eitaa logo
اشعار اهل‌بیت علیهم‌السلام
383 دنبال‌کننده
12 عکس
2 ویدیو
0 فایل
ا ﷽ ا 🔰اَلسَّلاٰمُ عَلَیْکُمْ یٰا اَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّةِ 💠 اگر شعر خوبی روزیتون شد و ازش خوشتون اومد بفرستید: @abes80
مشاهده در ایتا
دانلود
#⃣ هشتگ شاعران ‼️ به ترتیب الفبا •●○●• بروزرسانی میشود •●○●• #محمد_کیخسروی #گروه_یامظلوم #ابراهیم_لآلی #حزین_لاهیجی #مجید_لشگری #حسن_لطفی #علی_اکبر_لطیفیان #علیرضا_لک #میثم_مؤمنی_نژاد #سید_رضا_مؤید #سید_روح_الله_مؤید #فدایی_مازندرانی #طوفان_مازندرانی #سید_حسن_مبارز #سعید_مبشر #مصطفی_متولی #محمدعلی_مجاهدی #حمیدرضا_محسنات #احسان_محسنی_فر #جواد_محمد_زمانی #بردیا_محمدی #جلال_محمدی #وحید_محمدی #مرتضی_محمود_پور #مهدی_مردانی #یاسر_مسافر #محمدهاشم_مصطفوی #حسن_معارف_وند #علی_مقدم #مهدی_مقیمی #محمدحسین_ملکیان #رحیم_منزوی #حیدر_منصوری #محمدجواد_مهدوی #عبدالحسین_میرزایی #یوسفعلی_میرشکاک #سید_محمدجواد_میرصفی #سید_محمد_میرهاشمی #علی_اکبر_نازک_کار #محسن_ناصحی #سید_نیما_نجاری #احسان_نرگسی #رضا_نظاری #مهدی_نظری #قاسم_نعمتی #مرضیه_نعیم_امینی #محمدعلی_نوری #حبیب_نیازی #ژولیده_نیشابوری #آیت_الله_وحید_خراسانی #سید_مهدی_وزیری #یونس_وصالی #علیرضا_وفایی #سید_هاشم_وفایی #سید_پوریا_هاشمی #جواد_هاشمی_تربت #نفیسه_سادات_هاشمی #حسین_هدایتی #رضا_یزدانی #علی_اصغر_یزدی #سید_مرتضی_یعقوبی_آل #مسعود_یوسف_پور #محمود_یوسفی #حیدر_یغما
سلام‌الله‌علیه با نام تو تمام جهان می‌شود خراب من از ازل خراب تو ام یا ابوتراب بادی که از حوالی شهر نجف وزد ده درصدش هواست، نود درصدش شراب @poem_ahl
سلام‌الله‌علیه سلام‌الله‌علیها مردک پست که عمری نمک حیدر خورد نعره زد بر سر مادر به غرورم برخورد ایستادم به نوک پنجه ی پا اما حیف دستش از روی سرم رد شد و بر مادر خورد هرچه کردم سپر درد و بلایش گردم نشد ای وای که سیلی به رخش آخر خورد آه زینب تو ندیدی! به خدا من دیدم مادرم خورد به دیوار ولی با سر خورد سیلی محکم او چشم مرا تار نمود مادر از من دوسه تا سیلی محکمتر خورد لگدی خورد به پهلوم و نفس بند آمد مادر اما لگدی محکم و سنگین تر خورد حسن از غصه سرش را به زمین زد، غش کرد باز زینب غم یک مرثیه ی دیگر خورد قصه ی کوچه عجیب است «مهاجر» اما وای از آن لحظه که زهرا لگدی از در خورد @poem_ahl
سلام‌الله‌علیه بي تو شد حجره ي من كلبه ي احـزان چه كنم روز و شب بـا غم سـوزنده ي هجـران چه كنم گـاه در حجـره و گـه مسجـد و گـه شهـر و ديـار بـه رهت در بـه در و بـي سـر و سـامان چه كنم از وجـود حـسد و مكـر زليخـاي زمـان گـاه در چـاهم و گـه گـوشه ي زنـدان چه كنم دل سيـلـوي بـشـر خـاليِ از گنـدم عشـق فصلِ قحطي است بگو يوسف كنعـان چه كنم و در ايـن قحـطـي دوران فـراموشـي عشـق آدمی جـيـره خـور مـعبـد شيـطان چه كنم كـاهنـان در دل معـبد همگـي جـمع شـدنـد بـاز هـم در سـرشـان فتنـه و طـوفان چه كنم ذره ذره دل مـردان شـده بـي غـيرت و سـرد زلف غیـرت ز حیـا گشته پـريشـان چه كنم تـيـغ گـيسـوي زنــان، حـلـق حـيـا مـی بُـرّد مـن از اين نـنگ زمـان، خفتِ دوران چه كنم مصـريــان دست نـيـاز فُـقـرا رد كردند بـي تـو بــا آه فـقيـران و يتيمـان چه كنم در دل شهـر به ما سوته دلان طـعنه زننـد گـو كـه بـا طعنه ي بـي مـوردِ خصمـان چه كنم خون پاک شـهـدا را بــه تـمسخـر بُــردنـد بـا دل سـوخته و ايـن غـم سـوزان چه كنم رهـبـر مصـر زمـان اشك بـريـزد شب و روز آه بــا یوسف دلخـستـه ي نــالان چه كنم دیگر از غصه و غم کاسه ی دل لبریز است خستـه ام خستـه ز خـودخـواهي انسـان چه كنم كاش مـي شـد كـه رهـا گـردم از ايـن نيل فـراق بـرسم سـاحـل وصـل رخ جـانـان چه كنم گـرچـه در مصرِ دل و جـان مهاجر هستی بـي تـو امـا شده دل كلبه ي احـزان چه كنم @poem_ahl
سلام‌الله‌علیه از غم دلدار عشق، منجی و غمخوار عشق دل همه شب می زند، پنجه به گیتار عشق از عطش دیدنش، تا دم بوسیدنش خون چکد از گوشه ی، چشم علمدار عشق در اُحد روزگار، وز پس این انتظار سینه ی ما را درید، هند جگر خوار عشق عاقبت از ماتمش، بر سر دار غمش ما به یقین می شویم، میثم تمّار عشق قصه ی اصحاب کهف، می رود از ما به وصف حبس ابد خورده ایم، گوشه ای از غار عشق کرده کمین تکسوار، ماهر و آرش تبار مرکز دل را نشان، تیر کماندار عشق لشکر تیمور غم، دم زده شیپور غم کشور جان را گرفت، غصه ی سردار عشق هاتف رندان بگو، نای نیستان بگو کی زند آن شهسوار، تکیه به دیوار عشق مستم و ویران شده، ماتم و حیران زده این همه آوارگی، نیست بجز کار عشق بر لب طوفان دل، موج قلم شد خجل گفت «مهاجر» تویی، شاعر اشعار عشق @poem_ahl
سلام‌الله‌علیه مریض کوی جنونم، دوای من وصل است جواب کرده ی عشقم، شفای من وصل است نصیب من غم هجران شد از هزاران جرم گناه جان و دل و دیده های من وصل است شکایتی ننمودم ز فتنه های فراق سکوت و صبر دل و ماجرای من وصل است دل شکـسته و غـمدیـده را کجـا ببرم..؟ سـوار مـوج جنـون، نـاخدای من وصل است چگونه کعبه روم، بـا چه رو طواف کنم طواف کعبه و سعی و صفای من وصل است ز خاک کوی تو ای دوست، بر ندارم چشم که نور چشم من و توتیای من وصل است اگر که نیکم اگر بد، نوشته پایِ توأم درون برزخ هجرت، جزای من وصل است به زیر تیغ غمت، سر نهاده ام عمری شهید عشق توأم، خون بهای من وصل است به روی خواهش نفسش نهد «مهاجر» پای شکسته نفس من آری، هوای من وصل است @poem_ahl
سلام‌الله‌علیها با اینکه نا ندارد و قامت کمان شده چون کوه پشت حیدر کرار مانده است هر شب برای غربت و مظلومی علی تا صبح گریه کرده و بیدار مانده است از نحوه قدم زدنش حدس میزنم چشمان ضرب دیده او تار مانده است کمتر شده تورّم پلکش ولی هنوز بر پیکرش جراحت بسیار مانده است حتی نفس که میکشد آزار میکشد بدجور بین آن در و دیوار مانده است از پارگی پیرهنش چند رشته نخ با رنگ سرخ بر نوک مسمار مانده است زیر لگد که دنده پهلو شکست، دید.. محسن بروی خاک چه خونبار مانده است زخمش عمیق مانده با خونریزی شدید زینب برای بستن آن زار مانده است ای فضه لا اقل تو جواب مرا بده این جای پای کیست به دیوار مانده است؟ @poem_ahl