اراده کند، تنها به آن میگوید: موجود باش! آن نیز بی درنگ موجود میشود. 🔷از این آیه معلوم می شود که: ۱) امر خدا یعنی ایجاد هستی و وجودی است که از ناحیه خداوند به روح متعلق شده و این موجود، وابسته به خداست و به امر او پیدا شده نه علل و اسباب دیگری. ۲) موجودی به نام ، وجود دارد و به همین مناسبت حضرت مسیح(ع) به عنوان کلمه خدا و روح او شمرده شده، آنجا که میفرماید: «انما المسیح عیسی بن مریم رسول الله و کلمة القاها الی مریم و روح منه؛[نساء،۱۷۱] مسیح، عیسی بن مریم، فقط پیامبر خدا و کلمه اوست که آن را به مریم القاء کرده است و روحی از جانب او است». 🔷خداوند در برخی از آیات روح و جان موجود در انسان ها را متعلق به خود دانسته؛ یعنی تنها از ناحیه او به انسان، عطاء شده است. چنانکه در مورد خلقت حضرت آدم(ع) میفرماید: «فاذا سویته و نفخت فیه من روحی؛[حجر،۲۹] هنگامی که کار انسان را به پایان رساندم و در او از روح خود (یعنی یک روح شایسته و بزرگ) دمیدم». و در آیه مبارکه دیگر چنین وارد شده است: «ثم سواه و نفخ فیه من روحه؛[سجده،۹] سپس اندام انسان را موزون ساخت و از روح خویش در وی دمید». 🔷در این دو آیه ، متعلق به انسان ذکر شده و با کلمه «من» آورده شده، یعنی مبدا پیدایش او از ناحیه خداست، و نام این ایجاد را «نفخ» یعنی دمیدن نهاده است[۴] هم چنانکه این کلمه در سایر آیات وارده در این باب نشان دهنده همین واقعیت است: «یلقی الروح من امره علی من یشاء؛[مومن،۱۵] وحی را به هر یک از بندگان خویش که بخواهد القاء مینماید». و آیه «ینزل الملائکة بالروح من امره علی من یشاء من عباده؛[نحل،۲] فرشتگان را با وحی به هر یک از بندگان خویش که بخواهد می فرستد تا دلهای مرده را به وسیله آن زنده نماید». 🔷و آیه «تنزل الملائکة و الروح فیها باذن ربهم من کل امر؛[قدر،۴] فرود آیند فرشتگان و روح (مراد جبرئیل است) در آن شب به اذن خدا با هر کاری که تقدیر خدا در امور مختلف است». چنانکه خوانندگان ملاحظه می کنند، کلمه «من» در همه این آیات میفهماند که روح از جنس و سنخ امر است و آنگاه امر را بیان میکند و میفرماید: «انما امره اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون؛[یس،۸۲] جز این نیست که هرگاه خداوند اراده کند چیزی را، امر کند به او و بگوید باش، پس به وجود می آید» . پی نوشت ۳ ترجمه آقای موسوی، ج ۲۵، ص ۳۴۰و۳۴۱ ۴ کتاب بررسی مقدماتی روانشناسی اسلامی، ص۲۳ منبع: حوزه نت به نقل از مجله مکتب اسلام، شماره ۹،حسین حقانی زنجانی @tabyinchannel
⚡️🌷⚡️🌷⚡️🌷⚡️🌷⚡️ 🌷 ⭕️ چیست؟ (بخش سوم و پایانی) 💠عالم خلق و عالم امر 🔷به طور کلی در مطالعه آیات قرآنی، در جهان آفرینش دو پدیده، جلب توجه مینماید: یکی پدیده «خلق» که در مسیر سلسله علل و اسباب، قرار داشته و بر زمان و مکان، منطبق می گردد و مسیر تکامل را تدریجا می پیماید. دیگری پدیده «امر» که نشان دهنده ارتباط موجودات با خداوند می باشد، در این پدیده، تدریج وجود ندارد و تنها با اراده خداوند به طور آنی، موجود میگردد و اسباب و وسائل مادی در آن راه ندارد و در حقیقت پدیده و عالم امر که روح از آن عالم است، عالم موجودات غیر مادی است.[۱] 🔷مرحوم علامه طباطبائی(ره) در معنای «امر» در ذیل آیاتی که از تفسیر «المیزان» نقل کردیم، میگوید: «امر هر چیز، عبارت است از ملکوت آن چیز و برای هر موجودی، ملکوتی و امری است که در آیات ۱۸۵ و آیه ۷۵ سوره انعام و آیه ۴ سوره قدر به آن اشاره شده است.» مطابق آیات قرآن، هر دو پدیده یعنی پدیده مادی و قابل لمس یعنی «عالم خلق»، و پدیده های امری و مجرد غیر مادی، یعنی «امر و خلق» هر دو از جانب خداوند می باشد، چنانکه در سوره اعراف آیه ۵۴ میفرماید: «الا له الخلق و الامر؛ آگاه باشید که آفرینش و تدبیر جهان از آن اوست یعنی به فرمان او است». 🔷خداوند این معنی را در آیات دیگر از جمله آیه ۵۹ سوره آل عمران، نیز متذکر میگردد، به اینصورت که ابتدا خلقت آدم را ذکر و ارتباط آن را با خاک که یکی از اسباب آن است، بیان، سپس وجود آن را بدون ارتباط به چیزی با تعبیر «کن» یعنی «باش» خاطرنشان میسازد، پس کیفیت خلقت آدم به صورت تدریج، انجام پذیرفته، ولی نفخ روح به صورت غیر تدریجی و یا پدیده امر به وجود آمده، پس روح انسان به امر خداوند موجود گشته است و نظیر این آیه را خوانندگان می توانند در آیات ۱۲ تا ۱۴ سوره «مؤمنون» مطالعه نمایند. 🔷چنانکه در آیه ۵۹ سوره آل عمران ملاحظه میگردد، قرآن پیدایش پدیده روح را به عنوان کیفیتی متفاوت با مراحل قبلی، معرفی کرده است، یعنی جنین در ماه های اول دوره جنینی، دارای حیات و در حال رشد و نمو می باشد و موقعی که رشد به حدی رسید که ساختمان قلب، کامل گردید و شروع به طپش نمود و اعضای بدن کامل شد، حیات نباتی جنین تبدیل به حیات عالی تری گردیده، پدیده دیگری به نام روح و نفس، به وجود می آید و از آن تعبیر به کیفیت امری شده است. در روایت وارد از امام سجاد(ع) در تفسیر نورالثقلین[۲] به این حقیقت اشاره شده که حیات ابتدائی که بیشتر، جنبه نباتی دارد به کیفیت بالاتری که برای تعقل و زندگی مستقل آماده گردیده، تبدیل میگردد.[۳] 🔷پس، از آیات فوق استفاده میشود که موجودی محقق و مجرد از ناحیه پروردگار بوده، جسم نیست، زیرا به تعبیر مؤلف کتاب «رسالة النفسیة»[۴] «جسم قسمت پذیر بوده و روح، قسمت پذیر نیست، و روح عرض هم نیست، زیرا که عرض را به خود، قیام نبود و جان، اصل آدمی است و همه اعضاء، تبع وی است، عرض چگونه بود... ؟» جالب این است که مؤلف کتاب «رسالة النفسیة» فضل الله بن حامد حسینی، متوفای ۹۲۱ه.ق بعد از ذکر مطالب یاد شده، دو بیت شعر فارسی نیز در زمینه مورد بحث چنین سروده است: «سری است که جز نهفتنش نیست روان/ دری است نفیس و سفتنش نیست روا/ رازی که میان جان جانان منست/ دانسته نیست و گفتنش نیست روا» پی نوشت‌ها [۱] رساله نفسیه (فضل الله بن حامد الحسینی)، ص۲۷ [۲] ج ۱، ص ۵۴۰ [۳] بررسی مقدماتی اصول روانشناسی اسلامی، ج ۱، ص ۲۴ - ۲۵ [۴] ص ۲۷ و ۲۸ منبع: حوزه نت به نقل از مجله مکتب اسلام، شماره ۹،حسین حقانی زنجانی @tabyinchannel
✅ یقین داریم 🍃 اگر وزن داشت! 🍃 اگر لباس‎مان را می‎کرد! 🍃 اگر چین و چروک ‎مان را زیاد می‎کرد!!! 📌 بیشتر از این‎ها ‎مان به خودمان بود... ☑️ حال آن‎که 🍂 قد را خمیده! 🍂 چهره را سیاه! کرده... 🍂 و چین و چروک به پیراهن ‎مان انداخته است. @tabyinchannel @daneshgahevelyat
⚠️⚠️ 3️⃣ بخش سوم ▪️آنچه که در اینجا می گذرد بالاتر از ! ▫️اینجا دارند مردم را یکی یکی تخریب می کنند ! ▪️مردم باید به یک بزرگ گرفتار شوند ! ▫️باید به چیز و همه بدبین شوند ! ▪️همه ایجاد حساب شده و دقیق چیده شده ! ▫️مثلا نامه های را ببینید !؟ ▪️طرف یک را بر اساس هایش در نامه سرگشاده خطاب به یکی از شخصیت های مردم می نویسد ! 👈او را به گری برای آزادی یک اقتصادی می کند ! 👈واسطه های هم دست بکار می شوند و تا کلاغ پیش می روند ! 👈و به همین سادگی ایجاد می شود !!! ▪️دشمن دقیقا بر روی نگاه مردم به این سرمایه گذاری کلانی کرده است ! ▫️هر نقطه که مردم به آنجا بسته اند باید شود ! ▪️یک نمائی در دستور کار آنها قرار گرفته ! ▪️کار به جایی رسیده که خود ها هم منتقد می شوند !!! 👈نمونه اش و و زاده و واخیرا ... 🔸اینها آنوقتی که می بایست را به مردم بگویند ! 👈دائما از باغ سیب و گلابی برای مردم ترسیم کردند ! 👈و حالا که در این شرایط باید به مردم بدهند ناامیدی کوک کرده اند ! ▪️نوبختی که عصای دستش بود حالا می شود !؟ ▪️مردم را نا امید می کند که نه فروش داریم و نه خبری از دریافت نفت ! ▪️کسی هم نمی کند اگر پول چرا این را مقاومتی !؟ ▪️اگر اوضاع نیست چرا شرکتهای دولتی و خرابکار را کرده اید !؟ ▪️همین دو سه ماه قبل بود که دارو دسته نوبخت و جهانگیری و ... هزاران میلیارد بی زبان را بین مشتی تقسیم کردند ! ▪️یعنی اینها نداشتند که چه در راه است ! 🔹می بینید که خیلی ها دارند نقشه را عملی می کنند ! 👈نقشه ترامپ چیست !؟ 👈او دارد با و روان مردم ما می کند ! 👈چند ماه دائما روانی براه انداخت تا همه را کند و بعد از برجام خارج شد !! 👈او که دانست حداقل ما کوتاه نمی آید !؟ 👈خب بر چه اساسی همان روز که تهدید کرد از برجام نشد !؟ 👈او دقیقا بر اساس یک از رفتارهای ملت ایران وارد میدان جنگ شد ! ▪️همان جنگ را های او در این کشور به مرحله درآوردند ! ▪️ماجرای گرانی دلار و ... همه و همه بخشی از این جنگ بود که کشور را به انداخت ! 👈امریکا هرگز را رها ! 🔸مگر است که این استثنائی برای به کشیدن انقلاب را مفت از دست بدهد !!؟ 👈یک تغییر ! 👈خودش کشید و ادامه کار را به سپرد ! 👈بازی و گربه را به راه انداختند ! 👈الان شش ماه است که دارد ما را می دهد ! 👈بصورت مداوم را در نگه نداشته اند !؟ 👈خب چرا اینها پاکی را روی دستمان نمی ریزند !؟ ⚠️دقت کنید ▪️همه اینها دنبال یک بسیار هستند ! ▪️این اشتباه است که می خواهد ما را پای میز با خودش بکشاند ! ▪️این دیگر برای امریکا اهمیت چندانی ندارد ! ▪️الان امریکا کرده که را کند ! 🔹حالا دیگر امریکا بخوبی فهمیده که نمی تواند این انقلاب را با سخت به در آورد ! ▪️اینها می خواهند این انقلاب را با خود به زمین بزنند! ▪️نقشه همین است ... @tabyinchannel @daneshgahevelyat
⭐️☄⭐️☄⭐️☄⭐️☄⭐️ ☄ ⭕️مصاف کودکان با قتلگاهی به نام (بخش دوم) 🔶در و فرهنگی، بیشترین اقشاری که در معرض آسیب و تهدید قرار دارند و به شمار می‌آیند؛ افرادی که اگر به درستی تحت مدیریت و تربیت والدین و مربیان قرار نداشته باشند آینده‌ی تاریکی در انتظار آنها خواهد بود. 💠نگاهی اجمالی به مختصات و پیچیدگی ؛ با نگاهی اجمالی به مختصات و پیچیدگی و آرایش نظامی حاکم بر آن می‌توان به تفاوت‌های ماهوی آن با سایر جنگ‌ها پی برد. 1⃣گستردگی میدان نبرد و قتلگاهی به نام فضای مجازی 🔷یکی از تفاوت‌های اساسی با جنگ‌های نظامی را می‌توان در آنها مشاهده کرد. نوعاً در جنگ‌های نظامی، میدان محدودی متأثر از لطمات جنگ شده و مناطق دیگر از آسیب‌های آن دور می‌مانند. این در حالی است که در و نوعاً آلودهٔ آثار و تبعات شوم جنگ شده و تقریباً منطقهٔ امن و آرامی را در جامعه و معرکه جنگ نمی‌توان مشاهده کرد. 🔷چنانکه وجود گوشی‌ های هوشمند و و زهرآلود در محیط خانواده، این و تهدیدها را هزار چندان می نماید. که در غفلت و سهل‌انگاری والدین، زمینه ذبح ناجوانمردانه کودکان را فراهم کرده و خوشبختی و سعادت واقعی را از آنها سلب کرده است. 2⃣تلفات و خسارت‌های مرگبار و جبران ناپذیر 🔷دومین تفاوت با جنگ‌ های نظامی و رایج دنیا را می‌توان در و مشاهده کرد. با کمی دقت و تأمل در میزان خسارت‌های برجای ‌مانده از جنگ سخت، متوجه خواهیم شد که در این جنگ‌ها نوعاً به زنان و کودکان و سال‌خوردگان آسیب کمتری وارد شده و بیشتر به مردان جنگی و کسانی که در میدان نبرد حضور دارند، آسیب وارد می‌شود. 🔷این در حالی است که در کارزار و رسانه‌ای حتی کودکان و زنان و سالخوردگان نیز در امان نبوده و همه آنها در معرض آماج و میکروبی قرار دارند. بمب‌های میکروبی و ویروسی که و و اندیشه و را نشانه گرفته، به‌ طوری‌که نه فقط حیات مادی و دنیوی و نوجوانان، بلکه جامعه انسانی را در معرض فنا قرار داده و سعادت واقعی را از جامعه انسانی سلب می‌نمایند. ... منبع: وبسایت‌رهروان‌ولایت @tabyinchannel
⭐️☄⭐️☄⭐️☄⭐️☄⭐️ ☄ ⭕️«انزوا طلبی» چه آثار و پيامدهايی دارد؟ (بخش اول) 🔷انگيزه اصلى توجه انسان به مسائل اجتماعى و جامعه گرايى، از طبيعت انسان سرچشمه مى گيرد، و اين جمله كه «انسان مدنىّ بالطَّبع» است در ميان همه جامعه شناسان، يك جمله شناخته شده اى است. و انزوا روح انسان را به شدّت آزار مى دهد، و بر اساس مطالعات جامعه شناسان در مورد افراد تارك دنيا، و گوشه گيرى اثر بدى در آنها گذارده و در آنان افسردگى و يأس و توهّم و در غالب اوقات توليد اختلال روانى مى كند. [۱]  🔷و به همين دليل يكى از بدترين شكنجه ها براى انسان، زندان هاى انفرادى است، كه حتى در صورت ضرورت نیز نبايد ادامه يابد، زيرا به يقين موجب اختلال روانى مى شود، مگر در كسانى كه روح عرفانى فوق العاده قوى داشته باشند و با خدا انس بگيرند، و راز و نياز با او را جانشين همه چيز كنند. البته توجه انسان به زندگى اجتماعى و گروهى تنها از طبيعت و فطرت او سرچشمه نمى گيرد، بلكه منطق و عقل نيز، اين كار را به او توصيه مى كند، 🔷چرا كه بدون زندگى اجتماعى، هيچگونه رشد و ترقى نصيب انسان ها نمى شود، و اگر انسان ها از همديگر جدا زندگى مى كردند، امروز تقريباً شبیه انسان هاى نخستين بودند، زيرا با يك مطالعه ساده مى توان فهميد كه تمام علوم، دانش ها، معارف و صنايع، از ضميمه شدن افكار، انديشه ها و تجربيات به يكديگر به وجود آمده، و همين امر است كه قطار جامعه انسانى را به پيش رانده و از پيچ و خم ها عبور مى دهد، و به قلّه هاى ترقى و تكامل مى رساند. به طور كلى مى توان گفت كه تنهايى و عُزلت سرچشمه بسيارى از مفاسد، بدبختى ها و ناكامى ها است، از جمله: 1⃣بسيارى از و اعوجاج سليقه، كج انديشى و بدخُلقى، از و گوشه گيرى سرچشمه مى گيرد. به همين دليل غالباً افراد تندخو، سخت گير، لجوج، و خودبزرگ بين هستند (البته اين اصل مانند هر اصل ديگرى استثنائاتى دارد). 2⃣عجب و يكى ديگر از آثار گوشه گيرى و انزوا است. زيرا انسان بر اساس غريزه حبّ ذات، معمولاً به خود و آثارش سخت علاقه مند است، و هرگاه با ديگران معاشرت نداشته، و فضائل و كمالات آنها را نبيند و خويش را با آنها مقايسه نكند، سبب مى شود كه خود را برترين و بالاترين انسان ها تصوّر كند. از این رو، و فوق العاده، از حالت توهّم و خيال پرورى حكايت مى كند. اما هنگامى كه انسان با ديگران معاشرت كند، غالباً مى بيند كه افراد فاضل تر، عالم تر، پاك تر و با تقواتر از او نیز وجود دارد، يا لااقل افراد زيادى همانند او هستند. از همين رو از عالم خيال و وهم و پندار فاصله مى گيرند، و از ادعاى بيهوده پرهيز مى كند. ... پی‌نوشت [۱] جامعه شناسى، ساموئل كنيك، ترجمه: همدانى، مُشفق ، تهران، انتشارات اميركبير، ص ۴۲۸ منبع: وبسایت آیت الله مکارم (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭐️☄⭐️☄⭐️☄⭐️☄⭐️ ☄ ⭕️«انزوا طلبی» چه آثار و پيامدهايی دارد؟ (بخش دوم و پایانی) 🔷 و انزوا روح انسان را به شدّت آزار مى دهد، و بر اساس مطالعات جامعه شناسان در مورد افراد تارك دنيا، و گوشه گيرى اثر بدى در آنها گذارده و در آنان افسردگى و يأس و توهّم و در غالب اوقات توليد اختلال روانى مى كند؛ در پایان این نوشتار به سه مورد دیگر از عواقب و تبعات پرداخته میشود: 3⃣ به همه افراد حتى نزديكترين كسان، يكى ديگر از آثار منفى انزوا طلبى و گوشه گيرى است، و عجب اينكه سوء ظن سبب گوشه گيرى مى شود، و گوشه گيرى سبب سوء ظن بيشتر، اينگونه افراد مردم را نادرست، آلوده، حق نشناس، حسود و كينه توز مى پندارند، ولى هرگاه در اجتماع ظاهر شوند، و دوستان خوبى براى خود برگزينند، به زودى مى فهمند كه همه اين توقعات باطل بوده است. 4⃣غافل ماندن از . انسان معمولا به خاطر حب ذات، عيوب خود را نمى بيند، بلكه گاه عيوب خود را، صفات برجسته و نقطه هاى قوّت مى پندارد. چرا كه انسان هميشه بايد عيوب خود را در آيينه قضاوت ديگران تماشا كند، و ببينند افراد بى طرف و بى نظر درباره او چه مى گويند و چه انتقاد و ايرادى دارند، حتى انسان عيوب خود را در آيينه فكر بدخواهانش بهتر مى تواند ببيند، چرا كه آنان در صدد عيبجويى هستند، و مو به مو شرح مى دهند؛ ولى افراد منزوى و گوشه گير از چنين آئينه اى محرومند. 5⃣دور ماندن و محروم ماندن از تجربيات ديگران. فكر و نيروى هر انسانى محدود است و تنها بخش هاى كوچكى از زندگى را مى تواند تجربه كند. ولى اگر با ديگران، مخصوصاً افراد صاحب نظر در تماس باشد، دريايى از علم و دانش و تجربه و آزمون در اختيار قرار مى گيرد، كه مى تواند همه خواسته هاى خود را در آن بيابد، و مشكلات را به كمك اين علوم و تجربه ها حل نمايد. يكى از اسرار پيشرفت سريع علم در زمان ما، تشكيل كنگره ها، انجمن ها، و به اصطلاح همايش ها است كه از مناطق مختلف يك كشور يا از نقاط مختلف دنيا در هر سال، و گاه در هر ماه جمع مى شوند و در اين گردهمايى ها، فرآورده هاى علمى و تجربيات خود را به يكديگر منتقل مى سازند، و گاه رسانه هاى عمومى، جانشين اين گردهمايى ها مى شود. 🔶در نهایت، آثار و بركات اجتماع گرايى بيش از آن است كه بتوان در اين مختصر بيان كرد، و آنچه گفتيم گوشه اى از آن بود، همچنين زيان هاى انزوا طلبى و گوشه گيرى نیز فراتر از اينها است. [۱] پی‌نوشت [۱] اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: جمعى از فضلاء، مدرسة الامام على بن ابى طالب (علیه السلام)، ج ۳، ص ۴۶۱ منبع: وبسایت آیت الله مکارم (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️جامعيت و رشد متوازن شخصيتی (بخش سوم) 💠برنامه رشد متوازن ابعاد شخصيت (۲) 8⃣ و : [۱] در مکاتب غير الهی اساساً اين امر مطرح نيست، مثل اين است که با خود مانند شريکی که به او اطمينان نداريم معامله کنيم، و هميشه مراقب باشيم که سرمان کلاه نگذارد. اهميت آن به قدرى است که عليه السلام فرمودند: کسی که شبانه روز يک بار از خود نکند، از ما نيست. برای پرورش روح خود از اين دستور استفاده ميکردند. ايشان ميفرمايند: انسان اول صبح بايد شرط کند با خود، که بگيرد و نافرمانی حق (گناه) نکند (مشارطه)، در مرحله بعد بايد اين شرط خود را در عمل پياده کند و مراقب باشد خلاف اين شرط عمل نکند (مراقبه). مرحله سوم اين که در آخر روز، از نفس خود حساب کشی کند، چرا که آنجا که خدا می خواسته نبودی، چرا کار امروز را به فردا انداختی، چرا... (محاسبه) و در آخر اگر از دستور سير و سلوکی خود منحرف شده باشد، او را تنبيه ميکند (معاتبه). اين مراحل را ميتوانيم در کل برنامه روزانه خود اجرا کنيم. 9⃣ : کار پسنديده ای است، ولی نبايد اشتباه کرد که نقش واسطه و ابزاری و يا مرکب روح را دارد. به تطهير جسم، پرورش و ورزش آن اهميت داده و ، شهوتی است که جسم را فرسوده و مريض ميکند و اسلام مخالف آن است؛ پس ما نبايد تمام همت خود را به پرورش اين بُعد صرف کنيم، درست است پرورش اين بعد در حد خود مفيد است و بر ديگر ابعاد شخصيتی انسان اثر مطلوب دارد (عقل سالم در بدن سالم است). 🔟تعادل در تغذيه بعد روحی (عقل و دل) و جسمانی (غرايز): [۲] در سفارش شده است که انسان بايد به تغذيه دو بعد خودش رسيدگى کند، تغذيه به بعد روحانی (به نماز، دعا، نيايش، حق طلبی و...) است و تغذيه بعد جسمانی و غريزی (به ازدواج، آب، غذا، پوشاک و...) است که البته بايد از راه مشروع برآورده گردد، و البته مرز حيوان و انسان همين اختيار و تکليف به گزينش قسمت حلال و مشروع است. ناگفته نماند که چون به اوست، بايد به اين بعد اهميت بيشتری دهيم و آن را بر بعد حيوانی غلبه دهيم، و آنگاه است که هم تقويت ميشود و به تبع آن قدرت اختيار و گزينش نيرومندتر ميگردد. ... پی نوشت ها: [۱] مطهری، مرتضی، جلوه های معلمی، انتشارات مدرسه، وزارت آموزش و پرورش [۲] مظاهری، حسين، عوامل کنترل غرايز، تهران، موسسه نشر و تحقيقات ذکر، ۱۳۷۸، ص ۶۸ با کمی تغيير نویسنده: محمدحسین قدیری منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel
💥☄💥☄💥☄💥☄💥 ☄ ⭕️تربیت دینی خانواده (بخش دوازدهم) 🔸عوامل مؤثر در تربیت دینی خانواده 💠تغذیه (۱) 🔹هر چند از دیدگاه اسلامی، حقیقت انسان جنبه روحانی و معنوی اوست و هدف اصلی تربیت نیز پرورش حس دینی و رسیدن آنان به کمالات معنوی می باشد، ولی با وجود این، او را نمی توان نادیده گرفت؛ زیرا و رابطه متقابل با هم دارند و هر کدام بر دیگری تأثیر می گذارند. بنابراین، عوامل مؤثر در تربیت نیروی جسمی انسان بر جنبه روحی او نیز مؤثر است و بدین دلیل، باید به آن، توجه کرد. از جمله عوامل مؤثر بر جسم انسان، تغذیه، نوع غذا و کیفیت آن است که به لحاظ تاثیرگذاری بر نگرش، گرایش و عملکرد او باید مورد بررسی قرار گیرد. به نظر روانشناسان، «سلامت بدن بیش از هر چیز، به چگونگی غذای شخص مربوط است و حالات روانی و روحی نیز همواره از حالات بدنی متأثر می شود و بدین ترتیب، در رشد ذهنی و بدنی انسان اثر می کند». [۱] 🔹امروزه از نظر علمی ثابت شده است که پس از انعقاد نطفه، در دوره بارداری، در تکامل جسمانی و روحانی کودک تأثیر فراوان دارد. به همین دلیل، مادران در این دوره، از مصرف برخی داروها و مواد الکلی که ممکن است موجب بروز اختلالات عصبی و روانی کودک گردد، نهی شده اند. در مورد بر اعمال و رفتار انسان در دوره های گوناگون زندگی، روایات فراوانی از پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار (ع) رسیده که به برخی آن ها اشاره می شود. رسول اکرم (ص) درباره تأثیر غذا و کیفیت آن بر اعمال عبادی و دعاهای انسان فرمودند: «هر کس به اندازه یک لقمه حرام بخورد، چهل شب و روز نمازش قبول نمی شود و دعایش به اجابت نمی رسد و هر گوشتی که از حرام رشد کرده باشد سزاوار آتش دوزخ است». [۲] 🔹در روایت دیگری از پیامبر اکرم (ص) در این زمنیه، آمده است: «بدنی که از طریق حرام تغذیه کرده باشد داخل بهشت نمی شود». [۳] در زمینه تأثیر غذا بر رفتار و تربیت دینی انسان، جای انکار نیست. از این رو، دین اسلام برای جلوگیری از پیامدهای ناگوار آن نسبت به تغذیه مادران و فرزندان، توصیه های فراوانی نموده که اگر به خوبی اجرا شود، مسلماً مشکلات تربیتی پدید نمی آید. امروزه بسیاری از مشکلات فردی و اجتماعی در اثر غذاهایی است که به نحوی از راه به دست آمده و در خانواده ها به مصرف می رسد. ... پی نوشت ها؛ [۱] شعاری نژاد، روان شناسی رشد، ص ۱۴۸ [۲] بحارالانوار، ج ۶۶، ص ۳۱۴؛ کنزالعمال، ج 4، ح ۹۲۶۶ [۳] علاءالدین هندی، ج ۴، ح ۹۲۷۲ برگرفته از فصلنامه معرفت، شماره ۳۲، محمد احسانی منبع: حوزه نت @tabyinchannel
⭕️احساس لذت در نماز 🔹این احساس لذت در ، یک سری خارج از نماز دارد، و یک سری مقدمات در خود نماز؛ آن چه پیش از و در خارج از نماز باید مورد ملاحظه باشد و عمل شود این است که انسان نکند و قلب را سیاه و دل را تیره نکند؛ و ، را مکدّر می کند و را می برد؛ و در هنگام خود نماز نیز انسان باید زنجیر و سیمی دور خود بکشد تا غیر خدا داخل نشود، یعنی را از غیر خدا منصرف کند. برگی از دفتر آفتاب، ص۱۳۳ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
⭕️ بصیرت موجب سعادت 🔹این معنا را باید بدانید که به ، انسان است. انسان به ، بصیرت قلبی، انسان است. این آلات ظاهری آلاتی است که وسیله است، و اینها از بین رفتنی است، آنکه باقی می‌ماند است. و آنچه در انسان را ایجاد می‌کند، انسان است. بیانات‌ حضرت‌ امام ۵۸/۷/۳۰ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️از ديدگاه قرآن و روايات چگونه می توان ثابت کرد انسان دو جنبه «جسمانی» و «روحانی» دارد و منحصر به جسم و مادّه نیست؟ 🔹 يكى از مسائلى است كه از ديرباز فكر بشر را به خود مشغول ساخته است. توجّه به اين مسئله باعث شده كه موضوع در فلسفه، فرهنگ و هنر نيز جایگاه خاصى پيدا كند. همچنين در و بارها بدان اشاره شده و در نيز اين مسئله مطرح بوده است. در اينجا به گوشه اى از آنچه در «قرآن» و «حديث» در اين باره آمده است، مى پردازيم: موجودى دو جانبه است كه در ميانه دو و قرار دارد و داراى و است. از جانب «روح»، متعالى است و دست بر آسمان دارد و از سوى «جسم»، متسافل است و بر زمين دست نهاده است. 🔹 پس‌از آنكه انسان را ـ در دوران جنينى ـ وصف مى كند، در مراحل پى در پى او را به جايى مى رساند كه از جهان مادّه فراتر رفته و در او دميده مى شود: «وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِن سُلَالَةٍ مِّن طِينٍ - ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فِی قَرَارٍ مَّكِينٍ - ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَاماً فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْماً...» [۱] (و ما را از عصاره اى از آفریدیم - سپس او را در قرارگاهِ مطمئن [رَحِم] قرار دادیم - سپس نطفه را بصورت [خون بسته]، و علقه را بصورت [چیزى شبیه گوشت جویده شده]، و مضغه را به صورت هایى درآوردیم؛ و بر استخوان ها پوشاندیم...». 🔹 تا اينجا مراحل وجود مادّى انسان را مطرح مى كند، آن‌ گاه مى‌ فرمايد: «...ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقاً آخَرَ فَتَبَارَكَ اللهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ» [۲] (...سپس آن را بخشیدیم؛ پس بزرگ و پر برکت است خدایى که است!). اين آفرينش ديگر، همان است كه پس از گذشت چهار ماه ـ دوران جنين ـ بر او دميده مى شود. در آيه ديگرى نيز به اين دو مرحله آفرينش اشاره شده است: «وَ بَدَأَ خَلْقَ الْإِنْسَانِ مِن طِينٍ - ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِن سُلَالَةٍ مِّن مَّاءٍ مَّهِينٍ - ثُمَّ سَوَّاهُ وَ نَفَخَ فِيهِ مِن رُّوحِهِ...» [۳] ( را از گِل آغاز کرد - سپس نسل او را از عصاره اى از آب ناچیز و بى قدر آفرید - سپس [اندام] او را نظام بخشید و از [روحى شریف و برجسته] در وى دمید...». 🔹نكته جالب در اين آيه آن است كه دميده شده در انسان از سِنخ معرفى مى شود، «مِن رُّوحِهِ» و به خود نسبت داده مى شود و نشان مى دهد كه روح فراتر از سنخ است. (علیه السلام) در اين زمينه مى فرمايد: «إِنَّ اللهَ خَلَقَ خَلْقاً وَ خَلَقَ رُوحاً ثُمَّ أَمَرَ مَلَكاً فَنَفَخَ فِيه...» [۴] (خداوند آفريد و آفريد، سپس فرشته اى را دستور داد تا را در آفريده بدمد...». 🔹 از ديدگاه «قرآن» آفريده اى است كه از و به وجود آمده است؛ ابتدا كالبدى آفريده شده و سپس روان جاويد در آن دميده شده است. از ديدگاه فلسفه، انسان يك موجود مادّى محض نيست. يعنى به همين كه از گوشت و پوست و استخوان و عضلات تشكيل يافته است منحصر نمى شود، بلكه دارد كه او را در مرتبه اى فراتر از جهان مادّه قرار مى دهد، و از چارچوپ جسمانى محض خارج مى كند. [۵] پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره مؤمنون، آیات ۱۲ الی ۱۴ [۲] همان، آيه ۱۴ [۳] سوره سجده، آیات ۷ الی ۹ 📕علوم قرآنی، معرفت، محمد هادی، موسسه فرهنگی انتشاراتی التمهید، قم، ۱۳۸۱ش، ص ۱۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«امام علی» (علیه السلام) در خطبه ۱۰۸ «نهج البلاغه» در باب توحید با چه براهینی به «اثبات خداوند» می‌پردازد؟ 🔹 (عليه السلام) در آغاز خطبه ۱۰۸ ، به سراغ حمد و و ذكر جمال و جلال او و براهين ذات مقدّسش مى رود. در عباراتى كوتاه و زيبا و دلنشين، به مهم‌ترين دلايل اشاره مى كند. نخست مى فرمايد: «الْحَمْدُللهِ الْمُتَجَلِّی لِخَلْقِهِ بِخَلْقِهِ» (ستايش مخصوص است كه با خود، بر انسان ها تجلى كرده است!). و اين، در واقع اشاره به است كه در جاى جاى آمده است. 🔹گاه دست انسان را مى گيرد و به مى برد و سيّارات و ثوابت و كهكشان هاى با عظمت را به او نشان مى دهد، و گاه به مى كشاند و ساختمان شگفت انگيز آن را به انسان ارائه مى دهد. گاه عجايب خلقت پرندگان، گاه شگفتى هاى جهانِ حيوانات و جانداران، گاه اسرار آفرينش نباتات، گاه عجايب اعماق درياها. آرى، به وسيله ، را به خلقش نشان داده است و اين، داستان عجيب و طولانى دارد كه هرگز تمام نمى شود. 🔹از يك سو، هر قدر در عظمت بينديشيم، به جايى نمى رسيم و از سويى ديگر، در اسرار خلقت آنها و حاكم بر آنها. از تفسير بالا روشن شد كه خلق در «لِخَلْقِهِ» اشاره به انسان ها است و در «بِخَلْقِهِ» اشاره به تمامى مخلوقات است. يكى خاص، و ديگرى عام است. سپس در ادامه اين سخن، اشاره به مى كند و مى فرمايد: «وَ الظَّاهِرِ لِقُلُوبِهِمْ بِحُجَّتِهِ» ( كه با و دليل خود، بر آشكار شده است!). 🔹چه حجّتى از اين بالاتر كه وقتى به قلب و خود باز مى گردد، بانگ و خداشناسى را از هر گوشه آن مى شنود و به همين دليل، هر قدر در انكار ذات پاكش بكوشند و براى منحرف ساختن بندگان تلاش كنند، هنگامى كه فشارها برچيده شد، و ابرهاى ظلمانى وساوس شيطانى كنار رود، تجلّى مى كند و باز انسان به سوى خدا بر مى گردد. در سومين جمله، اشاره به دليل سومى مى كند كه مى توان آن را نام نهاد. 🔹مى فرمايد: «خَلَقَ الْخَلْقَ مِنْ غَيْرِ رَوِيَّةٍ، إِذْ كَانَتِ الرَّوِيَّاتُ لاَ تَلِيقُ إِلَّا بِذوِی الضَّمَائِرِ، وَ لَيْسَ بِذِی ضَمِيرٍ فِی نَفْسِهِ» ( را بدون نياز به فكر و انديشه آفريد؛ چرا كه مخصوص كسانى است كه داراى روح و ضمير باطن هستند و او چنين نيست!). مى دانيم تمام بازگشت به و برنامه ريزى و نقشه كشى هاى قبلى مى كند و اين تفكّر و برنامه ريزى نيز بازگشت به مخلوقات و مصنوعات جهان آفرينش دارد. 🔹يعنى هر چه مى سازد، و مانندى براى آن در جهان خلقت ديده؛ و گاه اَشكال مخلوقات گوناگون را به هم تركيب مى كند و از آن چيزى درست مى كند؛ صنعت كشتى را از مرغان دريايى، و هواپيما را از خلقت پرندگان، و مراكب ديگر را از مراكب صحرايى آموخته است. بنابراين، اوّلا در نياز به انديشه و تفكّر دارد و ثانياً نياز به و و از موجودات اطراف خويش. 🔹آن كس كه تمام افعالش است، نه انديشه اى لازم دارد و نه الگويى، تنها . امروز ثابت شده است كه تنها در روى كره زمين ميليونها نوع گياه و حيوان و حشره وجود دارد كه هنوز بسيارى از آنها كه در اعماق درياها و يا در قلب جنگلها و يا درون كويرهاى دوردست و يا مناطق قطبى زندگى مى كنند، براى انسان كشف نشده است؛ آفريده هايى با هاى حيرت انگيز و طرز زندگى كاملا متفاوت و ساختمان و تركيب بندى بسيار حساب شده. 🔹تمام اينها، است، و او يكى از دلايل و و است. گذشته از همه اينها، مصنوعات بشرى با گذشت قرنها و استفاده كردن از تجربه هاى ديگران تكامل مى يابد؛ در حالى كه چنين نيست و اگر روند تكاملى داشته باشند، از درون خود آن مخلوق سرچشمه مى گيرد، نه با تجربه جديد. 📕پيام امام امير المؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، چ اول‏، ج ۴، ص ۵۰۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«ترتيل»، بهترين روش قرائت قرآنی 🔸 بهترين روش برای است؛ زيرا اين روش هايى دارد كه خواننده قرآن با آن، به سوی هدف عالی (كه هدايت انسان هاست) هدايت می‌شود. در اين سطور به چند ويژگی از ويژگی های پرداخته می شود. 1⃣تدبر در قرآن 🔹خداوند در انسانها را به و در قرآن دعوت ميكند، زيرا قرآن و درس آموزی است، انسان های پرهيزكار است. اگر مسلمانان را به تلاوت آياتش دعوت كرده است، برای اين است كه از های قرآن درس بگيرند و از معارف بلند آن ره‌توشه‌ای برای و خويش برگيرند. اين موضوع تنها با خواندن قرآن حاصل نميشود، بلكه بايد خواندن، همراه با توجه به ، ‌ آن و و كردن باشد. 🔹به همين خاطر است كه امام علی (علیه السلام) می‌فرماید: «لا خَيْرَ فی قِراءةٍ لَيْسَ فِيها تَدَبُّرٌ»؛ [۱] (در قرائتی كه در آن نباشد، خيری نيست). زمانی حالت و ايجاد ميشود كه ، آن را با آرامش و شمرده بخواند، و در هر فرازی خود را مخاطب قرآن ببيند و در آن كند. در كلامی از ابن عباس نقل شده است كه: «سوره بقره و آل عمران را با و بخوانم برايم محبوبتر است از اين كه تمام قرآن را با سرعت بخوانم». [۲] 2⃣احترام باری تعالی 🔹 هر گاه بخواهد قرآن را تلاوت كند، بايد ابتدا آن را در دل خود حاضر كند و بداند كه قرآن ، و تلاوت كلام الهی بس عظيم و خطير است، آن گاه متوجه ميشود كه بايد آن را با احترام بخواند. حفظ ايجاب ميكند كه تلاوت آن همراه با ، آرامش و پرهيز از عجله باشد. 🔹غزالی در اين زمينه ميگويد: «بدان كه استحباب دارد نه تنها برای تدبّر، زيرا برای افراد غير عرب كه معنی قرآن را نمی‌ فهمند نيز ترتيل و شمرده خواندن مستحب است، زيرا تلاوت با ترتيل نشانه احترام و تكريم و با وقار نگهداشتن قرآن است و تأثيرش در قلب از با سرعت و شتاب خواندن بيشتر بهتر می‌باشد ». [۳] 3⃣تأثير در قلب‌ها 🔹 به صورت آهسته و سبب تأثير در ميشود. از اين تأثير، قاری و استماع كننده بهره‌مند می‌شوند. هنگام تلاوت ، قاری فرصت دارد تا را به قلب خويش القا كند، و بر اثر تكرار القاها قلب و او تأثير می‌پذیرد. همين موضوع برای تلاوت ترتيل نيز وجود دارد، زيرا فرصت و انديشيدن آيات را پيدا ميكند، در نتيجه مفاهيم و پيام های آيات در سراسر وجودش پرتوافكن شده، موجب تنبه و تأثير پذيری روح و روانش ميگردد. پي نوشت ها: [۱] تحف العقول، ابن شعبه حرّانی، ص ۲۰۴، مؤسسه النّشر الاسلام [۲] هفده گفتار در علوم قرآنی، محمد حسينى، ص ۳۱۴، انتشارات بدر [۳] النشر فی القراآت العشر، ج ۱، ص ۲۰۹ نویسنده: ابوالفضل علامی، علم تجويد منبع: وبسایت اندیشه قم @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اهمیت «بسم الله الرحمن الرحیم» در روایات اسلامی چگونه بیان شده است؟ 🔹در روايات اسلامى به قدرى به  اهميّت داده شده است كه آن را چيزى هم رديف معرفى مى كند. چنانكه در حديثى از (ع) نقل شده است كه فرمود: « به اسم اعظم خدا نزديكتر است از مردمك چشم به سفيدى آن». [۱] در حديث ديگرى از (ع) آمده است: «از سياهى چشم به سفيدى آن نزديكتر است». [۲] اهميّت شروع به تا آن حد است كه از بعضى روايات استفاده مى شود كه در صورت ترك آن ممكن است انسان مشمول مجازات هاى الهى گردد؛ 🔹چنانكه در حديثى میخوانيم: عبدالله بن يحيى وارد مجلس (ع) شد و در برابر او تختى بود؛ حضرت دستور فرمود: روى آن بنشيند. ناگهان تخت واژگون شد و او به زمين افتاد و سرش شكست و خون جارى شد. حضرت دستور داد آب آوردند و خون را شستند، سپس فرمود: «نزديك بيا»، بعد دست مبارك را بر آن گذاشت نخست احساس درد شديدى كرد، و بعد شفا يافت! سپس فرمود: «شكر خدايى را كه گناهان شيعيان ما را در دنيا با حوادث ناگوارى كه براى آنها پيش مى آيد مى شويد و پاك مى كند!»؛ 🔹عبدالله عرض كرد: اى اميرمؤمنان! مرا آگاه كرديد؛ اگر بفرماييد من چه گناهى مرتكب شده ام كه اين حادثه ناگوار برايم پيش آمد تا ديگر تكرار نكنم خوشوقت مى شوم. فرمود: «هنگامى كه نشستى  نگفتى، مگر نمیدانى (ص) از ذات پاك پروردگار براى من چنين نقل فرموده: هركار بااهميّتى كه در آن گفته نشود و بى عاقبت است». عبدالله گفت: «فدايت شوم من بعد از اين هرگز آن را ترك نمیکنم». (ع) فرمود: «در اين صورت بهره مند و خواهى شد». [۳] 🔹ولى مى دانيم يا «بسم الله» كه فوق العاده به آن نزديك است تنها الفاظى نيست كه بر زبان جارى شود؛ و چنين نيست كه فقط با تلفظ به آنها مشكلات حل گردد، درهاى خيرات و بركات گشوده شود و نابسامانى ها سامان يابد؛ بلكه به آنها شرط است. يعنى بايد در و انسان پياده شود، به هنگامى كه اين جمله را بر زبان جارى مى كند تمام وجود خويش را در پناه خدا ببيند و از ذات پاك اش با تمام هستى خويش مدد طلبد. اين نكته نيز قابل توجّه است كه نه تنها در ، كه در نيز تأكيد شده است با شروع كنند؛ همانگونه كه در نامه (ع) به بلقيس آمده. 🔹در حديثى از (ع) میخوانيم كه فرمود: « را ترك مكن ولو يك شعر بنويسى»؛ [۴] سپس افزود: «قبل از اسلام نامه هاى خود را با جمله «بِسمِكَ اللّهُمَّ» آغاز مى كردند، هنگامى كه آيه «إنَّهُ مِن سُلَيمان و إنَّه بسمِ الله الرّحمنِ الرّحيم» نال شد، نامه هاى خود را با «بسم الله» آغاز كردند». در حديث ديگرى میخوانيم كه (ع) به يكى از كارگزاران خود مسائل متعدّدى را خاطر نشان ساخت. بعد به او فرمود: «حال بگو ببينم چه میگويى؟» او نتوانست آنچه را شنيده بود تكرار كند، 🔹امام دوات را پيش كشيد و نوشت «بسم الله الرحمن الرحيم ان شاء الله به خاطر داشته باش كه همه كارها به دست خدا است...». او میگوید: من اين ماجرا را كه ديدم تبسّم كردم. حضرت فرمود: «چرا تبسّم كردى؟» عرض كردم: خير است. فرمود: «توضيح بده» گفتم: فدايت شوم اين كار شما مرا به ياد حديثى كه يكى از اصحاب از جدّت (ع) نقل كرد، انداخت. او هنگامى كه دستور براى انجام كارى میداد؛ مى نوشت: «بسم الله الرحمن الرحيم به خاطر داشته باش ان شاء الله...» سپس مطالب مورد نياز را مى نوشت، لذا تبسّم كردم. امام (ع) به من فرمود: «اگر بگويم ترك كننده مانند ترك كننده نماز است راست گفته ام». [۵] 🔹اهميّت تا آن اندازه است كه در حديثى از (ص) میخوانیم:  «هنگامى كه به كودك بگويد: بسم الله الرحمن الرحيم ـ و او تكرار كند ـ خداوند فرمان آزادى از دوزخ براى كودك و پدر و مادرش و معلّم مى نويسد». [۶] اين سخن را با گفتارى كه در ميان جمعى از مفسّران مشهور است پايان ميدهيم. معانى تمام كتب آسمانى در جمع است، و معانى تمام قرآن در و معانى تمام سوره حمد در و معناى بسم الله در همان جمع است! [۷] 🔹تمركز مفاهيم قرآن و كتب آسمانى در «باء» «بسم الله» ممكن است از اين جهت باشد كه در عالم آفرينش و در عالم تشريع، همه با استمداد از ذات پاك خدا تحقّق مى يابد، چرا كه علة العلل در تمام عوالم او است، و مى دانيم «باء» «بسم الله» براى استعانت و يارى جستن از خدا است و اين مطلبى است شايان دقت و تأمل. • پی نوشت‌ها در منبع موجود است منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel