eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
6هزار دنبال‌کننده
270 عکس
204 ویدیو
44 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
. دردا كه ماه رحمت حق باز هم گذشت باآن كه لحظه لحظه ی او مغتنم گذشت درهای مغفرت به روی ما گشوده بود مهمانی اش به وسعت جود وكرم گذشت شب های قدر او چقدر با شكوه بود ساعات غرق عفو گنه دمبدم گذشت برخرمن گناه من آتش كشيد دوست باآن كه ديد معصيتم از رقم گذشت دست مرا گرفت خدا و نجات داد وقتي زپا فتادم و آب ازسرم گذشت ای دل بهوش باش پس از ماه مغفرت ماهی كه می زدند گنه را قلم گذشت هركس نبُرد بهره ازاين چشمه ی زلال باوركنيد زندگی اش درعدم گذشت درعيد فطر خوان كرم چيده می شود گرماه رحمت وكرم ذوالكرم گذشت يارب به وصل يار،سروری به ما ببخش اين روزهای هجر كه با دردوغم گذشت همسايه ی رضاست «وفایی»و می سرود اوقات خوب ما همه دراين حرم گذشت ✍ .
. جلوه ها از ماه قرآن دارد اکنون عید فطر روشنی چون ماه تابان دارد اکنون عید فطر سفره ی رحمانی اللّه رحمت خیز شد این طعام از بهر مهمان دارد اکنون عید فطر بوی عطر ناب دارد مسجد و محراب عشق بس که گل در باغ ایمان دارد اکنون عید فطر شاد باش ای دل که می جوشد زلال مغفرت چون بشارت ها ز غفران دارد اکنون عید فطر لطف حق را می توان دریافت از هر معبری رهگذاری عطر افشان دارد اکنون عید فطر ماه غفران بود بر هر بنده ای ماه صیام از پی اش رحمت به دامان دارد اکنون عید فطر یک جهان لطف و کرامت از خداوند کریم در خودش پیدا و پنهان دارد اکنون عید فطر روزه داران را نوید وصل جَنّاتُ النَّعیم از خدای حیِّ سبحان دارد اکنون عید فطر در فرا روی زمین روشن تر از خورشید و ماه چهره ای «یاسر» درخشان دارد اکنون عید فطر ** «یاسر»✍ .
. مژده هلا عاشقان ، هلال عید آمده روشن چشم شما ، عید سعید آمده عید قبول دعا ،عید نزول عطا عید سرور و صفا به صد نوید آمده خانه تکانی کنید صحبت خورشید را آینه در آینه ، نور پدید آمده تا که گشاید درِ رحمت خود را به ما حضرت غفار با شاه کلید آمده اگرچه شبهای قدر روشنی محض بود برای اهل نظر صبح امید آمده نوشته در فال ما ز حسن اقبال ما صفحه ی اعمال ما پاک و سپید آمده فرصت بالندگی بهانه ی زندگی عید خوش بندگی فصل جدید آمده ✍ ............................................................... کانال اشعار حسینی ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. سلام عزیز دل ما، عزیز جان رسول سلام یوسف زهرا، نماز و روزه قبول گذشت این رمضان و وصال ما نرسید شدم در این سه شب قدر، به همه مشغول حواس من به همه چیز بوده الاّ تو! تویی که بوده دعایت به نوکرت مبذول دم تو گرم که دنبال کار من بودی... ولی پی تو نبودم مطابق معمول حلال کن کمکت نه!... اذیّتت کردم ببخش! عمر فراقت کشیده خیلی طول نشد گناه خودم را عقب بیندازم که وصل ما دو به آینده می شود موکول منم کسی که نگاهم به باغبانم نیست کسی که باغ دو چشمم نمی دهد محصول همیشه هول، برم داشته دم آخر بیا دوباره گذر کن از این گدای عجول به اذن صاحب ایوان طلای شاه نجف مرا بخر که بخوانم دوباره اذن دخول فقط سه حبّه ی انگور خوردم و مستم از این شراب نخورده هر آدم معقول کریم ها همه دارند اعتنا به فقیر حسین گفتن ما شد زیارت مقبول نماز عید، مرا هم به کربلا ببرید مرا فراق حرم، بیقرار کرد و ملول ✍ ............................................................... کانال اشعار حسینی ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. ای کاش می شد ماهِ کامل را ببینیم دلدارمان را صاحبِ دل را ببینیم یک ماه بر رویِ دلِ خود کار کردیم که آخرِ این ماه حاصل را ببینیم در سایه‌یِ قرآن دعا کردیم روزی .... در بیتِ حق قرآنِ نازل را ببینیم آنقدر خیره بر خدا و حق بمانیم وقتی نباشد جرم و باطل را ببینیم روزِ فرج روزِ گشایش در اُمور است که می‌شود حلّالِ مشکل را ببینیم عید است آن روزی که ما با چشمهامان سیلی زدن بر رویِ قاتل را ببینیم بینِ دو انگشتِ حسینِ عصرِ حاضر یک روضه‌یِ گودالِ کامل را ببینیم از ضربه‌یِ خنجر پسِ سر تا زمانی که می‌دهد روزیِ سائل را ببینیم باید بخواهیم از خدا تا او بیاید تا روضه‌خوانِ مشک و ساحل را ببینیم عجل_الله_تعالی_فرجه_الشریف ✍ .
. ترکیب‌بند توحیدی به مناسبت اشاره‌به عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌‌الشریف از خوب و بد هر عملت باخبرم من چون از رگ گردن به‌تو نزدیک‌ترم من صدبار اگر توبه شکستی و گذشتم صدبار دگر توبه کنی می‌گذرم من درخواب فرو می‌روی و غافل از این‌که مشتاق به دیدار تو در هرسحرم من تو ثانیه‌ای حال‌خوش از خویش بیاور تا باهمه‌ی جاه‌وجلالم بخرم من وقت خوشی‌و‌خنده به من نیست حواست در وقت گرفتاری‌ات اول نفرم من ترسی به دلت راه نده، چون که برایت در واهمه‌ی روز قیامت سپرم من از رحمت و بخشندگی‌ام باخبری تو از خوب و بد هر عملت باخبرم من یک‌عمر به دنبال تو در آینه گشتم از من تو گذشتی و من از خود نگذشتم ای آن‌که بد و خوب دوعالم همه از توست شادی همه از جانب تو، غم همه از توست یک‌نقطه شده فاصله‌ی رحمت و زحمت خوب است اگر وافر، اگر کم، همه از توست عبد تو -چه نزدیک و چه دور- اهل تو باشد روحی که دمیده‌ست به آدم همه از توست با اذن تو دم می‌زند از مدح تو بلبل اذن از تو و حرف از تو و دم هم همه از توست هرگز کسی از حکمت تو شکوه ندارد تا درد همه از تو و مرهم همه از توست ورد لبم از بابت هر رزق تو شکر است چون معتقدم قدر مسلّم همه از توست «هرکس به طریقی سخن حمد تو گوید» پس لذت این عیش فراهم همه از توست خوش باد که دل شاهد لبخند تو باشد آزاد اسیری‌ست که در بند تو باشد عصیان‌زده را از گذر عمر چه‌بیم است؟ وقتی که خداوند غفور است و رحیم است از تیغ نترسیدم و از وسوسه آری چون سخت‌ترین حربه‌ی شیطان رجیم است سالم نتوان رد شد از این عرصه‌ی خون‌خوار عمّار شو ای دوست که این فتنه عظیم است دین لقلقه‌ای سست شده روی زبان‌ها ایمان به عمل نیست، به نرخ زر و سیم است تا روز ابد باطل و حق در جریان‌اند دنیا همه در معرکه‌ی زید و سلیم است در حسرت خواب شب قبلیم کماکان هر صبح که در کوچه‌ی ما از تو شمیم است ای منتظر امر خداوند، به یادت در خانه‌ی دل‌های جهان عشق مقیم است ای نام تو جاری به بلندای اذان‌ها مشتاق تو هستند هلال رمضان‌ها هرچند که از درد نبودت گله خیلی‌ست انگار نه انگار که این فاصله خیلی‌ست سر رفته همه حوصله‌ها از غم دوری در شهر اگر آدم بی‌حوصله خیلی‌ست «این قافله‌ی عمر عجب می‌گذرد!» حیف در قافله‌ها غافل از این قافله خیلی‌ست در پاسخ این جمله که؛ یاد تو نبودیم... گفتیم؛ خودت باخبری، مشغله خیلی‌ست! ما غرق سکوتیم در این خلوت جمعی هرچند که دوروبر ما ولوله خیلی‌ست آنقدر که سرگرم گناهیم ندیدیم از خار بلا در کف پا آبله خیلی‌ست در راه وصال است چه سرها و سپرها تاوان عبور از دل این مرحله خیلی‌ست من با تو از این مرحله رد می‌شوم آخر صفرم ولی از شوق تو صد می‌شوم آخر این میوه‌ی باران‌زده هرچند که کال است ای عشق مدد کن که به دنبال کمال است یا حسرت آینده و یا داغ گذشته‌ست کاری که روا نیست به ما شادی حال است در خلوت ما _غیر تو_ عالم همه جمع‌اند ای دوست تو را از دل ما جای سوال است! یا جای تو یا غیر تو اینجاست، ولاغیر! جمع تو و غیر تو در این خانه محال است سرمایه‌ی ما سوختگان خون جگر شد در دایره‌ی اهل نظر بال وبال است هرکس که تو را خواست، تو را یافت در آخر چون خواستنت ساده‌ترین راه وصال است ما را نظر لطف تو عید است، اگرچه اندیشه‌ی مردم همه دیدار هلال است ای ماه خدا! آخر ماه است، کجایی؟ عید است همان لحظه که از راه بیایی. .
. عید ماه رمضان است پدرجان برگرد العجل ورد زبان است پدرجان برگرد این چه عیدی ست که از درد فراق رویت اشک هر شیعه روان است پدرجان برگرد ماه شوّال رسیده ست دوباره امّا ماه ما از چه نهان است پدرجان برگرد خسته از قوم ریاییم و نمانده چاره ظلم بر شیعه عیان است پدرجان برگرد هست دنیای بدون تو جهنّم اما با تو بهتر ز جنان است پدرجان برگرد سالها ساکن صحرا و بیابان هستی مادرت دل نگران است پدرجان برگرد نیمه شب گفت رقیه: تو کجایی بابا بعد تو تیره جهان است پدرجان برگرد چند روزی ست که محتاج عصا شد طفلت قدّم از غصّه؛ کمان است پدرجان برگرد دختری پست به موهای سفیدم خندید گل باغ تو خزان است پدرجان برگرد از زمانی که عمو را به سر نی دیدم دخترت لطمه زنان است پدرجان برگرد یاد اکبر نرود از دل لیلا هرگز کوه غم؛ وقت اذان است پدرجان برگرد بدترین درد برای دل پرخون رباب دیدن تیر و کمان است پدرجان برگرد چاره ای نیست بیا و ببرم همراهت مرگ من راه امان است پدرجان برگرد ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
. دوبیت عید فطر و امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف کاش می‌شد ستادِ روزِ عید بدهد بر دلِ شکسته نوید همزمان با هلالِ ماهِ نو ..... ماهِ پنهانیِ مدینه دَمید ✍ .
. مقصود ماست دریا، هرچند مثل جوییم از خود گذشته یک‌ ماه، دنبال وصل اوییم یک‌ ماه‌ ما خماریم، ساقی بیار باده کار از قدح گذشته، ما تشنه سبوییم ماه صیام رفت و عید صیام‌ آمد هم خنده در دهانیم هم گریه در گلوییم زان بی نشان کجا ما یابیم یک‌ نشانه تا در مسیر دنیا دنبال رنگ و بوییم تا نشکنیم خود را، پرواز کی توانیم؟! بیچاره ما که عمری در قید آبروییم ✍ صبح عید فطر ۱۴۴۵ .
‍ . اشعار ،با هشتک های هرشب تفکیک شده و بشرح زیر است: ................. .................... .................... .................... .................... .................... .................... .................... .................... . .................... . .................... .................. وقایع بعد از شهادت ............... ................................ آقا رسول الله * لطفا هشتک یا "کلمه آبی رنگ" فوق را لمس "کلیک کنید" و در پایینِ صفحه ،سمت راست، علامت ۸یا بالا (↑ و ↓)را بزنید و از اشعار آیینی بهرمند شوید .___ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab . گروه مخصوص کلاس آموزشی تفسیر زیارت عاشوراء و پاسخ به سوالات و شبهات مقتل امام حسین ع است. https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 لینک کانال ضامن اشک @zameneashk ای دی برای پاسخ به سوالات مقتل @m_h_tabemanesh2 آی دی ارسال اشعار @Yaghoubian1349 .ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. لباس عید به تن کن دوباره عید رسیده به او سلام کن، این‌بار با نوید رسیده قرار نیست به تقویم‌‌ها محل بگذاریم فراتر از خبرِ هرچه «سررسید» رسیده بعید نیست همین روزها خبر برسانند رسید آن‌که به ذهن همه بعید رسیده قدم‌زنان به حضورش نمی‌رسی، چه وصالی؟! در این مسیر کسی که به سر دوید، رسیده بدون ماه، همه روزهای ما شب یلداست رسید عید و به دل مژدهٔ امید رسیده خوشا به بخت تو ای ماه این‌که چشم تو هرشب به درک سایهٔ آن قامت رشید رسیده اگر چه بست گناهان، هزار باب کرم را فراتر از همهٔ قفل‌ها، کلید رسیده حسین دیگری از راه می‌رسد؛ که دوباره زمان پس زدن فتنهٔ یزید رسیده به جرم این‌که برای امام نامه نوشتم برایم از همه سو وعدهٔ وَعید رسیده به جستجوی تو... خیرالعمل مگر به‌جز این است؟ خبر رسید می‌آیی... خبر، جدید رسیده خوشا به ماه، به تن کرده است حولهٔ احرام پی طواف تو با هالهٔ سپید رسیده خوشا به حال کسی که شهید زیسته عمری به بارگاه تو چون جون، روسپید رسیده تمام دشت پر از ردّ پای جستجویم شد پس از هزار تفحص، دلم شهید رسیده تبسمی کن و رنگی به زخم کهنهٔ من دِه به لطف عشق، به من زخم‌ نوپدید رسیده هماره بخشش و لطف است آیه‌های نگاهت امید بسته به تو آن‌که ناامید رسیده تو را ندیده‌ام اما، به سویت آمده‌ام که... اسیر مرگ شدم، وقت بازدید رسیده رسیده‌ها نرسیدند و هرکه گفت رسیدم به سیب سرخ شهادت اگر رسید، رسیده :: نماز عید به‌پا شد بیا به‌حق محمد اذان تمام شد و وقت «یا حمید» رسیده ✍🏻 🏷 | .
. چشم تا بر هم زدم یک ماه مهمانی گذشت لحظه هایی مملو از الطاف رحمانی گذشت سی سحر نام عزیزش بر لبانم داغ بود آه آه آن عشق بازی های پنهانی گذشت رفت از کوی و خیابان، سفره اش را جمع کرد ای دل غافل کجا بودی؟ فراوانی گذشت تشنگی گاهی برایم روضه می‌خواند از حسین ظهر با لبهای تشنه، چشم بارانی گذشت بعد از این سی روز روزه از خودت حتی بترس چند روزی را که شیطان بود زندانی گذشت شادی فطر آمد اما غم دلم را برده است چشم تا بر هم زدم یک ماه مهمانی گذشت ۱۴۰۴ ✍ .