eitaa logo
فضائل امیرالمومنین علی علیه السلام🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
2.9هزار ویدیو
181 فایل
🌸اگر کسی فضائل امیرالمومنین علی علیه السلام را نقل کند خداوند گناهان زبان او را می بخشد🌸 💠تعجیل در فرج قطب عالم امکان صلوات💠 خادم : @Alisafaei72 🌷درمحضراستادشجاعی @jalasate_ostad
مشاهده در ایتا
دانلود
📣هشتگ های پرکاربرد در کانال👇 (ع) (ع) (ع) (ع) (ع) (ع) (ع) (ع) (ع) . (ع) (ع) @mola_amiralmomenin_as
🔰1_ پيش از اسلام پدر و مادر على بن ابى طالب(ع)هاشمى بودند؛وى به طور تقريبى در سال 600 م به دنيا آمد.يعنى آخرين سال قرنى كه در آن بزرگترين شهر حجاز(مكه)به حلقۀ اساسى شبكۀ تجارت مشرق زمين تبديل شد. خانوادۀ او از پايه‌گذاران اين حركت تجارى بودند. اين حركت مكه را از يك بازار محلى،كه صرفا به قبيله‌هاى اطراف اين شهر اتكا داشت،به يك مركز دادوستد جهانى تبديل كرد. مركزيت مكه به سبب سفرهاى معروف زمستانى و تابستانى هاشم به عبد مناف و ائتلافات وى با آن مناطق به وجود آمد.هاشم بر رقباى خود به ويژه امية بن عبد شمس چيره شد؛و با بهره‌گيرى از جايگاهى كه در ميان قريش به دست آورد،رهبر بلا منازع مكه گرديد. پس از آن ، بمثابه جانشين پدرش هاشم،با هيچ مشكلى مواجه نبود؛ لذا به تحكيم موقعيت قريش در ميان قبايل پرداخت،و از مكه شهرى بزرگ به وجود آورد كه«آب»و ديگر مايحتاج بازرگانان مسافر در آن يافت مى‌شد.وى همچنين شجاعانه به مقابله با خطرهايى كه شهر را تهديد مى‌كرد مى‌پرداخت؛ از جمله اين خطرها هجوم حبشيان -اتيوپى كنونى- به مكه در سال معروف به«عام الفيل»بود؛ يعنى تقريبا سى سال پيش از تولد نوه‌اش. يعقوبى-مورخ-او را چنين توصيف مى‌كند: «در آن روز رهبر بلا منازع قريش بود.خداوند چنان افتخارى را نصيبش ساخت كه به هيچ كس عطا نكرده است.قريش او را بر اموال خود حاكم ساخت،و چنان به اطعام پرداخت كه حتى پرندگان و حيوانات وحشى در كوهها را نيز اطعام مى‌كرد.» وى همچنين در مورد عبدالمطلب مى‌گويد: «پرستش بتها را نپذيرفت و خداى عز و جل را يكتا مى‌پنداشت و به اداى نذر پايبند بود و سنتهايى را بر جاى گذاشت كه اكثر آنها در قرآن آمده است.» اگر در اين روايتها به ويژه گفتۀ يعقوبى تأمل كنيم، شايد ويژگيهاى شخصيت عبد المطلب تا آنجا پيش رود كه گويى به نوعى در او وجود داشته است. و از اين ديدگاه،وى جايگاهى فراتر از يك رهبر سنتى قريش مى‌يابد همان گونه كه يعقوبى نيز او را «ابراهيم ثانى» مى‌بيند. پسرش عبد اللّه-پدر پيامبر(ص)-نيز چنين است: «او مژده‌آور مجازات اصحاب فيل از سوى خداوند است...قريش گفتند:تو از هنگام تولدت بسيار پربركت و خوش يمن بوده‌اى.» كه ظاهرا پدر او را به عنوان جانشين خود براى رهبرى مكه آماده ساخته بود،زنده نماند و هشت سال پيش از عبد المطلب دار فانى را وداع گفت. اين حادثه موجب شد تا پسر ديگرش عبد مناف معروف به براى ايفاى اين نقش آماده گردد. صفات بسيارى را از پدر برگرفته بود.از جمله كه موجب نزديكى او با رسول خدا(ص) و حمايت از آن حضرت در طول سالهاى رنج و محنت گرديد. . 📗کتاب رفتارشناسی امام علی(ع) در آیینه تاریخ؛ نوشته ابراهیم بیضون؛ مترجم: علی اصغر محمدی سیجانی @mola_amiralmomenin_as
فضائل امیرالمومنین علی علیه السلام🇵🇸
#رفتارشناسی_امام_علی_در_آیینه_تاریخ 🔰1_ پيش از اسلام پدر و مادر على بن ابى طالب(ع)هاشمى بودند؛وى
🔰1_ پيش از اسلام حضرت ابو طالب (ع) نتوانست همۀ نفوذ پدر را به دست آورد زيرا در آن زمان،در شهر مكه، اين نفوذ به ثروت افراد بستگى داشت. در نتيجه برخى رهبران تجارى نظير: ابو سفيان اموى، ابو جهل مخزومى و ابو لهب هاشمى وجود داشتند كه با وى به رقابت پرداختند. اين وضعيت موجب از هم گسيختگى نظام اجتماعى-اقتصادى شهر مكه گرديد. زيرا از زمان به وجود آمدن رهبرى قريش در اين شهر، همواره قدرت از آن يك نفر بود. با اين حال ابو طالب به لحاظ‍‌ معنوى همچنان مهمترين و اولين رهبر قريش باقى ماند. فرزندش على ابن ابى طالب(ع)اين واقعيت را مورد تأكيد قرار مى‌دهد و مى‌فرمايد: «پدرم با فقر و نادارى به زعامت رسيد و پيش از او هيچ‌گاه فقيرى به رهبرى نرسيد.» اما ببينيم چگونه وضعيت ابو طالب كه رهبر قريش يعنى قبيلۀ تجارت بود،به اين حالت در آمد. آيا اساسا در جامعه‌اى كه در آن توان مالى پايۀ قدرت به شمار مى‌رفت، امكان فراهم شدن قدرت فردى براى او وجود داشت‌؟ بنا بر گفتار يعقوبى؛ كه حالت فقر ابو طالب را ناشى از بحران اقتصادى مى‌داند كه ريشه‌هايش به زمان عبد المطلب بازمى‌گشت . يعقوبى مى‌گويد: «سالهاى قحطى و خشكسالى پى‌درپى بر قريش مى‌گذشت تا آنجا كه زراعت از بين رفت و پستانها خشكيد و توليد مثل دام متوقف شد.» شايد اين بحران موجب شد كه عبد المطلب تمام دارايى خود را مصرف كند.به ويژه كه وى به بخشندگى،سخاوت و اطعام مردم و مهيا كردن غذا براى مسافرانى كه در موسم حج به آنجا مى‌آمدند،مشهور بود. پس از فوت او،ابو طالب بر ميراث و قبيلۀ پدر تكيه كرد و توانست به وسيله آنها رهبرى را حفظ‍‌ كند،بى‌آنكه احدى از توانمندان اقتصادى مكه جرئت رقابت با او را بيابد،و يا در رهبرى او كه به عظمت و مجد ساختۀ عبد المطلب متصل بود،خدشه وارد سازد و در نتيجه قريش همگى جزء «ملت» او بودند. بدين ترتيب ابو طالب توانست جايگاه رهبرى را حفظ‍‌ و از برادرزاده‌اش(محمد بن عبد اللّه)حمايت كند. محمد(ص)همواره به ابو طالب ارج مى‌نهاد و براى آنكه از سنگينى بار فقر بر دوش خانواده‌اى كه به ارزشهاى اجدادى خود پايبند بود بكاهد، خيلى زود به زندگى اجتماعى پيوست. (ع) در اين خانواده ديده به جهان گشود و از اخلاق پدرى كه سخت پايبند به سنتها بود جرعه برگرفت؛ و رفتار حضرت محمد(ص) كه در جوانى نگاهى آرام و مطمئن به زندگى داشت و از جهان مادى مكانى كه در آن زندگى مى‌كرد بسيار دور بود را الگو قرار داد. هيچ يك از كودكان ديگر به خوبى او از اين خانواده بهره‌مند نشدند. وى در شرايطى رشد يافت كه خورشيد او را دربرگرفته بود و همچنين در آغوش خانه‌اى آكنده از جلوه‌هاى نبوت قرار داشت. على(ع)امكان زندگى در چنين خانواده‌اى را به دست آورد. حضرت ابوطالب در شرايط‍‌ بسيار سخت در كنار برادرزاده‌اش ايستادگى كرد، و وقتى قريش بنى هاشم را مورد مجازات قرار داده و انجام هرگونه معامله با آنان را براى همگان تحريم كردند، ابو طالب در كنار پيامبر(ص) بود. حضرت على(ع) كه در اين فضاى آكنده از و ارزشهاى جديد رشد كرد،چه در خانه پدرش و يا در خانۀ پسر عموى خود كه براى كاستن از فشار زندگى «رهبر فقير»قريش، به آن انتقال يافت. همۀ اينها در جلاى شخصيت آن حضرت سهيم بود. تا آنجا كه-به نظر بسيارى-اولين مردى است كه به محض آغاز دعوت به اين دين جديد-اسلام-،به آن گرويد. 📗کتاب رفتارشناسی امام علی(ع) در آیینه تاریخ؛ نوشته ابراهیم بیضون؛ مترجم: علی اصغر محمدی سیجانی @mola_amiralmomenin_as
فضائل امیرالمومنین علی علیه السلام🇵🇸
#رفتارشناسی_امام_علی_در_آیینه_تاریخ 🔰1_ پيش از اسلام حضرت ابو طالب (ع) نتوانست همۀ نفوذ پدر را ب
🔰2_ حضرت علی(ع) و اسلام بديهى است كسى كه اين گونه در نزديكى رسول خدا(ص)زيسته اولين كسى باشد كه از اسلام تأثير مى‌يابد و با آغاز اولين مرحلۀ دعوت يعنى دوران تبليغ سرّى آن،به اين دين مى‌گرود. همانا على(ع)در خانۀ اسلام رشد يافت و در مراحل اوليۀ حيات اين دين آسمانى به اسرارش آگاهى يافت،يعنى پيش از آنكه دعوت اسلام از محدودۀ خانه فراتر رود و يارانى بيابد كه آن را در اين مسير توأم با مشكلات پيش برند و ياريش كنند. ابن اسحاق در اين باره مى‌گويد: «اولين فردى كه گفته شده به رسول خدا (ص) ايمان آورد و با او نماز گزارد و آنچه از سوى خداى متعال آورده بود،تصديق كرد،على ابن ابى طالب بن عبد المطلب بن هاشم (ع) بود كه در آن روز ده سال عمر داشت.» ارتباط‍‌ زود هنگام على(ع)با اسلام و عدم تماس و برخورد او با عقايد پيش از اسلام، علاوه بر تأثير عميقى كه در روند جهاد، آن هم در سخت‌ترين شرايط‍‌ و تحولاتش بر جاى مى‌گذاشت از وى چنان شخصيت ريشه‌دار و اصولى‌اى ساخت كه اسلام بدان سخت نيازمند بود. علی (ع) بى‌ترديد با گامهاى اوليۀ اسلام همراهى نمود؛ و همواره در كنار رسول خدا (ص) قرار داشت،چه آن هنگام كه هنوز دعوت خود را آشكار نكرده و يا وقتى كه سخت تحت پيگرد بود و يا آن روز كه فرمان يافت تا خويشاوندان نزديكش را بيم دهد. و كسى جز على را نيافت كه صدايش را در همراهى با او بلند كرده و ياورى خود را به وى اعلام دارد.او گفت: «در دنيا و آخرت پيرو تو هستم» . آرى وقتى دعوت به دين خدا علنى و آشكار شد، هيچ مانع و يا خطرى او را از ايستادگى در كنار رسول خدا(ص)بازنداشت . همان ايستادگى‌اى كه (ع) نقشى افتخارآميز در آن داشت،و با همۀ توان خود در كنار برادرزاده‌اش ايستاد،و جايگاه و رهبرى خود را به«شعب»منتقل ساخت؛آنجا كه قوم خود يعنى قريش را به كنارى افكند. در دوران مكى تبليغ اسلام،زمانى كه رسول خدا و گروه بسيار اندكى از همراهانش براى وادار كردن قريش به پذيرش رسالت خود با شديدترين چالشها مواجه بودند،على با شور و شجاعت در اين مسير خطرناك قرار گرفت. و در آن دوران اكثر افراد قبيلۀ پيامبر(ص)بر ضد او متحد شدند و با انواع گوناگون پيگرد و مجازات آزارش دادند تا وى را به عقب‌نشينى از اين موضع وادار سازند. ولى رسول خدا(ص)استقامت كرد و مسلمانان اوليه نيز پايدارى پيشه ساختند؛كسانى كه قريش را به مصاف مى‌طلبيدند و در ترويج دين جديد خدا لحظه‌اى درنگ و تأمل روا نمى‌داشتند و حتى در ميان رهبران مكه نيز آن را رواج مى‌دادند. عمر بن خطاب، يكى از اركان حكومت عشيره‌اى در مكه و سفير اشراف قريش بود،كه به اسلام گرويد. پيوستن او به اسلام ضربه‌اى نيرومند بر نظام بت‌پرستى و همچنين خط‍‌ قرمزى بر آن بود كه سكوت در برابرش جايز نبود. در اينجا و پس از آنكه ابو طالب نپذيرفت پوشش حمايتى خود را از رسول خدا (ص) برگيرد، بزرگان قوم تصميم گرفتند تا بنى هاشم را تحريم كنند. و بدين ترتيب اين گروه به تبعيدگاه رفتند و هيچ ارتباطى با جامعۀ مكه نداشتند. آنها سه سال تمام در آنجا به سر بردند ولى از موضع خويش بازنگشتند. بلكه بر عكس تعدادى از افراد قريش در همين دوران تحت تأثير آنان قرار گرفته و خواستار پايان تحريم عشيرۀ رسول خدا(ص) -بنى هاشم-گرديدند. 📗کتاب رفتارشناسی امام علی(ع) در آیینه تاریخ؛ نوشته ابراهیم بیضون؛ مترجم: علی اصغر محمدی سیجانی @mola_amiralmomenin_as
فضائل امیرالمومنین علی علیه السلام🇵🇸
#رفتارشناسی_امام_علی_در_آیینه_تاریخ 🔰2_ حضرت علی(ع) و اسلام بديهى است كسى كه اين گونه در نزديكى
🔰2_ حضرت علی(ع) و اسلام پايان تحريم عشيرۀ رسول خدا(ص) -بنى هاشم- موجب گشايش صفحۀ جديدى در روابط‍‌ مسلمانان با قريش نشد،و اين قبيله در دشمنى خود پيش رفت و اسلام با شرايطى بسيار دشوارتر از دوران تحريم روبه‌رو گرديد. ابوطالب(ع) در دهمين سال بعثت دار فانى را وداع گفت و بدين ترتيب حمايتش از اسلام پايان يافت. در اين هنگام مكه،از همه سو به جبهه‌اى كاملا بسته در برابر رسول خدا(ص)تبديل شد و وى براى نخستين بار در انديشۀ يافتن جايگزينى براى آن برآمد. پيامبر(ص)به همراه على(ع)رو به سوى طائف گذاشت، و از قبيلۀ آن يعنى ثقيف ياورى خواست. ولى اين سفر براى مسلمانان كه از هر سو در تنگنا بودند، ضربه‌اى مهلك بود. به ويژه كه پاسخ ثقيف هم پيمان قريش، بسيار شديدتر و سرسخت‌تر از خود قريش بود. در اين هنگام رسول خدا(ص)به رغم رنج و ناراحتى، به سوى مكه در حركت بود. تا همچنان از آنجا به عنوان پايگاه براى دعوت شهرها و قبيله‌هاى عربى حجاز به اسلام استفاده كند. او در اين شهر كه تجارت مشرق زمين را در كنترل داشت،مركزيت دينى و اجتماعى را مجسم مى‌يافت؛ ديگر شهرهاى منطقه از اين خصوصيت بى‌بهره بودند و نمى‌توانستند مانند مكه گذرگاه مناسبى در جهت نشر فرامين الهى باشند. تلاشهاى پيگير پيامبر(ص)با قريش صرفا در اين مسير بود. ولى سرانجام وى به اين باور رسيد كه نمى‌تواند در قريش نفوذ كند و بايد از مكه به شهر ديگرى برود؛ تا شعلۀ دعوت به سوى دين خدا خاموش نگردد و از شور و نشاط‍‌ پيروانش كاسته نشود. پس از تماسهاى نااميد كننده‌اى كه با قبيله‌هاى بزرگ و از جمله حنيفه داشت به طور كاملا تصادفى با مردى از قبيلۀ (سويد بن صامت)برخورد كرد. او كه براى اداى عمره به مكه آمده بود پس از اين ديدار، اسلام آورد.امّا پس از بازگشت به يثرب به وسيلۀ خزرج به قتل رسيد. البته اين گروه بعدها نقش مؤثرى در انتشار و تقويت اسلام ايفا كردند. اندكى بعد تعدادى از خزرجيان با رسول خدا ديدار كردند؛ اينها هسته‌هاى اوّليه اسلام در يثرب بودند، سپس بعد از دو بيعت ، مدينه براى استقبال از مسلمانان آماده گرديد. در حقيقت شايد مدينه نسبت به مكه پايگاه مناسب ترى براى اسلام بود. به خصوص وجود دو قبيلۀ اوس و خزرج كه از ديرباز با يكديگر مى‌جنگيدند و از سوى ديگر با يهود در نبرد بودند و همچنين روابط‍‌ دوستانه‌اى با قريش نداشتند. 📗کتاب رفتارشناسی امام علی(ع) در آیینه تاریخ؛ نوشته ابراهیم بیضون؛ مترجم: علی اصغر محمدی سیجانی @mola_amiralmomenin_as
🔰2_ حضرت علی(ع) و اسلام يعقوبى اين واقعيت (جنگ اوس و خزرج) را چنين خلاصه مى‌كند: «وقتى سختى جنگ دو قبيلۀ اوس و خزرج را گزيده و سايه‌اش بر آنان سنگينى كرده بود،و آنها گمان مى‌كردند كه اين وضعيت موجب نابودى آنها خواهد بود، به ويژه كه بنى نضير، قريظه و ديگر يهوديان بر آنان جسارت يافته بودند؛ در اين شرايط‍‌ گروهى از آنان به مكه رفتند تا از قريش كمك و نيرو بگيرند. ولى قريش از اين كار خوددارى كرده و شروطى را براى آنها مطرح كردند كه امكان عملى كردنش را نداشتند.» و اين چنين يثرب _مدينة_ پيش روى مسلمانان گشوده شد كه پى‌درپى به سويش شتافتند تا آنجا كه به جز رسول اكرم(ص)و ابو بكر و على ابن ابى طالب(ع)كس ديگرى در مكه باقى نماند. اين تحولات كه به صورت كاملا محرمانه انجام شد، قريش را شگفت زده كرد و آنها را به هراس انداخت كه مبادا يثرب موقعيت دينى و اقتصادى مكه را از آنها بگيرد. و براى مقابله با اين اقدام مسلمانان،تصميم گرفتند رئيس اين «دين» يعنى رسول خدا(ص) را بكشند. قريش نظر يكى از رهبران خود به نام ابو جهل بن هشام مخزومى را پذيرفتند كه مى‌گفت: «هر يك از قبيله‌ها جوانى نيرومند برگزينند...و به هر يك از آنان شمشيرى برنده بدهند...و آنگاه در يك ضربت مشترك او-پيامبر(ص)-را بكشند تا آسوده گيريم؛كه در اين صورت مسئوليت كشتن محمد(ص)بر دوش همۀ قبيله‌ها قرار مى‌گيرد.» ولى رسول خدا(ص)از اين توطئه آگاه شد و تصميم گرفت همان شب از مكه خارج شود و-به گفتۀ طبرى-به على(ع)فرمود: «اى على،بر بستر من بيارام و برد سبز حضرموتى مرا بر سر گير...رسول خدا(ص)به هنگام خواب آن برد را بر رو مى‌گرفت.» اين حادثه نه فقط‍‌ عمق رابطۀ رسول خدا و پسر عمويش را نشان مى‌دهد، بلكه بيانگر پيوستگى شديد على(ع) و اسلام و آمادگى هميشگى او براى فدايى شدن در راه آن است. سن على(ع)در آن هنگام بيست و دو سال و يا اندكى بيشتر بود. يعنى در اوج شور و نشاط‍‌ جوانى به سر مى‌برد ولى از همان موقع همۀ آن شور و حماس را وقف بنيان دين خود، يعنى اسلام نمود. و بدين ترتيب رسول خدا(ص)از پيگرد قريش رهايى يافت و به يثرب رسيد و در آنجا در منزل ابو ايوب انصارى اقامت گزيد. در اين هنگام على(ع)كه-تا آن زمان- آخرين فرد مهاجر بود، با همراه داشتن خانواده رسول خدا(ص)كه دخترش فاطمه(ع)نيز در ميانشان بود-پيش از ازدواج با ايشان-راه مدينه را در پيش گرفت. و گفته شده است كه رسول خدا(ص) در انتظار على(ع)در «قبا» باقى ماند و نپذيرفت كه پيش از پيوستن على(ع)به وى،آنجا را ترك كند. 📗کتاب رفتارشناسی امام علی(ع) در آیینه تاریخ؛ نوشته ابراهیم بیضون؛ مترجم: علی اصغر محمدی سیجانی @mola_amiralmomenin_as
🔰2_ حضرت علی(ع) در مدینه موقعيت اسلام در مدينه به گونه‌اى بود كه مى‌توانست از خود دفاع كند و دور از سخت گيريها و پيگردها قريش گامهايش را مستحكم سازد. رسول خدا(ص)در اين شهر به سازماندهى جامعۀ جديد بر اساس قرآن همت گمارد. قرآن قانون-اساسى-اين جامعه بود كه صرفا بر اساس عقيده و بدون ارتباط‍‌ با هيچ چيز ديگر در مسير گدازش و پختگى به حركت درآمده بود. يكى از جلوه‌هاى جامعۀ جديد مسلمانان با يكديگر بود كه طى آن رسول خدا(ص)دست على(ع)را گرفت و او را برادر خود در اسلام خواند، بدون آنكه اين انتخاب، بر خويشاوندى و يا دامادى مبتنى باشد زيرا بعد از آن تاريخ بود كه فاطمه(ع)به همسرى على(ع)در آمد. بلكه اين گزينش به دليل جايگاه آن بزرگ مرد در اسلام بود كه پيامبر اراده فرمود تا وى را به دليل آنچه در راه اسلام انجام داده و رنج و مشقتى كه در اين مسير تحمل كرده است،از ديگران متمايز سازد. پس از منظم كردن شهر مدينه و كنترل يهوديان مقيم در آن شهر،مرحلۀ جهاد عليه بت‌پرستى و مركز اصلّى آن،يعنى مكه،آغاز گرديد؛زيرا رهبران آن از پيروزى رسول خدا در انجام هجرت به هراس افتاده بودند و در پى توطئه‌اى بودند تا پايگاه رشد يابندۀ اسلام را برچينند. به طور طبيعى على(ع)كه به شجاعت و كارآيى شناخته شده بود،در اين مرحلۀ بسيار دقيق، نقشى برجسته ايفا مى‌كند. غزوۀ«ذى العشيره»كه يك سال و نيم پس از هجرت روى داد،اولين غزوه به فرماندهى رسول خدا(ص)بود كه على(ع)در آن شركت مى‌جست. همچنين جايگاه آن حضرت در غزوۀ بدر كه در آن اسلام پيروزى بزرگ خود بر بت‌پرستى را محقق ساخت،مشهور است.بنا به روايت ابن اسحاق،رسول خدا(ص)در هنگامۀ بدر دو بيرق برافراشت،يكى براى على(ع)و ديگرى براى گروهى از انصار. همچنين على(ع)در كنار عمويش حمزة بن عبد المطلب و عبيدة بن حارث پيشاپيش جنگجويانى بود كه در برابر قريش قرار داشتند.به روايت ابن سعد: «آن حضرت به سوى وليد بن عتبه برخاست و آن دو با هم درگير شدند،على(ع)او را كشت. آنگاه عتبة بن ربيعه از جاى بلند شد كه حمزه به سويش شتافت و او را كشت.سپس شيبه برادر عتبه به ميدان آمد و عبيدة بن حارث،كه در آن روز كوچكترين يار حضرت رسول(ص) بود، در برابرش برآمد كه ساق پاى او با ضربتى از سوى شيبه قطع گرديد و در اين هنگام حمزه و على(ع)به سوى شيبه تاختند و وى را به قتل رساندند.» 📗کتاب رفتارشناسی امام علی(ع) در آیینه تاریخ؛ نوشته ابراهیم بیضون؛ مترجم: علی اصغر محمدی سیجانی @mola_amiralmomenin_as