eitaa logo
💚آرشیو خاطرات💚
32 دنبال‌کننده
5 عکس
3 ویدیو
0 فایل
سلام به کانال دختران زهرایی و پسران حسینی خوش آمدید کانال اصلی👇 @dokhtaran_zahrai313 پیچ اینستا👇 https://www.instagram.com/dokhtaran_zahrai/
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴🔺🔴🔺🔴🔺🔴🔺🔴 1⃣ خاطره چادری شدنِ یکی از اعضای کانال، بنام👇👇 🌷خدایا شهادت را برایم قرار بده🌷 "بسم الرب الشهداوالصدقین" سلام به همه اعضای محترم کانال دختران زهرایی و پسران حسینی. امیدوارم که لحظاتتون همراه دعای خیراقام امام زمان(ع)باشد.😊 اول خودم معرفی کنم،بعدازتحولات وازانتظارم و درد دلم که دوری مولایش مهدی(ع)او را بیقرارو بیتاب کرده😔حرف بزنم. اسم من مریم است،19سالمه،ازاذربایجان شرقی ازیه منطقه ی مرزی هستم. ومنتظرجواب کنکورم،آن شاءالله،رشته ام تجربی،وازخداخواستم که بهم کمک کنه برم دانشکده ی پلیسی ویاهمون افسری، من خودم شعر هم میگم شعردرمورد مدافعان حرم و امام زمان(ع)دل نوشته هامم برای امام زمان (ع)عاشق شهدا وشهادتم و عشق زندگیم امام زمان(ع)هست ودیدن اقام...😔 همین دیروز با این کانال آشنا شدم، و خاطرات خیلی ازخواهروبرادراروخوندم، خیلی تعجب کردم،وخیلی متاثرشدم،😊وهرکدوم روهم که میخوندم براشون دعای خیرمیکردم ان شاءالله سربازاقام امام زمان(ع)باشند... ببخشید بچه ها حرف دل زیاد است و قلم هم یارای من نیست،😓خوب نوشتم بد نوشتم به بزرگی تون ببخشید،چون نوشتن ودوست دارم، متن من فک کنم بلندترازهمه میشه😊نمیدونم ازکجا شروع کنم؟ازحسینی شدنم بگم یااز فاطمی شدنم،ازامام زمانی بودنم، بگم یااز عشق شهدابگم یاازشهادتم؟یاازخداوکمک هاش؟همه ی ایناروبنویسم یه کتاب میشه😊😔ولی میخوام ازهمشون بگم، اول ازدوران بچگی ام شروع میکنم، خواهرا و برادرا ،بچه که بودم فک کنم 9سالم بودیا10سالم،شب بود هوا تاریک، خیلی هم سردبود، مامان و بابام رفته بودن خونه مامان بزرگم، اینجا هم که یه منطقه ی مرزی بودکوهستانی، دیگه نمیشدچیزی گفت. توخونه تنهابودم، گفتم پامیشم میرم خونه مامان بزرگم تنهایی میترسم، رفتم توراه که داشتم میرفتم یه دوراهی بود یعنی دوتا راه داشت به خونه اقاجونم اینا، وایسادم،!!! یه جا یکی از راه ها خلوت بود یعنی میشد لای دیوار، بین دو دیوار راهی بود به سمت خونه و یه راهی بود جاده، که البته اونجا سگ واینا هم بود. یهویی یکی انگار بهم گفت ازاین جاده نرو،😱خطرناکه یه شخصی که کنارم بودم ولی نمی دیدمش فقط احساس کردم میگه نه نه ازاین راه نرو ازراه خلوت برو، همون جا بود راهموعوض کردم یه دختر تنها وکوچیک، ولی از همون بچگی اهل خدابودم،😊 بعدها که زمان گذشت و مریم بزرگتر شد فهمید همون لحظه خدا فرشته ی نجاتش را بهم فرستاده بودچون ممکن بود سگ ها اثری ازمن به جانزارن.همون جابودگفتم خدایا یک لحظه هم منوبه حال خودم رها نکن.😔بچه هاببخشیدسرتونوبه دردمیارم،😓بزرگ وبزرگترکه شدم،تااین که فهمیدم شهدا هستند ویه آقایی داریم به اسم امام زمان(ع)که میتونیم ببینیم میدونستم هست ولی معرفت دیدن اقارو نمیدونستم، اوایل بچگی هام ازهمون اول بدحجاب نبودم اصلا،😊 چادر سر نمی کردم، ولی ازلباس تنگ با استین کوتاه خوشم نمی اومد خجالت می کشیدم بپوشم، بعدها شدم یه دخترچادری که عاشق چادرشه. ازهمون اول یه چیزی تووجودم بود که منو به سمت خدا وبه سمت امام زمان(ع)می کشوند نمی دونم چی بود فقط به سرعت میبرد، مامان و بابام ادمای عادی هستن ومذهبی،خودم دیگران میگن خیلی مذهبی هستی و میتونی امام زمان(ع)آن شاءالله ببینی... توچند سال اخیرخیلی اتفاقات برام افتاد خیلی سختی کشیدم خیلی کم آوردم خیلی جاهاعقب افتادم خیلی ها بهم بدگفتن،😔ولی خدارونگاه کردم، حتی متوسل شدم به مادرم فاطمه ی زهرا(س) وایشونم کمکم کردن، الان چیزی که میخوام براتون بگم از18سالگیم به بعد، که تو این سال های اخیروماه های گذشته روزبه روز بیشترو بیشتر میخوام به خداو به امام زمانم برسم سعی میکنم دختری امام زمانی باشم که یه شب اقا بیادبه خوابش،خواب هاش خواب شهداباشه…یه شب شهیدمهران اقرع اومدن به خوابم،😔شهیدی که روشونوباچفیه بسته بودند اما (من و دایی ام ایستاده بودیم،دایی ام یه آقای مومن ومذهبی وروخواهرزادش خیلی حساس دوس داره زندگی سالم و امام زمانی داشته باشم و اگه مشکلی پیش اومدبرام امیدم به خدا باشه وتوکل کنم. ایشون دوستای شهید زیادی دارند. دایی فرمانده مرزبانی..نامزدکرده من به شوخی میگم زندایی همسرت شهیدمیشه گریه میکنه.خیلی دوس داره داییمو.)احساس کردم شهیدمهران اقرع ازمن ناراحت یا از داییم، فقط نگاهش ناراحت کننده بود نمیدونم چیکار کرده بودم،😔اصلا نفهمیدم شهیدازمن ناراحت یا ازدایی ام از یه طرفم حس کردم میخواد چیزی بهم بگه ولی نمیتونه.😔الانم که هست گاهی میاد به ذهنم… ازخدامیخوام دوباره بیاد به خوابم،بهم بگه چی میخواست بگه،به خدا قول دادم راه شهدا روادامه بدم راه امام زمان(ع)برم، و همیشه چادرم سرم باشه، اخیرا مشکلاتی برام پیش اومد… ادامه خاطره نیم ساعت دیگه درج میشود👇 🔴🔺🔴🔺🔴🔺🔴🔺🔴 @dokhtaran_zahrai313
🔴🔺🔴🔺🔴🔺🔴🔺🔴 2⃣ ادامه خاطره چادری شدنِ یکی از اعضای کانال، بنام👇👇 🌷خدایا شهادت را برایم قرار بده🌷 من دوست صمیمی ندارم، چون اکثرا مثل من نیستن عقایدشون متفاوت بامنه،😔خیلی به خاطرحجابم چادرم نمازام اعتقاداتم، پوششی که تو مجلس عروسی ها داشتم مسخره ام کردن😔من اهل رقصیدن نبودم نیستم اهل گوش دادن به موسیقی های مبتذل نبودم نیستم،برای همین زیاد باکسی صمیمی نیستم دلم فقط با خدا آروم میگیره، باحرف زدن باامام زمان(ع)، اما خیلی ها بارقصیدن با موسیقی های مبتذل اروم میگرن، منم ناراحت میشم😔چون دل امام زمان(ع)میشکنن، چون گریه ی اقامو درمیارن، و این خیلی سخت برام، برای همین همیشه میگم خدایاتودوستم محرمم باش. جزتوکسی روندارم، درست شرمنده ام،😔درست روی دیدن اقاروندارم،😔اما من عشقم شهداوشهادت وقتی میگم قرار برم پس خدایاکمکم کن توراه خودت برم شهیدبشم،😔😭 خیلی وقت از دنیایی که امام زمان(ع)ازخواهرام ازبرادرام گرفته خسته ام...خیلی دل گرفته ام....جزخدابه کسی حرف دلمونمیگم...چندی پیش مشکلی برام پیش اومد سخت موندم گریه کردم ناراحت شدم😔گفتم خدایاتوکل می کنم برتومتوسل میشوم به اقام امام زمان (ع)که میدونم بی جوابم نمی زارید کمکم کنید فقط وفقط به شما برسم تونافله های شبم میگم خدایا من بهشت رانمی خواهم منوببخش فقط به تواقام مهدی (ع)برسم، اوهرشب گریه می کندبه حال من دلم تنگ شده برای دیدنش منم گریه میکنم......😭 تااینکه یکی ازدوستان دایی ام دراین مشکل پیش اومده کمکم کردن، حاج اقا لطیفی که خیلی کمکم کردن منوراهنمایی کردن وگفتن خدابهم عنایت کرده اگه توکل کنم به خداومتوسل باشم خدا کمکم می کند بهم گفتند نگران نباشید خدا با مومنین هست پای عقیدتون بایستید وبه قرآن عمل کنیدخداحتمابه شما کمک خواهدکرد. هرچیزی حکمتی دارد وما بندگان ازآن آگاه نیستیم هیچ وقت ازخدا دلیل نخواهیم او بهترین دلایل هاروبرای کارهایش داردتوکل کنیم به خدا،ان شاءالله که دست بنده هاشومیگیرد خداوند الرحم الراحمین است😔 بعدازحرفای حاج اقابیشتر وبیشتر باخدا انس گرفتم، درست گاهی شرمنده میشم. ازخداوسعی می کنم نمازهای شبم رو هم بخونم از خدا هم میخواهم کمکم کنه که بتونم برسم بهش، دلم برای جمکران خیلی تنگ شده چون حس می کنم اقارومی بینم،😔😭ازخداخواستم منو به کربلاوشهادت برسونه جزاین هیچ خواسته ای ندارم... کمکم کنه برم به دانشگاهی که دوس دارم رهبرم وازنزدیک ببینم،وبه زیارت عمه ام زینب (س)برم.😔واینارجز خدا وامام زمان(ع)کسی نمی داند... ببخشیدمتنم زیاد شد...بچه ها،ان شاءالله همتون لحظه ی ظهور امام زمانم(ع)سرتون بالا باشه و منم بتونم به چشمای اقام مهدی (ع) نگاه کنم...😔😭دعاکنیدبرسم به خداوبه امام زمانم(ع) وبه شهداوشهادت ،وخدامنوهمراه کسی قراردهدکه بهم کمک کند فقط به خود خداوبه اقام مهدی(ع)برسم، توراه خدا منم مثل شهدا برم، و عشق شهادت رو داشته باشم عشق دیدن مهدی فاطمه (س)رو داشته باشم وکمکم کند که منم معرفت دیدن امام زمانم(ع)رابدست بیارم...😔 دعاگوی همتون هستم،ان شاءالله که بتونین به خدابرسین به امام زمان(ع)و شهدا.توکل کنین به خداومتوسل بشین به اقام امام زمان(ع)ان شاءالله کمک می کنندوخداخیلی بخشنده ومهربان است. 😔اگه گناه داری دلتوبه سمت خداببر، خداخیلی نزدیک است، نماز اول وقت، دعای توسل دعای عهد هرصبح برای اقا امام زمان(ع)روبخوانیم. وبه خداایمان داشته باشید که به امام زمان (ع)می رسین، اگر کسی باشید که اقا میگن،پس آن شاءالله می رسیم، 😔 التماس دعا دارم ازهمتون تونمازهای شبتون بنده روازدعای خیرتون بی نصیب نزارید.تشکرازاینکه دلنوشته ی دردودل های منوخواندید. یاعلی مدد. 🔴🔺🔴🔺🔴🔺🔴🔺🔴 @dokhtaran_zahrai313
2⃣ 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 @dokhtaran_zahrai313