eitaa logo
تبیین
2.6هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
442 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️انتظار امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) 💠فرج مردم جهان در چیست و چرا «انتظار فرج» فضیلت و ارزش بیشتری دارد؟ 🔹در روایات شیعه، عبارت و اصطلاح بسیار لطیف و مناسبى براى انتظار در نظر گرفته شده و آن «انتظار فرج» است. به معناى و پیروزى و گره هاى زندگى از جانب خداوند است. مقصود از ، انتظار دگرگونى مثبت و گسترده در زندگى بشر و زدوده شدن ناکامی ها و از چهره غم‌زده جامعه انسانى است و پیروزى حکومت عدالت گستر و معنویت گراى بر دولت هاى شرک و کفر و ستم است. در روایات، توصیه هاى فراوانى در مورد و ارزش، و فضیلتهاى بیشمار آن شده است. 🔹(ص) آن را برترین اعمال و عبادات میداند. «انتظار (و گشایش) از جانب خداى بلندمرتبه، برترین عمل امت من است». [بحار ج۵۲ ص۱۲۸] و نیز میفرماید: «بافضیلت ترین عبادات انتظار است». معجم [احادیث الامام المهدى ج۱ ص۲۶۸] (ع) نیز آن را محبوبترین اعمال در نزد خداوند و را، همانند راه حقّ میداند: «منتظر باشید و از رحمت خدا مأیوس نشوید که محبوبترین اعمال نزد خداوند انتظار فرج است. کسى که پذیراى امر ما باشد، فردا(ها) در «حظیرة القدس» با ما است و کسى که منتظر باشد، مانند کسى است که در راه خدا، به خون خود آغشته گشته است». [بحار ج۵۳ ص۱۲۳] 🔹(ع) آن را با فضیلت‌ترین و راهگشاترین امور میداند: «برترین عمل شیعیان ما است. هرکس این امر را بداند و آن را بشناسد، با همین در کارش و فرج میشود». [بحار ج۵۲ ص۱۱۰] (ع) به روشنى معناى را -که همان انتظار ظهور است- توضیح میدهد. على بن مهزیار میگوید: نامه اى به (ع) نوشتم و از ایشان درباره پرسیدم؛ حضرت فرمود: «هرگاه شما از بین ظالمان و مخفى شد، چشم به راه باشید». [کمال الدین ج۲ص۳۸۰ ح۲] 🔹(ع) نیز حالات شیعیان در و انتظار گشایش و فرج را چنین بازگو میفرماید: «نزدیکترین جایى که خداى متعال به بندگانش هست و نیز بیشترین زمانى که از ایشان راضى است، وقتى است که را از دست بدهند، و او بر ایشان ظاهر نشود و جایش را ندانند؛ در عین حال دارند که آن باقى است و باطل نشده است. پس در آنهنگام، هرصبح و شام، منتظر باشید...»‌. [همان ص۳۳۷ح۱۰] برآیند این روایات آن است که - به خصوص شیعیان - باید و قیام (عج) باشند که از سراپرده بیرون آید. 🔹انتظار فرج، در واقع نوعى و استقبال از نیکیها است. آمادگى براى تلاش و حرکتى مداوم و کوششى خستگى ناپذیر همراه با ، پاک زیستن، حقّ خواهى و دور ماندن از زشتیها و آلودگی ها... به همین جهت وقتى ابوبصیر از (ع) پرسید که: کى خواهد بود؟ حضرت فرمود: «آنکس که قیام امام را بشناسد، براى او به جهت انتظارش، فرج شده است». [کافى ج۱ ص۳۷۱] بر این اساس ، فراتر از انتظار معمولى است؛ یعنى انتظارى همراه با آگاهى، ، درایت، ، آمادگى، حق گرایى، و... 🔹به عبارت روشنتر، ، شناخت حق و شناختن رهبر و امام حقّ و انتظار یارى رساندن به او است. چنین شخصى در غیبت ، چنان رفتار میکند که گویا در زمان ظهور و حضور او زندگى میکند. به همین جهت تمامى دشواریها و کاستیها را پشت سر نهاده و از خطر انقراض و زوال به دور مانده است. این نوع است که داراى فضیلت و ارزش بیشمارى است. امام سجّاد(ع) میفرماید: «انتظار فرج، خود از بزرگترین گشایشها است». [بحار ج۵۲ ص۱۲۲ ح۴] امام کاظم (ع) نیز میفرماید: «انتظار ، نشانه فرج و گشایش است». [الغیبة طوسى ص۴۵۹] 🔹به صراحت میتوان گفت: از مهمترین رازهاى نهفته بقاى تشیّع همین روح انتظارى است که کالبد شیعه را آکنده ساخته و پیوسته او رابه تلاش، کوشش، جنبش و جوشش وا میدارد. ظرفیت و توانایى فراوانى براى تحقّق جامعه آرمانى اسلام ایجادمیکند و رفتارها و برنامه ها را بدان سمت سوق میدهد. این والاترین عبادت و بهترین عمل است، چنانکه امام على(ع) میفرماید: «بهترین عبادت مؤمن، کشیدن خداوند است». [بحار ج۵۲ ص۱۴۶] 🔹بطور خلاصه مؤلّفه‌هاى زیر را میتوان از برداشت کرد: ۱) تلاش و کوشش براى پیشرفت و ترقّى؛ ۲) اصلاح طلبى و امید به زندگى بهتر (گشایش در امور)؛ ۳) نفى وضع موجود جهان (ظلم و بى عدالتى، فساد و تباهى)؛ ۴) طرد و عدم پذیرش حکومتهاى سیاسى نامشروع؛ ۵) قیام و انقلاب و نهضت مداوم و فعّال؛ ۶) ضرورت تشکیل حکومتهاى دینى و مشروع؛ ۷) عدم انقیاد وسازش در برابر جبّاران و مفسدان و... منبع:وبسایت پرسمان @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در تبیین پیامدهای «ظلم» به دیگران چه می فرمايند؟ 🔹 (عليه السلام) در حکمت ۱۸۶ هشدار شديدى به و مى دهد و مى فرمايد: «لِلظَّالِمِ الْبَادِی غَداً بِكَفِّهِ عَضَّةٌ». (آن كه ابتداى به مى كند [فرداى قيامت] دست خود را از پشيمانى [به دندان] مى گزد). حضرت اين سخن را از «آيه ۲۷ سوره فرقان» برگرفته است، آنجا كه مى فرمايد: «وَ يَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَىٰ يَدَيْهِ يَقُولُ يَا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلًا». (و [همان] روزى كه دست خود را [از شدت حسرت] به دندان مى گزد و مى گويد: اى كاش با رسول [خدا] راهى برگزيده بودم). 🔹نكته شايان توجه اين است كه حضرت در اينجا را مقدم به «بادى» كرده، يعنى آن كسى كه ابتداى به مى كند، از اين نظر كه شخص دوم اگر «مقابله‌ به‌ مثل» كند ظلم نيست، بلكه احقاق حق است، و اگر بيش از مقداری که به او ظلم شده مقابله به مثل كند باز قبح و زشتى ظلم او به اندازه كسى كه «ابتدا به كرده» نيست و تعبير به «عَضَّة» (به دندان گزيدن) كنايه از شدت ناراحتى است؛ زيرا انسان هنگامى كه به ناراحتى هاى شديد گرفتار مى شود، ناراحتی‌ هايى كه از خود او سر زده و خودش باعث و بانى آن بوده، مى خواهد از خود انتقام بگيرد و براى اين كار به آزار خويشتن مى پردازد؛ 🔹گاه بر سر و صورت خود مى كوبد و گاه دست خود را كه با آن كار خلافى انجام داده مى گزد، و همه اينها نشانه «ناراحتى شديد از كار خويشتن و نوعى مجازات و انتقام از خود» است. حديثى از (علیه السلام) نقل شده است که: حضرت در مورد دو نفر كه به هم مى دادند فرمود: «الْبَادِی مِنْهُمَا أَظْلَمُ وَ وِزْرُهُ وَ وِزْرُ صاحِبِهِ عَلَيْهِ مَا لَمْ يَتَعَدَّ الْمَظْلُومُ». [۱] (آن كس كه ابتدا كرده است و او و گناه نفر ديگر بر اوست مادامى كه از حدّ تعدّى نكند). جمله اخير «ما لَمْ يَتَعَدَّ الْمَظْلُومُ» ممكن است اشاره به آن قسم از سبّ باشد كه در انجام آن مجاز است؛ 🔹مثل اين كه كسى به ديگرى بگويد: «لعنة الله عليك» و او در جوابش بگويد: «عليك لعنة الله»؛ ولى در همان كتاب «اصول كافى» و در جای ديگر به جاى «ما لَمْ يَتَعَدَّ»، عبارت «ما لَمْ يَعْتَذِرَ» آمده است [۲]، اشاره به اين كه اگر شخص دشنام دهنده عذرخواهى كند و از كار خود توبه كرده و جبران نمايد گناه او برداشته مى شود. اين نسخه صحيح تر به نظر مى رسد؛ زيرا درباره نفر دوم تعبير به «وِزْر» شده كه نشان مى دهد او هم گناهكار است؛ خواه تعدى كند يا تعدى نكند، ولى هرگاه مسئله عذرخواهى پيش آيد مشكل حل مى شود. [۳] 🔹درباره و عاقبتِ كار او احاديث ديگرى نيز از ائمه‌ معصومین (عليهم السلام) نقل شده است. رسول اكرم (صلی الله علیه و آله) در این رابطه می فرماید:  «الظُّلْمُ نَدامَةٌ». [۴] (، پشيمانى است). با اين كه مى دانيم سبب پشيمانى است، ولى به قدرى اين رابطه شديد است كه حضرت فرموده ستمگرى عين پشيمانى است. در حكمت ۳۴۱ آمده كه امام على (عليه السلام) فرموده است:  «يَوْمُ الْعَدْلِ عَلَى الظّالِمِ أشَدُّ مِنْ يَوْمِ الْجَوْرِ عَلَى الْمَظْلُوم». و شبيه همين تعبير در حكمت ۲۴۱ آمده است: «يَوْمُ الْمَظْلُومِ عَلَى الظّالِمِ أشَدُّ مِنْ يَوْمِ الظّالِمِ عَلَى الْمَظْلُومِ». 🔹و مفهوم هر دو اين است كه روزى كه از انتقام مى گيرد بسيار شديدتر است از روزى است كه ظالم به ستم مى كند. در مورد در روز از بعضى روايات استفاده مى شود كه به صورت ظلمت و تاريكى مجسم مى شود، همان گونه كه در حديثى از (صلی الله علیه و آله) نقل شده است كه فرمود: «از بپرهيزيد كه در روز قيامت ظلمت و تاريكى است). [۵] 🔹بر اساس روايات، از جمله گناهانى است كه كيفر و عقوبت آن در اين دامان انسان را مى گيرد؛ همان گونه (عليه السلام) در حدیثی می فرماید: «هيچ كس به ديگرى نمى كند، مگر اين كه خداوند انتقام او را در جان يا مال او خواهد گرفت). [۶] اين سخن را با حديثى از (صلی الله علیه و آله) پايان مى دهيم كه فرمود: «چيزى كه ثواب آن بسيار زود به انسان مى رسد است، و چيزى كه مجازات آن زود دامن انسان را مى گيرد و ستم است». [۷] 📕پيام امام امير المؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۱۳، ص ۴۶۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام سجاد (علیه السلام) و تحقق جامعه آرمانی خیررسان 🔹، موجب تکامل روحی انسان در دو بعد فردی و اجتماعی می‌شود، به همین جهت است که کلام گهربار علیهم‌ السلام ضرورتاً باید در پیشانی همه کارهای قرار گرفته، و همت و رغبت همگان در تحقق بخشیدن به کلام آن بزرگواران باشد. برای ساخته شدن ، راهی نیست جز آن که همه افراد آن جامعه، به سهم و اندازه و توان خود در شکل‌دهی ارزشهای واقعی جامعه نقش داشته باشند. در این باره، سخن بسیار راهگشای (علیه السلام) میتواند محور اساسی نیل به چنین جامعه آرمانی باشد.  🔹 (عليه السلام) در این باره با زبان دعا و درخواست از خدای متعال، عرض می‌دارد: «به دست من برای مردم و جاری کن و آن را با منّت‌گذاری من تباه مکن، و مرا اخلاق والا عطا فرما و از فخرفروشی نگاه‌دار». [۱] در دین رساندن به دیگران، یکی از دغدغه‌های اساسی مؤمنان شمرده شده است؛ تا جایی که (صلی الله علیه و آله) میفرماید: «هرکس صبح کند و به همت نورزد، مسلمان نیست». [۲]  🔹 به جامعه اسلامی، ابعاد و مصادیق گوناگون و مصادیقی متناسب با شرایط زمان و مکان دارد. برای گسترش افراد جامعه نسبت به یکدیگر مراحلی قابل تصور است؛ چنانکه در دعای مذکور (علیه السلام) نیز دیده میشود. شوق و آن حضرت، اولین عامل سوق‌دهنده ایشان به سوی به مردم است و به همین خاطر است که از خدای متعال درخواست میکند او را واسطه خیررسانی به مردم قرار دهد. با اینکه به نظر میرسد این مرحله، چندان اهمیتی نداشته باشد، اما در واقع مهم‌ترین مرحله برای به مردم همین مرحله است.  🔹در توضیح آن باید گفت؛ کسی میتواند خواهان واقعی رسیدن به دیگران باشد که قبل از آن، روح خود را از رذایل اخلاقی بزرگی همچون تنگ نظری، حسد، تکبر و... آسوده کرده باشد. در غیر اینصورت، همچنان که در عبارت بعدی دعای (علیه السلام) آمده است، شخص در هنگام کمک به دیگران، ارزش و فایده کار خود را با بر دیگران از بین می‌برد و کار خود را ضایع میکند؛ به عبارت دیگر کسی میتواند میل و رغبت وافر نسبت به به دیگران داشته باشد که راه خود را از هر مانع اخلاقی هموار ساخته باشد. 💠ریشه‌های منت‌گذاری 🔹با اینکه گاهی، اخلاق اطرافیان موجب میشود تا انسان نیز همانند آنها به در کارهای خیر عادت کرده باشد، اما منت نهادن در هنگام انجام خوبیها، ریشه‌هایی عمیقتر از این دارد. به خدا و یا غفلت از آخرت از جمله اصلی‌ترین دلایلی است که موجب میشود انسان به جای امید داشتن به اجر اخروی، درصدد یادآوری کار نیک خود برآید. ، منت گذاری را از نظر تأثیر، همانند ریاکاری دانسته و میفرماید: «اى کسانى که ایمان آورده‌‏اید، صدقه‌‏هاى خود را با و آزار، باطل نکنید، مانند کسى که مالش را براى خودنمایى به مردم، انفاق میکند و به خدا و روز بازپسین ایمان ندارد». [۳] 💠ضعف شخصیت درونی 🔹تفاوت اساسی و درونی با دیگر افراد این است که آنها بر خلاف دیگران، ظرف دل خود را با ارزش‌تر از آن میدانند که بخواهند آن را با دلبستگی‌ های کم ارزشی مثل و یا با اخلاقهای پستی همچون تکبر و حسد پر کنند. کسی که خود را به دیگران گوشزد میکند، شرایطی دارد که کار نیکش، دلش را پر کرده؛ در حالی که افراد بزرگوار، از سویی کارهای نیک خود را به راحتی فراموش میکنند و از سوی دیگر، کار نیک دیگران را یادآوری میکنند؛ چنانکه (علیه السلام) در این باره میفرماید: «هرگاه کسی در حق تو احسان و کار خوبی انجام داد آن را یادآور شو و هرگاه تو کار خوبی در حق کسی انجام دادی آن را فراموش کن». 🔹عدم توانایی در فراموشی کارهای خوبی که انجام داده‌، از سویی و یادآوری آنها به دیگران که موجب از دست رفتن ارزش آن کار نیک میشود، از سوی دیگر، نشان‌دهنده ضعف و ناتوانی درونی و شخصیتی فرد در فراموش کردن کارهای نیکش است. همچنان که در ادامه دعای (علیه السلام) آمده است، نشانه دیگر ضعف شخصیت افراد آن است که به خاطر کارهایی که انجام داده‌اند یا میتوانند انجام دهند به دیگران میکنند. (عليه السلام) نیز در این باره میفرماید: «، از بى‌مقدارى است». برای داشتن جامعه‌ای بزرگ و آرمانی، باید همه افراد، دلهایی بزرگ، همت هایی برای به یکدیگر بدون منت گذاری داشته باشند. پی نوشت‌ها؛ [۱] صحیفه سجادیه، نیایش بیستم [۲] علل الشرائع، ص۱۳۱ [۳] ترجمه آیه ۲۶۴ سوره بقره حجت‌‌الاسلام محسن رفیعی استاد حوزه علمیه قم منبع: تسنیم @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«معصومين» (علیهم السلام) نسبت به خيانت در اموال عمومی و «بيت‌ المال» چگونه عمل می کردند؟ (بخش اول) 🔸از منظر اسلام، و سرمايه هاى معنوى و مادى، که به جامعه تعلق دارد، داراى‌ اهمیت‌ فراوانی است و فلسفه آن نيز روشن است؛ زيرا اولا اين اموال به همه‌ افراد جامعه تعلق دارد و باید عادلانه تقسیم شود تا هر کس به اندازه سهمش از آن برخوردار شود، و ثانياً با رواج‌ خيانت در اموال عمومى و ، نظام جامعه از هم گسيخته شده، و چنين جامعه اى هرگز روى سعادت را نمى بيند. 🔹براى پى بردن به اهميت اين موضوع كافى است كه داستان «حديده مُحْماة» را به خاطر بياوريم. آنجا كه برادر اميرمؤمنان (عليه السلام)، از آن حضرت تقاضا كرد كمى بر سهميه او از گندم بيت المال بيفزايد، و ضابطه عدالت بين مسلمين را به سبب رابطه برادرى كمى تغيير دهد، (عليه السلام) آهنى را در آتش گذارد، و نزديك دست او برد، که فرياد «عقيل» بلند شد، و (عليه السلام) با عصبانيت فرمود: «اى از آهن تفتيده اى كه انسانى آن را به بازى سرخ كرده [و نزديك دست تو آورده] ناله مى كنى، اما مرا به سوى آتشى مى كشانى كه خداوند جبار با شعله خشم و غضبش آن را برافروخته؟ آيا تو از اين ناراحتى مختصر مى نالى و من از آن آتش سوزان ننالم؟». [۱] 🔹آن حضرت در سخن تكان دهنده دیگری، در هنگام باز گرداندن عطايايی که بى حساب از به اقوام و بستگانش بخشیده بود، فرمودند: «به خدا سوگند اگر آنها را بيهوده از به اين و آن بخشيده شده بيابم، به بيت المال باز مى گردانم، هر چند مهر و كابين زنان شده باشد، و يا كنيزانى را با آن در اختيار گرفته باشند، چرا كه سبب‌ گشايش و پيشرفت‌ جامعه است، و آن كس كه بر او گران آيد تحمل جور، بر او گران تر است». [۲] 🔹در موردی دیگر هنگامى كه به آن حضرت پيشنهاد كردند براى پيشرفت كار حكومت (حداقل در آغاز كار) براى افراد صاحب نفوذ، امتيازى در عطاياى قائل باشد، (عليه السلام) از اين پيشنهاد خشمگين شده و فرمودند: «آيا به من دستور مى دهيد كه براى پيروزى خود، از جور و در حق كسانى كه بر آنها حكومت مى كنم استفاده كنم؟ به خدا سوگند تا زنده ام و شب و روز برقرار است و ستارگان آسمان در پى هم طلوع و غروب مى كنند، هرگز به چنين كارى دست نمى زنم، اگر اين اموال از خودم بود، به طور مساوى در ميان آنها تقسيم مى كردم [و عدالت را رعايت مى نمودم] تا چه رسد به اين كه اين اموال، [و متعلق به است]». [۳] 🔹گاهی اوقات نزديكترين دوستان خود را در خيانت به تهديد مى‌كردند، تا ديگران به حساب خود برسند، و بدانند اين مسأله بسيار جدى است. در همين رابطه در نامه اى كه اميرمؤمنان (عليه السلام) به بعضى از فرمانداران كشور اسلامى كه به خاطر بروز پاره اى از جنگ ها از آشفتگی جامعه اسلامى سوء استفاده كرده، و را به غارت می بردند، مى نويسد: «از خدا بترس و [اموال بيت المال] را به آنها بازگردان كه اگر اين كار را نكنى و خداوند مرا بر تو مسلط سازد، وظيفه ام را در برابر خدا درباره تو انجام خواهم داد، و با اين كه هيچ كس را با آن نزدم، مگر اين كه داخل دوزخ شد به تو خواهم زد، به خدا سوگند اگر حسن و حسين كارى همانند تو انجام دهند، هيچ پشتيبانى و هواخواهى از سوى من نخواهند داشت، و در اراده من تأثير نمى كند، تا آن زمان كه حق را از آنها بستانم». [۴] ... پی‌نوشت‌ها؛ [۱] نهج البلاغة، صبحی صالح، هجرت‏، قم‏، ‏۱۴۱۴ ق، چاپ اول، ص۳۴۷، خطبه۲۲۴ و من كلام له يتبرأ من الظلم. [۲] همان، ص۵۷، خطبه۱۵ و من كلام له فيما رده على المسلمين من قطائع عثمان [۳] همان، ص۱۸۳، خطبه۱۲۶ و من كلام له لما عوتب على التسوية في العطاء [۴] همان، ص۴۱۳، نامه۴۱ و من كتاب له إلى بعض عماله 📕اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسه الامام على بن ابيطالب(ع)، قم‏، ۱۳۷۷ش،‏ چ۱، ج۳، ص۱۹۵ منبع: وبسایت‌ آیت‌ الله‌ العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️امام على (عليه السلام): 🔸«إيّاكُم وَالغُلُوَّ فينا، قولوا، إنّا عَبيدٌ مَربوبونَ، و قولوا في فَضلِنا ما شِئتُم». 🔹«از درباره ما بپرهيزيد، ما را بنده و دست پرورده خداوند بدانيد و آن گاه هر چه خواستيد در ما بگوييد». 📕الخصال، ۶۱۴/۱۰ عن أبي بصير و محمّد بن مسلم عن الإمام الصادق عن آبائه عليهم السلام @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«آیه استضعاف» چگونه بر ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) دلالت دارد؟ 🔹يكی از آياتی كه دلالت بر ظهور (عجل الله تعالی فرجه الشریف) دارد «آيه استضعاف» است. خداوند متعال در اين آيه مى فرمايد: «وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ». [۱] (اراده ما بر اين قرار گرفته كه بر زمين منت بگذاريم و آنها را و [روى زمين] قرار دهيم). 🔹مطابق سياق آيه فوق، مفسران شيعه و اهل سنت شأن نزول آيه را مربوط به قوم بنى اسرائيل مى دانند. [۲] آنان بودند كه روى زمين به استضعاف كشيده شدند و خداوند آنها را بر فرعونيان پيروز گرداند؛ ولى ظاهر آيه دلالت بر و اراده هميشگى خداوند نسبت به تا روز قيامت دارد؛ خداوند اراده كرده است كه به حسب شرايط خاص را بر عالم پيروز گرداند، كه نمونه اى از آن، تحقق مشيت الهى نسبت به پيروزى بنى اسرائيل و زوال حكومت فرعونيان بود. 🔹اما نمونه كاملتر آن، «حكومت‌ پيامبر اسلام» (صلی الله علیه و آله) بعد از ظهور اسلام است و مطابق روايات اسلامى مصداق كاملتر آن، حكومت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در عصر ظهور است كه خداوند حكومت او را - كه همان است - در سرتاسر گيتى گسترش خواهد داد و كره زمين را پر از و خواهد كرد. 🔹اين معنا را مى توان از قرائنى به دست آورد: ۱) اراده خداوند در آيه به صيغه مضارع «نُريدُ» آمده كه دلالت بر استمرار دارد. ۲) اراده حتمى الهى بر عنوان وارد شده و مستضعفينِ بنى اسرائيل خصوصيتی ندارند. ۳) رواياتى كه از طرق شيعه و سنى در ذيل آيه وارد شده دلالت بر عموميت اين سنت الهى دارد. 🔹 (عليه السلام) فرمود: «همانا آيه، مخصوص به است كه در ظهور كرده و جباران و فرعونيان را نابود خواهد كرد، او شرق و غرب زمين را مالك مى شود پس زمين را پر از مى كند همان گونه كه پر از شده باشد». [۲] (عليه السلام) نیز در این باره فرموده اند: «دنيا بعد از آنكه در برابر ما همچون شتر بد خُلق، چموشى و سركشى كرد به سوى ما روى مى آورد و در برابر ما رام مى شود»، آن گاه اين آيه را تلاوت نمود: «وَ نُريدُ أَنْ نَمُنَّ...». [۴] پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره قصص، آیه ۵ [۱] مجمع البيان فى تفسير القرآن، طبرسى، انتشارات ناصر خسرو، چ ۳، ج۷، ص۳۷۵ [۲] البرهان فى تفسير القرآن، بحرانى، بنياد بعثت، چ ۱، ج۴، ص۲۵۴، (سوره قصص، آيات ۵ الى ۶). [۳] شواهد التنزيل لقواعد التفضيل، حسكانى، سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامى، چ تهران، چ ۱، ج۱، ص۵۵۶، (سوره قصص، آيه ۵) 📕موعود شناسی و پاسخ به شبهات، رضواني، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، قم، چ هفتم، ۱۳۹۰ش، ص ۵۴۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«امام علی» (علیه السلام) در خطبه ۲۲۳ «نهج البلاغه»، چه راهکاری برای بیداری از خواب غفلت و رهایی از گناهان ارائه می دهد؟ 🔹 (عليه السلام) در بخشی از خطبه ۲۲۳ مى فرمايد: «يَا أَيُّهَا الاِْنْسَانُ، مَا جَرَّأَكَ عَلَى ذَنْبِكَ، وَ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ، وَ مَا أَنَّسَكَ بِهَلَكَةِ نَفْسِكَ؟». (اى انسان! چه چيز تو را بر جسور ساخته؟ و چه چيز تو را در مقابل پروردگارت مغرور كرده؟ و چه چيز تو را بر هلاكت خويش علاقه مند نموده است؟). اشاره به اينكه غريزه حبّ ذات در انسان نيرومندترين غرائز است؛ انسان به طور طبيعى خود را بيش از هر كس دوست دارد و هرگاه ببينيم كسى خنجر برداشته، بر سينه و بازو و پهلوى خود مى زند وحشت مى كنيم و با خود مى گوييم آيا گرفتار جنون شده است. مگر ممكن است انسان عاقل، علاقمند هلاكت خويش شود؟ 🔹اگر انسان كمترين علاقه اى به هلاكت خويش ندارد، پس چرا و كه مايه اوست را پذيرا مى شود؟! در ادامه سخن مى افزايد: «آيا درد تو درمان ندارد، يا از اين بيدارى ای نيست؟ چرا آن گونه كه به ديگران رحم مى كنى به خودت رحم نمى كنى؟!». سپس با ذكر مثالى اين حقيقت را روشن تر مى سازد و مى فرمايد: «چه بسا كسى را در دل آفتاب سوزان مى بينى، و در برابر حرارت آفتاب بر او سايه مى افكنى، يا بيمارى را مشاهده مى كنى كه درد جانكاهى بدن او را سخت آزرده، و از روى ترحّم بر او مى گريى [پس چرا درباره خود بى تفاوت هستى] چه چيز تو را بر اين بيمارى‌ات شكيبا ساخته، و بر مصائب خود صبور كرده و از گريه‌ بر خويشتن باز داشته است، در حالى كه هيچ چيز براى تو عزيزتر از نيست». 🔹اشاره به اينكه چرا انسان هايى را مى بينيم كه گرفتار تناقض در عمل و دوگانگى در قضاوت هستند، در برابر ناراحتى ديگران و بيمارى بيماران، سخت عكس العمل نشان مى دهند، و گاه سيلاب اشكشان فرو مى ريزد، در حالى كه سخت‌تر و مصائبشان سنگين تر است و هيچگونه عكس العملى در برابر آن نشان نمى دهند. (عليه السلام) مى خواهد اين ، و اين را با اين بيان منطقى و گويا از بيدار كند و به سرنوشت خطرناكى كه در پيش رو دارد متوجّه سازد، شايد كنند و به سوى خدا بازگردند. 🔹در ادامه سخن مى افزايد: «وَ كَيْفَ لا يُوقِظُكَ خَوْفُ بَيَاتِ نِقْمَة، وَ قَدْ تَوَرَّطْتَ بِمَعَاصِيهِ مَدَارِجَ سَطَوَاتِهِ! فَتَدَاوَ مِنْ دَاءِ الْفَتْرَةِ فِی قَلْبِكَ بِعَزِيمَة، وَ مِنْ كَرَى الْغَفْلَةِ فِي نَاظِرِكَ بِيَقَظَة». (چگونه ترس از بلاها و عذاب هاى شبانه تو را بيدار نكرده، در حالى كه بر اثر هر روز، خود را به مرحله بالاترى از خشم خدا مى افكنى! حال كه چنين است بيمارى‌ سستى‌ دل خود را با داروى تصميم و مداوا كن، و اين كه چشمت را فرو گرفته با بيدارى برطرف ساز). می‌دانيم براى نجات و رهايى از خطر دو چيز لازم است: بيدارى و هوشيارى از يكسو و تصميم و عزم راسخ از سوى ديگر؛ 🔹و (عليه السلام) در اين عبارت كوتاه به هر دو اشاره فرموده است، و بى‌خبران را هشدار مى دهد كه از برخيزند و براى نجات خويش از چنگال ، كه آتش خشم و را بر مى افروزد، تا وقت نگذشته است تصميم بگيرند. تعبير به «بَيَاتِ نِقْمَة» (عذاب شبانه) براى اين است كه بلاهايى كه در شب نازل مى شود، قربانى زيادترى مى گيرد؛ زلزله ها، سيلاب ها و طوفان هايى كه در شب رخ مى دهد، هنگامى كه مردم در خوابند و هيچ گونه دفاعى از خود ندارند. 🔹 مى فرمايد: «أَ فَأَمِنَ أَهْلُ الْقُرَىٰ أَنْ يَأْتِيَهُمْ بَأْسُنَا بَيَاتًا وَ هُمْ نَائِمُونَ - أَوَ أَمِنَ أَهْلُ الْقُرَىٰ أَنْ يَأْتِيَهُمْ بَأْسُنَا ضُحًى وَ هُمْ يَلْعَبُونَ». [۱] (آيا اهل شهرها و آبادی‌ها از اين ايمنند كه عذاب ما شبانه به سراغ آنها بيايد، در حالى كه در خواب باشند؟ - آيا اهل شهرها و آبادی‌ها از اين ايمنند كه عذاب ما هنگامه روز به سراغشان بيايد در حالى كه سرگرم بازى هستند؟). سپس در پايان اين فقره می‌فرمايد: «وَ كُنْ للهِ مُطِيعاً، وَ بِذِكْرِهِ آنِساً». ([بنابراين بيدار باش] و مطيع خداوند شو و با ياد او انس گير). پی نوشت: [۱] سوره اعراف، آيات ۹۷ و ۹۸ 📕پيام امام اميرالمومنين (عليه السلام)، مكارم شيرازى، ناصر، ج ۸، ص۳۷۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در خطبه ۱۷۸ «نهج البلاغه» پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) را با چه اوصافی می ستاید؟ 🔹 (علیه السلام) در خطبه ۱۷۸ «نهج البلاغه» بعد از شهادت به يگانگى پروردگار به شهادت بر (صلى الله عليه و آله) مى پردازد و آن حضرت را با شش ويژگى از اوصاف مهمش مى ستايد: «وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ الْمُجْتَبَى مِنْ خَلَائِقِهِ، وَ الْمُعْتَامُ [۱] لِشَرْحِ حَقَائِقِهِ، وَ الْمُخْتَصُّ بِعَقَائِلِ [۲] كَرَامَاتِهِ وَ الْمُصْطَفَى لِكَرَائِمِ رِسَالَاتِهِ، وَ الْمُوَضَّحَةُ بِهِ أَشْرَاطُ الْهُدَى، وَ الْمَجْلُوُّ بِهِ غِرْبِيبُ الْعَمَى [۳]» 🔹[ترجمه فرمایش حضرت:] (گواهى مى دهم كه بنده و او از ميان خلايق است كه براى تشريح حقايق آئين الهى انتخاب گشته و به گرامى داشته شده، و او را براى رساندن رسالات كريمانه الهى برگزيده و به وسيله او آشكار گرديده و تاريكى هاى جهل و ضلالت به وجود او روشنى يافته است). 🔹در اوّلين ويژگى، سخن از آن حضرت به ميان آمده كه سبب انتخاب او به بوده است. و در دوّمين وصف، از آن حضرت براى شرح و اعتقادات صحيح سخن مى گويد. در سوّمين صفت از آن حضرت پرده بر مى دارد و در چهارمين وصف از مأموريت هاى مهمّ او براى سخن به ميان مى آورد. 🔹در پنجمين وصف از هاى آن حضرت از طريق گفتار و رفتار و امضاى عملى او سخن مى گويد، و در ششمين وصف از تلاشى كه آن حضرت براى مبارزه با ـ كه از آن به نابينايى تعبير شده ـ سخن به ميان آورده است. تمام اين اوصاف، اشاره به اين است كه اگر من به او گواهى مى دهم و به پيشوايى اش تن داده ام، بى علت نيست؛ نه يك دليل كه چندين دليل دارد. پی نوشت‌ها [۱] «معتام» از ماده «عَيْم» (بر وزن غَيْب) در اصل به معناى شدت علاقه به شير گرفته شده و «معتام» در اينجا به معناى كسى است كه «علاقه شديد» به انجام دادن مأموريت الهى به او داده شده است. [۲] «عقائل» جمع «عقيله» به معناى برگزيده هر چيزى است و لذا به گوهرهاى گران بها «عقيلة البحر» گفته مى شود. [۳] «غربيب» به معناى چيز سياه پر رنگ است و در اينجا به معناى تاريكى جهل به كار رفته است. 📕پيام امام اميرالمؤمنين(عليه السلام)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۶، ص ۶۲۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️شيوه های کنترل فشارهای جنسی (بخش دوم و پایانی) 💠شيوه های عملی کنترل فشارهای جنسی 1⃣«تقويت ايمان و پرورش معنويت و تقوا». بی شک يکی از دستاوردهای بزرگ ايمان واقعی و عبادات، مهارکردن و تسلط بر و تمايلات غيرمشروع است. [۱] «إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ» [۲]. با شرکت در و توسل به ائمه اطهار علیهم السلام و خواندن و و به وسيله با حضور قلب، با خدا ارتباط معنوی برقرار کنيد. 2⃣«هفته ای يکی دو روز، بگيريد». (صلی الله علیه و آله) در حديثى پس از ترغيب جوانان به ازدواج می‌فرمايد: «هر کس برايش مقدور نبود، بسيار بگيرد؛ زيرا که روزه از نيروى شهوت می‌کاهد». [۳] 3⃣«حفظ و تقويت کرامت و عزت نفس». اگر به گوهر و نفس خود توجه داشته باشد، هيچ گاه دنبال و شهوت نمی‌رود. (عليه السلام) می‌فرمايد: «آن کس که واجد بزرگواری و باشد، تمايلات شهوانيش در نظر او خوار می‌نمايد». [۴] گاندی می‌گويد: «، اگر غربيان را مبتلا به خوردن مشروب و توجه به مسائل جنسی نموده است، به خاطر اين است که غربی به جای در پی نسيان و هدر ساختن خويش است». 4⃣«دوری از نگاه های مسموم و مناظر تحريک آميز». هيچ عضوی در بدن به اندازه از عالم خارج متأثر نمی‌شود، و ارتباط بسيار عجيب و پيچيده ای بين و ، خيالات و حالات روانی انسان وجود دارد؛ [۵] و اين قدرت را به انسان داده است که اگر اراده کند، با فرو انداختن و و توجه نکردن به دختران محيط اطراف، به خود بپردازد. 5⃣«از فکر و ترسيم صحنه های محرک در ذهن و خيال پرهيز کنيد». 6⃣«تقويت اراده». با تلقين به نفس و ، عدم پراکنده کاری، سر و سامان دادن به کارهای نيمه تمام، ، از افراد با اراده، ، خود را تقويت کنيد و هر لحظه به خود بگوييد: من می‌توانم، چون دارم. [۶] 7⃣«اعتماد به نفس داشته باشيد و برای کسب آن، به خدا داشته باشيد». و بردبار باشيد؛ و با نشاط باشيد، داشته باشيد؛ هيچ وقت نترسيد؛ [۷] و بدانيد که قدرت مقابله با گناه و شهوت را در وجود انسان قرار داده است. 8⃣«هيچ وقت بيکار نباشيد و اوقات فراغت خود را به و مطالعه و کارهای فکری بپردازيد». 9⃣«ورزش». هر روز به منظور تقويت جسم و تخليه انرژی خود مقدارى کنيد. 🔟«در خوردن مواد غذايى پرکالری و محرک مثل پياز، فلفل، خرما، تخم مرغ و... به حداقل لازم اکتفا کنيد». 1⃣1⃣ بصری، شنیداری، تخيلی جنسی اطراف مثل فيلم، عکس و.... را حذف کرده و هيچ وقت به موسيقی تحريک کننده گوش ندهيد. بر قوه تخيل خود با مطالعه، ذکر خدا، انصراف توجه و افکار مثبت جايگزين و کارهای هنری و خلاقانه و... مديريت داشته باشيد. 2⃣1⃣«در دقت کافی را به عمل آوريد». 3⃣1⃣اگر مرتکب گناهى شده ايد کنيد، و بدانيد که توبه کننده گان را دوست دارد. برخی افراد چون از اين امر بی اطلاع اند، لحظه به لحظه با سياست «آب که از سرگذشت چه يک نی چه صد نی» در مرداب گناه فرو ميروند. 📚برای مطالعه بيشتر به این کتب مراجعه گردد: کنترل رابطه جنسی، احمد مطهری، دفتر تبليغات اسلامی، ۱۳۶۰. آنچه يک جوان بايد بداند، رضا فرهاديان، قم، دفتر تبليغات اسلامی، ۱۳۷۴. اخلاق جنسی در اسلام و جهان غرب، مرتضی مطهری. دنيای نوجوان، دکتر محمدرضا شرفی، نشر تربيت. پی نوشت‌ها؛ [۱] قاسمی، حميد محمد، اخلاق جنسی در ديدگاه اسلام، تهران، سازمان تبليغات اسلامی، ص۱۹۱. [۲] قرآن کریم، سوره عنکبوت، آیه ۴۵. [۳] مستدرک الوسائل، ج۲، ص۵۳۱. [۴] نهج البلاغه (فيض الاسلام)، ص ۱۲۸۳. [۵] اخلاق جنسی از ديدگاه اسلام، همان، ص ۱۹۶. [۶] ليندن فيلد، گيل، اعتماد به نفس برتر، ترجمه حميد و نگار اصغری پور، تهران، جوانه رشد، ۱۳۸۲، ص ۱۰۲. [۷] همان، ص ۱۶۳ منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«امام علی» (علیه السلام) در نامه ۳۱ نهج البلاغه، درباره «شوخی های بی محتوا» چه هشداری داده است؟ 🔹 (علیه السلام) در بخشی از نامه ۳۱ ، خطاب به فرزندش امام حسن مجتبی (علیه السلام) مى فرمايد: «إِيَّاكَ أَنْ تَذْكُرَ مِنَ الْكَلَامِ مَا يَكُونُ مُضْحِكاً، وَ إِنْ حَكَيْتَ ذَلِكَ عَنْ غَيْرِكَ». (از گفتن سخنان خنده آور [و بى محتوا] بپرهيز، هر چند آن را از ديگرى نقل كنى). زيرا اين گونه سخنان از يكسو هيبت و را برباد مى دهد، و از سويى ديگر غالباً همراه با غيبت يا استهزاء فرد آبرومندى است؛ بنابراين هم مايه نقص انسان در دنيا و هم در آخرت است. خواه اين سخن از خودش باشد يا به نقل از ديگرى. چه تفاوت مى كند كه غيبت يا سُخريه، ابداعِ خود انسان باشد يا حكايت از ديگرى. 🔹البتّه اين سخن به آن معنا نيست كه انسان از شوخى و بپرهيزد و خشك و عَبُوس در مجالس بنشيند؛ زيرا مى دانيم شخص (صلى الله عليه و آله) و (عليهم السلام) و اين گونه شوخى و مزاحِ مشروع را داشته اند؛ حتى توصيه شده در سفرها براى از بين بردن فشار مشكلاتِ سفر، بيشتر كنيد. مرحوم علّامه بحر العلوم در اشعار فقهى خود مى گويد: وَ اَكْثِرِ الْمِزاحَ فِى السَّفَرِ إذا - لَمْ يَسْخَطِ الرَّبَ وَ لَمْ يَجْلِبْ أذىً «در سفرها مزاح بيشتر كن مشروط بر اينكه موجب خشم خدا و آزار شنوندگان نباشد». 🔹اين سخن برگرفته از حديث پيغمبر اكرم (صلى الله عليه و آله) است كه فرمود: «وَ أَمَّا الَّتِي فِي السَّفَرِ فَبَذْلُ الزَّادِ وَ حُسْنُ الْخُلُقِ وَ الْمِزَاحُ فِي غَيْرِ الْمَعَاصِی». [۱] (مروّت در سفر آن است كه انسان از زاد و توشه خود به ديگران ببخشد و داشته باشد و خالى از معصيت كند). كوتاه سخن اينكه اين امور در حد اعتدالش نيكوست، و اگر از حد اعتدال بگذرد، يا موجب وهن شخصيت انسان مى شود و مردم همچون دلقكى به او نگاه مى كنند، و يا اينكه وارد گناهانى مى شود كه خشم خدا را برمى انگيزد. پی نوشت: [۱] الخصال‏، ابن بابويه، محمد بن على‏، محقق، غفارى، على اكبر، انتشارات اسلامى‏، قم، ۱۳۶۲، چاپ اول‏‏، ج ‏۱، ص ۳۲۴ 📕پيام امام اميرالمؤمنين (ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چاپ اول‏، ج ۹، ص ۶۸۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«دشمن شناسی» با قوه تعقل 💠«تفکر»، راهی به سوی شناخت دشمن 🔹خداوند متعال در آیه ۱۱۸ سوره آل عمران می‌فرماید: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا بِطانَةً مِنْ دُونِكُمْ لا يَأْلُونَكُمْ خَبالاً وَدُّوا ما عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضاءُ مِنْ أَفْواهِهِمْ وَ ما تُخْفی صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآياتِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْقِلُون‏». (اى كسانى كه ايمان آورده‌‏ايد! از غير خود، انتخاب نكنيد! آنها از هر گونه و درباره شما، كوتاهى نمی‌كنند. آنها دوست دارند شما در و زحمت باشيد. [نشانه‏ هاى] از دهان [و كلام] شان آشكار شده و آنچه در دلهايشان پنهان می‌دارند، از آن مهمتر است. ما [و راه‌ هاى پيشگيرى از شرّ آنها] را براى شما بيان كرديم اگر كنيد!). 🔹این آیه، به در مورد روابط شان با کشورهای غیر مسلمان هشدار می‌دهد و جامعه اسلامی را به و در رابطه با فرا می‌خواند. واضح است که به سرکردگی ، دشمنی خود را با «انقلاب اسلامی ایران» به شکل‌های مختلف نشان داده است. مثل حادثه طبس و جنگ تحمیلی و... چند سال گذشته هم در قضیه برجام. 🔹همه دنیا دید که جمهوری اسلامی ایران در توافق برجام چقدر از مواضع خود کوتاه آمد؛ ولی روز به روز دشمنی‌ های آمریکا بیشتر شد و اینکه به تعبیر رهبر انقلاب «وزیر امور خارجه وقت آمریکا در نامه خداحافظی خود، به دولت بعدی توصیه می‌کند که «تا می‌توانید به ایران سخت بگیرید و تحریم‌ها را حفظ کنید، زیرا با سخت گیری میتوان از ایران امتیاز گرفت». [۱] کمتر عاقلی بعد از این همه تجربه و دولت‌ های مستکبر با ایران، در دشمنی آنها شک می‌کند. 💠عاقل از تجربه پند گیرد 🔹معمولاً انسان عاقل، از تجربه‌ها پند گرفته و اشتباهات قبلی را جبران می‌کند. (علیه السلام) در حدیثی در مورد ، بیان می‌کند که: «اَلْعَقْلُ حِفْظُ التَّجارِبِ وَ خَيْرُ ما جَرَّبْتَ ما وَعَظَكَ». [۲] (، اندوختن تجربه ها [و عمل به آن] است، و بهترين تجربه، آن است كه پندت داده). تجربه‌ای که ملت ایران از سالیان پیش، از دشمنی گرفته و هم در قضیه برجام تکرار شد، باید فراروی جامعه اسلامی قرار گیرد و به آن بها داده شود؛ زیرا که به حکم و گفتار حدیث (صلی الله علیه و آله) «مؤمن دو بار از یک سوراخ گزیده نمی‌شود». [۳] کسی است که به فرموده امام على (عليه السلام) تلاش او ثمره‌ای را در بر داشته باشد. 🔹روایت امام علی (علیه السلام) این است: «اَلْعاقِلُ مَنْ اَحْسَنَ صَنائِعَهُ وَ وَضَعَ سَعْيَهُ فى مَواضِعِهِ» [۴] ( كسى است كه كارهايش را خوب انجام دهد و تلاشى كه مى كند، به جا باشد). بنابراین براساس تجربه‌ های زیاد از دشمنی آمریکا و دنیای غرب با ملت ایران، و نیز تجربه تلخ برجام، شکی برای دشمن بودن دشمنان قسم خورده‌ی این مرز و بوم وجود ندارد؛ و سخن آخر اینکه بر اساس آموزه‌های ، دشمنان جامعه اسلامی در صدد تخریب روزافزون جامعه اسلامی هستند و باید آحاد جامعه اسلامی در این نکته تأمل و دقت کنند. پی‌نوشت‌ها؛ [۱] بیانات مقام معظم رهبری ۹۵/۱۰/۱۹ [۲] كشف المحجة لثمرة المهجه، ص۲۳۱ [۳] من لا يحضره الفقيه، ج۴، ص۳۷۸ [۴] تصنيف غرر الحكم و درر الكلم‏، ص۵۴ منبع: وبسایت رهروان ولایت @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️از ديدگاه «امام علی» (علیه السلام) «انسان های گمراه» چه اوصافی دارند؟ 🔹 (عليه السلام) در بخشی از خطبه ۱۵۳ «نهج البلاغه»، از سخن مى گويد و چهار وصف از اوصاف آنها را بيان مى دارد، مى فرمايد: «وَ هُوَ فِی مُهْلَةٍ مِنَ اللهِ يَهْوِی [۱] مَعَ الْغَافِلِينَ، وَ يَغْدُو مَعَ الْمُذْنِبِينَ، بِلَا سَبِيلٍ قَاصِدٍ، وَ لَا إِمَامٍ قَائِدٍ». (او [انسان گمراه] در اين چند روزى كه خدا به او مهلت داده [تا با اعمال صالح، سعادت جاويدان را براى خود فراهم سازد] پيوسته با به سوى مى رود و همه روز با به سر مى برد، بى آنكه در طريقى گام نهد كه او را به حقّ برساند، يا برگزيند كه قائد و راهنماى او باشد). 🔹آرى! اسباب بدبختى او در اين چهار امر خلاصه مى شود، با غافلان همراه بودن و سقوط كردن و با گنهكاران همنشين شدن، از راه راست حركت نكردن و پيشوای صالحى برنگزيدن. تعبير به «امام قائد» ممكن است اشاره به امامان معصوم (عليهم السلام) باشد، يا هر پيشواى عالم و با تقوايى كه پيرو معصومين (عليهم السلام) است و در هر حال، نقش را در هدايت و نجات انسان ها مشخص مى كند؛ همان گونه كه نقش «همنشينى با غافلان و گنهكاران» را در بدبختى و سقوط انسان روشن مى سازد. پی نوشت: [۱] «يهوى» از ماده «هوى» (بر وزن تُهى) در اصل به معناى سقوط كردن از بلندى است و «هوى» (بر وزن هوا) به معناى تمايل به چيزى است و معمولا در مورد تمايلات نفسانى به امور باطل به كار مى رود و در جمله بالا به همان معناى اوّل است؛ يعنى شخص دنياپرست همراه غافلان در وادى بدبختى سقوط مى كند. 📕پيام امام اميرالمؤمنين (ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، چ اول‏، ج ۶، ص ۶۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel