#امام_زمان_عج_محرم_و_صفر
اگر که منتظری، از گناه صرف نظر کن
بیا به خاطرم از اشتباه صرف نظر کن
به یک نگاهِ حرامت دلم شکست دوباره
هم از گناه و هم از آن نگاه صرف نظر کن
به خود بیا... به گناهی مرا معاوضه کردی؟!
از آنچه برده تو را قعر چاه صرف نظر کن
چگونه مرگِ عزیزان خویش دیدی و خوابی؟!
نرو دگر به سوی پرتگاه، صرف نظر کن
پناه و حاجت خود را مبر به منزل دیگر
به غیر ما تو ز هر جایگاه صرف نظر کن
به کربلا برو و از هر آنچه خیرِ دگر هست
به جز زیارت آن بارگاه صرف نظر کن
بیا برای حسین و غمش دو ماه بگرییم
ز کارهای دگر این دو ماه صرف نظر کن
فدای صوت ضعیعش که رو به قاتل خود گفت:
هنوز زنده ام، از خیمه گاه صرف نظر کن
هر آن که رفت به مقتل سریع صرف نظر کرد
آهای شمر نرو قتلگاه، صرف نظر کن
به روی عرش معلای سینه اش ته گودال...
به چکمه ات نرو، ای روسیاه صرف نظر کن
#محمد_جواد_شیرازی
https://eitaa.com/abdorroghaye
#مناجات_امام_حسین_علیه_السلام
مِن أینَ لِیَ الخیر به غیر از حرمت
مِن أینَ لِیَ النَّجاة جز کهف غمت
آن گونه که شیرینی عمرم شده ای
باید بشمارم همه دم مغتنمت
در سینه ی من که زنده از ماتم توست
مانند غمت، نیست غمی با عظمت
ای سوره ی فجر، علت بسط جهان
زنده شده عالم از دمِ صبح دمت
آن عشق مقدسی که در بزم شهود
لطف علوی زده برایم رقمت
دیدی که کسی مرا خریدار نبود
گفتی که بیا روضه، خودم می خرمت
برکت بده با یک نظرت بر قدمم
تا اینکه شوم نوکر ثابت قدمت
با گریه، تمنای شهادت دارم
انداخته بر طمع، مرا هم کرمت
وا شد گره های کور از زندگی ام
دادم به رقیه هر زمانی قسمت
تا میر و علمدار غمت عباس است
بالاست همیشه تا قیامت علمت
یک عمر ازین روضه بهم ریخته ام
در قتلگهت ریخته قاتل بهمت
آن گونه تنت پخش به صحرا شده که
مانده چه کند عقیله با جسم کمت
اصلا به چه رویی جلوی مادر تو
بردند لباس از بدن محترمت
#محمد_جواد_شیرازی
https://eitaa.com/abdorroghaye
#پیامبر_اکرم_صلی_الله_علیه_وآله_شهادت
ثواب شعر هدیه به شهید مدافع امنیت حسین تقی پور
ای کوکب نورانی اقبال زهرا
بعد از تو بابا وای بر احوال زهرا
درد یتیمی مرا فی الفور حل کن
مثل گذشته دختر خود را بغل کن
دلسوزِ غم هایت شدم یک عمر بابا
اُم أبیهایت شدم یک عمر بابا
یک عمر بر اینگونه داغی برنخوردم
قرآن بخوان قدری برایم تا نمردم
بر وصله های چادرم که دوست داری...
بابا قسم خوردم نگویی رهسپاری
قدری نگاهت را به چشمانم بیانداز
بنشین... برایت نان تازه می پزم باز
این نانجیبی که لَیَهجُر گفت اینجا
خیلی غضب دارد، بدش می آید از ما
پیشم بمان تا حرمتم محفوظ باشد
کاشانه ی پر برکتم محفوظ باشد
آتش بگیرد چادرم؟! باور ندارم
ریحانه هستم، تاب میخ در ندارم
از غربت حیدر، نمردن درد دارد
با بار شیشه، ضربه خوردن درد دارد
بابا بمان تا دختر تو پر گشاید
یک ماه دیگر صبر کن، محسن می آید
با رفتنت وای از من و از آه سینه
کارم فقط گریه است دیگر در مدینه
#محمد_جواد_شیرازی
https://eitaa.com/abdorroghaye
#مناجات_امام_حسن_علیه_السلام
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام_شهادت
حسن وجه است، وجه کردگارش
همیشه بوده عالم ریزه خوارش
صلاح کارها در اختیارش
فلک چرخیده عمری بر مدارش
جهان دارد امان در سایه سارش
حسن را میوه ی دل خوانده خاتم
سپس نامیده اش عقل مجسم
عزیزش را بغل می کرد محکم
به روی شانه می بردش دمادم
چنان بوده پیمبر دوستدارش
ندارد صحن، گنبد هم ندارد
رواقی مثل مشهد هم ندارد
بمیرم رفت و آمد هم ندارد
نه تنها اینکه مرقد هم ندارد
ندارد سنگ قبری بر مزارش
شده فریادهایش بی اجابت
گرفته روزگارش رنگ غربت
به او فرمانده اش کرده خیانت
خیالش از خودی ها نیست راحت
غریبه گشته حتی در دیارش
مُعزّالمؤمنین، سهمش جفا شد
جواب لطف هایش ناسزا شد
نصیبش زهرِ در نیش عصا شد
سر سجاده، بد حقش ادا شد!
زمین افتاد با چشمان تارش
به یاد کوچه و دیوارِ خونی
به یاد چشم های تار خونی
به یاد مادر و رخسار خونی
به یاد داغی مسمار خونی
شده گریه تمام روزگارش
به سینه ریخت عمری مشکلش را
غریبی برده حال منزلش را
میان خانه دیده قاتلش را
به که گوید حسن درد و دلش را؟!
ربابی که ندارد در کنارش
گرفته زهر از رخ، رنگ و رویش
شده لب تشنه، می سوزد گلویش
حسین آمد به چشم تر به سویش
نظر کن تا ببینی رو به رویش
میان تشت، داغ بی شمارش
میان تشت تا پاره جگر ریخت
حسینش خاک ها را روی سر ریخت
دل زینب به آهی شعله ور ریخت
به دامن، اشک از چشمانِ تر ریخت
حسن را دید وقت احتضارش
خدا را شکر اینجا ساربان نیست
عقیله هست... بین دشمنان نیست
به دورش، حرمله خنده کنان نیست
کنار تشت، چوب خیزران نیست
خدا صبرش دهد در داغ یارش
#محمد_جواد_شیرازی
https://eitaa.com/abdorroghaye
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
نه فقط حلم و حیا زیور زینب بودند
این دو یک جرعه ای از کوثر زینب بودند
انبیایی که به توحید سفارش کردند
بهره برده همه از منبر زینب بودند
شمع نورانی دین بود و برادرهایش
مثل پروانه به دور و بر زینب بودند
نام زیبای حسین و حسن از روز نخست
مشقِ انشا شده در دفتر زینب بودند
صف به صف اهل ملک، بهر تقرب به خدا
دست بر سینه، سر معبر زینب بودند
پسر عوسجه و عابس و نُعمان و حبیب
همه زانو زده در محضر زینب بودند
دوری از زینت دنیا و حیا از معبود
یادگار پدر و مادر زینب بودند
فخر بر رتبه نکردند شهیدان حرم
فخرشان بود همین، نوکر زینب بودند
عجمیان و علی وردی و خیل شهدا
جان فدای نخی از معجر زینب بودند
بندگانی که مزیّن به کمالات شدند
محو نورانیت عمه ی سادات شدند
#محمد_جواد_شیرازی
https://eitaa.com/abdorroghaye
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه_مدح
زهراست آن که عرش خدا بوده محفلش
تعظیم کرده اند ائمه مقابلش
روح الامین در اوج تعالی و قرب خود
شد مفتخر به خادمیِ بین منزلش
جز او کدام زن، شب عقدش عطا نمود
پیراهن عروسی خود را به سائلش
او را خدا به مصحف خود مدح کرده است
این شعرهای ما که ندارند قابلش
بوسه به دست اُم ابیها زدن شده
بالاترین مقام نبی در فضائلش
مشمول رحمت است کنار پل صراط
هر کس دعای حضرت زهراست شاملش
وقت هجوم، حرمت او حفظ شد؟ نشد
تا روز حشر لعنت شیعه به قاتلش
افتاد درب سوخته روی گل علی
تا که شود به لحظه ی پیکار، حائلش
جا خورد فضه تا که به زهرا نظاره کرد
تغییر کرده بود ز بس که شمایلش
باری شبیه شیشه، زمان شکستنش
تحمیل می کند چه غمی را به حاملش
#محمد_جواد_شیرازی
https://eitaa.com/abdorroghaye
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه_روضه_بستر
زهرا مگیر از حرمم آفتاب را
بر چهره ات مبند عزیزم نقاب را
شرمنده ام که پای غریبیِ مرتضی
کردی تحمل این همه رنج و عذاب را
در روزهای صبر علی، با خطابه ات
دادی جواب دشمن حاضر جواب را
دیدی فراریان اُحد با چه کینه ای
بستند دور گردن و دستم طناب را
لعنت بر آن که با لگدی فتح باب کرد
با که بگویم آخرِ این فتح باب را
در خانه ام زدند زنم را مقابلم
زهرا حلال کن، منِ خانه خراب را
سوزاند آن که غنچه ی نشکفته ی مرا
خواهد چشید آتش یوم الحساب را
زینب کنار بسترت از حال رفته است
از بس که خوانده سوره ی اُم الکتاب را
فهمیدم از نفس زدنت، درد پهلویت...
از پلک تار و بی رمقت برده خواب را
ریحانه ی مجلله و سرو قامتم
بیچاره کرده قد خمت، بوتراب را
حالا دگر سفارش تابوت می دهی؟!
بغضم شکسته، فاطمه کم کن شتاب را
هر شب حسین تشنه لب از خواب می پرد
بگذار بازهم به برش ظرف آب را
#محمد_جواد_شیرازی
https://eitaa.com/abdorroghaye
تقسیم بندی اشعار موجود در کانال:
۱_ اشعار مربوط به ایام فاطمیه:
#امام_زمان_عج_فاطمیه
#فاطمیه_مدح
#فاطمیه_روضه_فراق_پیامبر
#فاطمیه_روضه_بستر
#فاطمیه_روضه_کوچه
#فاطمیه_روضه_حمله_بر_آستان_وحی
#فاطمیه_روضه_شب_شهادت
#فاطمیه_روضه_شام_شهادت
#فاطمیه_ایام_پس_از_شهادت
۲_ اشعار مربوط به ایام محرم و صفر:
#امام_زمان_عج_محرم_و_صفر
#مناجات_امام_حسین_علیه_السلام
#حضرت_مسلم_بن_عقیل
#ورود_کاروان_به_کربلا
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#طفلان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیهم
#حضرت_عبدالله_بن_حسن_علیهما_السلام
#حضرت_قاسم_علیه_السلام
#حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#شب_عاشورا
#گودال_قتلگاه
#غروب_عاشورا
#ورود_اسرا_به_کوفه
#دفن_ابدان_مطهر_شهدای_کربلا
#تنور_خولی_لعنة_الله_علیه
#امام_سجاد_علیه_السلام_شهادت
#ورود_کاروان_به_شام
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام_شهادت
#مناجات_امام_حسن_علیه_السلام
#اربعین
#پیامبر_اکرم_صلی_الله_علیه_وآله_شهادت
#امام_رضا_علیه_السلام_شهادت
۳_ سایر اشعار:
#پیامبر_اکرم_صلی_الله_علیه_وآله_ولادت
#امیرالمؤمنین_علیه_السلام
#امیرالمؤمنین_علیه_السلام_غدیر
#امیرالمؤمنین_علیه_السلام_شهادت
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها_ولادت
#امام_حسن_علیه_السلام_ولادت
#امام_حسین_علیه_السلام_ولادت
#امام_سجاد_علیه_السلام_ولادت
#امام_باقر_علیه_السلام_شهادت
#امام_صادق_علیه_السلام_شهادت
#باب_الحوائج_موسی_بن_جعفر_علیه_السلام
#امام_رضا_علیه_السلام
#امام_رضا_علیه_السلام_ولادت
#جواد_الائمه_علیه_السلام_شهادت
#جواد_الائمه_علیه_السلام_ولادت
#امام_هادی_علیه_السلام_شهادت
#امام_هادی_علیه_السلام_ولادت
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام_شهادت
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام_ولادت
#امام_زمان_عج
#امام_زمان_عج_نیمه_شعبان
#حضرت_خدیجه_سلام_الله_علیها
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
#حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام_ولادت
#حضرت_عباس_علیه_السلام_ولادت
#حضرت_سکینه_بنت_الحسین_سلام_الله_علیها
#حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
#امام_خمینی_ره
#حاج_قاسم_سلیمانی
#شهید_سید_ابراهیم_رئیسی
#مناجات
#مناجات_روز_عرفه
#لیلة_الرغائب
#شب_جمعه
#مبعث
#کلیپ
https://eitaa.com/abdorroghaye
#امام_زمان_عج_فاطمیه
اگرچه بر دلم گناه، چهره ی ممات داد
ولی دعای صاحب الزمان مرا حیات داد
فدای آن طبیب که به هر محله سر زد و ...
دوای هر مریض را به لطف و التفات داد
زمان لغزشم کنار منجلاب معصیت
به پای سست و بی ثباتِ این گدا ثبات داد
نداشتم لیاقتِ غلام پنج تن شدن
به لطف خود، جواز نوکریِ آن ذوات داد
همین که خواب غفلت از امام، بست دیده ام
صدای زنگ ساعت نجف مرا نجات داد
خدا نویدِ فتح مرتضی میان جنگ را
به حضرت رسول با نزول عادیات داد
نگو چرا دلت همیشه مست خاک حیدر است
به خاک خلقتم ابوتراب مختصات داد
بساط رزق کربلا به دست های مادر است
همیشه لطف فاطمه به دست ما برات داد
دو ماه و نیم دیده اش کبود بود و تار دید
همان زنی که نور بر تمام کائنات داد
به پهلوی شکسته، هر تکان عذاب آور است
چه رنج ها به فاطمه اقامه ی صلاة داد
#محمد_جواد_شیرازی
https://eitaa.com/abdorroghaye