eitaa logo
آیات و روایات اجتماعی
1.2هزار دنبال‌کننده
74 عکس
10 ویدیو
0 فایل
آیات و روایات با رویکرد اجتماعی ارتباط با بنده/سوالات، اشکالات و نقدها: @Hagh110110 گلچینی از فهرست مطالب کانال: https://eitaa.com/AyatRevayatEjtemai/72
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 نامه مهم امام صادق(ع) به شیعیان کوفه جهت اصلاح رفتارشان 🔰 در كتاب ذیل ماجرای مفصلی که خواندنی است، نقل میکند: ، پيشواي اهل سنت، نزد (ع) آمد و گفت: ▪️«گروهي از شيعيان از ، به شدت و اعلام مي كنند و مدعي هستند كه شما چنين توصيه اي به آنان كرده ايد و تصور مردم کوفه نیز چنین است.» (إِنَّ عِنْدَنَا قَوْماً بِالْكُوفَةِ يَزْعُمُونَ أَنَّكَ تَأْمُرُهُمْ بِالْبَرَاءَةِ مِنْ فُلَانٍ وَ فُلَانٍ وَ فُلَان‏) ▪️امام صادق(ع) فرمودند: «واي بر تو! من چنين چيزي نگفته ام». ابوحنيفه گفت: «اما آنها بسيار براي اين كار اهميت قائلند!» حضرت فرمودند: «خب از من چه انتظار داري؟» ▪️ابوحنيفه گفت: «اگر نامه ای برايشان بنويسيد و آنها را از این کار نهی کنید و من به آنان برسانم، آنها از اين كار دست بر مي دارند.» ▪️اما حضرت به دلایلی نپذیرفتند که چنین نامه ای بنویسند و به دست ابوحنیفه بدهند تا به دست آنها برساند لذا به او گفتند که این روش جواب نمیدهد و آنها این سخن من را که تو میخواهی به دست آنها برسانی نمیپذیرند. (مطالعه تفصیل این روایت جالب) ▪️ولی از آنجا كه حضرت، از مشی آن عده شیعه در کوفه که تصريح به سنت داشتند، و ناراحت بود لذا شخصاً نامه ای به آنها نوشت و در آن توصیه های فراوانی به شیعیان کردند که در نقل کرده است. ▪️از جمله اينكه بايد با اهل سنت كرده و از تظاهر به خودداري كنند، چراکه چنين رفتارهای ناشايستي جز اينكه طرف مقابل را به مقابله به مثل وادار كند، سودي نخواهد داشت. ▪️حضرت به شیعیان امر کرد که این نامه را به یکدیگر و در آن و کرده و به آن عمل کنند. لذا از آن پس، شيعيان آن نامه را در منزل خویش قرار مي دادند و بعد از نماز مي خواندند و تلاش مي كردند به آن پايبند باشند. (أَمَرَهُمْ بِمُدَارَسَتِهَا وَ النَّظَرِ فِيهَا وَ تَعَاهُدِهَا وَ الْعَمَلِ بِهَا فَكَانُوا يَضَعُونَهَا فِي مَسَاجِدِ بُيُوتِهِمْ فَإِذَا فَرَغُوا مِنَ الصَّلَاةِ نَظَرُوا فِيهَا) (مطالعه تفصیل این نامه حضرت به شیعیان) 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
💠 طعن به معاویه 🔰 به ، يكي از امام زمان(عج)، خبر رسید که فلان دربان شما به لعنت و دشنام میدهد. حسین بن روح پس از اطلاع از این ماجرا، او را از کار، برکنار کرد. (بَلَغَ الشَّيْخَ أَبَا الْقَاسِمِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ أَنَّ بَوَّاباً كَانَ لَهُ عَلَى الْبَابِ الْأَوَّلِ قَدْ لَعَنَ مُعَاوِيَةَ وَ شَتَمَهُ فَأَمَرَ بِطَرْدِهِ وَ صَرَفَهُ عَنْ خِدْمَتِهِ) 🔺آن شخص پس از بیکاری، بارها و اصرار میکرد که او را سر کارش بازگردانند اما ایشان نپذیرفت، تا اینکه بعدا یکی از بستگان حسین بن روح، او را استخدام کرد. (فَبَقِيَ مُدَّةً طَوِيلَةً يَسْأَلُ فِي أَمْرِهِ فَلَا وَ اللَّهِ مَا رَدَّهُ إِلَى خِدْمَتِهِ وَ أَخَذَهُ بَعْضُ الْآهِلَة) 🔺ايشان معتقد بودند كه شيعيان بايد حتي نسبت به حساسيت اقلیتی از اهل سنت كه براي معاويه جايگاه و احترام قائل هستند، نیز توجه داشت و نبايد تظاهر به بی احترامي به عقايد اهل سنت کرد. 🔺 در ابتدای انقلاب نیز ماجرایی شبیه به همین را نسبت به نقل میکنند که توجه به آن جالب است: ▪️« یک‌‌‌وقت در اوایل انقلاب در سخنرانیهایشان از به صورت اسم می‌‌‌آورند. شما می‌‌‌دانید که من مدتی را در بودم و با خیلی از علمای آنجا دوست نزدیک هستم. مردم و علمای سنی آن منطقه، معاویه را می‌‌‌دانند. ▪️به امام عرض کردم که در طرف شرق کشورمان، چند صد میلیون نفر معاویه را محترم می‌‌‌شمارند و او را می‌‌‌دانند البته بحق یا به‌‌‌ناحق آن، مربوط به جلسه‌‌‌ی بحث است یعنی مسلمانان ، ، و اغلب سنی ؛ این‌‌‌ها معاویه را محترم می‌‌‌شمارند. ▪️امام گفتند عجب، من نمی‌‌‌دانستم! من بعد از آن در طول این ده، یازده سال یک جمله‌‌‌ی از امام راجع به نشنیدم.» [بیانات در دیدار اعضای گروه معارف صدا و سیما، 13/12/1370] 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
💠 روش و چگونگی تبری 🔰 به نظر میرسد در ، لحاظ نکته مهم و محوری است. اینکه ، در جامعه ای که عقاید مختلفی کنار یکدیگر زندگی میکنند، چه چیزی میتواند باشد. 🔺لذا یکی از روش هایی محوری در اصل تبری که از روایات فهمیده میشود، مسئله «» است. ضرورتی ندارد حتما همراه با نام و به صورت صریح ذکر بشود. این یک مشی کلی نسبت به چنین جوامعی است. 🔺 در کافی از (ع) نقل میکند: پيامبر(ص) براى ديدن سان از سواران بيرون شد و به قبر از سران مشرکین رسید. گفت: خداوند لعنت كند صاحب اين قبر را، پس به خدا كه او مانعى بود در راه خدا، و پيامبر را تكذيب میكرد. 🔺 پسر ابو أحيحه که مسلمان شده بود، خشمگین شد و گفت: بلكه خداوند (پدر ابوبکر) را لعنت كرد كه به خدا نه ميهمان ‏نواز بود و نه دشمن ستيز، پس خداوند هر كدام از اين دو كه در ميان افراد خود، خوارتر بودند، لعنت كند. 🔺(ص) فرمود: هنگامى كه شما از لعن و بدگویی میکنید، سخن بگوييد و به صورت خاص، نام افراد را نبرید تا مثلا اگر فرزندش آنجاست به خشم آید. (إِذَا أَنْتُمْ تَنَاوَلْتُمُ الْمُشْرِكِينَ فَعُمُّوا وَ لَا تَخُصُّوا فَيَغْضَبَ وُلْدُه‏) 🔺لذا چه بسا از این مشی حضرت و دیگر موارد مشابه آن، استخراج یک کرد، خصوصا ناظر به جوامعی که دارای افکار مختلف و متعارضی هستند. در واقع به صورت كلي، لعن افراد با ذكر نام، حتي نسبت به مشركان، اگر موجب و كدورت ميان مسلمانان شود، جایز نيست و بايد از آن پرهيز شود. 🔺بنابراین به عنوان يك مصداق، آنچه پس از عصر در برخي از محافل تحت عنوان «» رواج يافت، امري غيرديني و برخلاف سيره پيامبر(ص) و اهل بيت(ع) بوده است. لذا بسياري از شيعه، به صراحت آن را خرافي و حرام اعلام كرده اند. 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
💠 فهم دقیق مسئله برائت، در نسبت آن با مقوله ولایت ✍️ علی‌رضا ملااحمدی 1️⃣ «برائت» فرع بر «ولایت» است. ما پس از آنکه در دایره‌ی ولایتِ امام قرار گرفتیم، از آن‌کسی‌که به حریمِ ولایت تعدّی کرده و میخواهد رشته‌ی ولایت را پاره کند، تبرّی می‌جوییم. 2️⃣ این برائت البته قبل از همه، امری قلبی بوده و سپس در زبان است که به جریان می‌افتد. اما بیش از این‌دو، در صورتی منشأ اثر است که در صحنه‌ی عمل و حیات انسان به جریان بیفتد. برائتی که وارد صحنه‌ی زندگی نشود، یا سقیفه را ثمر می‌دهد یا خوارج را و یا عاشورا را...! 3️⃣ «تبرّی» اگر نقطه‌زن نباشد، ثمربخش نخواهد بود. یعنی باید در تقابل با جریانی باشد که دقیقاً مرکز ولایت را هدف گرفته است. معیار واحد است و مصادیق متعدّد: آن مصداقی که در ماجرای سقیفه مرکزیّتِ ولایت را هدف گرفته بود، متفاوت بود با مصداقی که در فتنه‌ی خوارج هدف گرفته بود. این‌دو متفاوت بودند با مصداقی که در صحنه‌ی عاشورا ولایت را هدف گرفته بود و نقطه‌ی هدف‌گیرنده‌ی ولایت در این‌سه متفاوت است با جبهه‌ی متخاصم در ماجرای ولایتعهدیِ امام رضا علیه‌السلام... 🔺 خلاصه اینکه به‌تبعِ تحوّلات سیاسیِ زمانه، مهاجم به مرکزیّت ولایت در زمان هر یک از امامان علیهم‌السلام، متفاوت است با زمانه‌ی دیگری؛ و در هر زمانه باید دقیقاً معطوف باشد به نقطه‌ی مهاجم؛ در غیراینصورت أبتر است و بی‌حاصل و کبریتِ بی‌خطر! 4️⃣ در زمانه‌ی غیبت نقطه‌ی اصلیِ تهاجم به مرکزیّت ولایت کجاست تا ما در مقام آن‌را هدف بگیریم؟ پاسخ به این سؤال متوقف بر پاسخ به این پرسش است که «مرکزیّت ولایت در دورانِ غیبت کجاست؟» تا وقتیکه این را نفهمیم، نقطه‌ی مهاجم را هم نمیتوانیم تشخیص دهیم و بالتبع تبرّی‌مان هم بی‌حاصل و ابتر است. 5️⃣ به دلیل همه‌ی آنچه که در فلسفه‌ی امامت تشریح شده، نمیتوان ادّعا کرد که ولایتِ اجتماعی و سیاسی امام عصر علیه‌السلام در زمانه‌ی غیبت تعطیل شده! پس مسلّماً همچون دوران امامت، در هر زمانه‌ای از دوران غیبت هم مرکزیّت ولایت مصداق متفاوتی از زمان‌های دیگر داشته و لذا مهاجم به آن هم متفاوت با زمان دیگری خواهد بود. 🔹 سوال اینست که مرکزیّت ولایت کجاست تا به‌تبعِ آن نقطه‌ی مهاجم به این مرکز را بشناسیم و هدف بگیریمش؟ تردیدی نیست که در جهان امروز، فقط و فقط این است که هویّت خودش را ذیل پرچم ولایتِ حضرت حجّت صلواةالله‌علیه تعریف کرده و فلسفه‌ی وجودی خودش را زمینه‌سازی برای ظهور حضرتش می‌داند. 6️⃣ تبرّی از شخص و جریانی که ۱۴ قرن قبل به حریم ولایت تعدّی کرده، البته که واجب و لازم است و بخشی از هویّت ایمانیِ ما را تشکیل میدهد؛ امّا قطعاً برای امروزِ ولایت، در اولویّت قرار ندارد. یعنی اگر اکتفا شود به آن و امتدادی در امروزِ انقلاب اسلامی پیدا نکند، أبتر و بی‌حاصل است و کبریتِ بی‌خطر! 🔻 چنین برائتی، هیچگاه نسبت به آن جریانی که امروز مرکز تشیّع جهان را هدف گرفته و کمر به نابودی‌اش بسته «تهدید» محسوب نمی‌شود؛ و بهمین دلیل میگویم کبریت بی‌خطر! 🚫 بنابراین چه‌بسا «اکتفا کردن» به این سطح از تبرّی (که میتواند به‌مثابه یک مخدّر عمل کند) حتی تکمیل‌کننده‌ی پازلِ مهاجمِ امروزی به مرکزیّت ولایت امام عصر علیه‌السلام باشد و به ضدّ خودش بدل شود! @Maktabkhaaneh 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
💠 توجیحات رنگارنگ کفار، برای نپذیرفتن حق ➕ترجمه: ▫️(68) آيا آنها در اين گفتار و نکرده و نينديشيدند؟ يا اينكه اکنون چيزى براى آنان آمده، كه قبلا براى نيامده است؟! ▫️(69) يا اينكه پيامبرشان را نشناختند و از سوابق او آگاه نيستند و از اين رو او را می‏كنند؟! ▫️(70) يا می‏گويند او است؟! ولى او را براى آنان آورده؛ امّا بيشترشان از پذیرش حق، دارند. ▫️(71) اگر حق، از هاى آنها پيروى كند، آسمانها و زمين و همه كسانى كه در آنها هستند، می‏شوند! ولى ما قرآنى به آنها داديم كه مايه (و عزّت و شرف) براى آنهاست، امّا آنان از (آنچه مايه) يادآوريشان (است)، رويگردانند! ▫️(72) يا اينكه تو از آنها و هزينه ‏اى در برابر دعوتت می‏خواهى؟ با اينكه مزد پروردگارت بهتر، و او است! 🔺اين آيات شریفه(مومنون: 68 تا 72) به مسئله علل و برای نپذیرفتن حق در برابر اشاره میکند. 🔺چیزی که شاید اگر در آن تأمل و کنیم، همین امروز هم خیلی از ما گرفتار آنها هستیم و به همان علل و بهانه ها، از پذیرفتن حق، سر باز میزنیم. 🔺در ادامه قرآن کریم به پنج علت، بهانه و توجیه، اشاره میکند: 👇👇👇👇 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
آیات و روایات اجتماعی
💠 توجیحات رنگارنگ کفار، برای نپذیرفتن حق ➕ترجمه: ▫️(68) آيا آنها در اين گفتار #تفکر و #تدبر نکرده
1️⃣ تدبر و تفکر نکردن(أَ فَلَمْ يَدَّبَّرُوا الْقَوْلَ): نخستين عامل بدبختى انسان، ، انديشه و است. چه بسا ، مهمترین عامل در پذیرش حق باشد. 2️⃣ نو و جدید بودن مطالب پیامبر درحالیکه برای نیاکان ما چنین مطالبی نیامده بود(أَمْ جاءَهُمْ ما لَمْ يَأْتِ آباءَهُمُ الْأَوَّلِينَ): در گام دوم، کفار، بهانه میکنند که پیامبر مطالبی آورده که قبلا ما نیاورده بودند، لذا اگر اين مطالب پیامبر، حق بود، چرا خداوند كه به همه انسانها نظر لطف و مرحمت دارد، براى گذشتگان چنین چیزی نفرستاد؟ روشن است که چنین بهانه ای غلط است چرا که اصول یعنی توحید، معاد و... همان اصول بود و حرف جدیدی که پیامبر بخواهد از جیب خود تولید کرده باشد، نبود. 3️⃣ عدم شناخت پیامبر(أَمْ لَمْ يَعْرِفُوا رَسُولَهُمْ فَهُمْ لَهُ مُنْكِرُونَ): بهانه سوم، عدم شناخت پیامبر بود. عده ای میخواستند با زیر سوال بردن و اینکه معلوم نیست او چیست، مطالب او را زیر سوال ببرند. درحالیکه همه آنها پیامبر و خانواده و قبیله اش را پیش از بعثتش کاملا میشناختند و او در بین مردم، به «» معروف بود. لذا او، هیچ جوره ممکن نبود. 4️⃣ استفاده از برچسب دیوانه و مجنون بودن(أَمْ يَقُولُونَ بِهِ جِنَّةٌ): در گام بعد، کفار شروع کردند به استفاده از . اینکه حرف های پیامبر با و سنت های جاهلی و محیط همخوانی ندارد لذا این ، دلیل بر جنون اوست. در واقع این دست حرف ها، خلاف عقل و منطق است. لذا برای اینکه حرف های او را زیر سوال ببرند، او را متهم به جنون و کردند. قرآن بلافاصله در نفی بهانه جویی کفار، تاکید میکند، پیامبر برای آنها را آورده که ریشه آن، و منطق است(بَلْ جاءَهُمْ بِالْحَقِّ). اما مشکل اکثر کفار این است که اساسا در پذیرش حق، دارند، نمیخواهند حق را بپذیرند، لذا شروع به تولید و میکنند.(وَ أَكْثَرُهُمْ لِلْحَقِ‏ كارِهُونَ) لذا برای اینکه بخواهند حرف برخواسته از خود را منطقی نشان دهند، شروع به و روپوش های زیبا درباره آن میکنند. اساسا انسان هرگاه براساس خود به نتیجه ای رسید، برای توجیه آن، هرکاری میکند تا سخن حق و را نپذیرد، چون هماهنگ با شهواتش نیست. به همین جهت از برچسب استفاده کردند. این درحالى است كه هيچ لزومى در تبعیت حق از نیست. اگر حق میخواست از تمایلات مردم پیروی کند، آنگاه آسمان و زمین و هرآنچه در آنهاست، تباه میشد(وَ لَوِ اتَّبَعَ الْحَقُّ أَهْواءَهُمْ لَفَسَدَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ وَ مَنْ فِيهِنَّ). چراکه هوى و هوس هاى مردم، و ضابطه ‏اى ندارد، گاهی به سمت خوبی هاست و گاهی به سمت زشتی ها. در ادامه خداوند تاکید میکند ما به آنها یک معیار و دادیم که برپایه بنیان شده و برای آنها مایه و است اما آنها چون گرفتار شهوات خود هستند، از آن رویگردانند(بَلْ أَتَيْناهُمْ بِذِكْرِهِمْ فَهُمْ عَنْ ذِكْرِهِمْ مُعْرِضُونَ). 5️⃣ گرفتن پول و دستمزد از مردم، دربرابر دعوت به حق (أَمْ تَسْأَلُهُمْ خَرْجاً فَخَراجُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَ هُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ): بدون شك اگر يك و روحانى در مقابل دعوتش به حق، از مردم تقاضاى و كند، علاوه بر اينكه بهانه ‏اى به دست بهانه ‏جويان می‏دهد كه به خاطر نداشتن امكانات مالى از او دور شوند، آنها را متهم می‏سازد كه دعوت به سوى حق را دكانى براى جلب قرار داده اند. لذا پیامبر جلو این بهانه کفار را نیز گرفت و تاکید کرد، در مقابل این دعوت به حق، هیچ مزدی از شما نمیخواهم بلکه روزی دهنده، فقط خداست. قرآن کریم، با ذکر این بهانه ها، روشن می‏سازد كه اين كوردلان، تسليم حق نيستند و عذرهايى كه براى توجيه مخالفت خود ذكر می‏كنند، صرفا بهانه ‏هاى بى اساسى بيش نيستند. 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
💠 فرمان حکومتی امیرالمومنین به حذیفه به عنوان حاکم مدائن 🔺ارشاد القلوب نقل میکند: در اواخر حکومتش، را به عنوان والی انتخاب کرد اما موجب اذیت و گرفتاری اهالی آنجا شد و با آنها کرد لذا مردمان آنجا از او کردند و به همین جهت عثمان او را عزل و ، از نزدیک ترین اصحاب حضرت امیر را والی آنجا قرار داد تا کمی التهابات جامعه بخوابد. 🔺پس از مدتی، این ماجرا ختم به کشته شدن عثمان توسط مردمان معترض شد و مردم با حضرت امیر بیعت کرده و ایشان نیز حکم حذیفه برای مدائن را مجدد امضا کردند و در نامه ای خطاب به ایشان، صادر کردند که در ادامه برخی از موارد آن می آید:👇👇 ▫️از آنان كه مورد تو هستند و از و شان راضی هستی، هرکس که دوست داری را دور و بر خودت جمع کن و از آنها در کارهایت کمک بخواه، چرا که اين برای تو و مولایت آفرین تر است و برای دشمنت خوارکننده تر. (فَاجْمَعْ إِلَيْكَ ثِقَاتِكَ وَ مَنْ أَحْبَبْتَ مِمَّنْ تَرْضَى دِينَهُ وَ أَمَانَتَهُ وَ اسْتَعِنْ بِهِمْ عَلَى أَعْمَالِكَ فَإِنَّ ذَلِكَ أَعَزُّ لَكَ وَ لِوَلِيِّكَ وَ أَكْبَتُ لِعَدُوِّك‏) ▫️و من تو را به فرمان ميدهم و اطاعت الله در و و تو را از مجازات خداوند ميترسانم، در نهان و آشكار و به تو سفارش ميكنم که با با احسان و نیکی رفتار کنی و نسبت به و ستیزه کنندگان سخت بگیری. (إِنِّي آمُرُكَ بِتَقْوَى اللَّهِ وَ طَاعَتِهِ فِي السِّرِّ وَ الْعَلَانِيَةِ وَ أُحَذِّرُكَ عِقَابَهُ فِي الْمَغِيبِ وَ الْمَشْهَدِ وَ أَتَقَدَّمُ إِلَيْكَ بِالْإِحْسَانِ إِلَى الْمُحْسِنِ وَ الشِّدَّةِ عَلَى الْمُعَانِد) ▫️به تو فرمان میدهم که در ات، با و رفتار کنی و در تعامل با مردم هم بگیر و هم را رعایت کن، چرا که تو نسبت به آن، هستی و خواهی شد. همچنین تو را امر میکنم به ورزیدن با مظلومان و نسبت به مردم. و نیز تا آنجا که میتوانی با مردم به و حَسَن تعامل کن. (آمُرُكَ بِالرِّفْقِ فِي أُمُورِكَ وَ اللِّينِ وَ الْعَدْلِ عَلَى رَعِيَّتِكَ فَإِنَّكَ مَسْئُولٌ عَنْ ذَلِكَ وَ إِنْصَافِ الْمَظْلُومِ وَ الْعَفْوِ عَنِ النَّاسِ وَ حُسْنِ السِّيرَةِ مَا اسْتَطَعْتَ) ▫️تو را فرمان میدهم که را بگیری اما مبتنی بر و . نه بیشتر از آنچه که معین کرده ام، از مردم بگیر و نه چیزی از آن فروگذار بلکه همه اش را بگیر. و در شیوه مالیات، از پیش خودت ایجاد نکن. سپس هرچه از مالیات جمع شد، به صورت مساوی و در میان پخش کن. (آمُرُكَ أَنْ تَجْبِيَ خَرَاجَ الْأَرَضِينَ عَلَى الْحَقِّ وَ النَّصَفَةِ وَ لَا تَتَجَاوَزْ مَا قَدِمْتُ بِهِ إِلَيْكَ وَ لَا تَدَعْ مِنْهُ شَيْئاً وَ لَا تَبْتَدِعْ فِيهِ أَمْراً ثُمَّ اقْسِمْهُ بَيْنَ أَهْلِهِ بِالسَّوِيَّةِ وَ الْعَدْل‏) ▫️در برابر مردم، و فروتن باش و در مجلس خود، همه را برابر ببین و در ، خویشاوند و بیگانه و دور و نزدیک برای تو یکسان باشد یعنی به ها نده. (وَ اخْفِضْ لِرَعِيَّتِكَ جَنَاحَكَ وَ وَاسِ بَيْنَهُمْ فِي مَجْلِسِكَ وَ لْيَكُنِ الْقَرِيبُ وَ الْبَعِيدُ عِنْدَكَ فِي الْحَقِّ سَوَاءً‏) ▫️میان مردم، به داوری کن و را در بین آنها اقامه کن و از تبعیت نکن. در راه خدا و اجرای احکام او، از و ملامت هیچکس ، چرا که خدا با پرهیزکاران و نیکوکاران است. (وَ احْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَ أَقِمْ فِيهِمْ بِالْقِسْطِ وَ لا تَتَّبِعِ الْهَوى وَ لَا تَخَفْ فِي اللَّهِ لَوْمَةَ لَائِمٍ فـ«إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِينَ اتَّقَوْا وَ الَّذِينَ هُمْ مُحْسِنُونَ») 🔺در ادامه حضرت تاکید میکنند، نامه دیگری هم برای تو فرستاده ام تا آن را بر مردم منطقه‌ات بخوانى، تا نظر ما را درباره خود و همه مسلمانان بدانند. پس آنان را حاضر كن و آن را براى آنان بخوان و براى ما از كوچك و بزرگشان بگير. 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
آیات و روایات اجتماعی
💠 فرمان حکومتی امیرالمومنین به حذیفه به عنوان حاکم مدائن 🔺ارشاد القلوب نقل میکند: #عثمان در اواخر ح
🔸بعد از این ماجرا، مردم را جمع کرد و نامه حضرت امیر را برای مردم خواند و بعد از آن مفصل از ایشان برای مردم گفت و در انتها نیز از مردم برای حضرت گرفت. 🔸پس از بیعت، یک نزد حذیفه آمد و اظهار شگفتی کرد و گفت شما گفتی حق با علی(ع) است و نسبت به کنایه ای داشتی اما خب چرا الان چنین حرف هایی میزنید؟ چون شما خود شاهد این ماجراها بوده اید، پس برای ما بیشتر از این توضیح دهید. 🔸انگار این جوان، تازه داشت برخی حقائق را درک میکرد و نیمچه گلایه ای از امثال حذیفه داشت که چرا زودتر از این حرف ها نزده اند. 🔸جوان گفت اگر واقعاً حق با علی(ع) است، پس چرا مردم مدینه کاری نکردند؟ یعنی همه آنها خطا کردند؟ در ادامه حذیفه شروع کرد و مفصل این ماجراها را برا او تبیین کرد. 🔸این جوان که دلش پاک بود، بعد از توضیحات حذیفه، شیفتۀ امیرالمؤمنین(ع) شد و به لشکر حضرت امیر ملحق شد و در جنگ ، جزو اولین افرادی بود که شد. ➕مطالعه تفصیل روایت .
💠 مومن گنهکار را دوست بدار اما از عملش تبری بجو 🔺راوی به (ع) میگه: من یکی از و محبان شما را میشناسم که است، شراب میخورد و گناهان زشتی مرتکب میشود میتونیم از او بجوییم و طردش کنیم؟ 🔺حضرت در پاسخ می فرمایند: از فعل و کارش تبری بجویید اما از خودش خیر، بلکه خودش رو دوست بدارید ولی نسبت به عملش ابراز ناراحتی بکنید. 🔺راوی میگه: میتونیم اون رو و بنامیم؟ حضرت میگه: خیر، حق چنین کاری ندارید. بعد حضرت میگه: فاسق و فاجر، کسی است که کافر و منکر ما و دشمن دوستان ماست. 🔺بعد حضرت میگویند: خداوند اِبا دارد که دوست ما، فاسق و فاجر باشد و اینگونه نامیده شود، هرچند عملش، عمل درستی نباشد. 🔺اما شما به چنین شخصی بگویید: درحالی که شخص مومنی است؛ بگویید: درحالی که دارای روح و روان پاکیزه ای است. ➕: «أَحِبُّوهُ وَ أَبْغِضُوا عَمَلَه‏» 📌پ.ن: به نظرتون آیا ما به این روایت عمل میکنیم؟ بچه مذهبی ها و حزب اللهی ها به این روایت عمل میکنند؟ چقدر از این جور آدم ها دور و ور ما هستند اما نگاه ما به اونها دقیقا چجوریه؟ همینجوری که حضرت میفرمایند؟ شاید لازم باشه توی تعامل و نوع نگاه مون به اطرافیان، تجدید نظر کنیم. و چقدر جامعه امروز ما محتاج اینگونه دستورات اهل بیت است... 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
💠 کلام راهبردی حضرت امیر، در شناسایی دوستان و دشمنان 🔺امام على(ع) [نهج البلاغه:حکمت295]: دوستانت سه گونه‌اند و دشمنانت نيز سه گونه. 🔸امّا عبارت‌اند از: 1️⃣دوستت 2️⃣ دوستِ دوستت 3️⃣ دشمنِ دشمنت 🔸 نيز عبارت‌اند از: 1️⃣ دشمنت 2️⃣ دشمنِ دوستت 3️⃣ دوستِ دشمنت 📌پ.ن: به نظرم روایت گویای گویاست. اینکه آیا برادر ماست؟ اینکه آیا و را باید دوست خود دانست یا دشمن خود؟ چرا رهبر انقلاب در دهه نود تاکید کردند سیاست جمهوری اسلامی باید با کشورهایی مثل چین و روسیه باشد؟ شاید این روایت راهبردی حضرت امیر، گویای خیلی نکات باشد. 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 امتحان مردم، بواسطه امام و ولیّ جامعه 🔺انسان در زندگی به موارد متعددی میشود. اساسا انسان، به بالا و پایین های زندگی، باید نگاه امتحان و آزمایش باشد. 🔺شاید بتوان گفت مهمترین و سخت ترین ، و امامت باشد. ▫️در میخوانیم شما همان دری هستید که مردم در ورود به آن، آزمایش میشوند. یعنی بواسطه امام، مردم امتحان میشوند. (وَ الْبَابُ الْمُبْتَلَى بِهِ النَّاس‏) ▫️در نیز شبیه همین عبارت آمده است: «الْبَابُ الْمُمْتَحَنُ بِهِ النَّاس‏» 🔺حضرت امیر، پس از بازگشت از ، در خطبه ای فرمودند: «من محل امتحان و ابتلاء شما هستم؛ به واسطۀ من، شناخته می‌شوند و به واسطۀ من، امتحان شده و رشد می‌کنند.» (َ وَ قَدْ جُعِلْتُ مِحْنَتَكُمْ بِبُغْضِي يُعْرَفُ الْمُنَافِقُونَ وَ بِمَحَبَّتِي امْتَحَنَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِين‏) 🔺 در در روایتی نقل میکند: حضرت امیر هفت روز بعد از رحلت پیامبر در خطبه ای خطاب به مردم گفتند: خداوند بواسطه من، بندگان خودش را امتحان میکند. (إِنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع خَطَبَ النَّاسَ بِالْمَدِينَةِ بَعْدَ سَبْعَةِ أَيَّامٍ مِنْ وَفَاةِ رَسُولِ اللَّهِ... فَإِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ اسْمُهُ امْتَحَنَ بِي عِبَادَه‏) 🔺در واقع حضرت میخواهند به افرادی پاسخ بدهند که میگفتند اگر حق با علی(ع) بود، پس چرا همان روز اول و بلافاصله بعد از رحلت پیامبر برای خلافت جلو نیامد و به سراغ غسل و رفت؟ که اینجا حضرت در پاسخ به آنها میفرمایند: اگر من بلافاصله جلو می‌آمدم، پس مردم چگونه می‌شدند؟ 🔺 در نقلی از میگوید: برخی جنیان به سیدشهدا(ع) گفتند: به سمت کوفه نروید. حضرت در پاسخ گفتند: اگر من در وطن خود بمانم و به آنجا نروم، پس اين مردم نگونسار چگونه بواسطه من، بشوند؟ (فَإِذَا أَقَمْتُ فِی مَکَانِی فَبِمَا یُمْتَحَنُ هَذَا الْخَلْقُ الْمَتْعُوسُ وَ بِمَا ذَا یُخْتَبَرُونَ) 🔺در ادامه نیز حضرت به آیه 42 سوره اعراف اشاره میکنند که: «لِّيَهْلِكَ مَنْ هَلَكَ عَن بَيِّنَةٍ وَ يَحْيىَ‏ مَنْ حَىَّ عَن بَيِّنَة» یعنی این حرکت من، شاخص و ملاکی میشود بر اینکه هر کس خواست بشود، با حجت و هلاک شود و هر کس هم به دنبال بود، از روی دلیل، و آگاهی این راه را انتخاب کند. 🔺چه بسا بتوان گفت: اگر کسی در این امتحان مهم و محوری پیروز شد، خدا در امتحانات دیگر نیز دست او را می‌گیرد و اگر کسی در این امتحانات موفق نشد، خدا در امتحانات دیگر نیز برای او ارزش قائل نخواهد شد. 🔺نکته مهم آن است که این امتحان، امروز نیز وجود دارد. مهمترین مسئله در هر عصر، تلاش برای پیشبرد پروژه و است. اولا آن را بشناسیم و ثانیا در پیشبرد آن تلاش کنیم. امروز ما، چیزی غیر از این نیست. ▪️به نظر شما، جامعه چیست؟ 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 بدگویی، تخریب و زدن شیعیانِ برائتیِ جاهل، ممنوع 🔺 نقل میکند: با پدرم (ع) به مکه رفتیم. در آنجا یکی از را دیدیم که در حال به و است. 🔺پدرم او را مورد قرار داده و به توصیه کرد. توبیخ و تذکر امام، آنقدر برای او عجیب و جدی بود که از حضرت پرسید: تو را به صاحب این خانه کعبه قسم می‌دهم که آیا این دو نفر بر (س) نماز خواندند؟ حضرت با قاطعیت پاسخ داد: خیر! 🔺زيد می‌گوید: وقتی آن شیعه رفت، من شروع به و کردن از او کردم. پدرم به من فرمود: ! دست بردار و این کار را نکن! (قَالَ: فَلَمَّا افْتَرَقْنَا سَبَبْتُهُ، فَقَالَ لِي أَبِي: لَا تَفْعَل‏) 🔺سپس به من فرمود: به خدا قسم که آن دو حتی به نماز نخواندند، چه رسد به پیکر حضرت فاطمه! و این، به آن دلیل بود که آنها مشغول و محکم کردن حکومت خود بودند. 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
📌پ.ن: ▫️در اینکه سیره و مشی قطعی اهل بیت، مخالفت با و بدگویی علنی خلفاست، شکی نیست، ▫️در اینکه اهل بیت قائل به مسئله بوده و از فعل کسانی که به این مسئله خدشه وارد میکنند، ناراحت شده و آنها را از نهی کرده اند هم شکی نیست ▫️اما برخی به این بهانه که عده ای از شیعیان این تذکر را رعایت نمیکنند، شروع به تخریب، بدگویی و زدن این دسته از شیعیان کرده اند. ▫️این درحالی است که حضرت در این روایت، این مشی را رد میکند. این صحیح نیست که ما قائل به وحدت با اهل سنت باشیم اما قائل به وحدت با شیعیانی که کمی با آنها اختلاف نظر داریم، نباشیم. ▫️حضرت هم از طرفی جریان را نقد میکند، اشکال میکند و تذکر میدهد که شیعه این مشی را دنبال نکند، هم از آن طرف به قائلین به وحدت، تذکر میدهد که به این طیف از شیعه که ممکن است خطایی کنند، بدگویی و تندگویی نکنند، هرچند ضروری است. ▫️البته که برخی شیعیان، با همین رفتارهای غلط، گاهی را خراب میکنند، اما باید بین و تفاوت قائل شد. کسی که میداند و از عمد، پروژه امام را تخریب میکند، مانند شیعه جاهل نیست. هرچند خروجی فعل آنها واحد است. ▫️همین مسئله نسبت به اتفاقات اخیر کشور نیز صادق است. برخی از بچه انقلابی ها، امروزه دم از وحدت و میزنند، ▫️اما انگار فقط به دنبال وفاق با کسانی هستند که یک زمانی مقابل این نظام ایستادند و در بزنگاه ها لگدهایی به نظام زدند، ▫️ولی خیلی قائل به وفاق با برخی بچه انقلابی های به اصطلاح آنها تندرو که ممکن است برخی جاها اشتباهاتی هم داشته باشند، نیستند. 🔸این هم از عجایب روزگار است... این مشی حضرت برای امروز ما بسیار و است... 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
▪️ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ▪️ .
آیات و روایات اجتماعی
▪️ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ▪️ #شهید_ابراهیم_عقیل .
💠 آیاتی از سوره آل عمران، برای امروز ما 🔺و لا تَهِنُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ (139) 🔹شما مسلمانان، نه در كار ، كنيد و نه به خاطر از دست دادن تان، باشيد چرا که شما فاتح و و بلندمرتبه ‏ترين مِلَل دنيا هستيد، البته اگر در ايمان خود ثابت قدم و استوار باشيد. 🔺إنْ يَمْسَسْكُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ وَ تِلْكَ الْأَيَّامُ نُداوِلُها بَيْنَ النَّاسِ وَ لِيَعْلَمَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ يَتَّخِذَ مِنْكُمْ شُهَداءَ وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ (140) 🔹اگر به شما در آسيبى رسيد، به دشمنان شما نيز در شكست و آسيب سخت وارد شد. و ما اين روزهای و را میان مردم میگردانیم و این خاصیت زندگی دنیاست. چرا؟ چون از دل همین بالا و پایین شدن ها، شده و خداوند اهل ایمان را خواهند شناخت تا از میان آنها، شاهدانی بگیرد. و خداوند ستمكاران را دوست ندارد. 🔺و لِيُمَحِّصَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ يَمْحَقَ الْكافِرِينَ (141) 🔹علت دیگر آنکه خداوند از دل همین حوادث، اهل ایمان را و از هر عيب و نقص، و كامل میگرداند و در مقابل، را به تدریج، محو و نابود میکند. 🔺أمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمَّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِينَ جاهَدُوا مِنْكُمْ وَ يَعْلَمَ الصَّابِرِينَ (142) 🔹آیا چنین پنداشته اید که تنها با و بدون آنکه بشوید، وارد بهشت خواهید شد، درحالیکه خداوند هنوز مجاهدان و صابران از شما را مشخص نساخته است؟ 🔺و ما مُحَمَّدٌ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى‏ أَعْقابِكُمْ وَ مَنْ يَنْقَلِبْ عَلى‏ عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئاً وَ سَيَجْزِي اللَّهُ الشَّاكِرِينَ (144) 🔹(ص) فقط فرستاده خداست و پیش از او، فرستادگان دیگری نیز بودند که از این دنیا درگذشتند. اگر پیامبر شما نيز به مرگ يا در گذشت، باز شما به خود بازخواهید گشت؟ بدانید که عقبگرد شما، هرگز ضرری به خدا نخواهد رساند، بلکه خود را به زيان انداخته اید. خداوند بزودی شاکران و استقامت کنندگان را پاداش خواهد داد. 🔺و كَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَما وَهَنُوا لِما أَصابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ ما ضَعُفُوا وَ مَا اسْتَكانُوا وَ اللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ (146) 🔹چه بسيار رخ داده كه مردان الهی ای همراه با پیامبر خود به نبرد با دشمنان پرداخته و کشته شدند اما اهل ایمان هیچگاه در برابر آنچه از سختی ها، در این مسیر به آنها میرسید، و نشده و نشدند بلکه راه صبر و مقاومت درپیش گرفتند كه خداوند صابران را دوست میدارد. 🔺و ما كانَ قَوْلَهُمْ إِلاَّ أَنْ قالُوا رَبَّنَا اغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَ إِسْرافَنا فِي أَمْرِنا وَ ثَبِّتْ أَقْدامَنا وَ انْصُرْنا عَلَى الْقَوْمِ الْكافِرِينَ (147) 🔹سخن آنها تنها این بود که: «پروردگارا! گناهان ما را ببخش! و از تندروی های ما در امور، چشم پوشی کن! و قدم های ما را استوار بدار! و ما را بر کافران پیروز بدار!» 🔺فآتاهُمُ اللَّهُ ثَوابَ الدُّنْيا وَ حُسْنَ ثَوابِ الْآخِرَةِ وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ (148) 🔹پس خداوند فتح و در دنيا و ثواب در آخرت را نصيبشان گردانيد، كه خدا نيكوكاران را دوست میدارد. 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 کارکرد عجیب ایثار 🔺در روایت دارد که (ع) گفت: اى پروردگار من! درجات محمّد و امّت او را به من نشان بده. خداوند فرمود: «اى موسى! تو تاب ديدن آنها را ندارى؛ امّا فقط يك از منزلت‌هاى بزرگ و باشكوه او را به تو نشان میدهم كه به واسطۀ همان، او را بر تو و بر تمام آفريدگانم دادم». (يا موسىٰ‌، إنَّكَ لَن تُطيقَ ذٰلِكَ‌، و لٰكِن اريكَ مَنزِلَةً مِن مَنازِلِهِ جَليلَةً عَظيمَةً فَضَّلتُهُ بِها عَلَيكَ و عَلىٰ جَميعِ خَلقي) 🔺آن گاه، خداوند از ملكوت آسمان براى او پرده برداشت و موسى(ع)، منزلتى را ديد كه از شدّت پرتوهاى آن و قُربش به خداوند، نزديك بود قالب تُهى كند. 🔺گفت: پروردگارا! به واسطۀ چه چيز، او را به اين كرامت رساندى‌؟ فرمود: 🔸«به واسطۀ خصلتى كه از ميان ايشان، آن را به او اختصاص دادم، و آن خصلت، است. (بِخُلُقٍ اختَصَصتُهُ بِهِ مِن بَينِهِم و هُوَ الإِيثار) 🔸اى موسى! هيچ يك از ايشان نيست كه دمى از عمر خويش به اين خصلت عمل كرده باشد، مگر آن كه از او مى‌كنم و در بهشت خود، هر جا كه او بخواهد، جايش مى‌دهم». 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
آیات و روایات اجتماعی
💠 کارکرد عجیب ایثار 🔺در روایت دارد که #موسى(ع) گفت: اى پروردگار من! درجات محمّد و امّت او را به من
اتفاق ، اتفاقی بسیار و غم انگیز بود، نمیدانم چرا برای مسئله معدن کاری نمیشود، هر از گاهی یک بار، شاهد چنین اتفاقاتی هستیم. اما اتفاق جالب و عجیب برای من، کاری بود که یکی از کارگران معدن نسبت به همکارانش انجام داده بود، وقتی خود را نجات میدهد اما میبیند همکارانش هنوز در معدن مانده اند، اینجا با اینکه میداند جانش در خطر است و ممکن است خود نیز گرفتار شود اما چند بار باز میگردد و جان چند تن از همکارانش را نجات میدهد، تا اینکه خودش هم از حال میرود و می افتد. چنین هایی که البته کم هم نیستند و هر از گاهی برخی از آنها رسانه ای میشود، امری بسیار ارزشمند نزد خدای متعال است، بسیار ارزشمند. کلیپ آن کارگر را از اینجا ببینید. .
آیات و روایات اجتماعی
💠 کارکرد عجیب ایثار 🔺در روایت دارد که #موسى(ع) گفت: اى پروردگار من! درجات محمّد و امّت او را به من
حقیقت آن است که خیلی از ما، هنوز به مرز هم نرسیده ایم. ایثار گاهی بالاتر از جان دادن در راه خداست. چه بسا بتوان گفت، سخت تر از جان دادن و ایثار برای خدا، ایثار نسبت به است. انسان برای خدا راحت جانش را میدهد اما سخت است که مثلا بخواهیم برای یک برادر مومن خود را به سختی و جان خویش را به خطر بیندازیم. شاید حتی حاضر باشیم ده ها بار در راه خدا جان بدهیم اما حاضر نیستیم نسبت برای برادر دینی خود هزینه کنیم. انسان وقتی در قرار گرفت، اینجاست که تازه و دعواها شکل میگیرد. چه بسا بتوان گفت یکی از بسترهای مهم بروز ایثار، نوع تعامل و کنش در همین بستر اجتماعی است. به نظرتان مصدایق چنین مدل ایثارهایی، چه چیزهایی میتواند باشد؟
💠 روش برداشت از قرآن 🔺 برخی از دوستان نسبت به مسئله از آیات و روایات سوال داشتند. به نظرم این بحث، جزو مباحث بسیار لازم و ضروری است، اگر بخواهیم مانوس با آنها باشیم و از دل آنها مباحث جدید برای امروزمان کنیم. 🔺 برخی از بزرگان به این مسئله پرداخته اند که خوب است به مباحث آنها رجوع کرده و استفاده کنیم. برای شروع توجه به دارای ضرورت بیشتری است لذا ابتدا به آن اشاره خواهیم کرد. یکی از این بزرگان، شهید آیت الله است که مباحث تفسیری ایشان هم اخیرا چاپ شده. 🔺 در ابتدای کتاب «»، مصاحبه ای از ایشان با همین عنوان آمده که خواندنش در این مسئله به ما کمک میکند. ➕ در ادامه خلاصه و اقتباسی از مباحث ایشان، ذیل 10 نکته مطرح میشود. ان شاالله بتواند به ما در برداشت های صحیح از قرآن کمک بکند. 👇👇👇👇👇👇
💠 مقدماتی لازم برای فهم قرآن 🔺عمده ی برای عموم مردم، قابل فهم است اما: اولا به زبان عربی است، ثانیا به زبان عربی عصر پیامبر است، نه عربی معاصر، ثالثا به صورت القای شفاهی و تدریجی نازل شده، نه اینکه بخواهد به صورت یک کتاب مرسوم نوشته و تالیف شده باشد. 🔺لذا حداقل حدّ و مقدار لازم، برای فهم قرآن چند چیز است: 1️⃣ آشنایی کافی با + توانایی استفاده از کتب 2️⃣ آن هم عربی معاصر عصر نزول قرآن، نه عربی معاصر 3️⃣ داشتن در فهم قرآن: ▫️چون قرآن به صورت نازل شده، لذا باید ناظر به شرایط محیطی، زمانی و اجتماعی همان عصر فهم کرد چرا که همه اینها، قرائنی است برای فهم قرآن که اگر لحاظ نشود، درست فهم نمیشود. ➕مثلا فلان آیات در نازل شده و مخاطبین با توجه به شرایط زمانی و مکانی، به راحتی پی به مقصود خداوند میبرده اند اما عدم لحاظ آن شرایط و قرائن، ممکن است فهم را مختل کند لذا با مطالعه ، باید آن شرایط زمانی و مکانی و قرائن را برای خود محیا کرد. 🔺«بنابراين، فهم صحيح از مقصود آيات قرآن، كم‌وبيش به حضور در صحنه‌هاى نزول اين آيات ارتباط دارد. اين حضور براى مردم عصر پيغمبر، به‌خودى‌خود حاصل بوده است، ولى براى مردم ديگرى كه در آن عصر يا عصرهاى بعد زندگى مى‌كردند و از صحنه دور بودند، به چه وسيله‌اى بايد حاصل شود؟ به‌وسيلۀ . اين است كه يكى از شرايط فهم صحيح بسيارى از آيات قرآن، تحقيق و مطالعۀ تاريخى و حضور نسبى از طريق رجوع به تاريخ در شرايط نزول قرآن است.» 🔺خلاصه اینکه «مطالعۀ دقيق يك دورۀ براى فهم بسيارى از بخش‌هاى قرآن دارد.» 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
4️⃣ : 🔸آيات قرآن با یکدیگر ارتباط دارند، اما این ارتباط، گاهى خیلی روشن و واضح است اما گاهی نیز ، چرا که آیات و سوره ها براساس ترتیب نزول شان کنار هم چیده نشده است. 🔸بنابراين، اگر گاهى ديده مى‌شود كه معنى ظاهر و روشن يك آيه، با آيات قبل يا بعد از آن ارتباط روشنی ندارد، نبايد دچار ترديد شده و درصدد آن برآييم كه معنى ديگرى را براى آن آيه دست و پا كنیم، تا به آيات قبلى يا بعدى كاملاً مرتبط بشود. 🔸برای اینکه بتوان در مواردی که ارتباط آیات خیلی روشن نیست، از آن ابهام زدایی کرده و پیوند آیات را آشکار کرد، نوعى انس و آشنايى با قرآن لازم است که اين امر با مراجعه به قرآن و بررسى زمان نزول آيات، تا حدود خوبی ميسر مى‌شود. 5️⃣ ضرورت با یک موضوع: 🔸در قرآن در مورد يك موضوع آياتى را مى‌بينيم كه در زمان‌هاى مختلف نازل شده است. يك‌بار چند آيه آمده و دو سال بعد، چند آيۀ ديگر و چون شرايط تازه‌اى بوده، مطلب تازه‌اى را گفته يا مطلب قبلى را تكميل كرده است؛ هر گوينده يا نويسنده‌اى اين كار را مى‌كند. 🔸اگر امروز بخواهيم مراد قرآن و حكم اسلام دربارۀ مطلبى را بدانيم، بايد تمام آيات مربوط به آن مطلب را در قرآن بيابيم و با رعايت ترتيب تاريخى نزول آيات، آن‌ها را جمع‌بندى كنيم تا بتوانيم بفهميم كه مقصود نهايى اسلام چه بوده است. 🔸اينكه گفته مى‌شود: «القرآن يفسر بعضه بعضاً»؛ بيش‌تر ناظر به اين بحث است. 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
6️⃣ محدود و منحصر نبودن آیات به عصر نزول بلکه ضرورت تعمیم، تطبیق و گسترش آیات به آینده به عنوان قواعد کلان 🔹هرچند گفته شد در فهم آیات باید رویکرد تاریخی داشت، اما آیات منحصر و محدود به عصر نزول نیست بلکه است که باید به تعمیم، و گسترش داد. 🔹چرا که قرآن به بیان خودش، كتابى جاويد و است لذا هرگز نمى‌توان مقصود از آيات را به آنچه مربوط به شرايط ويژۀ آن زمان بوده است، محدود كرد و بايد بتوان معنى آيات را به شرايط زمانى و مكانى ديگر نيز گسترش داد. 🔹البته گسترش دادن مطالب قرآنى به شرايط زمانى و مكانى ديگر، كارى مهم‌تر از فهم سادۀ قرآن است كه به حد و درجۀ بالاترى از تسلط و فهم قرآن احتياج دارد؛ اين به نوعى تسلط كلان بر آيات قرآن نياز دارد. بنابراين، نمى‌توانيم انتظار داشته باشيم كه هر فردى بتواند اين كار را انجام دهد بلکه این کار نیاز به اجتهاد و از آيات و روايات دارد. 🔹البته درك اين گستردگى غير از تخصص علمى، به كمال ديگرى نيز احتياج دارد و آن كمال، است. بسط و گسترش يك حكم از شرايط زمانى و مكانى معين به شرايط زمانى ديگر، ظرافتى دارد كه هر عالم و محققى نمى‌تواند آن را درك كند. 🔹 بلکه فقط یک امام و راهبر اجتماعی است که آن را مى‌فهمد و درك مى‌كند چون اوست که وسط صحنه درگیری است و میتواند قواعد کلان را تطبیق بر شرایط کنونی بدهد اما کسی که شرایط زمانی و مکانی عصر خویش را نمیشناسد، فاقد چنین توانمندی است. 🔹رهبر است كه مى‌تواند متوجه شود. بنابراين، گسترده كردن آيات در مدار و قلمرو امامت قرار مى‌گيرد. اگر امامت، مطلق و معصوم باشد، مى‌گوييم مخصوص امام معصوم (ع) است و اگر در قلمرو امامتِ نسبى است -كه غيرمعصوم را هم شامل مى‌شود- مى‌گوييم از شئون امامِ نسبى است؛ 🔹ولى يك عالِم محقق كه اصلاً در مدار امامت نيست، ولو علامه هم كه باشد، نمى‌تواند اين گستردگى را لمس كند. 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9