eitaa logo
آیات و روایات اجتماعی
1.2هزار دنبال‌کننده
74 عکس
10 ویدیو
0 فایل
آیات و روایات با رویکرد اجتماعی ارتباط با بنده/سوالات، اشکالات و نقدها: @Hagh110110 گلچینی از فهرست مطالب کانال: https://eitaa.com/AyatRevayatEjtemai/72
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم
برنامه کانال: 🔸 مرور آیات و روایات با رویکرد اجتماعی 🔸 توضیح مختصر آنها 🔸 تطبیق و امتداد آن در حوادث اجتماعی روز 🔸 استخراج و تجرید قواعد کلان برای استفاده در حوادث پیشرو
💠 گلچینی از فهرست مطالب کانال: 1. خیانت یا تضییع؛ فرقی نمیکند... 2. علی(ع) و فضائل غیر قابل انکارش 3. خود را در معرض رزق و روزی خدا قرار بده... 4. نظر اسلام درباره تعامل با کسی که هم عقیده ما نیست 5. اگر مردم این را میدانستند، دیگر کسی را سرزنش نمیکردند 6. گفتگوی زراره و امام باقر(ع) درباره تعامل با مخالفین 7. بیزاری پیامبر از برخی والدینِ مومنِ آخرالزمان! 8. انقلابیگری به سبک طلحه و زبیر یا امیرالمومنین(ع) 9. مسئول عزیز، سیره پیامبر برای توست، میفهمی؟ 10. عرفه 11. ماجرای بازگشت یک سلبریتی به آغوش اسلام 12. شیعیانِ بدتر از دجال 13. امام صادق و روش تکفیر دیگران 14. شیوه حکمرانی اسلام در تربیت اجتماعی 15. مدل تشریع احکام در صدر اسلام 16. حکمرانی به سبک رسول الله 17. اگر تقدیر زندگی در اختیار خودم بود... 18. راهبر اجتماعی باید در همه حوادث حاضر باشد... 19. مراتب جهاد و مسئله انتخابات 20. وظيفه علما به هنگام پديد آمدن بدعتها 21. رفق و مدارا؛ شاخصی مهم در تعاملات اجتماعی 22. عقلانیت دینی، تعاملی چند بُعدی و پیچیده 23. شاخص، حق است، نه اشخاص 24. راهبر اجتماعی باید دلسوز مردمش باشد، حتی نسبت به معاندین و مخالفین 25. اصل رشد در خانواده 26. سه مولفه بنیادین در سیره اجتماعیِ مومنِ واقعی 27. تک خوری ممنوع 28. اهالی تپه ندبه در کربلا 29. سخن امام با اصحابش در روز عاشورا (بخش اول + بخش دوم) 30. حلقه حُدّاث الحسین(ع) 31. نگاه نیکو و احسن داشتن مومنین به یکدیگر 32. شروط رفاقت 33. مومن گنهکار را دوست بدار اما از عملش تبری بجو(مباحث ادامه این لینک هم حتما دیده شود) 34. پرونده: آیا تفکر اسلام خوارجی، مسئله اصلی حضرت امیر بود یا تفکر اسلام صفینی؟ (نقدی بر کلام استاد پناهیان) 35. استفاده از دین خدا برای پیشبرد اراده غیرخدا 36. مدل حکمرانی بنی امیه و تفاوت آن با مدل حکمرانی علوی(مباحث ادامه این لینک هم حتما دیده شود) 37. علت صلح امام حسن(ع) با معاویه 38. آنگونه باش که خدا خواهد، نه آنگونه که دلت! 39. پاداش یا عذاب مضاعف برای خواص، مسئولین و جایگاه داران 40. علت اختلاف بین هیئت های مذهبی 41. چگونگی تعامل و رابطه اجتماعی مومنین 42. امروز زمانه حسن ظن است یا سو ظن؟ 43. تمام همت شیطان، فقط بچه حزب اللهی هاست! 44. راهی برای درک شیرینی لذت معنوی 45. رشد انسان وابسته به تعامل و تحمل ناملایمات اجتماعی 46. خود و داشته هایت را خرج پیشبرد اراده الهی نکنی، خرج پیشبرد اراده شیطان خواهد شد! 47. نقش عمل در ساخت انسان(فرآیند انحطاط اهل حق) 48. زیارت با معرفت؛ در کلام آیت الله بهجت 49. سه هدف محوری ابلیس برای سقوط انسان 50. پرونده: بررسی لوازم اجتماعیِ بیماریِ اخلاقیِ عُجب (آسیب شناسی طیفی از افراد مذهبی و غیرمذهبی) 51. ماجرای تکفیر و قتل عبدالله بن خباب و زنش، فقط به جرم هم فکر نبودن 52. تبری و بیزاری جستن از یکدیگر در جامعه اسلامی، شیوه خوارج! 53. چگونگی تعامل با فرد گنهکار و خطاکار در جامعه اسلامی 54. پرونده: اصحاب انقلابی و عدم فهم طرح راهبردی امام حسن(ع) در ماجرای صلح با معاویه 55. نوع مواجهه اسلام و پیامبر با سنن جاهلی (سه پیام پشت سر هم) 56. الگویی به نام مُفَضَّل بن عُمَر 57. بدترینِ وزراء، کارگزاران و مشاوران 58. دوستی و دشمنی ناآگاهانه، به خاطر خدا 59. چگونه بدون عمل، نامه اعمال، پُر میشود! 60. خود را در برابر حق، به صبوری وادار! 61. ماجرای امام حسن عسکری و دزدی که خود را شیعه مولا علی میدانست! 62. یکی از مصادیق مهم امروزین دشمنی با اهل بیت که خیلی از ماها گرفتار آنیم... 63. چند کلمه به بهانه 9 ربیع و حواشی آن: الف) چرایی عدم دشنام به مخالفین(سه بخش) ب) نامه مهم امام صادق(ع) به شیعیان کوفه جهت اصلاح رفتارشان ج) طعن به معاویه د) روش و چگونگی تبری و) فهم دقیق مسئله برائت، در نسبت آن با مقوله ولایت ر) بدگویی، تخریب و زدن شیعیانِ برائتیِ جاهل، ممنوع! 64. توجیحات رنگارنگ کفار، برای نپذیرفتن حق 65. فرمان حکومتی امیرالمومنین به حذیفه به عنوان حاکم مدائن 66. کلام راهبردی حضرت امیر، در شناسایی دوستان و دشمنان فردی و اجتماعی 67. امتحان مردم، بواسطه امام و ولیّ جامعه 68. آیاتی از سوره آل عمران، برای امروز ما(در هنگامه سختی ها در نبرد با دشمن) 69. کارکرد عجیب ایثار 70. ده نکته از شهید بهشتی در روش برداشت از قرآن و مقدمات فهم آن 71. حرف کفرآمیز یعنی اینکه بگوییم ای کاش مقاومت، جهاد را آغاز نمیکرد تا این همه شهید نمیداد... 72. جریان «نه به جنگ»، سامری های امت اسلام 73. چرا دشمن بر ما مسلط شد! 74. آفت آسایش 75. استغفار، اولین کارِ پس از پیروزی
76. ایجاد ترس و ارعاب، راهبرد کارآمد باطل و شیطان 77. تفاوت و تفکیک بین نظر امام و تصمیم ایشان 78. جایگاه ارتباطات اجتماعی در تفقه و فهم دین 79. تقوا و بی تفاوت نبودن، شرط بهره مندی از هدایت الهی 80. میل خدا یا میل مردم؟ 81. شاگردان عدالتخواه علی(ع) الف) ابوذر ب) عمار ج) مالک اشتر 82. اصلی ترین کارکرد «امر به معروف و نهی از منکر» 83. راهبرد پیامبر در مقابل شایعه ترور نماینده اش توسط قریش 84. وقتی یک جامعه، تُهی و خالی از روحیه جهاد، مبارزه و شهادت طلبی بشود... 85. عدم پرداخت «حق مردم»، عامل هلاکت حکومت ها 86. مراتب مسئولیت همگانی، نسبت به نبرد با اسرائیل 87. واکنش ما نسبت به موضع فعالانه دشمن چگونه باید باشد؟ 88. معجزه شگفت انگیز زبان تربیتی دین و نقش آن در اصول فقه المعارف 89. نظر امیرالمومنین(ع) درباره سنی یا شیعه بودن امثال حماس و سنوار در میانه جنگ 90. جنگ بد است اما گاهی لازم و ضروری است 91. خطاب خداوند به کسانی که از ترس کساد شدن اقتصاد، دل به جهاد نمیدهند
❇️ علی(ع) و فضائل غیر قابل انکارش 🔹 در (ج42،ص116) به نقل از حارث بن مالک چنین میگوید: وارد شده و نزد رفته و از او پرسیدم درباره علی فضیلتی شنیده ای؟ سعد به وجود پنج ویژگی برای علی(ع) شهادت میدهد و میگوید اگر من یکی از آنها را داشتم، برایم از اینکه در دنیا عمر (ع) را داشته باشم، دوست داشتنی تر بود و بعد شروع به شمردن آن فضیلت ها میکند: 1️⃣ اول آنکه پیامبر خدا را به همراه به سوی مشرکان قریش فرستاد و او یک روز و شب در راه بود تا اینکه به علی(ع) فرمود دنبال ابوبکر برو و سوره را از او بگیر و خودت ابلاغ کن و ابوبکر را نزد من برگردان. وقتی ابوبکر برگشت از پیامبر پرسید ماجرا چیست؟ آیا چیزی درباره من نازل شده؟ حضرت فرموید خیر اما برای ابلاغ مطلبی، یا باید خودم ابلاغ کنم یا کسی که از من باشد[و تو از من نیستی اما علی از من است]. 2️⃣ دوم آنکه با در مسجد مینشستیم تا اینکه یک روز گفته شد از این به بعد غیر از و همه باید از مسجد خارج شوند و ما نعلین کشان از مسجد خارج شدیم. صبح [عموی حضرت] به پیامبر فرمود چرا عموها و یارانت را بیرون کردی و این جوان را در مسجد ساکن کردی؟ حضرت فرمود من شما را بیرون نکردم بلکه این فرمان خداست. 3️⃣ سوم آنکه پیامبر، و را به فرستاد اما کار پیش نرفت تا اینکه فرمود فردا پرچم را به دست کسی میدهم که خدا و پیامبرش را دوست دارد و خدا و پیامبرش نیز او را دوست دارند. روز بعد با اینکه علی چشم درد داشت، با آب دهانش به چشمان او زد و چشم او خوب شد و پرچم را به دست او داد و او پیروز شد. 4️⃣ چهارم آنکه در روز ، پیامبر همه را نگه داشت و دستان علی را بالا برد به طوری که سفیدی زیر بغلش پیدا شد و سه بار گفت: «من کنت مولاه فعلی مولاه» 5️⃣ پنجم آنکه پیامبر سوار بر شترش به قصد جنگ از شهر خارج شد و علی را به همراه خود نبرد. این را دلیل بر ناشایستگی علی و عدم رضایت و توجه پیامبر به او دانستند اما پیامبر همه مردم را جمع کرد و فرمود: یا علی! نسبت تو به من همانند نسبت به است، جز آنکه بعد از من دیگر پیامبری نداریم. 📌 پ.ن: افراد کثیری از صحابه و غیر صحابه ولایت و امامت حضرت امیر(ع) را نپذیرفتند اما شاید به جرئت بتوان گفت با این حال، همه یا عمده آنها منکر فضائل علی(ع) نبودند، چه اینکه در نقل های متعددی این گزارش ها به دست ما رسیده است که می توان درباره آن کتاب ها نوشت. سعدبن ابی وقاص یکی از آن افراد است، کسی که از صحابه پیامبر بود، فرماندهی سپاه اسلام در را به عهده داشت اما در زمان خلافت حضرت در ابتدا با ایشان بیعت نکرد و وقتی هم که بیعت کرد در جنگ های حضرت حاضر نشد و با او همراهی نکرد. پسر او، نیز فرماندهی سپاه دشمن در کربلا را به عهده داشت. اما همین شخصیت نمی تواند منکر فضائل حضرت بشود، چون روز و شب این فضائل را به چشمان خود دیده است، فضائلی که یکی دو تا هم نیستند و بعضی از آنها به تواتر نقل میشده لذا اساسا قابل انکار نبوده اند. یکی از دلایلی که باعث شد این چنین افرادی در عین قبول فضائل حضرت اما امامت و ولایتش را قبول نکنند، آنها بود که در روایات نیز به آن اشاره شده. اگر همین گزارش سعد را به دقت بخوانید، حس حسادت از سر و روی آن می بارد. در نقل دیگری آمده وارد مدینه شد و به سعد گفت چرا ما را در حقمان در برابر باطل یاری نمیکنی اما سعد پاسخ داد از پیامبر شنیدم که می فرمود: «على با حق است و حق با على است، هر جا كه باشد.» معاویه در پاسخ میگوید: هیچگاه نزد من مانند امروز شایسته ملامت نبودی. سعد میگوید چرا؟ معاویه پاسخ میدهد: چون اگر من این سخن را از پیامبر شنیده بودم تا زمان مرگم همواره میشدم. البته معاویه هم حق را درباره علی(ع) می دانست اما چه بسا حسادت او نسبت به حضرت از حسادت سعد بیشتر هم بود. https://eitaa.com/AyatRevayatEjtemai
❇️ خیانت یا تضییع؛ فرقی نمیکند... ▫️راوی میگوید خدمت (ع) بودم كه از وكيلشان حسابرسى مى‌كرد. وكيل پشت سر هم میگفت: به خدا سوگند که خيانت نكردم. ▫️حضرت فرمود: فلانى! براى من «» یا «» كردن تو فرقی نمیکند، بالاخره تو مال مرا نابود کرده ای، چه بواسطه خیانتت و چه بواسطه تضییع(حیف و میل کردن بدون سوء نیت) کردنت. بله اگر خیانت کرده باشی برای تو بدتر است. ▫️بعد حضرت فرمود: (ص) فرمودند: اگر کسی از شما از و روزى خود فرار كند، روزی اش در پی او خواهد بود تا اینکه او را دریابد؛ ▫️همانگونه که اگر كسى از اجل و خويش فرار كند، اجلش در پی او میرود تا اینکه او را دریابد. ▫️كسى كه خيانت كند، از روزى او محاسبه میشود یعنی به مقداری که خیانت کرده از روزی او کم میشود و آن نیز در نامۀ عملش نوشته مى‌شود. 📚 ، ج5، باب النوادر، ح2 📌پ.ن: این حدیث باید جزو و مدیران باشد. اگر کسی قرار است مسئولیتی بپذیرد باید ، و توانایی انجام آن کار را داشته باشد، در غیر این صورت از حیث نتیجه و ضرری که به حکومت و مردم میزند فرقی با خائن نمیکند، چون هر دوی اینها کار را خراب کرده اند، بله به لحاظ شخصی اگر خیانت کرده باشد مجازاتش بیشتر است اما کسی که کوتاهی و اهمال کرده نیز هم ردیف اوست. در روایت دیگری نیز از همین کافی شریف امام صادق(ع) میفرمایند: «ما ابالي ائْتَمَنْتُ خائناً أو مُضَيّعا»(ج5،ص301،ح4) حضرت صریحا میفرماید برای من تفاوتی ندارد کار را بخواهم به خائن بسپارم یا به ناشی و نامتخصص. هر دو کار را خراب میکنند. خدا رحمت کند را که در ج5، ص441و540 ذیل این روایت میگویند این روایت از لحاظ اجتماعی، تربيتی، اقتصادی، تمدنی و... بسیار حائز اهمیت است چرا که توجه به آن میتواند عامل رشد و جامعه باشد و بی توجهی به آن عامل انحطاط و . حال خود دیگر این مسئله را بر مسائل روز تطبیق بدهید و ببینید چه خیانت هایی که عده ای در حق این ملت و انقلاب نکرده اند، نیازی به ذکر نام نیست... https://eitaa.com/AyatRevayatEjtemai
❇️ خود را در معرض رزق و روزی خدا قرار بده... ▫️ نقل میکند به (ع) گفتم: مال و دارایی هایم از دستم رفته، درحالی که نان خورهای فراوانی دارم، چه کنم؟ ▫️حضرت فرمود: وقتی به شهرت رسیدی، مغازه ات را باز کن، بساط خود را پهن کن، ترازویت را آماده کن و خود را در معرض رزق و روزی پروردگارت قرار بده. ▫️ابوعماره وقتی به شهر خود رسید، چیزی که حضرت گفته بود انجام داد اما اطرافیانش از اینکار او تعجب کردند چرا که چیزی برای فروش نداشت. ▫️در میان تعجب همگان، مردی آمد و به ابوعماره گفت کالایی میخواهم، میتوانی برایم تهیه کنی؟ او نیز کالا را به نحو قرضی تهیه کرد و پولش را از خریدار گرفت و نزد خود نگه داشت. ▫️شخص دیگری نیز آمد و همین اتفاق تکرار شد. این چیزی بود که تاجران نیز برهمین اساس عمل میکردند یعنی به نحو قرضی خرید کرده و بعدا پولش را میدادند. ▫️سپس شخصی آمد و به ابوعماره گفت: باری از کتان دارم، بیا و این بار را از من بخر و یک سال بعد پولش را بده. ابوعماره نیز این بار را با همین شرط خریداری کرد. ▫️سپس یکی از بازاریان نزد ابوعماره آمد و بار کتان را دید و به او گفت: نیمی از این بار را نقدا از تو خریدارم. ابوعماره نیز نصف بار را نقدا به او فروخت. ▫️راوی میگوید ابوعماره با پولی که دستش آمده بود ابتدا مقدار کمی و بعدا بیشتر، جنس می آورد و میفروخت و همین قضیه آنقدر تکرار شد تا اینکه او شد و یافت و تبدیل به یک شخص شناخته شده و شد. 📚، ج5، ص304، ح3 ➕: «تَعَرَّضْ لِرِزْقِ رَبِّك‏» 📌پ.ن: به نظر شما آیا امروز هم میشود اینگونه از صفر شروع کرد و گلیم خود را از آب کشید بلکه به جایی خوب رسید؟ یا اینکه این روش فقط برای همان عصر بود و امروزه دیگر جواب نمیدهد؟ https://eitaa.com/AyatRevayatEjtemai
❇️ نظر اسلام درباره تعامل با کسی که هم عقیده ما نیست 🌱 مرحوم در شریف ج2ص43 ذیل روایتی میگوید: خادم امام صادق(ع) نقل میکنه پیش حضرت بودیم که سخن از گروهی به میان آمد. من گفتم آقا جان، ما از اینها میجوییم چرا که آنها به آنچه ما عقیده داریم، عقیده ندارند. 🌱 حضرت فرمود: آنها ما را دوست دارند، چرا از آنها بیزاری میجویید؟ فقط به خاطر همینکه هم عقیده شما نیستند؟ خادم ایشان میگوید بله. حضرت میگوید خب ما هم عقایدی داریم که شما ندارید، پس حالا باید از شما بیزاری بجوییم؟ 🌱 خادم میگوید: خیر. بعد حضرت میگوید نزد خدا نیز حقایقی است که ما آن ها را نداریم، خب حالا خدا باید ما را دور بیاندازد؟ خادم میگوید خیر و بعد میگوید خب دیگه این مشی رو ترک میکنیم. 🌱 بعد حضرت به خادم میگوید: آنها را دوست بداريد و از آنها بيزارى مجوئيد، چرا که برخى از مسلمين يك سهم و برخى دو سهم و برخى سه سهم و برخى چهار سهم و برخى پنج سهم و برخى شش سهم و برخى هفت سهم از ايمان را دارند. 🌱 بعد حضرت میگوید سزاوار نيست از کسی که صاحب یک سهم است، توقع کسی را داشته باشیم که صاحب دو سهم است و... یعنی باید از هر شخص به اندازه و طاقت خودش توقع داشت، نه بیشتر. 🌱 بعد حضرت مثال نصرانی ای را میزند که تازه مسلمان شده بود و همسایه مسلمان او، از صبح تا شب او را به عبادت میگیرد درحالی که او چنین ظرفیتی نداشته و عملا از روز دوم دوباره از اسلام به مسیحیت برمیگردد. ➕کلید واژه: «إِنَّا نَبْرَأُ مِنْهُمْ إِنَّهُمْ لَا يَقُولُونَ مَا نَقُولُ» 📌پ.ن: خیلی وقت ها ما نیز دچار همین هستیم. همینکه فلانی هم عقیده ما نیست، کلا دور او را خط میکشیم و کل ارتباطات مان با او را قطع میکنیم. حضرت اساسا به دنبال پیدا کردن برای است. اتفاقا باید با آنها داشت. قرار نیست به صرف هم عقیده نبودن، قطع ارتباط کنیم. نزدیک است، از این فرصت باید نهایت استفاده را کرد، تا میتوانیم در جمع ها با ، را به دیگران نشان دهیم. باید راه مناسبش را پیدا کنیم. قرار نیست به این بهانه که فلانی هم عقیده من نیست، فلانی مناسب نیست، فلانی به دولت و رهبری نقد دارد، فلانی اینگونه هست و آنگونه نیست، ارتباط موثر با او را کنار بگذاریم. باید به دنبال پیدا کردن نقاط مشترک بود. https://eitaa.com/AyatRevayatEjtemai