بسم الله
🔵ترجمه #کلمه_زعم
حَتَّى إِذَا مَضَى لِسَبِیلِه جَعَلَهَا فِی جَمَاعَةٍ زَعَمَ أَنِّی أَحَدُهُمْ فَیا لَلَّهِ وَ لِلشُّورَى مَتَى اعْتَرَضَ الرَّیبُ فِیّ مَعَ الْأَوَّلِ مِنْهُمْ حَتَّى صِرْتُ أُقْرَنُ إِلَى هَذِهِ النَّظَائِر #خطبه_3 #شقشقیه
ترجمه : تا [اینکه] او نيز راه خودش را پیمود [و به جهان ديگر رسید] و امر خلافت را در ميان جماعتى قرار داد كه وانمود میکرد من هم یکی از آنها هستم. پناه برخدا از دست آن شورا! کی در [بلندی مرتبهی] من نسبت به [خلیفهی] اولشان شکی وجود داشت تا اینکه همنشین امثال این شش نفر بشوم؟
◀️کلمه «زعم» را در فارسی به معنای «پنداشتن و گمان کردن» برمیگردانند. «پنداشتن و گمان کردن» در فارسی معنای مذموم و توبیخ کردنی ندارد اما کلمه «زعم» در عربی چنین نیست.
کلمه «زعم» در عربی به دو معنای متضاد به کار میرود(قاموس و تاج العروس):
1) گمان نادرست صادقانه اما غیرقابل بخشش و مستحق توبیخ ومذمت
2) دروغگویی
📚در احتمال اول کلمه زعم غالبا درباره کسی به کار میررود که چیزی را بلد نیست اما در این بلد نبودنش مقصّر است. تقصیرش هم در حدی است که مستحق توبیخ است. با این حال دروغ نمیگوید یعنی واقعا همین مطلب نادرست و غیرواقعی را در ذهن خود گمان میکرده است. (در موارد غیرغالبی کلمه زعم درباره یک واقعیت به کار میرود.) همه کاربردهای قرآنی این کلمه در موضع توبیخ و مذمت است(راغب).
📚احتمال دوم این است که اصلا کلمه «زعم» به معنای دروغگویی باشد. با توجه به اینکه مسأله قابل مقایسه نبودن شحص علی بن ابیطالب علیهالسلام (یا لااقل اهل بیت) با دیگر صحابه از مسائل بسیار بدیهی صدر اسلام بوده، این احتمال دوم در معنای عبارت صحیحتر به نظر میرسد.
↩️قرینه: در جملههای بعدی آمده است که هیچ تردیدی در افضلیت علی بن ابیطالب وجود نداشته است (مَتَى اعْتَرَضَ الرَّیبُ فِیّ مَعَ الْأَوَّلِ مِنْهُمْ حَتَّى صِرْتُ أُقْرَنُ إِلَى هَذِهِ النَّظَائِر!).
#مقام_اهل_بیت ع #اهل_سنت_و_اهل_بیت #تفضیل_خلفا #قیاس_امت_با_اهل_بیت_ممنوع
#با_مترجمان_نهج، شماره 45
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
May 11
بسم الله
🔵بیماری و باد پاییزی
حضرت امیر(ع) در بازگشت از #صفین یکی از اصحاب را که بیمار بود، دیدند و بدو فرمودند:
«...وَ لَكِنَّهُ يَحُطُّ السَّيِّئَاتِ وَ يَحُتُّهَا حَتَّ الْأَوْرَاق» ( ...امّا بیماری، گناهان را از بين مىبرد و آنها را مانند برگ درختان مىريزد) #حکمت_42
🔹عنصر زیباشناختی: #تشبیه پنهان «بیماری به باد پائیزی»، «انسان به درخت» و «گناه انسان به برگ زرد»
🔻توضیح:
هر چند سخنی از باد پائیزی و عمل انسان به میان نیامده است لکن ریزش برگ درختان مربوط به فصل پائیز و در اثر وزش باد پائیزی رخ میدهد لذا وقتی ریزش گناهان به ریزش برگ درخت تشبیه شود، چنین تشبیهی سه تشبیه درهم تنیده را در خود دارد که اگر این تشبیه ها را #تجزیه_و_مقارنه کنیم به این صورت بندی دست پیدا میکنیم:
1) تشبیه «بیماری به باد پائیزی»
2) تشبیه «انسان به درخت»
3) تشبیه «اعمال بد انسان به برگهای زرد»
➕افزون بر زیبایی خاصی که ترکیب و انسجام سهگانه فوق به تشبیه میدهد، دو تشبیه پنهان نیز به خاطر #دیریاب بودنشان زیبایی دیگری به تشبیه دادهاند.
✍️نکته معنایی
امیرالمؤمنین علیهالسلام در صدد هستند که درک انسان از بیماری را تغییر دهند. وقتی درک انسان از بیماری تغییر کند و به چنین برداشتی برسد که بیماری چیزی مانند باد پاییزی است که با ریختن برگهای زرد (گناه) به داد درخت میرسد، اولا تحمل #بیماری برای چنین ذهن و روانی سادهتر میشود ثانیاً انگیزهی#شکر خداوند در برابر #نعمت بیماری افزایش مییابد(#قدرت_انگاره).
#بازیباییهای_نهج، شماره 40
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
#بازیباییهای_نهج، شماره 34
🔷 #استعاره در کلمه «یحط»
حضرت امیر(ع) در بازگشت از صفین یکی از اصحاب را که بیمار بود، دیدند و بدو فرمودند:
«...وَ لَكِنَّهُ يَحُطُّ السَّيِّئَاتِ وَ يَحُتُّهَا حَتَّ الْأَوْرَاق» ( امّا بیماری گناهان را از بين مىبرد و آنها را مانند برگ درختان مىريزد) #حکمت_42
عنصر زیباشناختی: #استعاره در کلمه «یحط»
✍️ کلمه «یحط» در #لغت به معنای بر زمین نهادن بار سنگین از دوش حیوان است (العین) حضرت با به کار بردن این کلمه خواستهاند بفهمانند #گناه بار سنگینی است بر دوش انسان که به وسیله #بیماری برداشته میشود و بدین ترتیب انسان راحت میشود، آماده لقاء پروردگارش میشود (تخففوا تلحقوا) و پس از #مرگ نیزز در خواب برزخیاش آسوده میخوابد. باد پاییزی نیز همینطور است یعنی باری از دوش درخت برمیدارد تا درخت در فصل زمستان آسوده بخوابد.
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵#بیماری و ریزش گناهان
حضرت امیر(ع) یکی از اصحاب را که بیمار شده بود، دیدند و بدو فرمودند:
«...وَ لَكِنَّهُ يَحُطُّ السَّيِّئَاتِ وَ يَحُتُّهَا حَتَّ الْأَوْرَاق» (...امّا بیماری، گناهان را از بين مىبرد و آنها را مانند برگ درختان مىريزد) (#حکمت_42)
🔸عنصر زیباشناختی: تشبیه #گناهان به برگهای پاییزی
◀️وجه شبه:
1. همانطور که باد پائیزی به راحتی برگ را از درخت جدا می سازد، بیماری نیز (در مقایسه با عذاب اخروی) بسیار سهل و آسان، #گناه را فرومیریزد.
2. هر قدر شدّت وزش باد بیشتر باشد، ریزش برگها نیز بیشتر خواهد بود. شدت #بیماری نیز با شدت ریزش گناهان رابطه مستقیم دارد.
3. هر چه قدر مدّت زمان وزش باد طولانیتر باشد، برگهای بیشتری به زمین می ریزد کما اینکه طول مدت بیماری ریزش گناهان بیشتری را در پی خواهد داشت.
#بازیباییهای_نهج، شماره 37
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵خلق جمیل پیامبر ص پیش از بعثت
ابن شهرآشوب در #مناقب (ج1، ص: 123) آورده است که #پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، پیش از #بعثت به بیش از بیست صفت اخلاقی ارزشمند شناخته شده بودند که اگر کسی تنها یکی از این صفات را داشته باشد، نشانه عظمت او است تا چه رسد به کسی همه این صفات را داشته باشد؟! حضرت به این صفات شناخته شده بودند:
1. امین
2. راستگو
3. زبردست (حاذق)
4. أصيل
5. نبيل (شرافتمند)
6. مكين (صاحب منزلت)
7. فصيح (شیوا سخن)
8. عاقل
9. فاضل
10. عابد
11. زاهد
12. دست و دل باز (سخیّ)
13. شجاع (كميّ)
14. قانع
15. متواضع
16. حليم
17. مهربان
18. غیرتمند (غیور)
19. صبور
20. سازگار (موافقاََ)
21. سهلگیر (مرافقاََ)
#مناسبتی، شماره 42 #اخلاق_پیامبر
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵#اشرافیت در حکمرانی
نشانههای #مسئولان اشرافیت زده:
1) مردم وقتی میخواهند از مسئولان اشرافی، حقشان را بگیرند، مانند برده ای هستند که میخواهد از اربابش یاری بگیرد (لَا يَكُونَ انْتِصَارُ أَحَدِكُمْ مِنْهُمْ إِلَّا كَانْتِصَارِ الْعَبْدِ مِنْ رَبِّه) (#خطبه_92)
2) مسئولان اشرافی، وقتی #حق مردم را به مردم میدهند به گونه ای میدهند که برای مردم گوارا نیست؛ یعنی مردم در مسیر گرفتن حقشان آنقدر به زحمت یا دردسر یا تحقیر مبتلا میشوند که دیگر استفاده از آن حق برایشان لذتی ندارد(ِوَ أَعْطِ مَا أَعْطَيْتَ هَنِيئاً) (#نامه_53)
3) ممکن است مردم فرصت مواجهه حضوری با مسئولان اشرافی را پیدا کنند اما چون مرعوب هیمنه ظاهری آنها میشوند، در بیان احتیاجاتشان به لکنت میافتند (تَجْلِسُ لَهُمْ مَجْلِساً عَامّاً فَتَتَوَاضَعُ فِيهِ لِلَّهِ الَّذِي خَلَقَكَ وَ تُقْعِدُ عَنْهُمْ جُنْدَكَ وَ أَعْوَانَكَ مِنْ أَحْرَاسِكَ وَ شُرَطِكَ حَتَّى يُكَلِّمَكَ مُتَكَلِّمُهُمْ غَيْرَ مُتَعْتِعٍ) (#نامه_53)
4) اشرافیها حاضر به #عذرخواهی از مردم نیستند چون عذرخواهی از مردم باعث ریاضت نفس مسئولان میشود (رِيَاضَةً مِنْكَ لِنَفْسِك #نامه_53) در حالیکه نَفْسهای اشرافیت زده، حاضر به تحمل ریاضت موجود در عذرخواهی نیستند.
5) رابطه #مدیران غیراشرافی بامردم یک رابطه هم سطح است یعنی مدیر خود را در سطح مردم میداند (إما اخٌ لک فی الدین و إما نظیرٌ لک فی الخلق نامه 53) اما مدیران اشرافی رابطه خود را با مردم رابطه #برده و مالک (الْعَبْدِ مِنْ رَبِّهِ) یا رابطه نامتوازن دیگری (الصَّاحِبِ مِنْ مُسْتَصْحِبِه #خطبه_92) میدانند.
6) اشرافیها دوست دارند به خاطر انجام وظایفشان مورد #مدح و #چاپلوسی قرار بگیرند (قَدْ كَرِهْتُ أَنْ يَكُونَ جَالَ فِي ظَنِّكُمْ أَنِّي أُحِبُّ الْإِطْرَاءَ وَ اسْتِمَاعَ الثناء—#خطبه_216)
#مدیران_اشرافی #عدالت #حقوق_عامه #حق_الناس
#حکومت
#با_معارف_نهج، شماره 116
.
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵هدف از تلاش سیاسی
👇قابل توجه نمایندگان مجلس👇
⏺اللَّهُمَّ إِنَّكَ تَعْلَمُ أَنَّهُ لَمْ يَكُنِ الَّذِي كَانَ مِنَّا مُنَافَسَةً فِي سُلْطَانٍ وَ لَا الْتِمَاسَ شَيْءٍ مِنْ فُضُولِ الْحُطَام (#خطبه_131)
خداوندا خودت میدانی آن [تلاش سیاسی] که از ما سرزد نه طمعی برای به دست گرفتن قدرت بود و نه تلاشی برای به دست آوردن ثروت.
🔹آیتالله سیدرضا #فیروزآبادی در عصر پهلویها چند دوره #نماینده_مجلس بود ولی از مجلس حقوق قانونیاش را نمیگرفت. وقتی تصمیم گرفت در جنوب تهران یک بیمارستان موقوفه تأسیس بکند، همه حقوق نمایندگیاش را که در آن چند دوره جمع شده بود، از مجلس گرفت و خرج #بیمارستان_فیروزآبادی کرد.
#با_معارف_نهج، شماره 117
.
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
May 11
بسم الله
🔵 راز #ترجمه_خوب در نهجالبلاغه
🔺ما مقیّدیم که ترجمههای قرآن و نهج البلاغه را ضمن حفظ زیبایی و سلاست و تمام بودن جمله، تا آنجایی که میتوانیم دقیقا حتی کلمه به کلمه وگرنه، جمله به جمله ترجمه کنیم.
اصلا راز ترجمه خوب در قرآن و نهج البلاغه این است که انسان بتواند کوتاهی [و #ایجاز] جملات را حفظ کند. یعنی حتی تعداد سیلابهای هر کلمه اگر میشد که برابر باشد، خیلی بهتر بود...
✍️پ ن: کتاب #نبوتها_در_نهج_البلاغه (شرح خطبه اول نهج البلاغه)، آیت الله #خامنه_ای، ص 174 و 175
#با_مترجمان_نهج، شماره 46
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵شیعه، #اهل_سنت را #تکفیر نمیکند
در مناظره معروفی که مدتی پس از جنگ #نهروان بین اشعث و امیرالمؤمنین علیه السلام روی داد، امیرالمؤمنین علیه السلام تأکید میکردند که در مسائل مربوط به #خلافت پیامبر صلی الله علیه و آله، فقط تعداد اندکی از صحابه به حق عمل کردهاند.
🔸در پایان مناظره، #اشعث از حضرت پرسید: اگر آنچه تو میگویی درست باشد، پس همهی امت هلاک شدهاند و تنها تو و شیعیانت اهل نجات هستید!
📢حضرت فرمودند: البته حق همواره با من بود ولی همهی امت پیامبر (صلی الله علیه و آله) را هم هلاک شده نمیدانم بلکه از همهی این امت فقط #ناصبیها و کسانی که از روی لج و عناد حق مرا رد کرده باشند هلاک شدهاند اما کسانی که خدای یگانه را قبول داشته باشند، به نبوت محمد صلی الله علیه و آله اقرار بکنند، اهل قبله باشند، با ما دشمنی نکرده باشند، در دشمنی با ما با ظالمان همدستی نکرده باشند و فقط در #خلافت شک داشته باشند و جانشین واقعی پیامبر را گم کرده باشند، اینها [کافر نیستند بلکه] مسلمانان ضعیفی هستند که برای آنها به رحمت پروردگار امید دارم و جز گناهان احتمالی خودشان هیچ گونه نگرانی دربارهی آنها وجود ندارد.
#ارشاد_القلوب دیلمی، ج 2 ص 397 و 398
#شیعه_و_سنی
#با_معارف_نهج، شماره 80
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵مخالفان اصل #امامت، مسلمان هستند یا کافر؟
🔸اشاعره و معتزله به خاطر تصور ناقصی که از منصب امامت دارند، نصب امام را بر عهده مردم و یکی از افعال مکلفان میدانند. برای همین معتقدند مسأله انتخاب امام یک فرع فقهی (نه یک مسأله کلامی) است و در نتیجه امامت را از #اصول_دین نمیدانند بلکه از #فروع_دین میدانند و لذا مخالفان اصل امامت را #تکفیر نمیکنند.
در مقابل، عالمان امامیه (به خاطر درک متعالی و کاملی که از منصب امامت دارند) معتقدند نصب امام بر عهده مردم نیست بلکه از طرف خداوند صورت میگیرد. امامت در این منظومهی معرفتی، یک فرع فقهی نیست تا از فروع شمرده شود بلکه از اصول دین شمرده میشود. پرسشی که در این منظومه معرفتی پیش میآید این است که آیا اگر کس این اصل را انکار کند، کافر شمرده میشود؟
🔹برخی از عالمان امامیه (از صدوق تا برخی معاصران) با همین استدلال #مخالفان امامت را تکفیر کردهاند. به تدریج در بین عالمان امامیه دیدگاهی شکل گرفت که #اهل_سنت را تکفیر نمیکرد.
این دیدگاه مسلمان انگاری اهل سنت را با یکی از این سه شکل تبیین کرده است: 👇
1️⃣بیان اول این است که «اسلام» از «ایمان» جدا شود و #توحید و #نبوت و #معاد شرط لازم و کافی برای اسلام شمرده شود و اعتقاد به امامت از شرایط اسلام نباشد بلکه از شرایط ایمان باشد (تستری احقاق الحق (تعلیقه) ج 2 ص 294)
2️⃣در بیان دوم به جای تفکیک اسلام از ایمان، بر تفکیک «اسلام واقعی» از «اسلام ظاهری» تأکید میشود و همان سه اصل، برای "اسلام ظاهری" کافی شمرده میشود و در نتیجه هر کس این سه اصل را بپذیرد ظاهرا مسلمان شمرده میشود (مجلسی بحار ، خویی التنقیح ج 3 ص 84 و 85 و 87)
3️⃣در بیان سوم (که فرق چندانی با بیان دوم ندارد) «اصول دین» از «اصول مذهب» جدا میشود و اعتقاد به سه اصل اول برای تدیّن به دین اسلام ،کافی قلمداد میشود #میرزای_قمی (رساله خطی اصول دین، ذیل مقدمه)، کاشف الغطاء (محمدحسین کاشف الغطا, اصل الشیعه و اصولها ص 126) #علامه_طباطبایی در تفسیر آیه 110 کهف (المیزان ج 13 ص 405)، شهید #مطهری (مجموعه آثار 1: 97)، #امام_خمینی (کتاب الطهارة ج 3 ص 428) و #میرزا_جواد_تبریزی (صراط النجاة، ج 3 ص 415) به همین بیان سوم (تفکیک اصول دین از اصول مذهب) تمایل یافته و تلویحا یا تصریحا از #تکفیر اهل تسنن خودداری کردهاند.
#با_معارف_نهج شماره ۸۵
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵کفر یا فسق مخالفان امیرالمؤمنین
قُلتُ:... أَ بِمَنْزِلَةِ رِدَّةٍ أَمْ بِمَنْزِلَةِ فِتْنَةٍ؟ فَقَالَ: بِمَنْزِلَةِ فِتْنَة) #خطبه_156
امیرالمؤمنین علیهالسلام فرموده است وقتی پیامبر مرا از فتنههای پس از خودشان آگاه میکردند از ایشان پرسیدم این فتنهها درحد ارتداد [و کفر] است یا در حد فتنه؟ فرمودند: در حد #فتنه!
✍️در مقابل این روایتِ نهج البلاغه، دستهی دیگری از روایات وجود دارد که ثابت میکند کسانی که با امیرالمؤمنین علیهالسلام جنگیدهاند کافر هستند (مانند روایت «یاعلی حربُک حربی») شارحان شیعی نهج البلاغه این روایت را با آن روایات جمع کرده و کفر کسانی که با علی جنگیدهاند را اثبات کردهاند (ن ک: بهج الصباغة ج 4 ص 296، منهاج البراعة خوئي، ج 9، ص 306 تا 308 و شرح نهج البلاغه #مجلسی ج 2 ص 103) اما #ابن_ابی_الحدید در ذیل همین خطبه 156 سعی کرده است کفر باغیان جنگ جمل را رد کند (شرح ابن ابی الحدید ج 9 ص 208).
↩️پ ن:
متکلمان امامیه در بحث #امامت خاصّه این مساله را مطرح کردهاند که آیا بین کسانی که با علی جنگیدهاند و کسانی که صرفا با او مخالف بودهاند فرقی وجود دارد؟ #خواجه_نصیرالدین طوسی در تجرید الاعتقاد نوشته است: «محاربان علی علیه السلام (کسانی که با او جنگیدند) کافر هستند اما مخالفان او [کافر نیستند بلکه صرفاً] فاسق هستند.» #امامیه برای اثبات کفر محاربان امیرالمؤمنین به روایات نبوی استناد کردهاند (#شیخ_مفید در افصاح، #شیخ_طوسی در اقتصاد، #علامه_حلی در شرح تجرید و ...) اما درباره مخالفان امیرالمومنین علیهالسلام اختلاف نظر وجود دارد. برخی عالمان امامیه مخالفان علی را به خاطر اینکه امامت علی را که ضروری دین (از اصول دین) بوده، رد کردهاند کافر میدانند اما علامه در شرح تجرید قول به فسق آنها را اقوی دانسته است.
◀️ به نظر میرسد قول مشهور در بین امامیه، همان فاسق بودن مخالفان باشد نه کافر بودن آنان.▶️
در کلام #اهل_سنت نیز یکی از کهنترین مسائل که از دیرباز در ذیل مسأله اعتبار و احترام صحابه مطرح میشده این است که #صحابه و تابعانی که بر دو تن از خلفای راشدین (#عثمان و امیرالمؤمنین علیهالسلام) شمشیر کشیدهاند، کافراند یا فاسقاند یا اینکه صرفا خطا کردهاند؟
⤵️در این منابع کفر یا عدم کفر مخالفان و محاربان علی علیهالسلام واکاوی شده است:
1.الافصاح شیخ مفید ص 117 تا 131
2.الاقتصاد شیخ طوسی ص 358 تا ص 365
3.ابكار الأفكار في أصول الدين، ج5، ص: 293
4.شرح المواقف، ج8، ص: 374
#تکفیر
#با_معارف_نهج، شماره 118
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
📢#آشنایی_با_خطبه 4 # خطبه چهارم
1️⃣فضای صدور خطبه
حضرت امیر علیه السلام، این خطبه را پس از فتح بصره (جنگ #جمل) و كشته شدن #طلحه و #زبير در سال 36 هجرى ايراد فرموده است. (دشتی، ص50)
2️⃣مضامین خطبه
1. عرب جاهلی به برکت پیامبر(ص) و خاندان ایشان، رشد و هدایت یافتند.
2. نفرین بر کسانی که گوش شنوایی برای شنیدن سخن هادیان جامعه ندارند.
3. دعا برای قلوب خدا ترس.
4. همواره منتظر #خیانت اهل #بصره بوده و آثار فریفتگی را در آنان می دیدند.
5. خبر از تلاش حضرت برای #هدایت مردم بصره.
6. گمراهی، سرانجام کسانی است که راهی جز طریق امیرالمومنین علیه السلام بپیماید.
7. از وقتی حق به من نشان داده شد، هرگز در آن شک نکرده ام. (مَا شَكَكْتُ فِي الْحَقِّ مُذْ أُرِيتُهُ)
8. موسی علیه السلام بر جان نمی ترسید بلکه ترس او از غلبه گمراهان، بر جامعه بود.
9. آن كس كه #رهبر و راهنماى مطمئنّى دارد، گرفتار شكّ و ترديد و وسوسههاى شيطانى و اضطراب و بىاعتمادى نمىگردد، چرا كه خود را در كنار چشمه آب زلال معرفت احساس مىكند و در مشكلات به او پناه مىبرد. (مَنْ وَثِقَ بِمَاءٍ لَمْ يَظْمَأْ)
3️⃣مصادر #خطبه_4
الارشاد شیخ مفید/ المسترشد طبری
┄┅═══••✾❀✾••═══••✾❀✾••═══┅┄
✍️استاد علی رحیمی ؛ حوزه علمیه شیراز
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵 امیرالمؤمنین علیهالسلام برای #تقریب بین مسلمانان چه کرد؟(1)
1) حضرت برای خود به منصب «امامت» آن هم با «انتصاب از سوی خداوند» معتقد بود اما چون میدانست که طرح این مسأله موجب تفرقه بین مسلمانان خواهد شد، لوازم و اقتضائات گستردهی الگوی «امامت انتصابی از طریق نصب الاهی» را رها کرد و صرفا با همان پیامدها و اقتضائات همان الگوی باطلِ «خلافت انتخابی از طریق بیعت» حکمرانی کرد! در اردوگاه صفین هم یکی از یاران امام نظر امام را درباره #امامت و #خلافت جویا شد ولی حضرت طرح چنین مسائلی را برخلاف مصلحت دانست هرچند برای رعایت #اخلاق گفتگو (حق المسأله) نکاتی را به صورت مبهم گوشزد کرد(#خطبه_162).
2) خودش از شاهدان حضرت صدّیقه در محکمه #فدک بود و حالا همان شاهدْ زمام خلافت را به دست گرفته بود اما هرگز سخنی از بازگرداندن فدک به فرزندان #فاطمه زهرا سلام الله علیها نگفت تا در میان مسلمانان تفرقهای ایجاد نشود! گاهی هم که بناگزیر سخنی از فدک میگفت، بیانی را به کار میگرفت که موجب بیاحترامی به شیخین نشود (#نامه_45). در زمان #عمر_بن_عبدالعزیز هم وقتی فدک به فرزندان فاطمه بازگردانده شد، عده ای از مردم #کوفه همراه با عمر بن قیس به عمر بن عبدالعزیز اعتراض کردند که چرا برخلاف سیره شیخین عمل کرده ای؟ (شرح ابن ابی الحدیدج 16 ص 277)
3) در طول این پنج سال حکمرانی، بر هجوم به بیت فاطمه سلام الله علیها تأکید نکرد چون تأکید بر این امر میتوانست جامعهای را که متاسفانه اکثریتش سیرهی #شیخین را به اندازی قرآن و سنت معتبر میدانست (!) به شدت دچار تفرقه کند! #معاویه در یکی از نامههایش کوشید که امام را درباره شیخین استنطاق کند، اما امام از اظهار نظر صریح درباره شیخین و تفصیل بیعت خودشان خودداری کردند (#نامه_28)
✔️با این حال، این مصلحت اندیشی تقریبی مانع از بیان واقعیتها نمیشد. امام ع در بیان واقعیتها از روشهای غیرصریحی استفاده میکردند که حساسیت ایجاد نکند. برای امیرالمومنین علیه السلام رعایت چنین سیاستی مانند حرکت بر روی مسیر باریکی بود که از دو طرف به دو پرتگاه منتهی میشد: یکی پرتگاه تأیید اقدامات خلفا و دیگری پرتگاه تفرقه افکنی در جامعه ای که برای رسیدن به اهداف مهم حکومت علوی ع نیاز به انسجام داشت.
#با_معارف_نهج، شماره 119
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵#حقوق اقلیتهای دینی در اسلام
فَإِنَّهُمْ صِنْفَانِ إِمَّا أَخٌ لَكَ فِي الدِّينِ وَ إِمَّا نَظِيرٌ لَكَ فِي الْخَلْق #نامه_53
رعیت دو گروهاند: یا برادران دینی تواند و یا همنوعان تو هستند.
🔻یکی از مجوسیان نیشابور #وصیت کرده بود بخشی از اموالش را به فقرا و مساکین بدهند. قاضی نیشابور مال مذکور را گرفت و بین فقیران مسلمان تقسیم کرد. سران نیشابور نامهای به مأمون نوشتند که آیا کار قاضی نیشابور درست بوده؟
🔺 مأمون گفت من از این امور سردرنمی آورم و نامه را به #امام_رضا علیهالسلام داد. امام علیهالسلام در جواب به #مأمون فرمودند: مجوسیان به فقیران مسلمان صدقه نمیدهند و صدقههایشان را بین فقیران خودشان تقسیم میکنند. بنابراین دستور بده از صدقات مسلمانان به همان اندازه پول بردارند و بین فقیران #مجوس تقسیم کنند. (عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج2، ص: 15)
✍️✍️✍️✍️✍️✍️
در مورد جوایز دریافت شده از سلطان جائر، حکم شده است که دریافت کننده باید آن قدر به دنبال صاحب حقیقی مال بگردد که از یافتن او نومید شود (الفحص إلی الیأس) اما این که پس از نومیدی چه وظیفهای دارد، یک احتمال این است که باید صدقه بدهد.
این احتمال افزون بر برخی روایات با این استدلال نیز تأیید شده است که وقتی مالک از دسترسی به مالش در این دنیا محروم است دست کم باید به دسترسی به پاداش اخروی آن (از طریق صدقه دادن) راضی شود.
شیخ اعظم انصاری در نقد این استدلال آورده است: «برخی مالکان، به صدقه راضی نمیشوند چون از دسترسی به مالشان نومید نیستند؛ بویژه اگر مخالف یا ذمی باشند که در این صورت به تلف شدن مالشان راضی میشوند اما به صدقه دادن، که منجر به انتفاع فقیران شیعه میشود، راضی نمیشوند.»
#با_معارف_نهج، شماره 120
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵 امیرالمؤمنین علیهالسلام برای #تقریب بین مسلمانان چه کرد؟(2)
#نامه_78 : ...و لَيْسَ رَجُلٌ ـ فَاعْلَمْ ـ أَحْرَصَ عَلَى جَمَاعَةِ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ صلىاللهعليهوآله و أُلْفَتِهَا مِنِّي ...
بدان که هیچ کس حریصتر از من به وحدت امت محمد صلی الله علیه و آله و الفت آنها [با یکدیگر] نیست.
در جنگ صفین #محمد_بن_حنفیه را پسر #عمر بن خطاب (عبیدالله بن عمر) به مبارزه طلبید. محمد به سوی او راه افتاد. امیرالمؤمنین علیهالسلام که این صحنه را از دور دید پرسید این دو مبارز کیستند؟ گفته شد که محمد بن علی و عبیدالله بن عمر هستند. حضرت جلوی محمد را گرفت و خودش به سوی #عبیدالله_بن_عمر رفت و به او فرمود بیا با من مبارزه کن! عبیدالله گفت: من به مبارزه با تو نیازی ندارم و به سوی لشکرشان بازگشت.
محمد با پدر گفتگویی کرد و در پایان گفتگو به پدر عرض کرد: شما خودتان میخواستید با این فاسقِ پستِ دشمنِ خدا بجنگید؟ به خدا قسم حتی اگر پدرش هم زنده شود و شما را به مبارزه بطلبد من اجازه نمیدهم با او مبارزه کنید تا چه رسد به خودش!
حضرت فرمودند: پسر عزیزم اسم پدرش را نیاور و درباره او جز سخن خیر نگو...» (وقعة #صفين،ص: 221)
↩️پ ن:
کسانی که در لشکر امام علی بودند درباره #شیخین عقاید عجیبی داشتند! حضرت نگران بودند که اگر درباره شیخین سخن صریحی گفته شود، موجب شکاف در لشکر شود. برای همین اجازه نمیدادند واقعیتهای تلخ گفته شود. #خلفا #مصلحت
#با_معارف_نهج، شماره 121
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵 امیرالمؤمنین علیهالسلام برای #تقریب بین مسلمانان چه کرد؟(3)
فيَا لَلَّهِ وَ لِلشُّورَى مَتَى اعْتَرَضَ الرَّيْبُ فِيَّ مَعَ الْأَوَّلِ مِنْهُمْ حَتَّى صِرْتُ أُقْرَنُ إِلَى هَذِهِ النَّظَائِر #خطبه_3
پناه برخدا از دست آن شورا! کی در [بلندی مرتبهی] من نسبت به [خلیفهی] اولشان شکی وجود داشت تا اینکه همنشین امثال این هم نشینان بشوم؟
🔸 #خلیفه_دوم در آخرین ساعات عمرش تصمیم گرفت شورای شش نفره تشکیل دهد. صحابه که به منزلت و مرتبت علی علیهالسلام آگاه بودند، میدانستند که قرار دادن علی در کنار کسانی مانند عثمان، عبدالرحمن، سعد، زبیر و طلحه قیاس ماه با فانوس بود.
برای همین بود که #عباس به امیرالمؤمنین گفت: جایگاه خودت را حفظ کن و با این گروه همنشین نشو (لا تدخل معهم و ارفع نفسك عنهم)!
ولی امیرالمؤمنین علیه السلام در پاسخ او فرمود: «از اختلاف افکندن [بین امت] بیزارم» (إنی اکره الخلاف)!
(شرح ابن ابی الحدید ج 1 ص 191)
#شورای_شش_نفره #خلافت #مصلحت
#قیاس_امت_با_اهل_بیت_ممنوع،
#مقام_اهل_بیت ع
#با_معارف_نهج، شماره 122
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵 امیرالمؤمنین علیهالسلام برای #تقریب بین مسلمانان چه کرد؟(4)
#تقیه امیرالمؤمنین در دوران خلافت
امیرالمؤمنین علیهالسلام حتی در زمانی که به #خلافت ظاهری رسید، نیز از مخالفت با #شیخین در تقیه بود. چون میدانست که مخالفت با شیخین موجب میشود هزینههایی سیاسی اجتماعی غیرقابل توجیهی از سوی مسلمانان، که غالبا سیره شیخین را قبول داشتند، بر حکومت ایشان تحمیل شود.
نشانههایی از این ادعا:
1) محمدبن اسحاق از امام صادق علیهالسلام پرسید که امیرالمؤمنین علیهالسلام درباره #خمس (که توسط #خلفا از مسیر شرعی خودش خارج شده بود) چه اقدام اصلاحی انجام داد؟ فرمود: به همان سنت شیخین عمل کرد(سلک به سبیل ابیبکر و عمر)! گفت: چرا؟ فرمود: میترسید متهم شود به مخالفت با شیخین(كَرِهَ وَ اللَّهِ أَنْ يُدَّعَى عَلَيْهِ خِلَافُ أَبِي بَكْرٍ وَ عُمَرَ)!
2) #ابن_ابی_الحدید معتقد است دلیل اینکه امیرالمؤمنین در زمان حکمرانی خود #فدک را پس نگرفت آن بود که حتی وقتی حکمرانی به او رسید باز هم به شدت در تقیه بود (أنه كان في انتهاء الأمر إليه في بقية من التقية قوية).
#مصلحت
#با_معارف_نهج، شماره 123
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵پنجگانه پیامبران برای ایجاد جامعه اسلامی
فَبَعَثَ فِيهِمْ رُسُلَهُ ..(خداوند پیامبرانش را در میان مردم برانگیخت)
1 لِيَسْتَأْدُوهُمْ مِيثَاقَ فِطْرَتِهِ (تا از آنان بخواهند به میثاق فطرت الاهی پایبند باشند)
2. وَ يُذَكِّرُوهُمْ مَنْسِيَّ نِعْمَتِهِ (و نعمتهای فراموش شده خداوند را به آنان یادآوری کنند)
3. وَ يَحْتَجُّوا عَلَيْهِمْ بِالتَّبْلِيغ (و با رسانیدن پیام، حجت را بر آنان تمام کنند)
4. وَ يُثِيرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ الْعُقُولِ (گنجینههای پنهان عقلشان را برایشان بشورانند)
5. وَ يُرُوهُمُ آيَاتِ المَقدرَة... (نشانههای قدرت را به آنان بنمایانند). #خطبه_1
دوگانه «شوراندن گنجینه عقل» و «یادآوری آیات الاهی» یعنی جامعهی پیامبرانه جامعهای است که در آن، ابزارهای غفلتآور وجود ندارد و موانع شکوفایی عقل نیز برطرف شده است، تا عقل از نقطه #توحید آغاز کند (توحیدبنیان) و در چارچوب توحیدی حرکت کند (توحیدمحور)و به غایات توحیدی نیز دست یابد(توحیدمئال). سیستمها و نظامهای پیدا و پنهانی که مانع از شکوفایی توحیدبنیان عقل هستند باید برداشته شوند!
#با_معارف_نهج، شماره 124
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵#سایهسار_اطاعت...
"فإن عادوا إلی ظِلِّ الطّاعة فذاک الذی نحبُّ و إن ..." #نامه_4
امیرالمومنین علیه السلام خطاب به بعضی از #امیران سپاهشان می فرمایند: اگر دشمنان به سایهسار اطاعت بازگردند پس این همان است که ما دوست میداریم اما اگر ...
🌷عنصر زیبایی شناختی :
تعبیر «ظل الطاعة» تشبیهی است که ادات و وجه شبه در آن حذف شده (#تشبیه_بلیغ) یعنی اطاعت از امیرالمؤمنین سایهای است که موجب محافظت و پناه از آفتاب دردناک جنگ و ناامنی است. (برگرفته از کتاب #الدیباج الوضیئ ج 4 ص 2118 همراه با اضافات)
✅وجه شبه :
امنیت از گرمای آفتاب و آرامش خاطر مهمترین حیثیت سایه است.
این امنیت به دو صورت قابل بیان است: اول امنیت ظاهری است که جامعه به واسطه اطاعت از دولت سیاسی امام از لحاظ سیاسی ـ اجتماعی امنیت و آرامش پیدا میکند. دوم معنایی است که از مفاهیمی مانند امنیت سیاسی عمیقتر است یعنی در سایه اطاعت از هدایتهای امام میتوان به سعادت دنیوی و اخروی رسید.
#تجزیه_و_مقارنه این تشبیه نشان میدهد که سایه با سایهبان متضایف است به نور هم نیاز هست چون تا نور نباشد سایهای تشکیل نمیشود. سایه فایده هم دارد: آرامش و امان یافتن از حرارت سوزان خورشید.
بنابراین در "تشبیه طاعت به سایه" باید دید چه چیزی به سایهبان و چه چیزی به گرمای خورشید، و چه چیزی به آسایش و آرامش موجود در سایهسار تشبیه شده است؟ (#تشبیه_تمثیل)
1. تشبیه امام به سایهبان
2. تشبیه اطاعت از امام به سایه
3. تشبیه ابلیسهای پیدا و پنهان به حرارت سوزان خورشید.
4. تشبیه سعادت دنیوی ـ اخرویِ موجود در ولایتپذیری به امنیت و آسایش موجود در سایهسار.
❓ یک سؤال
در این عبارت از تعبیر ( عادوا ) که به معنای بازگشتن است استفاده شده درحالیکه انتظار اولیه این بود که از تعبیر ( جاؤوا ) يعنى آمدن استفاده شود.
آیا تعبیر «عادوا» از آنجهت به کار رفته که آمدن به سایه طاعت در واقع بازگشت به مقتضای فطرت انسانی است؟
✍️محمد سرافراز؛ استاد حوزه علمیه قم.
#بازیباییهای_نهج، شماره 41
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله
📢#آشنایی_با_خطبه 5 #خطبه_5
1️⃣فضای صدور خطبه
بعد از آنکه بیعت با ابوبکر، در سقیفه، پایان یافت، #عباس و ابوسفيان به امیرالمومنین علیه السلام عرض كردند كه آمادهاند با او براى #خلافت بيعت كنند، حضرت نپذيرفته، اين خطبه را ايراد فرموده و در آن، نهى از فتنه و آشوب نمودند. (پیام امام، ج1، ص433)
بر اساس روایات، امیرالمومنین علیه السلام بعد از جریان #سقیفه، به دنبال استیفای حق خود بودند و نپذیرفتن درخواست این دو نفر میتواند ناشی از این عوامل باشد:
1) آن دو را در یاری خود، دارای استقامت و پای مردی نمی دیدند.
2) درخواست آندو، پس از تلاشهای حضرت و ناامیدی ایشان از امکان استیفای حق خود- بدون آسیب رسیدن به کیان اسلام- بود.
3) نداشتن یاوران کافی که خود حضرت، در این خطبه، به صورت ضمنی به این امر اشاره کرده اند.
4) انگیزه صحیح و ایمانی در پس این دعوت وجود نداشت که این نکته در مورد #ابوسفیان، قریب به واقع است.
2️⃣اهمیت خطبه
1. اين خطبه از معدود خطبههايى است كه از «على» (ع) در غير زمان خلافتش نقل شده است.
2. این خطبه بیانگر بصیرت و ایمان بی بدیل علی بن ابی طالب علیه السلام است که هیچ امری را بر مصالح اسلام و مسلمین ترجیح نداده، خالی از منیت، ذوب در عبودیت و سرشار از روح ایثار در طریق حضرت حق است.(و ما ینطق عن الهوی)
3. وجود استعارات و تشبیهات بدیع و شورانگیز در آن.
4. وجود برخی عبارات کلیدی چون «وَ اللَّهِ لَابْنُ أَبِي طَالِبٍ آنَسُ بِالْمَوْتِ مِنَ الطِّفْلِ بِثَدْيِ أُمِّهِ» در آن.
3️⃣مضامین خطبه
1. نهی از نزاع و فتنه انگیزی.
2. اشاره ضمنی به اینکه اگر یار و یاوری داشت، قیام میکرد ولی اکنون که یاران خالصی ندارد، باید از امر خلافت کنارهگیری نماید.
3. #تشبیه حکومت به آب گندیده و لقمه گلوگیر که می تواند اشاره به غاصبانه بودن حکومت خلیفه اول باشد.
4. اشاره به اینکه اکنون زمان مناسبی برای پیجویی حق خود نیست، در قالب یک #استعاره زیبا.
5. شِکوه از بیخردی و طعنه مردم که اگر در پی حق خود باشد، وی را متهم به ریاستطلبی کرده و اگر دست از مطالبه حق خود بردارد، او را متهم به ترس میکنند.
6. پاسخ به شبهه ترس از مرگ با استناد به دو امر: اشاره به سابقه درخشان خود در مواجهه با سختی ها در قالب یک ضرب المثل، و دیگری، بیان این نکته که انس حضرت با موت بیش از انس طفل با سینه مادر است.
7. پاسخ به دلیل کنارهگیری و سکوت با بیان یک تشبیه بسیار زیبا مبتنی بر #علم_غیب که البته در تفسیر آن اختلاف نظر وجود دارد. (بَلِ انْدَمَجْتُ عَلَى مَكْنُونِ عِلْمٍ لَوْ بُحْتُ بِهِ لَاضْطَرَبْتُمْ اضْطِرَابَ الْأَرْشِيَةِ فِي الطَّوِيِّ الْبَعِيدَةِ)
4️⃣مصادر خطبه
تذکرة الخواص سبط ابن جوزی/ الإحتجاج طبرسی/ المحاسن و المساوی بیهقی
✍️استادعلی رحیمی؛ حوزه علمیه شیراز
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
وَ مَنْ عَلِمَ أَنَّ كَلَامَهُ مِنْ عَمَلِهِ قَلَّ كَلَامُهُ إِلَّا فِيمَا يَعْنِيه (#حکمت_349)
هرکس بداند سخنش نیز جزء اعمالش است، جز در آنچه که برایش مهم است سخن نخواهد گفت.
📚دو نکته:
1️⃣حرف «مِن» دراینجا تبعیضیه است اما برخی شارحان و مترجمان آن را به معناهای دیگری پنداشته و ترجمه متفاوتی ارائه کردهاند.
(مثلا مترجمان کتاب شرح نهج البلاغه #ابن_میثم نوشتهاند: « و هر كس بداند كه گفتارش برخاسته از كردار اوست...»! مرحوم فیضالاسلام نیز نوشته است: «و هر كه بداند گفتار او از روى كردار او است...»!
2️⃣کلمه «قَلّ» در اینجا به معنای نفی است نه به معنای قلّت. با اینحال برخی گمان کردهاند «قلّ» به معنای قلت است و در ترجمه هم همان را معنا کردهاند (مثلا جناب انصاریان در ترجمه نوشته است: «... سخنش مگر در آنچه او را مهم است كم مىشود»)
#حرف_جر #کلمه_قلّ
#با_مترجمان_نهج، شماره47
https://eitaa.com/banahjolbalaghe