eitaa logo
تبیین
2.6هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
442 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️طبق بیان امام علی (علیه السلام) با انجام چه کارهایی انسان می تواند بدون دغدغه به استقبال «مرگ» برود؟ 🔹 (علیه السلام) در خطبه ۲۰۴ مى فرمايد: «تَجَهَّزُوا، رَحِمَكُمُ اللهُ، فَقَدْ نُودِيَ فِيكُمْ بِالرَّحِيلِ، وَ أَقِلُّوا الْعُرْجَةَ عَلَى الدُّنْيَا» (خداوند شما را رحمت كند، [از اين جهان] شويد، چرا كه در ميان شما داده شده است و علاقه و تكيه خود را بر كم كنيد). 🔹 (عليه السلام) در اين سخن، را به كاروانى تشبيه كرده كه در پيش دارد و او به عنوان رهبر كاروان به همه كاروانيان فرياد مى زند كه برخيزيد و آماده حركت شويد. به معناى كوچ كردن است، و در اينكه مراد از آن حركت به سوى است، يا سير و سلوك الى الله، هر دو تفسير در كلام شارحان آمده است و مانعى ندارد كه توده مخاطب به آمادگى براى حركت به سوى باشند و خواص براى سير و سلوك الى الله. 🔹در بعضى از روايات به جاى مجهّز شدن براى سفر آخرت، تعبير به «استعداد للموت» آمده است. شخصى از اميرمؤمنان (عليه السلام) پرسيد: «مَا الاسْتِعْدادُ لِلْمَوْتِ؟»؛ (آماده شدن براى و سفر آخرت چگونه است؟) فرمود: «أداءُ الْفَرائِضِ وَ اجْتِنابُ الْمَحارِمِ وَ الاشْتِمالُ عَلَى الْمَكارِمِ ثُمَّ لا يُبالی أوَقَعَ عَلَى الْمَوْتِ أَمْ وَقَعَ الْمَوْتُ عَلَيْهِ» [۱] (انجام و پرهيز از و دارا بودن است؛ سپس تفاوتى نمى كند او به سراغ برود [مانند استقبال از شهادت در ميدان جهاد] و يا مرگ به سراغ او آيد). پی نوشت: [۱] الأمالی، ابن بابويه، كتابچى‏، تهران، ‏‏۱۳۷۶ش، چ ششم، ص ۱۱۰؛ عيون أخبار الرضا (ع)، ابن بابويه، مصحح: لاجوردى، مهدى‏، نشر جهان‏، تهران،‏ ۱۳۷۸ق، چ اول‏، ج ‏۱، ص ۲۹۷ 📕پيام امام امير المومنين (ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۸، ص ۷۰ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️امام محمد باقر (عليه السلام):  🔸«كُلُ عَيْنٍ باكِيَةٌ يَوْمَ القِيامَةِ اِلاّ ثَلاثَ عُيُونٍ: عَيْنٌ سَهَـرَتْ فِى سَبـيلِ اللهِ، وَ عَيْنٌ فاضَت مِنْ خَشْيَةِ اللهِ، وَ عَيْنٌ غَضَّتْ عَنْ مَحارِمِ اللهِ». 🔹روز همه چشم ها گريان است مگر سه چشم: چشمى كه در بيدار مانده است، چشمى كه از گريسته است، چشمى كه از فرو بسته شده است. 📕معدن الجواهر و رياضة الخواطر، ص ۳۴ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️در روایات اسلامی چه کسانی به عنوان هوشیارترین مردم معرفی شده اند؟ 🔹در بعضى از احاديث اسلامى می خوانيم كه: «از رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) پرسيدند: ترين مؤمنان كيست؟ فرمودند: «أَكْيَسُ الْمُؤْمِنِينَ أَكْثَرُهُمْ ذِكْراً لِلْمَوْتِ، وَ أشَدُّهُمْ لَهُ اسْتِعْدَاداً» [۱] ( مردم كسى است كه از همه بيشتر به باشد و خود را براى آن مهيّا كند). 🔹در حديث ديگرى از (صلی الله علیه و آله) اين روايت به عنوان: «أَكْيَسُ النَّاسِ وَ أَحْزَمُهُمْ» ( مردم و دورانديش ترين آنها)، ياد شده، و در آخر همين روايت آمده: «أُولئِكَ الْأَكْياسُ ذَهَبُوا بِشَرَفِ الدُّنْيَا وَ كَرَامَةِ الْآخِرَةِ» [۲] ( واقعى آنها هستند كه هم را براى خود فراهم كرده اند و هم را). 🔹دليل آن هم روشن است، زيرا و پايان زندگى، «عامل بازدارنده مهمّى» در برابر - كه معمولاً از حبّ دنيا سرچشمه مى گيرد - و تلاش هاى بيهوده آميخته با و طمع - كه معمولاً از حاصل مى گردد - محسوب مى شود. 🔹بگذريم از آن گروهى كه به مضمون آيه شريفه: «فَإِذَا رَكِبُوا فِي الْفُلْكِ دَعَوُا اللهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ إذَا هُمْ يُشْرِكُونَ» [۳] (هنگامى كه گرفتار مى شوند به ياد مى افتند، همين كه طوفان نشست همه چيز را فراموش مى كنند)، يقيناً نابخردترين مردم دنيا هستند. 🔹از جمله امورى كه در به مسلمان ها دستور داده شده، است كه از يكسو، احترامى است به ارواح گذشتگان از مؤمنان و از سوى ديگر، يكى از است، چرا كه هركس در آنجا با زبان حال اين شعر را زمزمه مى كند: هر كه باشى و به هر جا برسى - آخرين منزل هستى اين است. پی نوشت: [۱] الكافی، كلينى، دار الكتب الإسلامية، تهران، ‏۱۴۰۷ق، چ ۴، ج ‏۳، ص ۲۵۸ [۲] تنبيه الخواطر و نزهة النواظر (مجموعة ورّام)‏، ورام بن أبی فراس، مكتبة فقيه‏، قم‏، ۱۴۱۰ق، ‏چ اول‏، ج ‏۱، ص ۲۶۹ [۳] قرآن کریم، سوره عنکبوت، آیه ۶۵ 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۴، ص ۳۴۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️صله رحم 🔹 از مبانی و اصول مؤکد دین ، منتسب به نام رحمان و صفت رحمانیت پروردگار هستی است، و مفهومش و دوستی با و است. به دلیل جایگاه ویژه ای که در دارد در متعددی از و در (علیهم السلام) بسیار به آن پرداخته شده است. در اهمیت سنت حسنه همین قدر بس که بدانیم از مواقف رسیدگی به حساب در «الرحم والامنه والولایه» است. 🔹 (عليه السلام) در این باره می فرماید: ابوذر (رضى الله عنه) گفت شنيدم (صلی الله علیه و آله) فرمود: و امانت روز قيامت در دو جانب صراطند، چون و امانت نگهدار بر صراط گذرد، به بهشت رسد، و چون خائن امانت و از آن بگذرد، هيچ عملى با وجود اين دو گناه سودش نبخشد و در سرنگونش كند. [۱] (عليه السلام) می فرماید: «اِنّ صِلَةَ الرَّحِمِ تُهَوِّنُ الحِسابَ» [۲] ( در دنيا، سبب آسانى حساب در است). 🔹«تحکیم‌ روابط‌ خویشاوندی»، «نیکی به پدر و مادر»، «رسیدگی به احوال و امور وابستگان» و بسیاری از اقدامات دیگر در زمینه مانند سایر فضائل اخلاقی، و فراوانی برای فرد و اجتماع به دنبال دارد و برکات آن در و به ظهور می‌رسد. البته توجه به این نکته ضروری است، تنها منحصر به خانواده و بستگان نسبى نيست، بلكه ‏ (صلی الله علیه و آله) و و سپس در مراتب بعدی جامعه بزرگ اسلامى كه در آن همه افراد امت با هم برادرند (إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ [۳]) را نيز در بر می گيرد. 🔹چنان که از (علیه السلام) از آيه «وَالَّذِينَ يَصِلُونَ مَا أَمَرَ اللهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَ يَخَافُونَ سُوءَ الْحِسَابِ» [۴] (و آنچه را خدا به آن فرمان داده پیوند، می دهند و از [عظمت و جلال] پروردگارشان همواره در هراسند و از حساب سخت و دشوار بیم دارند)، سؤال شد، فرمود: يكی از معانيش است، ولی نهايت درجه و بهترين مصاديق آن اين است كه با ما پيوند داشته باشيد. پی نوشت‌ها؛ [۱] اصول كافى، ج ۳ ، ص ۲۲۳، روايت ۱۱ [۲] بحار، ج‏ ۷، ص‏ ۲۷۳ [۳] حجرات، آیه ۱۰ [۴] رعد، آيه ۲۱ منبع: وبسایت راز ماندگاری با تلخیص @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«معروف» چيست؟ 🔹 از ماده «عرفان» يعنى چيز شده و از ماده «انكار» يعنى چيز است. راغب در «مفردات» مى گويد: «معروف؛ اسم است براى هر فعلى كه با و ، نيكى و خوبى آن شناخته مى شود، و منكر؛ اسم است براى هر فعلى كه با اين دو، حُسن و خوبى آن انكار مى شود». [۱] به ، و شناخته شده گويند؛ زيرا خدا را چنان آفريده كه براى او صفات خوب شناخته شده است؛ ، ، ، و ديگر فضائل عناصر شناخته شده براى انسان است، گويى مثلا در عالمى ديگر با آنها انس گرفته است، و در مقابل، و بد را گويند، زيرا چهره و بى عدالتى و تضييع حق مردم و ، چهره اى ناشناخته است. 🔹 در هر زمينه اى به دعوت مى كند. «فَاتِّبَاعُ بِالمَعرُوفِ» (باید از پیروی کنند). [سوره بقره، آيه ۱۷۸]؛ «فَاِمسَاكُ بِمَعرُوفٍ...». ([(در طلاق رجعی) شوهر در هر مرتبه از رجوع] باید [همسرش را] به طور شایسته و متعارف نگه دارد...) [همان سوره، آيه ۲۲۹]؛ «...مَتَاعٌ بِالمَعرُوفِ». (...هدیه مناسبی بدهند) [همان سوره، آيه ۲۴۱]؛ «قَولٌ مَعرُوفٌ». ( [در برابر نیازمندان]) [همان سوره، آيه ۲۶۳]؛ «فَليَأكُل بِالمَعرُوفِ». (به طور شایسته [و مطابق زحمتی که می کشد] از آن مصرف کند). [سوره نساء، آيه ۶]؛ «وَ عَاشِرُوهُنَّ بِالمَعرُوفِ». (و با آنان به طور رفتار کنید) [همان سوره، آيه ۱۹]؛ 🔹«لَا يَعصِينَكَ فِى مَعرُوفٍ». (و در هیچ کار شایسته ای مخالفت فرمان تو را نکنند). [سوره ممتحنه، آيه ۱۲]؛ «تَأمُرُونَ بِالمَعرُوفِ». ( می کنید). [سوره آل عمران، آيه ۱۱۰] در روايات نيز به آقایی و معرفى شده: «اَلمَعرُوفُ سِيَادَهٌ» [۲] و در روايتى با شرافت‌ترين‌ سيادت معرفى گرديده است: «اَلمَعرُوفُ اَشرَفُ سِيَادَةٍ». [۳] عمل تنها چيزى است كه از آثار انسان باقى مى ماند. (عليه السلام) به يارانش مى فرمود: «اِستَكثِرُوا مِنَ الشّىءِ الَّذِى لَا يَأكُلُهُ النَّارُ قَالَوا: وَ مَا هُوَ؟ قَالَ: اَلمَعرُوفُ». [۴] (زياد كنيد چيزى را كه آتش آن را نمى خورد و از بين نمى برد. گفتند: آن چيست؟ فرمود: [عمل شايسته و نيك]). 🔹اميرالمؤمنين (عليه السلام) نيز مى فرمايد: «اَلمَعرُوفُ ذَخِيرَةُ الَأَبَدِ». [۵] (، ذخيره و توشه هميشگى است). و در مى توان از آن استفاده برد. در جاى ديگر مى فرمايد: «عَلَيكُم بِصَنَايِعِ المَعرُوفِ فَاِنّهَا نِعْمَ الزَّادُ اِلَى‌ المَعَادِ »؛ [۶]؛ (بر شما است انجام دهيد؛ زيرا آنها بهترين توشه به سوى معاد و است!). (عليه السلام) فرمود: «اَوّلُ مَنْ يَدخُلُ الجَنَّةُ اَهلُ المَعرُوفِ » [۷]؛ (نخستين كسى كه داخل مى شود هستند). (عليه السلام) فرمود: «مَنْ كَثُرَت عَوَارِفُهُ كَثُرَت مَعارِفُهُ» [۸]؛ (كسى كه و شايسته او زياد شود، ياران او زياد مى شوند). «عوارف» جمع عارفه به معنى و «مَعارِفُ الرجل» يعنى و ياران آن مرد. پی نوشت‌ها؛ [۱] المفردات فی غريب القرآن، راغب اصفهانى، دارالعلم - الدار الشامية، چ ۱، ص ۵۶۱. [۲] غررالحكم و درر الكلم‏، دارالكتاب الإسلامی، چ ۲، ص ۱۸، حکمت ۵۰. [۳] همان، ص۴۹، حکمت ۹۰۷. [۴] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ ۲، ج ‏۱۴، ص ۳۳۰، باب ۲۱. [۵] غررالحكم و دررالكلم‏، همان، ص ۵۴، حکمت ۱۰۲۳. [۶] مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل‏، مؤسسة آل البيت، چ ۱، ج ‏۱۲، ص ۳۴۶، باب ۱. [۷] الأمالی، طوسى، دار الثقافة، ‏چ ۱، ص ۶۰۳. [۸] تصنيف غرر الحكم و درر الكلم‏، دفتر تبليغات‏، چ ۱، ص ۳۱۸ 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين‏، نسل جوان‏، قم‏، ۱۳۸۵ش، چ ۱، ج ۲، ص ۴۸۰ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آيا «معاد» جسمانى است يا روحانى؟ 🔹منظور از اين نيست كه تنها جسم در جهان ديگر بازگشت مى كند، بلكه هدف اين است كه و توأمان مبعوث مى شوند، و به تعبير ديگر بازگشت روح مُسلَّم است، بحث روی است. جمعى از فلاسفه پيشين تنها به معاد روحانى معتقد بودند و را مَركبى مى دانستند كه تنها در اين جهان با انسان است و بعد از مرگ از آن بى نياز مى شود، آن را رها مى سازد و به عالم ارواح مى شتابد؛ ولى عقيده علماى بزرگ اسلام اين است كه در هر دو جنبه و صورت مى گيرد؛ در اينجا بعضى مقيد به خصوص جسم سابق نيستند و مى گويند: خداوند جسمى را در اختيار روح مى گذارد و چون شخصيت انسان به روح او است اين جسم، جسم او محسوب مى شود! 🔹در حالى كه محققين معتقدند همان كه خاك و متلاشى گشته، به فرمان خدا جمع آورى مى شود و لباس حيات نوينى بر آن مى پوشاند و اين عقيده اى است كه از متون آيات قرآن مجيد گرفته شده است. شواهد در آن قدر زياد است كه به طور يقين مى توان گفت: آنها كه را منحصر در روحانى مى دانند كمترين مطالعه اى در آيات فراوان معاد نكرده اند، وگرنه «جسمانى‌ بودن‌ معاد» در به قدرى روشن است كه جاى هيچ گونه ترديد نيست. آياتى كه در آخر «سوره يس» مى خوانيم به وضوح بيانگر اين حقيقت است؛ چرا كه مرد عرب بيابانى تعجبش از اين بود كه اين استخوان پوسيده را كه در دست دارد چه كسى مى تواند زنده كند؟ 🔹و با صراحت در پاسخ او مى گويد: «قُلْ يُحْيِيهَا الَّذِى أَنشأَهَا أَوَّلَ مَرَّةٍ» [۱] (بگو همين استخوان پوسيده را كه روز نخست آن را ابداع و ايجاد كرد زنده مى كند). تمام تعجب مشركان و مخالفت آنها در مسأله بر سر همين مطلب بود كه چگونه وقتى ما خاك شديم و خاك هاى ما در زمين گم شد، دوباره لباس حيات در تن مى كنيم؟ «وَ قَالُوا أَءِذَا ضَلَلْنَا فِی الأَرْضِ أَءِنَّا لَفِى خَلْقٍ جَدِيدِ». [۲] آنها مى گفتند: چگونه اين مرد به شما وعده مى دهد وقتى كه مرديد و خاك شديد بار ديگر به زندگى باز مى گرديد: «أَيَعِدُكمْ أَنَّكمْ إِذَا مِتُّمْ وَ كُنتُمْ تُرَاباً وَ عِظاماً أَنَّكم مُخْرَجُونَ». [۳] آنها به قدرى از اين مسأله تعجب مى كردند كه اظهار آن را نشانه جنون و يا دروغ بر خدا مى پنداشتند: «وَ قَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا هَلْ نَدُلُّكُمْ عَلَى رَجُلٍ يُنَبِّئُكُمْ إِذَا مُزِّقْتُمْ كُلَّ مُمَزَّقٍ إِنَّكُمْ لَفِى خَلْقٍ جَدِيدٍ». [۴] 🔹«أَفَعَيِينَا بِالْخَلْقِ الْأَوَّلِ بَلْ هُمْ فِی لَبْسٍ مِّنْ خَلْقٍ جَدِيدٍ» [۵] (كافران گفتند مردى را به شما نشان دهيم كه به شما خبر مى دهد هنگامى كه كاملا خاك و پراكنده شديد ديگر بار آفرينش جديدى مى يابيد). به همين دليل عموماً «استدلالات درباره امكان » بر محور همين دور مى زند و بعلاوه كراراً خاطر نشان مى كند كه شما در از خارج مى شويد [۶] «قبرها» مربوط به «معاد جسمانى» است. داستان مرغ هاى چهارگانه حضرت ابراهيم نبی (علیه السلام) و همچنين داستان حضرت عزیر نبی (علیه السلام) و زنده شدن او بعد از مرگ و ماجراى مقتول بنى اسرائيل، همه با صراحت از سخن مى گويد. 🔹توصيفهاى زيادى كه از مواهب مادى و معنوى كرده است همه نشان مى دهد كه هم در مرحله و هم در مرحله تحقق مى پذيرد، وگرنه حور و قصور و انواع غذاهاى بهشتى و لذائذ مادى در كنار مواهب معنوى معنى ندارد. به هر حال ممكن نيست كسى كمترين آگاهى از منطق و فرهنگ قرآن داشته باشد و را انكار كند و به تعبير ديگر انكار معاد جسمانى از نظر قرآن مساوى است با انكار اصل معاد! علاوه بر اين دلائل نقلى، شواهد عقلى نيز در اين زمينه وجود دارد كه اگر بخواهيم وارد آن شويم سخن به درازا مى كشد. البته اعتقاد به معاد جسمانى، پاره اى از سؤالات و اشكالات برمى انگيزد مانند شبهه آكل و مأكول كه محققان اسلامى از آن پاسخ گفته اند. [۷] پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره يس، آيه ۷۹ [۲] سوره الم سجده، آيه ۱۰ [۳] سوره مؤمنون، آيه ۳۵ [۴] سوره سبا، آيه ۷ [۵] سوره ق، آیه ۱۵ [۶] سوره يس، آيه ۵۱؛ سوره قمر، آيه ۷ [۷] تفسير نمونه، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الإسلامية، تهران، ۱۳۷۴ش، چ اول، ج ۱۸، ص ۴۸۷ 📕يكصد و هشتاد پرسش و پاسخ‏، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: حسينى، سيد حسين، دار الكتب الاسلامية، تهران، ‏۱۳۸۶ش، ‏چ چهارم‏، ‏ص ۳۲۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️دشمن درونی انسان (بخش اول) 🔸دشمن حقیقی انسان کیست؟ 🔹یکی از مسائلی که در «خودسازی انسان» نقش اساسی دارد است؛ ما باید بدانیم ما کیست و از چه راه ها و برای شکست ما استفاده میکند. طبق آیات و روایات انسان دو گونه «دشمن» دارد: ۱) یا دشمن نزدیک. ۲) یا دشمن دور. نزدیکترین دشمن به آدمی اوست که به فرمایش (علیه السلام): «اعدی عدوک نفسک التی بین جنبیک» (دشمن ترین دشمنان، توست که در کنار توست). این روایت از (صلی الله علیه و آله) نیز نقل شده است. 🔹آری نفس، این که آدمی را دائما به بدی دعوت می کند، «دشمن نزدیک» است. «شیشه نزدیکتر از سنگ ندارد خویشی ؛ هر شکستی که به انسان برسد از خویش است!». اما «دشمن دور» است. طبق فرمایش قرآن، «شیطان» فقط است؛ او انسان را به سمت بدیها میکند. این است که با اختیار خود به سمت بدی می‌رود. بیش از این قدرتی ندارد، لذا وقتی در انسان ها جلوی شیطان را می‌ گیرند و اعتراض می کنند که تو باعث شدی ما جهنمی بشویم، او در پاسخ میگوید: «فلا تلومونی ولوموا انفسکم...» (مرا ملامت و سرزنش نکنید، را ملامت کنید‌...). من فقط وسوسه می کردم و این شما بودید که به دنبال بدی می‌ رفتید. 🔹بهترین وسیله براى ، مراجعه به است که «دشمنان مختلف» را در آیات نورانى خویش معرفى کرده است. برخى از آنان عبارتند از: ۱) شیطان هاى جن و انس؛ ۲) هواهاى نفسانى؛ ۳) کافران و اهل کتابى که در صدد مقابله با مسلمانان باشند؛ ۴) جهل و نادانى و... موجودی حقیقی است که با و دگرگون ساختن واقعیت امور و «زینت بخشیدن» به زشتی ها و و ناگوار جلوه دادن نیکی ها و طاعات، سعی در و انسان دارد. در واقع حوزه اصلی فعالیت در حالات روانی انسان و جنبه تخیل و توهم او است که را وارونه و بر خلاف واقعیت آنها جلوه می دهد و انسان را به خیال و توهم در مورد واقعیات وادار می سازد. 🔹از منظر «قرآن کریم» تنها «وسوسه» می کند و در قوه خیال و وهم انسان تصرف می کند و حقایق را دگرگون می سازد. «فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّیْطانُ لِیُبْدِیَ لَهُما ما وُرِیَ عَنْهُما». [اعراف، ۲۰] و «فَوَسْوَسَ إِلَیْهِ الشَّیْطانُ قالَ یا آدَمُ هَلْ أَدُلُّکَ عَلى شَجَرَةِ الْخُلْدِ». [طه، ۱۲۰] زشتی ها را زیبا جلوه می دهد و اعمال ناپسند را و آرایش کرده و آن را پسندیده و درست در اذهان ظهور میدهد: «وَ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ ما کانُوا یَعْمَلُونَ». [انعام، ۴۳] و «وَ إِذْ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ أَعْمالَهُمْ وَ قالَ لا غالِبَ لَکُمُ الْیَوْمَ مِنَ النّاسِ». [انفال، ۴۸] بت پرستی ها و تکبرها و ایستادن در برابر حق و حقیقت نمونه هایی از اعمال نفوذ و تصرف در وهم و خیال انسان است که بخشی از حوزه فعالیت های روانی انسان هستند. 🔹اما هوای نفس و ، چیزی خارج از وجود انسان و موجودی مستقل همانند شیطان نمی باشد، بلکه مرحله ای و بخشی از وجود خود است. در حقیقت که به زشتی ها و گناهان و پستی ها امر می کند و هوای نفس با فرمان و خواست و اراده او شکل می گیرد، مرتبه پایین و پست و تربیت نیافته از نفس و حقیقت انسان است. در مرحله پایین و پست خود، حیوانی است که همه صفات و آثار مانند شهوت و درندگی را دارا است. تعبیراتی که در روایات در مورد نفس انسان آمده و آن را و هلاک کننده و غیر قابل اعتماد دانسته اند و به مبارزه و با آن و مهار کردن و نمودن آن آمده است، مربوط به همین مرحله پایین نفس یعنی مرحله حیوانیت او است. ... منبع: وبسایت پرسمان @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ارزش «عفت» و «پاکدامنی» 🔸 (علیه‌ السلام) می فرماید: «مَا الْمُجَاهِدُ الشَّهِیدُ فِی سَبِیلِ اللهِ بِأَعْظَمَ أَجْراً مِمَّنْ قَدَرَ فَعَفَّ لَکَادَ الْعَفِیفُ أَنْ یَکُونَ مَلَکاً مِنَ الْمَلَائِکَةِ» [۱] (پاداش مجاهدی که در راه خدا کشته می شود، از که می تواند کند و نمی کند بیشتر نیست؛ نزدیک است که شخص پاکدامن فرشته ای از فرشته های الهی گردد). 💠شرح حدیث 🔹رعایت چه برای و چه برای ، یعنی «خود نگهداشتن» از با اینکه همه نوع وسایل انجام آن آماده باشد. حفظ از مسائل محکم و متقن و است. خداوند در توصیف «مردان و زنان عفیف» می فرماید: «وَالَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ إِلَّا عَلَی أَزْوَاجِهِمْ» [۲] (آنانی که غریزه جنسی خویش را کنترل می کنند مگر با همسرانشان). 🔹 معنای عامی دارد و تنها شامل عفت جنسی نمیشود. «عفت شکم»، «عفت قلم»، «عفت کلام» نیز از موارد آن است که هر کدام قابل بحث و گفتگو است، و همه اینها از درصد و ترس از خدا و اعتقاد به افراد نشات می گیرد. کسی که خود را به طور دائم در محضر خداوند تبارک و تعالی می‌بیند، از غریزه جنسی از خورد و خوراک و نوشتن ها و گفتنی های خود مواظبت می کند که چیزی بر خلاف انجام ندهد تا لکه دار شود. 🔹البته رعایت همه موارد کار سختی است، و چون و پایداری بالایی را می طلبد، (علیه السلام) رتبه و مقام را از «مقام شهید» برتر می شمرد. چون کشتن گاهی از جان باختن در راه خدا دشوارتر است، به همین دلیل اکثرا در این مرحله نمره خوب نمی آورند، و در های الهی رد می‌شوند. پس باید دعا کرد و از خداوند منان کمک گرفت که پروردگارا در ورطه توفیق قبولی به ما عطا کن، وگرنه ما زمین می خوریم و دیگر قادر به برخاستن نیستیم. 🔹 (علیه السلام) به ما می آموزد که: «اذَا فَرَغْتَ مِنْ صَلَاتِکَ فَقُلِ اللَّهُم ... أَسْأَلُکَ أَنْ تَعْصِمَنِی مِنْ مَعَاصِیکَ وَ لَا تَکِلَنِی إِلَی نَفْسِی طَرْفَهَ عَیْنٍ أَبَداً مَا أَحْیَیْتَنِی لَا أَقَلَّ مِنْ ذَلِکَ وَ لَا أَکْثَرَ إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَهٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمْتَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِین؛ وقتی نمازت را تمام کردی بگو خداوندا...» [۳] (از تو می‌خواهم که مرا از گناهانت حفظ کنی و تا زنده ام، هرگز کمتر و بیشتر از چشم برهم زدن مرا به خودم وامگذاری، زیرا که ، همواره به بدی فرمان می‌دهد مگر اینکه تو رحم کنی ای مهربانترین مهربانان). پی‌نوشت‌ها: [۱] نهج البلاغه، حکمت ۴۶۶ [۲] سوره مومنون، آیات ۵ و ۶ [۳] کافی، ج ۳، ص ۳۴۵ 📕حدیث زندگی، شرح حکمت های نهج البلاغه (کاظم ارفع) پیام عدالت، ۹۰ منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
⭕️پيامبر اكرم (صلی الله عليه و آله):  🔸«طُوبى لِمَنْ وَجَدَ فِى صَحيفةِ عَمَلِهِ يَوْمَ القيامَةِ تَحْتَ كُلِّ ذَنْبٍ "اَسْتَغْفِرُ اللهَ"».  🔹خوشا به حال آن كس كه روز ، در نامه عملش زير هر گناهى يك بيابد. (يعنى پس از هر گناه، توبه كرده باشد). 📕وسائل الشيعه، ج ۱۱ ص ۳۵۵ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) چه آثاری را برای «تقوا» ذکر نموده اند؟ 🔹 (علیه السلام) در ابتدای خطبه ۲۳۰ اهميّت و پرهيزكارى و آثار مهم آن را بيان مى دارد و در هفت جمله كوتاه و پرمعنا از سخن مى گويد. در جمله اوّل مى فرمايد: «فَإِنَّ تَقْوَى اللّهِ مِفْتَاحُ سَدَاد[۱]». (تقوا و كليد درهاى درستى است). با توجّه به اينكه همان حالت خداترسی درونى است كه انسان را از فحشا و و زشتی‌ها باز مى دارد و به فرا مى خواند مى توان گفت تقوا كليد درهاى است؛ 🔹همان گونه كه اشياى گرانبها را در گنجينه ها مى گذارند و درِ آن را قفل مى كنند، و با كليد مخصوص مى توان به آن گنجينه ها دست يافت، نيز مى تواند درِ گنجينه هاى سعادت را به روى انسان بگشايد و موجب بى پايان شود. در جمله دوم مى فرمايد: «وَ ذَخِيرَةُ مَعَاد». ( ذخيره روز است). اين جمله در واقع اشاره به آيه شريفه ذيل است كه مى فرمايد: «وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوَى»؛ [۲] (زاد و برگيريد كه بهترين زاد و توشه ). 🔹در جمله سوم مى فرمايد: «وَ عِتْقٌ مِنْ كُلِّ مَلَكَة[۳]». ( سبب آزادى از هرگونه بردگى و گناهى است كه بر انسان چيره مى شود). گستردگى مفهوم اين جمله شامل آزادى از بردگى شيطان و و انسان هاى ستمگر مى شود. در جمله چهارم مى فرمايد: «وَ نَجَاةٌ مِنْ كُلِّ هَلَكَة»؛ ( سبب از هرگونه هلاكت است). زيرا هلاكت انسان در پيروى از است، و هنگامى كه هواى نفس به وسيله كنترل شود انسان از هلاكت رهايى مى يابد. 🔹در جمله پنجم مى افزايد: «بِهَا يَنْجَحُ الطَّالِبُ»؛ (به وسيله جويندگان به خود مى رسند). زيرا الهى است كه از هرگونه افراط و تفريط و كوتاهى و تعدّى بركنار است، و بديهى است كه انسان را در كمترين زمان به مى رساند. در جمله ششم مى فرمايد: «وَ يَنْجُو الْهَارِبُ»؛ (فرار كنندگان [از كيفر الهى] به وسيله نجات مى يابند). چرا كه دامان را مى گيرد و از هواپرستى دورند؛ 🔹همان گونه كه در آيات ۷۱ و ۷۲ سوره مريم مى فرمايد: «وَ إِنْ مِنْكُمْ إِلاَّ وَارِدُهَا كَانَ عَلَى رَبِّكَ حَتْماً مَّقْضِيّاً - ثُمَّ نُنَجِّى الَّذِينَ اتَّقَوْا وَّ نَذَرُ الظَّالِمِينَ فِيهَا جِثِيّاً»؛ (و همه شما [بدون استثنا] وارد مى شويد؛ اين امرى است و بر پروردگارت. سپس آنها را كه پيشه كردند از آن مى بخشيم، و را در حالى كه از ضعف و ذلّت به زانو درآمده اند از آن رها مى سازيم). سپس در هفتمين و آخرين جمله كه در واقع عصاره همه جمله هاى پيشين است مى فرمايد: «وَ تُنَالُ الرَّغائِبُ[۴]»؛ (و با به هر هدف و خواسته رفيع و بلندى مى توان رسيد). 🔹به راستى (عليه السلام) در اين چند جمله كوتاه، داد سخن داده و آنچه را درباره بايد بگويد گفته است، و از اينجا روشن مى شود چرا خداوند گرامى ترين انسانها را آنها مى شمرد: «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللهِ أَتْقَاكُمْ» [۵] و چرا تقواست: «تِلْكَ الْجَنَّةُ الَّتِى نُورِثُ مِنْ عِبَادِنَا مَنْ كَانَ تَقِيّاً» [۶] و چرا هميشه پيامبر و امامان اهل بيت (عليهم السلام) و بزرگان اسلام مهم ترين چيزى را كه بر آن تكيه مى كنند و چرا هر هفته در همه نمازهاى جمعه در هر دو خطبه لازم است توصيه به شود. پی نوشت‌ها؛ [۱] «سداد» از ريشه «سد» بر وزن «حد» به معناى عمل درست و سخن بجا، درستى، صحت و تناسب و شايستگى است. [۲] قرآن کریم، سوره بقره، آيه ۱۹۷ [۳] «ملكة» در اينجا به معناى گناهانى است كه انسان را تحت تأثير خود قرار داده و بر او چيره مى شود. [۴] «رغائب» جمع «رغيبة» به معناى خواسته مهم است از ريشه «رغبت» گرفته شده است. [۵] همان، سوره حجرات، آيه ۱۳ ]۶] همان، سوره مريم، آيه ۶۳ 📕پيام امام امير المومنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۸، ص ۴۸۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️خداوند چگونه در قرآن «وفای به عهد» را يکی از شاخصه های مهم «تقوا» شمرده است؟ 🔹خداوند پس از نکوهش گروهى از اهل كتاب به سبب عدم رعايت مى فرماید: «بَلى مَنْ اَوفى بِعَهْدِهِ وَ اتَّقى فَاِنَّ اللّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ». (آرى كسى كه به خود وفا كند و پيشه نمايد [خدا او را دوست دارد] چرا كه خداوند را دوست مى دارد). 🔹در اينجا هم رديف شمرده شده، تقوايى كه بهترين زاد و انسان در و سبب ورود به ، و معيار سنجش شخصيت و مقام انسان در پيشگاه خدا است. اين تعبير نشان مى دهد كه وفاى به عهد يكى از شاخه هاى مهم است و تعبير آيه درباره اين دو از قبيل ذكر عام بعد از ذكر خاص است. 📕اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسه الامام على بن ابى طالب(ع)، قم‏، ۱۳۷۷ش،‏ چ اول‏، ج ۳، ص ۲۴۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در حکمت ۲۰۸ نهج البلاغه، درباره لزوم «حسابرسی اعمال» چه می فرماید؟ 🔹 (عليه السلام) در بخشی از حکمت ۲۰۸ مى فرمايد: «مَنْ حَاسَبَ نَفْسَهُ رَبِحَ، وَ مَنْ غَفَلَ عَنْهَا خَسِرَ». (هر كس به خود برسد مى برد و آن كس كه بماند مى بيند). هميشه مسئله در زندگى ماديِ مردم، وسيله اى براى پرهيز از بوده است و وسايل مختلفى براى ثبت و ضبط حساب ها از قديم الايام فراهم كرده اند. در عصر و زمان ما اين وسايل بسيار متنوع و پيچيده شده و دقيق ترين حساب ها را نگهدارى مى كند. بررسی حساب سبب مى شود كه اگر انسان احساس كرد، به سراغ نقطه هاى آسيب پذير برود و آنها را كند تا ، تبديل به سود گردد. 🔹اصولاً تمام اين بر اساس و آميخته با آن قرار گرفته است. هر گاه درون بدن خود را ملاحظه كنيم در منطقه خون ما حساب دقيقى حكمفرماست؛ بيش از بيست فلز و شبه فلز و مواد مختلف حاصل از آن خون ما را تشكيل مى دهد و به مجرد اين كه نظم آن به هم بخورد بيمارى حاصل مى شود. به همين دليل پزشكان اولين دستورى را كه مى دهند محاسبه اجزاى تشكيل دهنده خون از طريق آزمايش است، تا به وسيله اين حسابگرى جلوى بيمارى را بگيرند. 🔹آن كس كه اين آزمايشها را به فراموشى بسپارد ممكن است زمانى متوجه شود كه و وسيعى دامن او را گرفته، در امور مادى دنيا ورشكست و در مسائل طبيعى مانند سلامتى جسم گرفتار بيمارى هاى غير قابل علاج شده است. مى گويد: در «امور معنوى» نيز بايد همين گونه، بلكه دقيق تر به «حساب خويش» رسيد. آن كس كه مراقب خويش باشد و دقيق كند «سود معنوى» مى برد، و كسى كه از آن گردد گرفتار و در دنيا و آخرت مى شود. 🔹از این رو (صلى الله عليه و آله) در حديثى می فرمایند: «لَا يَكُونُ الْعَبْدُ مُؤْمِناً حَتّى يُحاسِبُ نَفْسَهُ أشَدَّ مِنْ مُحاسَبَةِ الشَّريكِ شَرِيكَهُ وَ السَّيِّدُ عَبْدَهُ» [۱] ( فرد باايمانى نخواهد بود، مگر زمانى كه با دقت خود را كند، دقيق تر از آنچه شريك به حساب شريك خود مى رسد يا مولا به حساب بنده خويش). 🔹 در «مسائل معنوى و امور اخروى» بايد شديدتر و دقيقتر باشد؛ زيرا غير ما هستند كه حساب دقيق ما را دارند، در حالى كه در امور مادى، هر كس خودش حسابگر خويش است و معمولاً كسى بر او نظارتى ندارد. در این رابطه مى فرماید: «وَ إِنَّ عَلَيْكُمْ لَحَافِظِينَ • كِرَاماً كَاتِبِينَ • يَعْلَمُونَ مَا تَفْعَلُونَ» [۲] «و به يقين بر شما گمارده شده • والامقام و [اعمال نيك و بد شما] • كه می‌دانند شما چه مى كنيد). 🔹همچنین در آیه ديگر، در صحنه خطاب به ، مى فرماید: «هَذَا كِتَابُنَا يَنطِقُ عَلَيْكُمْ بِالْحَقِّ إِنَّا كُنَّا نَسْتَنسِخُ مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ» [۳] (اين شماست كه ما نوشته ايم و به بر ضدّ شما سخن مى گويد، ما آنچه را انجام مى داديد مى نوشتيم). در روايات اسلامى تأكيد شده است كه همه روز به خود برسيد، يعنى شب هنگام، همان گونه كه معمولا بسيارى از بازرگان ها و تجار دفاتر خود را به خانه مى برند و به حساب روز خود مى رسند، شما هم شب هنگام به كه در روز انجام داديد نگاهى بيفكنيد، اگر خطايى بوده كنيد و اگر كار خوبى بوده خدا به جا آوريد و آن را تكرار نماييد. 🔹 (عليه السلام) در حديثى مى فرمايند: «لَيْسَ مِنّا مَنْ لَمْ يُحاسِبْ نَفْسَهُ فِی كُلِّ يَوْمٍ فَإنْ عَمِلَ خَيْراً اِسْتَزادَ اللهَ مِنْهُ وَ حَمِدَ اللهَ عَلَيْهِ وَ إنْ عَمِلَ شَرّاً اِسْتَغْفَرَ اللهَ مِنْهُ وَ تابَ إلَيْهِ» [۴] (كسى كه همه روز به خود نرسد از ما نيست؛ اگر كار خيرى انجام داده از خداوند فزونى بطلبد و خدا را بر آن بگويد، و اگر كار بدى انجام داده كند و توبه نمايد و به سوى خدا باز گردد). ارباب سير و سلوك نيز براى پيمودن مسير قرب خدا از نخستين توصيه هايى كه به رهروان اين راه مى كنند و سپس آن است، چرا كه بدون آن، پيمودن اين راه پر خوف و خطر امكان پذير نيست. پی نوشت‌ها؛ [۱] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ ۲، ج ‏۶۷، ص ۷۲، باب ۴۵ [۲] قرآن کریم، سوره انفطار، آيه ۱۰ تا ۱۲ [۳] همان، سوره جاثيه، آيه ۲۹ [۴] بحارالأنوار، همان. 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۱۳، ص ۵۹۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel