#شهید_سید_ابراهیم_رئیسی
مؤمنی که ساده و بی ادعا سر می کند
عطر ایمانش، جهانی را معطر می کند
جای دل خوش کردنِ بر جایگاه و منصبش
تکیه بر الطاف اهل بیت اطهر می کند
خادمی در آستان نور، کاری ساده نیست
لطف مولانا رضا آن را میسر می کند
ذره هم زانو زند در محضر خورشید اگر
رحمت خورشید، او را ذره پرور می کند
نوکری که طعنه خورد و صبر کرد و دم نزد
مدح او را حق تعالی، نقل منبر می کند
هر که مانند شهیدان، یار محرومان شود
حق، شهادت را به تحسینش مقدر می کند
داغ خود را می برد از یاد با داغ حسین
چشم نوکر را غم کرب و بلا، تر می کند
دیدن فرزندِ افتاده میان قتلگاه
تا قیامت خون به قلب و جان مادر می کند
شمر با چکمه رسیده در بر جسم حسین
پیکرش را پشت و رو در پیش خواهر می کند
#محمد_جواد_شیرازی
https://eitaa.com/abdorroghaye
#امام_رضا_علیه_السلام
قلبم کبوتر وار سویش پر گشوده
خواب از دو چشمم صوت نقاره ربوده
باب الجوادش بین بن بست زمانه
درهای رحمت را به رویم وا نموده
نوشیدن یک جرعه، چای از چایخانه
در سینه ام انداخت شعری نو سروده
حتی نوای ساعتش مُحیِ القُلوب است
زنگش چنان زنگار از قلبم زدوده
زاغ سیاهی در حرم فهماند بر من
اینجا فقط جای کبوترها نبوده
مغموم می آیند سویش زمره زمره
آرام می گیرند نزدش توده توده
کار کسی چون من ثنایش نیست، وقتی...
روح الامین هر روز و شب او را ستوده
حالم که گشته منقلب را دوست دارم
این روزی لا یَحتَسِب را دوست دارم
با هر گدا مأنوس بودن، این مرامش...
دارد حکایت از سخای مستدامش
جیره خورش هستیم و روزی در ید اوست
برکت گرفته زندگی ما به نامش
فردا زمین خورده نخواهد بود هرکس
امروز برخیزد به رسم احترامش
ترجیح دارد نیم طوفِ مرقد او
بر صد طواف مکه و بیت الحرامش
سلمانی اش گوهرشناس خبره ای بود
در وقت جان دادن، دو دنیا شد به کامش
حس می کند هر کس که از او کربلا خواست
یک روز بوی کربلا را بر مشامش
با روضه خوانی و دم یابن الشبیبش
ابلاغ فرموده به هر نوکر، پیامش
فرمود در هر غصه، با ما هم نوا باش
گریان برای ماجرای کربلا باش
یاد حسین و روضه ای آخر دلم سوخت
یاد غمش نزد علی اکبر، دلم سوخت
وقتی زمین افتاد با گریه میانِ...
داد و هوار و خنده ی لشگر، دلم سوخت
پیش تمام حاصل عمرش زمین خورد
عمامه اش افتاد چون از سر، دلم سوخت
وقتی که هر جا را نظر می کرد، می دید
یک عضوی از آن لاله ی پرپر، دلم سوخت
تا که تمام هستی اش را در عبا چید
وقتی عبا پُر شد از آن دلبر، دلم سوخت
وقتی به زانو رفت تا اینکه گذارد...
گونه به روی گونه اش مضطر، دلم سوخت
پیغمبری کرد و به میدان زد عقیله
طوری صدا زد: "هستی خواهر" دلم سوخت
آه از حسین این داغ اعظم قاتلش شد
داغ علی، زخم عمیقی بر دلش شد
#محمد_جواد_شیرازی
https://eitaa.com/abdorroghaye
تقسیم بندی اشعار موجود در کانال:
۱_ اشعار مربوط به ایام فاطمیه:
#امام_زمان_عج_فاطمیه
#فاطمیه_مدح
#فاطمیه_روضه_فراق_پیامبر
#فاطمیه_روضه_بستر
#فاطمیه_روضه_کوچه
#فاطمیه_روضه_حمله_بر_آستان_وحی
#فاطمیه_روضه_شب_شهادت
#فاطمیه_روضه_شام_شهادت
#فاطمیه_ایام_پس_از_شهادت
۲_ اشعار مربوط به ایام محرم و صفر:
#امام_زمان_عج_محرم_و_صفر
#مناجات_امام_حسین_علیه_السلام
#حضرت_مسلم_بن_عقیل
#ورود_کاروان_به_کربلا
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#طفلان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیهم
#حضرت_عبدالله_بن_حسن_علیهما_السلام
#حضرت_قاسم_علیه_السلام
#حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#شب_عاشورا
#گودال_قتلگاه
#غروب_عاشورا
#ورود_اسرا_به_کوفه
#دفن_ابدان_مطهر_شهدای_کربلا
#تنور_خولی_لعنة_الله_علیه
#امام_سجاد_علیه_السلام_شهادت
#ورود_کاروان_به_شام
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام_شهادت
#مناجات_امام_حسن_علیه_السلام
#اربعین
#پیامبر_اکرم_صلی_الله_علیه_وآله_شهادت
#امام_رضا_علیه_السلام_شهادت
۳_ سایر اشعار:
#پیامبر_اکرم_صلی_الله_علیه_وآله_ولادت
#امیرالمؤمنین_علیه_السلام
#امیرالمؤمنین_علیه_السلام_غدیر
#امیرالمؤمنین_علیه_السلام_شهادت
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها_ولادت
#امام_حسن_علیه_السلام_ولادت
#امام_حسین_علیه_السلام_ولادت
#امام_سجاد_علیه_السلام_ولادت
#امام_باقر_علیه_السلام_شهادت
#امام_صادق_علیه_السلام_شهادت
#باب_الحوائج_موسی_بن_جعفر_علیه_السلام
#امام_رضا_علیه_السلام
#امام_رضا_علیه_السلام_ولادت
#جواد_الائمه_علیه_السلام_شهادت
#جواد_الائمه_علیه_السلام_ولادت
#امام_هادی_علیه_السلام_شهادت
#امام_هادی_علیه_السلام_ولادت
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام_شهادت
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام_ولادت
#امام_زمان_عج
#امام_زمان_عج_نیمه_شعبان
#حضرت_خدیجه_سلام_الله_علیها
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
#حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام_ولادت
#حضرت_عباس_علیه_السلام_ولادت
#حضرت_سکینه_بنت_الحسین_سلام_الله_علیها
#حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
#امام_خمینی_ره
#حاج_قاسم_سلیمانی
#شهید_سید_ابراهیم_رئیسی
#مناجات
#مناجات_روز_عرفه
#لیلة_الرغائب
#شب_جمعه
#مبعث
#کلیپ
https://eitaa.com/abdorroghaye
#جواد_الائمه_علیه_السلام_شهادت
مرغ بی بال و پر غمکده ی بغدادیم
روضه و غصه و دردیم، غم و فریادیم
قطره اشکیم که با آه رضا افتادیم
سال ها با جگر پاره چنین سر دادیم:
ما عزادار دل خون جوادیم همه
با دل خون شده مجنون جوادیم همه
عرش را غربت او یکسره غمناک کند
رخت مشکی به تن پهنه ی افلاک کند
گریه بر روضه ی او صاحب لولاک کند
خواهری نیست که خون از لب او پاک کند
این که پیچیده به خود تشنه و دور از وطن است
خاک عالم به سرم گل پسر بوالحسن است
مثل یک شمع کف حجره چکیدن سخت است
وسط خانه ی خود زهر چشیدن سخت است
از سوی همسر خود طعنه شنیدن سخت است
پر خود را به روی خاک کشیدن سخت است
نیست یک مرد کمی یاری مظلوم دهد
قطره ای آب به این تشنه ی مغموم دهد
بی وفا خواست که آقای مرا پیر کند
غصه را در دل محزون شده تکثیر کند
پسر فاطمه را کوچک و تحقیر کند
خواست او را وسط حجره زمین گیر کند
بی حیا بر جگر سوخته اش می خندید
با کنیزان جلوی حجره ی او می رقصید
پسر شاه خراسان جگرش می سوزد
از غم زهر جفا چشم ترش می سوزد
دست و پا می زند و بال و پرش می سوزد
وسط حجره، تن شعله ورش می سوزد
باورم نیست که این ها به کمک برخیزند
آب را پیش نگاهش به زمین می ریزند
گاهی از شرم کمی رحم و مدارا خوب است
نگذارید تنش را به تماشا خوب است
نکشیدش به سوی بام، همین جا خوب است
چه کسی گفته قد و قامت رعنا خوب است؟!
حمل او روی سر چند نفر، دردسر است
تیزی پله و تنگی گذر، دردسر است
خوبی بام به این است مصیبت نکشد
بدنش زیر سم اسب مشقت نکشد
نیزه و سنگ به پیشانی حضرت نکشد
آخر روضه ی او کار به غارت نکشد
تشنه جان داده ولی در بدنش سر دارد
صحن این بام چه خوب است، کبوتر دارد
شاه عالم به زمین خورده و بی حال شده
پیکرش در ته گودال لگدمال شده
بر سر پیرهنش صحبت و جنجال شده
شمر با خنجر خود وارد گودال شده
داشت با خنجر خود ضربه به آقا می زد
ناگهان صوت فراگیر "بُنَیَّ" آمد
#محمد_جواد_شیرازی
https://eitaa.com/abdorroghaye
#جواد_الائمه_علیه_السلام_شهادت
چه کرده بود مگر زهر با اباالهادی
که میزد از عطشش دست و پا اباالهادی
میان حجره، پر از درد بود و شد بی تاب
ز بس که با جگر سوخته صدا زد آب
همین که تشنگی اش در حرم مضاعف شد
تسلیِ دلش آوای خنده و دف شد
کسی به خواندنِ ذکری، بر او نشد تسکین
کسی نخواند کنارش دو آیه از یس
بها و ارزش خورشید را ندانستند
زدند و هلهله کردند تا توانستند
شبیه او احدی هم بلا کشیده نشد
وصیتش وسط هلهله شنیده نشد
دوا نداشت مصیبات بی شمار دلش
نداشت خواهری اصلا شود قرار دلش
همین که ریخت زمین آب، داغش افزون شد
چقدر حضرت ابن الرضا دلش خون شد
غمش ستون سماوات را تکان می داد
ز بس که تشنه، شبیه حسین جان می داد
اسیرِ شانه ی چندین غلام شد بدنش
کشان کشان به سوی پشت بام، رفت تنش
چه آمده به سر پیکرش، زبانم لال
مگر که خورده به تیزی، سرش زبانم لال
سه روز مانده تنش روی بام اما باز
نکرد نیزه و شمشیر سینه اش را باز
کبوتران خراسان به محضرش رفتند
برای عرض ادب سوی پیکرش رفتند
زدند جای جسارت، به سینه، سنگش را
که زیر و رو نکند آفتاب، رنگش را
امان ز کرب و بلا و امان ز روز حسین
امان از آن تن عریان و سینه سوز حسین
چه داغ ها که نصیب عزیز زینب شد
تن حسین، پر از رد نعل مرکب شد
گواه این سخنم شخص حضرت زهراست
فقط حسین در عالم مُقطع الاعضاست
#محمد_جواد_شیرازی
https://eitaa.com/abdorroghaye