eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
6هزار دنبال‌کننده
271 عکس
204 ویدیو
44 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
آمده ذی‌الحجه و افتاده‌ام یاد منا من شدم عمری اسیر خاطرات کربلا در لوای علم کارم روضه خوانی بوده است چند سالم بوده که قَدّم کمانی بوده است باقرم آن کس که پیرم کرده اند از کودکی موقعِ دشنام سیرم کرده اند از کودکی گرچه بر سجاده کارِ من دعا بوده فقط منبرِ من روضه های کربلا بوده فقط قال باقر قال صادق می شود آخر حسین نوحه ام حالا شده "ای کشته ی بی سر حسین" سوختم که پیکرم تشییع شد با یاحسین چون که در گودال رفته زیرِ دست و پا حسین زخم کاری شد ولی با جان من کاری نداشت کاش این زنجیرها در حبس بیماری نداشت دومین مردی که در زنجیر می آمد منم هی زمین میخورد و گاهی دیر می آمد منم زیر پایم آبله، با خار میبینم هنوز آنقدر شلاق خوردم تار میبینم هنوز آه و زاری در بیابان داشتیم و خواب نَه سوختم وقتی که آتش بوده اما آب نَه سوختم اما نَه با این زهر بلکه در حرم سوختم چون گفت عمه در حرم کو معجرم
واحد شهادت امام محمد باقر علیه السلام من شاهد ظلم بنی امیه ام همدم اشک و گریه ام من باقرم همبازیِ رقیه ام مسمومه زهرم هر نفس در شررم داره میسوزه جگرم یاد غم تشنگی اهل حرم تو کربلا دیدم گلهای پرپر دیدم رباب میدَوه مثل هاجر دنبال آب برا علی اصغر (آه و واویلا) عمه نذاشت بیرون ز خیمه گاه برم اطراف خیمه راه برم همش میترسید سوی قتلگاه برم بهم می گفت عمه چقدر بی طاقتی ذخیره ی امامتی تو بغلم دووم بیار چند ساعتی چند ساعتی شد و سیاه شد گفتن که شمر وارد قتلگاه شد ساعت بعد حمله به خیمه ها شد (آه و واویلا ) تو کربلا دیدم حرم آتیش گرفت دور و برم آتیش گرفت یکی می گفت موی سرم آتیش گرفت دیدم چشای عمه پر ستاره شد حرف گوش و گوشواره شد چادرش به زیر نعلها پاره شد بدتر از اون ده اسب آتشین یال تازه نفس میرن به سمت گودال دیدم تن جدّم شده لگد مال (آه و واویلا) خودم دیدم تو مقتل آخرش چی شد عبدالله پیکرش چی شد وقتی که جدم کشته شد سرش چی شد دیدم که زیر خنجر حنجرش چی شد دیدم انگشترش چی شد خودم دیدم رقیه معجرش چی شد از کربلا رفتیم به کوفه و شام هی به ما سنگ میزدن از لب بام آخ بزم حرام شراب به پیش چشمام (آه و واویلا)
لیست هشتکهای گروه اشعار حسینی و آموزش مداحی http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
بیابان بود و صحرا بود آنجایی که من بودم هزاران خیمه برپا بود آنجایی که من بودم شمیم یاس یاسین دشت را پر کرده بود اما گلاب اشک زهرا بود آنجایی که من بودم قیام عاشقان راست قامت بود عاشورا قیامت آشکارا بود آنجایی که من بودم پیام روشن "الموت أحلَی مِن عَسَل" یعنی شهادت هم گوارا بود آنجایی که من بودم چرا آتش بگیرند از عطش گل های داوودی اگر بین دو دریا بود آنجایی که من بودم کسی از اسب می افتاد پشت نخل ها آری عَلم در دست سقا بود آنجایی که من بودم صدای بت شکستن در فضا پیچیده بود اما خلیل الله تنها بود آنجایی که من بودم شعاع آفتاب از مشرقِ گودال سر می زد که ثارالله پیدا بود آنجایی که من بودم عدالت زیر سم اسب ها پامال شد آری ستم در حد اعلی بود آنجایی که من بودم شدم محو نگاه عمه ام زینب که در چشمش تمام دشت زیبا بود آنجایی که من بودم چرا آنروز تل زینبیه اوج عزت شد که چشم انداز فردا بود آنجایی که من بودم چه گل هایی که زیر بوته های خار پرپر شد مگر پائیز گل ها بود آنجایی که من بودم هلال ماه نو وقتی نمایان میشد از محمل فقط یک نیزه بالا بود آنجایی که من بودم
لیست هشتکهای گروه اشعار حسینی و آموزش مداحی http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. عمامه بر میدارم از سر ، حرف دارم هر جا بیاید نام مادر حرف دارم هر چه می آید بر سر ما از سقیفه ست از غربت بسیار حیدر حرف دارم از سیلی و دیوار و میخ در بماند این بار از یک داغ دیگر حرف دارم مسمومیت آخر گریبانگیر من شد از نیش زهر و زخم بستر حرف دارم همراه دارم در لحد عمامه ام را با یادگاری پیمبر حرف دارم دیگر خلاصه میکنم درد و دلم را از کربلا با قلب مضطر حرف دارم جا ماندم از جان بر کفان لشگر عشق از قاسم و از عون و جعفر حرف دارم هم بر جوان اربا اربا گریه کردم هم از عبا و نعش اکبر حرف دارم گهواره جنبان میان خیمه بودم از بی قراری های اصغر حرف دارم سرنیزه هارا دیده ام در کشمکش ها از چکمه و پهلو مکرر حرف دارم ای کشتگان اشک اگر طاقت بیارید از خنجر و گودی حنجر حرف دارم گودال از خون خدا یکباره پر شد از ضربه ی سنگین آخر حرف دارم با چشم خود دیدم چهل تا نعل تازه از جای سم بر روی پیکر حرف دارم با آستین پاره عمه روسری ساخت ای مردم از قحطی معجر حرف دارم .............................................................. کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. ✍ بی پر و بال نفس میزنم و میسوزم ناله در کنج قفس میزنم و میسوزم گشته این حجره مرا قتلگه و آه کشم در دل از غربت خود ناله ی جانکاه کشم هیچ کس آگه از این پیکر تبدارم نیست غیر از این ناله ی جانکاه کسی یارم نیست چه شراری به دل شعله ورم افتاده کز تبش شعله به چشمان ترم افتاده چه کنم زهر اثر کرده به عمق جگرم مانده بر خاک نشان از جگر پر شررم آسمان تیره تر از شب به نظر می آید جاری از دیده ی دل خون جگر می آید مادرم غمزده بنشسته کنار بدنم پسرم اشک فشان ناله کند پیش تنم سایه افکنده اجل بر من افتاده ز پا میکشم پا به زمین از اثر زهر جفا آسمان از غم تنهائی من میگرید چشم از دیده ی دریائی من میگرید دست از عمر گران شسته ام و مینالم همچو گیسوی پریشان،پریشان حالم پر شد از رنگ کبودی همه ی بال و پرم ریخت از جور زمانه همه ی برگ و برم این بهانه ست که از زهر زمین گیر شدم خاطراتی به دلم هست که دلگیر شدم از کدامین غم این خاطره ها برگویم از غم کوفه و یا کرببلا برگویم یا که از شام بلا عقده گشائی بکنم یا که از غصه ی دل آه و نوائی بکنم کربلا بود که آتش به دل زارم زد ماتمش شعله به چشمان شرربارم زد غارت از معجر و خلخال به چشمم دیدم کعب نی بر تن اطفال به چشمم دیدم بر سر نیزه سر شاه تماشا کردم ستمی گاه و بیگاه تماشا کردم بر زمین پیکر بی غسل و کفن دیدم من جای سر نیزه به صدپاره بدن دیدم من تازیانه تن زنهای حرم را سوزاند آتش خیمه همه بال و پرم را سوزاند بهر ببریدن سر از بدنی بلوا شد بهر تاراج تن بی کفنی غوغا شد بدنی زیر سم اسب،لگد مال شد الف قامتی از غصه چنان دال شد کوفه و هلهله ها جان مرا آتش زد خنده ی حرمله ها جان مرا آتش زد شام را تیره تر از شام بلا می دیدم بدتر از کوفه و از کرببلا می دیدم طعنه ها از همه سو بر دلمان آذر زد آتشی بر دل دردانه ی غم پرور زد خیزران بر لب خشکیده اصابت میکرد بهر بیداد و ستم،خصم رقابت میکرد ........................................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. ✍ ایکه دانش،دانش آموزکلاس مکتبت ایکه تاب علم ودانش باشدازتاب وتبت ایکه ماه آفرینش همچنان شمع شبت میچکد یاقوت و دروگوهر از لعل لبت توهمانیکه به علمت،علم را زینت شدی درفصاحت،دربلاغت،اسوه حکمت شدی ایکه زر ریزد ز خاک مشک بوی قدمت ایکه عرش کبریا مبهوت خاک حرمت ایکه باشد بی بدیل و بی نهایت کرمت ایکه داده برتن بیجان عالم جان،دمت زین زین العابدین وعین عین العابدین ناخدای کشتی آئین ختم المرسلین آفتاب عالم آرای سپهر دین تویی اخترتابان برج نهضت وآیین تویی آسمان عشق راآرایش وآذین تویی مظهرحقی و خلق را حق بین تویی ایکه لطفت برسرخلق دوعالم مستدام توهمانیکه نثارت داده پیغمبر سلام ای علی را نورعین و ای مثال مرتضا ای نبی را پاره جان و نماد مصطفا ای حسن را آیه عشق و نشان مجتبا ای حسین را زینت و ای یادگارکربلا باقری و باقر آل ابایت خوانده اند مجتبا ومرتضا ومصطفایت خوانده اند خاک پایت توتیای چشمهای قدسیان ریزه خوار سفره اطعام تو افلاکیان خاک بوس آستان درگه تو عرشیان جرعه نوش باده پیمانه تو خاکیان از بقیعت میرسد بوی بهشت کردگار آفرینش در حضور حق نمایت چون غبار فقه و دانش میشود مبهوت درس و منبرت پیرخلقت طفل مکتبخانه ای در محضرت یک جهان آموزه ای باشد به پیش منظرت سایه افکنده علوم حق به بالای سرت علم و دانش در حضورت کسب دانش میکند دست بسته بهر تدریس تو خواهش میکند یک نگاه از تو به زخم دل چو مرهم میشود مجرم از اعجاز چشمان تو محرم میشود نور ماه از طلعت سیمای تو کم میشود فیض گر آید ز سوی تو دمادم میشود خلق را باشد ولای تو پناه روز حشر حب تو بر ما بود چون تکیه گاه روزحشر توهمان مهری که مهرت رابه دل بنشانده ایم عشق دیگر را به جزعشقت زدلها رانده ایم بارها شعرغریبی را به یادت خوانده ایم اشک غربت را به یاد غربتت افشانده ایم ای بقیعت قبله گاه عاشقان زار تو حیف شد،ویران شدازظلم خزان گلزارتو کودکی بودی که غم شد همدم آوای تو در میان سلسله خون شد دل بابای تو خاطرات کربلا شد بانی غم های تو سوخت در بین حرم آتش همه اعضای تو دیده ات آنچه ندیده ، دید در کرببلا همره اهل حرم رفتی تا شام بلا غارت خلخال را دیدی ولیکن سوختی چشم بر چشمان خونین سه ساله دوختی از غم زینب چوشمعی سوختی،افروختی درس ایثار از علمدار حرم آموختی بر دودستت بود رد ریسمان سلسله آتشت زد طعنه و لبخندهای حرمله ........................................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. شرار زهر ستم جان من نشانه گرفت درون سینه ی زارم،آشیانه گرفت برای آنکه دهد خصم بدمنش آزار به زهر کینه دل خسته ام بهانه گرفت انیس هر شب من ناله های جانسوز است به خانه ی دل من داغ و غصه خانه گرفت چه کرده با تن من زهر،کز شراره ی آن تمام پیکرم از شعله اش زبانه گرفت هماره ماتم و درد و بلا نصیبم شد نشاط وشور وشعف را زمن زمانه گرفت گهی به جور و جفا میدهد مرا آزار گهی به دست خود از کینه تازیانه گرفت مرا ز کودکی ام غصه آشنا باشد تمام گریه ام از یاد کربلا باشد ........................................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. مسوزان زهر جانم را،که جانم شعله ور باشد لبم خشک ازعطش گردیده امادیده تر باشد امیدی بهر زنده ماندنم نبود در این ساعات میان حجره چشمان پر آبم سوی در باشد نمیدانم چه کرده زهر جانفرسای با جانم که سوزان ازشرارشعله هایش پای تاسرباشد چنان بر خاک حجره بیکس و بی یار افتادم که غمخوارم در این بی یاوری اشک بصر باشد تمنا میکنم ای زهر، تو بستان زود جانم را که با یاد حسین و غصه هایش پر شرر باشد ز یاد قصه کرببلا و خاطراتش این دم اخر روان از چشم غمدیده دگر خون جگر باشد خودم دیدم به زیر سم مرکب پیکری مجروح خودم دیدم سری بر نیزه چون قرص قمر باشد اگر چه این دم آخر سرم بر دامن خاک است ولی بر خاک دیدم پیکری ببریده سر باشد نمیشد باورم پیش دو چشم مادری محزون کنار رأس بابا بر سنان رأس پسر باشد امان از شهر شام و کینه های خصم خون آشام که همواره تمام خاطراتش در نظر باشد ........................................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab