هرگز #دل من ز علم محروم نشد
کم ماند ز #اسرار که معلوم نشد
#هفتاد_و_دو_سال_فکر_کردم_شب_و_روز
معلومم شد که هیچ معلوم نشد
#اشعار_ممنوعه_خیام #اشعار_خیام
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/1540
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
هر یک چندی یکی برآید که منم
با نعمت و با سیم و زر آید که منم
#چون_کارک_او_نظام_گیرد_روزی
ناگه اجل از کمین برآید که منم
#داستان_خیام_و_خدا #اشعار_خیام
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/1673
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
هر نوبتم که در نظر ای ماه بگذری
بار دوم ز بار نخستین نکوتری
انصاف میدهم که لطیفان و #دلبران
بسیار دیدهام نه بدین لطف و #دلبری
زنار بود هر چه همه عمر داشتم
الا کمر که پیش تو بستم به چاکری
از #شرم چون تو آدمیان در میان خلق
انصاف میدهد که نهان میشود پری
شمشیر اختیار تو را سر نهادهام
دانم که گر تنم بکشی جان بپروری
جز صورتت در آینه کس را نمیرسد
با صورت بدیع تو کردن برابری
ای مدعی گر آنچه مرا شد تو را شود
بر حال من ببخشی و حالت بیاوری
صید اوفتاد و پای مسافر به #گل بماند
هیچ افتدت که بر سر افتاده بگذری
صبری که بود مایه #سعدی دگر نماند
سختی مکن که کیسه بپرداخت مشتری
#هر_نوبتم_که_در_نظر_ای_ماه_بگذری #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/135
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
هر لحظه در برم #دل از اندیشه #خون شود
تا منتهای کار من از #عشق چون شود
دل برقرار نیست که گویم نصیحتی
از راه عقل و معرفتش رهنمون شود
یار آن حریف نیست که از در درآیدم
#عشق آن حدیث نیست که از #دل برون شود
فرهادوارم از لب #شیرین گزیر نیست
ور کوه محنتم به مثل بیستون شود
ساکن نمیشود #نفسی آب چشم من
سیماب طرفه نبود اگر بی سکون شود
دم درکش از ملامتم ای دوست #زینهار
کاین درد عاشقی به ملامت فزون شود
جز دیده هیچ دوست ندیدم که سعی کرد
تا زعفران چهره من #لاله گون شود
دیوار #دل به سنگ تعنت خراب گشت
رخت سرای عقل به یغما کنون شود
چون دور عارض تو برانداخت رسم عقل
ترسم که #عشق در سر #سعدی جنون شود
#هر_لحظه_در_برم_دل_از_اندیشه_خون_شود #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/454
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
هر نکتهای که گفتم در وصفِ آن شَمایل
هر کو شنید گفتا لِلّهِ دَرُّ قائل
#تحصیلِ_عشق_و_رندی_آسان_نمود_اول
آخر بسوخت جانم در کسبِ این فضایل
حَلّاج بر سرِ دار این نکته خوش سُراید
از شافعی نپرسند امثالِ این مسائل
گفتم که کِی ببخشی بر جانِ ناتوانم؟
گفت آن زمان که نَبْوَد جان در میانه #حائل
دل دادهام به #یاری، شوخی کشی نگاری
مَرضیّةُ السَجایا مَحمودَةُ الخَصائل
#در_عینِ_گوشهگیری_بودم_چو_چشمِ_مستت
و اکنون شدم به مستان چون ابرویِ تو مایل
از آبِ دیده صد رَه طوفانِ نوح دیدم
وز لوحِ سینه نقشت هرگز نگشت زایل
ای دوست دستِ #حافظ تَعویذِ چشم زخم است
یا رب ببینم آن را در گردنت حَمایل
#اشعار_عاشقانه_حافظ #غزلیات_و_اشعار_حافظ #گلچین_بهترین_اشعار_و_غزل_عاشقانه_حافظ
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/920
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
هر که مجموع نباشد به تماشا نرود
یار با یار سفرکرده به تنها نرود
باد آسایش گیتی نزند بر #دل ریش
#صبح #صادق ندمد تا شب یلدا نرود
بر #دلآویختگان، عرصه عالم تنگست
کان که جایی به #گل افتاد دگر جا نرود
هرگز اندیشه یار از #دل دیوانه #عشق
به تماشای #گل و سبزه و صحرا نرود
به سر خار مغیلان بروم با تو چنان
به ارادت که یکی بر سر دیبا نرود
با همه رفتن #زیبای تذرو اندر باغ
که به شوخی برود پیش تو #زیبا نرود
گر تو ای تخت سلیمان به سر ما #زین دست
رفت #خواهی عجب ار مورچه در پا نرود
باغبانان به شب از زحمت #بلبل چونند
که در ایام #گل از باغچه غوغا نرود
همه عالم سخنم رفت و به گوشت نرسید
آری آنجا که تو باشی سخن ما نرود
هر که ما را به نصیحت ز تو میپیچد روی
گو به #شمشیر که عاشق به مدارا نرود
ماه رخسار بپوشی تو بت یغمایی
تا #دل خلقی از این شهر به یغما نرود
گوهر قیمتی از کام نهنگان آرند
هر که او را غم جانست به دریا نرود
#سعدیا بار کش و یار فراموش مکن
مهر وامق به جفا کردن عذرا نرود
#هر_که_مجموع_نباشد_به_تماشا_نرود #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/461
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
هر که می با تو #خورد عربده کرد
هر که روی تو دید #عشق آورد
زهر اگر در مذاق من ریزی
با تو همچون شکر بشاید #خورد
آفرین خدای بر پدری
که تو فرزند #نازنین پرورد
لایق خدمت تو نیست بساط
روی باید در این قدم گسترد
خواستم گفت خاک پای توام
عقلم اندر زمان نصیحت کرد
گفت در راه دوست خاک مباش
نه که بر دامنش نشیند گرد
دشمنان در مخالفت گرمند
و آتش ما بدین نگردد سرد
مرد #عشق ار ز پیش تیر بلا
روی درهم کشد مخوانش مرد
هر که را برگ بی مرادی نیست
گو برو گرد کوی #عشق مگرد
#سعدیا #صاف وصل اگر ندهند
ما و دردی کشان مجلس درد
#هر_که_می_با_تو_خورد_عربده_کرد #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/573
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
هر گه که بر من آن بت عیار بگذرد
صد کاروان عالم اسرار بگذرد
مست #شراب و #خواب و جوانی و شاهدی
هر لحظه پیش مردم هشیار بگذرد
هر گه که بگذرد بکشد دوستان #خویش
وین دوست منتظر که دگربار بگذرد
گفتم به گوشهای بنشینم چو عاقلان
دیوانهام کند چو پری وار بگذرد
گفتم دری ز خلق ببندم به روی #خویش
دردیست در #دلم که ز دیوار بگذرد
بازار حسن جمله #خوبان شکستهای
ره نیست کز تو هیچ خریدار بگذرد
غایب مشو که عمر گران مایه ضایعست
الا دمی که در نظر یار بگذرد
آسایشست رنج کشیدن به بوی آنک
روزی طبیب بر سر بیمار بگذرد
ترسم که مست و عاشق و بیدل شود چو ما
گر محتسب به خانه خمار بگذرد
#سعدی به #خویشتن نتوان رفت سوی دوست
کان جا طریق نیست که اغیار بگذرد
#هر_گه_که_بر_من_آن_بت_عیار_بگذرد #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/558
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
هر که هست التفات بر جانش
گو مزن #لاف مهر جانانش
درد من بر من از طبیب من است
از که جویم دوا و درمانش
آن که سر در کمند وی دارد
نتوان رفت جز به فرمانش
چه کند بنده حقیر فقیر
که نباشد به امر سلطانش
ناگزیر است یار عاشق را
که ملامت کنند یارانش
وآن که در بحر قلزم است غریق
چه تفاوت کند ز بارانش
گل به غایت رسید بگذارید
تا بنالد هزاردستانش
عقل را گر هزار حجت هست
#عشق دعوی کند به بطلانش
هر که را نوبتی زدند این تیر
در جراحت بماند پیکانش
نالهای میکند چو گریه طفل
که ندانند درد پنهانش
سخن #عشق #زینهار مگوی
یا چو گفتی بیار برهانش
نرود هوشمند در آبی
تا نبیند نخست پایانش
#سعدیا گر به یک دمت بی دوست
هر دو عالم دهند مستانش
#هر_که_هست_التفات_بر_جانش #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/386
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
هر که شد محرمِ #دل در حرمِ #یار بِمانْد
وان که این کار ندانست در انکار بِمانْد
#اگر_از_پرده_برون_شد_دلِ_من_عیب_مکن
شُکر ایزد که نه در پردهٔ پندار بِمانْد
صوفیان واسِتَدَنْد از گروِ مِی همه رَخْت
دلقِ ما بود که در خانهٔ خَمّار بِمانْد
محتسب #شیخ شد و فِسقِ خود از یاد بِبُرد
قصهٔ ماست که در هر سرِ بازار بِمانْد
هر مِیِ لعل کز آن دستِ بلورین سِتَدیم
آبِ حسرت شد و در چشمِ گهربار بِمانْد
#جز_دلِ_من_کز_ازل_تا_به_ابد_عاشق_رفت
جاودان کس نشنیدیم که در کار بِمانْد
گشت بیمار که چون چشمِ تو گردد نرگس
شیوهٔ تو نَشُدَش #حاصل و بیمار بِمانْد
از صدایِ سخنِ #عشق ندیدم خوشتر
یادگاری که در این گنبدِ دَوّار بِمانْد
داشتم #دلقی و صد عیبِ مرا میپوشید
خرقه رهنِ مِی و مطرب شد و زُنّار بِمانْد
بر جمالِ تو چنان صورتِ چین حیران شد
که حدیثش همه جا در در و دیوار بِمانْد
به تماشاگَهِ زلفش #دلِ #حافظ روزی
شد که بازآید و جاوید گرفتار بِمانْد
#اشعار_عاشقانه_حافظ #غزلیات_و_اشعار_حافظ #گلچین_بهترین_اشعار_و_غزل_عاشقانه_حافظ
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/1064
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
هر که سودای تو دارد چه غم از هر که جهانش
نگران تو چه اندیشه و بیم از دگرانش
آن پی مهر تو گیرد که نگیرد پی #خویشش
وان سر وصل تو دارد که ندارد غم جانش
هر که از یار تحمل نکند یار مگویش
وان که در #عشق ملامت نکشد مرد مخوانش
چون #دل از دست به درشد مثل کره توسن
نتوان باز گرفتن به همه شهر عنانش
به جفایی و قفایی نرود عاشق #صادق
مژه بر هم نزند گر بزنی تیر و سنانش
خفته خاک لحد را که تو #ناگه به سر آیی
عجب ار باز نیاید به تن مرده روانش
شرم دارد چمن از قامت #زیبای بلندت
که همه عمر نبودهست چنین سرو روانش
گفتم از ورطه #عشقت به صبوری به درآیم
باز میبینم و دریا نه پدید است کرانش
عهد ما با تو نه عهدی که تغیر بپذیرد
بوستانیست که هرگز نزند باد خزانش
چه گنه کردم و دیدی که تعلق ببریدی
بنده بی جرم و خطایی نه صواب است مرانش
نرسد #ناله #سعدی به کسی در همه عالم
که نه تصدیق کند کز سر دردیست فغانش
گر فلاطون به حکیمی مرض #عشق بپوشد
عاقبت پرده برافتد ز سر راز نهانش
#هر_که_سودای_تو_دارد_چه_غم_از_هر_که_جهانش #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/385
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
هر که را باغچهای هست به بستان نرود
هر که مجموع نشستست پریشان نرود
آن که در دامنش آویخته باشد خاری
هرگزش گوشه خاطر به #گلستان نرود
سفر قبله درازست و مجاور با دوست
روی در قبله معنی به بیابان نرود
گر بیارند کلید همه درهای بهشت
جان عاشق به تماشاگه رضوان نرود
گر سرت مست کند بوی حقیقت روزی
اندرونت به #گل و #لاله و ریحان نرود
هر که دانست که منزلگه معشوق کجاست
مدعی باشد اگر بر سر پیکان نرود
صفت عاشق #صادق به درستی آنست
که گرش سر برود از سر پیمان نرود
به نصیحتگر #دلشیفته میباید گفت
برو ای #خواجه که این درد به درمان نرود
به ملامت نبرند از #دل ما صورت #عشق
نقش بر سنگ نبشتست به طوفان نرود
#عشق را عقل نمیخواست که بیند لیکن
هیچ عیار نباشد که به زندان نرود
#سعدیا گر همه شب #شرح غمش #خواهی گفت
شب به پایان رود و #شرح به پایان نرود
#هر_که_را_باغچهای_هست_به_بستان_نرود #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/460
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
هر که خصم اندر او کمند انداخت
به مراد ویش بباید ساخت
هر که عاشق نبود مرد نشد
نقره فایق نگشت تا نگداخت
هیچ مصلح به کوی #عشق نرفت
که نه دنیا و آخرت درباخت
آن چنانش به ذکر مشغولم
که ندانم به #خویشتن پرداخت
همچنان شکر #عشق میگویم
که گرم #دل بسوخت جان بنواخت
#سعدیا #خوشتر از حدیث تو نیست
تحفه روزگار اهل شناخت
آفرین بر زبان #شیرینت
کاین همه شور در جهان انداخت
#هر_که_خصم_اندر_او_کمند_انداخت #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/421
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
هر که را جام می به دست افتاد
رند و قلاش و میپرست افتاد
#دل_و_دین_و_خرد_زدست_بداد
هر که را جرعهای به دست افتاد
چشم میگون یار هر که بدید
ناچشیده #شراب، مست افتاد
#وانکه_دل_بست_در_سر_زلفش
ماهیآسا، میان شست افتاد
لشکر #عشق باز بیرون تاخت
قلب #عشاق را شکست افتاد
عاشقی کز سر جهان برخاست
زود با دوستش نشست افتاد
#هر_که_پا_بر_سر_جهان_ننهاد
همت او عظیم پست افتاد
سر جان و جهان ندارد آنک:
در سرش بادهٔ الست افتاد
وآنکه از دست خود خلاص نیافت
در ره #عشق پایبست افتاد
هان، #عراقی، ببر ز هستی خویش
نیستی بهرهات ز هست افتاد
#اشعار_عاشقانه_عراقی #غزلیات_و_اشعار_عراقی #گلچین_بهترین_اشعار_و_غزل_عاشقانه_عراقی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/908
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
هر که در بند زلف یار بود
در جهانش کجا قرار بود؟
#وانکه_چیند_گلی_ز_باغ_رخش
در #دلش بس که خار خار بود
وانکه یاد لبش کند روزی
تا قیامت در آن خمار بود
#کارهایی_که_چشم_یار_کند
نه زیاری روزگار بود
فتنههایی که زلفش انگیزد
همه خود نقش آن نگار بود
از فلک آنکه هر شبی شنوی
نالهٔ بیدلان زار بود
#نفس_عاقشان_او_باشد
آن کزو چرخ را مدار بود
یک شبی با خیال او گفتم:
چند مسکین در انتظار بود؟
روی بنما، که جان نثار کنم
گفت: جان را چه اعتبار بود؟
تا تو در بند خویشتن مانی
کی تو را نزد دوست بار بود؟
نبود عاشق آنکه جوید کام
عشق را با غرض چه کار بود؟
عاشق آن است کو نخواهد هیچ
ور همه خود وصال یار بود
ای #عراقی، تو اختیار مکن
کانکه به بود اختیار بود
#اشعار_عاشقانه_عراقی #غزلیات_و_اشعار_عراقی #گلچین_بهترین_اشعار_و_غزل_عاشقانه_عراقی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/1144
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
هر که را با خطِ سبزت سرِ سودا باشد
پای از این دایره بیرون نَنِهَد تا باشد
#من_چو_از_خاکِ_لحد_لاله_صفت_برخیزم
داغِ سودای توام سِرِّ سُویدا باشد
تو خود ای گوهرِ یک دانه کجایی آخِر
کز غمت دیدهٔ مردم همه دریا باشد
از بُنِ هر مژهام آب روان است بیا
اگرت میلِ لبِ جوی و تماشا باشد
چون #گل و مِی دمی از پرده برون آی و درآ
که دگرباره ملاقات نه پیدا باشد
#ظِلِّ_مَمدودِ_خَمِ_زلفِ_توام_بر_سر_باد
کاندر این سایه قرارِ #دلِ #شیدا باشد
چشمت از ناز به #حافظ نکند میل آری
سرگرانی صفتِ نرگسِ رعنا باشد
#اشعار_عاشقانه_حافظ #غزلیات_و_اشعار_حافظ #گلچین_بهترین_اشعار_و_غزل_عاشقانه_حافظ
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/1087
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
هر که او دعوی مستی میکند
آشکارا بتپرستی میکند
#هستی_آن_را_میسزد_کز_نیستی
هر نفس صدگونه هستی میکند
هر که از خاک درش رفعت نیافت
لاجرم سر سوی پستی میکند
#دل_که_خورد_از_جام_عشقش_جرعهای
بیخبر شد، شور و مستی میکند
دل چو خواهم باختن در پای او
جان ز شوقش پیش دستی میکند
چند گویی کو جفا تا کی کند؟
ای #عراقی، تا تو هستی میکند
#اشعار_عاشقانه_عراقی #غزلیات_و_اشعار_عراقی #گلچین_بهترین_اشعار_و_غزل_عاشقانه_عراقی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/1146
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
هر که #نامهربان بود یارش
واجب است احتمال آزارش
طاقت رفتنم نمیماند
چون نظر میکنم به رفتارش
وز سخن گفتنش چنان مستم
که ندانم جواب گفتارش
کشته تیر #عشق زنده کند
گر به سر بگذرد دگربارش
هر چه زان تلختر بخواهد گفت
گو بگو از لب شکربارش
#عشق پوشیده بود و صبر نماند
پرده برداشتم ز اسرارش
وه که گر من به خدمتش برسم
خود چه خدمت کنم به مقدارش
بیم دیوانگیست مردم را
ز آمدن رفتن پری وارش
کاش بیرون نیامدی سلطان
تا ندیدی گدای بازارش
#سعدیا روی دوست #نادیدن
به که دیدن میان اغیارش
#هر_که_نامهربان_بود_یارش #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/394
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
هر که چیزی دوست دارد جان و #دل بر وی گمارد
هر که محرابش تو باشی سر ز خلوت برنیارد
روزی اندر خاکت افتم ور به بادم میرود سر
کان که در پای تو میرد جان به #شیرینی سپارد
من نه آن صورت پرستم کز تمنای تو مستم
هوش من دانی که بردست آن که صورت مینگارد
عمر گویندم که ضایع میکنی با #خوبرویان
وان که منظوری ندارد عمر ضایع میگذارد
هر که میورزد درختی در سرابستان معنی
بیخش اندر #دل نشاند تخمش اندر جان بکارد
#عشق و مستوری نباشد پای گو در دامن آور
کز گریبان ملامت سر برآوردن نیارد
گر من از عهدت بگردم #ناجوانمردم نه مردم
عاشق #صادق نباشد کز ملامت سر بخارد
باغ میخواهم که روزی سرو بالایت ببیند
تا #گلت در پا بریزد و ارغوان بر سر ببارد
آن چه رفتارست و قامت وان چه گفتار و قیامت
چند #خواهی گفت #سعدی طیبات آخر ندارد
#هر_که_چیزی_دوست_دارد_جان_و_دل_بر_وی_گمارد #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/570
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
هر که به #خویشتن رود ره نبرد به سوی او
بینش ما نیاورد طاقت حسن روی او
باغ بنفشه و سمن بوی ندارد ای صبا
غالیهای بساز از آن طره مشکبوی او
هر کس از او به قدر #خویش آرزویی همیکنند
همت ما نمیکند زو به جز آرزوی او
من به کمند او درم او به مراد #خویشتن
گر نرود به طبع من من بروم به #خوی او
دفع زبان خصم را تا نشوند مطلع
دیده به سوی دیگری دارم و #دل به سوی او
دامن من به دست او روز قیامت اوفتد
عمر به نقد میرود در سر گفت و گوی او
#سعدی اگر برآیدت پای به سنگ دم مزن
روز نخست گفتمت سر نبری ز کوی او
#هر_که_به_خویشتن_رود_ره_نبرد_به_سوی_او #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/219
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
هر که بی دوست میبرد #خوابش
همچنان صبر هست و پایابش
خواب از آن چشم چشم نتوان داشت
که ز سر برگذشت سیلابش
نه به #خود میرود گرفته #عشق
دیگری میبرد به قلابش
چه کند پای بند مهر کسی
که نبیند جفای اصحابش
هر که حاجت به درگهی دارد
لازمست احتمال بوابش
ناگزیرست تلخ و #شیرینش
خار و خرما و زهر و جلابش
سایرست این مثل که مستسقی
نکند رود دجله سیرابش
شب هجران دوست ظلمانیست
ور برآید هزار مهتابش
برود جان مستمند از تن
نرود مهر مهر احبابش
#سعدیا گوسفند قربانی
به که #نالد ز دست قصابش
#هر_که_بی_دوست_میبرد_خوابش #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/400
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
هر که بی او زندگانی میکند
گر نمیمیرد گرانی میکند
من بر آن بودم که ندهم #دل به #عشق
سروبالا #دلستانی میکند
مهربانی مینمایم بر قدش
سنگدل #نامهربانی میکند
برف پیری مینشیند بر سرم
همچنان طبعم جوانی میکند
ماجرای #دل نمیگفتم به خلق
آب چشمم ترجمانی میکند
آهن افسرده میکوبد که جهد
با قضای آسمانی میکند
عقل را با #عشق زور پنجه نیست
احتمال از #ناتوانی میکند
چشم #سعدی در امید روی یار
چون دهانش درفشانی میکند
هم بود شوری در این سر بی خلاف
کاین همه #شیرین زبانی میکند
#هر_که_بی_او_زندگانی_میکند #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/482
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
هر که #شیرینی فروشد مشتری بر وی بجوشد
یا مگس را پر ببندد یا عسل را سر بپوشد
همچنان عاشق نباشد ور بود #صادق نباشد
هر که درمان میپذیرد یا نصیحت مینیوشد
گر مطیع خدمتت را کفر فرمایی بگوید
ور حریف مجلست را زهر فرمایی بنوشد
شمع پیشت روشنایی نزد آتش مینماید
گل به دستت #خوبرویی پیش یوسف میفروشد
سود بازرگان دریا بیخطر ممکن نگردد
هر که مقصودش تو باشی تا #نفس دارد بکوشد
برگ چشمم مینخوشد در زمستان فراقت
وین عجب کاندر زمستان برگهای تر بخوشد
هر که معشوقی ندارد عمر ضایع میگذارد
همچنان #ناپخته باشد هر که بر آتش نجوشد
تا غمی پنهان نباشد رقتی پیدا نگردد
هم #گلی دیدست #سعدی تا چو #بلبل میخروشد
#هر_که_شیرینی_فروشد_مشتری_بر_وی_بجوشد #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/518
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
هر که #نازک بود تن یارش
گو #دل #نازنین نگه دارش
عاشق #گل دروغ میگوید
که تحمل نمیکند خارش
نیکخواها در آتشم بگذار
وین نصیحت مکن که بگذارش
کاش با #دل هزار جان بودی
تا فدا کردمی به دیدارش
عاشق #صادق از ملامت دوست
گر برنجد به دوست مشمارش
کس به آرام جان ما نرسد
که نه اول به جان رسد کارش
خانه یار سنگدل این است
هر که سر میزند به دیوارش
خون ما #خود محل آن دارد
که بود پیش دوست مقدارش
#سعدیا گر به جان خطاب کند
ترک جان گوی و #دل به دست آرش
#هر_که_نازک_بود_تن_یارش #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/395
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
هر کسی را نتوان گفت که #صاحبنظر است
#عشقبازی دگر و #نفسپرستی دگر است
نه هر آن چشم که بینند سیاه است و سپید
یا سپیدی ز سیاهی بشناسد بصر است
هر که در آتش #عشقش نبود طاقت سوز
گو به نزدیک مرو کآفت پروانه پر است
گر من از دوست بنالم #نفسم #صادق نیست
خبر از دوست ندارد که ز #خود باخبر است
آدمی صورت اگر دفع کند شهوت #نفس
آدمی #خوی شود ور نه همان جانور است
شربت از دست #دلارام چه #شیرین و چه تلخ
بده ای دوست که مستسقی از آن تشنهتر است
من #خود از #عشق لبت فهم سخن مینکنم
هرچ از آن تلخترم گر تو بگویی شکر است
ور به تیغم بزنی با تو مرا خصمی نیست
خصم آنم که میان من و تیغت سپر است
من از این بند نخواهم به در آمد همه عمر
بند پایی که به دست تو بود تاج سر است
دست #سعدی به جفا نگسلد از دامن دوست
ترک لؤلؤ نتوان گفت که دریا خطر است
#هر_کسی_را_نتوان_گفت_که_صاحبنظر_است #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/44
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈