یک قطرهٔ آب بود با #دریا شد
یک ذرهٔ خاک با زمین یکتا شد
#آمدشدن_تو_اندر_این_عالم_چیست
آمد مگسی پدید و ناپیدا شد
#گلایه_خیام_از_خدا #اشعار_خیام
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/1536
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
یک جام #شراب صد #دل و دین ارزد
یک جرعهٔ می مملکت چین ارزد
#جز_بادهٔ_لعل_نیست_در_روی_زمین
تلخی که هزار جان شیرین ارزد
#اشعار_خیام_در_مورد_مرگ #اشعار_خیام
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/1537
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
آن لعل در آبگینهٔ ساده بیار
وآن محرم و مونس هر آزاده بیار
#چون_میدانی_که_مدت_عالم_خاک
باد است که زود بگذرد باده بیار
#اشعار_خیام_در_مورد_خدا_صوتی #اشعار_خیام
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/1534
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
با جوانی سر #خوش است این پیر بی تدبیر را
جهل باشد با جوانان پنجه کردن پیر را
من که با مویی به قوت برنیایم ای عجب
با یکی افتادهام کاو بُگسلد زنجیر را
چون کمان در بازو آرد سروقدِ سیمتن
آرزویم میکند کآماج باشم تیر را
میرود تا در کمند افتد به پای #خویشتن
گر بر آن دست و کمان چشم اوفتد نخجیر را
کس ندیدست آدمیزاد از تو #شیرینتر سخن
شِکَّر از پستان مادر #خوردهای یا شیر را
روز بازار جوانی پنج روزی بیش نیست
نقد را باش ای پسر کآفت بود تأخیر را
ای که گفتی دیده از دیدار بت رویان بدوز
هر چه گویی چاره دانم کرد جز تقدیر را
زهد پیدا کفر پنهان بود چندین روزگار
پرده از سر برگرفتیم آن همه تزویر را
#سعدیا در پای جانان گر به خدمت سر نهی
همچنان عذرت بباید #خواستن تقصیر را
#با_جوانی_سر_خوش_است_این_پیر_بی_تدبیر_را #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/643
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
این مطرب از کجاست که برگفت #نام دوست
تا جان و جامه بذل کنم بر پیام دوست
دل زنده میشود به امید وفای یار
جان رقص میکند به سماع کلام دوست
تا نفخ صور بازنیاید به #خویشتن
هرک اوفتاد مست محبت ز جام دوست
من بعد از این اگر به دیاری سفر کنم
هیچ ارمغانیی نبرم جز سلام دوست
رنجور #عشق به نشود جز به بوی یار
ور رفتنیست جان ندهد جز به #نام دوست
وقتی امیر مملکت #خویش بودمی
اکنون به اختیار و ارادت #غلام دوست
گر دوست را به دیگری از من فراغتست
من دیگری ندارم قایم مقام دوست
بالای بام دوست چو نتوان نهاد پای
هم چاره آن که سر بنهی #زیر بام دوست
درویش را که #نام برد پیش پادشاه
هیهات از افتقار من و احتشام دوست
گر کام دوست کشتن #سعدیست باک نیست
اینم حیات بس که بمیرم به کام دوست
#این_مطرب_از_کجاست_که_برگفت_نام_دوست #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/642
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
اول دفتر به #نام ایزد دانا
صانع پروردگار حی توانا
اکبر و اعظم، خدای عالم و آدم
صورت #خوب آفرید و سیرت #زیبا
از در بخشندگی و بندهنوازی
مرغ هوا را نصیب و ماهی دریا
قسمت #خود میخورند مُنعِم و درویش
روزی #خود میبرند پشّه و عَنقا
حاجت موری به علم غیب بداند
در بن چاهی به #زیر صخرهٔ صَمّا
جانور از نطفه میکند، شکر از نی
برگِ تر از چوب خشک و چشمه ز خارا
شربت نوش آفرید از مگس نحل
نخل تناور کند ز دانهٔ خرما
از همگان بینیاز و بر همه مشفق
از همه عالم نهان و بر همه پیدا
پرتو نور سرادقات جلالش
از عظمت، ماورای فکرت دانا
خود نه زبان در دهان عارف مدهوش
حمد و ثنا میکند که موی بر اعضا
هر که نداند سپاس نعمت امروز
حیف #خورد بر نصیب رحمت فردا
بار خدایا مهیمنی و مدبر
وز همه عیبی مقدسی و مبرا
ما نتوانیم حق حمد تو گفتن
با همه کروبیان عالم بالا
#سعدی از آنجا که فهم اوست سخن گفت
ور نه کمال تو، وهم کی رسد آنجا؟
#با_جوانی_سر_خوش_است_این_پیر_بی_تدبیر_را #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/643
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
ای پیکِ پیخجسته که داری نشانِ دوست
با ما مگو بهجز سخنِ #دلنشانِ دوست
حال از دهان دوست شنیدن چه #خوش بُوَد
یا از دهانِ آن که شنید از دهانِ دوست
ای یارِ آشنا عَلَمِ کاروان کجاست؟
تا سر نهیم بر قدمِ ساربانِ دوست
گر زر فدای دوست کنند اهلِ روزگار
ما سر فدای پای رسالترسانِ دوست
دردا و حسرتا که عنانم ز دست رفت
دستم نمیرسد که بگیرم عنانِ دوست
رنجورِ #عشقِ دوست چنانم که هرکه دید
رحمت کند مگر #دلِ #نامهربانِ دوست
گر دوست بنده را بِکُشَد یا بپرورد
تسلیم از آنِ بنده و فرمان از آنِ دوست
گر آستینِ دوست بیفتد به دستِ من
چندان که زندهام سرِ من و آستانِ دوست
بیحسرت از جهان نرود هیچکس به در
إِلّا شهیدِ #عشق به تیر از کمانِ دوست
بعد از تو هیچ در #دلِ #سعدی گذر نکرد
وان کیست در جهان که بگیرد مکانِ دوست؟
#ای_پیکِ_پیخجسته_که_داری_نشانِ_دوست #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/641
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
تا دستها کمر نکنی بر میان دوست
بوسی به کام #دل ندهی بر دهان دوست
دانی حیات کشته #شمشیر #عشق چیست
سیبی گزیدن از رخ چون بوستان دوست
بر ماجرای خسرو و #شیرین قلم کشید
شوری که در میان من است و میان دوست
خصمی که تیر کافرش اندر غزا نکشت
خونش بریخت ابروی همچون کمان دوست
دل رفت و دیده #خون شد و جان ضعیف ماند
وآن هم برای آن که کنم جان فشان دوست
روزی به پای مرکب تازی درافتمش
گر کبر و #ناز باز نپیچد عنان دوست
هیهات کام من که برآید در این طلب
این بس که #نام من برود بر زبان دوست
چون جان سپردنیست به هر صورتی که هست
در کوی #عشق #خوشتر و بر آستان دوست
با #خویشتن همیبرم این شوق تا به خاک
وز خاک سر برآرم و پرسم نشان دوست
فریاد مردمان همه از دست دشمن است
فریاد #سعدی از #دل #نامهربان دوست
#تا_دستها_کمر_نکنی_بر_میان_دوست #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/640
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
#صبحدم خاکی به صحرا برد باد از کوی دوست
بوستان در عنبر سارا گرفت از بوی دوست
دوست گر با ما بسازد دولتی باشد عظیم
ور نسازد میبباید ساختن با #خوی دوست
گر قبولم میکند مملوک #خود میپرورد
ور براند پنجه نتوان کرد با بازوی دوست
هر که را خاطر به روی دوست رغبت میکند
بس پریشانی بباید بردنش چون موی دوست
دیگران را عید اگر فرداست ما را این دمست
روزه داران ماه نو بینند و ما ابروی دوست
هر کسی بی #خویشتن جولان #عشقی میکند
تا به چوگان که در #خواهد فتادن گوی دوست
دشمنم را بد نمیخواهم که آن بدبخت را
این عقوبت بس که بیند دوست همزانوی دوست
هر کسی را #دل به صحرایی و باغی میرود
هر کس از سویی به دررفتند و عاشق سوی دوست
کاش باری باغ و بستان را که تحسین میکنند
#بلبلی بودی چو #سعدی یا #گلی چون روی دوست
#صبحدم_خاکی_به_صحرا_برد_باد_از_کوی_دوست #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/635
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
مرا تو غایت مقصودی از جهان ای دوست
هزار جان عزیزت فدای جان ای دوست
چنان به دام تو الفت گرفت مرغ #دلم
که یاد مینکند عهد آشیان ای دوست
گرم تو در نگشایی کجا توانم رفت
به راستان که بمیرم بر آستان ای دوست
دلی شکسته و جانی نهاده بر کف دست
بگو بیار که گویم بگیر هان ای دوست
تنم بپوسد و خاکم به باد ریزه شود
هنوز مهر تو باشد در استخوان ای دوست
جفا مکن که بزرگان به خردهای ز رهی
چنین سبک ننشینند و سرگران ای دوست
به لطف اگر بخوری #خون من روا باشد
به قهرم از نظر #خویشتن مران ای دوست
مناسب لب لعلت حدیث بایستی
جواب تلخ بدیعست از آن دهان ای دوست
مرا رضای تو باید نه زندگانی #خویش
اگر مراد تو قتلست وارهان ای دوست
که گفت #سعدی از آسیب #عشق بگریزد
به دوستی که #غلط میبرد گمان ای دوست
که گر به جان رسد از دست دشمنانم کار
ز دوستی نکنم توبه همچنان ای دوست
#مرا_تو_غایت_مقصودی_از_جهان_ای_دوست #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/638
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
شادی به روزگار گدایان کوی دوست
بر خاک ره نشسته به امید روی دوست
گفتم به گوشهای بنشینم ولی #دلم
ننشیند از کشیدن خاطر به سوی دوست
صبرم ز روی دوست میسر نمیشود
دانی طریق چیست تحمل ز #خوی دوست
ناچار هر که #دل به غم روی دوست داد
کارش به هم برآمده باشد چو موی دوست
خاطر به باغ میرودم روز نوبهار
تا با درخت #گل بنشینم به بوی دوست
فردا که خاک مرده به حشر آدمی کنند
ای باد خاک من مطلب جز به کوی دوست
#سعدی چراغ مینکند در شب فراق
ترسد که دیده باز کند جز به روی دوست
#شادی_به_روزگار_گدایان_کوی_دوست #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/636
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
مشنو ای دوست که غیر از تو مرا یاری هست
یا شب و روز به جز فکر توام کاری هست
به کمند سر زلفت نه من افتادم و بس
که به هر حلقه موییت گرفتاری هست
گر بگویم که مرا با تو سر و کاری نیست
در و دیوار گواهی بدهد کآری هست
هر که عیبم کند از #عشق و ملامت گوید
تا ندیدهست تو را بر منش انکاری هست
صبر بر جور رقیبت چه کنم گر نکنم
همه دانند که در صحبت #گل خاری هست
نه منِ خام طمع #عشق تو میورزم و بس
که چو منْ سوخته در خیلِ تو بسیاری هست
باد، خاکی ز مُقام تو بیاورد و ببرد
آب هر طیب که در کلبه #عطاری هست
من چه در پای تو ریزم که پسند تو بود
جان و سر را نتوان گفت که مقداری هست
من از این #دلق مُرَقّع به درآیم روزی
تا همه خلق بدانند که زُنّاری هست
همه را هست همین داغ محبّت که مراست
که نه مستم من و در دور تو هشیاری هست
#عشق #سعدی نه حدیثیست که پنهان مانَد
داستانیست که بر هر سر بازاری هست
#مشنو_ای_دوست_که_غیر_از_تو_مرا_یاری_هست #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/630
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
مرا #خود با تو چیزی در میان هست
و گر نه روی #زیبا در جهان هست
وجودی دارم از مهرت گدازان
وجودم رفت و مهرت همچنان هست
مبر ظن کز سرم سودای #عشقت
رود تا بر زمینم استخوان هست
اگر پیشم نشینی #دل نشانی
و گر غایب شوی در #دل نشان هست
به گفتن راست #ناید #شرح حسنت
ولیکن گفت #خواهم تا زبان هست
ندانم قامتست آن یا قیامت
که میگوید چنین سرو روان هست
توان گفتن به مه مانی ولی ماه
نپندارم چنین #شیرین دهان هست
بجز پیشت نخواهم سر نهادن
اگر بالین نباشد آستان هست
برو #سعدی که کوی وصل جانان
نه بازاریست کان جا قدر جان هست
#مرا_خود_با_تو_چیزی_در_میان_هست #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/634
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
هر چه در روی تو گویند به #زیبایی هست
وان چه در چشم تو از شوخی و رعنایی هست
سروها دیدم در باغ و تأمل کردم
قامتی نیست که چون تو به #دلارایی هست
ای که مانند تو #بلبل به سخندانی نیست
نتوان گفت که طوطی به شکرخایی هست
نه تو را از من مسکین نه #گل خندان را
خبر از مشغله #بلبل سودایی هست
راست گفتی که فرج یابی اگر صبر کنی
صبر نیکست کسی را که توانایی هست
هرگز از دوست شنیدی که کسی بشکیبد
دوستی نیست در آن #دل که شکیبایی هست
خبر از #عشق نبودست و نباشد همه عمر
هر که او را خبر از شنعت و رسوایی هست
آن نه تنهاست که با یاد تو انسی دارد
تا نگویی که مرا طاقت تنهایی هست
همه را دیده به رویت نگرانست ولیک
همه کس را نتوان گفت که بینایی هست
گفته بودی همه زرقند و فریبند و فسوس
#سعدی آن نیست ولیکن چو تو فرمایی هست
#هر_چه_در_روی_تو_گویند_به_زیبایی_هست #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/631
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
بیا بیا که مرا با تو ماجرایی هست
بگوی اگر گنهی رفت و گر خطایی هست
روا بود که چنین بیحساب #دل ببری
مکن که مظلمه خلق را جزایی هست
توانگران را عیبی نباشد ار وقتی
نظر کنند که در کوی ما گدایی هست
به کام دشمن و بیگانه رفت چندین روز
ز دوستان نشنیدم که آشنایی هست
کسی نماند که بر درد من نبخشاید
کسی نگفت که بیرون از این دوایی هست
هزار نوبت اگر خاطرم بشورانی
از این طرف که منم همچنان صفایی هست
به دود آتش ماخولیا دماغ بسوخت
هنوز جهل مصور که کیمیایی هست
به کام #دل نرسیدیم و جان به حلق رسید
و گر به کام رسد همچنان رجایی هست
به جان دوست که در اعتقاد #سعدی نیست
که در جهان به جز از کوی دوست جایی هست
#بیا_بیا_که_مرا_با_تو_ماجرایی_هست #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/633
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
زهی #رفیق که با چون تو سروبالاییست
که از خدای بر او نعمتی و آلاییست
هر آن که با تو دمی یافتست در همه عمر
نیافتست اگرش بعد از آن تمناییست
هر آن که رای تو معلوم کرد و دیگربار
برای #خود #نفسی میزند نه بسراییست
نه عاشقست که هر ساعتش نظر به کسی
نه عارفست که هر روز خاطرش جاییست
مرا و یاد تو بگذار و کنج تنهایی
که هر که با تو به خلوت بود نه تنهاییست
به اختیار شکیبایی از تو نتوان بود
به اضطرار توان بود اگر شکیباییست
نظر به روی تو هر بامداد نوروزیست
شب فراق تو هر شب که هست یلداییست
خلاص بخش خدایا همه اسیران را
مگر کسی که اسیر کمند #زیباییست
حکیم بین که برآورد سر به شیدایی
حکیم را که #دل از دست رفت شیداییست
ولیک عذر توان گفت پای #سعدی را
در این لَجَم چو فرو شد نه اولین پاییست
#زهی_رفیق_که_با_چون_تو_سروبالاییست #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/629
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
مرا از آنچه که بیرونِ شهر، صحراییست
قرینِ دوست به هرجا که هست #خوشجاییست
کسی که روی تو دیدست از او عجب دارم
که باز در همه عمرش سرِ تماشاییست
امیدِ وصل مدار و خیالِ دوست مبند
گرت به #خویشتن از ذکرِ دوست، پرواییست
چو بر ولایتِ #دل دست یافت لشکرِ #عشق
به دست باش که هر بامداد، یغماییست
به بوی زلف تو با باد، عیشها دارم
اگرچه عیب کنندم که بادپیماییست
فَراغِ صحبتِ دیوانگان کجا باشد
تو را که هر خمِ مویی، کمندِ داناییست؟
ز دستِ #عشق تو هرجا که میروم دستی
نهاده بر سر و خاری شکسته در پاییست
هزار سرو به معنی به قامتت نرسد
وگرچه سرو، به صورت، بلندبالاییست
تو را که گفت که حلوا دهم به دستِ رقیب؟
به دستِ #خویشتنم زهر ده که حلواییست
نه خاص در سرِ من، #عشق در جهان آمد
که هر سری که تو بینی، رهینِ سوداییست
تو را ملامتِ #سعدی حلال کی باشد؟
که بر کناری و او در میانِ دریاییست
#مرا_از_آنچه_که_بیرونِ_شهر،_صحراییست #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/628
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
ز حد گذشت جدایی میان ما ای دوست
بیا بیا که #غلام توام بیا ای دوست
اگر جهان همه دشمن شود ز دامن تو
به تیغ مرگ شود دست من رها ای دوست
سرم فدای قفای ملامتست چه باک
گرم بود سخن دشمن از قفا ای دوست
به #ناز اگر بخرامی جهان خراب کنی
به #خون خسته اگر تشنهای هلا ای دوست
چنان به داغ تو باشم که گر اجل برسد
به #شرعم از تو ستانند #خونبها ای دوست
وفای عهد نگه دار و از جفا بگذر
به حق آن که نیم یار بیوفا ای دوست
هزار سال پس از مرگ من چو بازآیی
ز خاک نعره برآرم که مرحبا ای دوست
غم تو دست برآورد و #خون چشمم ریخت
مکن که دست برآرم به ربنا ای دوست
اگر به #خوردن #خون آمدی هلا برخیز
و گر به بردن #دل آمدی بیا ای دوست
بساز با من رنجور #ناتوان ای یار
ببخش بر من مسکین بینوا ای دوست
حدیث #سعدی اگر نشنوی چه چاره کند
به دشمنان نتوان گفت ماجرا ای دوست
#ز_حد_گذشت_جدایی_میان_ما_ای_دوست #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/639
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
آب حیات من است خاک سر کوی دوست
گر دو جهان خرمیست ما و غم روی دوست
ولوله در شهر نیست جز شکن زلف یار
فتنه در آفاق نیست جز خم ابروی دوست
داروی مشتاق چیست زهر ز دست نگار
مرهم عشاق چیست زخم ز بازوی دوست
دوست به هندوی #خود گر بپذیرد مرا
گوش من و تا به حشر حلقه هندوی دوست
گر متفرق شود خاک من اندر جهان
باد نیارد ربود گرد من از کوی دوست
گر شب هجران مرا تاختن آرد اجل
روز قیامت زنم خیمه به پهلوی دوست
هر غزلم #نامهایست صورت حالی در او
نامه نوشتن چه سود چون نرسد سوی دوست
لاف مزن #سعدیا شعر تو #خود سحر گیر
سحر نخواهد خرید غمزه جادوی دوست
#آب_حیات_من_است_خاک_سر_کوی_دوست #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/637
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
وقت طرب #خوش یافتم آن #دلبر طناز را
ساقی بیار آن جام می، مطرب بزن آن ساز را
امشب که بزم عارفان از #شمع رویت روشن است
آهسته تا نبود خبر رندان شاهدباز را
دوش ای پسر می #خوردهای چشمت گواهی میدهد
باری حریفی جو که او مستور دارد راز را
روی #خوش و آواز #خوش دارند هر یک لذتی
بنگر که لذت چون بود محبوب #خوشآواز را
چشمان ترک و ابروان جان را به #ناوک میزنند
یا رب که دادست این کمان آن ترک تیرانداز را
شور غم #عشقش چنین حیف است پنهان داشتن
در گوش نی رمزی بگو تا برکشد آواز را
#شیرازْ پرغوغا شدست از فتنهٔ چشم #خوشت
ترسم که آشوبِ #خوشت برهم زند #شیراز را
من مرغکی پربستهام زان در قفس بنشستهام
گر زان که بشکستی قفس بنمودمی پرواز را
#سعدی تو مرغ #زیرکی #خوبت به دام آوردهام
مشکل به دست آرد کسی مانند تو شهباز را
#وقت_طرب_خوش_یافتم_آن_دلبر_طناز_را #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/632
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
دردیست درد #عشق که هیچش طبیب نیست
گر دردمند #عشق بنالد غریب نیست
دانند عاقلان که مجانین #عشق را
پروای قول #ناصح و پند ادیب نیست
هر کو #شراب #عشق نخوردهست و دُردِ دَرد
آنست کز حیات جهانش نصیب نیست
در مشک و عود و عنبر و امثال طیبات
خوشتر ز بوی دوست دگر هیچ طیب نیست
صید از کمند اگر بجهد بوالعجب بود
ور نه چو در کمند بمیرد عجیب نیست
گر دوست واقفست که بر من چه میرود
باک از جفای دشمن و جور رقیب نیست
بگریست چشم دشمن من بر حدیث من
فضل از غریب هست و وفا در قریب نیست
از #خنده #گل چنان به قفا اوفتاده باز
کو را خبر ز مشغله عندلیب نیست
#سعدی ز دست دوست شکایت کجا بری
هم صبر بر حبیب که صبر از حبیب نیست
#دردیست_درد_عشق_که_هیچش_طبیب_نیست #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/627
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
کیست آن کش سر پیوند تو در خاطر نیست
یا نظر با تو ندارد مگرش #ناظر نیست
نه حلالست که دیدار تو بیند هر کس
که حرامست بر آن کش نظری طاهر نیست
همه کس را مگر این ذوق نباشد که مرا
کان چه من مینگرم بر دگری ظاهر نیست
هر شبی روزی و هر روز زوالی دارد
شب وصل من و معشوق مرا آخر نیست
هر که با غمزه #خوبان سر و کاری دارد
سست مهرست که بر داغ جفا #صابر نیست
هر که سرپنجه مخضوب تو بیند گوید
گر بر این دست کسی کشته شود #نادر نیست
سر موییم نظر کن که من اندر تن #خویش
یک سر موی ندانم که تو را ذاکر نیست
همه دانند که سودازده #دلشده را
چاره صبرست ولیکن چه کند قادر نیست
گفته بودم غم #دل با تو بگویم چندی
به زبان چند بگویم که #دلم حاضر نیست
گر من از چشم همه خلق بیفتم سهلست
تو مپندار که مخذول تو را #ناصر نیست
التفات از همه عالم به تو دارد #سعدی
همتی کان به تو مصروف بود قاصر نیست
#کیست_آن_کش_سر_پیوند_تو_در_خاطر_نیست #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/626
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
جان ندارد هر که جانانیش نیست
تنگ عیشست آن که بستانیش نیست
هر که را صورت نبندد سر #عشق
صورتی دارد ولی جانیش نیست
گر #دلی داری به #دلبندی بده
ضایع آن کشور که سلطانیش نیست
کامران آن #دل که محبوبیش هست
نیکبخت آن سر که سامانیش نیست
چشم #نابینا زمین و آسمان
زان نمیبیند که انسانیش نیست
عارفان درویش #صاحب درد را
پادشا #خوانند گر #نانیش نیست
ماجرای عقل پرسیدم ز #عشق
گفت معزولست و فرمانیش نیست
درد #عشق از تندرستی #خوشترست
گر چه بیش از صبر درمانیش نیست
هر که را با ماهرویی سرخوشست
دولتی دارد که پایانیش نیست
خانه زندانست و تنهایی ضلال
هر که چون #سعدی #گلستانیش نیست
#جان_ندارد_هر_که_جانانیش_نیست #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/623
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
گر صبر #دل از تو هست و گر نیست
هم صبر که چاره دگر نیست
ای #خواجه به کوی #دلستانان
زنهار مرو که ره به در نیست
دانند جهانیان که در #عشق
اندیشه عقل معتبر نیست
گویند به جانبی دگر رو
وز جانب او عزیزتر نیست
گرد همه بوستان بگشتیم
بر هیچ درخت از این ثمر نیست
من درخور تو چه تحفه آرم
جانست و بهای یک نظر نیست
دانی که خبر ز #عشق دارد
آن کز همه عالمش خبر نیست
#سعدی چو امید وصل باقیست
اندیشه جان و بیم سر نیست
پروانه ز #عشق بر خطر بود
اکنون که بسوختش خطر نیست
#گر_صبر_دل_از_تو_هست_و_گر_نیست #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/625
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
هر چه #خواهی کن که ما را با تو روی جنگ نیست
پنجه بر زورآوران انداختن فرهنگ نیست
در که #خواهم بستن آن #دل کز وصالت برکنم
چون تو در عالم نباشد ور نه عالم تنگ نیست
شاهد ما را نه هر چشمی چنان بیند که هست
صنع را آیینهای باید که بر وی زنگ نیست
با زمانی دیگر انداز ای که پندم میدهی
کاین زمانم گوش بر چنگست و #دل در چنگ نیست
گر تو را کامی برآید دیر زود از وصل یار
بعد از آن #نامت به رسوایی برآید ننگ نیست
سست پیمانا چرا کردی خلاف عقل و رای
صلح با دشمن اگر با دوستانت جنگ نیست
گر تو را آهنگ وصل ما نباشد گو مباش
دوستان را جز به دیدار تو هیچ آهنگ نیست
ور به سنگ از صحبت #خویشم برانی عاقبت
خود #دلت بر من ببخشاید که آخر سنگ نیست
#سعدیا #نامت به رندی در جهان افسانه شد
از چه میترسی دگر بعد از سیاهی رنگ نیست
#هر_چه_خواهی_کن_که_ما_را_با_تو_روی_جنگ_نیست #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/622
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈