eitaa logo
رفیق خوشبخت ما/ زرنقی
457 دنبال‌کننده
158 عکس
69 ویدیو
2 فایل
شاعرانه ها #حسن_زرنقی ارتباط با حسن زرنقی @h_zarnagh
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم ومارمیت اذ رمیت و لکن الله رمی 🤲
این صدای غرش ذوالفقار حیدر است گوئیا که در پی فتح خیبر آمده ست سنگ هم اگر که بود سرشکسته رفته است هر که در مصاف این تیز خنجر آمده ست موج های سخت را صخره ایم بعد از این فصل صبر ما گذشت فصل دیگر  آمده ست آب های سرخ را آتشی ست سرخ تر پس حساب پس دهید روز محشر آمده ست ما ز سر گذشتگان همچنان سرآمدیم دوره ی شما ولی پیش از این سر آمده ست   @h_zarnaghi
با مشت آهنین! به دهان ستم زدی آری معادلات جهان را به هم زدی @h_zarnaghi
با مشت آهنین به دهان ستم زدی آری معادلات جهان را به هم زدی بغض سکوت حنجره ها را فشرده بود اما تو از صلابت فریاد دم زدی  دستت پر از ستاره ی دنباله دار بود آنشب که صبح صادق ما را رقم زدی آنشب تو ای شهاب رهایی چه دیدنی بال و پری به بام بلند حرم زدی از آسمان مسجد الاقصی گذشتی و ... بر خاک انبیای الهی قدم زدی هو یا علی بلند شد از جان عاشقان تا بر صف یهود به تیغ دو دم زدی بر قله ها شکوه تو حالا چه دیدنی ست حالا که بر بلندی عالم علم زدی سیلی تو به صورت صهیون فقط نبود سیلی به هر چه دشمن نامحترم زدی @h_zarnaghi
خوب کردی که رخ از آینه پنهان کردی هر پریشان نظری ، لایق دیدار تو نیست
در استقبال غزل رهبر حکیم انقلاب امام خامنه ای عزیز دلا! ز معرکه‌ی محنت و بلا مگریز چو گردباد به هم پیچ و چون صبا مگریز مباد لحظه ای از محنت و بلا بگریزیم خوشیم با تو به هر ابتلا، چرا بگریزیم؟! در این مبارزه وقتی عصای معجزه با ماست مباد لحظه ای از بیم اژدها بگریزیم به رغم غرش طوفان چو صخره ایم به دریا نه مثل موج که با هر نفس ز جا بگریزیم یقین به وسعت تاریخ، بیکرانه بمانیم اگر به دامن دریا چو رودها بگریزیم به تنگنای حوادث همیشه یاد گرفتیم که از خدا نگریزیم و تا خدا بگریزیم* همیشه وعده ی ما صادق است در دل میدان به پیش دشمن خود کی به انزوا بگریزیم؟! خوشا به نام و مقام زمانه دل نسپاریم خوشا شبیه شهیدان از ادعا بگریزیم به تیغ عشق سرِ ما بلند می شود آخر اگر به دامن خونین کربلا بگریزیم *ففرو الی الله...(ذاریات/۵۰) @h_zarnaghi
شعری برای کارگر به بهانه روز کارگر و روز مهندسی بهداشت حرفه ای که حرفه ی من است به دست های پینه بسته ات سلام می کنم به شانه های خرد و خسته ات سلام می کنم به آن نگاه مهربان و ساده و صمیمی ات به درد ها و داغ های تازه و قدیمی ات به بازوان پرتوان در جدال صخره ها به چشم های با نگاه گرم آتش آشنا به آن اراده ای که کوه سنگ را تکان دهد و در زمین به آهن فسرده تازه جان دهد  به کوه صبر و استقامتت سلام می کنم به آن  وجود غرق غیرتت سلام می کنم # به افتخار همتت به عرش می رسد سرم به دست توست چرخش مدام چرخ کشورم اگر به روی پای خود چو کوه ایستاده است وطن به بازوان محکم تو تکیه داده است ولی هنوز حق تو به زیر پای اغنیاست و سهم تو فقط همین اجاره های پر بهاست زمانه با حقوق کم اگر دهان تو ببست ولی هنوز عده ای حقوقشان نجومی است ولی چه سود از این همه گلایه های بی اثر بیا به حرف عاشقی سخن کنیم مختصر # میان آتش و در آن سیاهی غبار و دود  میان آن صدای دلخراش و خارج از حدود   در استانه ی سقوط از بلندی زمان در اوج درد و داغ های بیشمار و بی امان به روی آسمان خراش یا که زیر معدنی به هر کجا که باشی ای عزیز در دل منی منم که با تو هستم و همیشه در کنار تو بر ان شدم که روبه راه باد کار و بار تو منم که میفشارم ان دو دست خسته تو را منم که درک میکنم دل شکسته تو را # همیشه شاهیدم کی سن گون اورتاسیندا یانمیسان چتینلیگه دوزوب ولی حلال چورک قازانمیسان سنین دالینجا دوشموشم اودا سووا داغا داشا کی هارداسان سلامت اول بلایه دوشمه ساغ یاشا   ای
تنهایی توراست نه یاری نه همدمی تنها نصیب توست دل خون و پرغمی   ای ابر دلشکسته به هر گوشه از زمین می بارد از نگاه تو باران نم نمی لب تشنه سوخت باغ تو و از خزان ولی   حتی نداشت شوق تمنای شبنمی جور ستم کشان جهان را تو می کشی آری به جای ما تو به خط مقدمی طوفان شدی به خشم چه طوفان سرکشی سیلی زدی به خصم، چه سیلی محکمی آخر خودش به آتش این فتنه شد دچار خود سوخت آنکه ساخت برایت جهنمی حالا به شرق و غرب تو را داد می زنند بیدار گشته با غمت انگار عالمی افتادگان به یاد تو شمشیر می زنند آزادگان به نام تو دارند پرچمی دردا بر این زمانه دریغا بر این زمین بی یاد تو اگر که زمان بگذرد دمی ۰۳.۰۲.۱۷ @h_zarnaghi
من نه سلطان، نه پادشاه، فقط گفته ام دائما امام به تو تو امامی برای ما و چقدر، خوب می آید این مقام به تو تو نه آن پادشاه جباری که من از جبر نوکرش باشم تو امام منی و از سر مهر، می کنم دائم احترام به تو در علیک السلام تو آقا چه نهفته مگر که اینگونه هر کسی آمده به دیدارت گفته با گریه السلام به تو گوشه ی آسمان تو هر شب، دست بر سینه "یا رضا" برلب تا که بر گرد گنبدت باشد ، رو زده ماه ناتمام به تو تا که نام تو را شنیده ام و ...عشق پاک تو برگزیده ام و ... من که از این و آن بریده ام و ...کرده ام اقتدا مدام به تو با تو هر چند رو به راهم من، بی تو یک شهر بی پناهم من پس بگو از شما چه خواهم من، غیر از عشقی علی الدوام به تو گر چه از روزگار خونخواری بر جگر زخم شوکران داری در حریم تو می دهد آری ..حال خوب من التیام به تو من خداحافظی نخواهم کرد با تو تنها سلام باید گفت من جواب سلام میشنوم قبل از آنکه دهم سلام به تو # ای که در غصه ها گرفتاری! یا که بد کرده ای، خطا کاری  هم سوی شاه و هم امام برو، رحم دارد ببین کدام به تو @h_zarnaghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
السلام علیک یا اباعبدالله 🏴 شهید آخر شهید می‌شوم آری به راه تو در این مسیر اگر که شهیدانه زیستم ✍ @h_zarnaghi
ماییم و پی حادثه ای دربه دری ها هر لحظه خبر می رسد از بی خبری ها دل طاقت این داغ جگرسوز ندارد برگرد و رهامان کن از این خون جگری ها برگرد که ما خاطره ی خوب نداریم از بی خبری ها و از آن بی پدری هم صحبت ما بودی و هرگز نشنیدی اخبار وطن را فقط از دور و بری ها در سیل بلاها عوض کاخ نشینی دیدیم تو را خاک نشین با کپری ها آبادی ما از دل کوه است مسیرش ای همسفر دائم کوه و کمری ها دیدیم صفای تو و صافی تو، وقتی خون بود دل ملتی از حیله گری ها ای یوسف گمگشده ی ما جان عزیزت برگرد و رهامان کن از این بی خبری ها @h_zarnaghi
پرنده ها همه رفتند و ناپدید شدند خبر رسید که در آسمان شهید شدند ستاره ها که پی چشمهایشان بودند شبی گذشت و از این قصه ناامید شدند زمانه دید که پروانه های پرپر ما میان آتش دیدار رو سپید شدند همان سری که به پاهای مردمش افتاد همان دلی که برای وطن تپید شدند گذشته از مه و بوران و جنگل و باران بهارنامه ی این کهنه سررسید شدند "به رغم مدعیانی که منع عشق کنند" به پای عشق وطن مانده و شهید شدند @h_zarnaghi  
دردا که ما هرگز نفهمیدیم دردش را در بین ما آغوش گرم و آه سردش را او تا کجاها در پی ما رفته بود آنشب؟! پیدا نمی کردیم حتی بالگردش را گاهی اگر هم خسته می شد از دویدن ها با خنده می پوشاند رنگ و روی زردش را باید از آبادی دور از دسترس پرسید این چند سالِ بی قراری کارکردش را از دست داد این روزها یا که به دست آورد؟! میدان خدمت نازنین مرد نبردش را این مرد مظلوم آمد و مظلوم تر هم رفت باشد که بشناسد جهان نامرد و مردش را @h_zarnaghi
در فراق سید آذربایجان در ما ببین تداوم باران را هر گوشه چشمه های خروشان را آغوش وا کن ای دل دریایی این تشنه رود های پریشان را ای سرو سبزپوش فراق تو آتش زده ست جان بهاران را تنها گذاشتی به هوای که؟ تبریز  مه گرفته ی گریان را حالا به قاب عکس فقط داریم آن چهره ی صمیمی و خندان را این روزها که نیستی اما باز داری هوای دست فروشان را سر می زنی به مجلس ترحیمی آرام می کنی دل سوزان را کوچه به کوچه رفته و می پرسی احوال مادران شهیدان را همصحبت جماعتی آنجا که... طی می کنی پیاده خیابان را انگار عید آمده و داری در بیت شاعران غزل خوان را لبخند میزنی تو و می خوانم ابیات سرفرازی ایران را جمعه ست و خطبه های تو انگاری در هم شکسته لشکر شیطان را بعد از نماز باز به گوشی تو اندوه و دردهای فراوان را انگار زنده هستی و می بینی در من هزار غصه ی پنهان را اما نه، رفته ای و رها کردی این جمع از فراق پریشان را برخیز و بی تکلف امامت کن این دلشکسته جمعه یاران را بعد از شما مباد که باز آرند آن نرده های سرد نگهبان را یا اینکه پر کنند به هر مسند پیران خسته جای جوانان را آری رها مکن سر خود سید ! این جمعه های بی سر و سامان را @h_zarnaghi
[مرگ] منی که زود رسیدم مباد دیر بمیرم جوانم و سر شوقم مخواه پیر بمیرم منی که سر به بیابان گذاشتم به هوایت مخواه بی تو به یک گوشه ی کویر بمیرم  به بی قراری رودم که عازم است به دریا به پای تو که رسیدم بگو بمیر، بمیرم مرا نه سخت که ننگ است مرگ گوشه ی بستر به صحنه آمده ام تا به تیغ و تیر بمیرم سری به نیزه ندا میدهد همیشه ی تاریخ که سر بلند بمیرم نه سر به زیر بمیرم  به پیش پای تو آخر چرا شهید نباشم منی که آمده ام تا که ناگزیر بمیرم تویی مسیر من ای عشق پس بیا و دعا کن در این مسیر بمانم در این مسیر بمیرم @h_zarnaghi
 کار و کار و کار در پی کار همگان بی قرار ! از تو ندیدیم بجز کار و کار از تو ندیدیم بجز عاشقی از تو چه دیدیم فقط عشق یار با دل ما دست تو بر زلف یار با دگران دست تو بر ذوالفقار فکر تو و ذکر تو معنا و متن از همه ی حاشیه ها در کنار در پی آسایش مردم گذشت هر شب و هر روز تو در کارزار جمعه هر هفته حضور تو را پیر زن دهکده چشم انتظار رد تو در دورترین نقطه ها رد تو در سینه ی ما ماندگار همدم و هم صحبت مردم شدی در پی هر حادثه ی ناگوار با همه ی سنگدلی های ما آینه ای بود دلت، بی غبار آه که نشناختمت پیش از این آه از این جان به غفلت دچار @h_zarnaghi
انگار عید آمده و داری در بیت شاعران غزل خوان را لبخند میزنی تو و می خوانم ابیات سرفرازی ایران را انگار زنده هستی و می بینی در من هزار غصه ی پنهان را اما نه، رفته ای و رها کردی این جمع از فراق پریشان را @h_zarnaghi
کانال اشعار خانم‌های شاعر: زینب نجفی @eitaaparvanegi بهجت فروغی مقدم @behjatf فاطمه عارف‌نژاد @fatemeh_arefnejad صفیه قومنجانی @nabzeghalam مارال افشون @poem12 فائزه زرافشان @faeze_zarafshan الهه بیات مختاری @aboajor عاطفه خرّمی @atefe_khorrami ناهید خلفیان @andisheysabz معصومه گودرزی @baresh_haye_ghalamman عاطفه جوشقانیان @sobhetazedam مهتا منتظر @delnvshtMahta پریسا مصلح @khatdl سعیده کرمانی @kaftarchahiemamreza محنا امیری @mohanaamirii ملیحه آخوندی @seshanbee عاطفه‌سادات موسوی @atefesadatmoosavi ام‌البنین بهرامی @omolbaninbahrami مهتاب بهشتی @tarranemah معصومه‌سادات اسدیان @sher_zad مریم کرباسی نجف‌آبادی @maryam_karbasi_najafabadi طیبه عباسی @TaiebeAbbasi زهرا علیپور @zahraalipoor19 انسیه‌سادات هاشمی @folanipoem اعظم سعادتمند @azam_saadatmand ام‌البنین مبارز @sadatmobarez زهرا سپهکار @zahra_sepahkar سیده‌نرگس هاشم‌ورزی @snhashemvarzi راضیه مظفری @roozikenemidanam نگین نقیبی @najvayebaran معصومه شریف @masoome_sharif الهه سلطانی @elahesoltani هدیه ارجمند @hediyearjmand خدیجه خداکرمی @sogandbarqalam عاطفه جعفری @pishaninevesht رقیه سعیدی @saeidikimya زهرا حاجی‌پور @niloofaranehha مرضیه موفق @Ghoghnooooooos کانال اشعار آقایان شاعر: سیدمحمدرضا شمس @shamssaghi مهدی جهاندار @mehdi_jahandar علی مقدم @sheikh_ali_moghaddam محمدجواد منوچهری @gida13 حسن زرنقی @h_zarnaghi احمد رفیعی وردنجانی @asharahmadrafiei اشعار عاصی @ashare_asi محسن علیخانی @MohsenAlikhanySher محمد عابدی @Abedi_Aaeini علی سمرقندی @alisamarqandi محمد درّودی @darroudishaer میلاد عرفان‌پور @erfanpoor مجید بوری @majiidboori1371 مهدی شریفی @ashaarsharifi مهدی کبیری @mehdikabiri_qom محمدحسن محمدی @najvaydel1402 مهدی طهماسبی @tasvireshafagh احمد ایرانی‌نسب @ahmadiraninasab میثم رنجبر @meysamranjbar_channel حسین سنگری @hosseinsangari اسماعیل علیخانی @sherkadeh محمدحسین ملکیان @faraz_malekian مجتبی خرسندی @Mojtaba_khorsandi محمدتقی عارفیان @SharheAtasheDel محسن درویش @mohsen_darvish_harandi محمدمعین پوریلان @moeinpooryalan حسین مرادی @moradipoet حسن شیرزاد @sharh_sib یوسف رحیمی @Yusof_Rahimi محسن قاسمی @mohsenghasemi110 حسینعلی زارعی @saredustansalamat علی‌اصغر شیری @aliasgharshiri سیدمهدی حسینی رکن‌آبادی @gardoune عباس جواهری رفیع @denj_tanhaii مسعود یوسف‌پور @yosefpoor_ir احمد علوی @ahmadealavi سروش وطن‌پور @soroush_0301 محمدهادی شریفی @mohammadhadisharifi محسن ناصحی @nasehi_mohsen محمدرضا ترکی @faslefaaseleh محمدمهدی سیار @mmsayyar مرتضی درزی @avayesokut حسن خسروی وقار @hasankhosravivaghar محمدحسن بیات‌لو @mohamadhasanbayatloo محمد خادم @khadempoet علیرضا مهران @alirezamehran_3 علی سلیمیان @alisalimian_poem محمدحسین انصاری‌نژاد @delnakhahi امیرحسین هدایتی @ashareamirhosienhedayati احسان نرگسی @ehsannargesi مهدی پرنیان @sheikh_ghm حامد طونی @hamedtooni احمد شهریار @ahmedshehryar1 امیرحسین پاسبان @apasban مهدی زارعی @mahdi_zarei_shaer عباس احمدی @abbasahmadi57 علی‌محمد مؤدب @alimohammadmoaddab رضا یزدانی @rezayazdaanii سیدعسکر رئیس‌السادات @daftareshereman محمدرضا قاسمیان @azsabuyeeshgh محمدرضا کاکایی @mohammadrezakakaei قاسم صرافان @GhasemSarafan علیرضا شیدا @faramooshnashodani حسین جعفری @robaei علی ذوالقدر @ali_zolghadr سجاد محمدیاری @sajjadmohammadyari محمد ثاقبی @SheerSaghebi محمدحسین رشیدی @meeghat
چو ققنوس در شعله میسوزی اما همین است آغاز فصل جدیدت شهیدا شهیدا  بدهکار هستیم به موی سپید و به روی سپیدت @h_zarnaghi