eitaa logo
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
1.2هزار دنبال‌کننده
447 عکس
124 ویدیو
26 فایل
حکمت قرآنی در اندیشه فیلسوفان انقلاب اسلامی: امام خمینی علامه طباطبایی شهیدان مطهری، بهشتی، صدر آیات علامه جعفری، مصباح یزدی، جوادی آملی و امام خامنه ای https://eitaa.com/Taha_121 نگاشته‌های سید مهدی موسوی طلبه و مدرس فقه واصول-دکتری فلسفه علوم اجتماعی
مشاهده در ایتا
دانلود
📌عقلانیت انقلاب اسلامی 🔹انقلاب اسلامی ایران بر محور حکمت نظری و عقلانیتی اجتماعی شکل گرفت که ریشه در معارف قرآن و مکتب اهلبیت(ع) و علوم اسلامی اعم از حکمت و عرفان و فقه و اصول دارد. عقلانیتی که در شخصیت جامع و بی‌مانند یگانه‌ی دوران حضرت امام خمینی (رحمة الله علیه) رهبر انقلاب و سایر متفکران اصیل انقلاب اسلامی (همانند فیلسوف انقلاب شهید مطهری، نظریه‌پرداز انقلاب شهید بهشتی، حکیم انقلاب آیت الله العظمی خامنه‌ای و ...) تبلور و در اندیشه‌ها، آثار و کنش‌های ایشان عینیت یافته است و به تاسیس نظام جمهوری اسلامی ایران و تدوین قانون اساسی و ۴۳ سال تجربه‌ی حکمرانی اسلامی منتهی شده است. 🔸این عقلانیت بعد از چهار دهه همچنان مبنای فکری انقلاب است و "بیانیه‌ی گام دوم انقلاب اسلامی" یکی از ظهورات آن است. بازخوانی دوباره‌ی این عقلانیت پس از چهار دهه تجربه‌ی حکمرانی نشان می‌هد که همان عقلانیت موسس و علت ایجاد، علت بقا و پویایی و دوام هم هست و از ظرفیت فوق‌العاده زیادی برای حرکت پر قدرت به سمت آینده باشکوه و ساخت تمدن نوین اسلامی و استحاله‌ی تمدن غرب است. 🔹عقلانیت انقلاب اسلامی در همه دوران عمر خود توانست اندیشه‌ای انحرافی و التقاطی چپ و راست را کنار بزند و با تقویت ایمان و امید در مردم، به حل مسائل جامعه بپردازد و فرایند حرکت از نظر تا عمل و چرخه‌ی رشد و پیشرفت جامعه اسلامی را فراهم کند. https://eitaa.com/hekmat121
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌بلوغ ملت در همراهی با ولایت همه با افکار و ظاهر متفاوت پای ولی جامعه هستند. ای کاش این همبستگی را تضعیف و این اعتماد را تخریب نکنند. https://eitaa.com/hekmat121
بسمه تعالی 📌 طرحواره‌ی اجمالی درس تمهیدی آشنایی با نظام فکری و منظومه معرفتی امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) نام درس:
آشنایی با نظام فکری و منظومه معرفتی امام خمینی
مخاطب: طلاب سطوح عالی تعداد جلسات: حداقل ۶ جلسه مدت زمان جلسات: ۱:۳۰ جلسه اول: ویژگی و مختصات نظام فکری امام خمینی متن پیش مطالعه طلاب: ۲۰ صفحه اول کتاب ولایت فقیه امام جلسه دوم: آشنایی با آثار و نوآوري‌های فلسفی متن پیش مطالعه طلاب: نامه امام به گورباچف جلسه سوم: آشنایی با آثار و نوآوري‌های عرفانی متن پیش مطالعه طلاب: نامه عرفانی امام به حاج احمد آقا جلسه چهارم: آشنایی با آثار و نوآوري‌های اصولی متن پیش مطالعه طلاب: بخش‌هایی از منشور روحانیت و نامه به آيةالله قدیری پیرامون نقش زمان و مکان در اجتهاد جلسه پنجم: آشنایی با آثار و نوآوري‌های فقهی متن پیش مطالعه طلاب: نامه امام خمینی به آیة‌الله خامنه‌ای پیرامون ولایت فقیه جلسه ششم: مکتب اجتماعی و سیاسی امام خمینی متن پیش مطالعه طلاب: پیام حج امام در سال ۱۳۶۷ https://eitaa.com/hekmat121
📌 مکتب زنده، پویا و توانمند امام خمینی حکیم انقلاب آیت الله العظمی خامنه‌ای : مكتب سياسى امام نمى‌تواند از شخصيت پُرجاذبه‌ى امام جدا شود. راز موفقيت امام در مكتبى است كه عرضه كرد و توانست آن را به‌طور مجسم و به‌صورت يك نظام، در مقابل چشم مردم جهان قرار دهد. البته انقلاب عظيم اسلامى ما به‌دست مردم به پيروزى رسيد و ملت ايران عمق توانايى‌ها و ظرفيت فراوان خود را نشان داد؛ اما اين ملت بدون امام و مكتب سياسى او قادر به چنين كار بزرگى نبود. مكتب سياسى امام ميدانى را باز مى‌كند كه گستره‌ى آن حتّى از تشكيل نظام اسلامى هم وسيع‌تر است. مكتب سياسى‌يى كه امام آن را مطرح و براى آن مجاهدت كرد و آن را تجسم و عينيت بخشيد، براى بشريت و براى دنيا دارد و پيشنهاد مى‌كند. چيزهايى در اين مكتب وجود دارد كه بشريت تشنه‌ى آنهاست؛ لذا كهنه نمى‌شود. كسانى كه سعى مى‌كنند امام بزرگوار ما را به عنوان يك شخصيت متعلق به تاريخ و متعلق به گذشته معرفى كنند، در تلاشِ خود موفق نخواهند شد. امام در مكتب سياسى خود است، و تا اين مكتب سياسى زنده است، حضور و وجود امام در ميان امت اسلامى، بلكه در ميان بشريت، منشأ آثار و ماندگار است. بيانات مقام معظم رهبری در مراسم پانزدهمين سالگرد ارتحال امام خمينى(ره) 14/03/1383 https://eitaa.com/hekmat121
📌 از مردم‌سُرایی تا مردم‌شناسی 🔹متاسفانه یکی از آفت‌های جریان سیاسی واجتماعی ما این است که از مردم زیاد سخن می‌گوییم اما کمتر با آنها زندگی می‌کنیم. از عدالت و یا آزادی و یا اقتصاد خیلی حرف می‌زنیم ‌و دیگران را به نقد می‌کشانیم و نفی می‌کنیم اما با مردم کوچه و بازار، با فامیل و همسایه ارتباط کمتری داریم. هر کدام از ما پیله‌ای دور خود کشیده‌ایم و در جمع دوستان خوشیم و همان را مردم می‌پنداریم. عدالت‌خواه به‌گونه‌ای، آزادی‌طلب به گونه‌ی دیگر. آری همه مردم را می‌خواهیم و از مردم می‌خوانیم اما مشکل کار این است که همه‌ی مردم را نمی‌ببینیم. 🔸مردم یعنی همین خواهر و برادر و عمو و عمه و خاله و دایی. مردم یعنی فامیل و همسایه و هم‌ولایتی و هم شهری. هم روستا نشینان مردم هستند و هم شهرنشینان، هم کوخ‌نشینان و هم کاخ نشینان. فقیر و غنی، کارگر و کارفرما. هم مذهبی‌ها و هم سست‌طریقان. همه ما مردم هستیم از دولتی و مجلسی تا پزشک و دانشگاهی، اژ طلبه و معلم تا پلیس و وکیل، از کارتن‌خواب و معتاد تا کارمند و تاجر، از مفسدان اقتصادی و اجتماعی تا عارفان الهی. مردم همین افراد کوچه و بازار، اداره و ورزشگاه، کاسب و خریدار، ... هستند و هستیم. 🔹خلاصه همه‌ی ما مردم هستیم کوچک و بزرگ، پیر و جوان، فقیر و غنی، عالم و جاهل. اما: ✔️همدیگر را چقدر می‌شناسیم؟ چقدر ازدرد و رنج هم مطلع هستیم، درد فقر و بیماری غنا، رنج تنهایی و غصه‌ی افسردگی، بحران معنا و کمبود ارزاق؟ چقدر اعتماد متقابل به یکدیگر داریم؟ چقدر جویای احوال هم هستیم؟ چقدر به هم سر می‌زنیم و پای حرف یک دیگر می‌نشینیم؟ چقدر می‌توانیم با هم گفتگو کنیم و حرف هم را نقادی کنیم؟ چقدر مفاخر شهر و فامیل و ولایت خود را می‌شناسیم و با تاریخ و فرهنگ و هویت خود انس داریم؟ چه میزان به مردم شناسی و فرهنگ شناسی عمیق مخاطبان پرداخته‌ایم و نقاط مثبت و ضعف آنها که در واقع آینه خودمان هست را به تحلیل نشسته‌ایم؟ 🔸 بی تعارف باید گفت: همه‌ی ما متهم هستیم؛ از مردم خیلی حرف می‌زنیم اما کمتر تاریخ و فرهنگ شهر و فامیل و ملت خودم را خوانده‌ایم و ننوشته‌ایم و پیرامون آن پرسش کرده‌ایم. پدران و مادران ما، کنشگران و فعالان دیروز با کوله‌باری از تجربه و اندوخته، تاریخ و فرهنگ، درس و عبرت رفتند دریغ از ثبت و ضبط این سرمایه‌ی بزرگ. از درد و رنج بخشی از مردم مطلعیم اما از غصه و اضطراب دیگران بی‌خبر. 🔹 ای کاش کمی هم به جای برج عاج نشینی در دانشگاه و حوزه، رسانه و رایانه، سخنرانی و تریبون‌داری، دستور و تخریب، سرک‌کشیدن در خصوصی و افشاگری در فضای مجازی، با همه‌ی مردم زندگی کنیم و مردم را آن گونه که هستند بشناسیم و توقعات‌مان را واقعی کنیم و به مردم و وکلای آنها، به مردم و منتخبین آنها، به مردم و دین‌واری آنها به عدالت و انصاف نظر کنیم. 🔸 اینها سفارشات پدر سرد و گرم چشیده‌ی روزگار در اواخر دهه ۷۰ به فرزندی بود که در اوج انقلابی‌گری، آرمان‌خواهی و عدالت‌جویی و پس از پایان دوره‌ی مقدمات حوزه و ورود به مقطع سطح قرار داشت و همواره ستیز و تضاد را تنها راه بیرون رفت از فروبست‌های اجتماعی می‌دانست و با جعل مفهوم ، به تبیین چرایی فروکش کردن جرأت انقلابی مردمان شهر خود می‌اندیشید و بی‌هیچ سابقه‌ای آن را قلمی کرد. پدری که خود همواره در متن حوادث مبارزات انقلابی و دفاعی بر آرمان‌ها تصلب داشت و هیچ‌گاه عقب ننشست. اما او همواره در متن زندگی مردم بود و مراودات گسترده‌ی اجتماعی با همه‌ی طیف‌های اجتماعي و سیاسی، فکری و فرهنگی داشت. صله‌ی رحم با همه‌ی فامیل دور و نزدیک، اصل انکارناپذیر سلوکش بوده و هست. انذار او درباره‌ی بیگانگی نسل ما با مردم کوچه و بازار، فرهنگ و هویت موجب شد که آن طلبه‌ی جوان دهه ۸۰ را در هم‌نشینی با مردم سپری کند و‌ صدها گفتگو و مصاحبه درباره‌ی تاربخ و فرهنگ، خاطره وداستان، خوشی‌ها و ناخوشی‌های مردمان ولایت پدری انجام دهد و به گنجینه‌ای بزرگ از و دانش اجتماعی متصل شود. 🔹 نظریه‌های فیلسوفانه و تئوری‌های جامعه‌شناسانه وروانشناسانه تنها آنگاه مفید فایده به حال هم دانش‌پژوه و هم جامعه ومردم است که برعقبه‌ی عمیق از ارتباطات مردمی و مراودات گسترده‌ی اجتماعی استوار باشد و صرفا ابزاری برای سامان دادن نظری به یافته‌های واقعی و تجربه‌های زیسته در جهت کنشکری عاقلانه و حکیمانه باشد. بدون این این شرط لازم و ضروری، نه می‌توان از سخن گفت و نه می‌توان از درد مردم مطلع شد. بیشتر نوعی است تا مردم‌دانی واجتماع‌پژوهی. بیشتر در جهت نوعی آرزوی عدالت و آزادی است تا عدالت‌خواهی و آزادی‌جویی. 🔸حقیقتا ورود به جهان معنایی مردمان که از تکثر وتنوع جالب وجذابی برخوردار است یک صیرورت و دگرگونی ذهنی و دریچه‌ای به حقیقت عقلانیت و دانش‌پژوهی است. ✅ https://eitaa.com/hekmat121
پیشرفت در گرو توجه عمیق به سنت و تراث علمی و فرهنگی خود و فهم همدلانه‌ی آن است تا نحوه‌ی هستی خود و افق‌های انکشاف حقیقت بیشتر شناخته شود. با نفی گذشته و ادعای تأسیس نه تنها جامعه پیشرفته نمی‌شود بلکه امکان‌های شدن آدمی - که در ادامه‌ی نحوه بودن آدمی معنا و ظهور می‌یابد - به محاق می‌رود. در این صورت، پیشرفت جز تقلید از دیگر نخواهد بود هرچند در قالب و صورت ستیز و تضاد با دیگری و ادعای تأسیس و هضم آن باشد. https://eitaa.com/hekmat121
📌 از فهم همدلانه تا شناخت تشکیکی چند لایه بخش اول: 🔹 بر بنیان حکمت و فقاهت اسلامی، انسان همواره در پی واقعیت است تا آنچه حق و صحیح است را بیابد و بدان وسیله به زندگی و کنش خود معنا و سامان بدهد. از این فرایند مواجهه با واقعیت با عناوینی همچون ادراک، فهم، معرفت، علم یاد می‌شود. 🔸 در حکمت متعالیه و فقاهت عمیق اسلامی، اساس معرفت و علم، است یعنی ادراک و فهم برآمده از بصیرت و دقت نظر که از سطوح ظاهری عبور کند و به لایه‌های عمیق واقعیت وارد شود. لذا به صرف معرفت سطحی و رویین اکتفا نمی‌شود و از شیوه‌ها و مناهج معرفتی برای ارتباط با واقعیت و ورود به لایه‌های عمیق بهره گرفته می‌شود. اما نکته مهم این است که قوام ادراک و معرفت آدمي را تشکیل می‌دهد. 🔹فهم همدلانه، تلاش برای پی بردن به حقیقت شی است بدون تحمیل اطلاعات پیشینی، پیش‌فرض‌های و پیش‌داوری‌های خود به آن حقیقت. به تعبیر دیگر اجازه دادن به شئ تا خودش سخن‌ بگوید و آنچه هست را به ما عرضه کند. پذیرش این سخن با بسیار عقلي و قابل درک است چرا که همه‌ی دار وجود، مدار علم است و "همه موجودات سمیع و بصیرند ولی از نامحرمان خاموشند." آن کس می‌تواند از این پرده رمزی بشنود که محرم راز و همدل واقعیت شود." حافظ می‌گوید: تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش گوش کن پند ای پسر وز بهر دنیا غم مخور گفتمت چون در حدیثی گر توانی داشت هوش در حریم عشق نتوان زد دم از گفت و شنید زان که آنجا جمله اعضا چشم باید بود و گوش بر بساط نکته دانان خودفروشی شرط نیست یا سخن دانسته گو ای مرد عاقل یا خموش 🔸 لازمه‌ی این فهم، توجه به موقعیت و فضایی است که آن شئ در آن به وجود آمده و معنایافته و تطور پیدا کرده است و آن را به کار گرفته‌اند. 🔹در این مرتبه‌ی از هستی متغیر (عالم ناسوت) اگر چیزی در زمان و مکانی (موقعیتی) به وجود آمده و کاربستی داشته است حقیقتی دارد و در همان موقعیتی که هست، نسبتی با حقیقت وجود و هستی دارد. لذا نمی‌توان به اعتبار امروز، آن شئ را سنجید و براساس ظاهر مادی (فیزیکال) و لایه‌ی آشکارین آن، به درستی و یا غلطی آن و یا به کارآمدی و یا ناکارآمدی آن و یا به حذف و حفظ آن نظر داد. بلکه باید همدلانه تلاش و جستجو کرد تا حقیقت یک شئ و یا یک سخن و یا یک دانش در موقعیت خودش شناخته شود و نقش آن در ساخت هستی انسان و جامعه آشکار شود. به تعبیر دیگر واقعيت را آنگونه که هست و یا آنگونه که شده است ببینم نه آنگونه که دوست داریم و یا از قبل تعیین کرده‌ایم. 🔸البته این به معنای نفی پیش‌داشت‌ها، پیش‌فرض و اصول موضوعه و مطالعات پیشینی تخصصی نیست بلکه همه‌ی آنها لازم است تا انسان بتواند با واقعیتی روبرو شود و با او وارد گفتگو و مفاهمه شود. به هر میزان که فاعل‌شناسا از دانش‌های تخصصی و تجربه‌ی عمیق زیسته برخوردار باشد بهتر می‌تواند با واقعیت ارتباط برقرار کند و از آن پرسش کند و از لایه‌ها و امکان‌های آن مطلع شود. نکته در این است که همه‌ی پیش‌داشت‌ها باید زمینه‌ساز مفاهمه و آشکار شدن لایه‌های عمیق واقعیت بشود نه آنکه از قبل مسلّم انگاشته شود و بر واقعیت تحمیل شود. 🔹این الگوی از فهم، موجب و چند لایه می‌شود که انسان از لایه‌های ظاهری واقعیت عبور کند و به لایه‌های عمیق‌تر واقعیت و نسبت‌های وجودی میان واقعیت‌ها پی‌ببرد. می‌توان به یک واقعیت و یا یک متن از منظرهای مختلف نگریست و برداشت‌های مختلف داشت. اطلاعات قبلی ودانش‌های تخصصی به انسان کمک می‌کند تا ساحت‌ها و لایه‌های متفاوتی از واقعیت و متن رخ‌بنماید‌. از این رو باید اجازه داد تا تخصص‌ها و دانش‌های مختلف به کمک آدمی بیایند و به بهانه‌های مختلف با تخصص‌ها و دانش‌ها دشمنی نکرد، اما این را هم باید بدانیم که هر دانش و تخصصی در عین داشتن ظرفیت‌هایی دارای محدودیت هم هست و به تنهایی نمی‌تواند یک واقعیت پیچیده و متن ذومراتب را توصیف کامل و تبیین جامع کند‌‌. 🔴 ادامه دارد... ✍ سید مهدی موسوی ✅ https://eitaa.com/hekmat121
📌 از فهم همدلانه تا شناخت تشکیکی چند لایه بخش دوم: 🔹 از این رو، فهم دایر مدار ، مداوم، مستمر نفس آدمی و و یادآوری پایدار است. چرا که با این عناصر مهم است که انسان با واقعیت انس و اتصال وجودی برقرار می‌کند و در هر مراجعه‌ی به واقعیت افقی جدید برایش گشوده می‌شود و سیر از اجمال به تفصیل و از آشکار به پنهان و از شهود به غیب خواهد داشت. در طلب زن دایما تو هر دو دست که طلب در راه نیکو رهبرست به طور نمونه، تفسیر یک متن در گرو مراجعه‌ی مکرر و انس با آن متن است تا مراد متکلم و معانی نهفته در متن آشکار شود. با هر مراجعه‌ای به متن و مطالعه‌ی شرح و تعلیقه‌ای بر آن، افقی گشوده و لایه‌ای از معانی نهفته آشکار می‌شود. هر واقعیتی از واقعیات این عالم کتاب تکوین و متن بارداری از معانی و حقایق وجودی است که جز با توجه عمیق به آن واقعیت و فهم نشانه‌ها و رموز نهفته در آن نمی‌توان به لایه‌های وجودی و ذات آن پی برد. تو قد بینی و مجنون جلوه ناز تو چشم و او نگاه ناوک انداز تو مو بینی و مجنون پیچش مو تو ابرو، او اشارت‌های ابرو دلی باید که چون عشق آورد زور شکیبد با وجود یک جهان شور 🔸یکی از شروط فهم همدلانه و عمیق برای اينکه از صورت و قالب به حقیقت و لبّ عبور‏‎ ‎‏نماید، در برابر حقیقت و در برابر واقعیت است. نکته مهم در راه بردن به عظمت یک اثر توجه به وجوه عظمت آن اثر است. حکیم عارف در این باره می‌نویسد: "بدان ای عزیز که عظمت هر کلام و کتابی یا به عظمت متکلّم و کاتب آن‏‎ ‎‏است، و یا به عظمت مطالب و مقاصد آن است، و یا به عظمت نتایج و ثمرات‏‎ ‎‏آن است، و یا به عظمت رسول و واسطۀ آن است، و یا به عظمت مُرسَلٌ الیه و‏‎ ‎‏حامل آن است، و یا به عظمت حافظ و نگاهبان آن است، و یا به عظمت‏‎ ‎‏شارح و مبیّن آن است، و یا به عظمت وقت ارسال و کیفیّت آن است. و بعض‏‎ ‎‏از این امور ذاتاً و جوهراً در عظمت دخیل است، و بعضی عَرَضاً و بالواسطه،‏‎ ‎‏و بعضی کاشف از عظمت است."(آداب الصلوة ص ۱۸۹) 🔹 نشانه‌ی تواضع و تعظیم از منظر حکمت و معارف اسلامی و در لسان امام علی (علیه السلام) مواجه‌ی با واقعیت به و بهره‌گیری است نه مچ‌گیری و زور آزمایی. سَأَلْتَ فَاسْأَلْ تَفَقُّهاً وَ لاَ تَسْأَلْ تَعَنُّتاً فَإِنَّ اَلْجَاهِلَ اَلْمُتَعَلِّمَ شَبِيهٌ بِالْعَالِمِ وَ إِنَّ اَلْعَالِمَ اَلْمُتَعَسِّفَ شَبِيهٌ بِالْجَاهِلِ.(نهج البلاغة : الحكمة 320) هرگاه پرسشى كردى، براى دانا شدن بپرس و به منظور درمانده كردن سؤال نكن؛ زيرا شخص نادانى كه در پى آموختن باشد، همچون عالِم است و عالِمى كه در بيراهه قدم بنهد، مانند جاهل است. 🔸یکی از موانع مهم در مسیر پرسش و فهم همدلانه و خودمحوری است. حضرت امام خمینی(رضوان الله تعالی علیه) می‌نویسد: "یکی از حجابهای بزرگ حجاب خودبینی است که شخص متعلّم خود‏‎ ‎‏را به واسطۀ این حجاب مستغنی بیند و نیازمند به استفاده نداند. و این از‏‎ ‎‏شاهکارهای مهمّ شیطان است که همیشه کمالات موهومه را بر انسان جلوه‏‎ ‎‏دهد و انسان را به آنچه که دارد راضی و قانع کند و ماوراء آنچه پیش او است‏‎ ‎‏هر چیز را از چشم او ساقط کند. "(آداب‌ الصلوة ص۱۹۵) 🔴 ادامه دارد... ✍ سیدمهدی موسوی ✅ https://eitaa.com/hekmat121
📌 از فهم همدلانه تا شناخت تشکیکی چند لایه بخش سوم: چون ز حس بیرون نیامد آدمی باشد از تصویر غیبی اعجمی 🔹وحی و عقل و طبیعت سه منیع مهم برای تفکرند که با روش‌های مختلفی می‌توان به آنها مراجعه کرد و از آنها بهره گرفت. به طور مثال می‌توان به "وحی" با روش و منهج برهانی و رویکرد فلسفی و هستی‌شناسانه مواجه شد و می‌توان با روش باطنی و رویکرد عرفانی بدان مراجعه کرد و می‌توان از روش جدلی و رویکرد اشعری و یا معتزلی کمک گرفت و "وحی" را فهم کرد و به لایه‌های معنایی آن پی برد. البته رویکردهای تجربه‌گرایانه‌ی پوزیتیویستی و تضادگرایانه‌ی دیالکتیکی نیز از ظرفیت‌ها و محدودیت‌هایی برخوردارند. اما نکته مهم این است که هر کدام از این روشها و رویکردها با یک حقیقت واحد یعنی "وحی" و قرآن مواجه می‌شوند و هر کدام به سطح و لایه‌ای از معارف قرآن دست پیدا می‌کند که اگر درست تحلیل شود می‌توانند مکمل یکدیگر باشند. 🔸 متاسفانه برخی از افراد تک ساحتی که از ذهن تک‌لایه برخوردارند و نمی‌توانند فهم تشکیکی از واقعیت‌های حقیقی و اجتماعی داشته باشند همواره بر تقابل میان وحی و عقل، ایمان و علم، فلسفه و فقه، عرفان و عقلانیت اصرار می‌ورزند و چنین وانمود می‌کنند که مثلا اگر منابع وحیانی داریم از حکمت و عرفان بی‌نیاز هستیم. یا اینکه اگر از اهمیت و نقش فلسفه وعرفان در ساخت جامعه سخن گفته شد به معنای نفی فقه و قرآن وحدیث است. لذا همواره‌ با اثبات یکی به دنبال نفی ویا تضعیف طرف دیگری است. درحالی که اگرذهن چند ساحتی و فهم تشکیکی و همدلانه داشتند می‌فهمیدند که هیچ کدام از این منابع و دانش‌ها نافی یکدیگر نیستند واثبات نقش سازنده‌ی هر کدام مانع اثبات نقش‌آفرینی دیگری نیست. به طور نمونه در عین حال که یک انقلاب است ، ، ، و هم هست. اگریکی ازبنیان‌های اصلی آن و است قطعا یکی دیگر از بنیان‌های آن و هم هست.همچنان که تلاش مصلحان و روشنفکران و انقلابیون هم رکن دیگر این انقلاب است. هنر امام خمینی (رضوان‌الله تعالی علیه) میان همه‌ی این منابع، دانش‌ها وکنشگران است و توانست از همه این میراث و سرمایه‌ها به نحو صحیح وجامع بهره بگیرد و با ایجاد درانسان ایرانی به بسیج ملت برای خلق جهان معنایی توحیدی بپردازد. 🔹 همچنین بایددانست که بسیاری از این لایه‌های وجودی و معانی نهفته‌، در بستر زمان کشف و یا ساخته شده است. بدین جهت، مطالعه‌ی تاریخ وسیر تطور وجودی آنها درنسبت با انسان وهستی، لازمه‌ی شناخت تشکیکی و فهم همدلانه‌ی حقیقیت و اعتبار است. همچنان که امام خمینی، با فهم عمیق تاربخ انبیا الهی، فرهنگ شیعی و انسان ایرانی، بزرگترین شاهکار قرن ۲۰ را رقم زد. جان نباشد جز خبر در آزمون هر که را افزون خبر جانش فزون جان ما از جان حیوان بیشتر از چه زان رو که فزون دارد خبر پس فزون از جان ما جان ملک کو منزه شد ز حس مشترک وز ملک جان خداوندان دل باشد افزون تو تحیر را بهل زان سبب آدم بود مسجودشان جان او افزونترست از بودشان ورنه بهتر را سجود دون‌تری امر کردن هیچ نبود در خوری کی پسندد عدل و لطف کردگار که گلی سجده کند در پیش خار جان چو افزون شد گذشت از انتها شد مطیعش جان جمله چیزها مرغ و ماهی و پری و آدمی زانک او بیشست و ایشان در کمی ماهیان سوزن‌گر دلقش شوند سوزنان را رشته‌ها تابع بوند ✍ سیدمهدی موسوی ✅ https://eitaa.com/hekmat121
📌 غلط بودن دو جریان غرب‌ستیز و غرب‌پرست آیت الله العظمی خامنه‌ای: یک مقداری در مورد غرب صحبت کردم این را هم عرض بکنم: ببینید دو گرایش متضاد در مورد غرب هست که هر دو است؛ 🔸یک گرایش عبارت است از تحجّر و تعصّب بیجا و ندیدن مثبتات غرب؛ غربی‌ها در دانش، حرکت خوبی کردند، همّت کردند، پیشرفت کردند، دنبال‌گیری کردند؛ در فنّاوری همین جور، در بعضی از خصوصیّات اخلاقی، که من بارها در سخنرانی و غیره اینها را گفته‌ام؛ اینها را نباید رد کرد. ما هر چیز خوب را از هر جای دنیا باید بگیریم. بارها من گفته‌ام، ما حرفی نداریم کنیم؛ پیش هر کسی که بیشتر از ما بلد است، ما شاگردی میکنیم، حرفی نداریم؛ منتها سعی‌مان باید این باشد که همیشه شاگرد نمانیم؛ بنابراین تحجّر در مقابل غرب و تعصّب بیجا در مقابل غرب که بگوییم هر چه از غرب می‌آید، هر چه باشد غلط است، نه؛ این را ما نمیگوییم و قبول نداریم. 🔹نقطه‌ی مقابلش غرب‌زدگی است؛ غرب‌زدگی خطر بزرگی است. در دل حکومت غرب‌زده‌ی پهلوی، یک روشنفکر ریشه‌دار در مسائل دینی، یعنی مرحوم جلال آل‌احمد که عالم‌زاده و پسر یک روحانی و دارای ارتباطات دینی است -با ما هم بی‌ارتباط نبود، به امام هم اظهار ارادت و علاقه میکرد در دوران تبعید امام- آن روز در سال ۴۲ مسئله‌‌ی غرب‌زدگی را مطرح کرد. امروز مسئله‌ی غرب‌زدگی مسئله‌ی مهمّی است؛ باید فراموش نکنیم آن را. 🔸 خب پس بنابراین گرایش تعصّب‌آمیز و تحجّرآمیز از سویی، گرایش غرب‌زده از سویی، [هر دو] غلط است؛ نسبت به غرب همان طور که گفتم اعتماد نمیشود کرد؛ ارتباط باید داشت، [ولی] تکیه‌ی به آنها نباید کرد؛ از علم آنها و از مثبتات آنها باید استفاده کرد و[لی] مطلقاً به آنها اطمینان نباید کرد؛ این حرف ما [است].  بیانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی ۱/۱/۱۳۹۸ https://eitaa.com/hekmat121
📌 غرب‌شناسی اجتهادی بر بنیان‌های حکمت‌متعالیه (مقدمه‌ای بر بررسی نقش استاد شهید مطهری در تحلیل و نقد مدرنیته) 🔹فیلسوف و فقیه انقلاب اسلامی استاد شهید آیت الله مطهری بزرگترین متفکر دوران معاصر است که برپایه معارف اصیل قرآنی و حکمت متعالیه به شناخت عمیق تمدن غرب و بنیان‌های مدرنیته پرداخته است و تلاش گسترده‌ای داشت تا با وجوه مختلف تمدن غرب و مدرنیته آشنا شود و به تحلیل حکیمانه و نقد و ارزیابی منصفانه‌ی آن بپردازد و تا جامعه‌ی اسلامی را از افراط و تفریط در مواجهه با تجدد و مدرنیته و همچنین علم و فناوری باز دارد و بنیان‌های فلسفی و اجتهادی نسبت اسلام با مقتضیات و نیازهای زمان را فراهم کند و اصول فکری نهضت امام خمینی و انقلاب اسلامی را تفسیر و تدوین کند. 🔹 هیچ کدام از آثار ارزشمند و تاریخ ساز استاد شهید مطهری خالی از تحلیل حکیمانه و نقد منصفانه‌ی بنیان‌ها و نتایج تجدد و مدرنیته نیست. از این رو، عموم آثار ارزشمند و مبتکرانه و خلاقانه‌ی ایشان سازنده‌ی در رویارویی فلسفی و نسبت تمدنی با تفکر و تمدن غربی است. ✔️ مقدمات، تعلیقات و پاورقی‌های مفصل ایشان به کتاب وزین که حقیقتا یک شاهکار بزرگ فلسفی در عصر جدید است ✔️ ✔️ و تحلیل فروبست‌های تمدن غرب و مدرنیته براساس نظریه‌ی فطرت ✔️ ✔️ ✔️ و نقد انسان‌شناسی سقراط، رواقیون، هابز، کانت، نیچه، هایدگر ✔️ ✔️ ✔️ ✔️ ✔️و ده‌ها اثر دیگر 🔸توجه فلسفی ایشان به بیکن، دکارت، روسو، هیوم، کانت، هگل، لامارک، کنت، داروین، مارکس، اسپنسر، دورکیم، راسل، نیچه، ویلیام جیمز، فروید، برگسون، سارتر(ر.ک: علی دژکام، تفکر فلسفی غرب از منظر استاد مطهری) و همچنین ارائه‌ی تحلیل‌های انتقادی از لیبرالیسم، ناسیونالیسم، مارکسیسم و اگزیستانسیالیسم از منظر فلسفی، معرفت‌شناسی، فلسفه‌ی دین، فلسفه‌ی اخلاق و فلسفه‌ی اجتماع، تعلیم و تربیت، شخصیتی استثنایی برای ایشان به وجود آورده بود که اعتماد حضرت امام خمینی و علامه‌ی طباطبایی و سایر بزرگان و متفکران انقلاب را در پی داشته است. 🔹بواسطه‌ی همین عمق فکری و گستره‌ی دانشی و تحلیلی ایشان است که حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای ایشان را متفکر، فیلسوف و نظام جمهوری اسلامي ايران معرفی می‌کند و شخصیت او را در این زمینه بی‌بدیل می‌داند و هنوز هم بعد از حدود نیم قرن از شهادت ایشان در تمنای امتداد شخصیت و تفکر استاد شهید مطهری هستند. 🔸اما متاسفانه برخی از اهل منبر و اهل رسانه و تبلیغات که گرایش‌‌های غرب‌ستیزانه دارند و انقلاب اسلامی را در حد نفی مدرنیته و تجدد فرو می‌کاهند به جای مطالعه‌ی آثار و اندیشه‌های استاد شهید و پی بردن به عمق آنها در رسانه‌ها و مکتوبات خود به تفسیرهای غلط و تقلیل‌گرایانه از فیلسوف انقلاب و متفکر جامع ما می‌پردازند و او را در حد یک روشنفکر، پاسخ‌گو به شبهات حزب توده، متکلم مخالف مسیحیت معرفی می‌کنند و به مخاطب طوری القا می‌کنند که دوران فکر و اندیشه‌ی فیلسوف انقلاب و متفکر جامع اسلام، به سر آمده است و باید به افراد دیگری مراجعه کنند تا بتوانند بنیان‌های غرب و مدرنیته را بشناسند و از مکتب انقلاب اسلامی دفاع کنند. 🔹مهمترین کسی که در برابر این جریانات ایستاده‌ است حضرت امام خمینی و آیت الله العظمی خامنه‌ای است که بارها و بارها بر حفظ و مطالعه و ترویج و امتداد آثار و اندیشه‌های استاد شهید مطهری تاکید داشته اند. مهمتر اینکه حضرت آقا هر ساله همه‌ی اقشار جامعه از جمله دانشجویان و معلمان، طلاب و مبلغان، اندیشمندان و عالمان را به مطالعه‌ی عمیق آثار و اندیشه‌های استاد شهید مطهری دعوت می‌کند و بسیار کم به دیکر متفکران انقلاب اسلامی ارجاع داده‌اند. چرا که بهترین شارح برای اندیشه‌های امام خمینی و بهترین مفسر و سخنگو برای انقلاب اسلامی استاد شهید مطهری است و منصفانه‌ترین تحلیل‌ها و انتقادات را از بنیان‌های فکری و فلسفی مدرنیته و متفکران تمدن غرب ارائه داده است که نه به و تجددگریزی می‌انجامد و نه به و علم‌زدگی منتهی می‌شود. 🔴 ادامه دارد ... ✍ سید مهدی موسوی https://eitaa.com/hekmat121/1303