eitaa logo
تبیین
2.6هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
442 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آيا اهميت «تعليم و تعلم»، منحصر به علوم دينی است؟ (بخش سوم) 🔸ممكن است بعضى چنين تصوّر كنند که اين همه تأكيدات كه درباره فراگرفتن و و نشر علوم و دانش ها در آيات «قرآن مجيد» و «روايات اسلامى» آمده است تنها ناظر به «علوم دينى» است، و آنچه را در «بحث حكومت اسلامى» و گسترش همه علوم مورد توجّه است، شامل نمى شود؛ ولى اين اشتباه بزرگى است، زيرا هم از و هم از اهميّت و و تربيت به طور مطلق استفاده مى شود. در نیز (به پيروى از آيات قرآن مجيد)، تنها اكتفا به تشويق فراگيرى علوم دينى نشده، بلكه علاوه بر آن هر گونه در زندگى و مورد توجّه قرار گرفته است؛ به عنوان نمونه به روايات زير توجّه كنيد: 1⃣در حديث‌معروفى‌از (صلى الله عليه و آله) مى خوانيم كه فرمودند: «اُطْلُبُوا الْعِلْمَ وَ لَوْ بِالصِّيْنِ فَاِنَّ طَلَبَ الْعِلْمِ فَريضَةٌ عَلَى كُلِّ مُسْلِمٍ». [۱] ( را فرا گيريد هر چند در كشور چين باشد؛ زيرا تحصيل بر هر واجب است). بايد توجّه داشت كه مملكت چين در آن زمان دورترين كشور جهان شناخته مى شد؛ بنابراين منظور اين است كه به سراغ برويد هر چند در دورافتاده ترين كشورهاى دنيا باشد. بديهى است كه در آن روز در چين يافت مى شد معارف قرآنى و دينى نبود؛ چرا كه جاى آنها [معارف قرآنى و دينى] مراكز وحى بود؛ بلكه منظور است. 2⃣در حديث ديگرى از (عليه السلام) مى خوانيم: «اَلْحِكْمَةُ ضَالَّةُ الْمُؤمِنِ فَاطْلُبُوهَا وَ لَوْ عِنْدَ الْمُشْرِكِ». [۲] (، گمشده است، پس آن را طلب كنيد هر چند نزد باشد). روشن است، آنچه نزد مشركان يافت مى شود، معارف توحيدى و علوم الهى نيست، بلكه ديگرى است كه در زندگى به كار مى آيد، و گاه نزد آنان است. اين گونه احاديث شعار معروف «علم، وطن ندارد» را تداعى مى كند و تأكيد مى نمايد كه و گمشده مؤمنان است، هر جا و نزد هر كس بيابند، آن را فرا مى گيرند. چنانچه در حديث ديگرى آمده است «كَلِمَةُ الْحِكْمَةِ ضَالَّةُ الْمُؤمِنِ فَحَيثُ وَجَدَهَا فَهُوَ اَحَقُّ بِهَا». [۳] (، گمشده است، هر جا آن را بيابد به آن سزاوارتر است). 3⃣در حديث ديگر از همان حضرت آمده است: «اَلْعِلْمُ ثَلَاثَةٌ: اَلْفِقْهُ لِلاَدْيَانِ وَ الطِّبُ لِلاَبْدَانِ وَ النَّحْوُ لِلِّسَانِ». [۴] ( بر سه گونه است: آگاهى نسبت به ، و براى بدن ها، و [ادبيات] براى زبان). در اين حديث سه شاخه مهم از علوم الهى و بشرى مطرح شده است؛ علوم دينى و علم پزشكى و ادبيات كه در واقع كليد علوم ديگر است. 4⃣در حديث ديگرى از (عليه السلام) آمده است: «اَلْعُلُومُ اَرْبَعَةٌ: اَلْفِقْهُ لِلاَدْيَانِ وَ الطِّبُ لِلاَبْدَانِ وَ النَّحْوُ لِلِّسَانِ، وَ النُّجُومُ لِمَعْرِفَةِ الاَزْمَانِ». [۵] ( چهار بخش است: فقه براى دين، پزشكى براى بدن، نحو [ادبيّات] براى زبان، ستاره شناسى براى شناخت اوقات). ... پی نوشت‌ها [۱] بحار الأنوار، دار إحياء التراث العربى، چ۲، ج ۱، ص ۱۸۰، ب ۱؛ [۲] بحار الأنوار، همان، ج ۷۵، ص ۳۴، تتمة باب ۱۵؛ [۳] بحار الأنوار، همان، ج ‏۲، ص ۹۹، باب ۱۴؛ [۴] بحار الأنوار، همان، ج ‏۷۵، ص ۴۵، باب ۱۶؛ [۵] بحار الأنوار، همان، ج ‏۱، ص ۲۱۸، باب ۶ 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ‏۱۳۸۶ش، چ ۹، ج ۱۰، ص ۲۵۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️امام جعفر صادق (عليه السلام):  🔸«يَنْبَغى لِلْمُؤْمِنِ اَنْ يَكونَ فيهِ ثَمانى خِصالٍ: وَقورا عِنْدَ الهَزاهِزِ، صَبورا عِندَ البَلاءِ، شَكُورا عِنْدَ الرَّخاءِ، قانِعا بِما رَزَقَهُ اللهُ، لا يَظْلِمُ الاَعْداءِ، وَ لا يَتَحامَلُ لِلاَْصْدِقاءِ، بَدَنُهُ مِنْهُ فى تَعَبٍ وَ النّاسُ مِنْهُ فى راحَةٍ». 🔹«سزاوار است هشت خصلت داشته باشد؛ در سختى ها باوقار، در گرفتاری صبور، در آسايش شاكر و به روزى خداوند قانع باشد، به دشمنان ستم نكند، از دوستان كينه و دشمنى به دل نگيرد، بدنش از او در رنج و مردم از او در آسايش باشند».  📕كافى، ج ۲، ص ۴۷، ح ۱ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«زهد» در روايات اسلامی چگونه معرفی شده است؟ 🔹گاه تصوّر مى شود مفهوم آن است كه انسان به كلّى را ترك گويد و همچون راهبان در گوشه اى بخزد و از دورى گزيند؛ در حالى كه اين معنا با «روح‌ اجتماعى‌ اسلام» هرگز نمى سازد و در ، شديداً از آن نهى شده است. بنابراين، مفهوم ديگرى دارد و آن و دلدادگى و عشق بى قرار نسبت به و عدم اسارت در چنگال زرق و برق آن است، و اين همان سرمايه عظيمى است كه اگر انسان فاقد آن باشد، آلوده انواع مى گردد، و گاه و خود را بر سر متاع دنيا مى نهد. 🔹در روايات متعددی به توجه ويژه ای شده است. از جمله: (عليه السلام) درباره آن مى فرمايد: «إِنَّ مِنْ أَعْوَنِ الأَخْلاَقِ عَلَى الدِّينِ، الزُّهْدَ فِی الدُّنْيَا». [۱] (از مهم ترين اخلاقى كه انسان را بر حفظ دينش يارى مى دهد، در دنياست). (عليه السلام) درباره آن مى فرمايد: «إِذَا تَخَلَّى الْمُوْمِنُ مِنَ الدُّنْيَا سَمَا، وَ وَجَدَ حَلَاوَةَ حُبِّ اللهِ». [۲] (هنگامى كه از كناره گيرى كند، ترقّى و تكامل مى يابد و شيرينى محبّت خدا را مى چشد). 🔹در حديث ديگرى مى خوانيم كه: (عليه السلام) جابر بن عبدالله را ديد كه آه مى كشد! فرمود: «يَا جَابِرُ! عَلَیمَ تَنَفَسُّكَ؟! أَعَلَى الدُّنْيَا؟» (براى چه آه كشيدى؟ بر دنيا؟)، جابر عرض كرد: آرى!. [در اينجا امام (عليه السلام) تحليل جالبى درباره بيان فرموده كه لذّاتش يا در خوردنى است، يا نوشيدنى، يا لباس فاخر، يا لذّت جنسى، يا مركب، يا بوى خوش، يا نغمه ها]. سپس در تشريح آنها فرمود: عسل است و آن چيزى جز [شيره گل هاى آميخته با] آب دهان حشره‌ای نيست؛ و آب است كه چيزى است كم ارزش كه بر سطح زمين جارى است، 🔹و حرير است كه از لعاب كرمى تهيّه مى شود و ، لذت جنسى در زنان است و آن هم در محلّى از بدن او كه آلوده ترين محل هاست و اسب است كه در بسيارى از موارد قاتل انسان است و ، مُشك است كه از خون ناف حيوانى [آهوى خُتَن] گرفته مى شود ها، نغمه غناست كه انسان را به گناه مى كشاند. اى جابر! چيزى كه بهترين لذّاتش چنين است، از دست رفتنش جاى تأسف نيست. جابر مى گويد: بعد از شنيدن اين سخن، هرگز زرق و برق دنيا به فكر من خطور نكرد!». [۳] پی نوشت: [۱] الكافی، دار الكتب الإسلامية، چ ۴، ج ‏۲، ص ۱۲۸ [۲] همان، ص ۱۳۰ [۳] بحار الأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ ۲، ج ‏۷۵، ص ۱۱، تتمة باب ۱۵ 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ ش، چ اول‏، ج ۴، ص ۴۰۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«تجسّم اعمال» در روایات اسلامی چگونه مطرح و بازتاب داده شده است؟ (بخش دوم و پایانی) 🔸در اعم از احاديثى كه از طرف شيعه يا اهل سنت رسيده است مسئله بازتاب گسترده اى دارد، به گونه اى كه مرحوم شيخ بهائى در يكى از سخنانش مى گويد: «تَجَسُّمُ الأعْمالِ فى النَّشْأَةِ الاُخْرَوِيَّةِ قَدْ وَرَدَ فى اَحادِيثَ مُتَكَثِّرَة مِنْ طُرُقِ الْمُخالِفِ وَ الْمُؤالِفِ» [۱] ( در جهان ديگر در احاديث زيادى از طرق موافقين و مخالفين نقل شده است). در اينجا از ميان آنها به احاديث زير قناعت مى كنيم: 3⃣در حديثى از رسول خدا (صلى الله عليه وآله) مى خوانيم كه فرمود: جبرئيل به من گفت: «يا مُحَمَّدُ! عِشْ ما شِئْتَ فَاِنّكَ مَيِّتّ ... وَ اعْمَلْ ما شِئْتَ فَاِنّكَ مُلَاقِيهِ». [۱] (اى محمد! هرچه مى خواهى زندگی كن، ولى سرانجام بدرود حيات خواهى گفت... و هر مى خواهى انجام بده كه سرانجام، آن را ملاقات خواهى كرد). 4⃣باز در حديث ديگرى از همان حضرت مى خوانيم: «اِنّ الْمُؤْمِنَ اِذَا خَرَجَ مِنْ قَبْرِهِ صُوِّرَ لَهُ عَمَلُهُ فِي صُورَةٍ حَسَنَةٍ فَيَقُولُ لَهُ مَا اَنْتَ؟ فَوَ الله اِنِّي لَاَرَاكَ اِمْرَأَ صِدْقٍ، فَيَقُوُلُ لَهُ اَنَا عَمَلُكَ فَيَكُونُ لَهُ نُوراً وَ قَائِداً اِلَى الْجَنَّةِ...». [۲] (هنگامى كه از قبرش [در قيامت] خارج مى شود او در صورت زيبايى در برابر او ظاهر مى شود و مى گويد: تو كيستى كه به خدا سوگند من تو را شخص صادقى مى بينم؟ او در جوابش مى گويد: من توام و او براى نور و روشنايى و راهنما به سوى است...). 5⃣و بالاخره در حديثى از (عليه السلام) مى خوانيم كه فرمود: «اِذا وُضِعَ الْمَيِّتُ فِي قَبْرِهِ مُثِّلَ لَهُ شَخْصٌ وَ قالَ لَهُ يَا هَذَا كُنَّا ثَلَاثَةً، كانَ رِزْقُكَ فَانْقَطَعَ بِاِنْقِطَاعِ اَجَلِكَ وَ كانَ اَهْلُكَ فَخَلَّفُوكَ وَ انْصَرَفُوا عَنْكَ وَ كُنْتُ عَمَلُكَ فَبَقَيْتُ مَعَكَ، اَمَا اِنِّي كُنْتُ اَهْوَنُ الثَّلَاثَةِ عَلَيْكَ!». [۳] (هنگامى كه در گذارده مى شود، شخصى در برابر او نمايان مى گردد و به او مى گويد: اى انسان! ما سه چيز بوديم: يكى رزق تو بود كه با پايان عمرت قطع شد و ديگرى خانواده ات بودند كه تو را گذاشتند و رفتند و من توام كه با تو مانده ام؛ ولى من از هر سه براى تو كم ارزش تر بودم). 🔹احاديث در اين زمينه بسيار است از جمله «احاديث معراج» كه (صلى الله عليه و آله) از كنار و مى گذرد و هر گروهى از را به و كيفرى شبيه خود گرفتار ديد، و نيز اعمال را مشاهده كرد كه سبب پيدايش مرافق تازه اى در مى شود. اخبارى كه درباره وارد شده و تجسّم آن را به صورت پاره كه غيبت کننده آن را تناول مى كند بيان مى دارد شاهد ديگرى بر اين مدّعاست. 🔹از مجموع روايات گذشته به خوبى مى توان نتيجه گرفت كه در صورت هاى مناسبى در عالم و ، مجسّم مى گردد، حتّى تعبير «اَلَّذِينَ يَأْكُلُونَ اَمْوَالَ الْيَتَامَى ظُلْماً اِنَّما يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ نَاراً». [۴] (كسانى كه را از روى ظلم و ستم مى خورند، فقط در شكم خود داخل مى كنند) نشان مى دهد كه در عالَم دنيا نيز از نوعى تجسّم برخوردار است، به طورى كه در باطن به شكل است، هر چند كسانى كه چشم واقع بين ندارند آن را نمى بينند. دليلى ندارد كه همه روايات را بر معناى مجازى و كنايى حمل كنيم و همه را تأويل و توجيه نماييم، با اينكه عمل به ظواهر آنها بى مانع است و مشكلى ايجاد نمى كند. پی نوشت‌ها؛ [۱] كنز العمال في سنن الأقوال و الأفعال، متقي هندی، مؤسسة الرسالة، چ ۵، ج ۱۵، ص ۵۴۶؛ [۲] همان، ج ۱۴، ص ۳۶۶؛ [۳] الکافی، دارالكتب الإسلامية، چ ۴، ج ‏۳، ص ۲۴۰؛ [۴] سوره نساء، آیه ۱۰ 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ‏۱۳۸۶ش، چ ۹، ج ۶، ص ۱۰۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا در قیام حسینی و مهدوی بر مساله «امر به معروف» و «نهی از منکر» تاکید شده است؟ 🔹 موجودی اجتماعی است و از انزوا و تنهایی گریزان است. انسان آثار مثبت بسیاری دارد که از جمله آن تعاون و همکاری در رسیدن به اهداف مشترک است؛ اما نباید فراموش کرد که زندگی اجتماعی انسان در کنار مزایای بسیار، با آسیب هایی نیز تهدید میشود. در ، گاهی خطرات فردی تبدیل به خطرات اجتماعی میگردند و اگر چاره اندیشی نگردد، در معرض و تهدید قرار می گیرند. آری، بسیاری از همانند یک بیماری مسری، افراد زیادی را آلوده میکنند. 🔹بنابراین، هیچ یک از نباید نسبت به رفتار هم نوعان خویش بی تفاوت باشد. (ص) میفرماید: «يك ، در ميان مردم همانند كسى است كه با جمعى سوار كشتى شود، و به هنگامى كه در وسط دريا قرار گيرد، تبرى‏ برداشته و به سوراخ كردن موضعى كه در آن نشسته است بپردازد، و هرگاه به او اعتراض كنند، در جواب بگويد من در سهم خود تصرف ميكنم! اگر ديگران او را از اين عمل خطرناك باز ندارند، طولى نمى‏كشد كه آب دريا به داخل كشتى نفوذ كرده و همگى در دريا غرق میشوند». 🔹 (ص) با اين مثال جالب، منطقى بودن وظيفه و را مجسم ساخته است، و حق فرد بر اجتماع را يك حق طبيعى كه ناشى از پيوند سرنوشتهاست، میداند. پس همه نسبت به خویش و مسئول اند. از این رو به این مسأله اهمیت زیادی داده‌اند و بعضی از را به خاطر ترک این کار سرزنش کرده و حتی دلیل نابودی شان را بی تفاوتی نسبت به بیان نموده اند؛ 🔹چنانکه خداوند در میفرماید: «پس چرا از نسلهاى پيش از شما نبودند كه [مردم را] از در زمين باز دارند؛ جز اندكى از كسانى كه از ميان آنان نجاتشان داديم [و بقیه نابود شدند]». [ترجمه آیه۱۱۶ سوره هود] بر اساس این آیه میتوانیم بگوییم: گرچه در هر اجتماعی معمولا و وجود دارد، اما مهم اين است كه هرکس به فراخور توانمندی خویش در طريق بکوشد. اما همين كه از ميان رفت و افراد جامعه بى تفاوت شدند، و به سرعت فراگیر میشود. 🔹(ع) در این زمینه هشدار داده، میفرماید:  «اگر و را ترك كنيد، بر شما مسلط خواهند شد و هر چه كنيد مستجاب نمیگردد». البته طبیعی است! در ملّتی که به ، و نیک منشی، وقعی نهاده نمیشود و در مقابل عکس العملی وجود ندارد، ، ، و بدکاران پیدا میکنند. آنها نیز مردم را به ناپاکی های خود می آلایند و جامعه به مثابه بدنی که به انواع بیماریها و میکروبها گرفتار شده است، به نابودی کشیده میشود. 🔹در چنین زمانی که ترک و سبب تضعیف دین و تسلط اشرار شده است، دعا کردن ثمری ندارد؛ بلکه باید به اقامه دین برخاست. لذا در برهه ای از تاریخ می بینیم که (ع) که پرچمدار آزادی خواهی و عدالت طلبی است، دلیل نهضتش را اینگونه معرفی مینماید: «آيا نمى‏ بينيد به عمل نمیشود و از جلوگيرى نمیگردد، در چنين شرايطى بر لازم است [قيام كند و] شيفته ملاقات پروردگار [و شهادت] باشد». 🔹و از همین رو ایشان شیوه خود را دعوت به سوی و نهی از قرار داده، میفرماید: «من فقط براى در امّت جدّم به پا خاستم، می خواهم و کنم و حرکت من بر اساس سیره جدّم و پدرم علی بن ابیطالب است». این مقابله کماکان ادامه داشته و تا نیز برقرار خواهد بود؛ آخرالزمانی که (ص) درباره آن فرمود: «زمانی خواهد آمد که مردم و نمیکنند؛ و از آن بدتر، زمانی خواهد آمد که مردم امر به بدی و نهی از خوبی میکنند؛ و حتی زمانی خواهد آمد که مردم را منکر و را معروف ببینند». 🔹بنابراین میتوان گفت: راه همان راه است و شیوه همان شیوه؛ یعنی هر انسان شریف و عدالت خواهی باید بداند که اگر در مقابل سکوت شود کار به جایی میرسد که جای و عوض میشود. لذا هرکس نخست باید را با توجه به شرایط و توانمندی هایش بشناسد و بدان عمل کند، سپس دیگران را به و خوبیها دعوت کرده و از باز دارد. این کار از آن جهت ضرورت بیشتری پیدا میکند که جامعه حاضر نه تنها باید در جهت اصلاح خود گام بردارد، بلکه باید افرادی را بپروراند که مقدمات (عج) را فراهم کنند و هسته اولیه انقلاب را تشکیل دهند. منبع: وبسایت‌ آیت‌ الله‌ مکارم‌ شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا فقط امام حسین (علیه السلام) اربعین دارد؟ 🔸در این مطلب به پاسخ این سوال که چرا فقط (علیه السلام) دارد، می پردازیم؛ اینکه چرا فقط برای «امام حسین» (علیه السلام) روز «اربعین» تعیین شده و برای امامان دیگر و حتی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)، مراسم روز اربعین نداریم؟ 💠برای توضیح جواب این سوال، به این موارد توجه شود: 1⃣فداکاری‎های (علیه السلام)، دین را زنده کرد و نقش او در زنده نگهداشتن ، ویژه و حائز اهمیت است. این فداکاری‎ها را باید زنده نگهداشت؛ چون زنده نگه داشتن دین اسلام است. گرامیداشت روز عاشورا و ، در حقیقت زنده نگهداشتن دین و مبارزه با دشمنان دین است. 2⃣مصیبت (علیه السلام)، برای هیچ امام و پیامبری پیش نیامده است. مصیبت (علیه السلام)، از همه مصیبت‎ها بزرگ‎تر و سخت‎تر بود. اگر عامل دیگری هم در کار نبود، همین عامل کافی است که نشان بدهد چرا برای (علیه السلام) بیش از امامان دیگر و حتی بیش از پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) عزاداری می‎کنیم و مراسم متعددی برپا می‎کنیم. 3⃣در ماه محرم سال شصت و یک قمری (علیه السلام)، فرزندان، خویشان و یاران آن حضرت را به شهادت رساندند و را به کوفه و شام بردند و همین اسیران داغدیده، روز شهادت امام حسین (علیه السلام) و یارانش، به  رسیدند و همه مصائب روز در آن روز تجدید شد و آن روز، روز سختی برای خاندان پیامبر بود. 4⃣دشمنان اسلام با به شهادت رساندن (علیه السلام)، قصد نابود کردن دین اسلام را داشتند. امام (عليه السلام) تلاش کردند تا ، به کلی فراموش شود و حتی کسانی را که برای زیارت (عليه السلام) می‎آمدند، شکنجه می‎کردند و می‎کشتند. در زمان متوکل عباسی، همه قبرهای کربلا را شخم زدند؛ مزرعه کردند و مردم را از آمدن برای زیارت قبر (علیه السلام)، منع کردند. شیعیان هم برای مقابله با آنان، از هر مناسبتی استفاده می‎کردند که یکی از این مناسبت‎ها روز است. 5⃣یکی از نشانه‎های مومن، زیارت (علیه السلام) در است. از (عليه السلام) روایت شده است که «عَلاماتُ الْمُؤْمِنِ خَمْسٌ: صَلاةُ الْخَمْسينَ وَ زِيارَةُ الأَرْبَعينَ وَالتَّخَتُّمُ فِى الْيَمينِ وَ تَعْفيرُ الْجَبينِ وَ الْجَهْرُ بِبِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ» [۱] ( دارد: نماز پنجاه ركعت (مجموع واجبات و مستحبات)، ، انگشتر در دست راست كردن، در سجده پيشانى بر خاك نهادن و بسم الله الرحمن الرحيم را (در نماز) بلند گفتن). و یکی از وظایف شیعیان را اهتمام به بر شمرده ‎اند. پی نوشت: [۱] وسائل الشيعه، ج ۱۰، ص ۳۷۳ منبع: وبسایت راسخون به نقل ازمرکز مطالعات شیعه @tabyinchannel
⭕️امام رضا (علیه السلام): 🔸«إِنَّ مِمَّنْ يَنْتَحِلُ مَوَدَّتَنَا أَهْلَ الْبَيْتِ - مَنْ هُوَ أَشَدُّ فِتْنَةً عَلَى شِيعَتِنَا مِنَ الدَّجَّالِ - فَقُلْتُ بِمَا ذَا قَالَ بِمُوَالاةِ أَعْدَائِنَا وَ مُعَادَاةِ أَوْلِيَائِنَا إِنَّهُ إِذَا كَانَ كَذَلِكَ اخْتَلَطَ الْحَقُّ بِالْبَاطِلِ وَ اشْتَبَهَ الْأَمْرُ فَلَمْ يُعْرَفْ مُؤْمِنٌ مِنْ مُنَافِقٍ». 🔹بعضی از کسانی که ادعای مودّتِ ما اهل بیت را دارند، در برای ما از دجال شدیدترند! راوی می‌گوید پرسیدم: از چه جهت؟! حضرت فرمودند: به خاطر دوستی با دشمنانِ ما، و دشمنی با دوستانِ ما، و هرگاه چنین شد، با آمیخته می‌شود و از بازشناخته نمی‌شود. 📕وسائل الشيعة، ج‏ ۱۶، ص ۱۷۹ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ 🔹 ⭕️پیشگویی امام على (عليه السلام) از وضع مردم در زمان حکومت «ظالمان» چگونه است؟ 🔹 (عليه السلام) در بخشی از خطبه ۱۰۸ پس از پیشگویی از آینده و حاکم شدن و ظالم در آخرین فراز این خطبه به قسمت هاى مهمّى از آثار شوم اين حكومتها، و وضع اخلاقى و اجتماعى و اقتصادى مردم در چنين حكومتهايى اشاره ميفرمايد. نخست میفرمايد: «فَإِذَا كَانَ ذلِكَ كَانَ الْوَلَدُ غَيْظاً، وَ الْمَطَرُ قَيْظاً، وَ تَفِيضُ اللِّئَامُ فَيْضاً، وَ تَغِيضُ الْكِرَامُ غَيْضاً». (در آن هنگام، سبب خشم [پدران و مادران] میشوند و ، گرمى مى افزايد؛ همه جا را پر ميكنند و ، كمياب میشوند!). 🔹سپس در ادامه اين سخن ميفرمايد: «وَ كَانَ أَهْلُ ذلِكَ الزَّمَانِ ذِئَاباً، وَ سَلَاطِينُهُ سِبَاعاً، وَ أَوْسَاطُهُ أُكَّالاً، وَ فُقَرَاؤُهُ أَمْوَاتاً». ( آن زمان همچون گرگان، و آنها همچون درندگان، و طبقه متوسّط، طعمه آنها، و مستمندان، همچون مردگان خواهند بود!). در آخرين قسمت اين خطبه، به هفت‌ پديده‌ شوم در چنين جوامعى كه سرچشمه تمام میشود، اشاره کرده و میفرماید: «وَ غَارَ الصِّدْقُ، وَ فَاضَ الْكِذبُ، وَ اسْتُعْمِلَتِ الْمَوَدَّةُ بِاللِّسَانِ، وَ تَشَاجَرَ النَّاسُ بِالْقُلُوبِ، وَ صَارَ الْفُسُوقُ نَسَباً، وَ الْعَفَافُ عَجَباً، وَ لُبِسَ الْإِسْلَامُ لُبْسَ الْفَرْوِ مَقْلُوباً». (در آن زمان، از ميان میرود و فراوان میشود؛ مردم با زبان اظهار دوستى ميكنند، و با دل، دشمنى؛ به و آلودگى افتخار ميكنند و از و در شگفتى فرو ميروند و اسلام همچون پوستينى وارونه پوشيده میشود!). 🔹آنچه را امام (عليه السلام) در سه بخش از اين خطبه درباره «حوادث آينده جامعه اسلامى» به عنوان پيشگویی بيان فرموده، ترسيم بسيار دقيق و حساب شده اى از تمام حكومت های جبّار خودكامه در طول تاريخ است. هنگامى كه آنها پايه هاى خود را محكم ميكنند تمام و را از صحنه اجتماع كنار میزنند و مديران و دستياران خود را از افراد بى‌بندوبار و بى‌ايمان و نوكر مآب كه به جاى كلاه، سر مى آورند، برمى‌گزينند. را تحت فشار قرار میدهند و را به جهل و نادانى و بى خبرى سوق مى دهند. همه جا را فرا میگيرد و و راستى برچيده میشود. 🔹 بر مقدّرات مردم مسلّط میشوند و بسيارى از مردم به حكم «أَلنَّاسُ عَلَى دِينِ مُلوُكِهِمْ» از آن حكّام و سلاطين درنده خو پيروى ميكنند. نظام‌ ارزشی‌ جامعه به كلّى دگرگون ميشود و فى المَثَل: و ناپاكى مايه افتخار و از اسباب سرافكندگى به حساب مى آيد. اينگونه حكومتها در محيط هاى مذهبى با مذهب نمى جنگند، بلكه سعى ميكنند را از درون تهى سازند و آن را تحريف كنند و به اين طريق از احساسات مذهبى مردم به نفع مقاصد شوم خود استفاده كنند. خرافات را در ميان مردم ترويج می‌دهند و به بعضى از ظواهر مذهبى اهميّت داده، عمق و باطن آن را از ميان مى برند. 🔹هرگاه با اين معيارهاى دقيقى كه (عليه السلام) در اين خطبه بيان كرده به جوامع‌ دنياى‌ امروز - مخصوصاً بسيارى از كشورهاى اسلامى - بنگريم، مى بينيم چقدر قابل تطبيق است. گويى حضرت از آن روز تمام حوادثى را كه امروز در جوامع میگذرد با چشم مى ديده و همچون نقّاش چيره دستى آنها را با نوك قلم ترسيم نموده، تصويرى كه از هر نظر برابر با اصل است. آنچه امام (عليه السلام) در اين خطبه پيش بينى فرموده است شباهت به رواياتى دارد كه از (صلى الله عليه و آله) در اين زمينه نقل شده است. 🔹از جمله در حديثى مى خوانيم: «زمانى بر مردم فرا میرسد كه صورت هاى آنها، صورت هاى انسانى است و دلهاى آنها ! مانند گرگان درنده اند؛ و پيوسته خونريزى میكنند؛ و هيچگاه [با تذّكر و ارشاد] از منكراتى كه انجام میدهند، باز نمیگردند! اگر با آنها همراهى كنى تو را متّهم ميكنند و اگر سخنى بگويى، تكذيبت ميكنند و اگراز آنها پنهان شوى غيبت ميكنند. [سنّت معصومين] در ميان آنها بدعت است، و در ميان آنها سنّت! در نظر آنها كسى است كه فريبكار و پيمان شكن باشد، و و پيمان شكن در ميان آنها عاقل و هوشيار محسوب میشود. در ميان آنها مستضعف، و در ميان آنها مشرّف و گرامى است ... در اين هنگام، خداوند آنها را از بارانِ به موقع، محروم می‌سازد و باران هاى بى موقع [كه مايه فساد و تباهى است] بر آنها نازل میكند و بر آنها مسلّط مى شوند». [۱] 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلامية، ۱۳۸۶ش، چ۱ ج۴ ص۵۴۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️سلوک انقلابی برای یاری‌ رسانی به امام‌ زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) 🔹اگر بخواهیم دوران‌ را تشریح‌ کنیم بهترین‌ بیان را میتوان از لسان حضرتش ارائه نمود که در آن دعای وارده پس از نماز مخصوص امام‌ زمان (عج) میفرماید اینگونه دعا کنید و شکایت به‌ خدا ببرید: «اللهُمَّ عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطَاءُ وَ ضَاقَتِ‌ الْأَرْضُ بِمَا وَسِعَتِ السَّمَاءُ وَ إِلَیْکَ یَا رَبِّ الْمُشْتَکَى وَ عَلَیْکَ‌ الْمُعَوَّلُ فِی‌الشِّدَّةِ وَ الرَّخَاءِ». [۱] توجه به مفاهیم این‌ دعا که در «دعای فرج امام زمان» (عج) نیز منعکس شده است به ما می‌فهماند که کارزار کارزار سختی است که انسان در بلاها، سختیها، تنگناها و حیرانی‌ های فراوانی فرو میرود، 🔹و تنها کسی از این کارزار سخت به‌ سلامت عبور میکند که توان رویارویی با این هجمه‌ها را داشته باشد و در بسیاری مواقع بتواند خلاف جهت غالب جامعه حرکت نماید و طرح و حرکتی نو دراندازد. در شرایط که گرفتاری های زیادی بر امتها وارد میشود خداوند با معجزه قرار نیست گره از کار بشر باز کند؛ آنچه که باید بدان توجه‌ داشت این است که امداد و نصرتش را شامل حال یاران آخرالزمانی (عج) خواهد نمود، یارانی‌ که بتوانند از عهده‌ میدان‌داری حقیقی اینگونه‌ فضاها برآیند و امتحان پس داده‌ باشند. 🔹جابر جعفی در سؤالی‌ که‌ از (ع) درباره‌ می پرسد، اینگونه بیان می دارد که: به محضر مبارك امام‌ باقر (ع) عرض كردم: شما اهل‌بیت چه زمانى خواهد بود؟ حضرت فرمود: هيهات، هيهات، واقع نخواهد شد؛ مگر بعد از آنکه شما شويد، بعد دوباره «غربال‌» شويد، بعد بار سوم «غربال‌» شويد؛ (اين‌ جمله را سه‌ مرتبه تكرار كردند) تا اينكه خداوند كدورتها را از بين برده، صفا و پاكى باقى‌ بماند». [۲] حقیقت این است که ماندن‌ در صحنه و هضم نشدن در جامعه‌ای که اسیر دنیای پیچیده و پر زرق‌وبرق مدرن شده است، میخواهد؛ روحیه‌ای که را سرِپا، فعال‌ و شاداب نگاه دارد. 🔹حرکت‌ در مسیر انتظار ظهور و فرج (عج) گرچه شیرین است، اما به‌نوعی حرکت در خلاف‌ جهت‌ آب محسوب میشود که تنها فردی‌ از پس‌ آن‌ برمی‌آید که عزم راسخی داشته و در ایمانش استوار و ثابت‌قدم مانده‌ باشد و اینگونه افراد به فرموده‌ (ص) هستند؛ آنجا که در توصیف یاران‌ آخر‌الزمانی‌ (عج) و منتظران‌ واقعی‌ ظهور ایشان میفرماید: «به‌ خداوندى كه مرا به‌ راستى برانگيخت به امامت وى در از كبريت‌ احمر گرانبهاتر هستند». [۳] 🔹حال وقت پاسخ به این سؤال است که یک‌ که میتواند این هجمه‌ های سنگین را تحمل نماید و مسیر درست را هرچند سخت باشد در پیش‌ گیرد باید چه‌ ویژگیهایی داشته‌ باشد؟ در تعبیر یاران‌ آخرالزمانی (عج) از تعبیر استفاده شده است که در عین‌ حالی که انعطاف خاصی دارد نفوذناپذیر است. برای‌ فراهم‌ شدن‌ زمینه ظهور (عج) به اینچنین انسان هایی نیاز هست. 🔹همین تعبیر پاره‌های‌ پولاد برای فرد مؤمن نیز بکار برده شده است، تا به ما برساند که اگر کسی‌ به‌ دنبال‌ یاری (عج) است، باید نشانه‌ های‌ را دنبال نماید و در خود شکوفا سازد؛ آنجا که (ع) در وصف انسان مؤمن میفرماید: « از پاره‌های آهن محکمتر است؛ پاره‌های‌ آهن هرگاه در آتش نهاده شود تغيير میکند اما اگر مؤمن بارها كشته و زنده شود دلش تغييرى نمیکند». [۴] 🔹 که قرار است زمینه‌ساز واقعه ظهور باشد همان عبارت اخرای است که چهار پایه‌ اصلی‌ ایمان [۵] و و و را توأمان داراست. او صبور است و این صبوری از سر یقینی است که به راه‌ خود دارد، راهی که پر از مجاهدت بر روی صراط است. این‌ چهارپایه از ایمان به جنگ با شبهات، اغراق‌ آمیزی ها، فسق و فجورهای دنیای کفر می‌پردازد تا بساط آنها را برچیند و زمینه را برای ظهور (عج) مهیا سازد. مجموعه‌ای از این چهار ویژگی اساسی رفتارهای‌ مؤمنانه را داراست و این همان چیزی است که باید در پی آن بود. پی‌نوشت‌ها؛ [۱] بحارالأنوار، ج۹۹، ص۱۱۹ [۲] ترجمه الغیبه (شیخ‌ طوسی)، ص۵۹۱، ترجمه مجتبی عزیزی [۳] کمال‌الدین‌ و تمام‌ النعمه، ج۱، ص۲۸ [۴] بحارالأنوار، ج۶۴، ص۳۰۳ [۵] امام باقر (ع) فرمود: از امیرالمؤمنین (ع) از ايمان سؤال شد. در پاسخ فرمود: به راستى خداى عزوجل ايمان را بر چهارپايه استوار فرموده: صبر، يقين، عدالت، جهاد. [کافی، ج۲، ص۵۰] نویسنده؛ مصطفی راهی منبع: وبسایت‌رهروان‌ولایت @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️صفات مومن از نظر امام رضا (عليه السلام) (بخش اول) 🔸امام رضا (علیه‌ السلام) می‌فرمایند: « حقیقت ایمان را درک نمیکند، مگر آنکه را دارا باشد: خصلتى از خداوند، که افراد باشد، خصلتى از پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) که با مردم باشد، خصلتى از ولىّ خدا که و در مقابل شدائد و سختی‌ها باشد». 🔹حضرت، سه ویژگی را برای مومن برمی‌شمرند که هر یک از ویژگیها را منوط به فردی میکنند: سنت اول از خداوند، که انسان مانند خداوند ستار و پوشاننده اسرار دیگران باشد؛ سنت دوم از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) که مدارا کردن با مردم است، و سنت سوم که باید از امامش یاد بگیرد، صبر و استقامت در مشکلات است. 💠اولین ویژگی: کتمان اسرار افراد 🔹 باید مانند خداوند متعال پوشاننده و کتمان کننده باشد. یکی از صفات خداوند ستاریت اوست؛ معنای ستار بودن خدا، آن است که اعمال انسانها را از دیگر انسانها می‌پوشاند تا آبروی آنان حفظ گردد. ستاریت دو جنبه تکوینی و تشریعی دارد؛ با توجه به جنبه تکوینی برخی از صفات و آفات درونی انسان، بر دیگران پوشیده می‌ماند و کسی از آن خبر ندارد؛ 🔹اما از لحاظ جنبه تشریعی، انسان مومن نباید از سوءاستفاده کرده و آنرا افشا نماید، و در روایات نیز از این افشاء راز یا عیب دیگران نهی شده است. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در وصیتش به ابوذر می‌فرماید: «مجالس، امانت، و برادرت شمرده می‌شود». 🔹در حدیث بالا حضرت به صراحت به افشا سر برادر ایمانی را خیانت شمرده است، و ناگفته پیداست که کسی که خیانت کند، هرگز مومن نخواهد بود. چون مومن به برادرش خیانت نمی‌کند؛ علت آن است که امام علی (علیه السلام) می‌فرمایند: « با برادر مومنش فریبکاری نمی‌کند و به او خیانت نمی‌ورزد و او را خوار نمی سازد و به او تهمت نمی‌زند». پس یکی از خصلت های مومن برادران مومن است. ... منبع: راسخون @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️صفات مومن از نظر امام رضا (عليه السلام) (بخش دوم) 🔸امام رضا (علیه‌ السلام) می‌فرمایند: « حقیقت ایمان را درک نمیکند، مگر آنکه را دارا باشد: خصلتى از خداوند، که افراد باشد، خصلتى از پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) که با مردم باشد، خصلتى از ولىّ خدا که و در مقابل شدائد و سختی‌ها باشد». 💠ویژگی دوم: مدارا کردن با مردم 🔹 با مردم «نشانه عقل» آدمی است؛ یعنی انسانی که در اجتماع با دیگران، با  رفتار می‌کند، مردم او را انسان عاقلی خواهند دانست. با مردم باعث می‌شود که انسان هم در دنیا، از بسیاری از آفات بدور باشد و هم از لحاظ ، مورد احترام خواهد بود؛ چرا که امام باقر (علیه‌ السّلام) می‌فرمایند: «سلامت دین و دنیا در با مردم است». 🔹نکته بسیار مهم در مدارا کردن با مردم آن است که انسانی که با دیگران با نرمی و مدارا رفتار می‌کند، او را از مصیبت‌ها و بلاها دور می‌کند؛ چون نرمی با مردم صدقه است؛ پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) مدارا کردن با مردم را می‌دانند و می‌فرمایند: «مُداراةُ الناس صدقةٌ». 🔹یعنی نقطه مشترک بین و ، دوری از آفات است، همانگونه که صدقه انسان را از آفات دور می‌کند، به وسیله مدارا کردن با مردم، انسان از مصیبت‌ها و بلایا مصون می‌ماند. ناگفته نماند، که مدارا کردن با مردم هم و مادی دارد و هم و معنوی. 🔹این مطلب از حدیثی از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نقل شده که: « با مردم، نصف ایمان است، و نرمى و مهربانى کردن با آنان، نصف زندگى است». پس مدارا کردن با مردم، نصف ایمان و نصف زندگی است. مدارا کردن با مردم باعث می‌شود عمل انسان کامل شود و اگر مدارا کردن با مردم تحقق نیابد، عمل انسان کامل و تمام نخواهد شد. ... منبع: راسخون @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️صفات مومن از نظر امام رضا (عليه السلام) (بخش سوم و پایانی) 🔸امام رضا (علیه‌ السلام) می‌فرمایند: « حقیقت ایمان را درک نمیکند، مگر آنکه را دارا باشد: خصلتى از خداوند، که افراد باشد، خصلتى از پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) که با مردم باشد، خصلتى از ولىّ خدا که و در مقابل شدائد و سختی‌ها باشد». 💠ویژگی سوم: صبر و استقامت در مشکلات 🔹قرآن کریم یکی از مدال های بزرگی را که به حضرت ایوب (عليه السلام) می‌دهد،  در مشکلات است؛ قرآن مجيد در مورد ایشان میفرماید: «إِنَّا وَجَدْنَاهُ صَابِرًا». [۱] (ما ایوب را یافتیم). اما جایگاه ، در بین عبادات همچون سر به بدن است، که اگر سر نباشد، بدن نیز نخواهد بود؛ آیا بدن بدون سر فایده ای دارد؟ همانگونه ، در بین عبادات است که بدون آن دیگر عبادات فایده ای ندارند. 🔹این مطلب در حدیثی از امام على (عليه السلام) نقل شده که فرمودند: «نقش در کارها همانند نقش سر در بدن است، همچنان که اگر سر از بدن جدا شود، بدن از بین می‌رود، نیز هرگاه همراه کارها نباشد، کارها تباه میگردند». پس ، جایگاه قدرتمندی در بین عبادات دارد و صد البته که مراتبی دارد که همه عبادات آدمی را شامل می‌شود؛ «صبر در طاعت»، «صبر در مصیبت» و «صبر در معصیت» که هر یک اجر و پاداشی بس بزرگ را در پی دارد. 🔹یکی از آثار در مشکلات، آن است که ، با صبر بر مشکلات یک سوم از حقیقت ایمانش را تکمیل می‌کند؛ چنانچه امام رضا (عليه السلام) میفرمایند: «هیچ بنده اى حقیقت ایمانش را کامل نمی‌کند، مگر اینکه در او سه خصلت باشد: «دین‌ شناسى، تدبر نیکو در زندگى، و در مصیبت‌ها و بلاها». 🔹بنابراین، انسان می‌تواند با صبر بر مشکلات، پازل‌های ایمانی اش را تکمیل کرده و خودش را به جرگه عابدان برساند؛ و اینگونه است که امام رضا (عليه السلام) فرمودند که در او سه خصلت باید وجود داشته باشد که یکی از آنها سنتی از امامش است که باید او نیز در مشکلات پیشه کند. پی نوشت: [۱] سوره ص، آیه ۴۴ منبع: راسخون @tabyinchannel