تسویل؛خطر شیوع گناهان
[منبر ۲۰ دقیقه ای]
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ صَلّیَ اللهُ عَلَى خَیرِ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین
🌙بیان احکام
اگر حیوان حلال گوشتی ذبح شرعی شود و خون به مقدار متعارف از بدنش خارج گردد، خونی که از گلوی حیوان خارج میشود نجس است اما خون باقیمانده داخل اعضای بدنش پاک است.
💠داستان
ایجاد انگیزه
در تاریخ آمده مهدى عباسى ،سومین خلیفه بنى عباس، نیاز به قاضى داشت، شخصى به نام شریک قاضى را به حضور طلبید، و منصب قضاوت را به او پیشنهاد کرد، او آن را به خاطر نا مشروع بودنش در آن دستگاه طاغوتى نپذیرفت، مهدى عباسى به او گفت: «یکى از سه کار را باید انجام دهى ؛
۱.قاضى شوى
۲.آموزگار فرزندانم گردى
۳.یک وعده در کنار سفره ما ،با ما هم غذا شویم.
شریک فکر کرد دید سومى آسانتر است، از این رو در یک وعده غذاى خلیفه شرکت کرد، و از غذاى لذیذ او خورد.کارفرماى غذا گفت: «باهمین غذا کار شریک خلاصه شد.» آرى همین غذاى حرام آن چنان شریک را دگرگون کرد که هم قاضى شد و هم معلّم فرزندان خلیفه.و روزى با حقوق پرداز بر سر ماهیانهاش بگو مگو کرد، حقوق پرداز گفت: مگر بار گندم به ما فروختهاى که آن همه پافشارى مىکنى؟شریک جواب داد: «سوگند به خدا دینم را که مهمتر از بار گندم است فروختهام.»
🟢مقدمه
با این داستان عبرت انگیز که تقدیم شد موضوع خطر شیوع گناهان، مورد بحث قرار داده میشود.
➖نخست آیه ای از قرآن کریم به عنوان تبرک در ابتدا بحث تقدیم می شود؛
«انَّ الَّذِيْنَ ارْتَدُّوا عَلى ادْبارِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما تَبَيَّنَ لَهُمْ الْهُدَى الشَّيْطانُ سَوَّلَ لَهُمْ وأَمْلَى لَهُمْ»؛ (كسانى كه بعد از روشن شدن حق به آن پشت كردند، شيطان اعمال زشتشان را در نظرشان زينت داده، و آنها را با آرزوهاى طولانى فريفته است).
منظور از تسويلات شيطان در آيات قرآن اين است كه زشتى ها را در نظر انسان زيبا نشان دهد و آدمى را فريب داده و منحرف سازد.
➖امّا از آنجایی که گاهی تشخیص این تسویلات برای افراد مؤمن و باسواد هم دشوار میشود در ادعیه تعلیم داده شده که بگوئیم «اللَّهُمَّ وَ مَا سَوَّلَ لَنَا مِنْ بَاطِلٍ فَعَرِّفْنَاهُ» خدایا هر چیزی که برای ما تسویل میکند و باطلی را برای ما زیبا نشان میدهد تسویل را به ما بشناسان؛ «فَعَرِّفْنَاهُ»
➖تسویل شیاطین ، در جامعه در حال گسترش است یعنی با شیوه های مختلف شیطانی، گناهان عادی و رایج می شود و قدم به قدم قبح گناهان یکی پس از دیگری شکسته می شود.
مصادیقی از این قبیل گناهان را بر می شمریم؛
☜رباخواری به اسم قرض، عادی میشود
☜ترک نماز و روزه به بهانه ای مختلف رواج می یابد .
☜ قبح استفاده طلا برای مردان،به بهانه حلقه ازدواج ،از بین رفته.
☜ گوش دادن به انواع موسیقیهای مطرب و حرام به عنوان یک کار زیبا شناخته شده است.
☜ حکم شرعی نجاست برخی از موجودات نجس مثل «سگ» و در مواردی «خون»، مورد بی اعتنایی قرار می گیرد.
☜به بهانه های مختلف مثل خاصیت طبی، برخی اجزا حرامِ حیوان حلال گوشت مثل دنبلان گوسفند و خوردن گوشت برخی حیوانات حرام گوشت، مثل خرچنگ، جوجه تیغی، خرگوش در برخی مناطق ترویج می شود.
☜ استفاده از مشروبات الکلی در عروسی به شدت در حال گسترش است.
☜ گناه رقص و اختلاط زن و مرد در مجالس عروسی ، دامن گیر بسیاری از خانواده هاست.
☜ حکم الهیِ حرام بودن ظهور زنان آرایش کرده در جامعه ،نه تنها عادی شده بلکه آرایش نکردن مورد تعجب و گاهی اعتراض قرار می گیرد .
این ها فقط مواردی از گناهان در حال گسترش و عادی سازی شده می باشد و میتوان مصادیق بیشتری را بر شمرد.
➖ در مسیر سعادت و نجات،باید موانع و حجابهاى رشد و روند را شناخت،چرا که موانع بازدارنده و سدراه است،ونه تنها مانع حرکت است بلکه گاهى موجب واژگونى و عقب گرد وهلاکت خواهد شد.مثلاًدرختى را در نظر بگیرید عوامل تکامل مانند:نور وحرارت وآب وکود وهواى آزاد برایش فراهم شده وبر اثر آن،رشد شتابان وگسترده دارد،ولى ناگهان آفت ملخ به جان آن درخت مىافتد،وتاروپود آن رامى خورد،وآن را به وادى روزگار سیاه تیرگى مىافکند،باغبان آگاه ودلسوز باید به موقع از آن آفت جلوگیرى کند،تا درختش به ثمر برسد.انسان نیز در پرتو عوامل سازنده از ایمان،عبادت،معرفت،استقامت و دعا و مناجات به سوى تکامل به پیش مىرود،ولى ناگهان ممکن است او بر اثر یک کار غلط و وسوسه شیطانی، مانند خوردن غذاى حرام،مبتلا به آفتى خطرناک شود،وهمین چراغ ترقى وجود او را خاموش نموده،وتار و پود انسانیت و شخصیت و هویّت ملکوتى او را نابود سازد.
پس در این مبحث از این آفت ها و تسویلات شیطانی بحث خواهد شد.
🔻 ادامه دارد 👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
🔴انواع تسویلات و دامهای شیطانی
موارد زیادی می توان از دامها و تسویلات شیطان را بر شمرد که فقط به چند مورد که در جامعه فراوان وخود دارد اشاره میشود؛
♨️ لقمه حرام
از نظر علم و عقل و تجربه ثابت شده و قطعى است که همانگونه که غذاى سالم در پرورش جسم اثر دارد،و غذاى نا سالم موجب بیمارى جسم مىشود،ودر روح و روان انسان نیز اثر منفى دارد،غذاى حلال و طیّب موجب سلامتى و نورانیت روح و روان شده،و به عکس غذاى حرام و پلید باعث تیرگى و انحراف روح و روان مىشود.
به تعبیر یکی از علما، غذای حلال از طرف فرشته ی خدا میکائیل است و نور و برکت دارد اما غذای حلال از طرف شیطان است و آتش و تاریکی را به دنبال دارد.
از این رو خداوند در قرآن مىفرماید: «فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسَانُ إِلَىٰ طَعَامِهِ» انسان باید به غذای خویش بنگرد! (و توجه کند).
➖و می فرماید:«يَا أَيُّهَا الرُّسُلُ كُلُوا مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَاعْمَلُوا صَالِحًا ۖ إِنِّي بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ» ای پیامبران! از غذاهای پاکیزه بخورید، و عمل صالح انجام دهید، که من به آنچه انجام میدهید آگاهم.
👈از این آیه استفاده مىشود که خوردن غذاى حلال منشأ کارهاى نیک مىشود،و در پاک سازى اعمال،اثربخش مىباشد،و بین خوردن غذاى حلال و اعمال نیک،رابطه تنگاتنگ است.
➖پیامبر می فرماید:
«العِبادَةُ عَشرَةُ أجزاءٍ تِسعَةُ أجزاءٍ في طَلَبِ الحَلالِ ».
عبادت ده جزء دارد، كه نُه جزء آن طلب [روزى] حلال است .(۱)
➖مردى به محضر رسول اکرم (ص)آمد و عرض کرد: «دوست دارم دعایم مستجاب شود،چه کنم؟» پیامبر(ص)در پاسخ فرمود: «طهّر مأکلتک،و لا تدخل بطنک الحرام»غذاى خود را پاک کن،و از ورود غذاى حرام به شکمت بپرهیز.(۲)
♨️در معرض گناه بودن
یکی از تسویلات شیطانی و عوامل عادی شدن گناه ، در معرض گناه بودن به عبارت دیگر، نگاه به گناه است به همین خاطر است که در آیات و روایت اسلامی مکرر به ما دستور داده شده تا نگاه خودمون رو مدیریت کنیم و به اصطلاح به ما این مفهوم رو منتقل کرده اند که ؛به چشمانت بیاموز که هر کس ارزش دیدن ندارد.
خداوند می فرماید:
«قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِکَ أَزْکَی لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا یَصْنَعُونَ»: به مردان با ایمان بگو: دیده [از نامحرم] فرو نهند و پاکدامنی خود را حفظ کنند، که این برای آنها پاکیزهتر است. همانا خدا به آنچه میکنند آگاه است.
♨️پشتیبانی از گنهکار!
یکی دیگر از تله های شیطان پشتیبانی از گناهکاران است. افرادی داریم که برای اینکه ژست روشنفکری و تحمل مخالف به خود بگیرند از گناهکاران پشتیبانی میکند.
پشتیبانی از گنهکار ، گناه را عادی میکند. یعنی گنهکار میداند که اگر گناه بکند، عقبه دارد، افرادی هستند که حمایتش میکنند. یعنی گنهکار احساس میکند که پشتش به جای گرمی است. پشتیبانی از گنهکار! «وَ لا تَرْکَنُوا إِلَی الَّذینَ ظَلَمُوا» (هود/۱۱۳) قرآن میگوید پشتیبان گنهکار نباشید. تکیهگاه به گنهکار ندهید. «وَ ما کُنْتُ مُتَّخِذَ الْمُضِلِّینَ عَضُدا» (کهف/۵۱)
در یک گناه سه نفر با هم شریک هستند:
۱.آن کسی که مباشر است و مستقیم گناه میکند.
۲. آن کسی که این گنهکار را ساپورتش میکند و کمک به او میرساند.
۳. آن کسی که میبیند و راضی میشود. این سه مورد در گناه شریک هستند. کسی که گناه را انجام میدهد. کسی که او را کمکش میکند. کسی که از این حرکت راضی است. نباید راضی باشیم.
👈 امروزه یکی از عوامل که باعث می شود افرادی با شکل و شمایل غیر دینی در جامعه ظاهر شوند همین مطلب است یعنی در جامعه افراد با ظاهر دینی با نگاه های سنگین افراد جامعه مواجه می شود اما افرادی که با ظواهر بی دینی در جامعه حضوردارند مورد محبت و حمایت روانی قرار می گیرند.
♨️آشکار شدن گناه
یکی از عوامل که گناه را عادی میکند و افرادی را به اشتباه می اندازد که خیال میکنند دیگر این امور زشتی خود را از دست داده اند؛ عبارت است از آشکار شدن گناهان.
از این رو پیامبر(ص) می فرماید:
«إِنَّ الْمَعْصِیةَ إِذَا عَمِلَ بِهَا الْعَبْدُ سِرّاً لَمْ تَضُرَّ إِلَّا عَامِلَهَا، وَ إِذَا عَمِلَ بِهَا عَلَانِیةً وَ لَمْ یغَیرْ عَلَیهِ أَضَرَّتْ بِالْعَامَّةِ»
تردیدی نیست که اگر بنده ای در پنهان (از اوامر و نواهی حق) نافرمانی کند، پیآمد و زیان آن تنها گریبان گیر خود او خواهد شد. ولی اگر آشکارا چنین کار ناشایسته ای را انجام دهد و مورد سرزنش مردم قرار نگیرد، آثار سوء ناشی از آن، دامن گیر عموم مردم و زیان آن فراگیر خواهد شد».(۳)
🔻 ادامه دارد 👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
♨️توجیه گناه
یکی دیگر از عوامل بی ایمانی و انحراف توجیه گناه است.
هر قدر گناه سنگین باشد، به سنگینى توجیه گناه نیست؛ چرا که گنهکار معترف به گناه، غالباً به سراغ توبه مى رود، اما مصیبت زمانى شروع مى شود که پاى توجیه گرى ها در میان آید، که نه تنها راه توبه را به روى انسان مى بندد، بلکه او را در گناه راسخ تر و جرى تر مى سازد.
این توجیه گرى، گاه براى حفظ آبرو و جلوگیرى از رسوائى در برابر مردم است، اما از آن بدتر، زمانى است که براى فریب وجدان صورت گیرد.
اولین توجیه کننده معصیت و نافرمانی شیطان است.
شیطان نیز با یک مقایسه غلط، نافرمانى صریح خود را در برابر خداوند توجیه کرد گفت: (من از او بهترم؛ مرا از آتش آفریده اى و آدم را از گل!)؛ چگونه ممکن است موجودى شریف تر براى موجودى پست تر سجده کند! «أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِی مِنْ نار وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِین».
👈در جامعه توجیه گناه زیاد دیده می شود به عنوان مثال وقتی کسی مورد سرزنش قرار میگیرد میگوید: «این همه گناه های بزرگ در جامعه انجام میشود تو زورت به من رسیده»
از این روست که خداوند در قرآن می فرماید:
«وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْری»
«و گنهکاری گناه دیگری را متحمّل نمی شود».
♨️کوچک شمردن گناه
پیامبر کوچک شمردن گناهان را اینگونه تذکر می دهند« إنّ إبلیسَ رَضِی مِنکم بالمُحَقَّرات و الذّنبُ الذی لایُغفَر» شیطان از شما به انجام دادن گناهان کوچک راضی است [همان] گناهانی که بخشیده نمی شود.(۴)
کسى که گناهى مى کند، و آن را بزرگ مى شمرد، و از کار خود ناراحت است، در مقام توبه و جبران بر مى آید، اما آن کس که آن را کوچک مى شمرد، و اهمیتى براى آن قائل نیست و حتى گاه مى گوید: «خوشا به حال من اگر گناه من همین باشد»!.
آقای قرائتی مثال جالبی دارند؛ کسی هزار تومان بدهکار است اما خود را بدهکار نمی داند اما کسی صدهزار بدهکار است اما خود را بدهکار می داند در مورد کدام یک احتمال جبران وجود دارد؟
➖در حدیثى از امیر مؤمنان على(ع) مى خوانیم: أَشَدُّ الذُّنُوبِ مَا اسْتَهانَ بِهِ صاحِبُهُ: «شدیدترین گناهان گناهى است که صاحبش آن را سبک بشمارد.(۵)
♨️تسویلِ های پیچیده
مرحوم آیت الله فاطمی نیا تعبیر هشدار آمیزی دارند؛
در تسویل فرموده اند؛ «وَ اعلَم أنَّ الشَّیطان کثیراً مَا یُزَیِّنُ البَاطِل» شیطان بسیاری از اوقات باطل را زینت میدهد. «فَیُریهِ فِی صُورَهِ الحَقّ» حتّی باطل را به صورت حق به انسان نشان میدهد. «حتَّی أنَّه لِیَدعُو إلَی خیرٍ أن یَنقُلَکَ مِن طَاعَهٍ إلَی طَاعَه، حتَّی أنَّه لِیَدعُو إلَی خیرٍ لَتَفویتِ خَیرٍ أعظَمَ مِنهُ» حتی به کار نیک دعوت میکند تا از طاعتی مهم تر به سمت غیر مهم بکشاند.
شیطان به یک آدم مقدّس نمیگوید به یک مجلس رقص برو، میگوید: برو دعای کمیل بکن حالا بعداً عمّه را میبینی ، او میخواست به دیدن عمّه برود امّا میگوید: برای دیدن عمّه هنوز وقت داری، عمّه همیشه هست، فعلاً دعای کمیل بخوان. این شخص را با دعای کمیل سرگرم میکند. بعد سؤال پیش میآید که حالا که من دعای کمیل میخوانم این نقل شیطان است یا واقعاً دارم میخوانم؟ برای دیدن عمّه رفتهام نقل شیطان است یا واقعاً برای دیدن او رفتهام؟
➖حضرت آیت اللّه مکارم شیرازى(مدظله) در این راستا مىفرمود:یکى از اساتید در شیراز براى من جریانى را نقل کرد که هر وقت به یاد آن مىافتم عبرت مىگیرم،مىگفت:دوستى داشتم که بسیار مقدّس بود،حتى به خانه برادرش نمىرفت،چرا که برادرش در اداره دولتى(رژیم قبل)کار مىکرد،و مىگفت حقوقش حلال نیست،یا شبهه ناک است،اتفاقاًروزى بیمار و بسترى شد،او را از مدرسه نزد برادرش بردند ما به عیادتش رفتیم،از بستر بیمارى بر خاست،و فرش اطاق را جمع کرد و گفت:روى این فرش ننشینید،زیرا اشکال دارد،من از روى ضرورت در اینجا هستم.ولى همین مقدس که این قدر احتیاط مىکرد،کم کم به یک سرى خطهایى افتاد که پایان کارش به جایى رسید که اگر در سر سفره شراب نبود شاید به غذا دست نمىزد.این تغییر و تحوّل چگونه رخ مىدهد؟این از آن جهت است که اول مستحبات را ترک کرد،بعد مکروهات و امور شبهه ناک را انجام داد،سر انجام به امور حرام آلوده شد.آیت اللّه مکارم(مد ظله)مىافزاید:موردى را هم شاهد بودم،طلبهاى بود شبهاى جمعه با صداى خوش و حالى ملکوتى دعاى کمیل را مىخواند،من نیز در آن حجره بودم و لذّت مىبردم،ولى او کم کم به تهران رفت،به طور کلى عوض شد،زیر پوشش طلبگى بود ولى از خواندن دعاى کمیل متنفّر شده بود.چرا؟رازش این بود که حال و نشاط عبادت نداشت،اگر کسى بخواهد حال و نشاط داشته باشد،باید از غذاهاى مشتبه و جلسات و حرفهاى مشتبه بپرهیزد،واقعاًباید در کارها،احتیاط کند.(۶)
🔻 ادامه دارد 👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
💠داستان
امام صادق علیه السلام شنید که مردی شهرت به تقوی پیدا کرده است.
روزی آن مرد را مشاهده کرد که جمع زیادی از عوام اطراف او را گرفته بودند .
پس آن مرد از مردم کناره گرفت و تنها به راهی حرکت کرد؛ امام، ناظر کارهای او بود .
پس از زمانی کوتاه امام دیدند او جلو یک دکان نانوائی ایستاد ، و دو نان مخفیانه برداشت و به راه افتاد . پس از چند قدمی از دکان میوه فروشی دو عدد انار برداشت و به راهش ادامه داد .
پس از پیمودن مسافتی نزد مرد مریضی رفت و نانها و انارها را به وی داد و به مقصد خود خواست برود ، امام (ع) خود را به آن مرد رساند و فرمود:
امروز از تو عمل شگفت انگیزی دیدم ، و آنچه را دیده بود برایش نقل کرد !
آن مرد گفت : گمان می کنم تو امام صادق (ع) هستی ؟
فرمود : آری ، گفت : با آنکه فرزند پیامبری ، افسوس که چیزی نمی دانی ؟
فرمود : چه جهلی از من دیده ای ؟
گفت : مگر نمی دانی خداوند در قرآن فرموده:
«مَن جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا وَمَن جَاءَ بِالسَّیِّئَةِ فَلَا یُجْزَىٰ إِلَّا مِثْلَهَا وَهُمْ لَا یُظْلَمُون»
هر کار نیکی انجام دهد ده حسنه دارد و هر که گناهی کند جز یک گناه برایش ننویسند
از این جهت به حساب من دو نان و دو انار دزدیده ام ، مجموعا چهار گناه محسوب می شود ، و آنها را در راه خدا داده ام می شود چهل حسنه .
چهار گناه را از چهل حسنه کم کنند سی و شش حسنه برایم باقی می ماند ، و تو از این حسابها نمی دانی !
امام فرمود : ثکلتک امک انت الجاهل بکتاب الله، اما سمعت انه عزوجل یقول:
مادرت به عزایت بنشیند این تو هستی که جاهل به کتاب خداوندی، مگر این آیه از قرآن را نشنیدی که می فرماید:
«إِنَّمَا یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ»خدا از پرهیزگاران قبول اعمال کند.
تو چهار گناه کردی و مال مردم را دزدیدی و چهار گناه دیگر کردی که بدون اجازه به دیگران دادی ، پس هشت گناه نمودی و هیچ حسنه ای هم نداری .
بعد حضرت به اصحابش فرمود :
«بمثل هذا التاویل القبیح المستکره یَضِلونَ و یُضِلون…؛ به مانند این گونه توجیه های زشت و ناپسند، مردم را گمراه می کنند و خود گمراه می شوند.»(۷)
💠داستان
یکى از غلامان امام صادق (ع) به نام مصادف به آن حضرت خبر داد که مىخواهم براى تجارت فلان کالا به مصر سفر کنم امام به او اجازه داد، و به او هزار دینار داد تا کالا تهیه کرده و به مصر براى فروش ببرد، او با خریدارى آن کالا به مصر رفت، و چون آن کالا در مصر نایاب بود، آن را به دو برابر فروخت، و سپس به سوى مدینه بازگشت، خوشحال بود که به امام(ع) خبر مىدهد که هزار دینار استفاده کرده است .وقتى که خدمت امام(ع) رسید و ماجرا را گفت .امام (ع) ناراحت شد، و تنها پول خود را گرفت و استفاده آن را که بر اثر گران فروشى به دست آمده بود به مصادف داد وگفت:بردار، من به چنین پولى نیاز ندارم آنگاه فرمود: «یا مصادف!مجادلة السّیوف اهون من طلب الحلال؛ اى مصادف! جنگیدن با شمشیرها، آسانتر از تحصیل مال حلال است.»
آرى امام(ع)پول به دست آمده از گرانفروشى رانپذیرفت که ای بسا گران فروشی مقدمه ای باشد بر دنیا پرستی و گناهان دیگر .
💠داستان
یکى از علماى ربانى و مراجع تقلید مرحوم آیت الله العظمى سید محمد باقر دُرچهاى اصفهانى (ره)از اساتید آیت الله العظمى بروجردى(ره)و از پارسایان وارسته روزگار است که در سال ۱۳۴۲ ه ق در ۷۱ سالگى در دُرچه نزدیک اصفهان رحلت کرد، ومرقدش در تخت فولاد اصفهان است.وى که داراى صفاى باطن در سطح اعلى بود، نسبت به غذا مراقبت عجیبى مىنمود، تا آنجا که آقاى جلال الدین همایى نقل مىکند:
یکى از بازرگانان ثروتمند آن جناب را همراه چند نفر از علما به خانه خود دعوت کرد، ایشان این دعوت را پذیرفت و به خانه او رفتند، میزبان سفره متنوع و پرزرق وبرق انداخت، آن جناب طبق عادت همیشگى مقدار کمى از غذاى آن سفره خوردند.پس از صرف غذا، میزبان قبالهاى مشتمل بر مسألهاى که به فتواى آیت الله دُرچهاى حرام بود، براى امضاء به محضر آن بزرگوار آورد، آیت الله دُرچهاى دریافت که این میهمانى مقدمه آن امضاى سند بوده است و شبهه رشوه داشته است.رنگش تغییر کرد، وبه تنش لرزه افتاد و به میزبان فرمود: «من به تو چه بدى کردم که این زقّوم را به حلق من وارد کردى، چرا این سند را قبل از نهار نیاوردى، تا دست به این غذاى آلوده نزنم؟»آنگاه آشفته حال برخاست، و دوان دوان به مدرسه آمد و کنار باغچه مدرسه، مقابل حجرهاش نشست، و با انگشت به حلق فرو کرد، و همه را استفراغ نمود، سپس نفس راحتى کشید»
ــــــــــــــــــــــــــــ
📎پی نوشتها
۱.بحار الأنوار،ج۱۰۳،ص۹
۲.وسائل الشیعه، ج ۴، ص۱۷۶.
۳.قرب الإسناد،ص۵۵
۴.النوادر، ص۱۲۹.
۵.نهج البلاغه ۳۴۸.
۶.انوار هدایت، ص۱۰۱.
۷.وسائل الشیعه ج۲، ص۵۷
🌺 والسلام علی من اتبع الهدی 🌺
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
جهاد با نفس (۹۹)
منبر یک دقیقه ای🕙
[ نکاتی تقدیم می شود تا به سلیقه سخنران به مقدار یک دقیقه انتخاب و ارائه شود]
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ صَلّیَ اللهُ عَلَى خَیرِ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین
❇️مقدمه
جهاد با نفس بخشی از کتاب وسائل الشیعه است که آیت الله بهجت معرفی فرموده اند ،مبحث ۹۹ که بنا داریم از آن کتاب تقدیم کنیم عبارت است از این حدیث؛
امام علی(ع)فرمود:
«لاَ يَقِلُّ عَمَلٌ مَعَ تَقْوَى وَ كَيْفَ يَقِلُّ مَا يُتَقَبَّلُ» علمى كه با تقوى همراه باشد كم نيست، چگونه عملی کم باشد در حالی که مقبول است؟!
[اشاره به فرموده خداوند؛« إِنَّمٰا يَتَقَبَّلُ اَللّٰهُ مِنَ اَلْمُتَّقِينَ » خدا فقط عمل مردم با تقوا را ميپذيرد.](۱)
✅ تفاوت قبول با صحت
عدم پذیرش و مقبول نبودن اعمال با باطل بودن آن فرق دارد و صحت عمل غیر از قبولی عمل است. زیرا ممکن است انسان عمل واجبی مانند نماز و روزه و... را با رعایت تمام شرایط شرعیه که در رساله آمده است انجام دهد. در این حالت، از او اسقاط تکلیف شده که عمل را انجام داده و باطل نمی باشد. ولی چون پرهیز از گناه ندارد، نماز او مورد قبول واقع نمی شود. یعنی مراتب و آثار نماز بر او مترتب نمی شود.
🟢 رابطه عبادات و اخلاقیات
وقتی از اعمال عبادی مثل نماز ،روزه ، حج سخن به میان می آید شرط قبولی همه این عبادات تقواست و تقوا در واقع رعایت همه اخلاقیات است پس باید گفت عبادات وابسته به اخلاقیات است و در صورت رعایت نکردن دستورات اخلاقی مانند دستور به اجتناب از دروغ، حسد، تکبر و... انسان مبتلا به بی تقوایی است پس اعمال انسان قبول نخواهد شد.
و فرموده اند«هر مرتبهای از تقوا برای انسان باشد، قبولی عمل او هم به همان مرتبه است».(۲)
🟢 مقامِ امنِ متقین
➖امام محمد باقر(ع) به سعد الخیر نوشتند:«إنّ اللّهَ عز و جل یَقِی بالتَّقوی عَنِ العَبدِ ما عَزُبَ عَنهُ عَقلُهُ، و یُجَلِّی بالتَّقوی عَنهُ عَماهُ و جَهلَهُ ، و بالتَّقوی نَجا نُوحٌ و مَن مَعهُ فیالسَّفینَةِ ، و صالِحٌ ومَن مَعهُ مِن الصّاعِقَةِ، و بالتَّقوی فازَ الصّابِرونَ، و نَجَتْ تِلکَ العُصَبُ مِن المَهالِکِ».
خداوند عز و جل به واسطه تقوا آنچه را که عقل بنده به آن نمیرسد، از وی دور میگرداند. و به وسیله تقوا کوریِ (دل) و نادانی او را برطرف میسازد. به کمک تقوا بود که نوح و کسانی که با او در کشتی بودند نجات یافتند و صالح و پیروانش از صاعقه رستند. و با تقواست که صابران کامیاب شدند و آن گروهها از مهلکه ها رهایی یافتند(۳)
➖در جای دیگر فرمودند:«... و إن نَزَلَت نازِلَةٌ عَلى أهلِ الأرضِ فشَـمِلَهُم بَلِيَّةٌ كانَ في حِرزِ اللّه ِ بِالتَّقوى مِن كُلِّ بَلِيَّةٍ ، أ لَيسَ اللّه ُ تَعالى يَقولُ : «إنَّ المُتَّقينَ في مَقامٍ أمينٍ؟»
... و اگر بلايى بر زمينيان فرود آيد و همه آنها را فرا گيرد، او به سبب تقوا از هر گونه بلايى در پناه خداست. مگر نه اين كه خداوند متعال مى فرمايد: «همانا پرهيزگاران در جايگاهى امن هستند»؟(۴)
🌸شعر
خون می خورم که طاقتِ تقوا شود مرا
لب بسته ام که گوشِ تماشا شود مرا
قربانیِ تبسّمِ امنِ تو اَم ، مگر
سهمِ دو باره تیغِ مدارا شود مرا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📎پی نوشتها
۱. وسائل الشيعة ،ج۱۱،ص۱۹۰.
۲.در محضر بهجت، ج۱، ص ۲۰۷
۳.الكافي ،ج۸،ص۵۲
۴.بحار الأنوار ،ج۷۰،ص۲۸۵.
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
جهاد با نفس (۱۰۰)
منبر یک دقیقه ای🕙
[ نکاتی تقدیم می شود تا به سلیقه سخنران به مقدار یک دقیقه انتخاب و ارائه شود]
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ صَلّیَ اللهُ عَلَى خَیرِ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین
❇️مقدمه
جهاد با نفس بخشی از کتاب وسائل الشیعه است که آیت الله بهجت معرفی فرموده اند ،مبحث ۱۰۰ که بنا داریم از آن کتاب تقدیم کنیم عبارت است از این حدیث؛
امام صادق(ع)فرمود:
إِنَّا لاَنَعُدُّ اَلرَّجُلَ مُؤْمِناً حَتَّى يَكُونَ لجمیع أَمْرِنَا مُتَّبِعاً مُرِيداً » ما مردى را مؤمن نمىشماريم، تا آنكه همه آنچه را كه به آن امر كردهايم را تابع و خواهان باشد.(۱)
💠تمثیل جالب
یـــــــــــه روز مردی قزوینی رفت خالکوبی انجام بده و گفت که در بدنش عكس یك شیر را خالکوبی کنند.
روی زمین دراز كشید اما وقتی اولین سوزن در بدنش فرو رفت از درد داد كشید و پرسید: کجای شیر را میکشی ؟ گفت: دُم شیر را دارم میکشم.
قزوینی گفت, نفسم از درد بند آمد دُم نمیخواد
دوباره سوزن را فروبرد قزوینی فریاد زد, الان کدوم عضوش را میكشی؟
گفت: گوش شیر است.
قزوینی گفت: این شیر گوش لازم ندارد.
عضو دیگری را نقش بزن. باز سوزن در شانه مرد قزوینی فرو كرد, قزوینی ناله کرد که: این دیگر كدام عضو شیر است؟
گفت: شكم شیر است
قزوینی گفت: این شیر سیر است شكم لازم ندارد.
خالکوبی کننده، عصبانی شد, و سوزن را بر زمین زد و گفت: در كجای جهان كسی شیر بی سر و دم و شكم دیده؟ خدا هرگز چنین شیری نیافریده است.
🌸شعر
شیر بی یال و دم و إِشكم كه دید
این چنین شیری خدا خود نافرید
➲آنچـــــــــــه گفته شد تمثیلی است از ملای رومی، این تمثیل را برای افرادی ذکر کرده که دین داری شان مثل خالکوبی مرد قزوینی است. خود را مسلمان میدانند اما وقتی پای برخی دستورات اجتماعی خداوند مانند حجاب به میان میاد یا برخی دستورات نهی آمیز مثل حرام بودن الکل و موسیقی و رابطه با نامحرم و نجسی سگ و روزه گرفتن و مراعات حقوق دیگران و رعایت بیت المال و....پیش میاد راه دیگری را پیش میگیرند.
✅اهمیت تَعبد از نظر یک اندیشمند غربی
الکسیس،کارل برنده جایزه نوبل پزشکی مینویسد:
«بالاترین آرزوی من و مهم ترین هدفم در زندگی، معتقد بودن و ایمان ورزیدن است، به شکلی عمیق و تسلیم محض (بی چون و چرا)، بدون آن که هرگز حاضر باشم درباره ایمانم بحث کنم یا از آن به انتقاد بپردازم.»
🔶یک تذکر قرآنی
خداوند در قرآن کریم می فرماید:
«الَّذينَ جَعَلُوا القُرآنَ عِضينَ»
همانها که قرآن را تقسیم کردند (؛ آنچه را به سودشان بود پذیرفتند، و آنچه را بر خلاف هوسهایشان بود رها نمودند)!(۲)
و در آیه دیگری به کفاری اشاره می شود که حاضر نیستند با ایمان آوردن به پیامبر تسلیمِ محض اوامر الهی شوند و خیال میکنند همین که پیامبران قبلی را قبول دارند کفایت میکند،و خداوند ایمان به همه پیامبران دستور داده است.
«وَيَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَكْفُرُ بِبَعْضٍ وَيُرِيدُونَ أَنْ يَتَّخِذُوا بَيْنَ ذَٰلِكَ سَبِيلًا»
و میگویند: «به بعضی ایمان میآوریم، و بعضی را انکار می کنیم» و میخواهند در میان این دو، راهی برای خود انتخاب کنند.(۳)
👈دین حدّاقلّی و اکتفای به حدّاقلها، از نظر اسلام قابل قبول نیست؛ ما در معارف خودمان چیزی بهعنوان دین حدّاقلّی نداریم، بلکه در قرآن کریم در موارد متعدّدی اکتفای به بعضی از تعالیم دینی دون بعضی، مذمّت شده است.
🔵تعبد و عقلانیت
تَعَبُّد، به معنای بندگی خالصانه و اطاعت بیشائبه انسان نسبت به خداوند است.
امام رضا(ع) در پاسخ به نامه کسی که تعبد و اطاعت محض از دستورات خداوند را از نگاه روشنفکری مورد سؤال و تردید قرار داده بود نامه ای نوشتند در ضمن آن نامه چنین فرمودند:«وَ وَجَدْنَا الْمُحَرَّمَ مِنَ الاَشياءِ لا حاجَةَ لِلْعِبادِ اِلَيْهِ وَ وَجَدْناهُ مُفْسِداً داعِياً اِلَی الْفَناءِ وَ الْهَلاكِ».
مییابیم چیزهایی که خداوند بر مردم حرام کرده نه تنها در زندگی مورد احتیاج مردم نیستند بلکه مایهی فسادند و بشر را به راه تباهی و هلاکت میخوانند.(۴)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📎پی نوشتها
۱. وسائل الشيعة ،ج۱۱،ص۱۶۴.
۲.حجر/۹۱.
۳.نسا/۱۵۰.
۴. بحارالانوار، ج ۳، ص ۱۱۸.
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
فهرست سلسله مباحث یک دقیقه ای
ویژگیهای منتظران
۱. اندیشه اش پویاست
۲. متذکر و به یاد خداست
۳. علم و دانشش فراوان
۴. بردباریش بزرگ
۵. خوش برخورد در کشمکش
۶. بزرگوار در آشتی
۷. سعه صدرش از همه بیشتر
۸. از همه خاکسار تر است
۹. خندهاش تبسم است
۱۰. دورهمی ش برای تعلم است
۱۱. تذکر دهنده به غافل
۱۲. آموزنده جاهل است
۱۳. به کسی که آزارش میکند آزاری نمیرساند.
۱۴. در آنچه به دردش نمی خورد وارد نشود.
۱۵. هیچ کس را به مصیبتی سرزنش و شماتت نمیکند.
۱۶. هیچ کس را با غیبت یاد نمیکند.
۱۷. از کارهای حرام بیزار است.
۱۸. در موارد شبهه قدم بر نمیدارد.
۱۹. بخششش فراوان
۲۰. آزارش بسیار کم
۲۱. برای غریب و ناآشنا یاور
۲۲. برای یتیم پدر است
۲۳. شادابی و خرمیاش در چهره
۲۴. حزن و اندوهش در دل
۲۵. به فقرخود خرسند است
۲۶. شیرین تر از عسل
۲۷. سخت تر از سنگ است
۲۸. هیچ رازی را فاش نسازد
۲۹. هیچ پرده ای را ندرد.
۳۰. حرکاتش لطیف
۳۱. دیدارش شیرین
۳۲. عبادتش بسیار
۳۳. وقارش نیکو
۳۴. برخوردش نرم
۳۵. سکوتش طولانی است
۳۶. اگر با او جاهلانه رفتار شود حلیم و بردبار است
۳۷. بر کسی که به او بدی کرده است شکیبا است
۳۸. بزرگتر را گرامی داشته
۳۹. به کوچکتر رحم میکند
۴۰. بر امانتها امین
۴۱. از خیانتها به دور است.
۴۲. رفیقش تقواست
۴۳. هم پیمانش حیا ست
۴۴. حواسش جمع است
۴۵. لغزشش کم است
۴۶. حرکاتش توأم با ادب است
۴۷. سخنش زیباست
۴۸. از لغزش دیگران میگذرد
۴۹. اهل عیب جویی نیست
۵۰. وقار و متانت دارد
۵۱. اهل صبر است
۵۲. مقام رضایت دارد
۵۳. شکر گزار است
۵۴. کم حرف است
۵۵. صداقت دارد
۵۶. اهل نیکوکاری است
۵۷. مصون است
۵۸. حلیم است
۵۹. اهل رفق و مداراست
۶۰. عفیف و پاکدامن است
۶۱. شریف است
۶۲. اهل لعن و نفرین نیست
۶۳. اهل دروغ نیست
۶۴. اهل غیبت نیست
۶۵. اهل فحش نیست
۶۶. حسود نیست
۶۷. بخیل نیست
۶۸. بشاش و با نشاط است
۶۹. تجسس نمیکند
۷۰. به دنبال فضایل است
۷۱. مشمول حفظ الهی است
۷۲. مؤید به توفیق الهی است
۷۳. جاذبه و دافعه دارد
۷۴. دارای اراده قوی است
۷۵. به مخالفش هم ستم نمیکند
۷۶. بر سختی ها شکیباست
۷۷. اهل ستم و تجاوز نیست
۷۸. هر چه هوس کرد انجام نمیده
۷۹. اهل فقر زاهدانه است
۸۰. کم خرج پر سود است
۸۱. زیاد روزه میگیرد
۸۲. اهل عبادت و شب زنده داری است
۸۳. قلبی پاک و پارسا دارد
۸۴. اهل دانش پاکیزه است
۸۵. در اوج قدرت عفو میکند
۸۶. به عهد خود وفادار است
۸۷. با شوق روزه می گیرد
۸۸. نمازش با خوف و خشیت است
۸۹. اهل عمل است
۹۰. از نگاهش فرو می کاهد
۹۱. اهل سخاوت است
۹۲. در نیکی به برادران ثابت قدم است
۹۳. اهل همدلی است
۹۴. مراقب زبانش است
۹۵. حق طلب است
۹۶. علم و عمل
۹۷. تلاش برای دنیا و آخرت
۹۸. قدرتمندی در امور دنیوی و اخروی
۹۹. اهل عذرو بهانه نیست
۱۰۰. اهل عطوفت و برادری است
ملتمس دعا؛
هیئت تحریریه کانال منبر طلاب
👇
🆔 @talabe_admin
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
May 11
حکمت جنگ و جهاد
تأملی در آیه ارهاب
[منبر پنج دقیقه ای]🕙
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ صَلّیَ اللهُ عَلَى خَیرِ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین
قال الله الحکیم:
«وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِنْ دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ ۚ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنْتُمْ لَا تُظْلَمُونَ»
هر نیرویی در قدرت دارید، برای مقابله با آنها [= دشمنان]، آماده سازید! و (همچنین) اسبهای ورزیده (برای میدان نبرد)، تا به وسیله آن، دشمن خدا و دشمن خویش را بترسانید! و (همچنین) گروه دیگری غیر از اینها را، که شما نمیشناسید و خدا آنها را میشناسد! و هر چه در راه خدا (و تقویت بنیه دفاعی اسلام) انفاق کنید، بطور کامل به شما بازگردانده میشود، و به شما ستم نخواهد شد!(۱)
❇️مقدمه
قبل از پرداختن به موضوع و بیان پیام های آیه ، خوب است نکته ای بیان شود و آن اینکه دشمنان در فضای رسانه ای و در جبهه جنگ نرم کلمه «اِرهاب» را به معنای ترور جا انداخته اند در حالی که باید توجه داشت که ارهاب از «رَهْب» به معنای ترس است.
👈اين آيه دستور آماده باش همه جانبهى مسلمانان در برابر دشمنان و تهيه هر نوع سلاح، امكانات، وسايل و شيوههاى تبليغى حتّى شعار و سرود را مىدهد كه رعايت اين دستورات، سبب هراس كفّار از نيروى تهاجم و زورگویی به مسلمانان مىشود.
کسب آمادگی ، ابُّهَت برای مسلمان را به دنبال دارد که موجب می شود از زیاده خواهی و تجاوزگری کفار پیش گیری شود.
🟢خطر سازشگری
نقطه مقابل روحیه جهادی، روحیه سازشگری در مقابل دشمن است؛ از نظر منطق قرآنی ،دشمن کافر که خدا را بنده نیست اگر با مقاومت و ایستادگی مؤمنان مواجه نشود عرصه را روز به روز بر مؤمنان تنگ خواهد کرد.
«وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِيرًا ۗ وَلَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ»
و اگر خداوند بعضی از مردم را بوسیله بعضی دیگر دفع نکند، دیرها و صومعهها، و معابد یهود و نصارا، و مساجدی که نام خدا در آن بسیار برده میشود، ویران میگردد! و خداوند کسانی را که یاری او کنند (و از آیینش دفاع نمایند) یاری میکند؛ خداوند قوی و شکست ناپذیر است.(۲)
🔴عبرت های قرآنی
خداوند در قرآن عبرت هایی بیان فرموده تا مؤمنان توجه داشته باشند که اگر فریب شعارهای به ظاهرزیبای کفار را بخورند و از در تسلیم و سازش در آیند و کفار بر جامعه مسلط شوند چه نتایج وحشتناکی خواهد داشت که به دو مورد اشاره می شود؛
👈 در سوره یاسین ماجرای شهادت مومن آل یاسین و سخنان کفار به فرستاده های حضرت عیسی(ع) رفتار وحشیانه شان مورد اشاره قرار گرفته، آنها به فرستادگان حضرت عیسی میگفتند شما ها باعث بدبختی ما هستید باید شما سنگ باران کنیم و شکنجه سختی در انتظار شماست ؛« قَالُوا إِنَّا تَطَيَّرْنَا بِكُمْ ۖ لَئِنْ لَمْ تَنْتَهُوا لَنَرْجُمَنَّكُمْ وَلَيَمَسَّنَّكُمْ مِنَّا عَذَابٌ أَلِيمٌ»
و آخر الامر مومن آل یاسین را به طرز وحشیانه ای به شهادت رساندند.
👈 وقتی حضرت لوط(ع) با گستاخی کفار و کارهای زشت آنها و موضع تهاجمی شان نسبت به مؤمنان مواجه شده بود میگفت:«قالَ لَوْ أَنَّ لي بِكُمْ قُوَّةً أَوْ آوي إِلى رُكْنٍ شَديدٍ »
گفت: «[افسوس]! اى کاش در برابر شما قدرتى داشتم؛ یا پناهگاه نیرومندى در اختیار من بود. [آنگاه مىدانستم با شما زشت سیرتان چه کنم](۳)
🟢رویکرد اسلام جنگ و جهاد
مرحوم كاشف الغطاء (ره) به تشريح ديدگاه اسلام ميپردازد: «حقيقت و گوهر اسلام ايمان و عقيده است و كساني كه ادعا ميكنند اسلام با جنگ و شمشير پيام خود را نشر داده و بر ملتها چيره شده است،اشتباه ميكنند. اسلام ايمان و عقيده است و آن با جبر و اكراه حاصل نميشود، بلكه تنها در برابر حجت و برهان است كه تسليم و انقياد ممكن ميشود. قرآن در آيات متعددي اعلام داشته كه اكراه و اجباري در دين وجود ندارد»
و اگر اسلام شمشير به كار ميبرد، براي در هم كوباندن ستمگران و برداشتن شرّ آنها از سر ملتها است؛ همان ستمگراني كه به حجت و برهان گردن نمينهند. اسلام از زور براي رفع موانع از سر راه آزادي و آگاهي ملّتها استفاده ميكنند».
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📎پی نوشتها
۱.انفال/۶۰.
۲.حج/۴۰.
۳.هود/۸۰.
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
سنت امداد الهی
برای مؤمنان و ستمدیدگان
#منبر_ده_دقیقه_ای 🕙
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ صَلّیَ اللهُ عَلَى خَیرِ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین
💠داستان
[ایجاد انگیزه]
مشرکان در نقشهای دیگر تصمیم گرفتند که پیامبر اسلام (ص) را از حمایتهای قبیلگی خود محروم کنند. بدین خاطر، همه بزرگان مکه را وادار کردند در پیمان ظالمانه علیه بنیهاشم و مسلمانان شرکت کنند و با امضا کردند پیمان نامه ای آنها را در تحریمی همهجانبه قرار دادند.
پیامبر (ص) برای کم کردن فشار تحریم با مشورت ابوطالب تصمیم گرفتند که بنیهاشم به شعب ابی طالب بروند و در آنجا زندگی کنند.
ثروتِ حضرت خدیجه (س) و دیگر ثروتمندان قریش در طول دوران تحریم هزینه شد و از آن پس، شدت فشار بر هاشمیان بسیار بیشتر از گذشته شد.
به اعجاز الهی، موریانه عهدنامۀ تحریم را از بین برد و تنها عبارت «باسمك اللهم» باقی ماند. رسول خدا (ص) بهوسیلۀ وحی از این موضوع آگاه شد و این واقعه را بهواسطۀ ابوطالب به مشرکان خبر داد. این امر سبب پایان دوران تحریم شد چرا که با از بین رفتن عهده نامه آنهم به طرز معجزه ، باعث شد افراد زیادی از بزرگان مکه که عهدنامه را امضا کرده بودند و با دلایلی دنبال بهانه بودند که از این پیمان ظالمانه خارج شوند با این اتفاق ، از پیمان قریش خارج شدند.
✅بیان موضوع
بر اساس آیات متعدد قرآن و شواهد فراوان عقلی، نقلی و تجربههای شخصی مومنان، عواملی در حرکت و حوادث این جهان دخیلند که فراتر از عوامل شناختهشده مادی بهحساب میآید.
قرآن در موارد متعدد از مومنان خواسته است که ایمان به غیب داشته و بر روی امدادهایی که از جهان غیب بر زندگی مؤمن تأثیرگذار است، حساب ویژهای باز کنند.
در زمان های مختلف ستگمران مؤمنان را مورد ستم قرار داده اند اما بعد از مدتی دست انتقام الهی آنها به سراغ ستمگران آمده است. از این رو شک نکنیم که سرنوشت محتوم مؤمنان صبور امداد الهی و رهایی از ستم کفار است همین طور سرنوشت محتوم در ستمگری انتقام دست قدرت الهی است.
👈اگر اسراییل و آمریکا،و دست های پشت پرده حامی آنها، دورانی ستم گری کرده اند باید بدانند که آخر الامر قدرت شان افول خواهد کرد.
🟢آیات
چند آیه در ارتباط با موضوع مورد بحث تقدیم میشود؛
➖«وَالَّذِينَ جَاهَدُواْ فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ»
و كسانى كه در راه ما تلاش و جهاد كردند، راههاى قرب به خود را به آنان نشان خواهيم داد و همانا خداوند با نيكوكاران است. (۱)
➖«وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى ءَامَنُواْ وَاتَّقَوْاْ لَفَتَحْنَا عَلَيْهِم بَرَكَتٍ مِّنَ السَّمَآءِ وَالْأَرْضِ...» و اگر مردم شهرها و آبادىها ايمان آورده و تقوا پيشه كرده بودند، قطعاً درهاى بركات آسمان وزمين را برآنان مىگشوديم.(۲)
➖«اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ ۖ» خداوند، ولی و سرپرست کسانی است که ایمان آوردهاند؛ آنها را از ظلمتها، به سوی نور بیرون میبرد.(۳)
➖«ِ وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجا ِ وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرا» هر کس تقوای الهی را پیشه کند، خدا راه بیرون رفتن از سختی ها را برای او می گشاید و او را از جایی که گمان ندارد روزی میدهد؛ و هر کس بر خدا توکّل کند، کفایت امرش را میکند؛ خداوند فرمان خود را به انجام میرساند؛ و خدا برای هر چیزی اندازهای قرار داده است!(۴)
🔵احادیث
به چند حدیث نیز اشاره میشود؛
➖امام صادق (ع) فرمود:
أيُّما مُؤمِنٍ أقبَلَ قِبَلَ ما يُحِبُّ اللّه ُ ، أقبَلَ اللّه ُ عَلَيهِ قِبَلَ كُلِّ ما يُحِبُّ ، و مَنِ اعتَصَمَ بِاللّه ِ بِتَقواهُ عَصَمَهُ اللّه ُ ، و مَن أقبَلَ اللّه ُ عَلَيهِ و عَصَمَهُ لَم يُبالِ لَو سَقَطَتِ السَّماءُ عَلَى الأرضِ ، و إن نَزَلَت نازِلَةٌ عَلى أهلِ الأرضِ فشَـمِلَهُم بَلِيَّةٌ كانَ في حِرزِ اللّه ِ بِالتَّقوى مِن كُلِّ بَلِيَّةٍ ، أ لَيسَ اللّه ُ تَعالى يَقولُ : «إنَّ المُتَّقينَ في مَقامٍ أمينٍ» ؟
هر مؤمنى كه به سوى آن چه خدا دوست دارد روى آورد، خداوند نيز به سوى هر چه او دوست دارد روى كند و هر كه با تقواى خدا به او پناه جويد، خداوند او را [از گناه ]نگاه دارد و هر كه خدا به او روى كند و نگهش دارد، اگر آسمان هم به زمين افتد، ديگر برايش اهميتى ندارد و اگر بلايى بر زمينيان فرود آيد و همه آنها را فرا گيرد، او به سبب تقوا از هر گونه بلايى در پناه خداست. مگر نه اين كه خداوند متعال مى فرمايد: «همانا پرهيزگاران در جايگاهى امن هستند»؟(۵)
🔻 ادامه دارد 👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
➖امام محمد باقر(ع) به سعد الخیر نوشتند:«إنّ اللّهَ عز و جل یَقِی بالتَّقوی عَنِ العَبدِ ما عَزُبَ عَنهُ عَقلُهُ، و یُجَلِّی بالتَّقوی عَنهُ عَماهُ و جَهلَهُ ، و بالتَّقوی نَجا نُوحٌ و مَن مَعهُ فیالسَّفینَةِ ، و صالِحٌ ومَن مَعهُ مِن الصّاعِقَةِ، و بالتَّقوی فازَ الصّابِرونَ، و نَجَتْ تِلکَ العُصَبُ مِن المَهالِکِ».
خداوند عز و جل به واسطه تقوا آنچه را که عقل بنده به آن نمیرسد، از وی دور میگرداند. و به وسیله تقوا کوری و نادانی او را برطرف میسازد. به کمک تقوا بود که نوح و کسانی که با او در کشتی بودند نجات یافتند و صالح و پیروانش از صاعقه رستند. و با تقواست که صابران کامیاب شدند و آن گروهها از مهلکه ها رهایی یافتند.(۶)
➖ پیامبر(ص) فرمود:اِتَّقُوا دَعوَةَ المَظلومِ؛ فإنّما يَسألُ اللّه ُ تعالى حَقَّهُ، و إنَّ اللّه َ تعالى لَم يَمنَعْ ذا حَقٍّ حَقَّهُ»
از دعاى ستمديده بترسيد ؛ زيرا كه او از خداوند عزّ و جلّ حقّ خود را مى طلبد و خداوند هيچ حقدارى را از حقّش محروم نمى كند .(۷)
✅شرایط برخورداری از امداد الهی
از آیات قرآن به خوبی فهمیده میشود که امدادهای غیبی خدای متعال و جهان هستی، جایگزین تلاش و تدبیر مومنان نخواهد بود. اساساً نظام غیبی خداوند، وسیلهای برای تنبلپروری نیست. بلکه تحقق اینگونه امدادها شرایطی دارد که هوشمندی ، تلاش ، تقوا،کسب آمادگی از آن جمله است؛
در آیاتی که خداوند فرستادن فرشتگان در جنگ بدر را ذکر میکند، بیان میشود که شرط فرستادن فرشتگان الهی صبر و تقواست.
« بَلَىٰ ۚ إِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا وَيَأْتُوكُمْ مِنْ فَوْرِهِمْ هَٰذَا يُمْدِدْكُمْ رَبُّكُمْ بِخَمْسَةِ آلَافٍ مِنَ الْمَلَائِكَةِ مُسَوِّمِينَ»
آری، (امروز هم) اگر استقامت و تقوا پیشه کنید، و دشمن به همین زودی به سراغ شما بیاید، خداوند شما را به پنج هزار نفر از فرشتگان، که نشانههایی با خود دارند، مدد خواهد داد.(۸)
💠داستان
هنگامی که حضرت موسی(ع) و یارانش از سلطه فرعون و فرعونیانگریختند و به رود نیل رسیدند، ناگهان مشاهده کردند که فرعون و لشکریانش به تعقیب آنان آمدهاند. یاران حضرت موسی به شدت ترسیدند و هیچ راهگریزی تصور نمیکردند: پیش رویشان رود بزرگ نیل است که امکان عبور از آن نیست و پشتسرشان لشکر فرعون که با سرعت و ادوات نظامی آمدهاند تا همه را دستگیر کرده و یا به قتل برسانند. در این هنگامه ترس و وحشت و ناامیدی بود که صدای محکم و همراه با ایمان حضرت موسی ورق را برگرداند: «هرگز به دست دشمن نخواهیم افتاد، چون که با من خدای من است که قطعا راهی خواهد گشود.» در نتیجه همین ایمان راسخ و اطمینان قلبی حضرت بود که خداوند راهی برای آنان گشود و به موسی(ع) دستور داد با عصایش به رود نیل بزند. سپس خدای متعال رود نیل را شکافت تا حضرت موسی و پیروانش به سلامت از آن عبور کنند و همین که فرعون و فرعونیان وارد رود نیل شدند، غرق گشتند.
در آخر آیه نیز خداوند میفرماید این واقعیت تاریخی، نشانه و آیتی برای مومنان است تا در مسیر مجاهدت خود، بنبستی نبینند و ناامید نگردند.
ــــــــــــــــــــــــــــ
📎پی نوشتها
۲.اعراف/۹۶.
۳.بقره/۲۵۷.
۴.طلاق/ ۳.
۵.مشکاة الأنوار، ج۱، ص۲۳.
۶.بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۳۵۹.
۷.كنز العمّال /۷۵۹۷.
۸.آل عمران/۱۲۵.
🌺 والسلام علی من اتبع الهدی 🌺
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
عزتمندی مسلمانان
#منبر_بیست_دقیقه_ای
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ صَلّیَ اللهُ عَلَى خَیرِ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین
💠 داستان
[ایجاد انگیزه]
در جنگی که میان لشکر اسلام و روم صورت گرفت عبداللّه بن حذافه که از یاران و فرماندهان دلاور پیامبر (ص) بود به همراه گروهی دیگر اسیر شدند و آنها را به نزد قیصر روم بردند.
قیصر روم به او گفت: آئین مسیحیت را بپذیر وگرنه تو را در دیگ جوشان میاندازم.
عبداللَّه گفت: مسیحی نمیشوم.
قیصر دستور داد دیگی آوردند و بر آتش گذاردند و در آن روغن زیتون ریختند تا به جوش آمد آنگاه به یکی از مسلمانان اسیر گفت: مسیحیت را بپذیر! او که از پیشنهاد قیصر سرباز زد دستور داد وی را در آن دیگ انداختند و گوشت از استخوانهای او جدا شد.
آنگاه به عبداللَّه گفت: مسیحی شو وگرنه تو را هم در دیگ خواهم انداخت.
او هم پیشنهاد قیصر را نپذیرفت و دستور داد وی را در دیگ اندازند. عبداللَّه در این هنگام شروع به گریه گفتند: او گریه و بیتابی میکند. قیصر گفت: او را برگردانید. وقتی او را برگرداندند گفت: من از اینکه در دیگ میافتم گریه نمیکنم بلکه بهخاطر این میگریم که چرا به اندازه موهای بدنم جان ندارم که در راه خدا فدا کنم!
قیصر از این سخن در شگفتی فرو رفت و علاقمند شد او را آزاد کند. سپس به عبداللَّه فرمانده رزمندگان گفت: سر مرا ببوس تا تو را آزاد کنم.
عبداللَّه گفت: نمیبوسم.
قیصر گفت: مسیحی شو تا دخترم را به عقد تو در آورم و حکومتم را با تو تقسیم نمایم.
عبداللَّه نپذیرفت.
قیصر گفت: سر مرا ببوس تا تو و هشتاد نفر از مسلمانان اسیر را آزاد کنم عبداللَّه که دید آزادی مسلمانان در کار است پیشنهاد سلطان را پذیرفت و با هشتاد نفر از مسلمانان آزاد شد.
🔻با این مقدمه بحثی تحت عنوان عزتمندی مسلمانان تقدیم می شود🔺
✅ نکات مقدماتی
➖عزت در لغت به معنای محكم و نفوذناپذیر است. «ارض عزیزة» یعنی زمینی كه آب در آن راه نیابد.
➖ عزت، از نظر اصطلاحی اجتماعی به معنای حالتی است كه از شكست انسان پیشگیری میكند و مانع ظلم و ستم ناپذیری او در برابر مستکبران است.
➖سرچشمه اصلی عزت خداوند است، و خداوند مومنان را عزت می بخشد «ولله العزة ولرسوله وللمؤمنین» عزت از آن خدا و پیامبر و مؤمنین است.»
➖ خداوند متعال اجازه نداده است كه هیچ مؤمنی تن به ذلت دهد. امام صادق علیه السلام فرمود: إنَّ اللّه َ فَوَّضَ إلَى المُؤمِنِ اُمورَهُ كُلَّها ، و لَم يُفَوِّضْ إلَيهِ أن يَكونَ ذَليلاً ، أ مَا تَسمَعُ اللّه َ تَعالى يَقولُ : «وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ» ؟ ! فالمُؤمِنُ يَكونُ عَزيزا و لا يَكونُ ذَليلاً ، إنَّ المُؤمِنَ أعَزُّ مِنَ الجَبَلِ ؛ لأِنَّ الجَبَلَ يُستَقَلُّ مِنهُ بِالمَعاوِلِ ، و المُؤمِنُ لا يُستَقَلُّ مِن دينِهِ بِشَيءٍ .
خداوند اختيار همه كارها را به مؤمن داده اما اين اختيار را به او نداده است كه ذليل باشد. مگر نشنيده اى كه خداوند متعال مى فرمايد: «و عزّت از آنِ خداست···»؟ پس، مؤمن عزيز است و ذليل نيست. مؤمن از كوه نيرومندتر است؛ زيرا از كوه با ضربات تيشه كم مى شود، اما با هيچ وسيله اى از دين مؤمن نمى توان كاست.(۱)
🔻 ادامه دارد 👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
✅عوامل عزت در روایات
به برخی از عوامل عزت آفرین اشاره میكنیم.
🔶 طاعت و بندگی
بندگی رمز پیشرفت اولیاء الهی و زمینه ساز سعادت و عزت انسان است.
در حدیث قدسی میخوانیم كه خداوند میفرماید: «إنّیوَضَعْتُ الْعِزَّه فِی قِیَامِ اللَّیْلِ وَ النَّاسُ یَطْلُبُونَهَا فِی اَبْوَابِ السَّلَاطِینَ فلم یجدوه ابدا»
من عزت را در شب بیداری (و نماز شب) قرار دادم و مردم در خانه شاهان به دنبال آن میگردند، پس هرگز آن را نخواهند یافت. (۲)
پیامبر اكرم (ص) فرمود: «إنَّ اللّه َ تَعالى يَقولُ كُلَّ يَومٍ : أنا رَبُّكُمُ العَزيزُ ، فمَن أرادَ عِزَّ الدّارَينِ فَلْيُطِعِ العَزيزَ»به راستی پروردگار شما هر روز میگوید: من پروردگار شما هستم. من عزیز هستم. هر كس عزت دو جهان را میخواهد باید عزیز را اطاعت كند.»(۳)
تمام عزت و سربلندی سرور عزتمندان، امام حسین (ع) در بندگی و اطاعت او از خداوند بود. او در روز عاشورا، زیر باران تیر دشمن، برترین عبادت الهی یعنی نماز را در اول وقت برگزار كرد.
و شب عاشورا از عباس (ع) درخواست كرد تا از دشمن مهلت بگیرد و انگیزه خود از این مهلت خواهی را چنین بیان كرد:
« نُصَلّى لِرَبِّنَا الْلَّيْلَةَ وَنَدْعُوَهُ وَنَسْتَغْفِرَهُ، فَهُوَ يَعْلَمُ اَنِّى قَدْ كُنْتُ اُحِبُّ الصَّلاةَ لَهُ وَتِلاوَةَ كِتابِهِ وَكَثْرَةَ الدُّعاءِ وَالاِسْتِغْفارِ» امشب را نماز بخوانیم و به درگاه خداوند دعا و استغفار كنیم. خدا میداند كه من نماز خواندن برای او و تلاوت كتابش و زیاد دعا كردن و استغفار را دوست دارم.»
و در گودال قتلگاه عرضه داشت: «لا اله سواك یا غیاث المستغیثین ما لی رب سواك ولا معبود غیرك، صبرا علی حكمك» خدایی جز تو نیست،ای پناه پناه خواهان، برای من پروردگاری جز تو و معبودی غیر از تو نیست. بر حكم [و داوری] تو صبر میكنم.(۴)
🔶تقوا و ترک معصیت
امام علی (ع) میفرماید: « مَن أذَلَّ نَفسَهُ في طاعَةِ اللّه ِ فهُوَ أعَزُّ مِمَّن تَعَزَّزَ بِمَعصِيَةِ اللّه» هر كس نفس خود را در طاعت خدا خوار كند، عزیزتر از كسی است كه با نافرمانی خدا به عزت برسد.(۵)
و فرمود: «اذا طلبت العز فاطلبه بالطاعة» هرگاه جویای عزت شدی، آن را با اطاعت [و پیروی از خدا] بجوی.»(۶)
امام حسن مجتبی (ع) فرمود: «اذا اردت عزا بلا عشیرة وهیبة بلا سلطان فاخرج من ذل معصیة الله الی عز طاعة الله» هرگاه اراده عزتی بدون دار و دسته و هیبتی بدون سلطنت داشتی، از خواری معصیت الهی به سوی عزت اطاعت خداوند خارج شو(۷)
امام علی (ع) فرمود: «من اراد ان یكون اعز الناس فلیتق الله عزوجل»هر كس میخواهد عزیزترین مردم باشد، باید تقوای الهی داشته باشد.(۸)
آن حضرت در جای دیگری فرمود: «لا عِزَّ أَعَزُّ مِنَ التَّقْوَى» هیچ عزتی، بالاتر از تقوا نیست.(۹)
امام حسین (ع) فرمود: «الشَّرفُ التَّقْوی»شرف [و عزت انسان] در تقوا است.(۱۰)
و حضرت علی(ع) فرمود: «اعلَموا عِبادَ اللّه ِ أنّ التَّقوى دارُ حِصنٍ عَزيزٍ ، و الفُجورَ دارُ حِصنٍ ذَليلٍ » ای بندگان خدا بدانید كه تقوا دژی محكم و با عزت (و شكست ناپذیر) است و [هرزگی و] گناه خانهای [در حال فروریختن و] خوار كننده است.(۱۱)
🔶جهاد و شهادت
رزمندگان و جهادگران راه خدا همیشه در صف مقدم پاسداری از عزت و شرافت قرار دارند. آنها تلاش میكنند تا با نثار جان خویش از مرز عزت و شرافت پاسداری كنند و خود نیز به عزت ابدی برسند. روایات اهل بیت جهاد را مایه عزت اسلام میدانند. مثلا روایتی از امام علی (ع) آمده است: «فرض الله الجهاد عزا للاسلام» خداوند جهاد را برای عزت یافتن اسلام واجب كرده است.» (۱۲)
🔶بصیرت و آگاهی
بصیرت و دانائی عامل دیگری برای عزت است، چرا كه انسان آگاه در معرض هجوم نقشههای ذلت آور دشمن قرار نمیگیرد؛ چنان كه متقابلا جهل و بی خبری باعث ذلت و خواری میشود. امام علی (ع) میفرماید: «والجهل ذل؛ نادانی ذلت و خواری است.»
این كه یاران امام حسین (ع) بهترین یاران خوانده شده اند، یكی از امتیازات مهم آنها، بصیرت دینی و آگاهی آنان بود و در راس همه یاران و بستگان، حضرت ابی الفضل العباس قرار داشت كه زیر بار ذلت امان نامه دشمن نرفت، چرا كه به قول امام صادق (ع) «كان عمنا العباس نافذ البصیرة» عموی ما عباس بصیرتی ژرف داشت.(۱۳)
🔶انصاف
عامل دیگر در عزت آفرینی اجتماعی انسان، مراعات انصاف در حق دیگران است. امام علی (ع) میفرماید: «الا انه من ینصف الناس من نفسه لم یزده الله الا عزه» آگاه باشید، كسی كه با مردم با انصاف رفتار كند، خداوند بر عزت او خواهد افزود.(۱۴)
امام حسین (ع) در روز عاشورا نیز مردم كوفه و شام را به انصاف دعوت نمود و فرمود: «ان اعطیتمونی النصف كنتم بذلك اسعد»
اگر نصف را به من دهید [و با من انصاف روا دارید] ، سعادتمند میشوید.» (۱۵)
🔻 ادامه دارد 👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
🔶قناعت، زهد ، کم طمعی
علی علیه السلام میفرماید: «االقَناعَةُ تُؤَدّي إلَى العِزِّ» قناعت [و بسنده نمودن به آنچه موجود است] عزت را در پی دارد.(۱۶)
و در جایی دیگر فرمود: « اِقنَعْ تَعِزَّ» قانع باش تا عزیز شوی.(۱۷)
امام باقر علیه السلام فرمود: «اُطلُب بَقاءَ العِزِّ بإماتَةِ الطَّمَعِ» دوام عزت را با از بین بردن طمع جستجو كن.(۱۸)
دنیازدگی و دنیاخواهی عامل اصلی برای ذلت جامعه و افراد آن است و آنهایی كه از چنگ دنیا رها شدند به عزت و افتخار ست یافتند.
امام علی (ع)در این باره میفرماید: « مَن سَلا عَن مَواهِبِ الدّنيا عَزَّ» هر كس از موهبتها [و لذتها] ی دنیا چشم بپوشد، عزیز میشود.(۱۹)
🔶عفت و پاکدامنی
➖منظور از عفت و پاک دامنی، کناره گیری از آلودگی ها، چه در عمل و چه در فکر است. نفسِ عفیف، نه تنها در عمل، خویشتن دار است و مرتکب حرام و خلاف نمی شود، بلکه از نظر فکری آنچنان تربیت یافته است که افکار پلید را در ذهنش راه نمی دهد؛ صاحب چنین نفسی نزد همه مردم عزیز و محبوب است.
➖بی عفتی و شهوت رانی باعث ذلت انسان است؛ امام عـلى (ع) فرمود: «مَغْلُوبُ الشـَّهْوَةِ أَذَلُّ مِن مـَمْلوكِ الرِّقِّ» مغـلوب شـهوت، ذليل تر از برده زرخـريد است.(۲۰)
➖عفت و پاک دامنی منحصر و مخصوص به دختران و زنان نیست. خداوند در قرآن کریم، سرگذشت حضرت یوسف(ع) و حضرت مریم(س) را در عفت و پاک دامنی به تصویر می کشد که این دو بزرگوار در این زمینه امتحان شدند و به مدد عفاف و پاک دامنی خود نجات یافتند و از امتحان الهی سرافراز بیرون آمدند. بی گمان عزتمندی آن بزرگواران ریشه در عفاف و پاکدامنی آنان داشته است.
🔶وحدت و اتحاد
حضرت امیر(ع) ارزشمندی وحدت را اینگونه بیان فرموده اند:
«إنَّ اللّه َ سبحانَهُ قَدِ امتَنَّ على جَماعَةِ هذهِ الاُمَّةِ فيما عَقَدَ بَينَهُم مِن حَبلِ هذهِ الاُلفَةِ الّتي يَنتَقِلونَ في ظِلِّها ، وَ يأوُونَ إلى كَنَفِها، بنِعمَةٍ لا يَعرِفُ أحَدٌ مِن المَخلوقينَ لَها قِيمَةً؛ لأنَّها أرجَحُ مِن كُلِّ ثَمَنٍ ، و أجَلُّ مِن كُلِّ خَطَرٍ »
خداوند سبحان بر اين امت منّت نهاد و رشته الفتى را كه در سايه آن زندگى كنند و در پناه آن محفوظ مانند، ميانشان ايجاد كرد و اين نعمتى است كه هيچ يك از مخلوقات نمى تواند قيمتى براى آن معيّن كند؛ زيرا از هر بهايى سنگين تر و از هر مهمّى مهم تر است.(۲۱)
➖خداوند مؤمنان را از اختلاف نهی فرموده و آن را باعث از بین رفتن عزت و شکوه مسلمانان دانسته است؛
وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ ۖ وَاصْبِرُوا ۚ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ
و (فرمان) خدا و پیامبرش را اطاعت نمایید! و نزاع (و کشمکش) نکنید، تا سست نشوید، و قدرت (و شوکت) شما از میان نرود! و صبر و استقامت کنید که خداوند با استقامت کنندگان است!
🔶گذشت و بخشش
عفو و گذشت و بخشش به دیگران، در فرهنگ اسلامی جایگاه خاص و ویژهای دارد و آثار زیادی بر آن مترتب است كه از جمله آنها دستیابی به عزت و سربلندی است.
پیامبر اكرم(ص) فرمود: «عَلَيكُم بِالعَفوِ ؛ فَإنَّ العَفوَ لا يَزيدُ العَبدَ إلاّ عِزّا » عفو و گذشت داشته باشید، زیرا گذشت، جز عزت بر انسان نمیافزاید.(۲۲)
امام باقر (ع) فرمودند: «ثَلاثٌ لا يَزيدُ اللّه ُ بِهِنَّ المَرءَ المُسلِمَ إلاّ عِزّا : الصَّفحُ عَمَّن ظَلَمَهُ ، و إعطاءُ مَن حَرَمَهُ ، و الصِّلَةُ لِمَن قَطَعَهُ» سه چیز باعث میشود كه خداوند عزت انسان مسلمان را افزایش دهد: گذشت از كسی كه در حق او ستم روا داشته است و بخشیدن به كسی كه او را محروم ساخته، و ارتباط [و رفت و آمد] با كسی كه با او قطع رابطه نموده است.(۲۳)
➖امام علی (ع) فرمود: « لا عِزَّ أرفَعُ مِنَ الحِلمِ» هیچ عزتی بالاتر از بردباری نیست.(۲۴)
🔵نکته پایان
اگر چه عزت مندی مسلمانان و عزت هر یک از مؤمنان در جامعه امری لازم و پسندیده است اما باید توجه داشت که انسان باید عزت طلبی را با تکبر و خودخواهی اشتباه نگیرد ؛
چنانچه در دعا وارد شده است؛
«و في نَفسي فذَلِّلْني و في أعيُنِ النّاسِ فعَظِّمْني» .
مرا در نظر خودم خوار گردان و در چشم مردم بزرگ دار
🔻 ادامه دارد 👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
💠داستان
روایت شده که روزی مردی وارد مجلس حضرت امام رضا علیه السلام شد و عرض کرد: «سلام بر تو ای پسر رسول خدا؛ من مردى از دوستداران تو و پدرانت هستم؛ از مکه مىآیم؛ مال خود را گم کردم؛ اگر صلاح بدانید آنقدر که مرا به وطنم برساند به من کمک فرمائید تا به شهر خود برسم؛ در آنجا من اموالی دارم و خدا مرا از نعمت خویش بهرهمند کرده است؛ وقتى به شهر خود رسیدم آنچه به من عنایت کردهاید را از طرف شما صدقه میدهم؛ من خود مستحق صدقه نیستم و نمیتوانم از صدقه استفاده کنم.
حضرت به آن شخص فرمود: خدا رحمتت کند بنشین؛ سپس شروع به صحبت کردن با مردم کرد تا اینکه به غیر چند نفر از جمله آن مرد و من که نزد حضرت باقى ماندیم همۀ جمعیت متفرق شدند.
حضرت اجازه خواستند و وارد اندرون شدند و ساعتى در آنجا بود؛ سپس در را باز کرد و همان پشت درب ایستاد و دست خود را از بالاى در خارج کرده و فرمود: خراسانى کجا است.
آن مرد عرض کرد: من اینجا هستم.
حضرت فرمود: این دویست دینار را بگیر و از آن براى مخارج خویش استفاده کن و به آن تبرک بجو؛ نمیخواهد از طرف من صدقه بدهى؛ برو که مرا نبینى و من نیز ترا نبینم.
آن مرد خارج شد و رفت.
سلیمان به حضرت عرض کرد: خیلى به او لطف کردید و مورد شفقت خویش قرار دادید؛ پس چرا صورت خود را از او پوشانیدید؟!
حضرت فرمود:
«مَخَافَةَ أَنْ أَرَى ذُلَّ السُّؤَالِ فِی وَجْهِهِ لِقَضَائِی حَاجَتَهُ ...»
ترسیدم ذلت درخواست کمک را در چهرهاش مشاهده کنم؛ چرا که با کمک کردن من (او احساس میکند که عزت نفسش را از دست داده است).
الکافی (ط - الإسلامیة) ؛ ج4 ؛ ص23
💠داستان
گرمی هوای تابستان شدت کرده بود. آفتاب بر مدینه و باغها و مزارع اطراف مدینه به شدت می تابید.
در این حال مردی به نام محمد بن منکدر – که خود را تارک دنیا می دانست . تصادفأ به نواحی بیرون مدینه آمد، ناگهان چشمش به مرد درشت اندامی افتاد که معلوم بود در این وقت برای سرکشی و رسیدگی به مزارع خود بیرون آمده و به واسطه ی فربهی و خستگی به کمک چند نفر که اطرافش هستند و معلوم است کس و کارهای خود او هستند راه می رود.
با خود اندیشید: این مرد کیست که در این هوای گرم خود را به دنیا مشغول ساخته است؟! نزدیک تر شد، عجب! این مرد محمد بن علی بن الحسین (امام باقر) است! این مرد شریف، دیگر چرا دنیا را پی جویی می کند؟! لازم شد نصیحتی بکنم و او را از این روش بازدارم.
نزدیک آمد و سلام کرد. امام باقر علیه السلام نفس زنان و عرق ریزان جواب سلام او را داد. مرد گفت: آیا سزاوار است مرد شریفی مثل شما در طلب دنیا بیرون بیاید، آن هم در چنین وقتی و در چنین گرمایی، خصوصا با این اندام که حتما باید محتمل رنج فراوان بشوید؟! اگر خدای نخواسته در چنین حالی مرگ شما فرا رسد، چه وضعی برای شما پدید خواهد آمد؟! شایسته ی شما نیست که دنبال دنیا بروید و با این تن در این روزهای گرم متحمل رنج و زحمت بشوید؛ خیر، خیر، شایسته ی شما نیست.
امام باقر علیه السلام دست ها را از دوش کسان خود برداشت و به دیوار تکیه کرد و گفت: اگر مرگ من در همین حال برسد، در حال عبادت و انجام وظیفه از دنیا رفته ام؛ زیرا این کار عین طاعت و بندگی خدا است. خیال کرده ای که عبادت منحصر به ذکر و نماز و دعا است. من زندگی و خرج دارم، اگر کار نکنم و زحمت نکشم، باید دست حاجت به سوی تو و امثال تو دراز کنم. من در طلب رزق می روم که احتیاج خود را از کس و ناکس سلب کنم. وقتی باید از فرا رسیدن مرگ ترسان باشم که در حال معصیت و خلافکاری و تخلف از فرمان الهی هستم، نه در چنین حالی که در حال اطاعت امر حق هستم که مرا موظف کرده بار دوش دیگران نباشم و رزق خود را خودم به دست آورم. زاهد گفت: عجب اشتباهی کرده بودم. می خواستم او را نصیحت کنم، اکنون متوجه شدم که خودم در اشتباه بوده ام و احتیاج به نصیحت داشته ام.
سرکه از دسترنج خویش و تره
بهتر از نان کدخدا و بره
منبع هزار و یک حکایت اخلاقی جلد اول/حکایت ۵۳۵ /صفحه ۴۰۲ تا ۴۰۳/
ـــــــــــــــــــــــــــ
📎پی نوشتها
۱. تهذيب الأحكام ،ج۶،ص۱۷۹.
۲.اثنا عشریة، ص ۱۵۵.
۳.میزان الحکمة، ج۵، ص ۱۹۵۸.
۴.مقتل الحسین ، ص۳۴۵.
۵.کنزالعمال، ج۲، ح۴۲۰۸۴.
۶.غررالحکم،ح۴۰۵۶.
۷.بحارالانوار، ج۴۴، ص۱۳۹.
۸.بحارالانوار، ج ۷۹، ص ۲۸۵.
۹.نهج البلاغه، حکمت ۲۷۱.
۱۰.لمعات الحسین، ص۱۹.
۱۱.نهج البلاغه، خطبه۱۵۷.
۱۲.نهج البلاغه، حکمت۲۵۲.
۱۳. نفس المهموم، ص ۱۷۶ .
۱۴. اصول کافی ج۲، ص۱۴۴.
۱۵.ارشاد مفید، ص ۲۵۳.
۱۶.غررالحکم،۱۱۲۲.
۱۷.بحارالانوار، ج ۷۸، ص۵۳.
۱۸.میزان الحکمه، ج۶، ص ۲۹۳.
۱۹.غررالحکم،۹۱۴۸.
۲۰.غرر الحکم،ج۶،ص۱۳۸.
۲۱.نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲
۲۲.نقطه های آغاز در اخلاق عملی، ص ۵۹۵.
۲۳.میزان الحکمة، ج۶، ص۲۹۳.
۲۴.میزان الحکمة، ص ۱۹۵۹.
🌺 والسلام علی من اتبع الهدی 🌺
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
✅ بیانیه مهم آیتالله مکارم شیرازی
🔹 یک سوم سهم امام را مجاز هستید به فلسطین بدهید
رژیم سفاک صهیونیستی که اکنون در پایان عمر خود قرار گرفته، درنده خویی را به نهایت رسانده و مردم فلسطین و صاحبان اصلی آن دیار را به وحشیانه ترین شکل، مورد هجوم قرار داده است؛ از این رو لازم است همۀ مسلمانان جهان و دولت های اسلامی به هر صورتی که برایشان مقدور است از این مظلومان دفاع کنند و بدانید پیروزی نهایی برای مستضعفان است.
❗️ ضمناً عموم مقلدان مجاز هستند یک سوم سهم مبارک امام علیه السلام را جهت یاری مردم فلسطین و آسیب دیدگان آنها مصرف نمایند.
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
رسالت الهی ما
در قبال دشمنانِ اسلام
[منبر ۲۰ دقیقه ای]
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ صَلّیَ اللهُ عَلَى خَیرِ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین
🌙بیان احکام
اگر کافر بت پرست ومشرک باشد وبا رطوبت دستش یا بدنش با غذا تماس بگیرد نجس است وغذا خوردن اشکال دارد ودر غیر این صورت نجس نیست پس اگر شک بکنیم در تماس با رطوبت پاک است وهمچنان اگر کافر کتابی (یهودی یا نصرانی باشد) طاهر است.(۱)
💠داستان
ایجاد انگیزه
خداوند به موسى وحى فرستاد، آیا هرگز عملى براى من انجام داده اى؟ عرض کرد: آرى، براى تو نماز خوانده ام، روزه گرفته ام، انفاق کرده ام، و به یاد تو بوده ام، فرمود: اما نماز براى تو نشانه حق است ، و روزه سپر آتش، و انفاق سایه اى در محشر، و ذکر، نور است، کدام عمل را براى من بجا آورده اى اى موسى؟! عرض کرد: خداوندا خودت مرا در این مورد راهنمائى فرما»، فرمود: هَلْ وَالَیْتَ لِی وَلِیّاً؟ وَ هَلْ عَادَیْتَ لِی عَدُوّاً قَطُّ؟ فَعَلِمَ مُوسَى أَنَّ أَفْضَلَ الأَعْمَالِ الْحُبُّ فِی اللَّهِ وَ الْبُغْضُ فِی اللَّهِ!: «آیا هرگز، به خاطر من کسى را دوست داشته اى؟ و به خاطر من کسى را دشمن داشته اى؟ اینجا بود که موسى دانست: برترین اعمال، حبّ فى اللّه و بغض فى اللّه است (دوستى براى خدا و دشمنى براى خدا)».(۲)
✅بیان کلی
از جمله موارد مهمی که در قرآن بیانشده، توجه به دشمنان جبهه حق است. بخش قابل توجهی از آیات قرآن به این مسئله اختصاص دارد و این نشان از اهمیت این مقوله مهم دارد، تا آنجا که به تعبیر قرآن، برخی از این دشمنان از ابتدای خلقت انسان به همراه او بودهاند و تا آخر هم او را رها نخواهند کرد.
«وَكَذَٰلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَيَاطِينَ الْإِنْسِ وَالْجِنِّ يُوحِي بَعْضُهُمْ إِلَىٰ بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُورًا ۚ وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ مَا فَعَلُوهُ ۖ» اینچنین در برابر هر پیامبری، دشمنی از شیاطین انس و جنّ قرار دادیم؛ آنها بطور سری (و درگوشی) سخنان فریبنده و بیاساس (برای اغفال مردم) به یکدیگر میگفتند؛ و اگر پروردگارت میخواست، چنین نمیکردند؛ (و میتوانست جلو آنها را بگیرد؛ ولی به جهت امتحان بندگان چنین اراده شده است)
➖ خداوند خطر بی توجهی به دشمنان را گوشزد میکند، به گفته قرآن مخالفان اگر بر شما چیره شوند، دشمنی خود را آشکار میکنند. پس خاموشی دشمن، نشانهی دوستی او نیست، بلكه فرصت ضربه زدن نیافته است. قرآن میفرماید: «إِنْ یثْقَفُوكُمْ یكُونُوا لَكُمْ أَعْدٰاءً»اگر آنان بر شما مسلّط شوند، دشمن شما مىگردند.
➖در احادیث زیادی لزوم دشمنی با دشمنان مورد تأکید قرار گرفته است، امام رضا(ع) میفرماید:
«مِمَّنْ یَتَّخِذ [یَنْتَحِل] مَوَدَّتَنَا أَهْلَ الْبَیْتِ مَنْ هُوَ أَشَدُّ فِتْنَةً [لَعْنَة] عَلَى شِیعَتِنَا مِنَ الدَّجَّالِ فَقُلْتُ: بِمَا ذَا؟ قَالَ: بِمُوَالاةِ أَعْدَائِنَا وَ مُعَادَاةِ أَوْلِیَائِنَا، إِنَّهُ إِذَا کَانَ کَذَلِکَ اخْتَلَطَ الْحَقُّ بِالْبَاطِلِ وَ اشْتَبَهَ الْأَمْرُ فَلَمْ یُعْرَفْ مُؤْمِنٌ مِنْ مُنَافِقٍ».
همانا از کسانی که مدعی مودت ما اهل بیت هستند، کسی هست که در فتنهگری، برای شیعیان ما از دجال شدیدتر است. (راوی) گفتم: برای چه؟ (امام) فرمود: به خاطر دوستی با دشمنان ما و دشمنی با دوستانمان. چون چنین شد، حق با باطل آمیخته میشود و مؤمن از منافق بازشناخته نمیشود.(۳)
🔴فلسفه دشمنی با جبهه باطل
خداوند از افکار و آرزوهای مخفی کفار پرده برداشته و هشدار میدهد که فریب رفتار زیبای ظاهری آنها را نخوریم به مواردی از این هشدار های مهم توجه کنیم؛
👈«وَدُّوا مٰا عَنِتُّمْ» آرزو دارند كه شما در رنج قرار گیرید.
👈«وَدَّ الَّذِینَ كَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِكُمْ وَ أَمْتِعَتِكُمْ…» آرزو دارند كه شما از اسلحه و سرمایه خود غافل شوید.
👈«وَدَّ كَثِیرٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ لَوْ یرُدُّونَكُمْ مِنْ بَعْدِ إِیمانِكُمْ كُفَّاراً» بسیارى از اهل كتاب (نه تنها خودشان ایمان نمىآورند، بلكه) از روى حسدى كه در درونشان هست، دوست دارند شما را بعد از ایمانتان به كفر بازگردانند.
👈«وَ لَنْ تَرْضى عَنْكَ الْيَهُودُ وَ لَا النَّصارى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُم»(اى پيامبر!) هرگز يهود و نصارى از تو راضى نخواهند شد تا (آنكه تسليم خواسته آنان شوى و) از آئين آنان پيروى كنى.
بعد از تغيير قبله، ناراحتى يهود از مسلمانان بيشتر شد و احياناً بعضى از مسلمانها نيز تمايل داشتند قبله همان بيتالمقدّس باشد تا بتوانند با يهود در الفت ودوستى زندگى كنند، غافل از اينكه رضايت اهل كتاب با حفظ آن حاصل نمىشد و انتظار آنان، پيروى از تمام آيين آنها و نه فقط قبله آنان بود.
🔻 ادامه دارد 👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
✔️ گام اول
🔹شناخت دشمنان خدا
➖«إِنَّ الشَّيْطَانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا ۚ إِنَّمَا يَدْعُو حِزْبَهُ لِيَكُونُوا مِنْ أَصْحَابِ السَّعِيرِ» البتّه شیطان دشمن شماست، پس او را دشمن بدانید؛ او فقط حزبش را به این دعوت میکند که اهل آتش سوزان (جهنّم) باشند!
در قرآن کریم می فرماید شیطان دشمن شماست پس او را دشمن بگیرید. کسانی که با خوش خیالی، دشمنان خود را دوست می دارند، در چنگال دشمن خدا اسیر می شوند و به مرور شرایطشان به گونه ای می شود که راه فرار نخواهند داشت. اولین گام دشمنی با دشمنان خدا، شناخت دشمنان خداست.
➖ جبهه باطل با فتنه گری افراد را دچار اشتباه میکنند، فتنه به هر چیزی گفته می شود که انسان را در گمراهی بیاندازد، عقل انسان را بگیرد، فهم انسان را بگیرد، قدرت تشخیص انسان را بگیرد و راه انسان را بر انسان مشتبه کند. از این رو بصیرت و آگاهی در شناخت دشمن مورد تأکید قرار گرفته؛
👈علی علیه السلام در خطبه ۱۷۳ نهج البلاغه، می فرمایند:
اَلا وَ لَا یحْمِلُ هَذَا الْعَلَمَ إِلَّا أَهْلُ الْبَصَرِ وَ الصَّبْرِ وَ الْعِلْمِ [بِمَوَاقِعِ] بِمَوَاضِعِ الْحَقِّ.
و اين پرچم را به دوش نمى كشد مگر آن كه اهل بصيرت و استقامت و داناى به موارد حق باشد.
✔️ گام دوم
🔹استقامت در برابر دشمن
پیامبر(ص) می فرماید:«المُؤمِنُ کَالجَبَلِ الرّاسِخِ لاتُحَرِّکُهُ العَواصِفُ».
مؤمن، چونان کوه استواری است که توفان ها او را تکان نمی دهد.
استقامت، نقطه مقابل مداهنه و سازش گری از مراحل دیگر مقابله با دشمن است.
عقب نشینى از اصول، خواسته دشمن است و دشمنان تلاش مىكنند تا شما را به سازش بكشانند. قرآن میفرماید: «وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَیدْهِنُونَ»آرزو دارند كه شما نرمشى نشان دهید تا با شما سازش كنند.
«تُدْهِنُ» از «دهن» به معناى روغن و مراد، روغن مالى و سازش و انعطافپذیرى است.
➖خداوند مؤمنان را از خطر سازش و کوتاه آمدن در برابر درخواست های دشمن بر حذر داشته است؛
«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تُطِیعُوا الَّذِینَ کفَرُوا یرُدُّوکمْ عَلی أَعْقابِکمْ فَتَنْقَلِبُوا خاسِرِینَ ای کسانی که ایمان آورده اید، اگر از کسانی که کافر شده اند اطاعت کنید، شما را به عقب بازمی گردانند و، سرانجام، زیانکار خواهید شد.»
✔️گام سوم
🔹 آمادگی و جنگ و جهاد
در مرحله اول باید با کسب آمادگی نظامی ترس در دل دشمن انداخته شود؛
«وَأَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ وَمِن رِباطِ الخَيلِ تُرهِبونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُم وَآخَرينَ مِن دونِهِم لا تَعلَمونَهُمُ اللَّهُ يَعلَمُهُم ۚ وَما تُنفِقوا مِن شَيءٍ في سَبيلِ اللَّهِ يُوَفَّ إِلَيكُم وَأَنتُم لا تُظلَمونَ». هر نیرویی در قدرت دارید، برای مقابله با آنها [= دشمنان]، آماده سازید! و (همچنین) اسبهای ورزیده (برای میدان نبرد)، تا به وسیله آن، دشمن خدا و دشمن خویش را بترسانید! و (همچنین) گروه دیگری غیر از اینها را، که شما نمیشناسید و خدا آنها را میشناسد! و هر چه در راه خدا (و تقویت بنیه دفاعی اسلام) انفاق کنید، بطور کامل به شما بازگردانده میشود، و به شما ستم نخواهد شد!
مرحله بعد در موقع لزوم، جنگ و جهاد با کفار و دشمنان دین خداست؛
قرآن میفرماید: «وَ قاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّـهِ الَّذِینَ یقاتِلُونَكُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لا یحِبُّ الْمُعْتَدِین» و در راه خدا با كسانی كه با شما میجنگند، بجنگید ولی از حدّ تجاوز نكنید، كه خداوند تجاوزكاران را دوست نمیدارد.
البته هدف از جنگ در اسلام، گرفتن آب و خاك و يا استعمار و انتقام نيست، بلكه هدف، دفاع از حقّ با حذف عنصرهاى فاسد و آزادسازى افكار و نجات انسانها از خرافات و موهومات مىباشد.
👈 متزلزل نشدن و نترسیدن از قدرتمندی ظاهری دشمن شرط پیروزی است چرا که خداوند وعده نصرت داده است؛
«اِنْ یَکُنْ مِنْکُمْ عِشْرُونَ صابِرُونَ یَغْلِبُوا مِائَتَیْنِ وَ اِنْ یَکُنْ مِنْکُمْ مِائَة یَغْلِبُوا اَلْفاً مِنَ الَّذینَ کَفَرُوا بِاَنَّهُمْ قَوْم لا یَفْقَهُونَ»؛ (هرگاه بیست نفر با استقامت از شما باشند بر دویست نفر غلبه مى کنند و اگر صد نفر باشند بر هزار نفر از کسانى که کافر شدند پیروز مى گردند چرا که آنها گروهى هستند که نمى فهمند).
🔻 ادامه دارد 👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d