eitaa logo
موسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
3.7هزار دنبال‌کننده
1هزار عکس
60 ویدیو
49 فایل
─━━━━━━ا﷽ا━━━━━━─ ⭕️موسسه فرهنگ و تمدن توحیدی (فتوت) 💢با مدیریت حجت الاسلام و المسلمین محمدرضا فلاح شیروانی 📍قم، میدان سپاه، بلوار شهید اخلاقی، پلاک۱۲ 📩درگاه ارتباطی و تبادل: @Admin_fotovat 🔺نشر مطالب همراه با آدرس
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 💠 1️⃣ معرفی فلسفۀ فلسفه https://eitaa.com/fvtt_ir/2526 2️⃣ دسته بندی مباحث فلسفۀ فلسفه https://eitaa.com/fvtt_ir/2572 3️⃣ معیار بداهت تصوری در باب مفاهیم بدیهی https://eitaa.com/fvtt_ir/2600 4️⃣ معیار بداهت مفاهیم از دیدگاه فیلسوفان مسلمان (1) https://eitaa.com/fvtt_ir/2622 5️⃣ معیار بداهت مفاهیم از دیدگاه فیلسوفان مسلمان (2) https://eitaa.com/fvtt_ir/2644 6️⃣ معیار بداهت مفاهیم از دیدگاه فیلسوفان مسلمان (3) https://eitaa.com/fvtt_ir/2735 ⏳ ادامه دارد ... 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 💢بخش 4️⃣ 🌐معیار بداهت مفاهیم از دیدگاه فیلسوفان مسلمان 🔘 دیدگاه ابن سینا 🔺 ابن سینا برآن است که در دایرۀ محسوسات، نخست جزئیات مادی را مشاهده می کنیم و کلیات پس از مشاهدۀ جزئیات محسوس درک می شوند. ابن سینا به تبع ارسطو معتقد است که نزد حس محسوسات شخصیِ جزئی اعرف اند، اما نزد عقل، امور عامّه و کلیات شناخته شده ترند، و منظور وی از اعرف بودن نیز این است که پیش از دیگر مفاهیم دانسته و شناخته می شوند. 🔺آنچه کلی تر است، نزد عقل اعرف است. مطابق این ضابطه، اعم المفاهیم، مانند وجود، شیء و ... شناخته شده ترین مفاهیم اند. از سوی دیگر، کلی تر از اعم‌المفاهیم وجود ندارد تا عقل در شناخت آنها بدان رجوع کند. بنابراین اعم المفاهیم بدیهی اند. 🔘بدیهی بودن مفاهیم بسیط 🔺 شیخ رئیس در مقایسۀ مفاهیم مرکب و بسیط نیز تحلیل مشابهی دارد: نزد حس، مرکب ها اعرف اند و نزد عقل، بسیط ها. هر شیئی که بسیط تر باشد، نزد عقل اعرف و اجلاست. 🔺 معیار بدیهی اولی بودن مفهومی مانند «موجود»، عام و بسیط بودن آن است. برای تعریف حقیقی، به عام، یعنی جنس، و نیز به خاص، یعنی فصل نیاز است؛ اما امر بسیط تعریف حدی حقیقی ندارد؛ زیرا تعریف حدی مختص مرکبات است. همچنین عام ترین مفاهیم، تعریف حدی حقیقی ندارند؛ زیرا جنسی ندارند تا در تعریفشان آورده شود. 🔺 جزء ذاتی اعم المفاهیم اساساً نمی تواند امری خاص باشد؛ زیرا حقیقت اعم المفاهیم، اعم بودن از هر خاصی است. در نتیجه اعم المفاهیم ضرورتاً بسیط اند. بساطت و اعم بودن، موجب اعرف بودن این امور نزد عقل است، و اعرف بودن نزد عقل، ملاک اصلی بداهت این مفاهیم است. 🔘دیدگاه شیخ اشراق 🔺شیخ اشراق دیدگاه های مشائیان را دربارۀ بداهت تصوری رد کرده است. سخن اصلی او این است که بدیهیات اولیه محسوسات (اعم از محسوسات به حس ظاهر و محسوسات به حس باطن ) و مشاهدات قلبی اند. او وجود را بدیهی اولی نمی داند؛ زیرا به باور او، وجود از معقولات ثانیه است که وی آنها را ذهنی محض می شمارد. 🔺وی همۀ امور عامه را امور عقلی محض می داند که پس از محسوسات و مشاهدات در ذهن پدید می آیند. بنابراین او نمی تواند این امور را از بدیهیات اولیه بشمارد. حاصل آنکه معیار بداهت از منظر شیخ اشراق، حس و شهود است. 📚 منبع: کتاب تأملاتی در فلسفه‌ی فلسفه‌ی اسلامی ص 26_32 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 💠 ☑️ بریده هایی از کلاس 💢بخش 1️⃣ نقطه شروع فلسفه https://eitaa.com/fvtt_ir/1935 💢بخش 2️⃣ بداهت واقعیت بیرون از خود (1) https://eitaa.com/fvtt_ir/2003 💢بخش 3️⃣ بداهت واقعیت بیرون از خود (2) https://eitaa.com/fvtt_ir/2051 💢بخش 4️⃣ شهود عقلی (1) https://eitaa.com/fvtt_ir/2104 💢بخش 5️⃣ شهود عقلی (2) https://eitaa.com/fvtt_ir/2155 💢بخش 6️⃣ نگاه پیشینی به فلسفه (1) https://eitaa.com/fvtt_ir/2185 💢بخش 7️⃣ نگاه پیشینی به فلسفه (2) https://eitaa.com/fvtt_ir/2203 💢بخش 8️⃣ واقع بما هو واقع (1) https://eitaa.com/fvtt_ir/2243 💢بخش 9️⃣ واقع بما هو واقع (2) https://eitaa.com/fvtt_ir/2333 💢بخش 🔟 واقع بما هو واقع (3) https://eitaa.com/fvtt_ir/2404 💢بخش 1️⃣1️⃣ واقع بما هو واقع (4) https://eitaa.com/fvtt_ir/2456 💢بخش 2️⃣1️⃣ واقع بما هو واقع (5) https://eitaa.com/fvtt_ir/2487 💢بخش 3️⃣1️⃣ علی وجهٍ کلی (1) https://eitaa.com/fvtt_ir/2536 💢بخش 4️⃣1️⃣ علی وجهٍ کلی (2) https://eitaa.com/fvtt_ir/2576 💢بخش 5️⃣1️⃣ علی وجهٍ کلی (3) https://eitaa.com/fvtt_ir/2625 💢بخش 6️⃣1️⃣ علی وجهٍ کلی (4) https://eitaa.com/fvtt_ir/2647 ⏳ ادامه دارد ... —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 ☑️ بریده هایی از کلاس 💢بخش 5️⃣1️⃣ 🌐 علی وجهٍ کلی (3) ❇️ توضیح قید علی وجهٍ کلی و اینکه در فلسفه از جزئیات بحث نمی شود (در دو یادداشت گذاشته بحث شده است) ❇️ دلیل شرافت برهان کلی بر جزئی 🔺جناب ارسطو در تعلیم هفت دلیل آورد که کلی برتر از جزئی است، بوعلی 7 دلیل را در برهان شفا (از ص 239) می آورد و در پایان (ص 242) می گوید فقط باید توجه کرد اینها که ایشان گفته است بعضی را فقط برای باب برهان نگفته است، یعنی این هفت دلیل همه آن جدی نیست بعد دو دلیل را می پسندد و خودش آورده است و الذی یجب ان یسقی الیه من جمله هذه الحجج 🔺برهان 1: علم به کلی علم به جزئی است بالقوه ولی علم به جزئی هیچ گاه به عنوان جزئی لازمه آن کلیت هیچ چیز نیست [برهان 1:] هو أن العلم بالكلي علم بالقوة بالجزئي، و مبدأ للبرهان على الجزئي. و أما العلم بالجزئي فليس فيه البتة علم بالكلي. فإن من علم أن كل مثلث فزواياه كذا، فما أسهل أن يعرف أن متساوي الساقين كذلك. و من علم أن متساوي الساقين كذلك فلا يعلم من ذلك وحده البتة أن كل مثلث كذلك. و مثل هذا ما قيل إن البحث باللم يحوج إلى العلم الكلي. 🔺[برهان 2:] و أيضا فإن الكلي معقول، و العلم الحقيقي للعقل. و أما الجزئي فمحسوس و المحسوس من جهة ما هو محسوس لا علم به [علم حقیقی هم حاصل نمی شود.] و لا برهان عليه [یعنی نتیجه برهان قرار نمی گیرد].» برهان شفاء ص 242 🌐 یقین غیر علی الاطلاق در براهین جزئی! 🔺یکی از بدیهیات ست که گفتیم بدیهی هستند، متواترات است، مگر متواترات قضیه شخصیه نیستند؟ پس چرا می گوییم یقینی هستند؟ همه رفتند مکه را دیدند و من می گویم بله شهری به نام ملکه وجود دارد گفتند و ما هم بر حسب تواتر رسیدیم که بله این شهر به خصوصه وجود دارد این یک قضیه شخصیه است. 🔺همچنین محسوسات به حس نیز شخصی هستند. 🔺باید بین یقین علی الاطلاق و یقین غیر علی الاطلاق فرق قائل شد. یقین علی الاطلاق شش شرط دارد ولی یقین غیر اطلاق احتیاج بر برخی از این شرایط ندارد. در یقین علی الاطلاق یعنی می خواهند بگویند من علم دارم این هست و الا و لابد چنین است و اصلا هم تغییر ناپذیر است. مثلا من وقتی می گویم خدا موجود است در هیچ فرضی و در هیچ وقتی نمی شود این را حذف کرد، ولی این می شود یقین علی الاطلاق که به تعبیری ان گونه است که اصلا هیچ گاه زوال پذیر نیست، اصلا قابلیت زوال ندارد ولی یقین علی غیر الاطلاق می خورد به قضایا شخصیه و قضایای وجودیه یعنی اینکه من ببنیم هست بالفعل الان این گونه هست قضایای وجودیه که حتی ضرورت آن به همین موقعی است که الان این حال را دارد. زید جالس است و یقین هم دارم که جالس است و دارم مشاهده می کنم؛ اما اگر منظور شما این است که ضرروت دارد به گونه ای که حتی قابل برداشتن به هیچ نحو در هیچ موطن و در هیچ وقتی نیست نه چنین چیزی نیست زید جالس قابل تغییر است. این بحث را فارابی در منطقیات ص352 350 و ص 268 آورده است؛ جناب فارابی می خواهد بگوید اگر یقین می خواهید حتی شخصیه هم یقین دارد اما یقین علی غیر اطلاق. 🔺فارابی شروطی برای یقین علی الاطلاق ذکر می کند: 1. اعتقاد به گزاره 2. صادق 3. اعتقاد به صدق شرط 4. خلاف این اعتقاد من در خارج محال است. 5. لحظه ای نمی شود پیدا کرد که این گزاره ثابت نباشد. 6. ان یکون ماحصل من هذا حصل لا بالعرض بل بالذات که یقین علی غیر الاطلاق شرط پنجم و ششم را ندارد. 🔺در قضایای شخصیه هم که می گوییم برهان راه ندارد اگر از راه علت به آن قضیه برسیم دیگر شخصی نیست و حالت کلی پیدا کرده است. اگر خوب بخواهیم نگاه کنیم حکم رفته است سر کلی که این جزئی یکی از افراد آن هست این شخص یکی از افراد آن هست. مثلا عقل اول را شما می روید و از راه علت آن و از طریق قاعده الواحد می رسید این با وجود اینکه یک مصداق بیشتر ندارد، ولی چون از راه سبب رفتیم اصلا جزئی حساب نمی شود. 🔺اینجا به راحتی این بحث که بعضی ها فکر می کنند بحث واجب تعالی و عقول و مفارقات جزو جزئیات است، حل می شود؛ در حالی که با همین توضیحی که عرض شد این ها جزو کلیات هستند. درست است که واجب شخص واحد است ولی ذات واجب محل بحث است. حتی اثبات واحد بودن واجب هم بحث جزئی نیست و بحث کلی است، چون چون ذات واجب را اثبات کردیم و از ذات واجب رسیدیم به وحدت. 🔺پس برخی از اموری را که ما شخصی حساب می کنیم، شخصی نیست؛ مثال شمس و قمر قبلا گذشت. 📚 منبع: درس خارج نهایه - سال اول - 1393-1392 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 💠 1️⃣ معرفی محتوای کتاب https://eitaa.com/fvtt_ir/2466 2️⃣ معنای لغوی تصوف https://eitaa.com/fvtt_ir/2492 3️⃣ معنای اصطلاحی تصوف https://eitaa.com/fvtt_ir/2541 4️⃣ معنای اصطلاحی عرفان https://eitaa.com/fvtt_ir/2582 5️⃣ عرفان عملی و نظری https://eitaa.com/fvtt_ir/2603 6️⃣ عرفان عملی https://eitaa.com/fvtt_ir/2628 7️⃣ عرفان نظری https://eitaa.com/fvtt_ir/2655 8️⃣ محورهای اساسی در عرفان نظری https://eitaa.com/fvtt_ir/2688 9️⃣ امکان دستیابی به معارف شهودی https://eitaa.com/fvtt_ir/2704 🔟 هماهنگی عرفان با عقل و دین https://eitaa.com/fvtt_ir/2718 1️⃣1️⃣ تأثیرات عرفان عملی و نظری بر یکدیگر https://eitaa.com/fvtt_ir/2755 2️⃣1️⃣ هویت اسلامیِ عرفان اسلامی (1) https://eitaa.com/fvtt_ir/2813 ⏳ ادامه دارد ... —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 💢بخش 6️⃣ 🌐 عرفان عملی 🔺 همیشه عارف مسلمان خود را بین مبدأ مادی و مقصد الهی مشاهده می‌کند. مبدأ حرکت، عالم ماده و مقصد نهایی، خدای سبحان است. عارف مسلمان خود را پشت پرده‌ها و حجاب‌های فراوان می‌یابد که حقایق را از وی پوشانده است. این حجاب‌ها باید آرام آرام از میان برداشته شود تا او به مقام اوج که معرفت زلال حقایق هستی است، دست پیدا کند. 🔘 تعریف علم عرفان 🔺 «مجموعۀ برنامه‌ها و دستوراتی که سالک عملاً در خود پیاده می‌کند تا آنکه منازل سلوک را یکی پس از دیگری سیر نماید و به حق نائل شود، عرفان عملی است». 🔺این دستورالعمل‌ها ممکن است اموری ظاهری بوده و یا آنکه به باطن انسان و ضمیر او مربوط باشد، اما در امورظاهری نیز جنبۀ باطنی مورد نظر است. 🌐 ملاحظاتی چند در عرفان عملی 🔘دو محور اساسی عرفان عملی 🔺در عرفان عملی، هدف خداوند متعال و وصول به حضرت حق است. 🔺عرفان عملی یک حقیقت سیری است و پیمودن منازل و مقامات در آن دیده می‌شود 🔘 مراد از عمل در عرفان عملی 🔺در عرفان عملی مراد از عمل، اعمّ از اعمال جوارحی و جوانحی است. 🔺در عرفان عملی، بلکه مطلق عرفان، باطن‌گرای چهره‌ای غالب است. 🔺هرچند واژۀ عرفان عملی در موارد بسیاری به‌طور تسامحی بر علم عرفان عملی اطلاق می‌گردد، اما باید دانست که بین عرفان عملی و علم عرفان عملی تفاوت است. 🔘تفاوت عرفان عملی و علم عرفان عملی 🔺عرفان عملی یعنی آنکه شخصی عملاً وارد سیر و سلوک شده، مقامات را یکی پس از دیگری تحت نظارت استاد وارسته و واردی بپیماید تا به مرحلۀ وصول و فنا دست یابد. 🔺اما عارفان با استفاده از شریعت و بهره‌گیری از تجارب شخصی خود که به‌تدریج و در پیمودن عملی مسیر سلوک حاصل نموده، به تدوین و تنظیم علمیِ منازل، مقامات و احوالِ سالک دست زدند و علم عرفان عملی را پایه‌ریزی نمودند. 🔘نقش علم عرفان عملی در سلوک 🔺پس از شکل گیری علم عرفان عملی،این علم بهترین مقدمات ورود به عرفان عملی و سلوک به حساب می‌آید. 🌐مقایسه عرفان عملی با اخلاق 🔘شباهت ها 1️⃣ در هر دو گرایش به باطن به چشم می‌خورد 2️⃣ هر دو درپی تطهیر و پاک‌سازی ظاهر و باطن انسان هستند 3️⃣ مفاهیم و واژه‌های مشترک بین علم عرفان عملی و علم اخلاق فراوان است 🔘تفاوت ها 1️⃣تفاوت اول: محور اساسی در علم عرفان عملی خدای متعال است، اما در علم اخلاق، محور اساسی اعتدال بخشیدن به قوای باطنی انسان می‌باشد. ازین‌رو نظام‌های اخلاقی غیر الهی نیز نه‌تنها معنا دارند، بلکه واقعیت خارجی یافته‌اند. 2️⃣تفاوت دوم: در علم عرفان عملی، حالت سیر و حرکت وجود دارد،اما در اخلاق چنین معنایی مطرح نیست. 3️⃣تفاوت سوم: در علم عرفان عملی، حالت، واردات و مکاشفات فراوانی که به سالک روی می‌آورد، مطرح است و از همین باب، بحث‌های گسترده‌ای در تفاوت بین خاطرات شیطانی، خواطر رحمانی و القائات ملکی ارائه می‌شود که هیچ‌یک از اینها در علم اخلاق مطرح نیست. 📚 منبع: کتاب آشنایی با مجموعه عرفان اسلامی ص 47_51 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 1️⃣ دانش تاریخ فلسفه https://eitaa.com/fvtt_ir/2499 2️⃣ سنتهای فلسفی پیش از اسلام / فلسفه هندی پیش از اسلام https://eitaa.com/fvtt_ir/2556 3️⃣ ویژگیهای فلسفۀ هندی https://eitaa.com/fvtt_ir/2585 4️⃣ آشنایی مسلمانان با فلسفۀ هندی https://eitaa.com/fvtt_ir/2631 5️⃣ فلسفه در چین پیش از اسلام https://eitaa.com/fvtt_ir/2664 6️⃣ عدم تأثیر فلسفۀ چینی در شکل گیری فلسفۀ اسلامی https://eitaa.com/fvtt_ir/2697 7️⃣ فلسفه در سنت ایرانی پیش از اسلام https://eitaa.com/fvtt_ir/2707 ⏳ ادامه دارد ... 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💢بخش 4️⃣ 🌐 آشنایی مسلمانان با فلسفۀ هندی 🔺 مسلمانان در صدر اسلام از طرف غرب سوریه، شام و مصر را فتح کردند و در همان زمان یا اندکی بعد، از طرف شرق، افزون بر ایران، نواحی گسترده ای از هند را نیز فتح کردند؛ اما رفتار آنان با آثار فرهنگی این دو ناحیه بسیار متفاوت بود: در حالی که به کتب فلسفه و حکمت یونانی و سریانی اقبالی چشمگیر نشان دادند و نهضت ترجمه به راه افتاد، به کتب فلسفه و حکمت هندی چندان اعتنایی نکردند. 🔺 آثار ابوریحان بیرونی که متعلق به اواخر عصر ترجمه است نیز این مدعا را تأیید می کند. وی، مدعی است آشنایی مسلمانان با افکار و اعتقادات و فلسفۀ هندی و استفاده از آنها ناچیز یا نادرست است. 🔺بیرونی معتقد است پیچیدگی و صعوبت زبان آنان، تباین کلی دین ایشان با دین ما، تا آنجا که در هیچ یک از باورها اشتراک نداریم، جنگهای شدید مسلمانان با هندوان که به خونریزیهای فراوان در هند انجامید و نیز آداب و رسوم و خلق و خوی ایشان سبب دوری آنان از ما شده است. 🔺در مجموع می توان گفت چون اسلام، دین توحید ناب، با دین هندوها که شرک آمیز به نظر می رسید، تفاوت بسیار داشت و همچنین فلسفۀ هندی از دین هندی تفکیک پذیر نبود، مسلمانان به این فلسفه روی نیاوردند. این برخلاف حکمت یونانی است که در نقش دین و آیین ظاهر نشده بود و بسیاری از تعلیمات و معارف آن نیز با معارف دین اسلام هماهنگ و سازگار به نظر می رسید. 🔺 طبق نکات مزبور فلسفۀ اسلامی عقبۀ هندی نداشته است و فلسفۀ هندیِ پیش از اسلام در شکل گیری و تکوین فلسفۀ اسلامی بی نقش بوده است. 📚 منبع: کتاب درآمدی بر تاریخ فلسفه اسلامی جمعی از نویسندگان : زیر نظر دکتر محمد فنایی اشکوری جلد 1 ص 95_96 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
ثبت نام دوره جامع حکمت و عرفان اسلامی در مقطع تمهیدی آغاز شد. مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی برای سال تحصیلی 1400-1399 علاوه بر دوره حضوری دوره حکمت و عرفان اسلامی را نیز راه اندازی کرده است. (خواهران از اینجا ثبت نام کنند) تحت اشراف اساتید معظم: 1️⃣ آیت الله یزدانپناه 2️⃣ حجت الاسلام و المسلین امینی نژاد 3️⃣ حجت الاسلام و المسلین فلاح شیروانی 💠 مقطع تمهیدی - 1 ساله - با محوریت کتاب بدایه الحکمه 🔴 نحوه برگزاری 1️⃣ کلاس ها به صورت آنلاین و در پلتفرم اسکای روم برگزار خواهد شد. (همراه با امکان پرسش و پاسخ با استاد) 2️⃣ مصاحبه های علمی نیز به صورت آنلاین گرفته خواهد شد. 3️⃣ دوره مجازی دقیقا شبیه دوره حضوری است، فقط مطلوبیت حضور در مکانی که استاد و بقیه شرک کنندگان در کلاس هستند را ندارد. 👈 ثبت نام : https://b2n.ir/fvtt_majazii ⏰مهلت: 20 مرداد 99 📋دفترچه راهنما: https://b2n.ir/daftarcheh 🔍پاسخ به سوالات: 🆔 @Admin_fvtt —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 💠 1️⃣ توضیحی در مورد فلسفه اشراق https://eitaa.com/fvtt_ir/2508 2️⃣ کلیاتی در باب حکمت اشراقی https://eitaa.com/fvtt_ir/2553 3️⃣ چالش در فلسفۀ اسلامی مشایی https://eitaa.com/fvtt_ir/2591 4️⃣ سیر دگرگونی فلسفه در اندیشه مسلمانان https://eitaa.com/fvtt_ir/2635 5️⃣ زندگی علمی و سلوکی سهروردی https://eitaa.com/fvtt_ir/2667 6️⃣ جوهره حکمت اشراق / سه جهت تحول در حکمت اشراق https://eitaa.com/fvtt_ir/2694 7️⃣ عدم تعارض عقل و شهود (بحث و ذوق) https://eitaa.com/fvtt_ir/2710 8️⃣ تبیین جایگاه منطقی شهود https://eitaa.com/fvtt_ir/2728 9️⃣ تأثیر روش شهودی در اندیشۀ فلسفی https://eitaa.com/fvtt_ir/2761 ⏳ ادامه دارد ... 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 💢بخش 4️⃣ 🌐سیر دگرگونی فلسفه در اندیشه مسلمانان 🔺 فیلسوفان مسلمان، تحت تأثیر عواملی چند، به تدریج متوجه حکمتی برتر و فلسفه ای متعالی تر و خردورزی ای کامل تر از حکمت ارسطویی شدند. تبحّر کامل در همه ابعاد فلسفه یونانی و آشکار شدن جهات ضعف و خلل های آن، شکل گیری مستقل گرایش های عرفانی در حوزه اندیشه اسلامی و برنمودن مدلی متفاوت از هستی شناسی، وجود پاره ای از آموزه های نا هماهنگ با رنگ غالب حکمت مشایی در میان حجم انبوه واردات یونانی، مانند اثولوجیا، و از همه مهم تر، فضای فراهم آمده به برکت معارف وحیانی اسلامی، بستر را برای تحول فسلفه در اندیشه فیلسوفان مسلمان فراهم ساخت. 🔘ابن سینا نخستین تحول خواه درون فلسفی 🔺شاید بتوان به گواهی شواهد تاریخی، نخستین رگه های روشن این نوع «گرایش تحول خواهانۀ درون گروهی» را در فیلسوف سترگ اسلامی ابن سینا جستجو کرد. 🔺 وی وجود حکمتی برتر را گوشزد کرد و در پاره ای از آثارش، تصمیم قلبی خود را برای پی ریزی چنین حکمتی بروز داد. 🔘علت عدم نگارش کتاب فلسفه مشرقیه بوعلی 🔺ابن سینا در ارائه افکار تازه اش بسیار محتاطانه عمل کرد. 🔘 سهروردی آغازگر حقیقی فلسفه مستقل اسلامی 🔺 آنچه سهروردی را در این زمینه از ابن سینا ممتاز می سازد، به گونه ای که به جای ابن سینا، باید او را آغازگر حقیقی و اصلی حکمت مستقل اسلامی و شرقی بدانیم، چند امر است: 1️⃣خود را به رعایت احتیاط هایی از نوع ابن سینا ملزم نمی بیند 2️⃣توفیق او در نشان دادن طرحی از حکمت شرقی 3️⃣ایجاد تحول در روش فلسفی 🔺وی به خوبی می دانست تحوّل اساسی، نخست باید روش فلسفی دگرگون سازد. البته مهم آن است که وی این تحوّل روشی را از موضعی درست آغاز کرده است؛ همان موضعی که پیشینیان وی به ویژه ابن سینا آن را نشان داده بود. 4️⃣زندگی سلوکی و حیات عارفانه شیخ اشراق 📚 منبع: کتاب آموزش حکمت اشراق ص 7_11 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37acد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 💠 1️⃣ اهمیت حکمت مشاء https://eitaa.com/fvtt_ir/2517 2️⃣ مشرب های سه گانه فلسفی https://eitaa.com/fvtt_ir/2561 3️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (1) https://eitaa.com/fvtt_ir/2594 4️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (2) https://eitaa.com/fvtt_ir/2616 5️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (3) https://eitaa.com/fvtt_ir/2638 6️⃣ علوم و اقسام آن (1) https://eitaa.com/fvtt_ir/2677 7️⃣ علوم و اقسام آن (2) https://eitaa.com/fvtt_ir/2715 ⏳ ادامه دارد ... —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 💢بخش 5️⃣ 🌐 مشائیان و آثار مکتوب آنها (3) 8️⃣ فخر رازی 🔺 ابوالفضل محمدبن عمر مشهور به فخرالدین رازی، امام فخر، ابن الخطیب و امام المشکّکین (543_606ق) شارح و ناقد آثار و افکار ابن سیناست. او شرحی انتقادی بر الاشارات و التنبیهات و عیون الحکمة ابن سینا نوشته و کوشیده است کاستی های فلسفه ابن سینا را نشان دهد. اثر فلسفی و مهم دیگر او المباحث المشرقیة است که در آن تقریری انتقادی از حکمت مشاء به دست داده است. 9️⃣ابن رشد 🔺محمدبن احمدبن محمدبن احمدبن رشد (520_595ق) فیلسوف مشائی غرب عالم اسلام است. ابن رشد بیشتر شارح فلسفه ارسطوست تا اینکه فیلسوفی مستقل باشد. او در چهرۀ شارح فلسفه ارسطو شناخته می شود و به سبب وفاداری فراوان به ارسطو، درمقام نقد نوآوری های فارابی و ابن سینا در فلسفه برآمده است. 🔺مهم ترین آثار فلسفی او، شرحی بر متافیزیک ارسطوست. ابن رشد در نقد تهافت الفلاسفة غزالی، تهافت التهافت را نوشته، در آن کوشیده است به اشکال های غزالی پاسخ دهد. وجهۀ نظر او به گونه ای است که در مقام دفاع از فلسفه ارسطوئی بر می آید و اشکال های غزالی را بر تقریر فارابی و ابن سینا از فلسفه ارسطوئی کمابیش وارد می داند. 🔺ابن رشد در نقد هایش بر این دو فیلسوف، در واقع «بر شاخه نشسته و بُن می برد». ابن رشد در فلسفه مغرب زمین شارح بزرگ خوانده می شود و تأثیر او بر فلسفه بعد از او، به مغرب زمین محدود شده، در تاریخ فلسفه اسامیِ بعد از خود چندان اثر نگذاشته است. 🔟خواجه نصیرالدین طوسی 🔺محمدبن محمد بن الحسن خواجه نصیرالدین طوسی (597_672ق) فیلسوف، متکلم، ریاضیدان، منجم و سیاست مدار شیعی ، احیاگر فلسفه مشاء در قرن هفتم است. 🔺 در قرن های پنچم و ششم هجری فلسفه مشاء سینوی از چند جبهه نقد شده بود. غزالی در تهافت الفلاسفة، ابوالبرکات بغدادی در المعتبر، شهرستانی در مصارعة الفلاسفة، فخر رازی در شرحش بر الاشارات و التنبیهات ابن سینا و نیز در المباحث المشرقیة، و سهروردی در حکمة الاشراق آرای ابن سینا را نقد و بررسی کرده بودند و بدین وسیله، فلسفه مشاء رو به کم فروغ شدن گذاشته بود. نقش خواجه در این شرایط ، احیای حکمت مشاء بود. 🔺 شاهکار اصلی خواجه، فلسفی کردن کلام است که در کتاب مهمش تجرید العقاید، تبلور یافته است. مهم ترین آثار فلسفی خواجه اساس الاقتباس (در منطق) و شرح الاشارات و التنبیهات (در منطق و فلسفه) است. او در کتاب اخلاق ناصری آرای خود را در باب حکمت عملی عرضه کرده است. 1️⃣1️⃣ غزالی 🔺زین الدین ابوحامد محمدبن محمد بن احمد طوسی غزالی (450_505ق) مخالف سرسخت فلسفه است . نباید او را فیلسوف مشائی برشمرد، ولی از آنجا که در مقام منتقد فلسفه مشاء، پیش از نگاشتن کتاب تهافت الفلاسفة در نقد فلسفه، مقاصد الفلاسفة را در معرفی آرای مشائیان نوشته است، ذکر نام او در اینجا خالی از فایده نیست. 📚 منبع: کتاب حکمت مشاء ص 29_31 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 با رویکرد تمدنی 💠 1️⃣ معرفی بحث الهیات کاربردی https://eitaa.com/fvtt_ir/2231 2️⃣ نگرش و نقش نگاه https://eitaa.com/fvtt_ir/2326 3️⃣ نگرش الهی و توحیدی https://eitaa.com/fvtt_ir/2387 4️⃣ آثار نگرش توحیدی (1) https://eitaa.com/fvtt_ir/2438 5️⃣ آثار نگرش توحیدی (2) https://eitaa.com/fvtt_ir/2479 6️⃣ آثار نگرش توحیدی (3) https://eitaa.com/fvtt_ir/2530 7️⃣ آثار نگرش توحیدی (4) https://eitaa.com/fvtt_ir/2597 8️⃣ آثار نگرش توحیدی (5) https://eitaa.com/fvtt_ir/2641 ⏳ ادامه دارد ... —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 با رویکرد تمدنی 💠 ☑️ یادداشت شماره 8️⃣ 🌐 مقدمه 8️⃣ ▫️آثار نگرش توحیدی 1️⃣ تأثیرات روحی ـ عاطفی روی شخص 🔺 استاد شهید مرتضی مطهری (ره) در کتاب انسان و ایمان از منظری روانشناختی و جامعه‌شناختی به بررسی آثار و فواید ایمان مذهبی پرداخته‌اند(مجموعه آثار شهيد مطهري ؛ ج‏2 ؛ ص43). بحث از آثار ایمان مذهبی تنها بحث از آثار یک حالت روحی نیست، آنچه در ایمان مذهبی مهم است محتوای معرفتی‌ای است که ایمان به آن تعلق گرفته است. البته آن محتوا در قالب یک گره و پیوند و تعلق قلبی در جان آدمی حضور دارد و منشأ آثاری گشته است. 🔺 «براى اينكه بهتر با آثار نيك اين «سرمايه پرارزش زندگى» و اين «ملك معنوى»[ایمان مذهبی] آشنا بشويم، مستقلا اين بحث را طرح و عنوان مى‏نماييم. ... ايمان مذهبى آثار نيك فراوان دارد، چه از نظر توليد بهجت و انبساط، چه از نظر نيكو ساختن روابط اجتماعى، و چه از نظر كاهش و رفع ناراحتيهاى ضرورى كه لازمه ساختمان اين جهان است.» 🔺 بحث ایشان ذیل همین مبحث (تأثیرات روحی ـ عاطفی نگرش توحیدی) قرار می‌گیرد. به همین جهت نگاه سریعی به محور اول از آثاری که برشمرده‌اند می‌اندازیم : 🔺 محور اول این آثار ایجاد بهجت و انبساط در شخص مؤمن است. خود این محور را در چند شاخه تفصیل داده‌اند : 1️⃣ خوشبینی 🔺 «ايمان مذهبى ازآن‏جهت كه تلقّى انسان را نسبت به جهان شكل خاص مى‏دهد، به اين نحو كه آفرينش را هدفدار و هدف را خير و تكامل و سعادت معرّفى مى‏كند، طبعا ديد انسان را نسبت به نظام كلّى هستى و قوانين حاكم بر آن خوشبينانه مى‏سازد.» 2️⃣ روشندلی 🔺 «انسان همين‏كه به حكم ايمان مذهبى جهان را به نور حقّ و حقيقت روشن ديد، همين روشن‏بينى، فضاى روح او را روشن مى‏كند و در حكم چراغى مى‏گردد كه در درونش روشن شده باشد.» 3️⃣ امیدواری به نتیجه 🔺 «در منطق فرد با ايمان، جهان نسبت به تلاش اين دو دسته(راست‌روان و کج‌روان) بى‏طرف و بى‏تفاوت نيست، ... بلكه دستگاه آفرينش حامى مردمى است كه در راه حقّ و حقيقت و درستى و عدالت و خيرخواهى تلاش مى‏كنند.» 4️⃣ آرامش خاطر «ايمان مذهبى به حكم اينكه به انسان ... نسبت به جهان ... اعتماد و اطمينان مى‏بخشد، دلهره و نگرانى نسبت به رفتار جهان را در برابر انسان زايل مى‏سازد و به جاى آن به او آرامش خاطر مى‏دهد.» 🔹ذیل سرفصل سوم (کاهش ناراحتیها) نیز می‌فرمایند : 🔺 «ايمان مذهبى در انسان نيروى مقاومت مى‏آفريند و تلخيها را شيرين مى‏گرداند. انسان با ايمان مى‏داند هر چيزى در جهان حساب معيّنى دارد و اگر عكس‏العملش در برابر تلخيها به نحو مطلوب باشد، فرضا خود اين غير قابل جبران باشد، به نحوى ديگر از طرف خداوند متعال جبران مى‏شود.» 🔹این شناختها در زندگی انسانی بسیار حیاتی است، به ویژه آن گاه که با نگرشهای پررنگ توحیدی غنی‌سازی می‌شود و جهانی به غایت ژرف و متوحّد و پراز اعجاب‌های فطری پیش چشم انسان می‌گذارد. —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 💠 1️⃣ معرفی فلسفۀ فلسفه https://eitaa.com/fvtt_ir/2526 2️⃣ دسته بندی مباحث فلسفۀ فلسفه https://eitaa.com/fvtt_ir/2572 3️⃣ معیار بداهت تصوری در باب مفاهیم بدیهی https://eitaa.com/fvtt_ir/2600 4️⃣ معیار بداهت مفاهیم از دیدگاه فیلسوفان مسلمان (1) https://eitaa.com/fvtt_ir/2622 5️⃣ معیار بداهت مفاهیم از دیدگاه فیلسوفان مسلمان (2) https://eitaa.com/fvtt_ir/2644 6️⃣ معیار بداهت مفاهیم از دیدگاه فیلسوفان مسلمان (3) https://eitaa.com/fvtt_ir/2735 ⏳ ادامه دارد ... 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 💢بخش 5️⃣ 🌐معیار بداهت مفاهیم از دیدگاه فیلسوفان مسلمان 🔘 دیدگاه خواجه نصیرالدین طوسی 🔺محقق طوسی در اساس الاقتباس معیاری ترکیبی برای بداهت مطرح کرده است: بدیهی آن است که یا صریحاً از حس ( ظاهر و باطن ) به دست آید یا صریحاً از عقل. بنابراین دیدگاه او آمیزه ای ازدیدگاه مشائیان و شیخ اشراق است. 🔘 تفاوت بدیهی عقلی محض و بدیهی حسی 🔺 وی تفاوت این دو، یعنی بدیهی عقلی محض و بدیهی محسوس را در کلی بودن یکی و جزئی بودن دیگری نمی داند. 🔘مشکلی که خواجه با آن روبه رو است 🔺مفاهیمی مانند سفیدی و گرسنگی، که از راه حس ظاهر یا باطن به دست می آیند، از سویی برای کلی شدن نیازمند طی کردن فرایندی هستند که به فرایند اکتساب نظری شبیه است و از سوی دیگر خواجه می خواهد آنها را بدیهی قلمداد کند. 🔺محقق طوسی می داند که برای تحصیل مفاهیم کلیِ سفیدی یا گرسنگی ، می باید مفاهیم جزئی آنها را به طور مکرر از راه حس یافت و روندی شبیه استقرا را پیمود تا مفاهیم کلی آنها کسب شود. طبیعی است که در این فرایند نوعی اکتسابِ شبیه استقرا باید انجام شود. 🔘پاسخ خواجه 🔺پاسخ خواجه این است که پس از آنکه مفهوم کلی سفیدی یا گرسنگی در عقل تقرر یافت، عقل می یابد که تصوری روشن از آن نزد خود دارد و برای تصور آن، محتاج تصور دیگری نیست. 🔺وضوح مفهوم کلی، در وضوح مفهوم در مرحلۀ حسی ریشه دارد. عقل پیش از پیمودن فرایند اکتساب این مفهوم کلی، پس از آنکه روندی اکتسابی شبیه استقرا را از سرگذرانده و این صورت کلی در عقل استقرار یافته است، هنگامی که به این صورت کلی می نگرد، آن را نیازمند صورت و تصوری دیگر نمی بیند؛ زیرا این مفاهیم از راه حس با پیمودن مراحل کلی شدن، برای عقل آشکار گشته اند. این همان سببی است که باعث می شود این دسته از مفاهیم بدیهی را مفاهیم محسوس به حس ظاهر یا حس باطن بنامیم، گرچه این مفاهیمِ بدیهی، مفاهیمی کلی اند. 🔘پاسخ استاد یزدان پناه به پاسخ خواجه 🔺به اعتقاد ما، حتی مفاهیم فلسفی مانند وجود، وجوب و امکان نیز با شهود عقلی درک می شوند، و مشهود عقلی نیز به محسوسات و مشاهدات مُلحَق است. از این رو تفاوتی میان بدیهی عقلی محض و محسوسات باقی نمی ماند. 🔺وی مقام اجمال و مقام تفصیل را در هم آمیخته است. مشکل این است که در مقام اجمال مفاهیم کلی محسوس، مانند سفیدی و گرسنگی، نزد عقل به شکل بدیهی درک شده اند؛ اما در مقام تفصیل، تصور این مفاهیم نزد عقل نیازمند تصورات دیگر است. ازاین رو این تصورات، کسبی و نظری اند، نه بدیهی. 📚 منبع: کتاب تأملاتی در فلسفه‌ی فلسفه‌ی اسلامی ص 32_37 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا