eitaa logo
مسابقه معراج السعاده 🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
892 عکس
214 ویدیو
1 فایل
🌺 مسابقه از شرحی ساده وکاربردی بر 📚 کتاب معراج السعاده ✍اثر فاخر مرحوم ملا احمد نراقی ارتباط و پرسش و پاسخ : @yekta786
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم 🌼🌼باصحبت هایی که دررابطه با قوای درونی شد؛آنهارا شناسایی مختصری کردیم ومتوجه شدیم که اینهاموجودهستندوعملکرد هرکدام تاحدودی مشخص شدالبته فقط تاحدودی. حالا باید برایشان،مصداق پیداکنیم یعنی مثال پیداکنیم. آدم می تواند درون خودش رابادیدی نگاه کندوبفهمد که روند حرکتش چگونه است وپیشرفتش چطوراست ونقاط ضعفش رامتوجه بشود.وهمانطوریکه درابتداگفته شد توجه به یک پروژه داشته باشد. اول نگاهمان به پروژه اینطورباشدکه یک زمین بایر وخالی ازهرگونه ساخت وسازرادرنظربگیریم . بعد دراین پروژه ،یک خانواده ساخته شودبعدیک محله ساخته شودبعد یک شهروسپس یک کشور ودرآخرتبدیل به کره ی زمین بشودوبعدهاهم اگردربحث اخلاق بودیم تبدیل به یک عالم می شود. یعنی مادرونمان راچنین چیزی درنظر می گیریم. یعنی می خواهیم ببینیم درمقابل اعمالی که ماانجام می دهیم؛دراین عالم چه اتفاقاتی می افتد. چون آدم عصاره ی این عالم است. اگرعالم راجمع کنند یک آدم می شودواگر آدم راپخش کنندمی شود کل عالم که خداوند تبارک وتعالی خلق کرده است. البته این هم بنابرظرفیت است ،نه اینکه همه بشوند کل عالم ،آن هم بستگی داردبه اینکه این اعمالی که آدم انجام می دهددرچه سمت وسویی باشد وبتواند اوراخوب پیش ببردوبتواند در این زمانی که به اوداده اند ،پروژه راشروع کند وبه اتمام برساند. شاید بعضی هانتوانند این پروژه راشروع کنند مثل شمرویزید و....اینهااصلا نتوانستند وارد این پروژه بشوند،درواقع از این پروژه جز مخروبه ای برایشان باقی نماند. حالا چنین تصوری را برای خودمان داشته باشیم . البته شاید سوال شود که ما چرابرای درون خودمان،یک عالم رامثال میزنیم یاکارهایی که در دنیا انجام می شودرامثال می زنیم وشاید این تناسب نداشته باشد. مابرای اینکه درون خودمان خوب مشخص بشود وعملکردهای آن هاراببینیم یک چنین مثالی می زنیم.ومثال هم حتما نبایدیک چیزحقیقی نباشد. حالا شاید هم این مثال یک حقیقت باشدوبعدهادردرون آدم مشخص شودکه این یک حقیقت بوده است ودردرون آدم دارد این اتفاق می افتد. حالا فرض کنیم که حقیقت نباشد وصورت حقیقی به خودش نگیرد.چون آدم نباید قضاوت پیش از جرم انجام دهد. توجه داشته باشیم که این فقط یک مثال است ودرمثال هم جای مناقشه نیست. فقط می خواهیم تطبیق بدهیم که دردرون ما اتفاق بیفتد.پس بااین مثال در نظر می گیریم که مایک عالم داریم دراین وجودمان واین عالم بایدشکوفاشوددروجودمان . حالا نگاه می کنیم به این کره ی زمین که اینهمه ساخت وسازهاوکارخانجات وفضاهای سبز ودریاهایی که موجوداست؛اینهاباید دردرون آدم شکوفابشود.منتهی یک شکوفایی که مدنظرخداوندتبارک وتعالی است .واین شکوفایی عاری از ظلم وستم وجنایاتی که در اقصی نقاط عالم اتفاق می افتد ،باشد. یعنی می خواهیم به آن عالمی توجه داشته باشیم که ان شاءالله بعد ازظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف؛بوجود می آید.وچنین حکومتی تشکیل می شود.ویک مدینه ی فاضله ی آن چنانی خواهدبودوفقط وفقط معارف خداوند تبارک وتعالی شکوفا خواهدشدوهرکاری هم که انجام می گیردبرای شکوفایی آن معارف است. الحمدلله رب العالمین 🇮🇷@merajosaade786
بسم الله الرحمن الرحیم 🌸🌸هرکاری که در دنیا انجام می دهیم برای روشن تر کردن اسماءالهی است. حالا باید این حالت رادر درون خودمان ایجادکنیم. برای ایجاد کردنش از مثالی که زده شد استفاده می کنیم.وتوجه می کنیم که این اتفاق با جلوتر رفتن بحث،چگونه میفتد. درابتدا گفتیم وقتی وارد این نشئه می شویم ،اول قوه ی شهوت ظهور پیدامی کندبعد قوه ی غضب بعدازآن وهم وسپس عقل ظاهرمی شود. اینهاقوایی هستند که باید مقدمات عالم رافراهم کنندتا بعدا چیزهای دیگری شکوفا شودواین عالم باآن شرایط ویژه اتفاق بیفتد. از ابتدای کودکی که خداوند سن تکلیف راقرار داده،اکثرا دنبال این هستند که قوای مختلف را به رشد ونمو برسانند ،مثلا قوه ی شهوت باخوردنیهاشروع می کندوبعد که به یک سنی رسیدحالتهای دیگرش برای آدم شکوفا می شود. یاقوه ی غضب از ابتدا دریک حالتی هست . وقتی نگاه می کنیم می بینیم اگر یک تطابقی بدهیم با آن پروژه ی مثالی ؛ متوجه این موضوع میشویم که بناهایی ایجاد می شود با استحکام کم که بایک باد شدید ازبین می روند ودوباره ساخته می شوند وشرایط نامتعادل است وگاهی اوقات باآن طوفانها هم ازبین نمیرود ولی استحکام چندانی ندارند وشکل منظمی هم ندارند . می بینیم هرجای پروژه خانه ای ساخته ؛بعضی جاهایش حلبی آباد است بعضی جاها حیاتی جاری نیست ؛یازندگی به سختی صورت میگیرد . درهمین کشور خودمان هم یک زمانهایی چه درگذشته وچه الان ،خانه های گلی هستند یاخانه های قدیمی که نه استحکامی دارند ونه آسایشی در آنها پیدامی شود. چنین حالتی در زمین وجود ماهم ایجاد می شود وآنهم علتش اینست که قوای ما علم کافی برای ساختن پروژه راندارند. حالا اگر توجه به بحث معراج داشته باشیم ،از آن موقعی که مابه حدتکلیف می رسیم فرمانهایی که به هرکس داده می شود؛درابتدا چون تقلیدی هست ،آدم یک توجهی به گذشته ی خودش پیدا می کند،می بیند چیزهایی هستند که خیلی سست بنیادهستند وباید اصلاح شودالبته شاید عمیق به انهانگاه نمی شود وبه این دلیل بعضی چیزهایی که در وجود آدم ساخته می شود جلومی رود وچیزهای دیگری می سازد . حالا وقتی بنابر فرمان پدریامادر یا معلمین حرکت می کنیم با وجودی که این فرمانهاهم تقلیدی هستند ؛انسان از بناهای قبلی رد شده وبنای مستحکم تری می سازد ویک شکل منظم تری به ان می دهد.به خاطر اینکه با دید عالی تری به آن نگاه کرده و البته این بناها نسبت به بناهای قبلی خوب هستند . الحمدلله رب العالمین 🇮🇷@merajosaade786
بسم الله الرحمن الرحیم 🌸🌸قرار است یک عالمی بسازیم که اسماءالهی درآن ظهورپیداکند ویک حالتی بشود که حاکمان خیلی خوبی درآنهامستقر شوند وبرای اینکه چنین آرمانی محقق شودباید شهروکشورهایی بابرنامه ریزی وعلوم خیلی پیشرفته ساخته شود. حالا قوه ی غضب وشهوت ووهم وخیال وحتی خودعقل هم تایک اندازه ای می توانند اینهارو پیش ببرند ؛اگر به عهده ی سه قوه ی قبلی یعنی شهوت وغضب ووهم باشند آن وقت خانه های فرسوده وخانه هایی که نظم ندارند ساخته می شود ووقتی عقل اضافه می شود کمی منظم تر می شود ولی هنوز نمی تواند پروژه را وسعت بیشتری بدهد .تاحدی است که می تواند آدم راپیش ببرد وبعد عقل هم دیگر مستاصل می شود ودیگر نمی تواند آن چیزی که مدنظر است رابسازد . پس بنابراین نیازمند بنیه های دیگری هستیم که بتوانند بناهایی را دراین زمینی که وسعتش به اندازه ی همه ی عالم است،بسازند. باید یک بنیه های دیگری درآدم شکوفاشود که آنهم نیازمند یک برنامه ریزی درست وحسابی است . زمانی که آدم به حدتکلیف می رسد ،آن برنامه ها وعبادتهایی که انجام می شودکم کم آدم را می بردبه سمتی که این پروژه بانظم خاصی شروع بشود. زمانی که پروژه می خواهد پیشرفت کند ،می بینیم مخروبه هایی از قبل وجود دارد وکسانی ساکن آن مخروبه ها هستند که مانع این پیشرفت خواهندشد. دراثر عملکرد شهوت وغضب ووهم افرادی درآنجا ساکن شدند که البته اگر افراد باشند بهتراست ؛چه بسا جانورانی درآنجا رخنه کرده وساکن شدند ومزاحم پیشرفت پروژه می شوند وهمیشه یک درگیریهایی بوجود می آورند وبخاطر عملکردهای قبلی قوا،آسیب می زنند ومانع تحقق پروژه می شوند . از ابتدا که آدم شروع می کند بایدتوجه داشته باشد که اینجا تقابل بین دویاچندعقیده وفرقه است که مخالف آن چیزیست که خداوند خواسته است واین فرقه هاهمیشه درتضادهستند حتی گاهی تضاد به حدیست که بنیه هایی که قراراست شکوفابشودویک آبادانی خوبی دراین زمین بوجود بیاورند راهم خاموش می کند.آن هم به خاطراینست که قدرت این فرقه ی مخالف خیلی بالاست .بنابراین یک چنین تضادی در درون آدم اتفاق میفتد وآدم را از آن مسیری که درآن قرار گرفته جدامی کند. حالا باید بنیه هاشکوفاشوند تا آدم دراین مسیر باقی بماند . شکوفایی بنیه هاچه هستند؟ آدم باید بداند عملکردتک تک قوای درون چیست؟ آدم وقتی عملکردمثبت ومنفی آنهارافهمید ؛آنهارا می آورد در دایره ای که قراراست درآن،قوارا با بنیه های بالایی اداره کند . بنیه های بالایی هم حالاحالاها برای آدم اتفاق نمی افتد یعنی شکوفا نمی شود. پس چطور شکوفا می شود؟ همین کارهای تقلیدی که ما انجام می دهیم کم کم آدم رابه سمتی می بردکه آن بنیه هاشکوفا می شود،آن هم برای بعضی خیلی زمان می برد وبرای بعضی هاکمتر؛وشاید یک زمان 40؛50ساله برای افراد مختلف زمان می برد. حالا اگرآن مراتب پایین تر دروجود آدم غلبه داشته باشند؛هنوز نتوانسته اند آن آبادانی راباسرعت بالاتری پیش ببرندو یکدفعه عمر آدم تمام می شود وپروژه اش هنوز بصورت شهرک خیلی کوچک مخروبه ای ساخته شده همراه باحیوانات گوناگون که درخرابه هاساکن هستند . حالا باچنین تصوری که برای خودمان داریم؛باید ببینیم چگونه می توانیم این مزاحمین راازبین ببریم . الحمدلله رب العالمین 🇮🇷@merajosaade
بسم الله الرحمن الرحیم 🌸🌸همین که آدم وارد این درس اخلاقی می شودشروع می کند به برطرف کردن آن چیزهایی که قبلا برای آدم اتفاق افتاده وهمه ی آنهارابرطرف می کند وبیاید ازیک محله ای شروع کندوآن محله راپاکسازی خیلی خوبی کند. به این صورت که آن اعمالی که قبلا انجام گرفته واین خرابیهابوجود آمده ؛حالا مخالف آنهاراانجام دهدتااینکه اولا وجودش راازآن جانورانی که درآنجاهستندپاک کندوبعد هم خودآن مکانهاراازریشه خراب کند وجایش بناهایی بسازد که مدنظرخداوند است. بعدبرای قوه ی بعدی این کارراکندتااینکه کاملا این آلودگیهابرطرف شود. یعنی آن توبه ی حقیقی برای آدم اتفاق بیفتد. تازه آنموقع می شود نقطه ی صفر؛یعنی آدم یک زمینی را که همه ی بناهایش فرسوده بوده ؛پاکسازی کرده وتازه به نقطه ی صفررسیده ومی خواهدبناهای جدید واصولی درآنجا بسازد. وقتی بناهای اصولی وجدید درآنجاساخته شد ؛افرادی هم که می آیندودرآنجا قرارمی گیرند ؛افرادی هستندکه موجب شکوفایی بنیه های بالامی شوند. یعنی اینهازمینه ای می شوندتا بنیه های بالاتر کم کم به سمت شکوفایی پیش بروند. حالا آدم باید چنین ذهنیتی نسبت به خودش داشته باشدوبه این مثال توجه داشته باشد وبداند کاری که انجام می دهد؛کدام بناراخراب می کندویا کدام بناراایجاد می کندیااینکه کدام حیوان رابه داخل این بناهامی آوردیا کدام حیوان رااز آنجاخارج می کندیا اصلا هیچ حیوان وبنای فرسوده ای موجودنیست وبناهای خوبی برای ایجاد پروژه بناشده است.وآدم بتواند زودترپیش برودودرهر مرحله ای هم توجه داشته باشد نه اینکه اگریکبار بناهایی راکه ایجادشده بود خراب کند وفکرکند تاآخرعمر بیمه شده است. باید بداند که درهرمرحله ای آدم می تواندداخل یک شهری که خوب ساخته شده،مزاحمینی بوجود بیاوردودرآنجامستقرکند وآسیب هایی بزند.منتهی آسیب هایی که مشخص نیست از کجاواردشده است. بعنوان مثال ؛منافقینی که می آیند وخودشان رامثل افراد خوب جلوه می دهند ولی از پشت سر کارهای خطرناکی انجام می دهند. باید یک کلیتی از درونمان تصورکنیم وبدانیم کل عالم باید ساخته شود. کل این عالم باید بصورت مستمر وبدون وقفه ساخته شود تاآن چیزی که مدنظرخداوندهست برای ماتحقق پیداکند. می بینیم کسانی که در مسیر سیرهستنداز لحظاتشان به نحواحسن استفاده می کنند. چون می دانند هرلحظه ای که میگذرددیگراین پروژه به اتمام نمی رسد.بنابراین باید ازتمام لحظات استفاده کنند تااینکه این پروژه هرچه سریعتر ساخته شود وبه اتمام برسدووقتی آن تمام شد؛اسماءظهور پیدامی کنندو اسماءدرجایی ظهور پیدامی کنندکه درواقع آرامش وایمنی خاصی بوجود آمده باشد. اسماءدرهرجایی ظهور نمی کنند؛وقتی آن اتفاق افتاد وآن اسماءظهور پیداکردند آن عبد اللهی برای آدم اتفاق میفتد وآدم متوجه می شودکه این کارهاراچه کسی براساس شرایط انجام داده است. حالا یک تصویر کلی ازدرون خودمان باید داشته باشیم واز ابتدای صبح که بیدارمی شویم باقوایمان شرط کنیم که امروز قراراست دراین پروژه شهرک های خوبی ساخته شود وآنچه که مدنظرخداوند تبارک وتعالی است ؛حاصل شود. نه اینکه آدم مخروبه هایی بسازد که جایگاه شیاطین ومنافقین و...در درونش باشد. این یک تصویر کلی است که باید به آن توجه کردوبعدها اگر توفیقی بود وآدم متوجه بود وبه یک حدی رسید می فهمد که چه اتفاقاتی می افتد و می تواند بفهمد که چطور یک عالم ،در درون خودش دارد.وباید این عالم رابه نحو احسن بسازد. درواقع معراج که می خوانیم،داریم چنین کاری انجام می دهیم . می فهمیم که کار قواچیست وپروژه چطور باآنهاساخته می شود. الحمدلله رب العالمین 🇮🇷@merajosaade
بسم الله الرحمن الرحیم 🌸🌸دانستیم رذایل قوه ی عاقله باید برطرف شود ودر همان زمان هم دنبال یادگیری علم باشد . حالا چه موقع میفهمد که آن علم در این مسیری که حرکت می کند برایش حاصل شده است؟ باید نگاه به پروژه اش کند وببیند با قوای درونیش چه چیزهایی ساخته شده است. در ابتدا تصور این سخت است که ببیند در پروژه چه چیزی موجودهست وچه چیزی موجود نیست ولی برای پیشبرد پروژه نیازمند اینست که قوه ی عقل به شکوفایی لازم برسد تا قابلیت گرفتن فرمانها از مراتب بالاتر را داشته باشد . حتی در همین عالم هم اگر کسی شرایط وارد شدن به جایی را نداشته باشد اجازه ی ورود به او نمی دهند .باید برود شرایط لازمه را کسب کند تا در یک زمانی اجازه ی ورود بدهند تا بتواند از آن جا استفاده کند . برای ما هم همینطور است تا قوه ی عقل به جایی نرسد و آن قابلیت برایش نباشد مطمینا از آن مراتب بالاتر از عقل چیزی برایشان افاضه نخواهد شد. پس بنابراین قوه ی عاقله باید رذایلش رابرطرف کند و علوم مختلف را کسب کند و ابتدا هم علوم ظاهریست و بعد علوم معنوی . این مهم که می گوییم شرایط برایش کسب بشود برای اینست که شاید یک وقتی آدم در علوم ظاهری ومعنوی هم وارد بشود ولی چون شرایط خاص برایش اتفاق نیفتاده ،استفاده نکند . آن شرایط مقدماتی جای خودش وشرایط خاص هم جای خودش . حالا در کتاب معراج السعاده درباره ی شرایط ،چند بند عنوان شده که باید به آن توجه شود. خلاصه ی کتاب آداب وشروط تعلیم وتعلم ۱-آداب تعلم:طالب باید احتراز کند از پیروی شهوات نفسانیه وجسمانیه و از آمیزش با اهل دنیا ومصاحبت ارباب هوی وهوس شرح:توجه کنیم برای اینکه عقلمان شکوفا شود باید توجهمان را از مراتب پایین برداریم . یعنی وقتی آدم وارد این می شود که می خواهد شکوفایی عقلی داشته باشد ودر یک علمی حرکت کند وآن علم در وجودش جاری شود .باید از آن چیزی که در قوای غضب وشهوت هست جدا شود . حالا جداشدن از آنها هم باز شرایط خودش را دارد . باید ببیند هدف از علمی که می خواهد کسب کند چیست ؟ اگر بداند هدف از این علم چیست آن موقع مسیر برایش مشخص می شود ووقتی بخواهد در آن حرکت کند بعضی چیزهای اضافه ای که در درونش هست مثل قوای شهوت وغضب و وهم ،دور آنها را خط می کشد و کنار می گذارد و اگر یک وقتی هم می خواهند اذیتش کنند دنبال علمی می گردد که آنها را تحت کنترل دربیاورد یعنی برای آن علم هم دنبال علمی باشد که بتواند آنها را تحت کنترل در بیاورد وبه سکوت برساند تا مقدمات حاصل شود وشکوفایی اتفاق بیفتد. الحمدلله رب العالمین 🇮🇷@merajosaade
بسم الله الرحمن الرحیم شرح معراج السعاده خلاصه ی کتاب 🌸🌸۲-باعث تعلم:محض تقرب به خدا ورسیدن به سعادت بی منتها و ترقی از مرتبه ی بهیمیت و داخل شدن درعالم انسانیت باشد و مقصود او جدال یا رسیدن به منصب و مال و یا مفاخرت و تفوق بر امثال و اقران نباشد. شرح:در بند دوم می گوید :آن کسی که دنبال علم می رود باید هدفش ،هدف بالایی باشد،هدفش این باشد که آن تقرب برایش بوجود بیاید ،این تقرب که آورده یعنی همان مقدمات شکوفایی مراتب بالا برای آدم اتفاق بیفتد ،یعنی این علمی را که می خواهد کسب کند ،علمی باشد که بتواند آدم را از این حالتی که دارد به عالم نگاه می کند ،بالاتر ببرد. وبرای اینکه بخواهد ورای این را ببیند باید یک سری چیزها را رعایت کند. نباید منظورش از کسب علم ،نشان دادن خودش باشد یا منظورش جدال برای به رخ کشیدن علمش باشد یا بخواهد دنبال مال ومنصب باشد.باید از آنها اجتناب کند. شاید بعدها آدم علمی را کسب کند که برایش منبع درآمد شود ولی در ابتدا نیتش برای این نبوده است. اهل معرفت می گویند که هیچ توجهی به آن نداشته باشند ،حتی از آن معرفتی که کسب می کنند برای امرار معاش استفاده نکنند. البته آن هم شرایط خاص خودش را دارد. شاید آدم اگر از یک حدی بگذرد وبه معرفت برسد ،هیچگاه دنبال این نباشد که از کسب علم؛درآمدی حاصل کند . خلاصه ی کتاب ۳-آنچه را که فهمید ودانست به آن عمل کند. شرح:همین بندی که قبلا در مورد آن صحبت شد که زمانی که آدم علمی را کسب می کند باید دنبال آن باشد که ظهور داشته باشد چون اگر ظهور نداشته باشد و آدم را به حالت جربزه دربیاورد یعنی آدم را به سمتی ببرد که بصورت خیالی باشد و عقلش را در آن مسیر بکار گیرد .باید حتما ظهور داشته باشد تاببیند در مقابل ظهورش چقدر مشکلات دارد پس بنابراین بصورت حقیقی باید به این عالم توجه کند.و از بیهوده فکر کردن بازداشته شود. خلاصه ی کتاب ۴-حقوق معلم خود را بشناسد وادب اورا نگه دارد و فروتنی وخشوع را نسبت به او به جا بیاورد. شرح:کسی که درس را از او یاد می گیرد ،باید آدم اورا موردنظر قرار دهد و حتما حق او را بر گردن خود احساس کند و به هر نوعی که هست حق اورا ادا کند . نه اینکه فقط بصورت مالی باشد یا بصورت ظاهری. بلکه وقتی آدم از کسی یا جایی علمی را کسب کرده ،در دعاها یا حالتهای خاص به معلمش اشاره می کند وبه آن توجه دارد. بخاطر اینکه مقدمات آن عبادات را از آن شخص یا اشخاص کسب کرده است. باید به آن بزرگوارانی که به آدم درس داده اند توجه کرد در دعاها وعبادات و این هم برای خود آدم خوب است و هم باعث گشایشی هم برای آن افراد وهم خود انسان می شود. وخیلی از رذایل بواسطه ی همین توجه به حق معلم،خودبخود کنار می رود و باید این موضوع را مورد توجه قرار داد. الحمدلله رب العالمین 🇮🇷@merajosaade786
بسم الله الرحمن الرحیم خلاصه ی کتاب 🌸🌸۵-نفس خودرا از اخلاق رذیله واوصاف ذمیمه پاک کند . این بند خودش بحث زیادی را باتوجه رذایلی که در قوه ی وهم وغضب وشهوت است،می طلبد.تا آدم بتواند از آنها جدا شود . وقتی عقل می خواهد شکوفا شود اگر سکوت برای آن سه قوه حاصل نشده باشد ،شکوفایی محقق نخواهدشد. پس به این بند از این منظر توجه داشته باشیم. آداب تعلیم:حالا آن کسی که علمی را به کسی یا افرادی که با او هستند میخواهد ارائه کند ،باید خودش این آداب را حفظ کند.و توجه داشته باشد که یک چنین چیزهایی باید رعایت شود تا اینکه اینها به نحو احسن انتقال پیدا کند. خلاصه ی کتاب ۱-معلم در تعلیم قصد تقرب به خدا داشته باشد وغرض او از درس گفتن جاه و ریاضت وبزرگی و شهرت و مقصودش جمع آوری و خودنمایی نباشد و رسیدن به مال و منال هم نباشد. شرح:برخی از معلمین که در مدارس حقوقی را دریافت می کنند بنابر شرایط زمانه است. ولی کلیت این است که درمسیر معرفت ؛گرفتن پول معنی ندارد که آدم باید حتما از اینها دوری کند .شاید تمام فکر و ذهنش هم این باشد که دارد معارف را انتقال می دهد.ولی شاید یک زمانی اشکالاتی بوجود بیاید. این خصوصیاتی که گفته شد مثل خودنمایی و جمع آوری وشهرت ؛رذایلیست که در درون هرکسی موجود است.و باید حتما برطرف شود. آدم باید تزکیه ی خوبی انجام دهد تا توجهش به آنها نباشد و اینهم فقط از طریق توحید امکان پذیر است که خالص ترین وناب ترین آنهاست. تا زمانی که آدم در توحید واقع نشده ،این رذایل به انواع گوناگون خودنمایی می کنند . آدم اگر یک توجهی به درون خودش داشته باشد ،می بیند که به یکی از آن مراتب برمی گردد که در این مسیر ،مراتب هیچ کاره اند و فقط انتقال دهنده هستند. اینهم زمانی از ادم برطرف می شود که آن توحید برای آدم بیاید تا موقعی که توحید نیامده ، آدم از کدورت در می اید وزلال می شود.اما ناب ناب نمی شود.اما آن در حالت توحید برای ادم برطرف می شود.وخود همین هم یک هشداری را می تواند به آدم بدهد. وقتی آدم می گوید فقط در توحید این برای آدم محقق می شود ،پس بنابراین در این مسیری که دارد حرکت می کند مواظب است که نکند منجر به خودنمایی و ...شود .که این همیشه یک زنگ خطر برای آدم است و ادم باید همیشه توجه این چنینی داشته باشد. الحمدلله رب العالمین 🇮🇷@merajosaade786
بسم الله الرحمن الرحیم خلاصه ی کتاب 🌸🌸۲-بر متعلم مهربان باشد وخیرخواهی اوراملاحظه کند ودر تعلیم به قدر فهم او اکتفا کند و بانرمی و گشاده رویی با او سخن بگوید و درشتی و غلظت با او نکند . شرح:اینها هم حالتهای اخلاقی است که باید رعایت کنند بخاطر اینکه کسی که تحت تعلیم قرار می گیرد ظرفیتش پایین هست .باید به نوع های مختلف با او برخورد شود که او از چیزی که می خواهد دریافت کند زده نشود و آن هم فنی است که استاد باید آن را رعایت کند . خلاصه ی کتاب ۳-چون اورا سزاوار علمی داند از او مضایقه نکند و اگر کسی را قابل مطلبی نداند ،آن مطلب را با او در میان نگذارد. شرح:اگر آدم می بیند که کسی قابلیت قرار گرفتن در مسیر را دارد ؛باید علم را به او ارائه دهد و اگر قابلیت ندارد ،علم را در دسترسش قرار ندهد .چون ممکن است از مسیر به بی راهه برود و این هم خیلی وقتها دیده شده که مطالبی به عده ای گفته شده وآنها تحمل و قابلیت آن را نداشتند و باعث شده که فکر و ذهنشان به جای دیگری کشیده شده واز مسیر اصلی منحرف شوند. خلاصه ی کتاب ۴-چیزی که خلاف واقع باشد به او نگوید و نخواهد امری را که مطابق واقع نیست به او بفهماند . شرح:باید حقایق را بازگو کند و آنچه مطابق واقع نیست را نگوید.و آن چه می خواهد بگوید باید تکیه بر جایی داشته باشد که نقص و ایرادی نداشته باشد. در مسیر معارف ،بالاترین تکیه گاه آدم همان قرآن واهلبیت است . در این مسیر ؛خطاهای آدم نه اینکه بگوییم صفر، ولی نزدیک به صفر می شود. چون چیزهای دیگر می تواند دخالت داشته باشد و آن هم بر می گردد به اشخاصی که از آن استفاده می کنند.شاید اشکال از آنها باشد ولی خود تکیه گاه و منبع ،منبع خالصی هست که آدم باید به آن توجه داشته باشد. حالا علومی که در دنیا هست ،یکی علوم دنیاییست ویکی علوم آخرتی . علوم دنیایی،همانی است که در مدارس خوانده می شود که همین علم مربوط به مادیات است که آدم باید به قدر ضرورت آنها را داشته باشد . بخاطر اینکه آنها پایه است تا علوم دیگر برای آدم مکشوف شود و علوم دیگر علم آخرتیست . علم اخلاق و علم فقه که هر کدام باید به اندازه و نوبه ی خودش محقق شود .وبالاترین آن علم الهی است که آدم باید در آن سیر آن چنانی داشته باشد و همه ی علوم برای رسیدن به آن علم الهی است که در نهایت توحید برای آدم ظاهر شود که برای هر کدام از این علمها توضیحی در کتاب داده شده است. الحمدلله رب العالمین 🇮🇷@merajosaade786
بسم الله الرحمن الرحیم ردشدن از فضائل مورد بررسی قرار گرفت. 💐💐وقتی انسان خوب حرکت می کند و در ظهوراتی که رقم می خورد قرار می گیرد ؛ به نقطه ی عطف می رسد و متوجه می شود که وضعیتش در چه شرایطی طی شده است و در قله قرار می گیرد و بعد یک سقوط انجام می گیرد. آنهایی که خوب حرکت کرده اند ابزار سقوط را دارند ؛ مثل چتر سالم به پایین دره می رسند و دوباره شروع به فتح قله بعدی می کنند. این هم تشبیه به قله ی بعدی می کنیم برای اینست که ما در طی مسیر خودمان ، نوسان داریم و باید اطلاعاتی در مورد آن داشته باشیم که بتوانیم خوب عبور کنیم ؛ گیر نکنیم. ممکن است در طول مسیر ، سوالاتی برایمان بوجود بیاید و بخاطر نداشتن اطلاعات ؛ گیر کنیم و به بن بست بخوریم . در آن حالت مسیر دیگری باز می شود که ممکن است بسیار خطرناک باشد . اگر بخواهیم رد شدن از فضائل ؛ بیشتر برایمان تجلی کند ؛ باز باید آن را مورد بررسی قرار دهیم و ببینیم مطابقت ظهوراتمان در پروژه به چه صورت است . مثل اینکه آدم شهرکی را خودش ساخته و داخل آن است وقتی از آن بیرون می آید و به آن نگاه می کند ؛ می گوید یعنی این را من خودم ساخته ام ؟ مگر می شود که من چنین کاری کرده باشم ،؟ابزارش از کجا آمده است ؟ فکرش از کجا ؟ چطور اتفاق افتاده است ؟ نقشه هایش ؟ وسایلش ؟ سوالات این چنینی برای آدم رقم می خورد ؟ آدم آنجا متوجه می شود که تمام اینها از جای دیگری بوده است ؟ حالا اگر درون آدم روشنی باشد ؛ شاید به آدم نشان بدهد که مثلا تا ما خواستیم یک دیوار بسازیم ؛ بدون اینکه ما ببینیم ، سریع از آنطرف دیوار به ما مصالح رسیده و ما این را ساخته ایم . این سوالات که بوجود می آید ؛ یک روشنایی رقم می خورد و می بینی که به اذن خداوند تبارک و تعالی ، تمام اینها به دست آدم رسیده تا توانسته است در این ظهور قرار بگیرد. در اینجا به یک اندازه ای مشخص می شود که اینها به اذن خداوند است و در پروژه ی بعدی که می خواهد شرکت کند ؛ می گوید : خدایا ما اینها را فهمیدیم که به اذن خودت ، پروژه ی قبلی ساخته شد ؛ هرچند که من فقط ،مقدار کمی از آن را مشاهده کردم ولی می دانم که پروژه ی بعدی هم که می خواهد رقم بخورد ، بهتر از پروژه ی بعدی هست و حتما به فرمان خودت ، به نحو عالی می تواند برای ما رقم بخورد. خب..... مصداقهایی را باید پیدا کنیم تا برایمان خوب تجلی کند و شرایطش مشخص شود . در طول تاریخ ، کسانی که در این شرایط قرار گرفتند و کارهای عملی انجام دادند و کارهای بهانه ای که در عالم رقم خورده است ؛ مثل حضرت ابراهیم در ساخت خانه کعبه یا مثلا خود پیغمبر اکرم صلی الله علیه و اله وسلم در ساخت مسجد النبی ؛ اینها حکایت از این میکند که آنها هم در رد شدن از فضائل قرار گرفته اند. البته آنها در درجات بالایی بودند و ما برای اینکه از دیدگاه خودمان بررسی کنیم ؛ از این زاویه نگاه می کنیم . آن بزرگواران دیده بودند که با همکاری یکدیگر و فرمان خداوند ؛ این شرایط برایشان بوجود آمده است . جایی که شتر رفت و در آن مکان قرار گرفت ! چه کسی اورا هدایت کرد و گفت برو آنجا ساکن شو . مگر خود آن حیوان شعور داشته که بداند و این فقط به فرمان خداوند متعال بوده است و بقیه کسانی که در ساخت آنجا کمک کردند ؛ هیچکدام نمی توانستند بگویند که این فکر من بود و این کار من بود . آنها فرمان را حس کردند و فهمیدند که باید در این ظهور قرار بگیرند. الحمدلله رب العالمین تبیین 🇮🇷@merajosaade786
بسم الله الرحمن الرحیم 💐💐وقتی شتر پیامبر صلی الله علیه و اله وسلم در آن مکان برای ساخت مسجد و خانه ی پیامبر ساکن شد ؛ دیگران هم فرمان خداوند را فهمیدند و در آن ظهور قرار گرفتند . ما هم باید مصادیقی که در این مورد برایمان رقم خورده را بتوانیم مشاهده کنیم . این را ببینیم تا بتوانیم خوب بهره برداری کنیم . الان همین استفاده ای که از درسها می کنیم و برایمان رقم خورده ، این از کجا به ظهور رسیده؟ چه کسی آن را راه بری می کند ؟ چه کسی این فرامین را رقم می زند و ما را در این شرایط قرار می دهد. باید در حالیکه این ظهور انجام می گیرد ؛ مصادیقش را در کنارش مشاهده کنیم و بفهمیم خداوند تبارک و تعالی برای ما شرایطی قرار داده که در این بهانه ها قرار بگیریم . باید از این بهانه ها خوب استفاده کنیم و مطمینا ؛ وقتی چنین ظهوری اتفاق افتاد و آدم در شرایطش قرار گرفت ؛ آن را درک خواهد کرد و می فهمد دست دیگری در کار است . هرکس را به اندازه ای که لازم است ، می بیند و اجازه می دهد که در ظهورش واقع شود . باید این را درک کنیم و متوجه شویم که چنین شرایطی هست . نگاه می کنیم در صحنه ی کربلا ؛ وقتی که در جنگ قرار گرفتند ؛ چطور از جان خودشان گذشتند . آنها چه چیزی دریافت کرده بودند ؛ چه چیزی مشاهده کرده بودند که با آن شور و اشتیاق می جنگیدند. اگر بگوییم که ما می خواهیم در مصادیق اینچنینی واقع شویم ؛ باید فعل الحال خودمان را درک کنیم و مشاهده کنیم . اینها بسیار مهم است و اگر آدم توانست این را مشاهده کند ؛ مطمینا آن حالت ازلی ابدی را به خودش می گیرد . و مصادیق تاریخی و بی نهایتی برای آدم رقم می خورد . مثلا می گوید کاش ما در ساخت مسجدالنبی کنار پیامبر صلی الله علیه واله و سلم بودیم یا در کنار حضرت ابراهیم علیه السلام خانه ی کعبه را می ساختیم یا پیغمبران گذشته هرکدام به شکل های گوناگون؛ آنها برای اجرای فرمان خداوند چنین کارهایی را انجام دادند ؛ ماهم می گوییم خدایا ما که آن زمانها نبودیم چنین کارهایی انجام بدهیم . می گویند : خب آن زمان نبودید حالا در ظهورات بهانه ای این چنینی قرار بگیرید ( مثل ساخت حسینیه ، مسجد ، مهدیه) و در این شرایط ،یک شور و شوق خاصی برای آدم بوجود می آید .دیگر خستگی و تمام شرایط دیگر ؛ تحملش برای آدم آسان می شود. هرکس به اندازه ی خودش بهره مند می شود حتی آنهایی که فقط دعا داشته اند ؛ آنهایی که کارهای بدنی انجام داده اند ؛ آنهایی که کمک مالی کرده اند و هرکس به هر اندازه ای که در این ظهورات قرار گرفته است . این حکایت از همین مصادیق دارد و اگر این را متوجه شود ؛ از ازل تا ابد چنین عملی برای آدم ثبت می شود .و باید بتوانیم چنین شرایطی را مشاهده کنیم . الحمدلله رب العالمین تبیین 🇮🇷@merajosaade786
بسم الله الرحمن الرحیم 💐💐حضرت امیر می فرماید : شما اگر اندیشه ای داشته باشید و بخواهید در کنار ماباشید ؛ پس چنین شرایطی داشته باشید . این فقط فرموده ی حضرت امیر نیست ؛ تمام پیغمبران ، چنین دیدگاهی داشتند. پیغمبر اکرم و ائمه اطهار این دیدگاه را داشتند . هر کدام از ایشان هر کاری که کرده باشند ؛ اگر ما اعلام کنیم که خدایا ما می خواستیم در کنار این بزرگان باشیم ؛ خداوند مصداقهای فعل الحالی را برای آدم رقم می زند . اگر آدم این را درک کرد؛ چه چیزی برایش رقم می خورد ؟ رد شدن از فضائل البته این درجه ؛ باز درجه ی نازلی هست؛ فراتر از این ؛ در این ظهورات دیده می شود مثل شکوفایی و محو مراتبی در آن تجلی می کند. ولی الان چون بحث در مورد ردشدن از فضایل هست ؛ از این زاویه بررسی می کنیم . پس رد شدن از فضایل یعنی همان چیزی که طبق فرمان خداوند برای آدم ظهور پیدا می کند .و به خود آدم ربطی ندارد. یعنی قله را نگاه می کنی از یک زاویه ای بالارفته و دوباره آمده پایین و از قله ی دیگری بالا می رود. بالا می رود و به نقطه ی عطفش که رسید با یک ابزار بسیار عالی که مدنظر خداوند است ؛ راحت پایین می آید. باید چنین دیدگاهی داشته باشیم تا بتوانیم از این خوب استفاده کنیم . حالا انعکاس این در پروژه ی ما چگونه است ؟ مثلا اگر مکانی برای آموزش ساخته باشیم و نیتمان همراهی با حضرت ابراهیم بوده باشد ؛ انعکاس ساخت این مکان در پروژه ما چگونه است ؟ برای برپایی عبادت ؛ انتشار معارف و اجرای فرمان خداوند ظهور پیدا می کند. ودر پروژه مان هم جاهای بسیار عالی ساخته شده است که افراد متشخص در آنجا رفت و آمد می کنند .با هر الله اکبری که گفته می شود و با معارفی که گفته می شود اندیشه ی پیغمبر ظهور می کند. در پروژه ی ما هم گذر پیامبر و آلش رقم خواهد خورد به شکل های گوناگون و ما باید بتوانیم این را مشاهده کنیم . به خداوند تبارک و تعالی اعلام می کنیم : خدایا من چنین گذری را چگونه می توانم مشاهده کنم ؟ چگونه برای من اتفاق می افتد ؟ و این سوال را خداوند تبارک و تعالی به نوع های مختلف به آدم نشان خواهد داد و آدم این را درک خواهد کرد . ممکن است این درک ؛ درحدنازل آن یعنی خواب باشد . حد بالاترش ؛ میل و گرایش آدم به سمت معارف از طریق بزرگواران رقم می خورد یعنی رفت و آمد پیامبر و آلش در درون ادم . چنین مصادیقی حتما باید با فقرات فرمول برای آدم ظهور پیدا کند و الان از زاویه ی رد شدن از فضائل بررسی شد. الحمدلله رب العالمین تبیین 🇮🇷@merajosaade786
بسم الله الرحمن الرحیم ازفضایل 💐💐اگر بتوانیم درجه ی رد شدن از فضایل را خوب مشاهده کنیم ؛زمانی که در درجات بالاتر قرار بگیریم ؛؛مشاهدات هم بوجود میاد و آدم باید بتواند دریافت خوبی داشته باشد و اینها در مسیر حرکت آدم خیلی خوب خواهد بود . وقتی آدم در چنین شرایطی قرار گرفت و این اطلاعات را پیدا کرد؛ برای ظهورات بعدی در وجه عالی تری قرار می گیرد . یک نمونه از ظهورات بی نهایتی از فرمانهای الهی اینجا انتشار پیدا میکنه و نمونه های بعدی جاهای دیگر. مثلا کمک هایی که برای مساجد میشود یا کمک هایی که به افراد برای زیارت رفتن می شود بسیار عالی هست . فعالیت های گوناگونی که برای دیدن فرمان های الهی می شود ؛ از نظر رد شدن از فضائل بسیار عالیست .البته برای این درجه ؛ شاید افرادی کارهایی انجام بدهند که درجات بسیار بالاتری داده باشد. وقتی ما بحث رد شدن از فضایل را خوب تجزیه و تحلیل کنیم و در ظهورات شاخص این برایمان خوب جا افتاد ؛ در ظهورات جزیی هم انتشار پیدا می کند . جزیی ترین ظهورات چیست ؟ همین کارهای عادی روزانه ؛ همین خورد و خوراکها . اگر فرمان خداوند را در تمام این جزییات زندگی ببینیم و در مصداقها برایمان پیدا شود ؛ کم کم حجابها از فطرتمان برداشته می شود . و پاکی برایمان رقم می خوردو می توانیم ابزارهای دیگری که خداوند برای رشدمان قرار داده ؛ درک کنیم و به خوبی در آن قرار بگیریم . مثلا اگر در زمان عید نوروز یا سفر ؛ انسان خودش را خوب حفظ کند ؛ اتفاقات خوبی برایش میفتد. کسانی که نماز قضا دارند برای خودشان برنامه بگذارند ؛ روزی یک ساعت دوساعت ؛ بنابر شرایط خودشان ؛ شروع کنند به خواندن نمازهای قضا. کسانی که نماز قضا ندارند ؛ قضای نماز شب بخوانند تا شرایط بسیار خوبی برایشان رقم بخورد. خودمان را در فرمان خداوند قرار دهیم ؛وقتی نمازهای قضا را به جا بیاوریم ؛ نمازمان را دیگر اول وقت میخوانیم و وقتی قضای نماز شب را می خوانیم دیگر سستی در نماز شب نخواهیم داشت و این تمرین بسیار خوبی خواهد بود. و ان شاءالله هرکس در آن قرار گرفت بتواند بهره ی خیلی خوبی ببرد ان شاءالله. الحمدلله رب العالمین تبیین 🇮🇷@merajosaade786
بسم الله الرحمن الرحیم 🌼🌼باصحبت هایی که دررابطه با قوای درونی شد؛آنهارا شناسایی مختصری کردیم ومتوجه شدیم که اینهاموجودهستندوعملکرد هرکدام تاحدودی مشخص شدالبته فقط تاحدودی. حالا باید برایشان،مصداق پیداکنیم یعنی مثال پیداکنیم. آدم می تواند درون خودش رابادیدی نگاه کندوبفهمد که روند حرکتش چگونه است وپیشرفتش چطوراست ونقاط ضعفش رامتوجه بشود.وهمانطوریکه درابتداگفته شد توجه به یک پروژه داشته باشد. اول نگاهمان به پروژه اینطورباشدکه یک زمین بایر وخالی ازهرگونه ساخت وسازرادرنظربگیریم . بعد دراین پروژه ،یک خانواده ساخته شودبعدیک محله ساخته شودبعد یک شهروسپس یک کشور ودرآخرتبدیل به کره ی زمین بشودوبعدهاهم اگردربحث اخلاق بودیم تبدیل به یک عالم می شود. یعنی مادرونمان راچنین چیزی درنظر می گیریم. یعنی می خواهیم ببینیم درمقابل اعمالی که ماانجام می دهیم؛دراین عالم چه اتفاقاتی می افتد. چون آدم عصاره ی این عالم است. اگرعالم راجمع کنند یک آدم می شودواگر آدم راپخش کنندمی شود کل عالم که خداوند تبارک وتعالی خلق کرده است. البته این هم بنابرظرفیت است ،نه اینکه همه بشوند کل عالم ،آن هم بستگی داردبه اینکه این اعمالی که آدم انجام می دهددرچه سمت وسویی باشد وبتواند اوراخوب پیش ببردوبتواند در این زمانی که به اوداده اند ،پروژه راشروع کند وبه اتمام برساند. شاید بعضی هانتوانند این پروژه راشروع کنند مثل شمرویزید و....اینهااصلا نتوانستند وارد این پروژه بشوند،درواقع از این پروژه جز مخروبه ای برایشان باقی نماند. حالا چنین تصوری را برای خودمان داشته باشیم . البته شاید سوال شود که ما چرابرای درون خودمان،یک عالم رامثال میزنیم یاکارهایی که در دنیا انجام می شودرامثال می زنیم وشاید این تناسب نداشته باشد. مابرای اینکه درون خودمان خوب مشخص بشود وعملکردهای آن هاراببینیم یک چنین مثالی می زنیم.ومثال هم حتما نبایدیک چیزحقیقی نباشد. حالا شاید هم این مثال یک حقیقت باشدوبعدهادردرون آدم مشخص شودکه این یک حقیقت بوده است ودردرون آدم دارد این اتفاق می افتد. حالا فرض کنیم که حقیقت نباشد وصورت حقیقی به خودش نگیرد.چون آدم نباید قضاوت پیش از جرم انجام دهد. توجه داشته باشیم که این فقط یک مثال است ودرمثال هم جای مناقشه نیست. فقط می خواهیم تطبیق بدهیم که دردرون ما اتفاق بیفتد.پس بااین مثال در نظر می گیریم که مایک عالم داریم دراین وجودمان واین عالم بایدشکوفاشوددروجودمان . حالا نگاه می کنیم به این کره ی زمین که اینهمه ساخت وسازهاوکارخانجات وفضاهای سبز ودریاهایی که موجوداست؛اینهاباید دردرون آدم شکوفابشود.منتهی یک شکوفایی که مدنظرخداوندتبارک وتعالی است .واین شکوفایی عاری از ظلم وستم وجنایاتی که در اقصی نقاط عالم اتفاق می افتد ،باشد. یعنی می خواهیم به آن عالمی توجه داشته باشیم که ان شاءالله بعد ازظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف؛بوجود می آید.وچنین حکومتی تشکیل می شود.ویک مدینه ی فاضله ی آن چنانی خواهدبودوفقط وفقط معارف خداوند تبارک وتعالی شکوفا خواهدشدوهرکاری هم که انجام می گیردبرای شکوفایی آن معارف است. الحمدلله رب العالمین 🇮🇷@merajosaade786
بسم الله الرحمن الرحیم 🌸🌸هرکاری که در دنیا انجام می دهیم برای روشن تر کردن اسماءالهی است. حالا باید این حالت رادر درون خودمان ایجادکنیم. برای ایجاد کردنش از مثالی که زده شد استفاده می کنیم.وتوجه می کنیم که این اتفاق با جلوتر رفتن بحث،چگونه میفتد. درابتدا گفتیم وقتی وارد این نشئه می شویم ،اول قوه ی شهوت ظهور پیدامی کندبعد قوه ی غضب بعدازآن وهم وسپس عقل ظاهرمی شود. اینهاقوایی هستند که باید مقدمات عالم رافراهم کنندتا بعدا چیزهای دیگری شکوفا شودواین عالم باآن شرایط ویژه اتفاق بیفتد. از ابتدای کودکی که خداوند سن تکلیف راقرار داده،اکثرا دنبال این هستند که قوای مختلف را به رشد ونمو برسانند ،مثلا قوه ی شهوت باخوردنیهاشروع می کندوبعد که به یک سنی رسیدحالتهای دیگرش برای آدم شکوفا می شود. یاقوه ی غضب از ابتدا دریک حالتی هست . وقتی نگاه می کنیم می بینیم اگر یک تطابقی بدهیم با آن پروژه ی مثالی ؛ متوجه این موضوع میشویم که بناهایی ایجاد می شود با استحکام کم که بایک باد شدید ازبین می روند ودوباره ساخته می شوند وشرایط نامتعادل است وگاهی اوقات باآن طوفانها هم ازبین نمیرود ولی استحکام چندانی ندارند وشکل منظمی هم ندارند . می بینیم هرجای پروژه خانه ای ساخته ؛بعضی جاهایش حلبی آباد است بعضی جاها حیاتی جاری نیست ؛یازندگی به سختی صورت میگیرد . درهمین کشور خودمان هم یک زمانهایی چه درگذشته وچه الان ،خانه های گلی هستند یاخانه های قدیمی که نه استحکامی دارند ونه آسایشی در آنها پیدامی شود. چنین حالتی در زمین وجود ماهم ایجاد می شود وآنهم علتش اینست که قوای ما علم کافی برای ساختن پروژه راندارند. حالا اگر توجه به بحث معراج داشته باشیم ،از آن موقعی که مابه حدتکلیف می رسیم فرمانهایی که به هرکس داده می شود؛درابتدا چون تقلیدی هست ،آدم یک توجهی به گذشته ی خودش پیدا می کند،می بیند چیزهایی هستند که خیلی سست بنیادهستند وباید اصلاح شودالبته شاید عمیق به انهانگاه نمی شود وبه این دلیل بعضی چیزهایی که در وجود آدم ساخته می شود جلومی رود وچیزهای دیگری می سازد . حالا وقتی بنابر فرمان پدریامادر یا معلمین حرکت می کنیم با وجودی که این فرمانهاهم تقلیدی هستند ؛انسان از بناهای قبلی رد شده وبنای مستحکم تری می سازد ویک شکل منظم تری به ان می دهد.به خاطر اینکه با دید عالی تری به آن نگاه کرده و البته این بناها نسبت به بناهای قبلی خوب هستند . الحمدلله رب العالمین 🇮🇷@merajosaade786
بسم الله الرحمن الرحیم 🌸🌸قرار است یک عالمی بسازیم که اسماءالهی درآن ظهورپیداکند ویک حالتی بشود که حاکمان خیلی خوبی درآنهامستقر شوند وبرای اینکه چنین آرمانی محقق شودباید شهروکشورهایی بابرنامه ریزی وعلوم خیلی پیشرفته ساخته شود. حالا قوه ی غضب وشهوت ووهم وخیال وحتی خودعقل هم تایک اندازه ای می توانند اینهارو پیش ببرند ؛اگر به عهده ی سه قوه ی قبلی یعنی شهوت وغضب ووهم باشند آن وقت خانه های فرسوده وخانه هایی که نظم ندارند ساخته می شود ووقتی عقل اضافه می شود کمی منظم تر می شود ولی هنوز نمی تواند پروژه را وسعت بیشتری بدهد .تاحدی است که می تواند آدم راپیش ببرد وبعد عقل هم دیگر مستاصل می شود ودیگر نمی تواند آن چیزی که مدنظر است رابسازد . پس بنابراین نیازمند بنیه های دیگری هستیم که بتوانند بناهایی را دراین زمینی که وسعتش به اندازه ی همه ی عالم است،بسازند. باید یک بنیه های دیگری درآدم شکوفاشود که آنهم نیازمند یک برنامه ریزی درست وحسابی است . زمانی که آدم به حدتکلیف می رسد ،آن برنامه ها وعبادتهایی که انجام می شودکم کم آدم را می بردبه سمتی که این پروژه بانظم خاصی شروع بشود. زمانی که پروژه می خواهد پیشرفت کند ،می بینیم مخروبه هایی از قبل وجود دارد وکسانی ساکن آن مخروبه ها هستند که مانع این پیشرفت خواهندشد. دراثر عملکرد شهوت وغضب ووهم افرادی درآنجا ساکن شدند که البته اگر افراد باشند بهتراست ؛چه بسا جانورانی درآنجا رخنه کرده وساکن شدند ومزاحم پیشرفت پروژه می شوند وهمیشه یک درگیریهایی بوجود می آورند وبخاطر عملکردهای قبلی قوا،آسیب می زنند ومانع تحقق پروژه می شوند . از ابتدا که آدم شروع می کند بایدتوجه داشته باشد که اینجا تقابل بین دویاچندعقیده وفرقه است که مخالف آن چیزیست که خداوند خواسته است واین فرقه هاهمیشه درتضادهستند حتی گاهی تضاد به حدیست که بنیه هایی که قراراست شکوفابشودویک آبادانی خوبی دراین زمین بوجود بیاورند راهم خاموش می کند.آن هم به خاطراینست که قدرت این فرقه ی مخالف خیلی بالاست .بنابراین یک چنین تضادی در درون آدم اتفاق میفتد وآدم را از آن مسیری که درآن قرار گرفته جدامی کند. حالا باید بنیه هاشکوفاشوند تا آدم دراین مسیر باقی بماند . شکوفایی بنیه هاچه هستند؟ آدم باید بداند عملکردتک تک قوای درون چیست؟ آدم وقتی عملکردمثبت ومنفی آنهارافهمید ؛آنهارا می آورد در دایره ای که قراراست درآن،قوارا با بنیه های بالایی اداره کند . بنیه های بالایی هم حالاحالاها برای آدم اتفاق نمی افتد یعنی شکوفا نمی شود. پس چطور شکوفا می شود؟ همین کارهای تقلیدی که ما انجام می دهیم کم کم آدم رابه سمتی می بردکه آن بنیه هاشکوفا می شود،آن هم برای بعضی خیلی زمان می برد وبرای بعضی هاکمتر؛وشاید یک زمان 40؛50ساله برای افراد مختلف زمان می برد. حالا اگرآن مراتب پایین تر دروجود آدم غلبه داشته باشند؛هنوز نتوانسته اند آن آبادانی راباسرعت بالاتری پیش ببرندو یکدفعه عمر آدم تمام می شود وپروژه اش هنوز بصورت شهرک خیلی کوچک مخروبه ای ساخته شده همراه باحیوانات گوناگون که درخرابه هاساکن هستند . حالا باچنین تصوری که برای خودمان داریم؛باید ببینیم چگونه می توانیم این مزاحمین راازبین ببریم . الحمدلله رب العالمین 🇮🇷@merajosaade
بسم الله الرحمن الرحیم 🌸🌸همین که آدم وارد این درس اخلاقی می شودشروع می کند به برطرف کردن آن چیزهایی که قبلا برای آدم اتفاق افتاده وهمه ی آنهارابرطرف می کند وبیاید ازیک محله ای شروع کندوآن محله راپاکسازی خیلی خوبی کند. به این صورت که آن اعمالی که قبلا انجام گرفته واین خرابیهابوجود آمده ؛حالا مخالف آنهاراانجام دهدتااینکه اولا وجودش راازآن جانورانی که درآنجاهستندپاک کندوبعد هم خودآن مکانهاراازریشه خراب کند وجایش بناهایی بسازد که مدنظرخداوند است. بعدبرای قوه ی بعدی این کارراکندتااینکه کاملا این آلودگیهابرطرف شود. یعنی آن توبه ی حقیقی برای آدم اتفاق بیفتد. تازه آنموقع می شود نقطه ی صفر؛یعنی آدم یک زمینی را که همه ی بناهایش فرسوده بوده ؛پاکسازی کرده وتازه به نقطه ی صفررسیده ومی خواهدبناهای جدید واصولی درآنجا بسازد. وقتی بناهای اصولی وجدید درآنجاساخته شد ؛افرادی هم که می آیندودرآنجا قرارمی گیرند ؛افرادی هستندکه موجب شکوفایی بنیه های بالامی شوند. یعنی اینهازمینه ای می شوندتا بنیه های بالاتر کم کم به سمت شکوفایی پیش بروند. حالا آدم باید چنین ذهنیتی نسبت به خودش داشته باشدوبه این مثال توجه داشته باشد وبداند کاری که انجام می دهد؛کدام بناراخراب می کندویا کدام بناراایجاد می کندیااینکه کدام حیوان رابه داخل این بناهامی آوردیا کدام حیوان رااز آنجاخارج می کندیا اصلا هیچ حیوان وبنای فرسوده ای موجودنیست وبناهای خوبی برای ایجاد پروژه بناشده است.وآدم بتواند زودترپیش برودودرهر مرحله ای هم توجه داشته باشد نه اینکه اگریکبار بناهایی راکه ایجادشده بود خراب کند وفکرکند تاآخرعمر بیمه شده است. باید بداند که درهرمرحله ای آدم می تواندداخل یک شهری که خوب ساخته شده،مزاحمینی بوجود بیاوردودرآنجامستقرکند وآسیب هایی بزند.منتهی آسیب هایی که مشخص نیست از کجاواردشده است. بعنوان مثال ؛منافقینی که می آیند وخودشان رامثل افراد خوب جلوه می دهند ولی از پشت سر کارهای خطرناکی انجام می دهند. باید یک کلیتی از درونمان تصورکنیم وبدانیم کل عالم باید ساخته شود. کل این عالم باید بصورت مستمر وبدون وقفه ساخته شود تاآن چیزی که مدنظرخداوندهست برای ماتحقق پیداکند. می بینیم کسانی که در مسیر سیرهستنداز لحظاتشان به نحواحسن استفاده می کنند. چون می دانند هرلحظه ای که میگذرددیگراین پروژه به اتمام نمی رسد.بنابراین باید ازتمام لحظات استفاده کنند تااینکه این پروژه هرچه سریعتر ساخته شود وبه اتمام برسدووقتی آن تمام شد؛اسماءظهور پیدامی کنندو اسماءدرجایی ظهور پیدامی کنندکه درواقع آرامش وایمنی خاصی بوجود آمده باشد. اسماءدرهرجایی ظهور نمی کنند؛وقتی آن اتفاق افتاد وآن اسماءظهور پیداکردند آن عبد اللهی برای آدم اتفاق میفتد وآدم متوجه می شودکه این کارهاراچه کسی براساس شرایط انجام داده است. حالا یک تصویر کلی ازدرون خودمان باید داشته باشیم واز ابتدای صبح که بیدارمی شویم باقوایمان شرط کنیم که امروز قراراست دراین پروژه شهرک های خوبی ساخته شود وآنچه که مدنظرخداوند تبارک وتعالی است ؛حاصل شود. نه اینکه آدم مخروبه هایی بسازد که جایگاه شیاطین ومنافقین و...در درونش باشد. این یک تصویر کلی است که باید به آن توجه کردوبعدها اگر توفیقی بود وآدم متوجه بود وبه یک حدی رسید می فهمد که چه اتفاقاتی می افتد و می تواند بفهمد که چطور یک عالم ،در درون خودش دارد.وباید این عالم رابه نحو احسن بسازد. درواقع معراج که می خوانیم،داریم چنین کاری انجام می دهیم . می فهمیم که کار قواچیست وپروژه چطور باآنهاساخته می شود. الحمدلله رب العالمین 🇮🇷@merajosaade
بسم الله الرحمن الرحیم 🌸🌸دانستیم رذایل قوه ی عاقله باید برطرف شود ودر همان زمان هم دنبال یادگیری علم باشد . حالا چه موقع میفهمد که آن علم در این مسیری که حرکت می کند برایش حاصل شده است؟ باید نگاه به پروژه اش کند وببیند با قوای درونیش چه چیزهایی ساخته شده است. در ابتدا تصور این سخت است که ببیند در پروژه چه چیزی موجودهست وچه چیزی موجود نیست ولی برای پیشبرد پروژه نیازمند اینست که قوه ی عقل به شکوفایی لازم برسد تا قابلیت گرفتن فرمانها از مراتب بالاتر را داشته باشد . حتی در همین عالم هم اگر کسی شرایط وارد شدن به جایی را نداشته باشد اجازه ی ورود به او نمی دهند .باید برود شرایط لازمه را کسب کند تا در یک زمانی اجازه ی ورود بدهند تا بتواند از آن جا استفاده کند . برای ما هم همینطور است تا قوه ی عقل به جایی نرسد و آن قابلیت برایش نباشد مطمینا از آن مراتب بالاتر از عقل چیزی برایشان افاضه نخواهد شد. پس بنابراین قوه ی عاقله باید رذایلش رابرطرف کند و علوم مختلف را کسب کند و ابتدا هم علوم ظاهریست و بعد علوم معنوی . این مهم که می گوییم شرایط برایش کسب بشود برای اینست که شاید یک وقتی آدم در علوم ظاهری ومعنوی هم وارد بشود ولی چون شرایط خاص برایش اتفاق نیفتاده ،استفاده نکند . آن شرایط مقدماتی جای خودش وشرایط خاص هم جای خودش . حالا در کتاب معراج السعاده درباره ی شرایط ،چند بند عنوان شده که باید به آن توجه شود. خلاصه ی کتاب آداب وشروط تعلیم وتعلم ۱-آداب تعلم:طالب باید احتراز کند از پیروی شهوات نفسانیه وجسمانیه و از آمیزش با اهل دنیا ومصاحبت ارباب هوی وهوس شرح:توجه کنیم برای اینکه عقلمان شکوفا شود باید توجهمان را از مراتب پایین برداریم . یعنی وقتی آدم وارد این می شود که می خواهد شکوفایی عقلی داشته باشد ودر یک علمی حرکت کند وآن علم در وجودش جاری شود .باید از آن چیزی که در قوای غضب وشهوت هست جدا شود . حالا جداشدن از آنها هم باز شرایط خودش را دارد . باید ببیند هدف از علمی که می خواهد کسب کند چیست ؟ اگر بداند هدف از این علم چیست آن موقع مسیر برایش مشخص می شود ووقتی بخواهد در آن حرکت کند بعضی چیزهای اضافه ای که در درونش هست مثل قوای شهوت وغضب و وهم ،دور آنها را خط می کشد و کنار می گذارد و اگر یک وقتی هم می خواهند اذیتش کنند دنبال علمی می گردد که آنها را تحت کنترل دربیاورد یعنی برای آن علم هم دنبال علمی باشد که بتواند آنها را تحت کنترل در بیاورد وبه سکوت برساند تا مقدمات حاصل شود وشکوفایی اتفاق بیفتد. الحمدلله رب العالمین 🇮🇷@merajosaade
بسم الله الرحمن الرحیم شرح معراج السعاده خلاصه ی کتاب 🌸🌸۲-باعث تعلم:محض تقرب به خدا ورسیدن به سعادت بی منتها و ترقی از مرتبه ی بهیمیت و داخل شدن درعالم انسانیت باشد و مقصود او جدال یا رسیدن به منصب و مال و یا مفاخرت و تفوق بر امثال و اقران نباشد. شرح:در بند دوم می گوید :آن کسی که دنبال علم می رود باید هدفش ،هدف بالایی باشد،هدفش این باشد که آن تقرب برایش بوجود بیاید ،این تقرب که آورده یعنی همان مقدمات شکوفایی مراتب بالا برای آدم اتفاق بیفتد ،یعنی این علمی را که می خواهد کسب کند ،علمی باشد که بتواند آدم را از این حالتی که دارد به عالم نگاه می کند ،بالاتر ببرد. وبرای اینکه بخواهد ورای این را ببیند باید یک سری چیزها را رعایت کند. نباید منظورش از کسب علم ،نشان دادن خودش باشد یا منظورش جدال برای به رخ کشیدن علمش باشد یا بخواهد دنبال مال ومنصب باشد.باید از آنها اجتناب کند. شاید بعدها آدم علمی را کسب کند که برایش منبع درآمد شود ولی در ابتدا نیتش برای این نبوده است. اهل معرفت می گویند که هیچ توجهی به آن نداشته باشند ،حتی از آن معرفتی که کسب می کنند برای امرار معاش استفاده نکنند. البته آن هم شرایط خاص خودش را دارد. شاید آدم اگر از یک حدی بگذرد وبه معرفت برسد ،هیچگاه دنبال این نباشد که از کسب علم؛درآمدی حاصل کند . خلاصه ی کتاب ۳-آنچه را که فهمید ودانست به آن عمل کند. شرح:همین بندی که قبلا در مورد آن صحبت شد که زمانی که آدم علمی را کسب می کند باید دنبال آن باشد که ظهور داشته باشد چون اگر ظهور نداشته باشد و آدم را به حالت جربزه دربیاورد یعنی آدم را به سمتی ببرد که بصورت خیالی باشد و عقلش را در آن مسیر بکار گیرد .باید حتما ظهور داشته باشد تاببیند در مقابل ظهورش چقدر مشکلات دارد پس بنابراین بصورت حقیقی باید به این عالم توجه کند.و از بیهوده فکر کردن بازداشته شود. خلاصه ی کتاب ۴-حقوق معلم خود را بشناسد وادب اورا نگه دارد و فروتنی وخشوع را نسبت به او به جا بیاورد. شرح:کسی که درس را از او یاد می گیرد ،باید آدم اورا موردنظر قرار دهد و حتما حق او را بر گردن خود احساس کند و به هر نوعی که هست حق اورا ادا کند . نه اینکه فقط بصورت مالی باشد یا بصورت ظاهری. بلکه وقتی آدم از کسی یا جایی علمی را کسب کرده ،در دعاها یا حالتهای خاص به معلمش اشاره می کند وبه آن توجه دارد. بخاطر اینکه مقدمات آن عبادات را از آن شخص یا اشخاص کسب کرده است. باید به آن بزرگوارانی که به آدم درس داده اند توجه کرد در دعاها وعبادات و این هم برای خود آدم خوب است و هم باعث گشایشی هم برای آن افراد وهم خود انسان می شود. وخیلی از رذایل بواسطه ی همین توجه به حق معلم،خودبخود کنار می رود و باید این موضوع را مورد توجه قرار داد. الحمدلله رب العالمین 🇮🇷@merajosaade786
بسم الله الرحمن الرحیم خلاصه ی کتاب 🌸🌸۵-نفس خودرا از اخلاق رذیله واوصاف ذمیمه پاک کند . این بند خودش بحث زیادی را باتوجه رذایلی که در قوه ی وهم وغضب وشهوت است،می طلبد.تا آدم بتواند از آنها جدا شود . وقتی عقل می خواهد شکوفا شود اگر سکوت برای آن سه قوه حاصل نشده باشد ،شکوفایی محقق نخواهدشد. پس به این بند از این منظر توجه داشته باشیم. آداب تعلیم:حالا آن کسی که علمی را به کسی یا افرادی که با او هستند میخواهد ارائه کند ،باید خودش این آداب را حفظ کند.و توجه داشته باشد که یک چنین چیزهایی باید رعایت شود تا اینکه اینها به نحو احسن انتقال پیدا کند. خلاصه ی کتاب ۱-معلم در تعلیم قصد تقرب به خدا داشته باشد وغرض او از درس گفتن جاه و ریاضت وبزرگی و شهرت و مقصودش جمع آوری و خودنمایی نباشد و رسیدن به مال و منال هم نباشد. شرح:برخی از معلمین که در مدارس حقوقی را دریافت می کنند بنابر شرایط زمانه است. ولی کلیت این است که درمسیر معرفت ؛گرفتن پول معنی ندارد که آدم باید حتما از اینها دوری کند .شاید تمام فکر و ذهنش هم این باشد که دارد معارف را انتقال می دهد.ولی شاید یک زمانی اشکالاتی بوجود بیاید. این خصوصیاتی که گفته شد مثل خودنمایی و جمع آوری وشهرت ؛رذایلیست که در درون هرکسی موجود است.و باید حتما برطرف شود. آدم باید تزکیه ی خوبی انجام دهد تا توجهش به آنها نباشد و اینهم فقط از طریق توحید امکان پذیر است که خالص ترین وناب ترین آنهاست. تا زمانی که آدم در توحید واقع نشده ،این رذایل به انواع گوناگون خودنمایی می کنند . آدم اگر یک توجهی به درون خودش داشته باشد ،می بیند که به یکی از آن مراتب برمی گردد که در این مسیر ،مراتب هیچ کاره اند و فقط انتقال دهنده هستند. اینهم زمانی از ادم برطرف می شود که آن توحید برای آدم بیاید تا موقعی که توحید نیامده ، آدم از کدورت در می اید وزلال می شود.اما ناب ناب نمی شود.اما آن در حالت توحید برای ادم برطرف می شود.وخود همین هم یک هشداری را می تواند به آدم بدهد. وقتی آدم می گوید فقط در توحید این برای آدم محقق می شود ،پس بنابراین در این مسیری که دارد حرکت می کند مواظب است که نکند منجر به خودنمایی و ...شود .که این همیشه یک زنگ خطر برای آدم است و ادم باید همیشه توجه این چنینی داشته باشد. الحمدلله رب العالمین 🇮🇷@merajosaade786
بسم الله الرحمن الرحیم خلاصه ی کتاب 🌸🌸۲-بر متعلم مهربان باشد وخیرخواهی اوراملاحظه کند ودر تعلیم به قدر فهم او اکتفا کند و بانرمی و گشاده رویی با او سخن بگوید و درشتی و غلظت با او نکند . شرح:اینها هم حالتهای اخلاقی است که باید رعایت کنند بخاطر اینکه کسی که تحت تعلیم قرار می گیرد ظرفیتش پایین هست .باید به نوع های مختلف با او برخورد شود که او از چیزی که می خواهد دریافت کند زده نشود و آن هم فنی است که استاد باید آن را رعایت کند . خلاصه ی کتاب ۳-چون اورا سزاوار علمی داند از او مضایقه نکند و اگر کسی را قابل مطلبی نداند ،آن مطلب را با او در میان نگذارد. شرح:اگر آدم می بیند که کسی قابلیت قرار گرفتن در مسیر را دارد ؛باید علم را به او ارائه دهد و اگر قابلیت ندارد ،علم را در دسترسش قرار ندهد .چون ممکن است از مسیر به بی راهه برود و این هم خیلی وقتها دیده شده که مطالبی به عده ای گفته شده وآنها تحمل و قابلیت آن را نداشتند و باعث شده که فکر و ذهنشان به جای دیگری کشیده شده واز مسیر اصلی منحرف شوند. خلاصه ی کتاب ۴-چیزی که خلاف واقع باشد به او نگوید و نخواهد امری را که مطابق واقع نیست به او بفهماند . شرح:باید حقایق را بازگو کند و آنچه مطابق واقع نیست را نگوید.و آن چه می خواهد بگوید باید تکیه بر جایی داشته باشد که نقص و ایرادی نداشته باشد. در مسیر معارف ،بالاترین تکیه گاه آدم همان قرآن واهلبیت است . در این مسیر ؛خطاهای آدم نه اینکه بگوییم صفر، ولی نزدیک به صفر می شود. چون چیزهای دیگر می تواند دخالت داشته باشد و آن هم بر می گردد به اشخاصی که از آن استفاده می کنند.شاید اشکال از آنها باشد ولی خود تکیه گاه و منبع ،منبع خالصی هست که آدم باید به آن توجه داشته باشد. حالا علومی که در دنیا هست ،یکی علوم دنیاییست ویکی علوم آخرتی . علوم دنیایی،همانی است که در مدارس خوانده می شود که همین علم مربوط به مادیات است که آدم باید به قدر ضرورت آنها را داشته باشد . بخاطر اینکه آنها پایه است تا علوم دیگر برای آدم مکشوف شود و علوم دیگر علم آخرتیست . علم اخلاق و علم فقه که هر کدام باید به اندازه و نوبه ی خودش محقق شود .وبالاترین آن علم الهی است که آدم باید در آن سیر آن چنانی داشته باشد و همه ی علوم برای رسیدن به آن علم الهی است که در نهایت توحید برای آدم ظاهر شود که برای هر کدام از این علمها توضیحی در کتاب داده شده است. الحمدلله رب العالمین 🇮🇷@merajosaade786