eitaa logo
اندیشکده برهان
154 دنبال‌کننده
74 عکس
1 ویدیو
3 فایل
Borhan_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🔶 ایران و خباثت انگلیس؛ بخش 🔟 و پایانی (نتیجه) 🔺 بازخوانی تاریخیِ برخی خباثت‌های تکبرآمیزِ دولت انگلستان در قبال ایران 💡 هدف از سلسله پیام‌های «ایران و خباثت انگلیس»، بازخوانی چند نمونه‌ی بارز از خباثت‌های تکبرآمیز دولت بریتانیا در قبال ایران در خلال دویست سال اخیر بود تا از این رهگذر روشن شود که این دولت استعمارگر و زیاده‌خواه، تا چه اندازه در قبال کشورمان «متکبر» بوده است؛ صفتی که ، آن را خصلت ذاتیِ دول استعماریِ غربی دانسته، می‌فرمایند: «آفت بزرگ دولت‌های غربی، تکبّر آن‌ها است»[1] ✅ اما همانگونه که در ابتدای این مجموعه پیام‌ها نیز تأکید شد، طبیعتِ دشمن، دشمنی کردن است و اگر غیر از این باشد، باید تعجب کرد؛ اما مهم آن است که بدانیم مادامی که در طرف مقابلِ این دشمنی‌ها، اراده‌ی مقاومت در برابر زیاده‌خواهی وجود داشته باشد، مستکبرین راه به جایی نخواهند برد؛ اما «اگر در طرف مقابل آن‌ها، یک دولت ضعیفی، آدم‌های مرعوبی وجود داشته باشند، این تکبّر کار خودش را می‌کند؛ مثل هر متکبّری که وقتی طرف از او ترسید، لرزید، عقب‌نشینی کرد، او خُب احساس می‌کند که این تکبّر را باید بیشتر کند...»[2] تجربه‌ی زیست تاریخیِ ملت ایران در عهد جمهوری اسلامی نشان از همین اراده‌ی مقاومتِ ملت دارد؛ خاصه آنکه در چند سال اخیر، به تعبیر مقام معظم رهبری: «دوران بزن‌ودررو تمام شده؛ این‌جور نیست که شما بگویید می‌زنیم و درمی‌رویم؛ نخیر، پاهایتان گیر خواهد افتاد و ما دنبال می‌کنیم. این‌جور نیست که ملّت ایران رها کند کسی را که بخواهد به ملّت ایران تعرّضی بکند؛ ما دنبال خواهیم کرد.»[3] آری! ملت ایران هرگونه تعرض به خاک و مایَملک خویش را ـ ولو در ابعاد محدود ـ به شکلی قاطع و هوشمندانه پاسخ می‌دهد: 🚀 موشک‌باران مقرّ تروریست‌های تکفیری در شرق فرات توسط پهپادهای رزمی سپاه در پاسخ به حمله‌ی تروریستیِ اهواز (در رژه‌ی 31 شهریور 1397) و نیز حمله‌ی موشکی به مواضع داعش در دیرالزور در پاسخ به حمله‌ی تروریستیِ مجلس و حرم مطهر حضرت امام (ره) (در 17 خرداد 1396) دو پاسخ قاطع و محکمی بود که ملت ایران به زیاده‌خواهی‌های نظام سلطه و مزدوران آن‌ها داد که البته اینگونه پاسخ‌های معتبر، تنها محدود به پاسخ به عملیات‌های تروریستی نیست؛ بلکه رهگیری و انهدام جاسوسی آمریکاییِ توسط نیروی بعد از تجاوز پهپاد مذکور به حریم سرزمینی ایران (در تاریخ ۳۰ خرداد 1398) و توقیف نفت‌کش انگلیسی در را نیز می‌توان به این فهرست بلندبالا افزود. 🛳 در خصوص نفت‌کش انگلیسی ذکر این نکته ضروریست که علت اصلیِ توقیف آن توسط ایران، عدم رعایت قوانین متداول دریانوردی توسط کشتی مذکور بود و لذا ، حجّت فنی و تکنیکیِ کافی را برای توقیف آن در اختیار داشت؛ اما با تمام این اوصاف، نمی‌توان از ارزش راهبردیِ این توقیف مقتدرانه توسط پاسداران انقلاب اسلامی چشم پوشید؛ زیرا در چارچوبی کلان‌تر باید این توقیف را در این راستا نیز تحلیل نمود که درست چند روز پیش از آن، نفتکش حاوی محموله نفتی ایران در جبل‌الطارق به بهانه ارسال نفت به ، توقیف شده بود و اگر پاسخی معتبر به این ـ به تعبیر مقام معظم رهبری ـ داده نمی‌شد، ممکن بود این حرکت دزدانه، به مرور زمان، تبدیل به رویّه‌ای زیاده‌خواهانه از سوی نظام سلطه شود؛ اما با چنین اقدام بازدارنده‌ای در سطح راهبردی توسط جمهوری اسلامی، عملاً فرصت موذی‌گری و طمع‌کاری از طرف مقابل ما ـ که همانا جبهه استکبار است ـ گرفته شد. 📚 پی‌نوشت‌ها: 1. گزیده‌ای از بیانات معظم‌له در دیدار ائمه جمه سراسر کشور، 25 تیر 1398. 2. پیشین. 3. بیانات معظم‌له در دیدار جمعى از معلمان و فرهنگیان سراسر کشور، 16 اردیبهشت 1394. ✍🏻 💠اندیشکده برهان💠 🆔 @BORHAN_IR
🔶 اشغال ایران در ، یکی از سریع‌ترین «اِشغال»های تاریخ! 🔺 به بهانه سالگرد تجاوز متفقین به خاک ایران در سوم شهریور 1320 💡 با نگاهی اجمالی به جنگ‌های کلاسیکِ تاریخ جهان، خصوصاً در دو قرن اخیر، می‌توان دریافت که اشغال نظامی ایران در شهریور 1320ش در خلال ، در شمار کوتاه‌ترین جنگ‌های تاریخ معاصرِ جهان (و نه فقط ایران) جای می‌گیرد؛ جنگی که تنها 3 روز به طول انجامید (از 3 شهریور تا 6 شهریور 1320) و آنقدر کوتاه و تحقیرآمیز بود که از سوی برخی رسانه‌های خارجیِ آن روز مورد تمسخر قرار گرفت: آمریکایی‌ها در مطبوعات خود، عنوان «جنگ 80ساعته» را برای آن انتخاب کردند![1] 🔹 این درحالی بود که در همان جنگ جهانی دوم، کشورهایی با جمعیت حدود یک‌دهمِ جمعیت آن روز ایران، اجازه ندادند خاک کشورشان توسط نیروهای اشغالگر مورد تجاوز قرار گیرد. مثلاً کشور فنلاند با جمعیت حدود دو تا سه میلیون نفریِ خود (در مقایسه با جمعیت بالغ بر 22 تا 26 میلیون نفریِ ایران) به مقاومت جانانه در مقابل پرداخت و اجازه نداد کشورش را اشغال کنند.[2] 🔹 و نهایتاً ابلاغ رسمیِ فرمان ترک مخاصمه از سوی نخست‌وزیر وقت (محمدعلی فروغی) به نیروهای مسلح، کلاً 3 روز به طول انجامید. اگرچه عده‌ای، این 3 روز را «جنگ نظامی» نام نهادند، اما باید گفت که این 3 روز یا همان 80 ساعت، با نگاهی واقع‌بینانه‌تر، نه «جنگ» و نه حتی «مقاومت»، بلکه 3 روز «اشغال نظامی» بود؛ یعنی در این 3 روز تقریباً هیچگونه مقاومت منسجم و سازمان‌یافته‌ای علیه نیروهای اشغالگر صورت نگرفت و فقط به آن‌ها فرصت داده شد تا به راحتی از مرزها عبور کرده، درون خاک ایران پیشروی نمایند. این پیشرویِ بدون مزاحمت به حدی سریع انجام شد که درست چند روز پس از انتشار خبر عبور نیروهای شوروی از مرز، مردم شاهد حضور این نیروها در شهرشان بودند![3] ✅ اصولاً در خصوص عکس‌العمل حاکمیت سیاسی یک کشور در مقابل تجاوز نظامیِ خارجی، سه حالت متصور است: 1️⃣ کشورِ مورد نظر، اراده‌ی مقاومت در مقابل دشمن متجاوز از خود نشان داده، در مقابل هجمه‌ی آن‌ها به مرزهایش بایستد؛ 2️⃣ کشور مد نظر و دستگاه سیاسیِ آن، به این جمع‌بندی برسد که اراده‌ای برای در مقابل دشمن وجود ندارد و لذا به نیروهای نظامی خود، فرمان ترک مخاصمه بدهد؛ اما در عین حال، همواره نسبت به دشمن متجاوز و نیّات او، بدبین باشد؛ 3️⃣ کشور مورد نظر، نه تنها اراده‌ای برای مقاومتِ منسجم و جدی نداشته و در عین حال فرمان ترک مخاصمه را صادر کند، بلکه در کمال حُسن نیت و شاید بهتر بگوییم «ساده‌انگاری»، درست وسط میدان جنگی عالَم‌گیر و خانمان‌سوز، از دشمنِ تا دندان مسلحِ خود، آن هم با زبانی نرم و لطیف بخواهد که حُسن نیت دولت وقت مبنی بر ترک مخاصمه را پذیرفته، قدم به داخل خاک کشور نگذارد![4] ❌ عکس‌العمل دولت وقتِ در زمان اشغال ایران، متأسفانه از نوع سوم بود و البته بسیار طبیعی بود که دشمن متجاوز ـ که دست برتر میدان را داشت و منافعش اقتضا می‌کرد که وارد خاک ایران شود ـ در آن اوضاع و احوال بحرانی، هیچ وقعی به نیّاتِ باصطلاح صلح‌طلبانه و مسالمت‌جویانه‌ی دولت ایران ننهد و تغییری در عملکردش در خصوص بمباران شهرها و برخورد مسلحانه با غیرنظامیان به وجود نیاید! 📚 پی‌نوشت‌ها: 1. سخنرانی دکتر موسی فقیه‌حقانی در نشست «بررسی علل و پیامدهای اشغال ایران به روایت اسناد آمریکایی»، شهریور 1396، موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران. 2. پیشین. 3. گفت‌وگوی روزنامه خراسان با دکتر یوسف متولی حقیقی، مشهدپژوه و عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد، درباره وقایع مشهد در شهریور 1320، منتشرشده در 4 شهریور 1397. 4. برگرفته از یادداشت علی سهیلی، وزیر خارجه وقت، خطاب به سفرای انگلیس و شوروی: جعفر مهدی‌نیا، 7 بار اشغال ایران در 23 قرن، تهران: پانوس، 1377، چاپ اول، ج4، ص251. ✍🏻 💠اندیشکده برهان💠 🆔 @BORHAN_IR
🔶 سیستم ارزیابی مدیران، چالش 🔶از نظر ، «برای ایجاد یک (مانند هر تمدن دیگر)، دو عنصر اساسی لازم است: یکی ، یکی .» و تشکیل دولت اسلامی به‌عنوان یکی از حلقات تشکیل تمدن اسلامی نیز از همین قاعده پیروی می‌کند. ⁉️اکنون سؤال این است که چرا دولت اسلامی هنوز در کشور ما شکل نگرفته است؟ 🔶اول اینکه هنوز به اندازه‌ی کافی آن تولید فکر و نظریه‌پردازی صورت نگرفته است. ما هنوز به‌خوبی نمی‌دانیم که مرادمان از دولت اسلامی چیست؟ درباره‌ی سازوکارهای اقتصادی آن هنوز در ابتدای راهیم. هنوز به این جمع‌بندی نرسیده‌ایم که آیا در نظام اقتصادی دولت اسلامی جایی دارد یا نه؟ هنوز درباره‌ی الگوهای دولت اسلامی با ابهامات و خلأهای جدیِ نظری مواجهیم. 🔷دوم اینکه هنوز در مدیران انقلاب اسلامی و همچنین استانداردسازی شرایط و پیش‌نیازهای لازم برای تصدی پست‌های مدیریتی در نظام اسلامی، حرکت درخوری صورت نگرفته است. متأسفانه حتی هنوز فاقد یک سامانه و نظام عملکرد قوی و کارآمد درباره‌ی مدیران است؛ سامانه‌ای که با تشکیل یک نظام رصد و تحلیل عملکرد تک‌تک مدیران، در یک چرخه‌ی زمانی، مدیران نالایق و ضعیف را از چرخه حذف و مدیران مستعد و قوی را تقویت نماید. حال تلاش نظام‌مند و سازمان‌یافته برای تربیت مدیران که جای خود دارد. 🌐 https://www.instagram.com/p/B1i6Xm6gbBG/ 💠اندیشکده برهان💠 🆔 @BORHAN_IR
🔶 بررسی کارآییِ ارتش رضاشاهی از منظر «هزینه و فایده» 🔺 بازخوانیِ ارتباط میان ارتش مدرنِ و شهریور 1320؛ بخش 1️⃣ 💡 هر پدیده‌ای به حکم عُقل، باید از منظر بررسی شود؛ اینکه برای پدیده‌ی مذکور، چقدر هزینه شده و قرار است متناسب با هزینه صرف‌شده، چقدر فایده و کارآیی داشته باشد. پدیده «ارتش مدرن» در دوران نیز از این قاعده مستثنی نبوده و در بررسی میزان توسعه‌ی نظامیِ پهلوی اول، باید به این رویکرد توجه نمود. 🔹 ارتش رضاشاهی ـ که رکنِ رکینِ نظام شاهنشاهیِ وی را شکل می‌داد و حتی طبق برخی گزارشات تاریخی، حدود یک‌سوم بودجه‌ی کشور را در خود بلعیده بود ـ در نهایت و بعد از حدود 16 سال از آغاز سلطنت رضاشاه، در نخستین و البته تنها تهدیدِ جدّیِ برون‌مرزی‌اش در مواجهه با نیروهای در سوم ، ظرف تنها چندساعت از هم فرو پاشید و پس از آن، تنها 3 روز بعد، فرمان ترک مخاصمه، رسماً از سوی نخست‌وزیر وقت () به نیروهای مسلح اعلام شد و بدین ترتیب، ارتش مدرنِ رضاشاه، در تنها میدان نبردِ جدّی خود، فقط 3 روز تاب مقاومت آورد... 🔹 نهاد «ارتش»، ذاتاً نهادی نیست که به لحاظ اقتصادی، «مولّد» باشد؛ بلکه نهادی‌ست «مصرفی» و انتظار طبیعی از چنین نهادی این است که در قبالِ مصرفی بودنش، به وظیفه‌ی ذاتی و طبیعیِ خود که همانا دفاع از کشور در مقابل حملات خارجی و حفظ است، به نحو احسن عمل نماید؛ در حالی که مشاهده می‌شود رضاشاهی، نه تنها در انجام این وظیفه‌ی طبیعی خود مردود شد (در اشغال نظامیِ ایران در شهریور 20)، بلکه تمام توان و همّت خود را برای کارکردهای دیگری چون تأمین امنیت شخصِ شاه، اجرای سیاست کردن ، سرکوب اقشار مختلف مردم با اهرم فشار و... مصروف داشت. 👈🏻متن کامل مقاله در پایگاه اندیشکده برهان👉🏻 ✍🏻 💠اندیشکده برهان💠 🆔 @BORHAN_IR
🔶 واکاوی علل انفعال دولت و دربار در مواجهه با قوای متفقین 🔺 بازخوانی ارتباط میان ارتش مدرنِ و ؛ بخش 2️⃣ 💡 ارتشی که رکن اصلیِ نظام شاهنشاهیِ محسوب می‌شد، پس از حدود 16 سال، در نهایت در تنها نبردِ جدّیِ برون‌مرزی‌اش، ظرف تنها چندساعت از هم فرو پاشید. در این میان اما، برخورد منفعلانه‌ی دربار و دولت ایران در قبال حملات گسترده‌ی ، از نکات تأمل‌برانگیز است؛ اینکه چرا نظام پادشاهی ـ با داشتن آن ارتش زبانزد ـ فقط 3 روز در مقابل قوای بیگانه تاب آورد؟! 🔹 در پاسخ به این پرسش بنیادین، گمانه‌های مختلفی قابل طرح است: ❌ ارتش رضاشاهی، ارتشی برای مقابله‌ی درون‌مرزی؛ ❌ قانون نظام ؛ فرصت یا تهدید علیه قوای متفقین؟ ❌ سایه‌ی اِشغال بر سر ایران، فرصتی طلایی برای فرار ؛ ❌ فربگیِ اقتصادیِ سران ارتش، عاملی بازدارنده برای دفاع جانانه از کشور؛ ❌ از دست رفتن در طول 16 سال. 👇🏻 مقاله‌ی پیشِ رو، توضیحی اجمالی در خصوص هریک از این موارد ارائه خواهد داد... 👈🏻متن کامل مقاله در پایگاه اندیشکده برهان👉🏻 ✍🏻 💠اندیشکده برهان💠 🆔 @BORHAN_IR
📚 کتاب «نوسازی با » 📝تهیه و تنظیم : اندیشکده ✅ پژوهه تاریخی (2) 🔸نگاهی به پروژه‌ی در دوره‌ی 🔻این کتاب در 71 صفحه و در 6 گفتار، از سوی به زیور طبع آراسته گردیده است. عناوین گفتار‌های این کتاب : 🔹«مذهب در حصار نوسازی» 🔹«تقلید از آنکارا» 🔹«اصلاحات آموزشی پهلوی اول» 🔹«نوسازی ژرمنی» 🔹«توحش نوسازی» 🔹«سازمان پرورش افکار یا دستگاه توجیه اذهان؟» hmp.me/cfd6 📖 در بخشی از مقدمه این کتاب می خوانیم: 🔻پایان کار سلسله‌‌ی قاجار تقریباً بدون دردسر و با یک نظامی برنامه‌‌ریزی‌‌شده انجام گرفت. مرد شماره‌‌ی یک این کودتا معروف به میرپنچ بود که تقریباً 5 سال پس از کودتا، یعنی در سال 1304، توانست با نفوذ و فشار بر مجلس، حکومت قاجار را منقرض و حکومت پهلوی را تأسیس و قانونی اعلام کند. با این حال، می‌‌توان رضاشاه را اولین پادشاه ایران دانست که به طور جدی و البته سازمان‌‌یافته سعی در و مدرن کردن ایران با تقلید از فرهنگ و ارزش‌‌های غربی داشت. ✅ رضاشاه از همان آغاز روی کار آمدن خود به فکر انسجام، نظم و نوسازی کشور بود و در این راه به شدت تحت تأثیر روشن‌‌فکران تندرو دوران مشروطه قرار داشت. تصور این افراد از نوسازی به طور کلی در یک کلمه خلاصه می‌‌شد: «» یا به عبارت دیگر، جدایی دین از سیاست و پشت کردن به سنت‌‌های گذشته. 🔷 به طور کلی، پس از نهضت مشروطه تا زمان روی کار آمدن رضاشاه، 3 نوع جریان در ایران وجود داشت که در نهایت منجر به پیروزی جریان منورالفکر گردید. این گروه معتقد به سکولاریسم از بالا به پایین و آن هم به وسیله‌‌ی بودند. رضاشاه به شدت تحت تأثیر بود. او چند دوره‌‌ای هم به عنوان نخست‌‌وزیر رضاشاه فعالیت‌‌های زیادی در راستای مبارزه با اسلام و سکولار کردن ایران داشت. نیز، که زمانی در دوره‌‌ی رضاشاه منصب قضایی را بر عهده داشت، با شعار پاک‌‌دینی و پاک‌‌زبانی و ستیز با سنت‌‌ها و جایگزینی دینی هماهنگ با اندیشه‌‌ی سکولار، توانست به شدت رضاشاه را تحت تأثیر خود قرار دهد. ✳️ و در عرصه‌‌ی ایجاد نظام قضایی جدید و نیز تلاش برای کشف حجاب و مبارزه با نهادهای مذهبی تلاش کردند. در این میان، شاید نقش بیش از دیگران باشد، زیرا وی هم متفکر و هم سیاست‌‌مدار بود و می‌‌توانست شعار معروف خود را ـ‌‌که معتقد بود برای پیشرفت و نوسازی در ایران باید از فرق سر تا نوک پا غربی شویم‌‌ـ به اجرا بگذارد. 🔶 رضاشاه بیشتر یک بود تا یک سیاست‌‌مدار و کاملاً بدیهی است که با وجود چنین مشاوران و وزیرانی، نوسازی را در مبارزه با اسلام و روحانیت و تنها راه‌‌حل پیشرفت را غربی شدن و از آن‌‌ها در تمام امور می‌‌دانست. 🛒 جهت تهیه کتاب روی لینک زیر کلیک کنید👇 🌐 yon.ir/ZTU2D 🆔 @dideman
🔶 برجام؛ راهبردی شکست‌خورده 💢هنوز چند روز از توصیه صریح به اعضای کابینه مبنی بر «پرهیز از پرداختن به و » نگذشته که اظهارات آقای در همایش دستاورد‌های دولت در توسعه زیرساخت‌های روستایی بار دیگر مجالی برای حاشیه‌پردازی و جنجال‌آفرینی فراهم کرده است. فارغ از محتوای سخنان وی که جای نقد بسیار دارد، طرح اینگونه مسائل در شرایط فعلی وپس از شش سال عملکردی اینچنین، در خور تأمل فراوان است. 🔷آقای روحانی گفته است: «اگر بدانم که به جلسه‌ای بروم و با کسی ملاقات کنم که در نتیجه کشور آباد و مشکلات مردم حل می‌شود، دریغ نمی‌کنم؛ اصل منافع ملی ما است.» در خصوص این جمله آقای روحانی چند نکته مهم وجود دارد: 🔻مقصود ایشان از طرح این اظهارات، آن هم پس از خروج وقاحت بار از و نیز وقت‌کشی بیش از یک ساله اروپایی چیست؟ آیا این اظهارات احیانا به در پیش بودن سفر آقای روحانی به برای شرکت در مجمع عمومی ارتباطی دارد؟ 🔻 حال که ایشان «آباد کردن» کشور را منوط به «ملاقات» کرده، خوب است دستاورد‌های «ملاقات­‌های مکرر» طی چندسال اخیر و تأثیر آن را در «آباد کردن کشور» و «حل مشکلات مردم» توضیح دهند! البته فراموش نکرده‌ایم روزگاری که خیلی از آن دور نشده‌ایم، حتی و به نتیجه مذاکرات و برجام منوط می‌شد و حتی از آخرین اظهارات عجیب آقای رئیس جمهور که پذیرش# FATF را موجب ارزانی دانسته، زمان زیادی نگذشته است. ⁉️سؤال اینجاست که ماجرای تلخ معطل نگاه داشتن کشور به «ملاقات‌های واهی» تا چه زمانی ادامه خواهد یافت؟ گلابی‌های مذاکرات قبلی کی بر سر سفره مردم آمد که اینک منتظر ثمرات «ملاقات» آتی باشیم؟ 🔻 اکنون شش سال از زمانی که وعده چرخش توأمان «چرخ و چرخ اقتصاد» با «جلب رضایت کدخدا» داده شد، می‌گذرد و هیچ کدام از این چرخ‌ها نمی‌چرخد و باز هم نشانی خانه کدخدا داده می‌شود. این پروژه «آدرس‌دهی غلط» البته تنها به پرونده‌های سیاست خارجی ختم نمی‌شود و با تأسف باید گفت به یک رویه در بخش‌هایی از دولت تبدیل شده است. 🔶یک روز از آقای رئیس جمهور شنیده می‌شود که اگر (بخوانید وزارت واردات) تأسیس شود، در عرض یک هفته مشکلات معیشتی حل می‌شود و روز دیگر توسعه پهنای باند و رایگان را به عنوان حلال مشکلات کشور معرفی می‌کنند. ⁉️به راستی، مشکل حاشیه آفرینی «آدرس‌های غلط» با چاشنی تفاخر به راه‌حل‌های غیرمرتبط تا کجا ادامه خواهد یافت؟ 🌐 https://www.instagram.com/p/B1qEWHLgktN/ 💠اندیشکده برهان💠 🆔 @BORHAN_IR
yon.ir/JxapR 📚 کتاب «دولت تراز، دولتمردان تراز» 📝تهیه و تنظیم : اندیشکده ✅ اندیشنامه دولت اسلامی (3) 🔸شاخصه‌های دولت اسلامی و کارگزاران در گفتمان انقلاب اسلامی 🔻این کتاب در 74 صفحه و در 2 گفتار، از سوی به زیور طبع آراسته گردیده است. عناوین گفتار‌های این کتاب : 🔹« اسلامی» 🔹« دولت اسلامی» 📖 در بخشی از مقدمه این کتاب می خوانیم: 🔻یکی از مهم‌ترین اهداف حکومت و مسئولیت در اسلام، فراهم آوردن زمینۀ پیاده کردن محتوای است؛ لذا عمدۀ هدف خیزش و انقلاب مردم ایران به رهبری (ره) برای سرنگونی رژیم ستمشاهی و برقراری حکومت جمهوری اسلامی، ایجاد فضای مطلوب برای اجرای احکام و ارزش‌های اسلام بوده است ✅ در این حکومت به دلیل نگاه ویژه‌ای که اسلام به ملت و جامعۀ مسلمین دارد، سازوکاری به نام «» در قانون اساسی تعبیه شده است تا در ساختار نظام اسلامی بتواند به‌عنوان اجرایی حکومت، زمینۀ هرچه بهتر پیاده شدن آرمان‌ها و احکام و ارزش‌های اسلامی در جامعه را فراهم آورد 🔷 هر مقدار که «دولت» واجد اسلامی باشد، به همان مقدار در آرمان‌ها و اهداف حکومت اسلامی مؤثر خواهد بود و به هر میزان با شاخص‌های مطلوب فاصله داشته باشد، تحقق اهداف متعالی حکومت را با وقفه یا عقب‌گرد روبه‌رو خواهد نمود ✳️ در واقع، دولت مطلوب از نگاه نظام اسلامی، دولتی است که دارای شاخص‌های مطلوب «» باشد. 🛒 جهت تهیه کتاب روی لینک زیر کلیک کنید👇 🌐 yon.ir/fjHjP 🆔 @didemanpub
🔶 واکاوی سلسله ریشه‌های تاریخیِ واقعه 👈🏻 قسمت 1️⃣؛ مقدمه 🔹 هر حادثه‌ی تاریخی، بسته به وسعت، اهمیت و دامنه‌ی اثرگذاری‌اش، دارای سلسله ریشه‌هایی است که بسته به فاصله‌ی زمانیشان نسبت به وقوع آن حادثه، با تعبیر «ریشه‌های دور و نزدیک» از آن‌ها یاد می‌شود. 🌳 اگر درختی را تصور کنیم که رخداد تاریخیِ مورد بحث، به مثابه میوه‌ی آن بوده و فاصله‌ی فیزیکیِ میان میوه تا ریشه‌های این درخت نیز در حکم یک «بازه‌ی زمانی» در نظر گرفته شود، حال می‌توانیم بگوییم که علل و عوامل بسیار نزدیک به آن رخداد تاریخی، در حکم شاخه‌ها و بدنه‌ی درخت بوده و هرچقدر که از خودِ واقعه، در طول زمان، به عقب برگردیم، در حقیقت به ریشه‌ی درخت نزدیک‌تر می‌شویم. 💡 ریشه‌های دورتر، گاهی اوقات خود به طور مستقیم در وقوع حادثه نقش ایفا می‌کنند؛ اما در اغلب اوقات، ریشه‌های دورتر، مستقیماً در وقوع حادثه اثر نگذاشته، بلکه در طول سالیان متمادی، زمینه را طوری می‌چینند که عللِ نزدیک به آن حادثه، متأثر از بستر مناسبی که ریشه‌ها برایشان فراهم کرده‌اند، فرصت عرض اندام پیدا می‌کنند. 📝 در سلسله پیام‌های پیشِ رو، اگرچه ادعا نداریم که توانسته‌ایم سلسله ریشه‌های را به طور کامل و بی‌نقص احصاء کنیم، اما سعی‌مان بر آن بوده تا مهم‌ترین و نیز اثرگذارترین مقاطع زمانی، جریان‌ها و حتی افراد را که در این ماجرا ـ عمدتاً هم به طور غیرمستقیم ـ دخیل بوده‌اند، در حد بضاعت‌مان گرد آوریم. ⏳ روش ما در مواجهه با ریشه‌ها، حرکت در بسترِ «تسلسل زمانی» است؛ بدین معنا که ابتدائاً به پیشینه‌ی عصر عرب در پیش از اسلام پرداخته، سپس به رخداد متصل شده و به همین ترتیب در بستر زمان جلو می‌آییم تا به نزدیک‌ترین ریشه یعنیِ مفاسد دوران برسیم. ⚠️ هم‌چنین زاویه‌ی نگاه ما در این نوشتار، بیشتر از دریچه‌ی نگاهِ نخبگانی و تأثیر بر روندِ واقعه است. بدین ترتیب، اگرچه بخشی از و توده‌ی امت نیز به سهم خود در وقوع رخداد دخیل بوده‌اند، اما فارغ از میزان و کیفیتِ سهم آنان، بنای ما پرداختن به آن‌ها نیست و ممکن است در برخی موارد، تنها اشاره‌ای به نقش آن‌ها شده باشد، بدون آنکه نیت اصلی‌مان، پرداختن جدّی به آن‌ها باشد. ✍🏻 💠اندیشکده برهان💠 🆔 @BORHAN_IR
yon.ir/36kBd 📚 کتاب «شجره خبیثه جهل و کینه» 📝تهیه و تنظیم : محمدمهدی ✅ پژوهه تاریخی (29) 🔸واکاوی سلسله تاریخیِ واقعۀ از عصر جاهلیت تا آستانۀ وقوع این رخداد 🔻این کتاب در 115 صفحه و در 6 گفتار، از سوی به زیور طبع آراسته گردیده است. عناوین گفتار‌های این کتاب : 🔹«فهم از مسئله رسالت و امامت» 🔹«؛ سرآغاز انحرافی بنیادین در امت اسلام» 🔹«سیاست‌های نخستین، زمینه‌ساز رخداد کربلا» 🔹«مصاف با حسین‌بن‌علی (ع)، تلافی دوران علوی (ع)» 🔹«خَلق بسیار از سوی معاویه» 🔹«توصیف مولفه‌های حکومت » 📖 در بخشی از مقدمه این کتاب می خوانیم: ✳️ هر حادثه‌ی تاریخی، بسته به وسعت، اهمیت و دامنه‌ی اثرگذاری‌اش، دارای است که بسته به فاصله‌ی زمانیشان نسبت به وقوع آن حادثه، با تعبیر «ریشه‌های دور و نزدیک» از آن‌ها یاد می‌شود. 🔻اگر را تصور کنیم که رخداد تاریخیِ مورد بحث ما، به مثابه ثمره‌ی آن درخت بوده و فاصله‌ی فیزیکیِ میان میوه تا ریشه‌های این درخت نیز در حکم یک «بازه‌ی زمانی» در نظر گرفته شود، حال این‌طور می‌توانیم بگوییم که علل و عوامل بسیار به آن رخداد تاریخی ـ در این‌جا، واقعه‌ی ـ در حکم شاخه‌ها و بدنه‌ی درخت بوده و هرچقدر که از خودِ واقعه، در طول زمان، به عقب برمی‌گردیم، در حقیقت به درخت نزدیک‌تر می‌شویم. ✅ ریشه‌های ، گاهی اوقات خود به عنوان علت اصلیِ وقوع حادثه ایفای نقش کرده و تأثیر مستقیم دارند؛ اما در اغلب اوقات، ریشه‌های دورتر، مستقیماً در وقوع حادثه اثر نگذاشته، بلکه در طول سالیان متمادی، زمینه را طوری می‌چینند که عللِ نزدیک به آن حادثه، متأثر از مناسبی که آن ریشه‌ها برایشان فراهم کرده‌اند، فرصت عرض اندام پیدا می‌کنند. 🔷در نوشتار حاضر، اگرچه مطلقاً ادعا نداریم که توانسته‌ایم سلسله ریشه‌های کربلا را به طور کامل و بی‌نقص احصاء کنیم، اما سعی‌مان بر آن بوده تا مهم‌ترین و نیز مقاطع زمانی، جریان‌ها و حتی افراد را که در این ماجرا ـ عمدتاً هم به طور ـ دخیل بوده‌اند، در حد بضاعت‌مان گرد آوریم. 🛒 جهت تهیه کتاب روی لینک زیر کلیک کنید👇 🌐 yon.ir/iaswG 🆔 @didemanpub
🔶 واکاوی سلسله ریشه‌های تاریخیِ واقعه 👈🏻 قسمت 2️⃣؛ فهم نادرست بنی‌امیه از مسئله‌ی رسالت و امامت ❌ تاریخ گواه است که بنی‌امیه، پس از بعثت رسول خدا (ص) و حتی پس از ـ به عنوان مقطع تاریخی کُرنش آنان مقابل قدرت‌نمایی اسلام ـ اساساً هیچ‌گاه مفهوم رسالتِ نبی اکرم (ص) و امامتِ امامان از را «از زاویه‌ی دید اهل‌بیت (ع)» درک نکردند. آنان نفوذ (ص) و الهی را امری دنیوی و چیزی شبیه به و تلاش برای کسب قدرت می‌پنداشتند که طی آن، محمدبن‌عبدالله، فرزندی از فرزندان هاشم‌بن‌عبدمناف، سرانجام موفق شده بود در درگیری تاریخیِ میان فرزندان ، گوی سبقت را از فرزندان ، برادر برباید و لذا تفوّق و برتری، پس از سال‌ها که از فوت هاشم می‌گذشت، دوباره به اردوگاه فرزندان هاشم بازگردد! 🔹 تقابل این دو تیره‌ی سرشناس ، با بعثت پیامبر ـ که خود نیز از تیره‌ی بود ـ نه تنها به پایان نرسید، بلکه صورت جدّی‌تری به خود گرفت، چرا که بنی‌امیّه حتی ادعای نبوّت حضرت رسول (ص) را نیز در راستای رقابت تیره‌ای و درون‌قبیله‌ای تفسیر می‌کرد و این تلقی از بعثت را، نسل به نسل به فرزندان خود منتقل نمود تا این‌که در حادثه‌ی عاشورا، مبتنی بر همین نگاه، هم آن رویاروییِ عظیمِ تاریخ را صرفاً صف‌آراییِ فرزند عبدشمس مقابل فرزند هاشم تفسیر نمود. 📜 تاریخ شواهد متعددی را برای اثبات این مدعا ارائه می‌دهد که در ادامه، به برخی از آن‌ها اشاره خواهد شد: 1️⃣ در زمان خلافت جناب ، روزی بر او وارد شد و گفت:‌ «این پس از قبیله‌ی تَیْم (اشاره به جناب ) و عَدی (اشاره به جناب ) به تو رسیده است. اکنون آن را چون توپ میان قبیله‌ی خودت بگردان و پایه‌های آن را قرار ده! پس همانا بدان که مسئله، فقط مسئله‌ی فرمان‌روایی است (نه خلافت الهی و اسلامی!)؛ من که بهشت و دوزخی نمی‌شناسم!»[1] این سخنان به اندازه‌ای ناپسند بود که جناب عثمان از شنیدن آن برآشفت، بر سر ابوسفیان فریاد زد و به او تندی نمود. 2️⃣ پس از واقعه‌ی عاشورا و جنایات یزیدبن‌معاویه علیه سپاهیان و خاندان (ع)، هنگامی که سرهای مقدس شهدا را وارد مجلس یزید نمودند، یزید در حالی که با چوب‌دستی خود بر لب و دندان مطهر امام (ع) می‌زد، این اشعار را می‌خوانْد: «فرزندان هاشم با سلطنت بازى کردند و در واقع نه خبرى (از سوى خدا) آمده بود و نه وحی‌اى نازل شده است!... کاش بزرگان من که در کشته شده بودند، امروز مى‌دیدند که قبیله‌ی خزرج چگونه از ضربات نیزه به زارى آمده است!... در آن حال، از شادى فریاد مى‌زدند و مى‌گفتند: اى یزید دستت درد نکند! امروز کیفر ماجراى بدر را به آنان دادیم و همانند بدر با آنان معامله کردیم و در نتیجه برابر شدیم!... من از فرزندانِ «خِنْدِفْ» (از جدّه‌هاى اعلاى قریش) نیستم اگر از فرزندان احمد [ع] انتقام نگیرم!»[2] ❌ توجه بیش‌ازحد به عصبیت‌های قبیله‌ایِ بازمانده از دوران عرب و نیز نگاه به واقعه عاشورا از منظر رقابتِ درون‌قبیله‌ای میان تیره‌ی بنی‌هاشم و بنی‌عبدشمس، از جمله ریشه‌ای‌ترین عللی بود که خاندان امیّه همواره از این دریچه به مقوله‌ی و امامت می‌نگریست که البته حسادت به هاشم و فرزندان او به سبب داشتن مناقب و فضایل بسیار نیز، همواره این نگاه را ضریب می‌داد. 📚 پی‌نوشت‌ها: 1. ابن عبدالبر، الإستيعاب في معرفة الأصحاب، تحقیق علی‌محمد بجاوی، بیروت: دار الجیل، 1412ق، ج4، ص1679. 2. فضل‌بن‌حسن طَبْرِسی، الإحتجاج، ترجمه‌ی مازندرانی، تهران: نشر مرتضوی، بی‌تا، چاپ اول، ج3، ص170. ✍🏻 💠اندیشکده برهان💠 🆔 @BORHAN_IR
🔶 قیام در «دلوار» 🔺 بررسی نقش مذهب در قیام «رئیس‌علی دلواری» به مناسبت سالروز شهادت ایشان 🔹 با شروع ، دولت «مستوفی الممالک» برای در امان ماندن از گرفتاری‌های جنگ، بی‌درنگ بی‌طرفی ایران را اعلام کرد؛ اما دولت نوپای ناتوان‌تر از آن بود که بتواند از خواسته و حقوق خود دفاع کند و متجاوزان، گستاخ‌تر از آن بودند که به حقوق و ایران احترام بگذارند. در نتیجه، و با زیر پا گذاشتن حقوق ایران، شروع به پیش‌روی در خاک کشور کردند. 🔹 از سویی، حضور گسترده‌ی نیروهای انگلیسی در جنوب و اقدامات خراب‌کارانه‌ی آن‌ها، موجب نارضایتی ساکنان جنوب ایران می‌شد و از سوی دیگر، نیز به صحنه‌ی جنگ کشانده شده، بسیار نابسامان و ناامن گردیده بود. حضور نیروهای انگلیسی در عراق، علمای این کشور را برآشفته و به رویارویی با انگلیس کشاند. بدین ترتیب، به پا خاستن علمای عراق و صدور فتاوایی از سوی آنان بر ضد انگلیس، تأثیر به‌سزایی در روحیه‌ی مبارزان جنوب داشت؛ چرا که علمای منطقه‌ی دشتی، دشتستان و دیگر مناطق جنوبی نیز ضد انگلیس فتوای صادر کردند. 🔹 بدین ترتیب، خان‌های بیگانه‌ستیز منطقه همچون ، به همراه نیروهایشان و به منظور مقابله با انگلیسی‌ها، شبی‌خون‌های مداومی به قوای انگلیس و برخی از نمایندگی‌های در زده، ضرباتی به آن‌ها وارد آوردند. به بهانه این شبیخون‌ها، انگلیسی‌ها در 15 مرداد 1294 بندر بوشهر را تصرف کرده، آزادی‌خواهان بوشهری را دستگیر و به شهر «تانه» تبعید کردند. در ادامه حملات متعدد تنگستانی‌ها به بوشهر، انگلیس بر آن شد تا به دلوار حمله و رئیس‌علی را از بین ببرد. اما رئیس‌علی که پیش از آمدن انگلیسی‌ها و توسط نیروهای نفوذی، از این حمله آگاه شده بود، با تخلیه‌ی دلوار از زنان و کودکان، در ساحل دریا به سنگر نشست. 🔹 با شروع جنگ، رئیس‌علی و یارانش توانستند انگلیسی‌ها را که از نظر تجهیزات و نیروی نظامی با آنان قابل مقایسه نبودند، غافلگیر ساخته و لطمات زیادی بر آن‌ها وارد کنند. پس از 3 روز مبارزه، سرانجام انگلیس مجبور به عقب‌نشینی و ترک شد. این مسئله به اعتبار انگلیس ضربه‌ی سختی وارد ساخت. 🔹 پس از بیرون رفتن انگلیس از دلوار و عقب‌نشینی تا بوشهر، رئیس‌علی به همراهیِ هم‌رزمانش، حملات گاه‌وبی‌گاهی به بوشهر می‌کرد و حتی وی نقشه‌ی حمله‌ی مفصلی ضد آن‌ها کشیده بود؛ اما متأسفانه با کشته شدن مشکوک او در 12 شهریور 1294 در روستای توسط شخصی ناشناس، حمله متوقف و بعدها توسط دیگر همرزمانش صورت یافت. 💡 اگر چه رئیس‌علی در پی توطئه‌ای خائنانه کشته شد، اما نهضتی که او در جنوب ایران به راه انداخت تا سال‌ها مایه‌ی وحشت انگلیسی‌ها بود... 👈🏻متن کامل مقاله در پایگاه اندیشکده برهان👉🏻 ✍🏻 💠اندیشکده برهان💠 🆔 @BORHAN_IR
🔶 واکاوی سلسله ریشه‌های تاریخیِ واقعه 👈🏻 قسمت 3️⃣؛ سقیفه، سرآغاز انحرافی بنیادین در امت اسلام 💡 از دیدگاه اندیشمندان الهی، ریشه‌ی اصلیِ رخداد عاشورا، چه‌بسا مهم‌تر از خودِ مصیبت عاشورا است؛ چنان‌که حضرت (ره) نیز به خوبی به این موضوع اشاره کرده، می‌فرمودند: 💬 «بالاترین مصیبتی که بر اسلام وارد شد، همین مصیبت سلب حکومت از حضرت امیر ـ سلام الله علیه ـ بود و عزای او از عزای بالاتر. مصیبت وارده بر و بر‌‎ ‌‏اسلام بالاتر است از آن مصیبتی که بر (س) وارد شد. اعظمِ مصیبت‌ها این مصیبت است که نگذاشتند مردم بفهمند اسلام یعنی چه؟» ❌ از جمله رفتارهایی که در خلال واقعه‌ی ، فرصت بروز یافت و زمینه را برای بدعت‌های بعدیِ بنی‌امیه ـ خاصه واقعه عاشورا ـ فراهم کرد، بازگشت امت به برخی خصلت‌های دوران بود: 1️⃣ تکیه بر شیخوخیّت و ریش‌سفیدی در عرب، تنها واحد سیاسی موجود و مطرح‌ در‌ جامعه، «قبیله‌» بود‌ و نظام سیاسی این ، بر «شیخوخیّت و ریش‌سفیدی» مبتنی بود. بر این اساس، ایجاب می‌کرد که اگر بنای بر انتخاب میان دو نفر جهت تصدی منصب مهمی بوده و یکی جوان‌تر و دیگری پیرتر ـ و در سنت عرب دارای عقل کامل ـ بوده باشد، فارغ از معیارهای دیگر، قطعاً کفه‌ی ترازو به نفع نفر دوم سنگینی خواهد کرد؛ ماجرایی که دقیقاً در جریان سقیفه‌ی بنی‌ساعده اتفاق افتاد و علی‌بن‌ابی‌طالبِ جوان، به سبب جوان بودن در قیاس با ابوبکرِ مُسن، به خلافت نرسید! شاهدمثال تاریخیِ تمسّکِ اصحاب سقیفه به این سنت جاهلی، گفته‌ی ابوعبیده‌ی جرّاح است؛ آنجا که وقتی خودداری حضرت را از بیعت با جناب ابوبکر می‌بیند، می‌گوید: 💬 «ای پسرعمو، تو کم‌سن‌وسال هستی و آنان بزرگان قوم تو هستند. تو به اندازه‌ی آنان تجربه و آشنایی با امور [خلافت و اداره‌ی جامعه] نداری. در کار خلافت از تو نیرومندتر است و کارها را از همه‌ی جوانب بررسی می‌کند. پس امر خلافت را به او واگذار....» 2️⃣ تکیه بر برتریِ نَسَبی در نظام ارزشی عصر جاهلی، «نَسَب» یکی از معیارهای تعیین‌کننده در برتری‌جویی افراد نسبت به یک‌دیگر بود. آن‌که از بالاتری برخوردار بود، قادر بود در تمامی تصمیمات قبیله‌ای و امور مختلف اجتماعی تأثیرگذار باشد. این در حالی بود که اساساً یکی از کارکردهای رسالت (ص) مبتنی بر آیه‌ی 13 سوره‌ی مبارکه‌ی حجرات، نفی چنین تفاخر و برتری‌طلبی‌ای بود تا از ره‌آورد این آیه، معیار برتری افراد در امت اسلام، نه «تفاخر نسبی»، بلکه «تقوای الهی» باشد. اگر نیک نظر بیفکنیم، خواهیم دید که همان تفاخری که در جاهلیت عرب، مبنای برتری بود، درست همان معیار در جریان سقیفه‌ی بنی‌ساعده نیز رخ نمود، به طوری که از جمع‌بندیِ گفت‌وگوهای بزرگان حاضر در سقیفه، این‌طور بر می‌آید که آن‌چه شرط لازم برای زمام‌داری مسلمانان است، الزاماً شایستگی و و فضیلت نیست، بلکه آن‌چه که باید جانب آن محترم شمرده شود، «شرافت قبیله‌ای» است که آن هم تنها در خلاصه می‌شود! 3️⃣ برتری‌جویی به سبب داشتن مال و ثروت بیش‌تر از دیگر معیارهای مهم در برتری‌جویی اعراب جاهلی بر یک‌دیگر، تفاخر به مال و ثروت زیاد بود؛ امری که با ظهور اسلام، مردود و مطرود شناخته شد. مبتنی بر این نگاه، یکی دیگر از وجوه سقیفه، آن‌جایی بود که جناب ، هنگامی که می‌خواست برخی فضائل جناب ابوبکر را برای تصدی جایگاه خلافت بر شمارد، به برتری وی از حیث مال و ثروت اشاره می‌کند: 💬 «تو از همه بر کار خلافت سزاوارتری؛ تو همراه پیامبر بودی و از نظر مال و ثروت از ما برتری؛ تو برترین مهاجران هستی... برای چه کسی سزاوار است که بر تو تقدم یابد؟! دستت را بگشا تا با تو بیعت کنیم.» جای تأمل دارد که در جامعه‌ی نبوی آن روز که می‌بایست تقوا و ارزش‌های الهی، ملاک برتری فرد باشد (آن‌هم برای تصدی والاترین جایگاه پس از رسول خدا (ص))، چطور باید برتری یک نفر از حیث مال و ثروت، معیاری برای برتری او جهت جانشینی رسول خدا (ص) باشد؟! 📚 پی‌نوشت: برای آگاهی از مستندات این نوشتار، می‌توانید به گفتار دوم از کتاب «شجره خبیثه جهل و کینه» مراجعه فرمایید. ✍🏻 💠اندیشکده برهان💠 🆔 @BORHAN_IR
yon.ir/MXh3H 📚 کتاب « خدابنیاد یا خودبنیاد؟» 📝تهیه و تنظیم : اندیشکده ✅ اندیشنامه پیشرفت (4) 🔸مرزهای نظام اقتصادی با نظام‌های اقتصادی 🔻این کتاب در 66 صفحه و در 4 گفتار، از سوی به زیور طبع آراسته گردیده است. عناوین گفتار‌های این کتاب : 🔹«نظام تولید علم اقتصاد » 🔹«مرزهای اقتصاد اسلامی با اقتصاد » 🔹«مرزهای اقتصاد اسلامی با اقتصاد » 🔹«الزامات اقتصاد اسلامی» 📖 در بخشی از مقدمه این کتاب می خوانیم: ✳️ دانش که امروز و به خصوص پس از بحران بزرگ اقتصادی غرب مورد توجه بیش‌تر اقتصاددانان مسلمان و غیر مسلمان جهان قرار گرفته، سابقه‌ای نه چندان طولانی دارد. با پایان یافتن جنگ جهانی دوم و استقلال برخی از ملل مسلمان تحت سلطه و استعمار، که در پی پایه‌ریزی توسعۀ اقتصادی خود بودند، جست‌وجو برای یافتن اقتصادی که بتواند مناسب شرایط فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی آن‌ها باشد، آغاز شد. 🔻اقتصاد در عین دادن شعارهای محرومیت ستیز و مساوات طلبانه به دلیل این‌که مبتنی بر اندیشه‌های «مارکس» بود و پذیرش آن به معنای نفی هرگونه و آیینی بود، به صورت طبیعی نفی شد. تجربۀ جهان سرمایه‌داری نیز علاوه بر این‌که با مختلفی مانند بحران ۱۹۳۰ دست به گریبان شده بود و قابلیت اعتماد نداشت، به دلیل این‌که در وجوه مختلف با آموزه‌های دین مبین اسلام بود، مانند مبتنی بودن آن بر نظام بانکی و مالی ، نمی‌توانست به صورت کامل مورد تأیید قرار گیرد؛ لذا بدیلی پی‌گیری شد تا این خلأ را پر کند و یا حداقل این‌که مغایر با آموزه‌های دینی و شرعی نباشد. ✅ کتاب‌ها با موضوع اقتصاد اسلامی به زبان‌های اردو و عربی نوشته می‌شود و این رشته در شبه جزیرۀ هند و پاکستان و در شمال آفریقا گسترش می‌یابد. شخصیت‌های در این زمینه که اغلب از دین و فاقد تحصیلات بودند، درصدد برآمدند تا با متأثر ساختن افکار مسلمانان، آن‌ها را به یک بازگشت به تعالیم اسلام در مسائل اقتصادی رهنمون سازند. 🔷تألیف کتاب «» را می‌توان نقطۀ در تلاش‌های علمای مسلمان در تبیین چارچوب‌های اقتصاد اسلامی قلمداد نمود. چراکه توانست ضمن نقد اندیشه‌های اقتصادی معاصر، مباحث پراکندۀ این حوزه را براساس اصول معینی نموده و مکتب اقتصاد اسلامی را به صورت روشمند استخراج و تدوین نماید، تا جایی که این کتاب به شدت مورد توجه و استقبال اندیشمندان و اقتصاددانان مسلمان قرار گرفت و تأثیرات آن تا به امروز نیز باقی مانده است. 🛒 جهت تهیه کتاب روی لینک زیر کلیک کنید👇 🌐yon.ir/oj2DC 🆔 @didemanpub
🔶 تنش در تنگه هرمز 🔺 رصد راهبردی تفرّس (5) | بازخوانی تحلیل‌های راهبردی اندیشکده‌های غربی پیرامون تحولات اخیر در 🔹 موضوع تجاوز امریکایی به جمهوری اسلامی ایران که با پاسخ قاطع نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران سرنگون گردید و نیز توقیف ایرانی در تنگه و نیز توقیف نفت‌کش انگلیسی در تنگه هرمز، سبب شده تحولات سیاسی ـ امنیتی تنگه هرمز و به یکی از مهمترین موضوعات مورد بررسی و واکاوی اندیشکده‌ها و مراکز مطالعاتی جهان و به ویژه غرب بدل شود. 🔹 «تفرّس» به معنای به دقت نگریستن و از روی هوشمندی و کیاست فهمیدن است. گزارش رصد راهبردی به دنبال ارائه شناختی از رویکردها، جهت‌گیری‌ها و نقاط اصلی مورد تمرکز اندیشکده‌های مهم مستقر در کشورهای حریف به تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران حوزه‌های ذی‌ربط جمهوری اسلامی است. در این گزارش اندیشکده‌های شناخته شده غربی اعم از اروپایی و آمریکایی مورد رصد قرار گرفتند و تعدادی از مقالات و گزارش‌های راهبردی انتخاب، ترجمه و تلخیص و گردآوری گردیدند. شایان ذکر است برای رعایت امانت‌داری، مقالات عیناً ترجمه شده‌اند، بنابراین ممکن است در برخی موارد محتوای مطالب و ادبیات نگارندگان با ارزش‌ها و هنجارهای ایران سازگاری کامل نداشته باشد؛ بدیهی است این ادبیات به‌هیچ‌عنوان مورد تأیید نمی‌باشد. 👈🏻معرفی اجمالی و دریافت گزارش👉🏻 📑 💠اندیشکده برهان💠 🆔 @BORHAN_IR
🔶 واکاوی سلسله ریشه‌های تاریخیِ واقعه 👈🏻 قسمت 4️⃣؛ برخی سیاست‌های خلفای نخستین، زمینه‌ساز رخداد عاشورا 💡 وقوع انحرافات بنیادین در امت اسلام، به رخداد ختم نشد، بلکه منتخب سقیفه و جانشینان پس از وی ـ که سه خلیفه‌ی اول مسلمین را شامل می‌شدند ـ با برخی سیاست‌گذاری‌های خود، در طول سالیان متمادی، زمینه‌ی واقعه‌ی عاشورا را در سال 61هجری فراهم نمودند: 1️⃣ ماحصل فتوحِ نخستین: قداست یافتن خلفا و به حاشیه رفتن پیامبر (ص)؛ نخستین ـ فارغ از نقد و بررسی آن ـ یک پی‌آمد مهم و تعیین‌کننده برای امت اسلام داشت: پیروزی‌های شگرف به لحاظ وسعت‌ قلمرو از یک‌سو و تقسیم غنائم‌ سرشار از سوی دیگر، خلفا را در نزد بسیاری از بزرگان، به نهایتِ محبوبیت رساند. به این ترتیب، محبوبیت خلفای نخستین در نزد بسیاری از صحابه‌ی کبار ـ که به سبب فتوح، ثروت بیشتری نصیب آنان شده بود ـ تا بدانجا رسید که سیره‌ی این خلفا، بعدها سیره‌ای هم‌سنگ با و سیره‌ی رسول او تلقّی شد! در چنین فضایی، طبیعی به نظر می‌رسید اگر اهل‌بیت پیامبر (ص)، در نگاه بسیاری از بزرگان امت، به حاشیه رانده شوند. در حقیقت به حاشیه رفتن اهل‌بیت (ص)، پروژه‌ای بلندمدت بود که با اجتماع سقیفه کلید خورد، با فتوح استمرار پیدا کرد و نهایتاً ثمره‌ی خود را در ماجرای عاشورا، تمام و کمال بروز داد. 2️⃣ اعمال سیاست «تفضیل مالی»؛ یکی از مهم‌ترین این سیاست‌ها، سیاست خلفای دوم و سوم در برخورد با بیت‌المال بود. توضیح آن‌که در زمان حیات نبی اکرم (ص)، خودِ آن حضرت در سیاست تقسیم بیت‌المال، مساوات را به طور کامل رعایت می‌کردند و بین نومسلمانان و (یعنی کسانی که در زمره‌ی اسلام‌آورندگانِ نخستین بودند)، فرقی قائل نمی‌شدند (سیاست ). البته پس از رحلت (ص)، منتخب سقیفه نیز در استمرار این سیاست موفق بود؛ اما زمانی که جناب عمربن‌خطاب خلیفه شد، سیاستی را در مباحث مالی پایه‌ریزی کرد که بعدها مشکلات زیادی به همراه آورد: در جریان فتوح، غنایم فراوانی‌ از‌ سرزمین‌های مفتوحه به منتقل شد، اما تقسیم ناعادلانه‌ی این غنائم‌ در‌ بین مسلمانان، شکاف طبقاتیِ‌ عمیقی‌ میان مسلمین ایجاد کرد. این سیاست ـ که سیاست «تفضیل مالی» نامیده می‌شد ـ بدین صورت بود که بین و غیرعرب، زن و مرد، آزاد و بنده، سابقون و نومسلمانان، قریشی و غیر قریشی و دوگانه‌هایی از این دست، در اختصاص بیت‌المال، تمایز قائل می‌شد. بدین ترتیب، آن دسته از عرب‌های که اتفاقاً سوابق دیرینه‌ای در اسلام آوردن داشتند، روزبه روز سرمایه‌دارتر شده و بر خوی اشرافیت آنان افزوده شد. ❌ با مرور چنین اوضاعی، شاید بهتر بتوان معنای آن کلام عمیق سیدالشهدا (ع) را خطاب به لشکریان پرهیاهویِ درک نمود که فرمودند: «...آري، در اثر هداياي حرام كه به دست شما رسيده و در اثر حرام‌هایی كه شكم‌هاي شما از آن‌ها انباشته شده، خداوند اين چنين بر دل‌هاي شما مُهر زده است. واي بر شما! چرا ساكت نمي‌شويد؟! چرا به سخنانم گوش فرا نمي‌دهيد؟!...» 3️⃣ منع نقل و کتابت حدیث؛ جناب ابی‌بکر با این استدلال که را داریم، با جمع‌آوری مخالفت کرد. وی پس از رحلت رسول خدا (ص)، خطاب به مردم گفت: 💬 «ای مردم! شما از رسول خدا احادیثی نقل می‌کنید که در آن‌ها اختلاف است و [بنابراین] مردمانِ پس از شما، قطعاً اختلاف‌شان در این باب شدیدتر از شما خواهد بود. پس ای مردم! از رسول خدا چیزی نقل نکنید. هرکس، در این‌باره از شما چیزی پرسید، به او بگویید: کتاب خدا در میان ما و شما [بس] است؛ پس حلالش را حلال و حرامش را حرام بدانید.» جناب و نیز هم‌چون جناب ، با جدّیت، سیاست منع کتابت حدیث را دنبال نمودند. مثلاً جناب عمر به شهرها بخش‌نامه کرد که هرکس حدیثی نوشته، باید آن را نابود کند. وی پس از جمع‌آوری بسیاری از احادیث، دستور داد آن‌ها را بسوزانند. 📚 پی‌نوشت: برای آگاهی از مستندات این نوشتار، می‌توانید به گفتار سوم از کتاب «شجره خبیثه جهل و کینه» مراجعه فرمایید. ✍🏻 💠اندیشکده برهان💠 🆔 @BORHAN_IR
🔶 واکاوی سلسله ریشه‌های تاریخیِ واقعه 👈🏻 قسمت 5️⃣؛ مصاف با حسین‌بن‌علی (ع)، تلافی کینه‌های دوران علوی (ع) 💡 خطاب سپاهیان عمرسعد به (ع) با تعبیر «اِنّا نَقْتُلُکَ 👈🏻بغْضاً لِأبيکَ👉🏻»، حکایت از کینه‌هایی کهنه داشت که سرآغاز آن به دوران علوی (ع) بازمی‌گشت. لذا یکی از بسترهای مهمی که موجب ریخته‌شدن خون حسین‌بن‌علی (ع) شد، امتداد این کینه‌ورزی‌ها بود که در این قسمت، به برخی مصادیق آن اشاره خواهد شد. 1️⃣ بازگشت (ع) به سیاست «تسویه‌ی مالی» (ص)؛ همان‌طور که اشاره شد، یکی از سیاست‌های خلفای دوم و سوم، سیاست «تفضیل مالی» بود که نتیجه‌ی آن، رشد روزافزونِ و مال‌اندوزی در میان صحابه‌ی کبار بود. این سیاست، در تعارض با سیاستِ مالی رسول خدا (ص) بود و هنگامی هم که (ع) به خلافت رسید، سیاست «تفضیل مالی» خلفای پیشین را مُلغی نموده، سیره‌ی خود را بر بازگشت به سیره‌ی «تسویه‌ی مالی» رسول خدا (ص) استوار ساخت. طبیعی بود که اتخاذ چنین سیاستی، بیش از همه، اعتراض بسیاری از را به همراه داشته باشد؛ همان کسانی که به سبب سیاست خلفای پیشین، دچار فربگیِ مال و خوی اشرافی شده بودند و اکنون برایشان دشوار بود که بخواهند مجدداً به همان سنت گذشته‌ی رسول خدا (ع) بازگردند. لذا نخستین رگه‌های بغض برخی بزرگان نسبت به آن حضرت (ع) پدیدار گشت. 2️⃣ خون‌خواهیِ ؛ بهانه‌ای در دست مخالفان امام (ع)؛ بهانه‌ی خون‌خواهیِ عثمان، به دورانِ حیاتِ امیرالمؤمنین (ع) ختم نشد، بلکه به مثابه زخمی کهنه، تا دوران بعد از امام علی (ع) نیز باقی ماند و در بزنگاه مهمی هم‌چون عاشورا، مجدداً سر باز کرد: 📜 از روز هفتم محرم، بر اساس فرمان ، قرار شد تا میان سپاه امام (ع) و ، فاصله انداخته شود. نامه‌ی ابن‌زیاد به این‌گونه بود: «همان‌طور که اجازه‌ی استفاده از آب به عثمان داده نشد، اجازه‌ی استفاده از آب را به حسین و یارانش ندهید!» واقع قضیه این بود که تلاقی دادن این اقدام با اقدام محاصره‌کنندگانِ جناب عثمان برای نرساندن آب، بسیار ناجوانمردانه بود؛ زیرا در آن روز، تنها کسی که کوشید تا مردم را قانع کند تا آب به عثمان بدهند، امام علی (ع) بود! 3️⃣ عملیات روانی برای ناکارآمد جلوه دادن حکومت علوی (ع)؛ از جمله ویژگی‌های معاویه، نیرنگ‌بازی او بود؛ به گونه‌ای که افراط وی در حیله‌گری، دسته‌ای از اطرافیان امام (ع) را به این جمع‌بندی رسانده بود که معاویه از امیرالمؤمنین (ع) باهوش‌تر و سیّاس‌تر است! همین خطای در محاسبات سبب شد تا عده‌ای از اطرافیان امام (ع)، به وی اعتراض کنند. آنان معتقد بودند که علی (ع) باید بر معاویه «به هر قیمتی» غلبه یابد، ولو آن‌که مقداری هم به حیله‌گری متوسل شود! اما ناگفته پیداست که سیره‌ی امیرالمؤمنین (ع)، از اساس چنین نبود؛ زیرا وقتی بنای بر رعایت و باشد، دیگر نمی‌توان به هر قیمتی دشمن را از میدان به در کرد. لذا همین پایبندی به اخلاق و تقوای سیاسیِ امیرالمؤمنین (ع) سبب شد تا عده‌ای به مخالفت با وی برخاسته، بذر کینه را در دل‌های خود نسبت به آن حضرت بکارند. 4️⃣ و کینه‌توزی آنان نسبت به امام علی (ع)؛ واقع قضیه آن است که «خوارج»، بر سر ماجرای ، کینه‌ای عمیق از سرکردگانِ هر دو جبهه به دل داشتند که تنها بخشی از آن، منجر به شهادت امام (ع) در مسجد شد. اما بخش اعظمی از آن کینه‌ها در طول سالیانِ متمادی در دل‌های برخی بازماندگانِ نهروان باقی ماند که در مقاطع جلوترِ تاریخی همچون عاشورا، کم‌کم رخ نمود. در میدان ، برخی از افراد کلیدیِ سپاه عمرسعد، از بازماندگان اصلی جبهه‌ی خوارج بودند که به عنوان نمونه می‌توان به اشخاصی چون «شمربن‌ذي‌الجوشن» و «شبث‌بن‌ربعي» اشاره نمود. 📚 پی‌نوشت: برای آگاهی از مستندات این نوشتار، می‌توانید به گفتار چهارم از کتاب «شجره خبیثه جهل و کینه» مراجعه فرمایید. ✍🏻 💠اندیشکده برهان💠 🆔 @BORHAN_IR
🔶 هزینه‌های سازش در کوفه 🔹 در حالی که در کوفه‌ی سال 61 هجری، حضور توانسته بود به خط مقاومت در آن شهر نظمی قابل‌قبول برای پیروزی ببخشد، امّا بهره‌گیری دشمن از عناصری چون اختلاف‌افکنی، و ، موجب شد تا انگیزه‌های شیعیان و هواداران در رو به کاستی گذارد و لااقل به صورت موقت در مقاومت و پایداری برای تغییر شرایط دنیای اسلام تردید نمایند. ⛔️ به نظر می‌رسد شیعیان و هواداران ولایت در کوفه چنین تصور می‌کردند که «زمان برای مقاومت حداکثری به دلیل قدرت طرف مقابل مهیا نبوده و می‌توان شرایط تغییر را در فرصت دیگری ایجاد کرد. در این فرض حسین‌بن‌علی (ع) نیز همچون گذشته به حیات اجتماعی خود ادامه داده و در جستجوی برهه‌ای برای تغییر نظام ظالمانه‌ی اموی اقدام خواهد نمود.» ❌ بر خلاف این تصور غلط که هزینه‌ی را کمتر از می‌داند، تعلل در حمایت از لااقل در محیط کوفه خسارت‌هایی را به بار آورد که تا حدود 14 قرن پس از آن نیز ادامه دارد. در حالی که کوفیان در تحلیل و یا تصمیم خود برای ادامه‌ی یاری نهضت امام (ع) به اشتباه و تردید افتاده بودند، از این موقعیت کمال استفاده را می‌کند و امام (ع) و یاران اندک او را در نزدیکی کوفه تحت وحشتناک‌ترین محاصره‌ها قرار می‌دهد. سازش موجب می‌شود تا (ع) و اهل‌بیت پاک او به فجیع‌ترین شیوه‌ای به برسند که پیش و پس از آن بی‌سابقه بوده است. 🗡 پس از آن در واقعه‌ی «حَرّه» جان و مال و آبروی مسلمین در مورد تاراج نظام ظالم اموی قرار می‌گیرد؛ کوفیان در ماجرای قیام ، و حکومت مصعب‌بن‌زبیر متحمل هزینه‌های جانی و مالی فراوان می‌شوند و در نهایت در سال 75 هجری، بن یوسف سقفی از سوی عبدالملک بر ایشان حاکم می‌گردد... هزینه‌های فراوان سازش موجب می‌شود برای اولین بار زندان‌هایی بدون سقف و مختلط برای زن و مردِ کوفی فراهم گردد و به نقل در آن زندان‌ها آب مخلوط به نمک و آهک به زندانیان خورانده می‌شود و... 💡 نتیجه آنکه بر خلاف تصور کوفیان، هزینه‌ی بسیار اندک مقاومت حدوداً 20روزه از قیام تا رسیدن امام (ع) به کوفه، با هزینه‌ی غیر قابل تصور سازش با عوض شد و تاریخْ کوفه را به یکی از دهشتناک‌ترین بخش‌های تاریخ مبدل نمود. ✍🏻 💠اندیشکده برهان💠 🆔 @BORHAN_IR
yon.ir/BVFZe 📚 کتاب «نزاع با ایدئولوژی» 📝تهیه و تنظیم : اندیشکده ✅ اندیشنامه جنبش نرم‌افزاری (8) 🔸مطالعه نظریات عبدالکریم در زمینه 🔻این کتاب در 44 صفحه و در 12 گفتار، از سوی به زیور طبع آراسته گردیده است. عناوین بعضی از گفتار‌های این کتاب : 🔹«انحصارگرایی روش‌شناختی در علوم انسانی پوزیتیویستی» 🔹«امکان مدخلیّت دین در موضوع، روش و غایت علوم انسانی» 🔹«مطلوبیت یا عدم مطلوبیت، مداخله‌‌ی حکومت دینی در تولید علوم انسانی اسلامی؟» 🔹و ... 📖 در بخشی از مقدمه این کتاب می خوانیم: ✳️ مطرح شدن مقوله «» در جامعه ایرانی به دهه‌‌های چهل و پنجاه شمسی و دوران از پیروزی انقلاب اسلامی باز می‌‌گردد، اما با پیروزی اسلامی و به حوزه سیاسی و اجتماعی آمدن «دین»، این بحث تازه‌‌ای گرفت. در همان سال‌‌ها، عبدالکریم – که خود عضوی از ستاد بود- در مصاحبه‌‌های مطبوعاتی و سخنرانی‌‌های دانشگاهی، دیدگاه خود را درباره علوم انسانی و علوم انسانی اسلامی عرضه کرد. پس از این، در دهه‌‌های هفتاد و هشتاد نیز او به مناسبت‌‌ها و اقتضائات گوناگون، به این بحث نظر افکند و درباره آن سخن گفت. در این اندیشنامه، نظریات سروش را درباره علوم انسانی اسلامی، به صورتی موجز و مختصر، «» و «» می‌‌کنیم تا از یک سو، سستی‌‌ها و اشکالات نظر وی را مطالعه نماییم و از سوی دیگر، از پروژه علمی و اسلامی «علوم انسانی اسلامی» دفاع کنیم. 🛒 جهت تهیه کتاب روی لینک زیر کلیک کنید👇 🌐 yon.ir/qJLmn 🆔 @didemanpub
🔶 آیا کربلا است؟! ❌ بسیاری از طرفداران و به خصوص ، برای وجاهت‌بخشی به تفکر خود تلاش می‌کنند از زمینه‌ها و بن‌مایه‌های مذهبی جامعه‌ی ایرانی استفاده کرده و حتی در وجه افراطی آن، نهضت (ع) را به گونه‌ای تفسیر می‌کنند که از آن با استکبار و دشمن فهمیده می‌شود؛ این در حالی است که نه‌تنها در واقعه‌ی ، بلکه در هیچ نقطه‌ی تاریخی دیگری، اولیاء دینی در صورت وجود کمترین امکان گزینه‌ی و پایداری، هرگز به مذاکره با دشمن فکر نکرده‌اند. 🔹 در نهضت ، اگر حسین‌بن‌علی (ع) اهل مذاکره با دشمن می‌بود یا بنایی برای آن داشت، در ابتدای نهضت که «ولیدبن‌عتبه» از سوی یزیدبن‌معاویه از امام (ع) درخواست بیعت کرد، می‌توانست با درنظر گرفتن مبنای «بُرد ـ بُرد» از خلیفه‌ی اموی درخواست حکومت بر یکی از ولایات و بلاد اسلامی را نماید. بدیهی است که برای بسیار مطلوب است که امام (ع) به یکی از کارگزاران حکومتش بدل شود و مهر تأییدی بر غاصبانه‌اش بزند. در این فرض امام (ع) به حیات مادی‌اش ادامه می‌داد؛ کشته نمی‌شد، امّا مشروعیت‌بخشِ خلافت نامشروع یزید می‌شد. 🔹 پس از خروج امام (ع) از بدون با یزید، در نیز همین امکان مصالحه برای امام با نمایندگان یزید فراهم است. پرواضح است که برای دستگاه استکبار، با امام، هزینه‌های بسیار کمتری از قتل پسر پیامبر (ص) دارد؛ شیوه‌ای که حکومت درباره‌ی (ع) به کار برد و حتی پس از اشغال نظامی (پایتخت) بازهم مصالحه‌ی با امام حسن را بر قتل امام ترجیح داد. در آن شرایط امام مجتبی در شرایطی تن به مصالحه یا مذاکره می‌دهد که بخش اعظم سپاه در نخیله کوفه و تتمه‌ی آن در سایر بلاد به دلیل خیانت فرماندهان و نخبگان، مضمحل شده است. 💡 در نهضت عاشورا نیز قرائت متقن تاریخی نشان می‌دهد که سپاه کوفه مأموریت داشته است تا از امام حسین (ع) با تطمیع، مذاکره یا زور و اکراه بیعت بگیرد؛ امّا امام (ع) و اهل‌بیت مطهر او نشان می‌دهد که کوچک‌ترین نشانی از مذاکره و معامله‌ی مدّ نظر غرب‌گرایان وجود ندارد؛ هرچند حسین (ع) به حکم امامت و هدایت بارها به نصیحت و مذمت نیروهای دشمن در کربلا اقدام فرمود و این وظیفه‌ی هدایت، هرگز نشانی از مذاکره و معامله ندارد. ✍🏻 💠اندیشکده برهان💠 🆔 @BORHAN_IR
🔶 واکاوی سلسله ریشه‌های تاریخیِ واقعه 👈🏻 قسمت 6️⃣؛ خَلق بدعت‌های بسیار از سوی 💡 اگرچه ذکر مصادیقِ بدعت‌گذاری‌های معاویه بسیار است، اما بنای نوشتار حاضر بر ‌آن است که بیش‌تر به آن دسته از بدعت‌های معاویه بپردازد که به نحوی غیرمستقیم، در وقوع رخداد عاشورا مؤثر بوده است. 1️⃣ سیاست جعل حدیث؛ معاویه‌ افرادی‌ را‌ صرفاً برای استخدام کرده بود که آنان، احادیث‌ زیادی‌ را در فضیلت و مذمت می‌ساختند و حتی‌ ، اساساً‌ در چنین فضایی شکل گرفت. در مکتوبات آنان، تهمت‌های ناروایی بر خاندان عصمت و طهارت وارد‌ شد‌ تا‌ آن‌جا که در نهایت، قیام (ع) برای احیای سنّت نبوی (ص)، به عنوان‌ «شورشی» معرفی گردید که نظم عمومی جامعه‌ی اسلامی را بر هم زده است‌! در‌ مقابل، به جای محکوم کردن به دلیل ارتکاب اَعمال ضدانسانی،‌ رفتار او را با این توجیه که‌ عمل‌ به «اجتهاد» کرده، تصدیق و تأیید کردند! 2️⃣ تبدیل به ؛ معاویه، به نوعی، اولین «» دوره‌ی اسلامی است. عملکرد وی در تثبیت جایگاه «سلطنت» به جای «خلافت»، روندی بلندمدت بود. نقل است که وقتی جناب عمربن‌خطاب، بر سر راه خود به از کناره‌های شام عبور می‌کرد، به سوارانِ مجلّل و محتشمی برخورد. رئیس این سواران، معاویه بود. با دیدن جاه و تشریفات او اظهار تعجب کرد و گفت: «این وضع، آیا محمدی (ص) است یا کسروی؟!» معاویه پاسخی نداشت، اما از روی سیاست فوراً گفت: «چون من در مرزهای اسلامی زندگی می‌کنم، جاه و جلال من نشانه‌ی عظمت و حشمت اسلام است!» 3️⃣ تکیه‌ی افراطی بر عنصر «عربیّت» و تحقیرِ غیرعرب‌های امت رسول‌الله (ص)؛ معاویه مبنای حکومت‌ خود‌ را بر قومی و قبیله‌ای‌ استوار‌ کرده بود. احیای‌ ملی‌گرایی و عُروبت (عرب‌گرایی) شعار‌ بنی‌امیه‌ در‌ حاکمیت خود بر‌ جامعه‌ای‌ بود که بخش قابل‌‌توجهی‌ از آن را و مسلمانانِ غیرعرب تشکیل می‌دادند. معاویه برای اجرای سیاست عرب‌گرایی‌ خود‌، در بخشنامه‌ای به ـ حاکم‌ بصره و سپس‌ کوفه‌ ـ دستور‌ می‌دهد که سهمیه‌ی‌ موالی و عجم را از بیت‌المال کم کند، در جنگ‌ها را سپر سازد، هیچ‌یک‌ از‌ عجم‌ها را مناصب‌ دولتی‌ نداده و اجازه ندهد که آنان با دختران عرب ازدواج کنند... تا آنان را تحقیر‌ نماید. 4️⃣ ، مستمسکی برای توجیه فجایع امویان؛ اساس تفکرِ «مرجئه»، عبارت بود از این‌که: ایمان، تنها اعتقادی قلبی است و با وجود ایمان، هیچ گناهی به انسان ضرر نمی‌رساند. کسی که در دل مؤمن باشد، هر چند با زبان اظهار کفر نماید یا در عمل کند، چون از دنیا رود، داوری در خصوص اهل یا بودن او، باید تا روز قیامت به تأخیر افتد و دیگران حق ندارند در این خصوص قضاوتی نمایند. این تلقی، به زبان امروزی، اینطور می‌شود: «هر کاری می‌خواهی بکن، فقط دلت پاک باشد»! ❌ اساساً تلازم و هماهنگی خوبی میان عملکرد سیاسیِ امویان و تفکر مرجئه وجود داشت. در پناه چنین تفکری، یک حاکم عیّاش به راحتی می‌توانست ادعای ایمان کند و سپس هر عملی که می‌خواهد انجام دهد و بعد از آن، با تکیه به پندارهای مرجئه، خود را رستگار بداند. 5️⃣ سبّ و لعن علی (ع) بر سر منابر، به مثابه بخشنامه‌ای رسمی؛ یکی از بدعت‌های معاویه که ابتدائاً شکلی محدود داشت، اما اندک‌اندک ابعادی گسترده به خود گرفت و در قالب «بخشنامه‌ای رسمی» به سرار بلاد اسلامی ابلاغ شد، حکم سب و لعن علی (ع) بر سر منابر بود. 📜 نقل است که گروهی از بنی‌امیه به معاویه گفتند: ای امیرالمؤمنین! تو به آن‌چه آرزو داشتی (سلطنت) رسیدی، چه بهتر که دیگر دست از این مرد [مقصود، علی (ع) است] برداری و لعنش نگوئی. معاویه گفت: نه، به خدا قسم چندان به این عمل ادامه می‌دهم تا کودکان با این روش بزرگ شوند و بزرگ‌سالان با این خوی و منش به پیری برسند تا دیگر کسی فضلیتی درباره‌ی علی [ع] ذکر نکند! ⛔️ این روند تا بدانجا پیش رفت که نه‌تنها پیروی از سلاله‌ی پاک رسول خدا (ص)، زشت شمرده می‌شد، بلکه حتی بردن نام آنان نیز در جامعه غیرممکن بود تا بدین ترتیب، یک نسل کامل با بغض و عداوت علی‌بن‌ابی‌طالب (ع) خو گیرند و رشد کنند و این کینه و عداوت را سینه‌به‌سینه به نسل‌های بعد ـ تا بزنگاه عاشورا ـ منتقل نمایند. 📚 پی‌نوشت: برای آگاهی از مستندات این نوشتار، به گفتار پنجم از کتاب «شجره خبیثه جهل و کینه» مراجعه فرمایید. ✍🏻 💠اندیشکده برهان💠 🆔 @BORHAN_IR
🔶 میدان ژاله، دولت سلطانی و حکومت نظامی 🔺 به مناسبت سالروز واقعه 17 شهریور 🔹 واقعه نمودی از نوع مواجه یک با مردم خود بود. اینکه مردم از مطلع نبودند و به خیابان آمدند و مسائلی از این دست، در درجه دوم و سوم قرار می‌گیرند. در این واقعه، رژیم که در کسب و برآوردن نیازهای سیاسی، اجتماعی و شاید حتی اقتصادی مردم ناکام مانده بود، اقدام به سرکوب آنان نمود؛ سرکوب به قصد کوتاه آمدن مردم از خواسته‌هایشان. این نشان می‌داد که دولت غیر از سرکوب بنیانی ندارد و از آنجا که نمی‌تواند به توزیع عادلانه ارزش‌ها در تمام اقشار و طبقات جامعه به شکلی هدفمند و برابر اقدام کند و خواسته‌های مردم را برای مشارکت در حکومت بربتابد، به سرکوب آنان اقدام می‌کند. همچنان که به جریان‌های دینی به عنوان گروه‌های مرتجع می‌نگرد. 🔹 در بسیاری از مردم برای طرح خواسته‌های سیاسی خود به خیابان‌ها آمده بودند، اما با واکنش سنگین حکومتی مواجه شدند که توان برآوردن خواسته‌های مردم خود را نداشت. تکرار در استفاده از چهره اجبار باعث شد تا رخداد عظیم روی بدهد... 👈🏻متن کامل مقاله در پایگاه اندیشکده برهان👉🏻 ✍🏻 💠اندیشکده برهان💠 🆔 @BORHAN_IR
🔶 واکاوی سلسله ریشه‌های تاریخیِ واقعه 🔚 قسمت 7️⃣ و پایانی؛ توصیف برخی مؤلفه‌های حکومت یزیدبن‌معاویه در شماره‌های پیشین، برخی از ریشه‌های تاریخیِ واقعه عاشورا بررسی شد؛ ریشه‌هایی که به تدریج، زمینه لازم برای ولایت‌عهدی را فراهم نمود. بدین ترتیب، یزید تنها سه روز پس از دفن پدر، رسماً در حکومت خود را اعلام نمود و شامیان با وی بیعت کردند. 1️⃣ ننگین‌ترین خلیفه‌ی ! عبدالحسین زرین‌کوب می‌گوید: «در هیچ نامی شوم‌تر و نفرت‌انگیزتر از نام نیست! خلافت کوتاه او ـ که فقط سه سال و نیم به طول انجامید ـ از نظر مسلمانان چیزی جز یک سلسله فجایع مستمر نبود. یک سال حسین‌بن‌علی (ع) را کُشت، یک سال را غارت کرد و یک سال هم را به سنگ و آتش بست! هر یک از این سه واقعه می‌توانست یک خلیفه و یک خاندان را ننگین کند؛ اما از شوربختی، ننگ هر سه گناه بر گردن او افتاد...» به واقع، در میان سلاطینِ و ، شاید نتوان منفور‌تر از یزیدبن‌معاویه یافت! ضمن آنکه با بررسی نقل‌های تاریخی، در هیچ‌کجا نمی‌بینیم که امام معصوم (ع) درباره‌ی خلیفه‌ی هم‌عصر خودش، شبیه به آن جمله‌ای را که سیدالشهدا (ع) درباره‌ی یزید گفته، بیان کرده باشد: 💬 «اگر حکومت به دست کسی مثل یزید باشد، باید با اسلام خداحافظی کرد!» 2️⃣ فسق علنی فسق یزید، آنچنان عیان بود که حتی بزرگان اموی نیز بدان اذعان داشتند. هنگامی که ، زیادبن‌ابیه را در جریانِ تصمیمش مبنی بر ولایت‌عهدی یزید گذاشت، زیاد با تعجب [خطاب به معاویه] گفت: 📜 «آیا می‌دانی اگر مردم را برای با یزید فرابخوانم، چه می‌گویند؟ درحالی که او با و میمون بازی می‌کند و جامه‌های رنگین پوشیده، پیوسته می‌نوشد و شب را با ساز و آواز می‌گذراند؟ این در حالی است که هنوز حسین‌بن‌علی، عبداللّه‌بن‌عباس، عبداللّه‌بن‌زبیر و عبداللّه‌بن‌عمر، هنوز در محضر و منظر مردم هستند...» 3️⃣ بدعت‌های یزید اگرچه معاویه در بدعت‌گذاری ید طولایی داشت، اما فرزند وی نیز در نوع خود، گنجینه‌ای از بدعت‌های مختلف بود. می‌گويد: «یزید اولین خلیفه‌اى بود كه سنت آوازخوانی و باده‌گساری را در اسلام بنا نهاد. مغنّیانِ آوازه‌خوان را در پناه خود آورد و بی‌باكانه به شرب خمرِ آشكار پرداخت. «سرجون» و «اخطل» نصرانیِ شاعر، ندیم و هم‌پیاله‌ی او بودند و برخى مطربانِ بدمست، يله و رها نزد او می‌آمدند و وی خلعت‌شان می‌داد...» 4️⃣ واقعه‌ی «حَرّه» یکی از وحشتناک‌ترین جنایات امویان پس از به شهادت رساندن امام حسین (ع)، «واقعه‌ی حَرّه» بود. نام دو رشته‌کوه در مدینه است که در دو سمت شرق و غرب این شهر قرار دارد. این جنایت، در نزدیکی حره‌ی غربی و در سال 63هجری رخ داد. طبق وعده‌ی یزید، سه روز اموال شهر برای سپاهیان حلال شمرده شد و آن‌ها از هیچ جنایتی فروگذار نکردند! در این میان علاوه بر کشته شدن عده‌ی زیادی، به بسیاری از زنان نیز تجاوز شد. مسلم‌بن‌عقبه بسیاری از اسیران را به قتل رساند. در میان مقتولین کسانی از میان صحابه‌ی (ص) نیز بودند که بعد از کشته شدن، سرشان از تن جدا گردید. 5️⃣ حمله به خانه‌ی خدا و آتش زدن کعبه مسلم‌بن‌عقبه پس از آلودن دستش به خون مردم مدینه، راهی شد تا عبدالله‌بن‌زبیر را به فرمانِ یزید در آورَد. در میانه‌ی راه اما اجلش فرارسید و به فرمان یزید، حُصَیْن‌بن‌نُمَیْر به جای وی امیر سپاه شام شد. او به سوی مکه رفته و به مدت چندماه، از اطراف شهر و از روی کوه‌ها، با به کعبه، آتش و سنگ پرتاب می‌کرد. بدین ترتیب با آتش زدن ، جنایتی دیگر بر فهرست بلندبالای کارنامه‌ی سیاه یزیدبن‌معاویه افزوده شد و کماکان او را در صدر جدولِ منفورترین خلفای تاریخ اسلام نگاه داشت! 📚 پی‌نوشت: برای آگاهی از مستندات این نوشتار، به گفتار ششم از کتاب «شجره خبیثه جهل و کینه» مراجعه فرمایید. ✍🏻 💠اندیشکده برهان💠 🆔 @BORHAN_IR
🔶 قدرت برای هدم ظلم! 🔹 یکی از پیام‌های قیام و شهادت (ع)، هشدار برای توجّه نسبت به مسئله «قدرت» است. اینکه قدرت نباید در دستان قرار بگیرد، مضمون قطعی پاسخی است که (ع) به مروان‌بن‌حکم می‌دهند: 💬 «ما اهل‌بیت رسول خداییم و حقّ همیشه در میان ماست، و زبان ما جز به حقّ سخن نمی‌گوید. من خود از پیامبر خدا شنیدم که می‌فرمود: خلافت بر دودمان و بر آزادشدگان (به دست پیامبر پس از فتح مکّه) و فرزندان آن‌ها، حرام است.»[1] 🔹 بنابراین یکی از مهم‌ترین مسائل أباعبدالله الحسین (ع) است. او به هر قیمتی قدرت‌طلب نیست، امّا روشن است که اگر امثال ایشان (ع) قدرت را در دست نگیرند، امثال و ، صاحبان قدرت و اختیار مردم خواهند شد. قدرت‌طلب بودن در نگرش خاندان (ص) نسبت به خاندان ابوسفیان و امثال ایشان، دو ماهیّت کاملاً متفاوت و بلکه متضاد دارد؛ در اوّلی به وسیله قدرت است که راه رسیدن به قرب پروردگار و هموار شده و کسانی که سدّ از این راه می‌کنند یا هدایت می‌شوند یا رفع می‌گردند، امّا در دوّمی قدرت در جهت و نوع بشر به خدمت گرفته خواهد شد و هدفی جز و شهوت و غضب برایش متصوّر نیست. 🔹 بنابراین کدام انسان عاقلی حاضر می‌شود به خاطر أمر موهومی چون «اخلاقی نبودنِ قدرت‌طلبی» اجازه دهد تدبیر دنیا و آخرت مردم به دست اشرار و اراذلی چون یزید و شمر بیفتد؟! این چه رذیله‌ایست (قدرت‌طلبی) که به خاطر ترکش، باید حکومت طاغوت و استکبار را پذیرفت؟! جز این نیست که اگر قدرت و قدرت‌طلبی نجس خوانده شد و حکم بر حرمت و وجوب ترکش داده شد، همانا بزرگترین خدمت به استکبار و طاغوت در عالم اتّفاق افتاده است و در ظلمشان مشارکت می‌شود. آنچه که باید موضوعیّت داشته باشد نه صرف مبارزه با ظالمان که اقدام علیه ظلم و ریشه‌کن ساختن آن است. به خاطر همین است که برای ریشه‌کن نمودن ظلم در عالم نیاز به قدرت است و تا این میل در یاران حقّ به وجود نیاید، ظلم ریشه‌کن نخواهد شد. 📚 پی‌نوشت: 1. الفتوح، ابن‌اعثم کوفی، ج 5، ص 23 و 24. ✍🏻 💠اندیشکده برهان💠 🆔 @BORHAN_IR