eitaa logo
موسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
3.7هزار دنبال‌کننده
1هزار عکس
60 ویدیو
49 فایل
─━━━━━━ا﷽ا━━━━━━─ ⭕️موسسه فرهنگ و تمدن توحیدی (فتوت) 💢با مدیریت حجت الاسلام و المسلمین محمدرضا فلاح شیروانی 📍قم، میدان سپاه، بلوار شهید اخلاقی، پلاک۱۲ 📩درگاه ارتباطی و تبادل: @Admin_fotovat 🔺نشر مطالب همراه با آدرس
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 💠 1️⃣ اهمیت حکمت مشاء https://eitaa.com/fvtt_ir/2517 2️⃣ مشرب های سه گانه فلسفی https://eitaa.com/fvtt_ir/2561 3️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (1) https://eitaa.com/fvtt_ir/2594 4️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (2) https://eitaa.com/fvtt_ir/2616 5️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (3) https://eitaa.com/fvtt_ir/2638 6️⃣ علوم و اقسام آن (1) https://eitaa.com/fvtt_ir/2677 7️⃣ علوم و اقسام آن (2) https://eitaa.com/fvtt_ir/2715 8️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/2848 9️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/2869 🔟معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۳) https://eitaa.com/fvtt_ir/2886 ⏳ ادامه دارد ... —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 💢بخش 🔟 🌐 معرفت شناسی در فلسفه مشا 🔘 تقسیم ادراک به جزئی و کلی 🔺 در ادراک جزئی انسان از امر جزئی مادی آگاه می شود و این آگاهی از طریق انتزاع صورت حسی یا خیالی یا درک معنای جزئی از شیء به دست می آید. 🔺 در ادراک عقلی انسان از اشیاء به نحو کلی آگاه می شود؛ یعنی صورت کلی اشیاء که از ماده و عوارض آن به طور کامل مجرد شده، معلوم عقل واقع می شود. بنابراین، ادراک یا به امر جزئی مادی تعلق می گیرد یا به امر کلی که مجرد از ماده است. 🔘 چگونگی علم انسان به ذات خود 🔺 اگر ادراک منحصر در دو قسم جزئی مادی و کلی مجرد است، ادراک انسان به ذات خود چگونه ادراکی است و به کدام یک از این قسم متعلق است؟ 🔘 پاسخ ابن سینا 🔺 آنچه درباره انواع ادراکات و مدرَکات آنها گفته شده، آن است که معنای کلی هرگز با ادراک جسمانی ادراک نمی شود، ولی این طور نیست که مدرک هر امر جزئی لزوماً باید جسمانی باشد. 🔺 امور جزئی دو دسته اند: برخی با مدرک جسمانی درک می شوند و برخی با مدرک غیرجسمانی. آن امور جزئی که با عوارض مادی تشخص می یابند به وسیله مدرک جسمانی، یعنی حس، خیال و وهم درک می شود و امر جزئی ای که تشخص آن از طریق ماده و عوارض آن به دست نمی آید، به وسیله مدرک جسمانی ادراک نمی شود و هرگز اثبات نشده است که مدرک موجود جزئی فقط جسم و جسمانی است؛ یعنی قوه مدرکه مجرد ممکن است امر جزئی را ادراک کند. همین طور در هیچ جایی اثبات نشده که امر جزئی در حکم امر کلی در نمی آید. 🔺 هیچ استدلالی بر این مدعا نداریم که هر امر جزئی، یعنی حتی شخص مجرد، فقط با جسم درک می شود و شیء مجرد هرگز هیچ جزئی را درک نمی کند. 🔘 تفکیک ابن سینا میان دو دسته از اشخاص جزئی: 🔺 تشخص برخی از اشخاص ناشی از عوارض مشخصه هیولانی، مانند کمّ، وضع، زمان و مکان است، اما تشخص برخی از اشخاص ناشی از هیئات و عوارضی است که مختص امور غیرجسمانی است. 🔺 اشخاصی که تشخص آنها به عوارض مادی است، با اشخاصی که تشخص آنها به عوارض غیرمادی است، تفاوت دارند. عقل و نفس عاقله قادر به ادراک اشخاصی اند که تشخص آنها ناشی از عوارض غیرمادی است. 🔘 تقسیم ادراک به تصور و تصدیق 🔺 صورتی که در ذهن نقش می بندد و علم ما به یک معلوم را تشکیل می دهد، ممکن است یکی از این دو قسم باشد: آن صورت، یا فهم صدق قضیه است یا فهم صدق قضیخ نیست. فهم صدق قضیه «تصدیق» نامیده می شود و صورتی که فهم صدق قضیه نباشد «تصور». 🔺 تقسیم علم به تصور و تصدیق را نخستین بار فارابی مطرح کرده است. 🔘 تصور 🔺 آن صورت ذهنی ای است که مشتمل بر حکم و اذعان نفس به وقوع یا عدم وقوع نباشد. 🔺 صورت ذهنی مفرد، صورت ذهنی مرکب، صورت ذهنی قضیه مشکوکه و صورت ذهنی جمله های انشایی به دلیل آنکه فاقد فهم صدق اند، تصور به معنای خاص کلمه اند. 🔘 تصدیق 🔺 تصدیق، فهم صدق قضیه است. با توجه به آنکه تصدیق قسمی از علم، و عمل نیز صورت حاصل از شیء در ذهن است، پس تصدیق صورت حاصله خاصی است. ویژگی صورت حاصله ای که تصدیق است، حکم است. منظور از حکم، همان فهم و علم به مطابقت صورت ذهنی مشتمل بر نسبت حکمیه با واقعیت خارجی است. 🔺 حکم، پدیده ای معرفتی و دارای کاشفیت و حکایت گری است و این طور نیست که فعل نفسانی ای باشد که از پیزی کاشفیت نداشته باشد و مانند دیگر حالت های نفسانی مثل غم، اندوه، شادی و محبت خارج از مقوله علم باشد. 🔺 بنابراین، می توان گفت تصدیق همان فهم صدق قضیه یا علم به درستی قضیه است. 📚 منبع: کتاب حکمت مشاء ص 58_62 —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 ❇️ از منظر امام خمینی 🔺امام خمینی در آثار عرفانی خود از محیی‌الدین به عظمت یاد می کند. ایشان برخی متون عرفانی مانند شرح فصوص الحکم ابن عربی را به طور خصوصی در طول مدت هفت سال از محضر سالک واصل و عارف کامل آیت‌الله میرزا محمدعلی شاه آبادی که خود از شاگردان دو حکیم و عارف بزرگ میرزا جهانگیرخان قشقایی و میرزا هاشم اشکوری بود، فرا گرفت. 🔺حضرت امام خمینی به مجموعه آثار این عارف بنام عموماً و به دو کتاب فتوحات مکیه و فصوص‌الحکم خصوصاً عنایت خاصی داشته اند. به طور کلی اصل مباحث ابن عربی برای امام قابل قبول بوده، ولی در بعضی جاها با او اختلاف نظر دارند. تعلیقه ای هم بر فصوص نگاشته اند. 🔺امام خمینی در آثار عرفانی خود مانند شرح دعای سحر، مصباح الهدایة الی الخلافة والولایة، تعلیقة علی الفوائد الرضویه، سرّ الصلوة، آداب الصلاة و چهل حدیث، در موارد متعدد از محیی‌الدین به عظمت یاد کرده است. و تحت عناوین با شکوهی مانند: شیخ کبیر، شیخ عارف، شیخ محقق، بزرگمرد، از او نام برده و به عنوان یکی از «بزرگان مشایخ ارباب عرفان» او را ستوده است 🔺از مواردی که اشاره به نظر حضرت امام درباره محیی‌الدین دارد، نامه معروف و پیام تاریخی ایشان خطاب به گورباچف می باشد که در بخشی از آن آمده است: «دیگر شما را خسته نمی کنم و از کتب عرفا به خصوص محیی‌الدین ابن عربی نام نمی برم که اگر خواستید از مباحث این بزرگمرد مطلع گردید، تنی چند از خبرگان تیزهوش خود را که در این گونه مسائل قویاً دست دارند، راهی قم گردانید تا پس از چند سالی با توکل به خدا از عمق لطیف باریکتر ز موی منازل معرفت آگاه گردند که بدون این سفر، آگاهی از آن امکان ندارد.» 🔺مطلب دیگر پیرامون نظر حضرت امام خمینی درباره محیی‌الدین ابن عربی، سخن استاد سید جلال‌الدین آشتیانی است که در انتهای مقدمه مبسوط خود بر کتاب مصباح الهدایة الی الخلافة والولایه چنین مرقوم نموده است: «مرحوم امام رضوان‌الله علیه از کثیری از اکابر ارباب عرفان به
 «خلّص شیعیان امیر مؤمنان علیه السلام»
تعبیر کرده اند. نمونه آن بیانات ابن عربی است در جواب 153 سؤال حکیم ترمذی در مسائل مختلف که برخی از آن مسائل از عویصات است. شیخ اکبر سالیان متمادی بعد از رحلت ترمذی در فتوحات مکیه[28] به این سؤالات جواب داده است» منبع
💠 📚 1️⃣جایگاه عزم https://eitaa.com/fvtt_ir/2814 2️⃣درآمدی بر دیدگاهها و باورداشتهای اسلامی-انقلابی https://eitaa.com/fvtt_ir/2871 3️⃣پنج رویکرد مادر در مکتب امام https://eitaa.com/fvtt_ir/2889 ⏳ ادامه دارد ... 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 📚 🔰🔰 «پنج رویکرد مادر در مکتب امام» عنوان کتابچه ایست که مختصرا به یکی از ویژگی های پایه و اصلی مکتب امام می پردازد. 🔰این کتاب که به همت پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم(ع) پیشتر منتشر شده بود بنا به درخواست فرهیختگان ارجمند بصورت منتشر شد. برای دریافت کتاب اینجا کلیک فرمایید. —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 💠 1️⃣ معرفی محتوای کتاب https://eitaa.com/fvtt_ir/2466 2️⃣ معنای لغوی تصوف https://eitaa.com/fvtt_ir/2492 3️⃣ معنای اصطلاحی تصوف https://eitaa.com/fvtt_ir/2541 4️⃣ معنای اصطلاحی عرفان https://eitaa.com/fvtt_ir/2582 5️⃣ عرفان عملی و نظری https://eitaa.com/fvtt_ir/2603 6️⃣ عرفان عملی https://eitaa.com/fvtt_ir/2628 7️⃣ عرفان نظری https://eitaa.com/fvtt_ir/2655 8️⃣ محورهای اساسی در عرفان نظری https://eitaa.com/fvtt_ir/2688 9️⃣ امکان دستیابی به معارف شهودی https://eitaa.com/fvtt_ir/2704 🔟 هماهنگی عرفان با عقل و دین https://eitaa.com/fvtt_ir/2718 1️⃣1️⃣ تأثیرات عرفان عملی و نظری بر یکدیگر https://eitaa.com/fvtt_ir/2755 2️⃣1️⃣ هویت اسلامیِ عرفان اسلامی (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/2813 3️⃣1️⃣ هویت اسلامیِ عرفانِ اسلامی (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/2820 4️⃣1️⃣ هویت اسلامیِ عرفانِ اسلامی (۳) https://eitaa.com/fvtt_ir/2834 5️⃣1️⃣ هویت اسلامیِ عرفانِ اسلامی (۴) https://eitaa.com/fvtt_ir/2855 6️⃣1️⃣ادوار پنجگانه عرفان اسلامی (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/2874 7️⃣1️⃣ادوار پنجگانه عرفان اسلامی (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/2892 ⏳ ادامه دارد ... —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 💢بخش 7️⃣1️⃣ 🌐 ادوار پنج گانه عرفان اسلامی (2) 🌐 دورۀ اول: دورۀ آغازین عرفان اسلامی 🔘 شخصیت های دورۀ آغازین عرفان اسلامی 1️⃣ اویس قرنی (م 37) 🔺 از سرزمین یمن و از قبیلۀ بنی مراد است. زندگی او به گونه ای بوده که اطرافیانش وی را دیوانه می پنداشتند اما بعد ها به خاطر انتشار جملاتی از رسول الله (ص) در شأن اویس، آرام آرام مورد توجه مردم و مسلمین قرار گرفت. 🔺 ایشان در زمان خلیفۀ دوم او را به ترک خلافت توصیه می کند، اما در زمان خلافت ظاهری حضرت علی (ع) با وی بیعت می کند و در پیکار صفین به فیض شهادت می رسد. 2️⃣ حسن بصری (م110) 🔺 از جمله افرادی که سلسله های صوفیه به او اعتنای فراوان دارند و مطابق برخی نظرات، سلسله صوفیه از طریق وی خود را به امیر مؤمنان، علی (ع) می رسانند ،حسن بصری است. وی در اصل ایرانی است. 🔺 استاد شهید مطری (ره) در کلیات علوم اسلامی در شرح احوال حسن بصری می گوید: کتابی به نام رعایة حقوق الله تألیف کرده که می تواند اولین کتاب تصوف شناخته شود. 3️⃣ حبیب عجمی (م119) 🔺 در ابتدا اهل فساد و ربا خواری بوده است، اما پس از توبه و انقلاب درونی، آن قدر در مسیر طاعت و بندگی پیش می رود که صاحب کرامات می شود. 4️⃣ مالک بن دینار (م131) 🔺 آنچه از وی نقل شده است، افراط در زهد است، آن چنان که گاهی با ازدواج نیز مخالفت می نموده و وقتی از او می پرسند: چرا ازدواج نمی کنی؟ در پاسخ می گوید: اگر بتوانم، خود را طلاق می دهم! 🔺 در زندگی او علاوه بر زهد، دو چیز دیگر نیز قابل دقت است؛ یکی غلبۀ حال حزن بر اوست، دیگر اینکه از کتب مقدس همچون تورات و انجیل کلمات فراوان نقل کرده است که از دیدگاه برخی بررسی های تاریخی دارای اهمیت است. 5️⃣ ابوهاشم صوفی کوفی 🔺 وی آغازگر مرحلۀ دوم در دورۀ آغازین است؛ زیرا اول کسی است که به اسم صوفی خوانده شده است و به نظر می رسد قبل از او نحلۀ صوفیه وجود داشته است؛ زیرا سفیان ثوری که از شاگردان ابوهاشم است، می گوید: من صوفی را نمی دانستم که چیست تا اینکه ابوهاشم صوفی را دیدم. پس معلوم می شود قبل از آنکه ثوری، ابوهاشم را ببیند، مسئلۀ صوفی و تصوف مطرح بوده است. 6️⃣ ابراهیم ادهم (م161_166) 🔺 وی از اشخاصی است که بسیار مورد توجه عرفاست. جنید دربارۀ او می گوید: «مفاتیح العلوم ابراهیم؛ ابراهیم ادهم کلیدهای علوم الهی و سلوکی است». 🔺 در زندگی خود داستانی شبیه داستان بودا دارد؛ زیرا در بلخ پادشاه زاده بوده و پس از توبه مسافرت ها دارد و با فضیل عیاض و سفیان ثوری صحبت داشته است. 📚 منبع: کتاب آشنایی با مجموعه عرفان اسلامی ص 107_114 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 💠 1️⃣ معرفی فلسفۀ فلسفه https://eitaa.com/fvtt_ir/2526 2️⃣ دسته بندی مباحث فلسفۀ فلسفه https://eitaa.com/fvtt_ir/2572 3️⃣ معیار بداهت تصوری در باب مفاهیم بدیهی https://eitaa.com/fvtt_ir/2600 4️⃣ معیار بداهت مفاهیم از دیدگاه فیلسوفان مسلمان (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/2622 5️⃣ معیار بداهت مفاهیم از دیدگاه فیلسوفان مسلمان (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/2644 6️⃣ معیار بداهت مفاهیم از دیدگاه فیلسوفان مسلمان (۳) https://eitaa.com/fvtt_ir/2735 7️⃣ معیار بداهت مفاهیم از دیدگاه فیلسوفان مسلمان (۴) https://eitaa.com/fvtt_ir/2858 8️⃣معیار بداهت مفاهیم از دیدگاه فیلسوفان مسلمان (۵) https://eitaa.com/fvtt_ir/2878 9️⃣معیار بداهت مفاهیم از دیدگاه فیلسوفان مسلمان (۶) https://eitaa.com/fvtt_ir/2895 ⏳ ادامه دارد ... 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 💢بخش 9️⃣ 🌐 معیار بداهت مفاهیم از دیدگاه فیلسوفان مسلمان 🔘 دیدگاه استاد یزدان پناه 2️⃣ 🔘مفاهیم کلی 🔺 فهم شهودی در موطن شهود، «فرد بالذات» را نیز می یابد. فرد بالذات، ذات جزئی است، که حظی از کلیت دارد و باید با روند کلی یابی، از آن به مفهوم کلی رسید. 🔺 عقل تحلیلی کلیت را می یابد، اما آن را از شهود و فهم شهودی برمی گیرد.عقل تحلیلی فرد بالذات را نیز انتزاع می کند که حظی از کلیت دارد.عقل تحلیلی، که انتزاع و افراز فرد بالذات است، مرحلۀ دومی را آغاز می کند که انتقال و صعود معرفتی پس از افراز خواهد بود. کلی یابی با انتقال و صعود معرفتی انجام می شود. 🔺 مفهوم کلیِ یافت شده از حس یا شهود در فرایند کلی یابی، برای عقل معلوم است و این مفهوم بیّن بنفسه است و عقل به توسط مفاهیم دیگر، با این مفهوم آشنا نشده است. 🔺 این مفاهیم بدیهی اند؛ یعنی بیّن بنفسه اند و عقل برای آشنایی با آنها نیازمند کسب و فکر نیست. 🔘 بدیهی در فلسفه و منطق 🔺 بدیهی تصوری یا تصدیقی آن است که بیّن بنفسه است و خود آشکار است و در این آشکار بودن، نیازمند تصورات یا تصدیقات آشکار دیگر نیست، که در غیر این صورت، کسبی و نظری خواهد بود. 🔘 بدیهی به حسب منشاء 🔺 عقل تحلیلی و کلی یاب به مفاهیم کلی دست می یابد، اما آنها را از راه منشأ می یابد؛ یعنی ابتدا با مشاهدۀ مصادیق جزئی، فرد بالذات فهم می شود و سپس با پیمودن روند کلی یابی، مفهوم کلی فرا دست می آید. عقل می تواند به همین مفاهیم، که با آنها آشنا شده است، و از این منظر بدیهی و بیّن بنفسه اند، با لحاظ ذات بنگرد. 🔺 سخن از بداهت به حسب ذات است، نه به حسب منشأ. اگر به حسب ذات بنگریم، عقل در پی ذاتیات آن ذات است. 🔘 نگریستن عقل به ذات مفاهیم با صرف نظر از منشأ 🔺 عقل وقتی ذات مفاهیم را با صرف نظر از منشأ می نگرد و آنها را زیر ذره بین خود بازکاوی می کند، برخی مفاهیم را مرکب از مفاهیم دیگر و نیازمند آنها می بیند. این دسته از مفاهیم طبیعتاً نظری خواهند بود. از سوی دیگر برخی مفاهیم را به نفس همان مفاهیم، بی آنکه از مفاهیم دیگری بهره ببرد، به حسب ذات خودشان به صورت اولی تصور می کند. چنین مفاهیمی را باید مفاهیم بدیهی نامید. 🔺 بدیهی به حسب منشأ، بدیهی در مقام اجمال است و بدیهی به حسب ذات، بدیهی در مقام تفصیل. ممکن است مفهومی در هر دو مقام بدیهی باشد، مانند مفهوم وجود، و مفهومی تنها در مقام نخست بدیهی باشد، مانند مفهوم سفیدی و انسان. 🔘بدیهی، ویژگی ذات مفهوم 🔺 بدیهی و نظری بودن، ویژگی ذات مفهوم به خودی خود است و عقل تنها درک کننده و کاشف این ویژگی ذوات مفاهیم است. ویژگی هایی مانند اعم بودن و بسیط بودن، از لوازم ذات مفهوم بدیهی به شمار می روند و بدیهی بودن، از نفس ذات مفهوم برمی خیزد. 🔘 معیار بداهت مفهوم کلی 🔺 صرف بداهت به حسب منشأ، برای حکم کردن به بدیهی بودن مفهوم کلی، بسنده نیست. معیار بداهت مفهوم کلی، بداهت آن در مقام مفصیل و با نظر به ذات است. 🔺 کار عقل در باب مفاهیم کلی، ذات یابی است و در پی آن است که بداند آیا مفهوم کلی، متشکل از مفاهیم و حقایق دیگر هست یا نه. بنابراین بدیهی نزد عقل، واقعاً بدیهی در مقام تفصیل است؛ یعنی مفهومی بدیهی است که واقعاً به حسب ذات خود تصور می شود و طبیعتاً متشکل از اجزا نیست تا معلوم بودنش تابع معلوم بودن اجزا باشد. 🔺 بدیهیِ در مقام اجمال برای عقل به حسب خود عقل بدیهی نیستند، بلکه به حسب شهود و حس چنین ویژگی ای دارند. 📚 منبع: کتاب تأملاتی در فلسفه‌ی فلسفه‌ی اسلامی ص 58_63 —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
⚫️ ⚫️ پیام حجت الاسلام و المسلمین مدیر محترم مؤسسه فرهنگ و تمدن توحید به مناسبت درگذشت حضرت آیت الله یزدی (ره) «اَلَّذِينَ إِذٰا أَصٰابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قٰالُوا إِنّٰا لِلّٰهِ وَ إِنّٰا إِلَيْهِ رٰاجِعُونَ»﴿البقرة، 156﴾ ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ چه خوب زیست عالم پارسا جناب آیت الله محمد یزدی رحمت الله علیه! آنها که از نزدیک با ایشان آشنا بودند می‌فهمیدند که ایشان اساساً متواضعند و مقید به آداب اسلامی. آنها که تنها خروش‌های انقلابی ایشان را می‌دیدند شاید متوجه اصنافی از کمالات از جمله علم‌دوستی، عالم‌دوستی، احترام به خویشان و خانواده، تواضع در برابر نیروهای جهادی، قدرشناسی از تلاشهای ریز و درشت فرزندان غیور و ترقی‌خواه کشور، نمی‌شدند. بسیار دلسوز و نگران رهبر انقلاب بود و هیچ‌گاه دربارۀ خطی که انقلاب و امام و رهبری در پیش گرفته‌اند تردید نکرد و ضعفی از خود نشان نداد و شیاطین را به سمت خود نکشید. در عین کهولت سنّ فشارهای بسیاری به خود می‌آورد و از سفرهای کاری، جلسات کاری، خواندن نوشته‌های مفصل، اندیشیدن، نوشتن، مباحثه کردن یا سخنرانی برای هر نوع پیشرفت لازمی دریغ نمی‌کرد. گوهری از دست ما رفت! خداوند که با مؤمنان مهربان است، خود به جبران خسارت ما بپردازد! رحلت ایشان را به رهبر انقلاب، خانوادۀ محترم، فرزندان گرامی، بستگان، شاگردان و دوستداران ایشان تسلیت عرض می‌کنیم. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ◾️@faslefarhang —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 💠 1️⃣ توضیحی در مورد فلسفه اشراق https://eitaa.com/fvtt_ir/2508 2️⃣ کلیاتی در باب حکمت اشراقی https://eitaa.com/fvtt_ir/2553 3️⃣ چالش در فلسفۀ اسلامی مشایی https://eitaa.com/fvtt_ir/2591 4️⃣ سیر دگرگونی فلسفه در اندیشه مسلمانان https://eitaa.com/fvtt_ir/2635 5️⃣ زندگی علمی و سلوکی سهروردی https://eitaa.com/fvtt_ir/2667 6️⃣ جوهره حکمت اشراق / سه جهت تحول در حکمت اشراق https://eitaa.com/fvtt_ir/2694 7️⃣ عدم تعارض عقل و شهود (بحث و ذوق) https://eitaa.com/fvtt_ir/2710 8️⃣ تبیین جایگاه منطقی شهود https://eitaa.com/fvtt_ir/2728 9️⃣ تأثیر روش شهودی در اندیشۀ فلسفی https://eitaa.com/fvtt_ir/2761 🔟 منابع حکمت اشراق (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/2817 1️⃣1️⃣ منابع حکمت اشراق (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/2830 2️⃣1️⃣نام‌های به‌کار رفته برای فلسفه سهروردی https://eitaa.com/fvtt_ir/2845 3️⃣1️⃣حیات حکمت اشراقی پس از سهروردی https://eitaa.com/fvtt_ir/2866 4️⃣1️⃣کتاب‌شناسی توصیفی آثار اشراقی https://eitaa.com/fvtt_ir/2883 5️⃣1️⃣آثار اشراقی پس از شیخ اشراق https://eitaa.com/fvtt_ir/2899 ⏳ ادامه دارد ... 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 💢بخش 5️⃣1️⃣ 🌐 آثار اشراقی پس از شیخ اشراق سهروردی به سال 587ق، در 38 سالگی کشته شد. این بدین معناست که دستیابی او به فلسفه اشراق و به قلم آوردن آن تا زمان شهادتش بیش از چهار یا پنج سال نبوده است. با این حال، فلسفه او از همان زمان به عنوان فلسفه معارض فلسفه مشاء در محافل و مراکز علمی مطرح شد؛ هرچند کتاب هایش برای دانش آموختگان فلسفه سخت و دشوار می نمود. 1️⃣شهرزوری 🔺این وضعیت ادامه یافت تا اینکه شمس الدین محمد شهرزوری در قرن هفتم به این فلسفه متمایل شد. پس از آن، شهرزوری بر حکمة الاشراق و تلویحات، شرح نوشت که این شرح ها در رفع دشواری های متون سهروردی بسیار موفق جلوه کردند. بدین ترتیب، بر اثر تلاش های شهرزوری، فلسفۀ اشراق به طور جدی به مراکز علمی راه یافت. 🔺شهرزوری کتاب دیگری هم به نام الشجرة الالهیّه دارد که دائرة المعارف علوم آن روزگار به همراه دیدگاه های اشراقی است و اهمیتی ویژه دارد. 🔺 به درستی می توان شهرزوری را بزرگ ترین و مهم ترین شخصیت فلسفه اشراق پس از سهروردی خواند. 2️⃣قطب الدین شیرازی 🔺پس از شهرزوری، قطب الدین محمدبن مسعود شیرازی (م710ق) حکمة الاشراق را میان سال های 694 تا 696ق ، به صورت مزجی شرح کرد. همان گونه که وی خود در مقدمه شرحش گفته است، بیشتر آنچه در این اثر آورده ، از دیگر آثار سهروردی و شرح های دیگران بر آثار سهروردی برگرفته است. 🔺شرح قطب الدین شیرازی بر حکمة الاشراق به دلیل مزجی بودنش ، تا عصر حاضر قرن ها به عنوان کتاب رسمی فلسفه اشراق در مراکز فلسفی، محور تدریس قرار گرفته است. 3️⃣ابن کمونه 🔺شخصیت دیگری که باز در قرن هفتم به ترویج و شرح فلسفه اشراق پرداخت، سعدبن منصور، معروف به ابن کمونه است. وی بر تلویحات شرح نوشته است. 4️⃣ اسماعیل بن محمد ریزی 🔺میان سال های673_687ق کتابی به نام حیات النفوس نگاشت که ترجمه فارسی و شرح کتاب تلویحات است. 5️⃣ خواجه نصیر الدین طوسی 🔺در حقیقت تقریباً یک قرن پس از سهروردی،در نیمه دوم قرن هفتم، فلسفه اشراق جایگاه شایسته خود را در میان بزرگان و دانش آموختگان فلسفه یافت. در این روزگار بود که خواجه نصیرالدین طوسی (م672ق) با وجود استقلال فکری، به برخی آموزه های فلسفه اشراق گرایش نشان داد. شخصیت بزرگی مانند خواجه نصیر در سنگین کردن کفّه ترازو به سود فلسفه اشراق بسیار نقش داشت.او در شرح اشارات، ذیل مبحث علم ربوبی و در تجریدالاعتقاد، دربارۀ اعتبارات عقلی و ذهنی بودن مفاهیم فلسفی، اصالت ماهیت و مجعولیت آن و نفی هیولای مشایی، آموزه های اشراقی را ترجیح داده است. همین گرایش سبب شد بسیاری از این آموزه ها به طور گسترده، سنت فلسفی آینده را رقم بزند. 6️⃣علامه حلی 🔺علامه حلّی ، از شاگردان خواجه نصیرالدین طوسی، بر کتاب حکمة الاشراق شرح نوشت و از سویی به حلّ مشکلات تلویحات و مقاومات پرداخت. 7️⃣ سایر افراد 🔺پس از قرن هفتم بسیاری به ترجمه و شرح و تفسیر آثار اشراقی پرداختند. از جمله آنها می توان جلال الدین محمد دوانی و غیاث الدین منصور دشتکی را نام برد که هر دو به شرح هیاکل النور پرداخته اند. ودود تبریزی بر الواح عمادیّه شرح نوشت و بر حکمة الاشراق حاشیه زد. محمدشریف هروی در سال 1008ق، بخشی از حکمة الاشراق را به فارسی ترجمه کرد و شرح داد. عبدالرزاق لاهیجی نیز بر هیاکل النور شرح نگاشت و صدرالمتألهین شیرازی تعلیقات مهمی بر شرح حکمة الاشراق نوشت؛ چنان که حاجی سبزواری نیز بر شرح حکمة الاشراق تعلیقه دارد. 📚 منبع: کتاب آموزش حکمت اشراق ص 47_48 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 💠 1️⃣ اهمیت حکمت مشاء https://eitaa.com/fvtt_ir/2517 2️⃣ مشرب های سه گانه فلسفی https://eitaa.com/fvtt_ir/2561 3️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (1) https://eitaa.com/fvtt_ir/2594 4️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (2) https://eitaa.com/fvtt_ir/2616 5️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (3) https://eitaa.com/fvtt_ir/2638 6️⃣ علوم و اقسام آن (1) https://eitaa.com/fvtt_ir/2677 7️⃣ علوم و اقسام آن (2) https://eitaa.com/fvtt_ir/2715 8️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/2848 9️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/2869 🔟معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۳) https://eitaa.com/fvtt_ir/2886 1️⃣1️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۴) https://eitaa.com/fvtt_ir/2902 ⏳ ادامه دارد ... —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 💢بخش 1️⃣1️⃣ 🌐 معرفت شناسی در فلسفه مشا 🔘 تصور و اقسام آن 🔺 تصور، آن صورت ذهنی ای است که فاقد حکم است. تصور به این معنا شامل امرو ذیل است: 🔺1. تصورات مفرد مانند: تصور کوه و تصور کاغذ، 2. تصورات مرکب مانند: کوه دماوند و کاغذ سفید، 3. تصورات انشائی مانند: آیا حسن آمده است؟ و خدایا! ما را به راه راست هدایت بفرما، 4. قضیه مشکوکه مانند: علی درخانه است، درحالی که ما درباره آن تردید داریم. 🔘تصور جزئی و کلی 🔺 تصور جزئی، تصوری است که صدق آن بر افراد کثیر ممکن نیست. 🔺 تصور کلی، تصوری است که بر افراد کثیر قابل صدق است. 🔺 نکته مهم در تعریف تصور کلی، قابلیت صدق بر افراد کثیر است، نه آنکه لزوماً بالفعل بر افراد کثیر صادق باشد. 🔘 اقسام تصور جزئی 1️⃣ تصور حسی 🔺 تصور حسی، ادراکی است که به وسیله قوای حسی ظاهر با مشارکت حس مشترک از یک شیء محسوس در ذهن حاصل می شود. در این ادراک لازم است اندام حسی در مواجهه و ارتباط حسی با شیء مادی قرار داشته باشند تا صورتی از آن شیء در قوای مدرکه حاصل شود و ملاک آن است که شیء مادی بر اندام حسی مؤثر واقع شود. 🔺 تا وقتی این ارتباط برقرار باشد، صورت حسی در قوه حسی وجود دارد و به محض آنکه ارتباط قطع شود، صورت حسی یاد شده از بین می رود و ادراک حسی آن شیء پایان می یابد. 🔺 در ادراک حسی، صورتی از شیء مادی محسوس در قوه حسی حاصل می شود. انی صورت از نظر وجودشناختی عیناً همان صورتی نیست که در شیء مادی محسوس وجود دارد اما از نظر معرفت شناختی همان صورت است؛ یعنی حاکی از آن صورت و کاشف از آن است. 🔺 آنچه به وسیله ادراکات حسی درک می شود، از قبیل عرض و اصطلاحاً کیفیت محسوس است. بعضی از امور هستند که به وسیله چند حس، ولی با واسطه درک می شوند. مثلا مقادیر، اشکال، دوری و نزدیکی، اموری هستند که حواس مختلف، پس از به دست آوردن ادراک اصلی خود، این امور را نیز درک می کنند. از طریق ادراک حسی، صرفاً اعراض و به ویژه کیفیات محسوس ادراک می شوند. 2️⃣ تصور خیالی 🔺 تصوری است از شیء محسوس که با عوارض مادی آمیخته است، ولی حضور ماده شرط آن تصور نیست. این تصور به وسیله قوه خیال از آنچه در حواس حاصل شده، اخذ می شود و نگهداری می گردد. 🔘 تفاوت تصور خیالی با تصور حسی 🔺 در حالی که شرط تصور حسی، حضور ماده محسوس در حوزه تأثیر حواس است، چنین شرطی در تصور خیالی وجود ندارد. همین عدم حضور ماده محسوس، تصور خیالی از تصور حسی ضعیف تر و مبهم تر به نظر می رسد، ولی در مقابل درجه تجرد بیشتری دارد. 📚 منبع: کتاب حکمت مشاء ص 62_65 —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
موسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
💠 #نشست_فلسفی 1️⃣ ☑️ مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی برگزار می کند؛ 🔘 سلسله نشست های فلسفی 🌐 موضوع نشس
💠 2️⃣ ☑️ مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی برگزار می کند؛ 🔘 سلسله نشست های فلسفی 🌐 موضوع نشست دوم: نحوه تقرر ماهیت ❇️ با حضور استاد محترم: حجت الاسلام و المسلمین 🕢 زمان: پنج شنبه 27 آذر ماه ساعت 7 الی 9 صبح 🏠مکان: موسسه فرهنگ و تمدن توحیدی (فتوت) طبقه اول 🌐 لینک شرکت مجازی در نشست: (شرکت عمومی فقط مجازی مقدور است.) https://b2n.ir/452241 ✔️ توضیحات و سؤالات نشست دوم: https://eitaa.com/fvtt_ir/2904 —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 2️⃣ ☑️ توضیحات در مورد 🔺 نشست دوم ادامه همان نشست اول است، بعد از برگزاری نشست اول و ارائه نظر جناب استاد امینی نژاد در مورد بحث نحوه تقرر ماهیت، و بحث کلی طبیعی و بیان چگونگی تأمین عینیت ماهوی؛ طلاب سال دوم دوره جامع حکمت و عرفان که مخاطب اصلی این نشست ها هستند، یک پیش نشستی برگزار گردند که در آن یک بار نظر جناب استاد امینی نژاد بر اساس متن پیاده شده نشست توسط یکی طلاب (حاج آقای ) تقریر شد و روی نظر ایشان مباحثه ای صورت گرفت و سؤالات و ابهامات طلاب یادداشت شد و خدمت استاد ارسال گردید که جلسه دوم پاسخ به سؤالات و ابهاماتی باشد که در مطرح گردیده است. 🔺 تقریری سؤالات و ابهاماتی که خدمت جناب استاد امینی نژاد ارسال شده است به شکل زیر است: (تقریر را یکی از طلاب نوشته اند.) ☑️ تقریر بسیار موجز نظر استاد امینی نژاد: 🔺 جناب در بحث کلی طبیعی قائل به می شوند، یعنی کلی های طبیعی در یک عالمی به نام عالم ماهیات که اصلا کاری با عالم وجود ندارد تقرر دارند؛ نحوه تقرر آن ها اصلا به شکل حد الوجودی و حیثیت نفادیه وجود بودن نیست، اساسا کلی های طبیعی نسبت به وجود و عدم و نسبت به هر دو چیز مقابل هم استواء نسبت دارند؛ یک حقیقتی مرسل از همه چیز که خودش باشد و خودش حتی در مقابل معدوم مطلق هم نمی ایستد. بله وقتی این کلی های طبیعی با عالم وجود و دار تحقق ارتباط می گیرند به شکل حیثیت نفادیه وجود یا حد الوجودی تقرر پیدا می کنند، اما خودشان نسبت به حدالوجود شدن و نشدن استواء نسبت دارند. اینجا هم عینیت به این شکل درست می شود که کلی طبیعی واقعا خودِخودِخودش هم در خارج تقرر دارد و هم در ذهن تقرر دارد و هم در عالم ماهیات؛ زیرا مقید به قید هیچ یک از این ها نیست و این همان اطلاق مقسمی است. 💢 1️⃣ 🔘 مهم ترین سؤالات و ابهاماتی که نسبت به نظر استاد امینی نژاد وجود دارد به شرح ذیل است: 1️⃣ آیا این بحث با اصالت وجود ناسازگار نیست؟ 🔺 توضیح اینکه شما در اصالت وجود ثابت کردید که متن واقع و خارج را 100 درصد وجود پر کرده است و هیچ غیر متن پر کنی در کنار وجود تصویر ندارد و ماهیات و معقولات ثانی فلسفی اگر تقرری دارند، به عنوان حیثیت نفادی و اندماجی وجود است که تقرر دارند و الا هیچ متنی از خارج را پر نکرده اند؛ آیا قائل شدن به یک عالمی به نام عالم ماهیات که اساسا نمی توان وجود یا عدم وجود را در مورد آن به کار برد و هیچ ربطی به عالم وجود هم ندارد؛ یک غیر در کنار وجود درست نمی کند؟ آیا از ایده تقرر بالعرض و بالتبع وجود داشتن ماهیات که در بحث اصالت وجود مطرح می شود عدول نشده است؟ زیرا در این ایده ماهیات خود دارای ثبوت و نفس الامریت هستند و هیچ ربطی به وجود ندارند، نه ربط بالعرضی و نه بالتبع و المجازی! ❇️ به نظر می رسد ایشان اینطوری پاسخ بدهند که نه خیر این مخالف اصالت وجود نیست، ما اساساً غیر متن ساز در کنار وجود درست نکردیم؛ بله ماهیت بالتبع و العرض وجود تقرر ندارد، ماهیت ماهیت است و با وجود هیچ کاری ندارد؛ نسبت به وجود و عدم علی السویه است یعنی همین دیگر. ادبیات بالتبع و بالعرض وجود تحقق داشتن ماهیات مربوط به دار تحقق و وجود است، و همانطور که گفتیم ماهیات وارد دار تحقق که می شوند به شکل حیثیت نفادیه بودن وجود تقرر پیدا می کنند و تازه حد الوجود می شوند. 2️⃣ لازمه این نظام ثنوی ماهیت و وجودی که با نظر شما درست می شود این است که ترکیب همینطور برود و برود تا ذات باری تعالی نیز مرکب شود. چون این دو نظامی که شما به طور موازی در کنار هم چیدید ارتباط روشنی با هم ندارند و همینطور تا مرتبه ذات باری باید بالا بروند. ❇️ به نظر می رسد ایشان اینطور پاسخ بدهند که بله همینطور است، این ترکیب همینطور می رود تا ذات باری، و ذات باری مرکب ترین مرکب ها ست و همه این حقایق پایین در ذات حضور دارند. منتها در مرتبه ذات همه این ها به شکل معقول ثانی فلسفی تقرر دارند و لذاست که باعث ترکب ذات نمی شود، بلکه همه این حقایق چه وجودی و چه ماهوی به شکل معقول ثانی فلسفی در ذات باری تقرر دارند و این به وحدت باری لطمه ای نمی زند. 👇🏻 ادامه در پست بعد 👇🏻 .
💠 2️⃣ ☑️ توضیحات در مورد 💢 2️⃣ 🔘 ادامه مهم ترین سؤالات و ابهاماتی که نسبت به نظر استاد امینی نژاد وجود دارد: 3️⃣ به نظر می رسد مهم ترین سؤال نسبت به نظر استاد امینی نژاد این باشد که چه زمینه نفس الامری برای ارتباط عالم ماهیات با عالم وجودات هست؟ چرا باید آن ذات بیاید و در عالم وجود به شکل حد الوجود در بیاید؟ ماهیات که در عالم خود تقرر دارند و برای ماهیت بودنشان به وجود نیاز ندارند؛ وجود هم که خود اصیل است و متن واقع را خود پر کرده است و نیازی به آن نظام ماهوی ندارد؛ چرا باید این دو نظام موازی در هم بیامیزند؟ ماهیت با چه زمینه و توجیه نفس الامری باید بیاید به شکل حد الوجود در بیاید؟ وجود با چه زمینه و توجیه نفس الامری باید با چنین چیزی ارتباط بگیرد و به قول جناب استاد ماهیات را در خود هضم کند، بدون اینکه هیچ زیادتی بر خودش ایجاد بشود و یا هیچ درصدی از متن را برای ماهیت جا باز کند؟ ❇️ به نظر ایشان این سوال را با بحث اعیان ثابته جواب خواهند داد، اینکه اعیان ثابته در عالم اله و صقع ربوبی هستند و آنجا هنوز خلق و جعلی صورت نگرفته است و هنوز در عالم خدا هستیم؛ تازه در آنجا هم خود تعین اول و ثانی را داریم و تجلیاتی که در تعین ثانی آمده است؛ منتها در تعین ثانی علاوه بر آن تجلیات اسمائی یک نقشه نیز برای کل عالم وجود دارد که این ها همان ها هستند که علم خداوند به ما سوی را تأمین می کنند؛ این اعیان ثابته مجعول نیستند و جزو لوازم ذات خود حضرت حق هستند و به لا مجعوله بودن خود خدا این ها نیز لا مجعوله هستند. 🔺 اگر اینطور باشد 🤯 نقل سؤال می شود به خود اعیان ثابته و پرسیده می شود که اعیان ثابته لازم خود ذات باری هستند یا لازمه اسمائی که در تعین ثانی تحقق دارند؟ هر کدام که باشد چه زمینه نفس الامری برای تقرر چنین چیزهایی داریم که باید حقائقی باشند که مجعول نیستند و رائحه ای از وجود را نیز نچیشیده اند (ما شمت رائحة الوجود!)؟ اینکه در عالم صقع ربوبی هستیم و هنوز وارد عالم خلق نشدیم که بخواهد اعیان ثابته حیثیت نفادیه آن باشند یعنی چه؟ مگر تعین اول و تعین ثانی معلول ذات نیستند؟ اگر معلول هستند پس خود آنها وجود هستند، انگار نظام جعل و وجود در تقریر شما از عالم خلق تازه آغاز می شود و اساسا در عالم امر جعل و وجود نداریم! اگر اسمائی که در تعین ثانی تجلی پیدا می کنند، وجود هستند پس همه این اعیان ثابته باید حیثیت نفادیه / حد یک سری وجود در تعین ثانی باشند و اگر اینطور باشد دیگر یک عالم موازی ثابت نکردید؛ همانطور که در این پایین ماهیات حیثیت نفادیه وجودات هستند آنجا نیز اینچنین خواهد بود. 🔺 اگر اساسا دارید این بحث عالم ماهیات را می برید در تعین ثانی و آنجا تقرر برایش قائل می شوید، دیگر نباید یک عالمی موازی عالم وجود قائل بشوید؛ باید بگوییم که یک عالم ماهیات دارید که در صقع ربوبی است (انگار نقشه تمام موجودات عالم است) بعد کل عالم خلق بعداً بر اساس آن نقشه جعل و خلق می شود؛ یعنی ما تا مادامی که در عالم خلق هستیم (اعم از عالم ماده و مثال و عقل) ماهیات حد الوجود / تعین الوجود / حیث نفادی وجود هستند و کلی طبیعی کاملا قابلیت این را دارد که به عنوان حیث نفادی یک وجود سعی در عالم عقل تصویر شود و هیچ مشکلی با نظر شما هم نخواهد داشت. یعنی من فاعل شناسا مادامی که در عالم خلق هستم ماهیت را حد الوجود می بینم و اساسا راهی به این ندارم که ذات ماهیت را جدای از وجود بنگرم؛ لذاست که می گویند تخلیه از وجود عین تحلیه به وجود است؛ 🔺اگر اساساً انا لله و انا الیه الراجعون ما که عرفا با دو اصطلاح قوس نزول و صعود توضیح می دهند، به این است که ما به عین ثابت خود در تعین ثانی بر می گردیم؛ آیا این به معنای یک اصالت ماهیت بدخیم نیست؟ یعنی آن چیزی که حقیقت اشیاء در عالم خلق را تشکیل می دهد ماهیت آن هاست نه وجودشان، این شیء در سیر کمالی خود وقتی که به سمت حق بر می گردد نهایتا تبدیل به یک ماهیت می شود، یعنی بساط وجود بساطی است برای قوس نزول و وقتی که آن ماهیت ضعیف می شود این وجود بروز پیدا می کند، با حرکت جوهری (جبری و اختیاری) باید حرکت کند و برود تا به آن ماهیت خود برگردد. .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 💠 1️⃣ معرفی محتوای کتاب https://eitaa.com/fvtt_ir/2466 2️⃣ معنای لغوی تصوف https://eitaa.com/fvtt_ir/2492 3️⃣ معنای اصطلاحی تصوف https://eitaa.com/fvtt_ir/2541 4️⃣ معنای اصطلاحی عرفان https://eitaa.com/fvtt_ir/2582 5️⃣ عرفان عملی و نظری https://eitaa.com/fvtt_ir/2603 6️⃣ عرفان عملی https://eitaa.com/fvtt_ir/2628 7️⃣ عرفان نظری https://eitaa.com/fvtt_ir/2655 8️⃣ محورهای اساسی در عرفان نظری https://eitaa.com/fvtt_ir/2688 9️⃣ امکان دستیابی به معارف شهودی https://eitaa.com/fvtt_ir/2704 🔟 هماهنگی عرفان با عقل و دین https://eitaa.com/fvtt_ir/2718 1️⃣1️⃣ تأثیرات عرفان عملی و نظری بر یکدیگر https://eitaa.com/fvtt_ir/2755 2️⃣1️⃣ هویت اسلامیِ عرفان اسلامی (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/2813 3️⃣1️⃣ هویت اسلامیِ عرفانِ اسلامی (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/2820 4️⃣1️⃣ هویت اسلامیِ عرفانِ اسلامی (۳) https://eitaa.com/fvtt_ir/2834 5️⃣1️⃣ هویت اسلامیِ عرفانِ اسلامی (۴) https://eitaa.com/fvtt_ir/2855 6️⃣1️⃣ادوار پنجگانه عرفان اسلامی (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/2874 7️⃣1️⃣ادوار پنجگانه عرفان اسلامی (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/2892 8️⃣1️⃣ادوار پنجگانه عرفان اسلامی (۳) https://eitaa.com/fvtt_ir/2908 ⏳ ادامه دارد ... —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 💢بخش 8️⃣1️⃣ 🌐 ادوار پنج گانه عرفان اسلامی (3) 🌐 دورۀ اول: دورۀ آغازین عرفان اسلامی 🔘 شخصیت های دورۀ آغازین عرفان اسلامی 7️⃣ رابعه عَدَویّه (م 135 یا 185) 🔺 نامدارترین زن عارفه در طبقۀ صوفیه، رابعه عَدَویّة است. وی به جهت تأکید فراوان در مسئلۀ محبت الهی و عشق، در عرفان اسلامی نقطۀ عطفی پدید آورده است. 🔺 رابعه عَدَویه حکایات و سخنانی با حسن بصری، سفیان ثوری، مالک بن دینار و کسانی دیگر دارد و مریم بصری _ از عرفای بصره _ شاگرد او بوده و معاذة بنت عبدالله نیز با وی صحبت داشته است. 8️⃣ فضیل عیاض (م187) 🔺 وی از مشایخ بزرگ صوفیۀ خراسان است. داستان توبۀ او بسیار شهرت دارد. گفته می شود: در ابتدا جزء راهزنان بوده است، اما شبی که جهت سرقت قصد بالا رفتن از دیوار خانه ای داشته است، شخصی شب زنده دار در آن اطرف به تلاوت آیات قرآن مشغول بود و این آیه را تلاوت می کرد که: أَلَم یَأنِ لِلَّذِینَ آمَنُوا أَن تَخشَعَ قُلُوبُهُم لِذِکرِ اللهِ؛ « آیا وقت آن نرسیده که دل های مؤمنان برای یاد خدا نرم و رام شود؟» 🔺 فضیل مکثی کرد و گفت: بلی یا ربّ! قد ان؛ «چرا ای پروردگارم! وقت آن رسیده است». از دیوار پایین آمد و آن چنان با صداقت مسیر تهذیب نفس و سیر و سلوک الی الله را پیمود که به مقامات عالی انسانی دست یافت. مطابق نقل با خلفای عباسی میانۀ خوبی نداشته و به تشیع تمایل نشان می داده است. 🔺 یکی از کتاب هایی که جزء جوامع روایی ما به حساب می آید، کتاب شریف مصباح الشریعة است که به امام صادق (ع) منسوب می باشد. این مجموعۀ نفیس را به فضیل عیاض نسبت می دهند و می گویند: این کتاب سلسله درس هایی بوده که وی از امام صادق (ع) گرفته است. 9️⃣ شقیق بلخی (م194) 🔺 شقیق از بزرگ عارفان خراسان است و شاگرد ابراهیم ادهم بوده و تصانیف و کلمات فراوانی دارد. شاید اولین کسی باشد که عرفان عملی را به صورت منازل و مراحل تبیین کرده است. 🔺 شاگردان بسیاری تربیت کرده. گفته می شود: شقیق با امام موسی بن جعفر (ع) ملاقاتی داشته و از آن حضرت مقامات و کرامات نقل کرده است. 🔟 معروف کرخی (م200) 🔺 وی اهل کرخ بغداد است و در واقع بنیان گذار مکتب عرفانی بغداد به شمار می آید. پافشاری معروف بر مقولۀ معرفت، مقدمه ای برای بروز معارف بلند عرفانی در مرحلۀ بعدی دورۀ عرفان اسلامی بوده است. 🔺 از جملات بلند او در توحید آن است که می گوید:« لیس فی الوجود الا الله». که به روشنی مسئلۀ وحدت شخصیۀ عرفانی را گوشزد می کند. 🔺 گفته می شود: معروف ابتدا نصرانی بوده و به دست امام رضا (ع) مسلمان می شود و ملازم درگاه آن حضرت می گردد. از این رو برخی از سلسله های صوفیه از طریق وی خود را به امام رضا (ع) و اجداد طاهرینش تا رسول الله (ص) می رسانند و به همین جهت این سلسله را «سلسلة الذهب» یا سلسلۀ ذهبیه می گویند. 📚 منبع: کتاب آشنایی با مجموعه عرفان اسلامی ص 114_118 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac