فریاد من از فراق یار است
وافغان من از غم نگار است
بی روی چو ماه آن نگارین
رخسارهٔ من به #خون نگار است
خون جگرم ز فرقت تو
از دیده روانه در کنار است
درد #دل من ز حد گذشتهست
جانم ز فراق بیقرار است
کس را ز غم من آگهی نیست
آوخ که جهان نه پایدار است
از دست زمانه در عذابم
زان جان و #دلم همی فکار است
#سعدی چه کنی شکایت از دوست
چون شادی و غم نه برقرار است
#فریاد_من_از_فراق_یار_است #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/43
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
عشرت #خوش است و بر طرف جوی #خوشترست
می بر سماع #بلبل #خوشگوی #خوشترست
عیش است بر کنار سمنزار #خواب #صبح؟
نی، در کنار یار سمنبوی #خوشترست
خواب از خمار بادهٔ نوشین بامداد
بر بستر شقایق #خودروی #خوشترست
روی از جمال دوست به صحرا مکن که روی
در روی همنشین وفاجوی #خوشترست
آواز چنگ مطرب #خوشگوی گو مباش
ما را حدیث همدم #خوشخوی #خوشترست
گر شاهد است سبزه بر اطراف #گلستان
بر عارضین شاهد #گلروی #خوشترست
آب از نسیم باد زرهروی گشته گیر
مفتول زلف یار زرهموی #خوشترست
گو چشمه آب کوثر و بستان بهشت باش
ما را مقام بر سر این کوی #خوشترست
#سعدی! جفا نبرده چه دانی تو قدر یار؟
تحصیل کام #دل به تکاپوی #خوشترست
#عشرت_خوش_است_و_بر_طرف_جوی_خوشترست #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/41
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
چشمت #خوشست و بر اثر #خواب #خوشترست
طعم دهانت از شکر #ناب #خوشترست
زنهار از آن تبسم #شیرین که میکنی
کز #خنده شکوفه سیراب #خوشترست
شمعی به پیش روی تو گفتم که برکنم
حاجت به #شمع نیست که مهتاب #خوشترست
دوش آرزوی #خواب #خوشم بود یک زمان
امشب نظر به روی تو از #خواب #خوشترست
در #خوابگاه عاشق سر بر کنار دوست
کیمخت خارپشت ز سنجاب #خوشترست
زان سوی بحر آتش اگر #خوانیم به لطف
رفتن به روی آتشم از آب #خوشترست
ز آب روان و سبزه و صحرا و #لاله زار
با من مگو که چشم در احباب #خوشترست
زهرم مده به دست رقیبان تندخوی
از دست #خود بده که ز جُلّاب #خوشترست
#سعدی دگر به گوشه وحدت نمیرود
خلوت #خوشست و صحبت اصحاب #خوشترست
هر باب از این کتاب نگارین که برکنی
همچون بهشت گویی از آن باب #خوشترست
#چشمت_خوشست_و_بر_اثر_خواب_خوشترست #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/42
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
مشتاقی و صبوری از حد گذشت یارا
گر تو شکیب داری طاقت نمانْد ما را
باری به چشم احسان در حال ما نظر کن
کز #خوان پادشاهان راحت بود گدا را
سلطان که خشم گیرد بر بندگان حضرت
حکمش رسد ولیکن حدی بود جفا را
من بی تو زندگانی #خود را نمیپسندم
کآسایشی نباشد بی دوستان بقا را
چون تشنه جان سپردم آن گه چه سود دارد
آب از دو چشم دادن بر خاک من گیا را
حال نیازمندی در وصف مینیاید
آن گه که بازگردی گوییم ماجرا را
بازآ و جان #شیرین از من ستان به خدمت
دیگر چه برگ باشد درویش بینوا را
یا رب تو آشنا را مهلت ده و سلامت
چندان که بازبیند دیدار آشنا را
نه ملک پادشا را در چشم #خوبرویان
وقعیست ای برادر نه زهد پارسا را
ای کاش برفتادی برقع ز روی لیلی
تا مدعی نماندی مجنونِ مبتلا را
#سعدی قلم به سختی رفتست و نیکبختی
پس هر چه پیشت آید گردن بنه قضا را
#مشتاقی_و_صبوری_از_حد_گذشت_یارا #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/40
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
ای که از سرو روان قد تو چالاکترست
دل به روی تو ز روی تو طربناکترست
دگر از حربهی #خونخوار اجل نندیشم
که نه از غمزهی #خونریز تو #ناباکترست
چست بودست مرا کسوت معنی همه وقت
باز بر قامت #زیبای تو چالاکترست
نظر پاک مرا دشمن اگر طعنه زند
دامن دوست بحمدالله از آن پاکترست
تا #گل روی تو در باغ لطافت بشکفت
پردهٔ صبر من از دامن #گل چاکترست
پای بر دیدهی #سعدی نه اگر بخرامی
که به صد منزلت از خاک درت خاکترست
#ای_که_از_سرو_روان_قد_تو_چالاکترست #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/39
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
امشب به راستی شب ما روز روشن است
عید وصال دوست علی رغم دشمن است
باد بهشت میگذرد یا نسیم باغ
یا نکهت دهان تو یا بوی #لادن است
هرگز نباشد از تن و جانت عزیزتر
چشمم که در سرست و روانم که در تن است
گردن نهم به خدمت و گوشت کنم به قول
تا خاطرم معلق آن گوش و گردن است
ای پادشاه سایه ز درویش وامگیر
ناچار #خوشه چین بود آن جا که خرمن است
دور از تو در جهان فراخم مجال نیست
عالم به چشم تنگ #دلان چشم سوزن است
عاشق گریختن نتواند که دست شوق
هر جا که میرود متعلق به دامن است
#شیرین به در نمیرود از خانه بی رقیب
داند شکر که دفع مگس بادبیزن است
جور رقیب و سرزنش اهل روزگار
با من همان حکایت گاو دهلزن است
بازان شاه را حسد آید بدین شکار
کان شاهباز را #دل #سعدی نشیمن است
قلب رقیق چند بپوشد حدیث #عشق
هرچ آن به آبگینه بپوشی مبین است
#امشب_به_راستی_شب_ما_روز_روشن_است #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/31
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
یارا بهشت صحبت یاران همدم است
دیدار یار #نامتناسب جهنم است
هر دم که در حضور عزیزی برآوری
دریاب کز حیات جهان حاصل آن دم است
نه هرکه چشم و گوش و دهان دارد آدمیست
بس دیو را که صورت فرزند آدم است
آن است آدمی که در او حُسنِ سیرتی
یا لطف صورتیست، دگر حشو عالم است
هرگز حسد نبرده و حسرت نخوردهام
جز بر دو روی یار موافق که در هم است
آنان که در #بهار به صحرا نمیروند
بوی #خوش ربیع بر ایشان محرم است
وان سنگدل که دیده بدوزد ز روی #خوب
پندش مده که جهل در او نیک محکم است
آرام نیست در همه عالم بهاتفاق
ور هست در مجاورت یار محرم است
گر #خون تازه میرود از ریش اهل #دل
دیدار دوستان که ببینند مرهم است
دنیا #خوش است و مال عزیز است و تن #شریف
لیکن #رفیق بر همه چیزی مقدم است
مُمسِک برای مال همهساله تنگدل
#سعدی به روی دوست همهروزه خرم است
#یارا_بهشت_صحبت_یاران_همدم_است #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/33
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
دیده از دیدار #خوبان برگرفتن مشکلست
هر که ما را این نصیحت میکند بیحاصلست
یار #زیبا گر هزارت وحشت از وی در #دلست
بامدادان روی او دیدن صباح مقبلست
آن که در چاه زنخدانش #دل بیچارگان
چون ملک محبوس در زندان چاه بابلست
پیش از این من دعوی پرهیزگاری کردمی
باز میگویم که هر دعوی که کردم باطلست
زهر نزدیک خردمندان اگر چه قاتلست
چون ز دست دوست میگیری شفای عاجلست
من قدم بیرون نمییارم نهاد از کوی دوست
دوستان معذور داریدم که پایم در #گلست
باش تا دیوانه گویندم همه فرزانگان
ترک جان نتوان گرفتن تا تو گویی عاقلست
آن که میگوید نظر در صورت #خوبان خطاست
او همین صورت همی بیند ز معنی غافلست
ساربان آهسته ران کآرام جان در محملست
چارپایان بار بر پشتند و ما را بر #دلست
گر به صد منزل فراق افتد میان ما و دوست
همچنانش در میان جان #شیرین منزلست
#سعدی آسانست با هر کس گرفتن دوستی
لیک چون پیوند شد #خو باز کردن مشکلست
#دیده_از_دیدار_خوبان_برگرفتن_مشکلست #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/120
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
دلی که عاشق و #صابر بود مگر سنگ است
ز #عشق تا به صبوری هزار فرسنگ است
برادران طریقت نصیحتم مکنید
که توبه در ره #عشق آبگینه بر سنگ است
دگر به خفیه نمیبایدم #شراب و سماع
که نیکنامی در دین عاشقان ننگ است
چه تربیت شنوم یا چه مصلحت بینم
مرا که چشم به ساقی و گوش بر چنگ است
به یادگار کسی دامن نسیم صبا
گرفتهایم و دریغا که باد در چنگ است
به خشم رفتهٔ ما را که میبرد پیغام
بیا که ما سپر انداختیم اگر جنگ است
بکش چنان که توانی که بی مشاهدهات
فراخنای جهان بر وجود ما تنگ است
ملامت از #دل #سعدی فرونشوید #عشق
سیاهی از حبشی چون رود که #خودرنگ است
#دلی_که_عاشق_و_صابر_بود_مگر_سنگ_است #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/38
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
پای سرو بوستانی در #گل است
سرو ما را پای معنی در #دل است
هر که چشمش بر چنان روی اوفتاد
طالعش میمون و فالش مقبل است
نیکخواهانم نصیحت میکنند
خشت بر دریا زدن بیحاصل است
ای برادر ما به گرداب اندریم
وان که شنعت میزند بر ساحل است
شوق را بر صبر قوت غالب است
عقل را با #عشق دعوی باطل است
نسبت عاشق به غفلت میکنند
وآن که معشوقی ندارد غافل است
دیده باشی تشنه مستعجل به آب
جان به جانان همچنان مستعجل است
بذل جاه و مال و ترک #نام و ننگ
در طریق #عشق اول منزل است
گر بمیرد طالبی در بند دوست
سهل باشد زندگانی مشکل است
عاشقی میگفت و #خوش #خوش میگریست
جان بیاساید که جانان قاتل است
#سعدیا نزدیک رای عاشقان
خلق مجنونند و مجنون عاقل است
#پای_سرو_بوستانی_در_گل_است #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/37
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
کارم چو زلف یار پریشان و درهمست
پشتم به سان ابروی #دلدار پرخمست
غم #شربتی ز #خون #دلم نوش کرد و گفت
این شادی کسی که در این دور خرمست
تنها #دل منست گرفتار در غمان
یا #خود در این زمانه #دل شادمان کمست
زین سان که میدهد #دل من داد هر غمی
انصاف ملک عالم #عشقش مسلمست
دانی خیال روی تو در چشم من چه گفت
آیا چه جاست این که همه روزه با نمست
خواهی چو روز روشن دانی تو حال من
از تیره شب بپرس که او نیز محرمست
ای کاشکی میان منستی و #دلبرم
پیوندی این چنین که میان من و غمست
#کارم_چو_زلف_یار_پریشان_و_درهمست #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/34
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
شراب از دست #خوبان سلسبیلست
و گر #خود #خون میخواران سبیلست
نمیدانم رطب را چاشنی چیست
همی بینم که خرما بر نخیلست
نه وسمست آن به #دلبندی خضیبست
نه سرمست آن به جادویی کحیلست
سرانگشتان #صاحب #دلفریبش
نه در حنا که در #خون قتیلست
الا ای کاروان محمل برانید
که ما را بند بر پای رحیلست
هر آن شب در فراق روی لیلی
که بر مجنون رود لیلی طویلست
کمندش میدواند پای مشتاق
بیابان را نپرسد چند میلست
چو مور افتان و خیزان رفت باید
و گر #خود ره به #زیر پای پیلست
حبیب آن جا که دستی برفشاند
محب ار سر نیفشاند بخیلست
ز ما گر طاعت آید #شرمساریم
و ز ایشان گر قبیح آید جمیلست
بدیل دوستان گیرند و یاران
ولیکن شاهد ما بیبدیلست
سخن بیرون مگوی از #عشق #سعدی
سخن #عشقست و دیگر قال و قیلست
#شراب_از_دست_خوبان_سلسبیلست #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/35
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
بر من که صبوحی زدهام خرقه حرام است
ای مجلسیان راه خرابات کدام است
هر کس به جهان خرمیی پیش گرفتند
ما را غمت ای ماه پریچهره تمام است
برخیز که در سایهٔ سروی بنشینیم
کانجا که تو بنشینی بر سرو قیام است
دام #دل #صاحب نظرانت خم گیسوست
وان خال بناگوش مگر دانهٔ دام است
با چون تو حریفی به چنین جای در این وقت
گر باده #خورم خمر بهشتی نه حرام است
با محتسب شهر بگویید که زنهار
در مجلس ما سنگ مینداز که جام است
غیرت نگذارد که بگویم که مرا کشت
تا خلق ندانند که معشوقه چه #نام است
دردا که بپختیم در این سوز نهانی
وان را خبر از آتش ما نیست که خام است
#سعدی مبر اندیشه که در کام نهنگان
چون در نظر دوست نشینی همه کام است
#بر_من_که_صبوحی_زدهام_خرقه_حرام_است #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/32
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
این باد #بهار بوستان است
یا بوی وصال دوستان است
دل میبرد این خط نگارین
گویی خط روی #دلستان است
ای مرغ به دام #دل گرفتار
بازآی که وقت آشیان است
شبها من و #شمع میگدازیم
این است که سوز من نهان است
گوشم همه روز از انتظارت
بر راه و نظر بر آستان است
ور بانگ مؤذنی میاید
گویم که درای کاروان است
با آن همه دشمنی که کردی
بازآی که دوستی همان است
با قوت بازوان #عشقت
سرپنجهٔ صبر #ناتوان است
بیزاری دوستان دمساز
تفریق میان جسم و جان است
نالیدن دردناک #سعدی
بر دعوی دوستی بیان است
آتش به نی قلم درانداخت
وین حبر که میرود دخان است
#این_باد_بهار_بوستان_است #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/30
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
این خط #شریف از آن بنان است
وین نقل حدیث از آن دهان است
این بوی عبیر آشنایی
از ساحت یار مهربان است
مهر از سر #نامه برگرفتم
گفتی که سر #گلابدان است
قاصد مگر آهوی ختن بود
کش #نافهٔ مشک در میان است
این #خود چه عبارت لطیف است
وین #خود چه کفایت بیان است
معلوم شد این حدیث #شیرین
کز منطق آن شکرفشان است
این خط به زمین نشاید انداخت
کز جانب ماه آسمان است
روزی برود روان #سعدی
کاین عیش نه عیش جاودان است
خرم تن او که چون روانش
از تن برود سخن روان است
#این_خط_شریف_از_آن_بنان_است #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/28
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
ز اندازه بیرون تشنهام ساقی بیار آن آب را
اول مرا سیراب کن وآنگه بده اصحاب را
من نیز چشم از #خواب #خوش بر مینکردم پیش از این
روز فراق دوستان شبخوش بگفتم #خواب را
هر پارسا را کآن صنم در پیش مسجد بگذرد
چشمش بر ابرو افکند باطل کند محراب را
من صید وحشی نیستم در بند جان #خویشتن
گر وی به تیرم میزند اِستادهام نُشّاب را
مقدار یار همنفس چون من نداند هیچکس
ماهی که بر خشک اوفتد قیمت بداند آب را
وقتی در آبی تا میان دستی و پایی میزدم
اکنون همان پنداشتم دریای بیپایاب را
امروز حالا غرقهام تا با کناری اوفتم
آنگه حکایت گویمت درد #دل غرقاب را
گر بیوفایی کردمی یَرغو به قاآن بردمی
کآن کافر اعدا میکشد وین سنگدل احباب را
فریاد میدارد رقیب از دست مشتاقان او
آواز مطرب در سرا زحمت بُوَد بواب را
«#سعدی! چو جورش میبری نزدیک او دیگر مرو»
ای بیبصر! من میروم او میکشد قلاب را
#ز_اندازه_بیرون_تشنهام_ساقی_بیار_آن_آب_را #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/29
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
چه روی است آن که پیش کاروان است
مگر #شمعی به دست ساروان است
سلیمان است گویی در عماری
که بر باد صبا تختش روان است
جمال ماه پیکر بر بلندی
بدان ماند که ماه آسمان است
بهشتی صورتی در جوف محمل
چو برجی کآفتابش در میان است
خداوندان عقل این طرفه بینند
که #خورشیدی به #زیر سایبان است
چو نیلوفر در آب و مهر در میغ
پری رخ در نقاب پرنیان است
ز روی کار من برقع برانداخت
به یک بار آن که در برقع نهان است
شتر پیشی گرفت از من به رفتار
که بر من بیش از او بار گران است
زهی اندک وفای سست پیمان
که آن سنگین #دل #نامهربان است
تو را گر دوستی با ما همین بود
وفای ما و عهد ما همان است
بدار ای ساربان آخر زمانی
که عهد وصل را آخرزمان است
وفا کردیم و با ما غدر کردند
برو #سعدی که این پاداش آن است
ندانستی که در پایان پیری
نه وقت پنجه کردن با جوان است
#چه_روی_است_آن_که_پیش_کاروان_است #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/27
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
مگر نسیم سحر بوی زلف یار منست
که راحت #دل رنجور بیقرار منست
به #خواب در نرود چشم بخت من همه عمر
گرش به #خواب ببینم که در کنار منست
اگر معاینه بینم که قصد جان دارد
به جان مضایقه با دوستان نه کار منست
حقیقت آن که نه در #خورد اوست جان عزیز
ولیک درخور امکان و اقتدار منست
نه اختیار منست این معاملت لیکن
رضای دوست مقدم بر اختیار منست
اگر هزار غمست از جفای او بر #دل
هنوز بنده اویم که غمگسار منست
درون خلوت ما غیر در نمیگنجد
برو که هر که نه یار منست بار منست
به #لالهزار و #گلستان نمیرود #دل من
که یاد دوست #گلستان و #لالهزار منست
ستمگرا #دل #سعدی بسوخت در طلبت
دلت نسوخت که مسکین امیدوار منست
و گر مراد تو اینست بیمرادی من
تفاوتی نکند چون مراد یار منست
#مگر_نسیم_سحر_بوی_زلف_یار_منست #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/25
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
هزار سختی اگر بر من آید آسان است
که دوستی و ارادت هزار چندان است
سفر دراز نباشد به پای طالب دوست
که خار دشت محبت #گل است و ریحان است
اگر تو جور کنی جور نیست تربیتست
و گر تو داغ نهی داغ نیست درمان است
نه آبروی که گر #خون #دل بخواهی ریخت
مخالفت نکنم آن کنم که فرمان است
ز عقل من عجب آید صوابگویان را
که #دل به دست تو دادن خلاف در جان است
من از کنار تو دور اوفتادهام نه عجب
گرم قرار نباشد که داغ هجران است
عجب در آن سر زلف معنبر مفتول
که در کنار تو خسبد چرا پریشان است
جماعتی که ندانند حظ روحانی
تفاوتی که میان دواب و انسان است
گمان برند که در باغ #عشق #سعدی را
نظر به سیب زنخدان و #نار پستان است
مرا هرآینه خاموش بودن اولیتر
که جهل پیش خردمند عذر #نادان است
و ما ابرئ #نفسی و #لا ازکیها
که هر چه نقل کنند از بشر در امکان است
#هزار_سختی_اگر_بر_من_آید_آسان_است #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/26
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
ز من مپرس که در دست او #دلت چونست
ازو بپرس که انگشتهاش در #خونست
وگر حدیث کنم تندرست را چه خبر
که اندرون جراحت رسیدگان چونست
به حسن طلعت لیلی نگاه مینکند
فتاده در پی بیچارهای که مجنونست
خیال روی کسی در سرست هر کس را
مرا خیال کسی کز خیال بیرونست
خجسته روز کسی کز درش تو بازآیی
که بامداد به روی تو فال میمونست
چنین #شمایل موزون و قد #خوش که تو راست
به ترک #عشق تو گفتن نه طبع موزونست
اگر کسی به ملامت ز #عشق برگردد
مرا به هر چه تو گویی ارادت افزونست
نه پادشاه منادی زدهست می مخورید
بیا که چشم و دهان تو مست و میگونست
کنار #سعدی از آن روز کز تو دور افتاد
از آب دیده تو گویی کنار جیحونست
#ز_من_مپرس_که_در_دست_او_دلت_چونست #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/24
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
با همه مهر و با منش کینست
چه کنم حظ بخت من اینست
شاید ای #نفس تا دگر نکنی
پنجه با ساعدی که سیمینست
ننهد پای تا نبیند جای
هر که را چشم مصلحت بینست
مثل #زیرکان و چنبر #عشق
طفل #نادان و مار رنگینست
دردمند فراق سر ننهد
مگر آن شب که گور بالینست
گریه گو بر هلاک من مکنید
که نه این نوبت نخستینست
لازمست احتمال چندین جور
که محبت هزار چندینست
گر هزارم جواب تلخ دهی
اعتقاد من آن که #شیرینست
مرد اگر شیر در کمند آرد
چون کمندش گرفت مسکینست
#سعدیا تن به نیستی درده
چاره با سخت بازوان اینست
#با_همه_مهر_و_با_منش_کینست #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/23
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
بخت جوان دارد آن که با تو قرین است
پیر نگردد که در بهشت برین است
دیگر از آن جانبم نماز نباشد
گر تو اشارت کنی که قبله چنین است
آینهای پیش آفتاب نهادست
بر در آن خیمه یا شعاع جبین است
گر همه عالم ز لوح فکر بشویند
#عشق نخواهد شدن که نقش نگین است
گوشه گرفتم ز خلق و فایدهای نیست
گوشه چشمت بلای گوشه نشین است
تا نه تصور کنی که بی تو صبوریم
گر #نفسی میزنیم بازپسین است
حسن تو هر جا که طبل #عشق فروکوفت
بانگ برآمد که غارت #دل و دین است
سیم و زرم گو مباش و دنیی و اسباب
روی تو بینم که ملک روی زمین است
عاشق #صادق به زخم دوست نمیرد
زهر مذابم بده که ماء مَعین است
#سعدی از این پس که راه پیش تو دانست
گر ره دیگر رود ضلال مبین است
#بخت_جوان_دارد_آن_که_با_تو_قرین_است #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/22
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
گر کسی سرو شنیدهست که رفتهست این است
یا صنوبر که بناگوش و برش سیمین است
نه بلندیست به صورت که تو معلوم کنی
که بلند از نظر مردم کوتهبین است
خواب در عهد تو در چشم من آید هیهات
عاشقی کار سری نیست که بر بالین است
همه آرام گرفتند و شب از نیمه گذشت
وآنچه در #خواب نشد چشم من و پروین است
خود گرفتم که نظر بر رخ #خوبان کفر است
من از این بازنگردم که مرا این دین است
وقت آن است که مردم ره صحرا گیرند
خاصه اکنون که #بهار آمد و فروردین است
چمن امروز بهشت است و تو در میبایی
تا خلایق همه گویند که حورالعین است
هر چه گفتیم در اوصاف کمالیت او
همچنان هیچ نگفتیم که صد چندین است
آنچه سرپنجهٔ سیمین تو با #سعدی کرد
با کبوتر نکند پنجه که با شاهین است
من دگر شعر نخواهم که نویسم که مگس
زحمتم میدهد از بس که سخن #شیرین است
#گر_کسی_سرو_شنیدهست_که_رفتهست_این_است #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/21
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
با خردمندی و #خوبی پارسا و نیکخوست
صورتی هرگز ندیدم کاین همه معنی در اوست
گر خیال یاری اندیشند باری چون تو یار
یا هوای دوستی ورزند باری چون تو دوست
خاک پایش بوسه #خواهم داد آبم گو ببر
آبروی مهربانان پیش معشوق آب جوست
شاهدش دیدار و گفتن فتنه اش ابرو و چشم
نادرش بالا و رفتن #دلپذیرش طبع و #خوست
تا به #خود بازآیم آن گه وصف دیدارش کنم
از که میپرسی در این میدان که سرگردان چو گوست
عیب پیراهن دریدن میکنندم دوستان
بیوفا یارم که پیراهن همیدرم نه پوست
خاک سبزآرنگ و باد #گلفشان و آب #خوش
ابر مرواریدباران و هوای مشک بوست
تیرباران بر سر و صوفی گرفتار نظر
مدعی در گفت و گوی و عاشق اندر جست و جوست
هر که را کنج اختیار آمد تو دست از وی بدار
کان چنان شوریده سر پایش به گنجی در فروست
چشم اگر با دوست داری گوش با دشمن مکن
عاشقی و نیک #نامی #سعدیا سنگ و سبوست
#با_خردمندی_و_خوبی_پارسا_و_نیکخوست #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/20
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
یار من آن که لطف خداوند یار اوست
بیداد و داد و رد و قبول اختیار اوست
دریای #عشق را به حقیقت کنار نیست
ور هست پیش اهل حقیقت کنار اوست
در عهد لیلی این همه مجنون نبودهاند
وین فتنه برنخاست که در روزگار اوست
صاحبدلی نماند در این فصل نوبهار
الا که عاشق #گل و مجروح خار اوست
دانی کدام خاک بر او رشک میبرم
آن خاک نیکبخت که در رهگذار اوست
باور مکن که صورت او عقل من ببرد
عقل من آن ببرد که صورتنگار اوست
گر دیگران به منظر #زیبا نظر کنند
ما را نظر به قدرت پروردگار اوست
اینم قبول بس که بمیرم بر آستان
تا نسبتم کنند که خدمتگزار اوست
بر جور و بیمرادی و درویشی و هلاک
آن را که صبر نیست محبت نه کار اوست
#سعدی رضای دوست طلب کن نه حظ #خویش
عبد آن کند که رای خداوندگار اوست
#یار_من_آن_که_لطف_خداوند_یار_اوست #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/400
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈